"هنرِ ناجی"
علی امانی- در این ایام همهی ما در معرض بمباران اخبار تلخ و ناامید کنندهایم. فساد و سوء مدیریت اقتصاد کشور را به لبهی پرتگاه نابودی رسانده و حتی طبیعت نیز از ما روی گردانده است...
دیدیم که دولت اخیر هم نه تدبیری توانست بیندیشد و نه امیدی بیافزاید.
اما اینها را دیگر همه میدانیم. خب چه میتوان کرد؟ آیا ماهم باید این اخبار تلخ را مدام در گوش یکدیگر بازگو کنیم و به هم بقبولانیم که دیگر هیچ کورسوی امیدی نیست؟ قطعا در رکود و آشفتگیِ اینروزها چیزی که ایران بدان نیاز دارد امید است و اگر خود مردم آن را احیا نکنند هیچ فرشتهی نجاتی از آسمان به کمکشان نخواهد آمد.
نمودِ رفتارهای امیدبخش را در کارهای دختری با نام "نیلوفر حیدریان" میتوان دید.
نیلوفر ۲۰ ساله است و دانشجوی گرافیک در دانشگاه هنر تهران میباشد. هرچند که آثار او ممکن است با تصوّر ما از هنرخیابانی و گرافیتی فاصله داشته باشد اما بیشک اینهاهم بخشی از آن هستند با این تفاوت که هیچ نیروی دولتی و غیردولتی بابت این کارها او را مواخذه نمیکنند. فقط حس خوب است که میدهد و میگیرد. او کارهایش را معمولا در محل تبلیغات پشت صندلی های بیآرتی میچسباند اما اینها شبیه به تبلیغات روزمرهای که هر روز میبینیم نیستند. چرا که هیچ هدفِ تجاری در پَسشان نیست و فقط تبلیغ خوب بودن است و امیدوارانه زیستن...
اما به طور ناامید کنندهای این اتفاقات خوب بسیار کمتر از خبرهای بد دیده و منتشر میشوند. اینکه بار یک کامیون چپ شده جلوی چشمان رانندهاش غارت میشود رفتار فوقولاده زنندهایست که ریشه در هزارتوی فرهنگی ما دارد. اما این که تصاویرش به قدری بازنشر میشود که تنها در عرض چند ساعت تقریبا همهی ما آنرا دیدهایم چه نتیجهای جز نفرت پراکنی و کشتن اندک امیدواریهایمان میتواند داشته باشد؟!
در چنین شرایطی هنر و هنرمندِ متعهد نقششان پررنگتر میشود و میبایست که با نیروی هنر به کمک جامعه خود بیایند تا که آن جامعه به درهی نابودی سقوط نکند و چه جایی بهتر از خیابان...
حال نیلوفر را ببینید. او در یکی از کارهایش تصویر دخترکی را با لبی خندان و آغوشی باز کشیده و کنارش نوشته : " خسته نباشی ((: برای همه تلاشهای خوب امروزت (((: "
یا در اثر دیگرش کنارِ تصویرسازی دخترکِ خندان این جمله را نوشته: " هر روز یه عالمه آدم میان و مثل تو رو این صندلی میشینن، ولی فکر کنم که لبخند تو از همشون زیباتره ... :))
میشه بخندی؟؟ :) "
بله؛ به همین سادگی میشود پیام خوب بودن و امیدوارانه زیستن را به دیگران مخابره کرد. به همین سادگی میتوان نشان داد که مهربانی در دل مردم جریان دارد. به همین سادگی. به همین سادگی هنر همچنان در خیابان جاریست و پیامش را میرساند. از آن حرکتهای وندالیسمی کوبنده و پرخطر گرفته تا این طراحیهای فانتزی و بی دردسر...
در ادامه تعدادی از آثار نیلوفر حیدریان را مشاهده می کنید:
#نیلوفر_حیدریان #یادداشت #استیکر
@Graffitiiranmagazine
علی امانی- در این ایام همهی ما در معرض بمباران اخبار تلخ و ناامید کنندهایم. فساد و سوء مدیریت اقتصاد کشور را به لبهی پرتگاه نابودی رسانده و حتی طبیعت نیز از ما روی گردانده است...
دیدیم که دولت اخیر هم نه تدبیری توانست بیندیشد و نه امیدی بیافزاید.
اما اینها را دیگر همه میدانیم. خب چه میتوان کرد؟ آیا ماهم باید این اخبار تلخ را مدام در گوش یکدیگر بازگو کنیم و به هم بقبولانیم که دیگر هیچ کورسوی امیدی نیست؟ قطعا در رکود و آشفتگیِ اینروزها چیزی که ایران بدان نیاز دارد امید است و اگر خود مردم آن را احیا نکنند هیچ فرشتهی نجاتی از آسمان به کمکشان نخواهد آمد.
نمودِ رفتارهای امیدبخش را در کارهای دختری با نام "نیلوفر حیدریان" میتوان دید.
نیلوفر ۲۰ ساله است و دانشجوی گرافیک در دانشگاه هنر تهران میباشد. هرچند که آثار او ممکن است با تصوّر ما از هنرخیابانی و گرافیتی فاصله داشته باشد اما بیشک اینهاهم بخشی از آن هستند با این تفاوت که هیچ نیروی دولتی و غیردولتی بابت این کارها او را مواخذه نمیکنند. فقط حس خوب است که میدهد و میگیرد. او کارهایش را معمولا در محل تبلیغات پشت صندلی های بیآرتی میچسباند اما اینها شبیه به تبلیغات روزمرهای که هر روز میبینیم نیستند. چرا که هیچ هدفِ تجاری در پَسشان نیست و فقط تبلیغ خوب بودن است و امیدوارانه زیستن...
اما به طور ناامید کنندهای این اتفاقات خوب بسیار کمتر از خبرهای بد دیده و منتشر میشوند. اینکه بار یک کامیون چپ شده جلوی چشمان رانندهاش غارت میشود رفتار فوقولاده زنندهایست که ریشه در هزارتوی فرهنگی ما دارد. اما این که تصاویرش به قدری بازنشر میشود که تنها در عرض چند ساعت تقریبا همهی ما آنرا دیدهایم چه نتیجهای جز نفرت پراکنی و کشتن اندک امیدواریهایمان میتواند داشته باشد؟!
در چنین شرایطی هنر و هنرمندِ متعهد نقششان پررنگتر میشود و میبایست که با نیروی هنر به کمک جامعه خود بیایند تا که آن جامعه به درهی نابودی سقوط نکند و چه جایی بهتر از خیابان...
حال نیلوفر را ببینید. او در یکی از کارهایش تصویر دخترکی را با لبی خندان و آغوشی باز کشیده و کنارش نوشته : " خسته نباشی ((: برای همه تلاشهای خوب امروزت (((: "
یا در اثر دیگرش کنارِ تصویرسازی دخترکِ خندان این جمله را نوشته: " هر روز یه عالمه آدم میان و مثل تو رو این صندلی میشینن، ولی فکر کنم که لبخند تو از همشون زیباتره ... :))
میشه بخندی؟؟ :) "
بله؛ به همین سادگی میشود پیام خوب بودن و امیدوارانه زیستن را به دیگران مخابره کرد. به همین سادگی میتوان نشان داد که مهربانی در دل مردم جریان دارد. به همین سادگی. به همین سادگی هنر همچنان در خیابان جاریست و پیامش را میرساند. از آن حرکتهای وندالیسمی کوبنده و پرخطر گرفته تا این طراحیهای فانتزی و بی دردسر...
در ادامه تعدادی از آثار نیلوفر حیدریان را مشاهده می کنید:
#نیلوفر_حیدریان #یادداشت #استیکر
@Graffitiiranmagazine