رنسانس ایرانی🌱IRCF

حقیقت آنست که اینروزها در دنیایی پر از آشوب و زدو خورد و نا امنی هیچ راه سره ای برای رسیدن به مردمسالاری و رها زیستن وجود ندارد مگر نخست به میهن پرستی و برای ما ایرانیان به ایرانگرایی برسیم !
میهن پرستی درست همان نقطه ناهم سو با سیاست های جهانستیزانه خرفستران و دیوان و ددان با نام گلوبالیست ها است

حال میهن پرستی چیست ؟

برای دانستن چم میهن پرست نخست به چم میهن پرداخته شود ، میهن به چم زادبود و زادگاه است به چم مسکن و مقام و بنگاه و آرامگاه است .

اگر دورم از میهن و جای خویش
مرا یار ایزد به هر کار بیش .
فردوسی بزرگ .

اما برای دانستن چم واژه پرستش نباید به ریشه آن توجه شود، این واژه مشتق از واژه پرستار و آن نیز مشتق از پرسیتار می‌باشد.
پرسیتار از دو جزء تشکیل شده است، جزء نخست آن پرسی که چم پیرامون و دورا دور را می دهد و بنددوم ایستار، همان ایستادن یا ماندن هست.

هنرها و دانش ز دیدار بیش
خرد را پرستار دارد بپیش .
فردوسی بزرگ .

نگراز این واژه پرستش یعنی دورا دور هستی یک چیزی گشتن و آنرا به تمامی پدافند نمودن است، بسان پرستاری که دورا دور بیمارش می‌گردد تا از هستی او پدافند کند، بنابراین میهن پرستی به چم دورادور هستی و کیستی میهن گشتن و آنرا پدافند کردن و آن را از هر گونه گزند و زخمی دور ساختن و پشتیبانی کردن است.

حال باید دید میهن یا وطن تنها مشتی خاک است که باید دورا دورش چرخید و از چهارگوشه آن نگاهداری کرد و یا وطن را باید خاکی فرا انسانی، فرا مذهبی و فرا معنوی دید که با هستی و نیستی و گوشت و پوست و خون یک انسان گره خورده است؟
میهن را میبایست ورای همه چیز و همه کس دید، وطن برای یک انسان باید مهند ترین و با ارزش ترین و ورجاوند ترین دارایی باشد.

حال آیا نگاهداری ازمیهن تنها به چم پدافند از آن در برابر هر گونه تازش بیگانگان است و یا وطن در خود شناسه ، تاریخ، فرهنگ و هنر و ادبیات کهن و غنی و بی نظیری دارد که بایست بسان تخم چشم از آنان در برابر هجمه اجنبی ها و بیگانگان پدافند و نگاهداری کرد و دست نخورده و ناب و تحریف نشده، آن را پیشکش نسل های آینده کرد؟
ایرانشهر بدون تاریخ چند هزار ساله معنایی دارد؟ آیا ایرانشهر بدون کوروش و خشایار و داریوش و اردشیر و یا ایرانشهر بدون فردوسی بزرگ و حافظ و سعدی و یا ایران تهی از قهرمانانی چون آرش و رستم و سیاوش و پاپک و رادمان پور ماهک و .. تنها و تنها مشتی خاک همانند همه دیگر نقاط دنیا نیست؟
این فرهنگ و هنر و تاریخ ماست که ایران را از دیگر کشورهای جهان جدا می کند و پاس و ستایش جهانیان را بر می انگیزد و اگر نه که یک فرد خارجی تنها بدلیل دریای کاسپین و یا زیستگاه باختری ایران، قدم بدین کشور نمی گذارد چرا که می تواند دریایی با ساحلی شاید بهتر و یا زیستگاهی بکر تر و زیباتر را در جاهای دیگر دنیا بیابد.
آرش کمانگیر، نماد میهن پرستی و از خود گذشتگی در راه میهن است، حال انسانی بمانند آرش کمانگیر با آن منش مثال زدنی چگونه می تواند نژاد پرست باشد؟ وطن پرستی و نژاد پرستی دو گویه سراسر جدا از هم می باشند.

حال، یک انسان میهن پرست کیست؟

یک انسان میهن پرست، حاضر است جان خود را برای پدافند و زنده نگاه داشتن زبان فرهن و هنر و تاریخ و کیستی ملی کشور خود که هزاران سال است نسل به نسل چرخیده و سینه به سینه به حال نقل شده است، بدهد. یک انسان میهن پرست، تاریخ زادبوم اش را از بر است و تلاش می کند پیرامون تاریخ کشورش و آنچه که بر سرش آمده بیشتر پژوهش کند تا بتواند دوست را از دشمن و سره را از ناسره تمییز دهد.

یک انسان میهن پرست و ایرانگرا بر این باور نیست که نژادش برتر و بهتر از نژادهای دیگر است و انسان هایی از نژادهایی دیگر شایسته احترام نیستند، بلکه یک انسان میهن دوست افزون بر ارج نهادن به تمامی انسان های دیگر با هر نژاد و رنگ و زبانی، به داشته های تاریخی، فرهنگی و هنری سرزمینش افتخار کرده و در نگاهداری و زنده نگاه داشتن آن ارزش های بی نظیر کوشاست.

ایرانگرایی امروز تنها خویشکاری ما در برابر بیم ها و تازش هاست و مسیری روشن برای رهایی میهن .

خرد یارتان

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#پیمان_نوین
#رنسانس_ایرانی
#زمان_رستاخیز_است
🔥
💎

ImgBB

Iranian-Renaissance hosted at ImgBB

Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB

242 views11:47