📝#نقد
🖥Unbelievable,
از اون دست سریالایی که باید بیشتر ساخته بشن!
سریال درام/معمایی Unbelievable تو نگاه اول و با روند ابتداییش شباهت زیادی به بقیه هم ردههاش تو ژانر جنایی نداره!
داستان این سریال شروعی متمرکز روی یک شخصیت به نام "ماری" داره و بیننده اینطوری حس میکنه که طی هفت قسمت بعدی هم اونو همراهی میکنه!
البته این نظر تا حدودی درسته؛
اما او به تنهایی وظیفه پیشروی داستان رو به عهده نداره!
یکی از مواردی که تو سریال Unbelievable بیننده هارو یاد سریالی مثله True Detective میندازه؛
وجود چنتا خط زمانی تو زمان های متفاوته!
معرفی دو کارآگاه با تفکر و عقایده متفاوت هم دقیقا همین حس رو بیشتر میکند!
تو سریال Unbelievable با یه داستان واقعی روبه رو هستیم!
به همین دلیل تو در نگاه اول؛
شباهت های اشاره شده خیلی هم به چشم نمیان!
این موضوع باعث شده تا این عنوان واسه خودش هویتی مستقل داشته باشه و با توجه به موضوعات بحث برانگیزی که توش مطرح میشن ، حفظ این حال و هوای کلی سخت به نظر میرسید که البته تو در نهایی به خوبی از عهدش براومدن👌
تو این سریال ، داستان تحقیقاتی واسه دستگیری یه متجاوزی سریالی رو دنبال میکنیم!
"ماری ادلر"/"کاتلین دور" هم همانطور که قبل تر اشاره کردیم؛
وظیفه شروع کردن این داستان رو بر عهده داره!
بخش قابل توجهی از داستان به "ماری" اختصاص داده شده و روزنه هایی واسه درک احساسات درونیش طراحی شدن👌
طی این هشت قسمت ؛
قربانی های متعددی به نمایش در میان که هر کدومشون با شیوه متفاوتی به تصویر کشیده شدن!
به همین دلیل این سریال تونسته دید یک قربانی رو به زیبایی تو بینندش ایجاد کند!👏
تفاوت های این قربانیان موجب میشه که بیننده در نهایت با یکی از اونا به خوبی ارتباط برقرار کند و با احساساتش همراه بشه🔥
هر چند اینقدر خوب به پردازش این کاراکتر ها توجه شده که این احتمال وجود داره تا همه اونا روی بیننده تأثیر بذارن و احساساتشون رو درک کنن!
توی سریال دوتا خط زمانی اصلی وجود داره؛
ابتدا پرونده "ماری" که تو سال 2008 پیشه پلیس باز میشه و ماجراهای او از این زمان دنبال میشن،
و سه سال بعد تو سال 2011 ؛
دوتا کارآگاه زن به نام های "گریس رسموسن" و "کرن دووال" متوجه شباهت های جالب و عجیب تو دوتا پرونده "تعارض جنسی" میشن و تحقیقاتشون رو دنبال میکنن!
تو روندی که سریال ازش بهره میبره؛
بیننده از هر کدوم از این خط های زمانی چنتا سکانس میبینه و بعد با "فلشبک" یا "فلشفروارد" هایی روبه رو میشه!
یکی از چیزایی که سریال نشون میده؛
کوتاهی و ظلم هایی که گاهن پلیس به افراد مختلف میکنه است!
مثلا؛
"ماری" در ابتدا تجاوز صورت گرفته رو به پلیس گزارش میده؛
اما در ادامه با رفتار ناشایست و زورگویانه دو پلیسی که مسئول گرفتن گزارش از او هستن؛
"ماری" مجبور به پس گرفتن حرفاش میشه!
اما ماجرا جایی جالب تر میشه که پلیس ازش به خاطر نوشتن گزارش جعلی شکایت هم میکنه!😐
به همین دلیل؛
"ماری" خدمات اجتماعیه دریافتیش رو از دست میده و از جامعه هم کاملا طرد میشه😕
جامعهای که به راحتی اونو قضاوت کرد و حکمش روهم صادر کرد!
در ادامه "ماری" بخاطر رفتار بده همکارش ، مجبور به ترک کردن کارش میشه و همه مزایاشو از دست میده!
اما بعد از گذروندن این شرایط سخت؛
از صفر شروع میکنه و مجبور میشه دوباره برای پس گرفتن جایگاهش تو جامعه تلاش کنه!
همچنین دیگه اعتماد خودش رو نسبت به مردم و دوستانش از دست داده و تلاشی هم واسه برقراری عدالت نمیکنه!
تو خط داستانی دیگه اما با کشمکش های خیلی بیشتری روبه رو هستیم که همین باعث میشه برخی از بخش هاش جذاب تر به نظر برسه!
پویایی رابطه بین "دووال" و "رسموسن" به درگیر کننده تر شدن معما کمک زیادی کرده و موجب شده ضرباهنگ اثر برای مدت زیادی یجور نمونه!
برای مثال هر کدوم از این دو کارآگاه باورهای مختلفی دارن که گاهی باعث میشه مشاجره هایی رو بینشون شاهد باشیم!
هر کدوم از اونا یه شیوه متفاوت واسه برخورد با شکست دارن!
رابطه هر کدومشون با همسراشون فرق هایی داره و همین تفاوت ها به یکی از مزیت های بزرگ سریال تبدیل شده!
این اثر یکی از برترین عناوینیه که تونسته همزمان تم جنایی و بخش قربانی محوره آثاره مربوط به تجاوز رو کنار هم حفظ کنه و به مشکلات مختلفی که تو جامعه در این باره دیده میشن، اشاره کنه👌
کاراکتر های مختلف سریال بسیار خوب طراحی شدن و ارتباط گیری باهاشون واقعا آسونه👍🏻
اگر از آثاری که بر اساس جنایت ها و رویداد های واقعی ساخته میشن لذت میبرین؛
این سریال هم میتونه براتون لذت بخش باشه👌
📌#پیشنهاد
#Unbelievable #Netflix #Kaitlyn_Dever
@Holy_Wd🎬
🖥Unbelievable,
از اون دست سریالایی که باید بیشتر ساخته بشن!
سریال درام/معمایی Unbelievable تو نگاه اول و با روند ابتداییش شباهت زیادی به بقیه هم ردههاش تو ژانر جنایی نداره!
داستان این سریال شروعی متمرکز روی یک شخصیت به نام "ماری" داره و بیننده اینطوری حس میکنه که طی هفت قسمت بعدی هم اونو همراهی میکنه!
البته این نظر تا حدودی درسته؛
اما او به تنهایی وظیفه پیشروی داستان رو به عهده نداره!
یکی از مواردی که تو سریال Unbelievable بیننده هارو یاد سریالی مثله True Detective میندازه؛
وجود چنتا خط زمانی تو زمان های متفاوته!
معرفی دو کارآگاه با تفکر و عقایده متفاوت هم دقیقا همین حس رو بیشتر میکند!
تو سریال Unbelievable با یه داستان واقعی روبه رو هستیم!
به همین دلیل تو در نگاه اول؛
شباهت های اشاره شده خیلی هم به چشم نمیان!
این موضوع باعث شده تا این عنوان واسه خودش هویتی مستقل داشته باشه و با توجه به موضوعات بحث برانگیزی که توش مطرح میشن ، حفظ این حال و هوای کلی سخت به نظر میرسید که البته تو در نهایی به خوبی از عهدش براومدن👌
تو این سریال ، داستان تحقیقاتی واسه دستگیری یه متجاوزی سریالی رو دنبال میکنیم!
"ماری ادلر"/"کاتلین دور" هم همانطور که قبل تر اشاره کردیم؛
وظیفه شروع کردن این داستان رو بر عهده داره!
بخش قابل توجهی از داستان به "ماری" اختصاص داده شده و روزنه هایی واسه درک احساسات درونیش طراحی شدن👌
طی این هشت قسمت ؛
قربانی های متعددی به نمایش در میان که هر کدومشون با شیوه متفاوتی به تصویر کشیده شدن!
به همین دلیل این سریال تونسته دید یک قربانی رو به زیبایی تو بینندش ایجاد کند!👏
تفاوت های این قربانیان موجب میشه که بیننده در نهایت با یکی از اونا به خوبی ارتباط برقرار کند و با احساساتش همراه بشه🔥
هر چند اینقدر خوب به پردازش این کاراکتر ها توجه شده که این احتمال وجود داره تا همه اونا روی بیننده تأثیر بذارن و احساساتشون رو درک کنن!
توی سریال دوتا خط زمانی اصلی وجود داره؛
ابتدا پرونده "ماری" که تو سال 2008 پیشه پلیس باز میشه و ماجراهای او از این زمان دنبال میشن،
و سه سال بعد تو سال 2011 ؛
دوتا کارآگاه زن به نام های "گریس رسموسن" و "کرن دووال" متوجه شباهت های جالب و عجیب تو دوتا پرونده "تعارض جنسی" میشن و تحقیقاتشون رو دنبال میکنن!
تو روندی که سریال ازش بهره میبره؛
بیننده از هر کدوم از این خط های زمانی چنتا سکانس میبینه و بعد با "فلشبک" یا "فلشفروارد" هایی روبه رو میشه!
یکی از چیزایی که سریال نشون میده؛
کوتاهی و ظلم هایی که گاهن پلیس به افراد مختلف میکنه است!
مثلا؛
"ماری" در ابتدا تجاوز صورت گرفته رو به پلیس گزارش میده؛
اما در ادامه با رفتار ناشایست و زورگویانه دو پلیسی که مسئول گرفتن گزارش از او هستن؛
"ماری" مجبور به پس گرفتن حرفاش میشه!
اما ماجرا جایی جالب تر میشه که پلیس ازش به خاطر نوشتن گزارش جعلی شکایت هم میکنه!😐
به همین دلیل؛
"ماری" خدمات اجتماعیه دریافتیش رو از دست میده و از جامعه هم کاملا طرد میشه😕
جامعهای که به راحتی اونو قضاوت کرد و حکمش روهم صادر کرد!
در ادامه "ماری" بخاطر رفتار بده همکارش ، مجبور به ترک کردن کارش میشه و همه مزایاشو از دست میده!
اما بعد از گذروندن این شرایط سخت؛
از صفر شروع میکنه و مجبور میشه دوباره برای پس گرفتن جایگاهش تو جامعه تلاش کنه!
همچنین دیگه اعتماد خودش رو نسبت به مردم و دوستانش از دست داده و تلاشی هم واسه برقراری عدالت نمیکنه!
تو خط داستانی دیگه اما با کشمکش های خیلی بیشتری روبه رو هستیم که همین باعث میشه برخی از بخش هاش جذاب تر به نظر برسه!
پویایی رابطه بین "دووال" و "رسموسن" به درگیر کننده تر شدن معما کمک زیادی کرده و موجب شده ضرباهنگ اثر برای مدت زیادی یجور نمونه!
برای مثال هر کدوم از این دو کارآگاه باورهای مختلفی دارن که گاهی باعث میشه مشاجره هایی رو بینشون شاهد باشیم!
هر کدوم از اونا یه شیوه متفاوت واسه برخورد با شکست دارن!
رابطه هر کدومشون با همسراشون فرق هایی داره و همین تفاوت ها به یکی از مزیت های بزرگ سریال تبدیل شده!
این اثر یکی از برترین عناوینیه که تونسته همزمان تم جنایی و بخش قربانی محوره آثاره مربوط به تجاوز رو کنار هم حفظ کنه و به مشکلات مختلفی که تو جامعه در این باره دیده میشن، اشاره کنه👌
کاراکتر های مختلف سریال بسیار خوب طراحی شدن و ارتباط گیری باهاشون واقعا آسونه👍🏻
اگر از آثاری که بر اساس جنایت ها و رویداد های واقعی ساخته میشن لذت میبرین؛
این سریال هم میتونه براتون لذت بخش باشه👌
📌#پیشنهاد
#Unbelievable #Netflix #Kaitlyn_Dever
@Holy_Wd🎬