This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در تحقیقاتی که یک ژورنالیست فرانسوی در مورد اثر گاز اشک آور مورد استفاده در تظاهرات های فرانسوی انجام داده، مشخص شده است که این گازها تاثیر زیادی بر دردناک شدن «دوران قاعدگی » و طولانی تر شدن یا کوتاهتر شدن زمان یا بی نظم شدن آن دارند.
این زن خبرنگار در ادامه تحقیقاتش به پژوهشی مفصل در امریکا دست میابد که در طی ۳۰ سال توسط شاهدان عینی، انجمن ها و تحقیقات میدانی جمع آوری شده. این تحقیق به طرزی شک آور نشان میدهد که «گاز اشک آور باعث سقط جنین در شکم مادر میشود». در موارد زیادی خصوصا در فلسطین و بحرین این مساله تایید شده است.
او اذعان می کند که تحقیقات علمی کمی در این مورد موجود است زیرا اغلب پژوهش ها تنها روی مردان انجام شده زیرا کنشگر سیاسی حاضر در تظاهرات ها را لزوما مرد تصور می کنند. اما باید زمینه ای فراهم شود که دست کم در مورد این موضوع صحبت شود.
@Gilesjaunes
این زن خبرنگار در ادامه تحقیقاتش به پژوهشی مفصل در امریکا دست میابد که در طی ۳۰ سال توسط شاهدان عینی، انجمن ها و تحقیقات میدانی جمع آوری شده. این تحقیق به طرزی شک آور نشان میدهد که «گاز اشک آور باعث سقط جنین در شکم مادر میشود». در موارد زیادی خصوصا در فلسطین و بحرین این مساله تایید شده است.
او اذعان می کند که تحقیقات علمی کمی در این مورد موجود است زیرا اغلب پژوهش ها تنها روی مردان انجام شده زیرا کنشگر سیاسی حاضر در تظاهرات ها را لزوما مرد تصور می کنند. اما باید زمینه ای فراهم شود که دست کم در مورد این موضوع صحبت شود.
@Gilesjaunes
امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه یک روز پیش از مراسم تحلیف ریاست جمهوری در ایالات متحده از جو بایدن خواست که نظامیان کشورش را بیشتر درگیر حل مناقشات جهانی کند!
#میلیتاریزم
@Gilesjaunes
#میلیتاریزم
@Gilesjaunes
انتشار کتابی درباره اذیت و آزار جنسی از سوی محارم در فرانسه واکنش و بحث زیادی را در رسانه ها و محافل سیاسی و اجتماعی این کشور به دنبال داشته است.
کمی کوشنر، دختر وزیر خارجه پیشین فرانسه روز پنجشنبه کتابی منتشر کرد که در آن به اذیت و آزار جنسی برادرش از سوی ناپدری شان پرداخته است. ناپدری او و برادرش که اولیویه دوهامل نام دارد یکی از سرشناس ترین استادان علوم سیاسی در فرانسه و عضو پیشین پارلمان اروپا است.
برنار کوشنر، وزیر خارجه فرانسه در دوران ریاست جمهوری نیکولا سارکوزی از همسر اولش سه فرزند از جمله کمی و آنتوآن کوشنر دارد. همسر اول برنار کوشنر پس از جدایی از او با اولیویه دوهامل ازدواج کرد. کمی کوشنر در کتابش به اذیت و آزار جنسی آنتوآن، برادر دوقلویش از سوی ناپدری شان در اواخر دهه ۱۹۸۰ پرداخته است. به گفته او همسر مادرش در آن دوران در حالی که برادرش نوجوانی ۱۳ـ۱۴ ساله بود او را مورد اذیت و آزار جنسی قرار می داد.
اولیویه دوهامل، ۷۰ ساله با حضور رسانه ای پررنگش در دهه های اخیر برای بسیاری از فرانسوی ها چهره ای شناخته شده است. او تاکنون به ادعای فرزند خوانده اش واکنشی نشان نداده اما از ابتدای هفته جاری از همه سمت های خود از جمله مقام دانشگاهی اش کناره گیری کرده است.
برنار کوشنر که یکی از موسسان سازمان پزشکان بدون مرز به شمار می رود دو بار سابقه وزارت را در کارنامه خود دارد.
دادستانی پاریس در واکنش به طرح ادعای اذیت و آزار جنسی علیه اولیویه دوهامل اعلام کرد که تحقیق در مورد «تجاوز و اذیت و آزار جنسی کودک زیر ۱۵ سال» را در این پرونده آغاز کرده است. این در حالی است که بنا به قوانین فرانسه اصل «قانون مرور زمان» اجازه تعقیب قضایی اذیت و آزار جنسی کودکان پس از گذشت ۳۰ سال را نمی دهد.
منتقدان قوانین فرانسه بر این باور هستند که بسیاری از قربانیان اذیت و آزارهای جنسی گاه سال ها به دلیل تاثیر روانی تجربه ای که داشته اند و یا به دلایل دیگر از اذیت و آزار جنسی خود سخنی نمی گویند. به گفته آنها تجربه اذیت و آزار جنسی از سوی محارم نیز به دلیل روابط خانوادگی پیچیدگی خاص خود را دارد و قربانیان گاه دهه ها از افشای حقیقت خودداری می کنند.
در همین راستا درخواست هایی برای افزایش دوره امکان طرح شکایت به دلیل اذیت و آزار جنسی کودکان در فرانسه مطرح شده است. انجمن های دفاع از حقوق کودکان اجرای «قانون مرور زمان» در پرونده های اذیت و آزار جنسی را مانند «مجوزی برای تجاوز» توصیف کرده اند.
در قوانین کیفری فرانسه «جنایت علیه بشریت» تنها اتهامی است که از اصل «قانون مرور زمان» مستثنی شده است.
برنار کوشنر یکی از اولین افرادی بود که به افشاگری دخترش علیه ناپدری خود واکنش نشان داد. وزیر خارجه پیشین فرانسه در بیانیه خود از اینکه «بار راز سنگینی که مدتها بر دوش ما بود برداشته شد» ابراز خرسندی کرد. کمی کوشنر در کتابش نوشته است که برادرش آنتوآن در سال ۲۰۱۱ پدر خود را در جریان اذیت و آزارهای جنسی ناپدرش اش قرار داد اما از او خواست تا واکنشی نشان ندهد.
الیزابت گیگو، وزیر دادگستری پیشین فرانسه که به عنوان رئیس کمیسیون مستقل مقابله با زنای با محارم و خشونت جنسی علیه کودکان فعالیت می کند از «تابوشکنی» در یکی از خانواده های سرشناس فرانسه استقبال کرد. وی گفت: «همه ما روزمره با قربانیان و عاملان [اذیت و آزار جنسی از سوی محارم] روبرو می شویم بدون اینکه از آن اطلاعی داشته باشیم.»
با این حال کمی کوشنر در کتابش نوشته است که بسیاری از اعضای خانواده، دوستان و آشنایان از اذیت و آزار جنسی برادرش آگاه بودند اما سکوت کرده بودند.
پژوهشگران بر این باور هستند که به طور میانگین از هر ۱۰ فرانسوی نزدیک به یک نفر قربانی تجاوز و یا اذیت و آزار جنسی از سوی محارم بوده است. از کل کودکانی نیز که در فرانسه مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفته اند حدود ۸۰ درصد از سوی محارم خود چنین تجربه ای را داشته اند.
حمایت از خانواده و وفاداری به نزدیکان از جمله دلایلی است که بسیاری از قربانیان اذیت و آزارهای جنسی از سوی محارم پس از رسیدن به سن قانونی نیز مایل به افشای تجربه های خود نیستند.
منبع: یورونیوز
@Gilesjaunes
کمی کوشنر، دختر وزیر خارجه پیشین فرانسه روز پنجشنبه کتابی منتشر کرد که در آن به اذیت و آزار جنسی برادرش از سوی ناپدری شان پرداخته است. ناپدری او و برادرش که اولیویه دوهامل نام دارد یکی از سرشناس ترین استادان علوم سیاسی در فرانسه و عضو پیشین پارلمان اروپا است.
برنار کوشنر، وزیر خارجه فرانسه در دوران ریاست جمهوری نیکولا سارکوزی از همسر اولش سه فرزند از جمله کمی و آنتوآن کوشنر دارد. همسر اول برنار کوشنر پس از جدایی از او با اولیویه دوهامل ازدواج کرد. کمی کوشنر در کتابش به اذیت و آزار جنسی آنتوآن، برادر دوقلویش از سوی ناپدری شان در اواخر دهه ۱۹۸۰ پرداخته است. به گفته او همسر مادرش در آن دوران در حالی که برادرش نوجوانی ۱۳ـ۱۴ ساله بود او را مورد اذیت و آزار جنسی قرار می داد.
اولیویه دوهامل، ۷۰ ساله با حضور رسانه ای پررنگش در دهه های اخیر برای بسیاری از فرانسوی ها چهره ای شناخته شده است. او تاکنون به ادعای فرزند خوانده اش واکنشی نشان نداده اما از ابتدای هفته جاری از همه سمت های خود از جمله مقام دانشگاهی اش کناره گیری کرده است.
برنار کوشنر که یکی از موسسان سازمان پزشکان بدون مرز به شمار می رود دو بار سابقه وزارت را در کارنامه خود دارد.
دادستانی پاریس در واکنش به طرح ادعای اذیت و آزار جنسی علیه اولیویه دوهامل اعلام کرد که تحقیق در مورد «تجاوز و اذیت و آزار جنسی کودک زیر ۱۵ سال» را در این پرونده آغاز کرده است. این در حالی است که بنا به قوانین فرانسه اصل «قانون مرور زمان» اجازه تعقیب قضایی اذیت و آزار جنسی کودکان پس از گذشت ۳۰ سال را نمی دهد.
منتقدان قوانین فرانسه بر این باور هستند که بسیاری از قربانیان اذیت و آزارهای جنسی گاه سال ها به دلیل تاثیر روانی تجربه ای که داشته اند و یا به دلایل دیگر از اذیت و آزار جنسی خود سخنی نمی گویند. به گفته آنها تجربه اذیت و آزار جنسی از سوی محارم نیز به دلیل روابط خانوادگی پیچیدگی خاص خود را دارد و قربانیان گاه دهه ها از افشای حقیقت خودداری می کنند.
در همین راستا درخواست هایی برای افزایش دوره امکان طرح شکایت به دلیل اذیت و آزار جنسی کودکان در فرانسه مطرح شده است. انجمن های دفاع از حقوق کودکان اجرای «قانون مرور زمان» در پرونده های اذیت و آزار جنسی را مانند «مجوزی برای تجاوز» توصیف کرده اند.
در قوانین کیفری فرانسه «جنایت علیه بشریت» تنها اتهامی است که از اصل «قانون مرور زمان» مستثنی شده است.
برنار کوشنر یکی از اولین افرادی بود که به افشاگری دخترش علیه ناپدری خود واکنش نشان داد. وزیر خارجه پیشین فرانسه در بیانیه خود از اینکه «بار راز سنگینی که مدتها بر دوش ما بود برداشته شد» ابراز خرسندی کرد. کمی کوشنر در کتابش نوشته است که برادرش آنتوآن در سال ۲۰۱۱ پدر خود را در جریان اذیت و آزارهای جنسی ناپدرش اش قرار داد اما از او خواست تا واکنشی نشان ندهد.
الیزابت گیگو، وزیر دادگستری پیشین فرانسه که به عنوان رئیس کمیسیون مستقل مقابله با زنای با محارم و خشونت جنسی علیه کودکان فعالیت می کند از «تابوشکنی» در یکی از خانواده های سرشناس فرانسه استقبال کرد. وی گفت: «همه ما روزمره با قربانیان و عاملان [اذیت و آزار جنسی از سوی محارم] روبرو می شویم بدون اینکه از آن اطلاعی داشته باشیم.»
با این حال کمی کوشنر در کتابش نوشته است که بسیاری از اعضای خانواده، دوستان و آشنایان از اذیت و آزار جنسی برادرش آگاه بودند اما سکوت کرده بودند.
پژوهشگران بر این باور هستند که به طور میانگین از هر ۱۰ فرانسوی نزدیک به یک نفر قربانی تجاوز و یا اذیت و آزار جنسی از سوی محارم بوده است. از کل کودکانی نیز که در فرانسه مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفته اند حدود ۸۰ درصد از سوی محارم خود چنین تجربه ای را داشته اند.
حمایت از خانواده و وفاداری به نزدیکان از جمله دلایلی است که بسیاری از قربانیان اذیت و آزارهای جنسی از سوی محارم پس از رسیدن به سن قانونی نیز مایل به افشای تجربه های خود نیستند.
منبع: یورونیوز
@Gilesjaunes
پاریس، در آستانهی سال ۲۱ سدهی ۲۱
سرور کسمایی
ماه دوم از دور دوم قرنطینه. خیابانهای سوتوکور، قوانین منع عبور و مرور از هشت شب تا شش صبح. کرکرهی پایینافتادهی دکانها، ستونهای افراشته از صندلیهای حصیری پشت شیشهی کافهها و رستورانها. تکوتوک رهگذرهای شتابزده با دهان و بینی پوشیده و نگاه گریزان. مونپارناس زیر چتر ترس چرت میزند.
صد سال گذشته از روزگاری که این محله گرانیگاه خلاقیت و آفرینش هنری بود. صد سال از روزهایی که مودیلیانی برای لیوانی شراب دم پیشخوان کافهها پرتره میکشید و پیکاسو مسخرهاش میکرد. سالهای دیوانه! جشن بیکران!
امسال خبری از زرقوبرق سال نو نیست. چراغ کافههای سر چهارراه خاموش است. کافهی سِلِکت از دور چون عفریتی طاعونزده سر در گریبان کشیده است. برگهای خشک درختهای سرمازده روی پاگرد ریخته است. صد سال از آن سالها میگذرد. دههی بیست «دیوانه»! سرم را به شیشه میچسبانم. در یک سوی سالن تاریک، محفل نویسندههای آمریکایی معروف به «نسل گمشده»: همینگوی، فیتزجرالد، ازرا پاوند… در سوی دیگر، جمع پر سروصدای روسهای گریخته از انقلاب و جنگ داخلی: بونین، تزوتایوا، نابوکوف، شاگال… هر دو گروه فرانسه را با لهجه حرف میزنند اما ادبیات فرانسوی را از خود فرانسویها بهتر میشناسند.
دههی بیست، دههی باور دوباره به زندگی با وجود بیست میلیون کشته و بیست میلیون زخمی در جبهههای جنگ، بهعلاوهی چهار میلیون قربانی گریپ اسپانیولی فقط در اروپا. دههی اکتشاف و اختراع، دههی شکوفایی جنونآمیز هنرهای تجسمی و رمان و موسیقی که نویسندگان و نقاشان و موسیقیدانان را از اقصا نقاط آمریکا و انگلیس و روسیه به این چهارراه و چهار کافهی معروفش کشاند. انتشار شاهکارهای جویس و پروست به فاصله چند ماه در همین شهر. نوآوریهای استراوینسکی و نبوغ دیاگیلف. رشد بیسابقهی عکاسی، رقص، باله، مد… ظهور سینمای اکسپرسیونیست.
دههای که کمتر از ده سال طول کشید و با بحران اقتصادی ۱۹۲۹ ناگهان متوقف شد. بلا از آمریکا نازل شد. همهچیز یکباره فروپاشید. گردهمآییها منحل شد. سالنهای ادبی تعطیل گشت. نویسندههای آمریکایی به دیار خود برگشتند، روسها ناامید از بازگشت، چمدانها را گشودند و ماندگار شدند.
عرض خیابان را طی میکنم و به کوچه روبرو میپیچم. پرسه زدن میان دیوارهای سنگی شهر، آیین غربتی است چهل ساله. مامنی برای تنهاییها! پاتوق «نسل گمشده»ی گرترود استاین در شمارهی ۱۰همین کوچه بود. بارِ آمریکایی سابق، رستوران ایتالیایی فعلی، محل دیدار و آشنایی همینگوی با فیتزجرالد، دو هفته پس از انتشار «گتسبی بزرگ» و چند ماهی پیش از «خورشید نیز طلوع میکند». آثاری ماندگار! اگر آن نسل گم شده بود، نسلهای بعدی چه بودند؟ به قول همینگوی، به هر نسلی میتوان برچسب احمقانهی گمشده چسباند چون هر نسلی دلیلی برای گمشدن دارد.
از جلوی هتل دُلامبر میگذرم. دو لوح یادبود به دیوار دم در نصب شده است. پل گوگن و آندره بروتن به فاصلهی سی سال در این مکان زیستهاند. هدایت هم اواخر دههی بیست، چند ماهی در هتل همجوار، هتل دِبَن (گرمابهها)، اتراق کرده بود. خلاقیت او هم در همان سالهای دیوانه شکوفا شد. زنده بهگور، سه قطره خون، عروسک پشت پرده… آخرین روزهای پرکار اقامت سه سالهاش در شهری که بیست سال بعد برای مردن به آن بازگشت. سرم را بالا میبرم و به پنجرهها نگاه میکنم. کدام طبقه، کدام اتاق؟ چه مینوشت؟ آیا آن، به قول آندره بروتن، «فریاد جنونآمیز در دل شب»1 را در این هتل نوشت؟ هیچ لوح یادبودی به دیوار نیست.
به میدانک درختی دم مترو میرسم. پرنده پر نمیزند. کبوترها از روی خطکشی عابر پیاده سلانهسلانه رد میشوند. با مسکوب همیشه در همین نقطه خداحافظی میکردیم تا او از بلوار راسپای سرازیر شود و من از پلههای مترو. با دو خیابان و صد سال فاصله، در همسایگی آپارتمان گرترود استاین زندگی میکرد. اتاق و مغازهای که پاتوق نسل دیگری از نسلهای گمشدهی این شهر بود.
زیر سایهی آسمانخراش ۵۶ طبقهای، میدانک درختی متروک افتاده است. دورترک، ایستگاه راهآهن در دل زمین فرورفته است. در روزگار عادی، زیر این درختها جای سوزن انداختن نیست. هیاهوی کافهها، فریاد گارسونها و سفارشهایی که بلندبلند تکرار میکنند تا فراموششان نشود… سکوت خیابان به سوی گورستان میراندم. خانهی ابدی موپاسان، سارتر، دوبوووار، بکت، دوراس… جلوی دروازهی بسته مکث میکنم. بودلر هم جنونش را همینجا به خاک سپرد. اطلاعیهی روی در را میخوانم: ویزیت ممنوع! مردهها هم در قرنطینه هستند.
از کنار دیوار آهسته راه می افتم. آیا در پس این خاموشی، دههی دیوانهای خواهد آمد یا باید پذیرفت «گاه رفتگان سالهای مرده زندهتر از زندگان مینمایند»2؟
3 استعارهی آندره بروتن در خصوص بوف کور
4 نقل قولی از شاهرخ مسکوب
سرور کسمایی
ماه دوم از دور دوم قرنطینه. خیابانهای سوتوکور، قوانین منع عبور و مرور از هشت شب تا شش صبح. کرکرهی پایینافتادهی دکانها، ستونهای افراشته از صندلیهای حصیری پشت شیشهی کافهها و رستورانها. تکوتوک رهگذرهای شتابزده با دهان و بینی پوشیده و نگاه گریزان. مونپارناس زیر چتر ترس چرت میزند.
صد سال گذشته از روزگاری که این محله گرانیگاه خلاقیت و آفرینش هنری بود. صد سال از روزهایی که مودیلیانی برای لیوانی شراب دم پیشخوان کافهها پرتره میکشید و پیکاسو مسخرهاش میکرد. سالهای دیوانه! جشن بیکران!
امسال خبری از زرقوبرق سال نو نیست. چراغ کافههای سر چهارراه خاموش است. کافهی سِلِکت از دور چون عفریتی طاعونزده سر در گریبان کشیده است. برگهای خشک درختهای سرمازده روی پاگرد ریخته است. صد سال از آن سالها میگذرد. دههی بیست «دیوانه»! سرم را به شیشه میچسبانم. در یک سوی سالن تاریک، محفل نویسندههای آمریکایی معروف به «نسل گمشده»: همینگوی، فیتزجرالد، ازرا پاوند… در سوی دیگر، جمع پر سروصدای روسهای گریخته از انقلاب و جنگ داخلی: بونین، تزوتایوا، نابوکوف، شاگال… هر دو گروه فرانسه را با لهجه حرف میزنند اما ادبیات فرانسوی را از خود فرانسویها بهتر میشناسند.
دههی بیست، دههی باور دوباره به زندگی با وجود بیست میلیون کشته و بیست میلیون زخمی در جبهههای جنگ، بهعلاوهی چهار میلیون قربانی گریپ اسپانیولی فقط در اروپا. دههی اکتشاف و اختراع، دههی شکوفایی جنونآمیز هنرهای تجسمی و رمان و موسیقی که نویسندگان و نقاشان و موسیقیدانان را از اقصا نقاط آمریکا و انگلیس و روسیه به این چهارراه و چهار کافهی معروفش کشاند. انتشار شاهکارهای جویس و پروست به فاصله چند ماه در همین شهر. نوآوریهای استراوینسکی و نبوغ دیاگیلف. رشد بیسابقهی عکاسی، رقص، باله، مد… ظهور سینمای اکسپرسیونیست.
دههای که کمتر از ده سال طول کشید و با بحران اقتصادی ۱۹۲۹ ناگهان متوقف شد. بلا از آمریکا نازل شد. همهچیز یکباره فروپاشید. گردهمآییها منحل شد. سالنهای ادبی تعطیل گشت. نویسندههای آمریکایی به دیار خود برگشتند، روسها ناامید از بازگشت، چمدانها را گشودند و ماندگار شدند.
عرض خیابان را طی میکنم و به کوچه روبرو میپیچم. پرسه زدن میان دیوارهای سنگی شهر، آیین غربتی است چهل ساله. مامنی برای تنهاییها! پاتوق «نسل گمشده»ی گرترود استاین در شمارهی ۱۰همین کوچه بود. بارِ آمریکایی سابق، رستوران ایتالیایی فعلی، محل دیدار و آشنایی همینگوی با فیتزجرالد، دو هفته پس از انتشار «گتسبی بزرگ» و چند ماهی پیش از «خورشید نیز طلوع میکند». آثاری ماندگار! اگر آن نسل گم شده بود، نسلهای بعدی چه بودند؟ به قول همینگوی، به هر نسلی میتوان برچسب احمقانهی گمشده چسباند چون هر نسلی دلیلی برای گمشدن دارد.
از جلوی هتل دُلامبر میگذرم. دو لوح یادبود به دیوار دم در نصب شده است. پل گوگن و آندره بروتن به فاصلهی سی سال در این مکان زیستهاند. هدایت هم اواخر دههی بیست، چند ماهی در هتل همجوار، هتل دِبَن (گرمابهها)، اتراق کرده بود. خلاقیت او هم در همان سالهای دیوانه شکوفا شد. زنده بهگور، سه قطره خون، عروسک پشت پرده… آخرین روزهای پرکار اقامت سه سالهاش در شهری که بیست سال بعد برای مردن به آن بازگشت. سرم را بالا میبرم و به پنجرهها نگاه میکنم. کدام طبقه، کدام اتاق؟ چه مینوشت؟ آیا آن، به قول آندره بروتن، «فریاد جنونآمیز در دل شب»1 را در این هتل نوشت؟ هیچ لوح یادبودی به دیوار نیست.
به میدانک درختی دم مترو میرسم. پرنده پر نمیزند. کبوترها از روی خطکشی عابر پیاده سلانهسلانه رد میشوند. با مسکوب همیشه در همین نقطه خداحافظی میکردیم تا او از بلوار راسپای سرازیر شود و من از پلههای مترو. با دو خیابان و صد سال فاصله، در همسایگی آپارتمان گرترود استاین زندگی میکرد. اتاق و مغازهای که پاتوق نسل دیگری از نسلهای گمشدهی این شهر بود.
زیر سایهی آسمانخراش ۵۶ طبقهای، میدانک درختی متروک افتاده است. دورترک، ایستگاه راهآهن در دل زمین فرورفته است. در روزگار عادی، زیر این درختها جای سوزن انداختن نیست. هیاهوی کافهها، فریاد گارسونها و سفارشهایی که بلندبلند تکرار میکنند تا فراموششان نشود… سکوت خیابان به سوی گورستان میراندم. خانهی ابدی موپاسان، سارتر، دوبوووار، بکت، دوراس… جلوی دروازهی بسته مکث میکنم. بودلر هم جنونش را همینجا به خاک سپرد. اطلاعیهی روی در را میخوانم: ویزیت ممنوع! مردهها هم در قرنطینه هستند.
از کنار دیوار آهسته راه می افتم. آیا در پس این خاموشی، دههی دیوانهای خواهد آمد یا باید پذیرفت «گاه رفتگان سالهای مرده زندهتر از زندگان مینمایند»2؟
3 استعارهی آندره بروتن در خصوص بوف کور
4 نقل قولی از شاهرخ مسکوب
⭕️ مجلس فرانسه به لایحه تمدید وضعیت اضطراری ناشی از بیماری کرونا تا ماه ژوئن (خرداد/تیر) چراغ سبز نشان داد.
https://twitter.com/BFMTV/status/1352000396835708928?s=09
@Gilesjaunes
https://twitter.com/BFMTV/status/1352000396835708928?s=09
@Gilesjaunes
دیوانگان و فرزانگان : تأملاتی در مورد پایان ریاستجمهوری ترامپ
ژاک #رانسیر، فیلسوف فرانسوی
پس از یورش به ساختمان کنگره، تعجبآور است که می بینیم طرفداران ترامپ چنین در انکار واقعیتها تا حد سقوط درون خشونتی متعصبانه مصمم هستند. برخی آنها را اذهان سادهلوحی میدانند که فریب فیک نیوز (اخبار جعلی) را خوردهاند. اما چگونه میتوان این افسانه را هنوز باور کرد، وقتی در دنیای وفور و سرریز اطلاعات – و انبوه اظهارنظرها و تفسیرهایی که اطلاعات را «رمزگشایی» میکنند — زندگی میکنیم؟ در واقع، ردّ بدیهیات نه به معنای حماقت، بلکه برای نشاندادنِ هوش است، نشانه انحرافی که در ساختار خرد ما حک و درج شده است.
ساده است تمسخر رفتارهای سزاوار سرزنش دونالد ترامپ و خشمگین شدن از خشونت پیروان متعصب او. اما… جهانی که فکر میکنیم جهان تفکر عقلانی و دموکراسی مسالمتآمیز است، نخستین پرسش در مورد آن این است: چطور میتوان در انکار تأییدشدهترین واقعیتها اینقدر لجاجت بهخرج داد؟
ادامه متن در لینک زیر:
https://www.radiozamaneh.com/570441
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/570441&rhash=eec6b76cb50965
@Gilesjaunes
ژاک #رانسیر، فیلسوف فرانسوی
پس از یورش به ساختمان کنگره، تعجبآور است که می بینیم طرفداران ترامپ چنین در انکار واقعیتها تا حد سقوط درون خشونتی متعصبانه مصمم هستند. برخی آنها را اذهان سادهلوحی میدانند که فریب فیک نیوز (اخبار جعلی) را خوردهاند. اما چگونه میتوان این افسانه را هنوز باور کرد، وقتی در دنیای وفور و سرریز اطلاعات – و انبوه اظهارنظرها و تفسیرهایی که اطلاعات را «رمزگشایی» میکنند — زندگی میکنیم؟ در واقع، ردّ بدیهیات نه به معنای حماقت، بلکه برای نشاندادنِ هوش است، نشانه انحرافی که در ساختار خرد ما حک و درج شده است.
ساده است تمسخر رفتارهای سزاوار سرزنش دونالد ترامپ و خشمگین شدن از خشونت پیروان متعصب او. اما… جهانی که فکر میکنیم جهان تفکر عقلانی و دموکراسی مسالمتآمیز است، نخستین پرسش در مورد آن این است: چطور میتوان در انکار تأییدشدهترین واقعیتها اینقدر لجاجت بهخرج داد؟
ادامه متن در لینک زیر:
https://www.radiozamaneh.com/570441
https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/570441&rhash=eec6b76cb50965
@Gilesjaunes
از میان مواردی که #بایدن دیروز بلافاصله با نشستن بر سمت ریاست جمهوری امضا کرده است، که در واقع لغو ۱۷ فرمان ترامپ بوده، بندهای زیر مهمترین آنها به نظر میرسند :
- لغو ممنوعیت ورود به ایالات متحده از کشورهای با اکثریت مسلمان از جمله لغو ممنوعیت ورود ایرانیان به امریکا
- توقف ساختن دیوار در مرز مکزیک
- 100 روز ماسک
- لغو خروج از سازمان بهداشت جهانی
- تعهد دوباره به توافق نامه آب و هوای #پاریس
- اقدامات لازم برای مقابله با تبعیض در استخدام بر اساس جنسیت یا گرایش جنسی
- لغو قانون مربوط به تقویت مبارزه با مهاجران
- تمدید وقفه در پرداخت بدهی دانشجویان حداقل تا 30 سپتامبر
- لغو مجوز ساخت خط لوله Keystone XL (خط لوله نفتی به طول 1.9 هزار کیلومتر و ظرفیت بیش از 800 هزار بشکه در روز از استان آلبرتا تولید کننده نفت کانادا به پالایشگاه های ساحل خلیج فارس)
@Gilesjaunes
- لغو ممنوعیت ورود به ایالات متحده از کشورهای با اکثریت مسلمان از جمله لغو ممنوعیت ورود ایرانیان به امریکا
- توقف ساختن دیوار در مرز مکزیک
- 100 روز ماسک
- لغو خروج از سازمان بهداشت جهانی
- تعهد دوباره به توافق نامه آب و هوای #پاریس
- اقدامات لازم برای مقابله با تبعیض در استخدام بر اساس جنسیت یا گرایش جنسی
- لغو قانون مربوط به تقویت مبارزه با مهاجران
- تمدید وقفه در پرداخت بدهی دانشجویان حداقل تا 30 سپتامبر
- لغو مجوز ساخت خط لوله Keystone XL (خط لوله نفتی به طول 1.9 هزار کیلومتر و ظرفیت بیش از 800 هزار بشکه در روز از استان آلبرتا تولید کننده نفت کانادا به پالایشگاه های ساحل خلیج فارس)
@Gilesjaunes
⭕️ تفاوت میان یک کلاس ششم (اول راهنمایی) در دوران #کرونا در #فرانسه در جهان واقعی (عکس اول) با آنچه که در رسانه ها منتشر می شود (عکس دوم).
https://twitter.com/fcahen/status/1351475163494277120?s=28
@Gilesjaunes
https://twitter.com/fcahen/status/1351475163494277120?s=28
@Gilesjaunes
یادگیری زبان فرانسە با سارا
دوره های مکالمه آنلاین فرانسه
اصلاح تلفظ، اصلاح لهجه و آموزشِ زبانِ مردمِ کوچه و بازار
https://www.instagram.com/francais_avec_saraa/
@Gilesjaunes
دوره های مکالمه آنلاین فرانسه
اصلاح تلفظ، اصلاح لهجه و آموزشِ زبانِ مردمِ کوچه و بازار
https://www.instagram.com/francais_avec_saraa/
@Gilesjaunes
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستندی دربارەی زایمان و سقط جنین در فرانسە
سال انتشار: ١٩٨٠
فیلم داستان تلاش گروهی از زنان در شهری در جنوب فرانسه است که قبل از قانونی شدن سقط جنین در سال ۱۹۷۵ در فرانسه، به زنانی که خواهان سقط هستند کمک می کنند که این کار را در آرامش و با همبستگی زنان دیگر انجام دهند. این گروه فعالیت اش را حتی بعد ۱۹۷۵ ادامه میدهد و از سوی دادگاه به سقط کردن غیرقانونی محکوم می شوند. تاکید این گروه بر نوعی سقط جنین طبیعی و آلترناتیو است که کامل در کنترل سیستم پزشکی و دولت در نیامده و در آن دانش و مهارت انباشته شده زنان در این حوزه بتواند به کار بیاید، چیزی که میتواندفضایی آرامش بخش برای رویارویی با پروسه دشوار سقط جنین را فراهم کند. درست به همین دلیل روز دادرسی، فعالین زیادی در حمایت از آنها در مقابل دادگاه تظاهرات اعتراضی ترتیب میدهند.
فیلم با صحنه ای زیبا به اتمام میرسد: عضو اصلی گروه خودش فرزندنش را در خانه، در کنار دوستان و نزدیکانش از کودک تا بزرگسال، با آرامش روانی و به شکل طبیعی به دنیا می آورد.
این فیلم میتواند از جهات بسیاری برای فعالان زن در جهان الهام بخش باشد.
#فیلم_در_جلیقه_زردها_به_فارسی ۱۳
@Gilesjaunes
سال انتشار: ١٩٨٠
فیلم داستان تلاش گروهی از زنان در شهری در جنوب فرانسه است که قبل از قانونی شدن سقط جنین در سال ۱۹۷۵ در فرانسه، به زنانی که خواهان سقط هستند کمک می کنند که این کار را در آرامش و با همبستگی زنان دیگر انجام دهند. این گروه فعالیت اش را حتی بعد ۱۹۷۵ ادامه میدهد و از سوی دادگاه به سقط کردن غیرقانونی محکوم می شوند. تاکید این گروه بر نوعی سقط جنین طبیعی و آلترناتیو است که کامل در کنترل سیستم پزشکی و دولت در نیامده و در آن دانش و مهارت انباشته شده زنان در این حوزه بتواند به کار بیاید، چیزی که میتواندفضایی آرامش بخش برای رویارویی با پروسه دشوار سقط جنین را فراهم کند. درست به همین دلیل روز دادرسی، فعالین زیادی در حمایت از آنها در مقابل دادگاه تظاهرات اعتراضی ترتیب میدهند.
فیلم با صحنه ای زیبا به اتمام میرسد: عضو اصلی گروه خودش فرزندنش را در خانه، در کنار دوستان و نزدیکانش از کودک تا بزرگسال، با آرامش روانی و به شکل طبیعی به دنیا می آورد.
این فیلم میتواند از جهات بسیاری برای فعالان زن در جهان الهام بخش باشد.
#فیلم_در_جلیقه_زردها_به_فارسی ۱۳
@Gilesjaunes
جنبش «جلیقه زردها» در فرانسه
مستندی دربارەی زایمان و سقط جنین در فرانسە سال انتشار: ١٩٨٠ فیلم داستان تلاش گروهی از زنان در شهری در جنوب فرانسه است که قبل از قانونی شدن سقط جنین در سال ۱۹۷۵ در فرانسه، به زنانی که خواهان سقط هستند کمک می کنند که این کار را در آرامش و با همبستگی زنان دیگر…
#فرانسه امکان انجام سقط جنین پزشکی در خانه را در دوران شیوع #کرونا تا هفتۀ نهم بارداری افزایش داد تا این اطمینان حاصل شود که زنان همچنان میتوانند از حق خود برای سقط جنین در دوران همهگیری کووید ۱۹ استفاده کنند.
«#سقط_جنین_پزشکی» پایان دادن به بارداری با استفاده از دارو و بدون عمل جراحی است. قرصهایی را که برای سقط جنین استفاده میشود میتوان در فرانسه با نسخۀ پزشک یا ماما از داروخانه تهیه کرد و زنان باردار اجازه دارند تا ۷ هفته پس از آخرین دورۀ قاعدگی خود، این قرصها را درخانه مصرف کنند.
اما بر اساس مقرراتی که تا کنون حاکم بود، برای سقط جنینی که بین ۷ تا ۱۲ هفته از دورۀ بارداری آن گذشته است، زنان باید حتما به بیمارستان بروند و در آنجا با مصرف قرصهای سقط جنین، به بارداری خاتمه دهند.
@Gilesjaunes
«#سقط_جنین_پزشکی» پایان دادن به بارداری با استفاده از دارو و بدون عمل جراحی است. قرصهایی را که برای سقط جنین استفاده میشود میتوان در فرانسه با نسخۀ پزشک یا ماما از داروخانه تهیه کرد و زنان باردار اجازه دارند تا ۷ هفته پس از آخرین دورۀ قاعدگی خود، این قرصها را درخانه مصرف کنند.
اما بر اساس مقرراتی که تا کنون حاکم بود، برای سقط جنینی که بین ۷ تا ۱۲ هفته از دورۀ بارداری آن گذشته است، زنان باید حتما به بیمارستان بروند و در آنجا با مصرف قرصهای سقط جنین، به بارداری خاتمه دهند.
@Gilesjaunes
Forwarded from کلکتیو ۹۸
فرانسه و استعمار الجزایر
دفتر ریاست جمهوری فرانسه ازجانب امانوئل مکرون چهارشنبه ۲۰ ژانویه ۲۰۲۰ بیانیه ای صادر کرد که در آن اظهار شده فرانسه از الجزایر بخاطر هشت سال جنگ استقلال الجزایر (1954- 1962) «هیچ نوع ابراز پشیمانی یا غذرخواهی ای» نخواهد کرد. این بیانیه همچنین تأکید می کند که فرانسه «اقدامات نمادین» زیادی برای آشتی با الجزایر در طی این جنگ و در دوران استعمار انجام داده است.
نگاهی اجمالی به تاریخ الجزایر توخالی بودن چنین اظهاراتی را آشکار می کند. مردم الجزایر به کشور خود «بلد میلیون شهید» یعنی سرزمین یک میلیون شهید می گویند، چراکه برای بیرون راندن استعمارگران فرانسوی که برای 132 سال این کشور را اشغال کرده بودند (از سال ۱۸۳۰)، بیش از یک میلیون نفر در مبارزات علیه استعمار و برای استقلال جان دادند.
کشتار ۱۹۶۱ پاریس قتل عام دیگری بود که در ۱۷ اکتبر۱۹۶۱، در پاریس روی داد؛ پلیس فرانسه علیه ۶۰ هزار معترض حامی جبهه آزادیبخش میهنی الجزایر در تظاهراتی مسالمت آمیز آتش گشود و دست کم ۲۰۰ نفر کشته شدند.
ادامه مطلب در پی دی اف زیر 👇
کلکتیو ۹۸
۲۲ ژانویه ۲۰۲۱ (۰۴ بهمن ۱۳۹۹)
collective98@riseup.net
@collective98
دفتر ریاست جمهوری فرانسه ازجانب امانوئل مکرون چهارشنبه ۲۰ ژانویه ۲۰۲۰ بیانیه ای صادر کرد که در آن اظهار شده فرانسه از الجزایر بخاطر هشت سال جنگ استقلال الجزایر (1954- 1962) «هیچ نوع ابراز پشیمانی یا غذرخواهی ای» نخواهد کرد. این بیانیه همچنین تأکید می کند که فرانسه «اقدامات نمادین» زیادی برای آشتی با الجزایر در طی این جنگ و در دوران استعمار انجام داده است.
نگاهی اجمالی به تاریخ الجزایر توخالی بودن چنین اظهاراتی را آشکار می کند. مردم الجزایر به کشور خود «بلد میلیون شهید» یعنی سرزمین یک میلیون شهید می گویند، چراکه برای بیرون راندن استعمارگران فرانسوی که برای 132 سال این کشور را اشغال کرده بودند (از سال ۱۸۳۰)، بیش از یک میلیون نفر در مبارزات علیه استعمار و برای استقلال جان دادند.
کشتار ۱۹۶۱ پاریس قتل عام دیگری بود که در ۱۷ اکتبر۱۹۶۱، در پاریس روی داد؛ پلیس فرانسه علیه ۶۰ هزار معترض حامی جبهه آزادیبخش میهنی الجزایر در تظاهراتی مسالمت آمیز آتش گشود و دست کم ۲۰۰ نفر کشته شدند.
ادامه مطلب در پی دی اف زیر 👇
کلکتیو ۹۸
۲۲ ژانویه ۲۰۲۱ (۰۴ بهمن ۱۳۹۹)
collective98@riseup.net
@collective98
Forwarded from کلکتیو ۹۸
فرانسه و استعمار الجزایر.pdf
179.4 KB
آشنایی با ١٨ مکانی کە اتفاقات مربوط بە انقلاب فرانسە در آنها رخ دادند. (در شهر پاریس)
https://www.parisenigmes.com/lieux-emblematiques-de-la-revolution-francaise-a-paris
@Gilesjaunes
https://www.parisenigmes.com/lieux-emblematiques-de-la-revolution-francaise-a-paris
@Gilesjaunes
Paris Enigmes
Découvrez les 18 lieux emblématiques de la Révolution Française à Paris
Connaissez-vous les grandes places de Paris qui ont marqué la Révolution ?