Forwarded from ASHK | اشک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Porn Sex vs Real Sex: The Differences Explained With Food
Forwarded from روزها
امسال ۱۹ ژانویه #روز_جهانی_فتیش است. برانگیختگی جنسی در #فتیش وابسته به اشیاء یا بخشهایی از اعضای بدن است. هدف این روز آگاهی از فتیش، کاهش رفتارهای پرخطر و آمادهسازی برای بیان آزادانه هویت جنسیتی افراد است
@Roozha365
@Roozha365
دانشگاه فَساد 🌈
#فهرست هشتگهای کانال پیوسته آپدیت میشود #هیزی #کلاس_درس #نیدی #تکزنگ #لاسشناسی #شخص_شخیص_استاد #لاشیپسندی #تحلیلی #درونگرا #دانشجو #دارک_ساید #تاکسیک_شناسی #محبت_قطرهای #گس_لایتینگ #جاج #رازکاری #ترنآف_شناسی #ترنآن_شناسی #لاو_ایز_بلایند #جفتگیری #پروندهها…
یک سوال اساسی: به راستی سکس چیست؟
وقتهایی که از کسی میپرسیم «تا حالا سکس داشتهی؟» دقیقا منظورمون چیه. به نظر من سکس یک تعریف واحد نداره. چون افراد جهانبینیهای یکسانی بهش ندارن.
یادمه یک بار یه نفر سکس رو اینطور تعریف کرد: برهنه در معرض کسی بودن، فارغ از مقاربت یا بوس و کنار صرف.
بعضی آدمها تجربهی تجاوز یا drug rape رو سکس حساب نمیکنن چون انگیزهی رمانتیک یا ارادهای در پسش نبوده و یا هشیار نبودند اصلا که بدونن چه اتفاقی افتاده. اگر منظور از سوال این باشه که آیا تا به حال چنان شیفتهی کسی بودی که باهاشshare bed کرده باشی؟ که تاکید بر سکس با انگیزههای رمانتیک داره. رمانتیک بودن و شیفتگی و علاقه در پسش به خود جنبهی سکشوال ماجرا میچربه.
اگر منظور از پرسیدن این سوال این باشه که آیا در شرایطی که برای انتقال std ها لازمه قرار داشتهی؟ یا همون اینترکورس رخ داده؟ تعریف متفاوتیه و خب درمورد کیس تجاوز هم صادقه.
سوال اینه: به راستی سکس چیست؟ اگر در معنای پزشکی در نظر بگیریم، طبعا هر نوع اینترکورس که منجر به انتقال std باشه. اما در معنای انسانی، آیا برهنه در معرض کسی بودن با اراده و اختیار، بر درک ما از خودمون، از دیگری، از ارتباطمون اثر نداره؟ آیا زخمهای ما رو ترمیم نمیکنه یا زخم تازهای نمیزنه؟ اگر سکس مجموعهای از رفتارهای فیزیکال باشه که تاثیر عمیقی بر روان ما داره، و بر اساس اینکه این اثرگذاری از کجا شروع میشه، و حتی نیمه برهنه در معرض کسی بودن جرقهی این اثر رو در سطح جدیدی میزنه، آیا نباید یک تعریف مقدماتی از سکس در نظر گرفته بشه؟ آیا اون سطح از احساس امنیت که خودت رو برای دیگری آسیبپذیر بکنی بخشی از تعریف سکس نیست؟
آیا بدون این احساس امنیت، میتونیم بگیم این اتفاق رخ داده؟ شاید فکر کنید دارم تعریف سکس رو رمنتیسایز میکنم ولی واقعا، اگر از کسی بپرسید چه تجارب سکشوالی در زندگیش داشته و اون آدم تجربههایی بدون اینترکورس رو در پاسخ به شما لحاظ نکنه، آیا شما جوابش رو 100% صادقانه تلقی میکنید؟
توجه کنید، وقتی میگم از کسی بپرسید منظورم این نیست که پارتنرها از هم بپرسن یا منظورم این نیست که حق پرسشهای بازجویی طور در رابطه وجود داره. ابدا منظورم این نیست. استراتژی آگاه شدن از وضعیت سلامت پارتنرتون به خودتون مربوطه که چطور مدیریتش کنید و چطوری سوال رو بپرسید که شبیه بازجویی نباشه. منظورم این سوال در یک گفتوگوی روانشناسانه یا حتی کژوال هست.
کسی این سوال رو ازم پرسید و من نتونستم هیچ جوابی به سوالش بدم چون نمیدونستم کدوم تعریف مد نظرشه و میخواد چه چیزی رو بدونه؟ کسی که پرسیده بود پزشک برای بیماریهای فیزیکی نبود که منظورش std ها باشه. برای همین این برام پاسخ به این سوال رو گیجکنندهتر میکرد.
حالا واقعا، به نظر شما سکس چیست؟ آیا اصلا پاسخی وجود داره که به تمام حالتهای مفروض در بالا به صورت جامع و مانع پاسخ روشنی بده؟
#سکس_چیست
@FasadUni
وقتهایی که از کسی میپرسیم «تا حالا سکس داشتهی؟» دقیقا منظورمون چیه. به نظر من سکس یک تعریف واحد نداره. چون افراد جهانبینیهای یکسانی بهش ندارن.
یادمه یک بار یه نفر سکس رو اینطور تعریف کرد: برهنه در معرض کسی بودن، فارغ از مقاربت یا بوس و کنار صرف.
بعضی آدمها تجربهی تجاوز یا drug rape رو سکس حساب نمیکنن چون انگیزهی رمانتیک یا ارادهای در پسش نبوده و یا هشیار نبودند اصلا که بدونن چه اتفاقی افتاده. اگر منظور از سوال این باشه که آیا تا به حال چنان شیفتهی کسی بودی که باهاشshare bed کرده باشی؟ که تاکید بر سکس با انگیزههای رمانتیک داره. رمانتیک بودن و شیفتگی و علاقه در پسش به خود جنبهی سکشوال ماجرا میچربه.
اگر منظور از پرسیدن این سوال این باشه که آیا در شرایطی که برای انتقال std ها لازمه قرار داشتهی؟ یا همون اینترکورس رخ داده؟ تعریف متفاوتیه و خب درمورد کیس تجاوز هم صادقه.
