Forwarded from Rastakhiz___simorgh (S Gh)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن شب چله همچون بسیاری از آیین های کهن ایران ریشه در رویداد باستانی و کیهانی دارد در آیین میترا نخستین روز زمستان به نام خوره روز یا خورشید روز نام دارد که زادروز ایزد مهر میباشد. نور روز و روشنایی خورشید نشانه هایی از اهورامزدا است در حالی که شب تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن.سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد
تولید و پخش #پرچم_شیرخورشیدتاجدار توسط #ارتش_سری به ۵۰۰۰ پرچم رسید
زمان آن رسیده به #اهریمن۵۷_شرکاء یکبار دیگر نشان دهیم #بازی_تمام_است
#انقلاب_شناسنامه_دار
#پرچم_شیرخورشیدتاجدار
#شبه_چله
#جاویدشاه
تولید و پخش #پرچم_شیرخورشیدتاجدار توسط #ارتش_سری به ۵۰۰۰ پرچم رسید
زمان آن رسیده به #اهریمن۵۷_شرکاء یکبار دیگر نشان دهیم #بازی_تمام_است
#انقلاب_شناسنامه_دار
#پرچم_شیرخورشیدتاجدار
#شبه_چله
#جاویدشاه
Forwarded from Rastakhiz___simorgh (S Gh)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن شب چله همچون بسیاری از آیین های کهن ایران ریشه در رویداد باستانی و کیهانی دارد در آیین میترا نخستین روز زمستان به نام خوره روز یا خورشید روز نام دارد که زادروز ایزد مهر میباشد. نور روز و روشنایی خورشید نشانه هایی از اهورامزدا است در حالی که شب تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن.سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد
تولید و پخش #پرچم_شیرخورشیدتاجدار توسط #ارتش_سری به ۵۰۰۰ پرچم رسید
زمان آن رسیده به #اهریمن۵۷_شرکاء یکبار دیگر نشان دهیم #بازی_تمام_است
#انقلاب_شناسنامه_دار
#پرچم_شیرخورشیدتاجدار
#شبه_چله
#جاویدشاه
تولید و پخش #پرچم_شیرخورشیدتاجدار توسط #ارتش_سری به ۵۰۰۰ پرچم رسید
زمان آن رسیده به #اهریمن۵۷_شرکاء یکبار دیگر نشان دهیم #بازی_تمام_است
#انقلاب_شناسنامه_دار
#پرچم_شیرخورشیدتاجدار
#شبه_چله
#جاویدشاه
🔸جشن دیگان از جشن های ایران باستان به مناسبت همنام شدن روز و ماه در گاهشمار ایرانیان
جشن دیگان چیست؟
جشن دیگان در روزهای دوم و نهم و هفدهم ماه دی در گاهشمار رسمی كشور از جشنهایی است كه به مناسبت همنام شدن روز و ماه در گاهشمار ایرانیان برگزار میشد.
ایرانیان گذشته، گذشته از جشنهایی كه به مناسبتهای گوناگون برگزار میكردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن میگرفتند. همانند جشن دیگان در ماههای پیش، جشن تیرگان و جشن مهرگان را نیز داشتیم. اما ماه دی تفاوتی اساسی با ماههای دیگر دارد.
از یك سو، «دی» نام هیچ یك از امشاسپندان یا ایزدان آیین زرتشت نیست، در حالی كه دیگر ماههای سال و بیشتر روزهای ماه با نام این نیروهای مینوی نامگذاری شدهاند كه هنوز هم این نامها در گاهشمار ایرانی باقی است. از سوی دیگر، در هر ماه، سه روز به نام «دی» نامگذاری شده است و به این ترتیب، در ماه دی سه جشن دیگان داریم.
دی از چنان ارزشمندی برخوردار بوده كه سه روز در هر ماه را به نام خود اختصاص داده است.
دی درحقیقت صفت خدای یگانه و بزرگ در آیین زرتشت، اهورامزدا است. دی از صورت پهلوی «دَی» و اوستایی «دَذوَه» به معنی آفریننده است. در سراسر ادبیات زرتشتی، اهورامزدا با صفت دادار یا آفریننده نامیده شده، زرتشت هم در گاهان او را «آفریننده زندگی» میخواند.
با این توضیح، سردترین ماه سال به نام خدای بزرگ نامگذاری شده بود تا در گذراندن سرمای سخت یاری بخش مردمان باشد. در نسک پهلوی (بندهشن) نیز آمده كه در این ماه، زمستان به بیشترین سردی به ایرانویچ رسد.
ماه سی روزه زرتشتی به چهار بخش میشده است كه در آغاز نخستین بخش نام اهورامزدا و در آغاز سه بخش دیگر نام «دی»، صفت اهورامزدا قرار داشته است و این چیزی شبیه به تقسیم ماه به هفته سامی است. به این ترتیب، هر بخش ماه به نام خدا آغاز میشده است: اول ماه به نام هُرمزد، هشتم و پانزدهم و بیست و سوم ماه به نام دی.
هر یك از این چهار روز شهره آغاز هفتهای تازه در ماه است و برای آن كه دیها با هم اشتباه نشوند، هر یك از آنها را با نام روز بعد همراه میكنند و بدین گونه، روز هشتم را دی به آذر روز، روز پانزدهم را دی به مهر روز سومین جشن دیگان و روز بیست و سوم را دی به دین روز چهارمین جشن دیگان میگویند.
در ماه دی، در هر سه این روزها جشن دیگان در ستایش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد، سه جشن نیایشی در سردترین ماه سال.
برپتایه گاهشمار رسمی كشور، این سه جشن دیگان به روزهای دوم و نهم و هفدهم دی ماه موكول میشود. دلیل آن كه همه ماههای زرتشتی سی روزه هستند، در حالی كه در گاهشمار رسمی كشور، شش ماه، سی و یك روزه داریم. این شش روز اختلاف سبب شده كه هشتم دی زرتشتی با دوم دی گاهشمار رسمی همسانی شود و به همین ترتیب بنا بر نسک پهلوی بُندهشن (= آغاز آفرینش) این چهار روز ماه كه به نام هورمزد و سه دی است، یكی بر نام، یكی بر گاه، یكی بر دین و یكی بر زمان دلالت میكنند كه همیشه بودهاند.
همچنین در همین نسک آمده است كه هر گلی از آنِ یكی از آنان است: «مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، با درنگ دی به آذر را، كاردَك دی به مهر را، شنبلید دی به دین را.»
اما بسیاری از دانشمندان از این كه «دی» نخستین ماه سال نبوده است، اظهار شگفتی كردهاند. به نگر بسیاری از آنان، از جمله ماركوارت، دانشمند آلمانی، در اصل چنین نبوده و انتظار میرود كه اهورامزدا جای برجستهای را در سال تقبّل كند، یا در آغاز (چنان كه در مورد روزهای ماه چنین است) یا در وسط.
گایگر (Geiger) دیگر دانشمند آلمانی باور دارد ماه دی در آغاز یا زمانی در دوره ساسانیان است. برابر با اعتدال بهاری بوده است و به همین دلیل در این ماه جشن دیگان برگزار میشده است. «آرتور کریستن سن» ،دانشمند دانمارکی، از مجموع نظریاتی که در خصوص گاهشمار ایرانی ارائه شده، نتیجه میگیرد كه ایرانیان دوگاهشمار سالیانه داشتهاند.
یكی سال عامه كه از انقلاب تابستانی آغاز میشده و نخستین ماه آن فروردین بوده و دی، یعنی ماه دهم، از اعتدال بهاری آغاز میشده است و یكی سال دینی كه مانند سال بابلیان از اعتدال بهاری آغاز میشده و در نتیجه، نخستین ماه آن دی یعنی ماه آفریدگار و اول دی، یعنی خرم روز، روز اول آن بوده است. ماه دی در هر دو گاهشمار نخستین ماه سال بوده. بعدها با تلفیق دو گاهشمار، گاهشمار نوینی به دست آمد كه سال در آن از نخستین فروردین آغاز میشد و مانند سال عامه، این تاریخ با اعتدال بهاری برابر به شمار میآمد، به طوری كه آغاز نجومی سال دینی حفظ میشد.
ادامه 👇🏻
جشن دیگان چیست؟
جشن دیگان در روزهای دوم و نهم و هفدهم ماه دی در گاهشمار رسمی كشور از جشنهایی است كه به مناسبت همنام شدن روز و ماه در گاهشمار ایرانیان برگزار میشد.
ایرانیان گذشته، گذشته از جشنهایی كه به مناسبتهای گوناگون برگزار میكردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن میگرفتند. همانند جشن دیگان در ماههای پیش، جشن تیرگان و جشن مهرگان را نیز داشتیم. اما ماه دی تفاوتی اساسی با ماههای دیگر دارد.
از یك سو، «دی» نام هیچ یك از امشاسپندان یا ایزدان آیین زرتشت نیست، در حالی كه دیگر ماههای سال و بیشتر روزهای ماه با نام این نیروهای مینوی نامگذاری شدهاند كه هنوز هم این نامها در گاهشمار ایرانی باقی است. از سوی دیگر، در هر ماه، سه روز به نام «دی» نامگذاری شده است و به این ترتیب، در ماه دی سه جشن دیگان داریم.
دی از چنان ارزشمندی برخوردار بوده كه سه روز در هر ماه را به نام خود اختصاص داده است.
دی درحقیقت صفت خدای یگانه و بزرگ در آیین زرتشت، اهورامزدا است. دی از صورت پهلوی «دَی» و اوستایی «دَذوَه» به معنی آفریننده است. در سراسر ادبیات زرتشتی، اهورامزدا با صفت دادار یا آفریننده نامیده شده، زرتشت هم در گاهان او را «آفریننده زندگی» میخواند.
با این توضیح، سردترین ماه سال به نام خدای بزرگ نامگذاری شده بود تا در گذراندن سرمای سخت یاری بخش مردمان باشد. در نسک پهلوی (بندهشن) نیز آمده كه در این ماه، زمستان به بیشترین سردی به ایرانویچ رسد.
ماه سی روزه زرتشتی به چهار بخش میشده است كه در آغاز نخستین بخش نام اهورامزدا و در آغاز سه بخش دیگر نام «دی»، صفت اهورامزدا قرار داشته است و این چیزی شبیه به تقسیم ماه به هفته سامی است. به این ترتیب، هر بخش ماه به نام خدا آغاز میشده است: اول ماه به نام هُرمزد، هشتم و پانزدهم و بیست و سوم ماه به نام دی.
هر یك از این چهار روز شهره آغاز هفتهای تازه در ماه است و برای آن كه دیها با هم اشتباه نشوند، هر یك از آنها را با نام روز بعد همراه میكنند و بدین گونه، روز هشتم را دی به آذر روز، روز پانزدهم را دی به مهر روز سومین جشن دیگان و روز بیست و سوم را دی به دین روز چهارمین جشن دیگان میگویند.
در ماه دی، در هر سه این روزها جشن دیگان در ستایش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد، سه جشن نیایشی در سردترین ماه سال.
برپتایه گاهشمار رسمی كشور، این سه جشن دیگان به روزهای دوم و نهم و هفدهم دی ماه موكول میشود. دلیل آن كه همه ماههای زرتشتی سی روزه هستند، در حالی كه در گاهشمار رسمی كشور، شش ماه، سی و یك روزه داریم. این شش روز اختلاف سبب شده كه هشتم دی زرتشتی با دوم دی گاهشمار رسمی همسانی شود و به همین ترتیب بنا بر نسک پهلوی بُندهشن (= آغاز آفرینش) این چهار روز ماه كه به نام هورمزد و سه دی است، یكی بر نام، یكی بر گاه، یكی بر دین و یكی بر زمان دلالت میكنند كه همیشه بودهاند.
همچنین در همین نسک آمده است كه هر گلی از آنِ یكی از آنان است: «مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، با درنگ دی به آذر را، كاردَك دی به مهر را، شنبلید دی به دین را.»
اما بسیاری از دانشمندان از این كه «دی» نخستین ماه سال نبوده است، اظهار شگفتی كردهاند. به نگر بسیاری از آنان، از جمله ماركوارت، دانشمند آلمانی، در اصل چنین نبوده و انتظار میرود كه اهورامزدا جای برجستهای را در سال تقبّل كند، یا در آغاز (چنان كه در مورد روزهای ماه چنین است) یا در وسط.
گایگر (Geiger) دیگر دانشمند آلمانی باور دارد ماه دی در آغاز یا زمانی در دوره ساسانیان است. برابر با اعتدال بهاری بوده است و به همین دلیل در این ماه جشن دیگان برگزار میشده است. «آرتور کریستن سن» ،دانشمند دانمارکی، از مجموع نظریاتی که در خصوص گاهشمار ایرانی ارائه شده، نتیجه میگیرد كه ایرانیان دوگاهشمار سالیانه داشتهاند.
یكی سال عامه كه از انقلاب تابستانی آغاز میشده و نخستین ماه آن فروردین بوده و دی، یعنی ماه دهم، از اعتدال بهاری آغاز میشده است و یكی سال دینی كه مانند سال بابلیان از اعتدال بهاری آغاز میشده و در نتیجه، نخستین ماه آن دی یعنی ماه آفریدگار و اول دی، یعنی خرم روز، روز اول آن بوده است. ماه دی در هر دو گاهشمار نخستین ماه سال بوده. بعدها با تلفیق دو گاهشمار، گاهشمار نوینی به دست آمد كه سال در آن از نخستین فروردین آغاز میشد و مانند سال عامه، این تاریخ با اعتدال بهاری برابر به شمار میآمد، به طوری كه آغاز نجومی سال دینی حفظ میشد.
ادامه 👇🏻
به هر حال، مساله گاهشمار ایرانیان به دلایل گونلگون از جمله مراعات نكردن كبیسه و برخی جا به جاییهای گاهشماری یا احتمال وجود دو نوع گاهشمار، امروزه به مسالهای غامض برای دانشمندان تبدیل شده است. به خصوص كه در منابع قدیم اشاراتی كه به برخی ماهها میشود با آب و هوای امروزی آن ماهها مطابقت نمیكند و گاه بسیار گیج كننده است. اما آنچه اهمیت دارد، باقی ماندن این گاهشماربا همان نام های اعتقادی آن است.
نام هایی که مفاهیم آن با باورهای ایرانیان مسلمان نیز هماهنگ بوده و نگاهداری شده است. نام «دی» (= آفریننده)، چه در آغاز سال بوده و چه حالا در سردترین ماه سال، به هر حال نام خود را در تقویم رسمی ایرانیان حفظ كرده است. ماهی كه تقدس آن با نام خدا و همچنین با سالگرد آفرینش چهارپای مفید (برابر با باورهای زرتشتی) كامل میشود. به جز سه جشن دیگان، جشن دیگری به نام «مِدیاریم گاه» به معنای «میان سال» در این ماه برگزار میشد شهره به گاهانبار پنجم كه به یادبود آفرینش چهارپایان بوده است. این جشن از روز دی به مهر (15 دی برابر با نهم دی در گاهشماررسمی) به مدت پنج روز برگزار میشد و یكی از اعمال آن، فراهم كردن انبار زمستان برای دامها بوده است.
بیرونی عالوه بر جشن دیگان جشن دیگری را هم در روز پیش از آغاز گاهانبار پنجم، روز چهارده دی ماه (مبرابر با 8 دی در گاهشمار رسمی) كه روز «گوش» باشد، ثبت كرده است به نام «سیر شور». این جشن را در پیوند با سوگواری عمومی برای مرگ جمشید، پادشاه آرمانی ایران میدانند.
در این روز مردم سیر میخورند و آب انگور مینوشند و سبزیجات را با گوشت میپزند و با این كار، خود را از شیطان حفظ میكنند. دلیل این جشن این بود كه مردم میخواستند كه از اندوهی كه پس از كشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود، و سوگند خورده بودند كه به هیچ چربی دست نزنند، خویش را برهانند و این رسم در میان آنان برجای ماند و با آن غذا از بیماریهایی كه از ارواح بد ناشی میشود، خود را شفا میبخشند.
اگر دی ماه را در زمان بیرونی در موسم سرما بدانیم، «سیر شور» موجهتر مینماید. زیرا خوراكیهایی كه در این روز مصرف میشود، نشان از نوعی مقابله با سرما دارد.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نام هایی که مفاهیم آن با باورهای ایرانیان مسلمان نیز هماهنگ بوده و نگاهداری شده است. نام «دی» (= آفریننده)، چه در آغاز سال بوده و چه حالا در سردترین ماه سال، به هر حال نام خود را در تقویم رسمی ایرانیان حفظ كرده است. ماهی كه تقدس آن با نام خدا و همچنین با سالگرد آفرینش چهارپای مفید (برابر با باورهای زرتشتی) كامل میشود. به جز سه جشن دیگان، جشن دیگری به نام «مِدیاریم گاه» به معنای «میان سال» در این ماه برگزار میشد شهره به گاهانبار پنجم كه به یادبود آفرینش چهارپایان بوده است. این جشن از روز دی به مهر (15 دی برابر با نهم دی در گاهشماررسمی) به مدت پنج روز برگزار میشد و یكی از اعمال آن، فراهم كردن انبار زمستان برای دامها بوده است.
بیرونی عالوه بر جشن دیگان جشن دیگری را هم در روز پیش از آغاز گاهانبار پنجم، روز چهارده دی ماه (مبرابر با 8 دی در گاهشمار رسمی) كه روز «گوش» باشد، ثبت كرده است به نام «سیر شور». این جشن را در پیوند با سوگواری عمومی برای مرگ جمشید، پادشاه آرمانی ایران میدانند.
در این روز مردم سیر میخورند و آب انگور مینوشند و سبزیجات را با گوشت میپزند و با این كار، خود را از شیطان حفظ میكنند. دلیل این جشن این بود كه مردم میخواستند كه از اندوهی كه پس از كشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود، و سوگند خورده بودند كه به هیچ چربی دست نزنند، خویش را برهانند و این رسم در میان آنان برجای ماند و با آن غذا از بیماریهایی كه از ارواح بد ناشی میشود، خود را شفا میبخشند.
اگر دی ماه را در زمان بیرونی در موسم سرما بدانیم، «سیر شور» موجهتر مینماید. زیرا خوراكیهایی كه در این روز مصرف میشود، نشان از نوعی مقابله با سرما دارد.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Deigan hosted at ImgBB
Image Deigan hosted in ImgBB
طیف #چپ_مادرقحبه ، آئینه تمام نمای دورویی و دست بوسی و کاسه لیسی و پتیاره گی و برده گی غرب است .
همانهایی که از بام تا شام ، با دهانهایی کف کرده بر #پادشاه ایرانزمین میتازند و جفتک به طاق طویله میزنند و #پادشاه_رضا_پهلوی را با القاب در خور جد و آباد خودشان خطاب میکنند و حتی تن لش شان از بردن نام شاهزاده برای پادشاه ایران به لرزه می افتد، اینچنین در برابر کین ها و مجستی ها و کوئین های دوزاری غرب دولا و راست میشوند و ارادت و نوکری شان را نه با کلام و زبان ، بلکه با رفتار به رخ می کشانند ، تا باردگر نشان دهند که چپ مادرقحبه پارسی گوی هرآنچه از دشمنی با نهاد ورجاوند پادشاهی و جایگاه والای پادشاه ، خطبه میخوانند و گزافه میگویند ، پشم است و دشمنی هم هست با ایران و پادشاهی ایران است .
چپ مادرقحبه ، به کینگ چشم آبی و بلوند که میرسد بله قربان گوی و برده است ولی به پادشاه نیک آئین ایرانشهر که می رسد دشمنی تمام قد و کین توز می شود .
دلیل روشن است !؟
زیرا چپ مادرقحبه پارسی گوی هر آنچه دارد و بر اندیشه می جوید ، در آسمان و زمین غرب است و برده گی را برای غرب افتخار می داند ، پس هر آنچه از اندیشه غرب برآید لاجرم همان را برخواهد گزید تا نشانی بر برده گی اش باشد .
غرب نمیخواهد که ایرانزمین به پادشاهی بازگردد و نهاد پادشاهی برای ایران را برنمیتابد ، پس چپ مادرقحبه پارسی گوی را با تکه استخوانی به جان ایران و پادشاهی ایران و خواست ملت که بازگشت پادشاهی به ایران است می اندازد .
چپ مادرقحبه پارسی گوی ، ایران را موش آزمایشگاهی اندیشه برآمده از نوکری غرب میداند و ملت ایران را موشهای آزمایشگاهی ، تا هرآنچه از خواست اهریمنی غرب بر پاد ایران برمی آید را بر ملت و کشور بیازماید .
فرتور دستبوسی و دولا راست شدن آتقی شوهر نرگس در برابر کینک و کوئین جاکش سوئد!
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#عبور_از_سه_فاسد
همانهایی که از بام تا شام ، با دهانهایی کف کرده بر #پادشاه ایرانزمین میتازند و جفتک به طاق طویله میزنند و #پادشاه_رضا_پهلوی را با القاب در خور جد و آباد خودشان خطاب میکنند و حتی تن لش شان از بردن نام شاهزاده برای پادشاه ایران به لرزه می افتد، اینچنین در برابر کین ها و مجستی ها و کوئین های دوزاری غرب دولا و راست میشوند و ارادت و نوکری شان را نه با کلام و زبان ، بلکه با رفتار به رخ می کشانند ، تا باردگر نشان دهند که چپ مادرقحبه پارسی گوی هرآنچه از دشمنی با نهاد ورجاوند پادشاهی و جایگاه والای پادشاه ، خطبه میخوانند و گزافه میگویند ، پشم است و دشمنی هم هست با ایران و پادشاهی ایران است .
چپ مادرقحبه ، به کینگ چشم آبی و بلوند که میرسد بله قربان گوی و برده است ولی به پادشاه نیک آئین ایرانشهر که می رسد دشمنی تمام قد و کین توز می شود .
دلیل روشن است !؟
زیرا چپ مادرقحبه پارسی گوی هر آنچه دارد و بر اندیشه می جوید ، در آسمان و زمین غرب است و برده گی را برای غرب افتخار می داند ، پس هر آنچه از اندیشه غرب برآید لاجرم همان را برخواهد گزید تا نشانی بر برده گی اش باشد .
غرب نمیخواهد که ایرانزمین به پادشاهی بازگردد و نهاد پادشاهی برای ایران را برنمیتابد ، پس چپ مادرقحبه پارسی گوی را با تکه استخوانی به جان ایران و پادشاهی ایران و خواست ملت که بازگشت پادشاهی به ایران است می اندازد .
چپ مادرقحبه پارسی گوی ، ایران را موش آزمایشگاهی اندیشه برآمده از نوکری غرب میداند و ملت ایران را موشهای آزمایشگاهی ، تا هرآنچه از خواست اهریمنی غرب بر پاد ایران برمی آید را بر ملت و کشور بیازماید .
فرتور دستبوسی و دولا راست شدن آتقی شوهر نرگس در برابر کینک و کوئین جاکش سوئد!
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#عبور_از_سه_فاسد
ImgBB
Three-thugs hosted at ImgBB
Image Three-thugs hosted in ImgBB
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صیغه زاده های طیف #چپ_مادرقحبه ، ارسالی های خونشور و ماله کش ،اصی و مسی و بزی و نازی ، به خیال خام گمان می کردند با فریب اتحاد و کشاندن #شاهنشاه_دادمهر به سوی خودشان و همنشینی با ایشان ، در برابر سربازان جان برکف نهاد پادشاهی که با شمشیر های ساسانی در دست و راست قامت بر روی سرشان ایستاده بودند و هر کنش و جنبش نابسامان و بر پاد ایران را با ریزبینی خردگرایانه واکاوی کرده و بر صف اهریمنان و اوباش ایرانستیز می تاختند و بر باد انتقادشان میگرفتند ، خواهند توانست سدی بسازند و با فریب ائتلاف ،مبارزان و کنشگران ایرانگرا را به گوشه کارزار کشانند تا خودشان با سو استفاده از مهر شاهنشاه رضا پهلوی ، یک تنه در کارزار سیاسی به کام اهریمنان و اشغالگران بتازند .
این شغالان یک اشتباه استراتژیک کردند!
نمیدانستند که پادشاهیخواه رعیت نیست و شهروند است ، پرسشگر و خردگرا و اوباش ایرانستیز را مجالی برای تاخت و تاز برای فریب ملت نخواهند داد .
پادشاهیخواهانی که امروز یک تنه و بی مزد و منت ، نه به دنبال نام و شهرت اند و نه نوبل و جایزه و فاند، یک تنه برای ایران و رسیدن به حقیقت ایران با یک دنیا می نبردند.
پاینده ایران
#جاویدشاه
این شغالان یک اشتباه استراتژیک کردند!
نمیدانستند که پادشاهیخواه رعیت نیست و شهروند است ، پرسشگر و خردگرا و اوباش ایرانستیز را مجالی برای تاخت و تاز برای فریب ملت نخواهند داد .
پادشاهیخواهانی که امروز یک تنه و بی مزد و منت ، نه به دنبال نام و شهرت اند و نه نوبل و جایزه و فاند، یک تنه برای ایران و رسیدن به حقیقت ایران با یک دنیا می نبردند.
پاینده ایران
#جاویدشاه
#آخوندزدایی ، نه ترویج خشونت بلکه دقیقا مبارزه با خشونت گرایی و مروجان بنیادین خشونت و کشتار است .
هنگام که از آخوند کشی صحبت میکنیم رگ شبه روشنفکری جوزده ها بیرون می زند که آقا ترویج خشونت نکنید و از میان بردن آخوند ، روشی خشن است و غیر مدنی و فلان !
تا روزیکه ندانیم و درک نکنیم که ما ملت ایران در جنگیم و آخوند هم دشمن ماست پس دشمن را بایست از میان برداشت ،آب از آب هم در آن سرزمین تکان نخواهد خورد .
ترویج خشونت زمانی معنا میدا میکند که خشونت یکسویه باشد، ولی هنگام که این خشونت و ستم تنها از یک سو روا داشته می شود ، پس هرگونه واکنش سخت و خشن در برابر آن نه تنها ترویج خشونت نیست بلکه مانعی در برابر گسترده تر شدن و انتشار خشونت است .
آخوند کشی و آخوندزدایی در حقیقت پیکار و مبارزه با آخوند و اندیشه آخوند است که هزار و چهارصد سال ایرانزمین را به اسارت گرفته است .
اندیشه ای که تبلور آن در شورش شوم پنجاه و هفت رقم خورد .
آخوندزدایی ، راه پیروزی بر اهریمن و مسیر درست پیکار برای بازپس گیری ایران است .
پاینده ایران
جاویدشاه
هنگام که از آخوند کشی صحبت میکنیم رگ شبه روشنفکری جوزده ها بیرون می زند که آقا ترویج خشونت نکنید و از میان بردن آخوند ، روشی خشن است و غیر مدنی و فلان !
تا روزیکه ندانیم و درک نکنیم که ما ملت ایران در جنگیم و آخوند هم دشمن ماست پس دشمن را بایست از میان برداشت ،آب از آب هم در آن سرزمین تکان نخواهد خورد .
ترویج خشونت زمانی معنا میدا میکند که خشونت یکسویه باشد، ولی هنگام که این خشونت و ستم تنها از یک سو روا داشته می شود ، پس هرگونه واکنش سخت و خشن در برابر آن نه تنها ترویج خشونت نیست بلکه مانعی در برابر گسترده تر شدن و انتشار خشونت است .
آخوند کشی و آخوندزدایی در حقیقت پیکار و مبارزه با آخوند و اندیشه آخوند است که هزار و چهارصد سال ایرانزمین را به اسارت گرفته است .
اندیشه ای که تبلور آن در شورش شوم پنجاه و هفت رقم خورد .
آخوندزدایی ، راه پیروزی بر اهریمن و مسیر درست پیکار برای بازپس گیری ایران است .
پاینده ایران
جاویدشاه
تلنگر !
هشتگ ریدم به #جمهوری ایضا به #جمهوریخواه !!
خردیارتان
#دمکراسی
#قدرت_مردم
#صندوق_رای
#انتخابات
#زاارت
#جمهوری_مادام_العمر
هشتگ ریدم به #جمهوری ایضا به #جمهوریخواه !!
خردیارتان
#دمکراسی
#قدرت_مردم
#صندوق_رای
#انتخابات
#زاارت
#جمهوری_مادام_العمر
چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید .
این چپ های دوزاری جمهوری زده غربگرا، دیدند ملت بزرگ ایران پهن هم بارشان نمیکنند ، حال برای فردای ایران حکومتی می خواهند که دنیا و جوامع بین المللی راضی باشد و کیون لق ناراضی که ملت و مردم باشند !!
عجب
پس چه شد یاوه دمکراسی تان ، دوموس کراتوس !
خواست ملت تان چه شد ؟!
کجاست یاوه های جهان وطنی ، حق تعیین سرنوشت ملت
پس در این حکومت رویایی تان ، ملت کجای داستان اند ؟!
روسپی زاده ها ، مگر از بام تا شام ، از نیروی مردم و خواست ملت و توده ها و کوفت داستان سرایی نمیکنید ، پس کجای آن حکومت اند این توده ها!؟
وانگهی من ریدم به خواست بین المللی و دنیا .
مگر یکبار خواست و نظر همین دنیای بی شرافت را با جمهوری تخمی تان بر ملت حقنه نکردید ، چه شد پس ؟
سرنوشت ملت ایران که چهل و اندی سال پیش با خواست دنیا و جوامع بین المللی و کوفت رقم خورد ، اکنون چگونه است !؟
بروید پی کارتان خارکسده ها و دست از سر ملت ایران بردارید .
موضع را چرب کنید که خواب های بدی برایتان دیده ایم ، چپ های مادرقحبه .
دیگر دوران ننگین تان به سر آماده
بلایی بر سرتان بیاوریم که تاریخ به خود ندیده باشد .
تک به تک تان #سلب_تابعیت ایرانی و سپس مجازات خواهید شد .
در این تردید نکنید .
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#ریدم_به_دمکراسی
#ریدم_به_جمهوری
این چپ های دوزاری جمهوری زده غربگرا، دیدند ملت بزرگ ایران پهن هم بارشان نمیکنند ، حال برای فردای ایران حکومتی می خواهند که دنیا و جوامع بین المللی راضی باشد و کیون لق ناراضی که ملت و مردم باشند !!
عجب
پس چه شد یاوه دمکراسی تان ، دوموس کراتوس !
خواست ملت تان چه شد ؟!
کجاست یاوه های جهان وطنی ، حق تعیین سرنوشت ملت
پس در این حکومت رویایی تان ، ملت کجای داستان اند ؟!
روسپی زاده ها ، مگر از بام تا شام ، از نیروی مردم و خواست ملت و توده ها و کوفت داستان سرایی نمیکنید ، پس کجای آن حکومت اند این توده ها!؟
وانگهی من ریدم به خواست بین المللی و دنیا .
مگر یکبار خواست و نظر همین دنیای بی شرافت را با جمهوری تخمی تان بر ملت حقنه نکردید ، چه شد پس ؟
سرنوشت ملت ایران که چهل و اندی سال پیش با خواست دنیا و جوامع بین المللی و کوفت رقم خورد ، اکنون چگونه است !؟
بروید پی کارتان خارکسده ها و دست از سر ملت ایران بردارید .
موضع را چرب کنید که خواب های بدی برایتان دیده ایم ، چپ های مادرقحبه .
دیگر دوران ننگین تان به سر آماده
بلایی بر سرتان بیاوریم که تاریخ به خود ندیده باشد .
تک به تک تان #سلب_تابعیت ایرانی و سپس مجازات خواهید شد .
در این تردید نکنید .
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#ریدم_به_دمکراسی
#ریدم_به_جمهوری
چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید .
این چپ های دوزاری جمهوری زده غربگرا، دیدند ملت بزرگ ایران پهن هم بارشان نمیکنند ، حال برای فردای ایران حکومتی می خواهند که دنیا و جوامع بین المللی راضی باشد و کیون لق ناراضی که ملت و مردم باشند !!
عجب
پس چه شد یاوه دمکراسی تان ، دوموس کراتوس !
خواست ملت تان چه شد ؟!
کجاست یاوه های جهان وطنی ، حق تعیین سرنوشت ملت
پس در این حکومت رویایی تان ، ملت کجای داستان اند ؟!
روسپی زاده ها ، مگر از بام تا شام ، از نیروی مردم و خواست ملت و توده ها و کوفت داستان سرایی نمیکنید ، پس کجای آن حکومت اند این توده ها!؟
وانگهی من ریدم به خواست بین المللی و دنیا .
مگر یکبار خواست و نظر همین دنیای بی شرافت را با جمهوری تخمی تان بر ملت حقنه نکردید ، چه شد پس ؟
سرنوشت ملت ایران که چهل و اندی سال پیش با خواست دنیا و جوامع بین المللی و کوفت رقم خورد ، اکنون چگونه است !؟
بروید پی کارتان خارکسده ها و دست از سر ملت ایران بردارید .
موضع را چرب کنید که خواب های بدی برایتان دیده ایم ، چپ های مادرقحبه .
دیگر دوران ننگین تان به سر آماده
بلایی بر سرتان بیاوریم که تاریخ به خود ندیده باشد .
تک به تک تان #سلب_تابعیت ایرانی و سپس مجازات خواهید شد .
در این تردید نکنید .
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#ریدم_به_دمکراسی
#ریدم_به_جمهوری
این چپ های دوزاری جمهوری زده غربگرا، دیدند ملت بزرگ ایران پهن هم بارشان نمیکنند ، حال برای فردای ایران حکومتی می خواهند که دنیا و جوامع بین المللی راضی باشد و کیون لق ناراضی که ملت و مردم باشند !!
عجب
پس چه شد یاوه دمکراسی تان ، دوموس کراتوس !
خواست ملت تان چه شد ؟!
کجاست یاوه های جهان وطنی ، حق تعیین سرنوشت ملت
پس در این حکومت رویایی تان ، ملت کجای داستان اند ؟!
روسپی زاده ها ، مگر از بام تا شام ، از نیروی مردم و خواست ملت و توده ها و کوفت داستان سرایی نمیکنید ، پس کجای آن حکومت اند این توده ها!؟
وانگهی من ریدم به خواست بین المللی و دنیا .
مگر یکبار خواست و نظر همین دنیای بی شرافت را با جمهوری تخمی تان بر ملت حقنه نکردید ، چه شد پس ؟
سرنوشت ملت ایران که چهل و اندی سال پیش با خواست دنیا و جوامع بین المللی و کوفت رقم خورد ، اکنون چگونه است !؟
بروید پی کارتان خارکسده ها و دست از سر ملت ایران بردارید .
موضع را چرب کنید که خواب های بدی برایتان دیده ایم ، چپ های مادرقحبه .
دیگر دوران ننگین تان به سر آماده
بلایی بر سرتان بیاوریم که تاریخ به خود ندیده باشد .
تک به تک تان #سلب_تابعیت ایرانی و سپس مجازات خواهید شد .
در این تردید نکنید .
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#ریدم_به_دمکراسی
#ریدم_به_جمهوری
Forwarded from Rastakhiz___simorgh (S Gh)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خبر خوش برای مهین پرستان عاشق ایران و خبر بد برای ارازل و اوباش #اهریمن۵۷ و #شرکاء_در_قمپوزسیون
تولید و پخش #پرچم_شیرخورشیدتاجدار در سراسر ایران به ۵۰۰۰ پرچم رسید
سربازان #ارتش_سری با حمایت عزیزان در #نور_شاهی شبانه روز در حال آماده کردن جامعه برای یک #انقلاب_شناسنامه_دار هستند
#ارتش_سری
#جاویدشاه
#بازی_تمام_است
تولید و پخش #پرچم_شیرخورشیدتاجدار در سراسر ایران به ۵۰۰۰ پرچم رسید
سربازان #ارتش_سری با حمایت عزیزان در #نور_شاهی شبانه روز در حال آماده کردن جامعه برای یک #انقلاب_شناسنامه_دار هستند
#ارتش_سری
#جاویدشاه
#بازی_تمام_است
۲۵ دسامبر ، زاد روز مردی است که به دوستی و یکرنگی حیاتی دگربار بخشید و ترجمان دوستی در روز های دشوار بود ، زنده یاد #انورسادات 🌹 با وجود تهدید ها و فشار خارجی ، به یار دیرینه خود #شاهنشاه_آریامهر پشت نکرد و انباز محنت و رنج #شاهنشاه گردید .
بزرگ مردی که براستی نماد انسانیت و شرف و دوستی است.
او به #تاریخ بسیار آموخت ، آموزه هایی که هر کس شایسته دانستن و شناخت آن نیست .
انور سادات نامی است که هیچگاه از یاد ایرانیان میهن پرست زدوده نخواهد شد .
او نامش بر دفتر دل هامان هماره جاری و مانا ست .
زادروز این گرانمایه مرد تاریخ ساز را به همه میهن پرستان شاد باش میگوییم .
یادش گرامی
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
بزرگ مردی که براستی نماد انسانیت و شرف و دوستی است.
او به #تاریخ بسیار آموخت ، آموزه هایی که هر کس شایسته دانستن و شناخت آن نیست .
انور سادات نامی است که هیچگاه از یاد ایرانیان میهن پرست زدوده نخواهد شد .
او نامش بر دفتر دل هامان هماره جاری و مانا ست .
زادروز این گرانمایه مرد تاریخ ساز را به همه میهن پرستان شاد باش میگوییم .
یادش گرامی
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸برنامه بازسازی پوراندخت، شاه وقت ايران، امضاء قرارداد صلح با روم ـ
پوراندخت، شاه ساساني كه سياست خارجي و داخلي تازه اي را در پيش گرفته بود تا امپراتوري ايران را نجات دهد، 25 دسامبر سال 630 ترسایی (برپایه برخي تواريخ: 29 دسامبر آن سال) با دولت روم شرقي قرارداد تازه (تکميلي) صلح امضاء كرد تا فرصت يابد دست به اصلاحات داخلي بزند که راه نجات امپراتوری را در آن یافته بود. پوراندخت برای جلب اعتماد رومیان، تصمیم سال 629 قباد دوم را اجرایی کرد و دستور داد که ارتش ایران پادگان خود در شهر حلب (الپو ـ بزرگترین شهر سوریه امروز، شهری دو میلیون نفری و یکی از چند شهر قدیمی جهان) را تخلیه کند که رومیان به آن چشم داشتند.[حلب هفت سال پس از خروج نیروهای نظامی ایران، به دست اعراب مسلمان به فرماندهی خالد ابن ولید افتاد]. با وجود این، پوراندخت که شاهي باتدبير بود و حمله اعراب مسلمان از حجاز به قلمرو ايران و روم را پيش بيني كرده بود درصدد امضای یک پیمان پدافندی مشترک با رومیان برنیامد تا به اتفاق در برابر عرب اقدام کنند که تاریخ نویسان، آن را یک اشتباه استراتژیک بزرگ خوانده اند. وی تنها به دادن این اندرز به فرماندهان ارتش بسنده کرده بود كه اختلافات داخلي را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند. وي اسپهبد رستم فرخزاد را سمت فرماندهي ارتش داد و اشتباه این ژنرال این بود که اعراب مسلمان را دست کم می گرفت. اعراب مسلمان تا آن زمان بر سراسر جزيرة العرب مسلط شده و عزم شمال و شرق (روم و ایران)را کرده بودند.
پوراندخت (دختر خسروپرويز)، يكي از دو بانويي كه بر ايران حكومت كردند مي دانست كه ايرانيان از جامعه طبقاتي كه به آنان واداشتگی شده بود [و در آن حتی اعیان از ازدواج با فردی از طبقه زحمتکش اکراه داشتند و افراد از طبقه کشاورز نمی توانستند وارد یکان سواره نظام شوند و ....] شديدا ناراضي هستند، فئودالهای (اربابان املاک) بیداد می کنند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ایالت ها براي خود اختيارات تازه خلق كرده و حتي سكه ضرب كرده اند. براي حل اين مسائل بود كه پوراندخت با روم شرقي (بيزانس) قرارداد صلح امضاء كرد و دستور رعايت عدالت، بخشودن ماليات عقب افتاده، لغو امتیازهای ناشی از برتري هاي طبقاتي و اختيارات اضافي فرمانداران را داده و سكه ملي واحد ضرب كرده بود.
با وجود اقدامات اصلاحي گوناگون، حكومت پوراندخت هم، مانند ساير جانشينان خسروپرويز دولتي مستعجل بود و اختلافات داخلي، فساد اداری و قضایی و نزاع بر سر قدرت در تيسفون ادامه يافت و در کمتر از ده سال این شهر به دست عرب افتاد و ....
تاریخ نویسان آلمانی نسک مرگ قدرت ها نوشته است که امپراتوری ایران در سه ـ چهار دهه نخست سده هفتم دچار بیماری سرطان شده بود که درمانپذیر نبود. نباید یک نیروی بزرگ امکان دهد که عوامل بیماری وارد درون آن شوند.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
پوراندخت، شاه ساساني كه سياست خارجي و داخلي تازه اي را در پيش گرفته بود تا امپراتوري ايران را نجات دهد، 25 دسامبر سال 630 ترسایی (برپایه برخي تواريخ: 29 دسامبر آن سال) با دولت روم شرقي قرارداد تازه (تکميلي) صلح امضاء كرد تا فرصت يابد دست به اصلاحات داخلي بزند که راه نجات امپراتوری را در آن یافته بود. پوراندخت برای جلب اعتماد رومیان، تصمیم سال 629 قباد دوم را اجرایی کرد و دستور داد که ارتش ایران پادگان خود در شهر حلب (الپو ـ بزرگترین شهر سوریه امروز، شهری دو میلیون نفری و یکی از چند شهر قدیمی جهان) را تخلیه کند که رومیان به آن چشم داشتند.[حلب هفت سال پس از خروج نیروهای نظامی ایران، به دست اعراب مسلمان به فرماندهی خالد ابن ولید افتاد]. با وجود این، پوراندخت که شاهي باتدبير بود و حمله اعراب مسلمان از حجاز به قلمرو ايران و روم را پيش بيني كرده بود درصدد امضای یک پیمان پدافندی مشترک با رومیان برنیامد تا به اتفاق در برابر عرب اقدام کنند که تاریخ نویسان، آن را یک اشتباه استراتژیک بزرگ خوانده اند. وی تنها به دادن این اندرز به فرماندهان ارتش بسنده کرده بود كه اختلافات داخلي را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند. وي اسپهبد رستم فرخزاد را سمت فرماندهي ارتش داد و اشتباه این ژنرال این بود که اعراب مسلمان را دست کم می گرفت. اعراب مسلمان تا آن زمان بر سراسر جزيرة العرب مسلط شده و عزم شمال و شرق (روم و ایران)را کرده بودند.
پوراندخت (دختر خسروپرويز)، يكي از دو بانويي كه بر ايران حكومت كردند مي دانست كه ايرانيان از جامعه طبقاتي كه به آنان واداشتگی شده بود [و در آن حتی اعیان از ازدواج با فردی از طبقه زحمتکش اکراه داشتند و افراد از طبقه کشاورز نمی توانستند وارد یکان سواره نظام شوند و ....] شديدا ناراضي هستند، فئودالهای (اربابان املاک) بیداد می کنند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ایالت ها براي خود اختيارات تازه خلق كرده و حتي سكه ضرب كرده اند. براي حل اين مسائل بود كه پوراندخت با روم شرقي (بيزانس) قرارداد صلح امضاء كرد و دستور رعايت عدالت، بخشودن ماليات عقب افتاده، لغو امتیازهای ناشی از برتري هاي طبقاتي و اختيارات اضافي فرمانداران را داده و سكه ملي واحد ضرب كرده بود.
با وجود اقدامات اصلاحي گوناگون، حكومت پوراندخت هم، مانند ساير جانشينان خسروپرويز دولتي مستعجل بود و اختلافات داخلي، فساد اداری و قضایی و نزاع بر سر قدرت در تيسفون ادامه يافت و در کمتر از ده سال این شهر به دست عرب افتاد و ....
تاریخ نویسان آلمانی نسک مرگ قدرت ها نوشته است که امپراتوری ایران در سه ـ چهار دهه نخست سده هفتم دچار بیماری سرطان شده بود که درمانپذیر نبود. نباید یک نیروی بزرگ امکان دهد که عوامل بیماری وارد درون آن شوند.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
Forwarded from رنسانس ایرانی🌱IRCF
زمانی که پریکلس در آتن ساختار دمکراسی که مثلا رای اکثریت بر اقلیت بود را پایه گذاری کرد، در همان دوموس کراتوس (dêmos-κράτος)(دوموس به چم مردم و کراتوس به چم قدرت که میتوان گفت قدرت مردم)،اما این قدرت مردم منظور همه مردم نبود به دلیل اینکه زنان، مردم عادی، و مردان نابالغ و همچنین کارگران و بردگان هیچ حقی در این اظهار نظر نداشتند، فقط ثروتمندان و ملاکان میتوانستند نظر بدهند آنهم کسانی که در مرکز شهر سکونت داشتند(دولت-شهر های آتن) این یعنی الیگارشی، یعنی هرچه بخش خاص و ثروتمند و اشرافی جامعه بخواهند. در واقع مثلا دمکراسی که صحبتش را میکردند، بین خودشان بود، نه همگان. این نخستین دروغ آتن و غرب در ادعای دمکراسی بر پایه اکثریت است، حتی امروز هم در ساختارهای سیاسی غرب همان الیگارشی اجرا میشود اما با نام دمکراسی پوشیده و پنهان شده است و ما در جنبش هماره گفته ایم که (دمکراسی پوششی اهریمنی است برای پنهان کردن الیگارشی).
در همان زمان پادشاهی هخامنشی بر پایه فرهنگ و آموزه های زرتشت بزرگ که پایه گذار نخستین اندیشه دیالکتیک جهان بود، یعنی گفتگو و کنار آمدن و همگرایی و همراهی، همزیستی مسالمت آمیز که اینرا در جشنهای ملی خود میتوانیم مشاهده کنیم. همزیستی با طبیعت، اینرا در قانون اَشا میتوانیم مشاهده کنیم. یعنی همزیستی با هم نوع و طبیعت و جانوران و گیاهان و احترام به همه آنان. نخستین سیستم سیاسی دولت-ملت را کوروش بزرگ پایه گذاری کرد و در تسخیر بابل، نخستین منشور آزادگی و آزادزیستی بشر را به جهان پیشکش کرد و پدید آورد.
این همان جامعه ای است که با اندیشه های نیک، گفتار نیک، کردار نیک وهمچنین هفت ساختار اندیشه ای ایرانشهری رشد و همزیستی همگانی داشت و به حقوق همگانی احترام میگذاشت.
در همان زمان چیزی بعنوان برده در ایران وجود نداشت و کارگران از بالاترین حقوق کارگری و دست مزد برخوردار بودند، بانوان ما دارای احترام و مقام بودند، حتی به مقام پادشاهی و فرمانده ای ارتش میرسیدند، ایزدان ما ایرانیان ایزدبانوانی همچون آناهیتا و میترا و سپندارمذد بودند و این مقام بانوان را در اندیشه ایرانی نشان میدهد.
تفاوت بین این دو اندیشه ریشه ای و شناخت آن، میتواند راهگشای یک ساختار مدنی و پیشرفته برای آینده مان در ایران زمین باشد.
ارسطو فیلسوف نامدار یونانی درباره دمکراسی چنین میگوید:
دمکراسی را تنها در گروه های کوچک که منافع و هدف مشترک داشته باشند میتوان پایه گذاری کرد و به عمل رساند به شرطی که حسادت و طمع از اعضای گروه دور باشد.
دمکراسی یک نوع ساختار کشورداری است، از نوع اهریمنی و فریبکارانه آن. آنچه در اذهان همگانی جامعه ایرانی بعنوان آزادگی، آزادزیستی، شادزیستی،رفاه، آزادی قلم و بیان و رفتار نقش بسته است هیچ پیوندی با دمکراسی که اینروزها بسیار میشنویم ندارد.
نابترین نوع ساختار کشورداری را ما ایرانیان در هزاره های تاریخ و فرهنگ خود داریم، فقط بایست پیروز شویم و نیکان و خردمندان و ایرانگرایان آنرا به اجرا بگذاریم و آن چیزی نیست بجز ساختار سیاسی ایرانشهری.
رضا مهربانی
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
در همان زمان پادشاهی هخامنشی بر پایه فرهنگ و آموزه های زرتشت بزرگ که پایه گذار نخستین اندیشه دیالکتیک جهان بود، یعنی گفتگو و کنار آمدن و همگرایی و همراهی، همزیستی مسالمت آمیز که اینرا در جشنهای ملی خود میتوانیم مشاهده کنیم. همزیستی با طبیعت، اینرا در قانون اَشا میتوانیم مشاهده کنیم. یعنی همزیستی با هم نوع و طبیعت و جانوران و گیاهان و احترام به همه آنان. نخستین سیستم سیاسی دولت-ملت را کوروش بزرگ پایه گذاری کرد و در تسخیر بابل، نخستین منشور آزادگی و آزادزیستی بشر را به جهان پیشکش کرد و پدید آورد.
این همان جامعه ای است که با اندیشه های نیک، گفتار نیک، کردار نیک وهمچنین هفت ساختار اندیشه ای ایرانشهری رشد و همزیستی همگانی داشت و به حقوق همگانی احترام میگذاشت.
در همان زمان چیزی بعنوان برده در ایران وجود نداشت و کارگران از بالاترین حقوق کارگری و دست مزد برخوردار بودند، بانوان ما دارای احترام و مقام بودند، حتی به مقام پادشاهی و فرمانده ای ارتش میرسیدند، ایزدان ما ایرانیان ایزدبانوانی همچون آناهیتا و میترا و سپندارمذد بودند و این مقام بانوان را در اندیشه ایرانی نشان میدهد.
تفاوت بین این دو اندیشه ریشه ای و شناخت آن، میتواند راهگشای یک ساختار مدنی و پیشرفته برای آینده مان در ایران زمین باشد.
ارسطو فیلسوف نامدار یونانی درباره دمکراسی چنین میگوید:
دمکراسی را تنها در گروه های کوچک که منافع و هدف مشترک داشته باشند میتوان پایه گذاری کرد و به عمل رساند به شرطی که حسادت و طمع از اعضای گروه دور باشد.
دمکراسی یک نوع ساختار کشورداری است، از نوع اهریمنی و فریبکارانه آن. آنچه در اذهان همگانی جامعه ایرانی بعنوان آزادگی، آزادزیستی، شادزیستی،رفاه، آزادی قلم و بیان و رفتار نقش بسته است هیچ پیوندی با دمکراسی که اینروزها بسیار میشنویم ندارد.
نابترین نوع ساختار کشورداری را ما ایرانیان در هزاره های تاریخ و فرهنگ خود داریم، فقط بایست پیروز شویم و نیکان و خردمندان و ایرانگرایان آنرا به اجرا بگذاریم و آن چیزی نیست بجز ساختار سیاسی ایرانشهری.
رضا مهربانی
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Forwarded from رنسانس ایرانی🌱IRCF
بی گمان اهورامزدا، ایزد ایزدان در باورهای نیاکانمان جایگاه بسیار سترگ داشته است. زرتشت اسپنتمان هورمزد را خدایی بی همتا میداند و او را ستایش میکند. از اهورامزدا سپاسگزار است که که به او خردورزی را آموخت و اندیشیدن را در وجودش نهاد.
بخاطر داشته باشیم که پیش از پیام آور بزرگ همه دوران، زرتشت اسپنتمان، ایران زمین سرزمین ایزدان بوده است. برای نمونه میترا ایزد نامیرایی که در بین مردمان آریایی جایگاهی بس مهم داشته است که اندیشه و نام او در سراسر هندوستان و فلات ایران و اروپا و آفریقا گسترش داشته است. میترا ایزد مهر و دوستی و پیمان بوده است و پیش از دئنا زرتشت اسپنتمان آیین مهر و یا مهر پرستی گیتی را فراگرفته بوده است. همچنین ایزد اَردَویسور آناهیتا (ardwisarā Anāhitā) که ایزد مردمان آریایی در هندوستان، فلات ایران زمین تا کرانه های دریای مدیترانه بوده است. او ایزد آبهای روان است و نگهدارنده رودها و دریاهاست، او مادر تمام دانشهای بشری در تمام دورانهاست.
ایزد بهرام که جنگاوری و دلاوری را بهمراه داشت و یا ایزد وایو که ایزدی دوچهره از خوب و بد است هم مهربان و هم ویرانگر.
ایران زمین سرزمین اندیشه ها که سرآغاز فلسفه از آن رویش یافت و جهان گستر شد، تا بدانجا که فیلسوف نامدار یونانی، پلاتون (افلاطون) خود را شاگرد ایزدان ایران زمین میداند و زرتشت بزرگ را استاد بزرگ همه دوران.
در این سرزمین اهورایی از پیشدادیان و کیانیان تا به شاهان و شاهنشهان ایران زمین، ایزدان ایرانی هماره نگاهبان خاک و خون و اندیشه و خرد ایرانی بوده و هستند. در واقع هر ایزدی نیرویی از خرد و اندیشه است که بواسطه آن اندیشه، مردمان را به نیکی و بهی دعوت میکند. همه اش خوبی، همه اش روشنایی، همه اش نو، همه اش آتش.
در چنین سرزمینی با چنین مردمان خردگرایی بوده است که زرتشت و کوروش و داریوش و مهرداد و پاپک و انوشیروان و نادر و رضاشاه و شاهنشاه آریامهر…. رشد کرده و هماره رشد خواهند کرد.
زرتشت بزرگ با توجه به خرد نابی که داشت، دست به یک همگون سازی در دئنای ایرانی زد و با جمع آوری ایزدان ایران زمین، ایزدان ناب نامیرا، آنان را دسته بندی و اهورامزدا را ایزد ایزدان نامید. او در اوج قدرت ایمانی، هیچ ایزد دیگری را از بین نبرد و با تمام ایزدان سازگاری داشت. این یکی از ویژگی های بهی او بود که نامش را برای همیشه جاودان کرده است. او تجلی تمام ایزدان را در اهورامزدا جمع کرد.
هر ایزدی یک اندیشه را راهبری و نمایان میساخت، هر ایزدی یک روز و یک فصلی را تجلی می بخشید و برای همین است که نام زرتشت اسپنتمان در اوج و قله اندیشه دیالکتیک و خردگرایی جهان میدرخشد. او فصلها را لازم و ملزوم یکدیگر میدانست و همه اش را نیک برای زیست بوم و حیات بشری، بخاطر همین است که برای هر دوره و فصلی جشن و شادی برقرار می شد و مردمان در کنار هم پیوندهای اجتماعی خود را قدرتمند میکردند و باهم هماره همازور بودند. برای همین هر ایزدی تکامل بخش ایزدان دیگر در اندیشه و خرد ایران میباشد و این اندیشه دیالکتیک ایرانی که زرتشت بزرگ آنرا تجلی بخشید و به اجرا گذاشت پایه ای استوار برای کشورداری در دورانهای متفاوت پیش از تازش تازیان بود، و بر همین پایه اندیشه ای (خردگرا، دیالکتیک) بود که ایرانشهر دل جهان شد.
ایرانشهر قدرتمند، دهشمند، خردگرا، روادار، شادزیست و آبادگر، دادگر و در نبردی همیشگی با اهریمن و دروج (دروغ). این ویژگی ها و اندیشه ها بود که مردمان سراسر جهان را بگرد ایران زمین و شاهنشاهی خود جمع کرد و برای دورانهای بسیار دور و دراز حکمرانی ایران زمین را در جهان تثبت کرد.
بعدها، در دوران روشنگری اروپا بود که اندیشمندانی بمانند هگل این اندیشه را پایه ساختاری غرب کردند و بر همین پایه هم بود که غرب چنین پیشرفتی پیدا کرد. ناگفته نماند که از پلاتون و سقراط تا هگل دیالکتیک ایران زمین یکی از بحث برانگیزترین بنیادهای اندیشه و فلسفه در جهان برای تمام دورانها بوده است.
اندیشه یکتا پرستی، اندیشه ای اهریمنی میباشد که در مذاهب ابراهیمی کاملا مشهود است. بر همین پایه است که مذاهب اهریمنی سامی هماره همدیگر را رد کرده و در جدالی بی پایان بسر میبرند. (هرچند که از نگاه سیاسی، مذاهب ابراهیمی پسرعموهایی همپیمان برای نابودی ایران زمین و اندیشه ایرانی میباشند).
جدال اندیشه اهریمنی یکتاپرستی چنان است که با ظهور یهوه، او تمام خدایان پیش از خود را از بین میبرد و نابود میکند و جدالی همیشگی در این راستا بوجود میاورد. خدای عیسی، یهوه را از بین میبرد و در شام آخر یهوه تلاش میکند که خدای عیسی را که به باور مسیحیان خود عیسی است از بین ببرد (جودا)، و همچنین زمانی که الله اهریمنی نمایان شد، هم یهوه را سر برید و هم خدای عیسی را، و خود را خدای خدایان خواند و آخرین و بهترین.
چنین است اندیشه اهریمنی مذاهب سامی و یا همان ابراهیمی.
بخاطر داشته باشیم که پیش از پیام آور بزرگ همه دوران، زرتشت اسپنتمان، ایران زمین سرزمین ایزدان بوده است. برای نمونه میترا ایزد نامیرایی که در بین مردمان آریایی جایگاهی بس مهم داشته است که اندیشه و نام او در سراسر هندوستان و فلات ایران و اروپا و آفریقا گسترش داشته است. میترا ایزد مهر و دوستی و پیمان بوده است و پیش از دئنا زرتشت اسپنتمان آیین مهر و یا مهر پرستی گیتی را فراگرفته بوده است. همچنین ایزد اَردَویسور آناهیتا (ardwisarā Anāhitā) که ایزد مردمان آریایی در هندوستان، فلات ایران زمین تا کرانه های دریای مدیترانه بوده است. او ایزد آبهای روان است و نگهدارنده رودها و دریاهاست، او مادر تمام دانشهای بشری در تمام دورانهاست.
ایزد بهرام که جنگاوری و دلاوری را بهمراه داشت و یا ایزد وایو که ایزدی دوچهره از خوب و بد است هم مهربان و هم ویرانگر.
ایران زمین سرزمین اندیشه ها که سرآغاز فلسفه از آن رویش یافت و جهان گستر شد، تا بدانجا که فیلسوف نامدار یونانی، پلاتون (افلاطون) خود را شاگرد ایزدان ایران زمین میداند و زرتشت بزرگ را استاد بزرگ همه دوران.
در این سرزمین اهورایی از پیشدادیان و کیانیان تا به شاهان و شاهنشهان ایران زمین، ایزدان ایرانی هماره نگاهبان خاک و خون و اندیشه و خرد ایرانی بوده و هستند. در واقع هر ایزدی نیرویی از خرد و اندیشه است که بواسطه آن اندیشه، مردمان را به نیکی و بهی دعوت میکند. همه اش خوبی، همه اش روشنایی، همه اش نو، همه اش آتش.
در چنین سرزمینی با چنین مردمان خردگرایی بوده است که زرتشت و کوروش و داریوش و مهرداد و پاپک و انوشیروان و نادر و رضاشاه و شاهنشاه آریامهر…. رشد کرده و هماره رشد خواهند کرد.
زرتشت بزرگ با توجه به خرد نابی که داشت، دست به یک همگون سازی در دئنای ایرانی زد و با جمع آوری ایزدان ایران زمین، ایزدان ناب نامیرا، آنان را دسته بندی و اهورامزدا را ایزد ایزدان نامید. او در اوج قدرت ایمانی، هیچ ایزد دیگری را از بین نبرد و با تمام ایزدان سازگاری داشت. این یکی از ویژگی های بهی او بود که نامش را برای همیشه جاودان کرده است. او تجلی تمام ایزدان را در اهورامزدا جمع کرد.
هر ایزدی یک اندیشه را راهبری و نمایان میساخت، هر ایزدی یک روز و یک فصلی را تجلی می بخشید و برای همین است که نام زرتشت اسپنتمان در اوج و قله اندیشه دیالکتیک و خردگرایی جهان میدرخشد. او فصلها را لازم و ملزوم یکدیگر میدانست و همه اش را نیک برای زیست بوم و حیات بشری، بخاطر همین است که برای هر دوره و فصلی جشن و شادی برقرار می شد و مردمان در کنار هم پیوندهای اجتماعی خود را قدرتمند میکردند و باهم هماره همازور بودند. برای همین هر ایزدی تکامل بخش ایزدان دیگر در اندیشه و خرد ایران میباشد و این اندیشه دیالکتیک ایرانی که زرتشت بزرگ آنرا تجلی بخشید و به اجرا گذاشت پایه ای استوار برای کشورداری در دورانهای متفاوت پیش از تازش تازیان بود، و بر همین پایه اندیشه ای (خردگرا، دیالکتیک) بود که ایرانشهر دل جهان شد.
ایرانشهر قدرتمند، دهشمند، خردگرا، روادار، شادزیست و آبادگر، دادگر و در نبردی همیشگی با اهریمن و دروج (دروغ). این ویژگی ها و اندیشه ها بود که مردمان سراسر جهان را بگرد ایران زمین و شاهنشاهی خود جمع کرد و برای دورانهای بسیار دور و دراز حکمرانی ایران زمین را در جهان تثبت کرد.
بعدها، در دوران روشنگری اروپا بود که اندیشمندانی بمانند هگل این اندیشه را پایه ساختاری غرب کردند و بر همین پایه هم بود که غرب چنین پیشرفتی پیدا کرد. ناگفته نماند که از پلاتون و سقراط تا هگل دیالکتیک ایران زمین یکی از بحث برانگیزترین بنیادهای اندیشه و فلسفه در جهان برای تمام دورانها بوده است.
اندیشه یکتا پرستی، اندیشه ای اهریمنی میباشد که در مذاهب ابراهیمی کاملا مشهود است. بر همین پایه است که مذاهب اهریمنی سامی هماره همدیگر را رد کرده و در جدالی بی پایان بسر میبرند. (هرچند که از نگاه سیاسی، مذاهب ابراهیمی پسرعموهایی همپیمان برای نابودی ایران زمین و اندیشه ایرانی میباشند).
جدال اندیشه اهریمنی یکتاپرستی چنان است که با ظهور یهوه، او تمام خدایان پیش از خود را از بین میبرد و نابود میکند و جدالی همیشگی در این راستا بوجود میاورد. خدای عیسی، یهوه را از بین میبرد و در شام آخر یهوه تلاش میکند که خدای عیسی را که به باور مسیحیان خود عیسی است از بین ببرد (جودا)، و همچنین زمانی که الله اهریمنی نمایان شد، هم یهوه را سر برید و هم خدای عیسی را، و خود را خدای خدایان خواند و آخرین و بهترین.
چنین است اندیشه اهریمنی مذاهب سامی و یا همان ابراهیمی.
Forwarded from رنسانس ایرانی🌱IRCF
آری، ما ایرانیان ایران زمین، هیچگاه یکتا پرست نبوده ایم و امید که هرگز هم نشویم که یکتا پرستی ذات اهریمن خودبین است که همه چیز را در خود میداند.
ستایش میکنیم ایزدان ایران زمین را، ستایش میکنیم اهورامزدا، ایزد ایزدان را.
رضا مهربانی
۱۳ آبانماه ۲۵۸۰ برابر با ۴ نوامبر ۲۰۲۱ ترسایی
خاستگاه نوشتار: https://iircf.com/?page_id=2246
دل جهانست ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎
ستایش میکنیم ایزدان ایران زمین را، ستایش میکنیم اهورامزدا، ایزد ایزدان را.
رضا مهربانی
۱۳ آبانماه ۲۵۸۰ برابر با ۴ نوامبر ۲۰۲۱ ترسایی
خاستگاه نوشتار: https://iircf.com/?page_id=2246
دل جهانست ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎
ImgBB
Iranian Renaissance hosted at ImgBB
Persian Gods by Reza MEHRABANI
Forwarded from رنسانس ایرانی🌱IRCF
🔸شادی همگانی در باور زرتشتیان
«خدای بزرگ است اهورامزدا كه این جهان آفرید،
كه این زمین آفرید، كه انسان آفرید و شادی را برای انسان
خرسندی از آن اوست،
كه به دیگران خرسندی بخشد.»
زرتشتی كیش زندگانی است. دین كار و كوشش و كشت و برداشت و داد و دهش است، كیش آشتی و دوستی و دین شادی و شادمانی است. البته آن شادی كه از آن همگان باشد، آن خرسندی و شادمانی كه دیگران در آن انباز باشند. در دین زرتشتی آدمی میباید در درازنای زندگانیش هرگز بیكار نباشد، هرگز زندگی را به تنپروری و سستی و بیكاری نگذراند و نانی بخورد كه از دسترنج خود او باشد.
كس كه تخم میپاشد اشویی میكارد و در گسترش آیین اهورامزدا میكوشد.
اسپنتمان زرتشت! كس كه در كار كشت نیست و زمین را شخم نمیكند، به چنین كسی زمین تهدید میكند و گوید. ای كسی كه شخم نمیزنی! یقین بدان بر در بیگانگان برای خوراك خواهی ایستاد و از این آن پرسش خواهیكرد و پیوسته نیازمند بازمانده خوراك دیگران خواهیبود.
کیش زرتشتی بدینسان مردمان را به كار و كوشش فرا میخواند، اما پس از این اندرزهای گهربار گوید:
كوشا و میانه رو باش و نانی بخور كه از راه نیك به كف آورده و با كار و كوشش خود یافتهباشی و بهرهای از آن نان را برای خدا و نیكوكاران به كنار بنه اینكار تو بهترین كردارنیك خواهد بود.
در کیش زرتشتی یكی از آیینهایی كه از دیرباز بر پا میشد آیین گهنبار یا گاه انبارها است. این آیین چنین بود كه به هنگام برداشت هر فراورده جشنهایی بر پا شد و در آن بخشی از فرآورده را به مستمندان و نیازمندان میبخشیدند.
نكته مهم و گفتنی در كیش زرتشتی این است كه هنگامی كه سخن از دین زرتشتی به میان میآید، گروهی داوری خود را بر پایه كیش زرتشتی دوره ساسانی قرار میدهند و نظام حكومتی ساسانی را دین زرتشتی میانگارند و حال آنكه همانگونه كه بارها گفتهشدهاست دوگانگیهایی دیدهمیشود میان اندیشههای گاتهایی كه اندیشههای راستین اشوزرتشت است و اندیشههای متداول در دورههای گوناگون زمان از جمله دوره ساسانی. در گاتها و در اندیشههای راستین زرتشتی پایه انسانیت و اخلاق اندیشهنیك، گفتارنیك و كردارنیك است و جز این هیچ چیزی مایه دوگانگی آدمها نمیشود.
در کیش زرتشتی آتش نماد گرمی و روشنایی و پاكی و پرستش سوی زرتشتیان است. آتش آتش است و هیچگونه دوگانگی بین آتشهای جهان نیست . آنچه در گاتها و در فلسفه و دین زرتشت هست، زندگی است، انسان است، كار است، كوشش و شادی است و خرسندی از آن كسی است كه دیگران را خرسند بسازد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
«خدای بزرگ است اهورامزدا كه این جهان آفرید،
كه این زمین آفرید، كه انسان آفرید و شادی را برای انسان
خرسندی از آن اوست،
كه به دیگران خرسندی بخشد.»
زرتشتی كیش زندگانی است. دین كار و كوشش و كشت و برداشت و داد و دهش است، كیش آشتی و دوستی و دین شادی و شادمانی است. البته آن شادی كه از آن همگان باشد، آن خرسندی و شادمانی كه دیگران در آن انباز باشند. در دین زرتشتی آدمی میباید در درازنای زندگانیش هرگز بیكار نباشد، هرگز زندگی را به تنپروری و سستی و بیكاری نگذراند و نانی بخورد كه از دسترنج خود او باشد.
كس كه تخم میپاشد اشویی میكارد و در گسترش آیین اهورامزدا میكوشد.
اسپنتمان زرتشت! كس كه در كار كشت نیست و زمین را شخم نمیكند، به چنین كسی زمین تهدید میكند و گوید. ای كسی كه شخم نمیزنی! یقین بدان بر در بیگانگان برای خوراك خواهی ایستاد و از این آن پرسش خواهیكرد و پیوسته نیازمند بازمانده خوراك دیگران خواهیبود.
کیش زرتشتی بدینسان مردمان را به كار و كوشش فرا میخواند، اما پس از این اندرزهای گهربار گوید:
كوشا و میانه رو باش و نانی بخور كه از راه نیك به كف آورده و با كار و كوشش خود یافتهباشی و بهرهای از آن نان را برای خدا و نیكوكاران به كنار بنه اینكار تو بهترین كردارنیك خواهد بود.
در کیش زرتشتی یكی از آیینهایی كه از دیرباز بر پا میشد آیین گهنبار یا گاه انبارها است. این آیین چنین بود كه به هنگام برداشت هر فراورده جشنهایی بر پا شد و در آن بخشی از فرآورده را به مستمندان و نیازمندان میبخشیدند.
نكته مهم و گفتنی در كیش زرتشتی این است كه هنگامی كه سخن از دین زرتشتی به میان میآید، گروهی داوری خود را بر پایه كیش زرتشتی دوره ساسانی قرار میدهند و نظام حكومتی ساسانی را دین زرتشتی میانگارند و حال آنكه همانگونه كه بارها گفتهشدهاست دوگانگیهایی دیدهمیشود میان اندیشههای گاتهایی كه اندیشههای راستین اشوزرتشت است و اندیشههای متداول در دورههای گوناگون زمان از جمله دوره ساسانی. در گاتها و در اندیشههای راستین زرتشتی پایه انسانیت و اخلاق اندیشهنیك، گفتارنیك و كردارنیك است و جز این هیچ چیزی مایه دوگانگی آدمها نمیشود.
در کیش زرتشتی آتش نماد گرمی و روشنایی و پاكی و پرستش سوی زرتشتیان است. آتش آتش است و هیچگونه دوگانگی بین آتشهای جهان نیست . آنچه در گاتها و در فلسفه و دین زرتشت هست، زندگی است، انسان است، كار است، كوشش و شادی است و خرسندی از آن كسی است كه دیگران را خرسند بسازد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
زرتشت اسپنتمان
زَرَتوش ترَهِه سِپَتیتامهه اَشاُنُو فرَه وَشَیوُ یَزَ مَه ئیده
بر فروهر پاک اشو زرتشت اسپنتمان درود باد.
پنجم دی ماه، فرخنده میداریم، آسمانی شدن فروهر اشو زرتشت اسپنتمان را.
او به سوی اهورمزدا رفت و در دریای بیکران آسمانها نظاره گر فروهرهای نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار زمینی این مردمان آریایی که در یک نبرد همیشگی با اهریمن هستند، می باشد،
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
زَرَتوش ترَهِه سِپَتیتامهه اَشاُنُو فرَه وَشَیوُ یَزَ مَه ئیده
بر فروهر پاک اشو زرتشت اسپنتمان درود باد.
پنجم دی ماه، فرخنده میداریم، آسمانی شدن فروهر اشو زرتشت اسپنتمان را.
او به سوی اهورمزدا رفت و در دریای بیکران آسمانها نظاره گر فروهرهای نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار زمینی این مردمان آریایی که در یک نبرد همیشگی با اهریمن هستند، می باشد،
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دیروز یکشنبه (۲۴ دسامبر/۳ دی) در گفتگویی با شبکه خبری فاکس آمریکا به مساله تهدیدهای جمهوری اسلامی علیه امنیت بینالمللی پرداختم و نیز با توجه به اینکه در ایام کریسمس و آغاز سال نو میلادی قرار داریم، از آزار و سرکوبی که هممیهنان مسیحیمان در ۴۴ سال گذشته از سوی رژیم تجربه کردهاند، سخن گفتم. در این گفتگو بار دیگر تاکید کردم که یک ایران سکولار و دموکراتیک به دنبال صلح در داخل و خارج مرزهایش خواهد بود.
زیرنویس فارسی از @Unikador
لینک بدون زیرنویس فارسی در کانال یوتیوب فاکسنیوز
متن فارسی گفتگو در کیهان لندن
@OfficialRezaPahlavi
زیرنویس فارسی از @Unikador
لینک بدون زیرنویس فارسی در کانال یوتیوب فاکسنیوز
متن فارسی گفتگو در کیهان لندن
@OfficialRezaPahlavi
تلنگر !
پرسش میکنند که این اندازه از حملات سازمان یافته بیسابقه ارسالی ها در پوشش اپوزیسیون به خاندان ایرانساز پهلوی و شخص #شاهنشاه_دادمهر رضا پهلوی ، بخصوص در این روزها و ماه ها از کجا سرچشمه میگیرد !؟
پاسخ خیلی ساده است !
از بیت آغای شان
اتحاد شوم #فرقه_تبهکار مارکسیستی اسلامی و طیف #چپ_مادرقحبه ، در پهلوی ستیزی ، بی برو برگرد استمرار کژراهه شوم پنجاه و هفت است .
بر کسی پوشیده نیست که بازگشت پادشاهی با ادامه دودمان پهلوی ایرانساز ، ایران و ملت ایران را به چه جایگاهی خواهد رساند و دست مافیا از هست و نیست ایران کوته خواهد شد .
اهریمنان میدانند که #ایران_بدون_پهلوی_یعنی_سرای_اجنبی
پس بلند فریاد بزن " جاویدشاه "
نام #پادشاه_رضا_پهلوی را بلند تر فریاد بزن .
پاینده ایران
#جاویدشاه
پرسش میکنند که این اندازه از حملات سازمان یافته بیسابقه ارسالی ها در پوشش اپوزیسیون به خاندان ایرانساز پهلوی و شخص #شاهنشاه_دادمهر رضا پهلوی ، بخصوص در این روزها و ماه ها از کجا سرچشمه میگیرد !؟
پاسخ خیلی ساده است !
از بیت آغای شان
اتحاد شوم #فرقه_تبهکار مارکسیستی اسلامی و طیف #چپ_مادرقحبه ، در پهلوی ستیزی ، بی برو برگرد استمرار کژراهه شوم پنجاه و هفت است .
بر کسی پوشیده نیست که بازگشت پادشاهی با ادامه دودمان پهلوی ایرانساز ، ایران و ملت ایران را به چه جایگاهی خواهد رساند و دست مافیا از هست و نیست ایران کوته خواهد شد .
اهریمنان میدانند که #ایران_بدون_پهلوی_یعنی_سرای_اجنبی
پس بلند فریاد بزن " جاویدشاه "
نام #پادشاه_رضا_پهلوی را بلند تر فریاد بزن .
پاینده ایران
#جاویدشاه
طیف #چپ_مادرقحبه گمان میکند ، که همچنان میتواند ، رویاپردازانه با اتکا به حافظه کوتاه مدت ، ملت ایران را دگر بار در بوته آزمایش اندیشه اهریمنی خود قرار داده و در قماری دیگر ، ایران را به کام غرب ببازد .
باختی که همه سرمایه چپ برای نشان دادن سرسپرده گی است .
باختی که برای چپ ، گردن فرازی و پیروزی دیگر است .
باختی که برنده اش ، نه مالکان تاریخی سرزمین ایران بلکه دگربار غاصبان آن خواهند بود .
تکرار یک تراژدی غمناک دیگر در امتداد تراژدی پنجاه و هفت ، ایران را برای همیشه از صفحه روزگار محو خواهد نمود .
اینبار این ملت ایران اند که با فریاد و خروش و خشم ورجاوند در مسیر #ایرانگرایی ، میبایست که زیر میز این قمار ایران ویرانگر بزنند .
ایرانگرایی در مسیر پیکار میبایست یک اراده تاریخی شود .
- فریاد "جاویدشاه "
- برافراشتن پرچم شیر و خورشید تاجدار
- پشتیبانی تمام قد از #شاهنشاه_دادمهر رضا پهلوی
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
🔥
💎
باختی که همه سرمایه چپ برای نشان دادن سرسپرده گی است .
باختی که برای چپ ، گردن فرازی و پیروزی دیگر است .
باختی که برنده اش ، نه مالکان تاریخی سرزمین ایران بلکه دگربار غاصبان آن خواهند بود .
تکرار یک تراژدی غمناک دیگر در امتداد تراژدی پنجاه و هفت ، ایران را برای همیشه از صفحه روزگار محو خواهد نمود .
اینبار این ملت ایران اند که با فریاد و خروش و خشم ورجاوند در مسیر #ایرانگرایی ، میبایست که زیر میز این قمار ایران ویرانگر بزنند .
ایرانگرایی در مسیر پیکار میبایست یک اراده تاریخی شود .
- فریاد "جاویدشاه "
- برافراشتن پرچم شیر و خورشید تاجدار
- پشتیبانی تمام قد از #شاهنشاه_دادمهر رضا پهلوی
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
🔥
💎