🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
92.9K subscribers
28.6K photos
3.08K videos
10 files
1.98K links
‍▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین
▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بے‌اثرست
▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم
▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمان‌آور است
Download Telegram
حواستو جمع کن!
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 حواستو جمع کن!


✔️ یک روش ساده و عالی :

☜ که کمک میکند کم کم در نماز "حضور قلب" پیدا کنیم


#استاد_شجاعی

منبع: مجموعه نماز سکوی پرواز

@Ganje_arsh
امتحانِ سخت!
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 امتحانِ سخت!


▫️تک تک ما امتحان خواهیم شد، همانگونه که سپاهیان طالوت امتحان شدند

امتحان سپاه طالوت ☜ تحمل تشنگی و ننوشیدن آب گوارا بود!


و امتحانِ امروز ما......⁉️



#استاد_حائری_شیرازی

@Ganje_arsh
بزرگترین گناه
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 بزرگترین گناه!


★ مهم‌ترین اتفاقی که باید در خانه شما بیفتد.

#استاد_شجاعی
منبع: مجموعه تربیت فرزند

@Ganje_arsh
خدا کو؟!
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 خدا کو؟!

• طبق نظریه برخی دانشمندان، این جهان تصادفی بوجود آمده، و علم هم نتوانسته وجود خدا را اثبات کند!

#استاد_حائری_شیرازی

@Ganje_arsh
بندگان شیطان
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 بندگانِ شیطان!


یک آزمون ساده برای اینکه تشخیص دهیم:
✘ روحیه جهنّمی داریم
✘ یا روحیه بهشتی!

#استاد_شجاعی

منبع: مجموعه دشمن شناسی

@Ganje_arsh
اسلحه‌ات کجاست؟!
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 اسلحه‌ات کجاست؟!


👈 این اسلحه همیشه باید همراهت باشه : هر روز و هر ساعت

وگرنه نابود میشی !

#استاد_شجاعی

منبع: مجموعه استغفار


@Ganje_arsh
راز عزتمندی
Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 راز عزتمندی


از حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام پرسیدند: چگونه به چنین جایگاه بلندی رسیدید؟

پاسخ ایشان را بشنوید.

#استاد_شجاعی

@Ganje_arsh
شک و یقین
Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 شک و یقین!


🗯 چرا خدا و اهل بیت علیهم‌السلام گره از مسیحیا باز می‌کنند،
ولی منِ مسلمون هنوز نتونستم اجابت حوائجم رو بگیرم؟


#استاد_شجاعی

@Ganje_arsh
تنهایِ تنها
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 تنهایِ تنها!

✘ اگر این اتفاق در درونِ کسی بیفتد :
دیگر از هیچ چیز نمی‌ترسد!

#استاد_شجاعی
منبع: مجموعه موانع استجابت دعا

@Ganje_arsh
چگونه دعا کنم؟
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 چگونه دعا کنم؟


📿 «دعا» هم مانند هر ارتباط دیگری در این عالم :
اصول/
قاعده/
و ریاضیاتِ خاصِ خودش را دارد✘.


#استاد_شجاعی

@Ganje_arsh
اهالیِ آتش
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 اهالیِ آتش!


🔻بعضی رفتارها آنقدر مهم‌اند که :

✔️ انجام آنها معادل عمل به تمام خوبی‌هاست!

✖️بی‌تفاوتی به آنها کلید همه آلودگی‌هاست!

#استاد_شجاعی

@Ganje_arsh
زیرک باشیم!
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 زیرک باشیم!

۱ـ زرنگ‌ترین آدما از نگاه خدا
۲ـ قیمتی‌ترین آدما از نگاه خدا ؛
✘ قطعاً کسانی نیستند که عبادت بیشتری دارند!

گروهی هستند که ....

#استاد_شجاعی

منبع: مجموعه رشد و قدرت در سایه سختی ها

@Ganje_arsh
نگاهِ نو!
@Ostad_Shojae
#یک_دقیقه_حرف_حساب
  💥 نگاهِ نو!


💯 فرمولی که محبوبیت ما در قلب‌ِ دیگران را تضمین می‌کند!

#استاد_شجاعی

منبع: مجموعه ارتباط موفق

@Ganje_arsh


#یک_داستان_یک_پند

✍️عارف سخنوری، با یک قاری قرآن در مجلسی وارد شدند. قاری قرآن شروع به تعریف از اخلاق و علم دوست سخنورش کرد و همگان مشتاق شنیدن سخنان مرد سخنور بودند. وقتی وارد مسجد شدند، در جلسه، قرآن تلاوت می‌کردند. سخنور تا رسید قرآن دادند تا بخواند و یک کلمه را اشتباه خواند و مصحح بدون رودربایستی و بلند غلط او را گرفت. نوبت تلاوت به قاری رسید، قاری دو کلمه را سقط کرد و نخواند و بلند مورد ایراد واقع شد. سخنور سخنرانی کرد و مجلس تمام شد.

وقتی با دوست قاری‌اش از مجلس بیرون آمدند، سؤال کرد، چرا دو کلمه را به عمد، سقط کردی و انداختی؟ طوری که کسی از تو ایراد گرفت که یک صدم تو قرآن وارد نبود؟ قاری گفت: تو استاد منی و استاد سخن، وقتی تو یک غلط خواندی من باید دو غلط می‌خواندم تا مردم باور کنند این صفحه تلاوتش دشوار بود و وجهه ظاهری تو حفظ شود تا مردم به سخنانی که از تو می‌خواستند بشنوند، تردید بر علم تو نداشته باشند. از تو می‌خواستند مطلبی یاد بگیرند اما من جز صوت خوش چیزی نداشتم به آن‌ها بدهم.

🍀سخنور دست دوست قاری‌اش را بوسید و گفت: تو استاد اخلاق منی! چون وقتی که تو قرآن می‌خواندی شیطان در دل من نفوذ کرد و آرزو می‌کردم غلط بخوانی تا آبروی من به من برگردد. چیزی که شیطان در دل من گذاشته بود، رحمان در دل تو نهاد.

@Ganje_arsh


#یک_داستان_یک_پند

پیرمردی بود که هرگز خودکار به دست نمی‌گرفت و همیشه با مداد می‌نوشت. روزی نوه‌اش پرسید: چرا به این اندازه، مداد را دوست دارید؟ پدر‌بزرگ گفت: سه ویژگی در مداد است، که در خودکار نیست.

نخست: مداد این فرصت را می‌دهد که اگر اشتباه نوشتی و به اشتباه خود پی ‌بردی، زود با پاک‌کن آن را پاک کنی. خدا هم به انسان فرصت می‌دهد که اگر اشتباهی کرد سریع توبه کند تا گناهش پاک شود.دوم: در زیبا نوشتن مداد، هرگز نوع و رنگ و زیبایی چوب نقشی ندارد و مهم مغزی است که درون مداد است؛ و برای خدا هم، زیبایی و رنگ و نوع پوست انسان مهم نیست، زیبایی درون انسان مهم است.

ویژگی سوم مداد این است که یک خودکار، شاید جوهر داخل لوله‌اش خشک شود و تو را گول بزند و زمان نیازت ننویسد ولی مداد، مغزش خشک نمی‌شود و هرگز تو را فریب نمی‌دهد و تو را در روزهای سخت، تنها نمی‌گذارد. اگر با خدا رو ‌راست باشی، خدا نیز با تو رو راست است و هرگز در سختی‌ها و مشکلات تو را تنها نمی‌گذارد.

♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh

┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈


#یک_داستان_یک_پند

در کودکی یاد دارم وقتی با هم‌سن و سالان در کوچه فوتبال بازی می‌کردیم، تنبل‌ترین بازیکن را دروازه‌بان می‌گذاشتیم. همه از دروازه‌بان‌ شدن و یک‌جا ایستادن متنفر بودیم و آن را نوعی حقارت تصور می‌کردیم و سعی می‌کردیم به راحتی تسلیم نشویم.بعدها که بزرگ شدم و از دنیای فوتبال سر درآوردم فهمیدم، هر کسی را دروازه‌بان نمی‌گذارند. حیثیت و آبرو و زحمت‌های همه 11 نفری که می‌دوند در دستان پُرتوان دروازه‌بان است.

در یک خانه نیز برخی تصور می‌کنند زنِ خانه‌دار یعنی کسی که فقط در خانه می‌خورد و می‌خوابد و تنبل است، در حالی‌که زنِ خانه‌دار مانند دروازه‌بان خانه است که باعث می‌شود زحمات دویدن و تلاش پدر به باد نرود.

در کل زن باعث می‌شود از حریم خانه به دقت مواظبت شود تا هر کسی قدرت حمله و وارد شدن به آن را نداشته باشد. زن اگر در خانه‌داری، اسراف کند٬ ولخرج باشد و کودکان را دلسوزانه مدیریت و تربیت نکند، زحمات دویدن پدر به باد می‌رود. هرچند زنان شاغلی هم هستند که خانه‌داری بسیار عالی هم از خود نشان می‌دهند و شاغل بودن در تضاد خانه‌داری یک زن هوشیار و کوشا نمی‌تواند باشد.

👈یک تیم فوتبال برای پیروزی به دروازه‌بان ماهری نیازمند است و یک خانواده برای موفقیت به زنِ خانه‌دار ماهر.

@Ganje_arsh


#یک_داستان_یک_پند

دیده‌ور صاحب بصیرتی در کاروانی از حله به شام برای تجارت در حرکت بود. کاروان چون به موصل رسید، سر کاروان از موصل پنبه خرید تا در شام بفروشد، چون در شام خبر داشت پنبه چند برابر موصل قیمت دارد‌. سر کاروان به اهل کاروان توصیه کرد پنبه بخرید که چند برابر قیمت در شام بفروشید و سود کلان برید. مرد صاحب بصیرت به جای پنبه، بار گندم خرید تا در شام به سود شرعی‌اش بفروشد. به جوانی در کاروان بر خورد که بر خرد آن صاحب بصیرت خرده گرفت و ملامتش نمود.

کاروان چون راه افتاد، شب را در کاروانسرایی که کنارش گورستانی بود بار برای استراحت بر زمین نهاد. مرد دیده‌ور آن جوان را با خود به گورستان برد و در ورودی گورستان ایستادند و با اشاره به اهل قبور به پسر جوان گفت: «در کاروان دنیا، زندگان پشت سر زندگان قدم بر می‌دارند تا گم نشوند و سود کنند؛ ولی در کاروان آخرت زندگان باید پشت سر مردگان قدم بردارند و این اهل قبور سر کاروان زندگی من در دنیا هستند و من همیشه در تجارت دنیا می‌نگرم که این سر کاروان‌ها در دنیا چه خریده‌اند و یا چه نخریده‌اند که سود کرده‌اند؟!!!»

روزی کاروان دنیای ما، به منزلمان در شهرمان باز خواهد گشت، ولی کاروان اهل قبور را به منزل خود در دنیا هرگز بازگشتی نیست. پس سعی کن در زندگی دنیا، سر کاروان خود را مردگان و اهل قبور قرار دهی، نه زندگان طمع‌کار دنیا و غافل!!!

@Ganje_arsh


#یک_داستان_یک_پند

ملا مهر علی خویی در مسجد نشسته بود که جوانی برای سؤالی نزد او آمد و گفت: پدرم قصاب است و در ترازو کم‌فروشی می‌کند، اما خدا در این دنیا عذابش نمی‌کند؟ آیا خدا هوای ثروتمندان را بیشتر دارد؟ ملا مهر علی گفت: بیا با هم به مغازۀ پدرت برویم. وارد مغازه پدر شدند. ملا مهر علی از قصاب پرسید: این همه خرمگس‌های زرد آیا فقط در قصابی تو وجود دارد؟ قصاب گفت: ای شیخ! درست گفتی، من نمی‌دانم چرا همۀ خرمگس‌های شهر در قصابی من جمع شده‌اند و روی گوشت‌های من می‌نشینند؟ ملا گفت: به خاطر این که هر روز دو کیلو کم‌فروشی می‌کنی، هر روز دو هزار خرمگس مأمور هستند دو کیلو از گوشت‌های حرام را که جمع می‌کنی جلوی چشمان تو بخورند و کاری از دست تو بر نیاید.

ملا مهر علی به انتهای مغازه رفت و چوب کوچکی از سقف کنار زد، به ناگاه دیدند که زنبورهایی هم کندوی عسلی در کنار چوب سقف قصابی ساخته‌اند که عسل‌های شهد فراوانی دارد که قصاب از آن بی‌خبر بود. روی به پسر قصاب کرد و گفت: پدرت هر ماه قدری گوشت به اندازۀ کف دست به پیرزنی بی‌نوا می‌بخشد و این زنبور‌های عسل هم، هدیه خدا به او بخاطر این بخشش است.ملا علی روی به پسر کرد و گفت: ای پسر! بدان که او حرام را بر می‌دارد و حلال را بر می‌گرداند؛ هر چند حرام را جمع می‌کنی و حلال را می‌بخشی، پس ذره‌ای در عدالت خداوند در این دنیا بر خود تردید راه مده.

مرحوم ملا مهرعلی خویی (ره) صاحب قصیدۀ معروف "ها علیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر (علی بشر است؛ اما چه بشری) است که مزارش در تپه‌ای در خروجی شهرستان خوی قرار دارد و حدود 150 سال پیش در این مکان دفن شده است و در شهر خوی مشهور است که او وصیت کرد در تشییع جنازۀ من همۀ مردم شهر بیایند و کسی در خانۀ خود ننشیند. زمانی که جنازۀ او را برای دفن می‌بردند، زلزله‌ای مهیب آمد و تمام شهر را ویران و بسیاری را کشت و آنجا بود که مردم فهمیدند پیام وصیت او چه بود.

♥️ همراه ماباشید⇩⇩
💠 ■⇨ @Ganje_arsh

┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈


#یک_داستان_یک_پند

مراسم تشیع جنازه یکی از آشنایان در یک روز سرد پاییزی در گورستان بودم.
نوه متوفی اصلا گریه نمی‌کرد و محزون هم نبود.

سال‌ها این موضوع برای من جای سوال بود با این‌که او سنگ‌دل هم نبود.

بعدها از او علت را جویا شدم، گفت: پدر بزرگ من هر چند انسان بدی نبود ولی روزی یاد دارم، عید نوروز بود و به نوه‌های خود عیدی می‌داد و ما کودک بودیم، ما نوه دختری او بودیم و او به نوه های پسری‌اش 1000 تومنی عیدی داد ولی به ما 200 تومنی داد و در پیش آن‌ها گفت: پدربزرگ اصلی شما فلانی است و بروید و از او شما 1000 تومنی عیدی بگیرید.

این حرکت او برای همیشه یاد من ماند و من تا زنده‌ام او را پدربزرگ و خودم را نوه او هرگز نمی‌دانم.

برای نفوذ در دل‌ها شاید صد کار نیک کم باشد ولی برای ایجاد نفرت ابدی، یک حرکت احمقانه کافی است. و بدانیم کودکان هرچند در مقابل محبت ما توان تشکر ندارند و خجالت می‌کشند و در برابر تندی و بی‌احترامی ما، از ترس ما توان عکس‌العمل ندارند و سکوت می‌کنند، ولی آن‌ها تمام رفتار ما را می‌فهمند و محبت‌ها و بدی‌های ما را می‌بینند و می‌دانند و برای همیشه در ذهن خود حفظ می‌کنند و زمانی که بزرگ شدند، تلافی می‌کنند.


■⇨ @Ganje_arsh
#یک_دقیقه_مطالعه


آیت الله العظمی جوادی آملی

🔻به سجده شكر پس از ادای فريضه نماز، سفارش اكيد كرده اند و بلكه آن را جبران كننده قصورِ نداشتن حضور قلب در نماز معرفی كرده و فرموده اند: اگر در نماز حضور قلب نداشتيد با نافله آن را تدارك كنيد و اگر در نافله نيز حضور نداشتيد با سجده شكر آن را جبران كنيد

🔻انسان عابد نه تنها از خداوند طلبکار نیست، بلکه بدهکار او هم می‌شود و باید برای توفيق عبادت که خدای سبحان به او عطا فرموده سجده شکر کند و اگر عجز انسان نبود لازم بود برای هر سجده شکری نیز سجده شکر دیگری کند، چنان كه در بيان نورانی امام سجّاد(سلام الله علیه) آمده است: خدايا ما هرگاه تو را شكر كرديم بدهكار شديم؛ زيرا با توفيق شكر، نعمت جديدی به ما عطا كردی كه خود نيازمند شكری ديگر است
.

وسائل الشیعه ج۷ ص۶
‌بحار الانوار ج۹۱ ص۱۴۶
تسنیم ج۴ ص۴
۸


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh