This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸دوستان خوبم عصر تون
💖به زیبایی قلبهای پاکتون
🌸روزگارتـون بــه وقـت
💖عــشــق و مــهــربــانــی
🌸ساعت هاتون به رنگ امید
💖ولحظه هاتون گرم وزیبا باشه
@Ganje_arsh
💖به زیبایی قلبهای پاکتون
🌸روزگارتـون بــه وقـت
💖عــشــق و مــهــربــانــی
🌸ساعت هاتون به رنگ امید
💖ولحظه هاتون گرم وزیبا باشه
@Ganje_arsh
شگفتیهای خلقت👌
واضح ترین عکس از سطحِ خورشید ☀️
که توسط ناسا منتشر شده 😍
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ😍👌
@Ganje_arsh
واضح ترین عکس از سطحِ خورشید ☀️
که توسط ناسا منتشر شده 😍
فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ😍👌
@Ganje_arsh
✨﷽✨
بزرگی میفرمود:
🌸🍃متوسل و متذکر به امام زمان علیه السلام بشین و در حق ایشون دعا کنین😊
به خدا، او آقا و جوانمرد هست و چند برابر تلافی می کنه✨
🌹شما اگه خبر دار شی که کسی برای شما دعا کرده و حمایتی کرده تا زنده هستی میخوای این خدمتی رو که او پشت سر تو انجام داده دو برابر جزا و پاداش بدی🤔😍
امام زمان علیه السلام اول جوانمرد عالم هستن🌸
غیر جنبه امامتش،جوانمردی عربی عجیبی دارن؛
ببینن که تو برای او دعا می کنی و زیارت آل یاسین می خونی و از خدا سلامت وفرج و نشاط ایشون رو میخوای ، آیا بعد از این همه دعا و هوا خواهی ،آن حضرت می زارن که شما درمشکلات بمانی؟ محال هست🌹💐
خداوند می فرماید :
«ای کسانی که ایمان آورده اید چنانکه کسی شما را تحیت گفت به او پاسخی بهتر بدهید یا برابر با آن.»🌼
به یقین امام عصر این دستور الهی رو پاس می دارن و خودشون الگوی عمل به فرمان های الهی هستن💫🌺
دعا برای سلامت و فرج امام عصر رو نسبت به دعای بر خود ترجیح بدیم و اهمیت قائل شیم و بدونیم کسی که برای امام زمان علیه السلام خالصانه دعا می کنه، این کارش از نظر آن جوانمرد پوشیده نمی مونه و بی تردید پاسخ پر محبت ایشون رو دریافت خواهد کرد🍃😇✨
محال است که من و شما بر ایشون درود و سلام بفرستیم و او پاسخ ما رو نده و محال است که من و شما برای ایشون آرزوی سلامت و فرج (یعنی رفع گرفتاری) کنیم و او برای سلامت و رفع گرفتاری های ما دعا نکنه🙂☺️
🌺از امروز تصمیم بگیریم برای امام زمانمون دعا کنیم☺️
🌷تصمیم بگیریم که در قنوت نمازهامون دعای فرج بخونیم😇✨
💐تصمیم بگیریم ثواب کارهای خوبمون رو هدیه کنیم به ایشون🌸🍃
دل هاتون امام زمانی😇❤️
@Ganje_arsh
بزرگی میفرمود:
🌸🍃متوسل و متذکر به امام زمان علیه السلام بشین و در حق ایشون دعا کنین😊
به خدا، او آقا و جوانمرد هست و چند برابر تلافی می کنه✨
🌹شما اگه خبر دار شی که کسی برای شما دعا کرده و حمایتی کرده تا زنده هستی میخوای این خدمتی رو که او پشت سر تو انجام داده دو برابر جزا و پاداش بدی🤔😍
امام زمان علیه السلام اول جوانمرد عالم هستن🌸
غیر جنبه امامتش،جوانمردی عربی عجیبی دارن؛
ببینن که تو برای او دعا می کنی و زیارت آل یاسین می خونی و از خدا سلامت وفرج و نشاط ایشون رو میخوای ، آیا بعد از این همه دعا و هوا خواهی ،آن حضرت می زارن که شما درمشکلات بمانی؟ محال هست🌹💐
خداوند می فرماید :
«ای کسانی که ایمان آورده اید چنانکه کسی شما را تحیت گفت به او پاسخی بهتر بدهید یا برابر با آن.»🌼
به یقین امام عصر این دستور الهی رو پاس می دارن و خودشون الگوی عمل به فرمان های الهی هستن💫🌺
دعا برای سلامت و فرج امام عصر رو نسبت به دعای بر خود ترجیح بدیم و اهمیت قائل شیم و بدونیم کسی که برای امام زمان علیه السلام خالصانه دعا می کنه، این کارش از نظر آن جوانمرد پوشیده نمی مونه و بی تردید پاسخ پر محبت ایشون رو دریافت خواهد کرد🍃😇✨
محال است که من و شما بر ایشون درود و سلام بفرستیم و او پاسخ ما رو نده و محال است که من و شما برای ایشون آرزوی سلامت و فرج (یعنی رفع گرفتاری) کنیم و او برای سلامت و رفع گرفتاری های ما دعا نکنه🙂☺️
🌺از امروز تصمیم بگیریم برای امام زمانمون دعا کنیم☺️
🌷تصمیم بگیریم که در قنوت نمازهامون دعای فرج بخونیم😇✨
💐تصمیم بگیریم ثواب کارهای خوبمون رو هدیه کنیم به ایشون🌸🍃
دل هاتون امام زمانی😇❤️
@Ganje_arsh
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#داستانک_زیبا
✍با پیـرمــردِ مـــؤمنـی، درمسجــد نــشسته بـودم. زن جوانی صورت خود گرفته بود و برای درخواست کمک داخل خانهی خـدا شد. پــیرمـردِ مـؤمـن٬ دست در جیب ڪرد و اسڪناس ارزشمندی به زن داد. دیگران هم دست او را خالی رد نکردند و سکهای دادند.
جوانی از او پـرسید: پول شیـرین است چگونه از این همه پول گذشتی؟ سڪه ای می دادی کافی بود!! پیرمرد تبسمی کرد و گفت: پسرم صدقه٬ هفتاد نوع بلا را دفع میڪند.
از پـول شیـرینتـر، جان و سلامتی من است ڪه اگر اینجا٬ از پولِ شیرین نگذرم، باید در ساختمانِ پزشڪان بروم و آنجا از پولِ شیرین بگذرم و شربت تلخ هم روی آن بنوشم تا خدا سلامتیِ شیرینِ من را برگرداند! بدان ڪه از پول شیرینتر، سلامتی٬ آبرو٬ فرزند صالح و آرامش است.
به فـرمـایش حضرت علـی (ع) چه زیاد است عبرت و چه ڪم است عبرتگیرنده.
وأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (سورهی بقره آیهی 195) و (از مال خود) در راه خدا انفاق ڪنید و خود را با (دوری از انفاق) به مهلڪه و خطر در نیفڪنید و نیڪویی ڪنید ڪه خدا نیڪوڪاران را دوست میدارد.
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#داستانک_زیبا
✍با پیـرمــردِ مـــؤمنـی، درمسجــد نــشسته بـودم. زن جوانی صورت خود گرفته بود و برای درخواست کمک داخل خانهی خـدا شد. پــیرمـردِ مـؤمـن٬ دست در جیب ڪرد و اسڪناس ارزشمندی به زن داد. دیگران هم دست او را خالی رد نکردند و سکهای دادند.
جوانی از او پـرسید: پول شیـرین است چگونه از این همه پول گذشتی؟ سڪه ای می دادی کافی بود!! پیرمرد تبسمی کرد و گفت: پسرم صدقه٬ هفتاد نوع بلا را دفع میڪند.
از پـول شیـرینتـر، جان و سلامتی من است ڪه اگر اینجا٬ از پولِ شیرین نگذرم، باید در ساختمانِ پزشڪان بروم و آنجا از پولِ شیرین بگذرم و شربت تلخ هم روی آن بنوشم تا خدا سلامتیِ شیرینِ من را برگرداند! بدان ڪه از پول شیرینتر، سلامتی٬ آبرو٬ فرزند صالح و آرامش است.
به فـرمـایش حضرت علـی (ع) چه زیاد است عبرت و چه ڪم است عبرتگیرنده.
وأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (سورهی بقره آیهی 195) و (از مال خود) در راه خدا انفاق ڪنید و خود را با (دوری از انفاق) به مهلڪه و خطر در نیفڪنید و نیڪویی ڪنید ڪه خدا نیڪوڪاران را دوست میدارد.
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#نمازمجرب_براے_مهربان_ڪردن_یڪ_شخص
💯✍🏻چون شب یکشنبه یا چهارشنبه برسد چون مردم خفته باشند وضو بسازد و دو رکعت نمازگذارد در رکعت اول یک بار سوره فاتحه و بیست نوبت آیه فوق
⇦لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ
⇦مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيز
⇦عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ
⇦عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
💯✍🏻و در کعت دوم یک بار سوره حمد و بیست بار همین آیه را بخواند چون سلام داد بیست بار صلواتفرستد و بعد از آن سر به سجده نهد و بیست بار بگوید :
یا رحیم فلان را مهربان من گردان
💯چون این نماز گذارده باشد
هر روز ڪہ شود آنڪس مهربان گردد
؟تا جاے ڪہ وصف نتوان ڪرد💯
📚تحفة الاسرار ص 87
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#نمازمجرب_براے_مهربان_ڪردن_یڪ_شخص
💯✍🏻چون شب یکشنبه یا چهارشنبه برسد چون مردم خفته باشند وضو بسازد و دو رکعت نمازگذارد در رکعت اول یک بار سوره فاتحه و بیست نوبت آیه فوق
⇦لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ
⇦مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيز
⇦عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ
⇦عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
💯✍🏻و در کعت دوم یک بار سوره حمد و بیست بار همین آیه را بخواند چون سلام داد بیست بار صلواتفرستد و بعد از آن سر به سجده نهد و بیست بار بگوید :
یا رحیم فلان را مهربان من گردان
💯چون این نماز گذارده باشد
هر روز ڪہ شود آنڪس مهربان گردد
؟تا جاے ڪہ وصف نتوان ڪرد💯
📚تحفة الاسرار ص 87
🦋 ➢ @Ganje_arsh ❤️
🍃🍁
💙🍃🦋
🌹طرح شبانه انس با قرآن🌹
👈هر شب یک صفحه از قران کریم هدیه به روح پدران و مادران از دست رفته، آمرزش گناهان و سلامتی امام زمان (عج)
قـرائت امشـب👇
سوره #بقره60
➣ @Ganje_arsh ❤️
👈هر شب یک صفحه از قران کریم هدیه به روح پدران و مادران از دست رفته، آمرزش گناهان و سلامتی امام زمان (عج)
قـرائت امشـب👇
سوره #بقره60
➣ @Ganje_arsh ❤️
🌹طرح شبانه انس با قرآن🌹
👈هر شب یک صفحه از قران کریم هدیه به روح پدران و مادران از دست رفته، آمرزش گناهان و سلامتی امام زمان (عج)
قـرائت امشـب👇
سوره #بقره60
➣ @Ganje_arsh ❤️
👈هر شب یک صفحه از قران کریم هدیه به روح پدران و مادران از دست رفته، آمرزش گناهان و سلامتی امام زمان (عج)
قـرائت امشـب👇
سوره #بقره60
➣ @Ganje_arsh ❤️
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:6⃣
🍃تو دیوانه شده ای ! این مرد بیست سال از تو بزرگتر است ،ایرانی است ، همه اش توی جنگ است ، پول ندارد ، همرنگ مانیست ، حتی شناسنامه ندارد !سرش را گرفت بین دستهایش و چشمهایش را بست . چرا ناگهان همه اینقدر شبیه هم شده بودند ؟انگار آن حرفها متن یک نمایشنامه بود که همه حفظ بودند جز او.
🍃مادرش ، پدرش ، فامیل ، حتی دوستانش .
کاش او در یک خانواده معمولی به دنیا آمده بود ، کاش او از خودش ماشین نداشت ! کاش پدر او بجای تجارت بین افریقا و ژاپن معلمی می کرد ،کارگری می کرد ، آنوقت همه چیز طور دیگری می شد.می دانست ، وضع مصطفی هم بهتر از او نیست .بچه هایی که با مصطفی هستند اورا دوست ندارند ،قبولش نمی کنند. آه خدایا ! سخت ترین چیز همین است .کاش مادر بزرگ اینجا بود . اگر او بود غاده غمی نداشت .
🍃مادر بزرگ به حرفش گوش می داد ، دردش را می فهمید .یاد آن قصه افتاد .قصه که نه ، حکایت زندگی مادر بزرگ در آن سالهایی که با شوهر و با دو دخترش در فلسطین زندگی می کرد.جوانی سنی یکی از دخترها را می پسندد و مخالفتی هم پیش نمی آید ،اما پسرک روز عاشورا می آید برای خواستگاری ، عقد و ... مادر بزرگ دلگیر می شود و خواستگار را رد می کند ،اما پدر بزرگ که چندان اهل این حرفها نبوده می خواسته مراسم را راه بیندازد.مادربزرگ هم تردید نمی کند ،یک روز می نشیند ترک اسب و با دخترش می آید این طرف مرز ، بصور .
🍃مادر بزرگ پوشیه می زد ،مجلس امام حسین در خانه اش به پا می کرد و دعاهای زیادی از حفظ داشت .او غاده را زیر پرو بالش گرفت ،
دعاهارا یادش داد و الان اگر مصطفی را می دید که چطورزیارت عاشورا .صحیفه سجادیه ،
و همه دعاهایی را که غاده عاشق آن است و قبل از خواب می خواند در او عجین شده در ازدواج آنها تردید نمی کرد .
🍃و بیشتر از همه همین مرا به مصطفی جلب کرد ،عشق او به ولایت ، من همیشه می نوشتم که هنوز دریای سرخ ،هر ذره از خاک جبل عامل صدای ابوذر را به من می رساند .این صدا در وجودم بود .حس می کردم باید بروم ، باید برسم آنجا ، ولی کسی نبود دستم را بگیرد ،
مصطفی این دست بود .وقتی او آمد انگار سلمان آمد، سلمان منا اهل البیت .او می توانست دست مرا بگیرد و از این ظلمات ، از روزمرّگی بکشد بیرون ...
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@Ganje_arsh
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:6⃣
🍃تو دیوانه شده ای ! این مرد بیست سال از تو بزرگتر است ،ایرانی است ، همه اش توی جنگ است ، پول ندارد ، همرنگ مانیست ، حتی شناسنامه ندارد !سرش را گرفت بین دستهایش و چشمهایش را بست . چرا ناگهان همه اینقدر شبیه هم شده بودند ؟انگار آن حرفها متن یک نمایشنامه بود که همه حفظ بودند جز او.
🍃مادرش ، پدرش ، فامیل ، حتی دوستانش .
کاش او در یک خانواده معمولی به دنیا آمده بود ، کاش او از خودش ماشین نداشت ! کاش پدر او بجای تجارت بین افریقا و ژاپن معلمی می کرد ،کارگری می کرد ، آنوقت همه چیز طور دیگری می شد.می دانست ، وضع مصطفی هم بهتر از او نیست .بچه هایی که با مصطفی هستند اورا دوست ندارند ،قبولش نمی کنند. آه خدایا ! سخت ترین چیز همین است .کاش مادر بزرگ اینجا بود . اگر او بود غاده غمی نداشت .
🍃مادر بزرگ به حرفش گوش می داد ، دردش را می فهمید .یاد آن قصه افتاد .قصه که نه ، حکایت زندگی مادر بزرگ در آن سالهایی که با شوهر و با دو دخترش در فلسطین زندگی می کرد.جوانی سنی یکی از دخترها را می پسندد و مخالفتی هم پیش نمی آید ،اما پسرک روز عاشورا می آید برای خواستگاری ، عقد و ... مادر بزرگ دلگیر می شود و خواستگار را رد می کند ،اما پدر بزرگ که چندان اهل این حرفها نبوده می خواسته مراسم را راه بیندازد.مادربزرگ هم تردید نمی کند ،یک روز می نشیند ترک اسب و با دخترش می آید این طرف مرز ، بصور .
🍃مادر بزرگ پوشیه می زد ،مجلس امام حسین در خانه اش به پا می کرد و دعاهای زیادی از حفظ داشت .او غاده را زیر پرو بالش گرفت ،
دعاهارا یادش داد و الان اگر مصطفی را می دید که چطورزیارت عاشورا .صحیفه سجادیه ،
و همه دعاهایی را که غاده عاشق آن است و قبل از خواب می خواند در او عجین شده در ازدواج آنها تردید نمی کرد .
🍃و بیشتر از همه همین مرا به مصطفی جلب کرد ،عشق او به ولایت ، من همیشه می نوشتم که هنوز دریای سرخ ،هر ذره از خاک جبل عامل صدای ابوذر را به من می رساند .این صدا در وجودم بود .حس می کردم باید بروم ، باید برسم آنجا ، ولی کسی نبود دستم را بگیرد ،
مصطفی این دست بود .وقتی او آمد انگار سلمان آمد، سلمان منا اهل البیت .او می توانست دست مرا بگیرد و از این ظلمات ، از روزمرّگی بکشد بیرون ...
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@Ganje_arsh
🔸 بدون شک #خداوند در برابر نعمت هایی که به ما می بخشد، نیازی به #شکر ما ندارد، و اگر به شکرگزاری دستور داده، برای باز افزایی آن #نعمت هاست. مهم این است که ببینیم حقیقت شکر چیست تا روشن شود که رابطه آن با افزونی نعمت چیست
🔸 #حقیقت شکر، تنها تشکر زبانی مانند گفتن "#الحمدلله" و مانند آن نیست بلکه شکر دارای سه مرحله است
💠 #نخست_آن_که به دقت بیندیشیم که بخشنده ی نعمت کیست و به او توجه کنیم
💠 #دومین_مرحله، شکر زبانی است
💠 #مرحلهی_سوم که از همه مهم تر است، شکر عملی است، یعنی اینکه درست بیندیشیم که هر نعمتی برای چه هدفی به ما داده شده است و آن را در مورد خودش به کار گیریم که اگر چنین نکنیم، #کفران نعمت کرده ایم
🔸 آری اگر نعمت #چشم را در راه دیدن نشانه های الهی، نعمت گوش را در راه #شنیدن آیات #خدا، نعمت #عقل را در راه شناخت #آفریدگار هستی و به طور کلی هر نعمتی را در مسیر خود #مصرف کردیم، خداوند را شکر کرده ایم، اما اگر همین نعمت ها وسیله ای برای #طغیان و #خودپرستی و #غرور و #غفلت و #بیگانگی از خدا شد، مسلماً کفران نعمت کرده ایم، اگرچه همواره با زبان، خدا را شکر کنیم
🔸 امام صادق (علیه السلام) می فرماید: کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بدون آن که خدا را فراموش کنی و دلت به آن نعمت #مشغول گردد، و به آنچه خدا به تو #اعطا کرده، #راضی باشی و آن را وسیله ی نافرمانی او قرار ندهی و با استفاده از نعمت هایش مخالفت نکنی
@Ganje_arsh
🔸 #حقیقت شکر، تنها تشکر زبانی مانند گفتن "#الحمدلله" و مانند آن نیست بلکه شکر دارای سه مرحله است
💠 #نخست_آن_که به دقت بیندیشیم که بخشنده ی نعمت کیست و به او توجه کنیم
💠 #دومین_مرحله، شکر زبانی است
💠 #مرحلهی_سوم که از همه مهم تر است، شکر عملی است، یعنی اینکه درست بیندیشیم که هر نعمتی برای چه هدفی به ما داده شده است و آن را در مورد خودش به کار گیریم که اگر چنین نکنیم، #کفران نعمت کرده ایم
🔸 آری اگر نعمت #چشم را در راه دیدن نشانه های الهی، نعمت گوش را در راه #شنیدن آیات #خدا، نعمت #عقل را در راه شناخت #آفریدگار هستی و به طور کلی هر نعمتی را در مسیر خود #مصرف کردیم، خداوند را شکر کرده ایم، اما اگر همین نعمت ها وسیله ای برای #طغیان و #خودپرستی و #غرور و #غفلت و #بیگانگی از خدا شد، مسلماً کفران نعمت کرده ایم، اگرچه همواره با زبان، خدا را شکر کنیم
🔸 امام صادق (علیه السلام) می فرماید: کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی، بدون آن که خدا را فراموش کنی و دلت به آن نعمت #مشغول گردد، و به آنچه خدا به تو #اعطا کرده، #راضی باشی و آن را وسیله ی نافرمانی او قرار ندهی و با استفاده از نعمت هایش مخالفت نکنی
@Ganje_arsh
#صدقه_و_وسوسه_شیطان
✍امام علی (ع) فرمودند: یڪ روز دیناری صدقه دادم رسول خدا فرمودند: یا علی آیا میدانی ڪه صدقه از دست مومن خارج نشود مگراینڪه از دهان هفتاد شیطان بیرون آید ڪه هر یڪ او را با وسوسه خود از دادن منع می ڪنند (یڪی گوید نده ڪه ریا میشود ودیگری میگوید نده ڪه او مستحق نیست و آن دیگر گوید نده ڪه خود بدان محتاج خواهی شد و ) وقبل از آنڪه به دست سائل برسد بدست خدا خواهد رسید.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،
ترجمه غفاری، ص۳۱۴
@Ganje_arsh
✍امام علی (ع) فرمودند: یڪ روز دیناری صدقه دادم رسول خدا فرمودند: یا علی آیا میدانی ڪه صدقه از دست مومن خارج نشود مگراینڪه از دهان هفتاد شیطان بیرون آید ڪه هر یڪ او را با وسوسه خود از دادن منع می ڪنند (یڪی گوید نده ڪه ریا میشود ودیگری میگوید نده ڪه او مستحق نیست و آن دیگر گوید نده ڪه خود بدان محتاج خواهی شد و ) وقبل از آنڪه به دست سائل برسد بدست خدا خواهد رسید.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،
ترجمه غفاری، ص۳۱۴
@Ganje_arsh
✨﷽✨
⚡️تاجر ثروتمند⚡️
روزی تاجری بسیار ثروتمند ،با خود عهد کرده بود در طول زندگانی خویش،یک روز ازعمرش را خوب زندگی کند ،به مردم مهربانی ورزد.درآن روزتصمیم گرفت عهد خویش را بجا بیاورد،وبا مردم به اندازه ی یک روز درشت خویی نکند وبا آنها با عطوفت رفتار نماید،زمانی که از خانه خود خارج شد ، پیرزنی گوژ پشت از اودرخواست کمک کرد ،ازاوخواست باری راکه همراه دارد تا خانه اش حمل کند ،با خود گفت من بااین همه ثروت وقدرت حمال این پیرزن باشم ،لحظه ای به فکر فرورفت وبه یاد عهد خویش افتاد،بار را برداشت و به همراه پیرزن به راه افتاد،تا به خانه ای خرابه رسیدند،دیدسه کودک در آنجا مشغول بازی هستند، ازاوپرسید این کودکان کیستند؟،پیرزن پاسخ داد؛اینها نوه های من هستند که بامن زندگی می کنند. پدر و مادرشان را سالها ست که ازدست داده اند،از او پرسید مخارج آنها را چه کسی تامین میکند ،؟ پیرزن اشک از چشمانش سرازیر شد،گفت؛ به بازار میروم میو ها وسبزیجات گندیده ای که مغازه دارها آن هارا بیرون میریزند با خود به خانه می آورم ،به آنها میدهم تاگرسنگیشان رفع شود.تاجر نگاهی به کیسه های که دردستش بود انداخت، به سالها ی که متکبرانه زندگی خودرا سپری کرده بود افسوس خورد ، اشک ندامت درچشمانش حلقه زد، درآن روز تمام دارایش را به فقرا ودرماندگان شهرش بخشید ،وشب هنگام که به بستر خویش میرفت ، از خدای خویش طلب عفو کرد وبخاطر کارهایی که در گذشته انجام داده شرمسار واندوهگین بود. بعد ازآن به خوابی ابدی فرورفت.بدون آنکه فردایی در انتظار او باشد.
پس بیایم خوب بودن راتجربه کنیم حتی به اندازه یک روز شاید دیگر فرصت جبرانی نباشد.
@Ganje_arsh
⚡️تاجر ثروتمند⚡️
روزی تاجری بسیار ثروتمند ،با خود عهد کرده بود در طول زندگانی خویش،یک روز ازعمرش را خوب زندگی کند ،به مردم مهربانی ورزد.درآن روزتصمیم گرفت عهد خویش را بجا بیاورد،وبا مردم به اندازه ی یک روز درشت خویی نکند وبا آنها با عطوفت رفتار نماید،زمانی که از خانه خود خارج شد ، پیرزنی گوژ پشت از اودرخواست کمک کرد ،ازاوخواست باری راکه همراه دارد تا خانه اش حمل کند ،با خود گفت من بااین همه ثروت وقدرت حمال این پیرزن باشم ،لحظه ای به فکر فرورفت وبه یاد عهد خویش افتاد،بار را برداشت و به همراه پیرزن به راه افتاد،تا به خانه ای خرابه رسیدند،دیدسه کودک در آنجا مشغول بازی هستند، ازاوپرسید این کودکان کیستند؟،پیرزن پاسخ داد؛اینها نوه های من هستند که بامن زندگی می کنند. پدر و مادرشان را سالها ست که ازدست داده اند،از او پرسید مخارج آنها را چه کسی تامین میکند ،؟ پیرزن اشک از چشمانش سرازیر شد،گفت؛ به بازار میروم میو ها وسبزیجات گندیده ای که مغازه دارها آن هارا بیرون میریزند با خود به خانه می آورم ،به آنها میدهم تاگرسنگیشان رفع شود.تاجر نگاهی به کیسه های که دردستش بود انداخت، به سالها ی که متکبرانه زندگی خودرا سپری کرده بود افسوس خورد ، اشک ندامت درچشمانش حلقه زد، درآن روز تمام دارایش را به فقرا ودرماندگان شهرش بخشید ،وشب هنگام که به بستر خویش میرفت ، از خدای خویش طلب عفو کرد وبخاطر کارهایی که در گذشته انجام داده شرمسار واندوهگین بود. بعد ازآن به خوابی ابدی فرورفت.بدون آنکه فردایی در انتظار او باشد.
پس بیایم خوب بودن راتجربه کنیم حتی به اندازه یک روز شاید دیگر فرصت جبرانی نباشد.
@Ganje_arsh
✨🌼✨
مي گويند ؛
خدوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستي بماني ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتي حال خوبي داري
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود
@Ganje_arsh
مي گويند ؛
خدوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستي بماني ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتي حال خوبي داري
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود
@Ganje_arsh
✨﷽✨
#حکایت
✍روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسهی سکهی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت:
✨صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...!
🔺و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند
و هم دزد باورهای شان ... !!!
@Ganje_arsh
#حکایت
✍روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسهی سکهی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما
اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت:
✨صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...!
🔺و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند
و هم دزد باورهای شان ... !!!
@Ganje_arsh
✨🌼✨
نگو : خدا بد نده !
بگو : خدا سلامتی بده
نگو : قابل نداره !
بگو : هدیه ایست برای شما
نگو : شکست خوردم !
بگو : تجربه کردم
نگو : زشته !
بگو : قشنگ نیست
نگو : بد نیستم !
بگو : خوبم .
نگو : ببخشید که مزاحمتان شدم !
بگو : از اینکه وقتتان را
در اختیار من گذاشتید متشکرم ....
@Ganje_arsh
نگو : خدا بد نده !
بگو : خدا سلامتی بده
نگو : قابل نداره !
بگو : هدیه ایست برای شما
نگو : شکست خوردم !
بگو : تجربه کردم
نگو : زشته !
بگو : قشنگ نیست
نگو : بد نیستم !
بگو : خوبم .
نگو : ببخشید که مزاحمتان شدم !
بگو : از اینکه وقتتان را
در اختیار من گذاشتید متشکرم ....
@Ganje_arsh
✍لقمان حکیم گوید:
روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم که از روی تکبرسر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند نظرم را به خود جلب نمودند و هنگامی که آنها را لمس کردم، شگفت زده شدم
خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه
و خوشه های سر به زیر را پر از دانه های گندم یافتم با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند اما در حقیقت خالی اند
@Ganje_arsh
روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم خوشه هایی از گندم که از روی تکبرسر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند نظرم را به خود جلب نمودند و هنگامی که آنها را لمس کردم، شگفت زده شدم
خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه
و خوشه های سر به زیر را پر از دانه های گندم یافتم با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند اما در حقیقت خالی اند
@Ganje_arsh
✨﷽✨
🔴عزرائیل چگونه جان میگیرد؟
#فرار_از_مرگ
✍مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت. حضرت سليمان ديد از شدّت ترس رويش زرد و لبانش كبود گشته، سؤال كرد: ای مرد مؤمن! چرا چنين شدی؟ سبب ترس تو چيست؟ مرد گفت: عزرائيل بر من از روی كينه و غضب نظری كرده و مرا چنانكه می بينی دچار دهشت ساخته است. حضرت سليمان فرمود: حالا بگو حاجتت چيست؟ عرض كرد: يا نبیّ الله! باد در فرمان شماست؛ به او امر فرمائيد مرا از اينجا به هندوستان ببرد، شايد در آنجا از چنگ عزرائيل رهائی يابم!
حضرت سليمان به باد امر فرمود تا او را شتابان بسمت كشور هندوستان ببرد. روز ديگر كه حضرت سليمان در مجلس ملاقات نشست و عزرائيل برای ديدار آمده بود گفت: ای عزرائيل برای چه سببی در بندۀ مؤمن از روی كينه و غضب نظر كردی تا آن مرد مسكين، وحشت زده دست از خانه و لانۀ خود كشيده و به ديار غربت فراری شد؟
عزرائيل عرض كرد: من از روی غضب به او نگاه نكردم؛ او چنين گمان بدی دربارۀ من برد. داستان از اين قرار است كه حضرت ربّ ذوالجلال به من امر فرمود تا در فلان ساعت جان او را در هندوستان قبض كنم. قريب به آن ساعت او را اينجا يافتم، و در يك دنيا از تعجّب و شگفت فرو رفتم و حيران و سرگردان شدم؛ او از اين حالت حيرت من ترسيد و چنين فهميد كه من بر او نظر سوئی دارم در حاليكه چنين نبود، اضطراب از ناحيۀ خود من بود. باری با خود می گفتم اگر او صدپر داشته باشد در اين زمان كوتاه نمی تواند به هندوستان برود، من چگونه اين مأموريّت خدا را انجام دهم؟ ليكن با خود گفتم من بسراغ مأموريّت خود می روم، بر عهدۀ من چيز دگری نيست. به امر حقّ به هندوستان رفتم ناگهان آن مرد را در آنجا يافتم و جانش را قبض كردم.
📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی.
.دفتر اوّل «مثنوي» طبع ميرخاني، ص 26
@Ganje_arsh
🔴عزرائیل چگونه جان میگیرد؟
#فرار_از_مرگ
✍مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت. حضرت سليمان ديد از شدّت ترس رويش زرد و لبانش كبود گشته، سؤال كرد: ای مرد مؤمن! چرا چنين شدی؟ سبب ترس تو چيست؟ مرد گفت: عزرائيل بر من از روی كينه و غضب نظری كرده و مرا چنانكه می بينی دچار دهشت ساخته است. حضرت سليمان فرمود: حالا بگو حاجتت چيست؟ عرض كرد: يا نبیّ الله! باد در فرمان شماست؛ به او امر فرمائيد مرا از اينجا به هندوستان ببرد، شايد در آنجا از چنگ عزرائيل رهائی يابم!
حضرت سليمان به باد امر فرمود تا او را شتابان بسمت كشور هندوستان ببرد. روز ديگر كه حضرت سليمان در مجلس ملاقات نشست و عزرائيل برای ديدار آمده بود گفت: ای عزرائيل برای چه سببی در بندۀ مؤمن از روی كينه و غضب نظر كردی تا آن مرد مسكين، وحشت زده دست از خانه و لانۀ خود كشيده و به ديار غربت فراری شد؟
عزرائيل عرض كرد: من از روی غضب به او نگاه نكردم؛ او چنين گمان بدی دربارۀ من برد. داستان از اين قرار است كه حضرت ربّ ذوالجلال به من امر فرمود تا در فلان ساعت جان او را در هندوستان قبض كنم. قريب به آن ساعت او را اينجا يافتم، و در يك دنيا از تعجّب و شگفت فرو رفتم و حيران و سرگردان شدم؛ او از اين حالت حيرت من ترسيد و چنين فهميد كه من بر او نظر سوئی دارم در حاليكه چنين نبود، اضطراب از ناحيۀ خود من بود. باری با خود می گفتم اگر او صدپر داشته باشد در اين زمان كوتاه نمی تواند به هندوستان برود، من چگونه اين مأموريّت خدا را انجام دهم؟ ليكن با خود گفتم من بسراغ مأموريّت خود می روم، بر عهدۀ من چيز دگری نيست. به امر حقّ به هندوستان رفتم ناگهان آن مرد را در آنجا يافتم و جانش را قبض كردم.
📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی.
.دفتر اوّل «مثنوي» طبع ميرخاني، ص 26
@Ganje_arsh
✨﷽✨
🌼گفتگوی هارون و بهلول درباره آخرت
✍آورده اند که هارون الرشید از بهلول پرسید که آخرت مرا چگونه می بینی؟ بهلول جواب داد: از این آیه می توانی جای خود را در دریابی: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ. (نیکوکاران در بهشت اند و بدکاران در جهنم.) هارون گفت: پس قرابت من با رسول خدا چه می شود؟ بهلول جواب داد: فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ... یعنی در قیامت وقتی که اصرافیل به اذن خدا در صور خود دمید پس از آن نسبتی در بین نخواهد بود و قرابت تو به پیغمبر(ص)، بدون عمل خیر، برای تو نفعی نخواهد داشت.
خلیفه گفت: پس شفاعت پیغمبر کجا می رود؟ بهلول جواب داد: کسی که به اولاد پیغمبر ظلم و ستم روا داشته، از شفاعت پیغمبر محروم است. هارون گفت: چه ظلم و ستمی از من به اولاد پیغمبر رسیده؟ بهلول جواب داد: ظلمی از این عظیم تر تعدادی از یاران رسول خدا را بدون هیچ گونه تقصیری به کند و بند نموده ای؟!
هارون سر را به زیر انداخت و گریست و اشکِ چشمش، محاسن او را تَر نمود و گفت: آیا اگر توبه کنم، توبه من قبول می شود و عمل من مرا نجات می دهد؟ بهلول گفت: خب ریاست چنان تو را بیخود و غافل نموده که اگر خود پیغمبر، الحال حاضر شود و تو را پند دهد تو دست از اعمال زشت خود نخواهی شست و بی جهت مرا معطل منما! بهلول این بگفت و از نزد هارون بیرون آمد
@Ganje_arsh
🌼گفتگوی هارون و بهلول درباره آخرت
✍آورده اند که هارون الرشید از بهلول پرسید که آخرت مرا چگونه می بینی؟ بهلول جواب داد: از این آیه می توانی جای خود را در دریابی: إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ. (نیکوکاران در بهشت اند و بدکاران در جهنم.) هارون گفت: پس قرابت من با رسول خدا چه می شود؟ بهلول جواب داد: فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ... یعنی در قیامت وقتی که اصرافیل به اذن خدا در صور خود دمید پس از آن نسبتی در بین نخواهد بود و قرابت تو به پیغمبر(ص)، بدون عمل خیر، برای تو نفعی نخواهد داشت.
خلیفه گفت: پس شفاعت پیغمبر کجا می رود؟ بهلول جواب داد: کسی که به اولاد پیغمبر ظلم و ستم روا داشته، از شفاعت پیغمبر محروم است. هارون گفت: چه ظلم و ستمی از من به اولاد پیغمبر رسیده؟ بهلول جواب داد: ظلمی از این عظیم تر تعدادی از یاران رسول خدا را بدون هیچ گونه تقصیری به کند و بند نموده ای؟!
هارون سر را به زیر انداخت و گریست و اشکِ چشمش، محاسن او را تَر نمود و گفت: آیا اگر توبه کنم، توبه من قبول می شود و عمل من مرا نجات می دهد؟ بهلول گفت: خب ریاست چنان تو را بیخود و غافل نموده که اگر خود پیغمبر، الحال حاضر شود و تو را پند دهد تو دست از اعمال زشت خود نخواهی شست و بی جهت مرا معطل منما! بهلول این بگفت و از نزد هارون بیرون آمد
@Ganje_arsh