Exception در خیابان
عادت دارم برای پارک کردن در محلهایی که دستگاه اتوماتیک پرداخت وجود دارد هزینه پارک خودرو را با کارت مترو پرداخت کنم(همان علمک های کله زردی که 8 چراغ چشمک زن دارند). هفته پیش متوجه شدم کارت مترویم که شارژ کمی دارد. پس به یکی از دستگاههای شارژ کارت که در کیوسکهایی که با نام ezpay در سطج شهر راه اندازی شده اند رفتم، کارت بانکی را وارد کردم و بعد از گذاشتن کارت مترو در محل مشخص شده اش در دستگاه و وارد کردن رمزها مبلغ شارژ 50 هزار تومان را وارد کردم، دستگاه پیغام داد که بیش از 44 هزار تومان شارژ نمی توانی بخری، مبلغ جدید را همان 44 هزار تومان انتخاب کردم، ناگهان پنجره ای بر مانیتور دستگاه ظاهر شد که در هنگام debug برنامه های دات نتی در ویندوز با آن مواجه می شویم، گزینه ای هم داشت که «Debug»! معلوم بود Exception ی در سیستم رخ داده است که مدیریت نشده است و هیچ راهکاری هم برای این شرایط در نرم افزار مربوطه دیده نشده است. برای اولین بار بود که در نزدیکی یکی از اصلی ترین میادین شهر و در خیابان Exception ی را می دیدم.
من هم مبهوت که اگر یک کاربر غیر آی تی و نا آشنا با برنامه نویسی با این پنجره مواجه شود آن هم در دستگاهی که مخاطبش همه جامعه است چه باید بکند؟ چه میزان نگرانی به او وارد می شود که آیا ضرر مالی به او وارد شده یا نه؟ کارتش شارژ شده یا نه؟ اصلا دکمه های این پنجره انگلیسی عجیب و غریب را چگونه باید کلیک کند؟ و هزار سوال و علامت تعجب دیگر.
تنها چیزی که از آن روز تا کنون ذهن مرا به خود مشغول کرده است این است که چه خوب که مسئولان عزیز کشور تصمیم به تولید نرم افزار های پزشکی، مهندسی بومی نمی گیرند، با این کارشان به همه ما لطف دارند.
پویا بلاک
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
عادت دارم برای پارک کردن در محلهایی که دستگاه اتوماتیک پرداخت وجود دارد هزینه پارک خودرو را با کارت مترو پرداخت کنم(همان علمک های کله زردی که 8 چراغ چشمک زن دارند). هفته پیش متوجه شدم کارت مترویم که شارژ کمی دارد. پس به یکی از دستگاههای شارژ کارت که در کیوسکهایی که با نام ezpay در سطج شهر راه اندازی شده اند رفتم، کارت بانکی را وارد کردم و بعد از گذاشتن کارت مترو در محل مشخص شده اش در دستگاه و وارد کردن رمزها مبلغ شارژ 50 هزار تومان را وارد کردم، دستگاه پیغام داد که بیش از 44 هزار تومان شارژ نمی توانی بخری، مبلغ جدید را همان 44 هزار تومان انتخاب کردم، ناگهان پنجره ای بر مانیتور دستگاه ظاهر شد که در هنگام debug برنامه های دات نتی در ویندوز با آن مواجه می شویم، گزینه ای هم داشت که «Debug»! معلوم بود Exception ی در سیستم رخ داده است که مدیریت نشده است و هیچ راهکاری هم برای این شرایط در نرم افزار مربوطه دیده نشده است. برای اولین بار بود که در نزدیکی یکی از اصلی ترین میادین شهر و در خیابان Exception ی را می دیدم.
من هم مبهوت که اگر یک کاربر غیر آی تی و نا آشنا با برنامه نویسی با این پنجره مواجه شود آن هم در دستگاهی که مخاطبش همه جامعه است چه باید بکند؟ چه میزان نگرانی به او وارد می شود که آیا ضرر مالی به او وارد شده یا نه؟ کارتش شارژ شده یا نه؟ اصلا دکمه های این پنجره انگلیسی عجیب و غریب را چگونه باید کلیک کند؟ و هزار سوال و علامت تعجب دیگر.
تنها چیزی که از آن روز تا کنون ذهن مرا به خود مشغول کرده است این است که چه خوب که مسئولان عزیز کشور تصمیم به تولید نرم افزار های پزشکی، مهندسی بومی نمی گیرند، با این کارشان به همه ما لطف دارند.
پویا بلاک
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
برنامه نویسی هیلتن
10 واقعیت جالب درباره بنیان‌گذار فیس‌بوک گروه برنامه نویسی هیلتن👇 🆔 @HeiltonProgramming
10 واقعیت جالب درباره بنیان‌گذار فیس‌بوک
۱) مارک زاکربرگ به کوررنگی مبتلاست؛ کوررنگی قرمز و سبز. او در دیدن و تشخیص این دو رنگ مشکل دارد و احتمالا به همین خاطر است که رنگ غالب در پلت‌فرم فیس‌بوک٬ رنگ آبی است.
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
۲) وقتی او دبیرستانی بود کمپانی‌های مایکروسافت و AOL تلاش کردند تا او را استخدام کنند. او در آن روزها سینپس (Synapse) را راه‌اندازی کرده بود؛ برنامه‌ای که از هوش مصنوعی برای یادگیری از عادت‌های موسیقیایی کاربران بهره می‌گرفت.
۳) مارک تقریبا همه روزها همان تی‌شرت معروف خاکستری که لوگوی فیس‌بوک را هم دارد٬ بر تن میکند. او می‌گوید سرش به اندازه کافی شلوغ است و نمی‌تواند صبح‌ها وقت زیادی برای انتخاب لباس صرف کند.
۴) اگرچه او خیلی معمولی لباس می‌پوشد٬ اما گفته که در سال ۲۰۰۹ برای اینکه نشان دهد فیس‌بوک در روزگار رکود اقتصادی چقدر برای رشد و گسترش کار خود مصمم است٬ هر روز کراوات می‌زد.
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
۵) زاکربرگ گیاه‌خوار است و یک بار گفت که فقط در صورتی گوشت حیوانی را خواهد خورد که خودش آن حیوان را کشته باشد. اما در لیست صفحاتی که او در فیس‌بوک لایک کرده٬ نام «مک‌دونالد» را هم میتوان دید.
۶) او با اینکه در طول ۴ سالی که عضو توییتر شده فقط ۱۹ توییت منتشر کرده٬ و آخرین توییتش هم مربوط به ۱۵ ماه پیش است٬ بیش از ۲۲۰ هزار دنبال‌کننده (فالوئر) در این شبکه اجتماعی دارد.
مارک زاکربرگ و همسرش پرسیلا چان
۷) در اکتبر ۲۰۱۰ به همراه گروهی از کارمندان فیس‌بوک رفت تا در سینما به تماشای فیلم "شبکه اجتماعی" بنشیند. پس از دیدن فیلم در ابراز نظرهای عمومی او از تصویری که در این فیلم از او ارائه شده انتقاد کرد و گفت ماجرا طوری روایت شده که انگار او فیس‌بوک را صرفا به این خاطر به وجود آورده که منزلت اجتماعی کسب کند.
۸) مارک یک سگ پاکوتاه سفید و مشهور دارد که اسم Beast را برایش انتخاب کرده. سگ او در فیس‌بوک بیش از ۱/۵ میلیون فن دارد.
۹) سال گذشته بعضی‌ها از او انتقاد کردند که چرا موقع ازدواج با همسرش٬ پرسیلا چان٬ هدیه‌ای گران‌بهاتر از حلقه یاقوت ۲۵ هزار دلاری به وی نداده٬ اگرچه خودش همان زمان ثروتی ۱۹ میلیارد دلاری داشت.
۱۰) هر جای فیس‌بوک اگر این کاراکترها [4:0]@ را در کامنتی وارد کنید و اینتر را بزنید٬ نام او ظاهر خواهد شد.
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
۱) مارک زاکربرگ به کوررنگی مبتلاست؛ کوررنگی قرمز و سبز. او در دیدن و تشخیص این دو رنگ مشکل دارد و احتمالا به همین خاطر است که رنگ غالب در پلت‌فرم فیس‌بوک٬ رنگ آبی است.
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
۲) وقتی او دبیرستانی بود کمپانی‌های مایکروسافت و AOL تلاش کردند تا او را استخدام کنند. او در آن روزها سینپس (Synapse) را راه‌اندازی کرده بود؛ برنامه‌ای که از هوش مصنوعی برای یادگیری از عادت‌های موسیقیایی کاربران بهره می‌گرفت.
۳) مارک تقریبا همه روزها همان تی‌شرت معروف خاکستری که لوگوی فیس‌بوک را هم دارد٬ بر تن میکند. او می‌گوید سرش به اندازه کافی شلوغ است و نمی‌تواند صبح‌ها وقت زیادی برای انتخاب لباس صرف کند.
۴) اگرچه او خیلی معمولی لباس می‌پوشد٬ اما گفته که در سال ۲۰۰۹ برای اینکه نشان دهد فیس‌بوک در روزگار رکود اقتصادی چقدر برای رشد و گسترش کار خود مصمم است٬ هر روز کراوات می‌زد.
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
۵) زاکربرگ گیاه‌خوار است و یک بار گفت که فقط در صورتی گوشت حیوانی را خواهد خورد که خودش آن حیوان را کشته باشد. اما در لیست صفحاتی که او در فیس‌بوک لایک کرده٬ نام «مک‌دونالد» را هم میتوان دید.
۶) او با اینکه در طول ۴ سالی که عضو توییتر شده فقط ۱۹ توییت منتشر کرده٬ و آخرین توییتش هم مربوط به ۱۵ ماه پیش است٬ بیش از ۲۲۰ هزار دنبال‌کننده (فالوئر) در این شبکه اجتماعی دارد.
مارک زاکربرگ و همسرش پرسیلا چان
۷) در اکتبر ۲۰۱۰ به همراه گروهی از کارمندان فیس‌بوک رفت تا در سینما به تماشای فیلم "شبکه اجتماعی" بنشیند. پس از دیدن فیلم در ابراز نظرهای عمومی او از تصویری که در این فیلم از او ارائه شده انتقاد کرد و گفت ماجرا طوری روایت شده که انگار او فیس‌بوک را صرفا به این خاطر به وجود آورده که منزلت اجتماعی کسب کند.
۸) مارک یک سگ پاکوتاه سفید و مشهور دارد که اسم Beast را برایش انتخاب کرده. سگ او در فیس‌بوک بیش از ۱/۵ میلیون فن دارد.
۹) سال گذشته بعضی‌ها از او انتقاد کردند که چرا موقع ازدواج با همسرش٬ پرسیلا چان٬ هدیه‌ای گران‌بهاتر از حلقه یاقوت ۲۵ هزار دلاری به وی نداده٬ اگرچه خودش همان زمان ثروتی ۱۹ میلیارد دلاری داشت.
۱۰) هر جای فیس‌بوک اگر این کاراکترها [4:0]@ را در کامنتی وارد کنید و اینتر را بزنید٬ نام او ظاهر خواهد شد.
