#ممنونم_خدا 🙏
🥘 وقتی غذا میخورم ؛
- تو اون رو وارد یه عضو لوبیاییشکل به اسم معده میکنی..
- جایی که پر شده از آنزیمهای گوارشی و یه اسید قوی که میشه باهاش حتی فلز «روی» رو هم حل کرد!
- اما تو اجازه نمیدی ذرهای به بافتهای بدنم آسیب برسه ؛ چون سلولهای سطح معدهم رو با مادهای ضد اسیدی پوشش دادی و ازشون محافظت میکنی.
- برای اینکه غذام کاملاً هضم بشه ؛ در روز حداقل ۱ لیتر از این اسید رو ذرهذره میریزی توی معدهم و طی چند ساعت حرکات ماهیچهای مختلف ، غذا رو به شکل یک تکه خمیر در میاری..
✓ درسته که معدهم حرکات خیلی قوی و زیادی داره ؛ اما نه میذاری صداش رو بشنوم و نه حرکاتش رو احساس کنم تا بتونم در آرامش به کارهای روزانهم برسم.
ممنونم ازت خدا...🙏
■⇨ @Ganje_arsh
🥘 وقتی غذا میخورم ؛
- تو اون رو وارد یه عضو لوبیاییشکل به اسم معده میکنی..
- جایی که پر شده از آنزیمهای گوارشی و یه اسید قوی که میشه باهاش حتی فلز «روی» رو هم حل کرد!
- اما تو اجازه نمیدی ذرهای به بافتهای بدنم آسیب برسه ؛ چون سلولهای سطح معدهم رو با مادهای ضد اسیدی پوشش دادی و ازشون محافظت میکنی.
- برای اینکه غذام کاملاً هضم بشه ؛ در روز حداقل ۱ لیتر از این اسید رو ذرهذره میریزی توی معدهم و طی چند ساعت حرکات ماهیچهای مختلف ، غذا رو به شکل یک تکه خمیر در میاری..
✓ درسته که معدهم حرکات خیلی قوی و زیادی داره ؛ اما نه میذاری صداش رو بشنوم و نه حرکاتش رو احساس کنم تا بتونم در آرامش به کارهای روزانهم برسم.
ممنونم ازت خدا...🙏
■⇨ @Ganje_arsh
#ممنونم_خدا 🙏
👂وقتی میخوام به صدایی گوش بدم
- تو با لالۀ گوشم صداها رو جمع میکنی و میفرستیشون توی یک لولۀ باریک و از اونجا با فشار هوا ، هُلشون میدی تا میانۀ گوشم.
- حالا برای هر نوع صدایی یک لرزش خاص میسازی ؛ و بعد این لرزشها رو به انتهاییترین قسمت گوشم منتقل میکنی.
- اونجا رو از مایع پر کردی و یک عالمه مژکهای ریز شناور داخلش قرار دادی و با هر نوع لرزشی ، مژکهای خاصی رو به رقص در میاری تا عصب شنواییم رو لمس کنن.
- اینجوری صداهای مختلف رو به مغزم میرسونی و من میتونم اونا رو درک کنم.
- دارم فکر میکنم ؛ در طول گوش دادن به یک موسیقی ،
💫این واکنشهای بینقص رو چندبار و با چه سرعتی برام انجام میدی!!؟
ممنونم ازت خدا...🙏
■⇨ @Ganje_arsh
👂وقتی میخوام به صدایی گوش بدم
- تو با لالۀ گوشم صداها رو جمع میکنی و میفرستیشون توی یک لولۀ باریک و از اونجا با فشار هوا ، هُلشون میدی تا میانۀ گوشم.
- حالا برای هر نوع صدایی یک لرزش خاص میسازی ؛ و بعد این لرزشها رو به انتهاییترین قسمت گوشم منتقل میکنی.
- اونجا رو از مایع پر کردی و یک عالمه مژکهای ریز شناور داخلش قرار دادی و با هر نوع لرزشی ، مژکهای خاصی رو به رقص در میاری تا عصب شنواییم رو لمس کنن.
