مصطفی مهرآیین سمینار خلاقیت.WAV
82.3 MB
#سمینار_خلاقیت
پنجشنبه، نهم اسفندماه ۱۳۹۷
سخنرانی آقای #مصطفی_مهرآیین
با موضوع: "مفهوم خلاقیت از منظر اجتماعی"
مرکز همایش های هتل بین المللی ارم
#موسسه_پژوهشی_کودکان_دنیا
#مدرسه_طبیعت
@koodakandonya
@GhasedakNatureSchool
پنجشنبه، نهم اسفندماه ۱۳۹۷
سخنرانی آقای #مصطفی_مهرآیین
با موضوع: "مفهوم خلاقیت از منظر اجتماعی"
مرکز همایش های هتل بین المللی ارم
#موسسه_پژوهشی_کودکان_دنیا
#مدرسه_طبیعت
@koodakandonya
@GhasedakNatureSchool
خشایار فیروزی سمینار خلاقیت.WAV
44.1 MB
#سمینار_خلاقیت
پنجشنبه، نهم اسفندماه ۱۳۹۷
سخنرانی آقای #خشایار_فیروزی
با موضوع: "بیان خاطرات و تجربیات #دوران_کودکی با #بازی_در_طبیعت و همچنین تبدیل خلاقانهٔ مدرسه ای متروکه در روستای زادگاه خود به پایگاهی برای #کودکان_و_نوجوانان"
مرکز همایش های هتل بین المللی ارم
#موسسه_پژوهشی_کودکان_دنیا
#مدرسه_طبیعت
@koodakandonya
@GhasedakNatureSchool
پنجشنبه، نهم اسفندماه ۱۳۹۷
سخنرانی آقای #خشایار_فیروزی
با موضوع: "بیان خاطرات و تجربیات #دوران_کودکی با #بازی_در_طبیعت و همچنین تبدیل خلاقانهٔ مدرسه ای متروکه در روستای زادگاه خود به پایگاهی برای #کودکان_و_نوجوانان"
مرکز همایش های هتل بین المللی ارم
#موسسه_پژوهشی_کودکان_دنیا
#مدرسه_طبیعت
@koodakandonya
@GhasedakNatureSchool
مریم سلطان زاده سمینار خلاقیت.WAV
74.8 MB
#سمینار_خلاقیت
پنجشنبه، نهم اسفندماه ۱۳۹۷
سخنرانی خانم #مریم_سلطانزاده
پژوهشگر و مسئول در #سازمان_یونسکو
با موضوع: "بیان تجربه های موفق و خلاقانه دنیا در حوزه یادگیری"
مرکز همایش های هتل بین المللی ارم
#موسسه_پژوهشی_کودکان_دنیا
#مدرسه_طبیعت
@koodakandonya
@GhasedakNatureSchool
پنجشنبه، نهم اسفندماه ۱۳۹۷
سخنرانی خانم #مریم_سلطانزاده
پژوهشگر و مسئول در #سازمان_یونسکو
با موضوع: "بیان تجربه های موفق و خلاقانه دنیا در حوزه یادگیری"
مرکز همایش های هتل بین المللی ارم
#موسسه_پژوهشی_کودکان_دنیا
#مدرسه_طبیعت
@koodakandonya
@GhasedakNatureSchool
"سرکار خانم #کوثر_عباس_پور، دانشجوی کارشناسی ارشد رفتار حرکتی، گرایش رشد حرکتی دانشگاه تبریز، به عنوان #سخنران_برتر سومین همایش علوم کاربردی ورزش و تندرستی انتخاب شدند.
این تحقیق بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد. نتایج آن نشان داده کودکانی که در فضای آزاد طبیعی (#مدرسه_طبیعت) #بازی_خودانگیخته داشته اند، بیش از ۸۰ درصد بهبود در #رشد_اجتماعی برخوردار شده اند. درحالی که کودکانی که در فضای سرپوشیده مهدکودک بازی می کنند، ۳۴ درصد بهبود در این زمینه داشته اند.
همچنین به همین ترتیب نتایج قابل توجه دیگری در زمینه #رشد_حرکتی، افزایش #مهارتهای_حرکتی ظریف و درشت، توانایی #حل_مسئله، #رشد_عاطفی، بهبود #رفتار_تغذیه ای و #کیفیت_خواب کودکانی که در #مدرسه_طبیعت حضور داشته اند، نسبت به حضور کودکان در مهدکودک به دست آمده است.
داده های این تحقیق از #مدرسه_طبیعت_دانشگاه_تبریز جمع آوری شده است.
با آرزوی موفقیت های بیشتر برای ایشان و استاد راهنمای گرانقدرشان سرکار خانم دکتر #زهرا_فتحی_رضایی
به امید #بازی_آزاد و سرخوشانه همه کودکان در طبیعت"
@sportstabrizu
@natureschoolunitabriz
@GhasedakNatureSchool
این تحقیق بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد می باشد. نتایج آن نشان داده کودکانی که در فضای آزاد طبیعی (#مدرسه_طبیعت) #بازی_خودانگیخته داشته اند، بیش از ۸۰ درصد بهبود در #رشد_اجتماعی برخوردار شده اند. درحالی که کودکانی که در فضای سرپوشیده مهدکودک بازی می کنند، ۳۴ درصد بهبود در این زمینه داشته اند.
همچنین به همین ترتیب نتایج قابل توجه دیگری در زمینه #رشد_حرکتی، افزایش #مهارتهای_حرکتی ظریف و درشت، توانایی #حل_مسئله، #رشد_عاطفی، بهبود #رفتار_تغذیه ای و #کیفیت_خواب کودکانی که در #مدرسه_طبیعت حضور داشته اند، نسبت به حضور کودکان در مهدکودک به دست آمده است.
داده های این تحقیق از #مدرسه_طبیعت_دانشگاه_تبریز جمع آوری شده است.
با آرزوی موفقیت های بیشتر برای ایشان و استاد راهنمای گرانقدرشان سرکار خانم دکتر #زهرا_فتحی_رضایی
به امید #بازی_آزاد و سرخوشانه همه کودکان در طبیعت"
@sportstabrizu
@natureschoolunitabriz
@GhasedakNatureSchool
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روایت_تصویری کودکانه های شاد و رویایی و بازی های آزاد و خودانگیخته در #مدرسه_طبیعت_قاصدک
🌈🌱🐞🍃🌸👧🏻🍁👦🏻🐇🐾🌳🌈
جمعه ۹ آذرماه ۱۳۹۷
@GhasedakNatureSchool
🌈🌱🐞🍃🌸👧🏻🍁👦🏻🐇🐾🌳🌈
جمعه ۹ آذرماه ۱۳۹۷
@GhasedakNatureSchool
موسسه کودک و طبیعت قاصدک
"در دوران کودکی و نوجوانی، وقتی در جنگل و دشت پرسه می زدم این حس سرخوشی و شادمانی به سراغم میآمد... روزی را به یاد دارم که مه سنگینی بین درختان در حرکت بود و هوا از رایحه ای خوش سرشار بود و خنکی اش پوست را نوازش می داد. یادم است از درخت افتاده ای بالا رفتم…
هنری برنارد برنسون بر این باور است که هسته ابتدایی #خلاقیت، همان نبوغ ذاتی دوران کودکی و "روح موجود در فضاهای طبیعی" است.
