کانال اشعارقربان مطلبی و شاعران اهلبیت.@GorBand
297 subscribers
2.08K photos
244 videos
111 files
2.02K links
Download Telegram
اثر شاعر اهلبیت کربلای قربان مطلبی
‏ ‏
سسلر آدون اهل عزا* حسین جان حسین جان
وارگوزوموزسنده آقا * حسین جان حسین جان
‏--------------------------------------------------‌‏------‏
سن سن آقا فاطمه نون بالاسی بالاسی ‏
شیعه اثنا عشرون آقاسی آقاسی
سنده دی هر دردین آقا دواسی دواسی
دردیمیزه ایله دوا * حسین جان حسین جان
‏--------------------------------------------------‌‏----‏
‏ اولدی آقا کربوبلا مسکنین مسکنین
قویما اولا شیعه لرین دلغمین دلغمین
ایسته گلاخ مرقدیوه اربعین اربعین
دلدن ایداخ اوردا نوا حسین جان حسین جان
‏--------------------------------------------------‌‏------------------‏
کربوبلاده سنه یاس ساخلیاخ ساخلیاخ
بین الحرمده دولانوب آغلیاخ آغلیاخ ‏
زنجیرآتاخ سینه میزی داغلیاخ داغلیاخ
گوزیاشی گوزلردن آخا حسین جان حسین جان
‏-------------------------------------------------‏
نوکریووخ قاره میزی سویماروخ سویماروخ
هرکس وناکس سوزونه باخماروخ باخماروخ
قبریوه مین دفعه گلاخ دویماروخ دویماروخ
اورادی چون قلبه صفا حسین جان حسین جان
‏--------------------------------------------------‌‏-------------------------------------------------‌‏---------------------------‏
ای حرمون گوزدن آتان یارالی یارلی
قبری اولان نوکریلن آرالی آرالی
سیزلن اولوب کربوبلا صفالی صفالی
تپراقیزهردرده شفا حسین جان حسین جان
‏--------------------------------------------------‌‏-----------------‏
روضه رضوانه دیر مرقدون مرقدون
یاتموش ایاق آتدا علی اکبرون اکبرون
یارلی سینه نده یاتوب اصغرین اصغرون
مرحم اولوبدی یاراوا حسین جان حسین جان
‏--------------------------------------------------‌‏--------------‏
ای سینه سی اوسته آلان بالاسین بالاسین
یازدی(مُطلِِّب)اورگین نواسین نواسین
باشه سالوب کربوبلا هواسین هواسین
ایسته بوایل زائراولا حسین جان حسین جان

مورخ 1395/12/‏🌹کربلای قربان مطلبی🌹@GorBand‏26‏
قادر الله ، عشقی ئورگتدی ، تبی خلق ائیله دی

آهی منظور ائتدی اونّان مطلبی خلق ائیله دی



عاشق و معشوق احوالی نمایان اولماقا

خلوت و جمعیت و روز و شبی خلق ائیله دی



صورتِ انساندا نورِ لم یزل گورسنمگه

بئش نفر معصوم والا منصبی خلق ائیله دی



خلقتِ افلاکه ئوز امرین مقرر ائتمه میش

قبّۀ اجلالیده ختم نبی خلق ائیله دی



اقتداره منتخب اولدی علیّ المرتضی

شرحِ اسرارِ یداللهَه ، لبی خلق ائیله دی



فاطمه اطهر یاراندی تا مطهر روحیدن

زهرۀ زهرایه خاطر کوکبی خلق ائیله دی



ذات اعلم ائتدی ئوز مهرین حسن ، قهرین حسین

صلحی ، جنگی ، کربلانی ، مکتبی خلق ائیله دی



پنج تن اجلاسینه ملحق ائدوب بیر شاهکار

شوره گلدی زینتِ امّ و ابی خلق ائیله دی



هر بیریننن آلدی بیر خصلت خدای ذوالجلال

ائیلیوب ترکیب باهم ، زینبی خلق ائیله دی
در ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله)



می‌نویسم که والضُحیٰ زینب

عصمت اللهِ کبریا زینب

جمعِ اسماء و اسمها زینب

ربنا بعدِ ربنا زینب

می‌نویسم پس از خدا زینب



نامِ او تا که بر زبان اُفتاد

کوه برخاست آسمان اُفتاد

عَلَم از شانه یِ یَلان اُفتاد

سرِ ما هم بر آستان اُفتاد

می نویسم که اِنَما... زینب



پنج تَن حَبلِ محکم آوردند

نامِ او را که با هم آوردند

به زبان اسمِ اعظم آوردند

واژه ها بعد از آن کم آوردند

همه گفتند یک صدا زینب



مرتضیٰ بعد از این دو کوثر داشت

فاطمه بعد از این دو حیدر داشت

کعبه این دفعه هم تَرَک برداشت

شورِ نامِ حسین بر سر داشت

زینتِ نامِ مرتضیٰ زینب





کعبه یِ احترامها آمد

قبله گاهِ پیامها آمد

به قدومش سلامها آمد

عمه جانِ امام‌ها آمد

عمه جانِ امام‌ها زینب



دستِ جَدِّ مطهرش دادند

و لوای پیمبرش دادند

شیر شد شیرِ مادرش دادند

خوش به حالش که خواهرش دادند

خوش به حالِ حسین با زینب



کیست مرد آفرین بنیان کن

کیست مرد آفرین ولیکن زن

در مقاماتِ او فقط ماندن

این جهان لال و آن جهان اَلکَن

مانده وصفش در ابتدا زینب



چادرش را اگر تکان بدهد

شور بر هفت آسمان بدهد

راه را تا خدا نشان بدهد

باید احمد چنین اذان بدهد

اَشهدُاَنتَ مِن کسا زینب



حرفِ تعظیم اوست بسم‌اله

وقتِ تکریم اوست بسم‌اله

زان که تقدیم اوست بسم‌اله

عشق تسلیم اوست بسم‌اله

حا و سین ، یا و نون ما زینب



سر بلندیِ دل زِ دولت اوست

کربلا هم رحیمِ حمت اوست

گردنش زیرِ بارِ منت اوست

همه عالم گواهِ عصمت اوست

"شمعِ ساداتِ نینوا زینب



به علی رفته و علی شده است

سر و پایش سینجلی شده است

جلوه‌ی چارده ولی شده است

به بلاهایِ حق بلی شده است

یک تنه رفته تا کجا زینب



مریمی در حجابی از نور است

یا که موسیٰ به وادیِ طور است

یک زن اما به حق سلحشور است

چقدر از مدارِ ما دور است

که خدا گفته مرحبا زینب



بالِ جبریل خاکِ مرکبِ اوست

دو سه نهج البلاغه بر لبِ اوست

آسمان گرمِ نورِ هر شبِ اوست

و ابالفضل هم مؤدبِ اوست

حضرتِ هیبت و حیا زینب



همه عالم در استجابش بود

هیبتش حاله‌ی حجابش بود

یک عشیره در التهابش بود

و علمدار خود رکابش بود

دارد این گونه کبریا زینب



مثل سرخیِ کوه پنهان است

گرد باد است مثل کوران است

یک تَن اما هزار طوفان است

شاهدم شام شامِ ویران است

مثلِ زهراست سر به پا زینب



تازه جِلوه نکرده با نامش

کرده دستِ حسین آرامش

وَرنَه چون خاک می‌کند گامش

کوفه را با همه بَرو بامش

گفت حیدر که لافتا...زینب



می‌رود در مقابلش حیدر

دو برادر کنارِ این خواهر

پشتِ سر کوهِ شرم ، آب آور

تا رَوَد شب زیارتِ مادر

شب و این احترامها زینب



مثلِ آئینه هست پیشِ حسین

و حسین آمده ست پیشِ حسین

چشمها را که بست پیشِ حسین

همه دلها شکست پیشِ حسین

رفت آن شب به کربلا زینب



آنهمه احترام را می‌دید

کوچه و سنگ و بام را می‌دید

کوچه و ازدحام را می‌دید

اشکهایِ امام را می‌دید

چادرش زیرِ دست و پا زینب



حسن لطفی
ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله)



