منوچهر بختیاری، پدر زنده یاد #پویا_بختیاری جانباخته راه رهایی میهن در پیامی کوتاه به فرمانده سپاه اشغالگر :

«جناب سلامی #پاسدارملا، شما فقط تابع دستور کشتن مردم هستید؛ همان‌طوری که جمجمه پویای بی‌گناه مرا متلاشی کردید. غیر از کشتن جوانان وطن چیزی بلد نیستید. شما مردم را نکشید، کمک کردن پیشکش. نابود باد کسی که دستور داد و بریده باد دستی که به جمجمه پویا شلیک کرد. خانه‌شان ویران باد.»

یاد و نام آن فرزند راستین ایرانزمین را گرامی می داریم .

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹علی جوانمردی مزدور اجاره ای فدرال خواه یا همان تجزیه طلب خجالتی که البته امروز از خجالت در آمده و دگر به صراحت ایرانستیزی و تجزیه طلب بودن خویش را به رخ میهن پرستان می کشد راهی را میرود که پدرش از او خواسته و آنهم تکه و پاره نمودن ایرانشهر است .
او که با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق و عبدالباسط الصیدا رئیس شورای ملی سوریه در پیوند است نیز از رفت و آمد و شرکت جستن در جلسات و ملاقات با چهره هایی بینهایت ایرانستیز پانکورد در پیشبرد اهداف شوم تجزیه طلبی اش در سالهای پیشین دریغ نکرده است .
او بارها به روشنی گفته که نشان میهنی ایرانزمین پرچم شیر و خورشید نشان را نمی پذیرد و به کل هیچ دلبستگی به تاریخ و فرهنگ ایراشنهری ندارد !
این جرثومه پلشتی و چهره ایرانستیز به خیال خام اش گمان کرده که می تواند به مقصود شرم اور و ننگین اش برسد .
زهی خیال باطل .

📌براستی برای رهایی میبایست یک بار برای همیشه از روی نام منحوس این ایرانستیزان سوگندخورده با بولدوزر گذر نمود تا مسیر رهایی میهن هموارتر گردد.

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
شبه رفراندم


در ایران دیگر نه دولتی وجود دارد و نه حتی پارلمانی. دو سیاستمدار را صرفأ به خاطر آنکه مسئوليت ریاست مجلس شورای ملی را عهده دار بودند به مرگ محکوم کردند. قوه مقننه وجود ندارد. قوه قضائيه نيز که می بایست بر اجرای عادلانه قوانین نظارت کند در میان نیست، اما قوه اجرائيه در دست یک نفر متمرکز گردیده که به صورت دژخیم درآمده است.
در ٣۰ و ٣۱ مارس [۱۰ و ۱۱ فروردین] یک "شبه رفراندم" برای تصویب «جمهوری اسلامی» صورت گرفت. نمایش مضحکی بود. به پانزده سالگان هم حق رای دادند. یک ورقه سبز رنگ، رای مثبت به جمهوری اسلامی را مشخص می کرد و ورقه قرمز رنگ مخالفت با آن را اعلام می داشت. چون اخذ رای علنی بود و تحت نظارت پاسداران انقلاب انجام می گرفت، به راحتی می شد اعلام کرد که ٩٨ درصد رای دهندگان رای موافق داده اند. در حالی که در ترکمن صحرا زد و خورد در گرفته بود و در آذربایجان در شمال غرب، در بلوچستان در جنوب شرق، و در خوزستان و کردستان بلوا و خونریزی حاکم بود.
هنوز رأی گیری در جریان بود که مطبوعات و رادیو و تلویزیون اعلام نمودند که در حدود بیست و سه میلیون ایرانی به جمهوری اسلامی رأی داده اند، در حالی که نیمی از جمعیت ما یعنی هجده میلیون نفر زیر پانزده سال دارند، اگر به فرض محال همه هجده میلیون بقیه هم رای داده باشند باز پنج میلیون زیاد می آید.
نمایش مضحک مشابه ای چهار ماه بعد هم کشاندن مردم به پای صندوق های رأی برای شرکت در انتخابات یک مجلس مؤسسان کوچک به نام خبرگان مرکب از هفتاد و سه عضو، تقلید هجوی از اولی بود. این مجلس مؤسسان می بایست قانون اساسی جدیدی را تدوین و تصویب نماید. این بار همه احزاب، گروه ها و شخصیت های برجسته که خود را "دموکراتیک" می نامیدند، انتخابات را تحریم نمودند و در میان روحانیون هم افراد عالی مقامی چنین کردند. در واقع تمامی قدرت در دست سازمانی مرکب از شش عضو ناشناس، به نام «شورای انقلاب» متمرکز بود. یکی از آنان، آیت الله مطهری در ماه آوریل ترور شد؛ و ژنرال قرنی، یکی از فرماندهان نظامی هم به فرمان خمینی به همین سرنوشت گرفتار آمد. انتقام جویی سازمان مخفی «فرقان» علت این دو قتل بود.


