Fadaei - Mehr o Raha [prod. Mahdyar]
چشم عشق کوره
نمیبینه خط قرمزو
کی میگه واسه عاشقی لازمه ترازو؟
همیشه پاک میکرد رد فکرشو
مهر از اول عاشق رها بود
نفس میگرفت
خفه نشه تو عمق نگاش
زل میزد بهش از کنج کلاس
میرفت جمعه به گا
کی بفهمن حال ما رو مردهدلا
مگه میشه شیرو اهلی کرد؟
نه مشتی هیچوقت سرد نمیشه بین تیر و شهریور
اونا میخواستن ازم اصلاح بشم و
من درمیاوردم تیغو از جیبم
صورتامون آمادهی اسیده
با یه آرایش غلیظ وایستادیم تو روی سنت
وطن ما تن همدیگهست
آوارهی همیم
سگیه اخلاق مهر، محبت یادش نمیره
کسیو دودر نمیکنه کارش بگیره
نبین رخ کلمهها سیاس
خیابون فالش سفیده
بالاش یه رنگین کمونه
تودهی سیاهه ابر چشِش
جوری مسخش میشن که کوتاهه دست طلسم
لخت بشه میپره رنگ بهشت
جلو پاش سجده میکنه موج دریا
مثل یه بُت که زده بیرون از دل شن
ماه غصه میخوره چرا دوره ازت
دلش میخواد جلوت حتی خم شه فلز
بگو مثقالی چند حرف مفت در و همسایه؟
مگه عاشقی زن و مرد داره؟
مهر تو خونه رژ میزد و بیرون علامت داره
سر رها سلامت باشه
از اینجای ترانه تنگ میشه طناب شعر
به ریهها نمیرسه هوای عشق
اونا به مهریه فکر میکنن، رها به مهر
انگار آب جوشو گذاشتی تو دمای صفر
رها بزرگ شده و قد کشیده
بابا زود میخواد براش زن بگیره
سیابازیاتون بسه دیگه
دل مهر داره کنده میشه
رها میخواد معنی اسمش باشه
انگار یه تاریخ تو استثماره
تویی که الان داری پوزخند میزنی
بدون که نی اندازه پشگل بارت
مثل حس بین ماهه و ماهی برکه
چار فصل سال پاییز چرکه
رویاهاشون دست تقدیره
ولی یه مار خوابیده تو آستین قصه
پوست تنش داغ مثل کویر
لخت شد رفت توی دل دریا
شیرجه زد توی چشم زمین
تا بلکه باز بشه گره از کار
خائنه هر کی که سکوت میکنه
ملت بیدار شید خورشید داره سقوط میکنه
کنده میشه گور قصه
قرمزی آب از خون مهره
تن شبو روشن میکنه سیر شهاب
رها تنها مونده با یه کولهپشتی
دلش میخواد پیکر نصفهی عقایدتونو ببینه رو ریل قطار
نگاه میکرد به بازتاب خورشید
یاد مهر میافته تو رختکن باشگاه کشتی
چیزی از درداش کم نمیشه
حتی اگه بخوابه تو باطلاق مورفین
تشنهست میخوره خون دل
دل رها شکسته بود مثل گوش مهر
عاشق پلک نمیزنه که غبار رفتن یار فرو بره تو چشِش
خاک له میشه زیر کفشای قدیمیش
ایران بی مهر دیگه ایران نمیشه
تنشو رد میکنه همه مرزای زمینی
رها با عزرائیل سیگار کشیده
تا حالا شده عاشق پسر بشی؟
مجنون و مجنون زیر درخت بید
عادت کرده دیگه به ضرب میخ
حرفامو به تو نگم بگم به کی؟
خندههاش از ته دل بود مثل رقص یه جن
سرم رو سینهی رها بود گوشم به درد دلش
آب از آب جدا نمیشه حالا هی نرده بکش
@FadaeiFanpage
چشم عشق کوره
نمیبینه خط قرمزو
کی میگه واسه عاشقی لازمه ترازو؟
همیشه پاک میکرد رد فکرشو
مهر از اول عاشق رها بود
نفس میگرفت
خفه نشه تو عمق نگاش
زل میزد بهش از کنج کلاس
میرفت جمعه به گا
کی بفهمن حال ما رو مردهدلا
مگه میشه شیرو اهلی کرد؟
نه مشتی هیچوقت سرد نمیشه بین تیر و شهریور
اونا میخواستن ازم اصلاح بشم و
من درمیاوردم تیغو از جیبم
صورتامون آمادهی اسیده
با یه آرایش غلیظ وایستادیم تو روی سنت
وطن ما تن همدیگهست
آوارهی همیم
سگیه اخلاق مهر، محبت یادش نمیره
کسیو دودر نمیکنه کارش بگیره
نبین رخ کلمهها سیاس
خیابون فالش سفیده
بالاش یه رنگین کمونه
تودهی سیاهه ابر چشِش
جوری مسخش میشن که کوتاهه دست طلسم
لخت بشه میپره رنگ بهشت
جلو پاش سجده میکنه موج دریا
مثل یه بُت که زده بیرون از دل شن
ماه غصه میخوره چرا دوره ازت
دلش میخواد جلوت حتی خم شه فلز
بگو مثقالی چند حرف مفت در و همسایه؟
مگه عاشقی زن و مرد داره؟
مهر تو خونه رژ میزد و بیرون علامت داره
سر رها سلامت باشه
از اینجای ترانه تنگ میشه طناب شعر
به ریهها نمیرسه هوای عشق
اونا به مهریه فکر میکنن، رها به مهر
انگار آب جوشو گذاشتی تو دمای صفر
رها بزرگ شده و قد کشیده
بابا زود میخواد براش زن بگیره
سیابازیاتون بسه دیگه
دل مهر داره کنده میشه
رها میخواد معنی اسمش باشه
انگار یه تاریخ تو استثماره
تویی که الان داری پوزخند میزنی
بدون که نی اندازه پشگل بارت
مثل حس بین ماهه و ماهی برکه
چار فصل سال پاییز چرکه
رویاهاشون دست تقدیره
ولی یه مار خوابیده تو آستین قصه
پوست تنش داغ مثل کویر
لخت شد رفت توی دل دریا
شیرجه زد توی چشم زمین
تا بلکه باز بشه گره از کار
خائنه هر کی که سکوت میکنه
ملت بیدار شید خورشید داره سقوط میکنه
کنده میشه گور قصه
قرمزی آب از خون مهره
تن شبو روشن میکنه سیر شهاب
رها تنها مونده با یه کولهپشتی
دلش میخواد پیکر نصفهی عقایدتونو ببینه رو ریل قطار
نگاه میکرد به بازتاب خورشید
یاد مهر میافته تو رختکن باشگاه کشتی
چیزی از درداش کم نمیشه
حتی اگه بخوابه تو باطلاق مورفین
تشنهست میخوره خون دل
دل رها شکسته بود مثل گوش مهر
عاشق پلک نمیزنه که غبار رفتن یار فرو بره تو چشِش
خاک له میشه زیر کفشای قدیمیش
ایران بی مهر دیگه ایران نمیشه
تنشو رد میکنه همه مرزای زمینی
رها با عزرائیل سیگار کشیده
تا حالا شده عاشق پسر بشی؟
مجنون و مجنون زیر درخت بید
عادت کرده دیگه به ضرب میخ
حرفامو به تو نگم بگم به کی؟
خندههاش از ته دل بود مثل رقص یه جن
سرم رو سینهی رها بود گوشم به درد دلش
آب از آب جدا نمیشه حالا هی نرده بکش
@FadaeiFanpage
Fadaei - Mage Chi Mishe [prod. Mahdyar]
مگه چی میشه یه بار هم بنده
خدا رو ببنده
دورهمی خنده خنده
کلهها با پنبه بریده میشه
چیزی نی جنگه میخوننش جُنگ
دو تا نقطه میذارن میگن چنگه
بزن ما تاب شکستن داریم
پنجره عاشق سنگه
لحظهها لقن
تعادلت از کف نره
بند به آب نده اصلاً
میگن تو بارون اسید حل میشه بند بندت
ولی باز پرسه میزنه با یه دفتر شعر
اصلاً عزرائیل بگو چنده؟
من خریدار مرگم
کاسبم پولم هم نقده
زندگی رنگ برگه
نه سبزه نه زرده
وقتی که تو لجن محضه
خاکستریه، افسرده، نمدار، خسته
گذران عمر تو این سگدونی مثل جق زدن میمونه با رنده
مفتبری بِرنده
کاسترو با آدیداس سهخطه
تن چه گوارا میافته به لرزه تو قبرش
میخنده، سوریلنده
آویزون شدم از بالکن
کف پام سرد، دستام شل
بهم میگه بپر
ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد
میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
شاه مرده بود، رخ قلعه میبست
جنازهها لخت بودن ولی کسی شق نمیکرد
کوچه بنبست بود و باز دسته میرفت
تو خلق تا لثه میرفت
زیر پوتین عرف
پیر ضجه میزد و میگفت
مگه آدما رو با تخم قبر نمیکنن؟
پس چرا سبز نمیشن؟
ما تو چارخونههای مرگیم وزرا طفره میرن
دنیا رو جهنم کردن و بهشتو وعده میدن
توی گریبونه سرا
جدا میشه کله از تن، چی میمونه برات؟
وقتی میشنوی پای تریبون بلا
جماعت اهل قلم میگن هذیون تمام
افیونه دوا
اینجا مرگ سهله فقط
توی عصر یه ملت مردهپرست
بیدار میشه از خواب شبا مرغ سحر
مثمر ثمره
پاره میشه پیوسته چرت بشر
من آخرین قطرهی اشک مادرم که چکید
آخرین تیر کلاش آخرین کُردم، بخورم به کی؟
آویزون شدم از بالکن
کف پام سرد، دستام شل
بهم میگه بپر
ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد
میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
صدای بادم به مزرعهی گندم
پیرمرد نجار، سمفونی چکش
طبقهی همیشهکجخُلق
شهروند درجهچندم
زندگی سگی، جماعت سگکش
مستقل از حکم، خودجوش، سرخود
کمری که جلو شما نشد خم
دستای بسته از پشت
بند شکنجه
تصویری که نگرفت دوربینای هنر هفتم
طنز تلخ یه لبخند محوم
گریهت میگیره بخندم
صبر کن
ما بغض تو گلومونه دیگه اشکآور واسه چی سرگرد؟
گوش راستمونو بُریدین و شدیم ون گوگ
قیصر شدیم تو کلاس آق منگل
بگو دستخوش
مسخرهست
یه صلح غلط وسط اسلحهست
دست از سر مردم برنمیداره روباه مصلحت
خستهم از قاضی و بازی
از گلولهای که میکنه مخ شاکیو خالی
از جهانی که خوناب دغدغهست
آویزون شدم از بالکن
کف پام سرد، دستام شل
بهم میگه بپر
ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد
میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
@FadaeiFanpage
مگه چی میشه یه بار هم بنده
خدا رو ببنده
دورهمی خنده خنده
کلهها با پنبه بریده میشه
چیزی نی جنگه میخوننش جُنگ
دو تا نقطه میذارن میگن چنگه
بزن ما تاب شکستن داریم
پنجره عاشق سنگه
لحظهها لقن
تعادلت از کف نره
بند به آب نده اصلاً
میگن تو بارون اسید حل میشه بند بندت
ولی باز پرسه میزنه با یه دفتر شعر
اصلاً عزرائیل بگو چنده؟
من خریدار مرگم
کاسبم پولم هم نقده
زندگی رنگ برگه
نه سبزه نه زرده
وقتی که تو لجن محضه
خاکستریه، افسرده، نمدار، خسته
گذران عمر تو این سگدونی مثل جق زدن میمونه با رنده
مفتبری بِرنده
کاسترو با آدیداس سهخطه
تن چه گوارا میافته به لرزه تو قبرش
میخنده، سوریلنده
آویزون شدم از بالکن
کف پام سرد، دستام شل
بهم میگه بپر
ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد
میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
شاه مرده بود، رخ قلعه میبست
جنازهها لخت بودن ولی کسی شق نمیکرد
کوچه بنبست بود و باز دسته میرفت
تو خلق تا لثه میرفت
زیر پوتین عرف
پیر ضجه میزد و میگفت
مگه آدما رو با تخم قبر نمیکنن؟
پس چرا سبز نمیشن؟
ما تو چارخونههای مرگیم وزرا طفره میرن
دنیا رو جهنم کردن و بهشتو وعده میدن
توی گریبونه سرا
جدا میشه کله از تن، چی میمونه برات؟
وقتی میشنوی پای تریبون بلا
جماعت اهل قلم میگن هذیون تمام
افیونه دوا
اینجا مرگ سهله فقط
توی عصر یه ملت مردهپرست
بیدار میشه از خواب شبا مرغ سحر
مثمر ثمره
پاره میشه پیوسته چرت بشر
من آخرین قطرهی اشک مادرم که چکید
آخرین تیر کلاش آخرین کُردم، بخورم به کی؟
آویزون شدم از بالکن
کف پام سرد، دستام شل
بهم میگه بپر
ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد
میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
صدای بادم به مزرعهی گندم
پیرمرد نجار، سمفونی چکش
طبقهی همیشهکجخُلق
شهروند درجهچندم
زندگی سگی، جماعت سگکش
مستقل از حکم، خودجوش، سرخود
کمری که جلو شما نشد خم
دستای بسته از پشت
بند شکنجه
تصویری که نگرفت دوربینای هنر هفتم
طنز تلخ یه لبخند محوم
گریهت میگیره بخندم
صبر کن
ما بغض تو گلومونه دیگه اشکآور واسه چی سرگرد؟
گوش راستمونو بُریدین و شدیم ون گوگ
قیصر شدیم تو کلاس آق منگل
بگو دستخوش
مسخرهست