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
صفحه بندی paging آموزش کار با دستورات linq
http://www.aparat.com/v/8JzDp
لینک دانلود
goo.gl/bbA0Tm
@HeiltonProgramming
www.Heilton.com
http://www.aparat.com/v/8JzDp
لینک دانلود
goo.gl/bbA0Tm
@HeiltonProgramming
www.Heilton.com
Forwarded from ModelDriven
Empirical Software Engineering
مقالات زیادی در مورد کارهای تجربی در مهندسی نرم‌افزار وجود دارد که بعضی از آن ها حاوی اخبار و نظرات جدید و مناسب برای انتشار می باشد. مهندسی نرم افزار تجربی مانند آموخته های تجربی فیزیک، پزشکی، معماری و بسیاری از رشته های دیگر، روشی مناسب برای توسعه نرم افزار براساس مولفه های تجربی است، مهندسی نرم افزار نیاز به روش های سطح بالا برای مدلسازی و آزمایش دارد و نمی‌تواند فقط با مشاهدات و تکیه بر تفکر منطقی به چرخه تولید برسد]5[. مهندسین نرم افزار با انتخاب متدولوژی درست و با استفاده ازقدرت تجربه می تواند یک پروژه را مدیریت و با موفقییت به پایان برسانند. متدولوژی فقط یک چارچوب و پوشش برای مدیریت فرایند تولید یک نرم افزار است و به تنهایی نمی تواند در موفقیت یک پروژه نقش به سزای داشته باشد. موفقیت در یک پروژه همانند پرواز یک پرنده است که برای این پرواز دوبال( متدولوژی و تجربه) لازم است. به عبارت دیگر وجود هریک از متدلوژی و تجربه برای اجرای موفقیت آمیز یک پروژه لازم بوده ولی کافی نمی باشد. بر این اساس باید با استفاده از تکنیک ها و آزمایش ها مشخص شود در یک بازه زمانی خاص، چه ابزاری و به چه نحوی کار میکند، و با تجربه ای که در اختیار داریم و با درک محدودیت‌ها و چگونگی عمکرد محصول‌ها، برای بهبود روند انجام پروژه و یادگیری بهتر، طراحی و ارئه طریق نماییم. هدف از مهندسی نرم افزار تجربی استفاده از تجربه افراد در مدیریت و توسعه نرم افزار و بهبود بخشیدن آن است و متدلوژی یک الگوریتم برای سازماندهی این فرایند می باشد. متدولوژی به عنوان فعالیت های پایدار در خدمت فعالیت های توسعه قرار می‌گیرد و در تمام مراحل فرایند تولید نرم افزار وجود دارد و از نمادهای مختلف برای بیان مقاصد متفاوت و روند فرایند تولید در سطح ناهمگون استفاده می کند
گروه پژوهشی مهندسی نرم افزار مدل رانده
@modeldriven
مقالات زیادی در مورد کارهای تجربی در مهندسی نرم‌افزار وجود دارد که بعضی از آن ها حاوی اخبار و نظرات جدید و مناسب برای انتشار می باشد. مهندسی نرم افزار تجربی مانند آموخته های تجربی فیزیک، پزشکی، معماری و بسیاری از رشته های دیگر، روشی مناسب برای توسعه نرم افزار براساس مولفه های تجربی است، مهندسی نرم افزار نیاز به روش های سطح بالا برای مدلسازی و آزمایش دارد و نمی‌تواند فقط با مشاهدات و تکیه بر تفکر منطقی به چرخه تولید برسد]5[. مهندسین نرم افزار با انتخاب متدولوژی درست و با استفاده ازقدرت تجربه می تواند یک پروژه را مدیریت و با موفقییت به پایان برسانند. متدولوژی فقط یک چارچوب و پوشش برای مدیریت فرایند تولید یک نرم افزار است و به تنهایی نمی تواند در موفقیت یک پروژه نقش به سزای داشته باشد. موفقیت در یک پروژه همانند پرواز یک پرنده است که برای این پرواز دوبال( متدولوژی و تجربه) لازم است. به عبارت دیگر وجود هریک از متدلوژی و تجربه برای اجرای موفقیت آمیز یک پروژه لازم بوده ولی کافی نمی باشد. بر این اساس باید با استفاده از تکنیک ها و آزمایش ها مشخص شود