سوزاندن کشتی‌های #تله‌ری به فرمان #فئانور و آغاز شکاف و خیانت در #نولدور و اولین تحقق پیشگویی #ماندوس
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#میناس‌تی‌ریت به معنای برج نگهبانی.
البته این نام در طول دوران سوم به آن داده شد، چرا که سالیان دوران سوم شهر به علت حملات پیوسته از شرق و #موردور، حالت تدافعی به خود گرفته و به سنگر مردمان #گاندور تبدیل شده بود. در گذشته #میناس‌آنور شناخته می‌شد، به معنی برج خورشید.
@Gondolin_ir
البته این نام در طول دوران سوم به آن داده شد، چرا که سالیان دوران سوم شهر به علت حملات پیوسته از شرق و #موردور، حالت تدافعی به خود گرفته و به سنگر مردمان #گاندور تبدیل شده بود. در گذشته #میناس‌آنور شناخته می‌شد، به معنی برج خورشید.
@Gondolin_ir
#میناس‌مورگول، شهر مردگان. این نام در دوران سوم به این مکان داده شد، بعد از حمله #ویچ‌کینگ و تصرف شهر به مکانی دهشتانک مبدل شد. در گذشته به #میناس‌ایتیل مشهور بود، به معنای برج ماه که توسط #ایسلدور بنا شده بود.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
همیشه شوخی شوخی جدی میشه؟
تو کانال ما جدی جدی شوخی میشه😁😜
جدی جدی شوخی داریم با همه نویسنده ها و سایت ها و آثار فانتزی🤠🤣
جوین ندی خلی😒 : 👇👇👇👇
@twitter_fantasy @twitter_fantasy
@twitter_fantasy @twitter_fantasy
تو کانال ما جدی جدی شوخی میشه😁😜
جدی جدی شوخی داریم با همه نویسنده ها و سایت ها و آثار فانتزی🤠🤣
جوین ندی خلی😒 : 👇👇👇👇
@twitter_fantasy @twitter_fantasy
@twitter_fantasy @twitter_fantasy
#لوتین #تینوویل
لوتین دختر #ملیان و #الوه
او که حاصل عشق یک #مایا و یک الف بود، بعدها عاشق یک انسان به نام #برن شد. او در راه این عشق، تالارهای تاریک #مورگوت در #آنگباند تا پیشگاه #ماندوس در غربی‌ترین کرانه‌های #آردا را پشت سر گذاشت و در نهایت به انتخاب خود، فانی شد و همراه با برن درگذشت...
@Gondolin_ir
لوتین دختر #ملیان و #الوه
او که حاصل عشق یک #مایا و یک الف بود، بعدها عاشق یک انسان به نام #برن شد. او در راه این عشق، تالارهای تاریک #مورگوت در #آنگباند تا پیشگاه #ماندوس در غربی‌ترین کرانه‌های #آردا را پشت سر گذاشت و در نهایت به انتخاب خود، فانی شد و همراه با برن درگذشت...
@Gondolin_ir
#الروند و برادرش #الروس نیمه‌الف بودند و دارای این موهبت از طرف #والار شدند تا میان سرنوشت انسان‌ها و الف‌ها یکی را برگزینند، برادرش الروس سرنوشت انسان‌ها را پذیرفت و پادشاهی نومه‌نوری‌ها را بر عهده گرفت. و خودش سرنوشت الف‌ها را برگزید و میان مردمان الف رهسپار شد. او به نوعی عموی تمامی پادشاهان #نومه‌نور، #گاندور و #آرنور به حساب می‌آید.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#گندالف و #گواهیر
دوستی گواهیر و گندالف از زمانی آغاز شد که گندالف زخم های گواهیر را درمان کرد. از آن پس، گواهیر سه بار به یاری گندالف شتافت. اولین بار گندالف به کمک گواهیر توانست از #اورتانک در #آیزنگارد بگریزد و به درخواست گندالف ، او را به سرزمین #روهان رساند تا خبر خیانت سارومان را به #تئودن بدهد، دومین بار گندالف در طی بازگشت به #لورین بعد از نبرد با #بالروگ، از عقاب‌ها درخواست کرد تا او را از اخبار یاران حلقه باخبر سازند. و سومین بار گندالف همراه با گواهیر و سایر عقاب‌ها برای نجات #فرودو و #سم عازم #موردور شدند.
این سه درخواست کمک رسانی از طرف گندالف از عقاب‌ها بود. هر چند عقاب‌ها در بخش‌های دیگر داستان نیز دخالت داشتند، در داستان هابیت عقاب‌ها از آسمان گرفتار شدن دورف‌ها بر فراز درختان و حمله‌ی گرگ‌ها را دیدند و به کمک آن ها شتافتند. همچنین در نبرد پنج سپاه، عقاب ها متوجه حرکات گابلین‌ها و لشگرکشی آن‌ها در کوهستان شدند و به یاری دورف‌ها و الف‌ها آمدند.
@Gondolin_ir
دوستی گواهیر و گندالف از زمانی آغاز شد که گندالف زخم های گواهیر را درمان کرد. از آن پس، گواهیر سه بار به یاری گندالف شتافت. اولین بار گندالف به کمک گواهیر توانست از #اورتانک در #آیزنگارد بگریزد و به درخواست گندالف ، او را به سرزمین #روهان رساند تا خبر خیانت سارومان را به #تئودن بدهد، دومین بار گندالف در طی بازگشت به #لورین بعد از نبرد با #بالروگ، از عقاب‌ها درخواست کرد تا او را از اخبار یاران حلقه باخبر سازند. و سومین بار گندالف همراه با گواهیر و سایر عقاب‌ها برای نجات #فرودو و #سم عازم #موردور شدند.
این سه درخواست کمک رسانی از طرف گندالف از عقاب‌ها بود. هر چند عقاب‌ها در بخش‌های دیگر داستان نیز دخالت داشتند، در داستان هابیت عقاب‌ها از آسمان گرفتار شدن دورف‌ها بر فراز درختان و حمله‌ی گرگ‌ها را دیدند و به کمک آن ها شتافتند. همچنین در نبرد پنج سپاه، عقاب ها متوجه حرکات گابلین‌ها و لشگرکشی آن‌ها در کوهستان شدند و به یاری دورف‌ها و الف‌ها آمدند.
@Gondolin_ir
#تراندویل فرزند #اوروفر، پس از مرگ پدرش در نبرد #داگرلد به پادشاهی الف‌های سیلون در سیاه‌بیشه رسید. او مردمش را به شمال جنگل سبزبیشه برد، و در غارها تالارهایی برای خود و مردمش بنا کرد، که به تالارهای تراندویل معروف شد.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#آراگورن ، #سائورون ، #پلان‌تیری
آراگورن در هلمزدیپ به داخل پلان‌تیر نگاه کرد و شمشیر #الندیل را به سائورون نشان داد، همین عامل باعث حمله زود هنگام ارباب تاریکی به #میناس‌تی‌ریت شد.
@Gondolin_ir
آراگورن در هلمزدیپ به داخل پلان‌تیر نگاه کرد و شمشیر #الندیل را به سائورون نشان داد، همین عامل باعث حمله زود هنگام ارباب تاریکی به #میناس‌تی‌ریت شد.
@Gondolin_ir
#ائول الف تاریک ساکن جنگل نان‌الموت
وی برخلاف باقی الف‌های #سیندار و تاریک به #دوریات نرفت. او دوستی دیرینه‌ای با دورف‌های کوهستان آبی داشت و اغلب در طول سال به آن‌ها سر می‌زد و از ایشان دانش خلنگری و آهنگری آموخته بود. وی سازنده‌ی دو شمشیر معروف سرزمین میانه از یک ستاره‌ی سقوط کرده بود؛ به نام های #آنگویرل و #آنگلاخل.
ائول آنگویرل را برای خود نگه داشت، اما بعدها توسط پسرش #مایگلین دزدیده و به #گوندولین برده شد. و #آنگلاخل در ازای سکونت ائول در جنگل نان‌الموت به #الوه، پادشاه دوریات داده شد که بعدها به نام #گورتانگ شهرت یافت.
@Gondolin_ir
وی برخلاف باقی الف‌های #سیندار و تاریک به #دوریات نرفت. او دوستی دیرینه‌ای با دورف‌های کوهستان آبی داشت و اغلب در طول سال به آن‌ها سر می‌زد و از ایشان دانش خلنگری و آهنگری آموخته بود. وی سازنده‌ی دو شمشیر معروف سرزمین میانه از یک ستاره‌ی سقوط کرده بود؛ به نام های #آنگویرل و #آنگلاخل.
ائول آنگویرل را برای خود نگه داشت، اما بعدها توسط پسرش #مایگلین دزدیده و به #گوندولین برده شد. و #آنگلاخل در ازای سکونت ائول در جنگل نان‌الموت به #الوه، پادشاه دوریات داده شد که بعدها به نام #گورتانگ شهرت یافت.
@Gondolin_ir
#اورومه سوار بر #ناهار به همراه #هوآن
اورومه خداوندگاری تواناست، از دیرباز غالبا از کوه‌ها می‌گذشت و به سوی شرق می‌رفت و با سپاهیان خویش به تپه‌ها و دشت‌ها سرمی‌زد.او شکارچی دیوها و ددان سهمگین است، خنیاگری او اسبان و سگان تازی است و تمام درختان را دوست دارد، به همین روی او را #آلدارون نامیده‌اند، و #سیندار او را #تائورون گفته‌اند، خداوندگار جنگل‌ها. ناهار نام اسب اوست، سفید در روشنایی خورشید، و سیم‌گون در شب.
@Gondolin_ir
اورومه خداوندگاری تواناست، از دیرباز غالبا از کوه‌ها می‌گذشت و به سوی شرق می‌رفت و با سپاهیان خویش به تپه‌ها و دشت‌ها سرمی‌زد.او شکارچی دیوها و ددان سهمگین است، خنیاگری او اسبان و سگان تازی است و تمام درختان را دوست دارد، به همین روی او را #آلدارون نامیده‌اند، و #سیندار او را #تائورون گفته‌اند، خداوندگار جنگل‌ها. ناهار نام اسب اوست، سفید در روشنایی خورشید، و سیم‌گون در شب.
@Gondolin_ir
#ملکور، آنکه او توانا بر می‌خیزد. #نولدور ، که در میان الف‌ها بیش از همه از خباثت او گزند دیده‌اند، نامش را بر زبانش نمی‌آورند، و او را #مورگوت می‌خوانند؛ خصم سیاه جهان.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#الوینگ، همسر #ائارندیل و مادر #الروند و #الروس
الوینگ حاضر به تسلیم #سیلماریل به فرزندان #فئانور نشد، در نهایت طی سومین خویشاوندکشی الف‌ها که در بندرگاه‌های #سیریون اتفاق افتاد، خود را به دریا افکند اما به خواست #اولمو او به کالبد یک قوی دریایی درآمد تا به دنبال کشتی همسرش ائارندیل به سمت #والینور برود.
@Gondolin_ir
الوینگ حاضر به تسلیم #سیلماریل به فرزندان #فئانور نشد، در نهایت طی سومین خویشاوندکشی الف‌ها که در بندرگاه‌های #سیریون اتفاق افتاد، خود را به دریا افکند اما به خواست #اولمو او به کالبد یک قوی دریایی درآمد تا به دنبال کشتی همسرش ائارندیل به سمت #والینور برود.
@Gondolin_ir
#ملکور #اونگولیانت #بالروگ
پس از خشکاندن دو درخت و فرار از #والینور، اونگولیانت که ولع سیری‌ناپذیزش فروکش نکرده بود، ملکور را مجبور کرد تا غنایم دزدیده شده از والینور را تسلیم او کند. اما ملکور حاضر به تسلیم سیلماریل‌ها نشد و آن ها را محکم در دست نگاه داشت، اونگولیانت که با مکیدن شیره‌ی دو درخت بسیار بزرگ گشته بود، ابری را بر ملکور چیره کرد و او را در توری از تارهای چسبان به دام انداخت تا خفه‌اش کند...چنان که فریاد درد از ملکور برخاست و در آن سرزمین طنین انداخت و از آن پس آن سرزمین لاموت نام گرفت.
با پژواک فریاد ملکور، خادمان وی ؛ بالروگ‌ها دریافتند که اربابشان بازگشته و از دخمه‌های #آنگباند بیرون زدند. با سر رسیدن بالروگ‌ها، اونگولیانت ملکور را رها کرد و به سمت جنوب گریخت، گفته می‌شود او از شدت گرسنگی در نهایت خودش را بلعید.
@Gondolin_ir
پس از خشکاندن دو درخت و فرار از #والینور، اونگولیانت که ولع سیری‌ناپذیزش فروکش نکرده بود، ملکور را مجبور کرد تا غنایم دزدیده شده از والینور را تسلیم او کند. اما ملکور حاضر به تسلیم سیلماریل‌ها نشد و آن ها را محکم در دست نگاه داشت، اونگولیانت که با مکیدن شیره‌ی دو درخت بسیار بزرگ گشته بود، ابری را بر ملکور چیره کرد و او را در توری از تارهای چسبان به دام انداخت تا خفه‌اش کند...چنان که فریاد درد از ملکور برخاست و در آن سرزمین طنین انداخت و از آن پس آن سرزمین لاموت نام گرفت.
با پژواک فریاد ملکور، خادمان وی ؛ بالروگ‌ها دریافتند که اربابشان بازگشته و از دخمه‌های #آنگباند بیرون زدند. با سر رسیدن بالروگ‌ها، اونگولیانت ملکور را رها کرد و به سمت جنوب گریخت، گفته می‌شود او از شدت گرسنگی در نهایت خودش را بلعید.
@Gondolin_ir
...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:
" #آینور توانایند و تواناترین در میانشان #ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است. "
#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
@Gondolin_ir
" #آینور توانایند و تواناترین در میانشان #ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است. "
#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
@Gondolin_ir