ایران بریفینگ / مدیا
670 subscribers
4.1K photos
6.71K videos
2 files
2.06K links
Download Telegram
#ایران_بریفینگ / #خبرفوری / مقامات عراقی از کشته شدن ۱۰ زائر ایرانی مراسم اربعین، بر اثر تصادف یک اتوبوس و یک ون با یکدیگر و همچنین یک کامیون خبر دادند. با احتساب این آمار تاکنون بیش از ۲۰ زائر ایرانی در تصادفات مراسم اربعین کشته شده‌اند.
عادل الحسینی، مدیر رسانه پلیس استان بابل در عراق، اعلام کرد که ۱۰ ایرانی و یک راننده عراقی کشته شده‌اند.
پیرحسین کولیوند، رییس جمعیت هلال احمر ایران، نیز گفت که گزارش‌ها حاکی از کشته شدن دست‌کم ۱۱ نفر و مصدومیت ۳۰ فرد دیگر است.
او در عین حال گفت که چون جان‌باختگان حادثه انفجار اتوبوس زائران سوخته‌اند، امکان شناسایی آن‌ها وجود ندارد و باید آزمایش انجام شود.
در اربعین امسال تعداد تصادفات زائران مراسم اربعین و کشته شدگان و مصدومان ناشی از آن افزایش یافته و تاکنون حداقل ۲۱ نفر در این تصادفات کشته شده‌اند.
در مراسم اربعین امسال گزارش های مختلفی درباره ازدحام در مرزهای خروجی به عراق و نبود امکانات رفاهی و آب و گرمازدگی زائران اربعین منتشر شده است.
پیش از مراسم اربعین مقام‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی با تبلیغات گسترده درباره مراسم اربعین از ارائه امکانات به زائران خبر داده و مردم را تشویق به سفر می‌کردند.
برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی از هزینه‌های چند صد میلیارد تومانی در این مراسم و حیف و میل بودجه عمومی و امکانات کشور انتقاد می‌کنند.
در همین حال احسان منصورکیایی، مدیرکل راهداری و حمل ونقل جاده‌ای استان سمنان، از وام ۱۰۰ میلیون تومانی به رانندگانی خبر داد که هفت سرویس رفت و برگشت به مناطق مرزی داشته باشند.
ارسال میلیون‌ها بطری آب به عراق همزمان با بحران بی‌آبی در برخی از استان‌های ایران و همچنین توزیع دو هزار تن مرغ و گوشت قرمز بین «موکب‌های اربعین» از مواردی بوده‌اند که مورد انتقاد شدید کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند.
Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / از جمله تغییراتی که پس از بازنگری سال ۶۸ در #قانون_اساسی به وجود آمده ، حذف بی‌سروصدای #شرط_پذیرش_اکثریت_مردم برای قانونی بودن رهبری و حذف امکان تشکیل #شورای_رهبری در #اصل_پنجم قانون اساسی هست.
#خبرگان_رهبری #انتخاب_رهبری
Irbr.news
@irbriefing
در شبکه های اجتماعی ایران بریفینگ را دنبال کنید:

👥 ایران بریفینگ فارسی در اینستاگرام:
www.instagram.com/irbr.news

📱ایران بریفینگ عربی در فیس بوک:
www.Facebook.com/irbriefing.ar

📱ایران بریفینگ انگلیسی در فیس بوک:
www.Facebook.com/iranbriefing

📱ایران بریفینگ انگلیسی در اینستاگرام:
www.instagram.com/Iranbriefing_

📸 توییتر:
www.twitter.com/irbriefing

🖥 یوتیوب:
www.youtube.com/Iranbriefing


🛑 نظرات، عکس‌ها و فیلم‌هایتان را بفرستید:

✉️ تلگرام:
@iranbriefing

🌐 وب سایت فارسی ایران بریفینگ
www.irbr.news


Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / اختصاصی ایران بریفینگ / شیدا نجم / امیر فرشاد ابراهیمی / حمایت برخی از فرماندهان ارتش ایران از شاه در اوایل انقلاب و تلاش برای جلوگیری از سقوط رژیم شاهنشاهی نقش برجسته ای در به حاشیه بردن و بی توجهی به این نهاد نظامی در دوره کنونی دارد. با وجود گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و از میان رفتن و یا برکنار شدن تمام پرسنل ارتشی که در زمان پهلوی در این نهاد بوده‌اند در طی نسل های پیاپی، اما این بی اعتنایی هنوز دست از سر این رکن نظامی کشور برنداشته است.
سران رژیم تازه تاسیس که اعتماد خود را به ارتش از دست داده بودند به این نتیجه رسیدند که باید یک نیروی تشکیلاتی گسترده ایجاد کنند. آنها استدلال کردند که ارتش به دلیل موضع گیری بی طرفانه در جریان انقلاب و وابستگی برخی فرماندهان ارتش به رژیم شاه دیگر قابل اعتماد نبوده و نیروی جایگزین ارتش باید به اصول و ارزش های انقلاب پایبند بوده و با ایمان و تعهد از انقلاب دفاع کند.
ارتش ایران از نظر خمینی نیروی غیر قابل اعتمادی بود و اتفاقا اولین عامل ایجاد این بی اعتمادی در ذهن خمینی را افسران ارتشی به انقلاب پیوسته دامن زدند.
افسران، درجه داران ، همافران و حتی سربازانی که در نظام گذشته از سوی فرماندهانشان مورد شماتت و مواخذه قرار گرفته بودند حالا فرصتی یافته بودند تا ریشه این رکن نظامی کشور را بخشکانند.
آنها از همان روزهای اول ایده تاسیس یک نیروی نظامی انقلابی را به آیت الله خمینی پیشنهاد دادند و خواستار انحلال ارتش شدند.
سرهنگ یوسف کلاهدوز یکی از دهها ارتشی‌ای بود که از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب در مدرسه رفاه پیشنهاد انحلال ارتش را داده بود:
«به امام عرض کردم این ارتش غیرقابل اعتماد است و حالا یک مار زخمی است و سر این مار را باید قطع کرد…»
یوسف کلاهدوز از سال ۱۳۴۴ تحصیل در دانشگاه افسری ارتش را آغاز و با درجه ستوان یکمی در سال ۱۳۴۷ فعالیت در ارتش شاهنشاهی ایران را آغاز نمود.
وی تا سال ۱۳۵۱ در نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی در رسته پیاده نظام خدمت می کرد و نهایتا در سال ۱۳۵۲ به گارد شاهنشاهی منتقل شد.
کلاهدوز در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ در یکی از تیپ های لشکر گارد شاهنشاهی فرمانده مشق نظام کاخ سعدآباد محل استقرار شاه با درجه سرگردی خدمت می کرد.
در بخش‌هایی از زندگی‌نامه وی آمده‌است: «از او پرسیدند چرا با توجه به موقعیتی که داری، شاه را نمی‌کشی؟ وی در پاسخ گفته بود، باید دستور برسد، نباید خودسرانه عمل کرد و بی‌گدار به آب زد، زیرا من از آیت‌الله خمینی دستور می‌گیرم.»
مخالفان ارتش اگرچه نتوانستند ارتش ایران را منحل کنند اما از او پیکری نیمه جان ساختند و سپاه پاسداران را با امکانات عظیمی که توسط آیت الله ها در اختیارش قرار گرفته بود تاسیس کردند و به گسترش نفوذ خود در اغلب ارگان های سیاسی و امنیتی و اقتصادی کشور پرداختند. این نقش آفرینی سپاه بعد از پیروزی انقلاب تا حد زیادی تمامی ارتش را در خود بلعیده و به حاشیه رانده و از صحنه سیاست و اقتصاد حذف کرد.
پژوهش حاضر به اهداف تشکیل سپاه و ارگان های وابسته و بودجه و منابع و امکانات اقتصادی آن اشاره می کند. نیز، در این پژوهش، فعالیت های برون مرزی و نقش سپاه در سرکوب قیام های مردمی در برابر حاکمیت و نشانه ها و اهداف نفوذ گسترده سپاه در برابر تضعیف جایگاه ارتش مورد بررسی قرار می گیرند؛ تضعیف ارتش در حالی صورت می گیرد که این ارگان در مقایسه با سپاه پرشمارتر و قدیمی تر است.

پرسش اصلی این تحقیق درباره رابطه میان سپاه و ارتش است. آیا توجه روز افزون سران قدرت در ایران به سپاه و نفوذ این نهاد در بدنه حاکمیت ناشی از به حاشیه راندن عمدی ارتش است یا اینکه این دو نهاد مکمل یکدیگرند؟
در این پژوهش، فرض را بر این می گذاریم که فرآیند به حاشیه راندن ارتش به طور عمد و با نیت باطنی صورت می گیرد. هدف از آن، دور نگه داشتن ارتش از مراکز تصمیم ساز سیاسی و اقتصادی و بازگرداندن آنها به پادگان ها است. مسئولیت ارتش در دفاع از کشور و نیز انجام ماموریت هایی است که توسط حاکمیت به آنها موکول می شود.