یه صلح غلط وسط اسلحهست
دست از سر مردم برنمیداره روباه مصلحت
خستهم از قاضی و بازی
از گلولهای که میکنه مخ شاکیو خالی
از جهانی که خوناب دغدغهست
آویزون شدم از بالکن
کف پام سرد، دستام شل
بهم میگه بپر
ولی من قبل اینکه بسپارم خاطراتو به باد
میمالم پوز همه ظالما رو به خاک
@FadaeiFanpage
Fadaei - Mohajer [prod. Mahdyar]
یه صبح سگی تعریف میکنه پاورقی
زندگی چنیمه کلمه سرخ میشه تو روغن حشیش
ثانیهها کثیف، آینهها غریب
تکیه دادم به صلیبی که پیکر مسیحو درید
میچکه خون از سرم وقتی عمیق
فکر میکنم به شب ضربت علی
اینهمه سوال
ما دنبال جواب و دلیل
پی جهانی جدید
قید جهانو زدیم
رویا کویره
ترکهای کفش تنها رفیق و شفیقت
انگار کره پادگانه، زندگی وظیفه
به اجبار ما هم در حال انجامش همیشه
حس میکنم یه روح پلید تو این تن شریف اسیره
خیاط کفن همیم
تو ذهن سمی شهر
هی میکشیم نفس عمیق
یه محشر مسری
گولهی آتیشیم تبعهی خورشید
تو یه منطقه قطبی
آواره
شاهد تجاوز عرب و فارسم به آبای آزاد خلیج
با یه قایق کاغذی
پر مسافر، مهاجر اقیانوسای عمیق
ولی محو میشم تو آفاق کویر
شهروند معرکه
در بند جبر
با یه لبخند تلخی که انگار زیادیه گردن به سر
نه سیاسیه نه داره پرونده قتل
فقط مهاجره
پول نداره که بمیره
پیدا نمیشه گور مفتی
مسافره ولی نه مقصد داره نه کولهپشتی
به آغوش باز دریا میرسه بالاخره رود پُرپیچ
مرزبان اسلحهتو دقیقاً بذار رو شقیقهم
بزن تیر آخرو خلاصم کن از این وضعیت
راه فرارم شو
میگن بهار از نو میاد
بعد از این سرمای برادرکش
این شهر داره هواشم گرگ
کانون گرم خونواده میشه تو حرارت ذوب
نفرت میزنه تو سماور قول
مثل چایی تو نعلبکی
میکشم جام بلارم هورت
میدیدم دور گردنا دار و طناب
سیاست لب حوضی، وعدهها باد هوا
نه شب ظلمت رفت، نه اومده صبح امید
غروب جمعه بودیم، با حال خراب
بانگ درد به افق نفت
از خاور مصیبت
گوشا رو کر میکنه، لالهها رو قطع
طوفان جهله و فقط میدونه راز بادو برگ
نمیگیره جلوی این فاضلابو سد
سفری بدون سرفصل
وقتی مرزا خطهای فرضی مغزن
سلامتی اون که پابرهنه کوهی رو فتح کرد
مینشست فقط واسه بند پوتینو بستن
شهروند معرکه
در بند جبر
با یه لبخند تلخی که انگار زیادیه گردن به سر
نه سیاسیه نه داره پرونده قتل
فقط مهاجره
پول نداره که بمیره
پیدا نمیشه گور مفتی
مسافره ولی نه مقصد داره نه کولهپشتی
به آغوش باز دریا میرسه بالاخره رود پُرپیچ
کاش میشد کل کره رو یه قدمی زد
ولی حیف که یه مرز ابدی هست
رو نقشه نه
تو مغز من سیاهیا پاک نمیشن
باس خودمو پهن کنم رو بند رخت
ولی درومدن برگای پاییز توزرد
میگشتیم انبار کاهو، بیرون میبارید سوزن
زخم زبون مثل مورفین میپاچید تو رگ
به چشم آدمچوبیا جرمه آتیش بودن
امروز زندونی تن و تهش هم اسیر خاکی
انقدر نارو خوردی که زمینهسازی میکنی با خودت هم غریبه باشی
شهروندارو میبینی و ترجیح میدی عضو قبیله باشی
سرباز بیسرزمین
میدونه بیشتره قدرت جیب از شهید
بعد بوی باروتی که توی ریهش خزید
دیگه عادت کرده به بیمقصدی
برسه یا نرسه قصه به آخر
مهم اینه من تشنهی جادهم
قدمام روی تیغ دشنهی عالم
مثل عقربه میچرخیم همه گرد یه ساعت
شهروند معرکه
در بند جبر
با یه لبخند تلخی که انگار زیادیه گردن به سر
نه سیاسیه نه داره پرونده قتل
فقط مهاجره
پول نداره که بمیره
پیدا نمیشه گور مفتی
مسافره ولی نه مقصد داره نه کولهپشتی
به آغوش باز دریا میرسه بالاخره رود پُرپیچ
@FadaeiFanpage
یه صبح سگی تعریف میکنه پاورقی
زندگی چنیمه کلمه سرخ میشه تو روغن حشیش
ثانیهها کثیف، آینهها غریب
تکیه دادم به صلیبی که پیکر مسیحو درید
میچکه خون از سرم وقتی عمیق
فکر میکنم به شب ضربت علی
اینهمه سوال
ما دنبال جواب و دلیل
پی جهانی جدید
قید جهانو زدیم
رویا کویره
ترکهای کفش تنها رفیق و شفیقت
انگار کره پادگانه، زندگی وظیفه
به اجبار ما هم در حال انجامش همیشه
حس میکنم یه روح پلید تو این تن شریف اسیره
خیاط کفن همیم
تو ذهن سمی شهر
هی میکشیم نفس عمیق
یه محشر مسری
گولهی آتیشیم تبعهی خورشید
تو یه منطقه قطبی
آواره
شاهد تجاوز عرب و فارسم به آبای آزاد خلیج
با یه قایق کاغذی
پر مسافر، مهاجر اقیانوسای عمیق
ولی محو میشم تو آفاق کویر
شهروند معرکه
در بند جبر
با یه لبخند تلخی که انگار زیادیه گردن به سر
نه سیاسیه نه داره پرونده قتل
فقط مهاجره
پول نداره که بمیره
پیدا نمیشه گور مفتی
مسافره ولی نه مقصد داره نه کولهپشتی
به آغوش باز دریا میرسه بالاخره رود پُرپیچ
مرزبان اسلحهتو دقیقاً بذار رو شقیقهم
بزن تیر آخرو خلاصم کن از این وضعیت
راه فرارم شو
میگن بهار از نو میاد
بعد از این سرمای برادرکش
این شهر داره هواشم گرگ
کانون گرم خونواده میشه تو حرارت ذوب
نفرت میزنه تو سماور قول
مثل چایی تو نعلبکی
میکشم جام بلارم هورت
میدیدم دور گردنا دار و طناب
سیاست لب حوضی، وعدهها باد هوا
نه شب ظلمت رفت، نه اومده صبح امید
غروب جمعه بودیم، با حال خراب
بانگ درد به افق نفت
از خاور مصیبت
گوشا رو کر میکنه، لالهها رو قطع
طوفان جهله و فقط میدونه راز بادو برگ
نمیگیره جلوی این فاضلابو سد
سفری بدون سرفصل
وقتی مرزا خطهای فرضی مغزن
سلامتی اون که پابرهنه کوهی رو فتح کرد
مینشست فقط واسه بند پوتینو بستن
شهروند معرکه
در بند جبر
با یه لبخند تلخی که انگار زیادیه گردن به سر
نه سیاسیه نه داره پرونده قتل
فقط مهاجره
پول نداره که بمیره
پیدا نمیشه گور مفتی
مسافره ولی نه مقصد داره نه کولهپشتی
به آغوش باز دریا میرسه بالاخره رود پُرپیچ
کاش میشد کل کره رو یه قدمی زد
ولی حیف که یه مرز ابدی هست
رو نقشه نه
تو مغز من سیاهیا پاک نمیشن
باس خودمو پهن کنم رو بند رخت
ولی درومدن برگای پاییز توزرد
میگشتیم انبار کاهو، بیرون میبارید سوزن
زخم زبون مثل مورفین میپاچید تو رگ
به چشم آدمچوبیا جرمه آتیش بودن
امروز زندونی تن و تهش هم اسیر خاکی
انقدر نارو خوردی که زمینهسازی میکنی با خودت هم غریبه باشی
شهروندارو میبینی و ترجیح میدی عضو قبیله باشی
سرباز بیسرزمین
میدونه بیشتره قدرت جیب از شهید
بعد بوی باروتی که توی ریهش خزید
دیگه عادت کرده به بیمقصدی
برسه یا نرسه قصه به آخر
مهم اینه من تشنهی جادهم
قدمام روی تیغ دشنهی عالم
مثل عقربه میچرخیم همه گرد یه ساعت
شهروند معرکه
در بند جبر
با یه لبخند تلخی که انگار زیادیه گردن به سر
نه سیاسیه نه داره پرونده قتل
فقط مهاجره
پول نداره که بمیره
پیدا نمیشه گور مفتی
مسافره ولی نه مقصد داره نه کولهپشتی
به آغوش باز دریا میرسه بالاخره رود پُرپیچ
@FadaeiFanpage
Fadaei - Narefigh (ft. Shapur) [prod. Mahdyar]
بیمرامی رسم آدمای مفتخوره
رفاقت هسته داره
تا درنیومده معده غرغرش
بگو تف کنه
نارفیق بنجله جنس عنصرش
خائنی که خرید ترسو به جون
ملتفت نی، نمیشه دمخورمون
هنوز بیت مهدیاره میده قلبو تکون
زبون بدخواه لای انبرمون
یارو میگفت سینهچاکه
تهش فهمیدیم پی چاک سینه دافه
میگن اینا رو خودت مینویسی یا که میشه نازل؟
فدائی تانک بیپلاکه
لات بیکتابه، یه دین کامل
کون لقت، فحش به نارفیق حقه
جاشون زیر تیغ عدله
مگه نمیگی شاعری بچه؟
چرا کارمونو میشنوی انگار دادن واجبی دستت؟
آس و پاس و ناسپاس
تیم جاکشا جمع شدن جنس بفروشن به کاسبا
بیخبری زیر پاته چاه
خوب میشناسمت ولی من رازدارم مثل پیر خانقاه
اونایی که رکب زدن تو ذلت
الان کلهشونو میبُرم با لذت
تو غیبت بودم میگرفتن هیبت
حالا ما قلهها رو فتح میکنیم
تو بگو ایول
پرچم بالاست حتی زمین بخوره شونههای تختی
میخوان قدرتو از ما بگیرن با چار کودتای کشکی
ردت میکنم مثل دونههای تسبیح
بزدل و مخبر
میرن پاسگاه میزنن بعد گفتگو املت
جلومون خایهماله، پشتمون غده
صورتاشون خوراکه، ما مشتمون گشنه
چاکرمنوکرما همه کشکی
خائنی فرو میره تو دهنت سر هفتتیر
فکر میکردیم رفاقت رسم مردیه
ولی مرامو یاد گرفتیم از یه زن مشتی
قسم به حضرت شعر
حاجیت رفاقت مذهبشه
توی طلبهی تقل معطل بیت
از مرام نگو که بیشتر از مصرفته
نارفیق اینجا ته خطه دیگه، رو شده جفت دستت
ما رو دور زدی میدون نیست، کوچهی بنبسته
آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه
برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته
نارفیق زیاد
ما ناراحت و ناخوش
کاش میشد بشه ناامیدی نابود
میزنم ناسور
میکنم ناجور
میبرم بازی رو زیبا
حاجیت میگه این لغاتو چشمبسته
چی میشه اگه باشه بینا (بی نا)
رفقامون زیادن، تخم چشن
ولی تخمم هم نی نارفیقا کشته بشن
بذارین بهتون یه نکته بگم
شما رو پُر کردن مثل دلمهی برگ
فقط میگیرین رخ مشتیگری
ولی تو مرام و معرفت دست میبرین
شما جیب ما رو نزن نمیخواد بگی واسهمون سر میزنی
قول و قراراتون هردمبیل
مافیاس پس چی؟ اگه برگردین
غیبتون میکنیم با تردستی
ما رو میشناسن حتی با صورتای شطرنجی
جلو آدمای نالوتیه پیک سر و ته
تف تو اون نارفیق که قید منو زد
چون براش پله نشدم
شما همیشه دیر میرسین عین صد و ده
بیارزشترین از پیت حلبی
رو کن تو چنته چی داری بینم چی بلدی
همهش ادا مرام الکی و سیس الکی
من جیگر دارم بیشتر از یه جیگرکی
بیرون از دومینوعه آدم لاشی
تیزه بِیتا، بدخواه بادش میخوابه
سراغتون میام بعد ساعت کاری
ببین اصلاً فرقی نداره خائن کی باشه
اینسری زدین با کاهدون
میشه زیر پام کتاب قانون ریز
تا من هستم پیش ما جاتون نیست
شاپور اومده که نابود شید
مفتخوری مثل شریک زالو
میخوری مثل چالوس پیچ
بیمرامی یه بیماری بده
که تو ناصرخسرو هم داروش نیس
نارفیق اینجا ته خطه دیگه، رو شده جفت دستت
ما رو دور زدی میدون نیست، کوچهی بنبسته
آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه
برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته
@FadaeiFanpage
بیمرامی رسم آدمای مفتخوره
رفاقت هسته داره
تا درنیومده معده غرغرش
بگو تف کنه
نارفیق بنجله جنس عنصرش
خائنی که خرید ترسو به جون
ملتفت نی، نمیشه دمخورمون
هنوز بیت مهدیاره میده قلبو تکون
زبون بدخواه لای انبرمون
یارو میگفت سینهچاکه
تهش فهمیدیم پی چاک سینه دافه
میگن اینا رو خودت مینویسی یا که میشه نازل؟
فدائی تانک بیپلاکه
لات بیکتابه، یه دین کامل
کون لقت، فحش به نارفیق حقه
جاشون زیر تیغ عدله
مگه نمیگی شاعری بچه؟
چرا کارمونو میشنوی انگار دادن واجبی دستت؟
آس و پاس و ناسپاس
تیم جاکشا جمع شدن جنس بفروشن به کاسبا
بیخبری زیر پاته چاه
خوب میشناسمت ولی من رازدارم مثل پیر خانقاه
اونایی که رکب زدن تو ذلت
الان کلهشونو میبُرم با لذت
تو غیبت بودم میگرفتن هیبت
حالا ما قلهها رو فتح میکنیم
تو بگو ایول
پرچم بالاست حتی زمین بخوره شونههای تختی
میخوان قدرتو از ما بگیرن با چار کودتای کشکی
ردت میکنم مثل دونههای تسبیح
بزدل و مخبر
میرن پاسگاه میزنن بعد گفتگو املت
جلومون خایهماله، پشتمون غده
صورتاشون خوراکه، ما مشتمون گشنه
چاکرمنوکرما همه کشکی
خائنی فرو میره تو دهنت سر هفتتیر
فکر میکردیم رفاقت رسم مردیه
ولی مرامو یاد گرفتیم از یه زن مشتی
قسم به حضرت شعر
حاجیت رفاقت مذهبشه
توی طلبهی تقل معطل بیت
از مرام نگو که بیشتر از مصرفته
نارفیق اینجا ته خطه دیگه، رو شده جفت دستت
ما رو دور زدی میدون نیست، کوچهی بنبسته
آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه
برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته
نارفیق زیاد
ما ناراحت و ناخوش
کاش میشد بشه ناامیدی نابود
میزنم ناسور
میکنم ناجور
میبرم بازی رو زیبا
حاجیت میگه این لغاتو چشمبسته
چی میشه اگه باشه بینا (بی نا)
رفقامون زیادن، تخم چشن
ولی تخمم هم نی نارفیقا کشته بشن
بذارین بهتون یه نکته بگم
شما رو پُر کردن مثل دلمهی برگ
فقط میگیرین رخ مشتیگری
ولی تو مرام و معرفت دست میبرین
شما جیب ما رو نزن نمیخواد بگی واسهمون سر میزنی
قول و قراراتون هردمبیل
مافیاس پس چی؟ اگه برگردین
غیبتون میکنیم با تردستی
ما رو میشناسن حتی با صورتای شطرنجی
جلو آدمای نالوتیه پیک سر و ته
تف تو اون نارفیق که قید منو زد
چون براش پله نشدم
شما همیشه دیر میرسین عین صد و ده
بیارزشترین از پیت حلبی
رو کن تو چنته چی داری بینم چی بلدی
همهش ادا مرام الکی و سیس الکی
من جیگر دارم بیشتر از یه جیگرکی
بیرون از دومینوعه آدم لاشی
تیزه بِیتا، بدخواه بادش میخوابه
سراغتون میام بعد ساعت کاری
ببین اصلاً فرقی نداره خائن کی باشه
اینسری زدین با کاهدون
میشه زیر پام کتاب قانون ریز
تا من هستم پیش ما جاتون نیست
شاپور اومده که نابود شید
مفتخوری مثل شریک زالو
میخوری مثل چالوس پیچ
بیمرامی یه بیماری بده
که تو ناصرخسرو هم داروش نیس
نارفیق اینجا ته خطه دیگه، رو شده جفت دستت
ما رو دور زدی میدون نیست، کوچهی بنبسته
آخر پاییزه و میخوایم بزنیم یه جوجهی خوشمزه
برادرا بپیچن که درومده از چاه یوسف گمگشته
@FadaeiFanpage
Fadaei - Zard [prod. Mahdyar]
غمتو نبینم قناری
چیه بیقراری؟
دنبال بهاری تو تقویم جلالی؟
کجای زمانی؟
ثانیهها شهروند ساعتن
بگو نجاتت میدن اهالیش قاعدتاً
وقتی از گردن آویزونی به سقف قوانین
آه خودتو نبازی
ما تفالههای جهانیم
یه خلاصه از امتحان شفاهی
جملهها سیاهن زمینه سفید
روا نی
شریک دلی؟ نه تو هم دردی علاج من روانی
لول دولول میزنه شقیقه به جیب
شاخهها تلهن
میده صدای جرس کمابیش سوت این قناری
جوجههاش سر از تخم درمیارن خودشونو میزنن به قفس
پی رهایی میبُره نفس
مثل یه درخت زیر سایهی تبر
ولی بیخبرن دم غروب میشه قاعده عوض
زرد مثل صورت رنگباختهی یه فراری
هر زردی که طلا نیس
بیرنگه حقایق، زرده جراید
سرخی من از شقایق، زردی تو از قناری
شیکما سیر میشه تو آسیاب دعا
آمریکا به متقاضیان دلار وابستهس
ما به ناجیای شجاع
که پشتشون بدیم ناشیانه شعار
مشت نشون بدیم
قناری به کوچ
حالا زمینگیر شده به آشیانه دچار
من شک دارم به شادیای شما
دیدی بعضیا انقدر دارن انگار فامیلای خدان
تو چی؟ سواری یا میدی سواری
میخوری تازیانه مدام از حامیان اوضاع؟
کمه امنیت، آدما شطرنجین و آینهها غبار
قناری اوقاتش قهره، قفسه سهمش
جمال چروک، بدن خسته
مظنه چنده؟
سفرهی پربرکت، کباب جنون
تو آذر شرافت و همدلی
با اودیهی کثافت مغز و لجن روح
لای کفن نون
زرد مثل صورت رنگباختهی یه فراری
هر زردی که طلا نیس
بیرنگه حقایق، زرده جراید
سرخی من از شقایق، زردی تو از قناری
شمع میسوزه تا فضا بمونه روشن
میشه دود از میخونه بلند
تو رگا مهمونه سرنگ
پول از آدما میسازه یه حیوون دوسر
بیچاره کلمات که قربونی میشن تو میدون هنر
تو انزوا میزنم سنگ به شیطون خودم
وقتی میبینیم خوبیا تو ریال ختم میشن
فاصله زیاده با دوریا
چقدن کوچیکا؟
بیخ بنا کج، به گوش کر نمیرسه صدای بلا
سر میکشه شعله از خیمهی سوریا
طفلان قناری تشنه، قناری روسیاس
یه افریقاییه پی یه قوطی آب
گم تو پوچی سراب میده کولی به زمان
زندهست چون حتی پوسیده طناب
خمیده کمر، کز کنج کوری عوام
قناری مریض روحیه و دواش
یه عدد قرص ماه تمام
الان تو ظهرِ
زرد مثل صورت رنگباختهی یه فراری
هر زردی که طلا نیس
بیرنگه حقایق، زرده جراید
سرخی من از شقایق، زردی تو از قناری
تو چی؟
سیری از غذا یا اسیری از قضا؟
بال زدی بر خلاف خیال
شدی مسافر مسیری تو سراب
تو جرات شدی و من طناب و
الان دارن جر میخورن مفصلات
ولی هنوز آرزوشونه جات باشن
تعداد کثیری از کفترا
@FadaeiFanpage
غمتو نبینم قناری
چیه بیقراری؟
دنبال بهاری تو تقویم جلالی؟
کجای زمانی؟
ثانیهها شهروند ساعتن
بگو نجاتت میدن اهالیش قاعدتاً
وقتی از گردن آویزونی به سقف قوانین
آه خودتو نبازی
ما تفالههای جهانیم
یه خلاصه از امتحان شفاهی
جملهها سیاهن زمینه سفید
روا نی
شریک دلی؟ نه تو هم دردی علاج من روانی
لول دولول میزنه شقیقه به جیب
شاخهها تلهن
میده صدای جرس کمابیش سوت این قناری
جوجههاش سر از تخم درمیارن خودشونو میزنن به قفس
پی رهایی میبُره نفس
مثل یه درخت زیر سایهی تبر
ولی بیخبرن دم غروب میشه قاعده عوض
زرد مثل صورت رنگباختهی یه فراری
هر زردی که طلا نیس
بیرنگه حقایق، زرده جراید
سرخی من از شقایق، زردی تو از قناری
شیکما سیر میشه تو آسیاب دعا
آمریکا به متقاضیان دلار وابستهس
ما به ناجیای شجاع
که پشتشون بدیم ناشیانه شعار
مشت نشون بدیم
قناری به کوچ
حالا زمینگیر شده به آشیانه دچار
من شک دارم به شادیای شما
دیدی بعضیا انقدر دارن انگار فامیلای خدان
تو چی؟ سواری یا میدی سواری
میخوری تازیانه مدام از حامیان اوضاع؟
کمه امنیت، آدما شطرنجین و آینهها غبار
قناری اوقاتش قهره، قفسه سهمش
جمال چروک، بدن خسته
مظنه چنده؟
سفرهی پربرکت، کباب جنون
تو آذر شرافت و همدلی
با اودیهی کثافت مغز و لجن روح
لای کفن نون
زرد مثل صورت رنگباختهی یه فراری
هر زردی که طلا نیس
بیرنگه حقایق، زرده جراید
سرخی من از شقایق، زردی تو از قناری
شمع میسوزه تا فضا بمونه روشن
میشه دود از میخونه بلند
تو رگا مهمونه سرنگ
پول از آدما میسازه یه حیوون دوسر
بیچاره کلمات که قربونی میشن تو میدون هنر
تو انزوا میزنم سنگ به شیطون خودم
وقتی میبینیم خوبیا تو ریال ختم میشن
فاصله زیاده با دوریا
چقدن کوچیکا؟
بیخ بنا کج، به گوش کر نمیرسه صدای بلا
سر میکشه شعله از خیمهی سوریا
طفلان قناری تشنه، قناری روسیاس
یه افریقاییه پی یه قوطی آب
گم تو پوچی سراب میده کولی به زمان
زندهست چون حتی پوسیده طناب
خمیده کمر، کز کنج کوری عوام
قناری مریض روحیه و دواش
یه عدد قرص ماه تمام
الان تو ظهرِ
زرد مثل صورت رنگباختهی یه فراری
هر زردی که طلا نیس
بیرنگه حقایق، زرده جراید
سرخی من از شقایق، زردی تو از قناری
تو چی؟
سیری از غذا یا اسیری از قضا؟
بال زدی بر خلاف خیال
شدی مسافر مسیری تو سراب
تو جرات شدی و من طناب و
الان دارن جر میخورن مفصلات
ولی هنوز آرزوشونه جات باشن
تعداد کثیری از کفترا
@FadaeiFanpage
Fadaei - Az Samime Ghalb [prod. Mahdyar]
یه جوری به هم وصلیم انگار داربستیم
مراما هنوز داشمشتی
اهل هنر، از بدخواه درست میکنیم کاردستی
اگه حمله کنن میپیچه بو عطر تفنگ
خلاصی میزنم راحت شی
ببین نمیترسه مار از نیش
یه مشت لمپن
با چند تا لوح تقدیر و تعریف و تمجید کشکی
فقط حرفی
بخوریم به هم میاد پایین جلوبندیت
گلچینه، کارا گل سر سبد
دست برنمیدارم از سر کچل دلهطعمههایی که میکنن تله بزک
وزه خودکارم از نوک دشنه تیزتره
فرو میکنم تو فکرت
تیرم تو کمونت، کیفم رو کولت
دماغ عملیتو عشقه
از کلهها پریده عقل
امان از مسیر کج
خیر شریک شر
دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب
بچه نیستم ولی رپ برام بازیه
یه جوری سلطنت میکنم انگار فامیلیم جهانشاهیه
درگیریاتون جُنگ شادیه
حاشیه ناهار کاریه
جوری میخورمتون بگن فدائی زامبیه
میدونه گندهایم ولی مثل کبک سرش زیر برفه
تهش رو به آسمان آبیه
صابسبک چسناله، خوراک گریه زاریه
وقتی با دیس میاد انگار خواستگاریه
قهوه قجری
میگیره خندهم از همین
تو محل قند عسلی
رو ضرب با لحن عصبی
ما رو دیدی دندهعقبی رفتی بند بغلی
بیخبری رپ زندانه ما توش حبس ابدیم
بِیتا میزنه چک بهت عوضی
کفگرگی و کلهادبی
از کلهها پریده عقل
امان از مسیر کج
خیر شریک شر
دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب
عامهپسندی به واللهی
گیر چار تا باریکلایی
بدخوامی؟ دو تا پیک شلاقی، خمرهای، دمپایی
با چوب و گزند مثل مور و ملخ از دیوارای محل
میریزن با فتوای حاجیت از پاریس
رُخت ننهمنغریب، تو خوردهشیشیه
وعدهها پای منقلی، کارا سرسری
وضعش کساده خوب نمیشه به چند دلیل
خالتوره، لای رپکنا به زور چپیده این اولیش
بیثباتتر از خمیر
خط نستعلیق، ابیات فکسنی
رپ دبستان شده و میکروفون بستنی
تصویری که میدی روش بنویس شکستنی
جوری خوردتون میکنم جمع نشید با پلاتین
حماسهآفرینم، نظامی
از کلهها پریده عقل
امان از مسیر کج
خیر شریک شر
دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب
@FadaeiFanpage
یه جوری به هم وصلیم انگار داربستیم
مراما هنوز داشمشتی
اهل هنر، از بدخواه درست میکنیم کاردستی
اگه حمله کنن میپیچه بو عطر تفنگ
خلاصی میزنم راحت شی
ببین نمیترسه مار از نیش
یه مشت لمپن
با چند تا لوح تقدیر و تعریف و تمجید کشکی
فقط حرفی
بخوریم به هم میاد پایین جلوبندیت
گلچینه، کارا گل سر سبد
دست برنمیدارم از سر کچل دلهطعمههایی که میکنن تله بزک
وزه خودکارم از نوک دشنه تیزتره
فرو میکنم تو فکرت
تیرم تو کمونت، کیفم رو کولت
دماغ عملیتو عشقه
از کلهها پریده عقل
امان از مسیر کج
خیر شریک شر
دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب
بچه نیستم ولی رپ برام بازیه
یه جوری سلطنت میکنم انگار فامیلیم جهانشاهیه
درگیریاتون جُنگ شادیه
حاشیه ناهار کاریه
جوری میخورمتون بگن فدائی زامبیه
میدونه گندهایم ولی مثل کبک سرش زیر برفه
تهش رو به آسمان آبیه
صابسبک چسناله، خوراک گریه زاریه
وقتی با دیس میاد انگار خواستگاریه
قهوه قجری
میگیره خندهم از همین
تو محل قند عسلی
رو ضرب با لحن عصبی
ما رو دیدی دندهعقبی رفتی بند بغلی
بیخبری رپ زندانه ما توش حبس ابدیم
بِیتا میزنه چک بهت عوضی
کفگرگی و کلهادبی
از کلهها پریده عقل
امان از مسیر کج
خیر شریک شر
دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب
عامهپسندی به واللهی
گیر چار تا باریکلایی
بدخوامی؟ دو تا پیک شلاقی، خمرهای، دمپایی
با چوب و گزند مثل مور و ملخ از دیوارای محل
میریزن با فتوای حاجیت از پاریس
رُخت ننهمنغریب، تو خوردهشیشیه
وعدهها پای منقلی، کارا سرسری
وضعش کساده خوب نمیشه به چند دلیل
خالتوره، لای رپکنا به زور چپیده این اولیش
بیثباتتر از خمیر
خط نستعلیق، ابیات فکسنی
رپ دبستان شده و میکروفون بستنی
تصویری که میدی روش بنویس شکستنی
جوری خوردتون میکنم جمع نشید با پلاتین
حماسهآفرینم، نظامی
از کلهها پریده عقل
امان از مسیر کج
خیر شریک شر
دستگام تو کل دم و دستگاتون از صمیم قلب
@FadaeiFanpage
Fadaei - Rahbar [prod. Hekmat, Mahdyar]
با وجود همه معضلا رو پام
زندگی سفره، منم تو راه
شاهنامه افسانهست
زندگی تموم نمیشه غولاش
عمر یه اقیانوسه، کفش هم سولاخ
آروم و عمیق
یه باد میاد یهو میشه طوفان
بلندترین فیلم کوتاه
پر ز اتفاق بودار
مترسک که لال، غیر اونم کسی نی تو باغ
کلاغا رو کار، بعد اینا اون میان
ریخته شده از این خونا زیاد
انسانیت یعنی چقده پولات
چرا ساکتی؟ مگه کلاس یوگاس؟
مردا گرمه سراشون به زنا و زنا تو لاک
معنویات تو دام مدل موهاست
عیاشی شده امورات
مثل قرقی میرم نوک قله غروبا
ناز خوار گروهبان
من دودل روراست
بیخیال نوبل و هورا
باور بیخودی رو قبرش کن
آلت موسیقیتو چربش کن
بکن تو مغز سردار و ارتشبد
رپو دوست دارم ولی ورزشکار نیستم
من رهبرم بشین هضمش کن
خیلی وقته کشیدم بیرون از جامعه
نمیصرفه سر و کله با پاچهی دولت
حامله شدن از اسپرم سیاست
نه نخواستیم ما کمک
کلاً من چیزی ندارم ببازم
ولی بلدم بسازم
مثلاً ببین قطر پروندهم
اقلاً چهل سانت هست
سه بار حبس، دو بار عفو
سرجمع جوونیم به گا رفت
میخوام برگردم به جامعه
کسی نگه عه بازم همون کاسبه
حاصل هنرمو بگیرم و کمبود فاصله
بین من و فقر بشه خاطره
مثل فائزه
نه اینا سرابه، گذشته از سر آب
با پول نمیشه وجدانو خریدش
خشکه گلو، پارچ پُر کنار پرونده رییسه
بیخبره آتو دارم از رییس رییسش
کاپوت نمیکشم سر حقیقت و جریده
عزیز بعضی فضیلتا فریبه
آلت موسیقیتو چربش کن
بکن تو مغز سردار و ارتشبد
رپو دوست دارم ولی ورزشکار نیستم
من رهبرم بشین هضمش کن
آلت موسیقیتو چربش کن
بکن تو مغز سردار و ارتشبد
رپو دوست دارم ولی ورزشکار نیستم
تو رهبری بشین هضمش کن
@FadaeiFanpage
با وجود همه معضلا رو پام
زندگی سفره، منم تو راه
شاهنامه افسانهست
زندگی تموم نمیشه غولاش
عمر یه اقیانوسه، کفش هم سولاخ
آروم و عمیق
یه باد میاد یهو میشه طوفان
بلندترین فیلم کوتاه
پر ز اتفاق بودار
مترسک که لال، غیر اونم کسی نی تو باغ
کلاغا رو کار، بعد اینا اون میان
ریخته شده از این خونا زیاد
انسانیت یعنی چقده پولات
چرا ساکتی؟ مگه کلاس یوگاس؟
مردا گرمه سراشون به زنا و زنا تو لاک
معنویات تو دام مدل موهاست
عیاشی شده امورات
مثل قرقی میرم نوک قله غروبا
ناز خوار گروهبان
من دودل روراست
بیخیال نوبل و هورا
باور بیخودی رو قبرش کن
آلت موسیقیتو چربش کن
بکن تو مغز سردار و ارتشبد
رپو دوست دارم ولی ورزشکار نیستم
من رهبرم بشین هضمش کن
خیلی وقته کشیدم بیرون از جامعه
نمیصرفه سر و کله با پاچهی دولت
حامله شدن از اسپرم سیاست
نه نخواستیم ما کمک
کلاً من چیزی ندارم ببازم
ولی بلدم بسازم
مثلاً ببین قطر پروندهم
اقلاً چهل سانت هست
سه بار حبس، دو بار عفو
سرجمع جوونیم به گا رفت
میخوام برگردم به جامعه
کسی نگه عه بازم همون کاسبه
حاصل هنرمو بگیرم و کمبود فاصله
بین من و فقر بشه خاطره
مثل فائزه
نه اینا سرابه، گذشته از سر آب
با پول نمیشه وجدانو خریدش
خشکه گلو، پارچ پُر کنار پرونده رییسه
بیخبره آتو دارم از رییس رییسش
کاپوت نمیکشم سر حقیقت و جریده
عزیز بعضی فضیلتا فریبه
آلت موسیقیتو چربش کن
بکن تو مغز سردار و ارتشبد
رپو دوست دارم ولی ورزشکار نیستم
من رهبرم بشین هضمش کن
آلت موسیقیتو چربش کن
بکن تو مغز سردار و ارتشبد
رپو دوست دارم ولی ورزشکار نیستم
تو رهبری بشین هضمش کن
@FadaeiFanpage
Fadaei - Khoon [prod. Hekmat, Mahdyar]
دم جهنم نمیپرسن خوابیدی گشنه چند بار
هر روز تجاوز میشه، خونیه شورت مرزا
ما تشنه بودیم و میریختن آب پشت سرباز
راه بازسازی شکستنه
میخوام مثل مار نظامو ببلعمش
حرف تو حلق به بند حق کشیده میشه
حلقهی دار مدال افتخار به گردنه
صدا پای مردم مثل زلزلهست
ترک میخوره سقف بیت
نور آبی پلیس میخوره توی چشم قرمزم
ما قاچاقچیایم، لب مرز فکر
همه تو جریانیم
جرم زنجیرهایه مثل سوپرای دریانی
من اون قطره خونیام که نمیره از رو لباس خلخالی
صدای یوزی، زوزههای شلاقی
یه جوری قنوت میره که انگار یکی رو کشته و دستش بو خون میده
نوزادا رو آلت حاجی جر میخورن
صورتا مثل پوست گردو چروک میشه
جوهر علم توی قلم جهل
پاک میشه گناه دزدی با صدقه سر
فقط امضا میشه سند مرگ
تبر حق جا خشک کرده توی کمر خلق
همه آلودهن، کی نیستش دستش تو کار؟
یکی بود حرفش روراست
شد قلبش سوراخ
فدائی مونده جا کفشش رو خاک
نه عکسش رو ماه
حرصش میگیره حاجی از پوزخندام
میگه ببریدش
خط رو خرخرهست، پره چوبخطها
اخوی ما اونقدا هم بهدردنخور نیستیم
ما رو دور ننداز
عوض کرده مزهی خاکو خون
عدالت اعدام شد، طناب قانون
جلو میره زمان آروم
انگار خورده وسط کلهی جهان باتوم
باد هیچ موقع خاک نمیشه
اینو هیشکی بهت یاد نمیده
خون با هیچی پاک نمیشه
اینو هیشکی بهت یاد نمیده
@FadaeiFanpage
دم جهنم نمیپرسن خوابیدی گشنه چند بار
هر روز تجاوز میشه، خونیه شورت مرزا
ما تشنه بودیم و میریختن آب پشت سرباز
راه بازسازی شکستنه
میخوام مثل مار نظامو ببلعمش
حرف تو حلق به بند حق کشیده میشه
حلقهی دار مدال افتخار به گردنه
صدا پای مردم مثل زلزلهست
ترک میخوره سقف بیت
نور آبی پلیس میخوره توی چشم قرمزم
ما قاچاقچیایم، لب مرز فکر
همه تو جریانیم
جرم زنجیرهایه مثل سوپرای دریانی
من اون قطره خونیام که نمیره از رو لباس خلخالی
صدای یوزی، زوزههای شلاقی
یه جوری قنوت میره که انگار یکی رو کشته و دستش بو خون میده
نوزادا رو آلت حاجی جر میخورن
صورتا مثل پوست گردو چروک میشه
جوهر علم توی قلم جهل
پاک میشه گناه دزدی با صدقه سر
فقط امضا میشه سند مرگ
تبر حق جا خشک کرده توی کمر خلق
همه آلودهن، کی نیستش دستش تو کار؟
یکی بود حرفش روراست
شد قلبش سوراخ
فدائی مونده جا کفشش رو خاک
نه عکسش رو ماه
حرصش میگیره حاجی از پوزخندام
میگه ببریدش
خط رو خرخرهست، پره چوبخطها
اخوی ما اونقدا هم بهدردنخور نیستیم
ما رو دور ننداز
عوض کرده مزهی خاکو خون
عدالت اعدام شد، طناب قانون
جلو میره زمان آروم
انگار خورده وسط کلهی جهان باتوم
باد هیچ موقع خاک نمیشه
اینو هیشکی بهت یاد نمیده
خون با هیچی پاک نمیشه
اینو هیشکی بهت یاد نمیده
@FadaeiFanpage
سامان ویلسون میگه این روزا فقط سگم دوسم داره. سامان جان سگت دوست داره چون خایمالو سگ میگاد.
-گربه کله عصبی
@FadaeiFanpage
-گربه کله عصبی
@FadaeiFanpage
یکی به هیچکس گفته "برای" شروین رو بازخونی کنه 😂😂😂
سروش هم خداروشکر گفت صدای من بهش نمیخوره
@FadaeiFanpage
سروش هم خداروشکر گفت صدای من بهش نمیخوره
@FadaeiFanpage
Forwarded from +۱۵۰۰تصویر
اگر اینترنت قطع شد یادتون باشه ماسک بزنید. به هیچ آمبولانس و ماشین آتشنشانیای اعتماد نکنید. اگر مجروح شدید و وخیم نبود بیمارستان و درمانگاه نرید، امکان بازداشتتون خیلی زیاده. برای مجروحیتهای جزیی به ما پیام بدید سعی میکنیم پزشکهایی پیدا کنیم که بهتون مشورت بدن.
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
Forwarded from +۱۵۰۰تصویر
قبل رفتن به اعتراضات، خونه و لپتاپ رو از هرچیزی که از دید حکومت جرم محسوب میشه پاکسازی کنید. گوشی همراه خودتون نبرید. اگر بردید بذارید روی حالت هواپیما. اگر رمز گوشیتون با انگشت یا چهره باز میشه غیرفعالش کنید. لباس تیره بپوشید. و به کسی که اعتماد دارید بگید کجا میرید.
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
Forwarded from +۱۵۰۰تصویر
در صورتی که مأموران تلاش کردند دستگیرتان کنند تا جای ممکن سروصدا و مقاومت کنید. به تاکتیکهای دشمن توجه کنید. به طور معمول (نه همیشه) نیروهای جمهوریاسلامی با لباس نظامی وظیفهی مقابلهی مستقیم و لباسشخصیها و بسیجیها وظیفهی دستگیری و شناسایی را بر عهده دارند.
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
Forwarded from +۱۵۰۰تصویر
مردمی که در خانه هستید اگر صدای کسی را شنیدید که دارد فرار میکند خواهش میکنیم در خانهیتان را به رویش باز کنید. اجازه ندید بچههامون بیفتن دست مامورای جمهوریاسلامی.
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
#مهسا_امینی
@t1500tasvir
فدائی - نارفیق:
"تیم جاکشا جمع شدن جنس بفروشن به کاسبا
بیخبری زیر پاته چاه"
خیلی جاها میبینم میگن دیس قاف 😐
ولی دقت کنید میبینید اینجا منظورش از کاسب خودشه
میگه جاکشا میخوان به من که کاسبم جنس بفروشن. بیخبرن زیر پاشون چاهه یعنی تلهست.
@FadaeiFanpage
"تیم جاکشا جمع شدن جنس بفروشن به کاسبا
بیخبری زیر پاته چاه"
خیلی جاها میبینم میگن دیس قاف 😐
ولی دقت کنید میبینید اینجا منظورش از کاسب خودشه
میگه جاکشا میخوان به من که کاسبم جنس بفروشن. بیخبرن زیر پاشون چاهه یعنی تلهست.
@FadaeiFanpage
توییت جدید مهدیار:
با وجود اینترنت فلج ایران، تمام آهنگای آلبوم فدائی در صدر جدول جهانی ساندکلاد قرار دارن. ولی آهنگ شروین جاش رتبهی ۱۵ نیست، بیاریمش رتبهی اول:
soundcloud.com/shervinine/baraye
#مهسا_امینی
#MahsaAmini
@FadaeiFanpage
با وجود اینترنت فلج ایران، تمام آهنگای آلبوم فدائی در صدر جدول جهانی ساندکلاد قرار دارن. ولی آهنگ شروین جاش رتبهی ۱۵ نیست، بیاریمش رتبهی اول:
soundcloud.com/shervinine/baraye
#مهسا_امینی
#MahsaAmini
@FadaeiFanpage