مداحی با آهنگ شعله برای ظهور مهدی😬
@tinabakhshi1

ایران و ایرانشهر 🔥
Ērān ud Ērānšahr 🔥

واژه‌ی پارسیگِ ērān (ایران) به چمِ «آریاییان» است، و ērānšahr (ایرانشهر) نامِ شاهنشاهیِ ایران بود به روزگارِ ساسانیان.شاپور، در سنگ‌نبشته‌ی سه‌زبانه‌‌اش در کعبه‌ی زردشت، خویش را «فرمانروای ایرانشهر» شناساند.
ēr پارسیگ از –arya (یا، شاید، –ārya) پارسه (پارسیِ باستان) آید. پنج کشورِ ایرانی چنین‌اند:
airya ’آریایی/ ایرانی‘، tūirya ’تورانی‘، sairima ’سَرمتی‘، sāini ’ساینی‘ و dāhi ’داهی‘.
این ایرانیان، یکسره، ازآنِ سرزمینها و کشورهای آریایی نیز بودند و آریایی خوانده می‌شدند؛ جدا از سرزمینها و کشورهای ناآریایی.

سپس‌تر واژه‌ی (pārs(īg ’پارس؛ پارسی‘ برای نامیدنِ همه‌ی مردمان و سرزمینهای آریایی/ ایرانی به کار ‌رفت؛ تا آنجا که نامِ پارس همتای نامِ ایرانشهر شد.
گستره‌ی واژه‌ی آریایی/ ایرانی در دو شاخه‌ برنموده ‌شود: شاهی و دینی.
۱. جایی که دادِ[=قانونِ] شاهِ آریایی/ ایرانی باشد، آنجا را توان سرزمینِ آریایی/ ایرانی خواند.
۲. آریایی/ ایرانی کسی است که در زمانِ درخور دینِ بهی را برگزیده، و کُستی بسته. آن که «نوزادی» را با بستنِ کُستی به جا نیاورده «ناآریایی» باشد. آریاییان چنین بهان را از بدان بازشناسند.
در گروهگانِ[=جامعه‌ی] آرمانیِ آریایی/ ایرانی یگانگیِ نیروی شاهی و دینِ بِه در پناهِ ایزدی آشکار شود؛ این گوهرِ ایزدی xvarǝnah(پارسیـ[ـگ]: فَرّ، farr) خوانده شود، به چمِ «فَرّخی/ فرخندگی» یا «شکوه». شاه نماینده‌ی سه پیشه[۱۴] در گروهگانِ آریایی/ ایرانی است، و نیز «دادِ شاه» را بر ناآریاییان گستره‌ی پادشاهی‌اش روا می‌دارد.

▫️ شرح :

. ērān < *aryānām ‘سرزمین] ِ آریاییان]’; ērān-šahr < *aryānām xšaθra. Parth. šahr cē aryān, .سنج: DA 4381; Pers. ērān xvadāyīh (≈ *aryānām xšaθra), cf. Dk vii, M 657 hanzābišn ī ērān xvadāyīh az ērān-šahr.
. ŠKZ 1 ērānšahr xvadāy ≈ aryānxšahr xvadāy ≈ τοῦ Ἀριανῶν ἔθνους δεσπότης. Cf. VZ 4.4 manušcihr ērānšahr dahyubed.
. Av. airya-, OPers. ariya-, Skt. rya–
واژه‌ی آریایی برای سه شاخه‌ی ایرانیان (Perso-Aryans)، هندیان (Indo-Aryans) و سوم‌آریاییان (Gulo-Aryans) به کار رود. این واژه همچنین نشانگرِ زبانهای آریاییان است. داریوشِ بزرگ زبانِ خویش را «آریایی» نامد (DB 4.89).
برای آگاهیِ بیشتر از این سوم‌آریاییان به این جستار رهام اشه درنگرید: ”Imrā, le dieu des Gulois“. ـ گردانشگران
. Yt 13.143-144 airyanąm dayunąm … tūiryanąm dayunąm … sairimanąm dayunąm … sāininąm dayunąm … dāhīnąm dayunąm. نک. نیز: Bd 106-7.
. .سنج: Yt 19.56 airyanąm dayunąm, Dk ix M 792 ērān dehān.
. .سنج: Yt 19.68 anairyå dahūš, Yt 18.2 anairyå dahāvō, Bd 106 anērān dehān.
. .برای نمونه نک: Syr. ܒܝܬ ܦܪ̈ܣܝܐ ≈ ērānšahr.
. Pers. dād ī xvadāyīh ‘دادِ پادشاهی’, cf. Vd 20.1 Z, J4.
برای نمونه، دادِ شاه در بابلِ هخامنشی:
(OPers. *dātah xšāyaθiyahyā, Bab. dātu ša šarri). .سنج: DB 1.23 manā dātā ‘با دادهای من’.
استانِ ساسانیِ بابِل (آسورستان) که در آن شهرهای شاهیِ سلوکیه (بِه‌اردشیر: vehardašēr) و تیسفون جای داشتند، dil ī ērānšahr ’دلِ ایرانشهر‘ خوانده می‌شد. به پورِ خردادبه درنگرید: ثم ابتدیء بذکر السواد اذ کانت ملوک الفرس تسمّیه دل ایرانشهر ای قلب العراق (ابن خرداذبه، المسالک والممالک، لیدن، ۱۸۸۹) ”یادکردمان را از سواد می‌آغازیم که پادشاهانِ پارس بدان «دلِ ایرانشهر» نام داده بودند، اَی[=یعنی] دلِ عراق“.
. Av. vaŋvhī- daēnā-, Pers. veh dēn, dēn ī veh.
. Av. aiβyåŋhana-, Pers. kustīg.
. .سنج: Dk iii, M 332 abēbann anērīh.
. Pers. vehān ‘بِهان’. Cf. Dk vi, M 496 kustīg-barišnīh ēd baved ka az vattarān jud baved.
. Av. pištra-, Pers. pēšag.
برپایه‌ی سخنِ توسرِ هیربد این سه پیشه چنین‌اند:
۱) آسرونان و داوران و هیربدان،
۲) ارتشتاران،
۱،۳) دبیران و پزشکان و گوسانان و اخترماران،
۲،۳) واستریوشان (برزیگران) و هودُخشان (پیشه‌وران).
درنگرید به نامه‌ی تَنسَر، ویرایش و گزارشِ رهام اشه، اِرمان، ۱۳۸۲ یزدگردی، رویه‌ی ۹. ـ گردانشگران
. Yt 19.56 ta xvarǝnō isō ya asti airyanąm dayunąm zātanąm azātanąmca yaca aṣaonō zaraθuštrahe

’فَرّی که ازآنِ سرزمینهای آریایی/ ایرانی است، زاده و نازاده، و ازآنِ اشو زردشت است.‘

🖋 رهام اشه

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎

🔸 موسیقی در دوران ایران باستان

خنیا یا موسیقی از روش‌های نخستین پیوند برگرفته می‌شود و نشانه‌های آوایی بدست آمده از طبل‌های قبایل در دوران باستان تا وزن‌های خنیاگری كه با كارهای گوناگون انسان هماهنگی داشته است، تا اندازه ای به ریخت سرشتین برای بیان احساس و برقراری پیوند مورد استفاده قرار می‌گرفته.

بنابر شاهنامه فردوسی بزرگ ، ‌نوای خوش به دوران جمشید شاه باز می‌گردد. آنجا كه به گاه تاج‌گذاری جمشید در روز نخست بهار، روز «اورمزد» و جشن و سرور همراه با رامشگرانی كه با هنرنمایی‌های خود به شكوه این جشن حال و هوایی دادند، ‌اشاره شده است:‌
«به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فروردین
بر آسوده از رنج تن، دل ز كین
بزرگان به شادی بیاراستند
می‌ و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بماند از آن خسروان یادگار»
از این گفتار چنین بر می‌آید كه یكی از نخستین ردیف‌های خنیای ایران،‌ «نوروز» یا «نوروز بزرگ» بوده است كه تا دوران مغول هم شناخته می‌شد. منوچهری كه بسیاری از ردیف‌های رایج پیشین را می‌شناخته در ابیاتی نام نوروز بزرگ را آورده:‌
«مطربان ساعت به ساعت، بر نوای زیر و بم
گاه سروستان زنند امروز و گاهی اشكنه
گاه قصران و گاه تخت اردشیر
گاه نوروز بزرگ و گه نوای بشكنه»
در بخش دیگر از #شاهنامه آنجا كه رستم به فرمان زال برای آورردن كیقباد به البرزكوه می‌رود و این روز آغاز دوره‌ی پهلوانی در تاریخ ایرانشهر بزرگ است. در نخستین دیدار رستم و كیقباد باز سخن از سرود و خنیاگری است:‌
بر آمد خروش از دل زیر و بم
فراوان شده از شادی، اندوه كم
نشسته خوبان بر بط نواز
یكی عود سوز و یكی عود ساز
سراینده‌ای این سخن ساز كرد
دف و چنگ و نی راهم آواز كرد
كه امروز روزی است با فّر و داد
كه رستم نشسته است با كیقباد
به شادی زمانی بر آریم كام
ز جمشید گوییم و نوشیم جام
بده ساقی نوش لب جام می
بنوشم به یاد شه نیك پی
همین بیت آخر مبدا تمام ساقی نامه‌هایی است كه با نام «صوفی نامه» نیز در دستگاه ماهور و بیات اصفهانی خوانده می‌شود و می‌توان داوری كرد كه آواز و ساقی‌نامه از زمان‌های دور در ایرانشهر بزرگ نواخته می‌شود.
در ایران باستان نیز به گفته نسک های دینی، موسیقی و سرود و آواز وجود داشته است و بخش‌های بسامان ( منظوم ) اوستا را با آواز و سرود می‌خواندند. وجود گاتهای زرتشت كه سرودهای ورجاوند دینی است دلیلی بر این چم است.

▫️خنیا در روزگار بی همتا هخامنشیان
در دوران مادها و هخامنشیان، تاریخ نبیسان یونانی از به كار بردن گونه ها دهل و شیپور در تازش های جنگی ایرانیان یاد می‌كنند. در دوران هخامنشی به ویژه دوره كورش و داریوش نخست، از خنیای نظامی بیشتر استفاده می‌شده كه برای به هیجان آوردن سربازان و بالابردن روحیه شجاعت در آنان و همچنین در مراسم شكار یا جشن‌های گوناگون و بخشش مناسب یا پذیرفتن سفیران و بویژه در جشن‌های مردم همچون مراسم عروسی و .. یا ورزش‌های گروهی مانند چوگان بازی، رامشگران انجام کنشگری می‌كرده‌اند.
سازهای دوره هخامنشی عبارت بودند از:‌ عود، چنگ ساز،‌ سرنا، دهل،‌ نوعی ارغنون، چغانه و در موسیقی نظامی؛‌ شیپور و دونای و دهل و ریختی از طبل بوده است.

▫️خنیا در روزگار باشکوه ساسانیان
در این دوره موسیقی بیش از بیش مورد رویکرد دربار و رده های ممتاز قرار گرفت. بگونه ای كه در دوره اردشیر بابكان كه مردم به رده های گوناگون تقسیم شدند؛ ‌رامشگران را در رده ویژه ای در كنار ساتراپ‌ها قرار دادند.
هنرمندانی چون باربد، نكیسا، بامشاد، رامتین، سركش (سركیس) در قلمرو موسیقی، شهرت فراوان كسب كردند. خنیاگران و رامشگران پشت پرده می‌نشستند و به اشاره «خرم باش» كه درجه پرده‌برداری داشت، هنرنمایی می‌كردند. بنا به گزارش‌های تاریخی، ‌بهرام گور و خسرو پرویز بیشتر از دیگر سلاطین ساسانی به رامشگران و موسیقی‌دانان رویکرد داشتند. گفته ها موجود نخست سازی ( اختراع ) دستگاه‌های موسیقی ایران را به باربد نسبت می‌دهند.
اگر چه این درجه ها پیش از باربد هم وجود داشته ولی جای تردید نیست كه این آهنگساز بزرگ تاثیر بسزایی در موسیقی عرب و ایران ‍‍پس از تازش اسلام داشته است و می‌توان گفت كه در ممالك خاوری هنوز آثاری از الحان باربد مانده است، زیرا كه خاوریان در این رشته از صنعت بسیار محافظه كار هستند.
ثعالبی می‌گوید: «باربد در دیدار نخست ، «دستان یزدان آفرید» را برای خسرو خواند؛ ‌سپس «دستان پرتو فرخار» را به گوش او رسانید.» كه همان شادمانی را می‌بخشید كه توانگری از پس درویشی می‌بخشد پس از آن «دستان سبز اندر سبز» را خواند و نواخت، چنانكه شنوندگان از آهنگ «زار زار ابریشم رود» و از زیر و بم سرود او مجذوب و مبهوت شدند.
به گفته فردوسی سردستانی كه باربد در این جایگاه خواند و نواخت،‌ داد آفرید و پیكار گرد و سبز در سبز بود. باربد برای هر روز از هفته نوایی ساخته بود و برای هر روز از سی روز ماه نوایی پدید آورده بود كه به نام «سی لحن باربد» مشهور است. علاوه بر این برای 360 روز اوستایی (به غیر از پنجه سال) 360 نوا ساخته بود كه بخشی از نواها و آوازهای آن دوران در نسک های موسیقی و آثار ادبی پس از تازش اسلام به چشم می‌خورد. از قبیل نوروزی،‌ مهرگان، ماخور (ماهور) اپرین یا آفرین شبدیز، خسروانی، مشكدانه، ‌سبزه در سبزه، شادروان، تخت اردشیر، هفت گنج، گنج كاو، گنج باد آورد،‌ آیین جمشید، كین سیاوش و كین ایرج... در اصطلاح موسیقی آن زمان «راست» نام یكی از آوازها بوده و امروز هم یكی از دوازده موسیقی ایران و تازی به همین نام مرسوم است.
آلات موسیقی دوره ساسانی:‌ چنگ، رباب، نای، بربط، تنبور، كمانچه، مزدا، غژك یا غجگ بوده است. بربط (باربد، بربد) و چنگ از آلت‌های مخترعه ایرانیان قدیم است.

مسعودی می‌گوید مردم خراسان بیشتر آلتی را در موسیقی به كار می‌برند. كه هفت تار داشت و آن را زنگ (زنج) می‌خواندند. اما مردم ری و طبرستان و دیلم تنبور را دوست تر داشتند و این آلت نزد همه فرس مقدم بر سایر آلات بوده است. شكارگاه خسرو در طاق بستان ظاهرا حاكی از این است كه جنگ آلت درجه اول موسیقی ساسانی بوده و روی برخی از ظروف نقره چهره نای زنانی به نگر می‌رسد.
نام بسیاری از آلات موسیقی در رساله پهلوی خسرو و غلامش نوشته شده است از جمله عود هندی موسوم به ون (Vin) و عود متداول موسوم به دار و بربط (بربوذ و چنگ و تمبور و سنتور موسوم به كناره (Kannar) و نای قره نی موسوم به مار (MAR) و طبل كوچكی،‌ به دمبلگ (Dumbalagh) بوده است.
شیون باربد بر مرگ خسرو پرویز:‌ در شاهنامه چنین آمده است كه پس از مرگ خسرو پرویز باربد شیون و زاری زیاد بنمود و همه آلات موسیقی خود را در آتشی سوخته و چهار انگشت خود را ببرید:‌
كنون شیون باربد گوش دار
سر مهر مهتر به آغوش دار
چو آگاه شد باربد زان كه شاه
بپرداخت ناكام و بی رای گاه
ز جهرم بیامد سوی تیسفون
پر از آب مژگان و دل پر ز خون...
به یزدان و نام تو ای شهریار
به نوروز مهر و به خرم بهار
اگر دست من زین سپس نیز رود
بسازد مبادا به من بر درود
بسوزم همه آلات خویش را
بدان تا نبینم بد اندیش را
ببرید هر چار انگشت خویش
بریده همی داشت در مشت خویش
چو رودخانه شد آتشی بر فروخت
همه آلت خویش یكسر بسوخت

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

دنیای عاری از شرافت و اخلاق یا همان #دموکراسی ، #اروپا و البته #آمریکا با سیاست های فریبکارانه و موذیانه ، بگونه ای القا کرده اند ، که اگر ما از تاریخ کشورمان سخن بگوییم به نژاد پرستی و چه و چه متهم میکنند ، به خودشان که میرسد #تاریخ نیاز بشری میشود و گفتگو پیرامون تاریخ کوتاه و سراسر کشتار و تجاوز و استعمار و دست درازی و خون و خونریزی شان اما میشود میهن پرستی !!

ساخت و برافراشت تندیس لئوپولد دوم کشنده ده میلیون کنگویی که در صورت کم کاری دستان آنها را نیز قطع میکرد نمونه ای از آنست ، این میشود میهن پرستی و روشنفکری و بسیار هم خوبست اما به تاریخ پرشکوه و کهن و سراسر مهر و روا داری و دهشمندی ایرانشهر بزرگ که میرسد رگ های گردشان باد میکند که گذشته را ول کنید ببینید اکنون چه هستید !!

این دودوزه بازان گدازاده که البته از پشتیبانان تمام قد رژیم اشغالگر حاکم بر ایران اند امروز میگویند که بگذارید ما برای آینده میهن و مردمان ایران تصمیم بگیریم چون قرار است برایتان اینبار دموکراسی بیاوریم !!

ما هم میگوییم خیر و گور پدرتان ، دموکراسی و حقوق بشر و آزادی بیان و ... را برای خودتان نگاه دارید ما ایرانیان نیازی به این آش شلم و شوربای شورتان نداریم .
ما تنها با #ایرانگرایی در یک شهریاری نیک آئین ، میهن مان را خواهیم ساخت .

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎

در گزارش سازمان سیا بر پاد شاهنشاه آریامهر ، گفته شده بود که شاه در رویای بازگرداندن امپراطوری باستانی ایران است . این یعنی زنگ خطر!!

از روز نخست شورش واداشته شده تاکنون ، همه تلاش بر این بود که حس ناسیونالیستی ایرانی تخریب شود .
ابراهیم یزدی گجستک جاسوس سازمان سیا ، اینگونه می گوید که می خواهیم اثرات فرهنگ استبدادی ۲۵۰۰ساله را بزدائیم ، خلخالی به تخریب تخت جمشید میرود و تازش ها به تاریخ ایران شکل می گیرد فرهنگ و رسوم و عرف ایرانی کم ارزش میشوند و جای آنرا آئین اهریمنی تازیان میگیرد ، باستان گرایی نکوهیده میشود
تجزیه طلبان بوسیله مافیای جهانی پشتیبانی و شارژ می شوند و دستشان باز گذاشته میشود ایرانگرایی و ایراندوستی سرکوب گشته وجرم محسوب می شود و فاشیست خوانده می شود،و قوم گرایی رواج و گسترش می یابد.
چرا ؟
زیرا اگر همه خیشاوندگان ایرانی و تکه های جدا گشته از مام میهن روزی گرد هم آیند ، از باختر چین تا اروپای خاوری را در بر میگیرند و در این صورت غرب پست فطرت ، به وحشت می‌افتاد و دیگر نمیتوانستند کشوری را گیر بیاورند و بر سرش بریزند و غارتش کنند.

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی

نیایش آرامش بخش (مدیتیشن) به زبان اوستایی.
نیایش یتا اًهو وَئیریَه (Yathā Ahū Vairyō)
گوش جان بسپارید و لذت ببرید که نیاکان ما در هزاره های بسیار دور چه اندیشه زیبایی داشتند و چگونه نیایش میکردند و آرامش روان داشتند.
براستی و درستی که میبایست این فرهنگ در ایران زمین فراگیر و همه گیر شود تا بتوانیم ایران باشکوه را دوباره بسازیم.
آری این است فرهنگ گوهربار ایرانشهری در اندیشه و در ساختار.
---------
یَتا اَهو یا اَهونه وَئیریَه نیایشی از نسک سوم اوستای ساسانی بنام بغ نسک است.
یَتا اَهو امروزه در یسنا، هات ۱۹ موجود میباشد. همچنین درباره آن در فصل نخست سروش یشت هادخت آمده ‌است.
برگردان نیایش یَتا اَهو: همانگونه که سردار دنیوی، (فرمانروا، پادشاه) به اراده خود (فرمانروایی می‌کند) به همان گونه نیز یک رد یا رهبر روحانی در پرتو راستی و پاکی نیرومند است. بخشش اندیشه نیک بهره کسی است که کار را به نام و به خواست مزدا انجام دهد. نیروی خدایی و کشور اهورایی از آن کسی است که درویشان را دستگیری کند (درویشان را دانش بیاموزد).
سه نیایش یتا اهو، اشم وهو و یِنگِه هاتام از نیایشهای معروف اوستا به شمار می‌آیند که در اوستای موجود عبارتند از یسنا، هات نوزدهم، بیستم و بیست و یکم.
---------
دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#رای_بی_رای
#من_رای_نمیدهم
#تحریم_انتخابات
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
https://t.me/IIRCF/15615

▫️جلوگیری از احتراق جنسی با مالیدن سرکه به اسباب اثاثیه!

برنامه ای آموزنده 😁 از زنده یاد #علیرضا_رضایی
شاد باشید و با شادی به مبارزه با تاریک اندیشی بروید .

یادش گرامی

🔸روزی که دولت ايران تصميم به ساختن كشتی دو بادبانه گرفت .

تاريخ كشتی سازی و دريانوردی نشان می دهد كه در آستانه پاييز (نيمه دوم سپتامبر) سال 442 پيش از ميلاد، اردشير يكم (به نوشته تاریخ نویسان يونان باستان) شاه آن دوران ايران از دودمان هخامنشيان پشتوانه لازم برای ساختن كشتی های دو ـ بادبانه را از خزانه دولت در اختيار كشتی سازان فنيقی (سوری ـ لبنانی) قرارداد تا در كارگاههای كشتی سازی (شيپ يارد) بندر صور (تير) چنين كشتی هايی را بسازند.
اردشير اين گزیر را هنگامی فرا گرفت كه آگاهی يافته بود مهاجران يونانی باشنده در جنوب ايتاليا سه سال پيش از آن (سال 450 پيش از ميلاد)، اين نوع كشتی را نخست سازی كرده بودند كه نياز به پاروزن نداشت و در وترون مسیر وزش باد هم مي توانست حركت كند، زيرا كه بادبان (Mast) بزرگتر باد را می گرفت و با فشار زياد به بادبان كوچكتر پس مي فرستاد و كشتی در خلاف جهت باد حركت مي كرد. چهار سال طول كشيد تا فنيقی ها (در آن زمان از اتباع ايران) كشتی دو ـ بادنانه براي ايران ساختند.
اين كشتی ها در درازای زمانی ميان سازش ايران با اتحاديه يونانی ها و آغاز جنگ پلوپونز (جنگ داخلي يونانی ها) آماده شدند كه دولت ايران شماری از آنها را در اختيار اسپارت قرار داد تا آتنی ها را بشكند .

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎

🔴 دمی به این فرتور نگاه بیاندازید !!
تنها و تنها چهره دوتن ( #رفسنجانی و #خامنه_ای ) تبهکار زندانی ، از ارکان بنیادین حاکمیت در رژیم #جمهوری اشغالگر اسلامی و از دست نشانده های مافیای جهانی از این بیشمار چهره های ایرانستیز ، کافیست تا پی ببرید که سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( #ساواک ) در دوران همایون محمد رضا شاه فقید که هماره روانشان شاد باد ، آنچنان موشکافانه و زیرکانه برای بی هراسی کشور ، کوشش می نمود و تبهکار دست نشانده ای را بی دلیل و بی محابا به زندان نمی انداخت ، زندانیانی جانی و هراس انگیز و البته دست نشانده که امروز اینچنین بلای دهشتناکی را بر سر ایران و مردم ایران آورده اند !!!
ساواک ، سازمانی که کشور بدون آن پنج روز بیشتر دوام نیاورد.

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎

"باور کنیم که ما با هم و در کنار هم‌ بیشماریم، و از سرکوبگران نیرومندتریم. این‌گونه است که می‌توانیم در مقیاسی بسیار بزرگتر از قبل، خیابانها را از سرکوبگران باز پس بگیریم. بزرگترین قدرت ما در همین واژه است: ما "

فرازی از پیمان نوین شهریار ایرانزمین #رضا_شاه_دوم

پیام یک هم میهن از درون مرز

" جاوید شاه " به ریشه میزند .

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎

از شنیدن خبر بازداشت شاعر آزادیخواه و میهن‌ دوست، آقای قاسم بهرامی «شیدای همدانی» متاثر شدم. قدردان مهر‌‌شان هستم و امیدوارم هرچه زودتر از بند این رژیم ضد فرهنگ و هنر و ادب رها شوند. در تمام این سالها صدای هنرمندان، با وجود بازداشت و زندان خاموش نشد.

پادشاه فقید با وجود تمام سختی‌ها و رنج‌ها، هیچ‌ گاه از هم‌ میهنان ‌شان گله نکردند و من نیز هرگز تلخی به دل راه نمی‌دهم.

باور دارم که نور بر تاریکی پیروز خواهد شد.

🔺نبرد قادسیه ( چکیده وار )

در شانزدهمین سال پادشاهی یزگرد عمر خلیفه تازیان نامه ای به یزگرد مینویسد و او را به خدا پرستی فرا میخواند و او را اتش پرست میداند که در جواب او یزگرد مینویسد شما تازیان که تا چند سال پیش بت میپرستیدید و بوی از انسانیت نبرده بودید و اکنون تازه خدای یگانه را شناختید نمیدانی که ما هزاران سال است خدای یگانه را با نام اهورا مزدا را میپرستیم و در گرمای اتش گرمای خدای یگانه را حس میکنیم به ما میگویی بیا خدا را بپرست

عمر که این را نتوانست درک کند و تنها به دارایی ایرانیان چشم دوخته بود سعد وقاص را با سپاه زیادی روانه ایران کرد و به او نوید های زیادی داد

یزگرد چون این را میشنود ارتش خود را با فرماندهی رستم فرخ زاد به رویارویی او میفرستد .رستمی که از دانش ستاره شناسی بهره بود و همیشه سخنان موبدان زرتشتی را گوش میکرد هنگام رستم فراخوان یزگرد را میشنود به پیش او میرود زمین را میبوسد و کرنش میگذارد که این گونه سنایش از دل در هیچ جای نبود چه رسد به تازیان ،تازیانی که پس از مرگ پیامبرشان او را سنگ زدند

در سال 637 ترسایی در دامنه قادسیه ارتش ایران و سپاه تازی در برابر یک دیگر قرار میگیرند

رستم که از گردش ستاره ها باخبر بود پی برد که این پیکار او شکست خواهد خورد و گشته خواهد شد .در نامه ای از گردش فلک گلایه میکند و به برادرش مینویسد :

«بخت از ما برگشته است زیرا افتاب در برج چهارم است و ستاره تیر و کیوان مقارن گردیده اند و عطارد نیز به برج دو پیکر شده است.من گردش ستارگان را به ضرر ایرانیان میبینم و بر حال ایرانیان زار می گریم و دلم به حال ساسانیان می سوزد دریغ از ان تخت و عدل و داد که بر باد خواهد رفت و دریغ از ان بزرگی و فر و نژاد که نابود خواهد شد.

پس از فتح ایران به دست تازیان رسم وفا از گیتی بر خواهد افتاد و روان و زبانها پر جفا خواهد شد.بندهای بی هنر پادشاه می شود و نژاد و بزرگی به کار نخواهد آمد از ایرانی و ترک و تازی نژادی پدید می آید که نه ایرانی است و نه ترکی و نه تازی و سخن هایش به کردار بازی است ."

رستم نامه ای به وقاص مینویسد و میگوید تو خجالت نمی کشی با ان سر و وضع اشفته و شکم خالی گرسنه و پای برهنه ،ارزوی چنین تاج و تختی را میکنی . ومیخواهد از او بگوید خواسته اش چیست

وقاص در جواب او مینویسد که شاه ایران باید بین دو گزینه یکی را گزینش کند .یا #اسلام را بپذیرد و یا بجنگد . و به یک پیر مرد پا برهنه با لباسهای پاره و بدون اسب به سوی رستم میفرستد

رستم هنگامی میشنود که فرستاده وقاص آمده دستور میدهد زیر پای مهمان فرش زر و تخت بگذارند ولیک هنگام او وارد میشود با نیزه در مسیر راه به فرش ضربه میزند و ان را سوراخ میکند و فرش را کنار زده روی خاک میشیند.

رستم به او میگوید:«به وقاص بگو اگر فلک بر خلاف مراد ما نبود ان موقع میفهماندم ایرانی یعنی چه ولی چه حیف امروز ستارگان باختر بیوفایند . به سعد بگو که در جنگ مردن بهتر از زنده بودن و دشمن را به کام دیدن است»

سعد وقاص بعد از شنیدن پاسخ رستم به سوی ایران می تازد که در صحرای قادسیه هر دو سپاه سه روز میجنگند از گشته ها پشته درست میشود ولی بی ابی بر سپاه ایران فشار میاورد اسبها و بازوان پهلوانان از کار میفتد که اینجا رستم هنگام میبیند تمام پهلوانانش کشته شده اند با رعد برق اسا خود را به وقاص میرساند با شمشیر بر فرق سر اسب سعد وقاص می زند .اسب با سر به زمین می خورد و سعد پرخاشگر از زین اسب به زمین می افتد .رستم می خواهد سر سعد را از تن جدا کند که گردو غبار سیاه جلوی چشم او را میگرد و نمی تواند او را ببیند رستم برای پیدا کردن او از اسب پیاده میشود اما سعد در میان گرد و خاک از چشم او پنهان می ماند. ناگهان سعد از میان گردو غبار بیرون میجهد و با شمشیر بر فرق رستم می زند از این زخم کشنده خون زیادی بر چهره ی رستم می ریزد و چشم هایش از خون تیره و تار می شود .سعد ضربه دیگری بر رستم می زند و سر او را از بدنش جدا میکند

یکی تیغ زد بر سر ترگ اوی
که خون اندر امد ز تارک به روی

چون دیدار رستم ز خون تیره گشت
جهنجوی تازی برو چیره گشت

دگر تیغ زد بر سرو گردنش
به خاک اندر افکند جنگی تنش

🖋فردوسی بزرگ


سعد وقاص گجستک سپس از تخت فرماندهی رستم بالا می رود سر بی جسم او را بالای سر می برد و فریاد بر می آورد " به خدای کعبه که رستم را کشتم ".

با کشته شدن رستم سپاه ایران را ماتم میگیرد و ورق برمیگردد ، سربازان اندک باقیمانده سپاه ایران تا کرانه مرگ می جنگند و همگی به سپهسالار خود رستم فرخزاد می پیوندند .

درنتیجه جنگ قادسیه با پیروزی تازیان به پایان می رسد و درفش کاویانی به غنیمت تازیان در می آید ..

❌ این شکست سپاه ایران موجب شد که تازیان بیابانگرد باور کنند که می توانند سرزمین ایران را تسخیر کنند و دو سال پس از نبرد قادسیه ( در جنگ نهاوند) ایران را بطور کامل اشغال کردند .

قادسیه دوم همچنان ادامه دارد ...

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎

🔹حکومت‌های ایرانی

سلسله پادشاهی ایرانیِ مهردادیان (از خاندان فرناکی از تبار دودمان هخامنشی) حاکم بر پونت (پونتوس)

سلسله مهردادی دودمانی ایرانی در دوره هلنیستی بود که بوسیله #مهرداد_اول پونتوس در سال ۲۸۱پیش از میلاد بنیاد گذارده شد. قلمرو مهردادیان شمال آناتولی بود‌. اما زیر فرمان #مهرداد_ششم اوپاتور قلمروشان تا کرانه‌های دریای اژه و مدیترانه گسترش یافت و به یونان کشیده شد و سرانجام به دست جمهوری روم از میان رفتند (از ۲۸۱تا ۳۷ پیش از میلاد حکومت کردند)

سرزمین پونت (ترکیه امروزی) از زمان‌های کهن زیر نفوذ فرهنگ ایرانی قرار گرفته و بسیاری از باورهای دینی و رسم و آیین‌های ایرانی را پذیرفته بود. بنا بر گفته استرابو در همه‌ شهرهای پونتوس آتشکده‌ها وجود داشت و مغان در همه جا فراوان بودند. نخستین شاه پونت #مهرداد_اول و آخرین پادشاه #ارشک پسر #فرناک نام داشت که بجای برادرش داریوش پونتوس حاکم بر استان پونت شد (که در این زمان از استان های روم بود) بزرگترین شاه ایرانی پونت #مهرداد_ششم نام داشت که با القاب #اوپاتور، کابوس روم، و... یاد میشود و بزرگترین و سرسخت ترین دشمن تاریخ جمهوری روم بود

دل جهانست ایرانشهر 🔥

📜🕯🖋 ‏این بوفالو، سردار جلال‌اوغلو، رئیس حزب دمکراتیک‌ جمهوری باکو هست

🔸 میگه، ایران ما رو تهدید نکند، جمهوری باکو ۳۰ میلیون سرباز در ایران دارد (اشاره به آذریهای ایران) که هر کدامشان حاضرند جانشان را در راه جمهوری باکو فدا بکنند😅

🔸 ما آذری‌ها در بهترین و خوشبینانه‌ترین حالت به شما باد معده هدیه می‌دهیم😅


🆔 @Ir_Bahman

ملیجکانی که این یانکی های آمریکایی و عروسکان خیمه شب بازی مافیای اهریمنی جهانی را سواران بر اسب سپید رهایی می انگاریده اند که روزی خواهند آمد و رهایی را در سینی زرین پیشکش شان خواهند کرد ، اکنون تحویل بگیرند !
این یارو حضرت مایک شان است که نابخردان #ترامپ_اللهی حضرت حضرت از دهان شان نمی افتاد .
در گردهمایی سازمان تروریستی مجاهدین ناخلق حضور یافته و از جانب مردم ایران یاوه سرایی میکند و برای خودش می برد و می دوزد و مضحک تر که نام ورجاوند شاه را در کنار اهریمنان می گذارد ، تو گویی که این ملیجک در جایگاه نماینده ملت بزرگ ایران است !!
حال از خودتان پرسش کنید چه کسی او را در این جایگاه قرار داده !

این همان #دموکراسی است که باور دارند هرچه ما میگوییم همانست ، گور پدر ملت با خواست شان ..
گوش های کرشان را در قیام های پاسارگاد و دیماه نود و شش و آبانماه نود و هشت که در چهارگوشه ایرانشهر فریاد " ای شاه ایران برگرد به ایران " و " #رضا_شاه_روحت_شاد " طنین انداز شده بود را بسته بودند که اینچنین ککه خوری ملت ایران را میکنند ، آنهم در جلسه ای که نانش را سعودی ها میدهند و برگزار کننده گانش دشمنان خونی ایران و ایرانی اند .
تحویل بگیرید خاک بر سر ها ، مال نوردان نادان ترامپ و دارو دسته یانکی اش !!
زبان در کام بگیرید و اکنون تنها خفه شوید و دست از خشتک ترامپ و نتانیاهو و نفتالی بنت و کوفت و زهر مار بردارید و انقدر ذهن ملت را به بیراهه نکشانید و در گرداب فریب گرفتارشان نکنید .

تنها راه رهایی ایران خود ما هستیم ، این را بفهمید .

دل جهانست ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#پیمان_نوین
#بگو_برگرد_شاه
#قیام_نجات
#ماشاه_میخوایم_نه_ملا
#لعنت_به_توروح_ا...
#آری_به_پادشاهی
🔥
💎