محمدرضا شاه پهلوی، کوئرناواکا، ۱۶ سپتامبر ۱٩٧٩

@paniranist_org
🔹میرزا حبیب دستان بِنی ادیب
روشنفکر، مترجم و شاعر ایرانی قرن سیزدهم هجری، از پیشگامان تحول در نثر و ترجمه و دستور زبان فارسی؛ و به اعتباری بنیانگذار و پدر دستور زبان فارسی محسوب می‌شود.
زندگی

میرزا حبیب دستان بِنی در سال ۱۲۵۰ هجری قمری در خانواده‌ای روستایی و کاتب در شهر بِن (اکنون مرکز شهرستان بن در استان چهارمحال و بختیاری) به دنیا آمد. خود وی در مقدمه یکی از کتابهایش اصلیتش را به منطقه قره باغ در آذربایجان می‌رساند. وی از سوی افراد محلی «میرزا حبیب بنی» و «میرزا حبیب دستان بنی» نامیده شده‌است که البته ضبط نام وی به این شکل در متون قاجاری و بعد از آن سابقه ندارد. وی به سبب اقامت طولانی در استانبول، نزد ترکها به «حبیب‌افندی» و «میرزاحبیب‌افندی» شهرت یافته‌است.
تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش، بن، به پایان برد و به قصد ادامه تحصیل به تهران و بغداد سفر کرد و در این دو شهر چند سالی به تحصیل مشغول بود. گفته‌اند که در بغداد ادبیات، فقه و اصول و چند زبان آموخته و به محفلهای تبعیدیان و ناراضیان سیاسی آمد و رفت داشته‌است. میرزا حبیب اصفهانی پس از بازگشتن به تهران، با روشنفکران و به‌ویژه با میرزا ملکم خان ناظم‌الدوله حشر و نشر داشته‌است. در تهران به لامذهبی، دهریگری و بی‌دینی و بابی‌گری متهم شد. این نکته آشکار است که میرزا حبیب در سلک دگراندیشان زمان خود بود و حکومت وقت دیدگاه‌های انتقادی آنان را می‌شناخت و فعالیتهایشان را زیرنظر داشت. کتابچه‌ای در مذمت میرزا محمدخان سپهسالار صدراعظم مخفیانه نشر دادند که وی را در آن سخت هجو کرده بودند. میرزا حبیب به اتهام نوشتن این کتابچه تحت تعقیب قرار گرفت و در ۱۲۸۳ از ایران گریخت.
میرزا حبیب حدود سی سال بازمانده عمر خود را در استانبول از راه خدمت در وزارت معارف عثمانی، تدریس در معلم‌خانه ایرانیان و مراکز دیگر گذراند. عثمانی در آن زمان نهضت تنظیمات را از سر گذرانده بود و استانبول از فعال‌ترین شهرهای اسلامی قرن نوزدهم در اخذ تمدن اروپایی و تشکیل نهادهای مدنی و از مهم‌ترین مراکز تجمع ایرانیان دگراندیش، ناراضی و مخالف دولت و محل انتشار جراید مختلف بود. جرگه‌ای از ایرانیان روشنفکر هم در استانبول تشکیل شده بود که میرزا حبیب به آن محفل و نیز به محافل تجددخواهان رفت‌وآمد داشت و از طریق آنها با فرهنگ و تمدن غربی آشنا شد. ظاهراً میرزا آقاخان کرمانی دو سال در منزل میرزا حبیب ساکن بوده و نوشته‌های او را به اصطلاح امروزی ویرایش می‌کرده‌است. این دو با شیخ احمد روحی نیز دوستی و همکاری داشته‌اند.
میرزا حبیب در استانبول دوبار ازدواج کرد و یکی از همسرانش چرکس بود. از این دو زن صاحب سه پسر به نامهای کمال، جمال و جلال شد. زندگی میرزا حبیب در استانبول با فراز و فرود همراه بود و حتی یک بار مغضوب مقامات عثمانی گشت و مدتی کار خود را از دست داد. برخی اشارات هم حاکی است که در اواخر عمر کاملاً از شر و شور جوانی افتاده و با مقامات سیاسی سفارت ایران در باب عالی نشست و برخاست داشته‌است. روزنامه اختر که میرزا حبیب هم با آن همکاری داشته، ظاهراً وسیله مناسبی برای جلب و جذب مخالفان سیاسی ایران در عثمانی بوده‌است.
میرزا حبیب در آستانه شصت سالگی به بیماری سختی دچار شد و برای معالجه با آبهای معدنی به بورسه رفت، اما مداوا نشد و در همان‌جا درگذشت و مدفون شد. تاریخ مرگ وی را ۱۳۱۱/۱۸۹۳ و ۱۳۱۲/۱۸۹۴ ذکر کرده‌اند.
🔹آثار
میرزا حبیب اصفهانی را پیشگام تدوین دستور زبان امروزی برای زبان فارسی دانسته‌اند. او نخستین کسی است که کلمه «دستور» را با عنوان کتابی دربارهٔ قواعد زبان فارسی به‌کار برده و این قواعد را از عربی جدا و آنها را از دایره تقلید از صرف و نحو عربی بیرون برده‌است. براساس اطلاعات موجود، او نخستین کسی بوده که اجزای کلام را در زبان فارسی بررسی و طبقه‌بندی کرده‌است، هرچند که خود را مبتکر این طبقه‌بندی نمی‌داند. میرزا عبدالعظیم خان قریب از الگوی او پیروی کرده‌است. دستور سخن (استانبول ۱۲۸۹)، دبستان فارسی (استانبول ۱۳۰۸)، خلاصه رهنمای فارسی (استانبول ۱۳۰۹) و رهبر فارسی (استانبول ۱۳۱۰) کتابهایی است که میرزا حبیب برای آموزش دستور زبان فارسی تألیف کرده‌است.
تأثیر چشمگیر میرزا حبیب در تحول نثر جدید فارسی، به ویژه با ترجمهٔ سه اثر نمایان است: حاجی بابای اصفهانی، سرگذشت ژیل بلاس (نوشته لُساژ) و گزارش مردم‌گریز (ترجمه منظوم از اثر مولیر). ترجمه هر سه اثر به گونه‌های مختلف دیدگاه انتقادی از وضع اجتماعی و سیاسی موجود را در میان خوانندگان ایجاد می‌کرد و طبعاً حکومت مستبد قاجار و نیز حکومت خودکامه عثمانی، که در آن زمان تحرکات اجتماعی تازه را زیر فشار قرار داده بود، با ترویج این نوع ادبیات حاوی دیدگاه‌های انتقادی موافق نبودند. انتساب میرزا حبیب به جنبشهای دگراندیشانه درون جامعه عثمانی می‌توانست پیامدهای پیش‌بینی نشده‌ای برای وی داشته باشد، شاید به همین علت باشد که نامش روی شماری از آثارش ذکر نشده‌است.
از مقایسه این سه ترجمه، پیشگامی میرزا حبیب در ترجمه معاصر فارسی و دستاورد او در این کار پیداست: اتخاذ روشی سنجیده و آمیخته با ذوق هنری در ترجمه‌هایی که گاه کاملاً دقیق و لفظ به لفظ، و گاه آزاد، که نشانه چیره‌دستی او در نثر فارسی و وقوف زیرکانه به اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی زمان است. تسلط میرزا حبیب به چند زبان و به اصطلاحات، تعبیرها، حکایتها، مَثَلها و ظرایف زبانی و لحنی، قدرت طنز و هزل، طبع توانای شاعری و قدرت قافیه‌سازی و سجع‌سازی و استفاده هنرمندانه از وزن کلام و آهنگ واژه‌ها، جایگاه وی را در ترجمه فارسی در مرتبه کم‌مانندی قرار داده‌است.

جلال همایی در مقاله‌ای در شماره‌های ۱، ۲، ۳ نشریهٔ فرهنگستان ایران (فرهنگستان اول) که بعدها در مقدمهٔ لغتنامهٔ دهخدا جای گرفت، میرزا حبیب اصفهانی را کسی دانسته که سنگ بنای طرز قواعد و دستور زبان فارسی را بنا نهاد. به این اعتبار، می‌توان او را پدر دستور زبان فارسی شمرد.

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه ای از دکتر حیدری ملایری درباره مِی در زبان و فرهنگ ایرانی.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
🔹نمود آشکار اتحاد و همازوری خیشاوندگان ایرانشهری در نگاهداری و پدافند از یکپارچگی ایرانشهر را در آن کارزار هشت ساله که اهریمنان به میهن مان مجبورسازی کردند به روشنی می توان دید .
کارزاری که فرزندان میهن باشنده در چهار گوشه ایرانشهر را بر آن داشت تا دگر بار نشان دهند ایرانشهر با وجود فرزندانی از جان گذشته دگر مکانی برای تاخت و تاز مهاجمان دست نشانده نخواهد بود .
میهن پرستان و ایرانگرایانی که خود را پیش از هرچیز ایرانی میدانستند و چنان غرور آفرین جانشان را در پدافند از خاک میهن از دست دادند .
حال امروز مشتی ملیجک که ذره ای دل در گرو میهن نداشته و نیز بر ایرانستیز بودن خویش میبالند دست نشانده گان اهریمن جهان وطن چنان از حق و حقوق و کوفت از دست رفته شان سخن میرانند که گویی ایرانشهر ملک پدران به همچنین ایرانستیز شان است و این پهنه ایران است که به این پست فطرتان بدهکار ست و بدهکاری اش را بایست با فدرالی شدن ( تجزیه ) بدهد !
در چهار دهه اشغال میهن حق و حقوق همه ایرانشهریان تکرار میکنم همه ایرانشهریان باشنده بر پهنه ایرانشهرست که از دست رفته نه تنها گروه و یا تیره ای ویژه که این مزدوران اجاره ای شب تا به روز آن سزای از دست رفته شان را نشان کرده و دستاویز و سندی مضحک در به سرانجام رساندن اهداف شوم شان کرده اند !
زهی خیال باطل ....

📌ایران مان را همه باهم و با اتحاد پس خواهیم گرفت تا خواب شوم انیرانیان گزاره نشود .

▪️این را هم اضافه کنیم که خرمشهر را فرزندان راستین ایران و ارتشیان شاهنشاهی رها کردند نه خدای موهوم شان .

پانوشته : فرتور تزئینی است .

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
🔹قيام مازيار تبرستانى
مازیار؛ مردی از دیار مردان

مازیار (به گفته بلاذری، ماه‌یزدیار) آخرین فرمانرواي کارنوندیان، رهبر قیام علیه سلطه اعراب، و از جمله سلطه خلافت بنی عباس، بر ایران و همچنین یک ملی‌گرا بود.

از سلسله‌های حکام و شاهان طبرستان سلسله‌ای که مازیار از آن بود به دلیل آنکه نسبشان به کارن بزرگ می‌رسد به کارنوندیان معروف اند. هریک از سپهبدان این سلسله به لقب گرشاه ممتاز بوده‌است.

رشته و نسب مازیار از این قرار است: مازیار پسر کارن دوم، کارن دوم پسر ونداد هرمزد، ونداد هرمزد پسر فرخان و فرخان از نواده‌های سوخرا پسر انداذ پسر کارن بزرگ پسر سوخرای بزرگ بود.

مازیار یکی از قهرمانان جنبش مقاومت ملی-میهنی علیه اشغالگران و متجاوزان بیگانه تازی بود.

او یکی از سرداران بزرگ مازندران و از پارسیان اصیل بوده .

واژه مازیار به معنی یاور و همراه دژها است. او بر طبرستان حکومت می کرد اما شهریار باوندی بر سرزمین او حمله کرد و موجب آوارگی مازیار شد.

مازیار با وساطت دوستی به دربار بغداد راه یافت و در آنجا به دستور مامون مسلمان شو و نام اسلامی محمد ولی امیرالمومنین به او داده شد.

از سوی شاه عرب به حکومت طبرستان انتخاب شد و وقتی به سرزمین مادری بازگشت و پایه های قدرت خود را محکم کرد به تدریج از مسلمانی روی تافت و به کیش پدری خود، زرتشت، بازگشت.

