☀️ #ایران_زیبا
گنبد نمکی بستک #هرمزگان
گنبدهای نمکی بستک که چند ماه قبل برای استخراج نمک قصد تخریب آن را داشتند با اعتراض مردم و فعالان محیط زیست همراه شد و در نهایت در فهرست آثار ملی ثبت شد.
📸 #محمد_علی_نیا
@rakik_nameh
🌞™
گنبد نمکی بستک #هرمزگان
گنبدهای نمکی بستک که چند ماه قبل برای استخراج نمک قصد تخریب آن را داشتند با اعتراض مردم و فعالان محیط زیست همراه شد و در نهایت در فهرست آثار ملی ثبت شد.
📸 #محمد_علی_نیا
@rakik_nameh
🌞™
Forwarded from آپوزيت Upozit (Afshin Nariman)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from رستاخیز سیمرغ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 برنامه میهن پرستان با رضا احمدی از آلمان در تلویزیون ایران آریایی 📺
دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۲۵۷۸
2 , September, 2019
@Reza_Ahmadi33
دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۲۵۷۸
2 , September, 2019
@Reza_Ahmadi33
☀️امروز 12 شهریور سالروز شهادت رئیسعلی دلواری سردارمبارزه بااستعمارانگلیس از دیار خطه بوشهر و تنگستان بود.
💠نکته قابل تأمل سنگ قبروضعیت مقبره این سرداردلیراست....
روحش شادویادش گرامی باد🌹🌹
@rakik_nameh
🌞™
💠نکته قابل تأمل سنگ قبروضعیت مقبره این سرداردلیراست....
روحش شادویادش گرامی باد🌹🌹
@rakik_nameh
🌞™
🔴حزب الله سایتی را به عنوان بخشی از پروژه تولید موشکهای دقیق (نقطه زن) ، در بقاع لبنان ، در نزدیکی شهر نبی شیت ایجاد کرده است.
🔸سایت مذکور در سالهای اخیر به عنوان محلی برای تولید سلاح با سازماندهی ایران و حزب الله تاسیس شده است.
🔸اخیراً در این سایت فعالیت هایی شناسایی شده اند که حاکی از راه اندازی آن به عنوان محل تولید و تبدیل موشکهای دقیق است. در چارچوب این فعالیتها خط تولید سلاح دقیق ایجاد شده و تجهیزات حساس به آن سایت منتقل می شوند.
🔸این سایت دارای چندین مجموعه است که برای تولید موتورها و سرهای جنگی موشک هایی طراحی شده اند که می توانند به هدف با دقت 10 متری اصابت کنند.
🔸برای تولید این موشکها ایران تجهیزات اختصاصی تامین می کند، اپراتورهای تولید را آموزش می دهد و به طور مرتب کار را در سایت همراهی می کند.
🔸این پروژه از اهمیت ویژه ای برای حزب الله برخوردار است و به همین دلیل ، در روزهای اخیر، از بیم حملات احتمالی، فعالان این سازمان مشغول تخلیه تجهیزات اختصاصی و گران قیمت از مجتمع و انتقالشان به املاک غیر نظامی در لبنان و من جمله بیروت هستند.
💠مجتمع های موجود در سایت:
مجتمع تولید موتور
مجتمع کنترل کیفیت
مجتمع تولید مواد منفجره سرجنگی
مجتمع پشتیبانی
#ارتش_دفاعی_اسرائیل🇮🇱
@rakik_nameh
🌞™
🔸سایت مذکور در سالهای اخیر به عنوان محلی برای تولید سلاح با سازماندهی ایران و حزب الله تاسیس شده است.
🔸اخیراً در این سایت فعالیت هایی شناسایی شده اند که حاکی از راه اندازی آن به عنوان محل تولید و تبدیل موشکهای دقیق است. در چارچوب این فعالیتها خط تولید سلاح دقیق ایجاد شده و تجهیزات حساس به آن سایت منتقل می شوند.
🔸این سایت دارای چندین مجموعه است که برای تولید موتورها و سرهای جنگی موشک هایی طراحی شده اند که می توانند به هدف با دقت 10 متری اصابت کنند.
🔸برای تولید این موشکها ایران تجهیزات اختصاصی تامین می کند، اپراتورهای تولید را آموزش می دهد و به طور مرتب کار را در سایت همراهی می کند.
🔸این پروژه از اهمیت ویژه ای برای حزب الله برخوردار است و به همین دلیل ، در روزهای اخیر، از بیم حملات احتمالی، فعالان این سازمان مشغول تخلیه تجهیزات اختصاصی و گران قیمت از مجتمع و انتقالشان به املاک غیر نظامی در لبنان و من جمله بیروت هستند.
💠مجتمع های موجود در سایت:
مجتمع تولید موتور
مجتمع کنترل کیفیت
مجتمع تولید مواد منفجره سرجنگی
مجتمع پشتیبانی
#ارتش_دفاعی_اسرائیل🇮🇱
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
میهن پرستان
"رضا احمدی"
🔴 برنامه میهن پرستان با رضا احمدی از آلمان در تلویزیون ایران آریایی 📺
دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۲۵۷۸
2 , September, 2019
(صوتی_کم حجم)
@Reza_Ahmadi33
دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۲۵۷۸
2 , September, 2019
(صوتی_کم حجم)
@Reza_Ahmadi33
🌙امروز فهميدم كه هر كس اعتقاد يا ذهنيت خاصى نسبت به دنيا دارد.
💫اين عقيده مى تواند حق يا باطل باشد. اگر باطل باشد كه هيچ اما امان از آن روزى كه حق باشد. البته هميشه حق است عقيده ى هر كس براى خودشو همين است كه دنيا ى مارا بد نشان مى دهد.
💫دنيا ى ما دنيا يى است كه عده اى كور در آن ريخته ايم و از تعدادى محدود منابع علمى و روانشناختى مطالعه مى كنيم و تعدادى محدود طرز فكر حق توليد مى كنيم. كه در غالب فرهنگى، قانون يا خطبه و احكام روانه ى ذهن ديگران مى كنيم و عده اى محدود باقى مى مانيم.
💫فهميدم هرگز نمى خواهيم بزرگ شويم و هميشه مى خواهيم حق ساختگى خودمان را معصوم نگه داريم. هميشه ديگران خطاكارند؛ هميشه پاكيم و كثيف هستند.
💠فهميدم در اين دنيا به حق نمى رسيم و حق اين دنيايمان جز تلاش براى رسيدن به حق نيست؛ يعنى به حق نمى رسيم و تنها حقِ تلاش كردن داريم!
#گذشته_ی_من
@rakik_nameh
🌞™
💫اين عقيده مى تواند حق يا باطل باشد. اگر باطل باشد كه هيچ اما امان از آن روزى كه حق باشد. البته هميشه حق است عقيده ى هر كس براى خودشو همين است كه دنيا ى مارا بد نشان مى دهد.
💫دنيا ى ما دنيا يى است كه عده اى كور در آن ريخته ايم و از تعدادى محدود منابع علمى و روانشناختى مطالعه مى كنيم و تعدادى محدود طرز فكر حق توليد مى كنيم. كه در غالب فرهنگى، قانون يا خطبه و احكام روانه ى ذهن ديگران مى كنيم و عده اى محدود باقى مى مانيم.
💫فهميدم هرگز نمى خواهيم بزرگ شويم و هميشه مى خواهيم حق ساختگى خودمان را معصوم نگه داريم. هميشه ديگران خطاكارند؛ هميشه پاكيم و كثيف هستند.
💠فهميدم در اين دنيا به حق نمى رسيم و حق اين دنيايمان جز تلاش براى رسيدن به حق نيست؛ يعنى به حق نمى رسيم و تنها حقِ تلاش كردن داريم!
#گذشته_ی_من
@rakik_nameh
🌞™
🔴اجارهنشینی چه حسی دارد؟
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_اول
🔸کاتا پالیت، گاردین — اگر کلِ گفتمان غالب امروز دربارۀ فقر سراپا نادرست باشد چه؟ اگر مسئله به عادتهای اخلاقی آدمهای فقیر، تنبلی آنها، بیفکری و فقدان ارزشهای خانوادگی یا نداشتنِ مهارتها و زیرکی متناسب با اقتصاد قرن بیستویکم هیچ ربطی نداشته باشد چه؟ چه میشود اگر بدانیم که موضوع فقط این است که فقر برای گروهی دیگر از انسانها سودآور است؟ اینها پرسشهایی است که متیو دزموند در پژوهش قومنگارانۀ فوقالعاده خود، دربهدرشده به آنها پرداخته است. این قومنگاری روی اجارهنشینان کمدرآمدی انجام شده که در شهر متوسط و صنعتزداییشدۀ میلواکی در ایالات ویسکانسین زندگی میکنند.
🔸احتمالاً تصور نمیکنید که پارکینگی مخروبه که محل سکونت خانهبهدوشان شده، یا محلهای سیاهپوستنشین با «خانههای روی هم ساختهشدۀ نیمه ویران، نقاشیهای دیواری و مراکز نگهداری ۲۴ ساعته» قابلیت پولسازی زیادی داشته باشد، اما این تصور چندان درست نیست. تابین چرنی در طول یک سال، ۴۰۰ هزار دلار از ۱۳۱ تریلر مسکونی به دست آورد که برخی از آنها اندکی از یک چادر محقر بزرگتر بودند. شرنا تارور نیز به عنوان معلم سابق مدرسه، یکی از معدود مالکان زن سیاهپوست شهر است که با اجارۀ خانههای قابل سکونت و اغلب ویرانۀ خود، به اندازۀ کافی پول به جیب میزند تا برای تعطیلات به جامائیکا برود یا در همایشهای املاک و مستغلات شرکت کند.
🔸دزموند سرنوشت درهمتنیدۀ هشت خانواده و شماری از شخصیتهای فرعی را در کتاب خود پی گرفته است. آرلین بل و دورین هینکستون مادران سیاهپوستی که در حاشیۀ پایینی مشاغل کمدرآمد گرفتار شدهاند؛ کریستال و تریشا زنان جوان و آسیبپذیر سیاهپوستی که در خشونت و آشوب بزرگ شدهاند؛ لامار پدری سیاهپوست و مهربان که هر دوتا پایش را در حادثۀ ریزش یک خانۀ متروک از دست داده؛ اسکات پرستارِ سفید پوستی که پس از دزدیدن داروهای آرامبخش از بیمارانش گواهینامۀ کاری خود را از دست داده؛ و لارین که او هم سفیدپوستی است شیرین عقل، با روحیهای مهربان و دلنشین. پیگیری داستان این کتاب گاهی دشوار است و درون متن و خارج از آن در هم تنیده میشود؛ اما این دشواری هیچ اهمیتی ندارد. نکتۀ مهم این است که دزموند مردمانی را که به طور معمول بیارزش قلمداد میشوند (و حتی ساکن یکی از این تریلرها که اسمش را سوزی هروئین گذاشتهاند) مورد توجه قرار میدهد و انسانیت و مبارزۀ سخت آنها برای حفظ شأن و اصالت انسانی خودشان را در کنار شوخطبعی و مهربانیشان تصویر میکند. مبارزهای که در شرایط دشواری انجام میگیرد که پیوسته در حال پایینتر کشیدن این آدمهاست.
🔸بر اساس استدلال دزموند، عامل اصلی و مانع پیشرفت این افراد اجاره بها است. معیار استاندارد اجارۀ خانه مسکونی این است که نباید از ۳۰ درصد درآمد هر خانواده بیشتر باشد؛ اما این درصد برای فقرا ممکن است به ۷۰ درصد یا حتی بیشتر برسد. لامار پس از پرداخت ۵۵۰ دلار از چک رفاهی خود بابت اجاره، برای بقیۀ ماه فقط ۲ دلار و ۱۹ سنت داشت و زمانی که مجبور به بازپرداخت چکی سنگین شد که به اشتباه در اختیار کسی قرار داده بود، ناچار شد برای تهیۀ اجارۀ عقبافتادهاش کوپنهای غذای خود را به نصف قیمت بفروشد و آپارتمان طبقۀ بالایی را رنگ بزند؛ هرچند که در نهایت این کارها نیز کافی نبود. آدمهایی مثلِ لامار با بدهیهای تلمبارشده به صاحبخانهها زندگی میکنند و به همین دلیل صاحبخانه هر زمان که بخواهد، برای مثال اگر مثل دورین تقاضای تعمیرات خانه را داشته باشند، یا مستأجر بهتری پیدا شود، آنها را پرت میکنند بیرون. شرنا مایل است خانههای خود را به مشتریان یک آژانس تجاری اجاره بدهد که در ازای دریافت مبلغی، امور اسکان افراد معلولی را بر عهده میگیرد که خود قادر به انجام این کار نیستند.
💠به این ترتیب پول اسکان این افراد از برنامههای دولت برای کمک به فقرا (بودجه رفاهی، حمایت از معلولان و اعتبارات ناشی از مالیات بر درآمد)، مستقیماً وارد جیب صاحبخانه میشود و به نحو کنایهآمیزی موجب افزایش هزینۀ مسکن میگردد. از سوی دیگر، خانههای عمومی و یارانۀ مسکن نیز به ندرت ارائه میشود و از هر چهار فرد نیازمند و واجد شرایط برای دریافت خدمات اسکان، سه نفر هیچ کمکی دریافت نمیکنند.
@rakik_nameh
🌞™
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_اول
🔸کاتا پالیت، گاردین — اگر کلِ گفتمان غالب امروز دربارۀ فقر سراپا نادرست باشد چه؟ اگر مسئله به عادتهای اخلاقی آدمهای فقیر، تنبلی آنها، بیفکری و فقدان ارزشهای خانوادگی یا نداشتنِ مهارتها و زیرکی متناسب با اقتصاد قرن بیستویکم هیچ ربطی نداشته باشد چه؟ چه میشود اگر بدانیم که موضوع فقط این است که فقر برای گروهی دیگر از انسانها سودآور است؟ اینها پرسشهایی است که متیو دزموند در پژوهش قومنگارانۀ فوقالعاده خود، دربهدرشده به آنها پرداخته است. این قومنگاری روی اجارهنشینان کمدرآمدی انجام شده که در شهر متوسط و صنعتزداییشدۀ میلواکی در ایالات ویسکانسین زندگی میکنند.
🔸احتمالاً تصور نمیکنید که پارکینگی مخروبه که محل سکونت خانهبهدوشان شده، یا محلهای سیاهپوستنشین با «خانههای روی هم ساختهشدۀ نیمه ویران، نقاشیهای دیواری و مراکز نگهداری ۲۴ ساعته» قابلیت پولسازی زیادی داشته باشد، اما این تصور چندان درست نیست. تابین چرنی در طول یک سال، ۴۰۰ هزار دلار از ۱۳۱ تریلر مسکونی به دست آورد که برخی از آنها اندکی از یک چادر محقر بزرگتر بودند. شرنا تارور نیز به عنوان معلم سابق مدرسه، یکی از معدود مالکان زن سیاهپوست شهر است که با اجارۀ خانههای قابل سکونت و اغلب ویرانۀ خود، به اندازۀ کافی پول به جیب میزند تا برای تعطیلات به جامائیکا برود یا در همایشهای املاک و مستغلات شرکت کند.
🔸دزموند سرنوشت درهمتنیدۀ هشت خانواده و شماری از شخصیتهای فرعی را در کتاب خود پی گرفته است. آرلین بل و دورین هینکستون مادران سیاهپوستی که در حاشیۀ پایینی مشاغل کمدرآمد گرفتار شدهاند؛ کریستال و تریشا زنان جوان و آسیبپذیر سیاهپوستی که در خشونت و آشوب بزرگ شدهاند؛ لامار پدری سیاهپوست و مهربان که هر دوتا پایش را در حادثۀ ریزش یک خانۀ متروک از دست داده؛ اسکات پرستارِ سفید پوستی که پس از دزدیدن داروهای آرامبخش از بیمارانش گواهینامۀ کاری خود را از دست داده؛ و لارین که او هم سفیدپوستی است شیرین عقل، با روحیهای مهربان و دلنشین. پیگیری داستان این کتاب گاهی دشوار است و درون متن و خارج از آن در هم تنیده میشود؛ اما این دشواری هیچ اهمیتی ندارد. نکتۀ مهم این است که دزموند مردمانی را که به طور معمول بیارزش قلمداد میشوند (و حتی ساکن یکی از این تریلرها که اسمش را سوزی هروئین گذاشتهاند) مورد توجه قرار میدهد و انسانیت و مبارزۀ سخت آنها برای حفظ شأن و اصالت انسانی خودشان را در کنار شوخطبعی و مهربانیشان تصویر میکند. مبارزهای که در شرایط دشواری انجام میگیرد که پیوسته در حال پایینتر کشیدن این آدمهاست.
🔸بر اساس استدلال دزموند، عامل اصلی و مانع پیشرفت این افراد اجاره بها است. معیار استاندارد اجارۀ خانه مسکونی این است که نباید از ۳۰ درصد درآمد هر خانواده بیشتر باشد؛ اما این درصد برای فقرا ممکن است به ۷۰ درصد یا حتی بیشتر برسد. لامار پس از پرداخت ۵۵۰ دلار از چک رفاهی خود بابت اجاره، برای بقیۀ ماه فقط ۲ دلار و ۱۹ سنت داشت و زمانی که مجبور به بازپرداخت چکی سنگین شد که به اشتباه در اختیار کسی قرار داده بود، ناچار شد برای تهیۀ اجارۀ عقبافتادهاش کوپنهای غذای خود را به نصف قیمت بفروشد و آپارتمان طبقۀ بالایی را رنگ بزند؛ هرچند که در نهایت این کارها نیز کافی نبود. آدمهایی مثلِ لامار با بدهیهای تلمبارشده به صاحبخانهها زندگی میکنند و به همین دلیل صاحبخانه هر زمان که بخواهد، برای مثال اگر مثل دورین تقاضای تعمیرات خانه را داشته باشند، یا مستأجر بهتری پیدا شود، آنها را پرت میکنند بیرون. شرنا مایل است خانههای خود را به مشتریان یک آژانس تجاری اجاره بدهد که در ازای دریافت مبلغی، امور اسکان افراد معلولی را بر عهده میگیرد که خود قادر به انجام این کار نیستند.
💠به این ترتیب پول اسکان این افراد از برنامههای دولت برای کمک به فقرا (بودجه رفاهی، حمایت از معلولان و اعتبارات ناشی از مالیات بر درآمد)، مستقیماً وارد جیب صاحبخانه میشود و به نحو کنایهآمیزی موجب افزایش هزینۀ مسکن میگردد. از سوی دیگر، خانههای عمومی و یارانۀ مسکن نیز به ندرت ارائه میشود و از هر چهار فرد نیازمند و واجد شرایط برای دریافت خدمات اسکان، سه نفر هیچ کمکی دریافت نمیکنند.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴اجارهنشینی چه حسی دارد؟
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_دوم
🔸حتی در دوران رکود بزرگ، تخلیۀ خانهها و بیرونانداختن مستأجران به ندرت اتفاق میافتاد؛ اما در حال حاضر، هر ساله صدها هزار و شاید میلیونها نفر به خیابانها فرستاده میشوند. حتی مستأجری که اجارۀ خانۀ خود را پرداخت میکند نیز ممکن است خانۀ خود را از دست بدهد. آرلین یک آپارتمان را تنها به این خاطر از دست داد که پسرش یوری گلولۀ برفی به یک ماشین در حال عبور پرتاب کرد و رانندۀ عصبانی به در جلویی خانه لگد زد. او آپارتمان دیگری را نیز پس از آنکه پلیس در تعقیب پسرش وارد خانه شد، از دست میدهد. آن هم به این دلیل که پسرش معلم مدرسهشان را میزند و سپس به خانه فرار میکند. در واقع هر نوع مشکلی که پلیس را وارد ماجرا کند، ممکن است به اخراج مستأجر منتهی شود. به این ترتیب، زنان در صورت مواجهه با خشونت همسر و تماس با شمارۀ ۹۱۱، در معرض بیخانمانی قرار میگیرند. این گونه است که بسیاری از زنان در برابر شریک زندگی خشن خود از پلیس درخواست کمک نمیکنند.
🔸همانطور که دزموند نشان میدهد، قربانیان اصلی اخراج از خانهها زنان هستند؛ اما چرا؟ زنان در مقایسه با مردان برای انجام کاری مشابه دستمزد کمتری میگیرند. به علاوه زنان برای کنارآمدن با صاحبخانه که تقریباً همیشه یک مرد است و انجام کار یدی برای تأمین بخشی از اجاره توانایی کمتری دارند. بااینحال مسئلۀ اصلی این است که زنانی که مادر مجرد هستند، کودکان خود را هم بزرگ میکنند. آنها نهتنها همۀ هزینهها و بار پرورش فرزند را بر دوش دارند، بلکه به آپارتمانهای بزرگتری هم نیاز دارند که به سبب عدم تمایل مالکان به اجارۀ خانه به خانوادههایی با کودکان خردسال، تأمین آن روز به روز سختتر میشود. به طور مثال، جامعهشناسان دیگری از جمله کاترین اِدین دریافتهاند که مادران مجرد اغلب به صورت پنهان از پدر فرزندان خود پول دریافت میکنند، اما ارلین، دورین و دختر بزرگسال او پاتریس، اغلب در اثر ارتباط با مردانی خشن، معتاد، ناپدیدشده یا زندانی دچار مشکل شدهاند. لحظههای غمانگیز کتاب فراوانند، در یکی از آنها، ارلین میگوید نگهداری از کودکانش را پذیرفته است تا در برابر صاحبخانۀ آیندهنگر خود باثبات و محترم به نظر برسد. ولی در واقع، هیچچیز نصیبش نشده است.
🔸دزموند در پژوهش خود به نقش محوری فرایند تأمین مسکن در ایجاد و تقویت برتری سفیدپوستان هم اشاره کرده است. در میلواکی، یکی از شهرهای مواجه با مسائل نژادی در ایالات متحده، تمام سیاهپوستان تحت تبعیض مرتبط با مسکن هستند و همۀ سفیدپوستان دستکم تا حدی از برتری نژادی خود سود میبرند.
💠بهعنوان مثال یکی از صاحبخانهها ملک خود را به سفیدپوستان اجاره میدهد، اما به سیاهان نمیدهد یا برای سفیدها آپارتمانهای بهتری در دسترس است. سیاهپوستها بدترین خانهها را در بدترین محلهها اجاره میکنند و ترس از آدمهای ساکن در تریلرها که همگی سفید هستند، موجب میشود که در نهایت از بخش سیاهپوستنشین شهر سر در بیاورند. بیخانمان شدن به زنان سیاهپوست بیش از همه ضربه میزند و نیمکتهای دادگاههای مسکن که به اختلافات میان صاحبخانهها و مستأجران رسیدگی میکند، پر است از زنان سیاهپوست و فرزندانشان. در واقع «اگر حکم حبس زندگی مردان محلههای فقیر را تعریف کند، بیخانمانی زندگی زنان این محلات را شکل میدهد. مردان فقیر سیاهپوست در اتاقهای زندان حبس شدهاند و زنان سیاهپوست بیچاره به زندان بزرگ بیخانمانی پرتاب شدهاند».
@rakik_nameh
🌞™
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_دوم
🔸حتی در دوران رکود بزرگ، تخلیۀ خانهها و بیرونانداختن مستأجران به ندرت اتفاق میافتاد؛ اما در حال حاضر، هر ساله صدها هزار و شاید میلیونها نفر به خیابانها فرستاده میشوند. حتی مستأجری که اجارۀ خانۀ خود را پرداخت میکند نیز ممکن است خانۀ خود را از دست بدهد. آرلین یک آپارتمان را تنها به این خاطر از دست داد که پسرش یوری گلولۀ برفی به یک ماشین در حال عبور پرتاب کرد و رانندۀ عصبانی به در جلویی خانه لگد زد. او آپارتمان دیگری را نیز پس از آنکه پلیس در تعقیب پسرش وارد خانه شد، از دست میدهد. آن هم به این دلیل که پسرش معلم مدرسهشان را میزند و سپس به خانه فرار میکند. در واقع هر نوع مشکلی که پلیس را وارد ماجرا کند، ممکن است به اخراج مستأجر منتهی شود. به این ترتیب، زنان در صورت مواجهه با خشونت همسر و تماس با شمارۀ ۹۱۱، در معرض بیخانمانی قرار میگیرند. این گونه است که بسیاری از زنان در برابر شریک زندگی خشن خود از پلیس درخواست کمک نمیکنند.
🔸همانطور که دزموند نشان میدهد، قربانیان اصلی اخراج از خانهها زنان هستند؛ اما چرا؟ زنان در مقایسه با مردان برای انجام کاری مشابه دستمزد کمتری میگیرند. به علاوه زنان برای کنارآمدن با صاحبخانه که تقریباً همیشه یک مرد است و انجام کار یدی برای تأمین بخشی از اجاره توانایی کمتری دارند. بااینحال مسئلۀ اصلی این است که زنانی که مادر مجرد هستند، کودکان خود را هم بزرگ میکنند. آنها نهتنها همۀ هزینهها و بار پرورش فرزند را بر دوش دارند، بلکه به آپارتمانهای بزرگتری هم نیاز دارند که به سبب عدم تمایل مالکان به اجارۀ خانه به خانوادههایی با کودکان خردسال، تأمین آن روز به روز سختتر میشود. به طور مثال، جامعهشناسان دیگری از جمله کاترین اِدین دریافتهاند که مادران مجرد اغلب به صورت پنهان از پدر فرزندان خود پول دریافت میکنند، اما ارلین، دورین و دختر بزرگسال او پاتریس، اغلب در اثر ارتباط با مردانی خشن، معتاد، ناپدیدشده یا زندانی دچار مشکل شدهاند. لحظههای غمانگیز کتاب فراوانند، در یکی از آنها، ارلین میگوید نگهداری از کودکانش را پذیرفته است تا در برابر صاحبخانۀ آیندهنگر خود باثبات و محترم به نظر برسد. ولی در واقع، هیچچیز نصیبش نشده است.
🔸دزموند در پژوهش خود به نقش محوری فرایند تأمین مسکن در ایجاد و تقویت برتری سفیدپوستان هم اشاره کرده است. در میلواکی، یکی از شهرهای مواجه با مسائل نژادی در ایالات متحده، تمام سیاهپوستان تحت تبعیض مرتبط با مسکن هستند و همۀ سفیدپوستان دستکم تا حدی از برتری نژادی خود سود میبرند.
💠بهعنوان مثال یکی از صاحبخانهها ملک خود را به سفیدپوستان اجاره میدهد، اما به سیاهان نمیدهد یا برای سفیدها آپارتمانهای بهتری در دسترس است. سیاهپوستها بدترین خانهها را در بدترین محلهها اجاره میکنند و ترس از آدمهای ساکن در تریلرها که همگی سفید هستند، موجب میشود که در نهایت از بخش سیاهپوستنشین شهر سر در بیاورند. بیخانمان شدن به زنان سیاهپوست بیش از همه ضربه میزند و نیمکتهای دادگاههای مسکن که به اختلافات میان صاحبخانهها و مستأجران رسیدگی میکند، پر است از زنان سیاهپوست و فرزندانشان. در واقع «اگر حکم حبس زندگی مردان محلههای فقیر را تعریف کند، بیخانمانی زندگی زنان این محلات را شکل میدهد. مردان فقیر سیاهپوست در اتاقهای زندان حبس شدهاند و زنان سیاهپوست بیچاره به زندان بزرگ بیخانمانی پرتاب شدهاند».
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴اجارهنشینی چه حسی دارد؟
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_سوم
🔸هزینههای اجتماعی بیخانمانی چیست؟ این شرایط باعث ایجاد تنشی باورنکردنی در خانوادهها میشود و افراد را از پسانداز مناسب برای تثبیت زندگی خود باز میدارد. چنین مردمانی همیشه از صفر شروع میکنند، دارایی خود را در هرجومرج ناشی از بیخانمانی از دست میدهند یا آنها را در انبار میگذارند و در ادامه با ناتوانی در پرداخت هزینههای مرتبط با نگهداری، به ناچار دارایی خود را به مالک انبار واگذار میکنند. بهعلاوه، یکبار بیرون انداخته شدن از خانه باعث میشود که یافتن آپارتمان بعدی دشوارتر شود.
🔸بیخانمانی به کودکان هم آسیب میرساند، چراکه همیشه در حال تغییر مدرسه و ازدستدادن دوستان، اسباببازیها و حیوانات خانگی خود هستند و با خستگی و افسردگی والدینشان روزگار میگذرانند. در کتاب دزموند تصویری از یوری به ما نشان داده میشود که از برادری بزرگتر، مهربان و حمایتگر به پسری خشمگین، عصبی تبدیل شد که چیزی به اخراجش از مدرسه نمانده بود.
🔸در کنار این موارد، بیخانمانی رسیدن به جلسات ضروری و پرتعداد دادگاهها و سیستم پرپیچوخم رفاهی آمریکا را نیز دشوار میکند. بهعنوان نمونه چندین شخصیت این کتاب مزایای خود را صرفاً به دلیل ارسال به آدرسهای نادرست از دست میدهند. بیخانمانی اجتماعات را نیز نابود میکند؛ چرا که وقتی افراد به طور پیوسته جابجا میشوند، فرصتی برای شکلدهی به پیوندهای اجتماعی و انسجام جمعی، برای حفاظت از گروه و حمایت از هممحلهها باقی نمیماند.
💠دزموند در پایان نتیجه میگیرد که «در این سرزمین ثروتمند، حجم انبوهی از درد و فقر وجود دارد». بیان چنین سخنی آسان است و بسیاری از کتابهای منتشرشده توسط روزنامهنگاران و دانشگاهیان این کار را انجام دادهاند. با این حال، دزموند با بررسی شهر با لنزی میکروسکوپی و متمرکز بر مسئلۀ مسکن، به ما نشان میدهد که نظام مولد این درد و فقر چگونه ایجاد میشود و به چه شیوه ادامه مییابد. من شخصاً به یاد نمیآورم که پژوهشی قومشناختی درک مرا از زندگی آمریکایی تا این حد ژرفا بخشیده باشد./ اقتصادوجامعه / بررسی کتاب - چهارشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۲
@rakik_nameh
🌞™
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_سوم
🔸هزینههای اجتماعی بیخانمانی چیست؟ این شرایط باعث ایجاد تنشی باورنکردنی در خانوادهها میشود و افراد را از پسانداز مناسب برای تثبیت زندگی خود باز میدارد. چنین مردمانی همیشه از صفر شروع میکنند، دارایی خود را در هرجومرج ناشی از بیخانمانی از دست میدهند یا آنها را در انبار میگذارند و در ادامه با ناتوانی در پرداخت هزینههای مرتبط با نگهداری، به ناچار دارایی خود را به مالک انبار واگذار میکنند. بهعلاوه، یکبار بیرون انداخته شدن از خانه باعث میشود که یافتن آپارتمان بعدی دشوارتر شود.
🔸بیخانمانی به کودکان هم آسیب میرساند، چراکه همیشه در حال تغییر مدرسه و ازدستدادن دوستان، اسباببازیها و حیوانات خانگی خود هستند و با خستگی و افسردگی والدینشان روزگار میگذرانند. در کتاب دزموند تصویری از یوری به ما نشان داده میشود که از برادری بزرگتر، مهربان و حمایتگر به پسری خشمگین، عصبی تبدیل شد که چیزی به اخراجش از مدرسه نمانده بود.
🔸در کنار این موارد، بیخانمانی رسیدن به جلسات ضروری و پرتعداد دادگاهها و سیستم پرپیچوخم رفاهی آمریکا را نیز دشوار میکند. بهعنوان نمونه چندین شخصیت این کتاب مزایای خود را صرفاً به دلیل ارسال به آدرسهای نادرست از دست میدهند. بیخانمانی اجتماعات را نیز نابود میکند؛ چرا که وقتی افراد به طور پیوسته جابجا میشوند، فرصتی برای شکلدهی به پیوندهای اجتماعی و انسجام جمعی، برای حفاظت از گروه و حمایت از هممحلهها باقی نمیماند.
💠دزموند در پایان نتیجه میگیرد که «در این سرزمین ثروتمند، حجم انبوهی از درد و فقر وجود دارد». بیان چنین سخنی آسان است و بسیاری از کتابهای منتشرشده توسط روزنامهنگاران و دانشگاهیان این کار را انجام دادهاند. با این حال، دزموند با بررسی شهر با لنزی میکروسکوپی و متمرکز بر مسئلۀ مسکن، به ما نشان میدهد که نظام مولد این درد و فقر چگونه ایجاد میشود و به چه شیوه ادامه مییابد. من شخصاً به یاد نمیآورم که پژوهشی قومشناختی درک مرا از زندگی آمریکایی تا این حد ژرفا بخشیده باشد./ اقتصادوجامعه / بررسی کتاب - چهارشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۲
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
Forwarded from رستاخیز سیمرغ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛎🛎🛎 خبرمهم و فوری
🛑👈 به کمپین و پویش #من_به_دانشگاه_و_مدرسه_نمیروم بپیوندید.
🛑👈 با آغاز سال تحصیلی در خانه می مانیم و به دانشگاه و مدرسه نمی رویم
🛑👈 تنها راه خاموش کردن ماشین سرکوب نظام و پایان دادن به حکومت دیکتاتوری نظام فاسد آخوندی به عنوان یک نافرمانی بزرگ و بیخطر و کارآمد در گام نخست اعتصابات سرا سری دانشجویان و دانش آموزان و تعطیل کردن دانشگاه ها و مدارس و ماندن در خانه است. تا به پشتوانه ارتش بیست میلیونی دانش آموزان و دانشجویان متحد ادارات و کارخانجات هم توسط کارگران و کارمندان تعطیل و تومار نظام در هم پیچیده و پرونده این نظام منحوس و منفور و فاسد بسته شود.
🛑👈 آغاز سال تحصیلی بهترین زمان است چون هنوز کسی به مدرسه و دانشگاه نرفته و نه درسی هست نه امتحانی
🛑👈ما میتوانیم اگر متحد باشیم و بخواهیم. خواستن توانستن است.
🛑👈 لطفا کلیپی ارسال و از هم کلاسیها و دوستان و هم میهنان خود. بخواهید از ابتدای مهر در خانه بمانند و به مدرسه و دانشگاه نروند.
#ما_نفر_چهارم_هستیم
🛑👈 به کمپین و پویش #من_به_دانشگاه_و_مدرسه_نمیروم بپیوندید.
🛑👈 با آغاز سال تحصیلی در خانه می مانیم و به دانشگاه و مدرسه نمی رویم
🛑👈 تنها راه خاموش کردن ماشین سرکوب نظام و پایان دادن به حکومت دیکتاتوری نظام فاسد آخوندی به عنوان یک نافرمانی بزرگ و بیخطر و کارآمد در گام نخست اعتصابات سرا سری دانشجویان و دانش آموزان و تعطیل کردن دانشگاه ها و مدارس و ماندن در خانه است. تا به پشتوانه ارتش بیست میلیونی دانش آموزان و دانشجویان متحد ادارات و کارخانجات هم توسط کارگران و کارمندان تعطیل و تومار نظام در هم پیچیده و پرونده این نظام منحوس و منفور و فاسد بسته شود.