این پژوهش تاریخی را بطور کامل در سایت ایران بریفینگ بخوانید
@irbriefing
irbr.news
#ایران_بریفینگ / اختصاصی ایران بریفینگ / شیدا نجم / امیر فرشاد ابراهیمی / حمایت برخی از فرماندهان ارتش ایران از شاه در اوایل انقلاب و تلاش برای جلوگیری از سقوط رژیم شاهنشاهی نقش برجسته ای در به حاشیه بردن و بی توجهی به این نهاد نظامی در دوره کنونی دارد. با وجود گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و از میان رفتن و یا برکنار شدن تمام پرسنل ارتشی که در زمان پهلوی در این نهاد بوده‌اند در طی نسل های پیاپی، اما این بی اعتنایی هنوز دست از سر این رکن نظامی کشور برنداشته است.
سران رژیم تازه تاسیس که اعتماد خود را به ارتش از دست داده بودند به این نتیجه رسیدند که باید یک نیروی تشکیلاتی گسترده ایجاد کنند. آنها استدلال کردند که ارتش به دلیل موضع گیری بی طرفانه در جریان انقلاب و وابستگی برخی فرماندهان ارتش به رژیم شاه دیگر قابل اعتماد نبوده و نیروی جایگزین ارتش باید به اصول و ارزش های انقلاب پایبند بوده و با ایمان و تعهد از انقلاب دفاع کند.
ارتش ایران از نظر خمینی نیروی غیر قابل اعتمادی بود و اتفاقا اولین عامل ایجاد این بی اعتمادی در ذهن خمینی را افسران ارتشی به انقلاب پیوسته دامن زدند.
افسران، درجه داران ، همافران و حتی سربازانی که در نظام گذشته از سوی فرماندهانشان مورد شماتت و مواخذه قرار گرفته بودند حالا فرصتی یافته بودند تا ریشه این رکن نظامی کشور را بخشکانند.
آنها از همان روزهای اول ایده تاسیس یک نیروی نظامی انقلابی را به آیت الله خمینی پیشنهاد دادند و خواستار انحلال ارتش شدند.
سرهنگ یوسف کلاهدوز یکی از دهها ارتشی‌ای بود که از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب در مدرسه رفاه پیشنهاد انحلال ارتش را داده بود:
«به امام عرض کردم این ارتش غیرقابل اعتماد است و حالا یک مار زخمی است و سر این مار را باید قطع کرد…»
یوسف کلاهدوز از سال ۱۳۴۴ تحصیل در دانشگاه افسری ارتش را آغاز و با درجه ستوان یکمی در سال ۱۳۴۷ فعالیت در ارتش شاهنشاهی ایران را آغاز نمود.
وی تا سال ۱۳۵۱ در نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی در رسته پیاده نظام خدمت می کرد و نهایتا در سال ۱۳۵۲ به گارد شاهنشاهی منتقل شد.
کلاهدوز در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ در یکی از تیپ های لشکر گارد شاهنشاهی فرمانده مشق نظام کاخ سعدآباد محل استقرار شاه با درجه سرگردی خدمت می کرد.
در بخش‌هایی از زندگی‌نامه وی آمده‌است: «از او پرسیدند چرا با توجه به موقعیتی که داری، شاه را نمی‌کشی؟ وی در پاسخ گفته بود، باید دستور برسد، نباید خودسرانه عمل کرد و بی‌گدار به آب زد، زیرا من از آیت‌الله خمینی دستور می‌گیرم.»
مخالفان ارتش اگرچه نتوانستند ارتش ایران را منحل کنند اما از او پیکری نیمه جان ساختند و سپاه پاسداران را با امکانات عظیمی که توسط آیت الله ها در اختیارش قرار گرفته بود تاسیس کردند و به گسترش نفوذ خود در اغلب ارگان های سیاسی و امنیتی و اقتصادی کشور پرداختند. این نقش آفرینی سپاه بعد از پیروزی انقلاب تا حد زیادی تمامی ارتش را در خود بلعیده و به حاشیه رانده و از صحنه سیاست و اقتصاد حذف کرد.
پژوهش حاضر به اهداف تشکیل سپاه و ارگان های وابسته و بودجه و منابع و امکانات اقتصادی آن اشاره می کند. نیز، در این پژوهش، فعالیت های برون مرزی و نقش سپاه در سرکوب قیام های مردمی در برابر حاکمیت و نشانه ها و اهداف نفوذ گسترده سپاه در برابر تضعیف جایگاه ارتش مورد بررسی قرار می گیرند؛ تضعیف ارتش در حالی صورت می گیرد که این ارگان در مقایسه با سپاه پرشمارتر و قدیمی تر است.

پرسش اصلی این تحقیق درباره رابطه میان سپاه و ارتش است. آیا توجه روز افزون سران قدرت در ایران به سپاه و نفوذ این نهاد در بدنه حاکمیت ناشی از به حاشیه راندن عمدی ارتش است یا اینکه این دو نهاد مکمل یکدیگرند؟
در این پژوهش، فرض را بر این می گذاریم که فرآیند به حاشیه راندن ارتش به طور عمد و با نیت باطنی صورت می گیرد. هدف از آن، دور نگه داشتن ارتش از مراکز تصمیم ساز سیاسی و اقتصادی و بازگرداندن آنها به پادگان ها است. مسئولیت ارتش در دفاع از کشور و نیز انجام ماموریت هایی است که توسط حاکمیت به آنها موکول می شود.

