طرحواره “نقص /شرم”
احساس اینکه فرد در مهمترین جنبه های شخصیت اش، انسانی ناقص، نامطلوب، بد، حقیر و بی ارزش است یا این که در نظر افرد مهم زندگی اش، فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید. همچنین این طرح واره، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد، طرد، سرزنش کمرویی، مقایسه های نابجا، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقص های درونی را در برمیگیرد این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانه های خشم، تمایلات جنسی غیرقابل پذیرش، خودخواهی) یا عمومی باشند (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی).
سیمای بالینی طرح واره نقص/شرم:
بیمارانی که چنین طرح واره ای دارند معتقدند افرادی ناقص، معیوب، حقیر، بد، بی ارزش یا دوست نداشتنی اند. در نتیجه آنها اغلب در مورد وجودشان، احساس شرمندگی می کنند. آنها چه جنبه هایی از خودشان را ناقص می نگرند؟ تقریباً می توان گفت تمام ویژگی های شخصیتی خود را با این دید نگاه می کنند. آنها معتقدند آدمهایی بی نهایت عصبانی، نیازمند، شیطان صفت، تنبل، بد عنق، خرفت، کسل کننده، عجیب و غریب، مطیع، چاق، لاغر، دراز، کوتاه یا ضعیف هستند. آنها ممکن است تمایلات پرخاشگرانه و جنسی غیرقابل پذیرشی داشته باشند. گاهی اوقات نسبت به کارهایی که انجام نمی دهند، سخت احساس بی کفایتی می کنند، اما مسئله مهم تر این است که آنها چنین احساسی را همیشه دارند. آنها از برقراری رابطه با دیگران می ترسند، زیرا ترسی اجتناب ناپذیری دارند از این که نقص هایشان برملا شود. هرلحظه ممکن است مردم نقص های آنها را ببینند و این حادثه باعث شرمندگی آنها شود. این ترس می تواند با دنیای خصوصی یا عمومی آنها مرتبط باشد. بیمارانی که چنین طرحواره ای دارند در روابط صمیمی یا اجتماعی(یا هردو) احساس نقص و بی کفایتی می کنند.
رفتارهای معمول این بیماران عبارتند از نا ارزنده سازی خودشان و اجازه دادن به دیگران برای ناارزنده سازی آنها. چنین بیمارانی ممکن است به دیگران اجازه دهند با آنها بدرفتاری کنند یا حتی به آنها توهین شود. آنها اغلب به انتقاد یا طرد، حساسیت زیادی نشان می دهند و بسته به این که بخواهند تسلیم طرح واره شوند یا آن را به صورت افراطی جبران کنند، ممکن است غمگین و ناراحت یا عصبانی شوند. آنها احساس می کنند به خاطر مشکلاتشان با دیگران، لیاقت سرزنش شدن را دارند. انها اغلب کمرو هستند و تمایل زیادی به مقایسهٔ خودشان با دیگران دارند. آنها در کنار دیگران احساس ناامنی می کنند، بویژه در ارتباط با افرادی که به خیال آنها، آدمهایی بی عیب بوده یا افرادی که ممکن است نقص هایشان را ببینند. آنها ممکن است حسود و اهل رقابت باشند، بویژه در حوزه هایی که احساسی نقص می کنند و گاهی اوقات تعاملات بین فردی را به عنوان یک بازی بشین پاشو می نگرند. اغلب برای زندگی مشترک، همسری طرد کننده و انتقادگر انتخاب می کنند و ممکن است به افرادی که آنها را دوست دارند، انتقاد کنند. ( گورکو مارکس در یک نامهٔ احساسی نوشت: نمی خواهم به باشگاهی تعلق داشته باشم که مرا به عنوان یک عضو عادی و معمولی نگاه می کند.) بسیاری از ویژگیهای بیماران خودشیفته – مانند خود بزرگ بینی و معیارهای سرسختانه – می تواند نمایی از طرح وارهٔ نقص باشد. چنین ویژگیهایی در بسیاری از بیماران به عنوان جبران احساس زیربنایی نقص و شرمندگی عمل می کنند.
