Forwarded from نهاد مردمی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه تلویزیونی نهاد مردمی – ۱۰ آذر ۱۳۹۶
اختلافات سران رژیم، زلزله زدگان، ورشکستگی بانک ها
آرش مهدوی، رضا مهربانی، جواد رسولی
به اکثریت خاموش بپیوندید.
https://t.me/joinchat/AAAAAEOS50NRyFp1FNWIRQ
اختلافات سران رژیم، زلزله زدگان، ورشکستگی بانک ها
آرش مهدوی، رضا مهربانی، جواد رسولی
به اکثریت خاموش بپیوندید.
https://t.me/joinchat/AAAAAEOS50NRyFp1FNWIRQ
Forwarded from اتچ بات
🔥ستاد _هفت_ابان🔥
🔥#کارزار_ملی_نارمانیهای_مدنی🔥
ایران را آزاد می کنیم
امروزیکشنبه۱۲ آذر دانشجویان صنعت نفت با تجمع مقابل وزات نفت تاکید کردند، تا تعیین تکلیف وضعیت استخدامی به کلاس باز نمیگردند و به اعتصاب خود ادامه خواهندداد.
#متحد_شو
#بگو_برگرد_شاه
شعار هر ایرانخواه
https://telegram.me/setade7aban
➖➖➖➖➖➖➖
🔥#کارزار_ملی_نارمانیهای_مدنی🔥
ایران را آزاد می کنیم
امروزیکشنبه۱۲ آذر دانشجویان صنعت نفت با تجمع مقابل وزات نفت تاکید کردند، تا تعیین تکلیف وضعیت استخدامی به کلاس باز نمیگردند و به اعتصاب خود ادامه خواهندداد.
#متحد_شو
#بگو_برگرد_شاه
شعار هر ایرانخواه
https://telegram.me/setade7aban
➖➖➖➖➖➖➖
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ابعاد فاجعه غارت ثروت ملت ایران انقدر بالاست که گوشه کوچکی از ان پرونده رضا ضراب میباشد
به این برنامه خوب دقت کنید در صحبتهای جناب حسن داعی خواهید دانست که رژیم چگونه غارتگریهای خودش را سامان میدهد
به این برنامه خوب دقت کنید در صحبتهای جناب حسن داعی خواهید دانست که رژیم چگونه غارتگریهای خودش را سامان میدهد
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
ابوالحسن قابوس بن وشمگیر بن زیار دیلمی ملقب به شمس المعالی، از امیران سلسلسهٔ زیاری، شاعر و خوشنویس بود. وی صاحب گرگان و طبرستان و فرزند امیر وشمگیر بن زیار بود.
=========
در ۳۶۷ ه. ق. پس از برادرش بیستون در شهر جرجان (شهری در مکان فعلی گنبد کاووس امروز) به تخت نشست. در همین سال رکنالدوله فرمانروای آلبویه نیز درگذشت و سرزمینهای تحت حکومت او میان سه پسرش عضدالدوله و مویدالدوله و فخرالدوله تقسیم شد. عضدالدوله و مویدالدوله با فخرالدوله اختلاف پیدا کردند و بین آنها جنگ درگرفت. فخرالدوله به طبرستان گریخت و به قابوس که شوهرخالهٔ او بود پناه برد. عضدالدوله و مویدالدوله به قابوس پیغام فرستادند که فخرالدوله را به ایشان تحویل دهد. قابوس نپذیرفت و عضدالدوله به طبرستان و گرگان لشکرکشی کرد اما قابوس تاب مقاومت نداشت و در جنگی کوتاهمدت در نزدیکی استرآباد شکست خورد و در ۳۷۱ ه. ق. پس از چهار سال حکمرانی از حکومت معزول و با فخرالدوله به خراسان گریختند. قابوس نزدیک به ۱۸ سال (۳۷۱ - ۳۸۸) از حکومت محروم بود و در خراسان در پناه سامانیان زندگی میکرد. در تحولات بعدی و با مرگ عضدالدوله و سپس فخرالدوله و ضعیف شدن حکومت آل بویه او با کمک یاران دیلمی و طبری خود به گرگان حمله کرد و توانست گرگان را از آلبویه پس بگیرد و در ۳۸۸ ه. ق. دوباره به تخت نشیند. او تا سال ۴۰۳ ه. ق. حکومت کرد و دامنه متصرفات خود را از سوی مغرب گسترش داد.
در سال ۴۰۳ ه. ق. قابوس پردهدار مخصوص خود را که مردی بیآزار و محبوب لشکر بود کشت. لشکریان به خاطر این کار او شورش کرده او را به زندان انداختند و کشتند.
قابوس وشمگیر از سویی ادیب و خوشنویس بود و در نظم و نثر به عربی و فارسی سرآمد روزگار خود بود اما از سوی دیگر بسیار خشن و سنگدل بود. لغتنامه دهخدا درباره او نوشتهاست: «قابوس مردی درشتخو و بیرحم و با خشم و غضب بود و به آسانی حکم به کشتن میداد و به اندک سوءظنی دست به قتل هر بیگناهی میزد و به همین علت جمعی بسیار به دست او کشته شدند و کینهٔ او در سینهٔ غالب سران لشکری جا گرفت.»و در چند سطر پایینتر مینویسد: «قابوس مشهورترین افراد خاندان زیاری است چه او مردی فاضل و ادیب و فضلدوست و خوشخط بود. گویند صاحب بن عباد هرگاه خط او را دیدی گفتی اهذا خط قابوس او جناح طاوس. در انشاء نثر عربی با بهترین بلغای این زمان دم برابری میزد و در شعر فارسی و تازی هر دو ماهر بود.»»
در هر حال او از دانشمندان و ادبای عصر خود حمایت میکرد و ابوریحان بیرونی چند سال را در دربار او گذراند و کتاب معروف خود آثارالباقیه عن القرون الخالیه را در سال ۳۹۰ ه. ق. در گرگان (جرجان) نوشت و به قابوس تقدیم کرد.
پاينده ايران .
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
=========
در ۳۶۷ ه. ق. پس از برادرش بیستون در شهر جرجان (شهری در مکان فعلی گنبد کاووس امروز) به تخت نشست. در همین سال رکنالدوله فرمانروای آلبویه نیز درگذشت و سرزمینهای تحت حکومت او میان سه پسرش عضدالدوله و مویدالدوله و فخرالدوله تقسیم شد. عضدالدوله و مویدالدوله با فخرالدوله اختلاف پیدا کردند و بین آنها جنگ درگرفت. فخرالدوله به طبرستان گریخت و به قابوس که شوهرخالهٔ او بود پناه برد. عضدالدوله و مویدالدوله به قابوس پیغام فرستادند که فخرالدوله را به ایشان تحویل دهد. قابوس نپذیرفت و عضدالدوله به طبرستان و گرگان لشکرکشی کرد اما قابوس تاب مقاومت نداشت و در جنگی کوتاهمدت در نزدیکی استرآباد شکست خورد و در ۳۷۱ ه. ق. پس از چهار سال حکمرانی از حکومت معزول و با فخرالدوله به خراسان گریختند. قابوس نزدیک به ۱۸ سال (۳۷۱ - ۳۸۸) از حکومت محروم بود و در خراسان در پناه سامانیان زندگی میکرد. در تحولات بعدی و با مرگ عضدالدوله و سپس فخرالدوله و ضعیف شدن حکومت آل بویه او با کمک یاران دیلمی و طبری خود به گرگان حمله کرد و توانست گرگان را از آلبویه پس بگیرد و در ۳۸۸ ه. ق. دوباره به تخت نشیند. او تا سال ۴۰۳ ه. ق. حکومت کرد و دامنه متصرفات خود را از سوی مغرب گسترش داد.
در سال ۴۰۳ ه. ق. قابوس پردهدار مخصوص خود را که مردی بیآزار و محبوب لشکر بود کشت. لشکریان به خاطر این کار او شورش کرده او را به زندان انداختند و کشتند.
قابوس وشمگیر از سویی ادیب و خوشنویس بود و در نظم و نثر به عربی و فارسی سرآمد روزگار خود بود اما از سوی دیگر بسیار خشن و سنگدل بود. لغتنامه دهخدا درباره او نوشتهاست: «قابوس مردی درشتخو و بیرحم و با خشم و غضب بود و به آسانی حکم به کشتن میداد و به اندک سوءظنی دست به قتل هر بیگناهی میزد و به همین علت جمعی بسیار به دست او کشته شدند و کینهٔ او در سینهٔ غالب سران لشکری جا گرفت.»و در چند سطر پایینتر مینویسد: «قابوس مشهورترین افراد خاندان زیاری است چه او مردی فاضل و ادیب و فضلدوست و خوشخط بود. گویند صاحب بن عباد هرگاه خط او را دیدی گفتی اهذا خط قابوس او جناح طاوس. در انشاء نثر عربی با بهترین بلغای این زمان دم برابری میزد و در شعر فارسی و تازی هر دو ماهر بود.»»
در هر حال او از دانشمندان و ادبای عصر خود حمایت میکرد و ابوریحان بیرونی چند سال را در دربار او گذراند و کتاب معروف خود آثارالباقیه عن القرون الخالیه را در سال ۳۹۰ ه. ق. در گرگان (جرجان) نوشت و به قابوس تقدیم کرد.
پاينده ايران .
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از ۵۷ تا ۹۵
ویدیوی جالبی بود که هم میهنی برایمان ارسال کردند، گفتیم با شما هم در میان بگذاریم.
پاینده ایران
رنسانس ایرانی
@IIRCF
ویدیوی جالبی بود که هم میهنی برایمان ارسال کردند، گفتیم با شما هم در میان بگذاریم.
پاینده ایران
رنسانس ایرانی
@IIRCF
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
به نقل از رادیو زمانه
دیوان عالی ایالات متحده آمریکا ۱۳ آذر/۴ دسامبر بررسی مصادره اشیاء و کتیبههای باستانی ایران و فروش آنها برای پرداخت غرامت به شاکیان حملات سال ۱۹۹۷ توسط گروه حماس در اسرائیل را آغاز کرد.
شاکیان پرونده بازماندگان کشتهشدگان بمبگذاری در سپتامبر ۱۹۹۷ در یک مرکز خرید در بیتالمقدس هستند. گروه حماس مسئولیت این بمبگذاری را به عهده گرفته بود. در جریان این حادثه پنج نفر کشته و ۲۰۰ نفر زخمی شدند. شاکیان پرونده درخواست ۷۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار کردهاند و اگر دادگاه به نفع آنها رأی دهد، این مبلغ از فروش الواح هخامنشی به آنها پرداخت میشود.
دادگاهی در ایالات متحده آمریکا رأی داده بود که با فروش الواح هخامنشی میتوان ۷۱ میلیون دلار به قربانیان حوادث تروریستی غرامت پرداخت. اما سال گذشته دادگاه استیناف در شیکاگو این حکم را لغو کرده است. شاکیان از این حکم در دیوان عالى فرجامخواهى کردند که اکنون بررسی آن شروع شده.
این کتیبههای کوچک در سال ۱۹۳۳ در پارسه یا تخت جمشید کشف شدند و سپس در سال ۱۹۳۶ برای مطالعه به مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو برای پژوهش و مستندسازی به امانت سپرده شدند.
—---—
اما پرسش اینجاست که پولهایی که در زمان پادشاه درگذشته برای خرید سلاح و هواپیما به امریکا پرداخته شده بود، که با شورش ۵۷ هم فروشها لغو شد و هم پولها مصادره، چرا از ان پولها پرداخت غرامت نمیکنند و میخواهند اشیا باستانی ما را به تاراج بگذارند؟؟
در هر صورت دشمن اصلی ما جمهوری اشغالگر اسلامی میباشد که میبایست هرچه سریعتر از این رژیم ننگین صفت بگذریم.
پاینده ایران
رنسانس ایرانی
خاستگاه خبر:
https://www.radiozamaneh.com/370595
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
دیوان عالی ایالات متحده آمریکا ۱۳ آذر/۴ دسامبر بررسی مصادره اشیاء و کتیبههای باستانی ایران و فروش آنها برای پرداخت غرامت به شاکیان حملات سال ۱۹۹۷ توسط گروه حماس در اسرائیل را آغاز کرد.
شاکیان پرونده بازماندگان کشتهشدگان بمبگذاری در سپتامبر ۱۹۹۷ در یک مرکز خرید در بیتالمقدس هستند. گروه حماس مسئولیت این بمبگذاری را به عهده گرفته بود. در جریان این حادثه پنج نفر کشته و ۲۰۰ نفر زخمی شدند. شاکیان پرونده درخواست ۷۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار کردهاند و اگر دادگاه به نفع آنها رأی دهد، این مبلغ از فروش الواح هخامنشی به آنها پرداخت میشود.
دادگاهی در ایالات متحده آمریکا رأی داده بود که با فروش الواح هخامنشی میتوان ۷۱ میلیون دلار به قربانیان حوادث تروریستی غرامت پرداخت. اما سال گذشته دادگاه استیناف در شیکاگو این حکم را لغو کرده است. شاکیان از این حکم در دیوان عالى فرجامخواهى کردند که اکنون بررسی آن شروع شده.
این کتیبههای کوچک در سال ۱۹۳۳ در پارسه یا تخت جمشید کشف شدند و سپس در سال ۱۹۳۶ برای مطالعه به مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو برای پژوهش و مستندسازی به امانت سپرده شدند.
—---—
اما پرسش اینجاست که پولهایی که در زمان پادشاه درگذشته برای خرید سلاح و هواپیما به امریکا پرداخته شده بود، که با شورش ۵۷ هم فروشها لغو شد و هم پولها مصادره، چرا از ان پولها پرداخت غرامت نمیکنند و میخواهند اشیا باستانی ما را به تاراج بگذارند؟؟
در هر صورت دشمن اصلی ما جمهوری اشغالگر اسلامی میباشد که میبایست هرچه سریعتر از این رژیم ننگین صفت بگذریم.
پاینده ایران
رنسانس ایرانی
خاستگاه خبر:
https://www.radiozamaneh.com/370595
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
برنامه ای در راستای بزرگداشت علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی
واشنگتن ـ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
رنسانس ایرانی
خاستگاه ویدیو در یوتوب: https://youtu.be/yGnX7W43lsY
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
واشنگتن ـ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
رنسانس ایرانی
خاستگاه ویدیو در یوتوب: https://youtu.be/yGnX7W43lsY
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
YouTube
مراسم بزرگداشت علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی
برنامه ای در راستای بزرگداشت علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی واشنگتن ـ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷ پاینده ایران برای ارسال مطالب خود، ارتباط و پیوند با جنبش میتوانید به آدرسها...
Forwarded from اتچ بات
🔥ستاد _هفت_ابان🔥
🔥#کارزار_ملی_نارمانیهای_مدنی🔥
دانشجویان دانشگاه_قم در اعتراض به تفکیک جنسیتی مراسم روز دانشجو سالن مراسم را ترک کردند./ سخنرانی حاجی بابایی برای سالن 😁
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمیخیزند 👊
#بگو_برگرد_شاه
شعار هر ایرانخواه
https://telegram.me/setade7aban
➖➖➖➖➖➖➖
🔥#کارزار_ملی_نارمانیهای_مدنی🔥
دانشجویان دانشگاه_قم در اعتراض به تفکیک جنسیتی مراسم روز دانشجو سالن مراسم را ترک کردند./ سخنرانی حاجی بابایی برای سالن 😁
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمیخیزند 👊
#بگو_برگرد_شاه
شعار هر ایرانخواه
https://telegram.me/setade7aban
➖➖➖➖➖➖➖
Telegram
attach 📎
«آرتمیس» 2 هزار و 495 سال پیش دریاسالار ایران و مشاور خشایارشا شد ـ نگاهی به کارهای این زن که نام او در 1967 بر ناوشکن ایران گذارده شد..
=====================================
دو ماه پس از جنگ دریایی سالامیس که 29 سپتامبر سال 480 پیش از میلاد (مهرماه) روی داد و ایران در آن موفقیتی نداشت، خشایارشا = Xerxes the Great «بانو آرتمیس Artemisia 1 = Artemis» از افسران نیروی دریایی ایران را به درجه اَدمیرالی (دریاسالاری) ارتقاء داد، او را مشاور نظامی خود کرد و عنوان تشریفاتی «کاپیتان کشتی اختصاصی شاه» داد.
آرتمیس از بزرگان شهر بندری هالیکارناسوس (امروزه؛ بُدروم) در ساحل جنوبی آناتولیا (ترکیهِ امروز) بود که این بندر و جزیره ای در مجاورت آن، بخشی از ساتراپی کاریا Caria از قلمرو ایران را تشکیل می دادند. پدر و پدربزرگان آرتمیس قبلا فرمانداران محلی هالیکارناسوس بودند. آرتمیس که مهارت ویژه در جنگ دریایی داشت و اصطلاحا؛ یک استراتِژ بود پیش از لشکرکشی خشایارشا به یونان برای سرکوب کردن اتحادیه کشور ـ شهرهای یونانی به ریاست آتن، فرماندهی یک یکان دریایی کوچک و مرکّب از 5 کشتی جنگی را برعهده داشت و با کشتی های خود به ناوگان ایران که از یکانهای دریایی سرزمین های تابعه؛ فنیقیه، ایونی، قبرس و ... تشکیل شده بود پیوست و در جنگ دریایی آرتمیسیوم Artemisium در ساحل جزیره بزرگ Euboea = Evia قهرمانی و ابتکار از خود نشان داد. در این نبرد، ناوگان ایران پیروز شد. [این جزیره به طول 180 کیلومتر و وسعت 3684 کیلومتر مربع در دریای اژه و شرق ساحل مرکزی یونان قرار گرفته است و اینک 200 هزار تَن جمعیت دارد.].
پس از این پیروزی، نیروی دریایی ایران و طبق نوشته هرودوت، مرکب از 1207 کشتی! و 36 هزار سرباز دریایی، فراریان یونان را تا جزیره سالامیس در نزدیکی آتن دنبال کرد. نیروی زمینی چند صد هزارنفری ایران به موازات ناوگان خود در خشکی در حرکت بود و شهرهای یونانی واقع در سر راه را یکی پس از دیگری تصرف می کرد. اسپهبد مَردونیوس (مَردونیا) فرمانده یکانهای زمینی بود و آریابیگنِس و به نوشته مورّخان یونانی پسر خشایارشا فرمانده واحدهای دریایی.
خشایارشا پیش از نبرد دریایی سالامیس، فرماندهان یکانهای خودرا به جلسه مشورتی فراخواند و نظر آنان را درباره عبور ناوگان ایران از تنگه باریک سالامیس و حمله به ناوگان کوچکتر یونانی ها (271 کشتی) جویا شد. شنیده بود که یونانی ها قصد عقب نشینی به بنادر و جزایر جنوب غربی را دارند که باید راه بر آنان بسته می شد. در این جلسه، جز آرتمیس و در آن زمان زنی در دهه چهارم عُمر خود، همگان با ورود ناوگان ایران به تنگه سالامیس موافقت داشتند. آرتمیس گفته بود که:
1 ـ تنگه باریک است و جای مانور و تحرّک این همه کشتی را ندارد.
2 ـ شایعه قصد رفتن یونانی ها به مناطق جنوب غربی یک دام است و می خواهند که ناوگان ایران وارد تنگه شود و در اینجا راه را بر کشتی های ایرانی ببندند و در این تنگه باریک، ایران را شکست دهند و بهتر است که به جای جنگ دریایی، تصرف بقیه شهرهای یونان و یکسره کردن اتحادیه کشور ـ شهرها به نیروی زمینی سپرده شود.
در این جلسه، چون آرتمیس تنها مخالف نبرد دریایی بود، طرح حمله تأیید شد و به اجرا درآمد و آرتمیس هم با کشتی هایش وارد نبرد شد. پیش بینی او درست بود و تنگه، جای آن همه کشتی را نداشت. یونانی ها که قبلا همه چیز را پیش بینی کرده بودند، کشتی های ایران را به دام انداختند که نه راه پیشروی داشتند و نه راه بازگشت به گونه ای که کشتی فرماندهی آریابیگنس غرق شد و آرتمیس که شاهد افتادن این شاهزاده ایرانی به دریا بود خود را به آب افکند تا او را نجات دهد. خشاریارشا که از فراز تپه مُشرف به تنگه (تپه ای که آن سوی آن، شهر آتن واقع شده بود) صحنه را می دید، شجاعت آرتمیس را تحسین کرد.
در پی نبرد سالامیس، خشایارشا آرتمیس را برای مشاورهِ دو به دو دعوت کرد و نظر اورا به ادامه کار خواست. آرتمیس نظر داد که بهتر است شاه به پایتخت خود بازگردد و بقیه کار را به اسپهبد مَردونیوس بسپارد. آرتمیس گفته بود که پس از آسیب دیدن ناوگان ایران در تنگه سالامیس، ممکن است که بی نظمی هایی در باقی مانده ناوگان ایران بویژه در میان افسران ایونی (یونانی زبان های منطقه لِوانت و جزایر اژه) روی دهد و بازگشت اورا ناامن کند.
خشایارشا اندرز آرتمیس را گوش کرد و انجام بقیه کار یونان را به مَردونیوس سپرد و از همان راهی که آمده بود به ایران بازگشت و آرتمیس با او تا آناتولیا همراه بود و در اینجا و تقریبا دو ماه پس از نبرد سالامیس به درجه دریاسالاری ایران و فرمانداری هالیکارناسوس و عناوین تشریفاتی دیگر ارتقاء یافت. آرتمیس یک واژه مخلوط ایرانی ـ یونانی به معنای بزرگ است. [آرتا = آرته در پارسی قدیم به معنای بزرگ و عالی است].
هرودوت (هرودوتوس) همشهری آرتمیس شرح کارهای او ر
=====================================
دو ماه پس از جنگ دریایی سالامیس که 29 سپتامبر سال 480 پیش از میلاد (مهرماه) روی داد و ایران در آن موفقیتی نداشت، خشایارشا = Xerxes the Great «بانو آرتمیس Artemisia 1 = Artemis» از افسران نیروی دریایی ایران را به درجه اَدمیرالی (دریاسالاری) ارتقاء داد، او را مشاور نظامی خود کرد و عنوان تشریفاتی «کاپیتان کشتی اختصاصی شاه» داد.
آرتمیس از بزرگان شهر بندری هالیکارناسوس (امروزه؛ بُدروم) در ساحل جنوبی آناتولیا (ترکیهِ امروز) بود که این بندر و جزیره ای در مجاورت آن، بخشی از ساتراپی کاریا Caria از قلمرو ایران را تشکیل می دادند. پدر و پدربزرگان آرتمیس قبلا فرمانداران محلی هالیکارناسوس بودند. آرتمیس که مهارت ویژه در جنگ دریایی داشت و اصطلاحا؛ یک استراتِژ بود پیش از لشکرکشی خشایارشا به یونان برای سرکوب کردن اتحادیه کشور ـ شهرهای یونانی به ریاست آتن، فرماندهی یک یکان دریایی کوچک و مرکّب از 5 کشتی جنگی را برعهده داشت و با کشتی های خود به ناوگان ایران که از یکانهای دریایی سرزمین های تابعه؛ فنیقیه، ایونی، قبرس و ... تشکیل شده بود پیوست و در جنگ دریایی آرتمیسیوم Artemisium در ساحل جزیره بزرگ Euboea = Evia قهرمانی و ابتکار از خود نشان داد. در این نبرد، ناوگان ایران پیروز شد. [این جزیره به طول 180 کیلومتر و وسعت 3684 کیلومتر مربع در دریای اژه و شرق ساحل مرکزی یونان قرار گرفته است و اینک 200 هزار تَن جمعیت دارد.].
پس از این پیروزی، نیروی دریایی ایران و طبق نوشته هرودوت، مرکب از 1207 کشتی! و 36 هزار سرباز دریایی، فراریان یونان را تا جزیره سالامیس در نزدیکی آتن دنبال کرد. نیروی زمینی چند صد هزارنفری ایران به موازات ناوگان خود در خشکی در حرکت بود و شهرهای یونانی واقع در سر راه را یکی پس از دیگری تصرف می کرد. اسپهبد مَردونیوس (مَردونیا) فرمانده یکانهای زمینی بود و آریابیگنِس و به نوشته مورّخان یونانی پسر خشایارشا فرمانده واحدهای دریایی.
خشایارشا پیش از نبرد دریایی سالامیس، فرماندهان یکانهای خودرا به جلسه مشورتی فراخواند و نظر آنان را درباره عبور ناوگان ایران از تنگه باریک سالامیس و حمله به ناوگان کوچکتر یونانی ها (271 کشتی) جویا شد. شنیده بود که یونانی ها قصد عقب نشینی به بنادر و جزایر جنوب غربی را دارند که باید راه بر آنان بسته می شد. در این جلسه، جز آرتمیس و در آن زمان زنی در دهه چهارم عُمر خود، همگان با ورود ناوگان ایران به تنگه سالامیس موافقت داشتند. آرتمیس گفته بود که:
1 ـ تنگه باریک است و جای مانور و تحرّک این همه کشتی را ندارد.
2 ـ شایعه قصد رفتن یونانی ها به مناطق جنوب غربی یک دام است و می خواهند که ناوگان ایران وارد تنگه شود و در اینجا راه را بر کشتی های ایرانی ببندند و در این تنگه باریک، ایران را شکست دهند و بهتر است که به جای جنگ دریایی، تصرف بقیه شهرهای یونان و یکسره کردن اتحادیه کشور ـ شهرها به نیروی زمینی سپرده شود.
در این جلسه، چون آرتمیس تنها مخالف نبرد دریایی بود، طرح حمله تأیید شد و به اجرا درآمد و آرتمیس هم با کشتی هایش وارد نبرد شد. پیش بینی او درست بود و تنگه، جای آن همه کشتی را نداشت. یونانی ها که قبلا همه چیز را پیش بینی کرده بودند، کشتی های ایران را به دام انداختند که نه راه پیشروی داشتند و نه راه بازگشت به گونه ای که کشتی فرماندهی آریابیگنس غرق شد و آرتمیس که شاهد افتادن این شاهزاده ایرانی به دریا بود خود را به آب افکند تا او را نجات دهد. خشاریارشا که از فراز تپه مُشرف به تنگه (تپه ای که آن سوی آن، شهر آتن واقع شده بود) صحنه را می دید، شجاعت آرتمیس را تحسین کرد.
در پی نبرد سالامیس، خشایارشا آرتمیس را برای مشاورهِ دو به دو دعوت کرد و نظر اورا به ادامه کار خواست. آرتمیس نظر داد که بهتر است شاه به پایتخت خود بازگردد و بقیه کار را به اسپهبد مَردونیوس بسپارد. آرتمیس گفته بود که پس از آسیب دیدن ناوگان ایران در تنگه سالامیس، ممکن است که بی نظمی هایی در باقی مانده ناوگان ایران بویژه در میان افسران ایونی (یونانی زبان های منطقه لِوانت و جزایر اژه) روی دهد و بازگشت اورا ناامن کند.
خشایارشا اندرز آرتمیس را گوش کرد و انجام بقیه کار یونان را به مَردونیوس سپرد و از همان راهی که آمده بود به ایران بازگشت و آرتمیس با او تا آناتولیا همراه بود و در اینجا و تقریبا دو ماه پس از نبرد سالامیس به درجه دریاسالاری ایران و فرمانداری هالیکارناسوس و عناوین تشریفاتی دیگر ارتقاء یافت. آرتمیس یک واژه مخلوط ایرانی ـ یونانی به معنای بزرگ است. [آرتا = آرته در پارسی قدیم به معنای بزرگ و عالی است].
هرودوت (هرودوتوس) همشهری آرتمیس شرح کارهای او ر
ا نوشته و مورّخان دیگر آن را تکمیل کرده اند. هرودوت که به پدر تاریخ نگاری معروف شده است چهار سال پیش از نبرد دریایی سالامیس به دنیا آمده بود. یکی از مورّخانِ پس از هرودوت نوشته است که آرتمیس علاقهِ عاشقانه به خشایارشا داشت که از 485 تا 465 پیش از میلاد بر ایران سلطنت کرد. [به مدت 20 سال ـ وی نوه کوروش بزرگ از دختر او آتوسا بود و 518 سال پیش از میلاد مسیح به دنیا آمده بود.].
آرتمیس چند سال پس از نبرد سالامیس و در جریان پرش از صخره بر زمین افتاد و درگذشت، امّا نام او در تاریخ ایران باستان باقی مانده است و پهلوی دوم پس از خریده شدن ناوشکن 355 متری و 3 هزار و 360 تُنی Sluys از انگلستان در ژانویه 1967، نام آرتمیس را بر آن نهاد تا از آن دریاسالار ایرانِ باستان قدردانی شده باشد. این ناوشکن در بازگرداندن سه جزیره ایرانی به قلمرو وطن در نوامبر 1971 شرکت داشت، دو بار در آفریقای جنوبی و روسیه نوسازی و تعویض اسلحه شد، در سال 1985 به دماوند تغییر نام داد و چند سال بعد بازنشسته شد.
پاینده ایران.
رنسانس ایرانی
آرتمیس چند سال پس از نبرد سالامیس و در جریان پرش از صخره بر زمین افتاد و درگذشت، امّا نام او در تاریخ ایران باستان باقی مانده است و پهلوی دوم پس از خریده شدن ناوشکن 355 متری و 3 هزار و 360 تُنی Sluys از انگلستان در ژانویه 1967، نام آرتمیس را بر آن نهاد تا از آن دریاسالار ایرانِ باستان قدردانی شده باشد. این ناوشکن در بازگرداندن سه جزیره ایرانی به قلمرو وطن در نوامبر 1971 شرکت داشت، دو بار در آفریقای جنوبی و روسیه نوسازی و تعویض اسلحه شد، در سال 1985 به دماوند تغییر نام داد و چند سال بعد بازنشسته شد.
پاینده ایران.
رنسانس ایرانی
Forwarded from آرشیو غیر فعال - حزب پان ایرانیست
آنجا که بزرگداشت کورش بزرگ ممنوع و منجر به بازداشت و سرکوب مردم می شود، برای فیدل کاسترو، کمونیست آدمکش سالگرد درگذشت با بودجه عمومی برگزار می شود!
اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه...
@paniranist_party
اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه...
@paniranist_party
گودزیلا در حاشیه تاریخ یک کار هنری از الهه رهرونیا.
نظر و برداشت شما درباره این کار چیست؟!
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
رنسانس ایرانی
خاستگاه یوتوب: https://youtu.be/ZMtG0ee7OGU
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
نظر و برداشت شما درباره این کار چیست؟!
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
رنسانس ایرانی
خاستگاه یوتوب: https://youtu.be/ZMtG0ee7OGU
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
YouTube
Godzilla In The Margin of History - Poem Theater By Elahe Rahroniya
شعر تاتر گودزیلا در حاشیه ی تاریخ بر اساس شعر بلندی به همین نام شعر، فیلم و اجرا از الهه رهرونیا برای گودزیلا کوچولو از طرف پروانه زمان: آخرین روزهای دوران م...
Forwarded from اتچ بات
گول 16 آذر را نخورید این روز روز دانشجو نیست روز حزب توده است ...
روز دانشجویان خط امامی است روز دانشجو روز 18 تیر ماه است...
رژیم آخوندی میخواهد روز دانشجو و کشتار 18 تیر را ماست مالی کنه...
شرمتان باد
گول این ترفندها را نخورید...
16 آذر در تمامیه سایتهای آخوندیسمی است...
ترس رژیم از رستاخیز 18 تیر ماه روز دانشجو میباشد..
کسانیکه این روز را روز دانشجو میدانند از اطلاعاتی های رژیم آخوندی هستند.
که میخواهند 18 تیر را به تضعیف بکشنانند...
اینها همه ساندیسخوران خارجه نشین هستنند...
18تیرماه روز دانشجو است که هزاران نفر کشته و زخمی به جا گذاشت پرتاب دانشجویان از پنجره به پائین و تجاوز در زندانها به خواهران و مادران و جوانان آزادی خواه بود...
16 آذر روز دانشجویان خط امامی است....
مواظب این ترفندها رژیم آخوندی باشید.
پاینده ایران
@setade7aban
روز دانشجویان خط امامی است روز دانشجو روز 18 تیر ماه است...
رژیم آخوندی میخواهد روز دانشجو و کشتار 18 تیر را ماست مالی کنه...
شرمتان باد
گول این ترفندها را نخورید...
16 آذر در تمامیه سایتهای آخوندیسمی است...
ترس رژیم از رستاخیز 18 تیر ماه روز دانشجو میباشد..
کسانیکه این روز را روز دانشجو میدانند از اطلاعاتی های رژیم آخوندی هستند.
که میخواهند 18 تیر را به تضعیف بکشنانند...
اینها همه ساندیسخوران خارجه نشین هستنند...
18تیرماه روز دانشجو است که هزاران نفر کشته و زخمی به جا گذاشت پرتاب دانشجویان از پنجره به پائین و تجاوز در زندانها به خواهران و مادران و جوانان آزادی خواه بود...
16 آذر روز دانشجویان خط امامی است....
مواظب این ترفندها رژیم آخوندی باشید.
پاینده ایران
@setade7aban
Telegram
attach 📎
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
روزي كه كوروش اندرز كرد آرامگاه او در پاسارگاد (پارس) باشد .
======================================
كوروش بزرگ بنيانگذار ايران هفتم دسامبر سال 539 پيش از ميلاد ضمن ديدار از معبد اصلی شهر بابل و ادای احترام نسبت به آن (به نشانه احترام به فرهنگ و مذهب اقوام دیگر، و برپایه اعلامیه خود معروف به نخستین اعلامیه حقوق بشر که در نوامبر 539 پیش از میلاد صادر شده و متن آن باقی مانده است)، در همين جا خطاب به همراهانش اعلام داشت كه در هرجای دنيا كه بميرد بايد جسد اورا به پاسارگادِ پارس منتقل و در آنجا دفن كنند. اين بيان کوروش در تاريخ تحت عنوان «وصيت کوروش» ضبط شده است. کوروش با اين که زرتشتی بود پیش از صدور اعلامیه نوامبر سال 539 پیش از میلاد هم، به اديان ديگر که پيروان داشتند و نزد آنان مقدس بودند احترام می گذارد.
كوروش بزرگ 29 اكتبر سال 539 پيش از ميلاد اعلام داشته بود كه ماموريت او براي آزاد كردن آسيای غربی و الحاق اين مناطق به جامعه مشترك المنافع ايران پايان يافته است و بايد نوروز را در پارس باشد. كوروش پس از تصرف بابل، دستور نوسازی بندر صيدا (واقع در لبنان فعلی) را كه به دست بخت النصر امپراتور بابل ويران شده بود به هزينه ايران صادر كرد.
پاینده ایران.
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
======================================
كوروش بزرگ بنيانگذار ايران هفتم دسامبر سال 539 پيش از ميلاد ضمن ديدار از معبد اصلی شهر بابل و ادای احترام نسبت به آن (به نشانه احترام به فرهنگ و مذهب اقوام دیگر، و برپایه اعلامیه خود معروف به نخستین اعلامیه حقوق بشر که در نوامبر 539 پیش از میلاد صادر شده و متن آن باقی مانده است)، در همين جا خطاب به همراهانش اعلام داشت كه در هرجای دنيا كه بميرد بايد جسد اورا به پاسارگادِ پارس منتقل و در آنجا دفن كنند. اين بيان کوروش در تاريخ تحت عنوان «وصيت کوروش» ضبط شده است. کوروش با اين که زرتشتی بود پیش از صدور اعلامیه نوامبر سال 539 پیش از میلاد هم، به اديان ديگر که پيروان داشتند و نزد آنان مقدس بودند احترام می گذارد.
كوروش بزرگ 29 اكتبر سال 539 پيش از ميلاد اعلام داشته بود كه ماموريت او براي آزاد كردن آسيای غربی و الحاق اين مناطق به جامعه مشترك المنافع ايران پايان يافته است و بايد نوروز را در پارس باشد. كوروش پس از تصرف بابل، دستور نوسازی بندر صيدا (واقع در لبنان فعلی) را كه به دست بخت النصر امپراتور بابل ويران شده بود به هزينه ايران صادر كرد.
پاینده ایران.
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
پايان کار گروه پيشه وري و شکست برنامه گسترش نفوذ دولت مسکو در خاورمیانه و در استانهای آذربایجان و کردستان ايران...
****************
جعفر پيشه وري
21 آذر 1325 (12 دسامبر 1946) عمليات برای مقابله با تجزیه طلبی فرقه پيشه وری در آذربايجان به پايان رسيد.
مرحله اصلی اين عمليات با ورود واحدهای چهار لشکر، از 19 آذرماه آغاز شده بود ولی آذربايجاني های میهندوست پيش از آغاز عمليات ارتش، خود به مقابله با گروه پيشه وری پرداخته بودند. گروه پيشه وري که در فرقه ای به نام حزب دموکرات فعاليت داشتند با پنجاه خودرو از طريق جلفا به شوروي رفتند و در باکو اقامت داده شدند. باقراُف مسئول وقت آذربايجان شوروي ، جعفر پيشه وري را مسئول شکست فرقه مي دانست و انتقاد مي کرد. در تابستان سال بعد (11 ژوئن 1947) در باکو اعلام شد که پيشه وري در يک حادثه اتومبيل در آن شهر مجروح و کشته شده است. گزارش هاي بعدي ترديد به اتفاقي بودن مرگ وی را افزايش داده است.
تاخير یکساله در مقابله با باقیمانده فرقه پیشه وری به اين سبب بود که دولت شوروی حاضر نمی شد به تعهدی که در سال 1943 در جريان کنفرانس تهران سپرده بود عمل کند و نيروهای خود را از آن منطقه از ايران که از 1941 (شهریور 1320) اشغال نظامی کرده بود خارج سازد و يا اجازه دهد كه واحدهاي ارتش ایران به آن منطقه وارد شوند.
پس از آنکه بلشویک های روس با قصد بلعیدن همه آذربایجان، نام منطقه اَران و شمال اَرَس را آذربایجان گذاردند که قبلا نبود، وطن دوستان ایرانی از دولت تهران خواستند که استان های کشور را به جای نامگذاری، شماره گذاری کنند تا مستمسک تفکّر تجزیه قرار نگیرد که به آن توجه نشده بود. دولت بلشویکی مسکو از همان زمان كه شهرهاي متصرفي از ايران (به موجب قرارداد هاي ننگين گلستان و تركمن چاي و دستنویس دولت لندن) در قفقاز را «آذربايجان» نام نهاد، مقاصد سوء براي تماميت ايران داشت. پیروزی شوروی بر آلمان در بهار سال 1945، سران مسکو را بر آن داشته بود تا در اجرای برنامه قدیمی رسیدن به شاخاب فارس، اقیانوس هند و مدیترانه (شمال آفریقا) از کمونیست کردن یونان، تحریک دولت کابل (دوست وقت روسیه) به برانگیزی پشتونها و بلوچهای هند (امرزه پاکستان) به کسب استقلال و پیشروی از آذربایجان و کردستان ایران به عراق، جزیرة العرب و خوزستان آغاز کنند که دکترین ترومن راه را در یونان بر آنان بست، با اخطار وی راه بر ورود ارتش ایران به آذربایجان نیز باز شد و با ایجاد پاکستان از بطن هندوستان، برنامه تحریک کردن دولت کابل هم عملی نشد، نقشه محاصره شوروی تکمیل شد و جنگ سرد را باخت و فروپاشید. مسکو می دانست که کُردها بویژه کُردهای عراق به دلایل متعدد مورد حمایت آمریکا و دولت های آلمان (از زمان امپراتوری و بیسمارک) بوده اند و لذا در جریان ماجرای آذربایجان می کوشید تا مناطق کُردنشین ایران را در دست داشته باشد.
با پايان یافتن کار گروه پيشه وري در آذربایجان در 21 آذرماه 1325 اظهار نظر درباره ریشه، علل و انگیزه ماجرا آغاز شده بود که تا هفته ها ادامه داشت.
به باور مورخان، پیشه وری در آغاز کار نظر به تجزیه ایران نداشت و تنها می خواست که آذربایجان استقلال داخلی داشته و یک بخش از ایران باشد (که در صورت تحقّق، ایران به صورت یک فدراسیون در می آمد)، ولی «باقراُف» دبیر اول وقت حزب کمونیست جمهوری آذربایجان به کمتر از تجزیه ایران و ایجاد یک جمهوری آذربایجان بزرگتر راضی نمی شد. پس از آنکه پیشه وری به اجبار تسلیم نظر باقراُف شد، حمایت مردم را از دست داد بگونه ای که آذربايجاني های ایراندوست پيش از آغاز عمليات ارتش، خود به مقابله با گروه پيشه وری پرداخته بودند.
===============
پاینده ایران.
یک سرزمین ، یک ملت ، یک پرچم .
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
****************
جعفر پيشه وري
21 آذر 1325 (12 دسامبر 1946) عمليات برای مقابله با تجزیه طلبی فرقه پيشه وری در آذربايجان به پايان رسيد.
مرحله اصلی اين عمليات با ورود واحدهای چهار لشکر، از 19 آذرماه آغاز شده بود ولی آذربايجاني های میهندوست پيش از آغاز عمليات ارتش، خود به مقابله با گروه پيشه وری پرداخته بودند. گروه پيشه وري که در فرقه ای به نام حزب دموکرات فعاليت داشتند با پنجاه خودرو از طريق جلفا به شوروي رفتند و در باکو اقامت داده شدند. باقراُف مسئول وقت آذربايجان شوروي ، جعفر پيشه وري را مسئول شکست فرقه مي دانست و انتقاد مي کرد. در تابستان سال بعد (11 ژوئن 1947) در باکو اعلام شد که پيشه وري در يک حادثه اتومبيل در آن شهر مجروح و کشته شده است. گزارش هاي بعدي ترديد به اتفاقي بودن مرگ وی را افزايش داده است.
تاخير یکساله در مقابله با باقیمانده فرقه پیشه وری به اين سبب بود که دولت شوروی حاضر نمی شد به تعهدی که در سال 1943 در جريان کنفرانس تهران سپرده بود عمل کند و نيروهای خود را از آن منطقه از ايران که از 1941 (شهریور 1320) اشغال نظامی کرده بود خارج سازد و يا اجازه دهد كه واحدهاي ارتش ایران به آن منطقه وارد شوند.
پس از آنکه بلشویک های روس با قصد بلعیدن همه آذربایجان، نام منطقه اَران و شمال اَرَس را آذربایجان گذاردند که قبلا نبود، وطن دوستان ایرانی از دولت تهران خواستند که استان های کشور را به جای نامگذاری، شماره گذاری کنند تا مستمسک تفکّر تجزیه قرار نگیرد که به آن توجه نشده بود. دولت بلشویکی مسکو از همان زمان كه شهرهاي متصرفي از ايران (به موجب قرارداد هاي ننگين گلستان و تركمن چاي و دستنویس دولت لندن) در قفقاز را «آذربايجان» نام نهاد، مقاصد سوء براي تماميت ايران داشت. پیروزی شوروی بر آلمان در بهار سال 1945، سران مسکو را بر آن داشته بود تا در اجرای برنامه قدیمی رسیدن به شاخاب فارس، اقیانوس هند و مدیترانه (شمال آفریقا) از کمونیست کردن یونان، تحریک دولت کابل (دوست وقت روسیه) به برانگیزی پشتونها و بلوچهای هند (امرزه پاکستان) به کسب استقلال و پیشروی از آذربایجان و کردستان ایران به عراق، جزیرة العرب و خوزستان آغاز کنند که دکترین ترومن راه را در یونان بر آنان بست، با اخطار وی راه بر ورود ارتش ایران به آذربایجان نیز باز شد و با ایجاد پاکستان از بطن هندوستان، برنامه تحریک کردن دولت کابل هم عملی نشد، نقشه محاصره شوروی تکمیل شد و جنگ سرد را باخت و فروپاشید. مسکو می دانست که کُردها بویژه کُردهای عراق به دلایل متعدد مورد حمایت آمریکا و دولت های آلمان (از زمان امپراتوری و بیسمارک) بوده اند و لذا در جریان ماجرای آذربایجان می کوشید تا مناطق کُردنشین ایران را در دست داشته باشد.
با پايان یافتن کار گروه پيشه وري در آذربایجان در 21 آذرماه 1325 اظهار نظر درباره ریشه، علل و انگیزه ماجرا آغاز شده بود که تا هفته ها ادامه داشت.
به باور مورخان، پیشه وری در آغاز کار نظر به تجزیه ایران نداشت و تنها می خواست که آذربایجان استقلال داخلی داشته و یک بخش از ایران باشد (که در صورت تحقّق، ایران به صورت یک فدراسیون در می آمد)، ولی «باقراُف» دبیر اول وقت حزب کمونیست جمهوری آذربایجان به کمتر از تجزیه ایران و ایجاد یک جمهوری آذربایجان بزرگتر راضی نمی شد. پس از آنکه پیشه وری به اجبار تسلیم نظر باقراُف شد، حمایت مردم را از دست داد بگونه ای که آذربايجاني های ایراندوست پيش از آغاز عمليات ارتش، خود به مقابله با گروه پيشه وری پرداخته بودند.
===============
پاینده ایران.
یک سرزمین ، یک ملت ، یک پرچم .
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
بیست و یک آذر ماه نجات آذربایجان
متن سخنرانی سرور منوچهر یزدی - سخنگوی حزب پان ایرانیست - در همایش "روز گریز اهریمن" در دفتر مرکزی حزب پان ایرانیست
متن را در کانال جنبش دنبال کنید
@IIRCF
متن سخنرانی سرور منوچهر یزدی - سخنگوی حزب پان ایرانیست - در همایش "روز گریز اهریمن" در دفتر مرکزی حزب پان ایرانیست
متن را در کانال جنبش دنبال کنید
@IIRCF
بیست و یک آذر ماه نجات آذربایجان
متن سخنرانی سرور منوچهر یزدی - سخنگوی حزب پان ایرانیست - در همایش "روز گریز اهریمن" در دفتر مرکزی حزب پان ایرانیست (پایگاه سیاوش) به مناسبت سالروز فرار فرقه دموکرات از آذربایجان.
چرا پادشاه ایران گفت: اگر دستم را قطع کنید سند جدایی آذربایجان را امضا نمی کنم؟
چرا روز نجات آذربایجان را گرامی میداریم؟
غائله آذربایجان را هیچ میهن دوستی نمی تواند از یاد ببرد، زیرا رنجی که از تجزیه ایران پس از جنگهای ایران و روس در قلوب ملت ایران خانه کرده بود اینک پس از حمله ناجوانمردانه متفقین به ایران در شرف تجدید بود ... یکبار دیگر صدای گامهای قوای بیگانه در پشت دیوار خانه مان شنیده می شد و نفس سرد سربازان اجنبی و عوامل آنان آزارمان می داد و احساس آشنای خیانت، مردم کوچه و بازار را به اندیشه واداشته بود. بویژه پس از آنکه دست خیانتگر خارجی، رضا شاه بزرگ را از مام میهن جدا کرد، غصه بی کسی بر پیکر ایران سایه افکند.
روزهای تلخی بود. بوی خیانت از همه جا به مشام می رسید و سرسپردگان بیگانه پشت سایه سرنیزه های دشمن پناه گرفته و در سفارتخانه ها به توطئه علیه ایران مشغول شده بودند. ما امروز در این پایگاه حزبی بر آن نیستیم که به دردها و رنجهایی که بر مردم رواداشتند بپردازیم. حوادث و رویدادهای تلخ را از لابلای اسناد و مدارک و خاطرات بازیگران صحنه خون و خیانت خوانده ایم ...
دیگر رازی از دخالت روسها در ایجاد فرقه دمکرات آذربایجان باقی نمانده که حمید ملازاده در کتاب "رازهای سر به مهر" ننوشته باشد و نیز پژواک فریادی باقی نمانده که در بند بند کتاب خاطرات روزانه آیت الله میرزا عبدالله مجتهدی به رسایی نیامده باشد و حاصل آن که اسناد و مدارک بدست آمده پس از فروپاشی ستمکده بزرگ کمونیسم مؤید بی چون و چرای نقشه خائنانه استالین و باقراوف برای جدایی بخشهایی از خاک ایران بوده است. پس من امروز از این مرحله عبور میکنم که فرصت تنگ است.
امروز به این مساله اشاره دارم که متاسفانه در سالهای پس از انقلاب به این حادثه مهم و دردناک توجه و عنایتی نشده و مراکز علمی و تحقیقاتی وابسته به دولت از کنار چنین رویدادی که تمامیت ارضی و استقلال ما را هدف قرار داده بود با بی اعتنایی گذشته اند و دولتمردان با اتخاذ روشهای غیر متعارف، سبب دلگرمی تجزیه طلبان وقوم گرایان و شبکه مرموز حامیان آنان گردیده اند.
شاید راز این ستم آشکار بر هویت ملی و تاریخی را باید در یک تصفیه حساب سیاسی با خاندان پهلوی جستجو کنیم؛ زیرا هرجا که نام پهلوی ها به میان می آید تلاشها برای بیرنگ کردن خدمات آنان آغاز شده و حقایق تاریخی با عینک ایدئولژیک نگریسته می شود و آنگاه تاریخ را به مسلخ می برند تا نامی و نشانی از خاندانی که به اعتراف دوست و دشمن، کشورشان را دوست داشتند به میان نیاید ... شاید میهن پرستی هم از گناهانی با شد که در کارنامه آن پدر و پسر ثبت شده و مخدوش کردن خدماتشان از اوجب واجبات است!!
و اما تاریخ را که می شکافیم و لایه های غرض و مرض را از روی آن کنار میزنیم، به شفافیت و روشنایی رویدادها میرسیم. درباره نجات آذر بایجان از چنگال اهریمن نیز لایه های بسیاری را باید از روی آن برداریم و آنگاه می رسیم به این حقیقت که سه عامل مهم سبب گریز اهریمن شد و توطئه تجزیه ایران نا کام ماند. این عوامل عبارت بودند از:
مردم آذربایجان - محمد رضا شاه پهلوی - ارتش
گرچه نقش قوام السلطنه را بسیار پر رنگ کرده اند ولی واقعیت اینست که اگر پایداری و مقاومت محمدرضا شاه، پادشاه ایران نبود و در برابر انحرافات سیاسی و لاس زدن های قوام با روسها نمی ایستاد، شاید امروز تاریخ ایران را بگونه ای دیگر مینوشتند.
برای اینکه به این نظریه برسیم، لازم است به گوشه ای از آنچه که در آن روزهای پر ملال روی داده است اشاره کنم و توضیح دهم کی و کجا و چرا پادشاه ایران اظهار داشت: اگر دستم را قطع کنید سند جدایی آذربایجان را امضا نمی کنم ...
قوام السلطنه روز 8 بهمن 1324 فرمان نخست وزیری گرفت و روز 29 بهمن به مسکو سفر کرد، دو دیدار با استالین داشت. اولی آنچنان ناامید کننده بود که قوام تصمیم گرفت به ایران برنگردد و از مسکو راهی اروپا شود، ولی هیات همراه، وی را از این اقدام منصرف کردند. قوام دست خالی در 19 اسفند به ایران بازگشت.
چند روز بعد سادچیکف به ایران آمد و مذاکره برای عقد قرداد نفت و خروج نیروهای شوروی از ایران و حل مسالمت آمیز جریان فرقه دموکرات آغاز شد.
روز 8 اردیبهشت 1325 پیشه وری در رأس هیاتی به تهران آمد و مذاکراتی انجام شد ولی ادامه آن به نشستی دیگر در تبریز موکول گردید.
روز 21 خرداد مظفر فیروز معاون قوام السلطنه که با پا دشاه ایران دشمنی دیرین و آشکاری داشت برای ادامه مذاکره به تبریز رفت و توافقاتی به شرح زیر با پیشه وری بعمل آورد:
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
متن سخنرانی سرور منوچهر یزدی - سخنگوی حزب پان ایرانیست - در همایش "روز گریز اهریمن" در دفتر مرکزی حزب پان ایرانیست (پایگاه سیاوش) به مناسبت سالروز فرار فرقه دموکرات از آذربایجان.
چرا پادشاه ایران گفت: اگر دستم را قطع کنید سند جدایی آذربایجان را امضا نمی کنم؟
چرا روز نجات آذربایجان را گرامی میداریم؟
غائله آذربایجان را هیچ میهن دوستی نمی تواند از یاد ببرد، زیرا رنجی که از تجزیه ایران پس از جنگهای ایران و روس در قلوب ملت ایران خانه کرده بود اینک پس از حمله ناجوانمردانه متفقین به ایران در شرف تجدید بود ... یکبار دیگر صدای گامهای قوای بیگانه در پشت دیوار خانه مان شنیده می شد و نفس سرد سربازان اجنبی و عوامل آنان آزارمان می داد و احساس آشنای خیانت، مردم کوچه و بازار را به اندیشه واداشته بود. بویژه پس از آنکه دست خیانتگر خارجی، رضا شاه بزرگ را از مام میهن جدا کرد، غصه بی کسی بر پیکر ایران سایه افکند.
روزهای تلخی بود. بوی خیانت از همه جا به مشام می رسید و سرسپردگان بیگانه پشت سایه سرنیزه های دشمن پناه گرفته و در سفارتخانه ها به توطئه علیه ایران مشغول شده بودند. ما امروز در این پایگاه حزبی بر آن نیستیم که به دردها و رنجهایی که بر مردم رواداشتند بپردازیم. حوادث و رویدادهای تلخ را از لابلای اسناد و مدارک و خاطرات بازیگران صحنه خون و خیانت خوانده ایم ...
دیگر رازی از دخالت روسها در ایجاد فرقه دمکرات آذربایجان باقی نمانده که حمید ملازاده در کتاب "رازهای سر به مهر" ننوشته باشد و نیز پژواک فریادی باقی نمانده که در بند بند کتاب خاطرات روزانه آیت الله میرزا عبدالله مجتهدی به رسایی نیامده باشد و حاصل آن که اسناد و مدارک بدست آمده پس از فروپاشی ستمکده بزرگ کمونیسم مؤید بی چون و چرای نقشه خائنانه استالین و باقراوف برای جدایی بخشهایی از خاک ایران بوده است. پس من امروز از این مرحله عبور میکنم که فرصت تنگ است.
امروز به این مساله اشاره دارم که متاسفانه در سالهای پس از انقلاب به این حادثه مهم و دردناک توجه و عنایتی نشده و مراکز علمی و تحقیقاتی وابسته به دولت از کنار چنین رویدادی که تمامیت ارضی و استقلال ما را هدف قرار داده بود با بی اعتنایی گذشته اند و دولتمردان با اتخاذ روشهای غیر متعارف، سبب دلگرمی تجزیه طلبان وقوم گرایان و شبکه مرموز حامیان آنان گردیده اند.
شاید راز این ستم آشکار بر هویت ملی و تاریخی را باید در یک تصفیه حساب سیاسی با خاندان پهلوی جستجو کنیم؛ زیرا هرجا که نام پهلوی ها به میان می آید تلاشها برای بیرنگ کردن خدمات آنان آغاز شده و حقایق تاریخی با عینک ایدئولژیک نگریسته می شود و آنگاه تاریخ را به مسلخ می برند تا نامی و نشانی از خاندانی که به اعتراف دوست و دشمن، کشورشان را دوست داشتند به میان نیاید ... شاید میهن پرستی هم از گناهانی با شد که در کارنامه آن پدر و پسر ثبت شده و مخدوش کردن خدماتشان از اوجب واجبات است!!
و اما تاریخ را که می شکافیم و لایه های غرض و مرض را از روی آن کنار میزنیم، به شفافیت و روشنایی رویدادها میرسیم. درباره نجات آذر بایجان از چنگال اهریمن نیز لایه های بسیاری را باید از روی آن برداریم و آنگاه می رسیم به این حقیقت که سه عامل مهم سبب گریز اهریمن شد و توطئه تجزیه ایران نا کام ماند. این عوامل عبارت بودند از:
مردم آذربایجان - محمد رضا شاه پهلوی - ارتش
گرچه نقش قوام السلطنه را بسیار پر رنگ کرده اند ولی واقعیت اینست که اگر پایداری و مقاومت محمدرضا شاه، پادشاه ایران نبود و در برابر انحرافات سیاسی و لاس زدن های قوام با روسها نمی ایستاد، شاید امروز تاریخ ایران را بگونه ای دیگر مینوشتند.
برای اینکه به این نظریه برسیم، لازم است به گوشه ای از آنچه که در آن روزهای پر ملال روی داده است اشاره کنم و توضیح دهم کی و کجا و چرا پادشاه ایران اظهار داشت: اگر دستم را قطع کنید سند جدایی آذربایجان را امضا نمی کنم ...
قوام السلطنه روز 8 بهمن 1324 فرمان نخست وزیری گرفت و روز 29 بهمن به مسکو سفر کرد، دو دیدار با استالین داشت. اولی آنچنان ناامید کننده بود که قوام تصمیم گرفت به ایران برنگردد و از مسکو راهی اروپا شود، ولی هیات همراه، وی را از این اقدام منصرف کردند. قوام دست خالی در 19 اسفند به ایران بازگشت.
چند روز بعد سادچیکف به ایران آمد و مذاکره برای عقد قرداد نفت و خروج نیروهای شوروی از ایران و حل مسالمت آمیز جریان فرقه دموکرات آغاز شد.
روز 8 اردیبهشت 1325 پیشه وری در رأس هیاتی به تهران آمد و مذاکراتی انجام شد ولی ادامه آن به نشستی دیگر در تبریز موکول گردید.
روز 21 خرداد مظفر فیروز معاون قوام السلطنه که با پا دشاه ایران دشمنی دیرین و آشکاری داشت برای ادامه مذاکره به تبریز رفت و توافقاتی به شرح زیر با پیشه وری بعمل آورد:
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
1 – حکومت مرکزی ایران، دولت پیشه وری را که "حکومت ملی آذربایجان" نامیده میشد بجای شورای ایالتی و "مجلس ملی" را بجای انجمن ایالتی می شناسد.
2- فدایی های شورشگر را به عنوان "نیروی امنیت ملی" قبول دارد.
3 - 75 % مالیات آذربایجان در خود استان صرف شود.
4 – در ادارات و دادگاهها از دو زبان فارسی و ترکی و در مدارس تا پنجم ابتدایی زبان ترکی تدریس شود.
5 – نمایندگان آذربایجان به مجلس پانزدهم تسلیم شوند.
مظفر فیروز که به ادامه قدرت قوام می اندیشید و نه سرنوشت کشور، ضمن توافقی که در موارد فوق با سران فرقه به عمل آورد به تهران بازگشت ولی نظامی ها باقی ماندند تا درباره افسران فراری اتخاذ تصمیم کنند. تقاضاهای هیات نظامی فرقه دموکرات به شرح زیر بودند:
1 – 160 افسر فراری از سوی ارتش به رسمیت شناخته شده و دو درجه ترفیع بگیرند.
2 350 تن از مها جران قفقاز که به خودشان درجه داده بودند به رسمیت شناخته شوند.
3 – دولت سالی پانزده میلیون تومان به نیروهای نظامی فرقه بپردازد.
4 – فرمانده تیپ ها با نظر حکومت ملی آذربایجان منصوب شوند.
5 – افراد وظیفه آذربایجان فقط در آذربایجان خدمت کنند.
6 - افسران به جای دیگر منتقل نشوند.
این تقاضاها در حوزه اختیارات نظامیان نبود ونمی توانست مورد رد یا قبول افسران اعزامی از تهران قرار گیرد و در نتیجه به تهران باز گشتند و ادامه مذاکرات را در تهران به مقامات بالاتر موکول نمودند.
در همان ماه مرداد یک هیات از سران فرقه به تهران آمده و در منزل قوام السلطنه مذاکرات را دنبال کردند. اینبار طرف مذاکره در مورد نظامی ها، رزم آرا رییس ستاد ارتش بود که پس از استماع موارد مورد نظر سران فرقه، برافروخته شد و گفت باید شاه موافقت کند ... !
صورت مذاکرات و تقاضاهای فرقه ای ها را نزد پا دشاه ایران بردند. رزم آرا توضیحات لازم را به عرض رسانید. در اینجا بود که شاهنشاه با برآشفتگی و عصبانیت از آن همه وقاحت فرمودند: اگر دستم را قطع کنید این فرمان را امضا نمیکنم.
جای شگفتی بسیار بود که قوام چهارچوب مذاکرات با فرقه دموکرات را پذیرفته و مظفر فیروز نیز بر آن صحه گذارده بود و اگر این توافقنامه که بمنزله فرو پاشی ارتش بود به تایید پا دشاه ایران می رسید، استالین با فراغ بال یک گام بزرگ در خاک ایران بر می داشت و امروز ما در نقشه ایران دارای شیر بی سری بودیم.
قوام که موقعیت و قدرت اش را در خطر می دید به چاره جویی پرداخت و در یک ائتلاف سیاسی با حزب توده و حزب ایران، حزب دموکرات ایران را تاسیس و در کابینه اش سه وزیر بهداری و فرهنگ و بازرگاتی را از حزب توده راه داد و یک نفر از فرقه دموکرات را به سمت وزیر مشاور بر گزید.
مخالفت پادشاه ایران در این شرایط با اقدامات قوام السلطنه علنی و رو در رو شد و از اینکه در آغاز صدارت قوام به او لقب "جناب اشرف" داده بود پشیمان به نظر می رسید.
قوام ناچار شد برای جلب رضایت پادشاه ایران ابتدا مظفر فیروز را به سفارت مسکو بفرستد و از حمایت توده ایها دست بر دارد و بالاخره مجلس پانزدهم بدون حضور توده ایها که از سر سپردگان شوروی بودند آغاز به کار کرد و قرارداد نفت شوروی را رد کرد و آنگاه ارتش ایران به فرمان محمد رضا شاه، فرمانده کل قوا در روز 21 آذر 1325 راهی آذربایجان گردید. ارتش ایران به هر شهر که وارد میشد با استقبال و همراهی بیدریغ مردم روبرو می شد.
محمدرضا شاه بر عملیات قوای ایران از درون یک هواپیمای نظامی نظارت داشت ... مردم به محض آنکه از حرکت ارتش به فرماندهی پادشاه ایران آگاه شدند خود قیام کرده و به تعقیب و مجازات اعضای فرقه و گروه فداییان پرداختند و حماسه ها آفریدند که بالاخره به نجات آذربایجان و حفظ تمامیت ارضی ایران منتهی گشت.
ما پان ایرانیستها این روز را "روز گریز اهریمن" نام نهاده و آنرا گرامی می داریم و به مردم فداکار و میهن پرست آذربایجان شادباش می گوییم و بر روان پا دشاه ایران و همه افسران و درجه داران و سربازانی که در راه محو آثار شوم بیگانگان و سرافرازی ملت ایران از هیچگونه جانفشا نی دریغ نورزیدند، درود میفرستیم
پاینده ایران.
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
2- فدایی های شورشگر را به عنوان "نیروی امنیت ملی" قبول دارد.
3 - 75 % مالیات آذربایجان در خود استان صرف شود.
4 – در ادارات و دادگاهها از دو زبان فارسی و ترکی و در مدارس تا پنجم ابتدایی زبان ترکی تدریس شود.
5 – نمایندگان آذربایجان به مجلس پانزدهم تسلیم شوند.
مظفر فیروز که به ادامه قدرت قوام می اندیشید و نه سرنوشت کشور، ضمن توافقی که در موارد فوق با سران فرقه به عمل آورد به تهران بازگشت ولی نظامی ها باقی ماندند تا درباره افسران فراری اتخاذ تصمیم کنند. تقاضاهای هیات نظامی فرقه دموکرات به شرح زیر بودند:
1 – 160 افسر فراری از سوی ارتش به رسمیت شناخته شده و دو درجه ترفیع بگیرند.
2 350 تن از مها جران قفقاز که به خودشان درجه داده بودند به رسمیت شناخته شوند.
3 – دولت سالی پانزده میلیون تومان به نیروهای نظامی فرقه بپردازد.
4 – فرمانده تیپ ها با نظر حکومت ملی آذربایجان منصوب شوند.
5 – افراد وظیفه آذربایجان فقط در آذربایجان خدمت کنند.
6 - افسران به جای دیگر منتقل نشوند.
این تقاضاها در حوزه اختیارات نظامیان نبود ونمی توانست مورد رد یا قبول افسران اعزامی از تهران قرار گیرد و در نتیجه به تهران باز گشتند و ادامه مذاکرات را در تهران به مقامات بالاتر موکول نمودند.
در همان ماه مرداد یک هیات از سران فرقه به تهران آمده و در منزل قوام السلطنه مذاکرات را دنبال کردند. اینبار طرف مذاکره در مورد نظامی ها، رزم آرا رییس ستاد ارتش بود که پس از استماع موارد مورد نظر سران فرقه، برافروخته شد و گفت باید شاه موافقت کند ... !
صورت مذاکرات و تقاضاهای فرقه ای ها را نزد پا دشاه ایران بردند. رزم آرا توضیحات لازم را به عرض رسانید. در اینجا بود که شاهنشاه با برآشفتگی و عصبانیت از آن همه وقاحت فرمودند: اگر دستم را قطع کنید این فرمان را امضا نمیکنم.
جای شگفتی بسیار بود که قوام چهارچوب مذاکرات با فرقه دموکرات را پذیرفته و مظفر فیروز نیز بر آن صحه گذارده بود و اگر این توافقنامه که بمنزله فرو پاشی ارتش بود به تایید پا دشاه ایران می رسید، استالین با فراغ بال یک گام بزرگ در خاک ایران بر می داشت و امروز ما در نقشه ایران دارای شیر بی سری بودیم.
قوام که موقعیت و قدرت اش را در خطر می دید به چاره جویی پرداخت و در یک ائتلاف سیاسی با حزب توده و حزب ایران، حزب دموکرات ایران را تاسیس و در کابینه اش سه وزیر بهداری و فرهنگ و بازرگاتی را از حزب توده راه داد و یک نفر از فرقه دموکرات را به سمت وزیر مشاور بر گزید.
مخالفت پادشاه ایران در این شرایط با اقدامات قوام السلطنه علنی و رو در رو شد و از اینکه در آغاز صدارت قوام به او لقب "جناب اشرف" داده بود پشیمان به نظر می رسید.
قوام ناچار شد برای جلب رضایت پادشاه ایران ابتدا مظفر فیروز را به سفارت مسکو بفرستد و از حمایت توده ایها دست بر دارد و بالاخره مجلس پانزدهم بدون حضور توده ایها که از سر سپردگان شوروی بودند آغاز به کار کرد و قرارداد نفت شوروی را رد کرد و آنگاه ارتش ایران به فرمان محمد رضا شاه، فرمانده کل قوا در روز 21 آذر 1325 راهی آذربایجان گردید. ارتش ایران به هر شهر که وارد میشد با استقبال و همراهی بیدریغ مردم روبرو می شد.
محمدرضا شاه بر عملیات قوای ایران از درون یک هواپیمای نظامی نظارت داشت ... مردم به محض آنکه از حرکت ارتش به فرماندهی پادشاه ایران آگاه شدند خود قیام کرده و به تعقیب و مجازات اعضای فرقه و گروه فداییان پرداختند و حماسه ها آفریدند که بالاخره به نجات آذربایجان و حفظ تمامیت ارضی ایران منتهی گشت.
ما پان ایرانیستها این روز را "روز گریز اهریمن" نام نهاده و آنرا گرامی می داریم و به مردم فداکار و میهن پرست آذربایجان شادباش می گوییم و بر روان پا دشاه ایران و همه افسران و درجه داران و سربازانی که در راه محو آثار شوم بیگانگان و سرافرازی ملت ایران از هیچگونه جانفشا نی دریغ نورزیدند، درود میفرستیم
پاینده ایران.
رنسانس ایرانی
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
اگر نگاهی هم به کارنامه پانصد سال گذشته سیاست سیاستمداران کشور های قدرتمند و صنعتی جهان شود، شاید بهتر و بیشتربه توان از کارنامه آنان در چند قاره جهان آگاه شد،
این سیاستمدارانی که سخن از حقوق بشر، دمکراسی، آزادی ، این واژه های زیبا و حیاتی بر زبان می آورند شیادان و فریبکاران و قدرت طلبان و ثروت اندوزان و چپاولگران نبوده و نمی باشند؟ پرسش ها چه فراوان،
فراموش نه باید نمود که سهم ملت های این کشور ها در روش برخورد سیاستمداران این کشور ها با دیگر انسان ها در جهان بسیار بسیار نا چیز وحتا هیچ بوده و می باشد زیرا سیاست سیاستمداران مورد بحث، همیشه اهداف نا پاکشان را حتا برای ملت های خود پنهان نموده اند،
تمام رسانه های ( به قول معروف مهم ) خبری در جهان را همین سیاستمداران در اختیار خود دارند،
رسانه های خبری بحران ساز، دروغ پرداز، آشوبگر، تحریفگر تاریخ دیگر ملت ها در جهان،احساس تیزکن،
شفافتر به گویم، سیاست نا درست این سیاستمداران تا آنجا پیشرفته است که امروز ملت های کشور خود آنان در وحشتی بزرگ به زندگی ادامه می دهند انسان ها از دیدن یکدیگر وحشت دارند و از آرامش جان برخوردار نمی باشند،
در پایان به این نکته اشاره می نمایم: پس از شصت سال سفر به چند قاره از جهان و زندگی با ملت های بسیاری از کشور ها در کل هرگز هیچ ملتی در جهان را خواهان جنگ وستیز با دیگر انسان ها ندیده ام، اما وقتی صفحات تاریخ را می خوانم، می بینم تاریخ همیشه تکرار شده است و بشر هرگزاز آرامش جان برخوردار نبوده و اکنون انسانیت لحظات مرگ خود را در پیش چشم خود می بیند وسیاستمداران یا در خوابند یا اینکه قدرت و ثروت آنان را کور و کر و دیوانه نموده است، جهان در خطر است، امیدوارم که این باور من اشتباه باشد.
با مهر
کاووس پیروزی- پهلوان
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨
این سیاستمدارانی که سخن از حقوق بشر، دمکراسی، آزادی ، این واژه های زیبا و حیاتی بر زبان می آورند شیادان و فریبکاران و قدرت طلبان و ثروت اندوزان و چپاولگران نبوده و نمی باشند؟ پرسش ها چه فراوان،
فراموش نه باید نمود که سهم ملت های این کشور ها در روش برخورد سیاستمداران این کشور ها با دیگر انسان ها در جهان بسیار بسیار نا چیز وحتا هیچ بوده و می باشد زیرا سیاست سیاستمداران مورد بحث، همیشه اهداف نا پاکشان را حتا برای ملت های خود پنهان نموده اند،
تمام رسانه های ( به قول معروف مهم ) خبری در جهان را همین سیاستمداران در اختیار خود دارند،
رسانه های خبری بحران ساز، دروغ پرداز، آشوبگر، تحریفگر تاریخ دیگر ملت ها در جهان،احساس تیزکن،
شفافتر به گویم، سیاست نا درست این سیاستمداران تا آنجا پیشرفته است که امروز ملت های کشور خود آنان در وحشتی بزرگ به زندگی ادامه می دهند انسان ها از دیدن یکدیگر وحشت دارند و از آرامش جان برخوردار نمی باشند،
در پایان به این نکته اشاره می نمایم: پس از شصت سال سفر به چند قاره از جهان و زندگی با ملت های بسیاری از کشور ها در کل هرگز هیچ ملتی در جهان را خواهان جنگ وستیز با دیگر انسان ها ندیده ام، اما وقتی صفحات تاریخ را می خوانم، می بینم تاریخ همیشه تکرار شده است و بشر هرگزاز آرامش جان برخوردار نبوده و اکنون انسانیت لحظات مرگ خود را در پیش چشم خود می بیند وسیاستمداران یا در خوابند یا اینکه قدرت و ثروت آنان را کور و کر و دیوانه نموده است، جهان در خطر است، امیدوارم که این باور من اشتباه باشد.
با مهر
کاووس پیروزی- پهلوان
🔥 @IIRCF 🔥
✨✨✨✨