شعر فارسی
104K subscribers
835 photos
4 videos
3.52K links
Download Telegram
با حسرت دیدار، چه شب‌ها که سحر شد
این عمر من و توست که بیهوده هدر شد

هرگاه نسیمی به سر زلف تو پیچید
خاکسترِ افروخته‌ام زیروزبر شد

تا آمدم از وعده‌ی دیدار بپرسم
لب‌های تو محدود به اما و اگر شد

از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من
هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد!

در کوزه‌ی خشکیده، "نم"ی راه ندارد
بیچاره نگاهی که به امید تو تر شد

#حسین‌دهلوی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


لطف کن پیش من از دلبر و معشوق نگو
پیش یک آدم معلول نباید بدوی.‌..

#علی‌صاحب‌‌علم

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سوختم زین آشنایان، ای خوشا بیگانه‌ای.

#ملک‌شعرای‌بهار

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هر کس وطنی دارد و اهلیت جایی
من اهل دیار دل بیتاب تو هستم

#حسین‌مرادی
t.me/FarsiShear  🦋

Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تو گر گناه من شوی
توبه نمی‌کنم ز تو

#لیلا‌مقربی
t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب ؟!

#فریدون‌مشیری

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را

بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را

در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را

زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را

زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را

من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را

چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را

#امیرخسرو‌‌دهلوی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شباهت تــو و مــن هر چه بود ثابت كرد
كه فصل مشترك عشق و عقل،تنهايي ست


#فاضل‌نظری
t.me/FarsiShear  🦋

Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خواستم بوسه‌ی گرم از لب گلگون ببرم 
حال بايد جگر داغ و دل خون ببرم

برنگردان به من اين قلب پُر از خاطره را
اين کتاب ورق از هم شده را چون ببرم؟

با سرافکندگی قلب خرابم چه کنم؟
گر سر سالم از اين معرکه بيرون ببرم

ناگزيرم که در آيينه‌ی چشمت با شرم
لب خندان بنشانم دل محزون ببرم

شاعر ساحل چشم توأم و همچون موج
بايد از سنگ‌دلی‌های تو مضمون ببرم

#فاضل‌نظری

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


اسرار لب یار  به اغیار مگویید

#فخردالدین‌عراقی
t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


من در جهان ندانم جز چشم پر خمارش !

#مولانا
t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
وقتی ازت میپرسه چرا دوسم داری این شعر #سعدی رو براش بخون :

همه‌کس را تن و اندام و جمالست و جوانی
وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی

نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند
همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی

تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند
تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی


t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#مولانا کل کتابای روانشناسی رو
تو همین چندتا بیت خلاصه کرده و میگه:

"هرلحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو، بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر.."


t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ز من شکایت آن جورپیشه برعکس است
فغان سنگ ز بیداد شیشه برعکس است

صدای سنگ کند رخنه در دل فرهاد
به بیستون وفا، کار تیشه برعکس است

نهال خشک وجود مرا ز موی سفید
چو نخل شمع، درین باغ ریشه برعکس است

ز دیدن رخ او آتشم فتد در دل
چو آب و آینه، کارم همیشه برعکس است

ره گریز به خاک است از فلک ما را
جز این چه چاره پری را، که شیشه برعکس است

سلیم، ناله ز راحت کند دلم، آری
به هند زلف‌بتان، کار و پیشه برعکس است

#سلیم‌طهرانی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل
بانگ رسید کیست آن گفتم من غلام دل

شعله نور آن قمر می‌زد از شکاف در
بر دل و چشم رهگذر از بر نیک نام دل

موج ز نور روی دل پر شده بود کوی دل
کوزه آفتاب و مه گشته کمینه جام دل

عقل کل ار سری کند با دل چاکری کند
گردن عقل و صد چو او بسته به بند دام دل

رفته به چرخ ولوله کون گرفته مشغله
خلق گسسته سلسله از طرف پیام دل

نور گرفته از برش کرسی و عرش اکبرش
روح نشسته بر درش می‌نگرد به بام دل

نیست قلندر از بشر نک به تو گفت مختصر
جمله نظر بود نظر در خمشی کلام دل

جمله کون مست دل گشته زبون به دست دل
مرحله‌های نه فلک هست یقین دو گام دل

#مولانا

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ما چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم، روزی می ‌آید که آیندگان به خرافات ما خواھند خندید.

#صادق‌هدایت
t.me/FarsiShear 🦋

Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


چون عاقبت ِکار جهان نيستي است
انگار که نيستی، چو هستی خوش باش

#خیام
t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست

امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار
فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست

در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش
خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست

خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم
از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست

هر شب به سر کوی تو آیم متواری
با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست

گویی که طلبکار دگر یاری رو رو
آری صنما محنت عشق تو بسم نیست

#سنایی

t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


گیسو به هم بریز و جهانی ز هم بپاش ..!

#حسین_زحمتکش
t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چه باشد گر نگارینم بگیرد دست من فردا
ز روزن سر درآویزد چو قرص ماه خوش سیما

درآید جان فزای من گشاید دست و پای من
که دستم بست و پایم هم کف هجران پابرجا

بدو گویم به جان تو که بی‌تو ای حیات جان
نه شادم می‌کند عشرت نه مستم می‌کند صهبا

وگر از ناز او گوید برو از من چه می‌خواهی
ز سودای تو می‌ترسم که پیوندد به من سودا

برم تیغ و کفن پیشش چو قربانی نهم گردن
که از من دردسر داری مرا گردن بزن عمدا

تو می‌دانی که من بی‌تو نخواهم زندگانی را
مرا مردن به از هجران به یزدان کاخرج الموتی

مرا باور نمی‌آمد که از بنده تو برگردی
همی‌گفتم اراجیفست و بهتان گفته اعدا

تویی جان من و بی‌جان ندانم زیست من باری
تویی چشم من و بی‌تو ندارم دیده بینا

رها کن این سخن‌ها را بزن مطرب یکی پرده
رباب و دف به پیش آور اگر نبود تو را سرنا

#مولانا
t.me/FarsiShear 🦋
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM