✅تدابیر سیاسی پیشران پیروزی های نظامی در قره باغ
✍️ ابوالفضل وصالی⬇️⬇️⬇️
پیروزی های جمهوری آذربایجان در مواجهه با نیروهای اشغالگر ارمنستان و باز پس گیری بخش عمده ای از اراضی اشغالی پس از سی سال پیش از آنکه ناشی از اقتدار و تفوق ارتش این کشور باشد ناشی از تدابیر و درایت سیاسی دولتمردان آذربایجان و به ضرس قریب به یقین نقش آفرینی هم پیمان مقتدر و متحد آن یعنی ترکیه بوده است .
🔹نا گفته پیداست اگر رضایت زمامداران مسکو حاصل نمی شد امکان پیشروی های سریع برای ارتش آذربایجان میسر نمی گردید بطوریکه حتی ولادیمیر پوتین برخلاف مواضع 30 سال گذشته و علیرغم دخالت های آشکاردر اشغال قره باغ گفته بود این مناطق متعلق به خاک آذربایجان است و روسیه تنها در صورت تهاجم ارتش جمهوری آذربایجان به داخل مرزهای ارمنستان در این مناقشه نظامی دخالت خواهد کرد .
🔹با این وصف پیروزی های توامان سیاسی و نظامی جمهوری آذربایجان ولو با ایفای نقش مستشاری ترکیه در باز پس گیری بخش عمده ای از اراضی و شهرهای مهم و استراتژیک و هم چنین اخذ موضع روسیه به عنوان حامی قدرتمند ارمنستان مبنی بر تعلق مناطق اشغالی به آذربایجان دستاورد بسیارمهم و ارزشمند محسوب می شود .
🔹اگر چه بخش کوچکی از این اراضی به عنوان دالان مواصلاتی حایل در بازه ی زمانی 5 ساله در نظارت سربازان روسی باقی مانده است ( البته بر تعلق نهایی آن نیز به جمهوری آذربایجان بر اساس قطعنامه های سازمان ملل و اذعان خود روس ها و اسناد تاریخی تردی نیست ) اما نباید حلاوت این پیروزی های بزرگ را با تحلیل های کوچه بازاری و قیاس های مع الفارق زیر سوال برد .
🔹بدیهی است ابراز رضایت مقامات و ملت آذربایجان و حتی دولت مردان ترکیه از مفاد قرارداد سه جانبه و اعمال حاکمیت آذربایجان بر بخش عمده ای از اراضی قره باغ که موجب اعتراضات گسترده ی مردمی در ایروان گردیده است در نوبه ی خود بیانگر موفقیت و پیروزی طرف آذربایجانی است و نگرانی از تعیین تکلیف قسمت کوچک حایل در آینده ، بدون در نظر گرفتن شرایط و امتیاز اختصاص جاده ی ترانزیت از داخل خاک ارمنستان برای ارتباط نخجوان به سرزمین مادری آذربایجان ، تنها در صورتی پذیرفتنی است که اصل و اهمیت پیروزی های به دست آمده تخطئه نشود . 99/8/21
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
✍️ ابوالفضل وصالی⬇️⬇️⬇️
پیروزی های جمهوری آذربایجان در مواجهه با نیروهای اشغالگر ارمنستان و باز پس گیری بخش عمده ای از اراضی اشغالی پس از سی سال پیش از آنکه ناشی از اقتدار و تفوق ارتش این کشور باشد ناشی از تدابیر و درایت سیاسی دولتمردان آذربایجان و به ضرس قریب به یقین نقش آفرینی هم پیمان مقتدر و متحد آن یعنی ترکیه بوده است .
🔹نا گفته پیداست اگر رضایت زمامداران مسکو حاصل نمی شد امکان پیشروی های سریع برای ارتش آذربایجان میسر نمی گردید بطوریکه حتی ولادیمیر پوتین برخلاف مواضع 30 سال گذشته و علیرغم دخالت های آشکاردر اشغال قره باغ گفته بود این مناطق متعلق به خاک آذربایجان است و روسیه تنها در صورت تهاجم ارتش جمهوری آذربایجان به داخل مرزهای ارمنستان در این مناقشه نظامی دخالت خواهد کرد .
🔹با این وصف پیروزی های توامان سیاسی و نظامی جمهوری آذربایجان ولو با ایفای نقش مستشاری ترکیه در باز پس گیری بخش عمده ای از اراضی و شهرهای مهم و استراتژیک و هم چنین اخذ موضع روسیه به عنوان حامی قدرتمند ارمنستان مبنی بر تعلق مناطق اشغالی به آذربایجان دستاورد بسیارمهم و ارزشمند محسوب می شود .
🔹اگر چه بخش کوچکی از این اراضی به عنوان دالان مواصلاتی حایل در بازه ی زمانی 5 ساله در نظارت سربازان روسی باقی مانده است ( البته بر تعلق نهایی آن نیز به جمهوری آذربایجان بر اساس قطعنامه های سازمان ملل و اذعان خود روس ها و اسناد تاریخی تردی نیست ) اما نباید حلاوت این پیروزی های بزرگ را با تحلیل های کوچه بازاری و قیاس های مع الفارق زیر سوال برد .
🔹بدیهی است ابراز رضایت مقامات و ملت آذربایجان و حتی دولت مردان ترکیه از مفاد قرارداد سه جانبه و اعمال حاکمیت آذربایجان بر بخش عمده ای از اراضی قره باغ که موجب اعتراضات گسترده ی مردمی در ایروان گردیده است در نوبه ی خود بیانگر موفقیت و پیروزی طرف آذربایجانی است و نگرانی از تعیین تکلیف قسمت کوچک حایل در آینده ، بدون در نظر گرفتن شرایط و امتیاز اختصاص جاده ی ترانزیت از داخل خاک ارمنستان برای ارتباط نخجوان به سرزمین مادری آذربایجان ، تنها در صورتی پذیرفتنی است که اصل و اهمیت پیروزی های به دست آمده تخطئه نشود . 99/8/21
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
🔴 حیران از ستیزگری ایرانشهری
✍مهدی مستفید⬇️⬇️⬇️
🔹دیدگاه هواداران ایرانشهری در چند روز گذشته سوالاتی را در ذهنم ایجاد کرده است که در اینجا به اشتراک می گذارم
🔹سر ستیز با همه و تمایل شدید بر متمایز سازی توسط ایرانشهری ها، از اصرار بی حد شان بر جعلی بودن نام جمهوری آذربایجان!! هویداست
البته آنها پاسخ نمی دهند سود این جعل برای ساکنان شمال ارس چه بوده است؟ آذربایجانی بودن چه حسنی داشته است که ساکنان شمال ارس زحمت جعل آن را به خود داده اند؟ آیا جعل نام دیگری بر خود نشانگر شیفتگی بر آن نیست؟ پس چرا با این شیفتگان آذربایجان ما، چنین سر ستیز دارند؟!
🔹البته پیوند بین ساکنان جنوب و شمال ارس محدود به نام نیست، بسیاری از ساکنان جنوب، نام شهرهای آذربایجان شمالی را در قسمت محل تولد پدران و مادران خود دارند و بلعکس
🔹دوستان ایرانشهری مخالف حضور کشورهای ثالث در منطقه بودند، روسیه را به عنوان "کثیف ترین همسایه تاریخ مان" می دانند ولی متوجه نمی شوم چرا از حضور روسیه در نزدیکی مرزهای شمالی مان در پوست خود نمی گنجند؟
🔹آغا محمد خان، عادل یا ظالم یکی از شاهان ایران بوده است، بر خلاف دولت منزوی زند، آغا محمد خان راه توسعه ارضی ایران را در پیش گرفت و در این راه جان داد، علت این همه تنفر از او نزد ایرانشهری ها چیست؟
🔹از قدیم الایام جلسات جدل در حوزه های دینی ما متداول بوده است. در جلسات جدل عالی ترین مقدسات دینی نیز مورد نقد قرار می گیرند، به یاد دارم در چنین جلساتی علما به انکار و اثبات اصول دین نیز می پرداختند. بی شک امروزه در عصر بمباران اطلاعات ، در مسائل تاریخی و... که فاقد چنین تقدسی هستند، آمادگی برای شنیدن هر نقدی و تامل در امکان راستی هر سخنی شرط عقل است.
🔹جای سوال اینجاست که سلسله هخامنشی چه جایگاهی در اندیشه ایرانشهری دارد که هر نقدی حتی از سوی علمای ذیربط(یک استاد تاریخ "گیلک" دانشگاه) به آشفتگی دوستان ایرانشهری می انجامد؟ کافی است قولی از کسی در نقد و نفی ارکان ایرانشهری منتشر شود نه تنها ناقد بلکه انعکاس دهنده مطلب نیز به انواع صفات مزمومه منتسب می شوند، به راستی عقلانیت در کجای این تفکر جای دارد؟
🔹جشن پیروزی در شمال ارس در جریان است، شادی اقلیتهای هر چند کوچک موجود در آن مناطق نیز در رسانه ها، حتی رسانه رسمی جمهوری آذربایجان منعکس می شود.تالشهای سنی(که زمانی از سوی همین ایرانشهری ها در کنار ارامنه، ایرانی تباران شمال ارس نامیده می شدند!!) و ترک گرایان پرچم ترکیه، شیعیان پرچم پاکستان، روس تباران پرچم روسیه، اقلیت یهودی پرچم اسراییل ،گرجی تباران پرچم گرجستان را در کنار پرچم آذربایجان بر می افرازند حتی در این میان چند پرچم عربی و آسیایی دیگر هم دیده می شود، والبته فیلمهای متعدد از دعا و ثنای شیعیان و نذر زیارت مشهد و کربلا بعد از پیروزی که در رسانه های ایرانی انعکاس نمی یابد!!
🔹این رفتارها نشانگر شکل گیری حاکمیت جمهور و نهادینه شدن دموکراتیک "ملت" در آن سامان است،
متاسفانه مشخص نیست دوستان ایرانشهری که مفتخر به سلطنت پادشاه عادلی چون کوروش بودند که آزادی همه، حتی قوم طغیانگر یهود را بر جهانیان عرضه داشته است! و اولین منشور حقوق بشر را نگاشته است! چرا در برابر آزادی جمهور و عدم یکسان سازی ملی در شمال ارس آشفته می شوند؟ واقعا چرا شنیدن صدای اذان سنیان تالش که در خط مقدم برای کشورشان می جنگند، یا بر افراشته شدن پرچم اسراییل در دست چند یهود آذربایجانی برای این وارثان اولین پلورالیسم جهان چنین سخت است؟!
🔹واقعا چرا کسانی که تا دیروز شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران می دادند و توسعه عمق استراتژیک کشور را در خارج از مرزهای کشور تقبیح و مغایر منافع ملی می دانستند و از قضا همزمان بر آزادی یهود توسط کوروش تاکید می کردند! حال چگونه چنین اسرائیل ستیز شده اند؟ 🔹راستی برای آنان که اسلام را نابود کننده هویت تاریخی خود می دانند چه فرقی می کند موذن در "شوشا" اذان شیعی می گوید یا سنی؟
🔹تفکری که به نام ایرانشهری در این کشور ترویج می شود تفکر ستیز با همه است،تفکری است که به انزوای هر چه بیشتر ایران در همه ابعاد منجر خواهد شد. خودبرتر بینی نژادی و اصولا باور به نژاد خالص بودن در این دوران جز به عنوان نشان جاهلیت شناخته نمی شود.
🔹احترام به حقوق دیگران و پذیرش لزوم تفاوت ها در اجتماع نیز یکی از اصلی ترین اصول پایداری نظامات در جهان کنونی و البته در جهان آینده است.
🔹امید است این تفکر دگر ستیز در ایران ما رو به افول رود و فرصتی دوباره برای افزایش همزیستی مسالمت آمیز چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی بوجود آید.
🔹به امید روزی که جمهوری اسلامی ایران با احیای مسیر آرمانی خویش به عنوان یکی از ارکان بلوک اسلامی، نقش خود را در ایفای وحدت منطقه ای به نحو احسن ایفا نماید.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
✍مهدی مستفید⬇️⬇️⬇️
🔹دیدگاه هواداران ایرانشهری در چند روز گذشته سوالاتی را در ذهنم ایجاد کرده است که در اینجا به اشتراک می گذارم
🔹سر ستیز با همه و تمایل شدید بر متمایز سازی توسط ایرانشهری ها، از اصرار بی حد شان بر جعلی بودن نام جمهوری آذربایجان!! هویداست
البته آنها پاسخ نمی دهند سود این جعل برای ساکنان شمال ارس چه بوده است؟ آذربایجانی بودن چه حسنی داشته است که ساکنان شمال ارس زحمت جعل آن را به خود داده اند؟ آیا جعل نام دیگری بر خود نشانگر شیفتگی بر آن نیست؟ پس چرا با این شیفتگان آذربایجان ما، چنین سر ستیز دارند؟!
🔹البته پیوند بین ساکنان جنوب و شمال ارس محدود به نام نیست، بسیاری از ساکنان جنوب، نام شهرهای آذربایجان شمالی را در قسمت محل تولد پدران و مادران خود دارند و بلعکس
🔹دوستان ایرانشهری مخالف حضور کشورهای ثالث در منطقه بودند، روسیه را به عنوان "کثیف ترین همسایه تاریخ مان" می دانند ولی متوجه نمی شوم چرا از حضور روسیه در نزدیکی مرزهای شمالی مان در پوست خود نمی گنجند؟
🔹آغا محمد خان، عادل یا ظالم یکی از شاهان ایران بوده است، بر خلاف دولت منزوی زند، آغا محمد خان راه توسعه ارضی ایران را در پیش گرفت و در این راه جان داد، علت این همه تنفر از او نزد ایرانشهری ها چیست؟
🔹از قدیم الایام جلسات جدل در حوزه های دینی ما متداول بوده است. در جلسات جدل عالی ترین مقدسات دینی نیز مورد نقد قرار می گیرند، به یاد دارم در چنین جلساتی علما به انکار و اثبات اصول دین نیز می پرداختند. بی شک امروزه در عصر بمباران اطلاعات ، در مسائل تاریخی و... که فاقد چنین تقدسی هستند، آمادگی برای شنیدن هر نقدی و تامل در امکان راستی هر سخنی شرط عقل است.
🔹جای سوال اینجاست که سلسله هخامنشی چه جایگاهی در اندیشه ایرانشهری دارد که هر نقدی حتی از سوی علمای ذیربط(یک استاد تاریخ "گیلک" دانشگاه) به آشفتگی دوستان ایرانشهری می انجامد؟ کافی است قولی از کسی در نقد و نفی ارکان ایرانشهری منتشر شود نه تنها ناقد بلکه انعکاس دهنده مطلب نیز به انواع صفات مزمومه منتسب می شوند، به راستی عقلانیت در کجای این تفکر جای دارد؟
🔹جشن پیروزی در شمال ارس در جریان است، شادی اقلیتهای هر چند کوچک موجود در آن مناطق نیز در رسانه ها، حتی رسانه رسمی جمهوری آذربایجان منعکس می شود.تالشهای سنی(که زمانی از سوی همین ایرانشهری ها در کنار ارامنه، ایرانی تباران شمال ارس نامیده می شدند!!) و ترک گرایان پرچم ترکیه، شیعیان پرچم پاکستان، روس تباران پرچم روسیه، اقلیت یهودی پرچم اسراییل ،گرجی تباران پرچم گرجستان را در کنار پرچم آذربایجان بر می افرازند حتی در این میان چند پرچم عربی و آسیایی دیگر هم دیده می شود، والبته فیلمهای متعدد از دعا و ثنای شیعیان و نذر زیارت مشهد و کربلا بعد از پیروزی که در رسانه های ایرانی انعکاس نمی یابد!!
🔹این رفتارها نشانگر شکل گیری حاکمیت جمهور و نهادینه شدن دموکراتیک "ملت" در آن سامان است،
متاسفانه مشخص نیست دوستان ایرانشهری که مفتخر به سلطنت پادشاه عادلی چون کوروش بودند که آزادی همه، حتی قوم طغیانگر یهود را بر جهانیان عرضه داشته است! و اولین منشور حقوق بشر را نگاشته است! چرا در برابر آزادی جمهور و عدم یکسان سازی ملی در شمال ارس آشفته می شوند؟ واقعا چرا شنیدن صدای اذان سنیان تالش که در خط مقدم برای کشورشان می جنگند، یا بر افراشته شدن پرچم اسراییل در دست چند یهود آذربایجانی برای این وارثان اولین پلورالیسم جهان چنین سخت است؟!
🔹واقعا چرا کسانی که تا دیروز شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران می دادند و توسعه عمق استراتژیک کشور را در خارج از مرزهای کشور تقبیح و مغایر منافع ملی می دانستند و از قضا همزمان بر آزادی یهود توسط کوروش تاکید می کردند! حال چگونه چنین اسرائیل ستیز شده اند؟ 🔹راستی برای آنان که اسلام را نابود کننده هویت تاریخی خود می دانند چه فرقی می کند موذن در "شوشا" اذان شیعی می گوید یا سنی؟
🔹تفکری که به نام ایرانشهری در این کشور ترویج می شود تفکر ستیز با همه است،تفکری است که به انزوای هر چه بیشتر ایران در همه ابعاد منجر خواهد شد. خودبرتر بینی نژادی و اصولا باور به نژاد خالص بودن در این دوران جز به عنوان نشان جاهلیت شناخته نمی شود.
🔹احترام به حقوق دیگران و پذیرش لزوم تفاوت ها در اجتماع نیز یکی از اصلی ترین اصول پایداری نظامات در جهان کنونی و البته در جهان آینده است.
🔹امید است این تفکر دگر ستیز در ایران ما رو به افول رود و فرصتی دوباره برای افزایش همزیستی مسالمت آمیز چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی بوجود آید.
🔹به امید روزی که جمهوری اسلامی ایران با احیای مسیر آرمانی خویش به عنوان یکی از ارکان بلوک اسلامی، نقش خود را در ایفای وحدت منطقه ای به نحو احسن ایفا نماید.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
.
✅ صلحسازی و توسعه پلورال در قرهباغ
✍ عیسی پیلهور⬇️⬇️⬇️
📌 1- رفع اشغال و آتشبس دائم در قرهباغ و مناطق اشغالی نزدیک بنظر میرسند. اما اینها برای آینده کافی نیستند. صلح بادوام، چیزهایی خیلی بیشتر از خروج نیروی اشغالگر، نیروی حافظ صلح، و عدم خشونت نیاز دارد.
📌 2- صلح بادوام و توسعه مناطق آزاد شده نیاز به برقراری مجدد روابط انسانی و اجتماعی دارد، نیاز به فضایی از حیات اجتماعی مسالمتآمیز دارد، نیاز به دنیایی از مبادلات اجتماعی و اقتصادی دارد. همه اینها در اثر جنگ، خشونت و اشغال طولانی صدمات و جراحات سنگین دیدهاند و همه اینها نیاز به ترمیم و رشد مجدد دارند.
📌 3- ملت آذربایجان و دولت منتخب آن، ظرفیتها و قابلیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم برای بازسازی و توسعه مناطق آزاد شده را دارند: از جمله قرهباغ. ملت آذربایجان و دولت منتخب آن، ظرفیتها و قابلیتهای لازم برای تبدیل قرهباغ به منطقهای پلورال و توسعهیافته را دارند.
📌 4- وقتی آوارگان مسلمان برگردند، خیلی زود خواهند دید که غیرنظامیان ارمنی هم تقریبا به اندازه خودشان در رنج و عذاب بودهاند. غیرنظامیان ارمنی نیز خواهند دید که آوارگان، مظلومانی بودند که اشغالگران و افراطیون آنها را "دشمن" قلمداد میکردند. با اینکه بروز برخی اختلافات دور از ذهن نیست، اما هر دو طرف خواهند دید که اشغال، جنگ و اشغالگران دشمن هر دو طرف بوده، و در غیاب آنها هر دو طرف میتوانند زندگی اجتماعی پلورال و توسعهیافتهای را بسازند.
📌 5- مسیر فوق با اینکه موانعی دارد ولی طی خواهد شد و همزمان با بازسازی و توسعه دیگر مناطق آزاد شده، منطقه قرهباغ نیز توسعهای همهجانبه و پلورال خواهد یافت و این، نه تنها چیزی است که ساکنان مسلمان و ارمنی قرهباغ لازم دارند بلکه دقیقا شکست ریشهای افراط و شکست ریشهای اشغال هم هست.
📌 6- کمک به رشد جامعهای پلورال و توسعهیافته، کاری مهم و باارزش است. به عنوان فردی معمولی از فعالان، متخصصان، صاحبنظران و علاقمندان دعوت میکنم که در باره "صلحسازی" و "رشد جامعهای پلورال و توسعهیافته" اظهارنظر و تبادلنظر کنند.
📌 7- بنظرم میتوان کنفرانسی علمی با همین محوریت با مشارکت فعالان و صاحبنظران از کشورهای منطقه برگزار کرد. جلسات مقدماتی کنفرانس مذکور میتواند 2-3 ماه بعد برگزار شود و کنفرانس اصلی هم چند ماه بعد از آن.
📌 8- اگر انجمنی با محوریت "صلح و توسعه پلورال و بادوام" تشکیل شود میتواند در درجه اول بر مسائل و مشکلات اجتماعی-اقتصادی خودمان متمرکز شود و در درجه بعد به جلوگیری از تنش، حفظ و تعمیق صلح و نیز توسعه پلورال در کشورهای منطقه (غرب آسیا) کمک کند. به عنوان فردی معمولی؛ از فعالان، متخصصین، صاحبنظران و علاقمندان دعوت میکنم که چنان انجمنی را تشکیل دهند.
نوبت شماست.
.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
✅ صلحسازی و توسعه پلورال در قرهباغ
✍ عیسی پیلهور⬇️⬇️⬇️
📌 1- رفع اشغال و آتشبس دائم در قرهباغ و مناطق اشغالی نزدیک بنظر میرسند. اما اینها برای آینده کافی نیستند. صلح بادوام، چیزهایی خیلی بیشتر از خروج نیروی اشغالگر، نیروی حافظ صلح، و عدم خشونت نیاز دارد.
📌 2- صلح بادوام و توسعه مناطق آزاد شده نیاز به برقراری مجدد روابط انسانی و اجتماعی دارد، نیاز به فضایی از حیات اجتماعی مسالمتآمیز دارد، نیاز به دنیایی از مبادلات اجتماعی و اقتصادی دارد. همه اینها در اثر جنگ، خشونت و اشغال طولانی صدمات و جراحات سنگین دیدهاند و همه اینها نیاز به ترمیم و رشد مجدد دارند.
📌 3- ملت آذربایجان و دولت منتخب آن، ظرفیتها و قابلیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لازم برای بازسازی و توسعه مناطق آزاد شده را دارند: از جمله قرهباغ. ملت آذربایجان و دولت منتخب آن، ظرفیتها و قابلیتهای لازم برای تبدیل قرهباغ به منطقهای پلورال و توسعهیافته را دارند.
📌 4- وقتی آوارگان مسلمان برگردند، خیلی زود خواهند دید که غیرنظامیان ارمنی هم تقریبا به اندازه خودشان در رنج و عذاب بودهاند. غیرنظامیان ارمنی نیز خواهند دید که آوارگان، مظلومانی بودند که اشغالگران و افراطیون آنها را "دشمن" قلمداد میکردند. با اینکه بروز برخی اختلافات دور از ذهن نیست، اما هر دو طرف خواهند دید که اشغال، جنگ و اشغالگران دشمن هر دو طرف بوده، و در غیاب آنها هر دو طرف میتوانند زندگی اجتماعی پلورال و توسعهیافتهای را بسازند.
📌 5- مسیر فوق با اینکه موانعی دارد ولی طی خواهد شد و همزمان با بازسازی و توسعه دیگر مناطق آزاد شده، منطقه قرهباغ نیز توسعهای همهجانبه و پلورال خواهد یافت و این، نه تنها چیزی است که ساکنان مسلمان و ارمنی قرهباغ لازم دارند بلکه دقیقا شکست ریشهای افراط و شکست ریشهای اشغال هم هست.
📌 6- کمک به رشد جامعهای پلورال و توسعهیافته، کاری مهم و باارزش است. به عنوان فردی معمولی از فعالان، متخصصان، صاحبنظران و علاقمندان دعوت میکنم که در باره "صلحسازی" و "رشد جامعهای پلورال و توسعهیافته" اظهارنظر و تبادلنظر کنند.
📌 7- بنظرم میتوان کنفرانسی علمی با همین محوریت با مشارکت فعالان و صاحبنظران از کشورهای منطقه برگزار کرد. جلسات مقدماتی کنفرانس مذکور میتواند 2-3 ماه بعد برگزار شود و کنفرانس اصلی هم چند ماه بعد از آن.
📌 8- اگر انجمنی با محوریت "صلح و توسعه پلورال و بادوام" تشکیل شود میتواند در درجه اول بر مسائل و مشکلات اجتماعی-اقتصادی خودمان متمرکز شود و در درجه بعد به جلوگیری از تنش، حفظ و تعمیق صلح و نیز توسعه پلورال در کشورهای منطقه (غرب آسیا) کمک کند. به عنوان فردی معمولی؛ از فعالان، متخصصین، صاحبنظران و علاقمندان دعوت میکنم که چنان انجمنی را تشکیل دهند.
نوبت شماست.
.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
🔵 اولین نماز جمعه بعد از ۲۸ سال در مسجد جامع شوشا
جالب است که در این نماز جماعت شیعه و سنی در کنار هم و شانه به شانه نماز می خوانند
انسانام ،تورکم ،مسلمانام
🔰🔰🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
جالب است که در این نماز جماعت شیعه و سنی در کنار هم و شانه به شانه نماز می خوانند
انسانام ،تورکم ،مسلمانام
🔰🔰🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
🌎 آراییک هاروتیونیان تروریست و رهبر خودخوانده سابق منطقه قاراباغ با رستم مرادف فرمانده نیروهای صلح بان روسی، در خانکندی دیدار کرد
🔻هاروتیونیان گویا قصد ترک خانکندی را ندارد. منتظر برنامهها و فتنههای روسیه در منطقه قاراباغ هستیم!
@Azer_baycanimiz
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
🔻هاروتیونیان گویا قصد ترک خانکندی را ندارد. منتظر برنامهها و فتنههای روسیه در منطقه قاراباغ هستیم!
@Azer_baycanimiz
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
💯،، توهمی به نام ایران بزرگ ،،
علیرضا سبحانی⬇️⬇️⬇️
باستانگرایان خودآریایی پندار مدتهاست از هر ابزاری استفاده می کنند تا بخش بزرگی از جهان متمدن امروز را ایران بنامند .
بنده بنا نداشتم در باره این موضوع نخ نما شده مطلبی بنویسم لکن جهاد آزادی قره باغ و شیون و فریاد واویلای این بیخبران ! خاصه ایرانشهریها و اذناب اصلاح طلبشان مرا وادار نمود چند نکته را یادآوری کنم .
تنها دلیل و استناد این توهم زدگان بر ایران پنداری بخش مهمی از جهان ، از هند و چین در شرق تا مصر در غرب ، وجود یک حکومت واحد در زمانهای گذشته بر تمام این کشورها بوده است و اینکه در این جغرافیایی که امروزه کشورهای مستقل زیادی ایجاد شده اند گاهی مدفن یا زادگاه یکی از بزرگان ادب فارسی می باشد و حتی در بخش هایی از این کشورها گویشوران فارسی زندگی می کنند .
نگارنده سعی میکنم در بخش آتی به این نکات پرداخته و به این توهمات پاسخ دهم .
عجالتا در این مقاله واژه ایران را به مفهوم کشور کنونی ایران با جغرافیای مشخص و دولت معین در نظر میگیرم .
با این فرض ادعای باستانگرایان این است که تمامی کشورهایی که زمانی تحت حاکمیت دولتی بوده اند که ایران نیز جزو آن دولت بوده است ، متعلق به ایران است .
مثلا قلمرو حکومت سلجوقیان ، غزنویان ، ائلخانان ... همه ایران است که بعدها از پیکره مادر ( ایران ) جدا شده اند .
در پاسخ این ادعا عرض میکنم شما با چه منطقی این ادعا را دارید ؟
این در حالی است که خاستگاه قدرت و حتی پایتخت بسیاری از این سلسله های گذشته در محدوده ایران فعلی نیز نبوده است . مانند سامانیان ، غزنویان ، سلجوقیان ... و بسیاری از این سلسله ها علیرغم حکومت بر پهنه بزرگی از جهان تنها بر بخش کوچکی از ایران فعلی حکومت کرده اند . مانند طاهریان ، سامانیان ، آل بویه ... وبسیاری دیگر .
اگر زبان فارسی ادعایی شما مبنا ایرانیت است ! که در اینصورت وضع بدتر و وخیم تر هم هست ، زیرا بسیاری از حکومتها و سلسله های گذشته نه فارسی زبان بوده اند و نه مدعی ایرانیت ، علاوه بر آن تکلیف اینهمه اقوام غیر فارس که در ایران کنونی زندگی میکنند چیست ؟
نکته مهم بعدی این است که اگر وجود حکومتی واحد بر کشورهایی در زمانی دور مبنا ادعای مالکیت است چرا بخش های دیگر آن امپراطوریها و حکومتها که امروز کشور مستقلی هستند نتوانند مشابه این ادعا را در باره ایران بکنند ؟
مثلا چرا نباید افغانستان یا تاجیکستان مدعی ایران نباشند ؟ چون همه این پارامترها را دارا می باشند و حتی ادعایشان میتواند قویتر از ایرانیها باشد چون هم گویشوران فارسی زبان زیادی دارند و حتی زبان اداریشان فارسی است و هم خاستگاه و مرکز قدرت برخی از سلسله ها در آن کشورها بوده است .
اما نکته مهمتر و پرسش اساسی این است .
صرفنظر از ادعای ایرانشهریها و دنباله روهای اصلاح طلبشان ، اگر ایران ما از شرق به هندوچین و از غرب به مصر و آفریقا می رسید ، چرا فقط وفقط به دنبال بازگرداندن آزربایجان هستید ؟چرا از بین این همه کشوری که از ایران ادعایی منفک و مستقل شده اند فقط استقلال آزربایجان برایتان دردناک است ؟ آیا ارمنستان ، گرجستان ، تاتارستان و سایر بخشهای ماورا قفقاز که مرزهای ایران تا اروپا می گستراند و منطقه فوق العاده مهم دریای سیاه را در اختیارتان میگذارد ، برایتان اهمتی ندارد ؟
آیا افغانستان در شرق با آن موقعیت استراتژیک که ایران را به چین ابرقدرت شرق متصل میکند مهم نیست ؟
آیا بحرین مروارید خلیج فارس با آن موقعیت اسرتژیک بینظیر و ثروت افسانه ای ، کم اهمیت است ؟
چرا از هند بگذرید ؟ مگر هند تحت حکومت ایرانی ! افشار نبود ؟ مگر هند قابل گذشت است ؟
واما پرسشی مهمتر از هموطنان ایرانشهری و اصلاحطلبان دارم و آن اینکه علیرغم تمام فراز و فرودها که اجبار تاریخ و سرنوشت حتمی تمام تمدنهاست و مرزهای جغرافیایی را همواره شناور کرده است ، حال که به هر شکلی قفقاز از ایران ! جداشده و میان چند کشور مستقل تقسیم شده است برای شما چه فرفی است بین ارمنی و آزربایجانی ؟
چرا از تعلق قره باغ به کشور آزربایجان علیرغم تاکیدات و تاییدات جهانی اینهمه ناراحت هستید ؟
چرا از آزادی خاک اسلام و بازگشت صدای اذان به مساجد و پاکسازی اماکن مقدس مسلمین از خوکدانی ها در عذاب هستید ؟
چرا در مدت سی سال اشغال قره باغ توسط ارامنه ساکت بودید ولی با آزادی آن توسط شیعیان آزربایجان از درد به خود پیچیده اید ؟
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
علیرضا سبحانی⬇️⬇️⬇️
باستانگرایان خودآریایی پندار مدتهاست از هر ابزاری استفاده می کنند تا بخش بزرگی از جهان متمدن امروز را ایران بنامند .
بنده بنا نداشتم در باره این موضوع نخ نما شده مطلبی بنویسم لکن جهاد آزادی قره باغ و شیون و فریاد واویلای این بیخبران ! خاصه ایرانشهریها و اذناب اصلاح طلبشان مرا وادار نمود چند نکته را یادآوری کنم .
تنها دلیل و استناد این توهم زدگان بر ایران پنداری بخش مهمی از جهان ، از هند و چین در شرق تا مصر در غرب ، وجود یک حکومت واحد در زمانهای گذشته بر تمام این کشورها بوده است و اینکه در این جغرافیایی که امروزه کشورهای مستقل زیادی ایجاد شده اند گاهی مدفن یا زادگاه یکی از بزرگان ادب فارسی می باشد و حتی در بخش هایی از این کشورها گویشوران فارسی زندگی می کنند .
نگارنده سعی میکنم در بخش آتی به این نکات پرداخته و به این توهمات پاسخ دهم .
عجالتا در این مقاله واژه ایران را به مفهوم کشور کنونی ایران با جغرافیای مشخص و دولت معین در نظر میگیرم .
با این فرض ادعای باستانگرایان این است که تمامی کشورهایی که زمانی تحت حاکمیت دولتی بوده اند که ایران نیز جزو آن دولت بوده است ، متعلق به ایران است .
مثلا قلمرو حکومت سلجوقیان ، غزنویان ، ائلخانان ... همه ایران است که بعدها از پیکره مادر ( ایران ) جدا شده اند .
در پاسخ این ادعا عرض میکنم شما با چه منطقی این ادعا را دارید ؟
این در حالی است که خاستگاه قدرت و حتی پایتخت بسیاری از این سلسله های گذشته در محدوده ایران فعلی نیز نبوده است . مانند سامانیان ، غزنویان ، سلجوقیان ... و بسیاری از این سلسله ها علیرغم حکومت بر پهنه بزرگی از جهان تنها بر بخش کوچکی از ایران فعلی حکومت کرده اند . مانند طاهریان ، سامانیان ، آل بویه ... وبسیاری دیگر .
اگر زبان فارسی ادعایی شما مبنا ایرانیت است ! که در اینصورت وضع بدتر و وخیم تر هم هست ، زیرا بسیاری از حکومتها و سلسله های گذشته نه فارسی زبان بوده اند و نه مدعی ایرانیت ، علاوه بر آن تکلیف اینهمه اقوام غیر فارس که در ایران کنونی زندگی میکنند چیست ؟
نکته مهم بعدی این است که اگر وجود حکومتی واحد بر کشورهایی در زمانی دور مبنا ادعای مالکیت است چرا بخش های دیگر آن امپراطوریها و حکومتها که امروز کشور مستقلی هستند نتوانند مشابه این ادعا را در باره ایران بکنند ؟
مثلا چرا نباید افغانستان یا تاجیکستان مدعی ایران نباشند ؟ چون همه این پارامترها را دارا می باشند و حتی ادعایشان میتواند قویتر از ایرانیها باشد چون هم گویشوران فارسی زبان زیادی دارند و حتی زبان اداریشان فارسی است و هم خاستگاه و مرکز قدرت برخی از سلسله ها در آن کشورها بوده است .
اما نکته مهمتر و پرسش اساسی این است .
صرفنظر از ادعای ایرانشهریها و دنباله روهای اصلاح طلبشان ، اگر ایران ما از شرق به هندوچین و از غرب به مصر و آفریقا می رسید ، چرا فقط وفقط به دنبال بازگرداندن آزربایجان هستید ؟چرا از بین این همه کشوری که از ایران ادعایی منفک و مستقل شده اند فقط استقلال آزربایجان برایتان دردناک است ؟ آیا ارمنستان ، گرجستان ، تاتارستان و سایر بخشهای ماورا قفقاز که مرزهای ایران تا اروپا می گستراند و منطقه فوق العاده مهم دریای سیاه را در اختیارتان میگذارد ، برایتان اهمتی ندارد ؟
آیا افغانستان در شرق با آن موقعیت استراتژیک که ایران را به چین ابرقدرت شرق متصل میکند مهم نیست ؟
آیا بحرین مروارید خلیج فارس با آن موقعیت اسرتژیک بینظیر و ثروت افسانه ای ، کم اهمیت است ؟
چرا از هند بگذرید ؟ مگر هند تحت حکومت ایرانی ! افشار نبود ؟ مگر هند قابل گذشت است ؟
واما پرسشی مهمتر از هموطنان ایرانشهری و اصلاحطلبان دارم و آن اینکه علیرغم تمام فراز و فرودها که اجبار تاریخ و سرنوشت حتمی تمام تمدنهاست و مرزهای جغرافیایی را همواره شناور کرده است ، حال که به هر شکلی قفقاز از ایران ! جداشده و میان چند کشور مستقل تقسیم شده است برای شما چه فرفی است بین ارمنی و آزربایجانی ؟
چرا از تعلق قره باغ به کشور آزربایجان علیرغم تاکیدات و تاییدات جهانی اینهمه ناراحت هستید ؟
چرا از آزادی خاک اسلام و بازگشت صدای اذان به مساجد و پاکسازی اماکن مقدس مسلمین از خوکدانی ها در عذاب هستید ؟
چرا در مدت سی سال اشغال قره باغ توسط ارامنه ساکت بودید ولی با آزادی آن توسط شیعیان آزربایجان از درد به خود پیچیده اید ؟
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
🛑روزهای پس از جنگ/ آیا میتوانی تفنگ را از یاد ببری؟
✍ابراهیم رشیدی⬇️⬇️⬇️
رفسنجانی بارها در خطبههای نماز
جمعه به پاسدارانی که از جبهه برگشته بودند توصیه کرد که جنگ دیگر تمام شده و باید دوباره به زندگی برگردند. باید پولدار شوند تا تلویزیون رنگی بخرند. آن قدر پولدار شوند که اگر بچههایشان از دانشگاه سراسری قبول نشد توان ثبت نام آنها را در دانشگاه آزاد یا دانشگاههای خارج داشته باشند. طرف مقابل از صحبتهای او خوشش نمیآمد و او را به رفاهطلبی و دوری از آرمانها محکوم میکرد.
جنگ جاذبه عجیبی دارد و اگر فردی بدان مشغول شود دیگر توان دل کندن از آن را نخواهد داشت و برای همین است که هربرت اسپنسر ملتها را به دو گونه جنگجو و صنعتی تقسیم میکند. جنگ طلبان از پس هر جنگی، خواهان جنگ دیگری میشوند و به جایی میرسند که تعریفشان از زندگی چیزی معادل جنگ میشود؛ زندگی، جنگ و دیگر هیچ.
با نگاه به زندگی تروریستها و مجاهدان گروههای شبه نظامی منطقه میبینیم که آنها بیش از هرچیزی با زندگی سرجنگ دارند و به دوستداران زندگی به چشم انسانهای سستعنصر و فریب خورده دنیا مینگرند و دنبال جنگی هستند که در آن شرکت کنند و اصلا طرفین درگیری برایشان مهم نیست. جنگ آنها را مسحور خود کرده و برای همین است که نزار قبّانی در نامه به یک مرد مسلح مینویسد:
«مسلح عزیزم: آیا میتوانی به آسانی تفنگ را از یاد ببری و بار دیگر مثل ما آدم بشوی؟ آیا میتوانی اگر کنفرانسی در دانشگاه ایراد شود، آن را گوش دهی؟ اگر کارمند باشی، آیا میتوانی با روی خوش از مردم استقبال کنی؟ آیا میتوانی با زنی شام بخوری و عشقت را به او ابراز نمایی و وقتی جواب رد شنیدی دوباره او را به منزلش برسانی؟ اگر اتومبیل برانی آیا میتوانی به مقررات راهنمایی و رانندگی احترام بگذاری؟ برای به دست آوردن بلیط سینما، آیا حاضری مانند دیگران در صف بایستی؟
مسلح عزیزم: این نامه را برای تشکر و خداحافظی به تو مینویسم، وقت آن است که حق داشته باشی مرخصی بگیری و فراریها هم حق داشته باشند به خانههایشان برگردند. بطور قطع ما اشتیاق دیدارت را نخواهیم داشت ولی مسلما کینه تو را به دل خواهیم داشت و کوشش خواهیم کرد تو را بشناسیم و آن تاریخ سیاسی و اجتماعی و روانی که تو را از مدرسه و خانه و دانشگاه به پشت یکی از کوهها و سنگرها کشانید را یاد بگیریم».
حال که جنگ قاراباغ فعلا به ایستگاهی رسیده، نیروهای مسلح داشناک در گوشهای کز کرده و آوارگان آذربایجان به خانههایشان برمیگردند ما هم شادمانه به خانه برگردیم. به همان دردهای همیشگی، به آشنایانی که در چنگال کرونا گرفتارند و دوستانی که تمامی اندوختههایشان در سامانه بورس به دام افتاده و به کشوری که ممکن است روزهای سختتری را تجربه کند. با این تفاوت که این بار پیروزی آذربایجان بر ارمنستان روحیه مضاعف و اعتماد به نفس بالاتری را نصیبمان کرده و اتخاذ سیاست حسابگرایانه آذربایجان در مقابل روسیه دروازههای واقعگرایی را نشانمان داده است.
🔰🔰🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
✍ابراهیم رشیدی⬇️⬇️⬇️
رفسنجانی بارها در خطبههای نماز
جمعه به پاسدارانی که از جبهه برگشته بودند توصیه کرد که جنگ دیگر تمام شده و باید دوباره به زندگی برگردند. باید پولدار شوند تا تلویزیون رنگی بخرند. آن قدر پولدار شوند که اگر بچههایشان از دانشگاه سراسری قبول نشد توان ثبت نام آنها را در دانشگاه آزاد یا دانشگاههای خارج داشته باشند. طرف مقابل از صحبتهای او خوشش نمیآمد و او را به رفاهطلبی و دوری از آرمانها محکوم میکرد.
جنگ جاذبه عجیبی دارد و اگر فردی بدان مشغول شود دیگر توان دل کندن از آن را نخواهد داشت و برای همین است که هربرت اسپنسر ملتها را به دو گونه جنگجو و صنعتی تقسیم میکند. جنگ طلبان از پس هر جنگی، خواهان جنگ دیگری میشوند و به جایی میرسند که تعریفشان از زندگی چیزی معادل جنگ میشود؛ زندگی، جنگ و دیگر هیچ.
با نگاه به زندگی تروریستها و مجاهدان گروههای شبه نظامی منطقه میبینیم که آنها بیش از هرچیزی با زندگی سرجنگ دارند و به دوستداران زندگی به چشم انسانهای سستعنصر و فریب خورده دنیا مینگرند و دنبال جنگی هستند که در آن شرکت کنند و اصلا طرفین درگیری برایشان مهم نیست. جنگ آنها را مسحور خود کرده و برای همین است که نزار قبّانی در نامه به یک مرد مسلح مینویسد:
«مسلح عزیزم: آیا میتوانی به آسانی تفنگ را از یاد ببری و بار دیگر مثل ما آدم بشوی؟ آیا میتوانی اگر کنفرانسی در دانشگاه ایراد شود، آن را گوش دهی؟ اگر کارمند باشی، آیا میتوانی با روی خوش از مردم استقبال کنی؟ آیا میتوانی با زنی شام بخوری و عشقت را به او ابراز نمایی و وقتی جواب رد شنیدی دوباره او را به منزلش برسانی؟ اگر اتومبیل برانی آیا میتوانی به مقررات راهنمایی و رانندگی احترام بگذاری؟ برای به دست آوردن بلیط سینما، آیا حاضری مانند دیگران در صف بایستی؟
مسلح عزیزم: این نامه را برای تشکر و خداحافظی به تو مینویسم، وقت آن است که حق داشته باشی مرخصی بگیری و فراریها هم حق داشته باشند به خانههایشان برگردند. بطور قطع ما اشتیاق دیدارت را نخواهیم داشت ولی مسلما کینه تو را به دل خواهیم داشت و کوشش خواهیم کرد تو را بشناسیم و آن تاریخ سیاسی و اجتماعی و روانی که تو را از مدرسه و خانه و دانشگاه به پشت یکی از کوهها و سنگرها کشانید را یاد بگیریم».
حال که جنگ قاراباغ فعلا به ایستگاهی رسیده، نیروهای مسلح داشناک در گوشهای کز کرده و آوارگان آذربایجان به خانههایشان برمیگردند ما هم شادمانه به خانه برگردیم. به همان دردهای همیشگی، به آشنایانی که در چنگال کرونا گرفتارند و دوستانی که تمامی اندوختههایشان در سامانه بورس به دام افتاده و به کشوری که ممکن است روزهای سختتری را تجربه کند. با این تفاوت که این بار پیروزی آذربایجان بر ارمنستان روحیه مضاعف و اعتماد به نفس بالاتری را نصیبمان کرده و اتخاذ سیاست حسابگرایانه آذربایجان در مقابل روسیه دروازههای واقعگرایی را نشانمان داده است.
🔰🔰🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
چرا ما در آذربایجان که ۹۰% مردمش شیعه هستند از ما دور شدند و چسبیدند به کسان دیگر . اگر ما به اندازه یک جو عرق ملی داشتیم و عقل را قربانی احساس نمیکردیم حالا وضع فعلی را در همه مسائل نداشتیم. عقل بالاترین نعمتی است که خدا به بشر داده است.
علاوه بر این وابستگی ها به یک کشور آن هم روسیه منافق بر سر ما بلا آورد.قبلا" از ارمنستان حمایت میکردیم و در این ۲۰ روز اخیر دیدیم روسیه به ارمنستان زیاد بهآئی نمیدهد ما هم گفتیم آذربایجان در مورد قره باغ محق است و ما متاسفانه در دقیقه نود این موضع را اعلام کردیم که بدرد نمیخورد و نخورد. البته در این وادی مواضع آذریهای ایران تا حدودی اثر گذار بود.
چقدر خوب است استقلال و چقدر خوبست بکار گیری عقل ، عقل و عقل
🖌 بهتاش , هلند
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
علاوه بر این وابستگی ها به یک کشور آن هم روسیه منافق بر سر ما بلا آورد.قبلا" از ارمنستان حمایت میکردیم و در این ۲۰ روز اخیر دیدیم روسیه به ارمنستان زیاد بهآئی نمیدهد ما هم گفتیم آذربایجان در مورد قره باغ محق است و ما متاسفانه در دقیقه نود این موضع را اعلام کردیم که بدرد نمیخورد و نخورد. البته در این وادی مواضع آذریهای ایران تا حدودی اثر گذار بود.
چقدر خوب است استقلال و چقدر خوبست بکار گیری عقل ، عقل و عقل
🖌 بهتاش , هلند
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
💯کوریدور زنگه زور
🖌 حسن ارک
در توافقنامه حاصل از جنگ قره باغ قرار است از زنگه زور مسیری در اختیار آزربایجان گذاشته شود که از طریق آن نخجوان به خاک اصلی آزربایجان متصل شود. رسانه های مختلف جهان در مورد امکاناتی که این مسیر برای حمل ونقل بین کشورهای آسیای میانه و ترکیه و آزربایجان بوجود میآورد، فراوان گفته و نوشته اند. گفته میشود که چین در صدد احیای جاده تاریخی ابریشم است و یک شاخه آن نیز از همین جاده عبور خواهد کرد. این یعنی تردد روزانه هزاران محموله و خودرو کشورهای مختلف آسیای میانه، اروپا، ترکیه و چین از این جاده و رسوب میلیاردها دلار پول و ثروت در اطراف آن.
حسین شریعتمداری در رابطه با این جاده در کیهان نوشته است، بجز آزربایجان و نخجوان هیچ کشور دیگری حق تردد از جاده زنگه زور را ندارد.(نقل به مضمون)
فرض کنیم بدون اجازه آقای حسین شریعتمداری کشور دیگری از آن تردد کرد. او چه خواهد کرد؟
احتمالا به جمهوری آزربایجان شمالی مراجعه و خواستار عدم تردد آنها خواهد شد، ازربایجان نیز قبول نخواهد کرد. در آن صورت راه چاره چه خواهد بود؟
یا باید با ناجوانمردی و پنهانی به جنگ جاده رفت و با ایجاد ناامنی امکان تردد را از آن گرفت و یا مردانه و علنی به جنگ با آزربایجان برخواست.
این یعنی آغاز فاجعه در قفقاز و کل منطقه. این همان است که قدرتهای میلتاریست جهانی آرزویش را دارند. این همان است که پان ایرانیست های ضد تورک قصد تحمیل آن بر کشور آقا محمدخان قاجار را دارند.
اما روحیه صلح دوست مردم ما با چنین طرحها و پیشنهادات متوهمانه و تنش زایی سازگار نیست.
روحیه صلح دوست میخواهد که دولتمردان ایران از هم اکنون و تا دیر نشده با پیوستن به اعضای اصلی این طرح ثروت آفرین، یعنی ترکیه و ازربایجان، مردم ما را از نعمات بی پایان آن بهره مند سازند. روحیه انسان دوست و صلح جویانه میخواهد که دولتمردان ایران وضعیت جدید و پسااشغالی قره باغ را هر چه سریعتر فهم و درک کنند. در وضعیت پسااشغالی قره باغ، تولید ثروت و بازسازی هدف اصلی خواهد بود، پس تنش آفرینی یکی از نابخشوده ترین خیانتهاست. تنش مردم ما را از ثروتهای بیکرانی که برای بازسازی و سرمایه گذاری بسوی این منطقه سرازیر خواهد شد، محروم میسازد. دولتمردان مردم مارا محکوم به این محرومیت نکنند. ارمنستان کشوری تنش آفرین و جنگ افروز است به همین گناه نیز منزوی خواهد شد. تورکهای با هویت ایران نمیخواهند، ایران به عنوان یادگار آقامحمد خان قاجار در جرگه منزوی ها و در کنار ارمنستان باشد. این خواست غیر قابل قبولی نیست.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
🖌 حسن ارک
در توافقنامه حاصل از جنگ قره باغ قرار است از زنگه زور مسیری در اختیار آزربایجان گذاشته شود که از طریق آن نخجوان به خاک اصلی آزربایجان متصل شود. رسانه های مختلف جهان در مورد امکاناتی که این مسیر برای حمل ونقل بین کشورهای آسیای میانه و ترکیه و آزربایجان بوجود میآورد، فراوان گفته و نوشته اند. گفته میشود که چین در صدد احیای جاده تاریخی ابریشم است و یک شاخه آن نیز از همین جاده عبور خواهد کرد. این یعنی تردد روزانه هزاران محموله و خودرو کشورهای مختلف آسیای میانه، اروپا، ترکیه و چین از این جاده و رسوب میلیاردها دلار پول و ثروت در اطراف آن.
حسین شریعتمداری در رابطه با این جاده در کیهان نوشته است، بجز آزربایجان و نخجوان هیچ کشور دیگری حق تردد از جاده زنگه زور را ندارد.(نقل به مضمون)
فرض کنیم بدون اجازه آقای حسین شریعتمداری کشور دیگری از آن تردد کرد. او چه خواهد کرد؟
احتمالا به جمهوری آزربایجان شمالی مراجعه و خواستار عدم تردد آنها خواهد شد، ازربایجان نیز قبول نخواهد کرد. در آن صورت راه چاره چه خواهد بود؟
یا باید با ناجوانمردی و پنهانی به جنگ جاده رفت و با ایجاد ناامنی امکان تردد را از آن گرفت و یا مردانه و علنی به جنگ با آزربایجان برخواست.
این یعنی آغاز فاجعه در قفقاز و کل منطقه. این همان است که قدرتهای میلتاریست جهانی آرزویش را دارند. این همان است که پان ایرانیست های ضد تورک قصد تحمیل آن بر کشور آقا محمدخان قاجار را دارند.
اما روحیه صلح دوست مردم ما با چنین طرحها و پیشنهادات متوهمانه و تنش زایی سازگار نیست.
روحیه صلح دوست میخواهد که دولتمردان ایران از هم اکنون و تا دیر نشده با پیوستن به اعضای اصلی این طرح ثروت آفرین، یعنی ترکیه و ازربایجان، مردم ما را از نعمات بی پایان آن بهره مند سازند. روحیه انسان دوست و صلح جویانه میخواهد که دولتمردان ایران وضعیت جدید و پسااشغالی قره باغ را هر چه سریعتر فهم و درک کنند. در وضعیت پسااشغالی قره باغ، تولید ثروت و بازسازی هدف اصلی خواهد بود، پس تنش آفرینی یکی از نابخشوده ترین خیانتهاست. تنش مردم ما را از ثروتهای بیکرانی که برای بازسازی و سرمایه گذاری بسوی این منطقه سرازیر خواهد شد، محروم میسازد. دولتمردان مردم مارا محکوم به این محرومیت نکنند. ارمنستان کشوری تنش آفرین و جنگ افروز است به همین گناه نیز منزوی خواهد شد. تورکهای با هویت ایران نمیخواهند، ایران به عنوان یادگار آقامحمد خان قاجار در جرگه منزوی ها و در کنار ارمنستان باشد. این خواست غیر قابل قبولی نیست.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
🛑 مجلس حقوقدان ندارد.آیا قوه قضائیه هم حقوقدان ندارد تا تفاوت #وکالت و #بقالی را به مجلس تفهیم کند؟!
این است #تحول_قضایی؟!
✍دکترسهیل طاهری⬇️⬇️⬇️
⚖#وکالت در فقه و حقوق موضوعه ماهیتا عقدی مدنی،اذنی،امانی،نیابتی،غیر مغابنه ای و غیر تجاری است.در هیچیک از مقررات تجاری،وکالت جزء اعمال تجاری احصاء نشده است.قانونگذار در ماده ۲ قانون تجارت و در مقام بیان،در حالیکه دلالی،حق العمل کاری و عاملی را عمل تجاری دانسته،نامی از وکالت نبرده است.
در هیچیک از نظامهای حقوقی مطرح دنیا نیز حرفه وکالت تابع قواعد تجاری دانسته نشده است.دلیل این امر نیز تفاوتهای ماهوی و ذاتی وکالت با تجارت است.
متاسفانه برخی در ایران چندسالی است در تلاشند حرفه وکالت را از طریق قانونگذاری تابع قواعد بازار نمایند.
تجاری سازی وکالت دادگستری بدان معناست که هدف وکیل به جای احقاق حق و عدالت،کسب سود و منفعت باشد.در بسیاری از مواقع سود وکیل با احقاق حق در تعارض قرار می گیرد.در این فرض قواعد تجارت به سود حکم میکند و قواعد وکالت به حق.
➖اگر وکالت در حوزه بازار دیده شود،قواعد آن نیز تابع قواعد بازار می شود.وکیل تاجر می شود و برای کسب سود وکالت میکند نه احقاق حق و کمک به قاضی در راستای عدالت که غایت علم حقوق و حرفه وکالت است.
تجاری سازی حرف تخصصی مثل وکالت،پزشکی،معلمی و...به نوعی توهین به اصحاب این حرف نیز محسوب میگردد که اهدافی مقدس و انسانی مثل عدالت،درمان و تعلیم و تربیت را دنبال مینمایند.
➖یکی از اقتضاءات تجارت،رقابت است.رقابتی کردن حرف تخصصی که با جان و مال و عرض و ناموس مردم سرو کار دارند،بیش از همه،موجب تضییع حقوق مردم است.فضای رقابتی در وکالت،مذبح حقوق موکل است.چون در این فضا،استفاده از هرگونه ابزار اخلاقی و غیراخلاقی و فریب موکل برای جذب پرونده محتمل است.
🛑قانونگذار نباید با قانونگذاری غیر کارشناسی،زمینه ساز بروز مفاسد اینچنینی گردد.
لذا به نظر می رسد تلاشهای اخیر در راستای شمول قواعد بازار بر وکالت با استفاده از ابزارهایی چون #اصل_۴۴ قانون اساسی،#تسهیل_کسب_و_کار،بیکاری برخی دانش اموختگان حقوق،#جهش_تولید و....در راستای نابودی وکالت و به تبع آن دادگستری در ایران می باشد که مداخله پیشگیرانه قوه قضاییه به عنوان متولی دادگستری در کشور در کنار حقوقدانان،قضات و وکلا را می طلبد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
این است #تحول_قضایی؟!
✍دکترسهیل طاهری⬇️⬇️⬇️
⚖#وکالت در فقه و حقوق موضوعه ماهیتا عقدی مدنی،اذنی،امانی،نیابتی،غیر مغابنه ای و غیر تجاری است.در هیچیک از مقررات تجاری،وکالت جزء اعمال تجاری احصاء نشده است.قانونگذار در ماده ۲ قانون تجارت و در مقام بیان،در حالیکه دلالی،حق العمل کاری و عاملی را عمل تجاری دانسته،نامی از وکالت نبرده است.
در هیچیک از نظامهای حقوقی مطرح دنیا نیز حرفه وکالت تابع قواعد تجاری دانسته نشده است.دلیل این امر نیز تفاوتهای ماهوی و ذاتی وکالت با تجارت است.
متاسفانه برخی در ایران چندسالی است در تلاشند حرفه وکالت را از طریق قانونگذاری تابع قواعد بازار نمایند.
تجاری سازی وکالت دادگستری بدان معناست که هدف وکیل به جای احقاق حق و عدالت،کسب سود و منفعت باشد.در بسیاری از مواقع سود وکیل با احقاق حق در تعارض قرار می گیرد.در این فرض قواعد تجارت به سود حکم میکند و قواعد وکالت به حق.
➖اگر وکالت در حوزه بازار دیده شود،قواعد آن نیز تابع قواعد بازار می شود.وکیل تاجر می شود و برای کسب سود وکالت میکند نه احقاق حق و کمک به قاضی در راستای عدالت که غایت علم حقوق و حرفه وکالت است.
تجاری سازی حرف تخصصی مثل وکالت،پزشکی،معلمی و...به نوعی توهین به اصحاب این حرف نیز محسوب میگردد که اهدافی مقدس و انسانی مثل عدالت،درمان و تعلیم و تربیت را دنبال مینمایند.
➖یکی از اقتضاءات تجارت،رقابت است.رقابتی کردن حرف تخصصی که با جان و مال و عرض و ناموس مردم سرو کار دارند،بیش از همه،موجب تضییع حقوق مردم است.فضای رقابتی در وکالت،مذبح حقوق موکل است.چون در این فضا،استفاده از هرگونه ابزار اخلاقی و غیراخلاقی و فریب موکل برای جذب پرونده محتمل است.
🛑قانونگذار نباید با قانونگذاری غیر کارشناسی،زمینه ساز بروز مفاسد اینچنینی گردد.
لذا به نظر می رسد تلاشهای اخیر در راستای شمول قواعد بازار بر وکالت با استفاده از ابزارهایی چون #اصل_۴۴ قانون اساسی،#تسهیل_کسب_و_کار،بیکاری برخی دانش اموختگان حقوق،#جهش_تولید و....در راستای نابودی وکالت و به تبع آن دادگستری در ایران می باشد که مداخله پیشگیرانه قوه قضاییه به عنوان متولی دادگستری در کشور در کنار حقوقدانان،قضات و وکلا را می طلبد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
Forwarded from عقلانیت و حریت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت عارفانه فرمانده بلندپایه ارتش آذربایجان از حس و حالش بعد از آزادی قرهباغ:
" من بیست و هفت سال است نماز میخوانم اما این نماز در قرهباغ احوال دیگری داشت.
من سجاده پهن نکردم که بین من و خاک قرهباغ حائل نشود.
در هر سجده من با خاک و خاک وطن با من سخن میگفت.
من چنین حالی در طول عمرم نداشتهام و دوست دارم تمام عمر خود را در این ارتش سپری کنم"
🌐عقلانیت و حۆرّیت♨️
🅰 @aqlaniyyat ♓️
" من بیست و هفت سال است نماز میخوانم اما این نماز در قرهباغ احوال دیگری داشت.
من سجاده پهن نکردم که بین من و خاک قرهباغ حائل نشود.
در هر سجده من با خاک و خاک وطن با من سخن میگفت.
من چنین حالی در طول عمرم نداشتهام و دوست دارم تمام عمر خود را در این ارتش سپری کنم"
🌐عقلانیت و حۆرّیت♨️
🅰 @aqlaniyyat ♓️
💥 ملی گرایان تندرو و افراطی ایران و مسئله قره باغ آذربابجان
🖌 ابراهیم رشیدی
ایرانیها رهبران سیاسی کشورهایی
مانند انگلیس، ژاپن، چین، افغانستان، ارمنستان و غیره را معادل و مساوی تمامیت آن کشورها نمیدانند ولی صدام دوره جنگ را معادل و مساوی عراق و همه متعلقات آن کشور را در لغت صدام و در قامت یک دشمن چپانده بودند و حالا اردوغان در ادبیات فارسی به جای تمامیت ترکیه نشسته است، چنانکه احمد زیدآبادی در جمله «ابتکار عمل روسها برای تشکیل نیروی حافظ صلح در منطقۀ قرهباغ و بخصوص علاقۀ رجب طیب اردوغان برای حضور نظامیان کشورش درچنین نیرویی» پوتین را معادل روسیه ندانسته ولی اردوغان را معادل ترکیه فرض کرده است.
احمد زیدآبادی مطلبی با عنوان «آتشبس در قرهباغ و موقعیت ایران در قفقاز» نوشته که تنها یکپنجم نوشته به موضوع آتشبس و موقعیت ایران ارتباطی دارد که آن پاراگراف هم در اصل تلاشی برای ایجاد رعب و وحشت از احتمال حضور نیروهای ترکیه در منطقه است. ایشان در این نوشته با کلی مِن و مِن مینویسند که ترجیحم در قبال این موضوع سکوت بود ولی علاقه به افشای این مهم «که تاریخ رابطۀ ارمنیان با ترکهای آناتولی با خون نوشته شده و کینههای به جا مانده از آن فجایع هنوز از دل مردم منطقه زدوده نشده» مرا براین
نوشته واداشت.
آیا او نمیداند که قاراباغ ربطی به رابطه ارمنیان و ترکهای آناتولی ندارد یا قصد گل آلود کردن آب دارد تا سکوت و موضع غیراخلاقی خودش را ماستمالی کند. او حتی زمانی که از فصل الخطاب بودن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل سخن میراند راضی نمیشود به محتوای آن قطعنامهها که همگی دال بر حقانیت آذربایجان و محکومیت ارمنستان بود اشاره کند.
بسیاری از نویسندگانی که با این حدت و شدت برعلیه هویتطلبی غیرستیز و ملیگرایی افراطی نوحهسرایی میکنند مانند عمو یادگارهای تازه خارج شده از غار، فراموش میکنند که سیاستورزی خودشان در چارچوب دولتی است که سنگ بنایش همان ملیگرایی افراطی بوده و اینک نیز به نحوی توجیهگرا آن هستند. جان کلام نوشته زیدآبادی هشدار سفت و سختی به هویتطلبان اقلیتهای ملی ایران است که چیزی جز کشتار منتظرتان نیست. این پیام نویسنده با اشاره به کشتارهای سده اخیر و آوردن مثالهای بوسنی و هرزگوین و روآندا و تاکید بر این نکته که هویتطلبی «برخی نقاط جهان نیز تازه در حال ظهور و حیات تازهای است» وضوح بیشتری پیدا میکند. پاسخ ما به این پیام این است که اگر زمانی مسئله اقلیتهای ملی ایران به سمت کشتار حرکت کند سرکوب حکومتی، بیتوجهی و جانبداری امثال شماها از ملیگرایی ایرانی، باعث شده تا این زخم کهنه معالجه نشده و بسیار دیر سر باز کند و عفونت و کشتار آن دامن همه را بگیرد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
🖌 ابراهیم رشیدی
ایرانیها رهبران سیاسی کشورهایی
مانند انگلیس، ژاپن، چین، افغانستان، ارمنستان و غیره را معادل و مساوی تمامیت آن کشورها نمیدانند ولی صدام دوره جنگ را معادل و مساوی عراق و همه متعلقات آن کشور را در لغت صدام و در قامت یک دشمن چپانده بودند و حالا اردوغان در ادبیات فارسی به جای تمامیت ترکیه نشسته است، چنانکه احمد زیدآبادی در جمله «ابتکار عمل روسها برای تشکیل نیروی حافظ صلح در منطقۀ قرهباغ و بخصوص علاقۀ رجب طیب اردوغان برای حضور نظامیان کشورش درچنین نیرویی» پوتین را معادل روسیه ندانسته ولی اردوغان را معادل ترکیه فرض کرده است.
احمد زیدآبادی مطلبی با عنوان «آتشبس در قرهباغ و موقعیت ایران در قفقاز» نوشته که تنها یکپنجم نوشته به موضوع آتشبس و موقعیت ایران ارتباطی دارد که آن پاراگراف هم در اصل تلاشی برای ایجاد رعب و وحشت از احتمال حضور نیروهای ترکیه در منطقه است. ایشان در این نوشته با کلی مِن و مِن مینویسند که ترجیحم در قبال این موضوع سکوت بود ولی علاقه به افشای این مهم «که تاریخ رابطۀ ارمنیان با ترکهای آناتولی با خون نوشته شده و کینههای به جا مانده از آن فجایع هنوز از دل مردم منطقه زدوده نشده» مرا براین
نوشته واداشت.
آیا او نمیداند که قاراباغ ربطی به رابطه ارمنیان و ترکهای آناتولی ندارد یا قصد گل آلود کردن آب دارد تا سکوت و موضع غیراخلاقی خودش را ماستمالی کند. او حتی زمانی که از فصل الخطاب بودن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل سخن میراند راضی نمیشود به محتوای آن قطعنامهها که همگی دال بر حقانیت آذربایجان و محکومیت ارمنستان بود اشاره کند.
بسیاری از نویسندگانی که با این حدت و شدت برعلیه هویتطلبی غیرستیز و ملیگرایی افراطی نوحهسرایی میکنند مانند عمو یادگارهای تازه خارج شده از غار، فراموش میکنند که سیاستورزی خودشان در چارچوب دولتی است که سنگ بنایش همان ملیگرایی افراطی بوده و اینک نیز به نحوی توجیهگرا آن هستند. جان کلام نوشته زیدآبادی هشدار سفت و سختی به هویتطلبان اقلیتهای ملی ایران است که چیزی جز کشتار منتظرتان نیست. این پیام نویسنده با اشاره به کشتارهای سده اخیر و آوردن مثالهای بوسنی و هرزگوین و روآندا و تاکید بر این نکته که هویتطلبی «برخی نقاط جهان نیز تازه در حال ظهور و حیات تازهای است» وضوح بیشتری پیدا میکند. پاسخ ما به این پیام این است که اگر زمانی مسئله اقلیتهای ملی ایران به سمت کشتار حرکت کند سرکوب حکومتی، بیتوجهی و جانبداری امثال شماها از ملیگرایی ایرانی، باعث شده تا این زخم کهنه معالجه نشده و بسیار دیر سر باز کند و عفونت و کشتار آن دامن همه را بگیرد.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
🛑ترك هراسى ايرانشهرىها و تاثير دولت از آن
✍حجت الهامى⬇️⬇️⬇️
روى سخنم با شوونيسم ماليخوليايى و طيف فاشيستى به اصطلاح ايرانشهرى است.
حالا از طبف آذرىها بگیرید تا بعضی حلقههای به ظاهر انقلابی آن از چپ تا راست.
امروزه هماندیشی و همکاری ایرانشهریهای کژمدار با اصلاحطلبان پایتخت اظهر من الشمس است اما نطفه اتحاد نامیمون اصولگرایان با شوونیسم ایرانشهری هم سالها پیش در همایشهایی نظیر آیریلیق در تبریز و هجران در اورمیه بسته شده بود.
در این روزهای حساس هم نشانههایی از تفاهم و همکاری هر دو جریان با شوونیسم ایرانشهری مشاهده شد.
آنهایی که در جنگ مقدس قرهباغ آشکارا طرف ارمنستان را میگرفتند . حتی به جای نام تاریخی قرهباغ واژه جعلی آرتساخ را بکار میبردند و ...
وقتی رزمندگان دلاور آذربایجان سرزمینهایشان را یکی پس از دیگری تکبیر گویان آزاد میکردند اینها تکفیر گویان حتی در صدد تهاجم به آذربایجان به منظور دفاع از ارمنستان متجاوز بودند...
البته این هذیانگوییها و رجزخوانیهای ایرانشهری چندان هم شایسته توجه و واکنش نیستند اما وقتی که دیده میشود برخی از مسئولین اجرایی نیز خواه ناخواه با خزعبلات آنان هماهنگ میشوند و گاه اقدامات سیاسی و یا نظامی را در این راستا ترتیب میدهند دیگر نمیتوان ساکت ماند .
چند روز پیش باز هم چند نفر از مرزبانان رشید کشور در اورمیه به دست عوامل تروریسم کردی شهید و چند نفر دیگر هم مجروح شدند.
بیش از ۳۳ سال از جنگ تحمیلی ایران و عراق میگذرد اما مرزهای غربی کشور و بخصوص استان آذربایجان غربی هنوز هم درگیر جنگ با مزدوران استکبار جهانی با عناوین سازمانی مختلف نظیر پ.ک.ک ، پژاک ، حزب دموکرات کردستان ، حزب کومله ... میباشد.
گرچه ظاهرا خاستگاه و اهداف این احزاب مسلح مختلف باشد اما همگی با سؤ استفاده از احساسات قومى كرد و اقدامات مسلحانه علیه دولتها و ملتهاى منطقه ، مزدوری برای قدرتهای جهان ، قاچاق تسلیحات جنگی ، مواد مخدر... فعالیت میکنند.
این سازمانهای تروریستی شناسنامهدار را همه عالم میشناسد.
مسامحه طولانی مدت حکومت با این دشمنان جانی جای بسی تاسف و تامل دارد.
در جنگ و دفاع مقدس قرهباغ به هر علتی اگر خونی از دماغ یک سرباز ایرانی میآمد بی شک دولت ايران آنرا پیراهن عثمان میکرد لشگرکشی به شمالغرب در حالی که هیچ تهدیدی ایران را نمیکرد دلیل این ادعاست
اما واقعا سؤال است كه چرا در مقابل شهادت و جانبازی مرزبانان عزیز در غرب كشور حكومت مماشات به خرج میدهد؟
محاربه و تجاوزهای مرزی از این ناحیه تا کی ادامه خواهد داشت؟
دولت ایران به جای واکنشهای سطحی و مقطعی چرا مانند ترکیه قاطعانه برخورد نمیکند؟
دولت ترکیه نه تنها در مرزهای داخلی خود بطور گسترده با این عناصر محارب در حال جنگ است حتی با عملیات برون مرزی در سوریه و عراق نیز که پایگاههای اصلی این تروریستها در آنجاها قرار دارند مدام درگیری نظامی دارد.
با اين اوصاف پس از شهادت ۳ مرزبانی غیور در مرزهای نزدیک اورمیه به دست گروهکهای تروریستی و تکفیری فوق الذکر و جریحهدار شدن احساسات مردم اورمیه و آذربایجان شبكههای ایرانشهری ضد تورک با فرار به جلو و با بیشرمی و پررویی هر چه تمامتر باز هم انگشت اتهام به سوی ترکیه میگیرد و سعی میکند این گروههای مسلح و تجزیهطلب کرد را عوامل ترکیه معرفی کنند !!!
به قول ظریفی " هر چه عکس این جریانات بگویند آن درست است "
"ترک هراسی" بدجوری در ضمیر طیفهای مرتبط با ایده منحرف ایرانشهری رسوخ کرده و دچار روان پریشی وخیمی شدهاند چنانکه عقلشان نیز ضایع شده است.
با این اوصاف نزدیکی برخی از صاحب منصبان حکومتی و جریانات سیاسی داخلی و خارجی با این مریضهای روانی انحطاط آنها را نیز در پی دارد.
هر چند مواضع برخی از مسئولین مانند مقام معظم رهبری ، امامان جمعه مناطق آذربایجان ، برخی از نمایندگان مجلس و شوراهای شهر و... منطقی و عادلانه بوده و نباید همه را به یک چشم دید اما جریان غالب دولت در کشور متأسفانه متاثر از جريان ايرانشهرى است.
سیاست و رفتار عقلایی حکومت در رابطه با قومیتها بدور از افراط و تفریط باید مواضع متعادلی باشد .
مثال یک مشت گندم که بخواهیم در دست نگه داریم اگر انگشتان دست را زیاد باز کنیم خواهند ریخت و اگر زیاد هم جمع کنیم و فشار دهیم باز هم خواهند ریخت.
لذا بینش پانایرانیستی یا ایرانشهری و در واقع همان پانفارس روی دیگر سکه آنتی ایرانیسم است و در نتیجه امر فرقی با یکدیگر ندارند
به همین جهت دامان حکومت باید از اینگونه انحرافها بری باشد.
به قول شیخ اجل :
" من آنچه شرط بلاغست با تو مي گويم.
تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال باش"
@azerbey
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
✍حجت الهامى⬇️⬇️⬇️
روى سخنم با شوونيسم ماليخوليايى و طيف فاشيستى به اصطلاح ايرانشهرى است.
حالا از طبف آذرىها بگیرید تا بعضی حلقههای به ظاهر انقلابی آن از چپ تا راست.
امروزه هماندیشی و همکاری ایرانشهریهای کژمدار با اصلاحطلبان پایتخت اظهر من الشمس است اما نطفه اتحاد نامیمون اصولگرایان با شوونیسم ایرانشهری هم سالها پیش در همایشهایی نظیر آیریلیق در تبریز و هجران در اورمیه بسته شده بود.
در این روزهای حساس هم نشانههایی از تفاهم و همکاری هر دو جریان با شوونیسم ایرانشهری مشاهده شد.
آنهایی که در جنگ مقدس قرهباغ آشکارا طرف ارمنستان را میگرفتند . حتی به جای نام تاریخی قرهباغ واژه جعلی آرتساخ را بکار میبردند و ...
وقتی رزمندگان دلاور آذربایجان سرزمینهایشان را یکی پس از دیگری تکبیر گویان آزاد میکردند اینها تکفیر گویان حتی در صدد تهاجم به آذربایجان به منظور دفاع از ارمنستان متجاوز بودند...
البته این هذیانگوییها و رجزخوانیهای ایرانشهری چندان هم شایسته توجه و واکنش نیستند اما وقتی که دیده میشود برخی از مسئولین اجرایی نیز خواه ناخواه با خزعبلات آنان هماهنگ میشوند و گاه اقدامات سیاسی و یا نظامی را در این راستا ترتیب میدهند دیگر نمیتوان ساکت ماند .
چند روز پیش باز هم چند نفر از مرزبانان رشید کشور در اورمیه به دست عوامل تروریسم کردی شهید و چند نفر دیگر هم مجروح شدند.
بیش از ۳۳ سال از جنگ تحمیلی ایران و عراق میگذرد اما مرزهای غربی کشور و بخصوص استان آذربایجان غربی هنوز هم درگیر جنگ با مزدوران استکبار جهانی با عناوین سازمانی مختلف نظیر پ.ک.ک ، پژاک ، حزب دموکرات کردستان ، حزب کومله ... میباشد.
گرچه ظاهرا خاستگاه و اهداف این احزاب مسلح مختلف باشد اما همگی با سؤ استفاده از احساسات قومى كرد و اقدامات مسلحانه علیه دولتها و ملتهاى منطقه ، مزدوری برای قدرتهای جهان ، قاچاق تسلیحات جنگی ، مواد مخدر... فعالیت میکنند.
این سازمانهای تروریستی شناسنامهدار را همه عالم میشناسد.
مسامحه طولانی مدت حکومت با این دشمنان جانی جای بسی تاسف و تامل دارد.
در جنگ و دفاع مقدس قرهباغ به هر علتی اگر خونی از دماغ یک سرباز ایرانی میآمد بی شک دولت ايران آنرا پیراهن عثمان میکرد لشگرکشی به شمالغرب در حالی که هیچ تهدیدی ایران را نمیکرد دلیل این ادعاست
اما واقعا سؤال است كه چرا در مقابل شهادت و جانبازی مرزبانان عزیز در غرب كشور حكومت مماشات به خرج میدهد؟
محاربه و تجاوزهای مرزی از این ناحیه تا کی ادامه خواهد داشت؟
دولت ایران به جای واکنشهای سطحی و مقطعی چرا مانند ترکیه قاطعانه برخورد نمیکند؟
دولت ترکیه نه تنها در مرزهای داخلی خود بطور گسترده با این عناصر محارب در حال جنگ است حتی با عملیات برون مرزی در سوریه و عراق نیز که پایگاههای اصلی این تروریستها در آنجاها قرار دارند مدام درگیری نظامی دارد.
با اين اوصاف پس از شهادت ۳ مرزبانی غیور در مرزهای نزدیک اورمیه به دست گروهکهای تروریستی و تکفیری فوق الذکر و جریحهدار شدن احساسات مردم اورمیه و آذربایجان شبكههای ایرانشهری ضد تورک با فرار به جلو و با بیشرمی و پررویی هر چه تمامتر باز هم انگشت اتهام به سوی ترکیه میگیرد و سعی میکند این گروههای مسلح و تجزیهطلب کرد را عوامل ترکیه معرفی کنند !!!
به قول ظریفی " هر چه عکس این جریانات بگویند آن درست است "
"ترک هراسی" بدجوری در ضمیر طیفهای مرتبط با ایده منحرف ایرانشهری رسوخ کرده و دچار روان پریشی وخیمی شدهاند چنانکه عقلشان نیز ضایع شده است.
با این اوصاف نزدیکی برخی از صاحب منصبان حکومتی و جریانات سیاسی داخلی و خارجی با این مریضهای روانی انحطاط آنها را نیز در پی دارد.
هر چند مواضع برخی از مسئولین مانند مقام معظم رهبری ، امامان جمعه مناطق آذربایجان ، برخی از نمایندگان مجلس و شوراهای شهر و... منطقی و عادلانه بوده و نباید همه را به یک چشم دید اما جریان غالب دولت در کشور متأسفانه متاثر از جريان ايرانشهرى است.
سیاست و رفتار عقلایی حکومت در رابطه با قومیتها بدور از افراط و تفریط باید مواضع متعادلی باشد .
مثال یک مشت گندم که بخواهیم در دست نگه داریم اگر انگشتان دست را زیاد باز کنیم خواهند ریخت و اگر زیاد هم جمع کنیم و فشار دهیم باز هم خواهند ریخت.
لذا بینش پانایرانیستی یا ایرانشهری و در واقع همان پانفارس روی دیگر سکه آنتی ایرانیسم است و در نتیجه امر فرقی با یکدیگر ندارند
به همین جهت دامان حکومت باید از اینگونه انحرافها بری باشد.
به قول شیخ اجل :
" من آنچه شرط بلاغست با تو مي گويم.
تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال باش"
@azerbey
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
#تبریز
چگونه جایی است؟
تبریز جایی است که در آن واقعیتها از تخیل پیشی میگیرند. این شهر چقدر حادثه، خاطره و فاجعه دارد. چقدر مازاد معنا دارد.
شاید یک دلیلش این است که در تبریز امر سیاسی بر زندگی اولویت داشته است. تبریز جایی است که تاریخ در آن با شدتی بیسابقه جریان یافته تا زندگی با همۀ شور و نشاطش چیزی بشود آمیخته به مرگ؟ مکان کوچکی در جغرافیا با تاریخی معظم، با سوژههای مصمم، با فاجعههای مکرر.
کاری ندارم که تبریز دروازۀ ورود مدرنیته به ممالک محروسه بوده است. تاریخِ دیالکتیک زندگی و مرگ دراین شهر، درازآهنگتر از ورود مدرنیته است. دیالکتیک سیاست و امر سیاسی، و نظم ایجابی و انقلاب هم همینطور. ممکن است شوخطبعیهای شگفت مردمعادیاش بر این همه پرده کشند، لیکن اینهمه در زیر پوست شهر جریان دارند و در هر مناسبتی چون شقشقهای بیرون میزنند. همهی اینها به کوچکترین بهانهای از صحنهی نظر به عرصهی عمل فوران میکنند. از اینها میآموزم، نیرو میگیرم، غبطه میخورم و البته غمگین هم میشوم.
فضای سیاست و زندگی تبریز در اغلب برههها مهآلود بوده. همین مهآلودگی خود مایه امید مردم و منشأ اضطراب نهاد قدرت بوده است. همین ابهام به افکار ناکوک امکان تعبیر میدهد و به سوژههای ناساز امکان حرکت در لحظههای نامنتظر.
____________
آنچه باعث این نوشتن این یادداشت کوتاه شد خاطرهی یک دوست بود. دوست فرهیختهای که در شبکههای اجتماعی با تخلص خرس مهربان مینویسد، خاطرهای نقل کرده لطیف وانسانی، و در عین حال از فرط واقعیبودناش دلهرهآور و غمبار.
خاطره را از اینجا بخوانید:
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=25095
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
چگونه جایی است؟
تبریز جایی است که در آن واقعیتها از تخیل پیشی میگیرند. این شهر چقدر حادثه، خاطره و فاجعه دارد. چقدر مازاد معنا دارد.
شاید یک دلیلش این است که در تبریز امر سیاسی بر زندگی اولویت داشته است. تبریز جایی است که تاریخ در آن با شدتی بیسابقه جریان یافته تا زندگی با همۀ شور و نشاطش چیزی بشود آمیخته به مرگ؟ مکان کوچکی در جغرافیا با تاریخی معظم، با سوژههای مصمم، با فاجعههای مکرر.
کاری ندارم که تبریز دروازۀ ورود مدرنیته به ممالک محروسه بوده است. تاریخِ دیالکتیک زندگی و مرگ دراین شهر، درازآهنگتر از ورود مدرنیته است. دیالکتیک سیاست و امر سیاسی، و نظم ایجابی و انقلاب هم همینطور. ممکن است شوخطبعیهای شگفت مردمعادیاش بر این همه پرده کشند، لیکن اینهمه در زیر پوست شهر جریان دارند و در هر مناسبتی چون شقشقهای بیرون میزنند. همهی اینها به کوچکترین بهانهای از صحنهی نظر به عرصهی عمل فوران میکنند. از اینها میآموزم، نیرو میگیرم، غبطه میخورم و البته غمگین هم میشوم.
فضای سیاست و زندگی تبریز در اغلب برههها مهآلود بوده. همین مهآلودگی خود مایه امید مردم و منشأ اضطراب نهاد قدرت بوده است. همین ابهام به افکار ناکوک امکان تعبیر میدهد و به سوژههای ناساز امکان حرکت در لحظههای نامنتظر.
____________
آنچه باعث این نوشتن این یادداشت کوتاه شد خاطرهی یک دوست بود. دوست فرهیختهای که در شبکههای اجتماعی با تخلص خرس مهربان مینویسد، خاطرهای نقل کرده لطیف وانسانی، و در عین حال از فرط واقعیبودناش دلهرهآور و غمبار.
خاطره را از اینجا بخوانید:
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=25095
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
🔴هویت داشتن ترسناک نیست ،
نترسید !
🛑عیسی نظری⬇️⬇️⬇️
▪️وجود بدون جهان و بدون انسان متصور نیست ، نه جهان بی نام و نشان است و نه انسان .
هم جهان و هم انسان دارای هویت است ، چون وجود دارند !
معنی هویت هم چیز ترسناکی نیست ، هر کجا موجودیتی هست ، هویت هم در کنارش وجود دارد ، هویت داشته های
وجود انسانی و جهان است .
هیچکس نباید بیهوده بترسد ، من نامی دارم ، نام داشتن در هیچ کجا ترسی همراه ندارد .
من خودم همواره از هایدگر آلمانی می ترسیدم ، روزی تفکری پر چانه کردم و دنبال ترس خودم از هایدگر فیلسوف آلمانی رفتم
متوجه شدم من معنی تئوری هایدگر را به نام ( دازاین ) نمی دانم ، و چون آن را
نمی دانم و از جهل و نادانی ، ترس می زاید ، من از او می ترسم ، بهانه هم داشتم ، روی خوش هایدگر به نازیسم و عدم حمله قاطع و بنیان برانداز او به هیتلر !
وقتی تفکری پر چانه کردم ، متوجه شدم
این ایرادات به هایدگر زیاد هم به جا نیست ، چون شخصیت دیگری هم در همان زمان بوده و بود که من شیفته او بوده ام ، هانا آرنت ، همین ضد فاشیست
و مجسمه آزادی ، خود معشوقه هایدگر است و شاگرد او ، سرتان را درد نیاورم
متوجه شدم من چون معنی تئوری دازاین هایدگر را نمی دانم ، ترس از آن ندانستن ، مرا به ترس از هایدگر وادار می کند .
چند روزی بدان پرداختم و وقتی متوجه
تئوری او شدم که دازاین اندیشه بودن در زمان است ، از آن روز ترس از هایدگر
فرو ریخت ، همان بهانه روی خوش به هیتلر ، با روی خوش به هانا آرنت ، برابری می کرد .
▪️هویت طلبی تصاحب داشته های خود و داشتن این حق برای تمام انسان ها ست ،
تمام ملل بدون ضرر زدن به دیگران ، می توانند از داشته های خود استفاده کنند .
هیچکس حق ندارد با ارجحیت پدر خود ، به پدر دیگری اهانت کند ، هیچکس حق ندارد با ارجح دانستن زبان خود ، زبان دیگری را از امتیازات زبان خود محروم کند
حق هیچ کس نیست ، که مردم خود را ملت نام بگذارد و به دیگری با گفتن قومیت تحقیر روا دارد
نام هر کس خاص خود است ، اگر زبان و اداب و فرهنگ خاص مردمی ، موجب تفرقه شود ، پس نام های مختلفی داریم
آنهم می تواند ، اختلاف بیاندازد ، پس
یک اسم داشته باشیم ، اصلا درست مثل
جوجه ماشینی ها یک شکل و یک رنگ داشته باشیم ، اینجوری برای فاشیست ها ایده آل است اگر یک و یا ده میلیون
قطعه از انها را به کامیون ها ریخته و در چاه ها خالی کنند ، آب از آب تکان نمی خورد !
آخ چه میشد مملکت اینجوری می شد ،
مرکزیت دستور می داد و به پیرامون
یارانه نمی دادند ، همه چیز برای ما می ماند ، نفس می کشند چیزی نمی گوبیم
حالا پر رو شده اند می گویند ما هم اسم داریم ، ما هم حق داریم ، ما هم زبان داریم ، فرهنگ داریم ، پدر و مادر داریم ،
▪️حق تعیین سرنوشت مال تمام انسان های روی زمین است ، ما هم جزوی از همان انسان ها هستیم ، کسانیکه با این بدیهیات به مخالفت بر می خیزند ، بیشتر مملکت را در معرض خطر فروپاشی قرار می دهند ، در دنیا الان کمتر کشور یک دست و خالصی وجود دارد ، از هویت طلبی نمی دانید و بدان جهت از آن می ترسید !
جهان بدون هویت ، کشور بدون نام خاص و هویت خاص و انسان بدون هویتی وجود ندارد ، ترس هایتان را
فرو بریزید ، بگذارید در دنیای خواستن ها ، انسان ها هر طور می خواهند زندگی
کنند ، بگذارید هر کس هر نامی دارد ، محترم باشد ، انکار هویت دیگری ، شکنجه یک هموطن است ، از خودتان ، از بچه هایتان ، از زنان خودتان شرم کنید
شکنجه گر نباشید ، شکنجه گر ها تا آنجا
که تاریخ نقل می کند ، نمانده اند .......
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
نترسید !
🛑عیسی نظری⬇️⬇️⬇️
▪️وجود بدون جهان و بدون انسان متصور نیست ، نه جهان بی نام و نشان است و نه انسان .
هم جهان و هم انسان دارای هویت است ، چون وجود دارند !
معنی هویت هم چیز ترسناکی نیست ، هر کجا موجودیتی هست ، هویت هم در کنارش وجود دارد ، هویت داشته های
وجود انسانی و جهان است .
هیچکس نباید بیهوده بترسد ، من نامی دارم ، نام داشتن در هیچ کجا ترسی همراه ندارد .
من خودم همواره از هایدگر آلمانی می ترسیدم ، روزی تفکری پر چانه کردم و دنبال ترس خودم از هایدگر فیلسوف آلمانی رفتم
متوجه شدم من معنی تئوری هایدگر را به نام ( دازاین ) نمی دانم ، و چون آن را
نمی دانم و از جهل و نادانی ، ترس می زاید ، من از او می ترسم ، بهانه هم داشتم ، روی خوش هایدگر به نازیسم و عدم حمله قاطع و بنیان برانداز او به هیتلر !
وقتی تفکری پر چانه کردم ، متوجه شدم
این ایرادات به هایدگر زیاد هم به جا نیست ، چون شخصیت دیگری هم در همان زمان بوده و بود که من شیفته او بوده ام ، هانا آرنت ، همین ضد فاشیست
و مجسمه آزادی ، خود معشوقه هایدگر است و شاگرد او ، سرتان را درد نیاورم
متوجه شدم من چون معنی تئوری دازاین هایدگر را نمی دانم ، ترس از آن ندانستن ، مرا به ترس از هایدگر وادار می کند .
چند روزی بدان پرداختم و وقتی متوجه
تئوری او شدم که دازاین اندیشه بودن در زمان است ، از آن روز ترس از هایدگر
فرو ریخت ، همان بهانه روی خوش به هیتلر ، با روی خوش به هانا آرنت ، برابری می کرد .
▪️هویت طلبی تصاحب داشته های خود و داشتن این حق برای تمام انسان ها ست ،
تمام ملل بدون ضرر زدن به دیگران ، می توانند از داشته های خود استفاده کنند .
هیچکس حق ندارد با ارجحیت پدر خود ، به پدر دیگری اهانت کند ، هیچکس حق ندارد با ارجح دانستن زبان خود ، زبان دیگری را از امتیازات زبان خود محروم کند
حق هیچ کس نیست ، که مردم خود را ملت نام بگذارد و به دیگری با گفتن قومیت تحقیر روا دارد
نام هر کس خاص خود است ، اگر زبان و اداب و فرهنگ خاص مردمی ، موجب تفرقه شود ، پس نام های مختلفی داریم
آنهم می تواند ، اختلاف بیاندازد ، پس
یک اسم داشته باشیم ، اصلا درست مثل
جوجه ماشینی ها یک شکل و یک رنگ داشته باشیم ، اینجوری برای فاشیست ها ایده آل است اگر یک و یا ده میلیون
قطعه از انها را به کامیون ها ریخته و در چاه ها خالی کنند ، آب از آب تکان نمی خورد !
آخ چه میشد مملکت اینجوری می شد ،
مرکزیت دستور می داد و به پیرامون
یارانه نمی دادند ، همه چیز برای ما می ماند ، نفس می کشند چیزی نمی گوبیم
حالا پر رو شده اند می گویند ما هم اسم داریم ، ما هم حق داریم ، ما هم زبان داریم ، فرهنگ داریم ، پدر و مادر داریم ،
▪️حق تعیین سرنوشت مال تمام انسان های روی زمین است ، ما هم جزوی از همان انسان ها هستیم ، کسانیکه با این بدیهیات به مخالفت بر می خیزند ، بیشتر مملکت را در معرض خطر فروپاشی قرار می دهند ، در دنیا الان کمتر کشور یک دست و خالصی وجود دارد ، از هویت طلبی نمی دانید و بدان جهت از آن می ترسید !
جهان بدون هویت ، کشور بدون نام خاص و هویت خاص و انسان بدون هویتی وجود ندارد ، ترس هایتان را
فرو بریزید ، بگذارید در دنیای خواستن ها ، انسان ها هر طور می خواهند زندگی
کنند ، بگذارید هر کس هر نامی دارد ، محترم باشد ، انکار هویت دیگری ، شکنجه یک هموطن است ، از خودتان ، از بچه هایتان ، از زنان خودتان شرم کنید
شکنجه گر نباشید ، شکنجه گر ها تا آنجا
که تاریخ نقل می کند ، نمانده اند .......
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
Forwarded from (yurddash) حسن راشدی
ارتش آذربایجان کارگاهی را در شهر آزاده شده کلبجر قرهباغ کشف کردند که "تاریخ باستان ارمنستان" را تولید می کند. استادان ارمنی با تزئین زیور آلات و صلیب های باستانی بر روی سنگ ، آن را در سرکه اکسید آغشته می کنند تا جلوه ای قدیمی به آن ببخشد. سپس آنها سنگها را در خاک دفن می کنند و پس از مدتی "آثار تاریخی" را کشف می کنند!
https://t.me/yurddash
https://t.me/yurddash
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹باخین | کاهش بستریهای کرونایی در تبریز
▫️روسای بیمارستانهای سینای تهران، امام رضای مشهد و تبریز از کاهش تعداد بستریها در چند روز اخیر خبر دادند و گفتند: سیر نزولی آمار ابتلا و فوتی های بیماران کرونایی آغاز شده است.
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
▫️روسای بیمارستانهای سینای تهران، امام رضای مشهد و تبریز از کاهش تعداد بستریها در چند روز اخیر خبر دادند و گفتند: سیر نزولی آمار ابتلا و فوتی های بیماران کرونایی آغاز شده است.
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
🛑پدر «سرگرد چنگیز قهرماناف» و پسرش «رشاد» برای آزادسازی زادگاهشان از اشغال ارمنستان دوشادوش هم جنگیدند.
آنها موفق شدند پس از 27 سال وارد روستای آبا و اجدادی خود سفیان در استان لاچین شوند.
چنگیز قهرماناف درباره بازگشت به روستایی که 27 سال پیش مجبور به ترک آن شده بود، گفت: به دلیل آشنایی با منطقه، ماموریت ارائه شده توسط ارتش را فورا پذیرفتم. تنها یک روز بعد با تشکیل گروهی 25 نفره از همرزمان قدیمی به منطقه اعزام شدیم.
وی گفت؛ با تمامی سختیها و درگیری شدید موفق شدیم به روستای سفیان که کودکیام را در آن گذرانده بودم بازگردم. خانه قدیمیمان را پیدا کردیم و همراه پسرم یک شب در آنجا ماندیم. 27 سال پیش هنگامی که لاچین اشغال شد، پیش از ترک روستا سر مزار پدرم رفتم و به او قول دادم که روزی باز خواهیم گشت. به قولم عمل کردم. صبح همان شب نیز سر قبر پدرم رفتیم و برای او قرآن تلاوت کردیم.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
آنها موفق شدند پس از 27 سال وارد روستای آبا و اجدادی خود سفیان در استان لاچین شوند.
چنگیز قهرماناف درباره بازگشت به روستایی که 27 سال پیش مجبور به ترک آن شده بود، گفت: به دلیل آشنایی با منطقه، ماموریت ارائه شده توسط ارتش را فورا پذیرفتم. تنها یک روز بعد با تشکیل گروهی 25 نفره از همرزمان قدیمی به منطقه اعزام شدیم.
وی گفت؛ با تمامی سختیها و درگیری شدید موفق شدیم به روستای سفیان که کودکیام را در آن گذرانده بودم بازگردم. خانه قدیمیمان را پیدا کردیم و همراه پسرم یک شب در آنجا ماندیم. 27 سال پیش هنگامی که لاچین اشغال شد، پیش از ترک روستا سر مزار پدرم رفتم و به او قول دادم که روزی باز خواهیم گشت. به قولم عمل کردم. صبح همان شب نیز سر قبر پدرم رفتیم و برای او قرآن تلاوت کردیم.
به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
@Galajayinyolu