برنسون یک بار گفته بود وقتی ۷۰ سال زندگی اش را مرور می کند، می بیند که خوشایندترین لحظاتش مربوط به مواقعی بوده که او به واسطه قرار گرفتن در نوعی یگانگی کامل با پیرامونش، به کلی از خود بی خود شده است...
#کتاب #آخرین_کودک_جنگل
#ریچارد_لوو
#مدرسه_طبیعت
@GhasedakNatureSchool
برنسون یک بار گفته بود وقتی ۷۰ سال زندگی اش را مرور می کند، می بیند که خوشایندترین لحظاتش مربوط به مواقعی بوده که او به واسطه قرار گرفتن در نوعی یگانگی کامل با پیرامونش، به کلی از خود بی خود شده است...
#کتاب #آخرین_کودک_جنگل
#ریچارد_لوو
#مدرسه_طبیعت
@GhasedakNatureSchool
تجربه بازی های آزاد و فعالیت های سرخوشانه در طبیعت را در آخرین برنامه امسال، به کودکان خویش هدیه دهیم...
🌈🔥🌽🍂🐞👧🏻👦🏻🐇🍁🌳🌤🌈
دیدار ما در #قاصدک:
فردا پنجشنبه ۲۳ اسفندماه ۹۷
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به آیدی زیر پیام دهید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
🌈🔥🌽🍂🐞👧🏻👦🏻🐇🍁🌳🌤🌈
دیدار ما در #قاصدک:
فردا پنجشنبه ۲۳ اسفندماه ۹۷
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به آیدی زیر پیام دهید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت] (Bahman(mohamad) Azimi)
ما جامه نمازی به سر خم کردیم / از خاک خرابات تیمم کردیم
باشد که در این میکده ها دریابیم / آن عمر که در مدرسه ها گم کردیم
امروز ما با دو نگاه به کودک روبروییم یکی نگاه غالب،که چه آگاهانه باشد یا نه کودک را موجودی می بیند مثل ما بزرگسالان منتها با جثه ای کوچکتر همه به یکسان و با استعدادهای یکنواخت همچون لوحی محفوظ آموزش پذیر، شکل گیرنده، منعطف و چکش خوار آماده برای اینکه هر چه بخواهی بر این لوح بنویسی دورانی از بطالت و بی خبری می گذراند که باید هر چه زودتر به پایان رساند و وارد زندگی جدیش کرد او خود آگاه به مصلحت خویش نیست و باید برایش برنامه ریخت نیاز آینده هاش به پیشرفت را در نظر گرفت و هر آنچه در این رهگذر و برای میل به پیشرفت مورد نیاز اوست برآورد و او را بر آن وا داشت در این راه هر چه بیشتر به علوم و فنون مختلف مجهز شود و هر چه زودتر بهتر است . او را باید همچون انباری از اطلاعات آکند .اینکه او خود این شیوه بارآمدن را علاقه دارد به آن انگیزه دارد آمادگی روانی برایش هست یا نه با شادمانی آن را می پذیرد و یا تحت فشار کمترین اهمیتی ندارد چرا که او به مصلحت خویش آگاه نیست. اگر برداشت من از نگاه غالب جامعه ،قانون ،خانواده و نظام آموزش آنطور که در عمل می آید نه در کلام نادرست است به من یادآوری کنید . ممکن است این نگاه به غیر از این مدعی باشد و حرفهای زیبا در مورد کودک بسیار بگویند اما آنچه اهمیت دارد شیوه عمل است نه اظهارات . آیا شیوه عمل با کودک در خانه و مدرسه جز این حکایت دارد؟خانواده، مدرسه ، رسانه و جامعه با او جز این برخورد می کنند؟ مثالی بزنیم : در زمره اولین تعالیم تربیت معلم و مربی آنست که شرط اول یادگیری وجود علاقه و انگیزه است کودک تا نسبت به چیزی علاقه و انگیزه نداشته باشد نسبت به آن توجه نشان نخواهد داد حال از شما می پرسم اگر یک روز کودک را به طبیعت ببریم و آزادش بگذاریم تا هر آنچه خواهد کند و روز دوم او را درکلاسی در هر کلاسی بنشانیم و چیزی را به او بیاموزیم روز سوم او را بین این دو گزینه مخیر کنیم کدام را برخواهد گزید؟ و ما اکنون کدام را به او عرضه می داریم ؟ مسلم است که او بخواهد آزادانه و سرخوشانه زندگی کند اما این که مصلحت او نیست ، بازی لهو است و باید هر چه زودتر به کناری نهاده شود. اما نگاه دیگری نیز به کودک وجود دارد. رو به رشد و اقبال روز افزون که هر کودک را هدیه یگانه ای می داند خلاق با خرد ذاتی برای شناخت جهان پیرامون هر یک با علایق و استعدادهای خاص خود با گرایشاتی از پیش تا حدودی سوگیری شده و ذاتی که آن را برای شناخت جهان به گونه ای خاص آماده ساخته اند کودکی را دورانی طلایی و تکرار ناپذیر می بیند که همه چیز فرد را برای همه عمر به خوب یا بد رقم خواهد زد نگاهی که کودک را بزرگترین سرمایه می داند و اعتقاد دارد که اگر قرار است او در فردای بزرگسالی اش موجودی باشد شادمان، خلاق، توانا ، مقاوم و دل بسته به سرزمین و مدافع آن اکنون باید به او فرصت شادمانی ، سرخوشی و
باشد که در این میکده ها دریابیم / آن عمر که در مدرسه ها گم کردیم
امروز ما با دو نگاه به کودک روبروییم یکی نگاه غالب،که چه آگاهانه باشد یا نه کودک را موجودی می بیند مثل ما بزرگسالان منتها با جثه ای کوچکتر همه به یکسان و با استعدادهای یکنواخت همچون لوحی محفوظ آموزش پذیر، شکل گیرنده، منعطف و چکش خوار آماده برای اینکه هر چه بخواهی بر این لوح بنویسی دورانی از بطالت و بی خبری می گذراند که باید هر چه زودتر به پایان رساند و وارد زندگی جدیش کرد او خود آگاه به مصلحت خویش نیست و باید برایش برنامه ریخت نیاز آینده هاش به پیشرفت را در نظر گرفت و هر آنچه در این رهگذر و برای میل به پیشرفت مورد نیاز اوست برآورد و او را بر آن وا داشت در این راه هر چه بیشتر به علوم و فنون مختلف مجهز شود و هر چه زودتر بهتر است . او را باید همچون انباری از اطلاعات آکند .اینکه او خود این شیوه بارآمدن را علاقه دارد به آن انگیزه دارد آمادگی روانی برایش هست یا نه با شادمانی آن را می پذیرد و یا تحت فشار کمترین اهمیتی ندارد چرا که او به مصلحت خویش آگاه نیست. اگر برداشت من از نگاه غالب جامعه ،قانون ،خانواده و نظام آموزش آنطور که در عمل می آید نه در کلام نادرست است به من یادآوری کنید . ممکن است این نگاه به غیر از این مدعی باشد و حرفهای زیبا در مورد کودک بسیار بگویند اما آنچه اهمیت دارد شیوه عمل است نه اظهارات . آیا شیوه عمل با کودک در خانه و مدرسه جز این حکایت دارد؟خانواده، مدرسه ، رسانه و جامعه با او جز این برخورد می کنند؟ مثالی بزنیم : در زمره اولین تعالیم تربیت معلم و مربی آنست که شرط اول یادگیری وجود علاقه و انگیزه است کودک تا نسبت به چیزی علاقه و انگیزه نداشته باشد نسبت به آن توجه نشان نخواهد داد حال از شما می پرسم اگر یک روز کودک را به طبیعت ببریم و آزادش بگذاریم تا هر آنچه خواهد کند و روز دوم او را درکلاسی در هر کلاسی بنشانیم و چیزی را به او بیاموزیم روز سوم او را بین این دو گزینه مخیر کنیم کدام را برخواهد گزید؟ و ما اکنون کدام را به او عرضه می داریم ؟ مسلم است که او بخواهد آزادانه و سرخوشانه زندگی کند اما این که مصلحت او نیست ، بازی لهو است و باید هر چه زودتر به کناری نهاده شود. اما نگاه دیگری نیز به کودک وجود دارد. رو به رشد و اقبال روز افزون که هر کودک را هدیه یگانه ای می داند خلاق با خرد ذاتی برای شناخت جهان پیرامون هر یک با علایق و استعدادهای خاص خود با گرایشاتی از پیش تا حدودی سوگیری شده و ذاتی که آن را برای شناخت جهان به گونه ای خاص آماده ساخته اند کودکی را دورانی طلایی و تکرار ناپذیر می بیند که همه چیز فرد را برای همه عمر به خوب یا بد رقم خواهد زد نگاهی که کودک را بزرگترین سرمایه می داند و اعتقاد دارد که اگر قرار است او در فردای بزرگسالی اش موجودی باشد شادمان، خلاق، توانا ، مقاوم و دل بسته به سرزمین و مدافع آن اکنون باید به او فرصت شادمانی ، سرخوشی و
Forwarded from [مطالعاتکودکوطبیعت] (Bahman(mohamad) Azimi)
تجربه آزاد و یادگیری از طریق عمل خویش داده شود و این از طریق بازی میسر است چرا که بازی تمرین زندگیست . اینان معتقدند که حتی اگر کودک ناسازگاری ها و معلولیت ها یی هم ناشی از محرومیت این تجربه داشته باشد باز هم علاجش در برقراری همین رابطه است یعنی اینکه :
دردم از یار است و درمان نیز هم
امروز این گروه دومند که در این جا گرد آمده اند تا آینده فرزندان این مرز و بوم را در مسیر دیگری اندازند مسیری که برای بهتر شدن حال مردمان و سرزمینشان به صواب نزدیکتر است . امروز با اتکاء به این نگاه مدارس طبیعت یکی پس از دیگری در نقاط مختلف کشور گشوده می شود با اینکه از انعقاد نطفه این فکر در عمل بیش از 5 سال نمی گذرد اما امروز لشکری از علاقمندان به دنبال آن روانند تا آن را در همه جا محقق کنند ظرف دو سال گذشته علاوه بر بسیاری گردهمایی های مختلف در سراسر کشور این سومین همایش ملی پیرامون مدرسه طبیعت است که برگزار می گردد. اولین در مشهد دومین سال گذشته در همین مکان و اکنون در خدمت شما هستیم .بسیاری از حضار درصدد تدارک یک مدرسه در اقصاء نقاط کشور تشریف آورده اند مدارس مشهد، کرمانشاه ، اصفهان ، بیرجند ، عباس آباد چالوس ، کیاشهرگیلان ، نوچ در ساری مدرسه گلستان در کنار پارک ملی و دو مدرسه طبیعت سیار در تهران آنهایی هستند که من به یاد دارم در بسیاری از شهرهای ایران مدارس در حال راه اندازی است امروز ورزشکار علاقمند و عاشق طبیعت عبدالرضا کوهپایه مشغول رکاب زدن از هامون زابل تا مشهد است و در همه شهرهای مسیر برای مردم پیرامون اهمیت مدرسه طبیعت سخن می گوید و از نقطه تاریک هامون که امروز خشک است تا مشهد که نقطه امید است رکاب می زند برای این ورزشکار علاقمند ابراز لطفی بکنیم (تشویق حضار) .
من چیز دیگری ندارم که بگم بسیار امیدوارم به این که این مسیر مسیری است رو به رشد و ما همه می توانیم امید داشته باشیم که در آینده نگاه غالب به کودک نگاهی باشد که در امروز داره در اینجا درباره اش صحبت میکنیم . متشکرم
- سخنرانی عبدالحسین وهابزاده، اولین همایش ملی کودک و طبیعت، دی ماه 1394
دردم از یار است و درمان نیز هم
امروز این گروه دومند که در این جا گرد آمده اند تا آینده فرزندان این مرز و بوم را در مسیر دیگری اندازند مسیری که برای بهتر شدن حال مردمان و سرزمینشان به صواب نزدیکتر است . امروز با اتکاء به این نگاه مدارس طبیعت یکی پس از دیگری در نقاط مختلف کشور گشوده می شود با اینکه از انعقاد نطفه این فکر در عمل بیش از 5 سال نمی گذرد اما امروز لشکری از علاقمندان به دنبال آن روانند تا آن را در همه جا محقق کنند ظرف دو سال گذشته علاوه بر بسیاری گردهمایی های مختلف در سراسر کشور این سومین همایش ملی پیرامون مدرسه طبیعت است که برگزار می گردد. اولین در مشهد دومین سال گذشته در همین مکان و اکنون در خدمت شما هستیم .بسیاری از حضار درصدد تدارک یک مدرسه در اقصاء نقاط کشور تشریف آورده اند مدارس مشهد، کرمانشاه ، اصفهان ، بیرجند ، عباس آباد چالوس ، کیاشهرگیلان ، نوچ در ساری مدرسه گلستان در کنار پارک ملی و دو مدرسه طبیعت سیار در تهران آنهایی هستند که من به یاد دارم در بسیاری از شهرهای ایران مدارس در حال راه اندازی است امروز ورزشکار علاقمند و عاشق طبیعت عبدالرضا کوهپایه مشغول رکاب زدن از هامون زابل تا مشهد است و در همه شهرهای مسیر برای مردم پیرامون اهمیت مدرسه طبیعت سخن می گوید و از نقطه تاریک هامون که امروز خشک است تا مشهد که نقطه امید است رکاب می زند برای این ورزشکار علاقمند ابراز لطفی بکنیم (تشویق حضار) .
