اِنگار
988 subscribers
334 photos
32 videos
4 files
91 links
دکتر پرستو‌امیری
متخصص روانشناسی‌سلامت
روان‌درمانگر
پروانه سازمان نظام روانشناسی:
۷۱۳۵
تعیین وقت از طریق تلگرام و واتس‌اپ:
۰۹۳۶۵۷۰۵۱۷۱
در اینستاگرام
Www.instagram.com/dr.parastoo.amiri
Download Telegram
اِنگار
آقای بدشانس! آقای کتاب‌فروش شصت و شش ساله روی صندلی پشت میز نشسته بود و با لبخند کم‌رنگی روی لب، مشغول مطالعه بود که آقای رضامنش وارد مغازه کتابفروشی شد. بلافاصله پشت سرش خانم فلاحی وارد شد. آقای کتابفروش با لبخندی پررنگ‌تر از جا برخواست. تا آقای رضا‌منش…
.


آقای کتاب‌فروش با خودش فکر کرد، آدم‌ها چقدر زخم‌های‌شان را دوست دارند.
آدم‌ها زخم‌شان را می‌گیرند توی دست‌شان و با خودشان به همه‌جا می‌برند و در هر فرصتی آن‌را به بقیه نشان می‌دهند.
اِنگار
@dourha_ensani با زخم‌های روان‌مان چه‌کار کنیم؟ علی اشکان نژاد زخم، از جغرافیای روان انسان، دور نیست. انسان به واسطه ی انسان بودن و در ارتباط با انسان های دیگر بودن، زخمی خواهد شد، حتی در بهترین شرایط محیطی و تربیتی. هرچقدر مراقبت کنیم، هر چقدر موانع قوی…
.

ملاقات با زخم، اشتهای روان ماست.
حضور درد و رنج، برای ما خوشایند است. و هم‌نشینی با او آرزوست.
چرا که مرهم دلپذیر، همیشه و تنها، پس از رنج، نصیب ما شده‌است.


اما،
با زخم‌های روان‌مان چه کار کنیم؟
تمام حرف را ویکتور هوگو زد:

"مستی،
از گهواره شروع می‌شود."


من گمان می‌کنم،
مستیِ نوزاد در گهواره،
لذتی وحشی و طبیعی‌ست،
ناب و تمام عیار،
تماما خودخواهانه،
بدون احساس گناه، بدون ترس،
و بدون حافظه‌ای از مستی‌هایی که به خماری رسیده‌اند.

بعد از آن مستیِ ناب،
هرچه مستی بود، جعلی بود و
سایه‌ای بی‌جان از مستیِ گهواره ...


دکتر پرستوامیری

@engaarr
@engaarr
@engaarr
زمان



روی سکوی راه‌آهن نشسته‌ بود، پاهایش را کنار هم جفت کرده بود و خیره شده بود به نوک کفش‌هایش. انگار که با نگاه کردن به کفش‌ها و پاها بخواهد تمرکزش را بگذارد روی رفتن و جلوی هر وسوسه‌ی دیگری را بگیرد.
آدم‌ها با عجله از جلویش رد می‌شدند، اما سرش را بلند نمی‌کرد. در فضایی یک متر در یک متر با مرزهایی خیالی، از دنیای خارج جدا شده بود.
دسته‌ی ساک چرمی قهوه‌ای کوچکی که روی زانویش گذاشته بود را محکم توی انگشت‌هایش فشار داد، تمام آن‌چه لازم بود را توی ساک گذاشته بود.
فکر کرد: تمام آن‌چه لازم است! اما برای چه کاری لازم است؟
مدارک شناسایی؛ یک دست لباس اضافه که پارسال وقتی می‌خواست آن‌را از بازارچه‌ای ساحلی بخرد، مادر گفته بود جوان که بود شبیه‌اش را داشته‌ است؛ دفترچه قدیمیِ یادداشت‌های پدر با جلد چرمیِ خاکستری (که حتما خیلی دنبالش خواهد گشت و آخرش هم گم شدنش را ربط خواهد داد به حواس‌پرتی مادر)؛ روسری سبز ابریشمی و قلاب بافتنی مادر؛ یک تیله‌ی سربی که از بچگی همراهش بود و اصلا یادش نمی‌آمد از کجا آمده‌است؛ و ساعت مادربزرگ با بند فلزی طلایی؛ این تمام دارایی بود که در ساکش گذاشته بود و فکر می‌کرد که لازم است، اما برای چه، نمی‌دانست.
- اگر می‌خواست از گذشته فرار کند، چرا باید این خرت و پرت‌ها را از گذشته، با وسواس انتخاب می‌کرد و با خودش می‌برد؟
یک جایی خوانده بود؛ مگر نه این‌که آن‌چه از آن فرار می‌کنیم، میل بیشتری برای نزدیکی به آن داریم؟ مگر نه این‌که اشیا، بعد از مدتی خاصیتی فراتر از وجودشان به خود می‌گیرند؟ اشیا تبدیل به یادمان می‌شوند، شبکه‌ای معانی در ذهن، که ما از طریق آن‌ها انسجام خودمان را در طول زمان از گذشته تا آینده حفظ کنیم. اگر می‌خواست از واقعیت بِبُرد، نیاز داشت یک چیزهایی از واقعیت همراهش باشد و الا به طور کلی پرت می‌شد به عالم خیال و هپروت.
از فکری که به سرش زد، ترسید. فوری سرش را بالا گرفت و اطرافش را نگاه کرد، نباید خیلی غرق خودش می‌شد، لازم بود گاهی به جهان بیرون از خودش رجوع کند وگرنه دیوانگی سراغش می‌آمد.
انگشت‌هایش از فرط فشار، خشک شده و درد گرفته بودند، به سختی آن‌ها را از هم و از دسته‌ی ساک جدا کرد.
زیپ فلزی ساک را باز کرد، بدون نگاه کردن، دستش را درون آن چرخاند تا توانست ساعت مادربزرگ را پیدا کند. ساعت را درآورد، پاهایش را کمی جمع کرد تا ساک از روی پایش نیفتد و ساعت به مچ دستش بست. کمی به دستش شل بود. صفحه‌اش را نگاه کرد دید هنوز کار می‌کند. خیلی از این ساعت استفاده نکرده بود. بعد از فوت مادربزرگ تنها چندباری در مراسم رسمی به دستش بسته بودش. به صفحه‌ی ظریف و سفید ساعت نگاه کرد، یادش آمد، یک‌بار که از مادربزرگ پرسیده بود چرا همیشه ساعت به مچش می‌بندد، مادربزرگ جواب داده بود: زمان، گاهی آنقدر کند و سنگین می‌گذرد که وزن‌ گام‌هایش را هم‌چون باری سنگین روی دوش‌هایت احساس می‌کنی. لحظه‌ها انگار گله‌ی فیل‌ها هستند که آرام می‌گذرند و تورا زیر پاهایشان له می‌کنند؛ گاهی هم آن‌قدر زود می‌گذرد که با هیچ قل و زنجیری نمی‌توانی آن‌را نگه داری. انگار لحظه‌ها پروانه‌های کوچکِ بی‌تابی هستند که ناگاه پروزا می‌کنند و از دستانت می‌گریزند.
بعد هم ساعت را دور مچش چرخانده بود و گفته بود: ساعت به دستم می‌بندم تا گول زمان درون خودم را نخورم مادر جان.

اشک توی چشم‌هایش دوید. سریع چشم‌هایش را از ساعت برداشت و به نوک کفش‌هایش دوخت.



پرستو امیری
.

بر زمستان، صبر باید طالب نوروز را
دیر، اما روزهای بد به پایان می‌رسد
در سال جدید، هر دوشنبه بعد از ظهر، در کلینیک تخصصی دیبا، با کارگاه‌های روانشناسی در خدمت خواهم بود.
جزئیات برگزاری هر کارگاه رو در روزهای آینده اعلام می‌کنم.


دکتر پرستو امیری
@engaarr
کارگاه تنطیم هیجان برای چه کسانی مناسب است؟

افراد با مشکلاتی مانند:

افسردگی، اختلالات اضطرابی و استرس، بی‌قراری و ناامیدی مزمن، خشم و پرخاشگری،
افرادی که درگیر رفتارهای پرخوری، پرخوابی، اهمال‌کاری، دمدمی مزاج، رفتارهای اعتیادی و خودآسیب‌رسان هستند،
افراد با طرحواره‌های رهاشدگی، نقص و شرم، کمال‌گرایی و ایثار،
افرادی که مشکلات مزمن عاطفی در روابط دارند و در رابطه بیشتر هیجانات آزاردهنده را تجربه می‌کنند،
افراد با علائم و دردهای مزمن بدنی که علل روانی دارند،
و افرادی که به دنبال رشد توانایی‌های خود هستند،
می‌توانند از تکنیک‌های تنظیم هیجان بهره‌مند شوند.
اِنگار
کارگاه تنطیم هیجان برای چه کسانی مناسب است؟ افراد با مشکلاتی مانند: افسردگی، اختلالات اضطرابی و استرس، بی‌قراری و ناامیدی مزمن، خشم و پرخاشگری، افرادی که درگیر رفتارهای پرخوری، پرخوابی، اهمال‌کاری، دمدمی مزاج، رفتارهای اعتیادی و خودآسیب‌رسان هستند، افراد…
.

توضیحاتی درباره‌ی کارگاه تنظیم هیجان:


ما در طول روز هیجان‌های مختلفی را تجربه می‌کنیم. بعضی از این هیجانات (مانند اضطراب، غم، خشم، ترس، ناامیدی، بی‌قراری و ...) ناخوشایند و آزاردهنده هستند.

هر یک از ما در طول زندگی تلاش‌ زیادی کرده‌ایم تا از شر این هیجان‌ها خلاص شویم، اما خیلی وقت‌ها نتیجه‌ی عکس گرفته‌ایم و یا به خودمان و دیگران آسیب رسانده‌ایم.

افرادی که به روانشناس مراجعه می‌کنند اغلب از همین هیجان‌ها شکایت دارند. در واقع مشکلات هیجانی و تنظیم آن، یک مشکل مشترک در انواع اختلالات روانی‌ و حتی در بین افراد عادی‌ست.

تکنیک‌های مبتنی بر تنظیم هیجان، تکنیک‌های فراتشخیصی هستند که به افراد در تجربه و تنظیم هیجانات‌شان به روشی سالم، کمک می‌کنند.



برای حفظ کیفیت و فعال‌ بودن شرکت‌کننده‌ها، ظرفیت تمام کارگاه‌ها محدوده (۱۰ الی ۱۵ نفر).
کارگاه‌ به صورت آموزش، مشارکت و تمرین عملی برگزار می‌شه.

برای اطلاعات بیشتر:
واتساپ و پیامک:
09365705171
و تلفن:
041 3330 0116
041 3333 4121
Forwarded from اِنگار
تراژدیِ هیجانات بشر

دکتر پرستوامیری
دکترای تخصصی روانشناسی‌سلامت
@engaarr



حوالی قرن سیزدهم که جامعه‌ی درباری قدرتمند شد و ارج یافت و به‌خصوص حضور شوالیه‌ها در دربارها، آدابِ خویشتن‌داری و بازداری هیجانات بیش از پیش اهمیت یافت. واژه‌ی "نزاکت" (courtesy) از واژه "دربار" (court) مشتق شده است.
از این دوره بود که ابراز آشکار هیجانات و امیال مثبت (شادی، لذت، کامجویی) تقبیح، و بازداری هیجانی، احساس شرم و گناه تحسین شمرده شد. کلیسا نیز با این سیر، هم‌داستان بود. این روند حتی مطابق با سیر سرمایه‌داری نیز بود. تاکید بر به تاخیر انداختن کامرواسازی و سرکوب لذت به نفعِ تلاش و کار و سازندگی بیشتر.

حال، در چند دهه اخیر، ما با نوعی دیگر از سرکوبی هیجانی مواجه هستیم؛ سرکوبی هیجانات منفی. اگر در قرون پیشین با صدای بلند خندیدن، نمایش لذت، ابراز هیجانات کامرواجویانه (مانند هیجانات جنسی) تقبیح می‌شد، در چند دهه‌ی اخیر موجی علیه هیجانات ناخوشایندی چون اضطراب، غم و خشم به راه افتاده است.
در واقع سرکوب هیجانات مثبت و کامرواجویی و به‌جای آن تلاش و سخت‌کوشی و تحمل رنج، تا زمان "تولید و تامین نیروی کار" به نفع نظام سرمایه‌داری بود. اکنون برای مصرف نیازمند آدم‌هایی‌ست که به دنبال شادی و لذت و کامیابی هستند.
هم‌زمان علومی مانند روانشناسی، در سیر تحول خود، خواسته و ناخواسته با این نظام (و البته نیازهایی که بر افراد جامعه تحمیل کرده است) همراه شده و نوید مداخلاتی را داد که قرار بود بشر را از "حال بد" به "حال خوب" هدایت کنند.
این‌بار وقت آن بود که افراد موضوع سرکوبی را تغییر دهند. موضوع سرکوبی دیگر لذت‌طلبی، عطش جنسی، شادی و کام‌یابی نیست؛ این‌بار موضوعِ تقبیح و سرکوبی، خشم، اضطراب، شرم، غم و سایر هیجانات ناخوشایند (!) است.

اما چشم‌انداز تراژدیک این است که گریزی از هیچ‌کدام از هیجانات نیست. هیجان‌ها چه خوشایند و چه ناخوشایند بهایی‌ست که ما بابت مواجهه با واقعیت و اهمیت دادن به مسائل می‌پردازیم.
شاید وقت آن است که بشر به رویکردی پذیرنده در مورد تمام هیجاناتش برسد و با آن‌ها آشتی کند.
@engaarr
@engaarr
اِنگار
کارگاه تنطیم هیجان برای چه کسانی مناسب است؟ افراد با مشکلاتی مانند: افسردگی، اختلالات اضطرابی و استرس، بی‌قراری و ناامیدی مزمن، خشم و پرخاشگری، افرادی که درگیر رفتارهای پرخوری، پرخوابی، اهمال‌کاری، دمدمی مزاج، رفتارهای اعتیادی و خودآسیب‌رسان هستند، افراد…
.

دوستان کارگاه تنظیم هیجان به صورت حضوری، آنلاین و آفلاین (ضبط شده) برگزار می‌شه.
این کارگاه ۹ ساعته و در روزهای دوشنبه ۴ و ۱۱ و ۱۸ اردیبهشت، از ساعت ۱۵ الی ۱۸ برگزار می‌شه.
این کارگاه رو به کسانی که به دلیل پر بودن وقت‌هامون موفق به گرفتن وقت برای جلسات روان‌درمانی نشدن و کسانی که توان پرداخت هزینه‌های جلسات درمان رو ندارن توصیه می‌کنم (هزینه‌ای این کارگاه ۷۰ درصد از جلسات فردی کمتره).

برای اطلاعات بیشتر:
واتساپ و پیامک:
۰۹۳۶۵۷۰۵۱۷۱
و تلفن:
۰۴۱۳۳۳۰۰۱۱۶
۰۴۱۳۳۳۳۴۱۲۱
سرکوبیِ احساسات می‌تواند در حدی باشد که ارتباط فرد با مولفه‌های روانی و ذهنی هیجان قطع شود؛
اما بدن ...
بدن، زبان خودش را دارد؛
بدن داغ می‌شود، بدن یخ می‌زند، قلب تند و تند می‌تپد، دست‌ها می‌لرزند، پاها سست می‌شوند، چشم‌ها تار می‌بینند، گوش‌ها گنگ می‌شنوند ...
بدن با تکه‌تکه‌ی خودش می‌خواهد فریاد بزند و به یادمان بیاورد که، هرچند ما خشم، غم، ملال، ترس، دلتنگی، سوگ و اضطراب‌مان را، پس رانده‌ایم اما، آن‌ها، جایی در قلمرو بدن، وجود دارند و تلاش می‌کنند خودشان را ابراز کنند.
برای ارتباط با احساسات‌مان،
به تن رجوع کنیم.
تن را تجربه کنیم.





دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت

@engaarr
@engaarr
@engaarr
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@engaarr
درباره‌ی دوره‌های روانشناسی

دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت
@engaarr

https://www.instagram.com/reel/Cq-x4-QsYNl/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Forwarded from اِنگار
هرچقدر فرد تصویر غیرواقع‌بینانه‌ای از خود (شخصیت خود، ظاهر خود، توانایی‌ها و ضعف‌ها و غیره) داشته باشد، بیشتر محتاج تایید و تحسین دیگران خواهد بود.
خودِ غیرواقعی، بسیار متزلزل و کاملا متکی بر نظرات دیگران است. به همین دلیل، کوچک‌ترین نظری از سمت دیگری، ممکن است مخالفت، تحقیر، بی‌احترامی و توهین، تلقی شود، و فرد را به شدت آشفته کند.
این آشفتگی ممکن است به شکل خشم، دلخوری، وحشت، بی‌قراری، اضطراب، یا حتی غم و افسردگی ابراز شود.




دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت
@engaarr
@engaarr
@engaarr
اِنگار
Voice message
.
اینجا 👆

یک دقیقه توضیح صوتی درباره‌ی "خود غیرواقعی"
یکی از مهم‌ترین وظایف و در عین حال چالش‌های ما در دنیای امروز، حل مساله و تصمیم‌گیری‌ست.
ما، به نسبت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های‌مان، با گزینه‌های بسیار بیش‌تری در زندگی‌مان مواجه هستیم.
آن‌ها به دلیل کم بودن گزینه‌ها، خیلی زود تکلیف‌شان با زندگی، کار، ازدواج و غیره روشن می‌شد.
اما ما -خوشبختانه یا متاسفانه- گزینه‌های بسیار بیش‌تری داریم که هر یک از آن‌ها با خود پیامد‌هایی به زندگی ما وارد می‌کنند. از انتخاب‌های کوچک مانند خرید لباس یا گوشی موبایل تا انتخاب‌های بزرگ‌تر مانند رشته‌ی تحصیلی، انتخاب یا تغییر شغل، محل سکونت، ازدواج کردن یا نکردن، بچه‌دار شدن یا نشدن، مهاجرت کردن یا نکردن، بیرون آمدن یا نیامدن از رابطه و ...

به همه‌ی این الزامات بیرونی، مشکلات درونی‌ خودمان، از جمله افسردگی،
اضطراب‌ها و ترس‌ها، وسواس‌ها و تردید‌های مزمن، کمال‌گرایی، عدم تحمل بلاتکلیفی و غیره را هم اضافه کنید تا ببینید چقدر کار سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شود.

اما، در عین این پیچیدگی، فراموش نکنیم که حل مساله و تصمیم‌گیری، مهارت‌هایی هستند که مانند هر مهارت دیگری، می‌توان آن‌ها را اصولی آموخت، تمرین کرد و در آن‌ها ورزیده شد.
ورزیدگی در حل مساله و تصمیم‌گیری در دنیای امروز، یک مهارت ضروری‌ست که علاوه بر کاهش دردسرها و مشکلات بعدی، زندگی ما را را ارزشمندتر و معنادارتر می‌کند.

در نهایت، کارگاه حل مساله و تصمیم‌گیری را با هدف تمرین و ورزیدگی در این مهارت مهم، و به امید حرکت در مسیر ارزش‌ها در زندگی طراحی و برنامه‌ریزی کرده‌ام.


دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت

@engaarr
@engaarr
@engaarr