#اورومه سوار بر #ناهار به همراه #هوآن
اورومه خداوندگاری تواناست، از دیرباز غالبا از کوهها میگذشت و به سوی شرق میرفت و با سپاهیان خویش به تپهها و دشتها سرمیزد.او شکارچی دیوها و ددان سهمگین است، خنیاگری او اسبان و سگان تازی است و تمام درختان را دوست دارد، به همین روی او را #آلدارون نامیدهاند، و #سیندار او را #تائورون گفتهاند، خداوندگار جنگلها. ناهار نام اسب اوست، سفید در روشنایی خورشید، و سیمگون در شب.
@Gondolin_ir
اورومه خداوندگاری تواناست، از دیرباز غالبا از کوهها میگذشت و به سوی شرق میرفت و با سپاهیان خویش به تپهها و دشتها سرمیزد.او شکارچی دیوها و ددان سهمگین است، خنیاگری او اسبان و سگان تازی است و تمام درختان را دوست دارد، به همین روی او را #آلدارون نامیدهاند، و #سیندار او را #تائورون گفتهاند، خداوندگار جنگلها. ناهار نام اسب اوست، سفید در روشنایی خورشید، و سیمگون در شب.
@Gondolin_ir
خاندان #فئانور
فئانور فرزند #فینوه و همسر اولش #میریل بود، میریل به هنگام به دنیا آوردن فئانور انرژی بسیاری از دست داد و افسرده گشت. او را برای بهبودی به باغ های #لورین بردند اما روح وی بدنش را ترک کرد و به ماندوس رفت. فئانور در دوران جوانی با #نردانل دختر ماهتان ، استاد آهنگر و صنعتگر خود ازدواج کرد و از وی صاحب هفت فرزند شد.
#مایدروس بلند بالا ، #ماگلور خنیاگر که بعد از #دایرون در دوریات معروف ترین خنیاگر در میان الفها است ، #کلهگورم گندمگون که دانش و زبان دد و پرندگان را از #اورومه والا آموخته بود و صاحب سگی تازی به نام #هوآن بود، #کارانتیر که در میان برادرانش از همه سریعتر خشمگین میشد و #کوروفین کاردان که به پدرش شباهات داشت و دانش او را به ارث برده بود، پسرش #کلهبریمبور نوهی فئانور بود که این دانش را به ارث برد و سه حلقهی الف ها را ساخت.
و در آخر دوقلوهای توأمان معروف به #آمرود و #آمراس که در نخجیرگرانی توانا بودند.
@Gondolin_ir
فئانور فرزند #فینوه و همسر اولش #میریل بود، میریل به هنگام به دنیا آوردن فئانور انرژی بسیاری از دست داد و افسرده گشت. او را برای بهبودی به باغ های #لورین بردند اما روح وی بدنش را ترک کرد و به ماندوس رفت. فئانور در دوران جوانی با #نردانل دختر ماهتان ، استاد آهنگر و صنعتگر خود ازدواج کرد و از وی صاحب هفت فرزند شد.
#مایدروس بلند بالا ، #ماگلور خنیاگر که بعد از #دایرون در دوریات معروف ترین خنیاگر در میان الفها است ، #کلهگورم گندمگون که دانش و زبان دد و پرندگان را از #اورومه والا آموخته بود و صاحب سگی تازی به نام #هوآن بود، #کارانتیر که در میان برادرانش از همه سریعتر خشمگین میشد و #کوروفین کاردان که به پدرش شباهات داشت و دانش او را به ارث برده بود، پسرش #کلهبریمبور نوهی فئانور بود که این دانش را به ارث برد و سه حلقهی الف ها را ساخت.
و در آخر دوقلوهای توأمان معروف به #آمرود و #آمراس که در نخجیرگرانی توانا بودند.