این پژوهش تاریخی را بطور کامل در سایت ایران بریفینگ بخوانید
@irbriefing
irbr.news
#ایران_بریفینگ / اختصاصی ایران بریفینگ / شیدا نجم / امیر فرشاد ابراهیمی / حمایت برخی از فرماندهان ارتش ایران از شاه در اوایل انقلاب و تلاش برای جلوگیری از سقوط رژیم شاهنشاهی نقش برجسته ای در به حاشیه بردن و بی توجهی به این نهاد نظامی در دوره کنونی دارد. با وجود گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و از میان رفتن و یا برکنار شدن تمام پرسنل ارتشی که در زمان پهلوی در این نهاد بوده‌اند در طی نسل های پیاپی، اما این بی اعتنایی هنوز دست از سر این رکن نظامی کشور برنداشته است.
سران رژیم تازه تاسیس که اعتماد خود را به ارتش از دست داده بودند به این نتیجه رسیدند که باید یک نیروی تشکیلاتی گسترده ایجاد کنند. آنها استدلال کردند که ارتش به دلیل موضع گیری بی طرفانه در جریان انقلاب و وابستگی برخی فرماندهان ارتش به رژیم شاه دیگر قابل اعتماد نبوده و نیروی جایگزین ارتش باید به اصول و ارزش های انقلاب پایبند بوده و با ایمان و تعهد از انقلاب دفاع کند.
ارتش ایران از نظر خمینی نیروی غیر قابل اعتمادی بود و اتفاقا اولین عامل ایجاد این بی اعتمادی در ذهن خمینی را افسران ارتشی به انقلاب پیوسته دامن زدند.
افسران، درجه داران ، همافران و حتی سربازانی که در نظام گذشته از سوی فرماندهانشان مورد شماتت و مواخذه قرار گرفته بودند حالا فرصتی یافته بودند تا ریشه این رکن نظامی کشور را بخشکانند.
آنها از همان روزهای اول ایده تاسیس یک نیروی نظامی انقلابی را به آیت الله خمینی پیشنهاد دادند و خواستار انحلال ارتش شدند.
سرهنگ یوسف کلاهدوز یکی از دهها ارتشی‌ای بود که از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب در مدرسه رفاه پیشنهاد انحلال ارتش را داده بود:
«به امام عرض کردم این ارتش غیرقابل اعتماد است و حالا یک مار زخمی است و سر این مار را باید قطع کرد…»
یوسف کلاهدوز از سال ۱۳۴۴ تحصیل در دانشگاه افسری ارتش را آغاز و با درجه ستوان یکمی در سال ۱۳۴۷ فعالیت در ارتش شاهنشاهی ایران را آغاز نمود.
وی تا سال ۱۳۵۱ در نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی در رسته پیاده نظام خدمت می کرد و نهایتا در سال ۱۳۵۲ به گارد شاهنشاهی منتقل شد.
کلاهدوز در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ در یکی از تیپ های لشکر گارد شاهنشاهی فرمانده مشق نظام کاخ سعدآباد محل استقرار شاه با درجه سرگردی خدمت می کرد.
در بخش‌هایی از زندگی‌نامه وی آمده‌است: «از او پرسیدند چرا با توجه به موقعیتی که داری، شاه را نمی‌کشی؟ وی در پاسخ گفته بود، باید دستور برسد، نباید خودسرانه عمل کرد و بی‌گدار به آب زد، زیرا من از آیت‌الله خمینی دستور می‌گیرم.»
مخالفان ارتش اگرچه نتوانستند ارتش ایران را منحل کنند اما از او پیکری نیمه جان ساختند و سپاه پاسداران را با امکانات عظیمی که توسط آیت الله ها در اختیارش قرار گرفته بود تاسیس کردند و به گسترش نفوذ خود در اغلب ارگان های سیاسی و امنیتی و اقتصادی کشور پرداختند. این نقش آفرینی سپاه بعد از پیروزی انقلاب تا حد زیادی تمامی ارتش را در خود بلعیده و به حاشیه رانده و از صحنه سیاست و اقتصاد حذف کرد.
پژوهش حاضر به اهداف تشکیل سپاه و ارگان های وابسته و بودجه و منابع و امکانات اقتصادی آن اشاره می کند. نیز، در این پژوهش، فعالیت های برون مرزی و نقش سپاه در سرکوب قیام های مردمی در برابر حاکمیت و نشانه ها و اهداف نفوذ گسترده سپاه در برابر تضعیف جایگاه ارتش مورد بررسی قرار می گیرند؛ تضعیف ارتش در حالی صورت می گیرد که این ارگان در مقایسه با سپاه پرشمارتر و قدیمی تر است.

پرسش اصلی این تحقیق درباره رابطه میان سپاه و ارتش است. آیا توجه روز افزون سران قدرت در ایران به سپاه و نفوذ این نهاد در بدنه حاکمیت ناشی از به حاشیه راندن عمدی ارتش است یا اینکه این دو نهاد مکمل یکدیگرند؟
در این پژوهش، فرض را بر این می گذاریم که فرآیند به حاشیه راندن ارتش به طور عمد و با نیت باطنی صورت می گیرد. هدف از آن، دور نگه داشتن ارتش از مراکز تصمیم ساز سیاسی و اقتصادی و بازگرداندن آنها به پادگان ها است. مسئولیت ارتش در دفاع از کشور و نیز انجام ماموریت هایی است که توسط حاکمیت به آنها موکول می شود.

این پژوهش تاریخی را بطور کامل در سایت ایران بریفینگ بخوانید
@irbriefing
irbr.news
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / #آخرین_خبر : #کودک_آزاری و سو استفاده از کودکان در جمهوری اسلامی پدیده تازه‌ای نیست، مدارس برای جمهوری اسلامی همیشه مرکز #شستشوی_مغزی و استفاده از #احساسات_کودکان بوده است.
آموزش و پرورش ایدئولوژی زده همین است که کودکان را مجبور به بوسیدن تصویر خامنه‌ای کنند و از آن تصویر بگیرند و پخش کنند تا محبوبیت خامنه‌ای را نشان دهند.
نظام تعلیم و تربیت بحران زده همین است، سیستم آموزش و پرورشی که در تعارض با جریان زندگی مردم باشد یعنی همین چیزی که در این تصاویر می‌بینیم.
نظام ایدئولوژی در آموزش و پرورش ، فردیت را سرکوب می‌کند، با واقعیت یادگیری ناسازگار است، امکان یادگیری را محدود می‌کند، پویایی‌های اجتماعی را دچار اختلال می‌کند، نظم اجتماعی را سامان نمی‌دهد، انسان توانمند و کارآمد پرورش نمی‌دهد، حافظ منافع گروهی خاص است، گروه مسلط را بازتولید می‌کند، تولید نابرابری می‌کند.
قطعا با مدیران مدرسه‌ای که کودکان این مرز و بوم را مجبور به چنین کاری می‌کنند باید برخورد شود. حتما #وزیر_آموزش_و_پرورش باید پاسخگو باشد که به چه دلیل این کار انجام شده است.
Irbr.news
@irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایران_بریفینگ / ایالات متحده چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۰ فرد و دو نهاد ایرانی را به اتهام دست داشتن در حملات سایبری، از جمله به‌کارگیری باج‌افزارها، تحریم کرد.
افراد و نهادهای تحریم‌شده همگی با سپاه پاسداران مرتبط هستند و هدف از تحریم آنها حفاظت از شهروندان آمریکایی در برابر حملات سایبری از قبیل باج‌افزارهاست.
آمریکا می‌گوید که با همکاری وزارت امور خارجه، وزارت دادگستری و نهادهایی چون پلیس فدرال اقدام به تحریم سازمان‌دهندگان ایرانی حملات سایبری کرده که دست‌کم از سال ۲۰۲۰ به این سو نهادهای آمریکایی و دیگر کشورها را هدف قرار داده‌اند.
بر اساس این اطلاعیه، افراد تحریم‌شده طی این مدت با شناسایی نقاط ضعف نرم‌افزارها اقدام به فعالیت‌های باج‌افزاری و همچنین نفوذ به کامپیوترها و سرقت اطلاعات کرده‌اند و اگرچه آنها به طور مستقیم با یک گروه که تهدیدی سخت محسوب می‌شوند مرتبط نیستند، اما برخی فعالیت‌هایشان تا حدی می‌تواند با گروه‌هایی چون «بچه گربه‌های ملوس»، «فسفر» و « ای‌پی‌تی۳۵» همپوشانی داشته باشد. شرکت‌های امنیت سایبری این گروه‌ها را مرتبط با سپاه پاسداران می‌دانند.
این گزارش تکمیل می‌شود...
Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / مهسا امینی به همراه خانواده‌اش برای سفر تفریحی از «سنندج» به «تهران» آمده بود. اما سه‌شنبه شب در تهران توسط نیروهای گشت ارشاد بازداشت می‌شود، به اماکن تهران منتقل شده و پس از دو ساعت بدن‌اش را با آمبولانس به #بیمارستان_کسری تهران انتقال می‌دهند. پس از انتشار این خبر در روز چهارشنبه ۲۲ شهریور در شبکه‌های اجتماعی، جو بیمارستان «کسری» با حضور نیروهای انتظامی به شدت امنیتی شد.

مهسا امینی در حال حاضر در کما به سر می‌برد؛ به تشخیص پزشکان مهسا دچار سکته قلبی و مغزی شده است. پزشکان خانواده او را از نجات جواب کرده‌اند.

سه‌شنبه ساعت ۱۸:۳۰ بزر‌گراه «شهید حقانی» - تهران ؛ مهسا و برادرش در ورودی بزرگراه بودند که ماشین گشت ارشاد جلوی آن‌ها را می‌گیرد و مهسا را سوار ون می‌کند. «کیارش» برادر مهسا به سمت ماموران می‌رود اما یک مامور جلوی او را می‌گیرد و دستش را می‌پیچاند. کیارش خودش را از دست ماموران رها می‌کند و به او می‌گویند مهسا را به پلیس «امنیت اخلاقی» در خیابان «وزرا» می‌برند و پس از یک ساعت کلاس آموزشی، او را رها می‌کنند.
برادر مهسا می‌گوید : «وقتی رسیدم جلوی ساختمان نزدیک ۶۰ - ۷۰ نفر با لباس برای دخترهای بازداشتی، همان‌جا منتظر ایستاده بودند. چند نفر که آزاد شدند، ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را می‌کوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. یک‌دفعه مامورها با گاز‌ اشک‌آور و باطوم بیرون آمدند و به ما حمله کردند. کتک زدند. همه بدنم کبود شده. چشم‌هایم از دیشب می‌سوزد. پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد.»

«کیارش» با بغض و خشم ادامه می‌دهد: «هر دختری که بیرون می‌آمد می‌گفت که «یک نفر را کشتند». عکس مهسا را به دخترها نشان می‌دادم. از میان آن‌ها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این‌ مساله برایش پیش آمد. شوکه و ترسیده بودم. از یک سرباز پرسیدم که چی شده؟ گفت از سربازهای خودمان یکی زخمی شده. دروغ گفتند. مهسا در آن آمبولانس بود.»

ساعت ۲۰:۱۷ سه‌شنبه؛ پزشکان خانواده امینی را از نجات دخترشان جواب کرده‌اند. به گفته برادر مهسا، پزشکان تشخیص سکته قلبی و مغزی برای مهسا داده‌اند و اگرچه قلب او همچنان می‌تپد اما مغزش دیگر هشیار نیست:«از بازداشت تا تحویل پیکرش فقط دو ساعت زمان برد. وقتی آمبولانس خارج شد تا وقتی من فهمیدم خواهرم در آن بوده، نیم ساعت طول کشید. یعنی مهسا را همین‌طور خارج کرده بودند و من نیم ساعت بود که جلوی در وزرا منتظر خواهرم بودم.»
کامل این گزارش را در سایت ما بخوانید لینک در استوری

Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / رئیس سازمان حج و زیارت گفت تاکنون ۵۸ نفر از حاضران در راهپیمایی اربعین بر اثر مرگ طبیعی یا سانحه فوت کرده‌اند که ۷۰ درصدشان بیمه نیستند.

حسینی با بیان اینکه روزانه ۲۰ هزار غذا بین زائران توزیع شده افزود: «بیش از ۱۵ هزار نفر در این مراسم گرمازده شده و به مراکز درمانی مراجعه کرده‌اند.»
#راهپیمایی_اربعین
Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / #خبرفوری / ساعاتی پیش خانواده سهیلا امینی اعلام کردند پزشکان بیمارستان کسری به آنها «مرگ مغزی» دخترشان را اعلام کرده‌اند.
در نخستین واکنش رسمی به خبر «مرگ مغزی» این زن ۲۲ ساله در تهران بر اثر ضرب و جرح به دست «ماموران در خودروی گشت ارشاد و بازداشتگاه وزرا»، نیروی انتظامی تهران بزرگ در اطلاعیه خود به این رخداد اشاره نکرده و این زن را «تحت درمان» توصیف می‌کند.

#مهسا_امینی که اهل سقز است، برای دیدار با خویشاوندان، همراه با خانواده‌اش به تهران سفر کرده بود، عصر روز سه‌شنبه، ۲۲ شهریور، نزدیک ایستگاه مترو «شهید حقانی» توسط ماموران #گشت_ارشاد بازداشت می‌شود.
ماموران در واکنش به اعتراض برادر این زن جوان که همراه وی بود، می‌گویند او را برای «کلاس توجیهی» به پلیس «امنیت اخلاقی» خیابان «وزرا» می‌برند و پس از یک ساعت آزاد خواهند کرد.
یکی از بازداشتی‌ها که در خودروی گشت ارشاد حضور داشته، تایید می‌کند که ضرب و جرح در خودرو انجام شده و وقتی به بازداشتگاه می‌رسند حال عمومی او ناخوشایند بوده، اما سطح هوشیاری خوبی داشته است.»

بر اساس گزارش‌ها، پس از «بی‌اعتنایی» ماموران بازداشتگاه به وضعیت این زن و اعتراض دیگر بازداشت‌شدگان درگیری رخ می‌دهد و سرانجام آمبولانس با تاخیر زیاد برای انتقال مهسا امینی به بیمارستان کسری، به بازداشتگاه می‌رسد.

کیارش امینی، برادر مهسا، نیز در در گفت‌و‌گو با وب‌سایت ایران وایر گفته است: «وقتی رسیدم جلوی ساختمان {وزرا} نزدیک ۶۰ - ۷۰ نفر با لباس برای دخترهای بازداشتی، همان‌جا منتظر ایستاده بودند. چند نفر که آزاد شدند، ناگهان صدای جیغ و داد بلند شد. همه در ساختمان را می‌کوبیدیم. از در بالا رفتیم. اما در را باز نکردند. یک‌دفعه مامورها با گاز‌ اشک‌آور و باطوم بیرون آمدند و به ما حمله کردند... پنج دقیقه بعد یک آمبولانس از ساختمان خارج شد.»
وی اضافه کرد: «هر دختری که بیرون می‌آمد می‌گفت یک نفر را کشتند. عکس مهسا را به دخترها نشان می‌دادم. از میان آن‌ها یک نفر گفت که مهسا در بغل خودش این‌ مسئله برایش پیش آمد. شوکه و ترسیده بودم. از یک سرباز پرسیدم که چی شده؟ گفت از سربازهای خودمان یکی زخمی شده. دروغ گفتند.»
به گفته برادر مهسا، پزشکان کمی بعد از ساعت هشت شب سه‌شنبه، «خانواده امینی را از نجات دخترشان جواب کرده‌اند. آنها تشخیص سکته قلبی و مغزی برای مهسا داده‌اند و اگرچه قلب او همچنان می‌تپد اما مغزش دیگر هشیار نیست.»
در تابستان امسال و پس از افزایش سخت‌گیری‌ها نسبت به مسئله رعایت حجاب اجباری در ایران، برخورد خشونت‌بار با زنان در خیابان‌ها افزایش یافته است.
پس از پخش تلویزیونی اعترافات اجباری سپیده رشنو ، زن جوان معترض به حجاب اجباری با چهره‌ای که آثار ضرب و جرح بر آن نمایان بود، ضرب و جرح مهسا امینی یکی دیگر از نمونه‌های خشونت علیه زنان در داخل بازداشتگاه‌ها است.
کاربران شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند وقتی در خیابان‌ها، برای بازداشت زنان مخالف حجاب از قلاب زنده‌گیری استفاده می‌شود و آنها را با خشونت سوار ون‌های گشت ارشاد می‌کنند، میزان خشونت علیه بازداشت‌شدگان در فضای بسته بازداشتگاه‌ها احتمالا بسیار فراتر از تصور است.
Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / یک فرمانده ارشد ارتش اسرائیل روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت، حزب‌الله لبنان و سایر شبه‌‌نظامیان مورد حمایت ایران در سوریه پس از یک سری حملات هوایی منتسب به اسرائیل در هفته‌های اخیر از یک منطقه در سوریه عقب نشینی کرده‌اند.

این مقام نظامی اسرائیلی همچنین اظهار داشت، عقب نشینی این نیروها از این منطقه احتمالا «نتیجه حملات ارتش اسرائیل» بوده است.

حملات هوایی اخیر منتسب به اسرائیل طی هفته‌های اخیر به فرودگاه های حلب و دمشق معطوف بوده است. گفته می‌شود این حملات برای جلوگیری از ارسال تسلیحات از ایران به گروه‌های شبه نظامی مانند حزب الله در سوریه انجام شده است.

یکی دیگر از اهداف حملات هوایی منتسب به اسرائیل، یک مرکز نظامی متعلق به ارتش سوریه در مصیاف در استان حماه بوده است.

بنی گانتز٬ وزیر دفاع اسرائیل روز دوشنبه گفته بود که ایران «پایگاه‌های نظامی سوریه را به کارخانه‌های ساخت موشک تبدیل کرده است».

بنی گانتز با ارائه نقشه تاسیسات مجتمع صنایع دفاعی ارتش سوریه در منطقه مصیاف تصریح کرده بود که ایران برای نیازهای خود در حال ساخت «صنایع ترور» در سوریه است و دست‌کم ده پایگاه تولید جنگ‌افزار در سوریه دارد.

به گفته او، ایران به تازگی ساخت صنایع پیشرفته نظامی در یمن و لبنان را نیز آغاز کرده است.

وزنامه الشرق‌الاوسط ر هم در ۱۱ شهریور نوشته بود که پس از آخرین حملات هوایی منتسب به اسرائیل، روسیه از ایران خواسته است تا برخی مراکز استقرار نیروهای حامی خود در سوریه را «تخلیه» کند.

الشرق‌الاوسط گزارش خود را با استناد به اظهارات «یک مقام حکومت سوریه» که نام او را نبرده منتشر کرد و افزود که در پی «حملات اسرائیل» در روز دهم شهریور به فرودگاه‌های شهرهای حلب و دمشق، روسیه خواهان «خروج» شبه‌نظامیان ایرانی و متحدان آنها از مواضع مستقر در این مناطق شده است.

روزنامه اسرائیلی هاآرتص نیز که گزارش الشرق‌الاوسط را بازتاب داده٬ اضافه کرده بود که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، «سه سال است که ایران را از تلافی حملات اسرائیلی به سوریه منع کرده تا از تشدید تنش جلوگیری کند».

هاآرتص نوشت که این خواسته بشار اسد در زمان حیات قاسم سلیمانی، با ایرانی‌ها در میان گذاشته شد و بعد از کشته شدن فرمانده نیروی قدس سپاه نیز، ایران این خواسته را تا حد زیادی رعایت کرده است.
Irbr.news
@irbriefing
#ایران_بریفینگ / با گذشت دو روز از بستری شدن مهسا امینی و انتشار خبر مرگ مغزی او‌از روز گذشته، اکنون خانواده #مهسا_امینی اعلام کردند :«پزشکان فوت مهسا را به آنها اعلام و پیکر مهسا را از اتاق مراقبتهای ویژه خارج کردند»

ساعتی پیش از اعلام خبر جان‌باختن او، دایی مهسا در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین، اظهارنظرهای برخی مقام‌ها را مبنی بر بیماری زمینه‌ای خواهرزاده‌اش رد کرد و گفت: «ما از مهسا پرونده پزشکی داریم و می‌توانیم ارائه دهیم که او کاملا سالم بوده است.»

او ماموران گشت ارشاد را «بی‌کفایت» خوانده که به جان مردم افتاده‌اند.

دایی مهسا با اشاره به اظهارنظر پلیس مبنی بر اینکه «کاری نکرده‌اند» گفت: «برادر مهسا آنجا بوده و وقتی خواسته مقاومت کند و اجازه ندهد {مهسا را بازداشت کنند} گاز اشک‌آور زده و پراکنده کرده‌اند. این ارعاب و وحشت برای چیست؟»

با بالا گرفتن موج اعتراض‌های عمومی از این حادثه دردناک، تعدادی از نماینده‌های مجلس قول پیگیری این واقعه را دادند.

در همین زمینه، شیوا قاسمی‌‌پور عضو فراکسیون زنان مجلس با اشاره به اینکه دوربین‌های مداربسته پلیس تصاویر مربوط به مهسا امینی را ضبط کرده است، بررسی این تصاویر را جزو مطالبات مجلسی‌ها از مسئولان نیروی انتظامی خواند.

اما مهسا امینی تنها نمونه از بدرفتاری، اعمال خشونت و ضرب و جرح ماموران گشت ارشاد با زنان و دختران نیست.

دایی مهسا به نقل از یک شاهد عینی درباره بازداشت مهسا و دیگر دختران گفت: «یک خانمی ‌می‌گفت ما را که آنجا بردند خانمی‌ حامله بود. او گفته که باردار است و به زن گفته‌اند بچه داشته باشی، به درک!»

در پی این اتفاق، زنان بسیاری در شبکه‌های اجتماعی دست به روایت تجربه‌های مشابه‌شان در برخوردهای خشن ماموران پلیس و گشت ارشاد زدند؛ از ضرب و جرح تا انواع بدرفتاری.»

در روزهای گذشته برخی از پزشکان در شبکه‌های اجتماعی، با تحلیل آسیب‌های وارد شده به صورت مهسا و با استناد به تصویر منتشر شده از او، خونریزی از گوش و خونمردگی زیر چشم‌ را علائم شایع «شکستگی قاعده جمجمه» خوانده‌اند که به دلیل ضربه به سر رخ می‌دهد.

پزشک دیگری نیز «سکته» مغزی را منتفی دانسته و نوشت: «یک دختر جوان بدون بیماری زمینه‌ای از ترس سکته نمی‌کند، از ترس به کما نمی‌رود. کما در این شرایط یعنی ضربه مستقیم به سر. یعنی خونریزی مغزی.»
#اخبار_زندانیان_سیاسی_عقیدتی
Irbr.news
@irbriefing