🔆🔅پیام تبریک مولانا میرسید عبدالعلی فاضلی امام جمعه گزیک به زوج جوان بواسطه برپایی عروسی اسلامی امشب در مسجد خلفاء راشدين گزيك 🔆🔅
بسم الله الرحمن الرحيم .
الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین والصلاة و السلام علی خیر خلقه محـــــــــمدٍ و علی آله و اصحابه اجمعین .واما بعد
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ﴿۳۲﴾
مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است! سوره نور
السلام علیکم ورحمه الله برکاته
خدمت تمامی هموطنانم در سرتاسر جهان
امشب گزیک پر از نورو ایمان است وبوی سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به مشام میخورد .
امشب روح رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از این زوجهای جوان ومردم گزیک شاد وخوشحال است .
امشب ملائکه بر این زوج با ایمان سلام ودرود میفرستند .
امشب گزیک پر از عزت وسربلندی پبش الله ورسولش هست .
ومن بی اندازه از برپایی این جشن اسلامی براى چهارمین بار خشنودم والله را شاکرم
از تمامی اعماق وجود تبریک وتهنيت عرض میکنم خدمت فرزند عزیزم داماد آقای مهران کاظمی ودخترم خانم رضایی
واز الله متعال عاجزانه تقاضا دارم خیر وبرکت وسعادت وخوشبختی را به زندگی این فرزندانم عطا فرماید، امین
فرزندانم مرا عفو کنید که به علت کسالت نتوانستم دراین جشن روحاني شما شرکت کنم ،
اما دعای خیر من وهموطنانتان همیشه بدرقه راهتان خواهد بود .
التماس دعا
سید عبدالعلی فاضلی امام جمعه گزیک
@Gazik
بسم الله الرحمن الرحيم .
الحمد لله رب العالمین والعاقبة للمتقین والصلاة و السلام علی خیر خلقه محـــــــــمدٍ و علی آله و اصحابه اجمعین .واما بعد
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ﴿۳۲﴾
مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است! سوره نور
السلام علیکم ورحمه الله برکاته
خدمت تمامی هموطنانم در سرتاسر جهان
امشب گزیک پر از نورو ایمان است وبوی سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به مشام میخورد .
امشب روح رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از این زوجهای جوان ومردم گزیک شاد وخوشحال است .
امشب ملائکه بر این زوج با ایمان سلام ودرود میفرستند .
امشب گزیک پر از عزت وسربلندی پبش الله ورسولش هست .
ومن بی اندازه از برپایی این جشن اسلامی براى چهارمین بار خشنودم والله را شاکرم
از تمامی اعماق وجود تبریک وتهنيت عرض میکنم خدمت فرزند عزیزم داماد آقای مهران کاظمی ودخترم خانم رضایی
واز الله متعال عاجزانه تقاضا دارم خیر وبرکت وسعادت وخوشبختی را به زندگی این فرزندانم عطا فرماید، امین
فرزندانم مرا عفو کنید که به علت کسالت نتوانستم دراین جشن روحاني شما شرکت کنم ،
اما دعای خیر من وهموطنانتان همیشه بدرقه راهتان خواهد بود .
التماس دعا
سید عبدالعلی فاضلی امام جمعه گزیک
@Gazik
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً
سوره فتح آیه 29
محمد فرستاده خدا است ، و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت ، و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند . ایشان را در حال رکوع و سجود میبینی . آنان همواره فضل خدای را میجویند و رضای او را میطلبند . نشانه ایشان بر اثر سجده در پیشانیهایشان نمایان است . این ، توصیف آنان در تورات است ، و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشتزاری هستند که جوانههای ( خوشههای ) خود را بیرون زده ، و آنها را نیرو داده و سخت نموده و بر ساقههای خویش راست ایستاده باشد ، بگونهای که برزگران را به شگفت میآورد . ( مؤمنان نیز همین گونهاند . آنی از حرکت بازنمیایستند ، و همواره جوانه میزنند ، و جوانهها پرورش مییابند و بارور میشوند ، و باغبانانِ بشریت را بشگفت میآورند . این پیشرفت و قوّت و قدرت را خدا نصیب مؤمنان میکند ) تا کافران را به سبب آنان خشمگین کند . خداوند به کسانی از ایشان که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند آمرزش و پاداش بزرگی را وعده میدهد .
#گزیک_قرآن
@Gazik
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِیماً
سوره فتح آیه 29
محمد فرستاده خدا است ، و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت ، و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند . ایشان را در حال رکوع و سجود میبینی . آنان همواره فضل خدای را میجویند و رضای او را میطلبند . نشانه ایشان بر اثر سجده در پیشانیهایشان نمایان است . این ، توصیف آنان در تورات است ، و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشتزاری هستند که جوانههای ( خوشههای ) خود را بیرون زده ، و آنها را نیرو داده و سخت نموده و بر ساقههای خویش راست ایستاده باشد ، بگونهای که برزگران را به شگفت میآورد . ( مؤمنان نیز همین گونهاند . آنی از حرکت بازنمیایستند ، و همواره جوانه میزنند ، و جوانهها پرورش مییابند و بارور میشوند ، و باغبانانِ بشریت را بشگفت میآورند . این پیشرفت و قوّت و قدرت را خدا نصیب مؤمنان میکند ) تا کافران را به سبب آنان خشمگین کند . خداوند به کسانی از ایشان که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند آمرزش و پاداش بزرگی را وعده میدهد .
#گزیک_قرآن
@Gazik
لغات و اصطلاحات با گويش گزيكى :
3️⃣
حرف " پ " يكى از حروف پر كاربرد
پاش پاش = بهم ريخته ، پخش شده
پخش و پلا = بهم ريخته
پُر زَه ( porza ) = ريزه، خُرده ، شَرَر آتش .
پُختيك ( pokhtik ) = شلغم و چغندر پخته و خشك شده ، در قديم بعنوان آجيل وخشكبارمصرف مي شد ./ پُختيك شلغمى : شلغم پخته خشك شده / پُختيك چغندرى : چغندر پخته خشك شده .
پَخَل ( pakhal ) = ساقه ی گندم دِرو شده .
پَخَل كَش ( pakhal kash ) = ابزاري دسته دار با يك رديف شاخه و چنگال هاى بر گشته جهت جمع كردن پٓخل و خوشه هاى گندم و علوفه و سنگ و خاشاك از روى زمين .
پَه تيل ( patil ) = ظرف چدنى بزرگ براى جوشاندن شير .
پَه كى ( pa ki ) : تيغ تيز دلاك و سلمانى ها در قديم .
پِت پِت = به آخر كار رسيده ،
چراغ رِكَبى ور پِت پِت اُفتيده : چراغ دستى نفتش داره تموم مى شه .
پِچِّدَه ( pecheda ) = كثيف ، لَمَشت .
پِچارد ( pechard ) = رديف. وَر پِچارد ( varpechard ) = از يك كنار ، از يك رديف
پَشنه گَرد ( pashnagard) = محلي كه پاشنه در ، در آن مي چرخَد .
پرده ( parda ) = پرده / رَحْم. چشم پوشى . / خدا پَردِى زو را كِرده : خدا بهش رحم كرده .
- الله پَردِى تِ نَشو(نفرين ) : خدا از گناهت نگذرد ، خدا بهت رحم نكند . البته نفرین درستی نیست چون بهر حال خداوند ستار العیوب است
پِرتَو ( pertew ) = روی زمین افتاده و رها شده /پرتاب كردن و انداختن چيزى .
پَر خَو ( parkhew ) = سوراخ تخليه پايين كَنديك ، كه گندم و خشكبار داخل كنديك را از آن جا تخليه مي كنند .
پَر دُم ( pardom ) = قسمتى از پالان خر ( تسمه پارچه ای انتهای پالان )
پُرجي ( porji ) = پر چین /حفاظ خاري روي ديوار ، معمولا روي ديوار باغ را پُرجي مي كردند.
پَل ( pal ) = حد فاصل و مرز بين دو زمين زراعي ، كمي سطح آن بلند تر است ،
پَه بِله ( pabela ) = با بيل و فشار پا خاك زمين را زير و رو كردن .
پِلِنج ( pelenj ) = قطره های ریز آب / پشینگ
پَه تَه بَه ( pataba ) = شال پشمى يا كركى یا نمدی كه به دور ساق پا ها مى پيچيدند .
پَه زُ ( pazo ) = حريم و پايه ديوار
پَه زينه ( pazina ) = راه پلّه .
پَر قَز ( parghaz ) = پرتاب / کپک
پَر قَزوك ( parghazook ) = كپك زده
پَه اَو ( pa oo ) = پای آب / اتاقكي در مسير آب قنات ، داراي ديگدان و تخت ، جهت استحمام و شستن لباس و ظروف .
پَه پِچوک ( pabejook ) = پا پیچ دادن حریف در کشتی / پا لنگى دادن .
پَر تِنگ ( parteng ) = قسمتى از پالان الاغ بصورت تسمه پارچه ای ( از چند لایه پارچه به عرض ۵ سانت
پيسينگ ( pising ) = ويشگون .
پَر نَه ( parna) = پريروز
پَه سوك ( pasook ) = ولگرد بيكار ، از اين خونه به اون خونه ،
پينَك ( pinak ) = پيشوني
پينَكي ( pinaki ) = چُرت زدن
پوكّه هه ( pookkaha ) = اوه ، اوه . ايوَلّا .
پَلَخ مو ( palakhmoo ) =تیرکمان
پُرسَه ( por sa ) =عزا ، فاتحه خوانى ، تسلى دادن خانواده عزادار ،
پی پرسه : بعد از دفن ميت براى فاتحه خوانى به خانه ى مرحوم رفتن .
پَلاس ( palaas ) =خانه عشایر که از موی
بزبافته میشودوعایق گرما سرماوباران است
پُف ( pof ) = فوت
پی ( pi ) =چربی.پی
پى ديده ى خو را ور تِ روا ده رو : سفیدی چشمم را حاضرم براى تو بدهم .
پیز( piz ) =چانه
پُز ( poz ) =قیافه / پُزدادن : قیافه گرفتن
پَرچَه ( par cha ) =یک چهارم / یک چهارم خشت و نصف آجرهای امروزی
پَچَخ ( pa chakh ) = پهن
خو را پچخ كرده : خودش را ولو كرده
پَاچَک ( pa chak ) =پای گوسفند
پِیه له ( piya la ) =استکان
پِس ( pess ) = پيسى ، کسی که ابرو مژه وسرش
موندارد
پَتیر( patir ) =نوعی نان محلی که خمیرش کاملا تخمیر نشده
پَخَل کو ( pakhal koo ) =ابزارساخت پالان خر/ میله ی آهنی که یک سرش دوشاخه هست و ساقه های گندم را در پالان فشرده میکنه
پرده ى خا بکنه ( pardey kho kone ) =صرفه
جویی درهزینه های زندگیتان کنید ،
پَرنَه ( parna ) = پريروز ....👇
...
3️⃣
حرف " پ " يكى از حروف پر كاربرد
پاش پاش = بهم ريخته ، پخش شده
پخش و پلا = بهم ريخته
پُر زَه ( porza ) = ريزه، خُرده ، شَرَر آتش .
پُختيك ( pokhtik ) = شلغم و چغندر پخته و خشك شده ، در قديم بعنوان آجيل وخشكبارمصرف مي شد ./ پُختيك شلغمى : شلغم پخته خشك شده / پُختيك چغندرى : چغندر پخته خشك شده .
پَخَل ( pakhal ) = ساقه ی گندم دِرو شده .
پَخَل كَش ( pakhal kash ) = ابزاري دسته دار با يك رديف شاخه و چنگال هاى بر گشته جهت جمع كردن پٓخل و خوشه هاى گندم و علوفه و سنگ و خاشاك از روى زمين .
پَه تيل ( patil ) = ظرف چدنى بزرگ براى جوشاندن شير .
پَه كى ( pa ki ) : تيغ تيز دلاك و سلمانى ها در قديم .
پِت پِت = به آخر كار رسيده ،
چراغ رِكَبى ور پِت پِت اُفتيده : چراغ دستى نفتش داره تموم مى شه .
پِچِّدَه ( pecheda ) = كثيف ، لَمَشت .
پِچارد ( pechard ) = رديف. وَر پِچارد ( varpechard ) = از يك كنار ، از يك رديف
پَشنه گَرد ( pashnagard) = محلي كه پاشنه در ، در آن مي چرخَد .
پرده ( parda ) = پرده / رَحْم. چشم پوشى . / خدا پَردِى زو را كِرده : خدا بهش رحم كرده .
- الله پَردِى تِ نَشو(نفرين ) : خدا از گناهت نگذرد ، خدا بهت رحم نكند . البته نفرین درستی نیست چون بهر حال خداوند ستار العیوب است
پِرتَو ( pertew ) = روی زمین افتاده و رها شده /پرتاب كردن و انداختن چيزى .
پَر خَو ( parkhew ) = سوراخ تخليه پايين كَنديك ، كه گندم و خشكبار داخل كنديك را از آن جا تخليه مي كنند .
پَر دُم ( pardom ) = قسمتى از پالان خر ( تسمه پارچه ای انتهای پالان )
پُرجي ( porji ) = پر چین /حفاظ خاري روي ديوار ، معمولا روي ديوار باغ را پُرجي مي كردند.
پَل ( pal ) = حد فاصل و مرز بين دو زمين زراعي ، كمي سطح آن بلند تر است ،
پَه بِله ( pabela ) = با بيل و فشار پا خاك زمين را زير و رو كردن .
پِلِنج ( pelenj ) = قطره های ریز آب / پشینگ
پَه تَه بَه ( pataba ) = شال پشمى يا كركى یا نمدی كه به دور ساق پا ها مى پيچيدند .
پَه زُ ( pazo ) = حريم و پايه ديوار
پَه زينه ( pazina ) = راه پلّه .
پَر قَز ( parghaz ) = پرتاب / کپک
پَر قَزوك ( parghazook ) = كپك زده
پَه اَو ( pa oo ) = پای آب / اتاقكي در مسير آب قنات ، داراي ديگدان و تخت ، جهت استحمام و شستن لباس و ظروف .
پَه پِچوک ( pabejook ) = پا پیچ دادن حریف در کشتی / پا لنگى دادن .
پَر تِنگ ( parteng ) = قسمتى از پالان الاغ بصورت تسمه پارچه ای ( از چند لایه پارچه به عرض ۵ سانت
پيسينگ ( pising ) = ويشگون .
پَر نَه ( parna) = پريروز
پَه سوك ( pasook ) = ولگرد بيكار ، از اين خونه به اون خونه ،
پينَك ( pinak ) = پيشوني
پينَكي ( pinaki ) = چُرت زدن
پوكّه هه ( pookkaha ) = اوه ، اوه . ايوَلّا .
پَلَخ مو ( palakhmoo ) =تیرکمان
پُرسَه ( por sa ) =عزا ، فاتحه خوانى ، تسلى دادن خانواده عزادار ،
پی پرسه : بعد از دفن ميت براى فاتحه خوانى به خانه ى مرحوم رفتن .
پَلاس ( palaas ) =خانه عشایر که از موی
بزبافته میشودوعایق گرما سرماوباران است
پُف ( pof ) = فوت
پی ( pi ) =چربی.پی
پى ديده ى خو را ور تِ روا ده رو : سفیدی چشمم را حاضرم براى تو بدهم .
پیز( piz ) =چانه
پُز ( poz ) =قیافه / پُزدادن : قیافه گرفتن
پَرچَه ( par cha ) =یک چهارم / یک چهارم خشت و نصف آجرهای امروزی
پَچَخ ( pa chakh ) = پهن
خو را پچخ كرده : خودش را ولو كرده
پَاچَک ( pa chak ) =پای گوسفند
پِیه له ( piya la ) =استکان
پِس ( pess ) = پيسى ، کسی که ابرو مژه وسرش
موندارد
پَتیر( patir ) =نوعی نان محلی که خمیرش کاملا تخمیر نشده
پَخَل کو ( pakhal koo ) =ابزارساخت پالان خر/ میله ی آهنی که یک سرش دوشاخه هست و ساقه های گندم را در پالان فشرده میکنه
پرده ى خا بکنه ( pardey kho kone ) =صرفه
جویی درهزینه های زندگیتان کنید ،
پَرنَه ( parna ) = پريروز ....👇
...
پيروك ( pirook ) = چروكيده ، پينه بَستن ، چروك خوردن سر انگشتان و پوست وقتى مدتى در آب بماند . / مردان و زنان که دندان نداشتند میوه و خصوصا هویچ را با حرکت چاقو تراشه میکردند تا بتوانند نوش جان کنند ( کو بی بی جو یک زردکه بری مه پیروک کو که دل مه ور غش افتاده . )
پير زال ( Pir zaal ) = زن پير و سالخورده .
پَيينه ( payina ) = اداى كسى را در آوردن
پَيينه ى مرا بدر ميه ره : اداى مرا در مى آورد .
پَسپَلوسک ( paspaloostak ) = اسباب بازى چوبى / فرفره چوبى .
پندَرى ( pendari ) = خيال مى كنى ، تصور مى كنى .
پنداشتو : فكر كردم . خيال كردم
پيشون ( pishon ) = آخر يك مكان ، تَه يك جا . / پيشو ن كوچه :ته كوچه / پيشون باغ : آخر باغ / خونه پيشونی : خانه كوچك تر بر سر خانه اصلىى كه تاريك تر و خنك تر بود و در قديم محل ذخيره خشكيار و كنديك ها بود .
پيز خَند ( piz khand ) = خنده و لبخند تمسخر آميز .
به فرهنگ لغات و اصطلاحات با لهجه ى گزيكى بيفزاييد . 👇
gaziktelegram@gmail.com
@Gazik
پير زال ( Pir zaal ) = زن پير و سالخورده .
پَيينه ( payina ) = اداى كسى را در آوردن
پَيينه ى مرا بدر ميه ره : اداى مرا در مى آورد .
پَسپَلوسک ( paspaloostak ) = اسباب بازى چوبى / فرفره چوبى .
پندَرى ( pendari ) = خيال مى كنى ، تصور مى كنى .
پنداشتو : فكر كردم . خيال كردم
پيشون ( pishon ) = آخر يك مكان ، تَه يك جا . / پيشو ن كوچه :ته كوچه / پيشون باغ : آخر باغ / خونه پيشونی : خانه كوچك تر بر سر خانه اصلىى كه تاريك تر و خنك تر بود و در قديم محل ذخيره خشكيار و كنديك ها بود .
پيز خَند ( piz khand ) = خنده و لبخند تمسخر آميز .
به فرهنگ لغات و اصطلاحات با لهجه ى گزيكى بيفزاييد . 👇
gaziktelegram@gmail.com
@Gazik
Forwarded from Gazik/گزیک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدير مسئولين استان خراسان جنوبى و استقبال مردم بيرجند از دست سازه هاى استاد هنرمند يار محمد يارايى در باغ اكبريه بيرجند .
@Gazik
@Gazik
دلنوشته و شعر گونه اى در چند قسمت ،
تقديم به همشهريان عزيز گزيك
ياد ايام قديم ، ياد گزيك يادش بخير
قسمت ( ١ )
ياد ايام قديم آن روستا , يادش بخير
كوچه ها ، دَ ه لونه ها ايوانها, يادش بخير
خانه هاى گنبدي با سيفه هاي رو به روز
بر درِ هر خانه تخت و ، سَر سَرا ، يادش بخير
كوچه با پس كوچه هاي خاكي اما بي ريا
در پس آن كوچه باغِ دلگُشا ، يادش بخير
دور تا دورِ گزيك از كوه رَخ رَخ تا كمر
كشمون و باغ و درخت و ملّه ها يادش بخير
مله خضران و قودال و سر ده ، تپه رگ
آن علي شَهي ، ري قلعه ، ميرشكار ، يادش بخير
مسجد جامع ، با گل دسته هاي سبز آن
حاج قاضي ، فاضلِ ، مشگل گشا ، يادش بخير
سيد علىّ ِ فاضلى ، از افتخارات گزيك
حافظش باشد خدا ، آن خطبه ها ، يادش بخير
كاظمى و زينلى ، يعقوبى و حاج مَمَّدى
حاجى آقاى حسينى ، شادى ها ، يادش بخير
مله خضران ، مهد مولوي عبدالعزيز
آن خطيب جمعه ، آن مرد خدا ، يادش بخير
مولوى احرارى از مردان نيك روزگار
قافله سالارِ حجاجِ خدا ، يادش بخير
مولوى ميرزا مُحَمّد، خليفه مِلّا غُلُم
مولوى هاى امين و با خدا ، يادش بخير
مسجدى عرفانى و خوب و قديمى داشتيم
مسجد خضرانِ بى رنگ و ريا ، يادش بخير
در شب ماه مبارك تا سحر ، شو خواني اش
حَجي شيخ مد، پيرِ خوش صوت و نوا ، يادش بخير
حَجى دوستى ، حجى دين مَد ، مَد خو بيك
ملا دِلله ، حاج مَد عظيم ، افزا ، يادش بخير
در. سر ده ، مكتب طلاب ديني باز بود
آن دبستان قديم ، آن درسها ، يادش بخير
دور كِشمو ، وَر. رَدِ طفلان از مكتب گريز
كاظمي آن مردِ دلسوز ، با خدا،يادش بخير
سرورِخشنو، امير آقا و حاجى خوجه مَد
فيض بخش و مقرى و احرارى ها ، يادش بخير
گر بخواهيم تك به تك گوييم مجال شعرنيست
ياد آن مردان خوب و با صفا يادش بخير
مَد عظيم خان ، ذوالفقار خان ، اعظمى
نقش بندى ، نيكى ، صيفى ، جانفدا، يادش بخير
در ميان ملّه ها ، يك ملّه ى كوچك و شاد
تپه ى رِگ ملّه ى پر رفت و راه ، يادش بخير
خواجوى خوش گو ، امينى ها، رضايى ، ژاله پور
حموم تاريخى و آن كوچه ها ، يادش بخبر
روى قلعه برج و بارو بر بلنداى گزيك
شيب راه و خانه هاى خوش نما ، يادش بخير
ملّه قودال و خياط صديق و مومنش
محرم اَسرار زنها ، كَد خدا ، يادش بخير
حجى قوس الدين ، خزاعى ، مير صمد
حاج آقاى ياورىِ كدخدا ، يادش بخير
حَجى ميرشمس خان ، رضايى ، هرمزى
قاسمى ، سرحدى و سالار ها ، يادش بخير
دَلونِه مَد بيك و سَر كَترِنگ و دَم بيشد بخير
زير دلونه و آن سوباط ها ، يادش بخير
زير ده لونه چه سوباط قشنگي داشتيم
دور هم بنشستن و ، آن قصه ها، يادش بخير
مله ميرشكار و مردمان مومنش
آسياي آبيِ ، بي سر صدا ، يادش بخير
ميرزا طاهر ، مٓد رضا خان ، باقرى
ملا موسى ، ملا صَل مَد ، پارسا ، يادش بخير
در دَم مزبانى ، چه شور و صفايى داشتيم
رونق بازار و كاسبهاى خوب و با خدا ، يادش بخير
حاج امينى ، نورالدين خان ، حاج رسول
بانك و گاراژ ، جوى آب و اَسيا ، يادش بخير
حاج شريفى ، حَجى غيبى ، حجى خان ،
حَجى نيكى ، حاج خليفه ، دِكّونا ، يادش بخير
حاج غلم غوث ، حاج عَدلله ، حاج عزيز .
شادىِ خياط ، و شوخى خنده ها ، يادش بخير
همت مردان ده ، آورد آب و برق را
شادىِ زحمت كش و بى ادعا يادش بخير
يادشان باشد گرامى نامشان هم ماندگار
ياد آن مردم و آن دوران خوب و با صفا ، يادش بخير
جمله خوبيهاى آن دوران نمى گنجد به شعر
يك كلام ! آن همدلى ها ، مهربانيها ، بخير......
" محمد ظاهر كريمى "
@Gazik
تقديم به همشهريان عزيز گزيك
ياد ايام قديم ، ياد گزيك يادش بخير
قسمت ( ١ )
ياد ايام قديم آن روستا , يادش بخير
كوچه ها ، دَ ه لونه ها ايوانها, يادش بخير
خانه هاى گنبدي با سيفه هاي رو به روز
بر درِ هر خانه تخت و ، سَر سَرا ، يادش بخير
كوچه با پس كوچه هاي خاكي اما بي ريا
در پس آن كوچه باغِ دلگُشا ، يادش بخير
دور تا دورِ گزيك از كوه رَخ رَخ تا كمر
كشمون و باغ و درخت و ملّه ها يادش بخير
مله خضران و قودال و سر ده ، تپه رگ
آن علي شَهي ، ري قلعه ، ميرشكار ، يادش بخير
مسجد جامع ، با گل دسته هاي سبز آن
حاج قاضي ، فاضلِ ، مشگل گشا ، يادش بخير
سيد علىّ ِ فاضلى ، از افتخارات گزيك
حافظش باشد خدا ، آن خطبه ها ، يادش بخير
كاظمى و زينلى ، يعقوبى و حاج مَمَّدى
حاجى آقاى حسينى ، شادى ها ، يادش بخير
مله خضران ، مهد مولوي عبدالعزيز
آن خطيب جمعه ، آن مرد خدا ، يادش بخير
مولوى احرارى از مردان نيك روزگار
قافله سالارِ حجاجِ خدا ، يادش بخير
مولوى ميرزا مُحَمّد، خليفه مِلّا غُلُم
مولوى هاى امين و با خدا ، يادش بخير
مسجدى عرفانى و خوب و قديمى داشتيم
مسجد خضرانِ بى رنگ و ريا ، يادش بخير
در شب ماه مبارك تا سحر ، شو خواني اش
حَجي شيخ مد، پيرِ خوش صوت و نوا ، يادش بخير
حَجى دوستى ، حجى دين مَد ، مَد خو بيك
ملا دِلله ، حاج مَد عظيم ، افزا ، يادش بخير
در. سر ده ، مكتب طلاب ديني باز بود
آن دبستان قديم ، آن درسها ، يادش بخير
دور كِشمو ، وَر. رَدِ طفلان از مكتب گريز
كاظمي آن مردِ دلسوز ، با خدا،يادش بخير
سرورِخشنو، امير آقا و حاجى خوجه مَد
فيض بخش و مقرى و احرارى ها ، يادش بخير
گر بخواهيم تك به تك گوييم مجال شعرنيست
ياد آن مردان خوب و با صفا يادش بخير
مَد عظيم خان ، ذوالفقار خان ، اعظمى
نقش بندى ، نيكى ، صيفى ، جانفدا، يادش بخير
در ميان ملّه ها ، يك ملّه ى كوچك و شاد
تپه ى رِگ ملّه ى پر رفت و راه ، يادش بخير
خواجوى خوش گو ، امينى ها، رضايى ، ژاله پور
حموم تاريخى و آن كوچه ها ، يادش بخبر
روى قلعه برج و بارو بر بلنداى گزيك
شيب راه و خانه هاى خوش نما ، يادش بخير
ملّه قودال و خياط صديق و مومنش
محرم اَسرار زنها ، كَد خدا ، يادش بخير
حجى قوس الدين ، خزاعى ، مير صمد
حاج آقاى ياورىِ كدخدا ، يادش بخير
حَجى ميرشمس خان ، رضايى ، هرمزى
قاسمى ، سرحدى و سالار ها ، يادش بخير
دَلونِه مَد بيك و سَر كَترِنگ و دَم بيشد بخير
زير دلونه و آن سوباط ها ، يادش بخير
زير ده لونه چه سوباط قشنگي داشتيم
دور هم بنشستن و ، آن قصه ها، يادش بخير
مله ميرشكار و مردمان مومنش
آسياي آبيِ ، بي سر صدا ، يادش بخير
ميرزا طاهر ، مٓد رضا خان ، باقرى
ملا موسى ، ملا صَل مَد ، پارسا ، يادش بخير
در دَم مزبانى ، چه شور و صفايى داشتيم
رونق بازار و كاسبهاى خوب و با خدا ، يادش بخير
حاج امينى ، نورالدين خان ، حاج رسول
بانك و گاراژ ، جوى آب و اَسيا ، يادش بخير
حاج شريفى ، حَجى غيبى ، حجى خان ،
حَجى نيكى ، حاج خليفه ، دِكّونا ، يادش بخير
حاج غلم غوث ، حاج عَدلله ، حاج عزيز .
شادىِ خياط ، و شوخى خنده ها ، يادش بخير
همت مردان ده ، آورد آب و برق را
شادىِ زحمت كش و بى ادعا يادش بخير
يادشان باشد گرامى نامشان هم ماندگار
ياد آن مردم و آن دوران خوب و با صفا ، يادش بخير
جمله خوبيهاى آن دوران نمى گنجد به شعر
يك كلام ! آن همدلى ها ، مهربانيها ، بخير......
" محمد ظاهر كريمى "
@Gazik
پویا احراری قهرمان مسابقات پینگ پنگ جوانان استان خراسان جنوبی به مناسبت عید سعید فطر
@Gazik
@Gazik
🏓خبر ورزشى :
پویا احراری قهرمان مسابقات پینگ پنگ جوانان استان خراسان جنوبی به مناسبت عید سعید فطر
روابط عمومی هیات پینگ پنگ استان اعلام کرد :
با همکاری هیات پینگ پنگ شهرستان بیرجند مسابقات قهرمانی پینگ پنگ جوانان استان شیفت برتر هیات استان به مربیگری آقایان : عشقی - ابراهیم آبادی ، اعزامی به مسابقات کشوری سه ماهه دوم سال 96 به مناسبت عید سعید فطر با حضور بازیکنان از شهرستان های بیرجند ، فردوس و قاین در سالن شهید سرحدی بیرجند برگزار و آقایان پویا احراری از بیرجند اول ، علی بذرافشان از فردوس دوم ، آرمین عبدالهی از بیرجند و محسن بذرافشان از فردوس مشترکاً سوم شدند.
مربی تیم فردوس آقای مهدی اخروی محبی
مسئولین برگزاری مسابقات : حسین رفیعی ، مهدی عشقی .
تبريك به آقاى پويا احرارى
@Gazik
پویا احراری قهرمان مسابقات پینگ پنگ جوانان استان خراسان جنوبی به مناسبت عید سعید فطر
روابط عمومی هیات پینگ پنگ استان اعلام کرد :
با همکاری هیات پینگ پنگ شهرستان بیرجند مسابقات قهرمانی پینگ پنگ جوانان استان شیفت برتر هیات استان به مربیگری آقایان : عشقی - ابراهیم آبادی ، اعزامی به مسابقات کشوری سه ماهه دوم سال 96 به مناسبت عید سعید فطر با حضور بازیکنان از شهرستان های بیرجند ، فردوس و قاین در سالن شهید سرحدی بیرجند برگزار و آقایان پویا احراری از بیرجند اول ، علی بذرافشان از فردوس دوم ، آرمین عبدالهی از بیرجند و محسن بذرافشان از فردوس مشترکاً سوم شدند.
مربی تیم فردوس آقای مهدی اخروی محبی
مسئولین برگزاری مسابقات : حسین رفیعی ، مهدی عشقی .
تبريك به آقاى پويا احرارى
@Gazik