الهه کولایی
609 subscribers
801 photos
190 videos
280 files
783 links
کانال رسمی الهه کولایی

نشانی کانال:
https://t.me/Elaheh_koolaee
Download Telegram
🟢دگرگاو پنداری و خوددانا پنداری

ازدکتر مجتبی لشکربلوکی

مرحوم استاد رضا بابایی گرفتار سرطان شد و رفت اما قبل از اینکه برود در اوج بیماری متن زیر را برای ما نوشت:

🔸اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را هم‌پایه مهربانی با آدمیزادگان نمی‌شمارم.

🔸اگر عمری باشد، کمتر می‌گویم و می‌نویسم و بیشتر می‌شنوم و می‌خوانم.

🔸اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاست‌مداری وکالت بلاعزل نمی‌دهم.

🔸اگر عمری باشد، دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگ‌تر قربانی نمی‌کنم.

🔸اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث نمی‌کنم: آنان که از عقیده خویش منفعت می‌برند و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساخته‌اند.

🔸اگر عمری باشد، عدالت را فدای عقیده، و آرزو را فدای مصلحت، و عمر را در پای خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها قربان نمی‌کنم.

🔸اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش می‌گیرم، هر گلی را می‌بویم، و هر کوهی را بازیگاه می‌بینم و تنها یک تردید را در دل نگه می‌دارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.

🔸اگر عمری باشد، سیاست‌مداران را از دو حال بیرون نمی‌دانم: آنان که دروغ را به راست می‌آرایند و آنان که راست را به دروغ می‌آلایند.

🔸اگر عمری باشد، همچنان برای آزادی و آبادی کشورم می‌کوشم.

🔸اگر عمری باشد، در جنگل‌های بیشتری گم می‌شوم؛ کوه‌های بیشتری را می‌نوردم؛ ساعت‌های بیشتری به امواج‌ دریا خیره می‌شوم؛ دانه‌های بیشتری در زمین می‌کارم و زباله‌های بیشتری از روی زمین برمی‌دارم.

🔸اگر عمری باشد، کمتر غم نان می‌خورم و بیشتر غم جان می‌پرورم.

🔸اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمی‌کنم جز گنج گهربار کوشش و زحمت.

🔸اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمی‌نشینم.

🔸اگر عمری باشد، خدایی را می‌پرستم که جز محراب حیرت، در شان او نیست.
...
دوستان من بدانند این مرد ۵۵ ساله، به تعداد کتاب‌هایی که نخوانده، غمگین است؛ به شمار دست‌هایی که نگرفته، پشیمان است. اگر امروز از این مرد بسترنشین بپرسند که تنها وصیت تو به جوانان و میان‌سالان و حتی پیران و بیماران چیست، می‌گوید بخوانید و بخوانید و بخوانید. درد ما خودداناپنداری و بی اشتهایی به دانستن و خواندن است.

🔴تحلیل و تجویز راهبردی:
آنچه خواندیم از استاد رضا بابایی بود. نویسنده بیش از ۳۵ کتاب و ۱۵۰ مقاله در زمینه فرهنگ و تاریخ. آنچه در نوشته او برای من بسیار جذاب بود مفهوم خودداناپنداری بود و جالب اینجاست چندی پیش دوست دیگری مفهومی را به من آموخت به نام دگرگاوپنداری. من فکر می کنم این دو پدیده همزاد هم هستند اولی می گوید من می فهمم و دیگران نمی فهمند و دومی می گوید دیگران نمی فهمند و من می فهمم.

تاثیر شوم این زوج خوددانا پنداری و دگرگاوپنداری بر زندگی فردی و جمعی چیست؟

◻️خشونت: وقتی فکر می کنم که من می فهمم و تو نمی فهمی تا اندکی مدارا می کنم و سپس از خشونت برای خفه کردن صدای تو و اندیشه تو استفاده می کنم. خودداناپنداری سرآغاز خشونت کلامی و سپس خشونت فیزیکی است. خود داناپنداران دلیلی نمی بینید که دیگران حرف بزنند! چون اصلا نیازی نیست.

◻️استبداد: وقتی من دگرگاوپندار هستم یعنی اینکه دیگران و به ویژه زیردستان صلاح خودشان را تشخیص نمی دهند. پس استبداد متولد می شود. من به جای تو و برای تو تصمیم می گیرم بدون آنکه نه تو را در تصمیم خود مشارکت دهم و نه حتی تو را توجیه کنم.

◻️عقب ماندگی: در جامعه ای که خشونت از یک سو و استبداد از دیگر سو هست، نه ظرفیتی شکوفا می شود، نه حقوق مالکیت معنا پیدا می کند، نه حاکمیت قانون مستقر می شود و نه آینده ای روشن ترسیم می شود. بهمین خاطر جامعه ای عقیم و تهی از امید و آینده شکل می گیرد.

چه کنیم؟ می شود تجویزهای مختلفی کرد ولی من فکر می کنم برگردیم به وصیت او. کتاب بخوانیم! کتاب خوانی سه نتیجه مبارک دارد: تواضع فکری، تنوع فکری و تعالی فکری.

چرا تواضع فکری؟ کتاب خوانی یعنی چیزهایی هست که دیگران می دانند و من نمی دانم.

چرا تنوع فکری؟ چون با خواندن کتاب های مختلف از اعصار و ملل و افکار مختلف می آموزیم آنقدر هم که فکر می کنیم ما دانا نیستیم و دیگران نادان نیستند.

چرا تعالی فکری؟ به مرور زمان تغذیه ذهن با کتاب های مختلف منجر به شکل گیری اندیشه های جدید متعالی تری می شود که حتی خود نیز انتظارش را نداشتیم.

کتاب خوانی یک نه بزرگ به خودداناپنداری و دگرگاوپنداریست. کتاب خوانی آغاز مبارزه با خشونت، استبداد و عقب ماندگی است و البته کافی نیست ولی برای آغاز نقطه شروع خوبی خواهد بود.

@elaheh_koolaee
یلدایتان مبارک

@elaheh_koolaee
▪️ سیاست‌گذاری اجتماعی


🔹گزارش نابرابری جهانی- ۲۰۲۳

ثروتمندان ثروتمندتر و دولت‌ها فقیرتر شده‌اند.

اخیراً گزارش نابرابری جهانی- ۲۰۲۲ توسط مرکز مطالعات نابرابری جهانی منتشر شده است (متن کامل گزارش (https://wir2022.wid.world/www-site/uploads/2021/12/WorldInequalityReport2022_Full_Report.pdf)).

این گزارش را توماس پیکتی و گروهی متشکل از ۱۰۰ تحلیل‌گر از سراسر جهان تهیه کرده‌اند و حاوی داده‌هایی به‌روز و کامل در ابعاد مختلف نابرابری در جهان است: ثروت، درآمد، جنسیت، و محیط زیست. مانتلی ریویو (https://mronline.org/2021/12/16/world-inequality/#) یادداشتی به قلم مایکل رابرتز در تحلیل گزارش نابرابری جهانی منتشر کرده که بخش‌هایی از آن‌را در ادامه می‌خوانید:

🔸این گزارش نشان می‌دهد که چگونه در سال ۲۰۲۱ و پس از ۳ دهه از جهانی‌سازی تجاری و مالی، نابرابری‌های جهانی در همان سطحی که در دوران اوج امپریالیسم در اوایل قرن ۲۰ بود، باقی مانده‌اند. هرچند گزارش نشان می‌دهد که نابرابری بین کشورها از پایان جنگ سرد (عمدتاً به‌دلیل افزایش استانداردهای زندگی در چین) کاهش یافته، اما نابرابری در درون بسیاری از کشورها افزایش یافته است.

🔸تمرکز جهانی ثروت شخصی بسیار زیاد است به‌طوری‌که ۱۰ درصد ثروتمندترین افراد بزرگسال جهان ۶۰ تا ۸۰ درصد ثروت جهان را در اختیار دارند، درحالی‌که سهم ۵۰ درصد پایین، کمتر از ۵ درصد است. این مشابه نتیجۀ پیمایش سالانۀ مؤسسۀ کردیت سوییس است که آن هم نشان می‌دهد ۱ درصد بزرگسالان جهان ۴۵ درصد ثروت را در اختیار دارند، درحالی‌که سهم ۳ میلیارد نفر هیچ است.

🔸نابرابری ثروت بسیار بیش از نابرابری درآمد است، اما بااین‌وجود نابرابری درآمد هم بالا است. ۱۰ درصد ثروتمندتر جهان ۵۲ درصد درآمد جهانی را در اختیار دارند درحالی‌که سهم ۵۰ درصد پایین تنها ۸ درصد است. به‌طور متوسط یک فرد در گروه ۱۰ درصد ثروتمندتر در سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۲۲ هزار دلار درآمد داشته و یک فرد در ۵۰ درصد پایین حدود ۳۹۲۰ دلار؛ یعنی یک سی‌ام. سهم درآمدی ۵۰ درصد پایین معادل نصف مقداری است که در ۱۸۲۰، یعنی قبل از واگرایی بین کشورهای غربی و مستعمرات آنها وجود داشته است. یعنی سهم این ۳ میلیارد نفر نصف میزان درآمدی است که در سال ۱۸۲۰ داشته‌اند.

🔸طی ۴۰ سال اخیر کشورها به‌طور قابل‌توجهی ثروتمندتر، اما دولت‌ها به‌شدت فقیرتر شده‌اند. در کشورهای ثروتمند سهم بازیگران عمومی و دولتی از ثروت نزدیک به صفر است، به این معنی که کل ثروت در دستان بخش خصوصی است. لوکاس چنسل از دانشکدۀ اقتصاد پاریس و از نویسندگان گزارش می‌گوید: «آنچه ما برای افزایش برابری، مبارزه با شرایط اضطراری آب و هوا، و ایجاد شرایط زندگی خوب برای همه نیاز داریم عبارت است از زندگی شخصی شایسته و در حد کفایت و بخش عمومی مرفّه و مجلّل، اما آنچه در عمل اتفاق افتاده عکس این بوده است».

🔸در قرن ۲۱ نابرابری ثروت به‌شدت افزایش یافته است. درواقع ثروت ۵۰ نفر از ثروتمندترین افراد جهان بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۱ سالانه ۹ درصد و ثروت ۵۰۰ نفر ثروتمندترین سالانه ۷ درصد بیشتر شده، درحالی‌که میانگین رشد ثروت کمتر از نصف این مقدار بوده یعنی ۳.۲ درصد در مدت مشابه. از سال ۱۹۹۵، ۱ درصد ثروتمندتر ۳۸ درصد از ثروت جهانی را کسب کرده‌اند و سهم ۵۰ درصد پایین تنها ۲ درصد بوده است. یک‌صدم درصد ثروتمندتر هم سهم خود را از ۷.۵ درصد به ۱۱ درصد رسانده‌اند. افزایش طبقۀ متوسط هم بیشتر به‌دلیل کاهش فقر در چین بوده است.

🔸در موج‌های اول پاندمی کووید-۱۹ ثروت میلیاردرهای جهان ۳.۷ تریلیون دلار افزایش یافته است. این مبلغ تقریباً معادل هزینه‌های سالانۀ همۀ دولت‌های جهان برای سلامت عمومی پیش از شیوع پاندمی است. در همین مدت حدود ۱۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان به زیر خط فقر شدید افتاده‌اند.

🔸هم پاندمی و هم تغییر اقلیم سهم ثروتمندان را افزایش می‌دهند. لوکاس چنسل می‌گوید: «نابرابری اقتصادی جهانی به بحران اکولوژیکی دامن می‌زند و مقابله با آنها را سخت‌تر می‌کند. پیداکردن راه‌حلی که بتوانیم بدون توزیع مجدد درآمد و ثروت تلاش‌ها برای مقابله با تغییر اقلیم را تسریع کنیم، بسیار دشوار است». همۀ نهادهای بین‌المللی دخیل در این موضوع با نظر چنسل موافق‌اند. تدروس آدهانوم؛ مدیرکل سازمان جهانی سلامت، در نشست ویژۀ مجمع عمومی این سازمان گفت: «امنیت سلامت جهانی بسیار مهم‌تر از آن است که بخواهیم آن را به شانس، یا مصلحت، یا تغییر جریان‌های ژئوپلتیکی، یا منافع اختصاصی شرکت‌ها واگذار کنیم». و هفتۀ گذشته گروهی متشکل از نزدیک به ۴۰ گزارشگر ویژۀ سازمان ملل طی بیانیه‌ای گفتند که «برخورد عادلانه با بحران سلامت باید بر حداکثرکردن سود شرکت‌ها و احتکار واکسن توسط کشورهای پردرآمد اولویت داشته باشد». اما هیچ کاری برای رفع نابرابری‌های ثروت، درآمد، و سلامت نخواهد شد.
@elaheh_koolaee
مطلب زیر تکراریست ولی بسیار خواندنیست!


*دوچرخه سواری مرگ آرام اقتصاد جهانی است.*

مدیر کل بانک exim که در اغلب کشورها شعبه دارد اقتصاد دانان را به فکر فرو برد زمانی که این جملات را بر زبان آورد:
یک دوچرخه سوار برای اقتصاد کشور فاجعه بار است. زیرا او ماشین نمی خرد و برای خرید ماشین وام نمیگیرد.
پولی برای بیمه پرداخت نمیکند و سوخت هم نمیخرد. برای نگهداری و تعمیرات دوچرخه هزینه ای پرداخت نمی کند،
و پولی صرف پارکینگ نمی کند و منجر به تصادفات شدید هم نمیشود!
او به بزرگ راه های چند لاینه نیز نیاز ندارد. به باشگاه ورزشی و داروهای لاغری نیاز ندارد زیرا چاق نمیشود.
افراد سالم برای اقتصاد فایده ای نداشته و لازم نیستند زیرا آنها پولی برای خرید دارو نخواهند پرداخت همچنین به بیمارستان و دکتر نیاز ندارند.
دوچرخه سواران هیچ چیز به تولید خالص ملی نخواهند افزود!
در نقطه مقابل، هر رستورانِ مک دونالد علاوه بر افرادی که بطور مستقیم در رستوران کار می کنند، حداقل 30 شغل ایجاد میکند:
10 متخصص قلب 10 دندانپزشک و 10 متخصص تغذیه!
این مساله ای است که ارزش درنظر گرفته شدن دارد!

ضمیمه: پیاده روی از آن هم بدتر است زیرا افراد پیاده حتی همان دوچرخه را هم نمیخرند!
🚲🚲🚲🚲🚲🚲🚲🚲

@elaheh_koolaee
انتقادات شدید پدر علم ژنتیک ایران از طرح صیانت از جمعیت کشور: با ۵۰۰ انجمن‌ والدین کودکان عقب‌مانده صحبت کردید؟

پروفسور داریوش فرهود، پدر علم ژنتیک ایران:
🔺 طرحی به نام جوان‌سازی و صیانت از جمعیت کشور پیشنهاد کرده‌اند. به عنوان یک شهروند وقتی به این طرح نگاه می‌کنم، ایرادهای زیادی دارد.
🔺 مرتب عنوان می‌کنند که برای فرزند اول این رقم را پرداخت می‌کنیم و برای فرزند دوم هم رقم دیگر؛ بحث فرزندآوری به (رقم پرداختی و) میلیون نیست.
🔺 فرزند که به دنیا می‌آید فقط بحث خرج (و هزینه‌ها) نیست. آینده‌ای که پدر برای فرزند خود تصور می‌کند، (این موضوع) اهمیت دارد و باید به آن فکر کرد.
🔺 (وقتی از رفتن جوانان صحبت می‌کنیم) بحث فرار مغزها نیست، بحث فرار ژن‌ها است. من اگر الان در این سن از مملکت بروم اتفاقی نمی‌افتد، اما وقتی یک جوان از کشور می‌رود با یک خارجی ازدواج می‌کند و بچه او آمریکایی می‌شود، ژن ایرانی را برده است.
🔺 این افرادی که می‌روند، هوشمندترین افراد کشور هستند. آنها هم این افراد را غربال می‌کنند و بهترین ژن‌های ما را می‌گیرند. چرا باید کاری کنیم که این جوانان از مملکت بروند؟!
🔺 من مخالف ازدیاد جمعیت نیستم، ولی اینها راهش نیست. این کار به شکل خیلی خوبی حدود ۴۵ سال قبل شروع شد و عده‌ای به محضر امام خمینی (ره) رفتند و من هم در آن جمع بودم و تالاسمی اولین موردی بود که توانستیم اجازه سقط را دریافت کنیم. بعد این کار در دست یک نهاد بسیار کارآمد به نام پزشکی قانونی قرار گرفت؛ یعنی در این ۴۵ سال کار غلطی انجام می‌شد؟!
🔺 این تعداد بچه عقب‌مانده ذهنی، از کار افتاده، نابینا، ناشنوا، می‌توانیم جلوی همه این موارد را بگیریم. کسانی که این طرح را مطرح کردند، آیا با حدود ۵۰۰ انجمن‌های والدین کودکان عقب‌مانده صحبت کردند؟! آیا با پزشکی قانونی صحبت کردند؟! آیا با امثال بنده صحبت کردند؟! چطور من در سازمان بهداشت جهانی برای همه صحبت می‌کنم، اما (در کشورم) با من مشورت نمی‌کنید تا عیب‌های آن را به شما بگویم؟!
🔺 با افراد متخصص در این زمینه صحبت نکردند. اجازه هم نمیدهند که غربالگری ترویج شود! شرایط را هم برای سقط (قانونی) اینقدر سخت می‌کنند که زمان از دست برود،‌ (در نتیجه) بچه عقب‌مانده زیاد می‌شود و باید از کیسه من و شما برای آنها خرج شود.
🔺 مسیر درست این است که اولاً همین کار (بحث غربالگری) بماند. در عین حال، شرایطی فراهم شود که جوانان نخبه از کشور نروند. درحال حرکت به سمت یک جمعیت پیر هستیم، درست مثل کشورهای اروپایی یا ژاپن. اینطور نیست که بگویم شرایط آلمان، آمریکا، ژاپن خیلی خوب است و شرایط ایران بد است. آنها هم اشتباهاتی می‌کنند؛ ولی من مسئول آنها که نیستم، من مسئول کشورم و خانواده خودم (مردم وطنم) هستم.
@elaheh_koolaee
🔴🔴🔴 #افشاگری محمد درویش فعال محیط زیست درباره علت بازگشت محصولات صادراتی کشاورزی؛

مصرف نیترات و کود اوره در محصولات کشاورزی ایران زیاد است

🔶میزان «سرب» در پیازهای کاشته شده در جنوب تهران، ۸ برابر استاندارد جهانی است

🔸تا زمانی که سم‌ به خورد مردم بدهیم هزینه‌ی درمان در کشور بالا می‌رود

🗣محمد درویش کنشگر محیط زیست و پژوهشگر در واکنش به علت بازگرداندن محصولات صادراتی کشاورزی به دیده بان ایران گفت:
🚫سالهاست سمومی که سازمان بهداشت جهانی استفاده آنها را در محصولات خوراکی ممنوع کرده، استفاده نمی شود اما میزان مصرف (نیترات و کود اوره) در ایران فراتر از حد استاندارد است.

🔸میزان( سرب) در پیازهای که در جنوب تهران کاشته می‌شود بیش از ۸ برابر استاندارد جهانی است و عملا اعلام کردن ما نمی‌توانیم این آمارها را اعلام کنیم و همان زمان من بخشی از آن‌ مطالب را منتشر کردم با من برخورد شد که چرا شما آمارهای محرمانه را منتشر می‌کنید در صورتی که سوال اصلی این است که چرا مواد غذایی الوده در اختیار مردم قرار میگیرد .

@elaheh_koolaee
🚩«بوسه‌های سوسیالیستی»


برای سال‌های سال بر دیوار برلین تصویر دو مرد سالخورده نقش بسته بود که همدیگر را به شیوه‌ای نامعمول می‌بوسیدند. اما این نقاشی کاملاً سیاسی بود و مبنایی واقعی داشت. این دو مرد در دوران خود از ستون‌های اصلی بلوک شرق بودند: برژنف روس و هونِکرِ آلمانی. این بوسه یکی از سیاسی‌ترین بوسه‌های تاریخ است و در این نوشتار داستان آن را توضیح خواهم داد.