بیماران به دلیل این که ممکن است دیگران نقص های آنها را ببینند از روابط صمیمی یا موقعیتهای اجتماعی کناره گیری می کنند. مشاهدات بالینی نشان می دهد که اختلال شخصیت اجتنابی، شایع ترین نمود طرح وارهٔ نقص است که سبک مقابله ای اجتناب را در بر می گیرد. همچنین این طرحواره می تواند به سوء مصرف مواد، اختلال خوردن و مشکلات جدی دیگری منتهی شود.
احساس اینکه فرد در مهمترین جنبه های شخصیت اش، انسانی ناقص، نامطلوب، بد، حقیر و بی ارزش است یا این که در نظر افرد مهم زندگی اش، فردی منفور و نامطلوب به حساب می آید. همچنین این طرح واره، حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد، طرد، سرزنش کمرویی، مقایسه های نابجا، احساس ناامنی در حضور دیگران و حس شرمندگی در ارتباط با عیب و نقص های درونی را در برمیگیرد این نقاط ضعف ممکن است شخصی (تکانه های خشم، تمایلات جنسی غیرقابل پذیرش، خودخواهی) یا عمومی باشند (ظاهر جسمی نامطلوب و مشکلات اجتماعی).
سیمای بالینی طرح واره نقص/شرم:
بیمارانی که چنین طرح واره ای دارند معتقدند افرادی ناقص، معیوب، حقیر، بد، بی ارزش یا دوست نداشتنی اند. در نتیجه آنها اغلب در مورد وجودشان، احساس شرمندگی می کنند. آنها چه جنبه هایی از خودشان را ناقص می نگرند؟ تقریباً می توان گفت تمام ویژگی های شخصیتی خود را با این دید نگاه می کنند. آنها معتقدند آدمهایی بی نهایت عصبانی، نیازمند، شیطان صفت، تنبل، بد عنق، خرفت، کسل کننده، عجیب و غریب، مطیع، چاق، لاغر، دراز، کوتاه یا ضعیف هستند. آنها ممکن است تمایلات پرخاشگرانه و جنسی غیرقابل پذیرشی داشته باشند. گاهی اوقات نسبت به کارهایی که انجام نمی دهند، سخت احساس بی کفایتی می کنند، اما مسئله مهم تر این است که آنها چنین احساسی را همیشه دارند. آنها از برقراری رابطه با دیگران می ترسند، زیرا ترسی اجتناب ناپذیری دارند از این که نقص هایشان برملا شود. هرلحظه ممکن است مردم نقص های آنها را ببینند و این حادثه باعث شرمندگی آنها شود. این ترس می تواند با دنیای خصوصی یا عمومی آنها مرتبط باشد. بیمارانی که چنین طرحواره ای دارند در روابط صمیمی یا اجتماعی(یا هردو) احساس نقص و بی کفایتی می کنند.
رفتارهای معمول این بیماران عبارتند از نا ارزنده سازی خودشان و اجازه دادن به دیگران برای ناارزنده سازی آنها. چنین بیمارانی ممکن است به دیگران اجازه دهند با آنها بدرفتاری کنند یا حتی به آنها توهین شود. آنها اغلب به انتقاد یا طرد، حساسیت زیادی نشان می دهند و بسته به این که بخواهند تسلیم طرح واره شوند یا آن را به صورت افراطی جبران کنند، ممکن است غمگین و ناراحت یا عصبانی شوند. آنها احساس می کنند به خاطر مشکلاتشان با دیگران، لیاقت سرزنش شدن را دارند. انها اغلب کمرو هستند و تمایل زیادی به مقایسهٔ خودشان با دیگران دارند. آنها در کنار دیگران احساس ناامنی می کنند، بویژه در ارتباط با افرادی که به خیال آنها، آدمهایی بی عیب بوده یا افرادی که ممکن است نقص هایشان را ببینند. آنها ممکن است حسود و اهل رقابت باشند، بویژه در حوزه هایی که احساسی نقص می کنند و گاهی اوقات تعاملات بین فردی را به عنوان یک بازی بشین پاشو می نگرند. اغلب برای زندگی مشترک، همسری طرد کننده و انتقادگر انتخاب می کنند و ممکن است به افرادی که آنها را دوست دارند، انتقاد کنند. ( گورکو مارکس در یک نامهٔ احساسی نوشت: نمی خواهم به باشگاهی تعلق داشته باشم که مرا به عنوان یک عضو عادی و معمولی نگاه می کند.) بسیاری از ویژگیهای بیماران خودشیفته – مانند خود بزرگ بینی و معیارهای سرسختانه – می تواند نمایی از طرح وارهٔ نقص باشد. چنین ویژگیهایی در بسیاری از بیماران به عنوان جبران احساس زیربنایی نقص و شرمندگی عمل می کنند.
بیماران به دلیل این که ممکن است دیگران نقص های آنها را ببینند از روابط صمیمی یا موقعیتهای اجتماعی کناره گیری می کنند. مشاهدات بالینی نشان می دهد که اختلال شخصیت اجتنابی، شایع ترین نمود طرح وارهٔ نقص است که سبک مقابله ای اجتناب را در بر می گیرد. همچنین این طرحواره می تواند به سوء مصرف مواد، اختلال خوردن و مشکلات جدی دیگری منتهی شود.
Forwarded from دکتر عسگری
خلاصه صوتی کتاب صوتی پسرک با صدای اقای بنکدار👆
Golden Dreams [ Just-Music.Ir ]
Javād Ma'roufi
Audio from ایمان بنکدار سخی
شاگردی از استاد پرسید: خواهش میکنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را از بد تشخیص دهم؟
استاد پاسخ داد: تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمیتوان به این شناخت رسید. اما میتوانی از فضایی که در حضور او به وجود میآید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد...
استاد پاسخ داد: تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمیتوان به این شناخت رسید. اما میتوانی از فضایی که در حضور او به وجود میآید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد...
یک شب یه فرشته اومد به خوابم
برخلاف تصوراتی که برام ساخته بودند
هم مرد بود
هم چاق بود
هم سیاه
خیلی زیبا و جذاب بود
چون بسیار خوش اخلاق بود.!
گفت اومدم تو رو با خودم ببرم
ولی سبدش پر شده بود و جا نداشت.
کمی فکر کرد و گفت:
اشکالی نداره تو رو نشون میکنم که دفعه بعد که برگشتم حواسم باشه و زیاد منتظر نمونی و زود بیام سراغ خودت.
یه نشونه رو من گذاشت
یه نشونهای که شد یه راز که فقط من و اون میدونیم که نشونش چیه.
بعد رفت که رفت
حالا من موندم و یه راز و یه حجم عظیمی از تنهایی و انتظار.!!
انتظار مجدد خوشاخلاقی و عشق.
ایمان
برخلاف تصوراتی که برام ساخته بودند
هم مرد بود
هم چاق بود
هم سیاه
خیلی زیبا و جذاب بود
چون بسیار خوش اخلاق بود.!
گفت اومدم تو رو با خودم ببرم
ولی سبدش پر شده بود و جا نداشت.
کمی فکر کرد و گفت:
اشکالی نداره تو رو نشون میکنم که دفعه بعد که برگشتم حواسم باشه و زیاد منتظر نمونی و زود بیام سراغ خودت.
یه نشونه رو من گذاشت
یه نشونهای که شد یه راز که فقط من و اون میدونیم که نشونش چیه.
بعد رفت که رفت
حالا من موندم و یه راز و یه حجم عظیمی از تنهایی و انتظار.!!
انتظار مجدد خوشاخلاقی و عشق.
ایمان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Video from ایمان بنکدار سخی
اضطراب و دیگر احساسات مرتبط با آسیب جنسی زمانی برانگیخته می شوند که واقعه ای در بزرگسالی پیوندی با آسیب دوران کودکی فراهم می سازد. یکی از نمونه های رایج هنگامی است که فردی که در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته است، خود بچه دار شود.