سبو گزور آلا جرعه سبوی زینبدن

خمار گوزلر اولوب جستجوی زینبدن



مدینه کوچه لریندن بهشتون عطری گلور

مدینه روشن اولوب نور روی زینبدن



نه تک مدینه ایشقلاندی جمله نه فلکه

طلعلوع ایلیوری نور سوی زینبدن



انوب زمینه هامی ساکنان عرش برین

اولوبدی مست وخمار عطروبوی زینبدن



خدای عزوجل وردی بیر حسینه باجی

گلوبدی شوره هامی خلق وخوی زینبدن



طواف بیت علی صف به صف ملایک ایدور

اوپوبدی روح الامین خاک کوی زینبدن



اولوبدی نور علی نور بیت شیر خدا

حسین چون اوتوروب روبه روی زینبدن



دسم جمالینه گر گل خطادی واللهی

ایچوبدی گوللر اوزی آب جوی زینبدن



سزادی گرچه یازام بو سوزی گوزللیقینی

آلوبدی حور وملک تار موی زینبدن



نه گل نه نور وسبو کاینات وشمس وقمر

که آبروسون آلوب آبروی زینبدن



نه نوعی مدح إلیوم من عقیله العربی

زمانه حیرت ایدوب گفت وگوی زینبدن



ایا خدای جهان (خوش نوازه) ورتوفیق

یازاندا ایلیه مدح نکوی زینبدن
Forwarded from قربان علیزاده
دل را به سر زلف تو باید گرهی زد

خیری که ندیدیم از این سبزه ی عیدی ...

سیزده به در یعنی :

تمام سیزده معصوم

چشمشان به در است

تا " تــــــو " بیایی...💚

" اللّهُمَّ عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج ِبِالزِینَب "
؛💚🌼💚🌼💚🌼•°•○
؛💚🌼💚 •°•○
؛🌼💚
؛🌼
    .🌼•﷽•💚


🌿سیزده از هر شماره بهتر است

چونکه روزش، روز مولا حیدر است

🌿سیزده را خواستند نحسش کنند

دشمنان اهل بیت، حذفش کنند

🌿سیزده چون میرسد شادی کنیم

از شه والا  " علی "  یادی کنیم

🌼
🌼💚
💚🌼💚 •°•○
💚
🌼💚🌼💚🌼•°•○
#آموزنده

مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید
طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه... اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره! گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه! مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد...

اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند: پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه... بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفش‌هاش رو بدزدن!!

👌 یادمان باشد در زندگی، هیچوقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد...

#سیـــره_مایان
@siramayan
✔️چند روش ساده رفع بوی بد دهان در ماه مبارک رمضان:

۱- بعد از سحری دندان‌هایتان را بشویید
۲- استفاده از نخ دندان را فراموش نکنید
۳- زبان‌‌تان را مسواک بزنید
۴- گلاب غرغره کنید.
۵- مصرف غذاها و نوشیدنی‌های شیرین را کاهش دهید
۶- از میوه و سبزیجات بیشتری استفاده کنید
۷- مصرف نوشیدنی‌های حاوی کافئین را کاهش دهید
۸- از دهانشویه استفاده کنید
۹- از خوردن غذاهایی که موجب بوی بد دهان می‌شوند پرهیز کنید
۱۰- از لبنیات پروبیوتیک استفاده کنید
۱۱- بیشتر آب بنوشید
۱۲- از گیاهان و سبزیجات معطر در کنار غذاها استفاده کنید
۱۳- از میوه‌های حاوی ویتامین C استفاده کنید
۱۴- بیماری‌های گوارشی خود را قبل از ماه رمضان درمان کنید
۱۵- از مصرف غذاهای تند، ترش و اسیدی اجتناب کنید
۱۶- دندان‌های پوسیده را ترمیم کنید
Forwarded from Deleted Account
زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً

چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً

آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی

باشد ای رأس حنا بسته تو بابا مثلاً…

…مثلاً خانه مان شهر مدینه است هنوز

و تو برگشته ای از مسجد و حالا مثلاً…

…کار من چیست ؟ نشستن به روی زانوی تو…

کار تو چیست ؟ بگو …شانه به موها مثلاً…

یا بیا مثل همان قصه که آن شب گفتی

تو نبی باشی و من ، ام ابیها مثلاً

جسم نیلی مرا حال ، تو تحویل بگیر

مثل آن شب که نبی، فاطمه اش را مثلاً...



رقیه بنت الحسین🥀
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها


واحسرتا رقیه تمام ائتدی سوزلرین
دوشدی شماریه نفسی یومدی گوزلرین

گوز یوممامیش ربابه دونوب باخدی آغلادی
اُول باخماقیلا سینه ثکلانی داغلادی

اهل حرم نگوردیله ناگه یانا  یانا
باش دوشدی بیر یانا او بالا دوشدی بیر یانا

بیر عالم اولدی بیربیره دگدی اسیرلر
دوردی ایاقه بند غمه دستگیرلر

آز قالدی بعضی غمدن اوزین ایلسین هلاک
بعضی بو غمدن سینه سینی ائتدی چاک چاک

زینب قاچوب رقیه نی  بیر باسدی باغرینا
سسلندی آچ گوزین نچه دفعه یانا یانا

امّا جواب گلمدی ال باشینه آتوب
سسلدی گل رباب بالان دینجلوب یاتوب

گل یومدی قتلگاهی گورن گوزلرین بالان
قبر آپاردی دیلده اولان سوزلرین بالان

گورمیشدین هیچ یاتاندا بو دردانه بیله
بیرده چتندی زجرین الیندن ائده گله

گل باخ کنار اولوبدی نقابی جمالیدن
زهرا آنامه اوخشوری عینا بو حالیدن

سس ویرموری منه اورگیم آلشدی گل
شاید کوسوبدی منله سنله دانشدی گل

گل باشی اوسته اصغروین باشلا سوزلرین
بلکه ایشتدی اصغر آدین آچدی گوزلرین

گل باشین آل دیز اوسته گهواردن  دانش
اکبر آلان او خیرداجا گوشواردن دانش

بیر قیدی قوی کناره اورگ داغلیاق رباب
گل باشی اوسته اوخشاگیلان  آغلیاق رباب

بیربیر مصیبتین دی سن  آغلا بیز آغلیاق
رنج اسارتین دی سن آغلا بیز آغلیاق

قارداشیمین یانیندا ولی هر غمین دیمه
زهرا آنام مثالی او قد خمین دیمه

بومحنتله یاندی دوباره او دلکباب
گویا زبانحالیله ذکر ایلدی رباب

یات ای منیم قراریمی الدن آلان قیزیم
آغلار گوزیله اصغره لایلای چالان قیزیم

یات یاخجی یاتموسان که بلالیدی چوخ باشین
داغلار منی مصیبتی سیز باجی قارداشین

نار غمینده دل دئمورم داغلیانمارام
دل داغلارام ولی گوزیوی باغلیانمارم

قوی خواهش ایلیوم که اورگ داغلاسین بیبین
گلمور منیم الیم   گوزیوی باغلاسین بیبین

#دلگیر بسدی قوی قالا محنت سرا سوزین
ویرانسرایه ساخلا او ویرانسرا  سوزین

دیمه ننوعیله دله غمنامه یازدیلار
الله بلور نجه او قیزا قبر قازدیلار

وصلت لباسینی نجه تندن سویوبدولار
نحالتیله قبره بالانی قویوبدولار. 


اشعار جناب دلگیر
🏴 خونین شدن دهان مطهّر حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها از شدّت لطمه

▪️مرحوم صدرالدین واعظ قزوینی در ذکر شهادت #حضرت_رقیه علیهاالسلام می‌نویسد:

به #یزید پلید گفتند: دختری صغیره از امام در خواب جمال پدر دیده و بس که گریه کرده، آرام ندارد؛ آن ملعون گفت: بیائید سر پدرش را برای او ببرید تا آرام بگیرد! پس آن سر مطهّر را در میان طشت نهاده، به خرابه آوردند و در مقابل آن مظلومه نهادند.

آن معصومه گفت: این سرِ کیست؟ گفتند: سر بابایت حسين است! پس خود را روی آن سر مطهّر انداخت و شروع کرد سر پدر را بوسیدن و به سر و سینه زدن؛ و آنقدر با دستان کوچک خود به دهانش زد که پر از خون شد؛ و با گريه‌های سوزناک خود خطاب به سر چنين می‌گفت:

🥀 باباجان چه کسی تو را به خون خضاب کرده؟ رگ‌های گلویت را که بريده؟ کدام ظالم مرا در کوچکی، یتیم کرد؟ بعد از تو، یتیمانت را که پرستاری کند تا بزرگ شوند...


آن صغیره، پیوسته ناله می‌کرد و سر مطهّر را می‌بوسید و خون ریش پدر را پاک می‌کرد؛ سپس لب بر لبان پدر نهاد و از سخن افتاد و می‌گریست... و غشی به آن بانو عارض شد که از نفس افتاد و دیگر به هوش نیامد.

📚 ریاض القدس، ج۲، ص۳۲۶
@marsie12


#حضرت_رقیه_س_مدح_و_مرثیه
#زبانحال_حضرت_زینب_س


#گلون_گلون_بالام_ئولدی_دوتون_عزا_بالاما
عزاسی خوار اولا سیز گورمیون روا بالاما


وطندن ائلدن ال اوزدی خرابه ده قالدی
بو غربت ئولکده یوز ویردی ابتلا بالاما


ویروبدی جان قوری توپراقلار اوسته حسرتیله
سزادی آغلیاسوز سیزده بر ملا بالاما


حجاز بلبلی دی سیز بئ شام شهرینده
گلون نوایه ائدون شوریله نوا بالاما


مریضدی بالامین اولمادی بولن مرضین
نه بیر طبیب تاپیلدی نه بیر دوا بالاما


وورا وورا بالامی ساربانلار ئولدوردی
ئولونجه آغلاسام آزدور یانایانا بالاما


گلنده شیونه دشمن ویراردی قمچی اونا
ترحم ائتمزدی قوم اشقیا بالاما


دولاندی باغری جفادن چو لاله قان اولدی
زبسکه ایتدی جفا فرقه جفا بالاما


دیردی عمع هانی قارداشیم عم اوغلوم عموم
اولوردی مد نظر خویش و اقربا بالاما


بابا دیردی سیز یلداری دائم آغلاردی
تسلی بیر ویرن اولمازدی بینوا بالاما


علی اکبر ادین سالمادی بیر آن دلدن
ئولونجه ورد زبان اولدی وا اخا بالاما


علی اصغری هر دم گورردی رویاده
دیردی یوز نه ویروب محنت و بلا بالاما


سالوب خیاله بو نسگیلرین اوزوم یانانم
نقدر وار نفسیم ائلرم بکا بالاما


گیدوب کنار مزارینده ((ذوقیا)) سویله
گلون گلون بالام ئولدی دوتون عزا بالاما


#مرحوم_ذوقی
😭 حتما اوخویون 😭


🔸حکایت عبدالله دیوونه

🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!

مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد

تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .

یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه

دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه

به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔

مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'

عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .

خونه ما 💔💔

بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .

اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .

گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه

عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .

روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی

تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .

عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔

رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید

آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!

عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .

آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا

بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔

عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا

به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔

رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !

حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت

گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!

امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .

با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔

رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔

آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂

عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍

میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...

*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂

میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*

🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏

    اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
التماس دعا..................

#سیره_مایان
@siramayan
بوی غم می رسد انگار... دلم می ریزد

اشک از دیده ی غمبار حرم می ریزد

از نگاهِ نگران، برق اِلَم می ریزد

خوب پیداست که باران ستم می ریزد

آه آرامش زهراست به هم می ریزد

یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود

سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود

🏴اجرک الله یا صاحب الزمان...🏴
⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤🥀⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤

🖤رسیدم از سفر و هرچه دیده‌ام حسن است
🤍که اربعین همه‌اش هم حسین هم حسن است

🖤نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست
🤍و دم حسین اگر هست  بازدم حسن است

🖤مِن الازل علی است و الی الابد زهرا
🤍به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است

🖤نوادگان حسین وحسن یکی هستند
🤍و جَدِ ارشد این نسل محترم حسن است

🖤به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است
🤍که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است

🖤طریق کرببلا هم که سفره داری اوست
🤍میان راه ببین که قدم قدم حسن است

🖤فقیرها همه در اربعین کریم شدند
🤍چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است

🖤به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها
🤍نگاه کن که  ببینی به هر علَم حسن است

🖤پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند
🤍کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است

🖤 شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد🖤
احوالات رحلت حضرت رسول اکرم (ص)

مرحم استادعابد


بی رغبت اولدی تا قفس تنگ کثرته
شاهین کبریا پر آچوب اوج وحدته

اصله تمایل ایلدی اصلُ الا صول خیر
لاحق الوبدی سابقه ی فیض و رحمته

حق نوری اقتضای مشیّتله بیر زمان
تابش ایدوبدی آب و گل آدمیّته

یوخ دیده ی شهودیده گوردی فروغ درک
سالدی حجاب غیب جمال نبوّته

جان جهان سراچه ی ترکیبی ترک ایدوب
تا اولدی جزءِ جوهره اصل مشیّته

تاپدی شکست آینه ی شهر بندتن
اولدی ضمیمه عکس روان اصل صورته

آیرولدی روح کالبد کائناتدن
ایتدی عروج مرتبه ی بی نهایته

سلب قرار اولوب نشئات وجوددن
اوز ویردی اختلال نظامات خلقته

آیات محکمات اولوب نغمه ی عزا
داد ایلدی او محکم و مشهود آیته

دوشدی ندای بانگ رسالت طنیندن
اولدی سکوت فصلی سروش هدایته

تنها نه تک مدینه نی دولدوردی بو خلا
غرق اولدی ماسوا خَلَاءِ درد و حسرته

عالم غریب کلبه سی تک اولدی سوت و کور
باتدی غبار محنته گرد ملالته

مملوّ اولوب خطاب لَعَمرُک مخاطبی
دارالسّرور قدسده بزم ضیافته

غار حرا چراغی خموش اولدی، غرق اولوب
ابر ملالیله جبل النّور ظلمته

غم چولقادی مدینه نی بطحا کیمی تمام
احکام شرع آغلادی صاحب شریعته

روحاً رسول اوج لقایه ایدوب صعود
جسماً یتوردی توده ی غبرانی عزّته

آلدی مدینه توپراقی آغوشه جسمینی
گنجینه اولدی گوهر بحر رسالته

بیر توده خاک جای عجبدی اولوب مکان
ایجاد کائناته اولان سرّ و علّته

مدفون اولان نبیّ هدی، شاه قُل کَفی
دفن ایلین علیّ ولی، میر لافَتی

تنها علی بُلردی او محبوب کردگار
نه ضایعه اولوبدی شریعتده آشکار

تنها علی بُلردی که بو ضایعه ایدوب
قلب هامی عوالم امکانی بی قرار

