This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این یکی دیگه واسم خیلی عجیب و جالب بود که Hauser اومده سلطان قلبها رو با ویولنسل اینقدر قشنگ اجرا کرده
اولش باور نمیکردم ولی دیگه کل دنیا مارو میشناسه
استپان هاوزر، نوازنده ویولنسل اهل کرواسی، ویدیوی اجرای آهنگ «سلطان قلبها» را با متن «صلح و عشق» به فارسی در اینستاگرام منتشر کرد.
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
اولش باور نمیکردم ولی دیگه کل دنیا مارو میشناسه
استپان هاوزر، نوازنده ویولنسل اهل کرواسی، ویدیوی اجرای آهنگ «سلطان قلبها» را با متن «صلح و عشق» به فارسی در اینستاگرام منتشر کرد.
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هممون یه رفیق داریم که
اسکار بهترین رفیق بودن بهش میرسه ..
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
اسکار بهترین رفیق بودن بهش میرسه ..
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
🛑طراحی های فوق العاده زیبا که در تصاویر بر روی بدن شترها می بینید کار یک آرایشگر هنرمند ژاپنی است. آرایشگر ژاپنی به راجستان هند سفر کرده و روی بدن شترها هنر نمایی میکند.
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اهل کاشان ...
پیشهاش نقاشی بود...
به بهانه زادروز شاعر آب و آینه "سهراب سپهری"
ویدیویی کمتر دیده شده از سهراب
توضیح ویدیو:
افتتاح چاه آب مزرعهء دکترماشاالله مدیحی ( معین آباد/محمود آباد) ،روستای چنار ( مقابل گلستانه)
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
پیشهاش نقاشی بود...
به بهانه زادروز شاعر آب و آینه "سهراب سپهری"
ویدیویی کمتر دیده شده از سهراب
توضیح ویدیو:
افتتاح چاه آب مزرعهء دکترماشاالله مدیحی ( معین آباد/محمود آباد) ،روستای چنار ( مقابل گلستانه)
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدرم دفتر شعری آورد
تکیه بر پُشتی داد
شعرِ زیبایی خواند
و مرا برد به آرامش زیبایِ یقین
زندگی شاید
شعر زیبای پدرم بود که خواند...
گوش جان بسپاریم به چند بیت از اشعار سهراب سپهری با صدای خسروشکیبایی🌹
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
تکیه بر پُشتی داد
شعرِ زیبایی خواند
و مرا برد به آرامش زیبایِ یقین
زندگی شاید
شعر زیبای پدرم بود که خواند...
گوش جان بسپاریم به چند بیت از اشعار سهراب سپهری با صدای خسروشکیبایی🌹
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
🍁
نیایش شبانگاهی❤️
یا الله 🙏
تنها درے ڪہ همیشہ✨
صاحبخانہ با مهربانے مےگشاید✨
خانہ توست✨❣✨
ببخش اگر وقتے درمانده ایم😔🙏
سراغت مےآئیم
ما را بہ رحمتت❣
ببخش و بیامرز🙏
شبتون غرق ارامش خدایی❤
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
┄┄┅┅✿🍃❀🌸🌸❀🍃✿┅┅┄┄
❤️ @Harf_zendegi ❤️
┄┄┅┅✿🍃❀🌸🌸❀🍃✿┅┅┄┄
نیایش شبانگاهی❤️
یا الله 🙏
تنها درے ڪہ همیشہ✨
صاحبخانہ با مهربانے مےگشاید✨
خانہ توست✨❣✨
ببخش اگر وقتے درمانده ایم😔🙏
سراغت مےآئیم
ما را بہ رحمتت❣
ببخش و بیامرز🙏
شبتون غرق ارامش خدایی❤
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
┄┄┅┅✿🍃❀🌸🌸❀🍃✿┅┅┄┄
❤️ @Harf_zendegi ❤️
┄┄┅┅✿🍃❀🌸🌸❀🍃✿┅┅┄┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁خدایا امشب
✨آرامشی از جنس
🍁فرشته هایت نصیب
✨همه دلها
🍁و شبی بی دغدغه
✨آرام وبی نظیر
🍁قسمت عزیزانم بگردان
✨به امیدفردایی عالی
🍁شبتون آرام و خوش
✨در پناه خالق بزرگ و مهربان
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
✨آرامشی از جنس
🍁فرشته هایت نصیب
✨همه دلها
🍁و شبی بی دغدغه
✨آرام وبی نظیر
🍁قسمت عزیزانم بگردان
✨به امیدفردایی عالی
🍁شبتون آرام و خوش
✨در پناه خالق بزرگ و مهربان
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فقط چند لحظه نگاه کن
زیباییهای پاییز بی شمارند
به خصوص زمانی که
قرار است خاطرهای زنده کنند
روزها و شبهای دور و درازی که
این گونه سر میشد
پر از آرامش
پر از سادگی
پر از محبت
یادش بخیر
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
زیباییهای پاییز بی شمارند
به خصوص زمانی که
قرار است خاطرهای زنده کنند
روزها و شبهای دور و درازی که
این گونه سر میشد
پر از آرامش
پر از سادگی
پر از محبت
یادش بخیر
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
خدایا
امشب از تو
صبـر میخواهم
به ما بیاموز در هر
شرایطی بدانیم تو از
همه مهربانتری و هر آنچه
برایمان رقم میخورد جز خیر
و مصلحتمان نیست
شبتون بخیر
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
امشب از تو
صبـر میخواهم
به ما بیاموز در هر
شرایطی بدانیم تو از
همه مهربانتری و هر آنچه
برایمان رقم میخورد جز خیر
و مصلحتمان نیست
شبتون بخیر
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
#مترسکی_میان_ما
قسمت دهم
حمید
مشغول جمع کردن علف های هرز کناره جوی آب بودم که صدای بوق ماشینی از پشت سرم بلند شد...نگاهی به پشت سرم کردم ...ماشین دایی بود...بلند شدم ،مادرم و خواهرمم همراهش بودن...
-ســـــــــــــــــــلام...شما اینجا چیکار میکنید؟؟؟
مهتاب سرش رو از شیشه ماشین بیرون کرد و گفت:
*اومدیم نظارت...
از دیدن مادرم و مهتاب خیلی خوشحال شدم ...
رعنا کناره کلبه اش ایستاده بود و به ما نگاه میکرد...از دور بهش سلام کردم ...اون هم جوابم رو با تکان دادن سرش داد...
*********
دایی عین یک بازرس به کل زمین و بوته ها سر کشی میکرد ،کلی ازم ایراد گرفت،ولی من صبورانه به همه حرفاش گوش میدادم...
دایی نگاهی به زمین رعنا انداخت و گفت :
*چرا بین زمین این کناریا با ما هیچ حد و مرزی درست نکردی؟
-دایی جان حد و مرز برای زمانیه که طرف مقابل بخواد تو زمین ما پیشروی کنه،این بنده خدا که یکم اون ور تر از خط فرضی کشت و کار کرده...
*به هر حال باید با یک چیزی حد و حدود رو مشخص کنیم...
دایی شروع کرد به خط کشیدن...چنان با نوک کلنگ خط عمیقی بین دو زمین کشید که از دور هم میتونستم مرز بین دو زمین رو ببینم...
رعنا به تماشا ایستاده بود،ازش خجالت میکشیدم ،نمیخواستم فکر کنه که با داییم هم عقیده ام...
همه حواسم به رعنا بود ...دایی گفت:
*کجایی پسر؟با تو هستم میگم بعدا اینجا رو با خاک بالا بیار تا مشخص تر بشه...
وقتی دید جوابش رو نمیدم دنباله نگاهم رو گرفت و به رعنا رسید...با صدای بلند گفت :
*آهــــــــــــــــای دختر خانم به بابات یا داداشت بگو بیاد کارش دارم...
تا خواستم به دایی بگم این دختره تنهاست خود رعنا راه افتاد تا به سمتمون بیاد...
ادامه دارد...
نویسنده:آرزو امانی #آری
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
قسمت دهم
حمید
مشغول جمع کردن علف های هرز کناره جوی آب بودم که صدای بوق ماشینی از پشت سرم بلند شد...نگاهی به پشت سرم کردم ...ماشین دایی بود...بلند شدم ،مادرم و خواهرمم همراهش بودن...
-ســـــــــــــــــــلام...شما اینجا چیکار میکنید؟؟؟
مهتاب سرش رو از شیشه ماشین بیرون کرد و گفت:
*اومدیم نظارت...
از دیدن مادرم و مهتاب خیلی خوشحال شدم ...
رعنا کناره کلبه اش ایستاده بود و به ما نگاه میکرد...از دور بهش سلام کردم ...اون هم جوابم رو با تکان دادن سرش داد...
*********
دایی عین یک بازرس به کل زمین و بوته ها سر کشی میکرد ،کلی ازم ایراد گرفت،ولی من صبورانه به همه حرفاش گوش میدادم...
دایی نگاهی به زمین رعنا انداخت و گفت :
*چرا بین زمین این کناریا با ما هیچ حد و مرزی درست نکردی؟
-دایی جان حد و مرز برای زمانیه که طرف مقابل بخواد تو زمین ما پیشروی کنه،این بنده خدا که یکم اون ور تر از خط فرضی کشت و کار کرده...
*به هر حال باید با یک چیزی حد و حدود رو مشخص کنیم...
دایی شروع کرد به خط کشیدن...چنان با نوک کلنگ خط عمیقی بین دو زمین کشید که از دور هم میتونستم مرز بین دو زمین رو ببینم...
رعنا به تماشا ایستاده بود،ازش خجالت میکشیدم ،نمیخواستم فکر کنه که با داییم هم عقیده ام...
همه حواسم به رعنا بود ...دایی گفت:
*کجایی پسر؟با تو هستم میگم بعدا اینجا رو با خاک بالا بیار تا مشخص تر بشه...
وقتی دید جوابش رو نمیدم دنباله نگاهم رو گرفت و به رعنا رسید...با صدای بلند گفت :
*آهــــــــــــــــای دختر خانم به بابات یا داداشت بگو بیاد کارش دارم...
تا خواستم به دایی بگم این دختره تنهاست خود رعنا راه افتاد تا به سمتمون بیاد...
ادامه دارد...
نویسنده:آرزو امانی #آری
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
به اندازه
تک تک گلبرگ های دنیا
شادمانی برایتان آرزومیکنم
میدانم که این شادمانی
قرین ِسلامتیست
پس میگویم حالِ خوب
نصیبِ دلهای مهربانتان
ظهرتون زیبا و دلپذیر
بفرمایین ناهار
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
تک تک گلبرگ های دنیا
شادمانی برایتان آرزومیکنم
میدانم که این شادمانی
قرین ِسلامتیست
پس میگویم حالِ خوب
نصیبِ دلهای مهربانتان
ظهرتون زیبا و دلپذیر
بفرمایین ناهار
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💗سلام به شنبه ۱۶ مهرماه
🌸خوش آمدی
💗امروز تون شاد
🌸ان شاءالله
💗قلبتون لبریزاز مهربانی
🌸وجودتون
💗سرشاراز سلامتی
🌸زندگی تون
💗پراز عشق و محبت
🌸همراه با عاقبت بخیری
💗شروع هفته تون پر برکت
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
🌸خوش آمدی
💗امروز تون شاد
🌸ان شاءالله
💗قلبتون لبریزاز مهربانی
🌸وجودتون
💗سرشاراز سلامتی
🌸زندگی تون
💗پراز عشق و محبت
🌸همراه با عاقبت بخیری
💗شروع هفته تون پر برکت
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
•
چیزی نمانده تا پایان "مهر"
به امید آنکه هیچ کس بیمهر نشود و بیمهری را تجربه نکند....
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
چیزی نمانده تا پایان "مهر"
به امید آنکه هیچ کس بیمهر نشود و بیمهری را تجربه نکند....
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
هیچوقت به تهش فکر نکن
چون ممکنه برسی به غم !
ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ !
ته یک روز خوب، ممکنه برسی به
شبِ پر از فکر و خیال !
ته یک خاطره قشنگ،پ
ممکنه برسی به یک یادش بخیر !
از حس و حال الانت لذت ببر
در لحظه زندگی کن، به تهش فکر نکن
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
چون ممکنه برسی به غم !
ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ !
ته یک روز خوب، ممکنه برسی به
شبِ پر از فکر و خیال !
ته یک خاطره قشنگ،پ
ممکنه برسی به یک یادش بخیر !
از حس و حال الانت لذت ببر
در لحظه زندگی کن، به تهش فکر نکن
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
متنی فوق العاده زیبا و خواندنی...
قدیما ﺣﺮﻳﻢ ﺧﺼﻮصی ﻧﺒﻮﺩ، حتی ﺣﻤﺎﻣﺶ ﻋﻤﻮمی ﺑﻮﺩ، ﻭلی ﭼﺸﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻫﺮﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺎی کسی ﺟﻠﻮی کسی ﺩﺭﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺮفی ﺗﻮی ﺩﻟﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ، حرفی ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ کسی ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﺮﮔﺮ ﻭ ﭼﻨﺠﻪ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭی ﻧﺒﻮﺩ، ﮊﻟﻪ ﻭ ﭘﺎی ﺳﻴﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻧﻮﻥ ﻭ ﭘﻨﻴﺮ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﺝ ﻛﻼﺳﺶ ﺗﻮﻱ ﺳﺒﺰی ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ترشی ﻭ ﺁﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎی ﺭﻧﮕﺎﻧﮓ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻫﻦ شیک ﻭ بی ﺧﻂ ﻭ ﻳﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﺮ چی ﺑﻮﺩ ﺗﻮی ﺑﻘﭽﻪ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻫﺮچی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺯﻭی ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﻴﺪ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻮلی ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ...
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
قدیما ﺣﺮﻳﻢ ﺧﺼﻮصی ﻧﺒﻮﺩ، حتی ﺣﻤﺎﻣﺶ ﻋﻤﻮمی ﺑﻮﺩ، ﻭلی ﭼﺸﻢ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻫﺮﺯﻩ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﺎی کسی ﺟﻠﻮی کسی ﺩﺭﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺣﺮفی ﺗﻮی ﺩﻟﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ، حرفی ﻫﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ کسی ﻧﺒﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﺮﮔﺮ ﻭ ﭼﻨﺠﻪ ﻭ ﺑﺨﺘﻴﺎﺭی ﻧﺒﻮﺩ، ﮊﻟﻪ ﻭ ﭘﺎی ﺳﻴﺐ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻧﻮﻥ ﻭ ﭘﻨﻴﺮ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﺝ ﻛﻼﺳﺶ ﺗﻮﻱ ﺳﺒﺰی ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ترشی ﻭ ﺁﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﺭﻧﮓ ﺳﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﻧﺘﻮﻫﺎی ﺭﻧﮕﺎﻧﮓ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﻴﺮﻫﻦ شیک ﻭ بی ﺧﻂ ﻭ ﻳﻘﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﺮ چی ﺑﻮﺩ ﺗﻮی ﺑﻘﭽﻪ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻴﺮﻫﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻫﺮچی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻭ ﺑﺮﺍی ﻫﻤﻪ ﺑﻮﺩ، ﺁﺭﺯﻭی ﻳﻪ ﺑﭽﻪ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﻴﺪ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ ﭘﻮلی ﻧﺒﻮﺩ، ﻭلی ﺩﻟﻬﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ.
ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﺍ...
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
یک توله خرس سیاه بلوچی، اوایل خرداد در استان اصفهان از خودرو فردی قاچاقچی کشف میشود. با شرایط جسمی ناپایدار و بسیار ضعیف. دکتر فربد خاکپور و سعید یوسفپور مراقبت و درمان او را بر عهده میگیرند. بیش از سه ماه مراقبت و درمان شبانهروزی. از مرگ حتمی نجات مییابد. نامش را لالین گذاشتهاند لالین به زبان بلوچی یعنی نادر و کمیاب. . خرس سیاه بلوچی مانند یوز در آستانه انقراض است. باید تا دیر نشده قدر این گوهر گرانبها را بدانیم. تا دیر نشده. تا تبدیل به حسرت نشده
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
ارسال پراکسی تلگرام از طریق sms فیلتره🤦♀
راه حلش اینه متن بخون عکس هم ببین✌️
اینطوری میتونید فیلترینگ sms رو برای ارسال پراکسی تلگرام دور بزنید
کلمه های فیلترشده رو با ایموجی به چندبخش تقسیم کنید و دوباره با برداشتنش پراکسی رو استفاده کنید
چی فکر کردین ما تو دوران تحریم و فیلتر بزرگ شدیم:)
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
راه حلش اینه متن بخون عکس هم ببین✌️
اینطوری میتونید فیلترینگ sms رو برای ارسال پراکسی تلگرام دور بزنید
کلمه های فیلترشده رو با ایموجی به چندبخش تقسیم کنید و دوباره با برداشتنش پراکسی رو استفاده کنید
چی فکر کردین ما تو دوران تحریم و فیلتر بزرگ شدیم:)
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
شرکت آمریکایی قصد دارد برای اولینبار اعضای جدیدی را درون بدن انسان رشد دهد
در هفتههای آینده، داوطلبی در بوستون ماساچوست اولین فردی خواهد بود که درمان جدیدی روی او آزمایش میشود که میتواند به ایجاد کبد دومی در بدن او منجر شود.
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─
در هفتههای آینده، داوطلبی در بوستون ماساچوست اولین فردی خواهد بود که درمان جدیدی روی او آزمایش میشود که میتواند به ایجاد کبد دومی در بدن او منجر شود.
─┅─═इई 🍂🍁🍂🍁ईइ═─┅─
❤️ @Harf_zendegi ❤️
─┅─═इई 🍁🍂🍁🍂ईइ═─┅─