🌟 #زنی_کـه_حاملــه_نمیشود
✅1.انجام غسل بـ مدت یکهفته
✅2.زن سه روز روزه بگیرد
✅3.این حروف را روی کاغذ بی خط بنویسد و موقع نزدیکی همراهش باشد
🌟م م م م ط هـ هـ ا علی علی علی علی علی علی له له له اه اه اه اه اه اه اه اه اه له له له مولعو هو فسو🌟
کسی خبر دار نشود
❤💖💛💙💜💚❤💖💛💙💜💚❤💖
https://telegram.me/ganje_arsh
@Asffgf👈👈👈 ارتباط با ادمین
✅1.انجام غسل بـ مدت یکهفته
✅2.زن سه روز روزه بگیرد
✅3.این حروف را روی کاغذ بی خط بنویسد و موقع نزدیکی همراهش باشد
🌟م م م م ط هـ هـ ا علی علی علی علی علی علی له له له اه اه اه اه اه اه اه اه اه له له له مولعو هو فسو🌟
کسی خبر دار نشود
❤💖💛💙💜💚❤💖💛💙💜💚❤💖
https://telegram.me/ganje_arsh
@Asffgf👈👈👈 ارتباط با ادمین
Telegram
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین
▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بےاثرست
▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم
▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمانآور است
▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بےاثرست
▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم
▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمانآور است
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#حتما_بخونید_و_از_دستش_ندید
#همیشه_راه_توبه_و_اصلاح_باز_است
💠✍🏻زمان طاغوت یک شب آقا سیدمهدی قوام خطیب معروف تهران بعد از منبر و در مسیر منزل، #زنی را میبیند، که وضعیت نامناسبی دارد و معلوم بوده اهل #فحشا است!آقا سیدمهدی به پیر مردی میگوید: برو آن زن را صدا کن بیاید آن مرد تعلل میکند و میگوید: وضعیت آن زن و #حجابش مناسب نیست او را صدا بزنم.
💠✍🏻خلاصه با اصرار سید و با کراهت میرود و او را صدا میزند! زن میآید، آقا سیدمهدی از آن زن میپرسد: این موقع شب اینجا چه میکنی؟!
زن میگوید: احتیاج دارم، #مجبورم!
💠✍🏻سید پاکت پولی را به او میدهد و میگوید: این پول، مال #امام_حسین علیهالسلام است، من هم نمیدانم چقدر است؛ تا این پول را داری، از #خانه بیرون نیا!مدتی گذشت سید به #کربلا مشرف شد. روزی در #حرم سیدالشهدا علیهالسلام زنی را میبیند با شوهرش ایستادهاند. شوهر میآید جلو و دست #سید را میبوسد و میگوید: #زنم میخواهد سلامی به شما عرض کند! مرد دورتر میایستد، زن که #محجبه و با نقاب بود نزدیک میآید و کمی نقاب از صورتش بر میگیرد تا سید صدایش را بهتر بشنود و با بغض و #گریه میگوید: آقا سید! من را نشناختید؟ سید میگوید: نه! بجا نمیآورم!
💠✍🏻زن میگوید: من همان خانمی هستم که چند مدت پیش مرا در خیابان لالهزار دیدید! یادتان میآید که #پاکت پول را به من دادید و گفتید مال امام حسین است؟ بعد از رفتن شما خیلی حالم #دگرگون شد تا چند دقیقه #گریه کردم به امام حسین گفتم: آقا با من چکار داری آخه من #فاسدم... همان جا بود که قسم خوردم دیگر این #گناه رو انجام ندهم و #توبه کردم... آقا سید! شما یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید. همان پاکت کار خودش را کرد… من دیگر… خوب شدهام!
🦋 ➢ @Ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#حتما_بخونید_و_از_دستش_ندید
#همیشه_راه_توبه_و_اصلاح_باز_است
💠✍🏻زمان طاغوت یک شب آقا سیدمهدی قوام خطیب معروف تهران بعد از منبر و در مسیر منزل، #زنی را میبیند، که وضعیت نامناسبی دارد و معلوم بوده اهل #فحشا است!آقا سیدمهدی به پیر مردی میگوید: برو آن زن را صدا کن بیاید آن مرد تعلل میکند و میگوید: وضعیت آن زن و #حجابش مناسب نیست او را صدا بزنم.
💠✍🏻خلاصه با اصرار سید و با کراهت میرود و او را صدا میزند! زن میآید، آقا سیدمهدی از آن زن میپرسد: این موقع شب اینجا چه میکنی؟!
زن میگوید: احتیاج دارم، #مجبورم!
💠✍🏻سید پاکت پولی را به او میدهد و میگوید: این پول، مال #امام_حسین علیهالسلام است، من هم نمیدانم چقدر است؛ تا این پول را داری، از #خانه بیرون نیا!مدتی گذشت سید به #کربلا مشرف شد. روزی در #حرم سیدالشهدا علیهالسلام زنی را میبیند با شوهرش ایستادهاند. شوهر میآید جلو و دست #سید را میبوسد و میگوید: #زنم میخواهد سلامی به شما عرض کند! مرد دورتر میایستد، زن که #محجبه و با نقاب بود نزدیک میآید و کمی نقاب از صورتش بر میگیرد تا سید صدایش را بهتر بشنود و با بغض و #گریه میگوید: آقا سید! من را نشناختید؟ سید میگوید: نه! بجا نمیآورم!
💠✍🏻زن میگوید: من همان خانمی هستم که چند مدت پیش مرا در خیابان لالهزار دیدید! یادتان میآید که #پاکت پول را به من دادید و گفتید مال امام حسین است؟ بعد از رفتن شما خیلی حالم #دگرگون شد تا چند دقیقه #گریه کردم به امام حسین گفتم: آقا با من چکار داری آخه من #فاسدم... همان جا بود که قسم خوردم دیگر این #گناه رو انجام ندهم و #توبه کردم... آقا سید! شما یکبار، برای همیشه دکان مرا تعطیل کردید. همان پاکت کار خودش را کرد… من دیگر… خوب شدهام!
🦋 ➢ @Ganje_aarsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
🤔 تفکر 🤔
ابوالحسن خرقانی میگوید:
جواب چهار نفر مرا سخت #تکان داد !
💥مرد #فاسدی از کنارم گذشت و من
گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد
او گفت؛ ای شیخ!
خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد شد!📌
💥 #مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده های گل آلود میرفت، به او گفتم؛ قدم #ثابت بردار تا #نلغزی !
گفت؛ من بلغزم باکی نیست،
به هوش باش تو نلغزی ای شیخ که جماعتی از پی تو خواهند لغزید.
💥کودکی دیدم که چراغی در دست داشت، گفتم: این #روشنایی را از کجا آورده ای⁉️
کودک چراغ را فوت کرد و آنرا خاموش ساخت و گفت؛ تو که شیخ این شهری
بگو این روشنایی کجا رفت؟!
💥 #زنی بسیار زیبا رو که با خشم زیاد از شوهرش شکایت میکرد!
گفتم؛ اول رویت را بپوشان، بعد با من حرف بزن!
👈گفت؛ من که #غرق دنیا هستم اکنون چنان از خود بیخودم که از خویش خبرم نیست،
تو چگونه غرق محبت #خالقی که از نگاهی بیم داری؟
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
#زنی_که_شوهرش ...
🌸✨زنے ڪہ شوهرش از او راضے
نیست این آیہ را بر شیرینے بخواند
و بہ شوهرش دهد، شوهرش با
او مهربان خواهد شد✨
✺ و من الناس من ... ➣
📚 مخزن تعویذات ۶۱
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
🌸✨زنے ڪہ شوهرش از او راضے
نیست این آیہ را بر شیرینے بخواند
و بہ شوهرش دهد، شوهرش با
او مهربان خواهد شد✨
✺ و من الناس من ... ➣
📚 مخزن تعویذات ۶۱
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh