باشگاه هواداران جمعیت امام علی
430 subscribers
382 photos
29 videos
145 links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📜نامه یکی از فرزندان خانه ایرانی دروازه‌غار برای مربی چندین ساله دلسوزش که در بی‌عدالتی این روزها در انفرادی به سر می‌برد.

🔻امروز در تاریخ ۸ بهمن ۱۴۰۱، سیزده روز از بازداشت یکی از فعالین اجتماعی ارزشمند جامعه، #محیا_واحدی، می‌گذرد و کودکان زیادی در محله دروازه‌غار نگران حال او هستند و بزرگترین سوالشان این است که به چه جرمی کسی که ۱۳ سال در محله دروازه‌غار فعالیت اجتماعی دلسوزانه داشته باید بازداشت شود و در انفرادی به سر برد؟

🏡@darvazehghar_ias
🔻از غار بخوان...
برگِ یازدهم
از مجموعه یادداشت‌های محیا واحدی، عضو داوطلب جمعیت امام علی(ع)

🖌ایستگاه ابدی
زُل زده به سبزی قد کشیده کنج اتاق، نامش را در دالان ذهن فریاد می‌زنم که تلوتلو نامش در ذهنم پیچکی شود به گِرد یادم. فرانک نامیست که چون آذرخشی بر آسمان یادم می‌درخشد. دختری در قواره‌ی تن ناسور همه دخترکانِ اسفند به دستی که بازی کودکی‌شان با دانه‌ی اسفند و داغی زغال، یکی است و هنوز، جوهر رقم کودکیشان، بر صفحه‌ی سن نخشکیده، رخت زنانه‌گی بر تنشان می‌کنند و فرزندی جای عروسک، به دست خردسالشان می‌دهند. روزی که چشم در چشم فرانک شدم، در همان روزهای نخستین رفتن به دروازه‌غار بود که به رسم بر پا شدن خانه علم گذر ماداممان شده بود رفتن به این محله. روزی که میزبان چشمانش شدم و چون ستاره دنباله‌داری روشنای قلبم شد، در قاب پنجره‌ی مترو زل زده به نگاهم ایستاده بود. چند باری نامش را از دختران دیگر شنیده بودم که بیش از پانزده سال نداشت و غریب و تنها تک ایستاده در جنگی به نام زندگی. مادرش در زندان و پدرش افیون زده پی ناکجاآباد. با تنی عطرآگین به دود اسفند، دستان پینه بسته و سردش، دستانم را به آغوش می‌کشد تا زمهریر دستانش بیدارم کند، آن دم به یاد کلام استاد رهیافت افتادم؛ به دروازه‌غار که می‌روی، وحی امروز را می فهمی، پیام را می شنوی در حقیقت امروز. چون کودک تازه راه یافته به کلاس درس و‌ مدرسه، خجول تاب نگاهش را نداشتم، آب می‌شوم چون شمع از سرمای استخوان سوز دستانش و خواهشی که چون قرآن ناطقم شد. دانه‌ی آرزویش را در دستانِ بهم پیچیده‌مان می‌کارد و اشکهایش بارانی می‌شود بر گلدانِ دستهای یکی شده‌یمان که خواستش را به آغوش خود کشیده. ناز و نیازش داشتن شناسنامه ای بود، خسته از نداشتن تذکره‌ای و نالان ازگمنام بودن و شبح‌گون زیستن. تمنای داشتن شناسنامه، بیشتر از آنکه برای خودش باشد، برای کودک در بطنش بود که چون او بی‌نام نباشد و رفتن به مدرسه را چون محالی بر تخت سینه اش نکوبند. چون شهاب‌سنگی که به ناگه صید نگاهت می‌شود، فرانک هم در ایستگاهی و سر کوی و برزنی راهگیرم می‌شد‌. زخم تیغ بازی‌هایش،چون زیوری بر دستانش چشم را خیره خود ‌می‌کرد! هر خطش حکایت از یک روز پر دردش داشت، آن هنگام که شکایت به محضر آسمان می‌برد، فریادی می‌شد از زمینِ خالی از خدای آسمان،یک به یک‌ ایام خالی از رحمان و رحیمش را بر هر پرنده در پرواز می‌خواند.آنقدر سکوتِ آسمان و زمین بر فریادش زهرخند می‌زد که تنها نیشترتیغ بر تنش و داغی خون، این سکوت را برایش پایان می‌داد‌ و از سمفونی گریه به تک نوازی قهقهه، جنونش به پایان می‌رسید. شمار ملاقاتم با فرانک از اندک، اندک‌تر اما حک شدن نامش بر تخته قلبم از بینهایت کمی بیشتر است. باز شدن گره کور داشتن شناسنامه‌ در حالی که نه مادری بود و نه پدری و نه قباله ازدواج و‌ نه گواهی تولد یکی کودک از مادر، چون طیّ طریقی در قواره هفت خوان رستم می‌نمود، آنهم در روزهایی که نام کودک ایرانی بدون شناسنامه را به گوش مسئولین می‌خواندی برایشان چون افسانه‌ی خیالی بود، آنقدر که بعید و بی‌خبر بودند از این حقیقتِ چنبره زده در دروازه‌غار و خاک‌سفید و... بعد از مدتی بی‌خبر از فرانک، بالاخره از او خبردار شدم. در همان ایستگاه که پل صراطم شد، همان روز اول ملاقاتم با او‌ که سجل درد و غریبی بر دست داشت. خبر پرکشیدنش به هنگامه تولدِ فرزند، چون طنابِ داری شد که نفس بی‌خبریم را گرفت. تن لاجون چون کودکش توان تولد یکی کودک را نداشت و با پرکشیدنش فغانی شد که تُهی از سجل این بازارِ مکاره به گور می‌روم، بی‌نام می‌مانم تا آنانی که پر نامند به خیال نامهایشان فربه شوند از وهم خود که روزی این حباب خواهد ترکید و بر گذر پلی راهگیرشان خواهم شد تا حبسِ جاودان چار‌دیواری شوند که خشت و‌ گِلش، درد و عذاب هر روز و شبم است تا به انفرادی برزخ گونی معطل شوند به سوالات بی‌شمارم. هنوز آن روز را به خاطرم دارم که چون مستی،گیج و منگ پس از شنیدن آسمانی شدنش به این سو آن سو می‌شدم از ایستگاهی به ایستگاهی دیگر،به تمنای دیدن دوباره چشمانش و در آغوش کشیدن تن نحیفش. با قلبی پُر شده از یک وحی که جبرییلش به‌نام فرانک "اِقْرَأْ "یی شد، بخوان و بگو حقیقتی که زنده‌ست نام بیشمار کودک همچون فرانک،چونانی که استاد رهیافت هم از دختری به‌نام فرانک بر ما خواند که در همان روزهای نخست جمعیت او را ملاقات کرده بود، معصومیت ذبح شده بر کف خیابان‌ها، دختری که تن می‌فروخت. فرانک را نامیدم بر دانه‌ی کاشته در قلب و‌ گلدان کُنج اتاقم که اکنون قد کشیده سبز شده و پیچیده بر دیواره اتاق‌ که هر روز به او ‌می‌نگرم، آغازی شود برای رفتن به سوی فرانکی که خدا را می‌خواند...
«برگزاری نخستین لیگ فوتبال جمعیت»
محیا واحدی
مجله گل یخ/ شماره ۱۳

جمعیت پس از سالها حضور در محلات حاشیه و معضل‌خیز، تصمیم گرفت تا برنامه‌ی ویژه‌ای جهت تبدیل این محله‌ها از یک محله‌ی پرخطر و پرمعضل به محله‌ای امن برای ساکنین و کودکانی که در آن زندگی می‌کنند، اجرا کند.

در محلات حاشیه به علت گرایش رایج به جرم و خشونت و اعتیاد، تأکید بر ورزش اهمیت خاصی در فعالیت‌های مددکاری دارد. در «جمعیت» نیز ورزش به عنوان عنصری که می‌تواند هویت پویا و سازنده‌ای برای کودکان و نوجوانان ایجاد کند و بدین شکل مانع بازتولید رفتارهای مخرب توسط آنان گردد، همواره مد نظر قرار دارد.
مربیان تیم‌های ورزشی جمعیت، سعی می‌کنند در تمرینات خود علاوه بر نهادینه ساختن اشتیاق به ورزش در کودکان و افزایش مهارت‌های ورزشی، به آنان مهارت‌های زندگی و اصول کار گروهی را نیز بیاموزند.

در لیگ پرشین (نام باشگاه ورزشی جمعیت) علاوه بر استعدادیابی در میان کودکان و الگوسازی مثبت برای آنان، به چالش کشیدن جامعه‌ی ورزش کشور در امر مسئولیت اجتماعی نیز مد نظر است.
در جامعه‌ای که جمع کثیری از کودکانش، زندگی تلخ و پر مصیبتی را تجربه می‌کنند، ضرورت فرهنگ جوانمردی و پهلوانی، کنار گود نشستن و دلخوش داشتن به مدال‌ها و عنوان‌های رنگارنگ نیست. بدین جهت تأکید بر لزوم حضور فعال و مؤثر اهالی ورزش در رخدادهایی که جهت حمایت از کودکان در معرض آسیب، برگزار می‌شود از دیگر اهداف برگزاری این لیگ است.
همچنین امید می‌رود هنرنمایی فوتبالیست‌های نونهال و نوجوان جمعیت، بار دیگر تلنگری باشد بر مسئولان امر جهت تخصیص امکانات ورزشی مناسب و کافی به محلاتی که کودکان برای نجات از چاه معضلات، ریسمانی به جز ورزش ندارند.
محیا واحدی از اعضای جمعیت امام علی(ع) با تودیع وثیقه آزاد شد.

🆔@imamalisociety
🔸کلاب هوادران جمعیت امام علی(ع) برگزار می‌کند:
نشست کلاب هوس با عنوان:
بررسی حق اعتراض اقلیت در عاشورا
سخنران:
شارمین میمندی نژاد
شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۲
ساعت ۲۰ به وقت تهران

لینک اتاق

https://b2n.ir/f99588
🔸🔸نشست انجمن مطالعاتی دانشگاه استنفورد؛ چالش‌ها و موفقیت‌های ایجاد سازمان مردم نهاد(NGO) در ایران
🔸سخنرانان:
زهرا رحیمی
شارمین میمندی‌نژاد
🔷امشب ۲۷ مرداد ساعت ۲۰:۳۰ به وقت تهران
🔷لینک ثبت نام:
https://iranian-studies.stanford.edu/events/challenges-and-successes-creating-ngo-iran
"بیانیه جمعی از انجمن‌های حامی‌کودکان بر لزوم فراهم آوردن زمینه آموزش رایگان برای همه کودکان"

«هر نوع تبعیض برای آموزش و تحصیل کودکان ممنوع است»
هر ساله با نزدیک شدن به آغازسال تحصیلی، احتمال دور ماندن کودکان از چرخه تحصیل و آموزش، به نگرانی جدی خانواده کودکان و فعالان حقوق کودک تبدیل می‌شود. حق مسلم تحصیل در بسیاری از کنوانسیون‌های بین‌المللی که حقوق بشر را تعریف می‌کنند، از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر(۱۹۴۸)، کنوانسیون ژنو (۱۹۵۱)، کنوانسیون بین‌المللی رفع همه اشکال تبعیض (۱۹۶۵)، میثاق بین‌المللی در زمینه اقتصادی، اجتماعی و حقوق فرهنگی (۱۹۶۶)، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) آمده و بر آن تاکید شده است.
بر اساس ماده سی ام قانون اساسی و همچنین پیمان نامه جهانی حقوق کودک نیز که کشور ما از سال ۷۳ متعهد به اجرای مفاد آن شده است، آموزش و تحصیل رایگان، حق بدون قید و شرط «همه» کودکان است. خودداری بخش‌های مختلف حاکمیت از حل مشکل ثبت‌نام کودکان چه به دلیل نداشتن اوراق هویتی و چه به دلیل شهریه گزاف خلاف قوانین حداقلی حمایتی موجود از جمله قانون حمایت از اطفال و نوجوانان و خلاف طرح فرمان رهبری در سال ۹۵ برای آموزش کودکان اتباع و بدون شناسنامه است....


👈 متن کامل بیانیه را در instant view بخوانید.


🆔@imamalisociety
🖇 موسسه رحمان و جمعی از تشکل‌های فعال حقوق کودک برگزار می‌کنند:

📖 بررسی موانع رو به گسترش تحصیل کودکان

🎤 سخنرانان
طاهره پژوهش
علی‌اکبر اسماعیل‌پور
رضا شفاخواه
رضا امیدی
علی کاظمی

📌 دبیر نشست:
مریم آشور

🗓️ دوشنبه ۲۰ شهریور ۰۲
ساعت ۱۶ تا ۱۹

🏠 نشست به صورت حضوری در موسسه رحمان برگزار می‌شود.

📹 پخش زنده از اینستاگرام
https://instagram.com/rahman.inst

@rahmaninstitute
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❗️ کالای لوکس الفبا!
       درباره قانون بی‌حرمت شده‌ی آموزش رایگان

🔺 دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد» (اصل سی‌ام قانون اساسی)


- قبولش نمی‌کنند. می‌گویند جا نداریم!...

- اولیا باید برای ثبت نام پول پرداخت کنند!...

- کودکم می‌گوید دلش برای مدرسه تنگ شده!...


⭕️ روایتی از چالش‌ها و موانع ثبت نام کودکان


🔻 تهیه شده به همت جمعی از نهادهای مدنی فعال در حوزه کودک
🔰 اطلاع رسانی و جلب مشارکت

در ارتباط با مسیرهای مشارکت و حمایت از کودکان در ایران -ارائه خدمات اجتماعی، مددکاری و آموزشی به آنان- از طریق دفتر جمعیت امام علی در کانادا، به اطلاع عزیزان می‌رسانیم که می‌توانید از طریق آدرس ایمیل زیر با این دفتر در ارتباط باشید. این دفتر تلاش می‌کند تا با حمایت و مشارکت شما و هموطنان عزیز در اروپا و کانادا به بهبود شرایط کودکان و توانمندسازی خانواده‌ها کمک کند.

برای ارتباط با ما و ارائه حمایت‌های خود، می‌توانید از روش‌ زیر استفاده کنید:

آدرس ایمیل:
ias@sosapoverty.org

(e-Transfer یا paypal)

آدرس وب‌سایت:
www.sosapoverty.org

از شما دعوت می‌کنیم تا به این ماموریت انسانی پیوسته و به ارتقاء زندگی کودکان کمک کنید.

با تشکر از توجه و حمایت شما

🆔@imamalisociety
🔻به بهانه ۱۶ مهر روز ملی کودک


۱۶ مهر در ایران روز ملی کودک‌ شناخته می‌شود.

این روز در حالی فرا رسیده است که حاکمیت ایران از تامین حداقل‌ها در زمینه حقوق کودکان بویژه در سال‌های اخیر ناتوان بوده است.


حوادث رخ داده در یک سال اخیر با نقض آشکار حقوق کودکان همراه بوده است. کشته شدن تعداد زیادی از افراد زیر هجده سال بخصوص کودکان در جریان جنبش مهسا امینی حاکی از این است که حاکمیت کشور توانایی محافظت از مهم‌ترین حق کودکان یعنی حق حیات را ندارد.
در کنار آن افزایش فزاینده فقر عمومی و فشارهای چندین برابری بر اقشار متوسط و ضعیف، بر تحقق دیگر حقوق تعداد زیادی از کودکان چون دسترسی به غذای مناسب، آموزش رایگان، بهداشت و درمان، تامین اجتماعی و…. خط بطلان کشیده است.

برخوردهای امنیتی سیستماتیک در مدارس با افراد‌ زیر هجده سال که برخی موارد، به خاطر اظهار عقیده حاکی از این است که حق بیان عقیده که زیر مجموعه حقوق کودکان است نیز در جامعه ما جایگاهی ندارد و به رسمیت شناخته نشده است.


این حق نه تنها از کودکان سلب گردیده است بلکه بسیاری از جمعیت‌ها و انجمن‌ها و فعالان حوزه کودک به دلیل فعالیت‌های انسانی و مطالبه‌گری در راستای حقوق کودکان در سال‌های اخیر مشمول فشار امنیتی، دستگیری و زندان شده و بسیاری از معلمان و دوستداران کودکان ایام سختی را در زندان و شکنجه می‌گذرانند.

جعفر ابراهیمی، مهدی اعتماد سعید، نرگس سرداری، سروناز احمدی، زهره صیادی و سمانه اصغری تنها برخی از این اسامی هستند.

روز ملی کودک در ایران در حالی فرا می‌رسد که گروهی نادان، برای کشته شدن افراد غیر نظامی شامل کودکان در جای دیگری از زمین به جشن و پایکوبی پرداخته‌اند در حالی که در حملات متقابل، کودکان زیادی از آن طرف نیز بی‌جان یا بیخانمان گشته‌اند. آنچه تاریخ به ما نشان داده است این است که در مخاصمات و جنگ‌ها آنان که کمترین نقش را در‌ ایجاد اختلافات داشته‌اند‌ و بیشترین آسیب را می‌بینند کودکان هستند.

آنچه آشکار است این است که جهان امروز حساسیت خود را به این اندازه از نقض حقوق کودک از دست داده است و نهادهای متولی در مقابل حاکمان ناقض حقوق کودک سنبه پر زوری ندارند. این امر امروز وظیفه کنشگران و‌ شهروندان را در این امر خطیرتر می‌سازد. شناخت و احاطه بیشتر به حقوق کودکان و رعایت آن از خانواده و محله و مدرسه و یادآوری آن به جامعه، «دیگری» نساختن از کودکان مهاجر و آسیب‌دیده و آموختن نگاه حقوق کودکی و حقوق بشری از کودکی در‌جامعه، بذرهایی است که در آینده نزدیک به بار می‌نشیند.

جمعیت امام علی(ع) ضمن محکوم سازی نقض سیستماتیک حقوق کودک در ایران، وجود نهادهای قدرتمند حامی کودکان در جامعه را، مهم‌ترین راه احقاق حقوق کودکان دانسته و خواستار آزادی فعالانِ در بند و ایجاد فضای مناسب برای فعالیت مدنی در عرصه حقوق کودکان است.

🆔@imamalisociety
اعلام همبستگی ۵۴۰ فعال مدنی، روزنامه‌نگار، هنرمند، دانشگاهی، وکیل و پزشک با مهاجران و پناهندگان افغانستانی

"روزنامه شرق ۲۲ مهر ۱۴۰۲"

♦️در چهل سال گذشته قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای یا با اشغال یا با مداخله، نگذاشتند مردم افغانستان رنگ آرامش و پیشرفت را ببینند. چنین شد که در سایۀ جنگ و خشونت، به ایران پناه آوردند و ایرانیان نیز به گواه تاریخ، به شایستگی آنها را پذیرفتند و وارد تعاملات انسانی، اجتماعی و اقتصادی خویش کردند. ما اکنون در ایران با مهاجرانی از افغانستان روبه‌رو هستیم که چهل سال است در ایران زیست می‌کنند و ده‌ها سال نیرو و جوانی خود را در خدمتِ اقتصادِ کشور به کار گرفته‌اند، اما همچنان از بخش اعظم حقوق قانونیِ یک شهروند محرومند و در بسیاری مواقع مورد ظلم و بی‌عدالتی و رفتارهای خلاف اخلاق و قانون قرار می‌گیرند و امکان تظلم‌خواهی نیز ندارند.

♦️متاسفانه از روزهای پایانی تابستان بدین‌سو، شاهد شکل‌گیری جریانی علیه مهاجران افغانستانی هستیم که با فرافکنی و بزرگ‌نمایی و انتشار مطالب خلاف واقع و نیز گاهی با رفتارها و گفتارهای نژادپرستانه کوشش می‌کنند مهاجران را عامل مشکلات معیشتی و امنیتی جامعه معرفی کنند و تاثیری منفی بر افکار عمومی بگذارند. فقدان آمار دقیق از تعداد مهاجران در ایران دستاویزی برای ارائه اطلاعات دروغ و خبرهای ساختگی و جوسازی‌های غیرمنطقی شده است.

♦️باید توجه داشته باشیم که مهاجران و پناهندگان در ایران تنها مصرف‌کننده نیستند؛ آنها در بخش‌هایی مانند کشاورزی‌‌، ساختمان‌سازی و خدمات شهری، در سخت‌ترین شرایط‌کاری با دستمزدهای پایین، بدون حمایت‌های قانونی و بیمه و بازنشستگی، کار می‌کنند و همواره سهمی از بار فعالیت‌هایی را به دوش می‌کشند که در ایران برایش نیروی کار نیست.

♦️از سوی دیگر نظام حقوقی ایران، از مهمترین مانع‌ها و چالش‌های مهاجران برای ادغام آنان در جامعه میزبان است و موجب از دست دادن فرصت‌ها و امکان تحرک اجتماعی و طبقاتی مهاجران و نهایتاً به حاشیه رانده شدن سیستماتیک، افزایش آسیب‌پذیری و تراکم آنان در حاشیه شهرهای بزرگ شده است. به‌طوری که امروزه، با گذشت بیش از چهل سال، با مهاجران نسل اول و دومی روبه‌رو هستیم که هنوز تابعیت ایران را کسب نکرده‌اند و یا برای کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شده‌اند،‌ شناسنامه صادر نمی‌شود و مشکلات بسیار دیگری مانند محدودیت‌های قانونی در زمینه مالکیت اموال منقول و غیرمنقول، افتتاح حساب بانکی، خرید سیم‌کارت و ثبت‌نام دانش‌آموزان در مدارس.

♦️امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان بخشی از افکار عمومی جامعه، شکل‌گیری و هدایت جریان‌هایی را که برای حل مسئله مهاجران و پناهندگان بر طبل خشونت، نفرت‌پراکنی و تبعیض می‌کوبند، یک عقب‌گرد فاجعه‌بار برای جامعه ایران و نافی حقوق و ارزش‌های بنیادین انسانی و مدنی دانسته، و بر رعایت کرامت انسانی و حقوق مهاجران طبق اصول اخلاق ایرانی، ارزش‌های معنوی و حقوق بین‌المللی تاکید می‌کنیم. بر این ‌اساس اعلام می‌داریم:
۱. با توجه به پیوستن ایران به کنوانسیون ۱۹۵۱ سازمان ملل، انتظار می‌رود دولت جمهوری اسلامی ایران در راستای عمل به تعهدات خود، رسیدگی به وضعیت پناهندگان و مهاجران را از طریق سیاست‌گذاری‌های کلان و با تدوین و تصویب قوانین به‌روز و کارآمد و با جلوگیری از انباشت آیین‌نامه‌ها، بخشنامه‌ها و مقررات در نهادهای مرتبط با امور مهاجران، در صدر اولویت‌ها و سیاست‌های مهاجرتی خود قرار دهد تا تکلیف شمار فراوان مهاجران مشخص شود.
۲. انتظار می‌رود مسئولان دولتی وظیفۀ شفاف‌سازی، روشنگری افکار عمومی، جلوگیری از انتشار اخبار کذب و مقابله با مهاجرستیزی و دوقطبی‌سازی جامعه را به صورت جدی به انجام رسانند.
۳. جامعه جهانی به‌ویژه سازمان ملل متحد و بازیگران موثر و بین‏المللی را به انجام تعهدات و در پیش گرفتن اقدامات مسئولانه که حافظ منافع جامعه میزبان و مهاجران و پناهندگان باشد، فرا می‏خوانیم.
۴. و در پایان، خطر واقعی را نه در پناه دادن به انسان‌های بی‌پناه، که در نزول ارزش‌های انسانی و عدالت و برابری، نادیده‌انگاری حقوق انسانی و شهروندیِ ضعیف‌ترین قشرهای جامعه و کرخت شدن وجدان عمومی در برابر رنج میلیون‌ها انسانِ قربانیِ ظلم‌هایِ تاریخی‌ می‌دانیم.

♦️اجازه ندهیم عده‌ای با سوءاستفاده از معضلات کنونی کشور، تخم نفرت، خشونت، تبعیض و مهاجرهراسی بکارند و ما را به ورطه نژادپرستی و نفرت‌پراکنی بکشانند، که حاصلی جز افزایش سطح تنش و خشونت در جامعه نخواهد داشت. بنابراین اجازه نمی‌دهیم قدرت‌طلبان و فرصت‌طلبان، که منافع‌شان در تفرقه‌افکنی و دیگری‌هراسی است، میدان‌دار فضای فرهنگی جامعۀ ما شوند و این جامعۀ صلح‌طلب را که از کودکی زمزمه می‌کند «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند»، به بیراهه خشونت و نفرت و نژادپرستی ببرند.

🆔@imamalisociety
🔻در واکنش به سخنان توهین‌آمیز زاکانی؛
این یک نقد نیست، برائت است!


نقد سخن و عملکرد ناشایست مسئولان، آیین و رسم شهروندی در تمام دنیاست تا متولیان امور، اگر خواهند راه اصلاح پیش گیرند و اگر نخواهند و از شنیدن این که بالای چشمشان ابروست بی‌تاب شوند، تاوانش را دیر یا زود پس دهند و تبدیل به عبرت دیگران شوند.

اما واکنش نسبت به سخنان توهین آمیز شهردارِ تهران درباره کودکان کار، چیزی فراتر از نقد باید باشد، چیزی از جنس اعلام انزجار و بیزاری.

بیزاری از مرام و منشی که به این دیدگاه سراسر تباه در خصوص کودکِ انسان منجر شده است؛ کودکی که مورد احترام تمام ادیان آسمانی و مکاتب انسانگرا است، به ویژه کودک یتیم، آواره و بی‌پناه.

علیرضا زاکانی که به نظر می‌رسد مانند بیشتر اسلاف و همکاران خود، فوق تخصص «مقابله با معلول و پاک کردن صورت مساله» را دارد، ضمن اشاره به همت ارگانها جهت «پاک کردن چهره شهر از کودکان کار»!، عبارات زیر را درباره این عزیزان  مطرح نموده است:

منشا آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه
استثمارشده توسط شبکه‌های افیونی
خراب‌کننده چهره کشور

از آنجا که گویا این برنامه‌ در زمینه مسئله کار کودک مانند سنوات گذشته در غیاب تشکلهای مردمی مستقل، به سرعت تصویب شده و قرار است در دی‌ماه و بهمن ماه سال جاری با قدرت و هماهنگی بالای ارگانهای ذیربط و یقینا با بودجه‌ای هنگفت اجرا شود، خوب است شهردار تهران لحظاتی کوتاه (آن قدر کوتاه که از هیچ قافله‌ای جا نماند!) در سخنان خود تأمل کند و به این پرسش‌ها پاسخ دهد:

۱ - آیا کودکان کارگری که در سرما و گرما، در معرض انواع خشونت‌های فیزیکی و جسمی و جنسی، محروم از تحصیل و خانه امن و حقوق اولیه انسانی خود زیست می‌کنند، منشاء آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه هستند؟ شهردار پایتخت ایران یا معنای کلمات «منشاء» و «آسیب» را نمی‌داند و هیچ درکی از «روح جامعه» ندارد، یا در تهران اشباع‌شده از رانت‌خواران و زمین‌خواران، شبکه‌های پیچیده ارتشا و پولشویی، ابر بدهکاران بانکی، مافیای مواد مخدر و مافیای زباله، نه آدرس غلط، بلکه آدرسی بی‌نهایت ظالمانه‌ می‌دهد؛ زاکانی اگر باور دارد این سخن گزافه و ناصواب در جامعه و دنیای بی‌ در و پیکری که ساخته‌اند بی‌جواب می‌ماند، دستکم از آن روزی که سالها مردم را از آن ترسانده‌اند، بترسد؛ از قضا نشانه کسی که مومن به روز حساب نیست، سخت تأمل‌برانگیز است: آيا كسى را كه [روز] جزا را دروغ مى‏‌خواند ديدى؟ اين همان كس است كه يتيم را به سختى می‌راند (سوره ماعون). عصاره سخنان زاکانی نیز چیزی جز راندن و تحقیر این کودکان بی‌تکیه‌گاه نیست... البته همه میدانیم که ایشان و مدیران مشابه ایشان نه تنها اعتقادی به آخرت ندارند، بلکه با عملکرد آلوده و زشت‌چهره خود سالهاست مردم را هم از هر دینی بیزار ساخته‌اند و آن را دستاویز مطامع دنیای خود ساخته‌اند.

۲ - آیا شهردار تهران متوجه است برخی عبارات و واژه‌هایی که به سادگی به کار می‌برد، نفسِ واقعیت داشتنش که دارد، نشان‌دهنده عمق تباهی عملکرد ایشان و دیگر مدیران ارشد در گذشته و حال ایران است و باید نسبت به وجودشان پاسخگو باشند؟

- کودک خیابانی یعنی چه؟ خیابانی که برای عبور و مرور ماشینها و آدمهاست، چطور و از کی و طبق چه اصلی از قانون اساسی، شرافت انسانی و دیانت مسلمانی، تبدیل به محل زندگی فرزندانمان شده؟

- کودکِ کار یعنی چه؟ در جامعه‌ای که بیکاری سر به فلک می‌کشد، چه اکسیری از مدیریت جهادی به کار برده‌اید که برای کودکان تهران، مشاغل خطرناک خیابانی چون دستفروشی و زباله گردی و تکدی‌گری آفریده‌اید؟! این کارآفرینیِ تماما معکوس، هر جای دنیا رقم می‌خورد، برای مسئولانش سرافکندگی در پی داشت نه گردنکشی برای اطفال بی‌گناه و رنجدیده و رهاشده به حال خود.

-  «استثمارشده توسط شبکه‌های افیونی» یعنی چه؟ پس شما و دیگر ارگانهای مسئول، بابت انجام چه وظایفی از نفت و مالیات و عوارضی که مردم تقدیم می‌کنند، بودجه دریافت می‌کنید؟ آیا باید با شبکه های افیونی مقابله کنید یا کودکان را «منشا» و دلیل آن بنامید؟ شاید شبکه‌های افیونی از رصد نیروهای پلیسی و امنیتی کشور خارج‌اند که اگر خارج‌اند که هیچ و سخنی نمی‌ماند جز آن که به جای شهر تهران بگوییم جنگل تهران؛ و اگر از رصد نهادهای مذکور خارج نیستند، لازم است پاسخ دهید که چرا دیواری کوتاهتر از کودکان کار پیدا نمی‌کنید؟ چرا دست روی دست گذاشته‌اید تا این شبکه‌ها شهرها را تصاحب کنند و افیون را بر در هر کوی و بامی ببرند؟ رفیق دزد و شفیق قافله شنیده‌اید؟ سالها گفته شده این کودکان باند هستند و ما منتظریم تا چماق بدستان تکانی به خود دهند و این شبکه‌های استثمارگر کودک را منهدم سازند و دست کم یکی از علل معضل آوارگی و کار کودکان در خیابان را برطرف نمایند...

👈 ادامه متن را از طریق instant view مطالعه فرمایید.

🆔@imamalisiciety
🔰 به مناسبت فرارسیدن سال ۲۰۲۴

سال‌های متمادی در تقویم‌های گوناگون می‌آیند و می‌روند و گذر سالها تنها کارنامه زیست بشر را بر روی کره زمین مخدوش‌تر‌ و تیره‌تر‌ می‌نماید.

حدود هشت میلیارد نفر بر روی این زمین‌ زیست می‌کنند اما هنوز نتوانسته‌اند با کمک پیشرفت دانش و علم روش‌هایی پیدا کنند که انسان‌ها بتوانند در کنار هم با صلح و شادی زیست کنند.

مادر زمین برای همه این انسان‌ها جا دارد، غذا دارد، آب پاک و هوای پاک دارد اما اکنون حدود یک چهارم از این افراد به غذای کافی دسترسی ندارند و مشکل دسترسی به آب سالم در بسیاری از نقاط جهان نگران کننده است و گرمایش زمین چالش بزرگ بشر امروز برای ادامه حیات روی زمین است. اما صحبت تنها از هوا و آب و نان نیست، صحبت از جان است. جان‌های کوچکی که بر روی این کره خاکی امنیت و امان زیستن ندارند. کودکان بیگناهی که در آتش جنگ‌های بی‌پایه و بی‌دلیل می‌سوزند و خاکستری از شرم و ناامیدی برای نوع بشر بر جای می‌گذارند.

اگر دین‌ها آمده‌اند تا بگویند انسان‌ها کنار هم با صلح و آرامش زیست کنید؛ امروز پیروان دین‌ها به نام این پیام، با هم می‌جنگند و اگر مکاتب انسانی آمده‌اند تا از انسان دفاع کنند، امروز این مکاتب بستر تضاد و خشونت شده‌اند.

ما در آستانه زمانی که ۲۰۲۳ سال از میلاد عیسی مسیح می‌گذرد و جهان وارد ۲۰۲۴ امین  سال تجربه زیست پس از اوست، اعلام می‌داریم که بر پیام عیسی و همه انسان‌های قبل و پس از او که «انسان» را گرامی داشته‌اند، پایبندیم و حقوق انسان، کودک انسان و محیط زیست را مهم‌ترین موضوعاتی می‌دانیم که باید برای آن‌ بکوشیم و از عملکرد بسیاری از دولت‌ها در  زمینه تحقق صلح، حقوق بشر و محیط زیست ناامید هستیم و دست یاری و همکاری به سوی همه مردم جهان از هر مذهب، رنگ و نژاد دراز می‌کنیم که نگران و دغدغه‌مند نوع انسان و مادر زمین هستند.

🕊 ما امروز در آستانه تحویل سال جدید تقویم میلادی و هر زمان دیگر  در کنار مردم مظلوم ایران می‌ایستیم، در کنار کودکان کار، زنان فراموش شده و خانواده‌هایی که عزیزانشان را در راه آزادی از دست داده و یا تا بند اسارت بدرقه کرده‌اند و تلاش می‌کنیم همچون همیشه صدای به حاشیه رانده‌شدگان بی‌صدا باشیم. امروز جهان ما از دولت‌ها ناامید است و چشم امید همه ما به ملتهایی است که فرای معاملات کثیف در دنیای سیاست به دنبال عدالت اجتماعی، آرامش انسان‌ها و لبخند فرزندان این کره خاکی هستند.


🆔@imamalisociety
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بیگانگی به وقت کشتار!
درباره‌ ارزان‌سازی جان کودکان!

▪️ماهیکان بلوچ، بابر دوست، هانی دوست و چراغ دوست نام چهار کودک خردسال کشته شده در حمله ارتش پاکستان است که رسانه‌های حاکمیتی در ایران تلاش می‌کنند با عبارت «اتباع بیگانه»، خونِ پامال شده و بدن‌های پرپرشان را به سرسلامتی و سرخوشی و خوشبختانه و شکر خدا گفتن پشت سر بگذارند و اجازه کش آمدن قضیه را ندهند باید می‌گفتید خدا را شکر سیستان و بلوچستان مظلوم چیزی برای تخریب نداشت و سال‌ها الفبای محرومیت به آن سرزمین دیکته شد.

زندگی این کودکان بلوچ در نقطه صفر مرزی با کوله‌‌ بار پر از رنج محرومیت و خالی از اوراق هویت، در حرمان مرگی چنین ظالمانه به یغما رفت. 

سال‌های زیادی داوطلبان جمعیت هم به قدر توان از این آتش محرومیت افتاده به جان این کودکان گفتند و هم در دوندگی از دادگاه به ثبت احوال و جمع استشهاد و گواهی ولادت و ‌‌‌‌… را طی کردند تا توانستند برای تنها صد و پنجاه کودک ایرانی فاقد اوراق هویت شناسنامه بگیرند اما در این مُلک خیلی وقت است که نه تنها هویت کودکان بی‌اهمیت است که جانشان هم بی‌ارزش شده.

و امروز ما شرمسار کودکانی هستیم که جانشان دست‌مایه یک اقلیت متوهم اسلحه به دست و ماجراجو در ایران و هم‌پیمان‌هایشان در خارج از این مرزها قرار گرفته است. ما از هزاران کودک غزه شرمساریم، ما از کودکان اوکراین عذر می‌خواهیم. ما از چشمان ژینا، نوبل پرپرشده در اربیل عراق شرمنده‌ایم، ما از کودکان یمنی و سوری شرمساریم، ما از کودک بی‌گناه پاکستانی که در حمله اخیر حکومت کشته شد شرمساریم، از کودکان گروگان گرفته شده توسط حماس عذرخواهیم، ما سالها دیده‌ایم که چگونه کودک افغان زباله‌های بی‌خیالی‌مان را از کوچه‌هایمان جمع می‌کند و چگونه مسئول حکومت در توجیه این استثمار می‌گوید اگر این بچه‌ها را به کار نگیریم همه‌تان در زباله دفن می‌شوید و ما دیدیم کودکان لشگر فاطمیون از بلوچ و افغان چگونه از همین حاشیه‌نشین‌های اطراف شهرها به وعده شناسنامه و اقامت به سوی آتش و گلوله رفتند.

ما شرمنده‌ایم اما شما کودکان مظلوم دنیا این را بدانید که فقط شما هدف این تیرها و گلوله‌ها نبودید. کودکان ایرانی چون ریرا، دریا، دانیال و بیست و پنج کودک دیگر هم با همین خطای انسانی از میان ما رفتند و بسویشان از خاک خودشان، موشک شلیک شد، کیان و هستی هم قربانی همین گلوله‌ها شدند و برای اطلاعتان در همین یکی دو سال اخیر دست کم بیست و نه کودک مستقیم و غیر مستقیم کشته شدند. و همین چند روز پیش برزین را به خاک سپردیم. هنوز داغ کشته شدن کاپشن صورتی گوشواره قلبی و بیست دانش‌آموز در واقعه مشکوک کرمان در سینه‌مان تازه است. کودکانی که خیلی‌هایشان شناخته شدند و صدایشان به جایی رسید و کودکانی که هرگز نامشان را نخواهیم شنید.

صدها احد و صمد و مثل آن‌ها. مثل کودکی که در کارگاه زباله، در بیخبری عموم ماشین زباله از رویش رد می‌شود، مثل کودکان بدون نامی که هر روز روی تخت بیمارستان‌ها و خانه‌هایشان اُور دوز می‌کنند و کودکی که بخاطر سوختن در کارگاه بلورسازی جانش را می‌دهد یا آن کودک مبتلا به بیماری پروانه‌ای که پول داروهایش در جیب یک رانتخوار سودجوست. همه این کودکان قربانی خطای انسانی عمدی هستند. خطای انسان‌هایی که خیلی وقت است انسانیتشان برای این مردم زیر سوال رفته و حجم بالای دزدی‌ها، اختلاس‌ها و خطاهایشان نفس را بر گلوگاه این مُلک حرام کرده است.

▪️ این کودک‌کشی‌ها و این ارزان شدن جان کودکان را محکوم می‌کنیم ‌و می‌گوییم؛ این بیگانه نامیدنشان جز انکار شرارت‌ و باز چون همیشه پاک کردن صورت مساله نیست که در کارنامه اعمالتان حک شده که چطور بیگانه بسیار عزیز می‌شود به وقت منفعت!

🆔@imamalisociety
صندلی مجلس، پاداش کشیدن صندلی از زیر پای نهاد مدنی!
(درباره زهرا عابدینی، از دست اندرکاران انحلال جمعیت امام علی)

🔻در یکی از فهرست‌های انتخاباتی نام «زهرا عابدینی» به چشم می‌خورد. نامی آشنا برای اعضای جمعیت امام علی. صاحب این نام با فعالیت‌های مستمر و خستگی ناپذیر خود آینده هزاران کودک حاشیه‌نشین که تنها نقطه امید و پناهشان این جمعیت بود و صدها زن سرپرست خانوار در اقصی نقاط ایران را به چالش و ناامیدی و گاه نابودی کشاند.

🔻ایشان در ایام وزارت «رحمانی فضلی»، در حالی به سمت «معاونت مشارکتهای اجتماعی» رسید که به زعم تمامی همکاران و آشنایان به این حوزه، برای این جایگاه حتی در حد همان استانداردهای کم جان موجود نیز شایستگی و تناسبی نداشت.
زهرا عابدینی همواره کوشیده نقش خود در انحلال جمعیت امام علی را با جمله من مامور بودم و معذور، تقلیل دهد و چه جمله آشنایی از همدستان شر، در حالی که راه استعفا و همدست نشدن با شر بسته نبود و اگر فردی با درایت و آزاده در آن جایگاه بود، امروز وضعیت تشکل‌ها در کشور به این‌ صورت نبود.

🔻باید گفت تنها یکی از شاهکارهای رزومه دوران مدیریت زهرا عابدینی، همکاری مشتاقانه - به عنوان کاتالیزور - با نهادهای امنیتی بود. این همکاری‌ها در راستای پرونده‌سازی علیه موسس و اعضای جمعیت امام علی و انحلال این سازمان مردم‌نهاد بود و شامل مواردی از جمله:
🔹پخش فلش مموری از مطالب فیک محتویات پرونده در بین نمایندگان تشکل‌ها و شبکه‌ها و فعالین مدنی
🔸ارعاب سایر تشکل‌ها برای عدم حمایت از این جمعیت
🔹گروکشی از قول نهادهای امنیتی برای تحمیل ساختار نفوذپذیر بر جمعیت
🔸مصاحبه‌های رسانه‌ای کذب درباره عملکرد جمعیت
🔹 تنظیم اخطارنامه‌های متعدد و دستور جلسات با عنوان انحلال جمعیت برای شورای نظارت
🔸تهیه دادخواست و شکواییه و به‌کارگیری وکلا در دادگاه جهت درخواست انحلال جمعیت

این مجموعه فعالیتهای گسترده عابدینی منجر به تعطیلی جمعیت امام علی شد؛ نهادی که حامی شش هزار کودک و مادرانشان در محروم‌ترین نقاط کشور بود؛ یعنی افراد بی‌پناهی که در معرض فقر و گرسنگی حاد، خشونت، اعتیاد، ازدواج اجباری، استثمار انواع معضلات اجتماعی هستند.

برگزاری جلسه توبیخی بابت بیانیه اعتراضی جمعیت امام علی درباره وقایع آبان ۹۸ از مهم‌ترین اقدامات وی در مسیر تعطیل کردن این سازمان مردم‌نهاد بود. عابدینی در این جلسه همراه با نمایندگان نهادهای امنیتی، به تهدید و توبیخ هیات مدیره جمعیت پرداخت و پس از آن نیز سعی داشت با اصرار بر تغییر ساختار جمعیت زمینه را برای نفوذ مستقیم نهادهای امنیتی در این تشکل فراهم نماید.

🔻دوران مدیریت او را می‌توان دوران افول جامعه مدنی و فعالیت تشکلی دانست که انحلال جمعیت امام علی تنها یک برگ از دفتر سیاه آن است. تخلف‌های آشکار و پنهان در زمان ایشان و با حمایت ایشان در ساختار تشکل‌ها رخ داد که بیان آن خود فرصتی دیگر می‌طلبد.

وی بارها صراحتا هدف خود را از انجام این اقدامات، تایید صلاحیت برای انتخابات مجلس عنوان نموده
و خود را با برخی نمایندگان زن در مجلس دهم که عملکرد مثبتی داشتند، قیاس نموده و به ویژگی‌ها و توانمندی‌های برتر خویش اشاره می‌کرد. این در حالی است که کنشگری زنان بیشترین آسیب را در دوره مدیریت ایشان دید.

این که زهرا عابدینی در معرکه انتخاباتی که از نظر اکثریت مردم وجهه مشروع خود را از دست داده، به مجلسی که از رشوه و امتیازخواری، دروغ، خواب و شعار اشباع شده، راه بیابد یا نیابد، دغدغه امروز ما نیست و احتمالا دغدغه میلیون‌ها ایرانی که از تبدیل خانه ملت به خانه بی‌خیالان نسبت به ملت به جان آمده‌اند نیز نیست، آنچه قابل تأمل است، به صحنه آمدن وی در زمانی است که هنوز داغ زخم‌هایی که بر تن جامعه مدنی زده، تازه است و این می‌تواند تاییدی دیگری باشد بر این واقعیت که در این سیستم، هر چه بیشتر مردم سرزمینت را بتراشی و زخم بزنی و آزار دهی، بیشتر می‌توانی از ارتقای خودت مطمئن‌ باشی.

🔻از نظر ما جرم ایشان نه معاونت بلکه مشارکت در قتل نهال جوان و برومند و به ثمر نشسته جمعیت امام علی و به پرتگاه کشاندن هزاران زن و کودک و جوان مورد حمایت این نهاد است که باید در زمانی که دیر نیست به همراه کلیه افراد مافوق و مادون دست اندرکار دیگر در محضر مردم و در دادگاهی عادلانه در کنار همه خاطیان و ظالمان به میهن و ملت، نسبت به آن پاسخگو باشد‌.

و البته که با این درجه از عملکرد مردم‌ستیزانه، انتخاب شدن «زهرا عابدینی» به عنوان نماینده مردم در مجلسی که زندگی واقعی مردم و دردهای اجتماعی را فراموش کرده، جای هیچ تعجبی ندارد.

🆔@imamalisociety
📌 نیمه خاموش پُردرد

درباره بحران دائمی نیمی از جمعیت ایران و افغانستان

📝گزارش نشست موازی جمعیت امام علی در ۶۸ اُمین جلسه کمیسیون زنان سازمان ملل که با همراهی بنیاد فهیم دشتی برگزار شد.


در این نشست، ابتدا شرحی از فعالیت‌های جمعیت امام علی و مشکلاتی که این نهاد مردمی با آن مواجه شده بود، ارائه شد.

سپس به بررسی وضعیت کلی زنان در ایران و افغانستان پرداخته شد و آمار گزارش سالانه فاصله با برابری جنسیتی جهانی (global gender gap) در سال ۲۰۲۳ مورد بررسی قرار گرفت که ایران در رتبه ۱۴۳ و افغانستان در رتبه ۱۴۶ قرار داشتند.

در ادامه، ابعاد مختلف و آشکار تبعیض که شامل نابرابری در فرصت‌های شغلی، قوانین کیفری از جمله قوانین مربوط به ارث و حضانت، و سایر قوانین می‌شود، بررسی شد. در ابعاد اجتماعی، تقسیم وظایف پدر و مادر در فرزندپروری، تاکید بر نقش فرزند‌آوری و نگاه به زن به عنوان ابزار تولید و افزایش جمعیت مطرح شد. همچنین نابرابری در برخورداری از امنیت، از یک سو در فضای محلات فقیرنشین به بخاطر محرومیت‌های اجتماعی و از طرف دیگر برخوردهای حکومتی امروز، به خصوص پس از جنبش مهسا امینی، عاملی برای سلب امنیت زنان در جامعه است.

در بحث زنانه شدن فقر، علاوه بر عوامل عمومی تاثیرگذار بر این پدیده، محدودیت‌های سنتی و برخی خرافه‌پرستی‌ها و رویکردهای قومیتی نیز موثر دانسته شد که از طرف حاکمیت نیز تقویت می‌شوند.

در بحث ازدواج کودک، ابتدا ازدواج اجباری دختران در ایران را به عنوان یکی از مصادیق مجوز رسمی برای تجاوز به دختران دانسته شد و سپس در مورد آمار تجاوز در آمریکا و اظهار نگرانی یکی از مسئولین حکومتی ایران درباره آن، صحبت شد.

لازم به ذکر است که در روزهای اخیر یکی از مسئولین حکومتی در ایران طی مصاحبه‌ای با نیوزویک، درباره آمار تجاوز در آمریکا اظهار نگرانی کرده و پیشنهاد کمک داده است؛ این در حالی است که اگر دختران ایران به ویژه در مناطق حاشیه، امنیت لازم را برای افشاگری داشتند و از حمایت‌هایی که دختران در کشورهای متمدن‌تر دارا هستند، برخوردار می‌بودند، ایران در آمارهای رسمی، یکی از بالاترین رتبه‌ها را در زمینه میزان وقوع تجاوز جنسی به خود اختصاص می‌داد.

در مواردی هم در صورت بازگو کردن واقعیت توسط دختران در خیلی از نقاط ایران، قربانیان تجاوز، به جای حمایت، در معرض قتل‌های ناموسی قرار می‌گیرند که قوانین به جای مجازات قاتلین با سکوت خود در این زمینه مهر تایید بر آن می‌زنند.
تجربه ما در جمعیت امام علی نیز از معرفی دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند به مراجع حمایتی دولتی، چیزی جز مواجه شدن با بی‌عملی، کم‌کاری و اقدامات کُند و غیرحرفه‌ای این نهادها نبوده.

خلاصه آن که هیچ حمایت و راهکاری برای قربانیان تجاوز وجود ندارد و گاه سوختن و ساختن از مراجعه و افشا بهتر است.

در ادامه این نشست به روایتی پرداخته شد در مورد دختری که به اجبار میخواستند در ازای دریافت مبلغی به همسری فردی با فاصله سنی زیاد درآورند.

سپس به تلاش‌های جمعیت امام علی برای تغییر قانونی سن ازدواج و موانع پیش‌ روی پرداخته شد. با بی‌ثمر ماندن تلاش‌ها جهت تغییر قوانین به نفع کودکان سعی بر آن شد تا بعد از آن به طور موردی با حمایت خانواده‌ها و مددکاری مستمر از ازدواج کودکان جلوگیری شود.

اما در دولت جدید شاهدیم که نه تنها تلاشی در این زمینه نمی‌شود بلکه تلاشها برای تقویت این امر است که به زن به عنوان ابزار ازدیاد جمعیت نگاه شود، سیاست وام‌ و مشوق‌های بیشتر‌ برای ازدواج زیر بیست سال و ارائه اطلاعات علمی غلط درباره فواید بارداری زیر هجده سال همگی‌شواهدی بر این امر هستند. افزایش فقر و کاهش دسترسی به آموزش بخصوص در روستاهای مرزی نیز بر این امر دامن‌زده است.

در ادامه نیز به راهکارها‌ی پیشگیرانه از بُعد فرهنگی-اجتماعی و تقویت جامعه محلی و فعالیت‌های اجتماع محور اشاره گردید.

این نشست که بصورت مشترک با بنیاد فهیم دشتی تورنتو برگزار شد؛ سیاره دشتی، مروه دشتی و لیلا خلیلی از اعضای این بنیاد درباره وضعیت امروز زنان در افغانستان تصویر ملموسی را برای حاضران ارائه نمودند و خواستار شنیده شدن صدای دختران و زنان شجاع افغانستان توسط جامعه جهانی شدند.


#جمعیت_امام_علی #بنیاد_فهیم_دشتی #حقوق_زنان #ازدواج_کودک #برابری_جنسیتی #ایران #افغانستان


http://B2n.ir/s17339

🆔@imamalisociety
🔻شادباش سال نو

و دوباره بهار شد...
بهاری که خرد ایرانی، تقویم خود را با شکفتن طبیعت در آن، نو می‌کند.

جهان در بهار، نو می‌شود و گر چه ایران ما امروز زیر ضرب کهنه‌‌اندیشان است، اما تاریخ نشان داده که هیچ بندی، جوامع انسانی را از تازه شدن باز‌نمی‌دارد.

سال نو را در حالی آغاز کردیم که تمام امیدهای بزک‌شده دروغین را از دست داده‌ایم و یگانه امید ما به خودمان است... خودِ خودِ ما مردم. اگر کم اگر زیاد، اگر پراکنده اگر کنار هم، اگر غریب اگر آشنا، هر چه هست، همه خودِ ماییم و بس!

و البته شاید زمانش فرا رسیده باشد که باور کنیم تنها و تنها «چه باید کرد»هایی به آبادی و شکوه دوباره ایران می‌انجامد که از به هم پیوستن همدلانه ما پدید آمده باشد و اگر کسی بپرسد این گونه به هم پیوستنی چگونه ممکن است با این همه تفاوت‌ها، می‌گوییم ما در جمعیت امام علی پاسخی برای این پرسش داشتیم و داریم؛ پاسخی که حدود ربع قرن با صدای آهسته و بلند، با تعداد اندک و بسیار، در گوشه گوشه ایران ترویج کردیم: «مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت کودکانی که در این سرزمین نفس می‌کشند»...
زیرا همه‌کس با هر عقیده و مرامی، به حق زیست شادمانه کودکان باور دارد و این اشتراک نیرومندی است که می‌تواند ما را به هم دوباره پیوند دهد.


مبارک باد سال نو و فرخنده باد روزی که فارغ از تمام تفاوتها برای نجات ایرانمان متحد شویم.

http://B2n.ir/q95832

🆔@imamalisociety
🔸کلاب هواداران جمعیت امام علی(ع) برگزار می‌نماید:

سخنانی در باب شب‌های قدر

سخنرانان:
زهرا رحیمی
رضا علیجانی
محمدجواد اکبرین
شارمین میمندی نژاد
با مدیریت مهدی نخل احمدی

🔅یکشنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۳
🔅ساعت ۲۱ به وقت تهران

❇️ لینک روم:
https://www.clubhouse.com/invite/rgoSD8rBvNyQQgj0zbjde5NoRBpI9EyVVR:vD8hB1cqZALlCcOAwzBjvywyDfhh-PN2AlL0lfmDgf8
🔸کلاب هواداران جمعیت برگزار می‌نماید:

❇️سخنانی در باب شب‌های قدر

شب آخر؛ دادخواهان معنا
سخنرانان:
زهرا رحیمی
رضا علیجانی
محمدجواد اکبرین
شارمین میمندی‌نژاد

🔅چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳
🔅ساعت ۲۱ به وقت تهران

▫️لینک روم: https://www.clubhouse.com/invite/RXpcVV93lkJaOvNzqoNv1Xqn0pLJiwpjEov:pZ3g6Up19hE_w1qyVokVDh7CmQ4T4cNR8LingNJvZGY