روزنامه همدلی
409 subscribers
2.56K photos
351 videos
2 files
9.22K links
(روزنامه صبح ایران)

صاحب امتیاز: ولی الله شجاع پوریان

💢ارتباط با ما
🆔 @Hamdelionline

«ما صدای شما میشویم»
Download Telegram
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
روز پر راز هتل آتلانتیک


📌وقتی که مردم خودکشی «آقاتختی» را نمی‌پذیرفتند

#صفحه_آخر

📝مرگ غلامرضا تختی یکی از رمزآلودترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران است و با درگذشت این ورزشکار، روایات متعدد و متضادی درباره نحوه و انگیزه درگذشتش منتشر شد و هنوز هم این ابهام در مورد مرگ او ادامه دارد. هفدهم دی ۱۳۴۶ خورشیدی جهان‌پهلوان تختی، کشتی‌گیر محبوب ایرانی در هتل آتلانتیک تهران درگذشت.

ساعت ۲ بعد از ظهر ۱۸ دی ۱۳۴۶، تیتر درشت روزنامه کیهان و اطلاعات، مردم ایران را غافلگیر کرد. کیهان در شماره ۷۳۳۳ خود تیتر زد: «غلامرضا تختی خود را کشت!»

تیتر اول شماره ۱۲۴۸۰ اطلاعات هم این بود:«پیش از ظهر امروز تختی خودکشی کرد» این‌ها نخستین خبر از مرگ تختی بود که منتشر شد.

طرفداران قتل غلامرضا تختی بر این باورند که به دلیل وجود اعتقادات مذهبی و همچنین اراده و ایمانش، احتمال خودکشی وی به هیچ وجه وجود نداشته است و همه مدارک و صحنه‌سازی‌ها بر وجود قتل به وسیله سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) و حمایت رژیم پهلوی انجام گرفته است.

متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید

🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
صلح عربی در خلیج فارس

📌گذرگاه‌های زمینی، دریایی و هوایی بین عربستان و قطر باز شدند

#سیاست

📝وزارت امور خارجه کویت از توافق میان عربستان و قطر برای بازگشایی گذرگاه‌های زمینی، دریایی و هوایی میان دوکشور خبر داد و اعلام کرد که این توافق از دوشنبه شب به اجرا درآمده است.
به گزارش ایسنا، به نقل از عربی ۲۱، احمد الناصر، وزیر امور خارجه کویت عصر دوشنبه اعلام کرد که طرفین بحران توافق کردند حریم هوایی و مرزهای زمینی و دریایی بین عربستان و قطر از امروز عصر بازگشایی شود.
الناصر اظهار داشت که شیخ نواف آل احمد‌‌‌، امیر کویت با شیخ تمیم بن حمد، همتای قطری خود و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان تماس گرفت و در این تماس بر اتحاد مجدد در شورای همکاری خلیج فارس و گشودن صفحه‌‌‌ای جدید در روابط دو کشور تاکید شد.
در همین راستا، دیوان پادشاهی قطر اعلام کرد که شیخ تمیم بن حمد در راس هیأتی از کشورش در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس شرکت می‌کند.
از سوی دیگر رویترز به نقل از یک مقام ارشد در دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا گزارش داد که توافق برای پایان دادن بحران در شورای همکاری خلیج فارس امروز سه شنبه امضا می‌شود.
وی خاطرنشان کرد که احتمالا این توافق‌نامه شامل رفع انواع محاصره‌ها علیه قطر است.
این مقام آمریکایی خاطرنشان کرد:«جارد کوشنر‌‌‌، مشاور ارشد دونالد ترامپ‌‌‌، رئیس جمهور آمریکا نیز به مذاکره در مورد توافق کمک کرده و در مراسم امضای قرارداد شرکت خواهد کرد.»
وی افزود: «این توافق شامل لغو دعاوی و شکایات مربوط به محاصره توسط دوحه است.»
از سوی دیگر منابع اعلام کردند که پایگاه‌های ردیابی پرواز، عبور اولین هواپیمای قطری از آسمان عربستان را که از عمان به دوحه می‌رفت، رصد کردند.
بحران در شورای همکاری خلیج فارس از ۵ ژوئن ۲۰۱۷ آغاز شد و عربستان‌‌‌، امارات‌‌‌، بحرین و مصر با ادعای حمایت قطر از تروریسم این کشور را محاصره زمینی و هوایی و دریایی کردند؛ ادعایی که دوحه آن را رد می‌کند و «تلاشی برای تضعیف حاکمیت و استقلال خود» می‌داند.
آخرین اجلاس شورای همکاری خلیج فارس که امیر قطر در آن شرکت کرد‌‌‌، اجلاسی بود که در ۵ دسامبر ۲۰۱۷ به میزبانی کویت برگزار شد.
اجلاس شورای همکاری خلیج فارس امروز سه شنبه برگزار می‌شود و این در حالی است که قطر و امارات متحده عربی هنوز سطح حضور خود در این اجلاس را اعلام نکرده‌‌اند. پادشاه بحرین و سلطان عمان در این شرکت غایب هستند و نمایندگانشان در نشست حاضر خواهند بود.

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
کودکانی بدون آرزو

#صفحه_آخر
#محدثه_کاظمی

📝آرزو، خواسته‌های انسانی است که در جهت رشد و تعالي معيارهای زندگی خود در حال يا آینده به آن‌ها نياز داریم، بدون شك انسان در هر مقطعی از زمان و مكان نياز به آرزو دارد و به مرور زمان نيز اين آرزوها براساس شرايط و موقعيت زمانی و مكانی تغییر می‌کنند. آرزو داشتن بد نیست و باید آن‌ها را در ذهنمان داشته باشیم؛ اما لازم است به یک مرحله جلوتر برویم و آن هم تبدیل کردن آرزو به هدف است.
رضا، کودک کاری که چند سال پیش مهمان برنامه ماه عسل بود و در جواب احسان علیخانی که آرزویش را پرسید؛ گفت آرزویی ندارد چون وقت فکر کردن به آرزو را ندارد؛ یعنی حتی به مرحله آرزو هم نرسیده است، پس چگونه می‌تواند یک مرحله جلوتر برود و به مرحله هدف دست یابد؟
کودک کاری که در مرحله قبل از آرزو ماند و نهایتا دست به خودکشی زد، یعنی دردش درمان نشده است. این‌که کودک کار کیست و بر اساس ماده ۷۹ قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵سال ممنوع است را در سویی قرار می‌دهیم و به رسانه و انعکاس خبر می‌پردازیم.
برای رسانه، سه رسالت آموزشی، سرگرمی و اطلاع‌رسانی تعریف شده است و برنامه ماه عسل نقش خود و اطلاع‌رسانی را انجام می‌دهد، اما آیا این مسئله و مسائل دیگر باید با پایان برنامه، پایان یابند؟ اگرهدف رسانه انعکاس مشکلات و همان اطلاع‌رسانی بوده است، در این ماجرا و در این برنامه خوب از عهده آن برآمده است.
پسری که در یک رسانه ملی از کار کردنش بیزار است، از ‌‌‌ترک مدرسه و عقب ماندن از تحصیل، ناله سر می‌دهد و بار تامین معاش خانواده او را به ستوه آورده است و کمرش را خم کرده است؛ یعنی نیاز به کمک دارد و طاقتش طاق شده است.
اگر قرار است برنامه‌ای تنها مشکلات را نشان بدهد و آن مشکل در جای خود باقی بماند و بعد به فاجعه‌ای اینچنین و فاجعه‌های ناگوارتری در آینده تبدیل شود؛ پس چه نیازی به ساخت برنامه هست؟
به قطع می‌توان گفت که برنامه‌ساز تنها برای پرکردن آنتنش چنین برنامه‌ای را نساخته که بعد از پایان برنامه، موضوع به کلی فراموش شود و زیر خروارها فراموشی از یاد برود.
آیا سازمان ها و نهادهای دیگر نیازمند همکاری بیشتر و بیشتر با رسانه‌های ملی نیستند؟ آیا زمان آن نیست که جز کمک های مردمی، سایر سازمانها نیز آستینی برای یاری رسانه و رفع مشکلات بالا بزنند؟ آیا زمان آن نیست نوش‌داروها را قبل از فرا رسیدن مرگ‌ها نسخه کنیم؟


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
«شوهرباشی» رمانی دیگر از داستایفسکی؛ نابغه نویسندگی و روانکاوی

#صفحه_آخر
#حسن _اکوانیان

📝این رمان که به نام «همیشه شوهر» پیش از این‌‌‌ترجمه شده است، جدای از بحث‌های روان‌کاوی و نکات بسیار ریزی که نویسنده باز هم مثل همیشه به شکلی عمیق بررسی می‌کند و با استادی تمام مسائل مهم روانی و دلایل شکل‌گیری این مسائل را در این رمان آورده است؛ بیشترین چیزی که در آن جلب توجه می‌کند تکنیک‌های ناب و یک کلاس آموزشی عالی برای هر نویسنده‌ای اعم از مبتدی و حرفه‌ای است.
نویسنده در ابتدای کار به معرفی شخصیت و شرایط زندگی «ولچانینف» می‌پردازد. یک شروع عالی برای همراه کردن خواننده با شیوه و سبک منحصر به فرد خودش.
«تابستان آمد و ولچانینف بیش از حد انتظار در پترزبورگ ماند. سفرش به جنوب روسیه به هم خورده بود و هیچ پایانی هم برای دعوی قضایی‌اش نمی‌شد تصور کرد... به خاطر مشکلات و دعوی حقوقی که دارد مجبور می‌شود در پترزبورگ بماند و آنجا آپارتمانی را اجاره می‌کند. اینجا هم به خنسی خورده بود. خود بیمارپنداری‌اش شدت بیشتری می‌گرفت و از مدت‌ها پیش نشان داده بود که مستعد این خودبیمارپنداری است.» سبک و بیان دقیق نویسنده و جملاتش هرکدام کدهایی هستند که در ادامه برای درک و‌ فهم بهتر رمان به ما کمک می‌کنند. امکان ندارد در این داستان خواننده سطرهایی را بخواند و در ادامه دوباره و در حالتی تحلیلی‌‌‌تر با آن‌ها برخورد نکند.
داستایفسکی هرچه سنش بالاتر می‌رفت، با دقت وسواس‌گونه، آن مرحله از عمر خویش را بازنگری و با نگاهی کاملا روانکاوانه تجزیه و تحلیل می‌نمود؛ یعنی همیشه از تجربه‌های شخصی خودش استفاده می‌کرد.
نویسنده مثل اغلب شخصیت‌های رمان‌هایش باز هم دست روی افراد بیمار جامعه می‌گذارد. در واقع می‌توان گفت: استاد به تمام معنا برای خلق شخصیت‌های بیمار و رنجور جامعه است. ذهن حساس و خرده‌گیر داستایفسکی تمامی جزئیات داستان را به شکلی روان بیان می‌کند.
خواننده را مجاب می‌کند تا آخر داستان بدون توقف کتاب را بخواند و از این همه شیوایی و نثر عالی لذت ببرد. داستان در مورد زنی است که می‌میرد و بعد از مرگش شوهرش به نامه‌هایی دست می‌یابد و می‌فهمد برخلاف اعتمادی که به زنش داشت، با مردهای زیادی رابطه داشته است و این نامه‌ها را شوهر زن، (تروستسکی) می‌خواند و دچار حالات روحی متزلزلی می‌شود. باعث می‌شود دوره بیفتد در شهر تا انتقامش را از کسانی که با زنش رابطه داشتند بگیرد.
نویسنده به زیبایی هرچه تمام‌‌‌تر شخصیت تحقیر شده‌‌‌ تروستسکی را بیان می‌کند و از طرفی تصویری از ولچانینف به ما می‌دهد، که در ذهن خودمان او را فردی قوی هیکل و خوش تیپ جلوه کنیم.
طوری رابطه دوگانه ولچانینف و ‌‌‌تروستسکی را بیان می‌کند که ما از لحاظ ذهنی بپذیریم که برتری شخصیتی ولچانینف باعث شده زن به شوهرش خیانت کند؛ حالا چه به لحاظ قیافه و چه به دلیل حرف زدن و گفت وگو کردن و دیگر امتیازاتی که دارد. برای شناخت بهتر این فضا و لذت بردن از رمان و روایت آن، باید حتماً خود اثر را خواند و هیچ توضیحی بهتر از خواندن متن کتاب نمی‌تواند به ما کمک کند، چرا که در این مجال نمی شود حق مطلب را ادا کرد. پس بهتر است برای درک این اثر و شرکت در کلاس درس نویسندگی داستایفسکی حتماً خود اثر را مطالعه کرد، طوری که خواننده تا حدودی متوجه می‌شود که به راستی انگار خود نویسنده به عمد در کنار نوشتن رمان، در حال یک آموزش درست و اصولی برای نویسنده شدن هم هست و با آموزش تکنیک‌های نویسندگی راه را به کسانی که علاقه‌مند نوشتن هستند نشان می‌دهد.


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
«صفحه یک روزنامه همدلی»
شنبه 20 دی ۱۳۹۹
www.hamdelidaily.ir
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
🔻رانت، تعیین‌کننده نرخ دلار سال ۱۴۰۰
✍🏻جعفر ( کارشناس سیاسی)

#صفحه_یک
#یادداشت

یکی از موضوعاتی که اسباب تنش بین دولت و مجلس در ماه‌های اخیر شده و بازتاب آن نیز همچنان در صحنه سیاسی کشور ادامه دارد، ‌مسئله بودجه سال ۱۴۰۰ بوده است. بودجه‌ای که هم در نظر مجلس و هم در نظر بسیاری کارشناسان داخلی و خارجی دارای ایرادات فنی بسیاری بوده تا جایی که رئیس مجلس، خواهان اصلاحات اساسی لایحه بودجه شده بود.اما یکی از مباحث چالش‌برانگیزی که دولت و مجلس همچنان بر سر آن دعوا دارند، ‌مسئله مربوط به تعیین نرخ دلار در لایحه بوده است. از یک طرف دولت اعلام کرده که نرخ دلار ۴۲۰۰ سال قبل را به ۱۱۵۰۰تومان افزایش داده و این افزایش قیمت را امری معقول نسبت به درخواست دلار ۱۷۰۰۰ تومانی مجلس دانسته که از یک طرف هم سبب تعلق یارانه بیشتر به کالاها از سوی دولت می‌شود و هم از سوی دیگر مدعی است که نمی‌توان به یک باره قیمت ارز دولتی را تا بدان حد افزایش داد.
با این وجود اما مجلس در برابر این ادعای دولت کوتاه نیامده رویکردش به کلیت لایحه بودجه، از همان ابتدا انتقادی بوده و اخیرا نیز اعلام کرده که گویا بودجه سال ۱۴۰۰ برای فروپاشی تدوین شده است. از این‌رو در این یادداشت کوتاه به بررسی مهم‌‌ترین دلایل رویکردهای دو طرف خواهیم پرداخت و استدلال‌های هریک از طرفین را با توجه به موقعیت مکانی و زمانی که در آن هستیم، بازگو خواهیم کرد. نخست آنکه مجلس مدعی است که دولت نباید فاصله زیادی بین ارز دولتی و ارزی که در بازار آزاد به فروش می‌رسد، قائل شود؛ چرا که با ایجاد چنین فاصله‌ای خودبه‌خود محل و نیت‌هایی برای فساد پیش می‌آید و جای ‌این‌که با این ارز دولتی مردم از یارانه دولت برخوردار شوند، عکس آن محقق خواهد شد، چنانکه در سال گذشته و سال جاری با دلار دولتی ۴۲۰۰تومانی در برابر دلار ۱۴۰۰۰ یا ۲۵۰۰۰ تومانی بازار آزاد، این مشکل عدیده به‌وجود آمده بود و به گفته خود ارکان دولت، بسیاری از افرادی که از محل دولت دلار ۴۲۰۰ تومانی گرفته بودند، یا در بازار آزاد به قیمت روز فروختند و یا ‌این‌که کالایی غیر مرتبط نسبت به تعهد خود وارد کرده بودند. بنابراین مهم‌‌ترین ادله مجلس برای تعیین نرخ دولتی دلار ۱۷۰۰۰تومانی، جلوگیری از فساد است.
اما از سوی دیگر دولت سخت در حال مقاومت در برابر ایراد مجلس است. آقای روحانی، رئیس جمهوری ایران، خود چندین بار اعلام کرده که تعیین نرخ ۱۱۵۰۰تومانی برای دلار سال آینده، امری کاملا کارشناسی شده است و در این باره می‌تواند با همه صحبت کند و با دلایل کافی این امر را نشان دهد. به نظر مهم‌‌ترین استدلال دولت برای دفاع از دلار ۱۱۵۰۰تومانی، جلوگیری از افزایش چندین برابری قیمت کالاها در سال آینده با تخصیص نرخ ۱۷۰۰۰تومانی دلار توسط مجلس است. اما با این وجود دولت هنوز به صورت صریح و آشکار راه حلی برای ایراد اساسی مجلس مبنی بر رانت ایجاد شده و جلوگیری از فساد ارائه نکرده. آقای روحانی به صورت تلویحی بارها از ارز نیمایی و سامانه نیما سخن گفته که هم برای مجلس و هم برای اهالی دولت روشن است که این سامانه نتوانسته کارکرد واقعی خود را داشته باشد. در پایان باید گفت که اگر دولت واقعا و حقیقتا و به دور از بیان شعاری، بتواند جلوی فساد رانتی ارز دولتی را بگیرد، دلار ۱۱۵۰۰تومانی می‌تواند از مناسب‌‌ترین قیمت‌ها برای سال آینده باشد و از طرف دیگر می‌تواند کمک شایانی به امرار معاش مردم در این وضعیت سخت بکند. اما نه، که سابقا هم در طول این سال‌ها چنین بوده و دولت تلاش درخور توجهی برای پایان دادن به این رانت‌ها و فساد‌ها نکرده، نرخی که مجلس برای دلار تعیین کرده، اگرچه که می‌تواند مقداری تورم‌زا باشد، اما پول هنگفتی به جیب مفاسد اقتصادی نخواهد رفت.

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
آتش‌سی به لطف کرونا

✍🏻محیا میرزایی پارسا ( دانشجوی روابط بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی)

#صفحه_یک
#یادداشت

«تدروس آدهانوم» مدیرکل سازمان جهانی بهداشت در دسامبر 2019 در اجلاس این سازمان ضمن تأکید کرد بر حساسیت و دقتِ به‌کارگیری واژه «همه‌گیری» (pandemic) اعلام کرد که طبق ارزیابی‌های انجام‌شده توسط سازمان جهانی بهداشت، ویروس کرونا «همه‌گیر جهانی» است. بنا بر آمارهای رسمی پایگاه اطلاعاتی ارزیابی‌های جهانی

worldometers)تاکنون همه‌گیری کرونا بیش از88 میلیون نفر را مبتلا و یک‌میلیون و 900 هزار نفر را به کام مرگ کشیده و از سوی دیگر بیشترین ضربه و آسیب را به اقتصاد جهان وارد کرده است. شاید بتوان به گفتن این نکته اشاره کرد که، ویروس کرونا، بزرگ‌ترین چالش جامعه جهانی در چند سال گذشته است که توانسته تمامی همکاری‌های جهانی، ازجمله «سازمان ملل متحد» و بدنه آن را به چالش بکشد.


متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید

🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
پرسش‌های مانده از دی‌ماه 98

🔻خانواده‌های بازماندگان، از سقوط هواپیما تا مراسم تشییع، در انتظار پاسخ‌های روشن
#سیاست

دی ماه در تقویم سال 98 برای مردم ایران تلخی‌های متعددی ثبت شد تا این ماه نیز در حافظه تاریخی ملت جایی پیدا کند. تنها چند روز پس از ترور سردار سلیمانی در روز 13دی ماه به دستور دونالد ترامپ، تشییع پیکر او اگرچه در تهران خیره کننده بود، اما تنها چند روز بعد که پیکرش به زادگاهش برگشت تا به خاک سپرده شود بر اثر بی‌تدبیری در مدیریت این مراسم مهم در روز 17دی ماه 56 نفر از تشییع کنندگان پیکر سردار زیر فشار ناشی از ازدحام جمعیت، راه نفس کشیدن گم کردند و زیر و دست و پا جان دادند. اما فردای آن روز اتفاق تلخ‌‌تر و سیاه‌‌تری یکی دیگر از روزهای دی‌ماه را به نام خود ثبت کرد و آن سرنگونی هواپیمای اوکراینی، جان باختن 176سرنشین و توسط پدافند خودی بود. اتفاقی که پذیرش آن، چنان دشوار بود که سه روز گذشت تا مسئولان مربوطه آن را اعلام کنند و البته بهت عمومی جامعه را سبب شوند. یک سال از همه تلخی گذشته است، اگرچه تلخی آن از میان نرفته و هنوز جان‌های بسیاری در آتش آن سوز و سوگ گدازان است، اما درد از آن نظر بیشتر است که هنوز هم خانواده‌های قربانیان آن دو اتفاق تلخ پاسخ بسیاری از پرسش‌های خود را نیافته‌‌‌اند. پاسخ بسیاری از چراها، چه کسی‌ها، چگونه‌ها، نابلدی‌ها و البته پاسخ ندادن‌ها. پدران، مادران و بازماندگان این قربانیان پس از حدود یک سال هنوز پاسخ تسلابخش بر دادخواهی‌های خود نیافته‌‌‌اند و در این مسیر مسئولان نیز، گویی گذشت ایام را به عنوان راهکار اصلی انتخاب کرده و به انتظار گرد فراموشی نشسته‌‌‌اند. همه چیز از نیمه تلخ دی ماه گذشته شروع شد، در همان جمعه که نحسی عدد سیزده، بر دامان ایران و مردمان آن نشست؛ پهپاد آمریکایی در فرودگاه بغداد، خودروی حامل سردار حاج قاسم سلیمانی و همراهانش را نشانه رفت و با شهادت این مقام عالی‌رتبه نظامی ایران، عملا آغاز فتنه جدیدی از سوی آمریکا به جریان افتاد. پس از آن بود که انزجار از این اقدام آمریکا، کشور را در برگرفته و موج انتقام سخت، صحنه را آماده پاسخ قابل توجه ایران کرد. بعد از چند روز پیکر شهید سلیمانی بر دوش مردم ایران تشییع شد و متاسفانه در آن مراسم، غم دیگری بر دردهای موجود اضافه شد؛ کشته شدن برخی تشییع‌کنندگان، زیر فشار جمعیت که بخش دیگری از جامعه را عزادار عزیزان خود کرد. این در حالی بود که فضا، همچنان در چگونگی پاسخ ایران به آمریکا در التهاب بود، پاسخی که البته فردای روز تشییع، یعنی در 18 دی ماه، با پرتاب تعدادی موشک به دو پایگاه نیروهای آمریکایی در استان الانبار و اربیل عراق، عملیاتی شد.


متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید



🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
روزگار سپری‌شده آقای پوپولیست

🔻هواداران خشمگین هم نتوانستند مانع از پایان تلخ دونالد ترامپ شوند
#محسن_رفیق
#سیاست

ترامپ در پرده آخر نیز موفق نبود. اگر چه بی‌طاقتی او در قبول شکست، چهارشنبه‌ای غیرقابل تصور برای آمریکا آفرید و او توانست با تحریک حامیان عصبانی خود، برای لحظاتی صحن کنگره آمریکا را به تسخیر معترضان به نتیجه انتخابات درآورد؛ اما در نهایت بر هم زدن جریان بازی از سوی او برای ماندن در قدرت، نتیجه قابل توجهی به دنبال نداشت.

چهارشنبه گذشته، کنگره آمریکا جلسه بسیار مهمی در مورد تایید انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا برگزار کرده بود. این نشست مشترک سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، با تجمع‌‌های اعتراضی هواداران ترامپ در واشنگتن دی.سی همراه شد که با ماموران امنیتی درگیر شده بودند. به گزارش شبکه خبری سی‌ان‌ان، در این روز صدها افسر پلیس در سراسر واشنگتن دی.سی مستقر شدند و هزاران تن از حامیان دونالد ترامپ هم که نمی‌خواستند شکست انتخاباتی این جمهوری‌خواه را بپذیرند، به خیابان‌های پایتخت آمریکا آمده‌ بودند.

ترامپ طرفداران خود را با ادعاهایی نظیر تقلب گسترده انتخاباتی، به خیابان‌‌ها کشانده بود. او در حالی که خودش نیز در جمع معترضان حاضر شده بود، با حمایت از اعتراض‌‌های این گروه‌های راست افراطی در واشنگتن دی.سی گفت: «ما هرگز به شکست اذعان نخواهیم کرد و جلوی این دزدی را خواهیم گرفت، این انتخابات به تقلب گسترده آلوده شده است.» دونالد ترامپ، همچنین در یک پیامی توئیتری نوشته بود: «ایالت‌ها می‌خواهند تا اصلاحات انجام دهند و آنها اکنون می‌دانند که آرایی که شمارش شده است، بر پایه تخلف‌ها و تقلب‌ها بوده است.» او همچنین از مایک پنس، معاون خود خواسته بود که نهایت شجاعت را نشان دهد و از اختیاراتش برای کمک به ایالت‌ها در تصحیح نتایج متقلبانه خودشان استفاده کند.



متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید



🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
جامعه دو قطبی کینه می‌کارد، انتقام دِرو می‌کند

🔻احمد بخارایی؛ جامعه‌شناس در گفت‌وگو با همدلی:

#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی

خشونت‌‌های عریان و پنهان در جامعه به‌مرحله‌ای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شده‌اند. از زن و شوهرهایی که با دعواهای پیاپی از راه‌پله‌های دادگاه‌ها بالا و پایین می‌روند تا مردمی که بر سر یک تصادف معمولی با قفل فرمان از یکدیگر استقبال می‌کنند، گویی که جامعه مستعد شده تا آدم‌هایش به‌بهانه‌های مختلف گریبان هم را بگیرند، حتی اگر این کار را هم انجام ندهند به انحای مختلف دست به تخریب یکدیگر می‌زنند، انگار که از هم متنفرند، این تخریب‌ها تنها در دنیای واقعی نیست، حتی در فضای مجازی واقعی‌تر جلوه می‌کند، جایی که کاربرهایش دایم یکدیگر را به باد تحقیر و تهدید می‌گیرند. یکی به دیگری می‌گوید وطن‌فروش و دیگری به آن می‌گوید نان به نرخ روز خور، دربرخورد این دو ایده چیزی جز خشونت متولد نمی‌شود، خشونتی که در شهر و خیابان خودش را با کتک‌کاری و دعوا نشان می‌دهد، چراکه شاید یکی احساس می‌کند دیگری حق او را خورده است. حتی این احساس در افزایش سرقت‌های خشونت‌بار یا خفت‌گیری خودنمایی می‌کند، گویی که سارق رفتار خودش را با این ایده که دارد حق خود را از دیگری می‌گیرد توجیه می‌کند. چنین وضعیتی سبب می‌شود جامعه دایم درحال نزاع باشد، حتی در عرصه سیاسی هم تصور این‌که گروهی برخوردارترند سبب بازتولید خشونت می‌شود. درهمین‌باره «احمد بخارایی»، جامعه‌‌شناس و دبیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه‌شناسی ایران، توزیع نابرابر فرصت‌ها را یکی دلایل بروز خشونت در جامعه امروزی ایران می‌داند. این استاد دانشگاه در گفت‌وگویی با خبرنگار روزنامه همدلی از آسیب‌های احتمالی عدم برخورداری افراد جامعه از فرصت‌های برابر می‌گوید، که در ادامه می‌خوانید.



متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید



🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
قانون هوای پاک روی هواست

🔻گزارش همدلی از تداوم آلودگی هوای پایتخت

#اجتماعی
#ستاره_لطفی

پرداختن به آلودگی هوا آنقدر تکراری و نخ‌نما شده است که دیگر انگیزه‌ای هم برای نوشتن ایجاد نمی‌کند. اما وقتی به‌دلیل همین هوای آلوده به سرفه می‌افتید و نفس‌تان تنگ می‌شود، نوشتن گزارشی دیگر را نیمه‌کاره رها کرده و با چشمانی قرمز از آلودگی هوا، به قصه تکراری زمستان‌های هر سال پایتخت برمی‌گردید و خوب هم می‌دانید آن کسانی که دست‌شان می‌رسد برای آلودگی هوا کاری کنند وقعی به این قلم فرسایی‌ها نمی‌گذارند و تو می‌نویسی که فقط نوشته باشی!

آلودگی هوای تهران جمعه و شنبه نمی‌شناسد، روزهای زیادی است که این هوای آلوده یار نه بلکه بار آسمان پایتخت شده است.

مثل سال گذشته، مثل سال قبل از آن و سال قبل‌تر از آن و سال‌های قبل، قبل‌تر و دورتر از امسال! اما آلودگی هوای امسال پایتخت پیچیده‌تر از آن سال‌های قبل و قبل‌تر است، چرا که به لطف ویروس کرونا مدرسه و دانشگاهی باز نیست که توپ آلودگی هوا به زمین دانش‌آموزان و دانشجویان انداخته شود. بسیاری از ادارات هم با ۵۰درصد ظرفیت کار می‌کنند‌، محدودیت‌های تردد کرونایی هم اعمال می‌شود و از یک ساعتی به بعد ماشین‌ها باید در خانه باشند، اما با این وجود باز هوای تهران آلوده است.همین دیروز که جمعه بود با وجود تعطیلی آخر هفته باز مه غلیظی از آلودگی هوای پایتخت را در آغوش گرفته بود. براساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، کیفیت هوای پایتخت دیروز هم در محدوده ناسالم برای گروه‌های حساس قرار داشت. این در حالیست که روز پنچ‌شنبه و چهارشنبه نیز میانگین شاخص کیفیت هوای تهران در وضعیت ناسالم برای گروه‌های حساس قرار داشت.امروز (شنبه) هم هوای تهران آلوده است و کیفیت آن در محدوده ناسالم قرار دارد.



متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید



🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
آسیب‌های ‌قیمت‌گذاری دستوری

🔻در گفت‌وگوی «همدلی» با کامران ندری، تحلیل‌گر مسائل اقتصادی مطرح شد:

#اقتصاد
#فاطمه_آقایی_فرد

صنعت فولاد، روزهای شلوغی را سپری می‌کند. سکاندار وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت، اواسط دی همین امسال بود که از تغییر قیمت پایه عرضه شمش فولادی در بورس کالا از 80 درصد کشورهای همسود به 70درصد خبر داد و در کل کاسه کوزه گرانی‌ها بر سر بورس شکست؛ خبری که با گذشت چند هفته از آن همچنان با بازتاب زیادی همراه شده و مدتی‌ می‌شود که در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفته است.
ماجرای ‌قیمت‌گذاری دستوری فولاد سر دراز دارد و به سال جاری خلاصه نمی‌شود.وزارت صمت هر از چندگاهی بحث قیمت‌گذاری دستوری فولاد در بورس کالا را مطرح می‌کند و هر بار با طوفانی از انتقادها روبه‌رو می‌شود. وزیر صمت اعلام کرده است که نرخ آزاد برای شرایط غیرجنگی است درحالی که ما در شرایط جنگی به سر می‌بریم.ماجرا از این قرار است که برای مثال شمش به شرکتی که تولید کننده است حدود ۱۲تومان فروخته می‌شود، آن شرکت محصول را ۲۲تومان می‌فروشد و به دست مصرف‌کننده با نرخ بین‌المللی می‌رسد.
اما در این میان شرکت فولادساز ضرر می‌کند، زیرا به جای ‌این‌که فولاد خود را ۱۷تومان بفروشد، ۱۲تومان می‌فروشد. قبلا فولاد ساز بر اساس این حساب و کتاب که نرخ جهانی ۱۸ دلار است، محصول خود را ۱۷ دلار در داخل عرضه می‌کرد و اگر خریدار نداشت، صادر می‌کرد، اما وزارت صمت اصرار دارد فولاد باید با قیمت پایه در بورس کالا عرضه شود و خریدار می‌تواند این قیمت را بالا ببرد، اگر محصول فروش نرفت، شرکت فولادی می‌تواند اقدام به صادرات کند.اتفاقی که در این بین رخ می‌دهد، خریداران فولاد که تعداد محدود و مشخصی هستند، به صورت هماهنگ روی قیمت پایه توافق می‌کنند و شرکت نمی‌تواند محصول خود را صادر کند. این مباحث درحالی مطرح می‌شود که قیمت‌های جهانی طی دو ماه گذشته افزایش چشم‌گیری داشته است.


متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید



🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
در جست‌وجوی آواز، کردستانِ ایران عراق، ترکیه و سوریه را زیر پا گذاشتیم

🔻روایت آراس رجبی؛ از روند تهیه کتابی درباره موسیقی کردی

#فرهنگ_و_هنر
#علی_نامجو

سابقه آشنایی و دوستی با او به سال‌ها قبل و حضور او در گروه مولانا به سرپرستی محمدجلیل عندلیبی برمی‌گردد. از آن روز او جزو معدود نوازندگان آن گروه بود که هر از چندی سراغی از دوست روزنامه‌نگارشان می‌گرفتند و جویای احوالش بودند. در طول همه این سال‌ها روزهای پرفرازونشیب زیادی را سپری کرد و در همه این روزها من هم در عدد کسانی بودم که پیگیر حال و روزش می‌شدم و فارغ از هنر و تخصصش در عرصه موسیقی دوستدار مهر و محبتش بودم. چند روز قبل که بنا داشتم درباره آخرین کارهایی که دارد انجام می‌دهد با او گفت‌وگو کنم اما متوجه رخ دادن اتفاقی ناگوار برای این دوست مهربان و هنرمند شدم. او هنوز راه درازی در پیش دارد، اما خیلی زود گرد پیری بر ریش و موهایش نشسته و حالا قلبش هم با او سرِ ناسازگاری گذاشته است. آراس رجبی بیش از 30 سال از عمرش را صرف موسیقی کرده و در حال حاضر یکی از برترین نی‌نوازان زنده در ایران به شمار می‌رود. او کتابی جامع در زمینه آموزش ساز «نِی» به رشته تحریر درآورده و علاوه بر این، اثر دیگری را در حوزه مکتوب با همکاری موزیسین‌هایی برجسته در حوزه موسیقی کُردی تألیف کرده است. او تا پیش از اتفاقی که اخیرا برایش رخ داد، مشغول فعالیت روی سه ملودی متفاوت با آثار گذشته‌اش بود، اما فشار عصبی سبب شد در هفته‌ای که گذشت، ساعت‌هایی را در بیمارستان سپری کند. با این موزیسین شناخته‌شده قرار بود به بهانه کارهای تازه‌اش گفت‌وگو کنیم، اما بستری شدن چندساعته‌اش در بیمارستان شد دلیل گفت‌وگوی حاضر که ماحصلش را در ادامه می‌خوانید:


متن کامل را در Instant View یا با کلیک روی تیتر بخوانید



🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼🔽🔼


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
طنز طلاق
✍🏻فیض شریفی (داستان‌نویس)

#صفحه_آخر

می گفت: ‌«از هم خسته شده‌ایم. چه معنی دارد هر روز صبح علی‌الطلوع بلند شوی و صورت بق کرده کسی را ببینی که به زور، تن به ازدواج با من داده است. زنم حدود یک ماه است به حمام نرفته، موهایش وزوزی شده و مدام تکپوشی می‌پوشد که می‌دانم شوهر قبلی‌اش به او داده است. از کنارم که رد می‌شود بوی گند می‌دهد.
چنان که سعدی می‌گوید: ‌«چو باد اندر شکم داری فروهل/که باد اندر شکم بار است بر دل‌». به جز این‌ها نه از صبحانه خبری هست و ناهار و شام و نه ...خودت که بهتر از من می‌دانی. تو که تاکنون دو سه نفر را طلاق داده‌ای، چه پیشنهادی داری؟ حالا زبانش دراز شده می‌گوید: «چرا تو به من ضعیفه می‌گفتی. من قلبم را در چنگول گرفتم و دور انداختم تا نان‌خور پدر و مادر نشوم. من دکترا دارم ولی معلوم نیست ارشدت را از کدام گوری گرفته‌ای. خلاصه نه شب خواب دارم و نه روز خوراک. نه کفشم را واکس می‌زنم نه اتو می‌زنم به فراک.
دارم از غصه تیکه پاره می‌شوم. قلبم تاپ و تپ می‌کند، نه دلم هوای تئاتر می‌کند و نه سینما و نه هوای کلوپ دارم. می‌خواهم خودم را در اعماق مغاکی هولناک پرت کنم. مثل بلبلی شوریده‌ام که مدت مدیدی است از زندگی دوریده‌ام...‌» مخلص کلام، دیدم برای انتحار قمچیل کشیده است و ترسیدم سکته‌‌ای ملیح کند. چندین مرتبه به دور خود مثل مرغ سرکنده چرخ خورد و بر زمین افتاد.
در همین اوضاع و احوال، ضعیفه مکرمه از در درآمد و مرا به جرم مشارکت در قتل و قتیل به مقامات قضایی تحویل فرمودند. بانوی معظمه پس از مرگ آن مرحومه (ببخشایید به خاطر وزن مکرمه، معظمه، مرحومه را هم علاوه کردیم) ما را به منزل دعوت فرمودند و فرمودند که: ‌«من کس و کار درست حسابی ندارم، بهتر است به سابقه دوستی با همسر سابق مرده را جمع کنید.
دردسرتان ندهم ما هم از راه ثواب به دنبال تابوت افتادیم و شانه به زیر تابوت دادیم و چون قد مردی که پایه مقابل من را به دوش داشت از من بلندتر بود، تعادل به هم خورد و همه فشار و سنگینی دوست خدابیامرز ما به روی شانه من منتقل شد. نفسم به شماره افتاد و کتفم داشت از جا در می‌رفت. کم‌کم نسوج بدنم در خستگی و درد دهان گشود و عرق از چاک یقه‌ام به راه افتاد.
از آن چند نفر که زیر تابوت را گرفته بودند خواستم تابوت را زمین بگذارند؛ با احتیاط به پشت سرم نگاه کردم، دیدم بانوی محترمه که خودش را با تزیینات صوری آغشته کرده و تاج سیاهی بر سر تعبیه کرده است، با یکی دو بانوی دیگر گل می‌گوید و گل می‌شنود و آن چند نفری که پشت تابوت حرکت می‌کردند انگار پول پیش به من داده‌اند در رفته بودند.
یکی دوبار می‌خواستم فرار کنم و با ترفندی عذری بخواهم ولی ترسیدم تابوت بر زمین بیفتد و سر و دست و پای دوست مرده‌ام بشکند و دوباره مرا به عدلیه ببرند. با هر بدبختی بود آن مرحوم را به خاک سپردیم، خواستم برگردم که ناز و کرشمه بانوی عزادار که به سر و صورت خود می‌زد، شروع شد و یکی از همراهانش گفت: ‌«ثواب دارد. هر خدمتی می‌کنید بی‌مزد و بی‌منت نمی ماند‌».
مبالغی پول از من گرفتند که به غسال و گور کن و آبریز و حلوا و خرماپخش کن و کفن دوز و آخوند و... بدهم. بین راه با چند نفر از وابستگان بانوی معظمه که آبی زیر پوستش رفته بود از بی‌وفایی و جفای روزگار سخن گفتیم و از محاسن و خصایل و سجایا و بی‌کس و کاری آن مرحوم و خواستیم برگردیم که دست مرا گرفتند که بانو کسی را ندارد و با یک بچه چکار کند.
چند صباحی به رتق و فتق امور بپردازید و پس از آن به سلامت به خانه برگردید.
دیدم بانو رضایت نمی‌دهند؛ خواستم وارد میدان مخاصمه شوم که بانو مرا گفتند: ‌«حاشا و کلا اگر بگذارم که هنوز پرونده شما در عدلیه باز است. من این بچه را چگونه بزرگ کنم؟ شما مدیون آن خدا بیامرز هستید و باید تا آخر بر میثاق خود پایدار بمانید‌».
حالی اکنون پس از چند سال در چنبره این بانوی شریف و شرافتمند گیر افتاده‌ایم و به طلاق رضایت نمی‌دهند.

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
ملامت‌گری جمعی، آیین ویرانگر

✍🏻آرش رازانی ( روزنامه نگار)

#صفحه_آخر

خودملامت‌گری از جمله اختلال‌های روانی و زیر مجموعه اختلال‌های اضطرابی است. اختلالی که غالباً از کمال‌گرایی افراطی محیط یا والدین سرچشمه گرفته و فرد را دچار نارضایتی دایمی از آنچه هست، می‌کند. واکنش به این خواست غیرقابل‌برآورده شدن، به دو گونه فرافکنی افراطی یا خودملامت‌گری دایمی در فرد مشاهده می‌شود. آنچه به آن خواهیم پرداخت اما، خودملامت‌گری جمعی به مثابه یک آیین در حال رواج در میان جامعه‌ امروز ماست.
این موضوع بدیهی است که هر جامعه‌ای واجد برخی امتیازات و برخی نواقص است و از این حیث، مانند سایر پدیده‌های نرمال است. از این جهت نرمال، که جامعه‌ انسانی نیز همواره در حال حرکت رو به کمال است و این امر ممکن نیست مگر در صورت وجود نقایصی که با برطرف شدن آن‌ها حرکت به سوی کمال را معنا می‌بخشد. اما آیا وجود کاستی‌ها امری ناپذیرفتنی و موجب سرافکندگی است؟
واقعیت این است که در سایه‌ی سنگین شرایط دشواری که زمان طولانی بر سر جامعه‌ ما حاکم است، مردم هرچه بیشتر امنیت روانی و آرامش حداقلی خود را از دست داده‌اند.
پیشی گرفتن آنچه از دست می‌دهیم نسبت به آنچه به دست می‌آوریم، ما را بیش از پیش دچار حس کمبود می‌کند. بدین لحاظ، حساسیت روی نواقص - که در یک برابرنهادگی نانوشته با از دست‌رفته‌ها یکی انگاشته می‌شوند - به تدریج تبدیل به سرگرمی و بعد وسواس عمومی شده است. ما خود را ملامت می‌کنیم بابت آنچه نیستیم، صرف نظر از اینکه اصلا امکان داشته است که باشیم یا نه.
از اقبال بیمارگونه و غیرعادی به انواع جراحی‌ها و فرآیندهای ترمیم و بهبود زیبایی و لاغری گرفته تا تلاش برای استفاده‌ی متظاهرانه‌ غیر ضروری از لوازم و پوشاک برند که تناسبی با وضعیت اقتصادی افراد ندارد، همه به نوعی از این خودملامت‌گری وسواس گونه نشأت می‌گیرند.
از سویی، در دوقطبی رسانه‌ای که در فضای مجازی گرفتار آن شده‌ایم این اختلال به گونه بسیار مخرب‌تر و در قالب یک آیین غیرقابل تخطی جلوه‌گر شده است. افراد و رسانه‌ها در دو گروه متمایز آرایش یافته و کوچک‌ترین انحراف از مدار طرف مقابل، یا حتی ویژگی‌های مشترکی که در اردوی مقابل صرفاً بروز کرده است، را به بی‌رحمی و تلخی و گزندگی هر چه تمام‌تر در بوق و کرنا می‌کنند. این ناهنجاری به گونه‌ای پیشرفت کرده است که گویی افراد را به صرف آنچه هستند، به صورت پیش‌فرض با ده‌ها برچسب غیرقابل حذف می‌شناسیم؛ درست مثل درهایی که پوشیده از برچسب‌های تخلیه چاه و باربری شده‌اند. این درها، در ورود به شخصیت افراد هستند. برای شناخت ساکنان هر خانه باید به درون آن رفت و افراد و آداب آن‌ها را شناخت. بسا که نزدیکی آن‌ها به ما بسیار بیش از تصور ما باشد که غالبا اینگونه نیز هست. مردمی که با وجود تحمل سالیان طولانی زندگی در بحران، هنوز به طرز تحسین‌برانگیزی به قواعد بنیادین انسانیت و شرافت مزین هستند و از اصول اولیه‌ی زندگی سالم تخطی چندانی نمی‌کنند قطعا شایسته تحسین هستند.
آری، شایسته تحسین است آن سرپرست خانواده‌ای که نان به نسیه می‌برد اما دست به لقمه‌‌ حرام دراز نمی‌کند؛ آن مردمی که در مرگ‌سال کرونا بیش از هر زمان دیگر خیریه‌های متنوع و محلی راه‌اندازی می‌کنند و از سفره‌های کوچک خود برای دیگران هم سهمی کنار می‌گذارند؛ آن پرستار و بهیار و پزشک جوانی که بدون اینکه از درآمدش کفاف زندگی‌اش را بدهد و بدون آینده‌ شغلی مطمئن رودرروی عفریت کرونا ایستاده و شیفت‌های طولانی کار در بیمارستان و رویارویی با مرگ را تاب می‌آورد، همه درخور بزرگ‌ترین ستایش‌ها هستند ولو چند ایراد شخصی در رفتار یا باورهایشان داشته باشند.
نتیجه‌ی محتمل ملامت‌گری جمعی، ویرانی اعتماد به نفس عمومی و از بین رفتن امید به زندگی است.
این دو صفت، مهم‌ترین سرمایه‌ روانی هر جامعه‌ای برای برقرار ماندن هستند. در روزگاری که سلامت روحی و رفاه و امنیت مردم به خودشان واگذارده شده و کسی خود را در قبال ما مسئول نمی‌داند، ما خود را برای ناداشته‌هایمان ملامت نکنیم. به آنچه از نیکی در سرشت و خلق و خوی مردم‌مان باقی مانده است مباهات کنیم تا بتوانیم دوام بیاوریم. تا ایران بر شانه‌های زخمی مردم صبور و شریفش استوار بماند.

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
🔻برگی از دفتر حافظانه‌ها (۲۸)

✍🏻محمدحسن علایی (دکترای جامعه شناسی)

#صفحه_آخر

در اندیشه بدین مسئله که به واقع ارزشمندترین متاع در چشم و دل شاعر داستان ما چه حقیقتی است به مفهوم بلند ‌«دیدار‌» می‌رسیم: ‌«داني که چيست دولت ديدار يار ديدن/در کوي او گدايي بر خسروي گزيدن‌» یا ‌«منم که ديده به ديدار دوست کردم باز/چه شکر گويمت اي کارساز بنده نواز‌». تو گویی حسرت زاترین و خسران بارترین واقعه محرومیت از دیدار دوست است که به منزله آخرین خواهش شاعر در جای جای دیوانش نقش بسته است: ‌«کشتي شکستگانيم اي باد شرطه برخيز/باشد که بازبينيم ديدار آشنا را‌» یا ‌«عزم ديدار تو دارد جان بر لب آمده/بازگردد يا برآيد چيست فرمان شما‌» یا ‌«شب تار است و ره وادي ايمن در پيش/آتش طور کجا موعد دیدار کجاست‌» یا ‌«روز مرگم نفسي وعده ديدار بده/وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر‌» یا ‌«اين يک دو دم که مهلت ديدار ممکن است/درياب کار ما که نه پيداست کار عمر‌» و یا ‌«همچو صبحم يک نفس باقيست با ديدار تو/چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع‌» همچنین است در شاهد مثال‌های متعدد دیگری از این قبیل ‌«روز مرگم نفسي مهلت ديدار بده/تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخيزم‌» یا ‌«جان مي‌دهم از حسرت ديدار تو چون صبح/باشد که چو خورشيد درخشان به درآيي‌». هیچ مفهوم دیگری تا بدین پایه برای شاعر داستان ما مغتنم و ارجمند نیست؛ دیدار، آری دیدار: ‌«دل حافظ که به ديدار تو خوگر شده بود/نازپرورد وصال است مجو آزارش‌» یا ‌«سرفرازم کن شبي از وصل خود اي نازنين/تا منور گردد از ديدارت ايوانم چو شمع‌» و نهایتاً اوج شعف شادی را در سایه دیدار ببینید: ‌«ديدار شد ميسر و بوس و کنار هم/از بخت شکر دارم و از روزگار هم‌».

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
🔻خطی بر چهره قدسی شده دموکراسی

✍🏻طاهر اکوانیان (روزنامه نگار)
#صفحه_آخر

در پی هجوم به ساختمان کنگره در آمریکا و پیامدهای آن، تقریبا تمام مقام‌های رسمی کشورهای اروپایی و آمریکایی و فعالان سیاسی دیگر نقاط دنیا به شکلی یکپارچه و کم سابقه، این اقدام را محکوم کردند. در کشور ما هم در شبکه‌های اجتماعی مثل همیشه نوعی جدل و دو دستگی شکل گرفت که ناشی از حساسیت موضوع و بی‌سابقه بودن این رویداد بود.
بدون آنکه بخواهم قضاوتی در مورد این اتفاق و جبهه‌گیری‌های داخلی و خارجی آن داشته باشم، قصد دارم به دموکراسی به عنوان موضوع مورد مناقشه اشاره‌هایی داشته باشم. اگر بپذیریم که دموکراسی به شکلی ساده و راحت قراردادی بین انسان‌ها برای نوعی از با هم کنار آمدن باشد، و این قرارداد توسط خود انسان‌ها در زمان و مکان مشخصی مورد قبول واقع شده باشد، باید بپذیریم که احتمال دارد گاهی توسط مردم هم به چالش کشیده شود یا حتی به آن تعرض صورت گیرد.
قدسی‌سازی از دموکراسی یا هیولا ساختن از آن، با مبانی نظری و عملی‌اش سنخیتی ندارد و باعث می‌شود که در صورت اعتراضی این چنین که در آمریکا رخ داد، همه به نوعی در شوک فرو بروند یا متعجب شوند که به ساحت دموکراسی توهین شده است. با این توضیحات می‌شود گفت که اتفاق خاصی نیفتاده است و بخشی از جامعه که به روند یا شکل عملی کار معترض بودند دست به اقداماتی زدند که نقطه ضعف‌های دموکراسی را نشان داد و در عین حال شاید بنیان‌های نظری آن را محکم‌تر کند. مردمی که به ساختمان کنگره حمله کردند از این خصلت دموکراسی هم استفاده کردند که می‌توان صدای خودشان را بلند کنند و به نمادهای برجسته و سنتی‌اش یورش ببرند و حتی دست به تخریب و توهین به مکان‌هایی بزنند که سال‌های سال مقدس جلوه داده می‌شدند. برای ما که در دورترین نقطه از این جریان قرار داریم اما ماجرا فرق می‌کند.

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
دانشجویی در قرنطینه
✍🏻مجید بهره‌ور ((میم. بیب. ترافیکیان))

چندی سوی جزوه، سوی استاد شدیم
یک چند زعشق دوست، فرهاد شدیم
دیدند کووید، نوزده می‌گیریم
دادند ده و ناپلئونی شاد شدیم

🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
روزنامه همدلی
«صفحه یک روزنامه همدلی» شنبه 20 دی ۱۳۹۹ www.hamdelidaily.ir
🔻انواع دادخواست

✍🏻مژگان مسلمی (کارشناس حقوق)
#صفحه_آخر

دادخواست نخستین(بدوی): سندی است که به وسیله آن خواهان با تسلیم ادعاها، ادله و خواسته خود به دادگاه درخواست رسیدگی و صدور رای می‌کند که در واقع دادرسی در این مرحله آغاز می‌شود.
دادخواست واخواهی: محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض کند.
دادخواست طاری: دادخواستی که در جریان دعوای اقامه شده تقدیم می‌شود که این دادخواست باید با دادخواست در حال اقامه ارتباط کامل داشته باشد یا سر منشأیی از آن باشد.
دادخواست اضافی: سندی است که خواهان علاوه بر دعوای قبلی دعوای دیگری مطرح می‌کند.
دادخواست متقابل: سندی است که خوانده اصلی متقابلا علیه خواهان اصلی دعوایی مطرح می‌کند.
دادخواست جلب ثالث: سندی که به وسیله آن شخص ثالث به دادرسی جلب می‌شود.
دادخواست ورود ثالث: سندی که به وسیله آن شخص ثالثی وارد دادرسی می‌شود.


🆔 @Hamdelidaily👈عضویت
«صفحه یک روزنامه همدلی»
یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
www.hamdelidaily.ir