در یک بازه زمانی خاص، چه ابزاری و به چه نحوی کار میکند، و با تجربه ای که در اختیار داریم و با درک محدودیت‌ها و چگونگی عمکرد محصول‌ها، برای بهبود روند انجام پروژه و یادگیری بهتر، طراحی و ارئه طریق نماییم. هدف از مهندسی نرم افزار تجربی استفاده از تجربه افراد در مدیریت و توسعه نرم افزار و بهبود بخشیدن آن است و متدلوژی یک الگوریتم برای سازماندهی این فرایند می باشد. متدولوژی به عنوان فعالیت های پایدار در خدمت فعالیت های توسعه قرار می‌گیرد و در تمام مراحل فرایند تولید نرم افزار وجود دارد و از نمادهای مختلف برای بیان مقاصد متفاوت و روند فرایند تولید در سطح ناهمگون استفاده می کند
گروه پژوهشی مهندسی نرم افزار مدل رانده
@modeldriven
Forwarded from ModelDriven
بررسی میزان تاثیر انتخاب متدلوژی و تجربه درموفقیت یک نرم افزار
متدولوژی فقط یک چارچوب و پوشش برای مدیریت فرایند تولید یک نرم افزار است. لذا در اجرای فرایند توسعه نرم افزار نمی-تواند آنچنان که لازم وضروری است خود را نشان دهد و یا نقش بسزایی داشته باشد. البته این سخن بیانگر این نیست که همه متدولوژی ها با هم برابر و یک روند را دارند. به عنوان مثال برای توضیح بیشتر این قضیه، اگر یک شرکت با متدولوژی مانند Incremental پروژۀ خود را با موفقیت به پایان برساند یقیناً با متدولوژی های مانندSpiral هم می تواند تا حدودی موفق باشدو یا شرکتی با متدلوژی Incremental موفق هست وشرکتی دیگر با همان متدولوژی Incrementalناموفق است. این بیانگر این نیست که انتخاب متدولوژی سهمی در موفقیت پروژه ندارد بلکه عامل مهمتری که می تواند نقش بسزایی در مدیریت و کنترل روند توسعه یک نرم افزارداشته باشد تجربه و چگونگی ارزیابی ریسک ها ونحوه پاسخ به آنهاست چون توسعه نرم افزار یک فرایند کاملاً پویاست و ما نمی توانیم در چارچوب ایستا انجام دهیم. به همین دلیل است که متدولوژی های Agile (چابک) موفق تر از متدولوژی های سنگین وزن به نظر می رسند. چون متدولوژی های Agile انعطاف پذیرتر و پویاتر هستند. با درنظرگرفتن ویژه‌گی‌ها و روش‌های چابک و ارتباط آن ها با روش‌های تجربی در تیم های بزرگ و کوچک متوجه رابطه بسیار زیاد بین این دو موضوع می‌شویم. متخصصان و کارشناسان برای بهبود روش‌های توسعه نرم‌افزارگرد هم آمدند و باجمع آوری مجموعه‌ای از تجربه ها و استفاده از آنها باعث به وجود آمدن متدلوژی های چابک شدند. به بیان دیگر متدلوژی چابک مجموعه‌ای از قواعد و روش‌های توصیه شده توسط متخصصان با تجربه می باشد . از این رو قلب متدلوژی های چابک تجربه است و براساس تجریه بنا شده است. و بیشتر به جای این که قانون‌مند و بر طبق برنامه عمل کنند تجربه و شرایط را محور اصلی قرارداده‌اند، استفاده از تجربه برای موفقیت در متدلوژی‌های چابک مهم است اما تولید محصول از آن مهم‌تر است. متدلوژی های چابک براساس "بازخورد" و "تغییرات" ساخته شده‌اند]11[ . به هر حال متدلوژی‌های چابک نیازمند دسترسی سریع(فوری) به پایگاه دانش از تجربه‌ها می باشد و تجربه ها به صورت دانش در پایگاه دانش قرار دارند، استفاده و آزمایش این تجربه‌ها باعث پالایش تجربه ها قبلی از نواقص و به وجود آمدن تجربه‌های جدید می‌باشد. از این رو متدلوژی چابک محیط مفیدی برای پژوهش‌های تجربی فراهم میکند و براساس مطالعات متدلوژی‌های چابک کارگاه ارزان و کارآمدی برای نشان دادن دانش‌های تجربی است. این بدان معنا نیست که ما احتیاجی به متدولوژی سنگین وزن نداریم بلکه بدیهی است درپروژه های بزرگ استفاده از متدولوژی سنگین وزن اجتناب ناپذیر است و یا اینکه به متدولوژی نیازی نیست . بطوری که میتوان گفت که برای هر فرد یا هر پروژه یک متدولوژی لازم است.این جمله نشان دهنده این است که هیچ متدولوژی خاصی را نمی توان برای افراد و پروژه ها به صورت ثابت تعریف کرد،چون هر پروژه و افراد تیم توسعه نرم افزار شرایط خاص خود را می طلبد که بعضی از مهندسین به اشتباه یک متدولوژی را انتخاب کرده و روند آن متدولوژی را دنبال می کنند. تا مراحل متدولوژی کامل شود. در واقع آن ها به جای این که با روند پروژه هم گام شوند با گام های متدولوژی همراه می شوند که در بیشتر مواقع با شکست روبه رو شده و منجر به بحران توسعه نرم افزاری می شوند این نظریه به این معنا نمی باشدکه مهندسن نرم افزار لازم نیست متدولوژی ها را بشناسند و یا گام های آن را نادیده بگیرند بلکه شناخت متدولوژی های متعددی (Rup, Agile, Incremental …..) به مهندسین، دیدگاهی باز برای مدیریت پروژه می دهد وحتی تولید نسخه-های مختلف از یک نرم افزار می تواند متدولوژی ها و شرایط خاص خود را بطلبد. چون توسعه نرم افزار یک فرایند کاملاً پویاست و ما نمی توانیم آن را محدود به یک متدولوژی خاص کنیم .همان طور که گفتیم متدولوژی با نیروی تجربه کامل می شود. متدولوژی مانند اسکلت بدن و تجربه روح آن است. چه بسا افراد و شرکت های هستند که از متدولوژی (Y) استفاده کرده ودر پروژه های خود نیز موفق می شوند اما افراد و شرکت های دیگری هستند که از همان متدولوژی (Y) استفاده می کنند ولی با شکست مواجه می شوند.این جمله بیانگر این است که متدولوژی برای کامل شدن نیازبه چیزی دارد که تجربه مکمل آن است .انتخاب متدولوژی مهم است اما نه به اندازۀ توسعه یک نرم افزار .در این مقاله یک رویکرد جدید را برای حل این مشکل به شما پیشنهاد می کنیم:
گروه پژوهشی مهندسی نرم افزار مدل رانده
@modeldriven
متدولوژی فقط یک چارچوب و پوشش برای مدیریت فرایند تولید یک نرم افزار است. لذا در اجرای فرایند توسعه نرم افزار نمی-تواند آنچنان که لازم وضروری است خود را نشان دهد و یا نقش بسزایی داشته باشد. البته این سخن بیانگر این نیست که همه متدولوژی ها با هم برابر و یک روند را دارند. به عنوان مثال برای توضیح بیشتر این قضیه، اگر یک شرکت با متدولوژی مانند Incremental پروژۀ خود را با موفقیت به پایان برساند یقیناً با متدولوژی های مانندSpiral هم می تواند تا حدودی موفق باشدو یا شرکتی با متدلوژی Incremental موفق هست وشرکتی دیگر با همان متدولوژی Incrementalناموفق است. این بیانگر این نیست که انتخاب متدولوژی سهمی در موفقیت پروژه ندارد بلکه عامل مهمتری که می تواند نقش بسزایی در مدیریت و کنترل روند توسعه یک نرم افزارداشته باشد تجربه و چگونگی ارزیابی ریسک ها ونحوه پاسخ به آنهاست چون توسعه نرم افزار یک فرایند کاملاً پویاست و ما نمی توانیم در چارچوب ایستا انجام دهیم. به همین دلیل است که متدولوژی های Agile (چابک) موفق تر از متدولوژی های سنگین وزن به نظر می رسند. چون متدولوژی های Agile انعطاف پذیرتر و پویاتر هستند. با درنظرگرفتن ویژه‌گی‌ها و روش‌های چابک و ارتباط آن ها با روش‌های تجربی در تیم های بزرگ و کوچک متوجه رابطه بسیار زیاد بین این دو موضوع می‌شویم. متخصصان و کارشناسان برای بهبود روش‌های توسعه نرم‌افزارگرد هم آمدند و باجمع آوری مجموعه‌ای از تجربه ها و استفاده از آنها باعث به وجود آمدن متدلوژی های چابک شدند. به بیان دیگر متدلوژی چابک مجموعه‌ای از قواعد و روش‌های توصیه شده توسط متخصصان با تجربه می باشد . از این رو قلب متدلوژی های چابک تجربه است و براساس تجریه بنا شده است. و بیشتر به جای این که قانون‌مند و بر طبق برنامه عمل کنند تجربه و شرایط را محور اصلی قرارداده‌اند، استفاده از تجربه برای موفقیت در متدلوژی‌های چابک مهم است اما تولید محصول از آن مهم‌تر است. متدلوژی های چابک براساس "بازخورد" و "تغییرات" ساخته شده‌اند]11[ . به هر حال متدلوژی‌های چابک نیازمند دسترسی سریع(فوری) به پایگاه دانش از تجربه‌ها می باشد و تجربه ها به صورت دانش در پایگاه دانش قرار دارند، استفاده و آزمایش این تجربه‌ها باعث پالایش تجربه ها قبلی از نواقص و به وجود آمدن تجربه‌های جدید می‌باشد. از این رو متدلوژی چابک محیط مفیدی برای پژوهش‌های تجربی فراهم میکند و براساس مطالعات متدلوژی‌های چابک کارگاه ارزان و کارآمدی برای نشان دادن دانش‌های تجربی است. این بدان معنا نیست که ما احتیاجی به متدولوژی سنگین وزن نداریم بلکه بدیهی است درپروژه های بزرگ استفاده از متدولوژی سنگین وزن اجتناب ناپذیر است و یا اینکه به متدولوژی نیازی نیست . بطوری که میتوان گفت که برای هر فرد یا هر پروژه یک متدولوژی لازم است.این جمله نشان دهنده این است که هیچ متدولوژی خاصی را نمی توان برای افراد و پروژه ها به صورت ثابت تعریف کرد،چون هر پروژه و افراد تیم توسعه نرم افزار شرایط خاص خود را می طلبد که بعضی از مهندسین به اشتباه یک متدولوژی را انتخاب کرده و روند آن متدولوژی را دنبال می کنند. تا مراحل متدولوژی کامل شود. در واقع آن ها به جای این که با روند پروژه هم گام شوند با گام های متدولوژی همراه می شوند که در بیشتر مواقع با شکست روبه رو شده و منجر به بحران توسعه نرم افزاری می شوند این نظریه به این معنا نمی باشدکه مهندسن نرم افزار لازم نیست متدولوژی ها را بشناسند و یا گام های آن را نادیده بگیرند بلکه شناخت متدولوژی های متعددی (Rup, Agile, Incremental …..) به مهندسین، دیدگاهی باز برای مدیریت پروژه می دهد وحتی تولید نسخه-های مختلف از یک نرم افزار می تواند متدولوژی ها و شرایط خاص خود را بطلبد. چون توسعه نرم افزار یک فرایند کاملاً پویاست و ما نمی توانیم آن را محدود به یک متدولوژی خاص کنیم .همان طور که گفتیم متدولوژی با نیروی تجربه کامل می شود. متدولوژی مانند اسکلت بدن و تجربه روح آن است. چه بسا افراد و شرکت های هستند که از متدولوژی (Y) استفاده کرده ودر پروژه های خود نیز موفق می شوند اما افراد و شرکت های دیگری هستند که از همان متدولوژی (Y) استفاده می کنند ولی با شکست مواجه می شوند.این جمله بیانگر این است که متدولوژی برای کامل شدن نیازبه چیزی دارد که تجربه مکمل آن است .انتخاب متدولوژی مهم است اما نه به اندازۀ توسعه یک نرم افزار .در این مقاله یک رویکرد جدید را برای حل این مشکل به شما پیشنهاد می کنیم:
گروه پژوهشی مهندسی نرم افزار مدل رانده
@modeldriven
اولین صفحهٔ اصلی گوگل که ظاهری ساده دارد در آن از کدهای HTML استفاده نشده‌است. این صفحه مربوط به سال ۱۹۹۸ می‌باشد
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
William_Stalling(Heilton.com).pdf
12.2 MB
کتاب سیستم عامل ویلیام استالینگ
Operating Systems William Stalling
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 https://telegram.me/HeiltonProgramming
Operating Systems William Stalling
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 https://telegram.me/HeiltonProgramming
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
🆔 @HeiltonProgramming
معرفی بهترین ربات های رایگان تلگرام
#Telegram #TelegramBot
#تلگرام #ربات_تلگرام
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
#Telegram #TelegramBot
#تلگرام #ربات_تلگرام
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
🔺١٠ كشور اول جهان از نظر تعداد كاربران اينترنتی و ميزان نفوذ اينترنت ﴿ميزان نفوذ به درصد است).ايران از نظر تعداد كاربر در رده ١٨ جهان است.
🆔 @HeiltonProgramming
🆔 @HeiltonProgramming
یکی از بزرگان میگفت: ما یک گاریچی در محلمان بود، که نفت میبرد و به او عمو نفتی میگفتند.
یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟
گفتم: بله!
گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟
گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را میپرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند. هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند…
از اون لحظه فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد.
سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال میکردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
یادمان باشد، سلام مان بوی نیاز ندهد
گروه برنامه نویسی هیلتن 👇
🆔 @HeiltonProgramming
یک روز مرا دید و گفت: سلام. ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید!؟
گفتم: بله!
گفت: فهمیدم. چون سلام هایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه!؟
گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را میپرسیدی. همه اهل محل همینطور بودند. هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر میکند…
از اون لحظه فهمیدم سی سال سلامم بوی نفت میداد. عوض اینکه بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد.
سی سال او را با اخلاق خوب تحويل گرفتم. خیال میکردم اخلاقم خوب است. ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم.
یادمان باشد، سلام مان بوی نیاز ندهد
گروه برنامه نویسی هیلتن 👇
🆔 @HeiltonProgramming
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅۳ پیام فیلم ۳ ثانیه ای :
۱- پیروزی ازآن کسی است که تا آخرین ثانیه تلاش میکند
۲- برای برنده شدن کافیست یک میلیمترجلوترباشی
۳- جشن پیروزی را قبل ازاتمام رقابت آغازنکن
گروه هیلتن👇
@HeiltonProgramming
۱- پیروزی ازآن کسی است که تا آخرین ثانیه تلاش میکند
۲- برای برنده شدن کافیست یک میلیمترجلوترباشی
۳- جشن پیروزی را قبل ازاتمام رقابت آغازنکن
گروه هیلتن👇
@HeiltonProgramming
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی میخوام به مدیر پروژه نتیجه کدی رو که نوشتم رو نشون بدم 😊😄😐😐😐
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
گروه برنامه نویسی هیلتن👇
🆔 @HeiltonProgramming
آموزش اندروید در محیط (زامارین) رایگان
لینک دانلود 👇
goo.gl/WLvS7H
گروه برنامه نویسی هیلتن 👇
🆔 https://telegram.me/HeiltonProgramming
لینک دانلود 👇
goo.gl/WLvS7H
گروه برنامه نویسی هیلتن 👇
🆔 https://telegram.me/HeiltonProgramming