این روزهای سخت ملتِ ما، با عرفانِ در عملِ آلبرت شوایتزر
پنج فرستهی بالا در بارهی آلبرت شوایتزر است که به همت قلم و شامهی لطیف "صدیقِ قطبی" تهیه شده و در اختیار ما گذاشته شده.
شوایتزر مرد روزهای سخت هم بود. او برای روزهای سخت فلسفه نبافت و نگفت، بل عمل کرد، آنهم در سختترین جاها!
عمل او بهترین تجلیِ "عرفانِ در عملِ" او بود. او با وجودِ این که حرف خیلی بلد بود، کمتر حرف زد و بیشتر در عملِ آگاهانهاش غرق شد!
برای زندگیِ بهتر (یا اگر معتقدیم، برای زندگیِ عرفانیِ بهتر)، بد نیست ازو بیاموزیم.
منابعی در بالا معرفی شده اند برای شنیدن ازو.
اما ای کاش ازو بیشتر میدانستیم تا جای پای او را بیشتر میشناختیم.
اما راستاش را اگر بخواهیم، همینقدر هم برای همیشهی ما کافی است!
اول سری بزنید به پنج فرستهی بالا:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4568
پنج فرستهی بالا در بارهی آلبرت شوایتزر است که به همت قلم و شامهی لطیف "صدیقِ قطبی" تهیه شده و در اختیار ما گذاشته شده.
شوایتزر مرد روزهای سخت هم بود. او برای روزهای سخت فلسفه نبافت و نگفت، بل عمل کرد، آنهم در سختترین جاها!
عمل او بهترین تجلیِ "عرفانِ در عملِ" او بود. او با وجودِ این که حرف خیلی بلد بود، کمتر حرف زد و بیشتر در عملِ آگاهانهاش غرق شد!
برای زندگیِ بهتر (یا اگر معتقدیم، برای زندگیِ عرفانیِ بهتر)، بد نیست ازو بیاموزیم.
منابعی در بالا معرفی شده اند برای شنیدن ازو.
اما ای کاش ازو بیشتر میدانستیم تا جای پای او را بیشتر میشناختیم.
اما راستاش را اگر بخواهیم، همینقدر هم برای همیشهی ما کافی است!
اول سری بزنید به پنج فرستهی بالا:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4568
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
چهرهی موشه!
{شوایتزر:
تو دورهی کوتاه بچگی من که مثل برق و باد گذشت یهودیئی بود که با گاریش تو گونس باخ میگشت. همیشه سرش پایین بود درست عین خرش. و ما بچهها دنبالش ریسه میشدیم و با داد و هوار، اسمش را که هنوز یادم هست دم میگرفتیم: «مو-شِه! مو- شِه!»،…
{شوایتزر:
تو دورهی کوتاه بچگی من که مثل برق و باد گذشت یهودیئی بود که با گاریش تو گونس باخ میگشت. همیشه سرش پایین بود درست عین خرش. و ما بچهها دنبالش ریسه میشدیم و با داد و هوار، اسمش را که هنوز یادم هست دم میگرفتیم: «مو-شِه! مو- شِه!»،…
Forwarded from Vahid Online وحید آنلاین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
'برشی از فیلم #فراهنجارسازی آدام کرتیس از روزهای پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر #شوروی که جایگزینی برای وضع موجود در مخیلهی کسی نمیگنجید!'
HSetareh
📡 @VahidOnline
HSetareh
📡 @VahidOnline
Forwarded from هزار خط ناتمام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نزاع با ربایندگان درون - استعارهای در اکت
#رواندرمانی، #پذیرش_و_تعهد، #اکت، #استیون_هیز، #استعاره
▪️مترجم: گروه شادکامی
▫️لینک ویدئو با کیفیت بالا در آپارات
🍂
#رواندرمانی، #پذیرش_و_تعهد، #اکت، #استیون_هیز، #استعاره
▪️مترجم: گروه شادکامی
▫️لینک ویدئو با کیفیت بالا در آپارات
🍂
Forwarded from بهمن دارالشفایی
تقی رحمانی:
«کتاب «فاجعه خاموش، قتلهای ناموسی» پروین بختیارنژاد که حاصل یک سال تحقیق و سیر و سفر مؤلف در شهرهای ایران و گفت و گوهای او با متخصصان جامعهشناسی، روانشناسی، اسلامشناسی، روزنامهنگاران، مقامهای محلی و خانوادهٔ برخی از قربانیان قتلهای ناموسی است.این کتاب مجوز انتشار نیافت.»
توضیح من:
کتاب را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
.
«کتاب «فاجعه خاموش، قتلهای ناموسی» پروین بختیارنژاد که حاصل یک سال تحقیق و سیر و سفر مؤلف در شهرهای ایران و گفت و گوهای او با متخصصان جامعهشناسی، روانشناسی، اسلامشناسی، روزنامهنگاران، مقامهای محلی و خانوادهٔ برخی از قربانیان قتلهای ناموسی است.این کتاب مجوز انتشار نیافت.»
توضیح من:
کتاب را میتوانید از اینجا دانلود کنید.
.
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.toranjapp.toranj
ترنج در موبایل زنان،
ابزاری برای کمک به رفع خشونت بر زنان
از راه کمک های اورژانسی، حقوقی و ...
================
هرکسی برای داشتن یه رابطه ی خوب با شریک زندگی اش یا برای دفاع از خودش در لحظه ی خطر به ترنج نیاز داره!
با ترنج
-وقتی به هر دلیل در محیط خانواده یا سرِ قرارِ دوستی احساس خطر کنین، می تونید با یه کلیک ...
ترنج در موبایل زنان،
ابزاری برای کمک به رفع خشونت بر زنان
از راه کمک های اورژانسی، حقوقی و ...
================
هرکسی برای داشتن یه رابطه ی خوب با شریک زندگی اش یا برای دفاع از خودش در لحظه ی خطر به ترنج نیاز داره!
با ترنج
-وقتی به هر دلیل در محیط خانواده یا سرِ قرارِ دوستی احساس خطر کنین، می تونید با یه کلیک ...
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
«خانه ی امن» ، در کنارِ «ترنج» و «همدم» ، برای زنان
================
خانه امن برای زنان:
خانهی امن را به همهی زنان،
دهان به دهان،
تلگرام به تلگرام
خبر دهید.
منفعت همگانی دارد،
هم برای دخترانتان،
هم برای مادرانتان،
هم برای خواهرانتان،
هم برای پسرانتان،
هم برای پدرانتان
و هم برای برادرانتان!
===============
ترنج و همدم، بالاتر معرفی شده اند، به پیوست همین فرسته.
http://www.khanehamn.org/
================
خانه امن برای زنان:
خانهی امن را به همهی زنان،
دهان به دهان،
تلگرام به تلگرام
خبر دهید.
منفعت همگانی دارد،
هم برای دخترانتان،
هم برای مادرانتان،
هم برای خواهرانتان،
هم برای پسرانتان،
هم برای پدرانتان
و هم برای برادرانتان!
===============
ترنج و همدم، بالاتر معرفی شده اند، به پیوست همین فرسته.
http://www.khanehamn.org/
از نانِ شب واجبتر برای زنانِ ما "امنیت و سلامت" است!
===============================
✳️ بانویی که با زنانِ یک روستا در مازندران همکلامی داشته نقل میکند که آنان گفتهاند همهی زنان این روستای پنج هزار نفری از همسرانشان کتک میخورند.
✳️ کتک خوردن (خشونتِ جسمی) از جمله واقعیتهایی است که خودِ خشونتدیده اولین کسی است که آن را به عنوانِ یک راز پنهان میکند و حداکثر آن را با یک محرم راز در میان میگذارد و از هر کسی بیشتر ممکن است تلاش کند که فاش نشود.
✳️ به این ترتیب خشونتِ خانگی پنهان میماند و شاید هیچ وقت فاش نشود و زخم بر زخم لایه به لایه اضافه شود و تمامِ هستیِ ارزنده و واقعیِ یک انسان برابر را بسوزاند و ... البته که زن باز هم بسازد.
("بسوز و بساز!" این واگویه زبانزد بیشتر زنان ماست)
✳️ دادگاه هم که بروند، حداکثر ازو میخواهند که جای کبودی یا زخم را نشان پزشکی قانونی بدهد تا حکم دیه صادر شود، اما زخم روح و روانِ را چه کسی میتواند برایش دیه صادر کند؟ تازه! مگر همهی کتک خوردنها اثری باقی میگذارند. یک سیلی برای یک فرد ممکن است به اندازهی یک زلزله اثر گذار باشد.
✳️ همین تلاشِ تحمیلشده بر زنِ خشونتدیده، باعث قوام و دوام خشونت بر او و زنان دیگر میشود.
✳️ خود زنان هم [بهعنوان مادر شوهر یا خواهر شوهر] در بیشترِ موارد ممکن است در یک مورد خاص مدافعِ کتکزدنِ شوهرِ عروسشان باشند. مادر شوهر و خواهر شوهری که در طول عمرش بارها کتک خورده، دلش میخواهد که عروسشان هم نازنازی بار نیاید. (تاکید میکنم، همهی مادر شوهران و خواهر شوهران به هیچ وجه این طور فکر نمیکنند. اما روال معمولْ همدلیِ آنان با رفتارِ شوهر است)
✳️ و اینچنین است که این نوع رفتارها میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود!
✅ سه فرستهی بالا👆، در جهت کمک به زیستِ بهتر و امنترِ زنانِ ماست.
لطفا آنها را و هر امکان مفید دیگر را به
- خواهران و
- مادران و
- دختران خود و به
- دوستان و
- نزدیکان
معرفی کنید.
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4577
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4578
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4579
آموزش = سیاست
===============================
✳️ بانویی که با زنانِ یک روستا در مازندران همکلامی داشته نقل میکند که آنان گفتهاند همهی زنان این روستای پنج هزار نفری از همسرانشان کتک میخورند.
✳️ کتک خوردن (خشونتِ جسمی) از جمله واقعیتهایی است که خودِ خشونتدیده اولین کسی است که آن را به عنوانِ یک راز پنهان میکند و حداکثر آن را با یک محرم راز در میان میگذارد و از هر کسی بیشتر ممکن است تلاش کند که فاش نشود.
✳️ به این ترتیب خشونتِ خانگی پنهان میماند و شاید هیچ وقت فاش نشود و زخم بر زخم لایه به لایه اضافه شود و تمامِ هستیِ ارزنده و واقعیِ یک انسان برابر را بسوزاند و ... البته که زن باز هم بسازد.
("بسوز و بساز!" این واگویه زبانزد بیشتر زنان ماست)
✳️ دادگاه هم که بروند، حداکثر ازو میخواهند که جای کبودی یا زخم را نشان پزشکی قانونی بدهد تا حکم دیه صادر شود، اما زخم روح و روانِ را چه کسی میتواند برایش دیه صادر کند؟ تازه! مگر همهی کتک خوردنها اثری باقی میگذارند. یک سیلی برای یک فرد ممکن است به اندازهی یک زلزله اثر گذار باشد.
✳️ همین تلاشِ تحمیلشده بر زنِ خشونتدیده، باعث قوام و دوام خشونت بر او و زنان دیگر میشود.
✳️ خود زنان هم [بهعنوان مادر شوهر یا خواهر شوهر] در بیشترِ موارد ممکن است در یک مورد خاص مدافعِ کتکزدنِ شوهرِ عروسشان باشند. مادر شوهر و خواهر شوهری که در طول عمرش بارها کتک خورده، دلش میخواهد که عروسشان هم نازنازی بار نیاید. (تاکید میکنم، همهی مادر شوهران و خواهر شوهران به هیچ وجه این طور فکر نمیکنند. اما روال معمولْ همدلیِ آنان با رفتارِ شوهر است)
✳️ و اینچنین است که این نوع رفتارها میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود!
✅ سه فرستهی بالا👆، در جهت کمک به زیستِ بهتر و امنترِ زنانِ ماست.
لطفا آنها را و هر امکان مفید دیگر را به
- خواهران و
- مادران و
- دختران خود و به
- دوستان و
- نزدیکان
معرفی کنید.
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4577
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4578
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4579
آموزش = سیاست
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.toranjapp.toranj
ترنج در موبایل زنان،
ابزاری برای کمک به رفع خشونت بر زنان
از راه کمک های اورژانسی، حقوقی و ...
================
هرکسی برای داشتن یه رابطه ی خوب با شریک زندگی اش یا برای دفاع از خودش در…
ترنج در موبایل زنان،
ابزاری برای کمک به رفع خشونت بر زنان
از راه کمک های اورژانسی، حقوقی و ...
================
هرکسی برای داشتن یه رابطه ی خوب با شریک زندگی اش یا برای دفاع از خودش در…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدرتِ منتشر، اما فقط کمی، نه مطلقاً مُنتَشِر!
====
در ویدئو میبینیم نخستوزیر انگلیس، یعنی مطرحترین شخصیتِ رسمیِ کشور، بدون محافظ، با سر و وضعی بسیار معمولی به خرید میرود.
اما همهی داستان در این ویدئو نیست.
باقیِ آن در تاریخ، روانشناسیِ جمعی، روانشناسیِ فردی، ساخت اقتصادی و ساخت … و بسیاری عوامل دیگر در طول تاریخ بریتانیاست که حاصلاش میشود این روال مرسوم.
توجه باید داشت که امثال این ویدئو تقریبا روال مرسوم را نشان میدهند.
یعنی استثنا نیستند،
خیلی هم نمایشی نیستند،
اما طبعا پاسخ چراییِ این روال مرسوم، پاسخی ساده و فوری نیست. رنج پرسش و مطالعه و ورزهی اخلاقی میخواهد و تعمق و تامل.
"منشورِ بزرگ انگلیس" درست هشتصد سال پیش نوشته شد. از آن به بعد، ساختار کمکم عوض شد …، تا نوبت به بوریس جانسون امروزی رسید!
پرسش این است که ما چطور میتوانیم خود را به این وضعیت نزدیکتر کنیم؟
با تقلید جزء به جزء از ملتِ و حکومتِ بوریس جانسونها؟
یا با پراکنشِ قدرت از همان اول کار در هزاران واحد خودگردانِ شوراییِ محلی بهخصوص در روستاها؟
باز هم ببینید:
www.ghkeshani.com/dispersedpower
آموزش = سیاست
====
در ویدئو میبینیم نخستوزیر انگلیس، یعنی مطرحترین شخصیتِ رسمیِ کشور، بدون محافظ، با سر و وضعی بسیار معمولی به خرید میرود.
اما همهی داستان در این ویدئو نیست.
باقیِ آن در تاریخ، روانشناسیِ جمعی، روانشناسیِ فردی، ساخت اقتصادی و ساخت … و بسیاری عوامل دیگر در طول تاریخ بریتانیاست که حاصلاش میشود این روال مرسوم.
توجه باید داشت که امثال این ویدئو تقریبا روال مرسوم را نشان میدهند.
یعنی استثنا نیستند،
خیلی هم نمایشی نیستند،
اما طبعا پاسخ چراییِ این روال مرسوم، پاسخی ساده و فوری نیست. رنج پرسش و مطالعه و ورزهی اخلاقی میخواهد و تعمق و تامل.
"منشورِ بزرگ انگلیس" درست هشتصد سال پیش نوشته شد. از آن به بعد، ساختار کمکم عوض شد …، تا نوبت به بوریس جانسون امروزی رسید!
پرسش این است که ما چطور میتوانیم خود را به این وضعیت نزدیکتر کنیم؟
با تقلید جزء به جزء از ملتِ و حکومتِ بوریس جانسونها؟
یا با پراکنشِ قدرت از همان اول کار در هزاران واحد خودگردانِ شوراییِ محلی بهخصوص در روستاها؟
باز هم ببینید:
www.ghkeshani.com/dispersedpower
آموزش = سیاست
✅ چاره چیست؟
افزایش حاشیهنشینی در ایران؛ بیش از ۷ میلیون در اطراف گورستانها!
================================
✳️ محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، با اعلام افزایش جمعیت حاشیهنشین این کشور به ۳۸ میلیون نفر گفت: «۷ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در اطراف گورستانها زندگی میکنند.»
محبوبفر، روز یکشنبه چهارم خرداد، به خبرگزاری برنا گفت: «در سال ۱۳۹۶ حدود ۴۰ درصد از جمعیت شهری ایران حاشیهنشین و بد مسکن بودند اما امروز پس از سه سال یعنی در سال ۱۳۹۹ همزمان با تورم و گرانی در بخش مسکن، افزایش اجاره بها و... میزان حاشیهنشینی در کشور به ۴۵ درصد رسیده است.»
===========================
✅نظر گاه فرست:
✳️ این ادعا ( رقمِ ۳۸ میلیون) چه درست باشد یا نادرست، میتوانیم عدد رسمیِ محافظهکارانهی ۱۹ میلیون را درست فرض کنیم. این ۱۹ میلیون چه کسانی اند؟ به احتمال بالا روستاییانی اند که از روستاهایشان بههر دلیلی که بوده کنده شده اند. به اینها اضافه کنیم تعداد روستاییانی را که در این ۶۰ سالهی اخیر ناخواسته از روستاهایشان کندهشده اند و امروزه در شهرها جای خوب پیدا کرده اند و کسب وکار و زندگی تشکیل داده اند. شاید به ۷۵ درصد جمعیت ایران یعنی ۶۰ میلیون نفر برسیم (در آنسالها ۲۵ درصد شهرنشین داشتیم).
✳️ اگر ایران با وجود هر دولتی (به فرض خوشبینانه، مطلوبترین دولت) بخواهد آرام بماند و دچار هرج و مرجی تاریخی نشود، لازم است که این ۴۰ میلیون، به میل و انگیزه و شوقِ خود به وطنی برگردند که روزهای تعطیل همین سالها هم فورا به سراغاش میروند و به فامیلهای خود در آنجا سر میزنند (حتما اتوبانهای سراسر کشور را در روزهای تعطیل دیدهایم که به کدام طرف سمتوسو دارند.).
✳️ برای این که این ۴۰ میلیون با میل و انگیزه و اشتیاقِ خود به سمت روستاهای خلوتشان بروند، باید روستا نشانی از آبادی و قبل از هر چیز ظرفیتِ اشتغال و امکاناتِ اولیهی زندگی صرفهجویانه داشته باشد.
✳️ برای ایجاد این ظرفیت و آن امکانات چه باید کرد؟ به دستهای دولت نگاه کنیم؟ دولتی که هزینهی ایجاد هر شغلاش در دو سه سال پیش، ۲۵۰ میلیون تومان خرج بر میداشته؟ معلوم است که این روزها این پول در کیسهی دولت فخیمه نمانده و اگر هم مانده باشد دولت چالههای زیادی برای پر کردن نگرانیهایش دارد و اصلا به این اولویتهای دستِ چندم نمیتواند توجهی کند.
پس عملا کار لنگ میماند.
اما برای این که ما دچار بیسامانیِ وحشتبار و هرج و مرجی تاریخی نشویم، نباید بگذاریم که کار لنگ بماند، چرا که این آتش دامن خود ما را هم خواهد گرفت. نفع ما در پیشگیری از این فلاکتِ نهایی است.
✳️ پس چاره در کجاست؟
بیشترِ ماها (ما شهرنشینها، ما سواد دارها و ماهایی که دستمان به دهنمان می رسد) فامیلهایی در روستاها و شهر-روستاها داریم. بهتر است اول از خودمان شروع کنیم. جوانان فامیل را جمع کنیم و همین مسئله را با آنان مطرح و در راستای ایجاد ظرفیتِ اشتغالِ [غیرکارخانهداری] با آنان چاره جویی و مشورت کنیم. نتیجهی کار را به صورت جدی دنبال کنیم و آن را با شورای روستای آباء و اجدادیمان مطرح کنیم تا آنها هم همراه شوند. و سپس خودمان در همان روستا دست بهکار بشویم و ظرفیت سازی کنیم.
✳️ آن وقت است که [بعد از ایجاد ظرفیت] اهل فامیل کمکم توجه شان جلب میشود و برایشان انگیزه بهوجود میآید که شهر را با همهی مشکلاتاش (بیماریهای سریعا فراگیر، آلودگیهایش (هوای آلوده، آلودگیِ بهداشتی، آلودگی صوتی، آلودگی شیمیایی، آلودگی نوری، آلودگی ارتباطی انسانی، خطرناکیِ پارکها و فضاهای عمومیاش و ...)، گرانیِ مسکناش، گرانیِ مغازهاش، گرانیِ هزینههای خورد و خوراکاش، گرانیِ درماناش، مشکلات حمل و نقل، خطرات تصادف، وجود "سندرم از دست داده گی" (این که حس میکنی همهی خاطرات و گذشتهات را از دستدادهای) و فضای منحطّ ضد اخلاق و ضد معنویاش و از همه بالاتر، سایهی همیشگی بیکاریاش را رها کنند و به سراغ روستای جدوآباییشان بروند و با ایجاد روستاهایی به عنوانِ واحدهای مستقلِ غیر متمرکز و خودگردان، شورایی و داوطلبانه در آنها زندگیِ تازه ای را شروع کنند که از همهی آن مشکلات دور باشد و به منافعِ ملی و همگانی هم نزدیک باشد.
✅ شما راه حلی بهتر سراغ دارید؟
لطفا بفرمایید!
افزایش حاشیهنشینی در ایران؛ بیش از ۷ میلیون در اطراف گورستانها!
================================
✳️ محمدرضا محبوبفر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، با اعلام افزایش جمعیت حاشیهنشین این کشور به ۳۸ میلیون نفر گفت: «۷ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در اطراف گورستانها زندگی میکنند.»
محبوبفر، روز یکشنبه چهارم خرداد، به خبرگزاری برنا گفت: «در سال ۱۳۹۶ حدود ۴۰ درصد از جمعیت شهری ایران حاشیهنشین و بد مسکن بودند اما امروز پس از سه سال یعنی در سال ۱۳۹۹ همزمان با تورم و گرانی در بخش مسکن، افزایش اجاره بها و... میزان حاشیهنشینی در کشور به ۴۵ درصد رسیده است.»
===========================
✅نظر گاه فرست:
✳️ این ادعا ( رقمِ ۳۸ میلیون) چه درست باشد یا نادرست، میتوانیم عدد رسمیِ محافظهکارانهی ۱۹ میلیون را درست فرض کنیم. این ۱۹ میلیون چه کسانی اند؟ به احتمال بالا روستاییانی اند که از روستاهایشان بههر دلیلی که بوده کنده شده اند. به اینها اضافه کنیم تعداد روستاییانی را که در این ۶۰ سالهی اخیر ناخواسته از روستاهایشان کندهشده اند و امروزه در شهرها جای خوب پیدا کرده اند و کسب وکار و زندگی تشکیل داده اند. شاید به ۷۵ درصد جمعیت ایران یعنی ۶۰ میلیون نفر برسیم (در آنسالها ۲۵ درصد شهرنشین داشتیم).
✳️ اگر ایران با وجود هر دولتی (به فرض خوشبینانه، مطلوبترین دولت) بخواهد آرام بماند و دچار هرج و مرجی تاریخی نشود، لازم است که این ۴۰ میلیون، به میل و انگیزه و شوقِ خود به وطنی برگردند که روزهای تعطیل همین سالها هم فورا به سراغاش میروند و به فامیلهای خود در آنجا سر میزنند (حتما اتوبانهای سراسر کشور را در روزهای تعطیل دیدهایم که به کدام طرف سمتوسو دارند.).
✳️ برای این که این ۴۰ میلیون با میل و انگیزه و اشتیاقِ خود به سمت روستاهای خلوتشان بروند، باید روستا نشانی از آبادی و قبل از هر چیز ظرفیتِ اشتغال و امکاناتِ اولیهی زندگی صرفهجویانه داشته باشد.
✳️ برای ایجاد این ظرفیت و آن امکانات چه باید کرد؟ به دستهای دولت نگاه کنیم؟ دولتی که هزینهی ایجاد هر شغلاش در دو سه سال پیش، ۲۵۰ میلیون تومان خرج بر میداشته؟ معلوم است که این روزها این پول در کیسهی دولت فخیمه نمانده و اگر هم مانده باشد دولت چالههای زیادی برای پر کردن نگرانیهایش دارد و اصلا به این اولویتهای دستِ چندم نمیتواند توجهی کند.
پس عملا کار لنگ میماند.
اما برای این که ما دچار بیسامانیِ وحشتبار و هرج و مرجی تاریخی نشویم، نباید بگذاریم که کار لنگ بماند، چرا که این آتش دامن خود ما را هم خواهد گرفت. نفع ما در پیشگیری از این فلاکتِ نهایی است.
✳️ پس چاره در کجاست؟
بیشترِ ماها (ما شهرنشینها، ما سواد دارها و ماهایی که دستمان به دهنمان می رسد) فامیلهایی در روستاها و شهر-روستاها داریم. بهتر است اول از خودمان شروع کنیم. جوانان فامیل را جمع کنیم و همین مسئله را با آنان مطرح و در راستای ایجاد ظرفیتِ اشتغالِ [غیرکارخانهداری] با آنان چاره جویی و مشورت کنیم. نتیجهی کار را به صورت جدی دنبال کنیم و آن را با شورای روستای آباء و اجدادیمان مطرح کنیم تا آنها هم همراه شوند. و سپس خودمان در همان روستا دست بهکار بشویم و ظرفیت سازی کنیم.
✳️ آن وقت است که [بعد از ایجاد ظرفیت] اهل فامیل کمکم توجه شان جلب میشود و برایشان انگیزه بهوجود میآید که شهر را با همهی مشکلاتاش (بیماریهای سریعا فراگیر، آلودگیهایش (هوای آلوده، آلودگیِ بهداشتی، آلودگی صوتی، آلودگی شیمیایی، آلودگی نوری، آلودگی ارتباطی انسانی، خطرناکیِ پارکها و فضاهای عمومیاش و ...)، گرانیِ مسکناش، گرانیِ مغازهاش، گرانیِ هزینههای خورد و خوراکاش، گرانیِ درماناش، مشکلات حمل و نقل، خطرات تصادف، وجود "سندرم از دست داده گی" (این که حس میکنی همهی خاطرات و گذشتهات را از دستدادهای) و فضای منحطّ ضد اخلاق و ضد معنویاش و از همه بالاتر، سایهی همیشگی بیکاریاش را رها کنند و به سراغ روستای جدوآباییشان بروند و با ایجاد روستاهایی به عنوانِ واحدهای مستقلِ غیر متمرکز و خودگردان، شورایی و داوطلبانه در آنها زندگیِ تازه ای را شروع کنند که از همهی آن مشکلات دور باشد و به منافعِ ملی و همگانی هم نزدیک باشد.
✅ شما راه حلی بهتر سراغ دارید؟
لطفا بفرمایید!
✅ معنای ثروت و قدرت از نگاه راسکین و گاندی:
====================
✳️ اساساً آنچه که زیر اسمِ ثروت، مطلوبِ آدمیزاد است، داشتنِ قدرتِ تسلط بر انسانهاست؛
✳️ به سادهترین معنا، "ثروت یعنی قدرتِ بدست آوردنِ نیرویِ کارِ خدمتکار، صنعتگر و هنرمند به سودِ خود و در خدمتِ خود".
و این قدرتِ ثروت، البته به نسبتِ مستقیم با میزانِ فقر آدمهایی که ثروت بر رویشان عمل میکند، "بالا و پایین"، و "کم و زیاد" میشود؛
همینطور با تعداد افرادی بالا و پایین میرود که به اندازهی خودمان ثروتمندند، و تعدادِ کسانی که حاضرند برای کالای ما که عرضهاش کم است، قیمت یکسانی بپردازند.
✳️ ... به عبارت دقیق، ثروتمند شدن، "هنر ایجاد حداکثر نابرابری به نفع خودمان" است.
✅ راهزنِ معمولی، ثروتمندان را میچاپد، اما اهل معامله، فقیران را.
✅ تولید سرمایهداری= حداقل تلاش برای حداکثرِ بازده
از کتابِ سارودایا (بهروزی برای همه)
دانلود کتاب، آخرین ویراست:
https://bit.ly/2XZ8LOG
ویراست قبلی:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4309
====================
✳️ اساساً آنچه که زیر اسمِ ثروت، مطلوبِ آدمیزاد است، داشتنِ قدرتِ تسلط بر انسانهاست؛
✳️ به سادهترین معنا، "ثروت یعنی قدرتِ بدست آوردنِ نیرویِ کارِ خدمتکار، صنعتگر و هنرمند به سودِ خود و در خدمتِ خود".
و این قدرتِ ثروت، البته به نسبتِ مستقیم با میزانِ فقر آدمهایی که ثروت بر رویشان عمل میکند، "بالا و پایین"، و "کم و زیاد" میشود؛
همینطور با تعداد افرادی بالا و پایین میرود که به اندازهی خودمان ثروتمندند، و تعدادِ کسانی که حاضرند برای کالای ما که عرضهاش کم است، قیمت یکسانی بپردازند.
✳️ ... به عبارت دقیق، ثروتمند شدن، "هنر ایجاد حداکثر نابرابری به نفع خودمان" است.
✅ راهزنِ معمولی، ثروتمندان را میچاپد، اما اهل معامله، فقیران را.
✅ تولید سرمایهداری= حداقل تلاش برای حداکثرِ بازده
از کتابِ سارودایا (بهروزی برای همه)
دانلود کتاب، آخرین ویراست:
https://bit.ly/2XZ8LOG
ویراست قبلی:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4309
DAR KOOCHE VA KHIYABAN2.pdf
3.6 MB
✳️ در کوچه و خیابان
روایتهایی از تاریخ اجتماعیِ شهر تهرانِ ۷۰ سال پیش.
✳️ چند حکایتِ برگرفته از کتاب "در کوچه و خیابان" که لبریز از روایتهای دست اول از زندگیِ مردم تهران ۷۰ سال پیش است و تا حدودی میتواند شاهدی باشد بر تحول زندگی فردی و اجتماعیِ بخشی از مردمِ شهرنشین ایران در طی این ۷۰ سال.
روایتهایی از تاریخ اجتماعیِ شهر تهرانِ ۷۰ سال پیش.
✳️ چند حکایتِ برگرفته از کتاب "در کوچه و خیابان" که لبریز از روایتهای دست اول از زندگیِ مردم تهران ۷۰ سال پیش است و تا حدودی میتواند شاهدی باشد بر تحول زندگی فردی و اجتماعیِ بخشی از مردمِ شهرنشین ایران در طی این ۷۰ سال.
Forwarded from بهمن دارالشفایی
آسپیلی کوئتا:
«نظرسنجی از ۱۱۲۸ نفر در شهر تهران [با همکاری دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] نشون داده:
۴۳ درصد موافق ممنوع شدن تهران برای افغانستانیها و ۴۱ درصد مخالف بودن،
۴۴ درصد موافق زندگی کردن افغانستانیها در محلههای خاص و جدا از بقیه هستن، ۴۰ درصد موافق
۵۲ درصد مخالف تحصیل دانش آموزان افغانستانی در مدارسی جدا از بقیه دانش آموزان بودن
۴۶ درصد موافق داشتن همسایه افغانستانی بودن
در نهایت ۲۸ درصد از این افراد ازدواج با افغانستانیها رو باعث آلودگی نژاد ایرانی دونستن و یک چهارم در بارهاش موضعی نداشتن
و بصورت برابر ۴۰ درصد موافق و مخالف اخراج تمام افغانستانی ها از ایران بودن.»
لینک
«نظرسنجی از ۱۱۲۸ نفر در شهر تهران [با همکاری دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] نشون داده:
۴۳ درصد موافق ممنوع شدن تهران برای افغانستانیها و ۴۱ درصد مخالف بودن،
۴۴ درصد موافق زندگی کردن افغانستانیها در محلههای خاص و جدا از بقیه هستن، ۴۰ درصد موافق
۵۲ درصد مخالف تحصیل دانش آموزان افغانستانی در مدارسی جدا از بقیه دانش آموزان بودن
۴۶ درصد موافق داشتن همسایه افغانستانی بودن
در نهایت ۲۸ درصد از این افراد ازدواج با افغانستانیها رو باعث آلودگی نژاد ایرانی دونستن و یک چهارم در بارهاش موضعی نداشتن
و بصورت برابر ۴۰ درصد موافق و مخالف اخراج تمام افغانستانی ها از ایران بودن.»
لینک
شرق
نگرش ايرانيان به مهاجران افغانستاني
آرش نصراصفهاني: چهار دهه از شروع مهاجرت گسترده اتباع افغانستاني به ايران ميگذرد. به همان نسبت که جامعه ايران در اين مدت مسير پرفراز و فرودي را پيموده،
گاه فرست غلامعلی کشانی
آسپیلی کوئتا: «نظرسنجی از ۱۱۲۸ نفر در شهر تهران [با همکاری دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و دفتر طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی] نشون داده: ۴۳ درصد موافق ممنوع شدن تهران برای افغانستانیها و ۴۱…
✳️ مایه ی خجلت و شرم. (فرسته ی بالا👆)
✅ گیریم حکومت امام زمان و گل و بلبل حاکم بشه تو این جا و «اینا» و «اونا» بروند.
اونوقت با این مردمی که داریم چه سرزمینی و چه جامعه ای را میخواهیم برای خودمان درست کنیم؟
لابد با نژادِ خالص ایرانی!
اونوقت نژاد خالصِ ایرانی کدومه؟ آیا کردها هم جزوشون هستند؟ ترکها چی؟ بلوچها هم ایرانیِ خالص اند؟ اهالیِ لارستان و اِوَز و ترکمن صحرا و کرمانجها و تربتجامیها (با اون ریشِ بنلادنی و قمیس شلوارشون) و عربها با (دشداشههاشون) و لرها و فارسها و ... آیا ایرانیهای عزیزِ خالصی اند؟
✅ آیا اون موقع می تونیم تضمین کنیم که دو باره "افغان"های تازه ای بین خودِ ایرانیانِ خالصمان کشف نکنیم و خواستار بیرون انداختن شان از شهر و روستا و محلهی خودمان نشویم؟
✅ برای دور شدن از بوی متعفنِ نژادپرستی و باستان پرستیِ موهومِ ساختهی بعضی مغزهای ضد علم بعضی اروپاییان کافی است نمونهی دی ان ایِ خودمون رو به سایتی در اینترنت بفرستیم تا برامون تعیین کنه که در این نژاد ایرانیِ خالص من و ما، چند درصد ترک، چند درصد مغول، چند درصد یونانی، چند درصد عرب، چند درصد تاتار، چند درصد آفریقایی، چند درصد اورال آلتاییک (نژاد زرد سیبری)، چند درصد مثلا آریاییِ موهوم و چند درصد ایرانیِ موهوم خالص وجود دارد. کافی است خرج پُست کردن یک قطره آب دهان خود را بپردازیم.
✅ راستاش را اگر بخواهید همهی این نژادهایی که اسمشان آمد، فرزندان آدمهایی اند که پسرعموی نوعی از میمونها بوده اند و در ۱.۲ میلیون سال تا ۴۹۰ هزار سال پیش در "اولورجِسایله" جنوب کشورِ آفریقایی کنیا زندگی کرده اند. این آدم ها با ورود به عربستان به آسیا و سیبری و آلاسکا و اروپا رسیده اند و این همه تنوع را آفریده اند.
یعنی ساکنان همین عربستانی که مسخرهاش میکنیم، جزو والدینِ ما ساکنین فعلی ایران و افغانستان و اروپا و آسیا بودهاند.
✅ بهتر است سر فرو افکنیم و شرم کنیم و درست تراز آن، از همهی زحمتی که زنان و مردان زحمتکشِ افغان در ساختن ایران امروزی کشیدهاند و در مقابلْ مزد ناچیز گرفتهاند از آنان سپاسگزار باشیم. زنان و مردانی که جانشینان پایتختهای فرهنگیِ ما مردم فارس زبان اند.
✅ گیریم حکومت امام زمان و گل و بلبل حاکم بشه تو این جا و «اینا» و «اونا» بروند.
اونوقت با این مردمی که داریم چه سرزمینی و چه جامعه ای را میخواهیم برای خودمان درست کنیم؟
لابد با نژادِ خالص ایرانی!
اونوقت نژاد خالصِ ایرانی کدومه؟ آیا کردها هم جزوشون هستند؟ ترکها چی؟ بلوچها هم ایرانیِ خالص اند؟ اهالیِ لارستان و اِوَز و ترکمن صحرا و کرمانجها و تربتجامیها (با اون ریشِ بنلادنی و قمیس شلوارشون) و عربها با (دشداشههاشون) و لرها و فارسها و ... آیا ایرانیهای عزیزِ خالصی اند؟
✅ آیا اون موقع می تونیم تضمین کنیم که دو باره "افغان"های تازه ای بین خودِ ایرانیانِ خالصمان کشف نکنیم و خواستار بیرون انداختن شان از شهر و روستا و محلهی خودمان نشویم؟
✅ برای دور شدن از بوی متعفنِ نژادپرستی و باستان پرستیِ موهومِ ساختهی بعضی مغزهای ضد علم بعضی اروپاییان کافی است نمونهی دی ان ایِ خودمون رو به سایتی در اینترنت بفرستیم تا برامون تعیین کنه که در این نژاد ایرانیِ خالص من و ما، چند درصد ترک، چند درصد مغول، چند درصد یونانی، چند درصد عرب، چند درصد تاتار، چند درصد آفریقایی، چند درصد اورال آلتاییک (نژاد زرد سیبری)، چند درصد مثلا آریاییِ موهوم و چند درصد ایرانیِ موهوم خالص وجود دارد. کافی است خرج پُست کردن یک قطره آب دهان خود را بپردازیم.
✅ راستاش را اگر بخواهید همهی این نژادهایی که اسمشان آمد، فرزندان آدمهایی اند که پسرعموی نوعی از میمونها بوده اند و در ۱.۲ میلیون سال تا ۴۹۰ هزار سال پیش در "اولورجِسایله" جنوب کشورِ آفریقایی کنیا زندگی کرده اند. این آدم ها با ورود به عربستان به آسیا و سیبری و آلاسکا و اروپا رسیده اند و این همه تنوع را آفریده اند.
یعنی ساکنان همین عربستانی که مسخرهاش میکنیم، جزو والدینِ ما ساکنین فعلی ایران و افغانستان و اروپا و آسیا بودهاند.
✅ بهتر است سر فرو افکنیم و شرم کنیم و درست تراز آن، از همهی زحمتی که زنان و مردان زحمتکشِ افغان در ساختن ایران امروزی کشیدهاند و در مقابلْ مزد ناچیز گرفتهاند از آنان سپاسگزار باشیم. زنان و مردانی که جانشینان پایتختهای فرهنگیِ ما مردم فارس زبان اند.
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس (۶)
===============================
✅ کارهای موردِ علاقهات را انجام بده، و با این همه، منفعت عموم را از نظر دور مدار، تا آنجا که لازم است تفکر کن، ولی از خود تردید نشان مده، و نظرهای خود را به شیوهای متظاهرانه بهتر جلوه مده.
از پرگویی بپرهیز و از رئیسمآبی دوری کن. خدای درونت باید بر انسانی نیرومند، پخته، دولتمرد، رومی و فرمانروا حاکم باشد؛ انسانی مصمم و مقاوم، مانند سربازی که منتظر اشارهای است تا کارزارِ زندگی را ترک کند و خلاصی یابد؛ انسانی که اعتبارِ بیچون و چرایی دارد و محتاج تایید و تصدیقِ خود یا دیگران نیست. این است راز شادی و سرخوشی، راز اتکا به نفس و بینیازی از طلبِ آرامش از دیگران.
ما باید روی پای خود بایستیم، نه این که دیگران ما را سرِپا نگهدارند.
(تاملات، کتاب سوم، بند ۵، عرفان ثابتی، انتشارات ققنوس)
=================================
✅ پسنوشت گاه فرست:
سالها پیش فکر میکردم این یا آن کتابْ، این یا آن شخص، این یا آن گروهْ ترازوی ارزیابیِ کل کیهان، طبیعتِ زمین و نحوهی رفتارِ مردماناش است، مثل خیلی از خیلهای دیگر. کمکم که چشمها باز تر شد، کمی از این ادعا پایین آمدم و دیدم نگاههای متفاوتی هم وجود دارند که شایستهی تامل اند و من قرنها از آنها بیخبر بودهام و بیخبر خواهم ماند.
باز هم گذشت تا دو سه سال پیش. کسی بانیِ خیر شد و گفت "فلان کتاب را بگیر، اما آهستهآهسته اش بخوان. عجله نکن. روزی یک صفحه. این کتاب برای تمام کردن نیست، برای عمل کردن است، برای بارها مراجعه کردنِ هر روزه است."
باورم نمیشد. کتاب را گرفتم. همانطور که بایدْ خواندم. دیدم الحق که درست میگفته، این کتاب برای همهی طاقچهها و همهی جیبهاست، منتها امروز دیگر نمیگویم که حتما رازِ اسرارِ کیهان و طبیعت و انسان را بازگو میکند. فقط میگویم که با تو از اساسیترین دلایلِ بیخردی و کوتهبینی و بیرحمی و بیعدالتی، هم در سطح فردی و هم اجتماعی حرف میزند و تو را به جایی میرساند که زندگیِ سالم را حداقل بدانی که چیست و اگر هم خواستی آن را عملی کنی.
✅ تاملات مارکوس اورلیوس (۱۲۱-۱۸۰ میلادی)، که واگویههای یک امپراتور برای شخصِ خودش بوده و برای خواننده نوشته نشده، در طی سفر او از رومِ باستان برای دفع حملهای در آلمان نوشته شده و خوشبختانه تا امروز دست نخورده به دست ما رسیده. مثل کتابهای افلاطون و سایر فیلسوفانِ باستان. بنابراین بحثی برای ردّ انتساب به او مطرح نشده است. او یکی از چهار رواقیِ مشهور تاریخ فلسفهی عملی است که اتفاقا امپراتور هم بوده و صاحب مُکنت و ثروت، در کنار زنون، سنکا و البته اپیکتِتوسِ کارتُن خواب!
بگذریم ...،
بعد از این که کتاب را یک بار تمام کردم، این یادداشت را در اول کتاب نوشتم:
[کتابی برای تمام فصول،
در تعجبام که این همه حرافی در باره ی حَرفها، حُکمها، حِکمتها و عرفانهای مثلا بزرگِ (اما در بیشترِ مواقع کم مایه و کم عمق) انجام میگیرد، ولی کتابی این چنین ساده و فروتن و بیادعا، اما پُرمایه نادیده گرفته میشود، کتابی ساده، و مثلا باستانی، ولی "روزآمد"، و کاملا رو به هدف! ]
✅ از این کتاب حداقل سه ترجمه دیدهام.اولی در بالا، دومی ترجمهی نشر نی، یک ناشر معتبر دیگر است، سومی مربوط به بیش از ۱۰۰ سال پیش است از زنده یاد طالبوف: تفکرات مارکوس اورلیوس، انتشارات معتبرِ نگاه معاصر.
✳️ سیاست = آموزش
✳️ بیتفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4589
===============================
✅ کارهای موردِ علاقهات را انجام بده، و با این همه، منفعت عموم را از نظر دور مدار، تا آنجا که لازم است تفکر کن، ولی از خود تردید نشان مده، و نظرهای خود را به شیوهای متظاهرانه بهتر جلوه مده.
از پرگویی بپرهیز و از رئیسمآبی دوری کن. خدای درونت باید بر انسانی نیرومند، پخته، دولتمرد، رومی و فرمانروا حاکم باشد؛ انسانی مصمم و مقاوم، مانند سربازی که منتظر اشارهای است تا کارزارِ زندگی را ترک کند و خلاصی یابد؛ انسانی که اعتبارِ بیچون و چرایی دارد و محتاج تایید و تصدیقِ خود یا دیگران نیست. این است راز شادی و سرخوشی، راز اتکا به نفس و بینیازی از طلبِ آرامش از دیگران.
ما باید روی پای خود بایستیم، نه این که دیگران ما را سرِپا نگهدارند.
(تاملات، کتاب سوم، بند ۵، عرفان ثابتی، انتشارات ققنوس)
=================================
✅ پسنوشت گاه فرست:
سالها پیش فکر میکردم این یا آن کتابْ، این یا آن شخص، این یا آن گروهْ ترازوی ارزیابیِ کل کیهان، طبیعتِ زمین و نحوهی رفتارِ مردماناش است، مثل خیلی از خیلهای دیگر. کمکم که چشمها باز تر شد، کمی از این ادعا پایین آمدم و دیدم نگاههای متفاوتی هم وجود دارند که شایستهی تامل اند و من قرنها از آنها بیخبر بودهام و بیخبر خواهم ماند.
باز هم گذشت تا دو سه سال پیش. کسی بانیِ خیر شد و گفت "فلان کتاب را بگیر، اما آهستهآهسته اش بخوان. عجله نکن. روزی یک صفحه. این کتاب برای تمام کردن نیست، برای عمل کردن است، برای بارها مراجعه کردنِ هر روزه است."
باورم نمیشد. کتاب را گرفتم. همانطور که بایدْ خواندم. دیدم الحق که درست میگفته، این کتاب برای همهی طاقچهها و همهی جیبهاست، منتها امروز دیگر نمیگویم که حتما رازِ اسرارِ کیهان و طبیعت و انسان را بازگو میکند. فقط میگویم که با تو از اساسیترین دلایلِ بیخردی و کوتهبینی و بیرحمی و بیعدالتی، هم در سطح فردی و هم اجتماعی حرف میزند و تو را به جایی میرساند که زندگیِ سالم را حداقل بدانی که چیست و اگر هم خواستی آن را عملی کنی.
✅ تاملات مارکوس اورلیوس (۱۲۱-۱۸۰ میلادی)، که واگویههای یک امپراتور برای شخصِ خودش بوده و برای خواننده نوشته نشده، در طی سفر او از رومِ باستان برای دفع حملهای در آلمان نوشته شده و خوشبختانه تا امروز دست نخورده به دست ما رسیده. مثل کتابهای افلاطون و سایر فیلسوفانِ باستان. بنابراین بحثی برای ردّ انتساب به او مطرح نشده است. او یکی از چهار رواقیِ مشهور تاریخ فلسفهی عملی است که اتفاقا امپراتور هم بوده و صاحب مُکنت و ثروت، در کنار زنون، سنکا و البته اپیکتِتوسِ کارتُن خواب!
بگذریم ...،
بعد از این که کتاب را یک بار تمام کردم، این یادداشت را در اول کتاب نوشتم:
[کتابی برای تمام فصول،
در تعجبام که این همه حرافی در باره ی حَرفها، حُکمها، حِکمتها و عرفانهای مثلا بزرگِ (اما در بیشترِ مواقع کم مایه و کم عمق) انجام میگیرد، ولی کتابی این چنین ساده و فروتن و بیادعا، اما پُرمایه نادیده گرفته میشود، کتابی ساده، و مثلا باستانی، ولی "روزآمد"، و کاملا رو به هدف! ]
✅ از این کتاب حداقل سه ترجمه دیدهام.اولی در بالا، دومی ترجمهی نشر نی، یک ناشر معتبر دیگر است، سومی مربوط به بیش از ۱۰۰ سال پیش است از زنده یاد طالبوف: تفکرات مارکوس اورلیوس، انتشارات معتبرِ نگاه معاصر.
✳️ سیاست = آموزش
✳️ بیتفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4589
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس (۶)
===============================
✅ کارهای موردِ علاقهات را انجام بده، و با این همه، منفعت عموم را از نظر دور مدار، تا آنجا که لازم است تفکر کن، ولی از خود تردید نشان مده، و نظرهای خود را به شیوهای متظاهرانه بهتر جلوه مده. …
===============================
✅ کارهای موردِ علاقهات را انجام بده، و با این همه، منفعت عموم را از نظر دور مدار، تا آنجا که لازم است تفکر کن، ولی از خود تردید نشان مده، و نظرهای خود را به شیوهای متظاهرانه بهتر جلوه مده. …
✳️ تاملات مارکوس اورلیوس (۶)
===============================
✅ کارهای موردِ علاقهات را انجام بده، و با این همه، منفعت عموم را از نظر دور مدار، تا آنجا که لازم است تفکر کن، ولی از خود تردید نشان مده، و نظرهای خود را به شیوهای متظاهرانه بهتر جلوه مده.
از پرگویی بپرهیز و از رئیسمآبی دوری کن. خدای درونت باید بر انسانی نیرومند، پخته، دولتمرد، رومی و فرمانروا حاکم باشد؛ انسانی مصمم و مقاوم، مانند سربازی که منتظر اشارهای است تا کارزارِ زندگی را ترک کند و خلاصی یابد؛
انسانی که اعتبارِ بیچون و چرایی دارد و محتاج تایید و تصدیقِ خود یا دیگران نیست. این است راز شادی و سرخوشی، راز اتکا به نفس و بینیازی از طلبِ آرامش از دیگران.
ما باید روی پای خود بایستیم، نه این که دیگران ما را سرِپا نگهدارند.
(تاملات، کتاب سوم، بند ۵، عرفان ثابتی، انتشارات ققنوس)
✳️ سیاست = آموزش
بیتفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
✳️ ادامهی نوشته:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4588
===============================
✅ کارهای موردِ علاقهات را انجام بده، و با این همه، منفعت عموم را از نظر دور مدار، تا آنجا که لازم است تفکر کن، ولی از خود تردید نشان مده، و نظرهای خود را به شیوهای متظاهرانه بهتر جلوه مده.
از پرگویی بپرهیز و از رئیسمآبی دوری کن. خدای درونت باید بر انسانی نیرومند، پخته، دولتمرد، رومی و فرمانروا حاکم باشد؛ انسانی مصمم و مقاوم، مانند سربازی که منتظر اشارهای است تا کارزارِ زندگی را ترک کند و خلاصی یابد؛
انسانی که اعتبارِ بیچون و چرایی دارد و محتاج تایید و تصدیقِ خود یا دیگران نیست. این است راز شادی و سرخوشی، راز اتکا به نفس و بینیازی از طلبِ آرامش از دیگران.
ما باید روی پای خود بایستیم، نه این که دیگران ما را سرِپا نگهدارند.
(تاملات، کتاب سوم، بند ۵، عرفان ثابتی، انتشارات ققنوس)
✳️ سیاست = آموزش
بیتفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
✳️ ادامهی نوشته:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4588
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ - "... نظرتون دربارهی روزی_حلال چیه؟"
+ "به نظر شما بیام اینجا بُرِس بزنم، این همه گرد و خاک بخورم، شب برم گوجه و نون بخورم، روزیِ حلاله؟
من ر... توو اون روزی حلال!
من ر ... توو اون روزی حلال!"
======================
✅ خدای مردمِ عادی چهشکلی است؟:
✅ "من پیامِ خدا را چه در برابر سگی که آن جا نشسته ام بگذارم و چه در برابر میلیون ها گرسنه ای که دیگر نوری در دیدگان شان باقی نمانده است و خدا برای شان فقط نانشان است."
"فقط با فراهم ساختن امکان کاری شایسته و محترم برای شان می توان پیام خدا را در برابرشان قرار داد."
"خیلی زیبا و خوب است که وقتی صبحانه ای مفصل خورده ایم و دورنمای ناهار بهتری را در برابرِ خود داریم بنشینیم و از خدا سخن بگوییم، اما چه گونه می توان با مردمی که در روز نمی توانند دو وعده غذا داشته باشند از خدا حرف زد؟ برای آن ها خدا فقط به صورت نان و پنیر جلوه می کند." (گاندی)
======================
✳️ کتابِ سارودایا (بهروزی برای همه) به قلم گاندی به همین "روزیِ حلال" پرداخته است.
✅ دانلود کتاب، آخرین ویراست:
https://bit.ly/2XZ8LOG
ویراست قبلی:
https://t.me/gahferestghkeshani/4309
+ "به نظر شما بیام اینجا بُرِس بزنم، این همه گرد و خاک بخورم، شب برم گوجه و نون بخورم، روزیِ حلاله؟
من ر... توو اون روزی حلال!
من ر ... توو اون روزی حلال!"
======================
✅ خدای مردمِ عادی چهشکلی است؟:
✅ "من پیامِ خدا را چه در برابر سگی که آن جا نشسته ام بگذارم و چه در برابر میلیون ها گرسنه ای که دیگر نوری در دیدگان شان باقی نمانده است و خدا برای شان فقط نانشان است."
"فقط با فراهم ساختن امکان کاری شایسته و محترم برای شان می توان پیام خدا را در برابرشان قرار داد."
"خیلی زیبا و خوب است که وقتی صبحانه ای مفصل خورده ایم و دورنمای ناهار بهتری را در برابرِ خود داریم بنشینیم و از خدا سخن بگوییم، اما چه گونه می توان با مردمی که در روز نمی توانند دو وعده غذا داشته باشند از خدا حرف زد؟ برای آن ها خدا فقط به صورت نان و پنیر جلوه می کند." (گاندی)
======================
✳️ کتابِ سارودایا (بهروزی برای همه) به قلم گاندی به همین "روزیِ حلال" پرداخته است.
✅ دانلود کتاب، آخرین ویراست:
https://bit.ly/2XZ8LOG
ویراست قبلی:
https://t.me/gahferestghkeshani/4309
Forwarded from 🎥پرفورمنس آرت "صفت"
ما و اجتماع ما؛ پرفورمنسِ سرکوب با نام" صفت " زنده روی صحنه رفت
🎥 متن گزارش و فیلم اجرا 👇👇👇
🎥 متن گزارش و فیلم اجرا 👇👇👇
Forwarded from بینام
ما و اجتماع ما؛ پرفورمنسِ سرکوب با نام" صفت " زنده روی صحنه رفت
پرفورمنس آرت صفت که در رابطه با عامل خشونت ، قربانی و دستگاه سرکوب پرداخت شده ۶ خرداد ۹۹ توسط دو هنرمند اردبیلی و در برابر هنردوستان این شهر به صورت زنده و در مدت زمان ۱۱دقیقه و ۳۰ ثانیه روی صحنه رفت.
در این نمایش انتقادی که در فضای بسته و محدود یک خانه طراحی و به اجرا درآمد محمد جولانی یکی از دو اجراگر این نمایش خود را در حضور و سیطره ساختاری مستبد ، مسلط و سیستماتیک قرار داده است.
سیستمی که با سازوکاری مدرن به زور و اجبار، خواهان ساخت تغییر و تقدیر جمعی مشخص بوده و درهای گفتگو ، مصاحبت ، منطق و استدلال را از ابتدا بسته و تمام آموزشهای جمعیاش نیز از تولد تا مرگ بر همین اساس تدوین گردیده است.
سیستمی که مجموعه اصول و قواعدش از طریق پرمایهکردن دستگاه سرکوب ، جامعه را به زندانی بزرگ تبدیل کرده است.
پرفورمنس صفت، رنج و زیست بشرِ معاصر در محیطی ناپایدار ، مضطرب و سهمناک را روایت و تصویری از نابرابری ، کژگونیهای ما و اجتماع ما میدهد.
دیگر نقش این اثر را نیز مصطفیپروین بازی و در کنار جولانی با طرح متفاوت مسئله تاکید به این داشتهاند که خشونت مازاد، تا حدی متأثر از همان ماهیت خشونت آمیز "-قانون" است.
«-قانون به معنای کلی و خشونت از جنبه ماهوی آن».
ِاجرای صفت همچنین تاکید به این دارد که اگر خشونت حاکم به صورت سیستماتیک بررسی و مورد پرداخت واقع قرار نشود، جز تکرار وقایع هولناک و موجهسازی آن با پوشش قانون، نتیجهی دیگری نخواهد داشت.
در این کار استفاده از عنصر بدن ، در یک گالری عمومی به نحوی آگاهانه به منزله یک رسانه عمل کرده و بیان میدارد که ضرورت رویارویی با قوانین علیه جامعه مدنی در مبارزه مدنی مستمر نهفته و اغلب مخاطره آمیز نیز می باشد.
جولانی در این پرفورمنس همچنین با اکتهای نمایشی ، هم در کسوت سوژه" عامل خشونت " و هم در جایگاه ابژه " قربانی " خواسته ضمن برقراری ارتباط از درد مشترک بین مخاطبان جهت دفاع از حقوق بشر آنها را به پرسشگری و پذیرش مسئولیت در قبال سعادت جمعی و ملی فراخواند.
🎥 👇👇👇
پرفورمنس آرت صفت که در رابطه با عامل خشونت ، قربانی و دستگاه سرکوب پرداخت شده ۶ خرداد ۹۹ توسط دو هنرمند اردبیلی و در برابر هنردوستان این شهر به صورت زنده و در مدت زمان ۱۱دقیقه و ۳۰ ثانیه روی صحنه رفت.
در این نمایش انتقادی که در فضای بسته و محدود یک خانه طراحی و به اجرا درآمد محمد جولانی یکی از دو اجراگر این نمایش خود را در حضور و سیطره ساختاری مستبد ، مسلط و سیستماتیک قرار داده است.
سیستمی که با سازوکاری مدرن به زور و اجبار، خواهان ساخت تغییر و تقدیر جمعی مشخص بوده و درهای گفتگو ، مصاحبت ، منطق و استدلال را از ابتدا بسته و تمام آموزشهای جمعیاش نیز از تولد تا مرگ بر همین اساس تدوین گردیده است.
سیستمی که مجموعه اصول و قواعدش از طریق پرمایهکردن دستگاه سرکوب ، جامعه را به زندانی بزرگ تبدیل کرده است.
پرفورمنس صفت، رنج و زیست بشرِ معاصر در محیطی ناپایدار ، مضطرب و سهمناک را روایت و تصویری از نابرابری ، کژگونیهای ما و اجتماع ما میدهد.
دیگر نقش این اثر را نیز مصطفیپروین بازی و در کنار جولانی با طرح متفاوت مسئله تاکید به این داشتهاند که خشونت مازاد، تا حدی متأثر از همان ماهیت خشونت آمیز "-قانون" است.
«-قانون به معنای کلی و خشونت از جنبه ماهوی آن».
ِاجرای صفت همچنین تاکید به این دارد که اگر خشونت حاکم به صورت سیستماتیک بررسی و مورد پرداخت واقع قرار نشود، جز تکرار وقایع هولناک و موجهسازی آن با پوشش قانون، نتیجهی دیگری نخواهد داشت.
در این کار استفاده از عنصر بدن ، در یک گالری عمومی به نحوی آگاهانه به منزله یک رسانه عمل کرده و بیان میدارد که ضرورت رویارویی با قوانین علیه جامعه مدنی در مبارزه مدنی مستمر نهفته و اغلب مخاطره آمیز نیز می باشد.
جولانی در این پرفورمنس همچنین با اکتهای نمایشی ، هم در کسوت سوژه" عامل خشونت " و هم در جایگاه ابژه " قربانی " خواسته ضمن برقراری ارتباط از درد مشترک بین مخاطبان جهت دفاع از حقوق بشر آنها را به پرسشگری و پذیرش مسئولیت در قبال سعادت جمعی و ملی فراخواند.
🎥 👇👇👇