سوال اینه: به راستی سکس چیست؟ اگر در معنای پزشکی در نظر بگیریم، طبعا هر نوع اینترکورس که منجر به انتقال std باشه. اما در معنای انسانی، آیا برهنه در معرض کسی بودن با اراده و اختیار، بر درک ما از خودمون، از دیگری، از ارتباطمون اثر نداره؟ آیا زخمهای ما رو ترمیم نمیکنه یا زخم تازهای نمیزنه؟ اگر سکس مجموعهای از رفتارهای فیزیکال باشه که تاثیر عمیقی بر روان ما داره، و بر اساس اینکه این اثرگذاری از کجا شروع میشه، و حتی نیمه برهنه در معرض کسی بودن جرقهی این اثر رو در سطح جدیدی میزنه، آیا نباید یک تعریف مقدماتی از سکس در نظر گرفته بشه؟ آیا اون سطح از احساس امنیت که خودت رو برای دیگری آسیبپذیر بکنی بخشی از تعریف سکس نیست؟
آیا بدون این احساس امنیت، میتونیم بگیم این اتفاق رخ داده؟ شاید فکر کنید دارم تعریف سکس رو رمنتیسایز میکنم ولی واقعا، اگر از کسی بپرسید چه تجارب سکشوالی در زندگیش داشته و اون آدم تجربههایی بدون اینترکورس رو در پاسخ به شما لحاظ نکنه، آیا شما جوابش رو 100% صادقانه تلقی میکنید؟
توجه کنید، وقتی میگم از کسی بپرسید منظورم این نیست که پارتنرها از هم بپرسن یا منظورم این نیست که حق پرسشهای بازجویی طور در رابطه وجود داره. ابدا منظورم این نیست. استراتژی آگاه شدن از وضعیت سلامت پارتنرتون به خودتون مربوطه که چطور مدیریتش کنید و چطوری سوال رو بپرسید که شبیه بازجویی نباشه. منظورم این سوال در یک گفتوگوی روانشناسانه یا حتی کژوال هست.
کسی این سوال رو ازم پرسید و من نتونستم هیچ جوابی به سوالش بدم چون نمیدونستم کدوم تعریف مد نظرشه و میخواد چه چیزی رو بدونه؟ کسی که پرسیده بود پزشک برای بیماریهای فیزیکی نبود که منظورش std ها باشه. برای همین این برام پاسخ به این سوال رو گیجکنندهتر میکرد.
حالا واقعا، به نظر شما سکس چیست؟ آیا اصلا پاسخی وجود داره که به تمام حالتهای مفروض در بالا به صورت جامع و مانع پاسخ روشنی بده؟
#سکس_چیست
@FasadUni
Forwarded from دکتر سرگلزایی drsargolzaei
#گفتگو_کنیم
#گفتوگو_کنیم
🔹 موضوع گفتگو:
شیوع ویروس HPV در ایران
🔹 خانم الف:
سلام استاد
به پیشنهاد کوچم و البته خواست خودم این ایمیل و داستانم رو براتون میفرستم.
زنان زیادی مثل من آلوده به ویروس HPV شدهاند و از شرم و ترس سکوت کردهاند. بسیاری حتی توان انجام چکاپها و پیگیری درمان را ندارند، در حالیکه مقصر اصلی سیستمی است که نه در نوجوانی واکسن همگانی رایگان ارائه میکند، نه حتی آگاهیرسانی بهداشت جنسی، نه بیمه و سیستم درمان حمایتگر دارد؛ در کنار اشاعهی تفکرات پوسیده و زنستیز!
من در ۳۴ سالگی با مدرک دکتری و موقعیت اجتماعی خوب، هنوز ازدواج نکرده بودم. فشار اجتماعی زیادی روی روانم بود. اینطور که پیرمردهای زندار بهم پیشنهاد صیغه میدادند! حتی دوستان خودم سرزنشم میکردند و فکر میکردند عجیبم! خودم هم فوبیای تجاوز داشتم و این فشارها و ترسها و شرم از اینکه علیرغم داشتن همه چی ازدواج نکرده بودم باعث شد تصمیمی بگیرم.
میخواستم تجربه کنم و مثل بقیهی آدمها باشم. حتی شاگردانم تجربهی بیشتری از من داشتند!
با آقایی آشنا شدم که از خودم چندسالی کوچکتر بود و ادعا میکرد تاحالا رابطهای نداشته. من از مردهای همسن خودم که تعداد روابط جنسیشون یادشون نبود میترسیدم.
با این آقا وارد رابطه شدم و چند سالی ادامه داشت. به نظر صادق میآمد و با طولانی شدن رابطه بهش اعتماد کردم. علیرغم ترسم از برخورد بد پزشکان زنان، چکاپهای سالیانه را هم انجام میدادم به هزینه خودم و بدون استفاده از بیمه. خانمها میدانند که وقتی ازدواج رسمی نداشته باشی ترجیح میدی از بیمه استفاده نکنی.
بعد از چند سال جدا شدیم و من در اولین چکاپ بعدی متوجه شدم مبتلا به HPV شدهام. از تجربهی تروما و شوک و رنجش هرچه بگویم کم است. در کنار این شوک، حس شرم و سرزنش اینکه چرا خواستی مثل بقیه زندگی رو تجربه کنی؟
حالا من چند سالی است در مسیر درمان روح و جسمم هستم. هیچ چیزی شفاف نیست، زندگی جسمی من با ابهام و نگرانی چکاپ بعدی می گذرد.
من قبلا وقتی در مورد این بیماریها میشنیدم میگفتند: "رفتار پر خطر!" از نظر خودم من رفتار پرخطری نداشتم فقط به یک نفر اعتماد کردم و متعهد بودم!
در این مدت از خانم بالای ۶۰ سالی شنیدم که با داشتن داماد و عروس و یک عمر وفاداری به همسرش مبتلا شده است. از دختر جوانی شنیدم که در اولین تجربهاش به نوع سختش مبتلا شده و رحماش را برداشتهاند. از زنان زیادی شنیدم که توان پرداخت هزینه چکاپ را ندارند. یا از ترس خانواده اقدام به چکاپ هم نمیکنند. زنان زیادی که هزینه جراحی و درمان رو ندارند؛ زنانی که چه متاهل چه مجرد علاوه بر درد، باید شرم از جامعه را هم تجربه کنند! در کنارش شرایط سخت اقتصادی هم هست. هزینهی اولین آزمایش این روزها حدود ۲ میلیون تومان است، چکاپ شش ماهه با دارو نزدیک به ۸ تا ۱۰ میلیون تومان و سادهترین جراحی ۳۰ میلیون و عمل برداشت رحم بالای ۱۰۰ میلیون تومان است! واکسن هر دوز ۳ تا ۱۱ میلیون (۳ دوز لازم است). اینها را اضافه بر درد و رنج روح و روان کنیم میبینیم که در شرایط فعلی کشور نمیصرفد تجربهی عشق رومانتیک! واقعا الآن به نظرم خیلی مسخره است! من در تمام عمرم عاشق یک نفر شدم و بهش اعتماد کردم و این هم نتیجهاش!
من این را نوشتم تا شاید زنان دیگری بتوانند به صورت ناشناس داستانشان را بگویند، شاید کمک کنیم که زن دیگری مراقب خودش باشد. سکوت نکنیم.
ممنون میشوم اگه صلاح دانستید این گفتگو را مطرح کنید. امیدوارم کمک کند به زنان در این جامعهای که برایمان مثل زندان است.
🔹 تجربههایمان را به اشتراک بگذاریم.
🔹 ایمیل دکتر سرگلزایی برای به اشتراک گذاشتن تجربهها و شرکت در گفتوگوها:
isssp@yahoo.com
@drsargolzaei
#گفتوگو_کنیم
🔹 موضوع گفتگو:
شیوع ویروس HPV در ایران
🔹 خانم الف:
سلام استاد
به پیشنهاد کوچم و البته خواست خودم این ایمیل و داستانم رو براتون میفرستم.
زنان زیادی مثل من آلوده به ویروس HPV شدهاند و از شرم و ترس سکوت کردهاند. بسیاری حتی توان انجام چکاپها و پیگیری درمان را ندارند، در حالیکه مقصر اصلی سیستمی است که نه در نوجوانی واکسن همگانی رایگان ارائه میکند، نه حتی آگاهیرسانی بهداشت جنسی، نه بیمه و سیستم درمان حمایتگر دارد؛ در کنار اشاعهی تفکرات پوسیده و زنستیز!
من در ۳۴ سالگی با مدرک دکتری و موقعیت اجتماعی خوب، هنوز ازدواج نکرده بودم. فشار اجتماعی زیادی روی روانم بود. اینطور که پیرمردهای زندار بهم پیشنهاد صیغه میدادند! حتی دوستان خودم سرزنشم میکردند و فکر میکردند عجیبم! خودم هم فوبیای تجاوز داشتم و این فشارها و ترسها و شرم از اینکه علیرغم داشتن همه چی ازدواج نکرده بودم باعث شد تصمیمی بگیرم.
میخواستم تجربه کنم و مثل بقیهی آدمها باشم. حتی شاگردانم تجربهی بیشتری از من داشتند!
با آقایی آشنا شدم که از خودم چندسالی کوچکتر بود و ادعا میکرد تاحالا رابطهای نداشته. من از مردهای همسن خودم که تعداد روابط جنسیشون یادشون نبود میترسیدم.
با این آقا وارد رابطه شدم و چند سالی ادامه داشت. به نظر صادق میآمد و با طولانی شدن رابطه بهش اعتماد کردم. علیرغم ترسم از برخورد بد پزشکان زنان، چکاپهای سالیانه را هم انجام میدادم به هزینه خودم و بدون استفاده از بیمه. خانمها میدانند که وقتی ازدواج رسمی نداشته باشی ترجیح میدی از بیمه استفاده نکنی.
بعد از چند سال جدا شدیم و من در اولین چکاپ بعدی متوجه شدم مبتلا به HPV شدهام. از تجربهی تروما و شوک و رنجش هرچه بگویم کم است. در کنار این شوک، حس شرم و سرزنش اینکه چرا خواستی مثل بقیه زندگی رو تجربه کنی؟
حالا من چند سالی است در مسیر درمان روح و جسمم هستم. هیچ چیزی شفاف نیست، زندگی جسمی من با ابهام و نگرانی چکاپ بعدی می گذرد.
من قبلا وقتی در مورد این بیماریها میشنیدم میگفتند: "رفتار پر خطر!" از نظر خودم من رفتار پرخطری نداشتم فقط به یک نفر اعتماد کردم و متعهد بودم!
در این مدت از خانم بالای ۶۰ سالی شنیدم که با داشتن داماد و عروس و یک عمر وفاداری به همسرش مبتلا شده است. از دختر جوانی شنیدم که در اولین تجربهاش به نوع سختش مبتلا شده و رحماش را برداشتهاند. از زنان زیادی شنیدم که توان پرداخت هزینه چکاپ را ندارند. یا از ترس خانواده اقدام به چکاپ هم نمیکنند. زنان زیادی که هزینه جراحی و درمان رو ندارند؛ زنانی که چه متاهل چه مجرد علاوه بر درد، باید شرم از جامعه را هم تجربه کنند! در کنارش شرایط سخت اقتصادی هم هست. هزینهی اولین آزمایش این روزها حدود ۲ میلیون تومان است، چکاپ شش ماهه با دارو نزدیک به ۸ تا ۱۰ میلیون تومان و سادهترین جراحی ۳۰ میلیون و عمل برداشت رحم بالای ۱۰۰ میلیون تومان است! واکسن هر دوز ۳ تا ۱۱ میلیون (۳ دوز لازم است). اینها را اضافه بر درد و رنج روح و روان کنیم میبینیم که در شرایط فعلی کشور نمیصرفد تجربهی عشق رومانتیک! واقعا الآن به نظرم خیلی مسخره است! من در تمام عمرم عاشق یک نفر شدم و بهش اعتماد کردم و این هم نتیجهاش!
من این را نوشتم تا شاید زنان دیگری بتوانند به صورت ناشناس داستانشان را بگویند، شاید کمک کنیم که زن دیگری مراقب خودش باشد. سکوت نکنیم.
ممنون میشوم اگه صلاح دانستید این گفتگو را مطرح کنید. امیدوارم کمک کند به زنان در این جامعهای که برایمان مثل زندان است.
🔹 تجربههایمان را به اشتراک بگذاریم.
🔹 ایمیل دکتر سرگلزایی برای به اشتراک گذاشتن تجربهها و شرکت در گفتوگوها:
isssp@yahoo.com
@drsargolzaei
Forwarded from Instagram Downloader Toolbox Bot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Please enjoy none other than @gilliana reading Anaïs Nin’s frustrated 1932 letter to ‘The Collector’, an anonymous client who was paying her and a group of fellow writers $1 per page of erotic fiction and had recently told them to ‘leave out the poetry.’
Head to the Letters Live YouTube now to watch Gillian’s reading in full (link in our bio 👉)
ادامه متن...
----------------------------------------
Read More...
🔗 @letterslive
📲 @instatoolboxbot
Head to the Letters Live YouTube now to watch Gillian’s reading in full (link in our bio 👉)
ادامه متن...
----------------------------------------
Read More...
🔗 @letterslive
📲 @instatoolboxbot
Forwarded from کلینیک سلامت ژالیا ( آموزش )
کاملا رایگان و محرمانه تست HIV بدیم!
کجا؟
بیمارستان امام خمینی تهران
مرکز احیا ارزش ها
مراکز بیماریهای رفتاری
روی لینک آبی بزنید و شهرتون وچک کنید.
گوگل کنید مراکز بیماریهای رفتاری نشون میده.
@healthcliniczhalia_ir
کجا؟
بیمارستان امام خمینی تهران
مرکز احیا ارزش ها
مراکز بیماریهای رفتاری
روی لینک آبی بزنید و شهرتون وچک کنید.
گوگل کنید مراکز بیماریهای رفتاری نشون میده.
@healthcliniczhalia_ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Aryana Rose recounts the depth of her love with a man more than a decade younger than her. ❤️😭
This story was told at a Moth Houston story SLAM where we partner with @houstonpubmedia.
To find a Moth storytelling event near you visit the link in bio or themoth.org/events.
🍭 Download by Regainstagram
This story was told at a Moth Houston story SLAM where we partner with @houstonpubmedia.
To find a Moth storytelling event near you visit the link in bio or themoth.org/events.
🍭 Download by Regainstagram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میتوانید عاشق افرادی شوید که برایتان مناسباند یا مناسب نیستند. میتوانید بهشیوههای سالم و ناسالم عاشق شوید. در ایام پیری یا جوانی عاشق شوید. عشق منحصربهفرد نیست. خاص نیست. کمیاب نیست؛ اما عزتنفس اینگونه است، و همچنین شأن و تواناییتان در اعتمادکردن. بهطور بالقوه درطول زندگیتان، ممکن است عشقهای زیادی داشته باشید؛ اما وقتی عزتنفس، شأن، یا تواناییتان در اعتمادکردن را از دست میدهید، بهدستآوردنِ مجددِ آنها کار بسیار دشواری است.
عشق تجربهای فوقالعاده است. یکی از بزرگترین تجاربی است که زندگی به ما تقدیم میکند و چیزی است که همه باید آرزوی احساسکردن آن و لذتبردن از آنرا داشته باشند؛ اما عشق مانند هر تجربهی دیگری، ممکن است سالم یا ناسالم باشد. مانند هر تجربهی دیگر، نباید اجازه بدهیم هویتمان یا اهداف زندگیمان را تعریف کند. نباید اجازه بدهیم نابودمان کند. نباید هویت و ارزش خودمان را قربانیاش کنیم؛ چون وقتی این کار را بکنیم، هم عشق را از دست میدهیم و هم خودمان را.
در زندگی، به چیزهایی بیشتر از عشق نیاز دارید. عشق عالی است، عشق ضروری است، عشق زیباست؛ اما عشق کافی نیست
@FasadUni
عشق تجربهای فوقالعاده است. یکی از بزرگترین تجاربی است که زندگی به ما تقدیم میکند و چیزی است که همه باید آرزوی احساسکردن آن و لذتبردن از آنرا داشته باشند؛ اما عشق مانند هر تجربهی دیگری، ممکن است سالم یا ناسالم باشد. مانند هر تجربهی دیگر، نباید اجازه بدهیم هویتمان یا اهداف زندگیمان را تعریف کند. نباید اجازه بدهیم نابودمان کند. نباید هویت و ارزش خودمان را قربانیاش کنیم؛ چون وقتی این کار را بکنیم، هم عشق را از دست میدهیم و هم خودمان را.
در زندگی، به چیزهایی بیشتر از عشق نیاز دارید. عشق عالی است، عشق ضروری است، عشق زیباست؛ اما عشق کافی نیست
@FasadUni
Forwarded from Soroush
سلام به همه :)
من یه مجموعه مصاحبه گرفتم درمورد معرفی رشتههای دانشگاهی، که دانشآموزای کنکوری دیگه اسیر اطلاعات غلط مشاورای کنکور نشن.
حالا بعد از ضبط 100 و خردهای قسمت، دیگه نیاز به کمک بقیه دارم و خودم تنهایی نمیتونم کسی رو پیدا کنم از این رشتههایی که باقی موندن.
حالا اگر خودتون این رشتهها رو توی دوران کارشناسی خوندید، یا کسی رو میشناسید که توی دوران کارشناسی از این رشتهها باشه، ممنونتون میشم که بهم پیام بدید یا معرفیش کنید
آیدی من : @S_Naghizadeh_K
من یه مجموعه مصاحبه گرفتم درمورد معرفی رشتههای دانشگاهی، که دانشآموزای کنکوری دیگه اسیر اطلاعات غلط مشاورای کنکور نشن.
حالا بعد از ضبط 100 و خردهای قسمت، دیگه نیاز به کمک بقیه دارم و خودم تنهایی نمیتونم کسی رو پیدا کنم از این رشتههایی که باقی موندن.
حالا اگر خودتون این رشتهها رو توی دوران کارشناسی خوندید، یا کسی رو میشناسید که توی دوران کارشناسی از این رشتهها باشه، ممنونتون میشم که بهم پیام بدید یا معرفیش کنید
آیدی من : @S_Naghizadeh_K
یه آقای متاهلی با یه دختر مجرد بیست سال از خودش جوونتر لاس میزد. دختره هم در چارچوبهای اخلاقیش از این ماجرا منزجر بود، ولی میگفت یارو جوری بود که من با خودم گفتم چه لاسی میزنه این بازیکن!
بلد بود. بد هم بلد بود. گفتم خب حالا چی کار میکرد که در عین منزجرکننده بودن، فارغ از شخص لاسزننده خود لاس خوب بود؟ گفت باور کن هنوز خودمم نفهمیدهم!
ولی در عین old fashioned بودنش همه چیزش اندازه بود. حرف مشترک برای گفتن رو پیدا کرده بود.
میدونستم آدم شومیه، نه فقط بخاطر تاهلش. به هزار دلیل دیگه. میدونستم از این مهارتش داره بهعنوان یه اهرم کنترل استفاده میکنه که من رو تا فاصلهای که خودش تعیین میکنه نگه داره و وزن اصلی بازی دست خودشه. ولی اینکه از بعضی حرفاش پشت چت دست خودم نبود و نمیتونستم نیشمو جمع کنم، ربطی به شخصش نداشت. جمله ساختن رو بلد بود. میدونست داره چی میگه، و به هوش من احترام میذاشت. دقیقا پیامهاش رو طوری رمزگذاری میکرد که مرزهای منو violate نکنه ولی میدونست من معناهای ثانویه حرفهاش رو میفهمم، و منو کندذهن یا سهلالوصول فرض نمیکرد. باهام مثل یه پروژه پیچیدهی بلندمدت رفتار میکرد. البته ممکنه دلیلش هم این باشه که چشمش سیره و هول نیست که هجوم بیاره سمتم و حریممو از یه حدی فراتر مخدوش کنه. البته که همین لاس زدنش وقتی زن داره مخدوش کردن حریمه. ولی صرفا دارم ادبیات حرف زدنش رو در خلأ فارغ از گویندهش آنالیز میکنم.
بهش گفتم استراتژیهاشو خودت میتونستی برای آغاز یک لاسی با کسی که مطلوبته استفاده کنی؟
یه کم فکر کرد. گفت نه. این روش فقط برای زنها جواب میده. شاید اگر بخوام مخ دختر بزنم جواب بده!
ولی مدل لاس دختر با دختر هم باز فرق میکنه. دخترها از اینکه لاس تهاجمی بگیرن از همجنسشون به ندرت آفندد میشن.
از مجموع حرفامون فکر کردم کلام چه ابزار قدرتمندیه و چقدر زیر و زِبَر داره، چقدر استثنا داره، چقدر بازی و حقه داره...
ارتباط کلامی چقدر عجیبه. چقدر عجیبه. چقدر عجیبه لامصب...
#لاسشناسی
@FasadUni
بلد بود. بد هم بلد بود. گفتم خب حالا چی کار میکرد که در عین منزجرکننده بودن، فارغ از شخص لاسزننده خود لاس خوب بود؟ گفت باور کن هنوز خودمم نفهمیدهم!
ولی در عین old fashioned بودنش همه چیزش اندازه بود. حرف مشترک برای گفتن رو پیدا کرده بود.
میدونستم آدم شومیه، نه فقط بخاطر تاهلش. به هزار دلیل دیگه. میدونستم از این مهارتش داره بهعنوان یه اهرم کنترل استفاده میکنه که من رو تا فاصلهای که خودش تعیین میکنه نگه داره و وزن اصلی بازی دست خودشه. ولی اینکه از بعضی حرفاش پشت چت دست خودم نبود و نمیتونستم نیشمو جمع کنم، ربطی به شخصش نداشت. جمله ساختن رو بلد بود. میدونست داره چی میگه، و به هوش من احترام میذاشت. دقیقا پیامهاش رو طوری رمزگذاری میکرد که مرزهای منو violate نکنه ولی میدونست من معناهای ثانویه حرفهاش رو میفهمم، و منو کندذهن یا سهلالوصول فرض نمیکرد. باهام مثل یه پروژه پیچیدهی بلندمدت رفتار میکرد. البته ممکنه دلیلش هم این باشه که چشمش سیره و هول نیست که هجوم بیاره سمتم و حریممو از یه حدی فراتر مخدوش کنه. البته که همین لاس زدنش وقتی زن داره مخدوش کردن حریمه. ولی صرفا دارم ادبیات حرف زدنش رو در خلأ فارغ از گویندهش آنالیز میکنم.
بهش گفتم استراتژیهاشو خودت میتونستی برای آغاز یک لاسی با کسی که مطلوبته استفاده کنی؟
یه کم فکر کرد. گفت نه. این روش فقط برای زنها جواب میده. شاید اگر بخوام مخ دختر بزنم جواب بده!
ولی مدل لاس دختر با دختر هم باز فرق میکنه. دخترها از اینکه لاس تهاجمی بگیرن از همجنسشون به ندرت آفندد میشن.
از مجموع حرفامون فکر کردم کلام چه ابزار قدرتمندیه و چقدر زیر و زِبَر داره، چقدر استثنا داره، چقدر بازی و حقه داره...
ارتباط کلامی چقدر عجیبه. چقدر عجیبه. چقدر عجیبه لامصب...
#لاسشناسی
@FasadUni
درد آدمیزاد امروز؟
در شناسایی مرزی که از صمیمیت عبور میکنه و ناقض احترام میشه عاجزه!
اگر از احترام بگیم، میگه پس صمیمیت چی میشه؟ و صمیمیتی که توش نقض احترام حل شده و پذیرفته نباشه رو درک نمیکنه!
نه میدونیم چطوری یادش بدیم، نه میدونیم چه معیاری بهش بدیم، نه میدونیم اصلا از چه کسی و کجا مثال بزنیم.
من فقط یک چیز رو فهمیدهم. خانواده خیلی مهمه. بچههایی که رعایتش میکنن از خونه یاد میگیرنش. نه که همهی بچههای خانوادههای مقید به احترام بچههای خوبی بشن. ولی همهی بچههای محترمی که دیدهم تو خونه مرزهای ادب بسیار روشن و شفاف بوده.
حتی ادب لفاظانه هم نه! ادب در معنای قرن هفتمی! کلام و زبان مهمه اما لفاظی نه.
دلم میسوزه برای این بچهها. ولی یه توصیهای دارم برای همهتون. اگر در رابطهای هستید که احترام مورد نیازتون رو دریافت نمیکنید و احساس میکنید حتی غیرعمدی مورد بیحرمتی قرار میگیرید، دقت کنید! حتی غیرعمدی یعنی خلأ تربیتی کهنه در پارتنر و در این رابطه میبینید، هرگز بچه نیارید. چون بچهای که در این محیط رشد میکنه هم برای خودش آسیبزا خواهد بود هم برای دوستان و آشنایان و شریک یا شریکان عاطفی آیندهش.
جامعه فرزند شما رو تربیت نمیکنه، بلکه عنصر نامطلوب رو سرکوب میکنه. اگر فکر کردید در جامعه درست میشن سخت در اشتباهید. بلکه با سرخوردگی و پس زده شدن و سرکوب در شکلهای متفاوتش بدتر میشن، هم منزوی میشن هم اون خلأ تربیتی به شکل مکانیزم دفاعی خودشو توسعه میده و به یک شکل اگرسیوی تشدید میشه.
خلاصه قبل از بچهدار شدن سعی کنید به یک گارانتی هزار و دویست درصدی برسید که مورد احترام هستید و طرف مقابلتون هم مورد احترامه.
نه فقط بین خودتون دوتا، بلکه بین شما دو نفر و خانوادههاتون. خانوادهی همسرتون با شما و بالعکس. وگرنه فرزند مایوسکننده و درب و داغون و آدم مزخرف و مورد انزجاری تحویل جامعه خواهد شد، که اتفاقا شما مستقیما در بلایی که سرش میاد مقصرید.
#احترام_صمیمیت
@FasadUni
در شناسایی مرزی که از صمیمیت عبور میکنه و ناقض احترام میشه عاجزه!
اگر از احترام بگیم، میگه پس صمیمیت چی میشه؟ و صمیمیتی که توش نقض احترام حل شده و پذیرفته نباشه رو درک نمیکنه!
نه میدونیم چطوری یادش بدیم، نه میدونیم چه معیاری بهش بدیم، نه میدونیم اصلا از چه کسی و کجا مثال بزنیم.
من فقط یک چیز رو فهمیدهم. خانواده خیلی مهمه. بچههایی که رعایتش میکنن از خونه یاد میگیرنش. نه که همهی بچههای خانوادههای مقید به احترام بچههای خوبی بشن. ولی همهی بچههای محترمی که دیدهم تو خونه مرزهای ادب بسیار روشن و شفاف بوده.
حتی ادب لفاظانه هم نه! ادب در معنای قرن هفتمی! کلام و زبان مهمه اما لفاظی نه.
دلم میسوزه برای این بچهها. ولی یه توصیهای دارم برای همهتون. اگر در رابطهای هستید که احترام مورد نیازتون رو دریافت نمیکنید و احساس میکنید حتی غیرعمدی مورد بیحرمتی قرار میگیرید، دقت کنید! حتی غیرعمدی یعنی خلأ تربیتی کهنه در پارتنر و در این رابطه میبینید، هرگز بچه نیارید. چون بچهای که در این محیط رشد میکنه هم برای خودش آسیبزا خواهد بود هم برای دوستان و آشنایان و شریک یا شریکان عاطفی آیندهش.
جامعه فرزند شما رو تربیت نمیکنه، بلکه عنصر نامطلوب رو سرکوب میکنه. اگر فکر کردید در جامعه درست میشن سخت در اشتباهید. بلکه با سرخوردگی و پس زده شدن و سرکوب در شکلهای متفاوتش بدتر میشن، هم منزوی میشن هم اون خلأ تربیتی به شکل مکانیزم دفاعی خودشو توسعه میده و به یک شکل اگرسیوی تشدید میشه.
خلاصه قبل از بچهدار شدن سعی کنید به یک گارانتی هزار و دویست درصدی برسید که مورد احترام هستید و طرف مقابلتون هم مورد احترامه.
نه فقط بین خودتون دوتا، بلکه بین شما دو نفر و خانوادههاتون. خانوادهی همسرتون با شما و بالعکس. وگرنه فرزند مایوسکننده و درب و داغون و آدم مزخرف و مورد انزجاری تحویل جامعه خواهد شد، که اتفاقا شما مستقیما در بلایی که سرش میاد مقصرید.
#احترام_صمیمیت
@FasadUni
درصد اندکی از ازدواجها بر سر مسائل بنیادین تبدیل به زندگیهای تلخ یا منتهی به طلاق میشن. نه که اصلا نباشه؛اما در مقایسه، بسیار کمتر از ازدواجها و رابطههایی هست که بر سر «چرا در گنجه بازه، چرا دم سگ درازه، چرا جورابات روی کانتره، چرا غذا شوره، چرا ریشتو تراشیدی روشویی رو آب نگرفتی» ختم به جهنم میشن!
#بدیهیات
@FasadUni
#بدیهیات
@FasadUni
Forwarded from Mellifluent English
https://youtu.be/WfikBE_RylI?feature=shared
این ویدیو چندتا نکته درمورد اینکه چطوری از هوش مصنوعی "آموزش" بگیریم برای رایتینگ و منفعلانه مصرفکننده نباشیم هست. چند نکته درمورد کمکهایی که برای تصحیح تکالیف شاگردام از هوش مصنوعی کمک میگیرم و یک نمونه رایتینگ از شاگردمه که روش مثال میزنم.
این ویدیو مجموعه استوری بوده و به درخواست دوستانی که اینستاگرام نداشتن در یک ویدیو تجمیع و روی یوتوب آپلود شد.
امیدوارم مفید واقع بشه.
این اولین تلاش من در یوتوبه. حمایت و بازنشر شما مزید امتنان است.
همچنین پیج اینستاگرام نوتأسیس به آدرس
Mellifluent_TEFL
در این پیج بخشی از مطالب قرار میگیره که اینجا نیست.
این ویدیو چندتا نکته درمورد اینکه چطوری از هوش مصنوعی "آموزش" بگیریم برای رایتینگ و منفعلانه مصرفکننده نباشیم هست. چند نکته درمورد کمکهایی که برای تصحیح تکالیف شاگردام از هوش مصنوعی کمک میگیرم و یک نمونه رایتینگ از شاگردمه که روش مثال میزنم.
این ویدیو مجموعه استوری بوده و به درخواست دوستانی که اینستاگرام نداشتن در یک ویدیو تجمیع و روی یوتوب آپلود شد.
امیدوارم مفید واقع بشه.
این اولین تلاش من در یوتوبه. حمایت و بازنشر شما مزید امتنان است.
همچنین پیج اینستاگرام نوتأسیس به آدرس
Mellifluent_TEFL
در این پیج بخشی از مطالب قرار میگیره که اینجا نیست.
YouTube
رایتینگ و استفادهی خلاق آموزشی از هوش مصنوعی در یادگیری و تمرین
این ویدیو چندتا نکته درمورد اینکه چطوری از هوش مصنوعی "آموزش" بگیریم برای رایتینگ و منفعلانه مصرفکننده نباشیم هست. چند نکته درمورد کمکهایی که برای تصحیح تکالیف شاگردام از هوش مصنوعی کمک میگیرم و یک نمونه رایتینگ از شاگردمه که روش مثال میزنم.
امیدوارم مفید…
امیدوارم مفید…
Forwarded from میزانتروپ کلاغفرهنگی
این دختره پارتنر پیروزفر اسمشم نمیدونم بهاره چیچیه. تصادفا تو اکسپلور دیدم یه نفر یه اسکرینشات از یه پست این خانوم گذاشته که توش این حرفها رو زده (نقل به مضمون) :
- من قلق پارسا رو داشتم.
- هر بار داد و هوار و توهین (احتمالا مجموعهای از رفتارهای خشونتآمیز خانگی که این خانوم با تلطیف و مالهکشی تعریف میکنه) ازش سر میزد بعدش بهم ابراز علاقه میکرد که باعث شد 18 سال تو این زندگی بمونم.
- هیچ کدوممون اهل ازدواج نبودیم.
- الان که افشاگری کردم دیگه بحث خودم نیست، برای بقیه زنایی که مورد سواستفاده قرار گرفتن میکنم.
- من اگر زن بدی بودم و قلق وسواسها و سختگیریهای پارسا رو بلد نبودم توی همه کارهاش با من همکاری نمیکرد.
همین چند مضمون اصلی صحبتهای این خانم رو دقت کنید. شاید از نظرتون من دارم قربانی رو سرزنش میکنم. ولی بین سرزنش قربانی و یه دو دوتا چهارتای سرانگشتی مرز روشنی وجود داره.
1- خشونت خانگی موردی نیست که بابتش به کسی شانس دوم بدی. همون بار اول باید ترکش میکردی. سال اول نکردی، سال دوم میکردی.
2- زنانی در این مملکت هستند که به زور به ازدواج کسی درمیان و هیچ دستاویز حقوقی برای نجات خودشون ندارن و بازم به هر دری میزنن از زندگی ناسالم خارج شن. تعصبات قومی و ناموسی، سنتهایی از جنس لباس سفید و کفن سفید و... این زنها رو تهدید میکنه. شما هیچ یک از این موانع رو نداشتی. کسی شما رو به زور وادار به فرزندآوری نکرده بود. زن مستقلی در طیف الیت آرتیستی بدون قید و بندهای سنتی جامعه بودی و در یک رابطه سمی موندی؟! کلثوم اکبری از نظر من از شما خیلی عاقلتر بوده چون در مقابل کانون خشونت مقاومت کرده!
تفاوت زنی بدون محدودیتهای قانونی و عرف طبقه متوسط سنتی جامعه با زنی در مناطق پر از قتل ناموسی چیه؟ اونا هم به زور در کانون خشونت میمونن ایشون خودش در کانون خشونت مونده؟
نگید از عاشقیه که با پشت دست میزنم تو دهنتون. عشق چی؟ کشک چی؟ من آدم میشناسم برای ازدواج با یه نفر یه خانواده رو به هم ریخت، اولین خشونت خانگی رو از یارو دید شاشید تو هرچی عشق و عاشقیه و زندگی طرفو جهنم کرد.
نگید خشونت خانگی باید حاوی ضرب و شتم باشه. چون این برای قوه قضائیه ست. تئوری GBV (Gender-based violence) میگه خشونت کلامی، رفتاری، تحقیر، گسلایت، بیمهری، قهرهای طولانی، و امثالهم همه مصادیقی از خشونت خانگی هستند. این خانم که طرف حسابشم قوه قضائیه نیست و از جماعت آرتیست در اومده که معیار همه چیزشون غربیه!
3- کسی که به خودش رحم نداره و خودشو مرتبا تحقیر کرده چطور برای کسانی که چرخ سوم تا هیجدهم رابطهش بودهن دلش سوخته و بهخاطر اونها خودشو فحشخور طرفدارهای افراطی یارو کرده؟ تو خودتو نجات میدادی هم کفایت بود. لازم نبود نگران بقیه باشی! 18 سال دست از نجات خودت شستی الان واس غریبههایی که شریک خیانت بودهن دلت سوخته؟ چطور میشه به خودت رحم نداشته باشی ولی به افرادی که اصلا وجودت براشون مهم نبوده رحم داشته باشی؟ واقعا کسی که به خودش احترام نمیذاره، احترامش برای بقیه به چه دردی میخوره؟
و سوال آخر، آیا همکاری موفقیت آمیز به معنای رابطه موفقیتآمیزه؟ اینکه شما رو دعوت به کار میکرده چه ربطی به علاقهش به شخص شما داره؟ شاید از این جهت باهات کار میکرده که براش ارزونتر میفتاده با احتساب اینکه باعم زندگی میکردید و حسابهاتون یه کاسه بوده!!! شما با هر اظهار علاقهای راحت به هر چیزی تن میدی؟ عجب!
قطعا این پست در تایید کارهای یکی از همین جاکشای رسانهی فاسد ایران نیست. بلکه دارم از این یک موضوع در میارم که توجهتون رو بهش جلب کنم:
هیچ جای مماشاتی در رابطهای چنین بیمار نیست. این خانم داره برای اینکه خودش هم خودش رو لایق احترام نمیدیده و با وجود آزادی عمل از کانون خشونت خارج نمیشده، بهانهتراشی میکنه.
تمام زنانی که به زور و به خاطر قانون بیمار و سیستم زنستیز در ازدواجهای ناسالم و پرخشونت موندهن با فرزندانشون ابزار گروکشی شدهن رو تصور کنید و بگید که آیا نباید این زنان که قربانیان واقعی هستند که راه نجاتی نداشتند، این زن رو احمقی ببینند که باید shame کننش بهخاطر داوطلبانه تن در دادن به کثافت آشکار؟ واقعا نباید؟
مینویسم برای @FasadUni
@atlaskhanooom
- من قلق پارسا رو داشتم.
- هر بار داد و هوار و توهین (احتمالا مجموعهای از رفتارهای خشونتآمیز خانگی که این خانوم با تلطیف و مالهکشی تعریف میکنه) ازش سر میزد بعدش بهم ابراز علاقه میکرد که باعث شد 18 سال تو این زندگی بمونم.
- هیچ کدوممون اهل ازدواج نبودیم.
- الان که افشاگری کردم دیگه بحث خودم نیست، برای بقیه زنایی که مورد سواستفاده قرار گرفتن میکنم.
- من اگر زن بدی بودم و قلق وسواسها و سختگیریهای پارسا رو بلد نبودم توی همه کارهاش با من همکاری نمیکرد.
همین چند مضمون اصلی صحبتهای این خانم رو دقت کنید. شاید از نظرتون من دارم قربانی رو سرزنش میکنم. ولی بین سرزنش قربانی و یه دو دوتا چهارتای سرانگشتی مرز روشنی وجود داره.
1- خشونت خانگی موردی نیست که بابتش به کسی شانس دوم بدی. همون بار اول باید ترکش میکردی. سال اول نکردی، سال دوم میکردی.
2- زنانی در این مملکت هستند که به زور به ازدواج کسی درمیان و هیچ دستاویز حقوقی برای نجات خودشون ندارن و بازم به هر دری میزنن از زندگی ناسالم خارج شن. تعصبات قومی و ناموسی، سنتهایی از جنس لباس سفید و کفن سفید و... این زنها رو تهدید میکنه. شما هیچ یک از این موانع رو نداشتی. کسی شما رو به زور وادار به فرزندآوری نکرده بود. زن مستقلی در طیف الیت آرتیستی بدون قید و بندهای سنتی جامعه بودی و در یک رابطه سمی موندی؟! کلثوم اکبری از نظر من از شما خیلی عاقلتر بوده چون در مقابل کانون خشونت مقاومت کرده!
تفاوت زنی بدون محدودیتهای قانونی و عرف طبقه متوسط سنتی جامعه با زنی در مناطق پر از قتل ناموسی چیه؟ اونا هم به زور در کانون خشونت میمونن ایشون خودش در کانون خشونت مونده؟
نگید از عاشقیه که با پشت دست میزنم تو دهنتون. عشق چی؟ کشک چی؟ من آدم میشناسم برای ازدواج با یه نفر یه خانواده رو به هم ریخت، اولین خشونت خانگی رو از یارو دید شاشید تو هرچی عشق و عاشقیه و زندگی طرفو جهنم کرد.
نگید خشونت خانگی باید حاوی ضرب و شتم باشه. چون این برای قوه قضائیه ست. تئوری GBV (Gender-based violence) میگه خشونت کلامی، رفتاری، تحقیر، گسلایت، بیمهری، قهرهای طولانی، و امثالهم همه مصادیقی از خشونت خانگی هستند. این خانم که طرف حسابشم قوه قضائیه نیست و از جماعت آرتیست در اومده که معیار همه چیزشون غربیه!
3- کسی که به خودش رحم نداره و خودشو مرتبا تحقیر کرده چطور برای کسانی که چرخ سوم تا هیجدهم رابطهش بودهن دلش سوخته و بهخاطر اونها خودشو فحشخور طرفدارهای افراطی یارو کرده؟ تو خودتو نجات میدادی هم کفایت بود. لازم نبود نگران بقیه باشی! 18 سال دست از نجات خودت شستی الان واس غریبههایی که شریک خیانت بودهن دلت سوخته؟ چطور میشه به خودت رحم نداشته باشی ولی به افرادی که اصلا وجودت براشون مهم نبوده رحم داشته باشی؟ واقعا کسی که به خودش احترام نمیذاره، احترامش برای بقیه به چه دردی میخوره؟
و سوال آخر، آیا همکاری موفقیت آمیز به معنای رابطه موفقیتآمیزه؟ اینکه شما رو دعوت به کار میکرده چه ربطی به علاقهش به شخص شما داره؟ شاید از این جهت باهات کار میکرده که براش ارزونتر میفتاده با احتساب اینکه باعم زندگی میکردید و حسابهاتون یه کاسه بوده!!! شما با هر اظهار علاقهای راحت به هر چیزی تن میدی؟ عجب!
قطعا این پست در تایید کارهای یکی از همین جاکشای رسانهی فاسد ایران نیست. بلکه دارم از این یک موضوع در میارم که توجهتون رو بهش جلب کنم:
هیچ جای مماشاتی در رابطهای چنین بیمار نیست. این خانم داره برای اینکه خودش هم خودش رو لایق احترام نمیدیده و با وجود آزادی عمل از کانون خشونت خارج نمیشده، بهانهتراشی میکنه.
تمام زنانی که به زور و به خاطر قانون بیمار و سیستم زنستیز در ازدواجهای ناسالم و پرخشونت موندهن با فرزندانشون ابزار گروکشی شدهن رو تصور کنید و بگید که آیا نباید این زنان که قربانیان واقعی هستند که راه نجاتی نداشتند، این زن رو احمقی ببینند که باید shame کننش بهخاطر داوطلبانه تن در دادن به کثافت آشکار؟ واقعا نباید؟
مینویسم برای @FasadUni
@atlaskhanooom
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقدر به این خندیدم صورتم درد میکنه.
این ویدیو به لحاظ آموزشی خیلی ارزشمنده. به زبان طنز داره میگه هر کسشری توی فیلم و سریال و رمان و اینا میبینید فکر نکنید نسخه واقعیش اونقدر جالب در میاد.
و من عاشق خندههای اینا شدم که خودشون مسخرهشون میومد. یعنی واقعا خیلی جالب میشد اگر این تبدیل به یه چالش میشد ملت واقعا امتحانش میکردن ببینن چقدر جستوجو کردن چنین حال و هوایی در زندگی واقعی لوزرانه ست:)))
@FasadUni
این ویدیو به لحاظ آموزشی خیلی ارزشمنده. به زبان طنز داره میگه هر کسشری توی فیلم و سریال و رمان و اینا میبینید فکر نکنید نسخه واقعیش اونقدر جالب در میاد.
و من عاشق خندههای اینا شدم که خودشون مسخرهشون میومد. یعنی واقعا خیلی جالب میشد اگر این تبدیل به یه چالش میشد ملت واقعا امتحانش میکردن ببینن چقدر جستوجو کردن چنین حال و هوایی در زندگی واقعی لوزرانه ست:)))
@FasadUni
Forwarded from میزانتروپ کلاغفرهنگی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی بهتون میگم دروغ که پخش شد دیگه نمیشه جمعش کرد و دروغ بودنشو ثابت کرد، دارم اینو میگم.
ادیان دروغهاییاند به قدمت دوران یکجا نشینی بشر، دقیقا سیستم کارشون با همین پراکندن و باورپذیر کردن و همراه کردن صداهای عمومی با دروغ بوده.
بعدها سیاست و تبلیغات سیاسی، کمونیسم، و امروز هم ضد اطلاعات و اطلاعات غلط رو با این روش تبدیل میکنن به همون هیولایی که دین بوده و هست.
ادیان دروغهاییاند به قدمت دوران یکجا نشینی بشر، دقیقا سیستم کارشون با همین پراکندن و باورپذیر کردن و همراه کردن صداهای عمومی با دروغ بوده.
بعدها سیاست و تبلیغات سیاسی، کمونیسم، و امروز هم ضد اطلاعات و اطلاعات غلط رو با این روش تبدیل میکنن به همون هیولایی که دین بوده و هست.