Forwarded from Satellite
ببینید اینجای بحث بزارید یه توضیح کامل تر بدم راجع به اضطراب اجتماعی
Forwarded from Satellite
اول اینکه خجول بودن و خجولی گری، ویژگی ای هست که باعث اضطراب اجتماعی میشه
پس ازین به بعد من راجع به خجولی گری حرف میزنم و از این کلمه استفاده میکنم
پس ازین به بعد من راجع به خجولی گری حرف میزنم و از این کلمه استفاده میکنم
Forwarded from Satellite
شرم و حیا کاملا بستگی به اعتقادات و باورای یه شخص داره.
مثلا من انتخابم اینه که جلوی یه جمع مردونه، ساکت تر از یه جمعی باشم که همشون دخترن
مثلا من انتخابم اینه که جلوی یه جمع مردونه، ساکت تر از یه جمعی باشم که همشون دخترن
Forwarded from Satellite
ولی یکی هست که اصلا براش اهمیت نداره خب؟ ولی خجالت میکشه جلوی جمعی که همشون مردن حرف بزنه یا بخنده یا هرچی
Forwarded from Satellite
یعنی این ادم تو دلش دوست داره اینکارو انجام بده
اما ترس از واکنش بقیه نمیزاره راحت باشه و در اصل خودش باشه
اما ترس از واکنش بقیه نمیزاره راحت باشه و در اصل خودش باشه
Forwarded from Satellite
حالا این یه مثال ساده بود برای اینکه بهتر متوجه منظورم بشید
Forwarded from Satellite
پس تا اینجا فهمیدید موضوع چیه دیگه؟
یه وقتایی هست یکی انتخاب میکنه ادم ساکت تری باشه، یه وقتا یکی هست که دوست داره پرحرف باشه، اما میترسه.
یه وقتایی هست یکی انتخاب میکنه ادم ساکت تری باشه، یه وقتا یکی هست که دوست داره پرحرف باشه، اما میترسه.
Forwarded from Hidden Chat
به واسطه اضطراب اجتماعی و مردم گریز بودنم یه تنهایی ساختگی پیدا کردم با کلی قوانین چرت و پرت
آسیب دیدم از خودم
از بقیه
همه جوره
ولی الان دارم کم کم میذارمش کنار
یجورایی دارم به اون خودباوری میرسم
از ترس هام استفاده میکنم تا قدرت هامو نشون بدم
سخته ولی شدنیه
آسیب دیدم از خودم
از بقیه
همه جوره
ولی الان دارم کم کم میذارمش کنار
یجورایی دارم به اون خودباوری میرسم
از ترس هام استفاده میکنم تا قدرت هامو نشون بدم
سخته ولی شدنیه
Forwarded from Hidden Chat
حقیقتا دیگه خسته شدم، حتی دیگه نمیخوام باهاش مقابله کنم. گاهی اوقات فکر میکنم چرا یکم شبیه خواهرم نیستم؟ مگه ما هم خون نیستیم پس چرا انقدر فرق داریم؟ ای کاش مثل اون همه چی تموم بودم. نه اینکه یه بزدل باشم که حتی یه بیرون رفتن ساده باعث میشه پنیک کنه و نتونه از کوچک ترین لحظه هاش لذت ببره.
Forwarded from Hidden Chat
برقراری ارتباط چشمی خیلی برام سخته و بعضی وقتا دلم میخواد ناپدید شم. کنفرانس های کلاسی هم واقعا برام عذاب آورن. وقتی اون همه آدم زل زدن به من یهو انگار ذهنم خالی میشه
Forwarded from Hidden Chat
من وقتی میخوام با یکی حرف بزنم شدید استرس میگیرم جوری که لکنت میگیرم و کلا کلاماتو اشتباه میگم و خانوادمم همش بهم میگن که اره تو اگه قشنگ با یکی حرف نزنی بی ادبیتو نشون میده و باید مثل بلبل حرف بزنی
Forwarded from Satellite
مشکل همینه که اکثرا این رو نقصی میبینن که فقط تو خودشون وجود داره
ببینید این ترسیه که همه حداقل یه بار تجربش کردن
ببینید این ترسیه که همه حداقل یه بار تجربش کردن
Forwarded from Satellite
یعنی مطمعنم این حرفایی که زدید رو تقریبا کسی نیست که درک نکنه