📌بوسۀ برژنف‌ـ‌هونکر داستان درازی دارد و در سنت «بوسۀ برادری سوسیالیستی» ریشه دارد. پیشینۀ «بوسۀ برادری سوسیالیستی» به بوسۀ برادری کارگری می‌رسد که از میانۀ قرن نوزدهم در طبقۀ کارگر پدید آمد؛ به نشانۀ همبستگی و تعلق متقابل اعضا به یکدیگر. پس از انقلاب روسیه این رسم در میان دوستداران این انقلاب که خود را به روسیه می‌رساندند باب شد. اما سال‌ها بعد، از دهۀ پنجاه و بعد از مرگ استالین، این «بوسۀ برادری» معنای همبستگی بین‌المللی پیدا کرد و علامتی شد برای اوج همدلی و اتحاد میان کشورهای سوسیالیستی.

شیوۀ این بوسیدن این‌گونه بود که معمولاً در سفر مقامات سوسیالیست به کشورهای همدیگر در لحظۀ اول دیداری پای هواپیما انجام می‌شد. دو دولتمرد همدیگر را در آغوش می‌گرفتند و سه بوسه بر گونۀ همدیگر می‌زدند. نیازی به یادآوری نیست که چنین حرکتی را نمی‌توان با دست دادن ساده مقایسه کرد ــ هر قدر هم که دو طرف دست همدیگر را محکم بفشارند و برای مدتی طولانی تکان دهند (کاری که معمولاً میان متحدان بسیار نزدیک رخ می‌دهد). البته در این میان، رهبران آلمانی شرقی این بوسه بر گونه را چند سانت جابجا کردند و به بوسه بر لب تبدیل کردند.

یک گونۀ دیگرِ سلام سوسیالیستی به شکل درآغوش گرفتن بود که بیشتر در آسیا یا آمریکای جنوبی رایج بود. در این روش دو رهبر سه بار همدیگر را از دو سوی چپ و راست در آغوش می‌گرفتند. برای مثال وقتی برژنف با کاسترو دیدار می‌کرد، دیگر از آن بوسه‌ها خبری نبود و به جای آن دو طرف همدیگر را برادرانه در آغوش می‌گرفتند. در جایی هم که رابطۀ دو کشور سوسیالیستی به هر دلیلی به سردی می‌گرایید، این رسم در آغوش گرفتن انجام نمی‌شد که این خود نشانۀ سردی روابط بود؛ برای مثال پس از شکافی که میان شوروی و چین رخ داد، مقامات دو کشور همدیگر را بغل نمی‌کردند. وقتی خروشچف در سال 1959 از چین دیدار کرد، مائو مراقب بود مجبور نشود خروشچف را در آغوش گیرد، به همین دلیل در لحظۀ دست دادن یک قدم عقب رفت تا خروشچف نتواند او را بغل کند.

رسم بوسیدن میان مردان به نشانۀ محبت و رفاقت در میان ایرانیان هم وجود دارد و در واقع این بوسۀ کمونیستی شکل سیاسی‌شدۀ همین نوع بوسه است که احتمالاً از دهقانان روس وام گرفته شده است. برای مثال این بوسه می‌تواند از «سلام عید پاک» مسیحیان ارتودوکس آمده باشد که با بوسه همراه است.

اما چیزی که باعث شد بوسۀ سوسیالیستی بسیار معروف شود، همان عکس بوسۀ برژنف و اریش هونِکِر بود. برژنف در اکتبر 1979، در دیدار از آلمانی شرقی، در مراسمی که به مناسبت سی‌ام سالگرد تأسیس آلمان شرقی برگزار شده بود، در برلین شرقی حضور داشت و پس از امضای معاهده‌ای با هدف گسترش حمایت‌های دوجانبه، به نشانۀ دوستی بوسۀ کمونیستی پرآب‌وتابی نیز میان آن‌ها انجام شد. در سال 1990 دمیتری وروبل، نقاش آلمانی‌ـ‌روس نقاشی این بوسه را بر دیوار برلین کشید و شهرت آن بیش از پیش جهانی شد. در زیر این نقاشی نوشته شده است: «خدایا کمکم کن از این عشق مهلک جان به در برم.» بهترین توصیف برای آن اتحاد شوم میان دیکتاتورهای کمونیستی.
مهدی تدینی

🔻در پیوست نقاشی این بوسه را بر دیوار برلین می‌بینید
@cafe_andishe95

Telegram

@elaheh_koolaee
🖋در گفت و گو با #دیده_بان_ایران مطرح شد؛


🗣رئیس انجمن متخصصین زنان و زایمان ایران:

🔴به زودی "هزاران" کودک دارای مشکل ژنتیکی متولد می شوند

🔴حذف لوازم پیشگیری از بارداری، به شیوع بیماری های مقاربتی در ایران دامن می زند


🗣اعظم سادات موسوی رئیس انجمن متخصصین زنان و زایمان ایران در خصوص این سوال که حذف غربالگری در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در افزایش شیوع بیماری‌های ژنتیکی فرزندان تاثیر دارد به خبرنگار دیده‌بان ایران گفت:

« در سال حدود 9هزار تا 12 هزارمجوز( سقط جنین) قانونی در کشور داشتیم که گفته می‌شود بیشتراز هفتاد درصد سقط‌ها به دلیل آنامولی‌های جنینی بود که طی روند #غربالگری مشخص می‌شدند.»


