Forwarded from نوج🌱
روزی که سپهری شاعر شد!
پردهی اول
چند کودک در محوطهی مدرسه طبیعت، گوشهای نشسته و مشغول بازیاند. یکی از آنها در حالی که سرش را به آسمان گرفته، ناگهان فریاد میزند: «بچهها! اون کبوتر رو نگاه کنین...» بچهها امتداد انگشت اشارهاش را پی میگیرند و یک کبوتر سفید را در آسمان میبینند. اما چرا اینگونه پرواز میکند؟! کبوتر تلوتلوخوران در حالیکه سرعتش را کم و کمتر میکند، جلوی چشمان متعجب بچهها، کمی آنطرفتر به زمین میافتد.
بچهها همگی از جا برمی خیزند و به سمت کبوتر می دوند.
«خاله! این کبوتر ماست یا از بیرون اومده؟». «ای وای، چرا از گلوش داره خون میاد؟». «عه! چرا داره تکون تکون میخوره؟». «خاله! میتونم بهش دست بزنم؟». «چرا دیگه تکون نمیخوره؟ مرد؟». «شاید خوابید»...
پرده دوم
رؤیا - دختربچهی پنجسالهی مدرسه طبیعت-، بچه خرگوشی که دیروز به مدرسه طبیعت آوردند را در دستش گرفته است و از تسهیلگر میپرسد:
- خاله! اینو کی آورده مدرسه
- یه خانمی آورده
- چرا؟
- خانمه گفت توی خونه که بود حالش بد بود. آوردتش اینجا که حالش خوب بشه.
- اسمش چیه؟
- نمیدونم
- بیا اسمشو بذاریم پیکو
- اسم قشنگیه. باید بخیهی پاشو باز کنیم.
- باشه پس من نگهش میدارم تو بازش کن.
کودک همانطور که با یک دست خرگوش را گرفته است، با دست دیگرش، پای زخمی خرگوش را گرفته و به سمت تسهیلگر دراز میکند و به تسهیلگر میگوید: «حالا ببُر». تسهیلگر با قیچی مشغول بریدن نخهای بخیه میشود.
- خاله، درد نداره؟
- میخوای آخرین گره رو تو باز کنی؟
آخرین گرهِ بخیه را کودک باز میکند و خرگوش را درون جعبهاش میگذارند و مقداری هویچ و سیب برایش میگذارند.
پرده سوم
رؤیا از یکی از تسهیلگران مدرسه سراغ پیکو (خرگوش) را میگیرد. تسهیلگر به او اطلاع میدهد دیروز - روزی که رؤیا به مدرسه نیامده بود-، پیکو مرد و بچهها او را دفن کردند. رؤیا محل دفن پیکو را میپرسد و تسهیلگر او را به محل دفن پیکو می برد.
کودک از تسهیلگر میخواهد خاک را کنار بزنند تا او خرگوش را ببیند.تسهیلگر بیلچه آورده و با هم مشغول کنار زدن خاک میشوند.
"خاله، به نظرت الان دیگه پاش خوب شده؟"
خاک کنار میرود و بدن خرگوش که هنوز تازه بود، آشکار میشود.با نوک بیلچه چند بار خرگوش را پشت و رو میکند و به تسهیلگر میگوید:
- حالا بریم اون کبوتر رو هم ببینیم؟
- کدوم کبوتر؟
- همونی که تیر خورده بود و افتاده بود توی محوطه.
پرده چهارم
کودک و تسهیلگر، دوتایی، با بیلچه مشغول کندن زمین میشوند. قسمتی از بدن کبوتر که حالا بعد از حدود یک ماه در اثر انقباض، کوچکتر شده بود، آشکار می شود.
- خاله، این بچه شه؟
- مگه بچهش رو هم دفن کرده بودید؟
- نه ولی شاید بچه به دنیا آورده باشه.
تمام خاک که کنار میرود، کل بدن کبوتر معلوم میشود. «خاله، گردنش شکسته؛ نگاه کن.»
هردو سرشان را به کبوتر نزدیک می کنند و میبینند حفرهای در گلوگاه او ایجاد شده و مقداری گندم که از قبل در گلویش مانده بود، از آن بیرون زده است؛ گندمهایی که جوانه زدهاند. جوانههای سبز کمرنگ.
پینوشت۱:
شما هم مثل من فکر میکنید #سهراب_سپهری شاعر،در کودکی به مدرسه طبیعت رفته بود که بعدها سرود: «...مرگ پایان کبوتر نیست»؟
پینوشت٢:
در خبرها خواندم،وزیر محترم آموزش و پرورش اخیرا از جامعه معلمین عزیز کشور خواسته است با الهام از مدرسه طبیعت،کودکان را با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا کنند.خبر مسرت بخشی است.جناب وزیر، معلمین گرامی، والدین ارجمند، #تجربه_زندگی با تمام ابعاد واقعیاش نیاز حیاتی امروز کودکان ماست.زندگی واقعی را نمی توان در شهر و در کلاسهای سیمانی برای کودکان بسترسازی کرد.زندگی واقعی در طبیعت جریان دارد؛جایی که کودک می تواند مفهوم مرگ و زندگی،زوال و رویش و شکوه آفرینش را با تمام وجودش تجربه کند. این نیاز حیاتی،امروز پشت دیوارها و در اثر رفتارهای محدودکنندهی ما بزرگسالان سرکوب میشود.پیامدهای این محرومیت بزرگ، اظهرمنالشمس، در نتایج مطالعات روانشناختی و جامعهشناختی هویداست؛فقط ما خودمان را به خواب زدهایم و تجربهی تبلت و رباتیک و یک خروار کلاسهای رنگارنگ را جایگزین "تجربه تمامعیار زندگی" کردهایم. این کجا و آن کجا! هیچ هم از خود نمیپرسیم هدف خداوند از آفرینش کودک ما آیا این بوده که او به کلاس سخنوری و رباتیک برود یا اینکه «زندگی کند»؟اگر پاسخ دومی است،پس توجیه این محرومیت بزرگ چیست؟
پی نوشت٣:
عیار و اصالت تجربیات کودکان مان را بسنجیم.تجربهی آزادانه و بازیمحورِ طبیعت،کودک را با زندگی روبرو و او را مجهز و مسلط به راه و رسم آن کرده و سرشار از شور و اشتیاق زندگی میکند. او را توانمند میکند،نه یک نابغهی فلج! فلج بودن که فقط به معنی نداشتن دست و پا نیست.اینکه داشته باشی ولی به کارت نیاید،این خودش شکل دیگری از فلج بودن است.
✍عارف آهنگر
#مدرسه_طبیعت
#مدرسه_طبیعت_نوج
پردهی اول
چند کودک در محوطهی مدرسه طبیعت، گوشهای نشسته و مشغول بازیاند. یکی از آنها در حالی که سرش را به آسمان گرفته، ناگهان فریاد میزند: «بچهها! اون کبوتر رو نگاه کنین...» بچهها امتداد انگشت اشارهاش را پی میگیرند و یک کبوتر سفید را در آسمان میبینند. اما چرا اینگونه پرواز میکند؟! کبوتر تلوتلوخوران در حالیکه سرعتش را کم و کمتر میکند، جلوی چشمان متعجب بچهها، کمی آنطرفتر به زمین میافتد.
بچهها همگی از جا برمی خیزند و به سمت کبوتر می دوند.
«خاله! این کبوتر ماست یا از بیرون اومده؟». «ای وای، چرا از گلوش داره خون میاد؟». «عه! چرا داره تکون تکون میخوره؟». «خاله! میتونم بهش دست بزنم؟». «چرا دیگه تکون نمیخوره؟ مرد؟». «شاید خوابید»...
پرده دوم
رؤیا - دختربچهی پنجسالهی مدرسه طبیعت-، بچه خرگوشی که دیروز به مدرسه طبیعت آوردند را در دستش گرفته است و از تسهیلگر میپرسد:
- خاله! اینو کی آورده مدرسه
- یه خانمی آورده
- چرا؟
- خانمه گفت توی خونه که بود حالش بد بود. آوردتش اینجا که حالش خوب بشه.
- اسمش چیه؟
- نمیدونم
- بیا اسمشو بذاریم پیکو
- اسم قشنگیه. باید بخیهی پاشو باز کنیم.
- باشه پس من نگهش میدارم تو بازش کن.
کودک همانطور که با یک دست خرگوش را گرفته است، با دست دیگرش، پای زخمی خرگوش را گرفته و به سمت تسهیلگر دراز میکند و به تسهیلگر میگوید: «حالا ببُر». تسهیلگر با قیچی مشغول بریدن نخهای بخیه میشود.
- خاله، درد نداره؟
- میخوای آخرین گره رو تو باز کنی؟
آخرین گرهِ بخیه را کودک باز میکند و خرگوش را درون جعبهاش میگذارند و مقداری هویچ و سیب برایش میگذارند.
پرده سوم
رؤیا از یکی از تسهیلگران مدرسه سراغ پیکو (خرگوش) را میگیرد. تسهیلگر به او اطلاع میدهد دیروز - روزی که رؤیا به مدرسه نیامده بود-، پیکو مرد و بچهها او را دفن کردند. رؤیا محل دفن پیکو را میپرسد و تسهیلگر او را به محل دفن پیکو می برد.
کودک از تسهیلگر میخواهد خاک را کنار بزنند تا او خرگوش را ببیند.تسهیلگر بیلچه آورده و با هم مشغول کنار زدن خاک میشوند.
"خاله، به نظرت الان دیگه پاش خوب شده؟"
خاک کنار میرود و بدن خرگوش که هنوز تازه بود، آشکار میشود.با نوک بیلچه چند بار خرگوش را پشت و رو میکند و به تسهیلگر میگوید:
- حالا بریم اون کبوتر رو هم ببینیم؟
- کدوم کبوتر؟
- همونی که تیر خورده بود و افتاده بود توی محوطه.
پرده چهارم
کودک و تسهیلگر، دوتایی، با بیلچه مشغول کندن زمین میشوند. قسمتی از بدن کبوتر که حالا بعد از حدود یک ماه در اثر انقباض، کوچکتر شده بود، آشکار می شود.
- خاله، این بچه شه؟
- مگه بچهش رو هم دفن کرده بودید؟
- نه ولی شاید بچه به دنیا آورده باشه.
تمام خاک که کنار میرود، کل بدن کبوتر معلوم میشود. «خاله، گردنش شکسته؛ نگاه کن.»
هردو سرشان را به کبوتر نزدیک می کنند و میبینند حفرهای در گلوگاه او ایجاد شده و مقداری گندم که از قبل در گلویش مانده بود، از آن بیرون زده است؛ گندمهایی که جوانه زدهاند. جوانههای سبز کمرنگ.
پینوشت۱:
شما هم مثل من فکر میکنید #سهراب_سپهری شاعر،در کودکی به مدرسه طبیعت رفته بود که بعدها سرود: «...مرگ پایان کبوتر نیست»؟
پینوشت٢:
در خبرها خواندم،وزیر محترم آموزش و پرورش اخیرا از جامعه معلمین عزیز کشور خواسته است با الهام از مدرسه طبیعت،کودکان را با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا کنند.خبر مسرت بخشی است.جناب وزیر، معلمین گرامی، والدین ارجمند، #تجربه_زندگی با تمام ابعاد واقعیاش نیاز حیاتی امروز کودکان ماست.زندگی واقعی را نمی توان در شهر و در کلاسهای سیمانی برای کودکان بسترسازی کرد.زندگی واقعی در طبیعت جریان دارد؛جایی که کودک می تواند مفهوم مرگ و زندگی،زوال و رویش و شکوه آفرینش را با تمام وجودش تجربه کند. این نیاز حیاتی،امروز پشت دیوارها و در اثر رفتارهای محدودکنندهی ما بزرگسالان سرکوب میشود.پیامدهای این محرومیت بزرگ، اظهرمنالشمس، در نتایج مطالعات روانشناختی و جامعهشناختی هویداست؛فقط ما خودمان را به خواب زدهایم و تجربهی تبلت و رباتیک و یک خروار کلاسهای رنگارنگ را جایگزین "تجربه تمامعیار زندگی" کردهایم. این کجا و آن کجا! هیچ هم از خود نمیپرسیم هدف خداوند از آفرینش کودک ما آیا این بوده که او به کلاس سخنوری و رباتیک برود یا اینکه «زندگی کند»؟اگر پاسخ دومی است،پس توجیه این محرومیت بزرگ چیست؟
پی نوشت٣:
عیار و اصالت تجربیات کودکان مان را بسنجیم.تجربهی آزادانه و بازیمحورِ طبیعت،کودک را با زندگی روبرو و او را مجهز و مسلط به راه و رسم آن کرده و سرشار از شور و اشتیاق زندگی میکند. او را توانمند میکند،نه یک نابغهی فلج! فلج بودن که فقط به معنی نداشتن دست و پا نیست.اینکه داشته باشی ولی به کارت نیاید،این خودش شکل دیگری از فلج بودن است.
✍عارف آهنگر
#مدرسه_طبیعت
#مدرسه_طبیعت_نوج
Forwarded from دانشنامه کودک و طبیعت
https://www.ted.com/talks/sir_ken_robinson_bring_on_the_revolution#t-17311
کن رابینسون: ما به اصلاح در نظام اموزشی نیاز نداریم. ما نیاز مند یک انقلاب در سیستم آموزشی هستیم
سخنرانی سر کین رابینسون در تد تالک
#فیلم #تدتاک
کن رابینسون: ما به اصلاح در نظام اموزشی نیاز نداریم. ما نیاز مند یک انقلاب در سیستم آموزشی هستیم
سخنرانی سر کین رابینسون در تد تالک
#فیلم #تدتاک
Ted
Bring on the learning revolution!
In this poignant, funny follow-up to his fabled 2006 talk, Sir Ken Robinson makes the case for a radical shift from standardized schools to personalized learning -- creating conditions where kids' natural talents can flourish.
Forwarded from بلوط تازه (Zoha Nasr)
📚 #مغز_ما
-شماره 3
#افسانههایی درباره مراقبت از کودکان:
❌1️⃣ محیطهای بسیار غنی شده بچههای باهوشتر خلق میکنند.
پژوهشها نشان میدهند محیط به شدت محرومیتزده به رشد کودک آسیب میرساند، اما #تفاوت بین یک محیط غنی و یک محیط شدیداً غنیشده #بسیار_ناچیز است.
❌ 2️⃣ اسباببازیهای آموزشی به رشد کودک کمک میکنند.
تحقیقات به وضوح نشان دادهاند اسباببازیهایی که مخصوصاً برای تحریک قوای فکری طراحی شدهاند، هیج تأثیر آشکاری ندارند، به رغم ادعاهای گزافهگویانهای که برای آنها میشود!
❌3️⃣ کودکی دورانی است که باید هر چه بیشتر واقعیات (Facts) را یاد گرفت.
مهمترین موضوعاتی که در بچگی باید آموخت چیزهای #مهارت_بنیاد است ( یعنی چطور درباره دنیا تحقیق کنیم و چطور با دیگران معاشرت نماییم) و نه چیزهای #واقعیت بنیاد (یعنی یاد گرفتن نام جانوران مختلف، رنگها، اعداد و مانند آن)
📝 در تعطیلات نوروز روی بعضی بچهها (عمدتاً از خانوادههای تحصیل کرده ) دقیق شده بودم؛ آشکار بود گاهی پدر و مادرهای جوان با نیت آموزش موثر دادههای غیر ضروری بسیاری را در مغز فرزندانشان ریخته بودند که در برخی موارد کودک را از حال و هوای کودکی خودش دور و گیج کرده بود. یاد این سه بند از کتاب مغز ما افتادم که به خوبی و بر پایه اطلاعات #عصب_شناختی در فصل دهم در این باره هشدارهای مهمی به والدین داده است.
🌱 رویکرد #مدرسه_طبیعت در این خصوص بسیار کاربردی بوده و کودکان را که ذاتاً یادگیرنده (learner)اند در محیطی کاملاً طبیعی بالنده بار میآورد.
#بگذاریم_بچهها_کودکی_کنند
#بچهها_ادامه_ما_نیستند
#معرفی_کتاب
#انتشارات_فرهنگ_معاصر
🍃 @FreshQuercus
-شماره 3
#افسانههایی درباره مراقبت از کودکان:
❌1️⃣ محیطهای بسیار غنی شده بچههای باهوشتر خلق میکنند.
پژوهشها نشان میدهند محیط به شدت محرومیتزده به رشد کودک آسیب میرساند، اما #تفاوت بین یک محیط غنی و یک محیط شدیداً غنیشده #بسیار_ناچیز است.
❌ 2️⃣ اسباببازیهای آموزشی به رشد کودک کمک میکنند.
تحقیقات به وضوح نشان دادهاند اسباببازیهایی که مخصوصاً برای تحریک قوای فکری طراحی شدهاند، هیج تأثیر آشکاری ندارند، به رغم ادعاهای گزافهگویانهای که برای آنها میشود!
❌3️⃣ کودکی دورانی است که باید هر چه بیشتر واقعیات (Facts) را یاد گرفت.
مهمترین موضوعاتی که در بچگی باید آموخت چیزهای #مهارت_بنیاد است ( یعنی چطور درباره دنیا تحقیق کنیم و چطور با دیگران معاشرت نماییم) و نه چیزهای #واقعیت بنیاد (یعنی یاد گرفتن نام جانوران مختلف، رنگها، اعداد و مانند آن)
📝 در تعطیلات نوروز روی بعضی بچهها (عمدتاً از خانوادههای تحصیل کرده ) دقیق شده بودم؛ آشکار بود گاهی پدر و مادرهای جوان با نیت آموزش موثر دادههای غیر ضروری بسیاری را در مغز فرزندانشان ریخته بودند که در برخی موارد کودک را از حال و هوای کودکی خودش دور و گیج کرده بود. یاد این سه بند از کتاب مغز ما افتادم که به خوبی و بر پایه اطلاعات #عصب_شناختی در فصل دهم در این باره هشدارهای مهمی به والدین داده است.
🌱 رویکرد #مدرسه_طبیعت در این خصوص بسیار کاربردی بوده و کودکان را که ذاتاً یادگیرنده (learner)اند در محیطی کاملاً طبیعی بالنده بار میآورد.
#بگذاریم_بچهها_کودکی_کنند
#بچهها_ادامه_ما_نیستند
#معرفی_کتاب
#انتشارات_فرهنگ_معاصر
🍃 @FreshQuercus
نخستین برنامه سال ۹۸ #مدرسه_طبیعت_قاصدک در گروه سنی ۱ تا ۴ سال به صورت حضور #مادر_و_کودک_در_طبیعت در منطقه غرب تهران در تاریخ یکشنبه ۲۵ فروردینماه برگزار می شود.
🌈🐞🍃🌸👧🏻🌱👦🏻🐇🌾🌳🌈
جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به شناسه زیر در تلگرام پیام ارسال بفرمایید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
🌈🐞🍃🌸👧🏻🌱👦🏻🐇🌾🌳🌈
جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به شناسه زیر در تلگرام پیام ارسال بفرمایید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
ثبت نام بهاره #مدرسه_طبیعت_قاصدک ویژه گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال آغاز شد...
تجربه بازی های خودانگیخته و فعالیت های سرخوشانه در طبیعت را در بهار دلانگیز و در طبیعت بکر و زیبا و جنگلی #اردوگاه_شهید_باهنر به کودکان خویش هدیه دهیم...
🌈🔥🥔🍄🐞👧🏻🌱👦🏻🐇☘️🌳☀️🌈
نخستین دیدار امسال ما در #قاصدک:
فردا پنجشنبه ۲۲ فروردینماه ۹۸
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به شناسه زیر در تلگرام پیام ارسال بفرمایید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
تجربه بازی های خودانگیخته و فعالیت های سرخوشانه در طبیعت را در بهار دلانگیز و در طبیعت بکر و زیبا و جنگلی #اردوگاه_شهید_باهنر به کودکان خویش هدیه دهیم...
🌈🔥🥔🍄🐞👧🏻🌱👦🏻🐇☘️🌳☀️🌈
نخستین دیدار امسال ما در #قاصدک:
فردا پنجشنبه ۲۲ فروردینماه ۹۸
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به شناسه زیر در تلگرام پیام ارسال بفرمایید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from دانشنامه کودک و طبیعت
https://www.ted.com/talks/sugata_mitra_shows_how_kids_teach_themselves?utm_campaign=tedspread&utm_medium=referral&utm_source=tedcomshare
💡 سخنرانی سوگاتا میترا با موضوع : کودکان میتوانند خودشان را اموزش دهند.
#تدتاک . #فیلم . #سوگاتامیترا
💡 سخنرانی سوگاتا میترا با موضوع : کودکان میتوانند خودشان را اموزش دهند.
#تدتاک . #فیلم . #سوگاتامیترا
Ted
Kids can teach themselves
Speaking at LIFT 2007, Sugata Mitra talks about his Hole in the Wall project. Young kids in this project figured out how to use a PC on their own -- and then taught other kids. He asks, what else can children teach themselves?
غرفهٔ #مدرسه_طبیعت
هجدهمین #نمایشگاه_بینالمللی_محیطزیست
۲۴ الی ۲۷ فروردینماه
محل دائمی نمایشگاههای بین المللی تهران
سالن ۴۰، غرفهٔ ۱۵
www.4faslco.com
@GhasedakNatureSchool
هجدهمین #نمایشگاه_بینالمللی_محیطزیست
۲۴ الی ۲۷ فروردینماه
محل دائمی نمایشگاههای بین المللی تهران
سالن ۴۰، غرفهٔ ۱۵
www.4faslco.com
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from اتچ بات
«ما بسیار خود اتکا بودیم، به ما آزادی زیادی داده می شد. اما اکنون غیرقابل تصور است که چنین آزادی به کودکان امروزی داده شود. این اتفاق یکی از بزرگترین خسارت ها برای یک جامعه است.» نه فقط یک خسارت بزرگ، بلکه خسارتی بی رحمانه و غم انگیز است. کودکان به طور ذاتی برای بازی کردن و اکتشاف به میل خود و مستقل از دخالت افراد بالغ طراحی شده اند. کودکان برای رشد کردن به آزادی نیاز دارند؛ بدون آزادی، آنها رنج می کشند. میل به بازی آزاد و سرخوشانه یک میل زیستی و پایه است. کمبود بازی سرخوشانه (آزاد) شاید برخلاف کمبود غذا، هوا، یا آب باعث از بین رفتن بعد فیزیکی نشود، اما سرزندگی کودک را از بین می برد و مانع رشد ذهنی او می شود. بازی سرخوشانه ابزاری است که کودکان توسط آن یاد می گیرند با دیگران ارتباط برقرار کنند، بر ترس هایشان غلبه کنند، مشکلاتشان را حل کنند، و به طور کلی، کنترل زندگیشان را در اختیار بگیرند. بازی سرخوشانه همچنین نخستین ابزار برای کودکان است تا بوسیله ی آن مهارت های ذهنی و فیزیکی ضروری برای موفقیت در فرهنگشان را کسب و تمرین کنند. مهم نیست که چه مقدار اسباب بازی بخریم، یا چه مقدار وقت و توجه به کودکمان اختصاص دهیم و چه دوره های آموزشی ویژه ای را برایش فراهم کنیم؛ هیچکدام نمی توانند آزادی که از او می گیریم را جبران کنند. آنچه که کودکان بواسطه ی ابتکار عمل خود در بازی سرخوشانه یاد می گیرند، به هیچ روش دیگری قابل وصول نیست.
ما فرصت سازگارپذیری کودکان را محدود کرده ایم. ما کودکان را در یک محیط غیرطبیعی قرار داده ایم که در این محیط از آنها انتظار می رود زمان های بیشتر و بیشتری از روز را تحت امر بزرگسالان، پشت میزها، درحال گوش دادن و خواندن مطالبی که هیچ جذابیتی برای آنها ندارند، و پرسش و پاسخ به سئوالاتی که مربوط به آنها نیستند سپری کنند؛ برای آنها زمان و آزادی کمتر و کمتری برای بازی کردن، جستجو کردن، و دنبال کردن علایقشان باقی می گذاریم.
💡📖 بخشی از کتاب "یادگیری آزاد" نوشته پیتر گری و ترجمه مهدی غلامی.
👈🏻برای ورود به کانال ᐸ دانشنامه کودک و طبیعت > روی لینک زیر کلیک کنید:
https://t.me/nslibarary
ما فرصت سازگارپذیری کودکان را محدود کرده ایم. ما کودکان را در یک محیط غیرطبیعی قرار داده ایم که در این محیط از آنها انتظار می رود زمان های بیشتر و بیشتری از روز را تحت امر بزرگسالان، پشت میزها، درحال گوش دادن و خواندن مطالبی که هیچ جذابیتی برای آنها ندارند، و پرسش و پاسخ به سئوالاتی که مربوط به آنها نیستند سپری کنند؛ برای آنها زمان و آزادی کمتر و کمتری برای بازی کردن، جستجو کردن، و دنبال کردن علایقشان باقی می گذاریم.
💡📖 بخشی از کتاب "یادگیری آزاد" نوشته پیتر گری و ترجمه مهدی غلامی.
👈🏻برای ورود به کانال ᐸ دانشنامه کودک و طبیعت > روی لینک زیر کلیک کنید:
https://t.me/nslibarary
Telegram
attach 📎
Forwarded from Kavikonj; NatureSchool
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
لطفاً کمی غیربهداشتی باشید
زندگی روزمرۀ ما دارد در صابون غرق میشود. آداب و رسوم بهداشتی از ما میخواهند مدام خودمان را بشوییم و از هر چیزی که شاید آلوده باشد بگریزیم. مت ریکتل، گزارشگر برندۀ جایزۀ پولیتزر، در کتاب جدید خود، میپرسد آیا این حد از تمیزی بیش از آنکه نتیجۀ علم باشد،…
موسسه کودک و طبیعت قاصدک
ثبت نام بهاره #مدرسه_طبیعت_قاصدک ویژه گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال آغاز شد... تجربه بازی های خودانگیخته و فعالیت های سرخوشانه در طبیعت را در بهار دلانگیز و در طبیعت بکر و زیبا و جنگلی #اردوگاه_شهید_باهنر به کودکان خویش هدیه دهیم... 🌈🔥🥔🍄🐞👧🏻🌱👦🏻🐇☘️🌳☀️🌈 نخستین دیدار…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روایت_تصویری بهارانه شاد و پرتجربه کودکان، با بازی های آزاد و فعالیت های خودانگیخته در #مدرسه_طبیعت_قاصدک پنج شنبه ۲۲ فروردین ماه ۹۸
🌈🌱🐞🍃👧🏻🌸👦🏻🐇🐾🌳🌈
🔶 دیدار قاصدکی این هفته ما:
پنجشنبه ۲۹ فروردین ماه ۹۸
گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
🌈🌱🐞🍃👧🏻🌸👦🏻🐇🐾🌳🌈
🔶 دیدار قاصدکی این هفته ما:
پنجشنبه ۲۹ فروردین ماه ۹۸
گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from مدرسه طبیعت( گندمک)یزد
چرا مدارس_طبیعت باید به یک مطالبه_اجتماعی تبدیل شود ؟
#برای_والدین
#مدرسه_طبیعت
#سرمایه_اجتماعی
#مطالبه_اجتماعی
در قسمتی از کتاب " انسان_خداگونه" اثر یووال نوح هراری می خوانیم: " در سال 2012 حدود 56 میلیون نفر در سراسر دنیا جان باختند که مرگ 620 هزار نفر ناشی از خشونت انسانی بود( 120.000 نفر در نتیجه جنگ و 500.000 نفر در نتیجه جرم وجنایت جان خود را از دست دادند)ودر مقابل 800 هزارنفر خودکشی کردند یک ونیم میلیون نفر بر اثر #دیابت جان باختند. امروزه قند خطرناکتر از #اسلحه است."
در این نوشتار بخوبی متوجه می شویم که افرادی که بر اثر دیابت جان باخته اند به مراتب آمار بیشتری را نسبت به جان باختگان ناشی از خودکشی، جنگ و جنایت به خود اختصاص داده اند.
با نگاهی به زندگی امروزه خانواده ها، شاهد آن هستیم که کم تحرکی و تغییر ذائقه به سمت مصرف فست فودها و شیرینیجات ارغوان تغییر سبک زندگی عصر جدید است. بعنوان مثال در شهر یزد در هر ساعت یک نفر به دیابت مبتلا می شود و یا سن چاقی به سنین دانش آموزی هم رسیده است.
شرایط اقتصادی کشور و رفع مایحتاج زندگی بالاجبار نه تنها خانواده ها را به سمت و سوی کاربیشتر و کسب در آمد و استفاده از غذاهای آماده کرده و به سوی کم تحرکی یا بد تحرکی سوق داده ، کودکان و فرزندان خانواده نیز هر روز با ماشین و مینیبوس مسیر خانه تا مدرسه را طی می کنند و ساعت ها در پشت میز و صندلی در چهاردیواری های محبوس کلاس می نشینند و بعد از مدرسه هم بعد از استراحتی کوتاه ساعت ها مشغول نوشتن مشق و تمرین هستند و به ندرت، زمانی را برای بازی، تحرک و گردش، ارتباط آزاد و بی واسطه با دیگر دوستان و همکلاسی ها و همچنین بودن در طبیعت پیدا می کنند و این یک روی سکه است، روی دیگر ماجرا آنجا است که این سبک زندگی منجرب شده تا دیالوگ ها و گفتگوها میان کودکان، والدین، خانواده ها و دیگر افراد اجتماع به حداقل برسد و این تنها برشی از فاصله با یک جامعه سالم و پویا را به تصویر می کشد.
جامعه ای که بر حسب مقتضیات زمانش، از اصل خود فاصله گرفته و در این میان کودکان بیشترین اثر پذیری را از آن دارند. کودکانی که رشد یکپارچه حسی حرکتی ، سلامت جسمی و روانی، رشد هویتی و اجتماعی اش می بایست از دوران کودکی پی ریزی شود و اکنون با این شرایط به فراموشی سپرده شده است و به جز نیاز غذا و پوشاک و تحصیل کودکان به نیازهای دیگرش چون حق انتخاب، اظهار نظر، حق بازی و کودکی، حق داشتن محیط زیست و طبیعت سالم، حق برابری و ...توجه نمی شود، کودکانی که ارزشمندترین داشته های هر خانواده و جامعه هستند و سلامت روانی و پویایی اجتماعی یک جامعه را رقم می زنند.
چند سالی است که مدارس طبیعت به همت استاد و پیشکسوت محیط زیست عبدالحسین وهاب زاده و دوستداران کودک و طبیعت، در جای جای کشورمان راه اندازی شدند تا بستری را فراهم کنند برای بازی آزادانه و سرخوشانه کودکان در یک محیط طبیعی، محیطی که کودک در آن می تواند با حداقل مداخله بزرگترها، حضور داشته باشد، تخیل کند، با فضای زنده و غیر زنده محیط ارتباط بگیرد، روابط خودش را شکل دهد و مدیریت کند، گاه دعوا کند، گاه بخندد، گاه در قالب یک گروه همکاری کردن را فرا گیرد و گاه به احساس درون خود پاسخ دهد و در گوشه ای در خیالات خود سر کند. مدرسه ای که در آن کودکان با یکدیگر برابرند و حق اظهار نظر دارند و منحصر به فرد بودنشان به رسمیت شناخته می شود. کودکان در مدرسه طبیعت فعالیت های مختلفی را همچون کشاورزی، نجاری، آشنایی با حیوانات، آشپزی، نقاشی، فوتبال، و هر آنچه که خود دوست دارد انجام می دهد و گاها به آنچه را که در ذهن دارد را به کمک تسهیلگر یا دیگر دوستانش جامه عمل پوشانده و پیش می برد و از این طریق پرسشگری، خلاقیت، تفکر، حل مسئله و ... را فرا می گیرد.
مدرسه ای که در آن اگر میان کودکان اختلاف پیش آید، سعی می شود خودشان بدون مداخله بزرگترها اختلافشان را حل کنند و در بازی های کودکانه اشان روابطشان را مدیریت کنند و قدم های اولیه رشد اجتماعیشان را بردارند. کودک در بستر مدرسه طبیعت که رویکرد زیست گرا را ترویج می دهد، می بایست قوانین مدرسه که عدم آسیب زدن به خود و دیگر دوستان و طبیعت مدرسه است را رعایت کند و با معنای قانون و رعایت آن آشنا شود. از دیگر مزیت های مدارس طبیعت، حضور کودکان دختر و پسر در سنین مختلف( 3 تا 12 سال) است که این امر علاوه بر ایجاد نگاه برابر میان آنها، تعامل، همکاری و حمایتگری را در میان آن ها تقویت می کند.
و از همه مهمتر، کودکان در مدرسه طبیعت با بازی، با فعالیت های فیزیکی، دویدن، جست و خیز کردن در فضای باز رشد طبیعی خود را طی کرده و با تخلیه انرژی و هیجاناتشان، خواب و تغذیهشان بهبود می یابد و از طرفی با جذب ویتامینD نور آفتاب کمبودش در بدن کودک جبران می شود.
با توجه به شرایط کنونی جامعه که هر روز بر آمار بیماران روحی، روانی، د
#برای_والدین
#مدرسه_طبیعت
#سرمایه_اجتماعی
#مطالبه_اجتماعی
در قسمتی از کتاب " انسان_خداگونه" اثر یووال نوح هراری می خوانیم: " در سال 2012 حدود 56 میلیون نفر در سراسر دنیا جان باختند که مرگ 620 هزار نفر ناشی از خشونت انسانی بود( 120.000 نفر در نتیجه جنگ و 500.000 نفر در نتیجه جرم وجنایت جان خود را از دست دادند)ودر مقابل 800 هزارنفر خودکشی کردند یک ونیم میلیون نفر بر اثر #دیابت جان باختند. امروزه قند خطرناکتر از #اسلحه است."
در این نوشتار بخوبی متوجه می شویم که افرادی که بر اثر دیابت جان باخته اند به مراتب آمار بیشتری را نسبت به جان باختگان ناشی از خودکشی، جنگ و جنایت به خود اختصاص داده اند.
با نگاهی به زندگی امروزه خانواده ها، شاهد آن هستیم که کم تحرکی و تغییر ذائقه به سمت مصرف فست فودها و شیرینیجات ارغوان تغییر سبک زندگی عصر جدید است. بعنوان مثال در شهر یزد در هر ساعت یک نفر به دیابت مبتلا می شود و یا سن چاقی به سنین دانش آموزی هم رسیده است.
شرایط اقتصادی کشور و رفع مایحتاج زندگی بالاجبار نه تنها خانواده ها را به سمت و سوی کاربیشتر و کسب در آمد و استفاده از غذاهای آماده کرده و به سوی کم تحرکی یا بد تحرکی سوق داده ، کودکان و فرزندان خانواده نیز هر روز با ماشین و مینیبوس مسیر خانه تا مدرسه را طی می کنند و ساعت ها در پشت میز و صندلی در چهاردیواری های محبوس کلاس می نشینند و بعد از مدرسه هم بعد از استراحتی کوتاه ساعت ها مشغول نوشتن مشق و تمرین هستند و به ندرت، زمانی را برای بازی، تحرک و گردش، ارتباط آزاد و بی واسطه با دیگر دوستان و همکلاسی ها و همچنین بودن در طبیعت پیدا می کنند و این یک روی سکه است، روی دیگر ماجرا آنجا است که این سبک زندگی منجرب شده تا دیالوگ ها و گفتگوها میان کودکان، والدین، خانواده ها و دیگر افراد اجتماع به حداقل برسد و این تنها برشی از فاصله با یک جامعه سالم و پویا را به تصویر می کشد.
جامعه ای که بر حسب مقتضیات زمانش، از اصل خود فاصله گرفته و در این میان کودکان بیشترین اثر پذیری را از آن دارند. کودکانی که رشد یکپارچه حسی حرکتی ، سلامت جسمی و روانی، رشد هویتی و اجتماعی اش می بایست از دوران کودکی پی ریزی شود و اکنون با این شرایط به فراموشی سپرده شده است و به جز نیاز غذا و پوشاک و تحصیل کودکان به نیازهای دیگرش چون حق انتخاب، اظهار نظر، حق بازی و کودکی، حق داشتن محیط زیست و طبیعت سالم، حق برابری و ...توجه نمی شود، کودکانی که ارزشمندترین داشته های هر خانواده و جامعه هستند و سلامت روانی و پویایی اجتماعی یک جامعه را رقم می زنند.
چند سالی است که مدارس طبیعت به همت استاد و پیشکسوت محیط زیست عبدالحسین وهاب زاده و دوستداران کودک و طبیعت، در جای جای کشورمان راه اندازی شدند تا بستری را فراهم کنند برای بازی آزادانه و سرخوشانه کودکان در یک محیط طبیعی، محیطی که کودک در آن می تواند با حداقل مداخله بزرگترها، حضور داشته باشد، تخیل کند، با فضای زنده و غیر زنده محیط ارتباط بگیرد، روابط خودش را شکل دهد و مدیریت کند، گاه دعوا کند، گاه بخندد، گاه در قالب یک گروه همکاری کردن را فرا گیرد و گاه به احساس درون خود پاسخ دهد و در گوشه ای در خیالات خود سر کند. مدرسه ای که در آن کودکان با یکدیگر برابرند و حق اظهار نظر دارند و منحصر به فرد بودنشان به رسمیت شناخته می شود. کودکان در مدرسه طبیعت فعالیت های مختلفی را همچون کشاورزی، نجاری، آشنایی با حیوانات، آشپزی، نقاشی، فوتبال، و هر آنچه که خود دوست دارد انجام می دهد و گاها به آنچه را که در ذهن دارد را به کمک تسهیلگر یا دیگر دوستانش جامه عمل پوشانده و پیش می برد و از این طریق پرسشگری، خلاقیت، تفکر، حل مسئله و ... را فرا می گیرد.
مدرسه ای که در آن اگر میان کودکان اختلاف پیش آید، سعی می شود خودشان بدون مداخله بزرگترها اختلافشان را حل کنند و در بازی های کودکانه اشان روابطشان را مدیریت کنند و قدم های اولیه رشد اجتماعیشان را بردارند. کودک در بستر مدرسه طبیعت که رویکرد زیست گرا را ترویج می دهد، می بایست قوانین مدرسه که عدم آسیب زدن به خود و دیگر دوستان و طبیعت مدرسه است را رعایت کند و با معنای قانون و رعایت آن آشنا شود. از دیگر مزیت های مدارس طبیعت، حضور کودکان دختر و پسر در سنین مختلف( 3 تا 12 سال) است که این امر علاوه بر ایجاد نگاه برابر میان آنها، تعامل، همکاری و حمایتگری را در میان آن ها تقویت می کند.
و از همه مهمتر، کودکان در مدرسه طبیعت با بازی، با فعالیت های فیزیکی، دویدن، جست و خیز کردن در فضای باز رشد طبیعی خود را طی کرده و با تخلیه انرژی و هیجاناتشان، خواب و تغذیهشان بهبود می یابد و از طرفی با جذب ویتامینD نور آفتاب کمبودش در بدن کودک جبران می شود.
با توجه به شرایط کنونی جامعه که هر روز بر آمار بیماران روحی، روانی، د
Forwarded from مدرسه طبیعت( گندمک)یزد
یابتی و قلبی عروقی آن افزوده می شود و از آمار شهروندان سالم و پویای آن کاسته می شود و همچنین با توجه به عملکرد چهل سال نظام آموزش و پرورش کشور که خود به صنعت کنکور داری برای عده ای تبدیل شده و با فاصله گرفتن از اصل و رسالتش کودکانی را در سیستم رقابتی تربیت کرده که از ارزش هایی چون همدلی، کار مشارکتی و گروهی فاصله گرفته و همه چیز را فدای کسب نمره و برترین شدن می کنند و از آن طرف خانواده را به سمت و سویی برده است که تنها هدف از تحصیل کودک را کسب شغل در آینده می داند. در چنین شرایطی است که می بایست مدارس طبیعت برای داشتن کودکانی شاداب، توانمند، اجتماعی با روحیه نقدپذیری، مشارکت جویی و مسئولیت پذیری به رسمیت شناخته شود تا خانواده های بتوانند در کنار مدارس معمول در جامعه، مدارس طبیعت را بعنوان بستری برای رشد و پرورش کودکشان انتخاب کنند. مدارسی که بعنوان طرحی نو و راهی جدید و بنا بر ضرورت و نیاز جامعه از سوی اساتید و جامعه مدنی کشور ظهور یافته است.
در آخر با توجه به مطالب بیان شده و همچنین حال ناخوب طبیعت ایران، به جرات می توان گفت که #مدارس_طبیعت #نیاز_مغفول کشور است که می بایست به شکل مطالبه ای اجتماعی بیان شده و با #تعاملی_سازنده از سوی مسئولین به رسمیت شناخته شود که اگر غیر از این باشد، در آینده ای نه چندان دور شاهد جامعه ای بیمار، ناشاد با طبیعتی از دست رفته خواهیم بود.
🖊مریم منصوری
تسهیلگر ارتباط کودک و طبیعت
بیست و سوم فروردین نود و هشت
@Gandomak_Yazd
در آخر با توجه به مطالب بیان شده و همچنین حال ناخوب طبیعت ایران، به جرات می توان گفت که #مدارس_طبیعت #نیاز_مغفول کشور است که می بایست به شکل مطالبه ای اجتماعی بیان شده و با #تعاملی_سازنده از سوی مسئولین به رسمیت شناخته شود که اگر غیر از این باشد، در آینده ای نه چندان دور شاهد جامعه ای بیمار، ناشاد با طبیعتی از دست رفته خواهیم بود.
🖊مریم منصوری
تسهیلگر ارتباط کودک و طبیعت
بیست و سوم فروردین نود و هشت
@Gandomak_Yazd