Forwarded from اتچ بات
🔴 ما ساده بودیم ، پلیس سیاسی هم !
🖌عیسی نظری روزنامه نگار
🔸من دو بار واقعا ترسیده ام ، یکبار قبل از انقلاب کوی امیر آباد تهران را به آشوب کشیده بودیم ، دامنه آشوب به خیابان های اصلی و فرعی منطقه کشیده بود ، نیروی گارد کوی و دانشگاه و کلانتری ها الاخون بالاخون شده بودند ، باتون و سپر آنها به دست ما افتاده بود .
گارد عقب کشیده بود ، ارتش وارد ماجرا
شده بود ، تقریبا در بالاتر از خیابان فاطمی و کمی مانده به سه راهی دانشکده اقتصاد و بیمارستان به نظرم
اشرف پهلوی ( بیمارستان شریعتی فعلی ) فعال بودیم ، یکباره احساس کردم چند سوزن همزمان به دو چشم من
فرو کردند و من نابینا شدم !
🔸خدای من کسی به من حمله نکرد ، من در روز روشن و در کمال آسایش کور شدم نکنه این شاه ملعون حق بوده و خداوند عذاب خود را نازل کرده تا من گناهکار را مجازات کند !
در همین موقع یک نفر فریاد زد :
گَل اود باشینا !
( بیا سر آتش )
گفتم : من کور شدم ! جائی را نمی بینم
همان فرد ، دست مرا گرفت و به طرف
آتش برد و به صورتم آب زد و چشم هایم را شست و بعد مدت کمی وضع بینائی من درست شد .
تازه فهمیدم بابا حق و ناحق به این شکلی مشخص نمی شود ، گویا ارتش
گاز اشک آور زده است !
🔸بار دوم در مهرآباد ترسیدم ، بعد از انقلاب بود ، به دکتر بهشتی نارو زدم ،
یعنی قول دادم و پیش وی نرفتم در اصل از تهران فرار میکردم ، در جلوی
ترمینال پرواز های داخلی یهو همه جا تیره و تار شد ، گوشهایم انگاری منفجر می شدند
نکنه به سید خدا ، بهشتی نارو زدم و ملائک عذاب نازل شدند ، اما وقتی چشم ام به هواپیما ها افتاد ، تازه فهمیدم
بمباران می شویم ، یا کودتا و یا حمله آمریکا ، در خواب هم نمی دیدم ، عراق به ما حمله کند آنهم ناف تهران !
🔸ما خیلی ساده بودیم !
البته پلیس سیاسی شاه هم دست کمی از ما نداشت ، اصلا خود شاه هم ساده بود !
چند ماه قبل از این ماجرای شورش کوی ، داخل کوی را به هم زدیم ، تلویزیون ها و اتوبوس های کوی امیر اباد را آتش زدیم ، شاه آمد تلویزیون و صریح گفت :
عده ای از خارج آمده اند و لباس دانشجو پوشیده اند و مظاهر تمدن را در کوی امیر آباد نابود کرده اند !
وقتی هم تظاهرات خیابانی براه افتاد و
صدها هزار نفر در تهران به راهپیمائی
پرداختند ، نخست وزیران حکومت انها را خارجه ای نام گذاشتند
مردم شعار میدادند :
بهر علی - صفدر علی - بیرده غلام علی
نه زامان اولدو خارج علی ؟ !!
توضیح :
در نوشتن خاطرات گاها دچار خطا می شوم مثلا در مورد تاریخ و یا اسامی ،
دوست وفا دارم آقای کاظم زاده وکیل محترم مرکز ، طی یادداشتی نوشته است که انچه در خاطره شماره (۱۴۰ ) نوشتی ، بیمارستان
ساسان نبود ، بیمارستان پارس بود ، چون این دو بیمارستان به هم نزدیک هستند در اسم آن اشتباه کردی !
از این بابت و اشتباهات ناخواسته عذرخواهی می کنم .
@navidazerbaijan
🖌عیسی نظری روزنامه نگار
🔸من دو بار واقعا ترسیده ام ، یکبار قبل از انقلاب کوی امیر آباد تهران را به آشوب کشیده بودیم ، دامنه آشوب به خیابان های اصلی و فرعی منطقه کشیده بود ، نیروی گارد کوی و دانشگاه و کلانتری ها الاخون بالاخون شده بودند ، باتون و سپر آنها به دست ما افتاده بود .
گارد عقب کشیده بود ، ارتش وارد ماجرا
شده بود ، تقریبا در بالاتر از خیابان فاطمی و کمی مانده به سه راهی دانشکده اقتصاد و بیمارستان به نظرم
اشرف پهلوی ( بیمارستان شریعتی فعلی ) فعال بودیم ، یکباره احساس کردم چند سوزن همزمان به دو چشم من
فرو کردند و من نابینا شدم !
🔸خدای من کسی به من حمله نکرد ، من در روز روشن و در کمال آسایش کور شدم نکنه این شاه ملعون حق بوده و خداوند عذاب خود را نازل کرده تا من گناهکار را مجازات کند !
در همین موقع یک نفر فریاد زد :
گَل اود باشینا !
( بیا سر آتش )
گفتم : من کور شدم ! جائی را نمی بینم
همان فرد ، دست مرا گرفت و به طرف
آتش برد و به صورتم آب زد و چشم هایم را شست و بعد مدت کمی وضع بینائی من درست شد .
تازه فهمیدم بابا حق و ناحق به این شکلی مشخص نمی شود ، گویا ارتش
گاز اشک آور زده است !
🔸بار دوم در مهرآباد ترسیدم ، بعد از انقلاب بود ، به دکتر بهشتی نارو زدم ،
یعنی قول دادم و پیش وی نرفتم در اصل از تهران فرار میکردم ، در جلوی
ترمینال پرواز های داخلی یهو همه جا تیره و تار شد ، گوشهایم انگاری منفجر می شدند
نکنه به سید خدا ، بهشتی نارو زدم و ملائک عذاب نازل شدند ، اما وقتی چشم ام به هواپیما ها افتاد ، تازه فهمیدم
بمباران می شویم ، یا کودتا و یا حمله آمریکا ، در خواب هم نمی دیدم ، عراق به ما حمله کند آنهم ناف تهران !
🔸ما خیلی ساده بودیم !
البته پلیس سیاسی شاه هم دست کمی از ما نداشت ، اصلا خود شاه هم ساده بود !
چند ماه قبل از این ماجرای شورش کوی ، داخل کوی را به هم زدیم ، تلویزیون ها و اتوبوس های کوی امیر اباد را آتش زدیم ، شاه آمد تلویزیون و صریح گفت :
عده ای از خارج آمده اند و لباس دانشجو پوشیده اند و مظاهر تمدن را در کوی امیر آباد نابود کرده اند !
وقتی هم تظاهرات خیابانی براه افتاد و
صدها هزار نفر در تهران به راهپیمائی
پرداختند ، نخست وزیران حکومت انها را خارجه ای نام گذاشتند
مردم شعار میدادند :
بهر علی - صفدر علی - بیرده غلام علی
نه زامان اولدو خارج علی ؟ !!
توضیح :
در نوشتن خاطرات گاها دچار خطا می شوم مثلا در مورد تاریخ و یا اسامی ،
دوست وفا دارم آقای کاظم زاده وکیل محترم مرکز ، طی یادداشتی نوشته است که انچه در خاطره شماره (۱۴۰ ) نوشتی ، بیمارستان
ساسان نبود ، بیمارستان پارس بود ، چون این دو بیمارستان به هم نزدیک هستند در اسم آن اشتباه کردی !
از این بابت و اشتباهات ناخواسته عذرخواهی می کنم .
@navidazerbaijan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴فرصت ها را به خطر تبدیل نکنیم !
✍عیسی نظری روزنامه نگار - حقوقدان
▪️در مورد فرد یادم نمیرود ، چند روز بود انقلاب شده بود . به عنوان انقلابیون در کوی دانشگاه تهران ( کوی امیر آباد )
به صورت جمعی راه پیمائی شادی راه
انداخته بودیم ، یکی از دانشجویان
از پشت سر من ، دهانش را به گوش
من چسباند و فریاد زد ( هرچه قدرت
دارید داد بزنید فقط شش ماه وقت
دارید ! )
از دوستان اورموی من بود و کمونیست ،
من فقط خندیدم و گفتم :
( ژ ) عزیز حالا کو تا شش ماه سر آید و
حکومت دست شما برسد ! حال باید
خوش بود !
همراه وی از بزرگان و لیدر های دانشکده
بود و سال ها زندان کشیده بود ،
از حرف دوستم ناراحت شد و گفت :
ما شصت سال دیگر هم نمی توانیم
این جمله بدین صراحت که همشهری
تو گفت ، بگوئیم !
گفتم : او با من شوخی دارد و بیشتر
طنز می گوید .
گفت : انسان تا زمانیکه نتواند ، خطر ها را به فرصت تبدیل کند ، روی پیروزی
نمی بیند !
این جمله همواره توی گوش من طنین
داشت .
هم شهری من و دوستم بعد ها انتحار کرد و لیدر هنوز هم زنده و سرحال !
▪️در مورد گروه روزی که یاسر عرفات به ایران آمد ،
مجاهدین خلق برای نمایش قدرت خود
به یکصد نفر دانشجو نیاز داشتند و در
دانشگاه هزاران نفری نتوانسته بودند
آن را جمع کنند و دست به دامن سایرین
شده بودند ، اما چند ماه بعد هزاران نفرش در خیابان طالقانی ( تخت جمشید ) به عنوان میلیشیا رژه می رفتند
همین گروه هم افتاد در خط شش ماه
دیگر و نه از تاک نشان ماند نه از تاک نشان .
▪️در مورد حکومت و دولت
دولت و حکومت هم چنین است ،
یک بار فرصت ها را از دست می دهد
و دیگر کاری از وی ساخته نیست !
یک بار فرصت ها را تبدیل به خطر
می کند .
این دیگر نه تنها سیاست نیست ، ضد
سیاست است .
آی می کشیم و نابود می کنیم ، تا شش
ماه دیگر و همچنان پشت سر هم ما ضربه می بینیم !
خوب بنده خدا ، هر کاری می خواهی
بکن ، مریضی برای خودت دشمن بتراشی ؟
انهم از آنهائی که برایت می توانستند
دوست باشند !
آنهم با تهدید های تا شش ماه دیگر !
تهدیدات پوچ هاتاران پاتاران که شش
ماه سهل است با شصت سال هم به
جائی نمی رسد .
@navidazerbaijan
✍عیسی نظری روزنامه نگار - حقوقدان
▪️در مورد فرد یادم نمیرود ، چند روز بود انقلاب شده بود . به عنوان انقلابیون در کوی دانشگاه تهران ( کوی امیر آباد )
به صورت جمعی راه پیمائی شادی راه
انداخته بودیم ، یکی از دانشجویان
از پشت سر من ، دهانش را به گوش
من چسباند و فریاد زد ( هرچه قدرت
دارید داد بزنید فقط شش ماه وقت
دارید ! )
از دوستان اورموی من بود و کمونیست ،
من فقط خندیدم و گفتم :
( ژ ) عزیز حالا کو تا شش ماه سر آید و
حکومت دست شما برسد ! حال باید
خوش بود !
همراه وی از بزرگان و لیدر های دانشکده
بود و سال ها زندان کشیده بود ،
از حرف دوستم ناراحت شد و گفت :
ما شصت سال دیگر هم نمی توانیم
این جمله بدین صراحت که همشهری
تو گفت ، بگوئیم !
گفتم : او با من شوخی دارد و بیشتر
طنز می گوید .
گفت : انسان تا زمانیکه نتواند ، خطر ها را به فرصت تبدیل کند ، روی پیروزی
نمی بیند !
این جمله همواره توی گوش من طنین
داشت .
هم شهری من و دوستم بعد ها انتحار کرد و لیدر هنوز هم زنده و سرحال !
▪️در مورد گروه روزی که یاسر عرفات به ایران آمد ،
مجاهدین خلق برای نمایش قدرت خود
به یکصد نفر دانشجو نیاز داشتند و در
دانشگاه هزاران نفری نتوانسته بودند
آن را جمع کنند و دست به دامن سایرین
شده بودند ، اما چند ماه بعد هزاران نفرش در خیابان طالقانی ( تخت جمشید ) به عنوان میلیشیا رژه می رفتند
همین گروه هم افتاد در خط شش ماه
دیگر و نه از تاک نشان ماند نه از تاک نشان .
▪️در مورد حکومت و دولت
دولت و حکومت هم چنین است ،
یک بار فرصت ها را از دست می دهد
و دیگر کاری از وی ساخته نیست !
یک بار فرصت ها را تبدیل به خطر
می کند .
این دیگر نه تنها سیاست نیست ، ضد
سیاست است .
آی می کشیم و نابود می کنیم ، تا شش
ماه دیگر و همچنان پشت سر هم ما ضربه می بینیم !
خوب بنده خدا ، هر کاری می خواهی
بکن ، مریضی برای خودت دشمن بتراشی ؟
انهم از آنهائی که برایت می توانستند
دوست باشند !
آنهم با تهدید های تا شش ماه دیگر !
تهدیدات پوچ هاتاران پاتاران که شش
ماه سهل است با شصت سال هم به
جائی نمی رسد .
@navidazerbaijan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
⚠️ تندروها
✍ عیسی نظری
انتخاب تند روها در ایران یک قدر است
حتا اگر قدر شوم باشد.
علت این است که ایران هم بخشی از جهان است.
در این جهان سرکار آمدن خود ترامپ، همان حاکمیت تندرو ها بر امریکا است.
در اروپا بدنام ترین احزاب راست و افراطی و حتا نئونازی الان حزب اول آن کشورهاست.
در شرق ، خاورمیانه و در آسیا حتا در همین افغانستان، دیگر حرف اول را طالبان می زنند.
منظورم این است که امر گفته شده در تمام جهان خود را نشان می دهد.
در ایران نیز تندرو ها از اول انقلاب تقریبا در حاکمیت نقش داشته اند و الان نیز دارند و اگر اعتدالی که به آن رای دادیم و برای پیروزی آن تلاش کردیم نتواند وظایف و تکالیف خود را انجام بدهد، بدیهی است که تندروها
به روی کار بیایند.
این دیگر مثل روز روشن است، پیشبینی و فالگویی لازم نیست .
هر وقت مشکلات مملکتی به دست نیروی ملی حل نشود نیرو های تند رو جایگزین می شود. در طول چهل سال بعد انقلاب چنین بوده و چنین نیز خواهد بود
در کل جهان نیز فرمول این است.
تعریف و تمجید از ظریف و روحانی و امام و پیغمبر، در اصل تئوری های جهانی تاثیری ندارد. دنیای امروز با تئوری پیش می رود ،نه با تعریف و تمجید های مشمئز کننده.
من پس از انقلاب در مواجه با تندروها خاطراتی دارم که ناگفتنش بهتر است.
ترامپ از همین تندروهاست. اعمال او تند است . در ذات او تئوری های تند روانه نهفته است همچنان که در درون تند رو های ما.
لاجرم جنگ پیش می اید و یا تسلیم شدن.
تعریف و تمجید از حاکمیت دولتی و حکومتی یک خبط بی نظیر و خواب کننده
که من بهترینم به به و چه چه عین زمان شاه اگر روحانی و ظریف خدای کائنات هم باشند که کل کهکشان شیری را افریده اند بی عرضه هایی هستند که هم قادر به حل بحرانهای ما نیستند و هم کسانیکه قادرند ان بحران هارا حل کنند منزوی کرده اند
در نتیجه عامل سرکار امدن مجدد تند روها و در نهایت فاشیست ها خواهند بود.
@navidazerbaijan
✍ عیسی نظری
انتخاب تند روها در ایران یک قدر است
حتا اگر قدر شوم باشد.
علت این است که ایران هم بخشی از جهان است.
در این جهان سرکار آمدن خود ترامپ، همان حاکمیت تندرو ها بر امریکا است.
در اروپا بدنام ترین احزاب راست و افراطی و حتا نئونازی الان حزب اول آن کشورهاست.
در شرق ، خاورمیانه و در آسیا حتا در همین افغانستان، دیگر حرف اول را طالبان می زنند.
منظورم این است که امر گفته شده در تمام جهان خود را نشان می دهد.
در ایران نیز تندرو ها از اول انقلاب تقریبا در حاکمیت نقش داشته اند و الان نیز دارند و اگر اعتدالی که به آن رای دادیم و برای پیروزی آن تلاش کردیم نتواند وظایف و تکالیف خود را انجام بدهد، بدیهی است که تندروها
به روی کار بیایند.
این دیگر مثل روز روشن است، پیشبینی و فالگویی لازم نیست .
هر وقت مشکلات مملکتی به دست نیروی ملی حل نشود نیرو های تند رو جایگزین می شود. در طول چهل سال بعد انقلاب چنین بوده و چنین نیز خواهد بود
در کل جهان نیز فرمول این است.
تعریف و تمجید از ظریف و روحانی و امام و پیغمبر، در اصل تئوری های جهانی تاثیری ندارد. دنیای امروز با تئوری پیش می رود ،نه با تعریف و تمجید های مشمئز کننده.
من پس از انقلاب در مواجه با تندروها خاطراتی دارم که ناگفتنش بهتر است.
ترامپ از همین تندروهاست. اعمال او تند است . در ذات او تئوری های تند روانه نهفته است همچنان که در درون تند رو های ما.
لاجرم جنگ پیش می اید و یا تسلیم شدن.
تعریف و تمجید از حاکمیت دولتی و حکومتی یک خبط بی نظیر و خواب کننده
که من بهترینم به به و چه چه عین زمان شاه اگر روحانی و ظریف خدای کائنات هم باشند که کل کهکشان شیری را افریده اند بی عرضه هایی هستند که هم قادر به حل بحرانهای ما نیستند و هم کسانیکه قادرند ان بحران هارا حل کنند منزوی کرده اند
در نتیجه عامل سرکار امدن مجدد تند روها و در نهایت فاشیست ها خواهند بود.
@navidazerbaijan
Telegram
Forwarded from اتچ بات
🔴شخصیت پرستی و تمرکز
دو آفت جامعه مدنی !
🖌عیسی نظری سردبیر نوید آذربایجان
▪️در جامعه مدنی اصول مشخصی وجود دارد که عدول از آنها می تواند ، جامعه مدنی را مخدوش کند ، در جامعه مدنی ، فرد خیلی مهم است ، ارزش فرد به شهروند بودن و به اصطلاح به نوع آن
وابسته است .
شخصیت به فرض بسیار مقتدر و یا مقتصد و یا بسیار عالم می تواند در پروسه مدنیت به جامعه مدنی و ارکان و اصول آن یاری رساند ، در غیر اینصورت ، همان داشته های آن شخصیت به ضد جامعه مدنی تبدیل می شود .
ثروت به عنوان بخشی از داشته های یک فرد در صورت قرار گرفتن در توسعه همان جامعه و مدنیت آن ، می تواند ، در
آن جامعه مثمر بشود ، اگر این ثروت در
مسیر خود از طریق یا قاچاق مواد مخدر ، به جامعه ضرر بزند و یا با ساخت کارخانه و کارگاه هائی که بتواند از طریق رانت نمایندگی و یا بانکداری و یا قدرت دولتی ، ارزهای مملکت را از چهار هزار و دویست تومان از بیت المال تحویل گرفته و به بیست هزار تومان در بازار آزاد وبه نیازمندان بفروشد !
مرحوم دکتر شریعتی یک جمله ای داشت ، می گفت :
وقتی خانه تو آتش گرفته است ، تکلیف اول خاموش کردن آن است ، و الا چه به
نماز ایستاده باشی و چه به شراب نشسته باشی ، در هر دو وضعیت از کار اصلی که خاموش کردن آتش خانه ات است ، باز می مانی !
▪️آفت جامعه مدنی ، شخصیت دیکتاتور و مستبد است ، این شخصیت فقط شاه نیست می تواند تمامی ارکان قدرت باشد ، می تواند در سطوح مختلف باشد ، می تواند ضعیف ترین حلقه جامعه مدنی باشد ، همکلاسی اگر مقداری امتیاز بیشتری داشته باشد ، می تواند ، یک کارخانه دار ، سرمایه دار ، یک معلم ، یک مدیر ، یک آخوند ، یک مامور کوچک بورژوازی ، حتا یک پدر باشد ، پدر سالار دوران سنتی ، یک پزشک و یا یک روشنفکر و یا یک نماینده که از خودتان رای گرفته است !
خلاصه هر شخصیتی مذهبی و یا غیر مذهبی ، عارف و یا غیر عارف ، با سواد و یا بیسواد ، برای خرد و خمیر کردن انسان چه شوهر و چه پدر ، چه معلم و چه شکنجه گر !
▪️انسان موجود پیچیده ای است ، هر انسان خوبی ، می تواند با شنیدن چهار جمله خوب است ، با سواد است ، بی نظیر است ، استاد است ، ناجی مملکت است ، قهرمان است ، تبدیل به گند ترین
آدم روی زمین و مستبد ترین ادم مملکت باشد ، تمام دیکتاتور های عالم کمی اینور و آنور از این مسیر رفته و دیکتاتور شده اند .
▪️دومین آفت سیاست تمرکز است ، در دنیا هیچ کشوری نیست که بدون تغییر آن به ضد تمرکز و حداقل غیر تمرکز ، بتواند رفاه و توسعه پایدار و دمکراسی و رشد همه جانبه را برای کشور فراهم کند .
شخصیت پرستی را در تمامی اشکال و وجوه آن از خود طرد کنید ، و سیاست
ضد تمرکز و اقلا غیر متمرکز را سر لوحه
برنامه های خود قرار بدهید .
بدون طرد این دو آفت ، جامعه مدنی پایدار ممکن نیست .
@navidazerbaijan
دو آفت جامعه مدنی !
🖌عیسی نظری سردبیر نوید آذربایجان
▪️در جامعه مدنی اصول مشخصی وجود دارد که عدول از آنها می تواند ، جامعه مدنی را مخدوش کند ، در جامعه مدنی ، فرد خیلی مهم است ، ارزش فرد به شهروند بودن و به اصطلاح به نوع آن
وابسته است .
شخصیت به فرض بسیار مقتدر و یا مقتصد و یا بسیار عالم می تواند در پروسه مدنیت به جامعه مدنی و ارکان و اصول آن یاری رساند ، در غیر اینصورت ، همان داشته های آن شخصیت به ضد جامعه مدنی تبدیل می شود .
ثروت به عنوان بخشی از داشته های یک فرد در صورت قرار گرفتن در توسعه همان جامعه و مدنیت آن ، می تواند ، در
آن جامعه مثمر بشود ، اگر این ثروت در
مسیر خود از طریق یا قاچاق مواد مخدر ، به جامعه ضرر بزند و یا با ساخت کارخانه و کارگاه هائی که بتواند از طریق رانت نمایندگی و یا بانکداری و یا قدرت دولتی ، ارزهای مملکت را از چهار هزار و دویست تومان از بیت المال تحویل گرفته و به بیست هزار تومان در بازار آزاد وبه نیازمندان بفروشد !
مرحوم دکتر شریعتی یک جمله ای داشت ، می گفت :
وقتی خانه تو آتش گرفته است ، تکلیف اول خاموش کردن آن است ، و الا چه به
نماز ایستاده باشی و چه به شراب نشسته باشی ، در هر دو وضعیت از کار اصلی که خاموش کردن آتش خانه ات است ، باز می مانی !
▪️آفت جامعه مدنی ، شخصیت دیکتاتور و مستبد است ، این شخصیت فقط شاه نیست می تواند تمامی ارکان قدرت باشد ، می تواند در سطوح مختلف باشد ، می تواند ضعیف ترین حلقه جامعه مدنی باشد ، همکلاسی اگر مقداری امتیاز بیشتری داشته باشد ، می تواند ، یک کارخانه دار ، سرمایه دار ، یک معلم ، یک مدیر ، یک آخوند ، یک مامور کوچک بورژوازی ، حتا یک پدر باشد ، پدر سالار دوران سنتی ، یک پزشک و یا یک روشنفکر و یا یک نماینده که از خودتان رای گرفته است !
خلاصه هر شخصیتی مذهبی و یا غیر مذهبی ، عارف و یا غیر عارف ، با سواد و یا بیسواد ، برای خرد و خمیر کردن انسان چه شوهر و چه پدر ، چه معلم و چه شکنجه گر !
▪️انسان موجود پیچیده ای است ، هر انسان خوبی ، می تواند با شنیدن چهار جمله خوب است ، با سواد است ، بی نظیر است ، استاد است ، ناجی مملکت است ، قهرمان است ، تبدیل به گند ترین
آدم روی زمین و مستبد ترین ادم مملکت باشد ، تمام دیکتاتور های عالم کمی اینور و آنور از این مسیر رفته و دیکتاتور شده اند .
▪️دومین آفت سیاست تمرکز است ، در دنیا هیچ کشوری نیست که بدون تغییر آن به ضد تمرکز و حداقل غیر تمرکز ، بتواند رفاه و توسعه پایدار و دمکراسی و رشد همه جانبه را برای کشور فراهم کند .
شخصیت پرستی را در تمامی اشکال و وجوه آن از خود طرد کنید ، و سیاست
ضد تمرکز و اقلا غیر متمرکز را سر لوحه
برنامه های خود قرار بدهید .
بدون طرد این دو آفت ، جامعه مدنی پایدار ممکن نیست .
@navidazerbaijan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🔴حق ما و قضیه ما
✍عیسی نظری روزنامه نگار - حقوقدان
▪️هایدگر از دازاین می گوید ، دازاین که
ما بیشتر دیزاین تلفظ می کنیم ، نوعی
در زمان بودن است و تنها در زمان بودن
کفایت نمی کند ، آگاهی به آن است .
در تورکی ما بدان چاغداش می گوئیم ، در تئوری دازاین هایدگر ، در زمان بودن
و انجا بودن ، آگاهی بدان را و فهم
ان را بر هویت زبانی قرار می دهد .
هایدگر می گوید نقش همه چیز انسان
زبان است .
پس اگاهی به دازاین یا بودن انسان
بدون زبان وی متصور نیست .
▪️زبان شناسان فعلی نیز چون چامسکی
بر این اساس کل زبان بشری را هویت
انسانی وی می دانند .
و اصولا بدون زبان هیچکس هویتی و
موجودیت عینی نمی یابد ، حتی خرد
و عقل بشری هم بر آن اساس موجودیت
می یابد .
چامسکی و لکان و سایر زبان شناسان
به رسمیت شناخته شدن تمامی زبان های
موجود را به منزله به رسمیت شناخته
شدن هویت های انسانی به منزله ذخیره های ارزشمند جوامع بشری بشمار می آورند .
فراتر از آن ، تلاش برای قانونی سازی
و به رسمیت شناختن انها ، تنها شرط
انسانی بودن جوامع و تنها وظیفه
دولت ها و حاکمان ، فراهم ساختن ابزار
و شرایط ایجاد حق زندگی ، حق تفکر ،
نوشتن و حق گویش و تحصیل به زبان
مادری بدون توجه به اینکه کم هستند و یا زیاد و بدون توجه به تعداد ، می باشد .
▪️الان تنها معیار و شاخص ارزیابی بلوغ فکری و توسعه مدنی ، یک جامعه ، بستگی به این دارد که چه مقدار انسان ها با زبان مادری خود تحصیل می کنند و
می خوانند و می نویسند !
در کشور های پیشرفته ده نفر اقلیت
زبانی می توانند برای خود مدرسه و
رادیو و تلویزیون داشته باشند .
در جامعه ای که حداقل چهل میلیون ،
سی میلیون ، بیست میلیون و حتی
صدهزار نفر و یا ده هزار نفر و یا حتی
هزار نفر از تحصیل به زبان مادری خود
محروم می شوند ، دیگر آن جامعه به
بلوغ فکری نرسیده است ، ادعای توسعه
و ادعای فهم و شعور در آن جامعه و ادعای روشنفکری و وجود استادان
دانشگاهی و یا دولت توسعه خواه
اراجیفی بیش نیست ، بدین جهت
چهل سال سهل است اگر بدین منوال
چهارصد سال هم بگذرد ، جز همین خرافات و شوونیسم دانشگاهی و
دولتی و بدبختی و حقوق بشر های
کوروش نوشته و پستخانه های هخامنشی ، هیج دستآورد مدنی و مدرن
حاصل نخواهد شد .
▪️اصلا در جوامعی که حقوق ملی و زبانی مردم آن نه تنهاتدریس نمی شود ، بلکه
مورد انکار دولت ها و سازمان ها و نهاد های آن جامعه است ، فرو پاشی چه دیر
و چه زود ، حکم محتوم آن جامعه و
دولت ها است .
@navidazerbaijan
✍عیسی نظری روزنامه نگار - حقوقدان
▪️هایدگر از دازاین می گوید ، دازاین که
ما بیشتر دیزاین تلفظ می کنیم ، نوعی
در زمان بودن است و تنها در زمان بودن
کفایت نمی کند ، آگاهی به آن است .
در تورکی ما بدان چاغداش می گوئیم ، در تئوری دازاین هایدگر ، در زمان بودن
و انجا بودن ، آگاهی بدان را و فهم
ان را بر هویت زبانی قرار می دهد .
هایدگر می گوید نقش همه چیز انسان
زبان است .
پس اگاهی به دازاین یا بودن انسان
بدون زبان وی متصور نیست .
▪️زبان شناسان فعلی نیز چون چامسکی
بر این اساس کل زبان بشری را هویت
انسانی وی می دانند .
و اصولا بدون زبان هیچکس هویتی و
موجودیت عینی نمی یابد ، حتی خرد
و عقل بشری هم بر آن اساس موجودیت
می یابد .
چامسکی و لکان و سایر زبان شناسان
به رسمیت شناخته شدن تمامی زبان های
موجود را به منزله به رسمیت شناخته
شدن هویت های انسانی به منزله ذخیره های ارزشمند جوامع بشری بشمار می آورند .
فراتر از آن ، تلاش برای قانونی سازی
و به رسمیت شناختن انها ، تنها شرط
انسانی بودن جوامع و تنها وظیفه
دولت ها و حاکمان ، فراهم ساختن ابزار
و شرایط ایجاد حق زندگی ، حق تفکر ،
نوشتن و حق گویش و تحصیل به زبان
مادری بدون توجه به اینکه کم هستند و یا زیاد و بدون توجه به تعداد ، می باشد .
▪️الان تنها معیار و شاخص ارزیابی بلوغ فکری و توسعه مدنی ، یک جامعه ، بستگی به این دارد که چه مقدار انسان ها با زبان مادری خود تحصیل می کنند و
می خوانند و می نویسند !
در کشور های پیشرفته ده نفر اقلیت
زبانی می توانند برای خود مدرسه و
رادیو و تلویزیون داشته باشند .
در جامعه ای که حداقل چهل میلیون ،
سی میلیون ، بیست میلیون و حتی
صدهزار نفر و یا ده هزار نفر و یا حتی
هزار نفر از تحصیل به زبان مادری خود
محروم می شوند ، دیگر آن جامعه به
بلوغ فکری نرسیده است ، ادعای توسعه
و ادعای فهم و شعور در آن جامعه و ادعای روشنفکری و وجود استادان
دانشگاهی و یا دولت توسعه خواه
اراجیفی بیش نیست ، بدین جهت
چهل سال سهل است اگر بدین منوال
چهارصد سال هم بگذرد ، جز همین خرافات و شوونیسم دانشگاهی و
دولتی و بدبختی و حقوق بشر های
کوروش نوشته و پستخانه های هخامنشی ، هیج دستآورد مدنی و مدرن
حاصل نخواهد شد .
▪️اصلا در جوامعی که حقوق ملی و زبانی مردم آن نه تنهاتدریس نمی شود ، بلکه
مورد انکار دولت ها و سازمان ها و نهاد های آن جامعه است ، فرو پاشی چه دیر
و چه زود ، حکم محتوم آن جامعه و
دولت ها است .
@navidazerbaijan
Telegram
attach 📎
💯خواب سنگین حاکمان ایران اسلامی و «ستاد محو دریاچهی اورمیه»
✍️طاهر نقوی⬇️⬇️⬇️
عزیز نسین جملهی معنادار و زیبایی دارد:
«دلم نیامد بیدارت کنم»، یک روز بر گونهی این مملکت یک بوسه و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم: «آنچنان زیبا خوابیدهای که دلم نیامد بیدارت کنم».
مسئولان و مقامات ایران اسلامی چنان مست شهوتِ قدرت گشته اند و خود را به خواب زده اند که،هیچ هشدار و اعتراضی بیدارشان نمیکند!
در کشور کسی نمانده که بر خشکیدن دریاچه ی اورمیه معترض نشود، فعالان مدنی آذربایجان راهی نمانده که همراستا برای ستاندن حقوق مدنی خویش و احیا دریاچه اورمیه نرفته باشند. آنان به بالاترین مقام سیاسی کشور تا دونپایهترینشان نامه نوشتند و مراتب نگرانی و اعتراض خویش را اعلام کردند. اما دریغ از یک قدم کوچک برای نجات دریاچه ی اورمیه...
هفتهی پیش برای پیگیری یک امر حقوقی، در استان سمنان بودم، از گرمسار تا دامغان و حتی نیشابور کنار جاده درختی نیافتیم که ده دقیقه در سایهی آن اندکی استراحت کنیم. اما تا دلت میخواست پروژه های عمرانی در حال ساخت بود. اتوبان تهران -سمنان به چه عظمتی در حال ساخت و کارخانه ها زنده و پویا در حال کار و صنایع و معادن و دیگر پروژه ها در حال کارورزی و اجرا بودند.
دادگاهها و زندان ها خلوت و آرام... چهره ی مردم بشاش، خونسرد و لبخند بر لبانشان میدرخشید...
با خود گفتم؛خدایا چرا باید اینگونه باشد؟!
معدن کائولن قره آغاج هشترود به عنوان بزرگترین معدن کائولن خاورمیانه خام فروشی میشود و تعطیل است، معدن آلومینیوم سراب خام فروشی میشود و یا تعطیل است! همچنين معدن مس سونگون سالهاست خام خواری میشود!!!
معادن دیگر مناطق آذربایجان نیز وضعیت شان به همین صورت است...
و کارخانه هایشان تعطیل و ورشکسته.
اما برعکس، معادن گچ وکائولن و دیگر معادن سمنان محصولات شان فرآوری شده و راهی بازار میشود و سود حاصل از آن خرج آبادانی منطقه میگردد.
اما تنها دستاورد آذربایجان از معادن فقط نابودی طبیعت وخاک و آلودگی هوای منطقه است و بیماری ساکنان اطراف معادن و لاغیر!
چرا اینگونه است؟؟؟
مردم آذربایجان تاوان کدامین گناه خود را میپردازند؟ کجای تاریخ اشتباه کرده ایم؟
کدامین جرم را مرتکب شده ایم که امروز اینگونه مجازات میشویم؟
دریاچه ارومیه نفسهای آخر خود را میکشد که هیچ، بلکه شاهد نابودی کل آذربایجان هستیم...
تحقیق و تفحص مجلسیان و افاضات ملوکانهی مدیران دردی از دریاچه ی اورمیه را درمان نکرده و نخواهد کرد؛ زیرا با عملکردی که داشته و دارند، «ستاد احیای دریاچهی اورمیه»، عملاً به ««ستاد محو دریاچهی اورمیه» تبدیل شده است!!!
فقط یک راه باقی مانده، آنهم به صورت فورسماژور سدها باید باز شود.
صبر مردم در حال اتمام هست...
قطعاًخواب شیرینتان روزی به کامتان تلخ خواهد شد. قطعاً و قطعبه یقین.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍️طاهر نقوی⬇️⬇️⬇️
عزیز نسین جملهی معنادار و زیبایی دارد:
«دلم نیامد بیدارت کنم»، یک روز بر گونهی این مملکت یک بوسه و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم: «آنچنان زیبا خوابیدهای که دلم نیامد بیدارت کنم».
مسئولان و مقامات ایران اسلامی چنان مست شهوتِ قدرت گشته اند و خود را به خواب زده اند که،هیچ هشدار و اعتراضی بیدارشان نمیکند!
در کشور کسی نمانده که بر خشکیدن دریاچه ی اورمیه معترض نشود، فعالان مدنی آذربایجان راهی نمانده که همراستا برای ستاندن حقوق مدنی خویش و احیا دریاچه اورمیه نرفته باشند. آنان به بالاترین مقام سیاسی کشور تا دونپایهترینشان نامه نوشتند و مراتب نگرانی و اعتراض خویش را اعلام کردند. اما دریغ از یک قدم کوچک برای نجات دریاچه ی اورمیه...
هفتهی پیش برای پیگیری یک امر حقوقی، در استان سمنان بودم، از گرمسار تا دامغان و حتی نیشابور کنار جاده درختی نیافتیم که ده دقیقه در سایهی آن اندکی استراحت کنیم. اما تا دلت میخواست پروژه های عمرانی در حال ساخت بود. اتوبان تهران -سمنان به چه عظمتی در حال ساخت و کارخانه ها زنده و پویا در حال کار و صنایع و معادن و دیگر پروژه ها در حال کارورزی و اجرا بودند.
دادگاهها و زندان ها خلوت و آرام... چهره ی مردم بشاش، خونسرد و لبخند بر لبانشان میدرخشید...
با خود گفتم؛خدایا چرا باید اینگونه باشد؟!
معدن کائولن قره آغاج هشترود به عنوان بزرگترین معدن کائولن خاورمیانه خام فروشی میشود و تعطیل است، معدن آلومینیوم سراب خام فروشی میشود و یا تعطیل است! همچنين معدن مس سونگون سالهاست خام خواری میشود!!!
معادن دیگر مناطق آذربایجان نیز وضعیت شان به همین صورت است...
و کارخانه هایشان تعطیل و ورشکسته.
اما برعکس، معادن گچ وکائولن و دیگر معادن سمنان محصولات شان فرآوری شده و راهی بازار میشود و سود حاصل از آن خرج آبادانی منطقه میگردد.
اما تنها دستاورد آذربایجان از معادن فقط نابودی طبیعت وخاک و آلودگی هوای منطقه است و بیماری ساکنان اطراف معادن و لاغیر!
چرا اینگونه است؟؟؟
مردم آذربایجان تاوان کدامین گناه خود را میپردازند؟ کجای تاریخ اشتباه کرده ایم؟
کدامین جرم را مرتکب شده ایم که امروز اینگونه مجازات میشویم؟
دریاچه ارومیه نفسهای آخر خود را میکشد که هیچ، بلکه شاهد نابودی کل آذربایجان هستیم...
تحقیق و تفحص مجلسیان و افاضات ملوکانهی مدیران دردی از دریاچه ی اورمیه را درمان نکرده و نخواهد کرد؛ زیرا با عملکردی که داشته و دارند، «ستاد احیای دریاچهی اورمیه»، عملاً به ««ستاد محو دریاچهی اورمیه» تبدیل شده است!!!
فقط یک راه باقی مانده، آنهم به صورت فورسماژور سدها باید باز شود.
صبر مردم در حال اتمام هست...
قطعاًخواب شیرینتان روزی به کامتان تلخ خواهد شد. قطعاً و قطعبه یقین.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین pinned « 💯خواب سنگین حاکمان ایران اسلامی و «ستاد محو دریاچهی اورمیه» ✍️طاهر نقوی⬇️⬇️⬇️ عزیز نسین جملهی معنادار و زیبایی دارد: «دلم نیامد بیدارت کنم»، یک روز بر گونهی این مملکت یک بوسه و بالای سرش یک یادداشت میگذارم و می روم: «آنچنان زیبا خوابیدهای که دلم…»
Forwarded from نشریه "نامه ی صدیق"
انالله و اناالیه راجعون
یارب فضولی تک منه ده اولگیل ابتدا،
گؤستر طریق جد پاکیمی، ای خالق سما!
اؤز اؤزلوگومدن آل منی، سنده فنا اولوم،
اؤیله ممات وئرکیم اولا مطلع بقا،
قلبیم اسیر دیرسنه، سندن مدد دیلر،
بودور صراط ده بیزه اول یار و رهنما.
کبر آشنالری بیزه اغیار اولدولار،
اؤز آشنالرینله بیزی ائیله آشنا.
لنگان انتهاسینا دوزگون یولون چاتیب،
گؤردوکی انتهادا دا هم سنسن ابتدا.
استاد حسین محمدزاده صدیق جاودانه شد.
پدر عزیزمان بامداد روز چهارشنبه دوم شهریور ماه یکهزاروچهارصدویک دار فانی را وداع گفت و به لقاء الله رفت. خدایش بیامرزد. او همواره زنده و جاوید است.
https://www.instagram.com/p/ChoKGmXDPfI/?igshid=MDJmNzVkMjY=
یارب فضولی تک منه ده اولگیل ابتدا،
گؤستر طریق جد پاکیمی، ای خالق سما!
اؤز اؤزلوگومدن آل منی، سنده فنا اولوم،
اؤیله ممات وئرکیم اولا مطلع بقا،
قلبیم اسیر دیرسنه، سندن مدد دیلر،
بودور صراط ده بیزه اول یار و رهنما.
کبر آشنالری بیزه اغیار اولدولار،
اؤز آشنالرینله بیزی ائیله آشنا.
لنگان انتهاسینا دوزگون یولون چاتیب،
گؤردوکی انتهادا دا هم سنسن ابتدا.
استاد حسین محمدزاده صدیق جاودانه شد.
پدر عزیزمان بامداد روز چهارشنبه دوم شهریور ماه یکهزاروچهارصدویک دار فانی را وداع گفت و به لقاء الله رفت. خدایش بیامرزد. او همواره زنده و جاوید است.
https://www.instagram.com/p/ChoKGmXDPfI/?igshid=MDJmNzVkMjY=
ائلیمیزین آجییان یاریسی؛ پروفسور دوقتور محمد زاده صدیق بو گون(۱۴۰۱/۶/۲) دونیاسینی دَییشدیریب، ابدییته قووشدو.
✍ کهریز میران⬇️⬇️⬇️
بدینوسیله رحلت دانشمند پرتلاش، خادم شهیر ادبیات ترک در جهان، ادیب، نویسنده، شاعر و محقق توانا ( پروفسور دکتر حسین محمدزاده [صدیق] ) را به همهی دوستان و ارادتمندان ایشان، اصحاب قلم، شاعران و نویسندگان، محضر خاندان محترم و معزَّزِ معزّا و تمام منسوبین، علیالخصوص به فرزندان داغدیدهاش وجامعه ی ادبی دنیای ترک و جهان، تسلیت و تعزیت عرضنموده و ازخداوند متعال برای دکتر صدیق خستگی ناپذیر رحمت و مغفرت مسئلت مینمایم.
بنده در طول نزدیک به سی سال با خیلی از ادیبان و دانشمندان (تورکولوق) این سرزمین از نزدیک مراوده داشته ام. بی شک از نظر علمی و تلاش خستگی ناپذیر، با عشق و علاقه بی نظیر؛ گل سرسبد آن ها پروفسور صدیق می باشد.
بی شک پروفسور صدیق بر گردن ما کاغذکنانی ها حق دارد. وی در جوانی اولین محققی هست که اشعار حکیم محمد باقر خلخالی را به صورت علمی تجزیه و تحلیل کرده و در کتاب هفت مقاله و مجلات علمی دهه ی چهل شمسی همچون «هنر و اجتماع»، «خوشه»، «ارمغان» و «وحید» به جهان علم شناسانده است. وی در مورد حکیم خلخالی و مثنوی سترگ ثعلبیه می نویسد:
(مثنوی مولوی از همان آغاز نگارش و انتشار، آن چنان جای خود را در میان متون گوناگون باز كرد كه مفهوم واژهی مثنوی را تحت الشعاع قرار داد. چنانكه هم اكنون در ادبیات فارسی از كلمه مثنوی، دو معنی خواست است: نخست مثنوی به چنان شعری گویند كه در هر بیت قافیهی هر لنگه یا مصراع یكی باشد و دیگر در مفهوم ویژهی كتاب بزرگی كه حسامینامه و نینامه اش نیز خوانند به كار میرود.
گشت از جذب تو چون علامهای
در جهان گردان حسامینامهای
..... قالب مثنوی، مطلب وداستانهای گوناگون حماسی، رزمی، بزمی، اخلاقی، مذهبی، عرفانی و جز اینها را به نیكویی و گشادی دامن میگشاید و میتوان گفت كه آسانترین و در نتیجه مورد علاقهترین نوع شعر كلاسیك ملل شرق میانه است. تنها برای خمسهی نظامی بیش از صد منظومه و مثنوی گوناگون داریم كه به تقلید آن ساخته شدهاند.
مثنوی مولوی نیز از این موفقیت بینصیب نبوده است.... و از جمله منظومههایی كه به پیروی از این كتاب سترگ در زبان تركی و لهجهی آذری پرداخته شده، مثنوییی است به نام ثعلبیه از محمد باقر خلخالی ، از عرفا و فضلای زمان ناصرالدین شاه قاجار كه تا كنون – تا آن جا كه اطلاع داریم – شرحی دربارهاش نگاشته نیامده است.
اینكه مثنوی از كی و كجا در تركی رایج شده وتنها آوردن فهرست نامهای مهمترین آنها، كتابچهای خواهد بود كه خود بحثی علیحده و فصلی جداگانه میخواهد و اینجا همین اندازه گوییم كه تقریباً همهی شاعران تركیزبان مثنوی یا مثنویهایی بلند وكوتاه دارند.
محمد باقر خلخالی یكی از مثنویگویان ترکی آذری، و ثعلبیه یكی از صدها مثنوی ترکی آذری است و چنان كه بیاید، تأثیر عمیق دو اثر مهم ادب و عرفان فارسی یعنی: مثنوی جلالالدین محمد بن شیخ بهاءالدین مولوی رومی و گلشن راز شیخ محمود بن امین الدین عبدالكریم بن یحیی شبستری در آن مشهود و ملموس است و منبع عظیمی در مطالعهی تاریخ اجتماعی و اخلاقی عصر سرایندهی آن و محتوی نكات و مسایل فراوان عرفانی و ادبی است.)
علاوه بر مقالات علمی پروفسور صدیق در رابطه با اشعار و زندگانی حکیم محمد باقر خلخالی وی شاگردان و محققین زیادی را در راه شناسایی آثار خلخالی تربیت کرده است که از جمله ی آنها محمد صادق نائبی و علی اصغر جمراسی می باشد. و بر ثعلبیه تحقیقی هر دو عزیز مقدمه نوشته است.به عنوان نمونه در سال ۱۳۹۳ کتاب ثعلبیه اثر حکیم محمد باقر خلخالی به توصیه ی پروفسور صدیق توسط آقای علی اصغر جمراسی به ترکی خلجی برگردانده شده است. و آنرا با نام ترکی خلجی ( تولکو ماتالی، خلج تیلی) توسط انتشارات تک درخت به دنیای علم شناسانده است. پروفسور صدیق خود در مقدمه ی این کتاب می نویسد:
(وی در مجموعه ی حاضر، به توصیه ی این جانب، مثنوی گرانجای ثعلبیه اثر آخوند میرزا محمدباقر خلخالی را که در اصل به ترکی آذری سروده شده، به ترکی خلجی برگرداند.)
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍ کهریز میران⬇️⬇️⬇️
بدینوسیله رحلت دانشمند پرتلاش، خادم شهیر ادبیات ترک در جهان، ادیب، نویسنده، شاعر و محقق توانا ( پروفسور دکتر حسین محمدزاده [صدیق] ) را به همهی دوستان و ارادتمندان ایشان، اصحاب قلم، شاعران و نویسندگان، محضر خاندان محترم و معزَّزِ معزّا و تمام منسوبین، علیالخصوص به فرزندان داغدیدهاش وجامعه ی ادبی دنیای ترک و جهان، تسلیت و تعزیت عرضنموده و ازخداوند متعال برای دکتر صدیق خستگی ناپذیر رحمت و مغفرت مسئلت مینمایم.
بنده در طول نزدیک به سی سال با خیلی از ادیبان و دانشمندان (تورکولوق) این سرزمین از نزدیک مراوده داشته ام. بی شک از نظر علمی و تلاش خستگی ناپذیر، با عشق و علاقه بی نظیر؛ گل سرسبد آن ها پروفسور صدیق می باشد.
بی شک پروفسور صدیق بر گردن ما کاغذکنانی ها حق دارد. وی در جوانی اولین محققی هست که اشعار حکیم محمد باقر خلخالی را به صورت علمی تجزیه و تحلیل کرده و در کتاب هفت مقاله و مجلات علمی دهه ی چهل شمسی همچون «هنر و اجتماع»، «خوشه»، «ارمغان» و «وحید» به جهان علم شناسانده است. وی در مورد حکیم خلخالی و مثنوی سترگ ثعلبیه می نویسد:
(مثنوی مولوی از همان آغاز نگارش و انتشار، آن چنان جای خود را در میان متون گوناگون باز كرد كه مفهوم واژهی مثنوی را تحت الشعاع قرار داد. چنانكه هم اكنون در ادبیات فارسی از كلمه مثنوی، دو معنی خواست است: نخست مثنوی به چنان شعری گویند كه در هر بیت قافیهی هر لنگه یا مصراع یكی باشد و دیگر در مفهوم ویژهی كتاب بزرگی كه حسامینامه و نینامه اش نیز خوانند به كار میرود.
گشت از جذب تو چون علامهای
در جهان گردان حسامینامهای
..... قالب مثنوی، مطلب وداستانهای گوناگون حماسی، رزمی، بزمی، اخلاقی، مذهبی، عرفانی و جز اینها را به نیكویی و گشادی دامن میگشاید و میتوان گفت كه آسانترین و در نتیجه مورد علاقهترین نوع شعر كلاسیك ملل شرق میانه است. تنها برای خمسهی نظامی بیش از صد منظومه و مثنوی گوناگون داریم كه به تقلید آن ساخته شدهاند.
مثنوی مولوی نیز از این موفقیت بینصیب نبوده است.... و از جمله منظومههایی كه به پیروی از این كتاب سترگ در زبان تركی و لهجهی آذری پرداخته شده، مثنوییی است به نام ثعلبیه از محمد باقر خلخالی ، از عرفا و فضلای زمان ناصرالدین شاه قاجار كه تا كنون – تا آن جا كه اطلاع داریم – شرحی دربارهاش نگاشته نیامده است.
اینكه مثنوی از كی و كجا در تركی رایج شده وتنها آوردن فهرست نامهای مهمترین آنها، كتابچهای خواهد بود كه خود بحثی علیحده و فصلی جداگانه میخواهد و اینجا همین اندازه گوییم كه تقریباً همهی شاعران تركیزبان مثنوی یا مثنویهایی بلند وكوتاه دارند.
محمد باقر خلخالی یكی از مثنویگویان ترکی آذری، و ثعلبیه یكی از صدها مثنوی ترکی آذری است و چنان كه بیاید، تأثیر عمیق دو اثر مهم ادب و عرفان فارسی یعنی: مثنوی جلالالدین محمد بن شیخ بهاءالدین مولوی رومی و گلشن راز شیخ محمود بن امین الدین عبدالكریم بن یحیی شبستری در آن مشهود و ملموس است و منبع عظیمی در مطالعهی تاریخ اجتماعی و اخلاقی عصر سرایندهی آن و محتوی نكات و مسایل فراوان عرفانی و ادبی است.)
علاوه بر مقالات علمی پروفسور صدیق در رابطه با اشعار و زندگانی حکیم محمد باقر خلخالی وی شاگردان و محققین زیادی را در راه شناسایی آثار خلخالی تربیت کرده است که از جمله ی آنها محمد صادق نائبی و علی اصغر جمراسی می باشد. و بر ثعلبیه تحقیقی هر دو عزیز مقدمه نوشته است.به عنوان نمونه در سال ۱۳۹۳ کتاب ثعلبیه اثر حکیم محمد باقر خلخالی به توصیه ی پروفسور صدیق توسط آقای علی اصغر جمراسی به ترکی خلجی برگردانده شده است. و آنرا با نام ترکی خلجی ( تولکو ماتالی، خلج تیلی) توسط انتشارات تک درخت به دنیای علم شناسانده است. پروفسور صدیق خود در مقدمه ی این کتاب می نویسد:
(وی در مجموعه ی حاضر، به توصیه ی این جانب، مثنوی گرانجای ثعلبیه اثر آخوند میرزا محمدباقر خلخالی را که در اصل به ترکی آذری سروده شده، به ترکی خلجی برگرداند.)
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
🔴 *نعل وارونه پان فارسیست ها درباره کریدور زنگه زور*
🔵 ادعای پان فارسیست ها: الهام علیاف خبر از تشکیل دنیای بزرگ ترک داد! او میگوید ترکیه و باکو تصمیم دارند با اشغال جنوب ارمنستان و قطع مرز ایران و ارمنستان، نقشه ترکیه بزرگ را عملی کنند.
🟢 پاسخ به پان فارسیست ها: به دوستان پان فارس باید عرض کرد شما که خودتان دقیقا در پی تشکیل دنیای فارس آن هم از محل بیت المالی هستید که بخش مهمی از آن به جوامع غیر فارس ایران (اعم از ترک ها، کردها، عرب ها، بلوچ ها و...) تعلق دارد، چرا برایتان سنگین است که همین کار شما را کشورهای ترک هم انجام دهند و دنیای بزرگ ترک را ایجاد کنند؟!
ثانیا منطقه زنگه زور غربی (واقع در منتهی الیه مرزهای ارمنستان با ایران) که جمهوری آذربایجان را به دو قسمت جدا از هم تقسیم کرده و امروزه در تصرف ارمنستان می باشد، تا سال 1920 رسما جزو خاک آذربایجان بوده و در آن سال دولت کمونیستی شوروی با هدف قطع ارتباط آذربایجان با ترکیه، این منطقه را ضمیمه خاک ارمنستان کرد.
ثالثا رییس جمهوری آذربایجان هیچ سخنی از تصرف قهرآمیز سرزمین تاریخی زنگه زور غربی که قبلا متعلق به آذربایجان بوده و تا امروز به زور، ضمیمه خاک ارمنستان بوده، به میان نمی آورد، بلکه از برقرار کریدور جاده ای و ریلی میان دو بخش جدا افتاده جمهوری آذربایجان (خاک اصلی آذربایجان و ایالت نخجوان آذربایجان) در منطقه زنگه زور می کند که البته نتیجه آن اتصال کشورهای ترک به یکدیگر هم خواهد شد.
رابعا تأسیس کریدور زنگه زور برای اتصال دو بخش جدا افتاده آذربایجان در برابر تأسیس "کریدور لاچین" در خاک جمهوری آذربایجان برای اتصال جامعه ارمنی قره باغ در داخل خاک آذربایجان با کشور ارمنستان بر اساس معاهده صلح میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری روسیه و جزو مفاد آن پیمان در سال 2020 بوده و اصولا امر داخلی جمهوری ارمنستان است و لذا هیچ ربطی به ایران ندارد. این مثل آن است که ایران بگوید عراق و ترکیه حق ندارند در خاک خود و در پشت مرزهای ایران جاده و یا خط آهن بین خود بکشند؟!
این اظهارات مغرضانه جز کینه عمیق این جماعت پان فارسیست علیه همسایگان ترک ایران را نشان نمی دهد و این کینه به قدری عمیق است که این گروه نادان می خواهند برخلاف حق و البته برخلاف منافع ملی ایران، کشور ما را در کنار ارمنستان و در مقابل جوامع ترک داخل و خارج ایران و از جمله جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار دهند. در حالی که این ترکیه و آذربایجان است که مسیر اصل اتصال ایران به اروپا و روسیه است و نه ارمنستان؟! زیرا حتی اگر ایران آرزوی تاسیس کریدور بین ایران و روسیه را از منطقه زنگه زور در ارمنستان را داشته باشد، باز هم به هدف خود نخواهد رسید، زیرا گرجستان که متحد آذربایجان و ترکیه است، اجازه عبور از خاک خود را به ایران نمی دهد! بنابراین منافع و مصلحت ایران، در همکاری با دنیای ترک و حتی عضویت در اتحادیه همکاری های اقتصادی کشورهای ترک است و نه در دشمنی و حقد و کینه نسبت به جوامع ترک؟! مخصوصا که بخش مهمی از جمعیت ایران هم ترک هستند و دشمنی حکومت ما با جهان ترک، حتما آنها را در داخل کشور مساله دار خواهد کرد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
🔵 ادعای پان فارسیست ها: الهام علیاف خبر از تشکیل دنیای بزرگ ترک داد! او میگوید ترکیه و باکو تصمیم دارند با اشغال جنوب ارمنستان و قطع مرز ایران و ارمنستان، نقشه ترکیه بزرگ را عملی کنند.
🟢 پاسخ به پان فارسیست ها: به دوستان پان فارس باید عرض کرد شما که خودتان دقیقا در پی تشکیل دنیای فارس آن هم از محل بیت المالی هستید که بخش مهمی از آن به جوامع غیر فارس ایران (اعم از ترک ها، کردها، عرب ها، بلوچ ها و...) تعلق دارد، چرا برایتان سنگین است که همین کار شما را کشورهای ترک هم انجام دهند و دنیای بزرگ ترک را ایجاد کنند؟!
ثانیا منطقه زنگه زور غربی (واقع در منتهی الیه مرزهای ارمنستان با ایران) که جمهوری آذربایجان را به دو قسمت جدا از هم تقسیم کرده و امروزه در تصرف ارمنستان می باشد، تا سال 1920 رسما جزو خاک آذربایجان بوده و در آن سال دولت کمونیستی شوروی با هدف قطع ارتباط آذربایجان با ترکیه، این منطقه را ضمیمه خاک ارمنستان کرد.
ثالثا رییس جمهوری آذربایجان هیچ سخنی از تصرف قهرآمیز سرزمین تاریخی زنگه زور غربی که قبلا متعلق به آذربایجان بوده و تا امروز به زور، ضمیمه خاک ارمنستان بوده، به میان نمی آورد، بلکه از برقرار کریدور جاده ای و ریلی میان دو بخش جدا افتاده جمهوری آذربایجان (خاک اصلی آذربایجان و ایالت نخجوان آذربایجان) در منطقه زنگه زور می کند که البته نتیجه آن اتصال کشورهای ترک به یکدیگر هم خواهد شد.
رابعا تأسیس کریدور زنگه زور برای اتصال دو بخش جدا افتاده آذربایجان در برابر تأسیس "کریدور لاچین" در خاک جمهوری آذربایجان برای اتصال جامعه ارمنی قره باغ در داخل خاک آذربایجان با کشور ارمنستان بر اساس معاهده صلح میان دو کشور آذربایجان و ارمنستان با میانجیگری روسیه و جزو مفاد آن پیمان در سال 2020 بوده و اصولا امر داخلی جمهوری ارمنستان است و لذا هیچ ربطی به ایران ندارد. این مثل آن است که ایران بگوید عراق و ترکیه حق ندارند در خاک خود و در پشت مرزهای ایران جاده و یا خط آهن بین خود بکشند؟!
این اظهارات مغرضانه جز کینه عمیق این جماعت پان فارسیست علیه همسایگان ترک ایران را نشان نمی دهد و این کینه به قدری عمیق است که این گروه نادان می خواهند برخلاف حق و البته برخلاف منافع ملی ایران، کشور ما را در کنار ارمنستان و در مقابل جوامع ترک داخل و خارج ایران و از جمله جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار دهند. در حالی که این ترکیه و آذربایجان است که مسیر اصل اتصال ایران به اروپا و روسیه است و نه ارمنستان؟! زیرا حتی اگر ایران آرزوی تاسیس کریدور بین ایران و روسیه را از منطقه زنگه زور در ارمنستان را داشته باشد، باز هم به هدف خود نخواهد رسید، زیرا گرجستان که متحد آذربایجان و ترکیه است، اجازه عبور از خاک خود را به ایران نمی دهد! بنابراین منافع و مصلحت ایران، در همکاری با دنیای ترک و حتی عضویت در اتحادیه همکاری های اقتصادی کشورهای ترک است و نه در دشمنی و حقد و کینه نسبت به جوامع ترک؟! مخصوصا که بخش مهمی از جمعیت ایران هم ترک هستند و دشمنی حکومت ما با جهان ترک، حتما آنها را در داخل کشور مساله دار خواهد کرد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
🛑گورباچف قاتل آذربایجان
✍ کهریز میران⬇️⬇️⬇️
🔴 میخائیل گورباچوف؛ قاتل صدها شهروند جمهوری آذربایجان، آخرین دبیر کل حزب کمونیست شوروی و رهبر سابق شوروی بدون محاکمه در دادگاه های بین المللی در ۹۲ سالگی درگذشت.
🔷 گورباچوف از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی بود اما دسامبر ۱۹۹۱ بعد از یک کودتای داخلی موسوم به «کودتای آگوست» سرانجام استعفا داد و اتحاد جماهیر شوروی هم فروپاشید.
🔹 میخائیل گورباچوف در سال ۱۹۳۱ در استپهای شمال قفقاز در سرزمین های اشغال شده ی تورکان توسط روسها در ایالت استاوروپول به دنیا آمد. خانواده اش را در دوران تعاونی کردن کشاورزی در شوروی به این منطقه کوچ دادند و پدر بزرگش را به ریاست کالخوز/ تعاونی کشاورزی دهکده ای برگزیدند و پدرش راننده ی تراکتور دهکده بود!
گورباچوف دارای پیشینه ی خانوادگی سرزمین غصبی ترکان قپچاق همچون بسیاری از روسها را در کارنامه خود داشت!
🔷 او با اصلاحات خود پروستریکا (بازسازی و اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز و شفاف سیاسی و آزادی بیان) تلاش کرد فضای باز سیاسی را بە اتحاد جماهیر شوروی بیاورد.
در زمان استالین با نابودی رهبران ناسیونالیست های قوم گرا ، مردم آذربایجان با ارامنه در کنار هم زندگی میکردند و با هم مهربان بودند ولی در زمان گورباچوف که نشانه های این اختلافات بروز کرد و دو ملت اتحاد شوروی با هم درگیر جنگ و نفرت شدند و گورباچوف نه تنها اقدامی نکرد بلکه پشت ارامنه ایستاد و مردم آذربایجان از بعضی از شهرهای خود آواره شدند.
🔷 او مانع مداخله ارتش شوروی در انقلابهای کشورهای اروپای شرقی شد و حاضر نشد از زور و قدرت قهریه بر علیه مردم و انقلابیون استفاده کند ولی در آذربایجان در ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ میلادی با استفاده از تانک و مسلسل و نفربر مسلمانان را قتل عام کرد و صدها نفر شهید و مجروح شدند.
🔹 گورباچوف با دستور به ارتش سرخ شوروی می خواست ندای آزادی خواهی مردم آذربایجان را سرکوب و از اشاعه اندیشه های استقلال خواهی دربین دیگر واحدهای تشکیل دهنده اتحاد شوروی جلوگیری کند. در بامداد 20 ژانویه 1990 ارتش شوروی با تانک، نیروهای نظامی و آرایشی کاملا جنگی وارد باکو پایتخت جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان شد. مردم برای جلوگیری از هجوم تانکها به مقابله با حمله نظامی برخاستند. اما ارتش مسلح و آماده رویارویی به دستور مقامات حزب کمونیست وشخص گورباچف به روی مردم بی دفاع و غیر نظامی آتش گشودند که فاجعه ای دردناک و صفحه ای دیگر بر رسوایی روسها در دنیا افزوده شد.
20 ژانویه همانند تمامی مظلومیت های تورکان در سکوت سنگین رسانه های جهان گذشت و بسیاری از تحلیلگران 20 ژانویه را آخرین گستاخی آشکار روس علیه آذربایجان می دانند ولی دخالت ها و کارشکنی های روسیه علیه تورکان که ریشه در تورک هراسی روس دارد، تمامی نداشته و نخواهد داشت و پیام مهم ملت آذربایجان در 20 ژانویه همان فریاد جدایی از استعمار روس بود که با نثار خون شهیدانش فهماند که تورکان آذربایجان مستعمره روس نیستند و زبان، فرهنگ، باور و در کل فرهنگ متفاوتی با جامعه روسیه دارند!
🔹 با آنکه گورباچوف از یک طرف روس و از طرف دیگر اوکراینی می باشد. در بهترین شرایط باید وضع بی طرفی در پیش می گرفت. اما مثل خیلی از آسیمیله شدگان جهان در سال ۲۰۱۵ میلادی از اشغال جمهوری خودمختار شبه جزیره ی تاتار نشین کریمه توسط پوتین روسیه دفاع کرد و نام ننگینی از خود در میان تاتارها و اوکراینی ها از خود به یادگار گذاشت و رفت!
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍ کهریز میران⬇️⬇️⬇️
🔴 میخائیل گورباچوف؛ قاتل صدها شهروند جمهوری آذربایجان، آخرین دبیر کل حزب کمونیست شوروی و رهبر سابق شوروی بدون محاکمه در دادگاه های بین المللی در ۹۲ سالگی درگذشت.
🔷 گورباچوف از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی بود اما دسامبر ۱۹۹۱ بعد از یک کودتای داخلی موسوم به «کودتای آگوست» سرانجام استعفا داد و اتحاد جماهیر شوروی هم فروپاشید.
🔹 میخائیل گورباچوف در سال ۱۹۳۱ در استپهای شمال قفقاز در سرزمین های اشغال شده ی تورکان توسط روسها در ایالت استاوروپول به دنیا آمد. خانواده اش را در دوران تعاونی کردن کشاورزی در شوروی به این منطقه کوچ دادند و پدر بزرگش را به ریاست کالخوز/ تعاونی کشاورزی دهکده ای برگزیدند و پدرش راننده ی تراکتور دهکده بود!
گورباچوف دارای پیشینه ی خانوادگی سرزمین غصبی ترکان قپچاق همچون بسیاری از روسها را در کارنامه خود داشت!
🔷 او با اصلاحات خود پروستریکا (بازسازی و اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز و شفاف سیاسی و آزادی بیان) تلاش کرد فضای باز سیاسی را بە اتحاد جماهیر شوروی بیاورد.
در زمان استالین با نابودی رهبران ناسیونالیست های قوم گرا ، مردم آذربایجان با ارامنه در کنار هم زندگی میکردند و با هم مهربان بودند ولی در زمان گورباچوف که نشانه های این اختلافات بروز کرد و دو ملت اتحاد شوروی با هم درگیر جنگ و نفرت شدند و گورباچوف نه تنها اقدامی نکرد بلکه پشت ارامنه ایستاد و مردم آذربایجان از بعضی از شهرهای خود آواره شدند.
🔷 او مانع مداخله ارتش شوروی در انقلابهای کشورهای اروپای شرقی شد و حاضر نشد از زور و قدرت قهریه بر علیه مردم و انقلابیون استفاده کند ولی در آذربایجان در ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ میلادی با استفاده از تانک و مسلسل و نفربر مسلمانان را قتل عام کرد و صدها نفر شهید و مجروح شدند.
🔹 گورباچوف با دستور به ارتش سرخ شوروی می خواست ندای آزادی خواهی مردم آذربایجان را سرکوب و از اشاعه اندیشه های استقلال خواهی دربین دیگر واحدهای تشکیل دهنده اتحاد شوروی جلوگیری کند. در بامداد 20 ژانویه 1990 ارتش شوروی با تانک، نیروهای نظامی و آرایشی کاملا جنگی وارد باکو پایتخت جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان شد. مردم برای جلوگیری از هجوم تانکها به مقابله با حمله نظامی برخاستند. اما ارتش مسلح و آماده رویارویی به دستور مقامات حزب کمونیست وشخص گورباچف به روی مردم بی دفاع و غیر نظامی آتش گشودند که فاجعه ای دردناک و صفحه ای دیگر بر رسوایی روسها در دنیا افزوده شد.
20 ژانویه همانند تمامی مظلومیت های تورکان در سکوت سنگین رسانه های جهان گذشت و بسیاری از تحلیلگران 20 ژانویه را آخرین گستاخی آشکار روس علیه آذربایجان می دانند ولی دخالت ها و کارشکنی های روسیه علیه تورکان که ریشه در تورک هراسی روس دارد، تمامی نداشته و نخواهد داشت و پیام مهم ملت آذربایجان در 20 ژانویه همان فریاد جدایی از استعمار روس بود که با نثار خون شهیدانش فهماند که تورکان آذربایجان مستعمره روس نیستند و زبان، فرهنگ، باور و در کل فرهنگ متفاوتی با جامعه روسیه دارند!
🔹 با آنکه گورباچوف از یک طرف روس و از طرف دیگر اوکراینی می باشد. در بهترین شرایط باید وضع بی طرفی در پیش می گرفت. اما مثل خیلی از آسیمیله شدگان جهان در سال ۲۰۱۵ میلادی از اشغال جمهوری خودمختار شبه جزیره ی تاتار نشین کریمه توسط پوتین روسیه دفاع کرد و نام ننگینی از خود در میان تاتارها و اوکراینی ها از خود به یادگار گذاشت و رفت!
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
🛑آیا معنی اسم خود را میدانی؟
✍ کهریز میران⬇️⬇️⬇️
🔹 امیر تیمور پس از خواندن نامه ی سلطان تورک تبار مصر (مملوک ها) که توسط سفیری بنام (بای ساق) آورده شده بود، از وی می پرسد
- ای (بای ساق) آیا معنی اسم خود را میدانی؟
- خیر نمی دانم جناب امیر!
- چطور سلطان مصر تو را به عنوان سفیر انتخاب کرده در حالیکه از معنی اسم خودش هم عاجز است؟!.... به نظر میرسد سلطان تو هم نمی داند اصالت و فرهنگ و زبان چه جایگاهی دارند؟!
🔹 قایناق/منبع:
عجایب المقدور، ابن عربشاه، صفحه ۲۶۲
النجوم الظاهره، تانگری بئردی، صفحه ۲۴۳
🔹 نکته: بای ساق یک نام تورکی است که از دو کلمه تشکیل شده است. بای همان بیگ/ بگ/ بَی به معنای بزرگ و آقا و ارباب می باشد و ساق نام قوم تورک زبان ساقا/ ساکا می باشد. علاوه بر آن معانی چون سلامت، طرف راست و غیره هم دارد. مترادف نام (بای ساق)، اَرساق/ اَرشاک می باشد و از هر دو نام در میان تورکان به وفور استفاده شده است. امروزه در تورکیه نام بایسال بیشتر مورد پسند است تا بایساق!...
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍ کهریز میران⬇️⬇️⬇️
🔹 امیر تیمور پس از خواندن نامه ی سلطان تورک تبار مصر (مملوک ها) که توسط سفیری بنام (بای ساق) آورده شده بود، از وی می پرسد
- ای (بای ساق) آیا معنی اسم خود را میدانی؟
- خیر نمی دانم جناب امیر!
- چطور سلطان مصر تو را به عنوان سفیر انتخاب کرده در حالیکه از معنی اسم خودش هم عاجز است؟!.... به نظر میرسد سلطان تو هم نمی داند اصالت و فرهنگ و زبان چه جایگاهی دارند؟!
🔹 قایناق/منبع:
عجایب المقدور، ابن عربشاه، صفحه ۲۶۲
النجوم الظاهره، تانگری بئردی، صفحه ۲۴۳
🔹 نکته: بای ساق یک نام تورکی است که از دو کلمه تشکیل شده است. بای همان بیگ/ بگ/ بَی به معنای بزرگ و آقا و ارباب می باشد و ساق نام قوم تورک زبان ساقا/ ساکا می باشد. علاوه بر آن معانی چون سلامت، طرف راست و غیره هم دارد. مترادف نام (بای ساق)، اَرساق/ اَرشاک می باشد و از هر دو نام در میان تورکان به وفور استفاده شده است. امروزه در تورکیه نام بایسال بیشتر مورد پسند است تا بایساق!...
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
🔴 خدایان دست ساز و مگا
مال های اورمیه !
✍عیسی نظری ⬇️⬇️⬇️
▪️آن روز را هرگز فراموش نمی کنم ، در خیراتی بودیم ، فردی از هم شهریان هنگام سرو غذا با شنیدن اذان به نماز
ایستاد و تقریبا برای ربع ساعتی در پخش غذا اخلال بوجود آمد ، وقتی دوباره در کنار من قرار گرفت پرسیدم :
تو کجا رفتی ؟
جواب داد نماز اول وقت ، دستور خدا هست .
من او را می شناختم ازش پرسیدم :
خدا دستور دیگری برایت نداده است ؟
--- مثلا ؟
--- مثلا خداوند به تو نمی گوید ، که مواد مخدر نیاور و آفریده های مرا معتاد نکن ؟
با صراحت جواب داد : چه ربطی دارد ؟
ذهن من قادر به حل موضوع نبود ، چطور ممکن بود یک نفر به فرمان خدا مجلسی را برای نماز به هم بزند ! ولی توجهی به فرمایش همان خداوند در مورد کسب حلال و حرام نداشته باشد ؟
▪️تا اینکه در یکی از کشورهای اسیای شرقی در خیابان می گشتم ، هر خانه و هر مغازه ای و هر کسی برای خود یک خدای کوچک چوبی و دست ساز داشت
بت های کوچک ، هر کس آن را به جلوی
خانه و یا مغازه اش می گذاشت و خوردنی و نوشیدنی و میوه تازه جلویش
می گذاشت و خانه را به وی می سپرد .
آن دو ریالی که در مغز بود ، بالاخره افتاد ، مردم برای خود ، هر کس برای خود ، یک خدا می سازد ، و خدای هرکس خواسته های او را به او می گوید .مثلا خدای آن قاچاقچی ، به قاچاق او ایرادی نمی گیرد ولی به نماز اول وقت او دستور می دهد .
▪️بت های ذهنی ، همواره به آن فکر میکردم ، برای خودم امر فردی بود ،
تا اینکه پاساژ های گوناگون و پس از آن مگا مال ها ، هایپر مارکت ها ، در شهر اورمیه ، مرا به همان دنیای بت سازی برد ،
اگر در حوزه فردی برای خود ، بت می سازیم ، در حوزه عمومی هم چنان می کنیم ، والتر بنیامین را شاید کمتر شنیده اید ، پروژه پاساژ های پاریس وی ، اعلام
ساخت بت در شکل کالا است ، این بار
هم ذهنیت جمعی در همان مسیر ساخت
بت های عینی هست ، نوعی پروسه سرمایه داری که خرید به هر علت ، پرسه زنی در مگا مال ها ، گشت زنی نوعی مناسک سرمایه داری، خرید های بی امان و برای مصرف و برای اجرای فرامین خدای دست ساز سرمایه داری ، مگا مال ها و هایپرمارکت ها ، و فراموشی آنچه در منطقه می گذرد و یا در خاورمیانه !
و حتا در کشور و شهر خودمان !
▪️در قدیم ، قدیم که می گویم همین چند ده سال پیش ، نیاز به کالایی تو را به بقالی و عطاری می برد ، اینک مناسک سرمایه داری وادارت می کند سری به مگا مال ها بزنی به هایپر مارکت ، ربطی به نیاز تو ندارد در حین انجام مناسک نیاز در تو می روید !
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
مال های اورمیه !
✍عیسی نظری ⬇️⬇️⬇️
▪️آن روز را هرگز فراموش نمی کنم ، در خیراتی بودیم ، فردی از هم شهریان هنگام سرو غذا با شنیدن اذان به نماز
ایستاد و تقریبا برای ربع ساعتی در پخش غذا اخلال بوجود آمد ، وقتی دوباره در کنار من قرار گرفت پرسیدم :
تو کجا رفتی ؟
جواب داد نماز اول وقت ، دستور خدا هست .
من او را می شناختم ازش پرسیدم :
خدا دستور دیگری برایت نداده است ؟
--- مثلا ؟
--- مثلا خداوند به تو نمی گوید ، که مواد مخدر نیاور و آفریده های مرا معتاد نکن ؟
با صراحت جواب داد : چه ربطی دارد ؟
ذهن من قادر به حل موضوع نبود ، چطور ممکن بود یک نفر به فرمان خدا مجلسی را برای نماز به هم بزند ! ولی توجهی به فرمایش همان خداوند در مورد کسب حلال و حرام نداشته باشد ؟
▪️تا اینکه در یکی از کشورهای اسیای شرقی در خیابان می گشتم ، هر خانه و هر مغازه ای و هر کسی برای خود یک خدای کوچک چوبی و دست ساز داشت
بت های کوچک ، هر کس آن را به جلوی
خانه و یا مغازه اش می گذاشت و خوردنی و نوشیدنی و میوه تازه جلویش
می گذاشت و خانه را به وی می سپرد .
آن دو ریالی که در مغز بود ، بالاخره افتاد ، مردم برای خود ، هر کس برای خود ، یک خدا می سازد ، و خدای هرکس خواسته های او را به او می گوید .مثلا خدای آن قاچاقچی ، به قاچاق او ایرادی نمی گیرد ولی به نماز اول وقت او دستور می دهد .
▪️بت های ذهنی ، همواره به آن فکر میکردم ، برای خودم امر فردی بود ،
تا اینکه پاساژ های گوناگون و پس از آن مگا مال ها ، هایپر مارکت ها ، در شهر اورمیه ، مرا به همان دنیای بت سازی برد ،
اگر در حوزه فردی برای خود ، بت می سازیم ، در حوزه عمومی هم چنان می کنیم ، والتر بنیامین را شاید کمتر شنیده اید ، پروژه پاساژ های پاریس وی ، اعلام
ساخت بت در شکل کالا است ، این بار
هم ذهنیت جمعی در همان مسیر ساخت
بت های عینی هست ، نوعی پروسه سرمایه داری که خرید به هر علت ، پرسه زنی در مگا مال ها ، گشت زنی نوعی مناسک سرمایه داری، خرید های بی امان و برای مصرف و برای اجرای فرامین خدای دست ساز سرمایه داری ، مگا مال ها و هایپرمارکت ها ، و فراموشی آنچه در منطقه می گذرد و یا در خاورمیانه !
و حتا در کشور و شهر خودمان !
▪️در قدیم ، قدیم که می گویم همین چند ده سال پیش ، نیاز به کالایی تو را به بقالی و عطاری می برد ، اینک مناسک سرمایه داری وادارت می کند سری به مگا مال ها بزنی به هایپر مارکت ، ربطی به نیاز تو ندارد در حین انجام مناسک نیاز در تو می روید !
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
اردبیل شهر تک چهرههای درخشان با فضایی یخزده یا به قول حبیب ساهر با فضایی غمزده است. اگر مانند آن یک سال باشکوه، یخ این شهر آب شود، دختران گوشه گوشههای شهر به روبابههای موسیقی آذربایجان تبدیل خواهد شد و این شهر دیگر شهر تک چهرهها نبوده، شهری با ستاره و بدنه اجتماعی قدرتمند خواهد بود، نه مثل امروز که آقای گل جهان از این شهر برخواسته و شهر تیم فوتبالی ندارد.
یوسف معماری نیز از ستارگان اردبیل بود که بعد از تحصیل در دانشگاههای تهران و پاریس به اردبیل بازگشت و پنجاه سال پزشک چشمهایی شد که روشنایی را تاریکی میدانستند و نوری به چشمهای خیره به تاریکی تاباند. کوری یک چشم، ضربههای چشم، عوارض حاصل از ضربههای چشم و چند کتاب دیگر از جمله تالیفات او در زمینه چشمپزشکی است.
زبان، کفش نیست که هنگام ورود به مکان یا مقامی آن را دم در بگذاریم. یوسف عشق به زبانش را در قالب ترجمه و غزلسرایی بروز داد و رباعیات خیام، رباعیات باباطاهر و دیوان حافظ را به زبان ترکی ترجمه کرد. غزلهای ترکی یوسف گویای حسرتی است که در دل نویسندهاش تلنبار شده و هنرمندانی مانند بهاالدین خراسانی و ودود موذن روی برخی از اشعار دکتر معماری کار کرده و به آنها جامهی موسیقی پوشاندند.
رسانهها و مقامات رسمی، دکتر معماری را مرثیهسرا معرفی کرده، عشق معماری به اردبیل، آذربایجان و زبان ترکی را به گونهای تفسیر میکنند تا او را از جامعه مدنی آذربایجان کَنده، در کنار تحسین یوسف سایر نویسندگان و فعالان این عرصه را تخریب کنند. برای مثال امام جمعه اردبیل میگوید که علاقه دكتر معماري به زادگاه خويش يك علاقه آرماني است و نه ناسيوناليستي، چرا كه وجود حس ناسيوناليستي در افراد بسيار خطرناك ميباشد و منجر به نابودي مقدسات و زيرپا گذاشتن ارزشها و ايجاد اختلافهاي قومي، جنگها و نظاير آن ميشود.
ضمن تسلیت درگذشت این پزشک و ادیب اردبیلی یکی از اشعارش را با هم میخوانیم:
تقدیر ازل گوندن منی
بیر عاشقِ شئیدا یازیب
آلتیندا بیر ایمضا چکیب
آوارهی دونیا یازیب.
من چکمهدیم دیلدن هارای
بو رنج موشگولدن هارای
بو اودلو نیسگیلدن هارای
چوخ چوخ هله غوغا یازیب.
من ائیلهسم هرگون نوا
هیجرانه کیم ائیلهر دوا؟
یازمیش فلک بیلمیش روا
فیکر ائتمیرم رؤویا یازیب.
عاشیق دوشونمز چوخ- آزی
آلنیندا اولسا هر یازی
معماری آشیقلر سازی
شیرین یازیب، شیوا یازیب.🔰🔰🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
یوسف معماری نیز از ستارگان اردبیل بود که بعد از تحصیل در دانشگاههای تهران و پاریس به اردبیل بازگشت و پنجاه سال پزشک چشمهایی شد که روشنایی را تاریکی میدانستند و نوری به چشمهای خیره به تاریکی تاباند. کوری یک چشم، ضربههای چشم، عوارض حاصل از ضربههای چشم و چند کتاب دیگر از جمله تالیفات او در زمینه چشمپزشکی است.
زبان، کفش نیست که هنگام ورود به مکان یا مقامی آن را دم در بگذاریم. یوسف عشق به زبانش را در قالب ترجمه و غزلسرایی بروز داد و رباعیات خیام، رباعیات باباطاهر و دیوان حافظ را به زبان ترکی ترجمه کرد. غزلهای ترکی یوسف گویای حسرتی است که در دل نویسندهاش تلنبار شده و هنرمندانی مانند بهاالدین خراسانی و ودود موذن روی برخی از اشعار دکتر معماری کار کرده و به آنها جامهی موسیقی پوشاندند.
رسانهها و مقامات رسمی، دکتر معماری را مرثیهسرا معرفی کرده، عشق معماری به اردبیل، آذربایجان و زبان ترکی را به گونهای تفسیر میکنند تا او را از جامعه مدنی آذربایجان کَنده، در کنار تحسین یوسف سایر نویسندگان و فعالان این عرصه را تخریب کنند. برای مثال امام جمعه اردبیل میگوید که علاقه دكتر معماري به زادگاه خويش يك علاقه آرماني است و نه ناسيوناليستي، چرا كه وجود حس ناسيوناليستي در افراد بسيار خطرناك ميباشد و منجر به نابودي مقدسات و زيرپا گذاشتن ارزشها و ايجاد اختلافهاي قومي، جنگها و نظاير آن ميشود.
ضمن تسلیت درگذشت این پزشک و ادیب اردبیلی یکی از اشعارش را با هم میخوانیم:
تقدیر ازل گوندن منی
بیر عاشقِ شئیدا یازیب
آلتیندا بیر ایمضا چکیب
آوارهی دونیا یازیب.
من چکمهدیم دیلدن هارای
بو رنج موشگولدن هارای
بو اودلو نیسگیلدن هارای
چوخ چوخ هله غوغا یازیب.
من ائیلهسم هرگون نوا
هیجرانه کیم ائیلهر دوا؟
یازمیش فلک بیلمیش روا
فیکر ائتمیرم رؤویا یازیب.
عاشیق دوشونمز چوخ- آزی
آلنیندا اولسا هر یازی
معماری آشیقلر سازی
شیرین یازیب، شیوا یازیب.🔰🔰🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
🔻هویتطلبی و دولت
✍ عیسی نظری ⬇️⬇️⬇️
در کشور ما ایران اگر تضییقاتی هم برای
نویسندگان و اندیشمندان وجود دارد،
اما به صورت نسبی هم که باشد، میتوان
نظر داد. بخصوص کسانی که قدرت بیان تئوری دارند، میتوانند آن را بیان کنند.
همواره نوشتهام در کشوری که بتوان گفت "آزادی نیست"، معلوم میشود آن مقدار لازم از آزادی وجود دارد که بتوان گفت "آزادی نیست".
دولت ،ارگان وسیع و بزرگی از دولت های دیکتاتور تا دولت های لیبرال، از دولت های رفاه تا دولت های کوپنی و از قدرت تا دولت های وامانده و درمانده است.
دولتها در تاریخ کشورمان همواره به معنی "سیستم حکومتی با قدرت فردی"
بوجود آمدهاند و با ضعف فردی دیگر از بین رفتهاند. این صورت قضیه است.
در زیر این قضیهی به ظاهر ساده و روشن ،یک پیچیدگی خاصی خوابیده است. بگذارید یک مثال بزنم:
در دادگستری استان ما رییس کلی آمد
که قدرت زیادی داشت و همه از وی می ترسیدند. چند سال گذشت و دورهایی پیش آمد که می خواستند او را کنار بگذارند ، و وی دست به دامان قضات شد. گرچه در روزگار قدرتش از وی می ترسیدیم ،اما در روزگار سختی نیز کسی به داد او نرسید.
صورت قضیه مرا مدتی فریب داده بود،
فکر میکردم شاهان و یا دولت ها و حتی اشخاص، اول ضعیف می شوند و بعد از بین میروند، اما الان متوجه شدهام این نظریه اشتباه بوده است. همان قویها و همان قدرت ،در شرایطی از بین می روند و این مربوط به ضعف آن دولت و یا حکومت و یا آن فرد ربطی ندارد.
نتیجه قدرت، رشد و زوال است. مثل توپی که به هوا می زنیم اول بالا
می رود و سپس پایین میآید. طول بقای دولت ها و یا افراد در قدرت نیز رابطهی مستقیمی با نحوه اعمال قدرت
در زمان اوج قدرت دارد. کسی که
در زمان ریاست بر ادارهای بیشتر با کارمندان براه بوده ،در زمان خطر نیز
کارمندان و یا مردم همراه او میشوند.
هیچ دیکتاتوری در زمان سرنگونی
ضعیف نشده است. فقط مردم با او در زمان سختی همراهی نکرده اند. چون او در اوج قدرت و راحتی با مردم نبوده است.
کدام دولت به معنی حکومت، اول ضعیف شده و سپس از بین رفته است؟
دو تا مثال می زنم: مگر شوروی در زمان فروپاشی ضعیف شده بود؟ همان قدرت بود با همان بمبهای هسته ای با همان ارتش. اما همراهی مردم را از دست داده بود.
شاه مگر همان ساواک و ارتش و گارد و
نیروهای امنیتی را نداشت که از بین رفت ؟ پس این "نحوه اعمال قدرت" است که موجب می شود قدرتی حالا به هر میزان از بین برود و عدم فهم این تئوری، مبتذل شدن قدرت است. قدرت دولتی ضعیف نمی شود، بلکه مبتذل می شود. لازم است اندیشمندان از ابتذال دولت جلوگیری کنند. نیرو های مدنی و بویژه :هویت طلب" نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
هویت طلبی در ایران و یا در آذربایجان،
ضعیف نشده ولی بخشی از آن مبتذل شده است. ابتذال هویت طلبی درست
مثل ابتذال دولت است، مثل ابتذال ادارات است.
هر زمان به جای اندیشمند، اراذل و اوباش و کسانی که عکس مار را می کشند ،صحنه گردان مراسم ها و گروهها و محله ها شدند، دیگر فقط صورت تئوریها فهمیده میشوند و نه ذات و کنه تئوری. در نتیجه روز بروز ابتذال آشکار تر میشود و ما فکر می کنیم مثلا ما و یا هویت طلبها ضعیف شدهاند.
در بخش دیگر (قسمت دوم) ابتذال هویت طلبی را شرح خواهم داد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍ عیسی نظری ⬇️⬇️⬇️
در کشور ما ایران اگر تضییقاتی هم برای
نویسندگان و اندیشمندان وجود دارد،
اما به صورت نسبی هم که باشد، میتوان
نظر داد. بخصوص کسانی که قدرت بیان تئوری دارند، میتوانند آن را بیان کنند.
همواره نوشتهام در کشوری که بتوان گفت "آزادی نیست"، معلوم میشود آن مقدار لازم از آزادی وجود دارد که بتوان گفت "آزادی نیست".
دولت ،ارگان وسیع و بزرگی از دولت های دیکتاتور تا دولت های لیبرال، از دولت های رفاه تا دولت های کوپنی و از قدرت تا دولت های وامانده و درمانده است.
دولتها در تاریخ کشورمان همواره به معنی "سیستم حکومتی با قدرت فردی"
بوجود آمدهاند و با ضعف فردی دیگر از بین رفتهاند. این صورت قضیه است.
در زیر این قضیهی به ظاهر ساده و روشن ،یک پیچیدگی خاصی خوابیده است. بگذارید یک مثال بزنم:
در دادگستری استان ما رییس کلی آمد
که قدرت زیادی داشت و همه از وی می ترسیدند. چند سال گذشت و دورهایی پیش آمد که می خواستند او را کنار بگذارند ، و وی دست به دامان قضات شد. گرچه در روزگار قدرتش از وی می ترسیدیم ،اما در روزگار سختی نیز کسی به داد او نرسید.
صورت قضیه مرا مدتی فریب داده بود،
فکر میکردم شاهان و یا دولت ها و حتی اشخاص، اول ضعیف می شوند و بعد از بین میروند، اما الان متوجه شدهام این نظریه اشتباه بوده است. همان قویها و همان قدرت ،در شرایطی از بین می روند و این مربوط به ضعف آن دولت و یا حکومت و یا آن فرد ربطی ندارد.
نتیجه قدرت، رشد و زوال است. مثل توپی که به هوا می زنیم اول بالا
می رود و سپس پایین میآید. طول بقای دولت ها و یا افراد در قدرت نیز رابطهی مستقیمی با نحوه اعمال قدرت
در زمان اوج قدرت دارد. کسی که
در زمان ریاست بر ادارهای بیشتر با کارمندان براه بوده ،در زمان خطر نیز
کارمندان و یا مردم همراه او میشوند.
هیچ دیکتاتوری در زمان سرنگونی
ضعیف نشده است. فقط مردم با او در زمان سختی همراهی نکرده اند. چون او در اوج قدرت و راحتی با مردم نبوده است.
کدام دولت به معنی حکومت، اول ضعیف شده و سپس از بین رفته است؟
دو تا مثال می زنم: مگر شوروی در زمان فروپاشی ضعیف شده بود؟ همان قدرت بود با همان بمبهای هسته ای با همان ارتش. اما همراهی مردم را از دست داده بود.
شاه مگر همان ساواک و ارتش و گارد و
نیروهای امنیتی را نداشت که از بین رفت ؟ پس این "نحوه اعمال قدرت" است که موجب می شود قدرتی حالا به هر میزان از بین برود و عدم فهم این تئوری، مبتذل شدن قدرت است. قدرت دولتی ضعیف نمی شود، بلکه مبتذل می شود. لازم است اندیشمندان از ابتذال دولت جلوگیری کنند. نیرو های مدنی و بویژه :هویت طلب" نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
هویت طلبی در ایران و یا در آذربایجان،
ضعیف نشده ولی بخشی از آن مبتذل شده است. ابتذال هویت طلبی درست
مثل ابتذال دولت است، مثل ابتذال ادارات است.
هر زمان به جای اندیشمند، اراذل و اوباش و کسانی که عکس مار را می کشند ،صحنه گردان مراسم ها و گروهها و محله ها شدند، دیگر فقط صورت تئوریها فهمیده میشوند و نه ذات و کنه تئوری. در نتیجه روز بروز ابتذال آشکار تر میشود و ما فکر می کنیم مثلا ما و یا هویت طلبها ضعیف شدهاند.
در بخش دیگر (قسمت دوم) ابتذال هویت طلبی را شرح خواهم داد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
🔴 هویت طلبی و دولت (قسمت دوم)
✍ عیسی نظری ⬇️⬇️⬇️
تئوری ها در اجتماع مکانیسم مشخصی
دارند. اگر ابتذال و بی سوادی موجب ضعف دولت ها می شود، همین نقص
در مورد هویت طلبی و سایر مسائل اجتماعی نیز صادق است.
وقتی احساس می کنیم گروهی و یا اندیشه ای ضعیف شده است، در اصل
به ابتذال کشیده شده است.
پدران ما مثلی دارند می گویند ( آت ایزی ایت ایزینه قاریشیب ) اندیشه ای که برای اولین بار در اجتماعی
مطرح می شود ،در دستان اندیشمندانی است که آن را طرح و به اجتماع ارائه
می دهند. وقتی این فکر به اجتماع می رود و با توده ها آشنا می شود از صاحبان اندیشه گرفته شده است.
هر چه گسترش یابد و همه گیر شود،
مورد طمع دولت ها و یا صاحبان قدرت
و ..... قرار می گیرد. در این مواقع نیرو های قدرت طلب، مصلحت باز ، گروهها و عناصر فرصت طلب ، منفعت طلب ، ماجراجو ، آنارشیست ، و حتا کسانیکه با حسن نیت و یا سو نیت دنبال رای و نظر مردم هستند به طرف این اندیشه تازه هجوم آورده و برای تصرف آن به نفع خود تلاش می کنند و اگر هم صاحبان اصلی اندیشه در سختی روزگار دولت مدار گرفتار شوند، دیگر این طفل معصوم به دست نا اهلانی می افتد که ابتذال اولین حاصل آن است و هر اندیشهای که به ابتذال رود در نهایت مثل دولت مبتذل خواهد شد. اگر بخواهم مثال بزنم ملموسترین آن
انقلاب اسلامی سال پنجاه و هفت است.
دوستی تعریف می کرد یکی از عناصر
شاه پرست که در ضمن سردسته گروهی
از مردم برای مقابله با انقلاب و جزو دسته چماقداران و لوطی محل هم بود ،
چند روز پس از انقلاب با دسته ای از مردم روبرو شد که برای پیروزی انقلاب
جشن گرفته و شادی میکردند و حتا شعار های انقلابی می دادند ،این سردسته چماقداران وقتی یکباره
با مردم روبرو شد ترسید به اطراف نگاه کرد جای فرار نبود ،به فردی از اقلیت های مذهبی گیر داد او را به زمین زد و روی سینه اش نشست و در حالیکه وانمود می کرد او را خفه می کند با صدای بلند فریاد زد "زود باش مسلمان بشو" ! مرد مسیحی برای اینکه از دست این نره غول رها شود داد زد :چشم مسلمان می شوم خفه ام نکن و بعد به او گفت :چکار کنم مسلمان بشوم ؟ سر دسته چماقداران کمی فکر کرد و بعد با صدای بلند گفت :بگو یا ابوالفضل مسیحی با لحن خاص خود گفت :یا ابوالفضل یارو از روی وی بلند شد و گفت :ای مردم شاهد باشید الان این کافر را مسلمان کردم دیگر اذیتش نکنید
به دست من مسلمان شد !
الان کسانی مدعی هویت طلبی شده اند
که خندهدارتر از سر دسته چماقداران
میاندواب عمل می کند همانگونه که عده ای دین و مذهب را به ابزار نان دونی خود تبدیل و آن را مبتذل نموده اند، هویت طلبی هم به چنین روزی گرفتار شده است.
این اهوی گرفتار از هر طرف در دستان
کسانیکه اصلا معنی ان را نمی دانند
مبانی و اصول ان را نخوانده اند چون اهل خواندن نیستند و اگر مجبور باشند عکس مار را می کشند.
هر کس بدون فهم اصول و مبانی یک مکتب و یا اندیشه ای بخواهد از ان استفاده و سود ببرد نتیجه همین میشود. اسمش را هویت طلب و فعال مدنی می گذارد ولی انگار از مردم طلبکار است ،دقیقا مثل دیکتاتور ها عمل می کند. به سایر هویت ها اهانت می کند
حتا به همگروه های خود ناسزا می گوید
چون می بیند نه از هویت طلبی میداند
و نه کسی او را تحویل می گیرد. مثل چماقدار میاندوابی یقه یکی را می گیرد زود باش مسلمان شو از مسلمانی هم فقط یا ابوالفضل را بلد است درد فعلی ما این است. چه بسا هم انتظار دارند مطابق میل آنها
رفتار کنیم و الا ...
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍ عیسی نظری ⬇️⬇️⬇️
تئوری ها در اجتماع مکانیسم مشخصی
دارند. اگر ابتذال و بی سوادی موجب ضعف دولت ها می شود، همین نقص
در مورد هویت طلبی و سایر مسائل اجتماعی نیز صادق است.
وقتی احساس می کنیم گروهی و یا اندیشه ای ضعیف شده است، در اصل
به ابتذال کشیده شده است.
پدران ما مثلی دارند می گویند ( آت ایزی ایت ایزینه قاریشیب ) اندیشه ای که برای اولین بار در اجتماعی
مطرح می شود ،در دستان اندیشمندانی است که آن را طرح و به اجتماع ارائه
می دهند. وقتی این فکر به اجتماع می رود و با توده ها آشنا می شود از صاحبان اندیشه گرفته شده است.
هر چه گسترش یابد و همه گیر شود،
مورد طمع دولت ها و یا صاحبان قدرت
و ..... قرار می گیرد. در این مواقع نیرو های قدرت طلب، مصلحت باز ، گروهها و عناصر فرصت طلب ، منفعت طلب ، ماجراجو ، آنارشیست ، و حتا کسانیکه با حسن نیت و یا سو نیت دنبال رای و نظر مردم هستند به طرف این اندیشه تازه هجوم آورده و برای تصرف آن به نفع خود تلاش می کنند و اگر هم صاحبان اصلی اندیشه در سختی روزگار دولت مدار گرفتار شوند، دیگر این طفل معصوم به دست نا اهلانی می افتد که ابتذال اولین حاصل آن است و هر اندیشهای که به ابتذال رود در نهایت مثل دولت مبتذل خواهد شد. اگر بخواهم مثال بزنم ملموسترین آن
انقلاب اسلامی سال پنجاه و هفت است.
دوستی تعریف می کرد یکی از عناصر
شاه پرست که در ضمن سردسته گروهی
از مردم برای مقابله با انقلاب و جزو دسته چماقداران و لوطی محل هم بود ،
چند روز پس از انقلاب با دسته ای از مردم روبرو شد که برای پیروزی انقلاب
جشن گرفته و شادی میکردند و حتا شعار های انقلابی می دادند ،این سردسته چماقداران وقتی یکباره
با مردم روبرو شد ترسید به اطراف نگاه کرد جای فرار نبود ،به فردی از اقلیت های مذهبی گیر داد او را به زمین زد و روی سینه اش نشست و در حالیکه وانمود می کرد او را خفه می کند با صدای بلند فریاد زد "زود باش مسلمان بشو" ! مرد مسیحی برای اینکه از دست این نره غول رها شود داد زد :چشم مسلمان می شوم خفه ام نکن و بعد به او گفت :چکار کنم مسلمان بشوم ؟ سر دسته چماقداران کمی فکر کرد و بعد با صدای بلند گفت :بگو یا ابوالفضل مسیحی با لحن خاص خود گفت :یا ابوالفضل یارو از روی وی بلند شد و گفت :ای مردم شاهد باشید الان این کافر را مسلمان کردم دیگر اذیتش نکنید
به دست من مسلمان شد !
الان کسانی مدعی هویت طلبی شده اند
که خندهدارتر از سر دسته چماقداران
میاندواب عمل می کند همانگونه که عده ای دین و مذهب را به ابزار نان دونی خود تبدیل و آن را مبتذل نموده اند، هویت طلبی هم به چنین روزی گرفتار شده است.
این اهوی گرفتار از هر طرف در دستان
کسانیکه اصلا معنی ان را نمی دانند
مبانی و اصول ان را نخوانده اند چون اهل خواندن نیستند و اگر مجبور باشند عکس مار را می کشند.
هر کس بدون فهم اصول و مبانی یک مکتب و یا اندیشه ای بخواهد از ان استفاده و سود ببرد نتیجه همین میشود. اسمش را هویت طلب و فعال مدنی می گذارد ولی انگار از مردم طلبکار است ،دقیقا مثل دیکتاتور ها عمل می کند. به سایر هویت ها اهانت می کند
حتا به همگروه های خود ناسزا می گوید
چون می بیند نه از هویت طلبی میداند
و نه کسی او را تحویل می گیرد. مثل چماقدار میاندوابی یقه یکی را می گیرد زود باش مسلمان شو از مسلمانی هم فقط یا ابوالفضل را بلد است درد فعلی ما این است. چه بسا هم انتظار دارند مطابق میل آنها
رفتار کنیم و الا ...
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Telegram
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گلهجهگین
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.
ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
این ره مختص فارسستان «ایران و افغانستان» است...
✍طاهر نقوی ⬇️⬇️⬇️
آقای دکتر سهیل طاهری دکتری حقوق خصوصی و وکیل محترم دادگستری و عضو هیات مدیره ی کانون وکلای دادگستری مرکز با سلام و احترام
سالهاست این سرزمین گرفتار نگاه فاشیستی دینی - قومی - جنسیتی و... هست. این امر قابل کتمان نیست.
برادر گرامی، میدانید چرا این سرزمین آباد نمیشود و روز به روز گرفتار و گرفتارتر میگردد؟! و هر روز در باتلاق بدبختی فرو میرود؟
یک دلیل عمده دارد و آنهم این است که، معترضان به وضع موجود خود به گونه ای دیگر دیکتاتور یا فاشیست هستند...
معترضان به «فاشیزم جنسیتی» خودشان «فاشیستهای قومی» یا گرفتار فاشیزم دینی هستند.
جناب طاهری با دستمال کثیف نمیشود هیچ شیشه ای را تمیز کرد!
با ادبیات فاشیستی نمی شود به جنگ فاشیستها رفت.
شما برای دلجویی از یک قربانی تبعیض جنسیتی به نیمی از «شهروندان تورک» این سرزمین توهین کرده اید!!!
اگر نیک بنگرید امروز در ترکستان شاهد برابری حقوق زن و مرد هستیم و حتی در بخش ترکستان ایران«آذربايجان» هم شاهد تأسیس اولین مدرسه دخترانه در شهر شبستر تبریز و... بودیم و چه ارج و قربی که دختران و زنان در طول تاریخ در دیار ما داشته و دارند...
اگر نیک بنگریم فقط در فارسستان «افغانستان و ایران» شاهد اینگونه تبعیض های جنسیتی و قومیتی و دینی و ...هستیم.
آقای سهیل طاهری، انسانی به جایگاه شما باید حواسش به واژگانی که به کار می برد باشد.
امیدوارم از «شهروندان تورک این سرزمین» بخاطر توییت و ارسال این پست اخیرتان عذرخواهی کنید. . @dr_soheil.taheri
ارادتمند طاهر نقوی «کارآموز وکالت مرکز وکلای قوه قضائیه»
https://www.instagram.com/p/CijnGkpM71L/?igshid=MDJmNzVkMjY=
✍طاهر نقوی ⬇️⬇️⬇️
آقای دکتر سهیل طاهری دکتری حقوق خصوصی و وکیل محترم دادگستری و عضو هیات مدیره ی کانون وکلای دادگستری مرکز با سلام و احترام
سالهاست این سرزمین گرفتار نگاه فاشیستی دینی - قومی - جنسیتی و... هست. این امر قابل کتمان نیست.
برادر گرامی، میدانید چرا این سرزمین آباد نمیشود و روز به روز گرفتار و گرفتارتر میگردد؟! و هر روز در باتلاق بدبختی فرو میرود؟
یک دلیل عمده دارد و آنهم این است که، معترضان به وضع موجود خود به گونه ای دیگر دیکتاتور یا فاشیست هستند...
معترضان به «فاشیزم جنسیتی» خودشان «فاشیستهای قومی» یا گرفتار فاشیزم دینی هستند.
جناب طاهری با دستمال کثیف نمیشود هیچ شیشه ای را تمیز کرد!
با ادبیات فاشیستی نمی شود به جنگ فاشیستها رفت.
شما برای دلجویی از یک قربانی تبعیض جنسیتی به نیمی از «شهروندان تورک» این سرزمین توهین کرده اید!!!
اگر نیک بنگرید امروز در ترکستان شاهد برابری حقوق زن و مرد هستیم و حتی در بخش ترکستان ایران«آذربايجان» هم شاهد تأسیس اولین مدرسه دخترانه در شهر شبستر تبریز و... بودیم و چه ارج و قربی که دختران و زنان در طول تاریخ در دیار ما داشته و دارند...
اگر نیک بنگریم فقط در فارسستان «افغانستان و ایران» شاهد اینگونه تبعیض های جنسیتی و قومیتی و دینی و ...هستیم.
آقای سهیل طاهری، انسانی به جایگاه شما باید حواسش به واژگانی که به کار می برد باشد.
امیدوارم از «شهروندان تورک این سرزمین» بخاطر توییت و ارسال این پست اخیرتان عذرخواهی کنید. . @dr_soheil.taheri
ارادتمند طاهر نقوی «کارآموز وکالت مرکز وکلای قوه قضائیه»
https://www.instagram.com/p/CijnGkpM71L/?igshid=MDJmNzVkMjY=
Instagram
Instagram
💯این ره مختص فارسستان «ایران و افغانستان» است...
✍طاهر نقوی«وکیل دادگستری» ⬇️⬇️⬇️
با ادبیات فاشیستی نمی شود به جنگ فاشیستها رفت.
شما برای دلجویی از یک قربانی تبعیض جنسیتی به نیمی از «شهروندان تورک» این سرزمین توهین کرده اید!!!
اگر نیک بنگریم فقط در فارسستان «افغانستان و ایران» شاهد اینگونه تبعیض های جنسیتی و قومیتی و دینی و ...هستیم.
✅... در ترکستان شاهد برابری حقوق زن و مرد هستیم و حتی در بخش ترکستان ایران «آذربايجان» هم شاهد تأسیس اولین مدرسه دخترانه در شهر شبستر تبریز و... بودیم و چه ارج و قربی که دختران و زنان در طول تاریخ در دیار ما داشته و دارند...
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
✍طاهر نقوی«وکیل دادگستری» ⬇️⬇️⬇️
با ادبیات فاشیستی نمی شود به جنگ فاشیستها رفت.
شما برای دلجویی از یک قربانی تبعیض جنسیتی به نیمی از «شهروندان تورک» این سرزمین توهین کرده اید!!!
اگر نیک بنگریم فقط در فارسستان «افغانستان و ایران» شاهد اینگونه تبعیض های جنسیتی و قومیتی و دینی و ...هستیم.
✅... در ترکستان شاهد برابری حقوق زن و مرد هستیم و حتی در بخش ترکستان ایران «آذربايجان» هم شاهد تأسیس اولین مدرسه دخترانه در شهر شبستر تبریز و... بودیم و چه ارج و قربی که دختران و زنان در طول تاریخ در دیار ما داشته و دارند...
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید🔰🔰
https://t.me/Galajayinyolu
Forwarded from کانال جدید اکبر اعلمی/خط آزادگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘خواست رهبر اخوان المسلمین و پاسخ عبدالناصر
🔲واکنش جالب #جمال_عبدالناصر رهبر فقید مصر در برابر خواسته حداکثری رهبر اخوانالمسلمین از او:
شما که قادر نیستید دخترتان را که در دانشگاه علوم پزشکی تحصیل میکند به پوشیدن حجاب مجبور کنید چگونه از من انتظار دارید که بر سر ۱۰میلیون زن مصری حجاب بگذارم؟
✅کانال جدید اطلاعرسانی #اکبر_اعلمی
🆔 @alami_akbar
🔲واکنش جالب #جمال_عبدالناصر رهبر فقید مصر در برابر خواسته حداکثری رهبر اخوانالمسلمین از او:
شما که قادر نیستید دخترتان را که در دانشگاه علوم پزشکی تحصیل میکند به پوشیدن حجاب مجبور کنید چگونه از من انتظار دارید که بر سر ۱۰میلیون زن مصری حجاب بگذارم؟
✅کانال جدید اطلاعرسانی #اکبر_اعلمی
🆔 @alami_akbar