Gondolin.ir | ارباب حلقه‌ها
11.2K subscribers
2.74K photos
545 videos
17 files
1.06K links
💥❤️‍🔥 Gondolin.ir ❤️‍🔥💥

گوندولین، شهر پنهان الف‌های نولدور🌟

هواداران تالکین و دنیای ارباب حلقه‌ها🔥

ادمین پاسخگو به مخاطبان:
@Wolfheart_kenshin

پیج اینستاگرام:
instagram.com/gondolin_ir


گروه تبادل نظر:
https://t.me/+VeuASfYaiTeP9wjN
Download Telegram
#اوتومنو ، دژ مستحکم #ملکور در سرزمین میانه که پیش از بیدار شدن الف ها ساخته و با یورش سپاه #والار نابود شد.

@Gondolin_ir
Gondolin.ir | ارباب حلقه‌ها
#بالروگ ها (خادمان دهشتناک #ملکور) @Gondolin_ir
#بالروگ ها(دیوان قدرت) ازنژاد مایار سرچشمه گرفته‌اند. آنها موجوداتی شبیه به خود #سائورون و از ارواح نخستین آتش بودند. آنها به دلخواه خویش در دوران باستان با #ملکور متحد شدند و در اثنای جنگ #بلریاند مربوط به دوران اول، یکی از وحشتناک‌ترین خادمانش بودند. با قاطعیت نمی‌توان در مورد تعداد آنها به تفصیل صحبت کرد اما به نظر می‌رسد که تعداد آنها اندک بوده است و از هفت تن تجاوز نمی‌کرده‌اند. بالروگ ها از نظر ظاهری شبیه انسان بودند با این تفاوت که از سوراخ بینی آنها آتش زبانه می‌کشید و سایه های تیره ای آنها را احاطه کرده بود. آنها تازیانه‌هایی از آتش با خود حمل می‌کردند و در دل دوستان و دشمنان به یک اندازه رعب و وحشت ایجاد کرده بودند.در نبرد خشم، #مورگوت مورد تهاجم نیروهای #والار قرار گرفت. اغلب آنها در آن جنگ نابود شدند. اما تعداد کمی از آنها از بالای کوه های آبی گریختند و در سرزمین میانه پنهان شدند. بلای جان #دورین، مخلوقی که #دورف‌ها را از #موریا به عقب نشینی وادار کرده بود، یکی از آنها به شمار می‌رفت.

بالروگ ها قبل از دوران اول:

بالروگ ها همانند سائورون و یا #گندالف در اصل از #مایار بودند. ملکور در گذشته های بسیار دورکه در این دنیا از جلال و جبروت برخوردار بود، آنها را برای خدمت کردن به خویش اغوا کرد. او در اصل آنها را در عهد درخشان والار در پناهگاه باستانی خود به نام #اوتومنو گرد آورد. وقتی که استحکامات مزبور توسط والار نابود شد برخی از آنها گریختند ودر گودالهای #آنگباند پنهان شدند. (چنانچه کسی از بالروگ های اصلی در حمله والار به اوتومنو به قتل رسیده باشد بر ما معلوم نیست)

@Gondolin_ir
آبای دورف‌ها
هفت دورفی که نخستین دورف‌های خاندانشان هستند.
#آئوله والا به سبب این‌که تاب آن را نداشت که در انتظار آمدن فرزندان #ایلوواتار (الف‌ها و آدمیان) باشد، دورف‌ها را خلق نمود. آئوله عطش این را داشت که به فرزندانش عشق بورزد و مهارت صنعتگری را به آن‌ها بیاموزد. دورف‌ها در زمان آسودن #یاوانا، آن هنگام که سرزمین میانه در تاریکی و سکوت قرار داشت و دیو و ددان #اوتومنو در آن گذشت و گذار می‌کردند، خلق شدند؛ بدین سبب آئوله آنان را نستوه و مقاوم، و چنان‌که تاب سختی‌ها را داشته باشند خلق نمود. اما به سبب این که تصویری مبهم از فرزندان ایلوواتار داشت، آفریده‌هایش در ساختار متفاوت بودند: کوچک‌تر و آشفته‌تر.
آئوله هفت دورف خلق کرد و زبانی را که برایشان تدارک دیده بود (خوزدول) به آنان آموخت. اما آئوله، ایلوواتار، که شعله زوال‌ناپذیر را به همراه دارد، نبود. بدین سبب آفریده‌هایش از سخن گفتن و حرکت کردن باز ایستادند، و فقط هنگامی می‌توانستند سخن بگویند و حرکت کنند که آئوله می‌خواست، و اگر آئوله معطوف کاری دیگر می‌شد، آنان بدون تحرک و هرز می‌ماندند.

ایلوواتار به سبب بی‌صبری آئوله به عتاب او برخاست و آئوله آفریده‌هایش را تقدیم او نمود و حتی حاضر بود که به نشان ندامت نابودشان کند. اما ایلوواتار این پیشکش را پذیرفت و به آنان حیات بخشید، و آن‌گاه دورف‌ها علی‌رغم میل آئوله کرنش‌کنان و لابه‌کنان طلب بخشش و ترحم نمودند.

باری آبای دورف‌ها باید تا هنگامی که الف‌ها می‌آمدند منتظر می‌ماندند، و آئوله آن‌ها را در مکان‌هایی مختلف در سرزمین میانه به خواب فرو برد. مهترین آن‌ها، #دورین، به تنهایی در کوه گونداباد در شمال کوهستان مه‌آلود قرار داده شد. خاندان ریش-درازها (یا سیگین-تاراگ در زبان خودشان) از نسل او هستند. این خاندان بیشترین دوستی را با الف‌ها ‌و آدمیان دارد، و عمدتا با نام مردم دورین شناخته شده هستند. شهر آنان خزد-دوم (#موریا) بود.

در اردلوین یا کوهستان آبی دو دورف دیگر خوابانده شدند، و سلسله‌ی سترگ بازوها و ریش‌سرخ‌ها، که بعدها ساکن نوگرود و بلگاست شدند را به وجود آوردند.
چهار آبای دیگر هم به صورت جفت جفت در رون، زمین‌هایی در سرحدات شرق دور کوهستان گونداباد، که در شرق کوهستان آبی قرار دارد، خوابانده شدند. خاندان‌های پا آهنین، ریش‌سخت‌ها، گیس‌مشکی‌ها، و پا سنگی‌ها از اعقاب اینان هستند.

گفته می‌شود که آبای هفتگانه پس از نسل‌ها در میان اولادشان حلول می‌کنند. به عنوان مثال گفته شده دورین بیش از شش مرتبه حلول نموده است.

@Gondolin_ir
#آئوله و زنجیر #آنگاینور

با بیدار شدن الف‌ها، #والار بر آن شدند تا #کوئندی را از خطر سلطه‌ی ملکور نجات دهند. پس بر دژ‌های ملکور در #اوتومنو یورش آوردند. جنگی طولانی و ویرانگر در گرفت که در نهایت یا پیروزی سپاه والار به اتمام رسید. ملکور را با زنجیر آنگاینور به بند کشیدند و او محکوم شد که سه دوران در تالارهای ماندوس حبس شود.

@Gondolin_ir
#آنگباند

«گرگ‌ها زوزه می‌کشند، کلاغ‌ها فرار می‌کنند، یخ‌ها در دهانه دریا خرد می‌شوند و اسیران غمگین در آنگباند ماتم گرفته‌اند»

📚جلد سوم تاریخ سرزمین میانه-ترانه‌های بلریاند.

آنگباند در گذشته باستانی سرزمین میانه در اصل بعنوان یک دژ جانبی و اسلحه‌خانه برای دژ بزرگ شمالی #اوتومنو، ساخته شد. آنگباند از همان ابتدا توسط #سائورون که از بزرگترین خدمتکاران #ملکور بود اداره می‌شد. این دژ در نزدیکی سواحل شمال غربی دریای بزرگ در محدوده کوه‌های آهن، به عنوان دفاع اول در برابر هر گونه حمله به قلمرو ملکور از طرف #والار ساکن در آمان ساخته شده بود. وقتی که والار ملکور را اسیر و او را به والینور باز گرداندند آنگباند تا حد زیادی ویران شد‌ و تا چندین هزار سال ویرانه ماند، اگرچه در زیر خرابه‌ها تعداد زیادی اتاق‌های مخفی وجود داشت که در آن برخی از خدمتکاران ملکور که از حمله‌ی والار فرار کرده بودند حضور داشتند. آنگباند دوباره، هنگامی که ملکور از والینور با سیلماریل‌های به سرقت رفته فرارکرد وارد تاریخ شد.او قلعه مخروبه را به عنوان پایتخت جدید خود انتخاب کرد،و جهنم آهن را به عنوان پایه‌ای برای حکومت تاریکش برگزید.