پس از کشته شدن شاپور، مازیار حاکم تمام کوهستان طبرستان گردید. چهار سال بعد موسی وفات یافت و پسرش محمد به جای او حاکم دشت طبرستان گشت، ولی مازیار از وی تبعیت نکرد و خود هم به کوه، و هم به دشت طبرستان، تسلط یافت (سال۲۱۴) «۸۲۹ میلادی». پس از این، مازیار، از کارن «برادر شاپور» وسایر مرز بانان آن ناحیه خراج گرفت، این امر موجب شد که آنان کینه مازیار را به دل بگیرند و به مأمون شکایت کنند. بدنبال این وقایع، مأمون مازیار را به بغداد احضار نمود، ولی مازیار جواب نوشت که من در این زمان مشغولم و نمی‌توانم به بغداد بیایم. مأمون بزیست را با خادمی به نزد مازیار فرستاد تا او را با خود به بغداد بیاورند. مازیار مدتها ایشان را به ناز و نعمت و لطف، حرمت می‌داشت. عاقبت عذر و بهانه پیش آورد که من مشغولم، و به جای خود قاضی آمل و قاضی رویان را با ایشان روانه داشت.

وقتی به بغداد رسیدند و به نزد خلیفه شرفیاب شدند خلیفه از آنان حال و طاعت و سیرت مازیار را جویا شد جواب شنید که وی بر جادهٔ تابعیت مستقیم است و رفتارش با خلایق، نیکوست. وقتی از محضر خلیفه بیرون آمدند قاضی رویان به منزل رفت ولی قاضی آمل به محضر خلیفه بازگشت و به او گفت: او خلع طاعت کرده‌است و همان کشتی زرتشتی را بر میان بسته و با حامیان خلافت جور واستخفاف می‌کند و هر گز بار دیگر به میل خود به بغداد نمی‌آید. مأمون که برای عزیمت به روم، خود را آماده کرده بود به قاضی گفت: باید تحمّل کرد تا من از سفر روم باز گردم (سال۲۱۵) «۸۳۰ میلادی» قاضی به آمل بازگشت. در این زمان، حامیان بنی عباس در رویان، با همدیگر موافقت کرده، و همه کارکنان و افراد مازیار در این شهر را کشتند و نزد خلیل بن ونداد سپان که پسر عموی پدر مازیار بود و در کوه‌پایهٔ آمل بزرگی و نفوذ و قدرتی داشت، کسان فرستاده و او را یار خود ساختند. این خبر به ساری، پایتخت کارنوندیان رسید، بنابراین مازیار سپاه خود را آماده کرد و به همراهی برادر خویش، کوهیار به آمل لشکر کشید و آمل را فتح کرد؛ و شروع به ساخت و بازسازی استحکامات نمود.

در سالهایی که به عنوان حاکم مسلمان بر طبرستان حکمفرمایی می کرد می بایست به طاهریان باج و خراج می پرداخت زیرا طاهریان دست نشاندگان تازیان بودند اما مازیار که از نظر سطح خاندانی بسیار والا تبار بود نمی توانست چنین چیزی را برتابد و همین امر سنگ بنای دشمنی خلیفه عرب با مازیار ایرانی شد.

مازیار مسجدها را ویران کرد زیرا به نظر او مساجد مراکز تلقین خوی بردگی و اطاعت مطلق از اربابان عرب بود و خوی سلحشوری را از روستاییان می گرفت. او هدف والایی داشت، می خواست نفوذ ملاکین را که سالها بود با حمایت دستگاه خلافت تازیان در دشتهای طبرستان مردم را غارت می کردند قطع کند و روستاییان را حاکم زمینهای خودشان کند.

همزمانی قیام های انقلابی و ضدتازی بابک خرمدین و مازیار موجب ارتباط ودنامه نگاری آنان با یکدیگر شد و یکدیگر راتشویق و ترغیب به ادامه این مبارزه می کردند.

مازیار که از فعالیت حامیان سلطه بنی عباس بر طبرستان ناراضی بود، در سال ۸۳۳ میلادی، سرخاستان- رهبر سرخ علمان - را مأمور کرد تا درساری به دستگیری این افراد، که در واقع همان باوندیان بودند، اقدام نماید. سرخاستان این مأموریت را بخوبی انجام داد و بنابراین مازیار در طی نامه‌ای به زبان دری، از موفقیت‌های او قدردانی کرد.
اوایل سال ۸۳۸ پس از کشته شدن بابک خرمدین، متحد مازیار، توسط معتصم خلیفه عباسی، مازیار از سرخاستان خواست که به سرزمین باوندیان یعنی همان حامیان سلطه عباسیان حمله کند، و حامیان بنی عباس، خواه ایرانی و خواه عرب، را دستگیر کند، جون مازیار می‌دانست که خلیفه، بعد از شکست بابک، به سراغ او خواهد آمد. سرخاستان، این فرمان جدید را نیز بخوبی اجرا کرد، و بنابراین بعنوان پاداش، فرمانروائی شهر تمشیه، واقع در چهل و شش کیلومتری شرق بهشهر را از مازیار دریافت نمود. کوهیار نیز به فرمانروائی کوهستان دست یافت. سرخاستان دیوار دفاعی شهر را که از بیرون شهر تمشیه تا دریا کشیده بود و تا پنج کیلومتر در دریا امتداد داشت را تعمیر کرد و چندین برج دیدبانی را برای آن تعبیه نمود و سپس سپاه خود را در آن نقطه متمرکز کرد.

معتصم، خلیفه عباسی، به حسن بن مصعب نامه‌ای نوشت و وی را به کارزار با مازیار امر کرد. حسن، به فرمان معتصم عمل کرد و لشکر خود رادر پشت دیوارها و خندق‌های شهر تمشیه مستقر نمود، و بعد از چند روز انتظار، بالاخره با تطمیع دیدبانان دیوار دفاعی شهر، توانست به داخل شهر نفوذ، و مدافعین شهر را دستگیر کند.

خبر وارد شدن مازیار به هرمزدآباد، که به توصیه کوهیار انجام شده بود، به گوش حسن بن معصب رسید و بنابراین او حسن بن حسین را بمنظور دستگیری مازیار، به این شهر اعزام نمود. حسن بن حسین بهمراه سپاه خود از لشکر حسن بن معصب جدا شد و خود را به هرمزد آباد رساند و مازیار را دستگیر، و به بغداد منتقل نمود.

کسی که مامور سرکوبی مازیار بود حسن بن مصعب نام داشت. مازیار را فقط با فریب و نیرنگ توانستند وادار به تسلیم کنند.

او را بعد از دستگیری به بغداد منتقل کردند و به دستور معتصم، خلیفه ستمگر عرب، بر بدنش 450ضربه تازیانه زدند. گفته می شود مازیار به محض پایان یافتن تازیانه ها آب نوشید و بلافاصله جان سپرد. جسد او را در کنار جسد بابک به دار آویختند.
مازیار دستور داده تا ثروتی که از اعراب طبرستان به دست آمده بود را به بالای کوه های اطراف برده و در روزنه ها بریزند تا مطمین باشد حتی در صورت شکست و کشته شدن ثروت حکومتش به دست شاه تازی نخواهد افتاد.

قیام مازیار به نوعی ادامه قیام بابک بود. این جنبش نهضتی روستایی، ضد فودالی و ضد تازی بود که شاهزاده ای نامدار در راس آن بود.
مازیار یکی از بیشمار سرسپردگان وطن بود که در مبارزاتی سرنوشت ساز برای آینده ایران جان خود را فدا کردند. باشد که راه و آرزوی آنها تداوم یابد و محقق شود.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
🔹در این هنگام زودکنش تاریخی اگر توانستیم ادامه دار دودمان ایرانساز پهلوی رضا شاه دوم شهریار ایرانزمین رضا پهلوی را بازگردانیم و پادشاهی را به زادگاه راستین اش برپا و ماندگار گردانیم بیشک ایرانشهر از چنگال ارتجاع یان ایرانستیز رهایی خواهد یافت و پیروزی تمام و کمال از آن ایرانشهریان نژاده خواهد بود وگر نه سامانه اهریمنی جهانی میهن مان را ایرانستان خواهند نمود و دگر سرزمینی به پهناوری کنونی و با نام ایرانشهر نخواهیم داشت .
ساکنان این پهنه کهن پراکنده و در جهان خوار و خفیف مان خواهند کرد .
این براستی ره نامه ی دهشتناکی است که برای ایرانشهر و باشندگان پهنه اش کشیده اند .