@Gondolin_ir
#کلهگورم از فرزندان #فئانور بود که در سالهای دو درخت در #والینور به دنیا آمد. او در شکار و تیراندازی مهارت داشت از الفهای مورد علاقهی #اورومه بود، به حدی که اورومه #هوآن تازی شکاری خود را به او بخشید. در پی کشته شدن #فینوه به دست #ملکور و سرقت سیلماریلها، کلهگورم در #تیریون به همراه پدر و برادرانش سوگندی هولناک خورد و سرنوشت خود را به سیلماریلها گره زد. او در ماجراجویی #برن و #لوتین نقش مهمی داشت و در مقطعی از داستان لوتین را زندانی کرد اما هوآن به او پشت کرد و لوتین را فراری داد. کلهگورم سرانجام در ویرانی نهایی #دوریات در پی عمل به سوگندش، به دست #دیور، فرزند برن و لوتین کشته شد.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#کارخاروت
...خبر اما به گوش #مورگوت رسیده بود، خبر نقشههای نامعلوم شهریاران الف، و مدام در کوهراههای پایین جنگل صدای پارس #هوآن، تازی عظیم جنگ که #والار مدتها پیش قلاده از گردنش گشوده بودند، به گوش میرسید. آنگاه مورگوت تقدیر هوآن را به یاد آورد، تولهای از نژاد #درائگلوین برگزید؛ و او را به دست خویش با گوشت زندگان خوراک داد، و نیروی خویش را بر او گماشت. گرگ به سرعت بالید چندان که دیگر در هیچ کنامی جای نمیگرفت، و عظیمالجثه و گرسنه پیش پای مورگوت میآرمید. آنجا آتش و تشویش دوزخ در او نفوذ کرد، و مالامال از روح درندهخویی گشت، معذب و موحش و نیرومند. کارخاروت سرخکام، نام او در حکایتهای آن روزگاران است، و نیز #آنفائگلیر، آروارهی عطش و مورگوت بیمناک از آمدن هوآن او را گماشته بود که بیخُفت و خواب در برابر دروازهی #آنگباند بیارمد.
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
حدیث برن و لوتین
@Gondolin_ir
...خبر اما به گوش #مورگوت رسیده بود، خبر نقشههای نامعلوم شهریاران الف، و مدام در کوهراههای پایین جنگل صدای پارس #هوآن، تازی عظیم جنگ که #والار مدتها پیش قلاده از گردنش گشوده بودند، به گوش میرسید. آنگاه مورگوت تقدیر هوآن را به یاد آورد، تولهای از نژاد #درائگلوین برگزید؛ و او را به دست خویش با گوشت زندگان خوراک داد، و نیروی خویش را بر او گماشت. گرگ به سرعت بالید چندان که دیگر در هیچ کنامی جای نمیگرفت، و عظیمالجثه و گرسنه پیش پای مورگوت میآرمید. آنجا آتش و تشویش دوزخ در او نفوذ کرد، و مالامال از روح درندهخویی گشت، معذب و موحش و نیرومند. کارخاروت سرخکام، نام او در حکایتهای آن روزگاران است، و نیز #آنفائگلیر، آروارهی عطش و مورگوت بیمناک از آمدن هوآن او را گماشته بود که بیخُفت و خواب در برابر دروازهی #آنگباند بیارمد.
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
حدیث برن و لوتین
@Gondolin_ir
#درائگلوین فرماندهی گرگخویان #آنگباند بود. او در طی سفر #لوتین و #هوآن به برج میناس تیریت برای یافتن #فینرود و #برن، توسط هوآن، سگ تازی #کلهگورم که به کمک لوتین آمده بود، کشته شد.
پینوشت: گرگخویان گروهی از نیروهای #ملکور بودند که توسط #سائورون رهبری میشدند. امکان دارد از نژاد #مایار بوده باشند.
@Gondolin_ir
پینوشت: گرگخویان گروهی از نیروهای #ملکور بودند که توسط #سائورون رهبری میشدند. امکان دارد از نژاد #مایار بوده باشند.
@Gondolin_ir
مصاف #درائگلوین و #هوآن
سائورون گرگی را به سوی پل روانه ساخت. اما هوآن در سکوت او را از پای درآورد. و باز سائورون گرگان دیگری را یکبهیک روانه میکرد؛ و هوآن یکبهیک آنها را از گلو میگرفت و از پای در میآورد. آنگاه #سائورون درائگلوین را گسیل کرد، ددی هولناک، در بدسگالی سالدیده، فرمانروا و پدر گرگخویان #آنگباند. نیروی او بس عظیم بود؛ و مصاف هوآن و دائگلوین طولانی بود و بیامان. اما سرانجام درائگلوین پا به فرار نهاد و به برج بازگریخت و پیش پای سائورون جان داد؛ و همچنان که جان میسپرد به اربابش گفت:«هوآن آنجاست!»
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
حدیث برن و لوتین، ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
سائورون گرگی را به سوی پل روانه ساخت. اما هوآن در سکوت او را از پای درآورد. و باز سائورون گرگان دیگری را یکبهیک روانه میکرد؛ و هوآن یکبهیک آنها را از گلو میگرفت و از پای در میآورد. آنگاه #سائورون درائگلوین را گسیل کرد، ددی هولناک، در بدسگالی سالدیده، فرمانروا و پدر گرگخویان #آنگباند. نیروی او بس عظیم بود؛ و مصاف هوآن و دائگلوین طولانی بود و بیامان. اما سرانجام درائگلوین پا به فرار نهاد و به برج بازگریخت و پیش پای سائورون جان داد؛ و همچنان که جان میسپرد به اربابش گفت:«هوآن آنجاست!»
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
حدیث برن و لوتین، ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir