سی و یک ژانویه
سالروز شکست مغولها در پروان (غزنه) ـ چیستان شکست هر نیروی خارجی که به ایران خاوری (افغانستان امروز)تازش کرده است
31 ژانویه1221 [سال 599 خورشیدی = 618 تازی] نبرد دو روزه پروان میان یک سپاه مغول به فرماندهی قوتوقو ـ امیرزاده مغول ـ و سپاهیان جلال الدین خوارزمشاه با شکست مغولان پایان یافت. [پروان ناحیه ای است در ایالت غزنه، جنوب کابل و شرق بامیان ـ با ایالت پروان افغانستان امروز اشتباه نشود]. این نخستین شکست سپاهیان مغول از آغاز لشکرکشی #چنگیزخان به #ایرانزمین بود. در این نبرد 45 هزار مغول با 60 هزار نیروی سلطان جلال الدین جنگیده بودند. #سلطان_جلال_الدین پس از افتادن #نیشابور به دست #مغولان در سال 1220ترسایی، به خاور #خراسان بزرگتر (افغانستان شمالی امروز) رفته بود و در #تخارستان در شمال کابل یک یگان نظامی #مغول را فراری داده و از آنجا رهسپار غزنه شده بود. در پی حرکت جلال الدین به تخارستان، مغولان به ریاست تولی خان پسر چنگیز نیشابور را ویران و همه ساکنان آن را کشتار کرده بودند؛ زیراکه نیشابوری ها ـ بمانند سایر خراسانیان ـ درپی آگاه شدن از چند پیروزی نظامی جلال الدین، بر پاد مغولان بپاخاسته بودند. شمار کشته شدگان نیشابور و مناطق پیرامون آن را بیش از یک میلیون و هفتصد هزار تن برآورد کرده اند.
619 سال پس (دوم نوامبر 1840) در ناحیه پروان غزنه میان پشتونها ها به ریاست دوست محمدخان و یک سپاه انگلیسی نبردی روی داد که پیش درآمد نخستین دور جنگ های شناخته شده جنگهای افغان و #انگلستان بشمار رفته است. در دنباله همین جنگ، پشتونها 14 ماه بعد (ژانویه 1842) در نزدیکی جلال آباد نیروهای در حال عقب نشینی انگلیسی را به دام انداختند و قتل عام کردند و غیر نظامیان هندی همراه آنان را اسیر و به بردگی کشاندند. نیروهای روسیه نیز در دهه 1980 بیشترین کشته ها را در کوههای لغمان (شمال شرقی ایالت غزنه) متحمل شده بودند. از زمان اسکندر مقدونی تاکنون هر نیروی خارجی که به پرشیای خاوری (افغانستان امروز) تعرض کرده شکست خورده و تلفات سنگین داده است. مردم غزنه را «غزنوی» گویند که دودمانی به همین نام در تاریخ وجود دارد. محمد تره کی روزنامه نگار افغان که نظام حکومتی افغانستان را کمونیستی کرد یک غزنوی بود..
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
سالروز شکست مغولها در پروان (غزنه) ـ چیستان شکست هر نیروی خارجی که به ایران خاوری (افغانستان امروز)تازش کرده است
31 ژانویه1221 [سال 599 خورشیدی = 618 تازی] نبرد دو روزه پروان میان یک سپاه مغول به فرماندهی قوتوقو ـ امیرزاده مغول ـ و سپاهیان جلال الدین خوارزمشاه با شکست مغولان پایان یافت. [پروان ناحیه ای است در ایالت غزنه، جنوب کابل و شرق بامیان ـ با ایالت پروان افغانستان امروز اشتباه نشود]. این نخستین شکست سپاهیان مغول از آغاز لشکرکشی #چنگیزخان به #ایرانزمین بود. در این نبرد 45 هزار مغول با 60 هزار نیروی سلطان جلال الدین جنگیده بودند. #سلطان_جلال_الدین پس از افتادن #نیشابور به دست #مغولان در سال 1220ترسایی، به خاور #خراسان بزرگتر (افغانستان شمالی امروز) رفته بود و در #تخارستان در شمال کابل یک یگان نظامی #مغول را فراری داده و از آنجا رهسپار غزنه شده بود. در پی حرکت جلال الدین به تخارستان، مغولان به ریاست تولی خان پسر چنگیز نیشابور را ویران و همه ساکنان آن را کشتار کرده بودند؛ زیراکه نیشابوری ها ـ بمانند سایر خراسانیان ـ درپی آگاه شدن از چند پیروزی نظامی جلال الدین، بر پاد مغولان بپاخاسته بودند. شمار کشته شدگان نیشابور و مناطق پیرامون آن را بیش از یک میلیون و هفتصد هزار تن برآورد کرده اند.
619 سال پس (دوم نوامبر 1840) در ناحیه پروان غزنه میان پشتونها ها به ریاست دوست محمدخان و یک سپاه انگلیسی نبردی روی داد که پیش درآمد نخستین دور جنگ های شناخته شده جنگهای افغان و #انگلستان بشمار رفته است. در دنباله همین جنگ، پشتونها 14 ماه بعد (ژانویه 1842) در نزدیکی جلال آباد نیروهای در حال عقب نشینی انگلیسی را به دام انداختند و قتل عام کردند و غیر نظامیان هندی همراه آنان را اسیر و به بردگی کشاندند. نیروهای روسیه نیز در دهه 1980 بیشترین کشته ها را در کوههای لغمان (شمال شرقی ایالت غزنه) متحمل شده بودند. از زمان اسکندر مقدونی تاکنون هر نیروی خارجی که به پرشیای خاوری (افغانستان امروز) تعرض کرده شکست خورده و تلفات سنگین داده است. مردم غزنه را «غزنوی» گویند که دودمانی به همین نام در تاریخ وجود دارد. محمد تره کی روزنامه نگار افغان که نظام حکومتی افغانستان را کمونیستی کرد یک غزنوی بود..
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
🔹 نخستین بانو ریاضیدان ایرانی
بی بی منجمه، بانوی اخترشناس ایرانی، در اواخر سده ششم در #نیشابور زاده شد. پدرش کمال الدین سمنانی، رئیس شافعیان نیشابور و مادرش نواده محمد بن یحیی، فقیه و دانشمند بزرگ #خراسان بود. چنین زمینه ای به علاوه محیط خانه پدر که جایگاه آمد و رفت دانشمندان و حکیمان بود. بی گمان، تأثیر به سزایی بر پرورش شخصیت و روح علمی او داشت. یافته ها نشان می دهد که وی از ابتدای جوانی بر احکام نجوم چیره گی داشته است. تبحرش در این رشته، جلال الدین خوارزمشاه را بر آن داشت تا او را به خدمت در دربار خویش فرا خواند بی بی که به تعبیر فرزندش «سهم الغیب » در طالع داشت با احکام درستی که صادر کرد موفق شد مقام و منزلتی در دربار شاه به دست آورد و ستاره شناس مورد اعتماد او شود.
بی بی با شوهرش مجدالدین محمد، منشی دربار، سالیان دراز در دربار خوارزمشاهیان به سر برد.
به دلیل اهمیتی که سلاطین آن روزگار برای احکام ستاره شناسی قائل بودند و تصوری که از تأثیر آن بر سرنوشت خود و جنگ هایشان در ذهن داشتند. در غالب لشکرکشی ها، بی بی منجمه سلطان جلال الدین را همراهی می کرد در سال 626، هنگامی که جلال الدین شهر اخلاط (یا خلاط) در کرانه دریاچه وان در بخش علیای رود دجله را به محاصره درآورده بود
سفیری از جانب علاءالدین کی قباد، از دودمان سلجوقیان روم که حکومت آسیای صغیر را در دست داشت، به رسالت نزد خوارزمشاه آمد. در بازگشت وی علاء الدین را از مهارت بسیار بی بی در نجوم و قدر و منزلت وی نزد سلطان جلال الدین آگاه کرد.
پس از ناکامی های پی در پی جلال الدین و پایان گرفتن کار او، بی بی و خانواده اش به دمشق رفتند. و به دربار سلطان ایوبی مظفرالدین ابوالفتح موسی ملقب به الملک الاشرف
راه یافتند. سلطان ایوبی آنها را به گرمی پذیرا شد و ارج بسیار کرد. چون علاءالدین از حضور بی بی منجمه در درباره الملک الاشرف آگاهی یافت. پیکی فرستاد و از سلطان ایوبی درخواست کرد تا اجازه دهد که بی بی و خانواده اش به قونیه بروند
هنگامی که بی بی در جنگ میان علاء الدین و الملک الاشرف به درستی پیش بینی کرد که در روز و ساعتی خاص سپاهیان سلجوقی بر دشمن پیروز خواهند شد. باور وارادت سلطان به بی بی منتشر شد و در سوی برآورده ساختن آرزوی وی، بالاترین جایگاه دیوانی، یعنی ریاست دارالانشای دربار را به همسرش سپرد و او را فرنام امیری بخشید. از آن پس، مجدالدین از نزدیکان خاص دربار شد و پیوسته در سفر و حضر همراه سلطان بود
بی بی در سال 679 درگذشت.
پسر بی بی منجمه، ناصر الدین حسین، شهره به این بی بی نیز، در شمار بزرگان دربار سلجوقیان روم درآمد و چون پدر منصب امیری یافت. ابن بی بی، نسکی به فارسی با عنوان الاوامر العلائیه فی الامور العلائیه ی شهره به تاریخ ابن بی بی نوشته است که مهند ترین اثر درباره تاریخ سلجوقیان روم است
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
بی بی منجمه، بانوی اخترشناس ایرانی، در اواخر سده ششم در #نیشابور زاده شد. پدرش کمال الدین سمنانی، رئیس شافعیان نیشابور و مادرش نواده محمد بن یحیی، فقیه و دانشمند بزرگ #خراسان بود. چنین زمینه ای به علاوه محیط خانه پدر که جایگاه آمد و رفت دانشمندان و حکیمان بود. بی گمان، تأثیر به سزایی بر پرورش شخصیت و روح علمی او داشت. یافته ها نشان می دهد که وی از ابتدای جوانی بر احکام نجوم چیره گی داشته است. تبحرش در این رشته، جلال الدین خوارزمشاه را بر آن داشت تا او را به خدمت در دربار خویش فرا خواند بی بی که به تعبیر فرزندش «سهم الغیب » در طالع داشت با احکام درستی که صادر کرد موفق شد مقام و منزلتی در دربار شاه به دست آورد و ستاره شناس مورد اعتماد او شود.
بی بی با شوهرش مجدالدین محمد، منشی دربار، سالیان دراز در دربار خوارزمشاهیان به سر برد.
به دلیل اهمیتی که سلاطین آن روزگار برای احکام ستاره شناسی قائل بودند و تصوری که از تأثیر آن بر سرنوشت خود و جنگ هایشان در ذهن داشتند. در غالب لشکرکشی ها، بی بی منجمه سلطان جلال الدین را همراهی می کرد در سال 626، هنگامی که جلال الدین شهر اخلاط (یا خلاط) در کرانه دریاچه وان در بخش علیای رود دجله را به محاصره درآورده بود
سفیری از جانب علاءالدین کی قباد، از دودمان سلجوقیان روم که حکومت آسیای صغیر را در دست داشت، به رسالت نزد خوارزمشاه آمد. در بازگشت وی علاء الدین را از مهارت بسیار بی بی در نجوم و قدر و منزلت وی نزد سلطان جلال الدین آگاه کرد.
پس از ناکامی های پی در پی جلال الدین و پایان گرفتن کار او، بی بی و خانواده اش به دمشق رفتند. و به دربار سلطان ایوبی مظفرالدین ابوالفتح موسی ملقب به الملک الاشرف
راه یافتند. سلطان ایوبی آنها را به گرمی پذیرا شد و ارج بسیار کرد. چون علاءالدین از حضور بی بی منجمه در درباره الملک الاشرف آگاهی یافت. پیکی فرستاد و از سلطان ایوبی درخواست کرد تا اجازه دهد که بی بی و خانواده اش به قونیه بروند
هنگامی که بی بی در جنگ میان علاء الدین و الملک الاشرف به درستی پیش بینی کرد که در روز و ساعتی خاص سپاهیان سلجوقی بر دشمن پیروز خواهند شد. باور وارادت سلطان به بی بی منتشر شد و در سوی برآورده ساختن آرزوی وی، بالاترین جایگاه دیوانی، یعنی ریاست دارالانشای دربار را به همسرش سپرد و او را فرنام امیری بخشید. از آن پس، مجدالدین از نزدیکان خاص دربار شد و پیوسته در سفر و حضر همراه سلطان بود
بی بی در سال 679 درگذشت.
پسر بی بی منجمه، ناصر الدین حسین، شهره به این بی بی نیز، در شمار بزرگان دربار سلجوقیان روم درآمد و چون پدر منصب امیری یافت. ابن بی بی، نسکی به فارسی با عنوان الاوامر العلائیه فی الامور العلائیه ی شهره به تاریخ ابن بی بی نوشته است که مهند ترین اثر درباره تاریخ سلجوقیان روم است
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
Freeimage.host
BIBI — Freeimage.host
Image BIBI hosted in Freeimage.host