تا ابد #جاویدشاه 🔥

#KingdomWithPahlavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نائب رئیس مجلس ایتالیا، در یک حرکت نمادین امروز ۳۰ مارس ۲۰۲۰، پرچم اتحادیه اروپا را جمع و بجای آن پرچم ایتالیا را پا برجا کرد.
در پی گسترش ویروس #کرونا اتحادیه اروپا شاهد واقعیتی انکار ناپذیر بود و آن واقعیت عدم اتحاد کشورهای اروپایی در این شرایط اضطراری که کشورهای اروپایی، خصوصا ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، آلمان در حال گذر آن هستند.
فدارلیسم و یا کنفدرالسیم و یا نئو فدارلیسم اروپا مفتحضانه شکست خورد. دروغی که برخی ایرانستیز در تلاش هستند که زیر نام اتحاد برای ایران تجویز کنند.
کشورهای اروپایی متوجه شدند که فقط روی خودشان، مردمانشان که در گوشه و کنار کشورشان هستند میتوانند حساب کنند، نه هیچ کس دیگر.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The only wish of Iranian people are #KingdomWithPahlavi
تنها آرزو و خواست مردم ایران بازسازی پادشاهی ایران بدست خاندان پر افتخار پهلوی میباشد

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران 💎
#جاویدشاه 🔥
#فیروز_جامگان 💎
#رنسانس_ایرانی 🌱
شهریاری ستون چبود ( هویت ) ایرانشهر است.
پیشروترین نظام سیاسی جهان که "ایرانشهریان " پایه گزار آن بودند و به کل گیتی فرستادند تا اکنون کارا ترین و مردمسالار ترین نوع نظام سیاسی بر پهنه گیتی می باشد.
ما 2500 سال با این شناسه ی کهن زیستیم .
ایرانستیزان بدانند که ما از ایرانی بودن خود کوتاه نمی آییم.
#KingdomWithPahlavi
پهلوی گذار از گسست به پیوست.
پهلوی اتحاد به قامت میهن؛ یعنی مرگ بر تجزیه.
پهلوی اراده ی معطوف به حیات؛ اراده ی معطوف به قدرت.
پهلوی گذر از بودن به شدن؛ عظمت را بازگرداندن.
پهلوی تاریخ شکوهمند را تکرار کردن؛ دگربار جاودان شدن.

#KingdomWithPahlavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹نام ایرانشهر با شهریاری گره خورده است و پیوند شهریار و باشندگان فلات ایرانزمین پیوندی ناگسستنی است .
خویشکاری ایرانگرایان و میهن پرستان راستین همازوری و اتحاد برای بازگرداندن رضا شاه دوم پهلوی سوم رضا پهلوی و استمرار شهریاری دودمان ایرانساز پهلوی است .

تا ابد #جاویدشاه 🔥
#KingdomWithPahlavi
آیا می دانید چرا بازگشت شهریاری به ایرانشهر کابوس ارتجاع سرخ و سیاه و استعمارگران باختری ست و برای استمرار حکومت اشغالگر کنونی که بر لبه سرنگونی قرار گرفته تلاش میکنند ؟
پاسخ اش آسان است
شهریاری تنها راه بازگشت اقتدار به کهن ترین شهر آیین تاریخ بشر است و بازیابی روح ملیگرایی در میان ایرانشهریان خواهد شد و این به چم کوتاه گشتن دست چپاول ثروت های بیکران ایرانشهر و بازیابی قدرت منطقه ای و جهانی بر این پهنه گیتی و در امتداد ش هنایش ( تاثیر ) بر پاد سیاست های چپگرایانه جهانی منجر و برجسته تر از آن برآمدن حس میهن پرستی یا همان پاتریوتیسم و هنایش آن در بین ملت های منطقه و نابودی تمام طرح های شوم چپاولگران باختری خواهد بود .

📌تا بازگرداندن شهریاری به میهن دست از مبارزه نخواهیم کشید .

تا ابد #جاویدشاه 🔥
#KingdomWithPahlavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیوار نویسی بانوان شجاع دل ایرانشهر مبارزان در راه رهایی میهن در پدافند از شهریار ایرانزمین رضا شاه دوم پهلوی سوم
پیکار تا سرنگونی ضحاک و بازگشت شهریاری ادامه خواهد داشت .

تا ابد #جاویدشاه
#KingdomWithPahlavi