Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
انسان، نیازمند معنا/ پدر، مرجع معنابخش
(دکتر پرستو امیری / متخصص روانشناسی سلامت
علی اشکان نژاد/ دانشجوی دکتری فلسفه غرب)
اروین یالوم در کتاب روانشناسی اگزیستانسیالیسم نوشته است: ما موجوداتی در جستجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به درون دنیایی که خود ذاتا بی معناست کنار بیاییم.
انسان برای زیستن در جهان نیازمند درک پدیدارها و معنابخشی به آن هاست. از هزاران سال پیش بشر در مورد چیستی و چرایی هستی و اجزای آن کنجکاو بوده است. وضعیت های ناشناخته و مبهم برای انسان، اضطراب آوربوده و در نتیجه همواره برای شناخت و معنابخشی به دورترین پدیدارها یعنی ستارگان تا نزدیک ترین آن ها یعنی خودش تلاش کرده است. بنابراین جعل معنا و معنابخشی به جهانی ذاتا بی معنا، از ویژگی های بشر است. اما بشر در مواجهه با پدیدارها، از کجا این معنا را دست و پا می کند؟ آن منبع رجوع چیست؟
انسان در پیش روی خود، دو منبع معرفت بیشتر نداشت (و ندارد): "مواجهه ی حسی با جهان هستی و پدری که به عنوان مرجع معنابخش، پدیدارهای این جهان را تفسیر کند".
پدران، در جوامع کهن فقط مهیا کننده خوراک و امنیت نبوده اند. مهم تر از آن، باید بر هر پدیداری که انسان ها با آن روبه رو می شدند معنایی در راستای خیر و صلاح اجتماع می بخشیدند.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=556
انسان، نیازمند معنا/ پدر، مرجع معنابخش
(دکتر پرستو امیری / متخصص روانشناسی سلامت
علی اشکان نژاد/ دانشجوی دکتری فلسفه غرب)
اروین یالوم در کتاب روانشناسی اگزیستانسیالیسم نوشته است: ما موجوداتی در جستجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن به درون دنیایی که خود ذاتا بی معناست کنار بیاییم.
انسان برای زیستن در جهان نیازمند درک پدیدارها و معنابخشی به آن هاست. از هزاران سال پیش بشر در مورد چیستی و چرایی هستی و اجزای آن کنجکاو بوده است. وضعیت های ناشناخته و مبهم برای انسان، اضطراب آوربوده و در نتیجه همواره برای شناخت و معنابخشی به دورترین پدیدارها یعنی ستارگان تا نزدیک ترین آن ها یعنی خودش تلاش کرده است. بنابراین جعل معنا و معنابخشی به جهانی ذاتا بی معنا، از ویژگی های بشر است. اما بشر در مواجهه با پدیدارها، از کجا این معنا را دست و پا می کند؟ آن منبع رجوع چیست؟
انسان در پیش روی خود، دو منبع معرفت بیشتر نداشت (و ندارد): "مواجهه ی حسی با جهان هستی و پدری که به عنوان مرجع معنابخش، پدیدارهای این جهان را تفسیر کند".
پدران، در جوامع کهن فقط مهیا کننده خوراک و امنیت نبوده اند. مهم تر از آن، باید بر هر پدیداری که انسان ها با آن روبه رو می شدند معنایی در راستای خیر و صلاح اجتماع می بخشیدند.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=556
اِنگار
@dourha_ensani انسان، نیازمند معنا/ پدر، مرجع معنابخش (دکتر پرستو امیری / متخصص روانشناسی سلامت علی اشکان نژاد/ دانشجوی دکتری فلسفه غرب) اروین یالوم در کتاب روانشناسی اگزیستانسیالیسم نوشته است: ما موجوداتی در جستجوی معنا هستیم که باید با دردسر پرتاب شدن…
.
در این مقاله تلاش کردهایم به بیتابیِ انسان برای معنابخشی به جهان، شناخت سرد و گرم از پدیدارهای جهان، نقش سنتیِ پدران در جوامع کهن و فقدان مرجعی امن برای معنا در جهان مدرن بپردازیم؛ مسیری که در نهایت "معنا" را در جهان معاصر به یک "کالا" تبدیل کردهاست.
@engaarr
در این مقاله تلاش کردهایم به بیتابیِ انسان برای معنابخشی به جهان، شناخت سرد و گرم از پدیدارهای جهان، نقش سنتیِ پدران در جوامع کهن و فقدان مرجعی امن برای معنا در جهان مدرن بپردازیم؛ مسیری که در نهایت "معنا" را در جهان معاصر به یک "کالا" تبدیل کردهاست.
@engaarr
نقصِ توجه و تمرکز در بزرگسالانِ مبتلا به اختلال بیشفعالی و نقص توجه، منجر به رفتارهایی میشود (مانند فراموشی و اهمالکاری در کارها، نصفه رها کردن فعالیتها، تصمیمگیریهای تکانشی و ناگهانی) که ممکن است از سمت اطرافیان، به اشتباه، عدمِ مسئولیتپذیری، بیخیالی، سربههوایی یا لجبازی تلقی شود.
هرچند که دانستن این موضوع، نباید موجبِ توجیه همه جانبهی این رفتارها شود؛ به هر حال مسئولیتِ جستجوی درمان و تلاش برای تغییر در بزرگسالان مبتلا به نقصتوجه و بیشفعالی، بر عهده خود این افراد است.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
هرچند که دانستن این موضوع، نباید موجبِ توجیه همه جانبهی این رفتارها شود؛ به هر حال مسئولیتِ جستجوی درمان و تلاش برای تغییر در بزرگسالان مبتلا به نقصتوجه و بیشفعالی، بر عهده خود این افراد است.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
سرفه، نفس عمیق، صاف کردن صدا، نوشیدن آب، خاراندن بینی، مرتب کرد موها و بازی کردن با انگشتر، فقط سرفه، نفس عمیق، صاف کردن صدا، نوشیدن آب، خاراندن بینی، مرتب کرد موها و بازی کردن با انگشتر نیست؛ حداقل در اتاق درمان فقط اینها نیست.
اگر حساس باشید به پیامهای غیرکلامیِ آدمها، پسِ این حرکاتِ بیرونی، حرکاتِ درونیِ عمیقتری خواهید دید؛ مثل فرو بردن بغض و خشم، واپس زدن یک خاطرهی ناگوار، یا مثلا راندن یک تصویر یا فکر ناخوشایند.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
اگر حساس باشید به پیامهای غیرکلامیِ آدمها، پسِ این حرکاتِ بیرونی، حرکاتِ درونیِ عمیقتری خواهید دید؛ مثل فرو بردن بغض و خشم، واپس زدن یک خاطرهی ناگوار، یا مثلا راندن یک تصویر یا فکر ناخوشایند.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
آیا پژوهشگرانِ دنیای روانشناسی به ما دروغ میگویند؟
دکتر پرستو امیری
متخصص روانشناسی سلامت
(این یادداشت پیشتر در روزنامه خراسان چاپ شدهاست.)
حتما برای شما هم پیش آمدهاست که در جایی یافتههای یک پژوهش علمی را بخوانید (مثلا نتایج بررسی رابطهی ویژگیهای شخصیتی والدین و نحوهی تربیت فرزندانشان. یا کشف عواملی که میتواند پیشبینیکنندهی رضایت زناشویی در زوجها باشد. یا بررسی تاثیر خوردن فلان مادهی غذایی بر سلامت قلب یا ابتلا به سرطان و غیره) و بعد به این فکر کنید اما این نتایج در مورد من صادق نیست!
بیایید ببینیم چرا این اتفاق میافتد؟
آیا پژوهشگران به ما دروغ میگویند؟!
آیا ما آدم عجیب و استثنایی هستیم؟!
اصلا میتوان به یافته های پژوهش های تجربی اعتماد کرد؟!
متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=574
آیا پژوهشگرانِ دنیای روانشناسی به ما دروغ میگویند؟
دکتر پرستو امیری
متخصص روانشناسی سلامت
(این یادداشت پیشتر در روزنامه خراسان چاپ شدهاست.)
حتما برای شما هم پیش آمدهاست که در جایی یافتههای یک پژوهش علمی را بخوانید (مثلا نتایج بررسی رابطهی ویژگیهای شخصیتی والدین و نحوهی تربیت فرزندانشان. یا کشف عواملی که میتواند پیشبینیکنندهی رضایت زناشویی در زوجها باشد. یا بررسی تاثیر خوردن فلان مادهی غذایی بر سلامت قلب یا ابتلا به سرطان و غیره) و بعد به این فکر کنید اما این نتایج در مورد من صادق نیست!
بیایید ببینیم چرا این اتفاق میافتد؟
آیا پژوهشگران به ما دروغ میگویند؟!
آیا ما آدم عجیب و استثنایی هستیم؟!
اصلا میتوان به یافته های پژوهش های تجربی اعتماد کرد؟!
متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=574
@engaarr
Migraine: A Review on Its History, Global Epidemiology, Risk Factors, and Comorbidities
میگرن با طیف گستردهای از بیماریها و عوامل خطر و زمینهسازِ پیچیده همراه است؛ مانند: عوامل بیولوژیکی و متابولیکی، عوامل ژنتیکی، هورمونها، بیماریهای قلبی عروقی، بیماریهای عصبی، بیماریهای خودایمنی، اختلالات حرکتی، انواع صرع، اختلالات دستگاه گوارش، مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر، سن، جنس و حتی سطح تحصیلات، اختلالات خواب، سندرم خستگی مزمن، اختلالات خوردن، انواع اختلالات اضطرابی (مانند اختلال اضطراب فراگیر، حملات پانیک، فوبیا)، اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال استرس پس از سانحه، ویژگیهای شخصیتی (مانند روان رنجورخویی و کمالگرایی)، اختلال دوقطبی، افسردگی، اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه و خودکشی.
در این مقاله، من و همکارانم تلاش کردهایم مروری جامع داشته باشیم بر تاریخچه، همهگیرشناسی جهانی، عوامل خطر و بیماریهای همبود با میگرن. میگرن، سالانه بیش از یک میلیارد نفر را در سراسر دنیا تحت تاثیر قرا میدهد، بار اقتصادی بسیار زیادی بر سیستم سلامت کشورها تحمیل میکند و یکی از شایعترین بیماریهای عصبی به خصوص در بین جوانان و زنان است.
دکتر پرستو امیری
(دکترای تخصصی روانشناسی سلامت)
این مقاله در ژورنال
frontiers in neurology
منتشر شده و بهصورت آنلاین در دسترس است.⬇️
https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fneur.2021.800605/full?&utm_source=Email_to_authors_&utm_medium=Email&utm_content=T1_11.5e1_author&utm_campaign=Email_publication&field=&journalName=Frontiers_in_Neurology&id=800605
Migraine: A Review on Its History, Global Epidemiology, Risk Factors, and Comorbidities
میگرن با طیف گستردهای از بیماریها و عوامل خطر و زمینهسازِ پیچیده همراه است؛ مانند: عوامل بیولوژیکی و متابولیکی، عوامل ژنتیکی، هورمونها، بیماریهای قلبی عروقی، بیماریهای عصبی، بیماریهای خودایمنی، اختلالات حرکتی، انواع صرع، اختلالات دستگاه گوارش، مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر، سن، جنس و حتی سطح تحصیلات، اختلالات خواب، سندرم خستگی مزمن، اختلالات خوردن، انواع اختلالات اضطرابی (مانند اختلال اضطراب فراگیر، حملات پانیک، فوبیا)، اختلال وسواس فکری-عملی، اختلال استرس پس از سانحه، ویژگیهای شخصیتی (مانند روان رنجورخویی و کمالگرایی)، اختلال دوقطبی، افسردگی، اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه و خودکشی.
در این مقاله، من و همکارانم تلاش کردهایم مروری جامع داشته باشیم بر تاریخچه، همهگیرشناسی جهانی، عوامل خطر و بیماریهای همبود با میگرن. میگرن، سالانه بیش از یک میلیارد نفر را در سراسر دنیا تحت تاثیر قرا میدهد، بار اقتصادی بسیار زیادی بر سیستم سلامت کشورها تحمیل میکند و یکی از شایعترین بیماریهای عصبی به خصوص در بین جوانان و زنان است.
دکتر پرستو امیری
(دکترای تخصصی روانشناسی سلامت)
این مقاله در ژورنال
frontiers in neurology
منتشر شده و بهصورت آنلاین در دسترس است.⬇️
https://www.frontiersin.org/articles/10.3389/fneur.2021.800605/full?&utm_source=Email_to_authors_&utm_medium=Email&utm_content=T1_11.5e1_author&utm_campaign=Email_publication&field=&journalName=Frontiers_in_Neurology&id=800605
Frontiers
Frontiers | Migraine: A Review on Its History, Global Epidemiology, Risk Factors, and Comorbidities
<p>Migraine affects more than one billion individuals each year across the world, and is one of the most common neurologic disorders, with a high prevalence ...
اینبار که ترسیدم، یادم باشه به خودم یادآوری کنم؛ اینکه از چیزی میترسم، لزوما به معنای خطرناک بودن اون نیست.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
#ترسازقضاوت
#ترسازسخنرانی
#ترسازرهاشدن
#ترسازتنهایی
#ترسازشکست
#ترسازامتحان
#ترسازترس
#ترس...
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
#ترسازقضاوت
#ترسازسخنرانی
#ترسازرهاشدن
#ترسازتنهایی
#ترسازشکست
#ترسازامتحان
#ترسازترس
#ترس...
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
زنگهای خطرِ اختلالات شخصیت
دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت
(این مقاله پیشتر در روزنامه خراسان منتشر شدهاست.)
کسی را میشناسید که تا بهحال هرگز برای لحظاتی خودخواه نبوده باشد؟ هرگز دروغ نگفته باشد و کسی را فریب نداده باشد؟ هرگز دچار بیثباتی، تردید، دقت بیش از حد و یا شک نشده باشد؟ هرگز نسبت به اطرافیان احساس وابستگی نکرده باشد؟
گمان نمیکنم کسی را بشناسید که این تجارب را نداشته است. اما ماجرا وقتی جالب میشود که بدانید تمام اینها را یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت نیز تجربه می کند، منتهی با کیفیت و کمیتی متفاوت از یک فرد بهنجار سالم.
مثلا شخصیتهای خودشیفته نیز خودخواه هستند؛ شخصیت ضداجتماعی هم دروغ میگوید؛ شخصیتهای مرزی بی ثبات، وسواسیها مردد و دقیق، پارانوئیدها شکاک و وابستهها هم وابسته به دیگران هستند. (اینها فقط چند نمونه از اختلالات شخصیت هستند.)
اما آیا هرکسی این رفتارها را داشت دچار اختلال شخصیت است؟
چه معیارهایی تعیین میکنند که یک رفتار در ما در حد سالم و طبیعی است یا حالتی ناسالم و ناکارآمد پیدا کرده و نیازمند مداخلات روانشناختی است؟
در این مقاله به این سوالات پاسخ میدهیم.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=578
زنگهای خطرِ اختلالات شخصیت
دکتر پرستوامیری
متخصص روانشناسی سلامت
(این مقاله پیشتر در روزنامه خراسان منتشر شدهاست.)
کسی را میشناسید که تا بهحال هرگز برای لحظاتی خودخواه نبوده باشد؟ هرگز دروغ نگفته باشد و کسی را فریب نداده باشد؟ هرگز دچار بیثباتی، تردید، دقت بیش از حد و یا شک نشده باشد؟ هرگز نسبت به اطرافیان احساس وابستگی نکرده باشد؟
گمان نمیکنم کسی را بشناسید که این تجارب را نداشته است. اما ماجرا وقتی جالب میشود که بدانید تمام اینها را یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت نیز تجربه می کند، منتهی با کیفیت و کمیتی متفاوت از یک فرد بهنجار سالم.
مثلا شخصیتهای خودشیفته نیز خودخواه هستند؛ شخصیت ضداجتماعی هم دروغ میگوید؛ شخصیتهای مرزی بی ثبات، وسواسیها مردد و دقیق، پارانوئیدها شکاک و وابستهها هم وابسته به دیگران هستند. (اینها فقط چند نمونه از اختلالات شخصیت هستند.)
اما آیا هرکسی این رفتارها را داشت دچار اختلال شخصیت است؟
چه معیارهایی تعیین میکنند که یک رفتار در ما در حد سالم و طبیعی است یا حالتی ناسالم و ناکارآمد پیدا کرده و نیازمند مداخلات روانشناختی است؟
در این مقاله به این سوالات پاسخ میدهیم.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=578
در کتاب واقعنگری، هانس رزلینگ خاطرهای تعریف میکنه که زمانی برای کار پژوهشی با همکارش به یک قبیله بدوی رفتند و مردم قبیله، برای تشکر، با بهترین غذاشون که کباب موش و کرمِ سرخ شده بوده ازشون پذیرایی کردند.
رزلینگ به زحمت کبابِ موش رو میخوره، اما هرکاری میکنه نمیتونه کرم رو بخوره و برای اینکه مردم قبیله ناراحت نشن، به دروغ میگه: در قبیله ما خوردن کرم خلاف عرفه!
بومیها با تعجب میگن ولی دوستت که داره میخوره (دوستش قبلا در کنگو مُبلّغ بوده و عادت داشته به اینجور غذاها)؛ رزلینگ بهشون میگه: دوستم از یک قبیلهی دیگهاست به اسم دانمارک، من از یک قبیلهی دیگه، به اسم سوئد.
و مینویسه اونها به راحتی این عذر من رو پذیرفتند و هیچ اصراری نکردند، چون به نظرشون طبیعی بود که قبایل مختلف رسوم مختلفی داشته باشند و از اون مهمتر بهنظرشون هرکسی باید در هر شرایطی به رسوم قبیلهاش پایبند باشه و نباید وادارش کرد که طور دیگهای رفتار کنه.
سوال من اینه:
تمدن اگر این نیست، پس چیه؟!
این عدمپذیرش تفاوتها، تلاش برای یکسانسازی و جهانیسازی، و بعد جنگ بر سر همه اینها، که انسان مدرن راه انداخته، تمدنه؟!
دکتر پرستوامیری
رزلینگ به زحمت کبابِ موش رو میخوره، اما هرکاری میکنه نمیتونه کرم رو بخوره و برای اینکه مردم قبیله ناراحت نشن، به دروغ میگه: در قبیله ما خوردن کرم خلاف عرفه!
بومیها با تعجب میگن ولی دوستت که داره میخوره (دوستش قبلا در کنگو مُبلّغ بوده و عادت داشته به اینجور غذاها)؛ رزلینگ بهشون میگه: دوستم از یک قبیلهی دیگهاست به اسم دانمارک، من از یک قبیلهی دیگه، به اسم سوئد.
و مینویسه اونها به راحتی این عذر من رو پذیرفتند و هیچ اصراری نکردند، چون به نظرشون طبیعی بود که قبایل مختلف رسوم مختلفی داشته باشند و از اون مهمتر بهنظرشون هرکسی باید در هر شرایطی به رسوم قبیلهاش پایبند باشه و نباید وادارش کرد که طور دیگهای رفتار کنه.
سوال من اینه:
تمدن اگر این نیست، پس چیه؟!
این عدمپذیرش تفاوتها، تلاش برای یکسانسازی و جهانیسازی، و بعد جنگ بر سر همه اینها، که انسان مدرن راه انداخته، تمدنه؟!
دکتر پرستوامیری
تردید، همیشه هم نشانهای از اشتباه بودن مسیر یا انتخاب نیست. در واقع در اغلب انتخابها و مسیرها، تردید حضور دارد. (نکند آن انتخاب دیگر بهتر بود!)
اما اعتنای بیش از اندازه و تکیه بر تردید، به عنوان یک اطلاعات مهم در تصمیمگیریها، ممکن است ما را به دردسر بیندازد و موجب شود نتوانیم یک مسیر را متعهدانه بهپیش رویم، و مدام مسیرمان را تغییر دهیم.
بنابراین، بهتر است با حضورِ تردید، به عنوان بخشی از انتخابها و مسیر زندگی کنار بیاییم، بیآنکه بخواهیم هرلحظه به آن اعتنا کنیم.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
اما اعتنای بیش از اندازه و تکیه بر تردید، به عنوان یک اطلاعات مهم در تصمیمگیریها، ممکن است ما را به دردسر بیندازد و موجب شود نتوانیم یک مسیر را متعهدانه بهپیش رویم، و مدام مسیرمان را تغییر دهیم.
بنابراین، بهتر است با حضورِ تردید، به عنوان بخشی از انتخابها و مسیر زندگی کنار بیاییم، بیآنکه بخواهیم هرلحظه به آن اعتنا کنیم.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا شما ظرفیت لذت بردن دارید؟
از یک فنجان چای؟
از یک گفتگوی دلچسب؟
از نگاه کردن به آسمان؟
از کار کردن با دستهایتان؟
از خوردن یک لقمه نان تازه؟
از بوی خوش یک گل؟
از یک بوسه؟
از دیدن یک فیلم جذاب؟
از شنیدن یک موسیقی مورد پسند؟
از نگاه کردن به بازی بچهها؟
از نوشیدن یک لیوان آب خنک؟
از شنیدن صدای خندهی عزیزانتان؟
از یک رویای شیرین؟
از خواندن یک کتاب خوب؟
...
این ظرفیتِ لذت بردن، میتواند تعیینکنندهی سلامت روان شما باشد.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
از یک فنجان چای؟
از یک گفتگوی دلچسب؟
از نگاه کردن به آسمان؟
از کار کردن با دستهایتان؟
از خوردن یک لقمه نان تازه؟
از بوی خوش یک گل؟
از یک بوسه؟
از دیدن یک فیلم جذاب؟
از شنیدن یک موسیقی مورد پسند؟
از نگاه کردن به بازی بچهها؟
از نوشیدن یک لیوان آب خنک؟
از شنیدن صدای خندهی عزیزانتان؟
از یک رویای شیرین؟
از خواندن یک کتاب خوب؟
...
این ظرفیتِ لذت بردن، میتواند تعیینکنندهی سلامت روان شما باشد.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
سهگانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش اول: احساس قطره در دریا
(دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز)
یک احساس خاص در انسان ها هست که پس از تجربه آن، افراد نگاهی معنوی و رازآلود به زندگی پیدا می کنند و آن احساس "قطره در دریا" است.
این اصطلاح اولین بار توسط "رومن رولان" نویسنده بزرگ فرانسوی در مکاتبه با "زیگموند فرويد" به کار رفت. رولان این احساس را "حس جاودانگی" و بصورت حالت خلسه مانندی توصیف کرد که طی آن فرد با حالتی شعف آلود احساس می کند که جزء جدایی ناپذیری از دنیا است و آگاهی اش تا دورها بسط پیدا کرده است و همه چیز در دنیا در هماهنگی زیبایی بسر می برد. این حالت بی زمانی و لامکانی معمولا دقایقی بیشتر طول نمی کشد اما وجود روانی فرد تجربه کننده را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد و نگاه و نگرش وی به هستی و زندگی را عمیقا عوض می کند.
تجربه احساس قطره در دریا باعث استحاله شخصیتی فرد می شود و توسط افراد بیشماری گزارش شده است. "رالف والدو امرسون"، "هنري تورو"، "برتراند راسل"، "رومن رولان" و حتی خود فروید جزو تجربه کنندگان این احساس بوده اند.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=583
(این مقاله در دو بخش دیگر ادامه دارد.)
سهگانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش اول: احساس قطره در دریا
(دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز)
یک احساس خاص در انسان ها هست که پس از تجربه آن، افراد نگاهی معنوی و رازآلود به زندگی پیدا می کنند و آن احساس "قطره در دریا" است.
این اصطلاح اولین بار توسط "رومن رولان" نویسنده بزرگ فرانسوی در مکاتبه با "زیگموند فرويد" به کار رفت. رولان این احساس را "حس جاودانگی" و بصورت حالت خلسه مانندی توصیف کرد که طی آن فرد با حالتی شعف آلود احساس می کند که جزء جدایی ناپذیری از دنیا است و آگاهی اش تا دورها بسط پیدا کرده است و همه چیز در دنیا در هماهنگی زیبایی بسر می برد. این حالت بی زمانی و لامکانی معمولا دقایقی بیشتر طول نمی کشد اما وجود روانی فرد تجربه کننده را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد و نگاه و نگرش وی به هستی و زندگی را عمیقا عوض می کند.
تجربه احساس قطره در دریا باعث استحاله شخصیتی فرد می شود و توسط افراد بیشماری گزارش شده است. "رالف والدو امرسون"، "هنري تورو"، "برتراند راسل"، "رومن رولان" و حتی خود فروید جزو تجربه کنندگان این احساس بوده اند.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=583
(این مقاله در دو بخش دیگر ادامه دارد.)
زن در حالیکه کبریت را با خشم از دست مرد کشید، گفت: عرضهی یه آتیش درست کردن هم نداری، همه کارهارو من کردم، آتیشم خودم روشن میکنم برو کنار.
مرد بی هیچ حرفی، از کنار منقلِ کباب بلند شد و به دختر و پسر هفت، هشت سالهای که داشتند خاک بازی میکردند گفت: بچهها بیاین بریم براتون طناب ببندم بازی کنیم.
بچهها شادیکنان دنبال پدر دویدند.
میتوانم تصور کنم که در طول سالها زندگی مشترک، زنِ مقتدر، کمالگرا و کنترلکننده همیشه، با کوچکترین خطا از سمت شوهر، او را به باد سرزنش گرفته و برای آرامشِ خاطرش، کار را هم خودش انجام داده و مردِ ضعیف و وابسته نیز هرگز برای رشد و مسئولیتپذیری تلاشی نکرده و برای دوری از تنش به پیشروی زن تن داده است. و بدین شکل، در طی اینهمه سال، رفتارهای یکدیگر را مدام تقویت کردهاند.
اگر پای درددلشان بشینید زن خواهد گفت مرد بیعرضه و تمام بار زندگی به دوش خودش است؛ و مرد خواهد گفت زن سرزنشگر و کنترلکننده است و او هیچ جایگاهی در این زندگی ندارد.
اما به ناخودآگاهشان اگر دسترسی داشته باشیم، آنها هردو از این وضعیت لذت میبرند.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
مرد بی هیچ حرفی، از کنار منقلِ کباب بلند شد و به دختر و پسر هفت، هشت سالهای که داشتند خاک بازی میکردند گفت: بچهها بیاین بریم براتون طناب ببندم بازی کنیم.
بچهها شادیکنان دنبال پدر دویدند.
میتوانم تصور کنم که در طول سالها زندگی مشترک، زنِ مقتدر، کمالگرا و کنترلکننده همیشه، با کوچکترین خطا از سمت شوهر، او را به باد سرزنش گرفته و برای آرامشِ خاطرش، کار را هم خودش انجام داده و مردِ ضعیف و وابسته نیز هرگز برای رشد و مسئولیتپذیری تلاشی نکرده و برای دوری از تنش به پیشروی زن تن داده است. و بدین شکل، در طی اینهمه سال، رفتارهای یکدیگر را مدام تقویت کردهاند.
اگر پای درددلشان بشینید زن خواهد گفت مرد بیعرضه و تمام بار زندگی به دوش خودش است؛ و مرد خواهد گفت زن سرزنشگر و کنترلکننده است و او هیچ جایگاهی در این زندگی ندارد.
اما به ناخودآگاهشان اگر دسترسی داشته باشیم، آنها هردو از این وضعیت لذت میبرند.
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
سهگانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش دوم: سرشاری هستی!
دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
وقتی سخن از "سرشاری" جهان هستی می شود، منظور سرشاری واقعی است و تنها تصور صرف نیست.
جهان اطراف ما واقعا "سرشار" است و حتی "هیچ"ی که در اطرافمان مشاهده می کنیم، هیچ واقعی نیست. "هیچ"ی سرشار و آکنده است. "هیچ"ی که هرلحظه ممكن است از بطن و درون آن، "چیز"ی برون آید. چیزی حتی اگرچه به کوچکی یک اتم هیدروژن!
اما آیا سرشاری هستی تنها محدود به انرژی است که در هر نقطه کائنات در جریان است، یا پایین تر و بنیادی تر از انرژی هم چیزی داریم که کائنات در جریان باشد؟
فیزیک مدرن برای این سوال نیز پاسخی قابل تأمل دارد. بله چیزی هست و آن "اطلاعات" information است.
هرکدام از ما "گره"ها یا "عقده هایی از اطلاعات هستیم که در اقیانوسی از اطلاعات، شناور می باشیم. به عبارت دیگر وجود ما و همه ارکان کائنات از کوهها و دریاها و کرات و ستارگان همه و همه از یک سنخ هستیم. سنخی از جنس اطلاعات! گویی آگاهیی عظیم در کار است که در هر لحظه از آن بی نهایت بار، بله یا خیر صادر می شود و ما محصول بله/خیر های آنیم!
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=588
متن بخش اول را در لینک زیر بخوانید:
http://dourha.ir/?p=583
(این مقاله در یک بخش دیگر ادامه دارد.)
سهگانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش دوم: سرشاری هستی!
دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
وقتی سخن از "سرشاری" جهان هستی می شود، منظور سرشاری واقعی است و تنها تصور صرف نیست.
جهان اطراف ما واقعا "سرشار" است و حتی "هیچ"ی که در اطرافمان مشاهده می کنیم، هیچ واقعی نیست. "هیچ"ی سرشار و آکنده است. "هیچ"ی که هرلحظه ممكن است از بطن و درون آن، "چیز"ی برون آید. چیزی حتی اگرچه به کوچکی یک اتم هیدروژن!
اما آیا سرشاری هستی تنها محدود به انرژی است که در هر نقطه کائنات در جریان است، یا پایین تر و بنیادی تر از انرژی هم چیزی داریم که کائنات در جریان باشد؟
فیزیک مدرن برای این سوال نیز پاسخی قابل تأمل دارد. بله چیزی هست و آن "اطلاعات" information است.
هرکدام از ما "گره"ها یا "عقده هایی از اطلاعات هستیم که در اقیانوسی از اطلاعات، شناور می باشیم. به عبارت دیگر وجود ما و همه ارکان کائنات از کوهها و دریاها و کرات و ستارگان همه و همه از یک سنخ هستیم. سنخی از جنس اطلاعات! گویی آگاهیی عظیم در کار است که در هر لحظه از آن بی نهایت بار، بله یا خیر صادر می شود و ما محصول بله/خیر های آنیم!
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=588
متن بخش اول را در لینک زیر بخوانید:
http://dourha.ir/?p=583
(این مقاله در یک بخش دیگر ادامه دارد.)
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
سهگانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش سوم: شهود!
دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
بسیاری از "یقین" های ما نه محصول شهود، بلکه ناشی از "امیال" و "عواطف" و حتی "نگرش" های ما است. از این رو است که اتکا صرف بر شهود به ویژه در جوانان که شدت های هیجانی و تندی های امیال شایع است، رویه صحیحی نیست و آنان بهتر است بیشتر بر تفکر، منطق و درک احساساتشان متمرکز شوند.
"کارل گوستاو یونگ" دوران شهود را نیمه دوم عمر (بعد چهل سالگی) دانست، یعنی زمانی که امیال برآورده شده یا آرام گرفته اند و هیجانات از تندی افتاده اند و فرد بر هنر "خویشتنداری" مسلط شده است و "وقار" و "انصاف" بر رفتار و قضاوتهای فرد مسلط گردیده اند.
مسئله دیگر "شهود" این است که شهود مقوله ای کاملا فردی است و ارزش آن تنها برای خود فرد است. اگر مفهومی بصورت شهودی برای ما آشکار است، نمی توانیم پذیرش آن را برای دیگران نیز واجب بدانیم.
آیا "شهود" برای تصمیم گیری های مهم زندگی ضروری است یا این که "تفكر" و "احساس" برای این موضوع کفایت می کنند؟
به عنوان روانپزشک باید عرض کنم که به کارگیری شهود در تصمیم گیری های مهم زندگی ضروری است و تفکر به تنهایی (یا با همراهی احساسات و عواطف) برای این امر کفایت نمی کنند.
"تفكر" برغم نقش مهمی که در زندگی ما بازی می کند و ستایش هایی که از آن می شود (تا حدی که افراد متفکر" در جامعه، افرادی سطح بالا محسوب می شوند و البته تا حد زیادی هم درست است)، مع الوصف محدودیت های مهمی نیز دارد که نمی گذارد آن را (به تنهایی یا حتی همراه عواطف)، روش شناختی کامل و بی نقصی در نظر بگیریم.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=593
متن بخش اول را در لینک زیر:
http://dourha.ir/?p=583
و بخش دوم را در لینک زیر:
http://dourha.ir/?p=588
بخوانید.
(این سه گانه، در یک بخش مکمل به نام “چگونه می توان “شهود” را تقویت کرد و به کار انداخت؟” ادامه دارد.)
سهگانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش سوم: شهود!
دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
بسیاری از "یقین" های ما نه محصول شهود، بلکه ناشی از "امیال" و "عواطف" و حتی "نگرش" های ما است. از این رو است که اتکا صرف بر شهود به ویژه در جوانان که شدت های هیجانی و تندی های امیال شایع است، رویه صحیحی نیست و آنان بهتر است بیشتر بر تفکر، منطق و درک احساساتشان متمرکز شوند.
"کارل گوستاو یونگ" دوران شهود را نیمه دوم عمر (بعد چهل سالگی) دانست، یعنی زمانی که امیال برآورده شده یا آرام گرفته اند و هیجانات از تندی افتاده اند و فرد بر هنر "خویشتنداری" مسلط شده است و "وقار" و "انصاف" بر رفتار و قضاوتهای فرد مسلط گردیده اند.
مسئله دیگر "شهود" این است که شهود مقوله ای کاملا فردی است و ارزش آن تنها برای خود فرد است. اگر مفهومی بصورت شهودی برای ما آشکار است، نمی توانیم پذیرش آن را برای دیگران نیز واجب بدانیم.
آیا "شهود" برای تصمیم گیری های مهم زندگی ضروری است یا این که "تفكر" و "احساس" برای این موضوع کفایت می کنند؟
به عنوان روانپزشک باید عرض کنم که به کارگیری شهود در تصمیم گیری های مهم زندگی ضروری است و تفکر به تنهایی (یا با همراهی احساسات و عواطف) برای این امر کفایت نمی کنند.
"تفكر" برغم نقش مهمی که در زندگی ما بازی می کند و ستایش هایی که از آن می شود (تا حدی که افراد متفکر" در جامعه، افرادی سطح بالا محسوب می شوند و البته تا حد زیادی هم درست است)، مع الوصف محدودیت های مهمی نیز دارد که نمی گذارد آن را (به تنهایی یا حتی همراه عواطف)، روش شناختی کامل و بی نقصی در نظر بگیریم.
متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=593
متن بخش اول را در لینک زیر:
http://dourha.ir/?p=583
و بخش دوم را در لینک زیر:
http://dourha.ir/?p=588
بخوانید.
(این سه گانه، در یک بخش مکمل به نام “چگونه می توان “شهود” را تقویت کرد و به کار انداخت؟” ادامه دارد.)
در سالن انتظار، نوزادِ چند ماهه، گوشهی مجلهی توی دست مادرش را برد به سمت دهان و گاز گرفت؛ مادر فورا مجله را از دهانش بیرون کشید و بهجای آن دستش را گرفت کشید روی جلد مجله و با لبخند گفت: نازی نازی ...
بچه هم به تبعیت از شیوهی مادر، با خنده شروع کرد به ناز کردن مجله.
مادر به مثابه میانجی، نوزاد را با جهان مواجه میکند و شیوهی خاصِ میانجیگری مادر، برای همیشه روی مواجههی انسان با جهان اثر میگذارد.
مواجههی شما با جهانِ پیرامون، با اشیایی که هرروز با آنها سروکار دارید، با معشوق، با خودتان، همه متکیست بر شیوهی همراهیِ مادرتان در ابتداییترین برخوردهای شما با جهان؛ با پستان مادرتان، با گوشهی یک مجله، یک قاشق، اسباببازی، بندکیف مادر و ...
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
بچه هم به تبعیت از شیوهی مادر، با خنده شروع کرد به ناز کردن مجله.
مادر به مثابه میانجی، نوزاد را با جهان مواجه میکند و شیوهی خاصِ میانجیگری مادر، برای همیشه روی مواجههی انسان با جهان اثر میگذارد.
مواجههی شما با جهانِ پیرامون، با اشیایی که هرروز با آنها سروکار دارید، با معشوق، با خودتان، همه متکیست بر شیوهی همراهیِ مادرتان در ابتداییترین برخوردهای شما با جهان؛ با پستان مادرتان، با گوشهی یک مجله، یک قاشق، اسباببازی، بندکیف مادر و ...
دکتر پرستوامیری
@engaarr
@engaarr
@engaarr
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
سه گانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش مکمل: چگونه می توان "شهود" را تقویت کرد و به کار انداخت؟
دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
در سه گانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود، خواندیم که تجربه ی احساس قطره بودن در دریا که موجب نوعی نگاه معنوی و رازآلود به زندگی و استحاله شخصیتی فرد می گردد؛ در بخش دوم از سرشاری هستی برپایه ی چیزی به نام "اطلاعات" و آگاهی عظیمی که در کار است و در هر لحظه از آن بی نهایت بار، بله یا خیر صادر می شود و ما محصول بله/خیر های آنیم خواندیم؛ همچنین در بخش سوم این سه گانه از شهود صحبت شد و توجه به این نکته که بسیاری از "یقین" های ما نه محصول شهود، بلکه ناشی از "امیال" و "عواطف" و حتی "نگرش" های ما است.
در بخش مکمل خواهیم خواند که چگونه می توان "شهود" را تقویت کرد و به کار انداخت؟
شهود اینجا به معنای "کلی نگری" است و کلی نگری یعنی این که در مورد موضوعی هم بتوانیم عرصه موضوع را هرچه گسترده تر ببینیم و هم تمام تجربیات سابق نسبت به آن موضوع را در درون مان حاضر نماییم تا بتوانیم درکی کلی از موضوع پیدا نماییم.
متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=597
بخش اول این سه گانه را در اینجا:
http://dourha.ir/?p=583
بخش دوم را در اینجا:
http://dourha.ir/?p=588
و بخش سوم را در اینجا:
http://dourha.ir/?p=593
بخوانید.
سه گانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود
بخش مکمل: چگونه می توان "شهود" را تقویت کرد و به کار انداخت؟
دکتر علیرضا فرنام
استاد روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
در سه گانه: احساس قطره در دریا/ سرشاری هستی/ شهود، خواندیم که تجربه ی احساس قطره بودن در دریا که موجب نوعی نگاه معنوی و رازآلود به زندگی و استحاله شخصیتی فرد می گردد؛ در بخش دوم از سرشاری هستی برپایه ی چیزی به نام "اطلاعات" و آگاهی عظیمی که در کار است و در هر لحظه از آن بی نهایت بار، بله یا خیر صادر می شود و ما محصول بله/خیر های آنیم خواندیم؛ همچنین در بخش سوم این سه گانه از شهود صحبت شد و توجه به این نکته که بسیاری از "یقین" های ما نه محصول شهود، بلکه ناشی از "امیال" و "عواطف" و حتی "نگرش" های ما است.
در بخش مکمل خواهیم خواند که چگونه می توان "شهود" را تقویت کرد و به کار انداخت؟
شهود اینجا به معنای "کلی نگری" است و کلی نگری یعنی این که در مورد موضوعی هم بتوانیم عرصه موضوع را هرچه گسترده تر ببینیم و هم تمام تجربیات سابق نسبت به آن موضوع را در درون مان حاضر نماییم تا بتوانیم درکی کلی از موضوع پیدا نماییم.
متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=597
بخش اول این سه گانه را در اینجا:
http://dourha.ir/?p=583
بخش دوم را در اینجا:
http://dourha.ir/?p=588
و بخش سوم را در اینجا:
http://dourha.ir/?p=593
بخوانید.
Forwarded from دورها | علوم انسانی
@dourha_ensani
درون گرا باشید و از آن لذت ببرید.
دکتر پرستو امیری
متخصص روانشناسی سلامت
شاید اگر بگوییم این روزها جهان بیش از هر زمانی در دست برونگراهاست بزرگنمایی نکرده باشیم!
برونگراها همهجا توجهها را به خودشان جلب میکنند؛ در مهمانی، در کلاس درس، در جلسات کاری، در روابط دوستانه و اجتماعی، در رسانهها و در شبکههای اجتماعی. حتما شما هم دوستانی دارید (یا شاید خودتان جز آنان باشید) که مدام در حال فعالیتهای اجتماعی و پرهیجان، سفرهای دسته جمعی، مهمانی و دورهمی هستند و تجربیات لذت بخششان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. برونگراها اجتماعیتر، پرحرف.تر و پرانرژیترند؛ دوستان بیشتر و تجارب پرهیجان بیشتری دارند و به هر طرف نگاه کنید برونگرایی را میبیند که به نظر میرسد دارد از زندگی نهایت لذت را میبرد.
هیچ شکی نیست که درونگراها لذتهای خاص خودشان را از زندگی میبرند؛ اما به نظر میرسد جهان واقعی و مجازی فشار مضاعفی بر آدمها وارد میکند برای برونگرا بودن و بهرهمندی از فعالیتها و لذتهای خاص برونگرایانه.
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=601
(این یادداشت پیشتر در روزنامه خراسان منتشر شده است.)
درون گرا باشید و از آن لذت ببرید.
دکتر پرستو امیری
متخصص روانشناسی سلامت
شاید اگر بگوییم این روزها جهان بیش از هر زمانی در دست برونگراهاست بزرگنمایی نکرده باشیم!
برونگراها همهجا توجهها را به خودشان جلب میکنند؛ در مهمانی، در کلاس درس، در جلسات کاری، در روابط دوستانه و اجتماعی، در رسانهها و در شبکههای اجتماعی. حتما شما هم دوستانی دارید (یا شاید خودتان جز آنان باشید) که مدام در حال فعالیتهای اجتماعی و پرهیجان، سفرهای دسته جمعی، مهمانی و دورهمی هستند و تجربیات لذت بخششان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. برونگراها اجتماعیتر، پرحرف.تر و پرانرژیترند؛ دوستان بیشتر و تجارب پرهیجان بیشتری دارند و به هر طرف نگاه کنید برونگرایی را میبیند که به نظر میرسد دارد از زندگی نهایت لذت را میبرد.
هیچ شکی نیست که درونگراها لذتهای خاص خودشان را از زندگی میبرند؛ اما به نظر میرسد جهان واقعی و مجازی فشار مضاعفی بر آدمها وارد میکند برای برونگرا بودن و بهرهمندی از فعالیتها و لذتهای خاص برونگرایانه.
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید؛ در سایت دورها:
http://dourha.ir/?p=601
(این یادداشت پیشتر در روزنامه خراسان منتشر شده است.)