دیشب بود فکر کنم، پرواز گفت شوگرمامی و دلم خواست...
هیچی دیگه کائنات با من همراهن، شوگر‌مامی‌ دار شدم=)))

مرلین و هیچ دست به یه کاسه شدن!
اگه یروز خبری ازم نشد، ببرینشون صد و ده! 🗿💔

دیدمون رو تغییر بدیم~

O sole mio- خورشید من

یک ترانه از عاشقی که توی یک روز آفتابی، دلتنگ معشوقش میشه و برای اون آوازی میخونه. این قطعه بی شک یکی از بهترین ها برای صبحه :)
اما این اجرا از سه تنور بزرگ، بهترین حالت از به تصویر کشیدن این شعره. توی این اجرا همه چیز خوبه، سه تنور یعنی پاواروتی، پلاسیدو و کارراس؛ با سرخوشی و در طی یک رقابت شوخ طبعانه صدای خودشون رو به رخ میکشند. ارکستر و حضار خوشحال اند انگار دنیا با گرمی ساخته شده تا عاشق برای معشوقش ترانه ای شاد و صبحگاهی بخونه.

هر وقت این رو میبینم یه لبخند عمیق روی صورتم میشینه. :)))
#music
#پیشنهادی

〢Send your tweets HERE | #RED

من یک گناهکارم. اما توی این دنیا کی میتونه ادعای بیگناهی کنه؟ ما هممون گناهکاریم جین، فقط یادگرفتیم توی دادگاهی تبرعه بشیم که قاضیش خودمونیم.

•. #FicTweet 📑 | @Army_Area .•

#music
Yellow is colored my mind, again...

بیا جانا تماشا کن که در انبوه جانبازان
به سر سودای رسوایی سر بازار می رقصم
#music
#IR

what has been left from the last white Calla lily.
#music
#Red

از اوجایی که دیگه مسئله جدی شد، بساط مسخره بازی رو جمع و شما رو هم با این قطعه ی زیبا به خواب دعوت میکنم؛ خودمم میرم یه فکری بکنم :)
حالا آهنگ Mystery of love رو میخواستم امشب بذارم ولی دیگه آلفرد عزیز پیش دستی کرد و منم یه میکس بیکلام ازش براتون میذارم :))
#music

🌕🌖🌗🌘GN🌒🌓🌔🌕

پنجره‌ای که باز مانده است را چه کسی
می‌بندد؟!
لباس‌هایی که روی تخت پریشانند
و موهایی که
تار به تار
در سرتاسر اتاق ریخته شده
چه کسی بر‌می‌دارد؟
چه کسی جای انگشت‌ها را پاک می‌کند؟
چه کسی صدایش را صاف خواهد کرد
و خبر هولناک را
در گوش کر تلفن
پر می‌کند؟

مرگ پشت مرگ
پیراهن عوض می‌کنیم
و با دهان‌های گشاد
دهان‌های پر از هوا
تنها جنازه‌ها را
از حلق هم
بیرون می‌کشیم

به تماشا نشسته‌ایم
و کج شدن قاب عکس
روی دیوار
حواسمان را پرت نمی‌کند
و خشک شدن گل‌ها در گلدان
و پریدن هر روز پرنده‌های پشت پنجره
ما را به گریه نمی‌اندازد

دوریم
شبیه صفحات سفید کتابی کهنه
که روی میز
باز مانده
و باد آرام یکی‌یکی آن‌ها را ورق می‌زند

غریبه‌ایم
شبیه مسافران بدون همراه
در ایستگاه قطار
که چمدان‌هایشان را جا گذاشته‌اند
رفته‌اند

کسی انگار برای ابد
ما را در خواب کشته
و چاقو را در رودخانه‌ای پرت کرده
که حالا از تاریکی‌های دوردست
صدایش
نزدیک‌تر می‌شود

کسی انگار پنجره را بسته
چراغ را خاموش کرده
و ما را که روی تخت
در تنهایی پیراهنمان مرده‌ایم
برای همیشه رها کرده است!


#مجید_لواف
▪︎ @Majidlavvaf

مِه باش
آرام و نرم عبور کن از رگ‌هام
از اجساد مرده‌ی اتاق
و دست‌های رقیق‌ات را
مهربانانه بکش روی اشیاء
و گودال عمیق درون قلبم را
بپوشان!


#مجید_لواف
▪︎ @Majidlavvaf