تنها علی بُلردی که بو سوز جان گداز
ایلوب دل شرایع و احکامی داغدار

تنها علی بُلردی بو بیر گُل خزانینی
جبرام محالیدور ایده عالمده مین بهار

تنها علی بُلردی کیمی قبره تاپشیرور
تنها علی بُلردی کیمه کیمدی سوگوار

وجه اِله وجهه ی دین وجهینی قویوب
نه وجهیله او توپراقا، یوخ شرحه اختیار

روی تمام ماخَلَقَ اللهه آبرو
واحسرتا که تاپدی رخ خاکیده قرار

بیر نفس که قدومی صفابخش خاکیدی
گور عارضیله توپراقا ویردی نه اعتبار

بیر عارضی که منظر سکّان عرشیدی
آئینه تک مکدّر ایدوب تیره گون غبار

بیر یوز که ابر سایه سالوب تا یِتیرمه سون
صدمه اونون طراوتینه مهر تابدار

بیر یوز که تا سپهره دوتوب یوز ایدوب عوض
لطفیله سمت قبله نی خلّاق کردگار

توپراقلارا قویولدی، عجبدور که اولمادی
آشفته دور گنبد وارون کجمدار

قلب علیدن آلدی بو محنت توان و تاب
بی صبر اولوب او صبریده چون کوه استوار

بُلمم که بو قیاسیله نولدی تنوریده
گوردی حسین باشینی خونین و زخمدار

گُل برگ تک عطشدن اولوب خشک لبلری
قانه باتوب عقیق کیمی درّ شاهوار

مشتاق بزم خلوت دل فرط شوقیدن
اولموش باشیله راه محبّتده رهسپار

راس کلیم طور وفاده او جلوه وار
که اوندان ایلوری شجر طور استتار

مرآت حق اگرچه مکدّردی لیک اولور
اوندان جمال حُسن ازل نوری آشکار

دوتقون هلاله بنزوری خاکستر ایچره لیک
حق نوری کونه نشر ایدوری آفتاب وار

دفن نبیّ اکرمیدی قائله نظر
ارشاد حقدن اولدی تداعی بو مختصر
ا❤️🌺🌸💕
ا🌺💛🌿🕊
ا🌸🌿🕊
ا🌿🕊
ا💕


توصیه سید بن طاووس به فرزندان خود:


👈 در پیروی و وفاداری و دلبستگی به امام زمان آنگونه باش که خدا و رسول خدا و پدران آنحضرت و خود او از تو می خواهند.

👈هنگامی که نمازهای حاجت را به جا میآوری، حوایج آن بزرگوار را بر خواسته های خود مقدّم بدار.


👈 صدقه دادن از سوی آن جناب را بیش از صدقه دادن از سوی خودت و عزیزانت قرار بده.

دعا برای ایشان را بر خودت مقدّم بدار.

خلاصه در هر کار خیری وفای به حق آن بزرگوار را مُقدّم بدار، زیرا اینکار سبب احسان و توجه بیشتر ایشان به تو میشود

📚 کتاب کشف المحجه ص ۱۵۱




اللهم عجل لولیک الفرج

#سیـــره_مایان


💕
🌿🕊
🌸🌿🕊
🌺💛🌿🕊
❤️🌺🌸💕
#مولا_جانم

گرچه این شهر شلوغ است، ولی باورکن...
آنچنان جای تو خالیست، صدا می‌پیچد...

تو بدون من، مرا کم داری
من، ولی بی تو، «جهانم» خالیست...

الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
🟡 فواید مسافرت ...

🔴 قَالَ آيَةُ اَللهِ اَلْعُظْمَى أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِيُّ بْنُ ابي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَیْهما: تَغَرَّبْ عَنِ الأَْوْطانِ فى طَلَبِ الْعُلا وَسافِرْ فَفِى الأَْسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَتَفَرُّجُ هَمٍّ وَاكْتِسابُ مَعيشَةٍ وَعِلْمٌ وَآدابٌ وصُحْبَةُ ماجِدٍ.

🟠 حضرت آیت الله العظمی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما می فرمایند: براى كسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو و سفر كن كه در مسافرت پنج فايده است: برطرف شدن اندوه، بدست آوردن روزى و دانش و آداب زندگى، و هم نشينى با بزرگواران.

📚 مستدرك الوسائل ج۸ ص۱۱۵

#سیـــره_مایان