@Gondolin_ir
... در #آنگباند #مورگوت برای خویش تاج آهنین بزرگی ساخت، و خود را شاه جهان خواند. و به نشانه‌ی پادشاهی، سیلماریل‌ها را در تاجش نشاند. دستان او از تماس با آن گوهرهای متبرک سوخته و سیاه شده بود، و این دست‌ها همیشه سیاه ماند؛ و نیز هیچ‌گاه او از درد و سوزش و خشم ناشی از این درد نیاسود. آن تاج را هیچ‌گاه از سر برنمی‌داشت، اگرچه سنگینی‌اش به طرز مرگباری طاقت‌فرسا بود. هرگز، مگر یک بار که پنهانی مدتی کوتاه قلمرواش را در شمال ترک گفته بود؛ و به راستی که اکنون به ندرت ژرف جاهای دژ خود را ترک می‌گفت، و به رتق و فتق امور لشکریانش از تخت‌گاه شمالی مشغول بود. و نیز تا سلطنتش برجا بود، تنها یک بار سلاح به دست گرفت.

زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون می‌خورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آن‌ها روحش را می‌فرسود. با این حال شکوه و جلالش به‌سان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهره‌ی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون می‌شدند.

#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث گریختن نولدور
ترجمه رضا علیزاده 💎

🔰@Gondolin_ir
مقبره‌ی #دورین، مشهورترین پدر دورف‌ها

🔥توضیحات کامل در باب خاستگاه آبای هفتگانه‌ی دورف‌ها: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
🔥 نابودی فانوس‌های روشنایی بدست ملکور و پایان دادن به بهار سرزمین میانه در آغاز روزگاران:

...آنگاه والار پی‌ بردند که به راستی ملکور بر سر کار خویش بازآمده است و به جست‌وجوی نهانگاه او برآمدند. اما ملکور به اتکای استحکام اوتومنو و قدرت خادمانش ناگاه برای نبرد گام پیش نهاد و پیش از آنکه والار مهیا شوند، ضربت نخست را وارد آورد، و او بر فانوس‌های ایلوئین و اورمال تاخت، و ستون‌های گران‌شان را برانداخت و فانوس‌هایش را شکست. به هنگام سقوطِ ستون‌های گران، زمین‌ها ترک برداشت و دریاها آشوب‌ناک بالا آمد و از سر‌ریز شدن فانوس‌ها، شعله‌های ویرانگر بر روی زمین سرازیر گشت. و شکل آردا و تقارن آب‌ها و زمین‌هایش در آن هنگام آسیب دید، چنان که طرح‌های نخستین والار از آن پس هرگز ترمیم نشد...

#ملکور #والار #آردا #ایلوئین #اورمال #اوتومنو

#متن_کتاب #سیلماریلیون
حدیث آغاز روزگاران، ترجمه‌ی رضا علیزاده

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
«آتش تاریک تو را غالب نخواهد کرد. شعله‌ی اودون، به سایه برگرد!»
- گندالف خطاب به بالروگ موریا

#اوتومنو یا #اودون، دژ مستحکم #ملکور در شمالی‌ترین نقطه‌ی سرزمین میانه بود. از نخستین و بزرگترین دژها بود که در آغاز روزگاران و دوران بهار سرزمین میانه بنا شد. اوتومنو مأمن‌ شیاطین و #آینور فاسد شده به‌دست ملکور و جانورهای ناپاک بی‌شمار بود که در سُخره‌ی ماهیت طبیعی مخلوقات سرزمین میانه ایجاد شدند. تا آن زمان #والار دو فانوس روشنایی را ساخته بودند. اوتومنو در زیر کو‌هستان آهن و دور از نور #ایلوئین و #اورمال ساخته شد.

با اینکه والار در ابتدا از وجود اوتومنو مطلع نبودند، اما از آنجا بود که آفت نفرت ملکور جاری گشت و بهار آردا را تباه ساخت. اوتومنو در ژرفای عمیق زمین حفر شده بود و دارای چاله‌هایی پر از آتش و خادمان ملکور بود، جایی که غارها و سردابه‌ها با حیله از چشم پنهان شده‌اند. در نتیجه مناطق شمال متروکه شد و در قرون بعد چنین باقی ماند.

@Gondolin_ir

ملکور از سال ۳۴۰۰ والیان تا سال ۱۰۹۰ در دوران دو درخت، از اوتومنو بعنوان پایگاه عملیات خود استفاده کرد، تا آن زمان که والار به او حمله کردند. او از آنجا دو فانوس روشنایی را نابود و والار را وادار به ترک جزیره‌ی #آلمارن - نخستین اقامتگاهشان در #آردا - و نقل مکان به #آمان کرد که بعدها آن مکان #والینور: سرزمین والار نام گرفت. سپس ملکور شروع به تباه کردن آردا کرد. از پلیدترین کرده‌های ملکور در آن زمان، ربودن گروهی از الف‌های تازه از خواب بیدار شده و تبدیلشان به اورک؛ تحت شکنجه‌ی فجیع و جادوی سیاه مسموم خود بود و همین اقدامش در نهایت باعث شد والار برای محافظت از نخست‌زادگان در برابر فساد و تباهی ملکور، او را از تختش در اوتومنو براندازند.

در پی حمله‌ی سپاه والار به دژ ملکور در سال ۱۰۹۹ از دوران دو درخت، اوتومنو ویران شد. والار با تمام قوا حمله کردند، پس از محاصره‌ای طولانی، سرانجام دروازه‌های اوتومنو درهم شکست و سقف‌هایش شکافت و فرو ریخت. ملکور که راه گریزی نداشت، پا به میدان نبرد گذاشت، اما #تولکاس با او کشتی گرفت و او را بر زمین کوبید و سرانجام ملکور به‌دست والار اسیر و به والینور برده شد و تحت قضاوت #مانوه، #مورگوت به خاطر اعمال پلیدش مقرر شد سه دوران در تالارهای #ماندوس در بند باشد، مکانی که هیچکس حتا یک والا توان گریختن از آن را نداشت.

@Gondolin_ir

پیش از نابودی اوتومنو، ملکور یک دژ کوچکتر در بخش غربی کوهستان آهن ساخته بود که به‌عنوان نخستین خط دفاعی در برابر آمان عمل کند. #آنگباند نام آن قلعه بود و در ابتدا #سائورون بر آن حکومت می‌کرد. ملکور پس از انتقام از والار (تباهی #فئانور و شوراندن #نولدور برضد والار و خشکاندن دو درخت) و بازگشت مجدد به سرزمین میانه، تصمیم گرفت که آنگباند را بعنوان مقر اصلی خود بازسازی و تقویت کند.

اوتومنو در زبان کوئنیا از واژه‌ی قدیمی‌تر اوتومنا که آن هم که از اوتوم گرفته شده، به‌معنی «عمیق» یا «زیرین» است. اودون معادل اوتومنو در زبان سینداری است که کمتر رایج است و به معنی «گودال تاریک» یا «جهنم» است. در ارباب حلقه‌ها این کلمه یک بار در سخنان #گندالف خطاب به به بلای جان #دورین(#بالروگ #موریا) دیده می‌شود. قرن‌ها بعد نام اودون بر دره‌ی شمالی واقع در پشت #مورانون(دروازه‌ی سیاه #موردور) گذاشته شد. بی‌شک سائورون این نام را به یاد بزرگترین قلعه‌ی سرورش انتخاب کرد.

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
Gondolin Comments
#اوتومنو، دژ مستحکم #ملکور که در دوران فانوس‌های روشنایی و بهار #آردا در شمال سرزمین میانه ساخته شد و از آنجا بود که تاریکی و پلیدی ملکور گسترش یافت و بهار آردا را تباه ساخت.

توضیحات کامل: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
... در #آنگباند #مورگوت برای خویش تاج آهنین بزرگی ساخت، و خود را شاه جهان خواند. و به نشانه‌ی پادشاهی، سیلماریل‌ها را در تاجش نشاند. دستان او از تماس با آن گوهرهای متبرک سوخته و سیاه شده بود، و این دست‌ها همیشه سیاه ماند؛ و نیز هیچ‌گاه او از درد و سوزش و خشم ناشی از این درد نیاسود. آن تاج را هیچ‌گاه از سر برنمی‌داشت، اگرچه سنگینی‌اش به طرز مرگباری طاقت‌فرسا بود. هرگز، مگر یک بار که پنهانی مدتی کوتاه قلمرواش را در شمال ترک گفته بود؛ و به راستی که اکنون به ندرت ژرف جاهای دژ خود را ترک می‌گفت، و به رتق و فتق امور لشکریانش از تخت‌گاه شمالی مشغول بود. و نیز تا سلطنتش برجا بود، تنها یک بار سلاح به دست گرفت.

زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون می‌خورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آن‌ها روحش را می‌فرسود. با این حال شکوه و جلالش به‌سان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهره‌ی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون می‌شدند.

#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث گریختن نولدور
ترجمه رضا علیزاده 💎

🔰@Gondolin_ir
#آلمارن جزیره‌ی بزرگی در مرکز آردا در آغاز روزگاران بود. آلمارن در وسط دریاچه‌ای بزرگ، واقع در مرکز سرزمین میانه قرار داشت. از آنجا که زمین و دریاها متقارن بودند موقعیت جزیره در میانی‌ترین نقطه‌ی تمام آردا بود.

@Gondolin_ir

در هزار و پانصدمین سال والیان پس از هجرتِ اکثر #والار به آردا، والای دیگری به کمک #مانوه آمد. او #تولکاس تنومند بود که باعث شد ملکور سرزمین میانه را رها کند و جنگ اول خاتمه بیابد. در صلحی که حاصل شد والار توانستند سرانجام به زمین و دریاها نظم ببخشند، و احتمالاً در همین زمان آلمارن ایجاد شد.

تا سال ۱۹۰۰ والیان، #آئوله دو فانوس #ایلوئین و #اورمال را ساخت و #واردا به آنها آتش مقدس بخشید که به موجودات زندگانی می‌داد.

همه‌چیز در آلمارن به‌خاطر واقع بودن بین دو فانوس در زیباترین و ممتازترین شکل خود بود و والار آنجا ساکن شدند، هر چند آنها بیشتر بیرون از جزیره و مشغول کارهای دیگر بودند.

@Gondolin_ir

هنگامی که والار از همه چیز راضی بودند، مانوه در سال ۳۴۰۰ والیان یک جشن بزرگ به پا کرد. تولکاس و #نسا در آن جشن عهد زناشویی بستند، سپس تولکاس که از کار سازمان‌دهی به آردا خسته بود به خواب رفت. ملکور که فرصت را غنیمت شمرد با خادمان خود از دیوارهای شب عبور و شروع به حفر #اوتومنو در شمال کرد. آمدن او بهار آردا را تباه کرد و باعث شد بسیاری از موجودات زنده، مریض یا فاسد و گندیده شوند. والار فهمیدند که ملکور به‌راستی برگشته ولی از مکان سکونت او بی‌خبر بودند.

@Gondolin_ir

در سال ۳۴۵۰ والیان ملکور به میدان جنگ آمد و دو فانوس روشنایی را سرنگون کرد، نابودی آن‌ها زمین را شکافت و دریاها را به جنبش در آورد. مسکن والار در آلمارن تماماً ویران شد و جزیره و دریاچه در آن آشوب از میان رفتند. پس از نابودی آلمارن و بهم خوردن تقارن آردا و تکه‌تکه‌شدن قاره‌ها، والار به آمان کوچ کردند و آن قاره #والینور نام گرفت: سرزمین والار

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
Gondolin Comments
#اوتومنو، دژ مستحکم #ملکور که در دوران فانوس‌های روشنایی و بهار #آردا در شمال سرزمین میانه ساخته شد و از آنجا بود که تاریکی و پلیدی ملکور گسترش یافت و بهار آردا را تباه ساخت.

توضیحات کامل: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
‍ «آتش تاریک تو را غالب نخواهد کرد. شعله‌ی اودون، به سایه برگرد!»
- #گندالف خطاب به #بالروگ #موریا

#اودون اسم دیگر #اوتومنو، دژ مستحکم #ملکور در آغاز روزگاران هست که پلیدی ملکور از آنجا سرازیر گشت و بهار #آردا را تباه ساخت.

🧩توضیحات کامل: 👈 کلیک کنید 👉

بالروگ‌ها، تازیانه‌های آتش، گروهی از #مایار و مینوان آتش بودن که ملکور فاسدشون کرد و به خدمت خودش در آورد.

🔥توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
🔰 @Gondolin_ir 🔰

...اما از آن تیره‌بختانی که در دام #ملکور افتادند، اندک چیزی به یقین معلوم است. زیرا کیست از زندگان که به مغاک‌های #اوتومنو فرود آمده، و یا تاریکی اندرزهای ملکور را کاویده باشد؟ اما دانایان #اره‌سئا بر این گمان بودن که به راستی جمله کسانی که از #کوئندی پیش از شکستن اوتومنو بر دست ملکور گرفتار آمدند، آنجا زندانی شدند، و با ترفندهای بی‌رحمانه آهسته آهسته فاسد گشتند و تن به بندگی دادند؛ و بدین‌گونه ملکور، نژاد زشت‌سیمای اورک‌ها را در رشک‌ورزی به الف‌ها و تقلید خام از ایشان پرورد، کسانی که بعدها به بدترین خصم الف‌ها بدل گشتند. زیرا اورک‌ها جان داشتند و به شیوه‌ی فرزندان #ایلوواتار زاد و ولد می‌کردند؛ و ملکور را از هنگام طغیان در #آینولینداله پیش آغاز، توان آفریدن هیچ آفرینه‌ای نبود که او را از خود جان باشد، یا چیزی شبیه به جان: چنین است سخن دانایان. و در ژرفای تاریکی دل‌هاشان اورک‌ها از خداوندگاری که بیمناک خدمتش می‌کردند، و تنها آفریدگار شوربختی‌شان بود، متنفر بودند. این شاید رذیلانه‌ترین کار ملکور بود، و در نزد ایلوواتار نفرت‌انگیزترین...

#متن_کتاب #سیلماریلیون
ترجمه‌ی رضا علیزاده💎
⛔️خطر اسپویل⛔️


اورک‌ها در #سریال حلقه‌های قدرت🔥

🧩خاستگاه این نژاد:👈کلیک کنید👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
... در #آنگباند #مورگوت برای خویش تاج آهنین بزرگی ساخت، و خود را شاه جهان خواند. و به نشانه‌ی پادشاهی، سیلماریل‌ها را در تاجش نشاند. دستان او از تماس با آن گوهرهای متبرک سوخته و سیاه شده بود، و این دست‌ها همیشه سیاه ماند؛ و نیز هیچ‌گاه او از درد و سوزش و خشم ناشی از این درد نیاسود. آن تاج را هیچ‌گاه از سر برنمی‌داشت، اگرچه سنگینی‌اش به طرز مرگباری طاقت‌فرسا بود. هرگز، مگر یک بار که پنهانی مدتی کوتاه قلمرواش را در شمال ترک گفته بود؛ و به راستی که اکنون به ندرت ژرف جاهای دژ خود را ترک می‌گفت، و به رتق و فتق امور لشکریانش از تخت‌گاه شمالی مشغول بود. و نیز تا سلطنتش برجا بود، تنها یک بار سلاح به دست گرفت.

زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون می‌خورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آن‌ها روحش را می‌فرسود. با این حال شکوه و جلالش به‌سان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهره‌ی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون می‌شدند.

#سیلماریلیون
حدیث گریختن نولدور
+++توضیحاتی در کامنت اول

🔰@Gondolin_ir
اکنون ملکور حفر و ساخت دژی بزرگ را در ژرفای زمین آغاز کرد، زیر کوه‌های تیره، آنجا که پرتوهای ایلوئین سرد و کم‌سو بود. این دژ «اوتومنو» نام گرفت. و اگرچه والار هنوز چیزی از آن نمی‌دانستند، با این حال پلیدی ملکور و آفت نفرت او از آنجا به بیرون جاری شد، و بهار آردا را تباه ساخت. گیاهان سبز بیمار گشتند و پوسیدند، و رودخانه‌ها از لایه و لجن انباشتند، و زمین‌های باتلاقی به وجود آمد، بدبوی و زهرآگین، جایگاه زاد و ولد حشرات؛ و جنگل‌ها تاریک و خطرناک گشت، مسکن هول؛ و ددان، به غولان شاخ و دندان مبدل شدند و زمین را به خون رنگین ساختند. آنگاه والار پی بردند که به راستی ملکور بر سر کار خویش بازآمده است...

#متن_کتاب #سیلماریلیون #ملکور #اوتومنو
حدیث آغاز روزگاران، ترجمه‌ی رضا علیزاده

💥مطالب مرتبط و تکمیلی:

👈 فانوس‌های روشنایی ایلوئین و اورمال 👉

👈 معرفی دژ دهشتناک اوتومنو 👉

👈 نابودی فانوس‌های روشنایی 👉

Channel:
@Gondolin_ir

Website:
www.Gondolin.ir

Group:
Gondolin Comments