- اینجوری صداهای مختلف رو به مغزم میرسونی و من میتونم اونا رو درک کنم.
- دارم فکر میکنم ؛ در طول گوش دادن به یک موسیقی ،
💫این واکنشهای بینقص رو چندبار و با چه سرعتی برام انجام میدی!!؟
ممنونم ازت خدا...🙏
■⇨ @Ganje_arsh
#ممنونم_خدا 🙏
✋وقتی انگشتم میخوره به یه جسم داغ
- صدم ثانیه برای تو کافیه تا با گیرندههای حسیِ توی پوستم میلیونها پیام بفرستی به فرماندهی دستگاه عصبی من!
- با همین سرعت پیامهایی رو از این مرکز برای ماهیچههای نوک انگشتام میفرستی.
- حالا وقتشه که اون ماهیچهها رو منقبض کنی و دستم رو کنار بکشی.
- اینقدر این زمان کوتاهه که من تازه آخرش میفهمم تو مواظبم بودی تا نسوزم..
ممنونم ازت خدا...🙏
■⇨ @Ganje_arsh
✋وقتی انگشتم میخوره به یه جسم داغ
- صدم ثانیه برای تو کافیه تا با گیرندههای حسیِ توی پوستم میلیونها پیام بفرستی به فرماندهی دستگاه عصبی من!
- با همین سرعت پیامهایی رو از این مرکز برای ماهیچههای نوک انگشتام میفرستی.
- حالا وقتشه که اون ماهیچهها رو منقبض کنی و دستم رو کنار بکشی.
- اینقدر این زمان کوتاهه که من تازه آخرش میفهمم تو مواظبم بودی تا نسوزم..
ممنونم ازت خدا...🙏
■⇨ @Ganje_arsh
#ممنونم_خدا 🙏
🥛وقتی خواستی اولین غذای منو تدارک ببینی؛
- از پروتئین و قند و چربیِ خون مادرم، شیر گرم و خوشمزهای برام درست کردی...
- چیزی که ما بهش میگیم آغوز یا طلای مایع،
این اولین غذایی بود که باهاش وقت به دنیا اومدنم، از من پذیرایی کردی.
- تو اونو از چند ماه قبلِ تولدم، آماده کرده بودی که اگه زودتر از وقتم به دنیا اومدم، گرسنه نمونم...
- یه شیر پر از مواد معدنی، ویتامین، گلبول سفید و پادتنهایی که سیستم ایمنی منو قوی میکرد؛ یعنی یه واکسیناسیون طبیعی برای زندگی تو دنیا ...
💫 و تو ...
همۀ این کارها رو در حالی برام انجام دادی که من هنوز پا به دنیا، نذاشته بودم.
ممنونم ازت خدا...🙏
🌱🌱🌱🌱🌱
🥛وقتی خواستی اولین غذای منو تدارک ببینی؛
- از پروتئین و قند و چربیِ خون مادرم، شیر گرم و خوشمزهای برام درست کردی...
- چیزی که ما بهش میگیم آغوز یا طلای مایع،
این اولین غذایی بود که باهاش وقت به دنیا اومدنم، از من پذیرایی کردی.
- تو اونو از چند ماه قبلِ تولدم، آماده کرده بودی که اگه زودتر از وقتم به دنیا اومدم، گرسنه نمونم...
- یه شیر پر از مواد معدنی، ویتامین، گلبول سفید و پادتنهایی که سیستم ایمنی منو قوی میکرد؛ یعنی یه واکسیناسیون طبیعی برای زندگی تو دنیا ...
💫 و تو ...
همۀ این کارها رو در حالی برام انجام دادی که من هنوز پا به دنیا، نذاشته بودم.
ممنونم ازت خدا...🙏
🌱🌱🌱🌱🌱
#ممنونم_خدا 🙏
▪️وقتی بغضم میگیره؛
- تو بلافاصله سیستم عصبیم رو فعال میکنی و میفرستیشون سراغ غدههای اشکیِ چشمام!
- اینجوری اون غدهها رو راه میندازی تا اشک بیشتری تولید کنن،
- وقتی بغض از حد تحملم فراتر میره، تو دریچۀ غدهها رو باز میکنی تا اشکهام جاری بشن.
- همزمان، تو با آزادکردنِ هورمون شادیآور و آرامشبخش، دلتنگیهام رو کم میکنی،
- و از طرفی با گریه کردن، به خارج شدن سموم بدنم هم کمک میکنی و جسمم رو به تعادل میرسونی.
- همزمان با همهی این اتفاقها، با افزایش سرعت تنفسم، اکسیژن بیشتری وارد بدنم میکنی تا مغزم رو خنک کنی.
- حالا یواشیواش حالم بهتر میشه و احساس سبکی بهم دست میده...
※ شاید من گریهکردن رو دوست نداشته باشم، اما تو این سیستم عظیم رو برای تخلیۀ احساسات من و رسیدنم به تعادل و آرامش قرار دادی... 💞
ممنونم ازت خدا 🙏
■⇨ @Ganje_arsh
▪️وقتی بغضم میگیره؛
- تو بلافاصله سیستم عصبیم رو فعال میکنی و میفرستیشون سراغ غدههای اشکیِ چشمام!
- اینجوری اون غدهها رو راه میندازی تا اشک بیشتری تولید کنن،
- وقتی بغض از حد تحملم فراتر میره، تو دریچۀ غدهها رو باز میکنی تا اشکهام جاری بشن.
- همزمان، تو با آزادکردنِ هورمون شادیآور و آرامشبخش، دلتنگیهام رو کم میکنی،
- و از طرفی با گریه کردن، به خارج شدن سموم بدنم هم کمک میکنی و جسمم رو به تعادل میرسونی.
- همزمان با همهی این اتفاقها، با افزایش سرعت تنفسم، اکسیژن بیشتری وارد بدنم میکنی تا مغزم رو خنک کنی.
- حالا یواشیواش حالم بهتر میشه و احساس سبکی بهم دست میده...
※ شاید من گریهکردن رو دوست نداشته باشم، اما تو این سیستم عظیم رو برای تخلیۀ احساسات من و رسیدنم به تعادل و آرامش قرار دادی... 💞
ممنونم ازت خدا 🙏
■⇨ @Ganje_arsh
#ممنونم_خدا 🙏
➖وقتی ذهنم خسته میشه؛
- یعنی تهویۀ هوای بدنم رو خوب انجام ندادم و این باعث شده حرارت مغزم بالا بره، تا جایی که ممکنه سلولهای حساس مغزم آسیب ببینن و عملکرد کلی بدنم به مشکل بخوره.
- توی این شرایط خطرناک، تو با یه خمیازۀ کشدار به دادم میرسی!
- تو دهانم رو بیش از حد معمول باز میکنی و با کش آوردنِ عضلات فکهام، گردش خونی که به مغزم میره رو بالاتر میبری تا این عضو حیاتیم رو خنک کنی.
- همزمان هوای زیادی رو میکشی توی ریههام و با سرعت بیشتری خارجش میکنی و اینجوری اکسیژن بیشتری رو به مغزم میرسونی و دیاکسیدکربنها رو، که موجب خستگیم میشن، میفرستی بیرون.
- خیلی وقتا وسط فعالیتهای ذهنیم، من بیخبرم از اینکه حرارت مغزم داره بالا میره، اما تو با روشن کردن پنکۀ طبیعی بدنم مغزم رو خنک میکنی تا مراقب سلامتیم باشی. 💞
ممنونم ازت خدا... 🙏
➖وقتی ذهنم خسته میشه؛
- یعنی تهویۀ هوای بدنم رو خوب انجام ندادم و این باعث شده حرارت مغزم بالا بره، تا جایی که ممکنه سلولهای حساس مغزم آسیب ببینن و عملکرد کلی بدنم به مشکل بخوره.
- توی این شرایط خطرناک، تو با یه خمیازۀ کشدار به دادم میرسی!
- تو دهانم رو بیش از حد معمول باز میکنی و با کش آوردنِ عضلات فکهام، گردش خونی که به مغزم میره رو بالاتر میبری تا این عضو حیاتیم رو خنک کنی.
- همزمان هوای زیادی رو میکشی توی ریههام و با سرعت بیشتری خارجش میکنی و اینجوری اکسیژن بیشتری رو به مغزم میرسونی و دیاکسیدکربنها رو، که موجب خستگیم میشن، میفرستی بیرون.
- خیلی وقتا وسط فعالیتهای ذهنیم، من بیخبرم از اینکه حرارت مغزم داره بالا میره، اما تو با روشن کردن پنکۀ طبیعی بدنم مغزم رو خنک میکنی تا مراقب سلامتیم باشی. 💞
ممنونم ازت خدا... 🙏
#ممنونم_خدا 🙏
➖ وقتی از خوردن یه غذای فاسد مسموم میشم؛
- تو، در همون مراحل اولیهٔ هضم غذا، حس و حالم رو میبری روی هشدار و حالت تهوع رو به من غالب میکنی..
- بعد، در یک لحظه عضلات قفسهٔ سینه و شکمم رو بهشدت منقبض میکنی و با این انقباض، فشار معدهم رو بالا میبری تا محتویاتش رو بهسرعت تخلیه کنی.
- حالا وقتشه که دریچهٔ معدهم رو باز کنی تا غذای فاسد بتونه برگشت کنه و وارد مری بشه...
- همزمان، مجاری تنفسم رو هم میبندی تا این مواد وارد بینی و ریههام نشه.
- در همین لحظهس که مجبورم میکنی تمام اون غذاهای فاسد رو بالا بیارم...
- ممکنه من غذای فاسد بخورم اما، تو همون اول اونا رو از شکم من پس میزنی و نمیذاری مواد سمی وارد خون من بشه...
💞اگه مراقبم نبودی، تا حالا چند بار مرده بودم؟
ممنونم ازت خدا... 🙏
➖ وقتی از خوردن یه غذای فاسد مسموم میشم؛
- تو، در همون مراحل اولیهٔ هضم غذا، حس و حالم رو میبری روی هشدار و حالت تهوع رو به من غالب میکنی..
- بعد، در یک لحظه عضلات قفسهٔ سینه و شکمم رو بهشدت منقبض میکنی و با این انقباض، فشار معدهم رو بالا میبری تا محتویاتش رو بهسرعت تخلیه کنی.
- حالا وقتشه که دریچهٔ معدهم رو باز کنی تا غذای فاسد بتونه برگشت کنه و وارد مری بشه...
- همزمان، مجاری تنفسم رو هم میبندی تا این مواد وارد بینی و ریههام نشه.
- در همین لحظهس که مجبورم میکنی تمام اون غذاهای فاسد رو بالا بیارم...
- ممکنه من غذای فاسد بخورم اما، تو همون اول اونا رو از شکم من پس میزنی و نمیذاری مواد سمی وارد خون من بشه...
💞اگه مراقبم نبودی، تا حالا چند بار مرده بودم؟
ممنونم ازت خدا... 🙏
#ممنونم_خدا 🙏
👁 هربار که پلک میزنم؛
- تو از غدههایی که پشت پلکم قرار دادی، مقداری اشک آزاد میکنی تا سطح چشمم همیشه تمیز و مرطوب و روان باشه...
- اینجوری، خیلی راحت و بدون سوزش چشم، میتونم هم پلک بزنم و هم کرهٔ چشمم رو بچرخونم تا اطرافم رو ببینم.
- تو با موادی که توی اشک قرار دادی، پیوسته چشمم رو ضدعفونی میکنی و با از بین بردن باکتریهایی که به چشمم وارد میشن، از این عضو عزیز و حساسِ من مراقبت میکنی.
- راستی! اینو هم فهمیدم که تو، توی اشک چشم من مواد مغذی گذاشتی، تا قرنیهٔ چشمم رو هم تغذیه کنی...
- تو، روزانه هزاران بار برام پلک میزنی،
و همهٔ این کارها رو روزانه هزاران بار، در یک چشم به هم زدن، برام انجام میدی تا مواظبم باشی...💞
ممنونم ازت خدا... 🙏
👁 هربار که پلک میزنم؛
- تو از غدههایی که پشت پلکم قرار دادی، مقداری اشک آزاد میکنی تا سطح چشمم همیشه تمیز و مرطوب و روان باشه...
- اینجوری، خیلی راحت و بدون سوزش چشم، میتونم هم پلک بزنم و هم کرهٔ چشمم رو بچرخونم تا اطرافم رو ببینم.
- تو با موادی که توی اشک قرار دادی، پیوسته چشمم رو ضدعفونی میکنی و با از بین بردن باکتریهایی که به چشمم وارد میشن، از این عضو عزیز و حساسِ من مراقبت میکنی.
- راستی! اینو هم فهمیدم که تو، توی اشک چشم من مواد مغذی گذاشتی، تا قرنیهٔ چشمم رو هم تغذیه کنی...
- تو، روزانه هزاران بار برام پلک میزنی،
و همهٔ این کارها رو روزانه هزاران بار، در یک چشم به هم زدن، برام انجام میدی تا مواظبم باشی...💞
ممنونم ازت خدا... 🙏
#ممنونم_خدا 🙏
🏓 وقتی ورزش میکنم؛
- عضلههام نیاز به انرژی دارن، به همین خاطر همون لحظات اول، مولکولهای انرژیای که قبلاً توی ماهیچههام آماده نگهداشتی آزاد میکنی.
- من ورزش رو ادامه میدم و برای اینکه انرژی بیشتری برام تأمین کنی، قندهایی که تو بدنم ذخیره کردی رو میشکنی و روانهٔ ماهیچههای فعالم میکنی.
- حالا مولکولهای انرژی برای سوختن نیاز به اکسیژن دارن، اینجاست که تو تنفسم رو تشدید میکنی،
- همزمان ضربان قلبم رو هم بالا میبری تا این اکسیژن رو بهوسیلهٔ خونم به عضلهها برسونی.
- این سوختوساز و تولید انرژی، دمای بدنم رو بالا میبره و تو، از قبل حواست به این هم بود،
- حالا با فعال کردنِ غدههای عرق، سطح پوستم رو مرطوب میکنی تا من احساس خنکی کنم.
- همهٔ این کارها رو تا زمانی که من فعالیتم رو کم کنم برام انجام میدی و آخر سر، با آزاد کردن هورمونی که ما اسمش رو گذاشتیم اندورفین، یه احساس سرخوشی و سرحالی به من میدی...💞
ممنونم ازت خدا...🙏
🏓 وقتی ورزش میکنم؛
- عضلههام نیاز به انرژی دارن، به همین خاطر همون لحظات اول، مولکولهای انرژیای که قبلاً توی ماهیچههام آماده نگهداشتی آزاد میکنی.
- من ورزش رو ادامه میدم و برای اینکه انرژی بیشتری برام تأمین کنی، قندهایی که تو بدنم ذخیره کردی رو میشکنی و روانهٔ ماهیچههای فعالم میکنی.
- حالا مولکولهای انرژی برای سوختن نیاز به اکسیژن دارن، اینجاست که تو تنفسم رو تشدید میکنی،
- همزمان ضربان قلبم رو هم بالا میبری تا این اکسیژن رو بهوسیلهٔ خونم به عضلهها برسونی.
- این سوختوساز و تولید انرژی، دمای بدنم رو بالا میبره و تو، از قبل حواست به این هم بود،
- حالا با فعال کردنِ غدههای عرق، سطح پوستم رو مرطوب میکنی تا من احساس خنکی کنم.
- همهٔ این کارها رو تا زمانی که من فعالیتم رو کم کنم برام انجام میدی و آخر سر، با آزاد کردن هورمونی که ما اسمش رو گذاشتیم اندورفین، یه احساس سرخوشی و سرحالی به من میدی...💞
ممنونم ازت خدا...🙏