🔸بیانیه ای گروهی از ارتشیان میهن مان در پشتیبانی از #اعتصابات_سراسری
"
بنام ایران و برای نظم و همبستگی وطن
در روزهای گذشته کارگران سرزمین ما در اقدامی شجاعانه و برحق دست به اعتصابات و اعتراضات گسترده و فراگیر زده‌اند که این مطالبه‌ی برحق باید از طرف هر ایرانی دلسوز و میهن‌پرست مورد حمایت قرار گیرد.

ما در ستاد آمادگی نظامی (سان) وظیفه‌ی خود می‌دانیم که خود را کنار کارگران شریف ایران عزیزمان بدانیم و از این اقدام شجاعانه و برحق برادران و خواهران زحمتکش خود حمایت کنیم و بار دیگر با تکیه بر پیمان ناگسستنی ارتش و ملت تأکید کنیم.
ارتش فدای ملت
"

امروز و در این برهه زودکنش تاریخی ، در کنار ارتش ایرانزمین ایستادن ، در همبستگی برای بازپس گیری میهن ورجاوند مان یک خویشکاری میهنی است .
همچنان که ارتش ایرانزمین خودش را فدایی و در کنار ملت میداند، ملت بزرگ ایرانزمین نیز از ارتشیان میهن پرست پشتیبانی خواهند کرد .
برای ایران و برای بازپس گیری ایران

نویسه این خبر در کیهان لندن :
https://bit.ly/2Tn0ndJ

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
#اعتصابات_سراسری
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
🔸صائب تبریزی
میرزا محمد علی صائب تبریزی از شاعران عهد صفویه است که در حدود سال ۱۰۰۰ تازی در اصفهان (و به گفته ای در تبریز) زاده شد. در جوانی مانند بیشتر چامه سرایان آن زمان به هندوستان رفت و از نزدیکان دربار شاه جهان شد. در سال ۱۰۴۲ هجری قمری به کشمیر رفت و از آنجا به ایران بازگشت و به جایگاه ملک‌الشعرایی شاه عباس ثانی درآمد. در زمان پیری در باغ تکیه در اصفهان زندگانی کرد و همواره شماری از ارباب هنر گرد او جمع می‌شدند. وی در سال ۱۰۸۰ تازی درگذشت و در همان جا (باغ تکیه) در کنار زاینده‌رود به خاک سپرده شد.

آب خضر و می شبانه یکی‌ست مستی و عمر جاودانه یکی‌ست
بر دل ماست چشم، خوبان را صد کمان‌دار را نشانه یکی‌ست
پیش آن چشم‌های خواب‌آلود نالهٔ عاشق و فسانه یکی‌ست
پلهٔ دین و کفر چون میزان دو نماید، ولی زبانه یکی‌ست
گر هزار است بلبل این باغ همه را نغمه و ترانه یکی‌ست
پیش مرغ شکسته‌پر صائب قفس و باغ و آشیانه یکی‌ست

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸تیرگان' یکی از جشن‌های ایرانی در روز تیر از ماه تیر برابر با دهم تیرماه است

«از جمله ۶ گاهنبار مهم مِیدیوشَهم به معنی « میان تابستان » است که جشن برداشت خرمن نیز بوده است. افزون بر تیر روز ۱۵ تیرماه(۱۰۵ روز از سال گذشته) بتیکان (دی به مهر) جشن می گرفته اند، آفرینش آب در این گهنبار رخ داده است. در بندهشن آمده است:

«دیگر، آب را آفرید به پنجاه و پنج روز كه از روز مهر، ماه اردیبهشت است تا روز آبان، ماه تیر، پنج روز درنگ كرد تا روز دی به مهر. آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم(فرنبغ دادگی، ترجمه بهار،۱۳۷۵، ص ۴۱)» در اوستا، کرده ی چهارم می خوانیم: « تشتر، ستارهی رایومند فرهمند را می ستاییم؛ که شتابان به سوی فراخکرت بتازد چون آن تیر ِدر هوا پَران که آرش تیرانداز - بهترین تیرانداز ایرانی -از کوه «اَیریو خشتوثَ» به سوی کوه «خوانونـَت» بیانداخت ...

آنگاه آفریدگار اهوره مزدا بدان دمید، پس آنگاه [ایزدان] آب و گیاه، مهر فراخ چراگاه، آن [تیر] را راهی پدید آوردند.(دوستخواه،ج ۱ ، ص ۳۳) » «جشن تیرگان» از بزرگ ترین جشن های ایران باستان است در ستایش و گرامیداشت «تیشتـَر» (تِشتـَر- تیر-شباهنگ- شِعرای یَمانی)، ستاره ی باران آور در باورهای مردمی، و درخشان ترین ستاره ی آسمان که در نیمه ی دوم سال، همزمان با افزایش بارندگی ها، در آسمان سرِ شبی دیده می شود.

جشن تیرگان در آیین های آب پاشی (آب ریزان یا آب پاشان) ، فال کوزه، دست بند تیر و باد نمود بارزد دارد.»

این جشن در کنار آب‌ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشن‌هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده‌است.

در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده‌است.

ابوریحان بیرونی و گردیزی در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی «کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه‌ای دانسته‌اند.

جشن تیرگان بجز این روز در نخستین تیر روز از سال یعنی سیزدهم فروردین (سیزده‌بدر) و سیزدهم مهرماه (قالیشویان اردهال) نیز برگزار می‌شود.

ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیین‌هایی برگزار می‌کنند که برگرفته و در ادامه جشن تیرگان است. در برخی مناطق مانند فراهان صدها سال است این جشن به شکل با شکوه در اول تیر برگزار می‌شود

یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشن‌های ایرانی «فال کوزه» (چکُ دولَه) می‌باشد. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه‌ای را برمی‌گزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می‌دهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر می‌کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن می‌اندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که می‌برد که آرزویی در دل دارند و می‌خواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آن‌ها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این‌ها در آب دوله می‌اندازند.

سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می‌برد و در آن‌جا می‌گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداخته‌اند و نیت و آرزویی داشتنه‌اند در جایی گرد هم می‌آیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع می‌آورد. در این فال‌گیری بیشتر بانوان شرکت می‌کنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می‌خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله می‌برد و یکی از چیزها را بیرون می‌آورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه می‌شود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده‌است.

در باورهای مردم، درباره جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا تیشتر می‌باشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه به چهره جوانی پانزده ساله در می‌آید و در ده روز دوم به چهره گاوی با شاخ‌های زرین و در ده روز سوم به چهره اسبی سپید و زیبا با گوش‌های زرین.
تیشتر به ریخت اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می‌رود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روب‌رو می‌شود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی‌خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می‌خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می‌جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می‌گردد و آب‌ها می‌توانند بدون مانعی به مزرعه‌ها و چراگاه‌ها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی‌خواستند به این سو و آن سو راند، و باران‌های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.

▫️و اما داستان آرش كمانگير

"آنگاه آرش را که مرد پاک و حکیم و دینداری بود برای انداختن تیر بیاوردند.

آرش برهنه شد و بدن خویش را به کسان نمایاند و گفت:ای پادشاه و ای مردم! به تنم بنگرید. مرا زخم و بیماری نیست، ولی میدانم که پس از انداختن تیر، پاره پاره می شود و فدای شما می گردد. "

آرش کمانگیر یا آرش شیواتیر از زیباترین و کهنترین اسطوره های ایرانی است.

آرش در ایران نماد جانفشانی در راه میهن است.
در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران وقتی سپاه ایران به محاصره انیران درآمدند منوچهر از سر اجبار سازش با تورانیان را پذیرفت.

تورانیان برای تحقیر ایران چنین پیشنهاد کردند که پهلوانی از ایران از فراز البرز کوه تیری پرتاب کند و هرجا فرود آمد آنجا مرز دو کشور باشد( باید بدانیم که دشمن در این زمان در داخل سرزمین ایران بود)

هیچکس جرات چنین کاری را ندارد. مگر آدمی چقدر توان دارد که بتواند تیری پرتاب کند و دشمن را از خاک اهورایی ایران بیرون براند...

همگان بر این باورند که در هر صورت باخت و شکست از آن ایران است.

اما در این میان کمانداری از سپاه ایران قبول میکند تا این مهم را به انجام برساند:

"آرش". او با اینکه می داند این کار برای او یعنی نابودی و فدا کردن جان اما باز هم آماده از خود گذشتگی برای وطنش بود.

زمانی که قرار شد او به بلندای کوه برود چون می دانست بازگشتی ندارد اجازه نداد کسی او را همراهی کندتا مبادا منصرفش سازد.

او بر فراز کوه می رود و تیری در چله می گذارد. آرش تمام توان و نیروی خود رابه یاد سرزمین ایران برای پرتاب این تیر سرنوشت به تیر می بخشد و بعد از از چله رها کردن آن در اثر خستگی جان می سپارد.

تیر از بامداد تا هنگام غروب خورشید پرواز کرده و در کنار آمودریا( رودجیحون) بر درخت گردویی فرود آمد و آنجا مرز ایران و توران خوانده شد.

جشن تیرگان را روز حماسه آفرینی آرش می دانند و ریشه این جشن را به این اسطوره می رسانند.

میدانیم که تمام اساطیر و افسانه ها ریشه در واقعیتی هرچند کوچک دارند و داستان آرش نیز از این وادی خارج نیست.

نتیجه گیری در مورد اینکه آرش برای ایران چه کرد که نام و نشانش چنین زنده و سربلند در تاریخ ایران می درخشد بر عهده شما.

اما مهند این است که بدانیم هر کدام از ما نیز می توانیم آرش باشیم که با فدای جان و تن خویش به زنده شدن و سرافرازی ایران عزیزمان کمک کنیم.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
کنشگری میدانی مبارزان در #تهران و در پشتیبانی و همبستگی با #اعتصاب_سراسری
کنشگری های میدانی اینچنین تاثیر بسزایی در بیداری همبودگاه و ایجاد روحیه و حس مبارزاتی در سایر مبارزان راه رهایی میهن خواهد شد .
بیتفاوتی و #سکوت ، تنها به تباهی ایران منجر خواهد شد .

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
#اعتصابات_سراسری
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
🔸خلاصه بگوییم
برای تجزیه یک کشور نخست بایست یکپارچگی میهنی را از بین برد،برای از بین بردن یکپارچگی میهنی بایست مولفه های یکپارچگی یک ملت را به چالش کشید مانند زبان مشترک،فرهنگ مشترک،تاریخ مشترک ...
که لازمه آن خط کشی و مرز بندی بین باشندگان یک کشور است،
تقسیم یک ملت کهن با قومیت کرد ایرانی ،عرب ایرانی ، ترک ایران، بلوچ ایرانی و...
افراد را نه به شهر و استان محل سکونت شان ، بلکه به قومیت باید بشناسی ، تا کم کم با ایجاد این تفاوتها بازه ایجاد و با ایجاد این بازه بتوان بین آنها مرز کشید
یعنی ابتدا مرز بندی در ذهن و آماده سازی آن سپس مرز بندی جغرافیایی

خرد یارتان

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
#اعتصابات_سراسری
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لزوم پشتیبانی از #اعتصاب_سراسری زحمتکشان میهن مان در روزهایی که رژیم #جمهوری اشغالگر اسلامی در جایگاه بسیار ناتوانی قرار گرفته و سیلی محکم ملت بزرگ ایران در روز انتصابات گیج و منگ شان کرده ، و تداوم این خیزش قهرمانانه بازوان اقتصادی رژیم ددمنش را نزار و به نابودی می کشاند و همزمان پیوند این خیزش با یک #قیام_سراسری ، این رژیم اهریمنی را به زیر می کشانیم و به زباله دان تاریخ خواهیم انداخت .
تنها با همبستگی و تداوم این اعتصابات خواهیم توانست که به این مهم دست پیدا کنیم .

بازاریان و هم میهنانی که توانایی مالی در خوری دارند میبایست در اندازه توان به خانواده های این زحمت کشان یاری رسانی کنند .

خود را برای یک قیام سراسری ضحاک کُش آماده کنیم .

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
#اعتصابات_سراسری
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
#تیرگان 💦
این جشن درگرامی داشت تیشتَر (ستارهٔ باران آور در فرهنگ ایرانی) است و در روز تیر از ماه تیر برگزار می شود. از دیدگاه تاریخی ، جشن تیرگان روز کمان‌کشیدن پهلوان ایرانی به نام آرش و پرتاب تیر از فراز البرز کوه بوده است که در روایت تشتر یشت پس از نبرد بین ایرانیان وتورانیان صورت گرفته و سرزمین ایران از دشمن باز پس گرفته شده است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده‌است.

در فراهان جشن تیرگان در اول ماه تیر برگزار می‌شود و این آیین به نام جشن تیرگان به ثبت ملی نیز رسیده است. و در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم آبان ماه برگزار می‌شود.

در مازندران نیز جشن تیرگان با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم آبان‌ماه برگزار می‌شود.

ارامنه اصفهان این جشن را در روز سیزدهم ژانویه برگزار می‌کنند.

انجمن کوهنوردان ایران هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دماوند برگزار می‌کنند. این جشن به ثبت ملی نیز رسیده است.

بهار مختاریان اعتقاد دارد که جشن تیرگان در اصل جشن انقلاب تابستانی در اول تیرماه بوده است. آنچه که اکنون در فراهان بازمانده است.

بنابر تقویم یکپارچه ادیان ایران این جشن در روز دهم تیرماه در گاهشمار کنونی ایران قرار دارد. موبد کورش نیکنام برگزاری جشن‌ها با استفاده از گاهشماری‌های سنتی با ماه‌های 30 روزه را بی‌توجهی به دانش نجوم و دستاوردهای خیام و موجب ناهماهنگی‌ در جشن‌ها دانسته و لزوم توجه به گاهشماری ملی و رسمی با ماه‌های 31 روزه را یادآور شده است. (برای آگاهی از فهرست و زمان همه جشن‌های ملی بنگرید به صفحه جشن‌های ایرانی).

جشن همه ساله در کوه دماوند, آمل و همه ساله توسط زرتشتیان ایران در شهرهای تهران، کرج، یزد و روستاهای اطراف، میبد، اردکان، کرمان، بم، شیراز، اصفهان، اهواز و اروپا و آمریکا در روز دهم تیر برگزار می‌شود. که البته تعطیل نبودن این روز در ایران و دیگر کشورها گاه باعث می‌شود تا در نزدیکترین روز تعطیل این جشن برگزار شود

▫️آب‌پاشی
این جشن در کنار آب‌ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش ِرو همراه بوده و همچون دیگر جشن‌هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده‌است.

در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده‌است.

ابوریحان بیرونی و گردیزی در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی «کیخسرو» را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمه‌ای دانسته‌اند.

▫️فال کوزه

یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشن‌های ایرانی «فال کوزه» (چکُ دولَه) می‌باشد. روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه‌ای را برمی‌گزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می‌دهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر می‌کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه آن می‌اندازد آنگاه «دوله» را نزد همه کسانی که می‌برد که آرزویی در دل دارند و می‌خواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آن‌ها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این‌ها در آب دوله می‌اندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می‌برد و در آن‌جا می‌گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه کسانی که در دوله جسمی انداخته‌اند و نیت و آرزویی داشتنه‌اند در جایی گرد هم می‌آیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع می‌آورد. در این فال‌گیری بیشتر بانوان شرکت می‌کنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می‌خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله می‌برد و یکی از چیزها را بیرون می‌آورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه می‌شود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده‌است.

▫️دستبند تیر و باد

در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام «تیر و باد» که از ۷ ریسمان به ۷ رنگ متفاوت بافته شده‌است به دست می‌بندند و در باد روز از تیرماه (۹ روز بعد) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می‌سپارند تا آرزوها و خواسته‌هایشان را به عنوان پیام‌رسان به همراه ببرد. این کار با خواندن شعر زیر انجام می‌شود: تیر برو باد بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا خوشه مرواری بیا

▫️باورهای مردمی

در باورهای مردم، درباره جشن تیرگان دو روایت وجود دارد که روایت نخست همچنان که در بالا گفته شد مربوط به فرشته باران یا تیشتر می‌باشد و نبرد همیشگی میان نیکی و بدی است: در اوستا، تشتر یشت (تیر یشت)، تیشتر فرشته باران است که در ده روز اول ماه به چهره جوانی پانزده ساله در می‌آید و در ده روز دوم به چهره گاوی با شاخ‌های زرین و در ده روز سوم به چهره اسبی سپید و زیبا با گوش‌های زرین.
تیشتر به شکل اسب زیبای سفید زرین گوشی، با ساز و برگ زرین، به دریای کیهانی فرو می‌رود. در آنجا با دیو خشکسالی «اپوش» که به شکل اسب سیاهی است و با گوش و دم سیاه خود، ظاهری ترسناک دارد، روب‌رو می‌شود. این دو، سه شبانه روز با یکدیگر به نبرد برمی‌خیزند و تیشتر در این نبرد شکست می‌خورد، به نزد خدای بزرگ آمده و از او یاری و مدد می‌جوید و به خواست و قدرت پروردگار این بار بر اهریمن خشکسالی پیروز می‌گردد و آب‌ها می‌توانند بدون مانعی به مزرعه‌ها و چراگاه‌ها جاری شوند. باد ابرهای باران زا را که از دریای گیهانی برمی‌خواستند به این سو و آن سو راند، و باران‌های زندگی بخش بر هفت کشور زمین فرو ریخت و به مناسبت این پیروزی ایرانیان این روز را به جشن پرداختند.

روایت دیگر نیز درباره آرش کمانگیر اسطوره و قهرمان ملی ایرانیان است و اینکه میان ایران و توران سال‌ها جنگ و ستیز بود، در نبرد میان «افراسیاب» و «منوچهر»، شاه ایران، سپاه ایران شکست سختی می‌خورد؛ این رویداد در روز نخست تیر روی می‌دهد. سپاه ایران در مازندران به تنگنا می‌افتد و سرانجام دو سوی نبرد به سازش در می‌آیند و برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود و ستیز از میان برخیزد می‌پذیرند که از مازندران تیری به جانب خاور (خراسان) پرتاب کنند هر جا تیر فرو آمد همان جا مرز دو کشور باشد و هیچ‌یک از دو کشور از آن فراتر نروند؛ تا در این گفتگو بودند، سپندارمذ (ایزدبانوی زمین) پدیدار شد و فرمان داد تیر و کمان آوردند. آرش در میان ایرانیان بزرگ‌ترین کماندار بود و به نیروی بی‌مانندش تیر را دورتر از همه پرتاب می‌کرد. سپندارمذ به آرش گفت تا کمان بردارد و تیری به جانب خاور پرتاب کند. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته‌است و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد. او خود را آماده کرد، برهنه شد، و بدن خود را به شاه و سپاهیان نمود و گفت ببینید من تندرستم و کژی‌ای در وجودم نیست، ولی می‌دانم چون تیر را از کمان رها کنم همهٔ نیرویم با تیر از بدن بیرون خواهد آمد. آنگاه آرش تیر و کمان را برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد تیر را رها کرد و خود بی‌جان بر زمین افتاد (درود بر روان پاک آرش و روان‌های پاک همهٔ سربازان ایرانی). هرمز، خدای بزرگ، به فرشتهٔ باد (وایو) فرمان داد تا تیر را نگهبان باشد و از آسیب نگه دارد. تیر از بامداد تا نیمروز در آسمان می‌رفت و از کوه و در و دشت می‌گذشت تا در کنار رود «جیهون» بر تنهٔ درخت گردویی که بزرگ‌تر از آن در گیتی نبود نشست.

آنجا را مرز ایران و توران جای دادند و هر سال به یاد آن جشن گرفتند..

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به حکم تاریخ ، اشک های تو سیلابی خواهد شد که هیچ سدی را یارای مقابله با آن نباشد زیبا دخترم .
اگر کودکی فلسطینی و لبنانی و یمنی بودی ، گوش جهان خفته در فریاد ، از فغان گریه هایت کر میشد .

ننگ بر این روزهای تاریک که با درد و اشک کودک ستمدیده ایرانی شب میشود .
آزرم بر این گاهسنج ، که هر گردش عقربه اش ضربه ای است المبار بر پیکره مام میهن
شرم بر من و ما اگر درد ، قطره اشکی در چشم کودک سرزمینم جاری سازد و آن اشک بر خاک ورجاوند ایران فرو افتد و ما سکوت را بیشه کنیم ....
کودکی که درد جزیی از حیات اوست اما دل بزرگش با دگر مردمان است و برای درد آنها اشک میریزد و برای التیام اش یاری می طلبد .

حقوق بشرِ دنیای بی شرف و عاری از اخلاق هنگام که پای چپاول در میان است ، نه گوش دارد و نه چشم
ما آریایی یان مردمان تنهای این جهان بی شرافتیم که تنها خوده " ما " میبایست که پژواک فریاد خودمان باشیم و برای میهن بپاخیزیم .

#نه_غزه_نه_لبنان_جانم_فدای_ایران
#هم_اسلام_هم_قرآن_هردو_فدای_ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
🔸اقتصاد هخامنشیان با توجه به جایگاه جغرافیایی آنها و کمبود آب در ایران بیشتر بر پایهٔ اقتصاد تجاری بود. سرزمین هخامنشیان به عنوان میانج کالاهای ترانزیتی بین سه قارهٔ آسیا، اروپا و آفریقا عمل می‌نمود و از این راه درآمد سرشاری بهره شاهنشاهان هخامنشی می‌شد. در دورهٔ هخامنشیان تجارت مهندی داشت . جنبهٔ محلی تجارت عبارت بود از مبادلهٔ کالا بین مردم ده نشین و کوچ نشین. ضمنأ بین ایالات پیشرفت حکومت و کشورهای همسایه نیز تجارت اشیای زینتی و همچنین منسوجات و بعضی از فراورده‌های کشاورزی، از جمله غلات و خرما رواج داشت. این تجارت در شاهراه‌های بزرگی که در جهات متفاوت کشور با یکدیگر تلاقی داشتند انجام می‌شد.

در دوره هخامنشی نخستین قدم‌ها در هماهنگ اقتصاد میهنی برداشته شد. دولت مالیاتی وضع کرد که از املاک، مزارع، باغ‌ها، ستوران و معادن گرفته می‌شد. نوعی مالیات وابسته به زمین وجود داشت که کاملأ شبیه مالیات بر مصنوعات صنعتی بود. عوارضی بر رصیف‌های بنادر وضع کرده بودند. مالیاتی که بوسیله کارکنان گردآوری می‌شد، در صندوق ایالات گرد می‌آمد و سپس به خزانه ارسال می‌شد. از هنگام ایجاد شاهنشاهی هخامنشی، جهان در دوره اقتصادی سازگاری قدم گذاشته بود. پیوند تجارتی بین نواحی که پیش از این وجود نداشته – مثلاً بین بابل و یونان- ایجاد شد و گسترش یافت. بر اثر احتیاج به فروآورده، نرخ منافع (بهره)، مانند بهای جنس افزوده شد، به استثنای اجناسی که ترابردن آنها دشوار بود مانند گاو، به عکس بهای زمین در ایران و یونان پائین آمد.

در زمینه مناسبات ارضی اسناد موجود نشان می‌دهند که نظام مالیاتی براساس مسّاحی دقیق زمین‌ها تعیین می‌شد و به نسبت پر آبی و کم آبی منطقه و حاصل‌خیزی زمین، تغییر می‌کرد. چنان‌که متذکر شدیم، آبیاری مصنوعی چه به وسیله ایجاد قنات‌ها یا بستن آب‌بندها- و به اصطلاح امروز سدها- در بالا بردن سطح درآمد کشاورزان به ویژه دولت اهمیت داشت. مالکان زمین‌ها، اگر صاحبان قنات‌ها نبودند می‌توانستند با دادن آب‌بها از آن استفاده کنند و در مواقع کم بارانی و پائین رفتن سفرهٔ آب‌های زیرزمینی و در نتیجه کم شدن آب قنات‌ها و حتی خشک شدن موقتی آنها، از میزان مالیات زمین کاسته می‌شد. در سراسر متصرفات آسیایی هخامنشیان سد و قنات دو عامل عمده کشاورزی بود که اولی، یعنی سدها را، جز در مناطق کنار رودخانه‌های کوچک محلی، دولت می‌ساخت و در اختیار داشت و احتمال دارد که در دوره مورد بحث ما کمک‌هایی نیز به کشاورزان در جهت ایجاد قنوات و آب‌بندهای محلی صورت می‌گرفت.

در همه ممالک به کارهای عام‌المنفعه- که استعداد تولیدی را افزون می‌کرد- اقدام نمودند. حفر قنوات زیرزمینی، که در ایران و بعضی نواحی کم آب دارای اهمیت اساسی است، کاری است که در زمان شاهان هخامنشی تحقق یافت. باید قبول کرد که در آن زمان، در شاهنشاهی هخامنشی به خشک کردن باتلاق‌ها می‌پرداختند، زیرا یونانیان این کار را در همان دوره انجام می‌دادند. کشاورزی گسترش یافت، و بر اثر جنگها، خارجیان نباتات سودمند و ایران را شناختند و در کشور خود کاشتند. در درجه نخست آنها اسپست قرار داشت که به وفور در دره‌های ماد رشد میکرد، و خوراک بسیار خوب اسبان به شمار می‌رفت. جنگهای مادی آن را برای تغذیه سواره نظام پارس به یونان برد، و مردم آن کشور کاشت آنرا اقتباس کردند. در نتیجه همان جنگها خروس، کبوتر سفید و طاوس- که بومی آسیا هستند- به اروپا ترابری شدند.

کوروش در دوران زمامداری خود، از سیاست اقتصادی و اجتماعی خردمندانه که کمابیش بر اساس خواسته‌های کشورهای وابسته بود، پیروی می‌کرد او تمامی زمین‌های قابل کشت را دقیقأ اندازه گیری نمود و در اختیار مردمان تهیدست قرار داد، کندن قنوات زیرزمینی نیز از دیگر کارهای اساسی او و جانشینانش بود. از این سخن او که می‌گوید: «رفتار پادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد، چنان‌که شبان نمی‌تواند از گله‌اش بیش از آنچه به آنها خویشکار می‌کند، بردارد. همچنان پادشاه از شهرها و مردم همان‌ اندازه می‌تواند استفاده کند که آنها را خوشبخت می‌دارد.» و نیز از رفتار و سیاست همگانی او، به خوبی پیداست که وی تحکیم و تثبیت پادشاهی خود را در تأمین خوشبختی مردم می‌دانست و کمتر به دنبال زراندوزی و اجبار مالیات بر کشورهای وابستهٔ خود بود. او در دوران کشورگشایی نه تنها از کشتن و کشتارهای وحشتناک خودداری کرد بلکه به باورهای مردم احترام گذاشت و آنچه را که از کشورهای شکست‌خورده ربوده بودند، پس داد. «بر اساس تورات، پنج هزار و چهارصد ظرف طلا و سیم را به بنی اسرائیل می‌بخشد،
پرستش‌گاه‌های مردم شکست‌خورده را می‌سازد و می‌آراید.» و به گفتهٔ گزنفون، رفتار او به گونه‌ای بوده که «همه می‌خواستند جز خواستهٔ او چیزی بر آنها حکومت نکند.» کمبوجیه با آنکه از کیاست کورش بهره‌ای نداشت و از سیاست آزادهٔ وی پیروی نمی‌کرد، در دوران توانمندی خود به گرفتن مالیات از مردم شکست‌خورده نپرداخت، بلکه مانند کورش بزرگ به گرفتن هدیه‌هایی چند قانع بود.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اگر گمان میکنید که پسر عمو های سامی با یکدیگر دشمن اند و یکی بدنبال محو و آن یکی بدنبال نابودی دیگریست بایست اقرار کنیم که همچنان در خواب خرگوشی بسر میبرید !
به واسطه کدام نیرو و بهانه ، مافیای جهود میتوانست پایتخت خود را در سرزمین های قانونی اعراب تثبیت کرده و روز به روز به مرزهای اشغالی جغرافیایی خود در راستای نقشه #از_نیل_تا_فرات بیافزاید .
چه چیزی موجب میشد که در درازای چهار دهه با عرب های تشنه به خونش پیمان دوستی برقرار کند و سفارتخانه هایش را ( البته برای جاسوسی و کنترل ) در آن کشورها بازگشایی کند !
کدام انگیزه موجب میشد که شبه کشورکی کوچک رقم فروش کمپانی های اسلحه سازی اش تنها در درازای چهار دهه به نزدیک چهار درصد از کل فروش سلاح در جهان ، همرده با #انگلیس و #اسپانیا و حتی #چین برسد !
و .....

همان شد که چهل و سه سال پیش در پایه گذاری ددمنش ترین و خونریزترین رژیم در دنیا دست داشت تا ایران را به اشغال نیرویی درآورند که از همان روزهای نخست به کام مافیای شیاد جهود ، جنگ افروزی و آدمکشی کرد و اسرائیل امروز به اینجا رسید که میبینیم و شک نکنید که برای نگاهداری این نیروی اهریمنی ( پسرعمو ) از هیچگونه تلاش و فریب و دسیسه و پیرنگی دریغ نخواهد کرد !

کشورکی نوپا که چهل و سه سال پیش جلوی شاهنشاه آریامهر کاسه گدایی به دست میگرفت ...

خرد یارتان

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
#اعتصابات_سراسری
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی دست به دست میشود که ماشین ون شرکت آمازون در #آمریکا ، کعبه آمال #جمهوری بازان و شبه روشنفکران و کافه نشینان و اینتلکچوال گراها ، را اینچنین در روز روشن زامبی گونه خالی میکنند !!
حتی بارش کف خیابان نریخته و تنها درب اش از خبط راننده باز مانده و شهروندان جهان نخستین و دارندگان ماشین های آنچنانی حتی ، اینچنین به جانش افتادند !!
برسد به دست ایرانستیزان و شبه ایرانستیزان نادان که با خودزنی ، ترواشات ذهن بیمارشان را به خورد ملت ستمدیده می دهند .
که ایران چنین است و ایرانی چنان ....

این زامبی ها اگر یگ هزارم فشار و سرکوب و چه و چه که چهار دهه بر گرده ایرانی حقنه شده را میداشتند ، اکنون در کف خیابانهای لوس آنجلس و نیویورک و شیکاگو و از آنطرف لندن و استکهلم و پاریس ... گوشت یکدیگر را به نیش میکشیدند ، اما بازهم ما ایرانیان به رسم نیاکان مان روادار و انسانیم !

خرد یارتان

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آری_به_پادشاهی
#اعتصابات_سراسری
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