من چیز دیگری ندارم که بگم بسیار امیدوارم به این که این مسیر مسیری است رو به رشد و ما همه می توانیم امید داشته باشیم که در آینده نگاه غالب به کودک نگاهی باشد که در امروز داره در اینجا درباره اش صحبت میکنیم . متشکرم
- سخنرانی عبدالحسین وهابزاده، اولین همایش ملی کودک و طبیعت، دی ماه 1394
The Sound Of Silence
Attila Fias/@CloseToFeel
صدای سکوت
اثر آتیلا فیاس
موسیقی ملایم همراه با ترکیب آرامش بخش صدای #طبیعت🕊
#موسیقی
#مدرسه_طبیعت_قاصدک
@GhasedakNatureSchool
اثر آتیلا فیاس
موسیقی ملایم همراه با ترکیب آرامش بخش صدای #طبیعت🕊
#موسیقی
#مدرسه_طبیعت_قاصدک
@GhasedakNatureSchool
"کودکان برای رشد سالم و طبیعی حواس شان به تجربه #طبیعت نیاز دارند.
یادگیری و #خلاقیت نیز از رهگذر همین بیداری حواس ممکن می شود."
#کتاب #آخرین_کودک_جنگل
#ریچارد_لوو
#مدرسه_طبیعت
@GhasedakNatureSchool
یادگیری و #خلاقیت نیز از رهگذر همین بیداری حواس ممکن می شود."
#کتاب #آخرین_کودک_جنگل
#ریچارد_لوو
#مدرسه_طبیعت
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from Ali Safdari
گرتا تنبرگ (Greta Thunberg)
دانش آموز ۱۶ ساله سوئدی که در واکنش به شکست سیاستمداران جهان در حفاظت از محیط زیست و افزایش روند پدیده گرمایش زمین (تغییرات آب و هوایی) مدرسه را ترک کرد و به نشانه اعتراض جلوی پارلمان سوئد تحصن کرد.
چهره و اقدام او خیلی زود رسانه ای شد و در محافل عمومی (همچون سخنرانی در تد تاک استکهلم) و سیاسی (همچون اجلاس سالانه داووس) توانست حرفش را صریح و شفاف بزند: ما امروزه بیشتر از اینکه به امید نیاز داشته باشیم (که داریم)، به اقدام نیاز داریم، اقدامی برای مقابله با گرم شدن زمین.
ایده و حرکت او نظر دانش آموزان و مردم کشورهای مختلف را به خودش جلب کرد و توانست آنها را با خود همراه کند. تا جایی که دو روز پیش (جمعه، ۱۵ مارچ) به طور همزمان در ۱۲۵ کشور جهان مردم و بخصوص دانش آموزان به نشانه حمایت از او و اعتراض به پدیده تغییرات آب و هوایی راهپیمایی کردند.
دیدن عکس ها و شنیدن اخبار مرتبط من را تحت تاثیر خود قرار داد. کنجکاوانه سخنرانی هایش را پی گرفتم و درباره اش کمی بیشتر خواندم. حرکت این دختر نوجوان برایم تحسین و تامل برانگیز بود، اما راستش اصلاً عجیب نبود.
در مدت ۸ ماه زندگی در کشور سوئد، تلاش کردم زندگی روزمره کودکان سوئدی را در محیط های آموزشی، اجتماعی، و خانوادگی با لنز آموزشی- تربیتی مطالعه کنم؛ کودکانی که از همان سال های اولیه کودکی شان با طبیعت مانوس هستند، و نظام آموزشی ای که در یک بند مهم سند برنامه درسی اش "مهدکودک ها را مکلف می کند تا روی موضوعات مرتبط با محیط زیست و محافظت از آن تمرکز ویژه داشته باشند. همچنین به مربیان این مسئولیت را می دهد تا فرصت هایی فراهم کنند تا کودکان درک کنند چگونه اقداماتشان می تواند روی محیط زیست تاثیر بگذارد."
یاد صحبت های اساتید دانشگاه گوتنبرگ افتادم که می گفتند ما ارتباط کودکانمان با طبیعت را از همان کودکی تقویت می کنیم تا از بودن با و در آن لذت ببرند، آن را بخشی از خود بدانند، و نسبت به آنچه در آن اتفاق می افتد حساس باشند.
و یاد همه آن روزهایی افتادم که فارغ از هر نوع آب و هوا (که البته عموماً سرد و بارانی بود) گوشه گوشه فضاهای شهری (از جمله پارک ها) گروه های کوچک و بزرگ بچه ها را می دیدم که با مربیان، معلمان یا خانواده هایشان داشتند طبیعت پیرامونشان را تجربه می کردند.
از زمانی که نیت کردم درباره گرتا و حرکتش بنویسم، افکار و سوال های مختلفی از نظرم گذشت، از جمله: چقدر حرکت او و دیگر دانش آموزان می تواند موثر باشد؟ و نقش هر یک از ما در حمایت از اقدامات حفاظت از محیط زیست چه می تواند باشد؟
به سوال آخر حتماً می توان پاسخ های مختلفی داد؛ اما یک پاسخ من این است که به کودکانمان اجازه دهیم از همان سال های اولیه کودکی، طبیعت پیرامون شان را از نزدیک و مستقیم تجربه کنند و در آن آزادانه و سرخوشانه به بازی بپردازند.
بر این باورم که اگر تجربه طبیعت بخشی
از زندگی روتین و روزمره کودک از همان سال های اولیه زندگی اش بشود، نسبت به آن حس (sense) پیدا خواهد کرد، به مرور نسبت به آنچه در آن اتفاق بیفتد حساس خواهد بود، و در قبال آن مسئولانه عمل خواهد کرد.
یاد صحبت های آقای وهابزاده عزیز می
افتم که می گوید علاقه و حس مسئولیت نسبت به محیط زیست چیزی نیست که با آموزش مستقیم و کلاسی به دست بیاید؛ بلکه از خلال تجربه های مستقیم، خودانگیخته، رها و سرخوش کودک از طبیعت حاصل خواهد شد.
شما به این سوال آخر چه پاسخ(ها)یی می دهید؟
پ.ن.
۱. عکسها از اینترنت.
۲. لینک زیر، سخنرانی گرتا در تد تاک استكهلم هست:
https://m.youtube.com/watch?v=EAmmUIEsN9A
زین العابدین (علی) صفدری
تسهیلگر و پژوهشگر
.
دانش آموز ۱۶ ساله سوئدی که در واکنش به شکست سیاستمداران جهان در حفاظت از محیط زیست و افزایش روند پدیده گرمایش زمین (تغییرات آب و هوایی) مدرسه را ترک کرد و به نشانه اعتراض جلوی پارلمان سوئد تحصن کرد.
چهره و اقدام او خیلی زود رسانه ای شد و در محافل عمومی (همچون سخنرانی در تد تاک استکهلم) و سیاسی (همچون اجلاس سالانه داووس) توانست حرفش را صریح و شفاف بزند: ما امروزه بیشتر از اینکه به امید نیاز داشته باشیم (که داریم)، به اقدام نیاز داریم، اقدامی برای مقابله با گرم شدن زمین.
ایده و حرکت او نظر دانش آموزان و مردم کشورهای مختلف را به خودش جلب کرد و توانست آنها را با خود همراه کند. تا جایی که دو روز پیش (جمعه، ۱۵ مارچ) به طور همزمان در ۱۲۵ کشور جهان مردم و بخصوص دانش آموزان به نشانه حمایت از او و اعتراض به پدیده تغییرات آب و هوایی راهپیمایی کردند.
دیدن عکس ها و شنیدن اخبار مرتبط من را تحت تاثیر خود قرار داد. کنجکاوانه سخنرانی هایش را پی گرفتم و درباره اش کمی بیشتر خواندم. حرکت این دختر نوجوان برایم تحسین و تامل برانگیز بود، اما راستش اصلاً عجیب نبود.
در مدت ۸ ماه زندگی در کشور سوئد، تلاش کردم زندگی روزمره کودکان سوئدی را در محیط های آموزشی، اجتماعی، و خانوادگی با لنز آموزشی- تربیتی مطالعه کنم؛ کودکانی که از همان سال های اولیه کودکی شان با طبیعت مانوس هستند، و نظام آموزشی ای که در یک بند مهم سند برنامه درسی اش "مهدکودک ها را مکلف می کند تا روی موضوعات مرتبط با محیط زیست و محافظت از آن تمرکز ویژه داشته باشند. همچنین به مربیان این مسئولیت را می دهد تا فرصت هایی فراهم کنند تا کودکان درک کنند چگونه اقداماتشان می تواند روی محیط زیست تاثیر بگذارد."
یاد صحبت های اساتید دانشگاه گوتنبرگ افتادم که می گفتند ما ارتباط کودکانمان با طبیعت را از همان کودکی تقویت می کنیم تا از بودن با و در آن لذت ببرند، آن را بخشی از خود بدانند، و نسبت به آنچه در آن اتفاق می افتد حساس باشند.
و یاد همه آن روزهایی افتادم که فارغ از هر نوع آب و هوا (که البته عموماً سرد و بارانی بود) گوشه گوشه فضاهای شهری (از جمله پارک ها) گروه های کوچک و بزرگ بچه ها را می دیدم که با مربیان، معلمان یا خانواده هایشان داشتند طبیعت پیرامونشان را تجربه می کردند.
از زمانی که نیت کردم درباره گرتا و حرکتش بنویسم، افکار و سوال های مختلفی از نظرم گذشت، از جمله: چقدر حرکت او و دیگر دانش آموزان می تواند موثر باشد؟ و نقش هر یک از ما در حمایت از اقدامات حفاظت از محیط زیست چه می تواند باشد؟
به سوال آخر حتماً می توان پاسخ های مختلفی داد؛ اما یک پاسخ من این است که به کودکانمان اجازه دهیم از همان سال های اولیه کودکی، طبیعت پیرامون شان را از نزدیک و مستقیم تجربه کنند و در آن آزادانه و سرخوشانه به بازی بپردازند.
بر این باورم که اگر تجربه طبیعت بخشی
از زندگی روتین و روزمره کودک از همان سال های اولیه زندگی اش بشود، نسبت به آن حس (sense) پیدا خواهد کرد، به مرور نسبت به آنچه در آن اتفاق بیفتد حساس خواهد بود، و در قبال آن مسئولانه عمل خواهد کرد.
یاد صحبت های آقای وهابزاده عزیز می
افتم که می گوید علاقه و حس مسئولیت نسبت به محیط زیست چیزی نیست که با آموزش مستقیم و کلاسی به دست بیاید؛ بلکه از خلال تجربه های مستقیم، خودانگیخته، رها و سرخوش کودک از طبیعت حاصل خواهد شد.
شما به این سوال آخر چه پاسخ(ها)یی می دهید؟
پ.ن.
۱. عکسها از اینترنت.
۲. لینک زیر، سخنرانی گرتا در تد تاک استكهلم هست:
https://m.youtube.com/watch?v=EAmmUIEsN9A
زین العابدین (علی) صفدری
تسهیلگر و پژوهشگر
.
YouTube
School strike for climate - save the world by changing the rules | Greta Thunberg | TEDxStockholm
Greta Thunberg realized at a young age the lapse in what several climate experts were saying and in the actions that were being taken in society. The difference was so drastic in her opinion that she decided to take matters into her own hands. Greta is a…
Forwarded from Abdol-Hossein Vahabzadeh
در آستانه سالی نو ، به عنوان یک خوشبین مادرزاد، با قلبی امیدوار برای همه آنان که دل در گرو طبیعت ،فرهنگ و سرزمین و مردم دارند سالی شادمان آرزو دارم.گرچه در این سال بر مدارس طبیعت بی مهریهای بسیار روا داشته شد اما چه باک .
“ گاه زخمی که به پا داشته ام
زیر و بمهای زمین را به من آموخته است”.
اما آنچه بس مهمتر است ودلهای ما را گرم می دارد تغییر نگاهیست که جامعه به کودکان و نوجوانان خود نشان می دهد . کودک دیگر آن موجود ناتوان و نادان که باید همه چیزش را بزرگسالان راهبری کنند و از او بزرگسالی کوتوله بسازند ، به میل و سلیقه ی خود،نیست.اکنون گفتگو در مورد این که نیاز واقعی کودک کدام است در گرفته و هر روز جلوه یی از آن را در نگاه خانواده ،جامعه و تصمیم گیرندگان (هرچند در این مورد کند و دردناک )شاهدیم.اهمیت بازی آزاد ،فراغت ،رهایی و بودنِ در محیط بیرون و طبیعت برای رشد جامع کودک هرچه بیشتر پذیرفته می شود.
اطمینان و باور عمیق دارم که همه ی کوشندگان این راه هر روز شاهد پیشبرد بیشتر این نگاه و شیوه ی پرورش خواهند بود.روزی را میبینم که تجربه آزاد بازی ،یلگی و شادمانی بی مرز در طبیعت ،به عنوان یک حق طبیعی و مادرزاد ،برای همه کودکان تا سن ۱۱-۱۲ سالگی،همسان با حق داشتن آغوش مهربان خانواده ،سلامت ،تغذیه مناسب و سرپناه ،به رسمیت شناخته می شود و پژواکش در قانون ،جامعه ،نظام پرورش و آموزش ،طراحی شهر و فضای مسکون و هرجای دیگری که بودِ کودک در آن جاریست،شنیده خواهد شد.به امید آنروز نوروزتان شادمان باد.
@madresehtabiat
@natureschool
“ گاه زخمی که به پا داشته ام
زیر و بمهای زمین را به من آموخته است”.
اما آنچه بس مهمتر است ودلهای ما را گرم می دارد تغییر نگاهیست که جامعه به کودکان و نوجوانان خود نشان می دهد . کودک دیگر آن موجود ناتوان و نادان که باید همه چیزش را بزرگسالان راهبری کنند و از او بزرگسالی کوتوله بسازند ، به میل و سلیقه ی خود،نیست.اکنون گفتگو در مورد این که نیاز واقعی کودک کدام است در گرفته و هر روز جلوه یی از آن را در نگاه خانواده ،جامعه و تصمیم گیرندگان (هرچند در این مورد کند و دردناک )شاهدیم.اهمیت بازی آزاد ،فراغت ،رهایی و بودنِ در محیط بیرون و طبیعت برای رشد جامع کودک هرچه بیشتر پذیرفته می شود.
اطمینان و باور عمیق دارم که همه ی کوشندگان این راه هر روز شاهد پیشبرد بیشتر این نگاه و شیوه ی پرورش خواهند بود.روزی را میبینم که تجربه آزاد بازی ،یلگی و شادمانی بی مرز در طبیعت ،به عنوان یک حق طبیعی و مادرزاد ،برای همه کودکان تا سن ۱۱-۱۲ سالگی،همسان با حق داشتن آغوش مهربان خانواده ،سلامت ،تغذیه مناسب و سرپناه ،به رسمیت شناخته می شود و پژواکش در قانون ،جامعه ،نظام پرورش و آموزش ،طراحی شهر و فضای مسکون و هرجای دیگری که بودِ کودک در آن جاریست،شنیده خواهد شد.به امید آنروز نوروزتان شادمان باد.
@madresehtabiat
@natureschool
Audio
✳ رویای ملی ✳
عبدالحسین وهابزاده
https://t.me/royayemelli
توضیح: کانال رویای ملی و راهبرد نوروز از کنشگران حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با نگرش های گوناگون دعوت کرده است که رویای ملی خود را بیان کنند.
در این فایل صوتی عبدالحسین وهابزاده با پاسخ به این دعوت به توصیف رویای خود برای ایران زمین پرداخته است. از این بابت از او سپاسگزاریم.
#رویای_ملی
#راهبرد_نوروز
⭕ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.
⭕️️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان و برساخت راهبردی نو برای تحقق آن به کانال زیر بپیوندید:
@royayemelli
عبدالحسین وهابزاده
https://t.me/royayemelli
توضیح: کانال رویای ملی و راهبرد نوروز از کنشگران حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با نگرش های گوناگون دعوت کرده است که رویای ملی خود را بیان کنند.
در این فایل صوتی عبدالحسین وهابزاده با پاسخ به این دعوت به توصیف رویای خود برای ایران زمین پرداخته است. از این بابت از او سپاسگزاریم.
#رویای_ملی
#راهبرد_نوروز
⭕ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.
⭕️️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان و برساخت راهبردی نو برای تحقق آن به کانال زیر بپیوندید:
@royayemelli
Forwarded from نوج🌱
روزی که سپهری شاعر شد!
پردهی اول
چند کودک در محوطهی مدرسه طبیعت، گوشهای نشسته و مشغول بازیاند. یکی از آنها در حالی که سرش را به آسمان گرفته، ناگهان فریاد میزند: «بچهها! اون کبوتر رو نگاه کنین...» بچهها امتداد انگشت اشارهاش را پی میگیرند و یک کبوتر سفید را در آسمان میبینند. اما چرا اینگونه پرواز میکند؟! کبوتر تلوتلوخوران در حالیکه سرعتش را کم و کمتر میکند، جلوی چشمان متعجب بچهها، کمی آنطرفتر به زمین میافتد.
بچهها همگی از جا برمی خیزند و به سمت کبوتر می دوند.
«خاله! این کبوتر ماست یا از بیرون اومده؟». «ای وای، چرا از گلوش داره خون میاد؟». «عه! چرا داره تکون تکون میخوره؟». «خاله! میتونم بهش دست بزنم؟». «چرا دیگه تکون نمیخوره؟ مرد؟». «شاید خوابید»...
پرده دوم
رؤیا - دختربچهی پنجسالهی مدرسه طبیعت-، بچه خرگوشی که دیروز به مدرسه طبیعت آوردند را در دستش گرفته است و از تسهیلگر میپرسد:
- خاله! اینو کی آورده مدرسه
- یه خانمی آورده
- چرا؟
- خانمه گفت توی خونه که بود حالش بد بود. آوردتش اینجا که حالش خوب بشه.
- اسمش چیه؟
- نمیدونم
- بیا اسمشو بذاریم پیکو
- اسم قشنگیه. باید بخیهی پاشو باز کنیم.
- باشه پس من نگهش میدارم تو بازش کن.
کودک همانطور که با یک دست خرگوش را گرفته است، با دست دیگرش، پای زخمی خرگوش را گرفته و به سمت تسهیلگر دراز میکند و به تسهیلگر میگوید: «حالا ببُر». تسهیلگر با قیچی مشغول بریدن نخهای بخیه میشود.
- خاله، درد نداره؟
- میخوای آخرین گره رو تو باز کنی؟
آخرین گرهِ بخیه را کودک باز میکند و خرگوش را درون جعبهاش میگذارند و مقداری هویچ و سیب برایش میگذارند.
پرده سوم
رؤیا از یکی از تسهیلگران مدرسه سراغ پیکو (خرگوش) را میگیرد. تسهیلگر به او اطلاع میدهد دیروز - روزی که رؤیا به مدرسه نیامده بود-، پیکو مرد و بچهها او را دفن کردند. رؤیا محل دفن پیکو را میپرسد و تسهیلگر او را به محل دفن پیکو می برد.
کودک از تسهیلگر میخواهد خاک را کنار بزنند تا او خرگوش را ببیند.تسهیلگر بیلچه آورده و با هم مشغول کنار زدن خاک میشوند.
"خاله، به نظرت الان دیگه پاش خوب شده؟"
خاک کنار میرود و بدن خرگوش که هنوز تازه بود، آشکار میشود.با نوک بیلچه چند بار خرگوش را پشت و رو میکند و به تسهیلگر میگوید:
- حالا بریم اون کبوتر رو هم ببینیم؟
- کدوم کبوتر؟
- همونی که تیر خورده بود و افتاده بود توی محوطه.
پرده چهارم
کودک و تسهیلگر، دوتایی، با بیلچه مشغول کندن زمین میشوند. قسمتی از بدن کبوتر که حالا بعد از حدود یک ماه در اثر انقباض، کوچکتر شده بود، آشکار می شود.
- خاله، این بچه شه؟
- مگه بچهش رو هم دفن کرده بودید؟
- نه ولی شاید بچه به دنیا آورده باشه.
تمام خاک که کنار میرود، کل بدن کبوتر معلوم میشود. «خاله، گردنش شکسته؛ نگاه کن.»
هردو سرشان را به کبوتر نزدیک می کنند و میبینند حفرهای در گلوگاه او ایجاد شده و مقداری گندم که از قبل در گلویش مانده بود، از آن بیرون زده است؛ گندمهایی که جوانه زدهاند. جوانههای سبز کمرنگ.
پینوشت۱:
شما هم مثل من فکر میکنید #سهراب_سپهری شاعر،در کودکی به مدرسه طبیعت رفته بود که بعدها سرود: «...مرگ پایان کبوتر نیست»؟
پینوشت٢:
در خبرها خواندم،وزیر محترم آموزش و پرورش اخیرا از جامعه معلمین عزیز کشور خواسته است با الهام از مدرسه طبیعت،کودکان را با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا کنند.خبر مسرت بخشی است.جناب وزیر، معلمین گرامی، والدین ارجمند، #تجربه_زندگی با تمام ابعاد واقعیاش نیاز حیاتی امروز کودکان ماست.زندگی واقعی را نمی توان در شهر و در کلاسهای سیمانی برای کودکان بسترسازی کرد.زندگی واقعی در طبیعت جریان دارد؛جایی که کودک می تواند مفهوم مرگ و زندگی،زوال و رویش و شکوه آفرینش را با تمام وجودش تجربه کند. این نیاز حیاتی،امروز پشت دیوارها و در اثر رفتارهای محدودکنندهی ما بزرگسالان سرکوب میشود.پیامدهای این محرومیت بزرگ، اظهرمنالشمس، در نتایج مطالعات روانشناختی و جامعهشناختی هویداست؛فقط ما خودمان را به خواب زدهایم و تجربهی تبلت و رباتیک و یک خروار کلاسهای رنگارنگ را جایگزین "تجربه تمامعیار زندگی" کردهایم. این کجا و آن کجا! هیچ هم از خود نمیپرسیم هدف خداوند از آفرینش کودک ما آیا این بوده که او به کلاس سخنوری و رباتیک برود یا اینکه «زندگی کند»؟اگر پاسخ دومی است،پس توجیه این محرومیت بزرگ چیست؟
پی نوشت٣:
عیار و اصالت تجربیات کودکان مان را بسنجیم.تجربهی آزادانه و بازیمحورِ طبیعت،کودک را با زندگی روبرو و او را مجهز و مسلط به راه و رسم آن کرده و سرشار از شور و اشتیاق زندگی میکند. او را توانمند میکند،نه یک نابغهی فلج! فلج بودن که فقط به معنی نداشتن دست و پا نیست.اینکه داشته باشی ولی به کارت نیاید،این خودش شکل دیگری از فلج بودن است.
✍عارف آهنگر
#مدرسه_طبیعت
#مدرسه_طبیعت_نوج
پردهی اول
چند کودک در محوطهی مدرسه طبیعت، گوشهای نشسته و مشغول بازیاند. یکی از آنها در حالی که سرش را به آسمان گرفته، ناگهان فریاد میزند: «بچهها! اون کبوتر رو نگاه کنین...» بچهها امتداد انگشت اشارهاش را پی میگیرند و یک کبوتر سفید را در آسمان میبینند. اما چرا اینگونه پرواز میکند؟! کبوتر تلوتلوخوران در حالیکه سرعتش را کم و کمتر میکند، جلوی چشمان متعجب بچهها، کمی آنطرفتر به زمین میافتد.
بچهها همگی از جا برمی خیزند و به سمت کبوتر می دوند.
«خاله! این کبوتر ماست یا از بیرون اومده؟». «ای وای، چرا از گلوش داره خون میاد؟». «عه! چرا داره تکون تکون میخوره؟». «خاله! میتونم بهش دست بزنم؟». «چرا دیگه تکون نمیخوره؟ مرد؟». «شاید خوابید»...
پرده دوم
رؤیا - دختربچهی پنجسالهی مدرسه طبیعت-، بچه خرگوشی که دیروز به مدرسه طبیعت آوردند را در دستش گرفته است و از تسهیلگر میپرسد:
- خاله! اینو کی آورده مدرسه
- یه خانمی آورده
- چرا؟
- خانمه گفت توی خونه که بود حالش بد بود. آوردتش اینجا که حالش خوب بشه.
- اسمش چیه؟
- نمیدونم
- بیا اسمشو بذاریم پیکو
- اسم قشنگیه. باید بخیهی پاشو باز کنیم.
- باشه پس من نگهش میدارم تو بازش کن.
کودک همانطور که با یک دست خرگوش را گرفته است، با دست دیگرش، پای زخمی خرگوش را گرفته و به سمت تسهیلگر دراز میکند و به تسهیلگر میگوید: «حالا ببُر». تسهیلگر با قیچی مشغول بریدن نخهای بخیه میشود.
- خاله، درد نداره؟
- میخوای آخرین گره رو تو باز کنی؟
آخرین گرهِ بخیه را کودک باز میکند و خرگوش را درون جعبهاش میگذارند و مقداری هویچ و سیب برایش میگذارند.
پرده سوم
رؤیا از یکی از تسهیلگران مدرسه سراغ پیکو (خرگوش) را میگیرد. تسهیلگر به او اطلاع میدهد دیروز - روزی که رؤیا به مدرسه نیامده بود-، پیکو مرد و بچهها او را دفن کردند. رؤیا محل دفن پیکو را میپرسد و تسهیلگر او را به محل دفن پیکو می برد.
کودک از تسهیلگر میخواهد خاک را کنار بزنند تا او خرگوش را ببیند.تسهیلگر بیلچه آورده و با هم مشغول کنار زدن خاک میشوند.
"خاله، به نظرت الان دیگه پاش خوب شده؟"
خاک کنار میرود و بدن خرگوش که هنوز تازه بود، آشکار میشود.با نوک بیلچه چند بار خرگوش را پشت و رو میکند و به تسهیلگر میگوید:
- حالا بریم اون کبوتر رو هم ببینیم؟
- کدوم کبوتر؟
- همونی که تیر خورده بود و افتاده بود توی محوطه.
پرده چهارم
کودک و تسهیلگر، دوتایی، با بیلچه مشغول کندن زمین میشوند. قسمتی از بدن کبوتر که حالا بعد از حدود یک ماه در اثر انقباض، کوچکتر شده بود، آشکار می شود.
- خاله، این بچه شه؟
- مگه بچهش رو هم دفن کرده بودید؟
- نه ولی شاید بچه به دنیا آورده باشه.
تمام خاک که کنار میرود، کل بدن کبوتر معلوم میشود. «خاله، گردنش شکسته؛ نگاه کن.»
هردو سرشان را به کبوتر نزدیک می کنند و میبینند حفرهای در گلوگاه او ایجاد شده و مقداری گندم که از قبل در گلویش مانده بود، از آن بیرون زده است؛ گندمهایی که جوانه زدهاند. جوانههای سبز کمرنگ.
پینوشت۱:
شما هم مثل من فکر میکنید #سهراب_سپهری شاعر،در کودکی به مدرسه طبیعت رفته بود که بعدها سرود: «...مرگ پایان کبوتر نیست»؟
پینوشت٢:
در خبرها خواندم،وزیر محترم آموزش و پرورش اخیرا از جامعه معلمین عزیز کشور خواسته است با الهام از مدرسه طبیعت،کودکان را با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا کنند.خبر مسرت بخشی است.جناب وزیر، معلمین گرامی، والدین ارجمند، #تجربه_زندگی با تمام ابعاد واقعیاش نیاز حیاتی امروز کودکان ماست.زندگی واقعی را نمی توان در شهر و در کلاسهای سیمانی برای کودکان بسترسازی کرد.زندگی واقعی در طبیعت جریان دارد؛جایی که کودک می تواند مفهوم مرگ و زندگی،زوال و رویش و شکوه آفرینش را با تمام وجودش تجربه کند. این نیاز حیاتی،امروز پشت دیوارها و در اثر رفتارهای محدودکنندهی ما بزرگسالان سرکوب میشود.پیامدهای این محرومیت بزرگ، اظهرمنالشمس، در نتایج مطالعات روانشناختی و جامعهشناختی هویداست؛فقط ما خودمان را به خواب زدهایم و تجربهی تبلت و رباتیک و یک خروار کلاسهای رنگارنگ را جایگزین "تجربه تمامعیار زندگی" کردهایم. این کجا و آن کجا! هیچ هم از خود نمیپرسیم هدف خداوند از آفرینش کودک ما آیا این بوده که او به کلاس سخنوری و رباتیک برود یا اینکه «زندگی کند»؟اگر پاسخ دومی است،پس توجیه این محرومیت بزرگ چیست؟
پی نوشت٣:
عیار و اصالت تجربیات کودکان مان را بسنجیم.تجربهی آزادانه و بازیمحورِ طبیعت،کودک را با زندگی روبرو و او را مجهز و مسلط به راه و رسم آن کرده و سرشار از شور و اشتیاق زندگی میکند. او را توانمند میکند،نه یک نابغهی فلج! فلج بودن که فقط به معنی نداشتن دست و پا نیست.اینکه داشته باشی ولی به کارت نیاید،این خودش شکل دیگری از فلج بودن است.
✍عارف آهنگر
#مدرسه_طبیعت
#مدرسه_طبیعت_نوج
Forwarded from دانشنامه کودک و طبیعت
https://www.ted.com/talks/sir_ken_robinson_bring_on_the_revolution#t-17311
کن رابینسون: ما به اصلاح در نظام اموزشی نیاز نداریم. ما نیاز مند یک انقلاب در سیستم آموزشی هستیم
سخنرانی سر کین رابینسون در تد تالک
#فیلم #تدتاک
کن رابینسون: ما به اصلاح در نظام اموزشی نیاز نداریم. ما نیاز مند یک انقلاب در سیستم آموزشی هستیم
سخنرانی سر کین رابینسون در تد تالک
#فیلم #تدتاک
Ted
Bring on the learning revolution!
In this poignant, funny follow-up to his fabled 2006 talk, Sir Ken Robinson makes the case for a radical shift from standardized schools to personalized learning -- creating conditions where kids' natural talents can flourish.
Forwarded from بلوط تازه (Zoha Nasr)
📚 #مغز_ما
-شماره 3
#افسانههایی درباره مراقبت از کودکان:
❌1️⃣ محیطهای بسیار غنی شده بچههای باهوشتر خلق میکنند.
پژوهشها نشان میدهند محیط به شدت محرومیتزده به رشد کودک آسیب میرساند، اما #تفاوت بین یک محیط غنی و یک محیط شدیداً غنیشده #بسیار_ناچیز است.
❌ 2️⃣ اسباببازیهای آموزشی به رشد کودک کمک میکنند.
تحقیقات به وضوح نشان دادهاند اسباببازیهایی که مخصوصاً برای تحریک قوای فکری طراحی شدهاند، هیج تأثیر آشکاری ندارند، به رغم ادعاهای گزافهگویانهای که برای آنها میشود!
❌3️⃣ کودکی دورانی است که باید هر چه بیشتر واقعیات (Facts) را یاد گرفت.
مهمترین موضوعاتی که در بچگی باید آموخت چیزهای #مهارت_بنیاد است ( یعنی چطور درباره دنیا تحقیق کنیم و چطور با دیگران معاشرت نماییم) و نه چیزهای #واقعیت بنیاد (یعنی یاد گرفتن نام جانوران مختلف، رنگها، اعداد و مانند آن)
📝 در تعطیلات نوروز روی بعضی بچهها (عمدتاً از خانوادههای تحصیل کرده ) دقیق شده بودم؛ آشکار بود گاهی پدر و مادرهای جوان با نیت آموزش موثر دادههای غیر ضروری بسیاری را در مغز فرزندانشان ریخته بودند که در برخی موارد کودک را از حال و هوای کودکی خودش دور و گیج کرده بود. یاد این سه بند از کتاب مغز ما افتادم که به خوبی و بر پایه اطلاعات #عصب_شناختی در فصل دهم در این باره هشدارهای مهمی به والدین داده است.
🌱 رویکرد #مدرسه_طبیعت در این خصوص بسیار کاربردی بوده و کودکان را که ذاتاً یادگیرنده (learner)اند در محیطی کاملاً طبیعی بالنده بار میآورد.
#بگذاریم_بچهها_کودکی_کنند
#بچهها_ادامه_ما_نیستند
#معرفی_کتاب
#انتشارات_فرهنگ_معاصر
🍃 @FreshQuercus
-شماره 3
#افسانههایی درباره مراقبت از کودکان:
❌1️⃣ محیطهای بسیار غنی شده بچههای باهوشتر خلق میکنند.
پژوهشها نشان میدهند محیط به شدت محرومیتزده به رشد کودک آسیب میرساند، اما #تفاوت بین یک محیط غنی و یک محیط شدیداً غنیشده #بسیار_ناچیز است.
❌ 2️⃣ اسباببازیهای آموزشی به رشد کودک کمک میکنند.
تحقیقات به وضوح نشان دادهاند اسباببازیهایی که مخصوصاً برای تحریک قوای فکری طراحی شدهاند، هیج تأثیر آشکاری ندارند، به رغم ادعاهای گزافهگویانهای که برای آنها میشود!
❌3️⃣ کودکی دورانی است که باید هر چه بیشتر واقعیات (Facts) را یاد گرفت.
مهمترین موضوعاتی که در بچگی باید آموخت چیزهای #مهارت_بنیاد است ( یعنی چطور درباره دنیا تحقیق کنیم و چطور با دیگران معاشرت نماییم) و نه چیزهای #واقعیت بنیاد (یعنی یاد گرفتن نام جانوران مختلف، رنگها، اعداد و مانند آن)
📝 در تعطیلات نوروز روی بعضی بچهها (عمدتاً از خانوادههای تحصیل کرده ) دقیق شده بودم؛ آشکار بود گاهی پدر و مادرهای جوان با نیت آموزش موثر دادههای غیر ضروری بسیاری را در مغز فرزندانشان ریخته بودند که در برخی موارد کودک را از حال و هوای کودکی خودش دور و گیج کرده بود. یاد این سه بند از کتاب مغز ما افتادم که به خوبی و بر پایه اطلاعات #عصب_شناختی در فصل دهم در این باره هشدارهای مهمی به والدین داده است.
🌱 رویکرد #مدرسه_طبیعت در این خصوص بسیار کاربردی بوده و کودکان را که ذاتاً یادگیرنده (learner)اند در محیطی کاملاً طبیعی بالنده بار میآورد.
#بگذاریم_بچهها_کودکی_کنند
#بچهها_ادامه_ما_نیستند
#معرفی_کتاب
#انتشارات_فرهنگ_معاصر
🍃 @FreshQuercus