🛑👈 آغاز سال تحصیلی بهترین زمان است چون هنوز کسی به مدرسه و دانشگاه نرفته و نه درسی هست نه امتحانی
🛑👈ما میتوانیم اگر متحد باشیم و بخواهیم. خواستن توانستن است.
🛑👈 لطفا کلیپی ارسال و از هم کلاسیها و دوستان و هم میهنان خود. بخواهید از ابتدای مهر در خانه بمانند و به مدرسه و دانشگاه نروند.
#ما_نفر_چهارم_هستیم
🔴نظریه اجتماعی #چارلز_تیلی
🔻 #بخش_اول
🔸مجموعه آراء چارلز تیلی در قالب نظریه هایی که تحت عنوان «بسیج منابع» شهرت یافته است، قابل دسته بندی هستند. همانگونه که خود در مقدمه کتاب از بسیج تا انقلاب اذعان می دارد، تلاش وی در جهت تدوین نظریه ای برای تبیین و توصیف «کنش های جمعی» هدف گیری شده است.
🔸به عقیده وی، پدیده هایی همچون انقلاب ها، شورش ها، جنبش های اجتماعی، توطئه های سیاسی، و حتی بسیاری از کودتاها، انواع مختلفی از کنش های جمعی هستند که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از تغییری در جامعه اتفاق می افتند. بدین منظور نظریه پردازی درباره کنش های اجتماعی برای نیل به شناخت درباره این پدیده ها بسیار ضروری است. مجموعه نظریه های نظام یافته تیلی در زمینه کنش جمعی را می توان در کتاب مشهور وی، «از بسیج تا انقلاب» جستجو کرد. وی در این کتاب نخست به ضرورت مطالعه جنبش های اجتماعی می پردازد و پس از آن مروری مفصل و نقادانه بر نظریه ها کلاسیک و متاخر ماقبل خود انجام می دهد. پس از آن اصول کلی نظریه کنش جمعی خود را مطرح می سازد و در ادامه کتاب به تشریح جزییات آن می پردازد.
🔸پیش از پرداختن به نظریه اصلی تیلی در خصوص کنش جمعی ابتدا لازم است الگوی مبنایی وی در تحلیل جامعه سیاسی توضیح داده شود. وی این الگو را، «الگوی سیاسی» نام می نهد که ماهیتی ایستا دارد. پس از آن، وی «الگوی بسیج» را مطرح می کند که در واقع توضیح دهنده چگونگی کنش جمعی و تغییر در جامعه سیاسی است. عناصر تشکیل دهنده الگوی سیاسی عبارتند از: جمعیت، حکومت، یک یا چند مدعی، یک جامعه سیاسی، و یک یا چند ائتلاف. مدعیان قدرت سیاسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد، نخست اعضای حکومت، و سپس چالشگران حکومت. در واقع، رقابت اصلی و منشاء پویایی در الگوی سیاسی ناشی از رقابتی است که میان مدعیان (اعضاء و چالشگران) جریان دارد تا سهم بیشتری از قدرت حکومتی را در اختیار داشته باشند. از نظر تیلی، حکومت سازمانی است که ابزار متمرکز و اساسی را در درون جمعیت در اختیار دارد. روابط و چالش های میان حکومت، اعضاء و چالشگران، شکل دهنده فضای جامعه سیاسی است. گاهی اوقات ائتلاف هایی میان اعضاء و چالشگران نیز بوجود می آید که هدف آنها هماهنگ سازی کنش جمعی با اهدافی مشترک است.
🔸الگوی بسیج: پویایی رقابت میان مدعیان قدرت سیاسی ایجاب می کند که برای توضیح دادن تغییرات جامعه سیاسی، بویژه توضیح کنش جمعی هر یک از مدعیان، از الگوی دیگری استفاده شود. تیلی، برای توضیح کنش جمعی از الگوی بسیج استفاده می کند. عناصر این الگو عبارتند از: منافع، سازمان، بسیج، فرصت، و کنش جمعی. منافع، مجموعه امتیازات و محرومیت های مشترکی است که ممکن است در اثر تعاملات مختلف با دیگر جمعیت ها بر جمعیت مورد بحث وارد آید. سازمان، میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش افراد در درون یک جمعیت است. بسیج، میزان منابعی است که تحت کنترل جمعی یک مدعی قرار دارد. کنش جمعی، میزان اقدامات جمعی یک مدعی در جهت نیل به هدف مشخصی است. و فرصت، رابطه میان منافع جمعیت و وضعیت جهان اطراف است. از نظر تیلی، عناصر شکل دهنده فرصت را می توان به سه بخش تقسیم کرد: الف. فرصت/تهدید (رابطه منابع و منافع با وضعیت محیطی)، ب. سرکوب/تسهیل (هزینه و منابع مصرفی عمل جمعی)، و ج. قدرت (بازده عمل جمعی).
فرضیه اصلی در کار تیلی، رابطه میان «بسیج» و «کنش جمعی» است. بدین معنی که هرچه میزان بسیج در یک جمعیت یا سازمان مطبوع یک مدعی بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن بیشتر می شود. به عبارت دیگر، قدرت آن افزایش یافته، منابعی که هزینه می کند، کمتر شده، و در نهایت منافعی که به دست می آورد بیشتر می گردد.
💠اما، در این میان متغیرها و عوامل دیگری نیز هستند که بر میزان بسیج و کنش جمعی تاثیر دارند، که تیلی سعی دارد، در قالب نظریه جامعی، تمامی فرایندی را که به کنش جمعی منتهی می شود را توضیح دهد. به عقیده وی، «عناصر عمده تعیین کننده بسیج یک گروه، سازمان آن، منافع آن در تعاملات ممکن با دیگر مدعیان، فرصت / تهدید کنونی آن تعاملات و در معرض سرکوب بودن گروه هستند». در واقع، الگوی بسیج تیلی، میزان کنش جمعی یک مدعی را برآیندی از قدرت، بسیج و فرصت های کنونی و تهدیدات متوجه منافع آن گروه می داند. در ادامه، تعاریف مشخص تری در خصوص هر یک از عناصر اصلی مدل بسیج ارایه می شود.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸مجموعه آراء چارلز تیلی در قالب نظریه هایی که تحت عنوان «بسیج منابع» شهرت یافته است، قابل دسته بندی هستند. همانگونه که خود در مقدمه کتاب از بسیج تا انقلاب اذعان می دارد، تلاش وی در جهت تدوین نظریه ای برای تبیین و توصیف «کنش های جمعی» هدف گیری شده است.
🔸به عقیده وی، پدیده هایی همچون انقلاب ها، شورش ها، جنبش های اجتماعی، توطئه های سیاسی، و حتی بسیاری از کودتاها، انواع مختلفی از کنش های جمعی هستند که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از تغییری در جامعه اتفاق می افتند. بدین منظور نظریه پردازی درباره کنش های اجتماعی برای نیل به شناخت درباره این پدیده ها بسیار ضروری است. مجموعه نظریه های نظام یافته تیلی در زمینه کنش جمعی را می توان در کتاب مشهور وی، «از بسیج تا انقلاب» جستجو کرد. وی در این کتاب نخست به ضرورت مطالعه جنبش های اجتماعی می پردازد و پس از آن مروری مفصل و نقادانه بر نظریه ها کلاسیک و متاخر ماقبل خود انجام می دهد. پس از آن اصول کلی نظریه کنش جمعی خود را مطرح می سازد و در ادامه کتاب به تشریح جزییات آن می پردازد.
🔸پیش از پرداختن به نظریه اصلی تیلی در خصوص کنش جمعی ابتدا لازم است الگوی مبنایی وی در تحلیل جامعه سیاسی توضیح داده شود. وی این الگو را، «الگوی سیاسی» نام می نهد که ماهیتی ایستا دارد. پس از آن، وی «الگوی بسیج» را مطرح می کند که در واقع توضیح دهنده چگونگی کنش جمعی و تغییر در جامعه سیاسی است. عناصر تشکیل دهنده الگوی سیاسی عبارتند از: جمعیت، حکومت، یک یا چند مدعی، یک جامعه سیاسی، و یک یا چند ائتلاف. مدعیان قدرت سیاسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد، نخست اعضای حکومت، و سپس چالشگران حکومت. در واقع، رقابت اصلی و منشاء پویایی در الگوی سیاسی ناشی از رقابتی است که میان مدعیان (اعضاء و چالشگران) جریان دارد تا سهم بیشتری از قدرت حکومتی را در اختیار داشته باشند. از نظر تیلی، حکومت سازمانی است که ابزار متمرکز و اساسی را در درون جمعیت در اختیار دارد. روابط و چالش های میان حکومت، اعضاء و چالشگران، شکل دهنده فضای جامعه سیاسی است. گاهی اوقات ائتلاف هایی میان اعضاء و چالشگران نیز بوجود می آید که هدف آنها هماهنگ سازی کنش جمعی با اهدافی مشترک است.
🔸الگوی بسیج: پویایی رقابت میان مدعیان قدرت سیاسی ایجاب می کند که برای توضیح دادن تغییرات جامعه سیاسی، بویژه توضیح کنش جمعی هر یک از مدعیان، از الگوی دیگری استفاده شود. تیلی، برای توضیح کنش جمعی از الگوی بسیج استفاده می کند. عناصر این الگو عبارتند از: منافع، سازمان، بسیج، فرصت، و کنش جمعی. منافع، مجموعه امتیازات و محرومیت های مشترکی است که ممکن است در اثر تعاملات مختلف با دیگر جمعیت ها بر جمعیت مورد بحث وارد آید. سازمان، میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش افراد در درون یک جمعیت است. بسیج، میزان منابعی است که تحت کنترل جمعی یک مدعی قرار دارد. کنش جمعی، میزان اقدامات جمعی یک مدعی در جهت نیل به هدف مشخصی است. و فرصت، رابطه میان منافع جمعیت و وضعیت جهان اطراف است. از نظر تیلی، عناصر شکل دهنده فرصت را می توان به سه بخش تقسیم کرد: الف. فرصت/تهدید (رابطه منابع و منافع با وضعیت محیطی)، ب. سرکوب/تسهیل (هزینه و منابع مصرفی عمل جمعی)، و ج. قدرت (بازده عمل جمعی).
فرضیه اصلی در کار تیلی، رابطه میان «بسیج» و «کنش جمعی» است. بدین معنی که هرچه میزان بسیج در یک جمعیت یا سازمان مطبوع یک مدعی بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن بیشتر می شود. به عبارت دیگر، قدرت آن افزایش یافته، منابعی که هزینه می کند، کمتر شده، و در نهایت منافعی که به دست می آورد بیشتر می گردد.
💠اما، در این میان متغیرها و عوامل دیگری نیز هستند که بر میزان بسیج و کنش جمعی تاثیر دارند، که تیلی سعی دارد، در قالب نظریه جامعی، تمامی فرایندی را که به کنش جمعی منتهی می شود را توضیح دهد. به عقیده وی، «عناصر عمده تعیین کننده بسیج یک گروه، سازمان آن، منافع آن در تعاملات ممکن با دیگر مدعیان، فرصت / تهدید کنونی آن تعاملات و در معرض سرکوب بودن گروه هستند». در واقع، الگوی بسیج تیلی، میزان کنش جمعی یک مدعی را برآیندی از قدرت، بسیج و فرصت های کنونی و تهدیدات متوجه منافع آن گروه می داند. در ادامه، تعاریف مشخص تری در خصوص هر یک از عناصر اصلی مدل بسیج ارایه می شود.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴نظریه اجتماعی #چارلز_تیلی
🔻 #بخش_دوم
🔸منافع: تیلی پیش از ارائه تعریف خود درباره «منافع» یک گروه به بررسی دو نظر رایج در این خصوص می پردازد. نخست تحلیلی بر اساس الگوی رایج مارکسیستی که اذعان می دارد که منافع یک گروه برآمده از موقعیت ساختاری آن گروه در جامعه است، و در واقع، منشاء آن عینی است. در مقابل، تحلیلی وبری قرار دارد که منافع یک گروه را برآینده تفاسیر و نگرشهای ذهنی کنشگران یک گروه نسبت به مطالباتشان می داند.یعنی استدلال می کند که باورهای مشترک در یک گروه به خودی خود به تعریفی از منافع جمعی منجر می شود.
🔸در نتیجه، از منظر نخست منافع یک گروه را می توان از تحلیل کلی ارتباطات میان منافع و موقعیت های اجتماعی استنباط کرد؛ و از منظر دوم منافع یک گروه از اظهارات و کنش های کنشگران آن گروه قابل استنتاج است. نقد نگاه کل گرای مارکسیستی آن است که بسیاری از منافع جزیی در حین عمل را نمی تواند تشخیص دهد، و ایراد نگاه تفسیرگرای وبری در آن است که کنشگران لزوماً به منافع واقعی خود آگاهی کامل ندارد. در نتیجه تیلی پیشنهاد می کند که می توان برای تشخیص منافع یک گروه از ترکیب این دو نگاه استفاده کرد. بدین ترتیب که «روابط تولید به عنوان پیش بینی کننده منافعی که مردم بطور متوسط و در بلندمدت پیگیری خواهند کرد» در نظر گرفته شود، و «برای تبیین رفتار مردم در کوتاه مدت حتی الامکان بر مفصل بندی [ذهنی] خود مردم از منافعشان» تکیه شود.
🔸سازمان: تیلی در تعریف از سازمان، بر دو محور عمده اشاره می کند: میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش. برای توضیح این دو مفهوم از بحث روابط دسته ای و روابط شبکه ای بهره می گیرد. روابط دسته ای، روابط میان افراد حول ویژگی های مشترک است، همانند هویت جنسیتی، نژادی، ملی، سنی، مذهبی و …؛ و روابط شبکه ای به ارتباط و پیوندهای مستقیم و غیر مستقیم به واسطه نوع خاصی از علقه(پیوستگی) های بین الاشخاصی اشاره دارد. ترکیب روابط دسته ای و شبکه ای منجر به پیدایش گروه می شود.
🔸در نتیجه، به اعتقاد تیلی، «هر قدر که یک گروه از هویت مشترک و شبکه های داخلی وسیع تری برخوردار باشد، سازمان یافته تر است». به بیان دیگر، سازمان برآیند روابط دسته ای و شبکه ای مداوم در یک جمعیت است.
🔸بسیج: تیلی معتقد است که واژه بسیج به شکل متعارف معرفی کننده فرایندی است که بواسطه آن گروهی از حالت مجموعه منفعلی از افراد به مشارکت کننده فعال در زندگی عمومی تبدیل می شود. به بیان دیگر، بسیج یعنی گردآوری منابع (انسانی و مادی) برای استفاده و عمل جمعی.
🔸تیلی از سه شکل بسیج نام می برد:
یکم، بسیج تدافعی،
دوم، بسیج تهاجمی،
و سوم، بسیج تدارکی.
در بسیج تدافعی تهدیدی از خارج، اعضاء یک گروه را وامی دارد که منابع خود را برای جنگ با دشمن گرد هم آورند.
در بسیج تهاجمی، یک گروه در عکس العمل نسبت به «فرصت» های فراهم آمده برای تحقق منافع خود به گردآوردن منابع می پردازد.
و در بسیج تدارکی، گروه با پیش بینی فرصت ها و تهدیدهای آینده به انباشت و ذخیره سازی منابع می پردازد. هر قدر از بسیج تدافعی به سمت تهاجمی و تدارکی حرکت می شود، بر میزان دوراندیشی و نگاه استراتژیک سازمانی افزوده میشود.
🔸هزینه و فایده در کنش جمعی: تیلی، متاثر از سنت میلی به مسیله هزینه های کنش جمعی توجه دارد. بر این اساس، وی نتیجه کنش جمعی را تولید «کالایی جمعی» می داند که در فرایند تولید این کالا (که همان فایده کنش است)، گروه ناگزیر از پرداخت هزینه (صرف منابع) است. بر اساس منطق انتخاب عقلانی که منطبق بر سنت میل است، عمل عقلانی آن است که با پرداخت کمترین هزینه، بیشترین فایده حاصل شود، اما این فرمول ساده ریاضی در عمل با مشکلاتی مواجهه می شود.
🔸تیلی، دو عامل اصلی را تعیین میزان هزینه/فایده کنش جمعی در نظر دارد: یکم، بسیج؛ و دوم، فرصت ها. گروههای مختلف بر اساس تفاسیر، ارزش ها و باورهای مشترکشان، در کنش جمعی برای تولید کالای عمومی متحمل هزینه های متفاوتی می شوند.
💠تیلی، گروه ها را بر اساس نحوه و میزان پرداخت هزینه ها به چهار دسته تقسیم می کند:
1. پر غیرت ها: در مقایسه با دیگر گروه ها، ارزش بسیار بالایی برای برخی از کالاهای جمعی از حیث صرف کردن منابع مورد نیاز برای به دست آوردن آن کالا، قایلند. این دسته عموماً دست به بسیج تهاجمی می زنند.
2. خسیسان: چنان ارزش بالایی برای منابع خود قایلند که به ندرت اتفاق می افتد که کالای جمعی قابل دسترسی آنها را وادارد که منابع بسیج یافته خود را صرف کنش جمعی نمایند. این دسته عموماً بسیج های تدافعی انجام می دهند.
3. فرصت طلبان: صرف نظر از اینکه چه کالایی به دست می آورند، در پی به حداکثر رساندن بازده خالص خود هستند.
4. مدعیان عادی: در پی دستیابی به مجموعه محدودی از کالاهای جمعی هستند، حداقل منابع را صرف دستیابی به این کالاها می کنند.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_دوم
🔸منافع: تیلی پیش از ارائه تعریف خود درباره «منافع» یک گروه به بررسی دو نظر رایج در این خصوص می پردازد. نخست تحلیلی بر اساس الگوی رایج مارکسیستی که اذعان می دارد که منافع یک گروه برآمده از موقعیت ساختاری آن گروه در جامعه است، و در واقع، منشاء آن عینی است. در مقابل، تحلیلی وبری قرار دارد که منافع یک گروه را برآینده تفاسیر و نگرشهای ذهنی کنشگران یک گروه نسبت به مطالباتشان می داند.یعنی استدلال می کند که باورهای مشترک در یک گروه به خودی خود به تعریفی از منافع جمعی منجر می شود.
🔸در نتیجه، از منظر نخست منافع یک گروه را می توان از تحلیل کلی ارتباطات میان منافع و موقعیت های اجتماعی استنباط کرد؛ و از منظر دوم منافع یک گروه از اظهارات و کنش های کنشگران آن گروه قابل استنتاج است. نقد نگاه کل گرای مارکسیستی آن است که بسیاری از منافع جزیی در حین عمل را نمی تواند تشخیص دهد، و ایراد نگاه تفسیرگرای وبری در آن است که کنشگران لزوماً به منافع واقعی خود آگاهی کامل ندارد. در نتیجه تیلی پیشنهاد می کند که می توان برای تشخیص منافع یک گروه از ترکیب این دو نگاه استفاده کرد. بدین ترتیب که «روابط تولید به عنوان پیش بینی کننده منافعی که مردم بطور متوسط و در بلندمدت پیگیری خواهند کرد» در نظر گرفته شود، و «برای تبیین رفتار مردم در کوتاه مدت حتی الامکان بر مفصل بندی [ذهنی] خود مردم از منافعشان» تکیه شود.
🔸سازمان: تیلی در تعریف از سازمان، بر دو محور عمده اشاره می کند: میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش. برای توضیح این دو مفهوم از بحث روابط دسته ای و روابط شبکه ای بهره می گیرد. روابط دسته ای، روابط میان افراد حول ویژگی های مشترک است، همانند هویت جنسیتی، نژادی، ملی، سنی، مذهبی و …؛ و روابط شبکه ای به ارتباط و پیوندهای مستقیم و غیر مستقیم به واسطه نوع خاصی از علقه(پیوستگی) های بین الاشخاصی اشاره دارد. ترکیب روابط دسته ای و شبکه ای منجر به پیدایش گروه می شود.
🔸در نتیجه، به اعتقاد تیلی، «هر قدر که یک گروه از هویت مشترک و شبکه های داخلی وسیع تری برخوردار باشد، سازمان یافته تر است». به بیان دیگر، سازمان برآیند روابط دسته ای و شبکه ای مداوم در یک جمعیت است.
🔸بسیج: تیلی معتقد است که واژه بسیج به شکل متعارف معرفی کننده فرایندی است که بواسطه آن گروهی از حالت مجموعه منفعلی از افراد به مشارکت کننده فعال در زندگی عمومی تبدیل می شود. به بیان دیگر، بسیج یعنی گردآوری منابع (انسانی و مادی) برای استفاده و عمل جمعی.
🔸تیلی از سه شکل بسیج نام می برد:
یکم، بسیج تدافعی،
دوم، بسیج تهاجمی،
و سوم، بسیج تدارکی.
در بسیج تدافعی تهدیدی از خارج، اعضاء یک گروه را وامی دارد که منابع خود را برای جنگ با دشمن گرد هم آورند.
در بسیج تهاجمی، یک گروه در عکس العمل نسبت به «فرصت» های فراهم آمده برای تحقق منافع خود به گردآوردن منابع می پردازد.
و در بسیج تدارکی، گروه با پیش بینی فرصت ها و تهدیدهای آینده به انباشت و ذخیره سازی منابع می پردازد. هر قدر از بسیج تدافعی به سمت تهاجمی و تدارکی حرکت می شود، بر میزان دوراندیشی و نگاه استراتژیک سازمانی افزوده میشود.
🔸هزینه و فایده در کنش جمعی: تیلی، متاثر از سنت میلی به مسیله هزینه های کنش جمعی توجه دارد. بر این اساس، وی نتیجه کنش جمعی را تولید «کالایی جمعی» می داند که در فرایند تولید این کالا (که همان فایده کنش است)، گروه ناگزیر از پرداخت هزینه (صرف منابع) است. بر اساس منطق انتخاب عقلانی که منطبق بر سنت میل است، عمل عقلانی آن است که با پرداخت کمترین هزینه، بیشترین فایده حاصل شود، اما این فرمول ساده ریاضی در عمل با مشکلاتی مواجهه می شود.
🔸تیلی، دو عامل اصلی را تعیین میزان هزینه/فایده کنش جمعی در نظر دارد: یکم، بسیج؛ و دوم، فرصت ها. گروههای مختلف بر اساس تفاسیر، ارزش ها و باورهای مشترکشان، در کنش جمعی برای تولید کالای عمومی متحمل هزینه های متفاوتی می شوند.
💠تیلی، گروه ها را بر اساس نحوه و میزان پرداخت هزینه ها به چهار دسته تقسیم می کند:
1. پر غیرت ها: در مقایسه با دیگر گروه ها، ارزش بسیار بالایی برای برخی از کالاهای جمعی از حیث صرف کردن منابع مورد نیاز برای به دست آوردن آن کالا، قایلند. این دسته عموماً دست به بسیج تهاجمی می زنند.
2. خسیسان: چنان ارزش بالایی برای منابع خود قایلند که به ندرت اتفاق می افتد که کالای جمعی قابل دسترسی آنها را وادارد که منابع بسیج یافته خود را صرف کنش جمعی نمایند. این دسته عموماً بسیج های تدافعی انجام می دهند.
3. فرصت طلبان: صرف نظر از اینکه چه کالایی به دست می آورند، در پی به حداکثر رساندن بازده خالص خود هستند.
4. مدعیان عادی: در پی دستیابی به مجموعه محدودی از کالاهای جمعی هستند، حداقل منابع را صرف دستیابی به این کالاها می کنند.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴نظریه اجتماعی #چارلز_تیلی
🔻 #بخش_سوم(بخش پایانی)
🔸فرصت های کنش جمعی: مجموعه عناصری که پیشتر توضیح داده شد، عوامل «درونی» تاثیرگذار بر کنش جمعی یک مدعی هستند؛ پیکربندی فرصت ها (یعنی فرصت/تهدید، سرکوب/تسهیل، و قدرت) نیز مجموعه عوامل «بیرونی» تاثیرگذار بر کنش جمعی به شمار می آیند که در ادامه توضیح داده می شوند. لازم به ذکر است که منشاء این عناصر بیرونی را می توان در «مدل سیاسی» جستجو کرد. یعنی، پیکربندی فرصت ها بر اساس برآیند راوبط میان مدعیان و حکومت مشخص می شود.
🔸فرصت / تهدید: میزان تغییر منابع و منافع با وضعیت محیطی را می توان فرصت/تهدید دانست. به این معنی که، هر قدر معادلات محیطی بگونه ای باشد که با منابع کمتری بتوان به منافع بیشتری دسترسی داشت، آنگاه فرصت فراهم شده است، و در حالت عکس این وضعیت، تهدید ایجاد می گردد. به عبارت دیگر، فرصت/تهدید دو روی یک سکه هستند، «در سوی فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروهها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابد. در سوی تهدید، به میزانی که دیگر گروه ها تهدید به ارایه ادعاهایی کنند، در صورت موفقیت آمیز بودن، امکان تحقق منافع مدعی را کاهش می دهد». در ادامه، تیلی استدلال می کند که پاسخگویی و واکنش گروه ها در قبال تهدید ها بسیار موثرتر است تا نسبت به فرصت ها. در واقع، تهدید به بسیجی تدافعی می انجامد، درحالیکه بهره گیری از فرصت نیازمند بسیجی تهاجمی یا تدارکی است.
🔸عموماً، ایجاد تهدید علیه یک مدعی باعث تقویت بسیج برای کنش می شود، تا جایی که ممکن است این بسیج از بسیج در حالت کنش عادی نیز بیشتر باشد. در مقابل، در مواقعی که فرصتی برای کسب منافع فراهم می شود، اکثر گروه ها احتیاج دارند که تاحدودی الگوی سازمان و بسیج خود را تغییر دهند (تدارک ببینند) تا بتوانند از فرصت استفاده کنند، و عموماً این انعطاف پذیری با مقاومت هایی درونی همراه است.
🔸سرکوب / تسهیل: به بیان تیلی، «ستیز برای کسب قدرت همیشه دربردارنده حداقل دو طرف است، رفتار طرف دوم دامنه ای را از سرکوب تا تسهیل در بر می گیرد. … سرکوب، هرگونه کنشی توسط گروه دیگر است که هزینه کنش جمعی مدعی را افزایش می دهد. کنشی که هزینه کنش جمعی یک گروه را کاهش دهد، شکلی از تسهیل است». سرکوب/تسهیل می تواند در دو سطح انجام شود، یا در سطح بسیج (یعنی تاثیر گذاری بر بسیج منابع توسط یک گروه)، و/یا در سطح کنش جمعی (لحظه انجام کنش توسط گروه). تیلی معتقد است که سرکوب/تسهیلی در مرحله بسیج انجام می شود، تاثیرات بلندمدت دارد و کارایی بیشتری دارد، در حالی که سرکوب/تسهیلی که در لحظه کنش روی می دهد، کوتاه مدت است.
🔸تیلی، سرکوب سیاسی را عمدتاً منتسب به دولت ها می داند. «از دیدگاه یک دولت، افزایش هزینه های بسیج نسبت به افزایش هزینه های کنش جمعی به تنهایی، راهبرد سرکوبگرانه اطمینان بخش تری است. راهبرد ضد بسیج هم کنشگر و هم کنش را خنثی می سازد، و این احتمال را کاهش می دهد که به هنگام آسیب پذیر شدن سریع حکومت، ظهور شریک ایتلافی جدید، یا چیز دیگری که باعث جابجایی هزینه ها و سودهای محتمل کنش جمعی شوند، کنشگر بتواند به اقدام سریع مبادرت ورزد». تسهیل نیز عموماً بخشی از سیاست متعارف است که در بین مدعیان مختلف می تواند به ایجاد «ایتلاف» های مختلف کمک کند. تیلی در ادامه بحث درباره سرکوب/تسهیل با وارد کردن دو مفهوم دیگر یعنی «تساهل» و «اجبار»، به دسته بندی چهارگانه ای از انواع حکومت ها بر اساس نحوه برخورد با مدعیان می رسد. وی، حکومت های «سرکوبگر»، «توتالیتر»، «متساهل»، و «ضعیف» را شناسایی می کند.
💠قدرت: میزان قدرت با میزان سرکوب رابطه ای عکس دارد، یعنی هر قدر که میزان قدرت یک گروه بیشتر باشد، میزان سرکوب آن کمتر است. اما تیلی در تعریف مفهوم قدرت اذعان می دارد که این مفهوم بسیار نسبی است. وی، قدرت یک مدعی را بر اساس «طرف ها»، «منافع»، و «تعاملات» متغیر می داند. شاید بتوان گفت که قدرت از نظر تیلی بازده داد و ستدهای میان مدعیان و حکومت است. وی بیان می دارد که «اعضاء جامعه سیاسی نسبت به چالشگران از قدرت بیشتری برخوردارند و کمتر مورد سرکوب قرار می گیرند. چالشگران از طریق کنش جمعی به عضویت جامعه سیاسی در می آیند و اعضاء نیز با استفاده از کنش جمعی در مقابل از دست دادن قدرت به دفاع از خود می پردازند».
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_سوم(بخش پایانی)
🔸فرصت های کنش جمعی: مجموعه عناصری که پیشتر توضیح داده شد، عوامل «درونی» تاثیرگذار بر کنش جمعی یک مدعی هستند؛ پیکربندی فرصت ها (یعنی فرصت/تهدید، سرکوب/تسهیل، و قدرت) نیز مجموعه عوامل «بیرونی» تاثیرگذار بر کنش جمعی به شمار می آیند که در ادامه توضیح داده می شوند. لازم به ذکر است که منشاء این عناصر بیرونی را می توان در «مدل سیاسی» جستجو کرد. یعنی، پیکربندی فرصت ها بر اساس برآیند راوبط میان مدعیان و حکومت مشخص می شود.
🔸فرصت / تهدید: میزان تغییر منابع و منافع با وضعیت محیطی را می توان فرصت/تهدید دانست. به این معنی که، هر قدر معادلات محیطی بگونه ای باشد که با منابع کمتری بتوان به منافع بیشتری دسترسی داشت، آنگاه فرصت فراهم شده است، و در حالت عکس این وضعیت، تهدید ایجاد می گردد. به عبارت دیگر، فرصت/تهدید دو روی یک سکه هستند، «در سوی فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروهها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابد. در سوی تهدید، به میزانی که دیگر گروه ها تهدید به ارایه ادعاهایی کنند، در صورت موفقیت آمیز بودن، امکان تحقق منافع مدعی را کاهش می دهد». در ادامه، تیلی استدلال می کند که پاسخگویی و واکنش گروه ها در قبال تهدید ها بسیار موثرتر است تا نسبت به فرصت ها. در واقع، تهدید به بسیجی تدافعی می انجامد، درحالیکه بهره گیری از فرصت نیازمند بسیجی تهاجمی یا تدارکی است.
🔸عموماً، ایجاد تهدید علیه یک مدعی باعث تقویت بسیج برای کنش می شود، تا جایی که ممکن است این بسیج از بسیج در حالت کنش عادی نیز بیشتر باشد. در مقابل، در مواقعی که فرصتی برای کسب منافع فراهم می شود، اکثر گروه ها احتیاج دارند که تاحدودی الگوی سازمان و بسیج خود را تغییر دهند (تدارک ببینند) تا بتوانند از فرصت استفاده کنند، و عموماً این انعطاف پذیری با مقاومت هایی درونی همراه است.
🔸سرکوب / تسهیل: به بیان تیلی، «ستیز برای کسب قدرت همیشه دربردارنده حداقل دو طرف است، رفتار طرف دوم دامنه ای را از سرکوب تا تسهیل در بر می گیرد. … سرکوب، هرگونه کنشی توسط گروه دیگر است که هزینه کنش جمعی مدعی را افزایش می دهد. کنشی که هزینه کنش جمعی یک گروه را کاهش دهد، شکلی از تسهیل است». سرکوب/تسهیل می تواند در دو سطح انجام شود، یا در سطح بسیج (یعنی تاثیر گذاری بر بسیج منابع توسط یک گروه)، و/یا در سطح کنش جمعی (لحظه انجام کنش توسط گروه). تیلی معتقد است که سرکوب/تسهیلی در مرحله بسیج انجام می شود، تاثیرات بلندمدت دارد و کارایی بیشتری دارد، در حالی که سرکوب/تسهیلی که در لحظه کنش روی می دهد، کوتاه مدت است.
🔸تیلی، سرکوب سیاسی را عمدتاً منتسب به دولت ها می داند. «از دیدگاه یک دولت، افزایش هزینه های بسیج نسبت به افزایش هزینه های کنش جمعی به تنهایی، راهبرد سرکوبگرانه اطمینان بخش تری است. راهبرد ضد بسیج هم کنشگر و هم کنش را خنثی می سازد، و این احتمال را کاهش می دهد که به هنگام آسیب پذیر شدن سریع حکومت، ظهور شریک ایتلافی جدید، یا چیز دیگری که باعث جابجایی هزینه ها و سودهای محتمل کنش جمعی شوند، کنشگر بتواند به اقدام سریع مبادرت ورزد». تسهیل نیز عموماً بخشی از سیاست متعارف است که در بین مدعیان مختلف می تواند به ایجاد «ایتلاف» های مختلف کمک کند. تیلی در ادامه بحث درباره سرکوب/تسهیل با وارد کردن دو مفهوم دیگر یعنی «تساهل» و «اجبار»، به دسته بندی چهارگانه ای از انواع حکومت ها بر اساس نحوه برخورد با مدعیان می رسد. وی، حکومت های «سرکوبگر»، «توتالیتر»، «متساهل»، و «ضعیف» را شناسایی می کند.
💠قدرت: میزان قدرت با میزان سرکوب رابطه ای عکس دارد، یعنی هر قدر که میزان قدرت یک گروه بیشتر باشد، میزان سرکوب آن کمتر است. اما تیلی در تعریف مفهوم قدرت اذعان می دارد که این مفهوم بسیار نسبی است. وی، قدرت یک مدعی را بر اساس «طرف ها»، «منافع»، و «تعاملات» متغیر می داند. شاید بتوان گفت که قدرت از نظر تیلی بازده داد و ستدهای میان مدعیان و حکومت است. وی بیان می دارد که «اعضاء جامعه سیاسی نسبت به چالشگران از قدرت بیشتری برخوردارند و کمتر مورد سرکوب قرار می گیرند. چالشگران از طریق کنش جمعی به عضویت جامعه سیاسی در می آیند و اعضاء نیز با استفاده از کنش جمعی در مقابل از دست دادن قدرت به دفاع از خود می پردازند».
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
☀️پاسخ ناصرالدین شاه به درخواست جوانان برای تاسیس دانشگاه: بسیار غلط کردهاند، پدرشان را آتش خواهم زد!
🔸غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم در یادداشتی در هفتهنامه «نگاه پنجشنبه» درباره ناصرالدین شاه قاجار با عنوان «اگر زنده میماند» نوشته است: مردی که دانشگاههای اروپایی را از نزدیک دیده بود در پاسخ نامه گروهی از جوانان که اجازه تاسیس دانشگاه را از محضر ملوکانه کرده بودند، چنین نوشت: «جوانان معقول بسیار بسیار غلط کردهاند که ایجاد دانشگاه میخواهند بکنند... اگر همچو کاری بکنند پدرشان را آتش خواهم زد، حتی نویسنده این کاغذ در اداره پلیس باید مشخص شده و تنبیه سخت شود که منبعد از این فضولیها نکند.»
🔰به گزارش تاریخ ایرانی، متن یادداشت امامی به این شرح است:
🔸ناصرالدین شاه نخستین شاه ایرانی است که به اروپا سفر کرد. نخستین سفرش به سال ۱۲۹۰ هجری قمری به اصرار میرزا حسینخان سپهسالار اعظم (صدراعظم وقت) بود که پنج ماه و ۹ روز طول کشید. به سال ۱۲۹۵ دومین سفرش را انجام داد... این سفر چهار ماه و ۹ روز طول کشید و سومین سفرش به خاطر عزیزالسلطان (ملیجک سوم) ترتیب داده شد؛ به مدت شش ماه و دوازده روز...
🔸او خاطرات دو سفر اول را خودش نوشته، اما خاطرات سفر سوم به تقریر اوست و تحریر دختر خوش خطش فخرالدوله و کاتبانی ملازم رکاب همچون غلامحسینخان، ناصرالملک و ابوالحسن خان فخرالملک.
🔸مشاهده کشورهای اروپایی او را بر آن داشت که به عکاسی روی آورد، دوربین عکاسی به ایران آورد، سیستم پستی نوین را پی افکند، حمل و نقل قطار را پی بریزد، نیروی دریایی تشکیل دهد، چراغ برق و گاز را به ایران آورد، قزاقخانه تشکیل دهد، به سبک رایج داستانهای قرن نوزدهم اروپا داستانی برای کودکان بنویسد و... (داستان «حکایت پیر و جوان» او به سال ۱۲۸۹ نگاشته شد.)
🔸او دریافته بود که ایرانیان را سودایی نو در سر است و نسیم آزادی در راه. به ابوالقاسمخان ناصرالملک فرمان داد تا به ترجمه و نگارش قانون اقدام کند. فرمان داد که مجلس مشورتخانه یا مجلس مشورت تاسیس شود که در این مجلس ۲۵ تن از رجال دیوانی گردهم آمدند که طرحی نو برای اداره کشور پی بریزند. به عهد او «گفتار در روش دکارت» به فارسی برگردانده شد. انتشار روزنامهها رونق گرفت اما ذکاءالملک فروغی به جرم نوشتن مقالهای در روزنامه «قانون» مورد پیگرد قرار گرفت. حاج سیاح محلاتی و میرزا جعفر حکیم الهی به سبب آزادگی به بند افتادند. میرزا یوسفخان مستشارالدوله را به جرم نوشتن کتابی به محبس قزوین افکندند و کتابی را که نگاشته بود بر سرش کوفتند. دستور توقیف روزنامه دولتی «وطن» را صادر کرد، چرا که در سرمقاله نخستین شماره این روزنامه فرانسوی زبان از قانون و آزادی و برابری سخن به میان آمده بود.
🔸به فرمان او به سال ۱۸۶۳ میلادی نخستین اداره سانسور مطبوعات در ایران تاسیس شد. این اداره وظیفه داشت که تمام روزنامهها و کتابها را پیش از چاپ بررسی کند و مانع از ورود روزنامههای فارسی زبان خارج از ایران شود که دم از قانون و آزادی میزدند.
🔸مردی که سفرها کرده بود، میگفت نوکرهای من و مردم این مملکت نباید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر داشته باشند و اگر اسم پاریس و بروکسل نزد آنها برده شود، ندانند اینها خوردنی است یا نوشیدنی.
🔸مردی که دانشگاههای اروپایی را از نزدیک دیده بود در پاسخ نامه گروهی از جوانان که اجازه تاسیس دانشگاه را از محضر ملوکانه کرده بودند، چنین نوشت: «جوانان معقول بسیار بسیار غلط کردهاند که ایجاد دانشگاه میخواهند بکنند... اگر همچو کاری بکنند پدرشان را آتش خواهم زد، حتی نویسنده این کاغذ در اداره پلیس باید مشخص شده و تنبیه سخت شود که منبعد از این فضولیها نکند.»
🔸شاهی که فرمان قتل امیرکبیر را صادر کرد دل خوش داشت که مورخ درباری «ناسخ التواریخ» بنویسد امیرکبیر به تب و بیماری در کاشان درگذشت!!!
🔸وی در نیافت مشکل مردم ایران دوربین عکاسی و چراغ گاز و قطار نیست.آن روستازاده فراهانی نیک دریافته بود که استبداد سرطانی است که جامعه را به نابودی میکشاند.
💠سفرها برای او درسی نداشت، خیزش مردم در جنبش تنباکو او را به هوش نیاورد. شاید صفیر گلوله میرزا رضای کرمانی او را از خواب پراند. آخرین کلامی که در بستر مرگ گفت این بود: «من بر شما جور دیگری حکومت خواهم کرد، اگر زنده بمانم.» اما دیگر دیر شده بود...
@rakik_nameh
🌞™
🔸غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم در یادداشتی در هفتهنامه «نگاه پنجشنبه» درباره ناصرالدین شاه قاجار با عنوان «اگر زنده میماند» نوشته است: مردی که دانشگاههای اروپایی را از نزدیک دیده بود در پاسخ نامه گروهی از جوانان که اجازه تاسیس دانشگاه را از محضر ملوکانه کرده بودند، چنین نوشت: «جوانان معقول بسیار بسیار غلط کردهاند که ایجاد دانشگاه میخواهند بکنند... اگر همچو کاری بکنند پدرشان را آتش خواهم زد، حتی نویسنده این کاغذ در اداره پلیس باید مشخص شده و تنبیه سخت شود که منبعد از این فضولیها نکند.»
🔰به گزارش تاریخ ایرانی، متن یادداشت امامی به این شرح است:
🔸ناصرالدین شاه نخستین شاه ایرانی است که به اروپا سفر کرد. نخستین سفرش به سال ۱۲۹۰ هجری قمری به اصرار میرزا حسینخان سپهسالار اعظم (صدراعظم وقت) بود که پنج ماه و ۹ روز طول کشید. به سال ۱۲۹۵ دومین سفرش را انجام داد... این سفر چهار ماه و ۹ روز طول کشید و سومین سفرش به خاطر عزیزالسلطان (ملیجک سوم) ترتیب داده شد؛ به مدت شش ماه و دوازده روز...
🔸او خاطرات دو سفر اول را خودش نوشته، اما خاطرات سفر سوم به تقریر اوست و تحریر دختر خوش خطش فخرالدوله و کاتبانی ملازم رکاب همچون غلامحسینخان، ناصرالملک و ابوالحسن خان فخرالملک.
🔸مشاهده کشورهای اروپایی او را بر آن داشت که به عکاسی روی آورد، دوربین عکاسی به ایران آورد، سیستم پستی نوین را پی افکند، حمل و نقل قطار را پی بریزد، نیروی دریایی تشکیل دهد، چراغ برق و گاز را به ایران آورد، قزاقخانه تشکیل دهد، به سبک رایج داستانهای قرن نوزدهم اروپا داستانی برای کودکان بنویسد و... (داستان «حکایت پیر و جوان» او به سال ۱۲۸۹ نگاشته شد.)
🔸او دریافته بود که ایرانیان را سودایی نو در سر است و نسیم آزادی در راه. به ابوالقاسمخان ناصرالملک فرمان داد تا به ترجمه و نگارش قانون اقدام کند. فرمان داد که مجلس مشورتخانه یا مجلس مشورت تاسیس شود که در این مجلس ۲۵ تن از رجال دیوانی گردهم آمدند که طرحی نو برای اداره کشور پی بریزند. به عهد او «گفتار در روش دکارت» به فارسی برگردانده شد. انتشار روزنامهها رونق گرفت اما ذکاءالملک فروغی به جرم نوشتن مقالهای در روزنامه «قانون» مورد پیگرد قرار گرفت. حاج سیاح محلاتی و میرزا جعفر حکیم الهی به سبب آزادگی به بند افتادند. میرزا یوسفخان مستشارالدوله را به جرم نوشتن کتابی به محبس قزوین افکندند و کتابی را که نگاشته بود بر سرش کوفتند. دستور توقیف روزنامه دولتی «وطن» را صادر کرد، چرا که در سرمقاله نخستین شماره این روزنامه فرانسوی زبان از قانون و آزادی و برابری سخن به میان آمده بود.
🔸به فرمان او به سال ۱۸۶۳ میلادی نخستین اداره سانسور مطبوعات در ایران تاسیس شد. این اداره وظیفه داشت که تمام روزنامهها و کتابها را پیش از چاپ بررسی کند و مانع از ورود روزنامههای فارسی زبان خارج از ایران شود که دم از قانون و آزادی میزدند.
🔸مردی که سفرها کرده بود، میگفت نوکرهای من و مردم این مملکت نباید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر داشته باشند و اگر اسم پاریس و بروکسل نزد آنها برده شود، ندانند اینها خوردنی است یا نوشیدنی.
🔸مردی که دانشگاههای اروپایی را از نزدیک دیده بود در پاسخ نامه گروهی از جوانان که اجازه تاسیس دانشگاه را از محضر ملوکانه کرده بودند، چنین نوشت: «جوانان معقول بسیار بسیار غلط کردهاند که ایجاد دانشگاه میخواهند بکنند... اگر همچو کاری بکنند پدرشان را آتش خواهم زد، حتی نویسنده این کاغذ در اداره پلیس باید مشخص شده و تنبیه سخت شود که منبعد از این فضولیها نکند.»
🔸شاهی که فرمان قتل امیرکبیر را صادر کرد دل خوش داشت که مورخ درباری «ناسخ التواریخ» بنویسد امیرکبیر به تب و بیماری در کاشان درگذشت!!!
🔸وی در نیافت مشکل مردم ایران دوربین عکاسی و چراغ گاز و قطار نیست.آن روستازاده فراهانی نیک دریافته بود که استبداد سرطانی است که جامعه را به نابودی میکشاند.
💠سفرها برای او درسی نداشت، خیزش مردم در جنبش تنباکو او را به هوش نیاورد. شاید صفیر گلوله میرزا رضای کرمانی او را از خواب پراند. آخرین کلامی که در بستر مرگ گفت این بود: «من بر شما جور دیگری حکومت خواهم کرد، اگر زنده بمانم.» اما دیگر دیر شده بود...
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴ایران دو ماه دیگر به اروپا برای نجات برجام و انجام تعهدات فرصت میدهد!
🔻حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که کشورش گام سوم خود در زمینه کاهش تعهدات برجامی را برخواهد داشت.
🔸حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که کشورش گام سوم خود در زمینه کاهش تعهدات برجامی را برخواهد داشت.
🔸به گفته رئیس جمهوری ایران این گام «باطن فوق العاده مهمی» دارد و «شتاب ویژه ای» به فعالیت های هسته ای این کشور خواهد بخشید.
🔸حسن روحانی در عین حال تاکید کرد که «فرصت دو ماهه دیگری برای بازگشت به تعهدات، مذاکره وتوافق پیش روی اروپا است.» وی افزوده است که تهران بعید می داند «امروز و فردا» با اروپا به نتیجه برسد.
🔸رئیس جمهوری ایران درباره مکالمات خود با مقام های اروپایی گفت: «طی این دوره یک گام هایی با هم برداشتیم. خیلی فاصله داشتیم در تلفن های روز اول بین ما خیلی فاصله بود اما الان کلام همدیگر را خوب می فهمیم. آنها می دانند ما چه می خواهیم و ما هم می دانیم آنها چه می خواهند و کاملاً مفهوم است. در بسیاری از موارد بهم نزدیک شده ایم و در برخی از موارد هم هنوز اختلاف نظر داریم و به گام نهایی نرسیده ایم.»
🔸وی در مورد مذاکره با فرانسوی ها گفت: «آنها می گویند با اروپایی ها و چین و دیگران و خود آمریکا حرف می زنیم و هماهنگ می کنیم و بحث می کنیم. حرف ما با فرانسه در این زمینه و به نمایندگی از طرف اتحادیه اروپا و سه کشور بود.»
🔸حسن روحانی گفت: «ضمن این که گام سوم را برمیداریم، صحبت می کنیم و اگر به توافق رسیدیم باز هم راه برای مذاکره، منطق و توافق وجود دارد.»
💠بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران پیش از این گفته بود که یکی از گزینههای گام سوم کاهش تعهدات برجامی میتواند غنیسازی ۲۰ درصد اورانیوم باشد./ یورونیوز
@rakik_nameh
🌞™
🔻حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که کشورش گام سوم خود در زمینه کاهش تعهدات برجامی را برخواهد داشت.
🔸حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که کشورش گام سوم خود در زمینه کاهش تعهدات برجامی را برخواهد داشت.
🔸به گفته رئیس جمهوری ایران این گام «باطن فوق العاده مهمی» دارد و «شتاب ویژه ای» به فعالیت های هسته ای این کشور خواهد بخشید.
🔸حسن روحانی در عین حال تاکید کرد که «فرصت دو ماهه دیگری برای بازگشت به تعهدات، مذاکره وتوافق پیش روی اروپا است.» وی افزوده است که تهران بعید می داند «امروز و فردا» با اروپا به نتیجه برسد.
🔸رئیس جمهوری ایران درباره مکالمات خود با مقام های اروپایی گفت: «طی این دوره یک گام هایی با هم برداشتیم. خیلی فاصله داشتیم در تلفن های روز اول بین ما خیلی فاصله بود اما الان کلام همدیگر را خوب می فهمیم. آنها می دانند ما چه می خواهیم و ما هم می دانیم آنها چه می خواهند و کاملاً مفهوم است. در بسیاری از موارد بهم نزدیک شده ایم و در برخی از موارد هم هنوز اختلاف نظر داریم و به گام نهایی نرسیده ایم.»
🔸وی در مورد مذاکره با فرانسوی ها گفت: «آنها می گویند با اروپایی ها و چین و دیگران و خود آمریکا حرف می زنیم و هماهنگ می کنیم و بحث می کنیم. حرف ما با فرانسه در این زمینه و به نمایندگی از طرف اتحادیه اروپا و سه کشور بود.»
🔸حسن روحانی گفت: «ضمن این که گام سوم را برمیداریم، صحبت می کنیم و اگر به توافق رسیدیم باز هم راه برای مذاکره، منطق و توافق وجود دارد.»
💠بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران پیش از این گفته بود که یکی از گزینههای گام سوم کاهش تعهدات برجامی میتواند غنیسازی ۲۰ درصد اورانیوم باشد./ یورونیوز
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴فرانسه : ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری منوط به بازگشت کامل ایران به برجام است
🔸برونو لومر وزیر دارایی فرانسه امروز سه شنبه در دیدار با استیو منوچین همتای آمریکایی خود درباره صدور معافیت برای برخی شرکت های خارجی از تحریمهای نفتی علیه ایران گفت و گو کرد.
🔸به نقل از مقامات فرانسوی لومر که به آمریکا سفر کرده است در دیدار با منوچین در خصوص معافیت شرکت های چین، هند و ژاپن از تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران صحبت کرد.
دیدار لومر با مقامهای آمریکایی بخشی از تلاش فرانسه برای نجات توافق هستهای با ایران است.
🔸سفر لومر به واشنگتن اساسا درباره قانون تازه فرانسه برای وضع مالیات بر شرکت های بزرگ فناوری است اما این گفتوگوها گسترش یافته و یافتن راههایی برای کسب معافیتهای تحریمی در خرید نفت از ایران نیز در آنها گنجانده شده است.
🔸لومر پس از دیدار با منوچین در توئیتی گفتوگو درباره مالیات بر شرکتهای بزرگ فناوری را سازنده خواند اما اشارهای به ایران نکرد. وی قرار است با «لورنس کودلو» مشاور اقتصادی رئیس جمهوری آمریکا و "رابرت لایتهایزرم" مذاکرهکننده ارشد تجاری ایالات متحده نیز دیدار کند.
🔸در همین حال ژان ایو لودریان زیر خارجه فرانسه روز سه شنبه تاکید کرد، هنوز مسائل زیادی در گفتوگوهای میان اروپا و ایران باقی است که باید حل و فصل شود.
🔸وی افزود: تلاشهای زیادی برای نجات توافق هستهای با ایران درحال جریان است. هنوز مسائل زیادی در گفتوگوهای میان اروپا و ایران باقی مانده است که باید حل شود.
🔸وزیر خارجه فرانسه که در جمع اعضای انجمن مطبوعات دیپلماتیک فرانسه سخنرانی می کرد، گفت: رئیس جمهور مکرون (در جریان نشست گروه هفت) به این جمع بندی رسید که دونالد ترامپ آماده تجدید نظر در راهبرد فشار حداکثری به ایران و یافتن راهی برای رسیدن به یک توافق است.
🔸وزیر خارجه فرانسه در ادامه ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری تضمین شده برای فروش نفت را به بازگشت ایران به اجرای کامل تعهداتش به برجام دانست و گفت: این ایده بندهای الزامآور دیگری را نیز شامل میشود که امنیت خلیج فارس، گشایش گفت و گوها بر سر ثبات و امنیت منطقهای و شرایط پس از سال ۲۰۲۵، پایان تعهدات تعیین شده در توافق هستهای از جمله آنها است.
💠وزیر امور خارجه فرانسه همچنین اجرایی شدن کامل این سناریو را منوط به موافقت دونالد ترامپ با لغو برخی از تحریم های اعمال شده علیه ایران دانست.
@rakik_nameh
🌞™
🔸برونو لومر وزیر دارایی فرانسه امروز سه شنبه در دیدار با استیو منوچین همتای آمریکایی خود درباره صدور معافیت برای برخی شرکت های خارجی از تحریمهای نفتی علیه ایران گفت و گو کرد.
🔸به نقل از مقامات فرانسوی لومر که به آمریکا سفر کرده است در دیدار با منوچین در خصوص معافیت شرکت های چین، هند و ژاپن از تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران صحبت کرد.
دیدار لومر با مقامهای آمریکایی بخشی از تلاش فرانسه برای نجات توافق هستهای با ایران است.
🔸سفر لومر به واشنگتن اساسا درباره قانون تازه فرانسه برای وضع مالیات بر شرکت های بزرگ فناوری است اما این گفتوگوها گسترش یافته و یافتن راههایی برای کسب معافیتهای تحریمی در خرید نفت از ایران نیز در آنها گنجانده شده است.
🔸لومر پس از دیدار با منوچین در توئیتی گفتوگو درباره مالیات بر شرکتهای بزرگ فناوری را سازنده خواند اما اشارهای به ایران نکرد. وی قرار است با «لورنس کودلو» مشاور اقتصادی رئیس جمهوری آمریکا و "رابرت لایتهایزرم" مذاکرهکننده ارشد تجاری ایالات متحده نیز دیدار کند.
🔸در همین حال ژان ایو لودریان زیر خارجه فرانسه روز سه شنبه تاکید کرد، هنوز مسائل زیادی در گفتوگوهای میان اروپا و ایران باقی است که باید حل و فصل شود.
🔸وی افزود: تلاشهای زیادی برای نجات توافق هستهای با ایران درحال جریان است. هنوز مسائل زیادی در گفتوگوهای میان اروپا و ایران باقی مانده است که باید حل شود.
🔸وزیر خارجه فرانسه که در جمع اعضای انجمن مطبوعات دیپلماتیک فرانسه سخنرانی می کرد، گفت: رئیس جمهور مکرون (در جریان نشست گروه هفت) به این جمع بندی رسید که دونالد ترامپ آماده تجدید نظر در راهبرد فشار حداکثری به ایران و یافتن راهی برای رسیدن به یک توافق است.
🔸وزیر خارجه فرانسه در ادامه ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری تضمین شده برای فروش نفت را به بازگشت ایران به اجرای کامل تعهداتش به برجام دانست و گفت: این ایده بندهای الزامآور دیگری را نیز شامل میشود که امنیت خلیج فارس، گشایش گفت و گوها بر سر ثبات و امنیت منطقهای و شرایط پس از سال ۲۰۲۵، پایان تعهدات تعیین شده در توافق هستهای از جمله آنها است.
💠وزیر امور خارجه فرانسه همچنین اجرایی شدن کامل این سناریو را منوط به موافقت دونالد ترامپ با لغو برخی از تحریم های اعمال شده علیه ایران دانست.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴اسحاق : ایران بدون سلاح هستهای امنیت اسرائیل را تا ۲۰ سال آینده تضمین میکند
🔸اسحاق بن اسرائیل ، رئیس آژانس فضایی اسرائیل ، در مقاله ای گفت تهدید نظامی ایران بسیار اغراق آمیز شده است.
🔸وی گفت: "اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد ، به یک تهدید استراتژیک تبدیل می شود. اسرائیل باید هر کاری چه از لحاظ دیپلماتیک و چه از منظر نظامی انجام دهد تا از وقوع این امر جلوگیری کند".
🔸رئیس آژانس فضایی اسرائیل در ادامه افزود: "بدون تسلیحات هسته ای ، تهدیدات ایران را می توان اغراق آمیز خواند". وی ، تاکید نمود که ایران بدون سلاح هسته ای ، امنیت اسرائیل را پس از ۲۰ سال در خطر نمی اندازد.
🔸وی گفت: "هواپیماهای نیروی هوایی ایران باید در موزه نمایش داده شوند و به میدان نبرد فرستاده نشوند. ناوگان ایران حتی نمی تواند تنگه هرمز را کنترل کند. توانایی های نظامی کلاسیک ایران تهدیدی جدی برای اسرائیل نیست. "
💠شایان ذکر است، اسحاق بن اسرائیل همچنین رئیس مشترک ابتکار ملی توسعه فناوریهای هوش مصنوعی و رئیس دو معتبرترین مرکز تحقیقات نظامی اسرائیل است.
@rakik_nameh
🌞™
🔸اسحاق بن اسرائیل ، رئیس آژانس فضایی اسرائیل ، در مقاله ای گفت تهدید نظامی ایران بسیار اغراق آمیز شده است.
🔸وی گفت: "اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد ، به یک تهدید استراتژیک تبدیل می شود. اسرائیل باید هر کاری چه از لحاظ دیپلماتیک و چه از منظر نظامی انجام دهد تا از وقوع این امر جلوگیری کند".
🔸رئیس آژانس فضایی اسرائیل در ادامه افزود: "بدون تسلیحات هسته ای ، تهدیدات ایران را می توان اغراق آمیز خواند". وی ، تاکید نمود که ایران بدون سلاح هسته ای ، امنیت اسرائیل را پس از ۲۰ سال در خطر نمی اندازد.
🔸وی گفت: "هواپیماهای نیروی هوایی ایران باید در موزه نمایش داده شوند و به میدان نبرد فرستاده نشوند. ناوگان ایران حتی نمی تواند تنگه هرمز را کنترل کند. توانایی های نظامی کلاسیک ایران تهدیدی جدی برای اسرائیل نیست. "
💠شایان ذکر است، اسحاق بن اسرائیل همچنین رئیس مشترک ابتکار ملی توسعه فناوریهای هوش مصنوعی و رئیس دو معتبرترین مرکز تحقیقات نظامی اسرائیل است.
@rakik_nameh
🌞™