🔳متن گفت و گو را در👈سایت دیده بان ایران بخوانید

🆔 @didebaniran
🔻کهرم: نمایندگان مجلس حقوق می‌گیرد که به مردم دروغ بگویند

اسماعیل کهرم فعال محیط‌زیست در مصاحبه‌ با «‌دیده‌بان ایران» در واکنش به نمایندگان مجلس که مرجوع شدن محصولات کشاورزی را مهم ندانسته‌اند،گفت: «آن نماینده مجلس نامرد مگر چیزی از دست داده که برای ما دلسوزی کند؟ نماینده‌های مجلس حقوق می‌گیرند که بی وجدانی کنند و به مردم دروغ بگویند»

استفاده غیراصولی از سموم موجب شیوع آسم و انواع بیماری‌ها در کودکان می‌شود.

عدم رعایت استانداردها در استفاده از سموم و کودهای شیمیایی موجب شده، هیچ کشوری محصولات کشاورزی ایران را خریداری نکند.

نگرانی ما هم از همین بابت است. آقایان که نمی آیند به‌خاطر من و شما این محصولات مرجوعی را بسوزانند بلکه آن‌ها را وارد بازار مصرف ما ایرانیان می‌کنند. بنابراین مطمئن باشید که این محصولات را به خورد ما می‌دهند.

@havadese_fori
سنت گرایی در معاونت امور زنان ریاست جمهوری
الهه کولایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب

نگاه سنتی به زنان، موقعیت و مسائل آنان در دولت و معاونت امور زنان ریاست جمهوری حاکم شده و شاهد عقب‌گرد در دستاوردهای حوزه زنان طی سال‌های بعد از انقلاب هستیم.
متناسب با دیدگاه حاکم بر دولت، در مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز، نگاهی نسبت به زنان و مسائل آنان حاکم شده، که بر نقش خانگی زنان تمرکز کرده است. با توجه به مسائل و مشکلاتی که کشور در زمینه رشد جمعیت با آن روبه‌رو شده است،برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌های معاونت در مورد زنان نه در جامعه، بلکه در درون خانه تمرکز یافته است.
این معاونت در سال‌های گذشته، در پاسخ به تحول در موقعیت زنان در کشور، ابتدا به صورت یک بخش مشورتی و سپس به شکل معاونت به وجود آمد. بر خلاف هدف اولیه آن، امروز شاهدیم با وجود پیشرفت هایی که زنان ایرانی در سال‌های اخیر داشته اند، آنچه اینک در دولت و نهاد زنان آن اولویت یافته، نگاهی ابزاری به زنان و نقش آنان در خانه و خانواده محوریت یافته و برای بازگرداندن زنان به خانه‌ها، در تداوم آنچه که در دوران رییس جمهوری احمدی‌نژاد شاهد بودیم، تلاش و اقدام می‌شود.
در واقع نگاه محافظه کارانه ای به زنان، موقعیت و مسائل آنان، امروز در این نهاد حاکم شده و دنبال می‌شود. بر همین اساس زنان نه به عنوان انسا‌ن‌های برابر با مردان، یا انسان‌های بالغ و صاحب حقوق انسانی برابر با مردان، بلکه به عنوان ابزارهایی در خدمت مردان و برای تحقق اهدافی که آنان تعیین می‌کنند، دیده می‌شوند. در پی این دیدگاه و بر اساس یک رویکرد ابزاری و نه انسانی، به آنها تکلیف فرزندآوری
و حل مشکل جمعیت در کشور واگذار می‌شود. اجرای این برنامه و طرح، بدون در نظر گرفتن خواسته‌ها، مطالبات، نیازها و ضرورت‌های مربوط به زندگی زنان امروزی بر دوش آنان گذاشته می‌شود.
بنابر این زنان فقط در نقش همسری، مادری و فرزندآوری دیده می‌شوند و ظرفیت‌های گوناگون انسانی آنها، بدان گونه که خداوند برای هر انسانی، از زن و مرد قائل شده، کنار گذاشته می‌ شود و آنها به سطح و اندازه یک موجود جنسی و فقط برای نقش‌های خاص کاهش داده می‌شوند. مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری هم بر اساس چنین رویکردی، سیاست‌ها و برنامه های خود را تنظیم و اجرا می‌کند.
این روند بر خلاف دوره‌های گذشته است که حیات اجتماعی زنان، فعالیت‌های سازنده، تاثیرگذار و حیات بخش و البته در مسیر
رشد، پیشرفت و توسعه همه جانبه آنان مورد توجه قرار می‌گرفت تا تعادلی در میان نقش‌های خانگی و نقش‌های اجتماعی زنان ایجاد شود.
اینک این نهاد مانند دیگر بخش‌های دولت، زنان را تنها به عنوان ابزارهای جنسی، ابزارهایی برای فرزندآوری و تداوم نسل، بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی آنها، بدون در نظر گرفتن نقش زنان در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی، در اقتصاد، سیاست و در تحولات مختلف اجتماعی، تنها به عنوان بازیگران نقش های خانگی، به عنوان همسر و مادر و... مورد توجه قرار می‌دهند.
بر همین اساس می‌کوشند تا حتی دختران دانش آموز را، از سنین پایین برای ازدواج آماده سازند و راه را برای ازدواج کودکان نیز هموار کنند. در واقع برخلاف پیشرفت های سال‌های اخیر، که زنان توانستند در جامعه حضوری تعیین‌کننده و سازنده داشته باشند، این جریان می‌کوشد تا زنان را در نقش های خانگی آنها محصور سازد. در حالی که یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، ایجاد شرایط مناسب برای حضور اجتماعی زنان در عرصه‌های مختلف برای رشد و توسعه همه جانبه کشور بود. به نظر می رسد این نقش برای تفکری که در نهاد ریاست جمهوری و معاونت امور زنان و خانواده حاکم است، اهمیتی ندارد. آنچه که اهمیت دارد برگرداندن زنان به خانه‌ها و تمرکز بر نقش‌های خانگی آنها است. در این تفکر نقش‌های خارج از خانه زنان نیز در همان حدی است که پاسخگوی نیازهای خود زنان باید باشد. به این ترتیب حضور آنان در جامعه، تنها در قالب مشاغلی مانند معلمی یا پرستاری و پزشکی، در همان حد نیاز زنان تعریف می‌شود.
این رویکرد بدون در نظر گرفتن واقعیت های جامعه، تحولات چهار دهه گذشته و دیدگاه‌هایی است که در انقلاب اسلامی برای زنان ایرانی ارائه می شد که آنها می توانند مانند همه انسان‌ها، متناسب با توانایی‌ها و استعدادهای خود فعالیت و رشد کنند، هم زندگی خود را ارتقا بخشند و هم به جامعه خدمت کنند.
این زنان که خود خارج از خانه فعالیت می کنند، باید به جامعه زنان پاسخ دهند که چرا در خانه ننشسته‌اند تا به این نقش‌ها قوت و غنا بخشند...
مشکل تجرد و تهدید ناشی از آن برای کشور، در کنار مجموعه دیگری از مسائل اجتماعی قرار می گیرد که برای حل و فصل آن، باید کارشناسان و متخصصان کشور را فراخواند و از برخورد مکانیکی با آن پرهیز کرد. تجربه های شکست خورده دیگران را نباید تکرار کرد، که این حکم خداوند و خردی است که او به انسان داده است.
@elaheh_koolaee
🔴سیاست‌گذاری غیر کارشناسی

🔺اعتماد ۱۲ دی ۱۴۰۰

✍️عباس عبدی

🔘در نقد دولت جدید تا مدتی باید احتیاط کرد. برخی از موارد را نباید طرح کرد ولی برخی دیگر را باید گفت. برای مثال بیکاری و تورم دو مشکل جدی است، که به سادگی قابل حل نیست. باید فرصت داد که سیاست‌های دولت در این دو مورد به نتیجه برسد. ولی در برخی دیگر اتفاقاً باید فوری نقد کرد، بویژه در حوزه سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری، زیرا تبعات ویرانگر تصمیمات نادرست در آینده خود را نشان خواهد داد و آن زمان برای نقد خیلی دیر است.

🔘اخیراً یادداشتی را دیدم از آقای دکتر پیمان سلامتی، در وضعیت خطیر جامعه پزشکی کشور که به نکات مهمی پرداخته بود، و آنها را عوامل احساس بی‌قدرتی و بی‌پناهی کادر درمان در جامعه معرفی نموده بود. به عنوان نمونه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی در چهار سال آینده است.

🔘بنده پیش‌تر در این باره نوشته بودم ولی جزییاتی در این یادداشت هست که مسأله را مهم‌تر می‌کند. ماجرا این است که حدود یک ماه پیش نامه‌ای به امضای چهار نفر خطاب به آقای رییس جمهور نوشته شد. این نامه را آقای دکتر عین‌اللهی وزیر بهداشت، آقای دکتر مرندی رییس فرهنگستان علوم پزشکی، آقای دکتر رییس‌زاده، رییس نظام پزشکی و دکتر شهریاری، رییس کمیسیون بهداشت و درمان، امضا کرده‌اند و خواهان حذف طرح افزایش ظرفیت پزشکی از دستور کار این شورا شده‌اند.

🔘آنان نمایندگان ۴ ستون و رکن مهم نظام بهداشت و سلامت کشور هستند، و جالب این که همگی از مجموعه اصول‌گرایان هستند و مهم‌تر اینکه متولی اجرای چنین طرحی نیز باید باشند.

🔘این نامه طی ۷ بند خیلی صریح و روشن توضیح می‌دهد که چرا این طرح خلاف منطق کارشناسی است. و متذکر شده‌اند که ظرفیت رشته‌های پزشکی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بیش از ۵۰٪ افزایش یافته است. با این حساب می‌توان گفت که افزایش کوتاه مدت دوبرابری این ظرفیت امر عجیبی است.

🔘در نامه از بیکاری فارغ‌التحصیلان با عنوان «خیل عظیم» یاد کرده، و به مسأله آمار بالای مهاجرت نیز اشاره، سپس تأکید کرده‌اند که اتخاذ تصمیمات غیر کارشناسی تیشه به ریشه درخت تناور و تنومند و پرثمر سلامت کشور می‌زند، و در پایان نیز تأکید کرده‌اند؛ مصرانه استدعا دارد که موضوع افزایش ظرفیت رشته‌های پزشکی از دستور این شورای خارج شود.

🔘در کنار این مسأله، الزامی شدن نسخه‌های الکترونیکی نیز حکایت از آن می‌کند که افراد غیر کارشناس در حال اتخاذ تصمیم برای نظام بهداشت و درمان هستند.

🔘متأسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح مذکور را علی‌رغم نظرات کارشناسی جامعه پزشکی تصویب کرد. براساس آن طی چهار سال و هر سال ۲۰ درصد نسبت به سال قبل این ظرفیت بیش‌تر می‌شود. اگر ظرفیت در سال ۱۳۹۲، برابر ۱۰۰ بود، اکنون به ۱۵۰ رسیده و در سال ۱۴۰۴ باید به ۳۰۰ برسد. یعنی طی ۱۲ سال ظرفیت رشته‌های پزشکی سه برابر شود!! در حالی که بعید است امکانات و استادان آنها حتی اندکی از این افزایش را جبران کنند.

🔘مسأله این یادداشت تأیید و رد تصمیم مذکور نیست. این را باید کارشناسان دانشگاهی و نظام بهداشت و درمان نظر دهند، مسأله اصلی این است که منطق کارشناسی این تصمیمات چیست؟ اگر شما به چهار عضو اصلی در نظام بهداشت و درمان کشور که مورد اعتماد حکومت و خودتان و اصول‌گرایی هستند اطمینان ندارید، آیا می‌توانید بگویید که مرجع کارشناسی شما در اتخاذ این تصمیم کیست؟

🔘یا این چهار نفر و نمایندگان چهار نهاد اشتباه کرده‌اند، که در این صورت بفرمایید که کدام کارشناسان معتبر نظرات آنان را رد کرده‌اند؟ لطفاً گزارش توجیهی این تصمیم را منتشر کنید. در این صورت چرا همان کارشناسان ناشناخته را جایگزین آقای وزیر خود نکرده‌اید؟ و یا اگر هیچ منطق کارشناسی پشت این تصمیم ندارید، در این صورت مسئولیت عواقب چنین تصمیماتی را چگونه می‌پذیرید؟

🔘اگر در نظام مهم بهداشت و درمان تا این حد به نظرات کارشناسان همسو با جناح اصول‌گرایی و معتمد نظام بی‌توجهی می‌شود این بدان معنا است که دیکر سیاست‌های جاری نیز بصورت غیر کارشناسانه و خارج از چارچوب و روال عادی سیاست‌گذاری اتخاذ می‌گردد. نتیجه این نوع سیاست‌گذاری نیز از اکنون معلوم است.

🔘برای رد این استدلال باید مستندات کارشناسی تصمیم اخیر خود را در اختیار عموم قرار دهید. البته اشاره به شاخص‌های بهداشتی جهانی و ضرورت رسیدن به آنها موضوعی شوخی است، زیرا مسأله اصلی حفظ کیفیت نظام آموزش پزشکی و اطمینان از اشتغال فارغ‌التحصیلان آن است.

🔘اکنون نیز مشکل اصلی این نظام، کمبود کادر درمانی و بهداشتی نیست، بلکه حفظ و نگهداری آنان و نیز ارایه خدمات بیمه‌ای برای درمان و دارو با توان اقتصادی مردم است که ظاهراً هر روز بدتر از دیروز می‌شود.
🟩فرشاد مومنی: از موضع یک کارشناس کوچک هشدارهای بزرگی را به کل ارکان حکومت اعلام می دارم/ رانت ناشی از حذف ارز ترجیحی 7.5 برابر بودجه عمومی کشور است.
🟩نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد با عنوان «چالش های بزرگ لایحه بودجه ۱۴۰۱» برگزار شد. 
در این نشست فرشاد مومنی اقتصاددان و عوض هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه تعداد گرفتاری های بزرگ و کانون های بحران آفرین در اقتصاد سیاسی ایران از حدود متعارف فراتر رفته است، گفت:  این مسئله برای لایحه ی بودجه سال 1401 ابعاد اهمیت بسیار فوق العاده تری را موضوعیت بخشیده است.
🟩متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:

http://ires.ir/Contents/ContentDetails.aspx?CID=887
♦️اندر حکایت مذاکره نیابتی

جاوید قربان اوغلی

📝 ایستادگی در مقابل غرب، روی برجسته سکه سیاست خارجی است.ادامه این رویکرد، فرصت‌سوزی و راه‌ بازکردن برای رقبای منطقه‌ای و صلاح کشور نیست.

نه غرب آن‌چنان سیاه و پلید است که ما می‌گوییم و نه شرق فرشته‌ای است که می‌نماید و اساسا انگاره‌هایی از این قسم در دنیای واقع موجود نیستند.

نگرانی مسکو این بود (‌و هست) که توافق هسته‌ای نقطه آغازین پازلی است که در ادامه، راه را برای بهبود روابط ایران و آمریکا هموار خواهد کرد.

تل‌آویو با آگاهی از اهمیت ژئوپلیتیک ایران، می‌داند برای هر دو حزب آمریکا، در شرایط عادی ایران لنگرگاهی مطمئن و قابل اتکا برای تأمین صلح و ثبات در منطقه است و در شرایط برقراری رابطه‌ای منطقی و بر اساس منافع متقابل، ایران را بر دیگر کشورها ترجیح می‌دهند.

ایران نیز باید با رویکرد «موازنه مثبت» از امکانات همه کشورهای جهان به شمول چین، روسیه، آمریکا، هند، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و... برای آبادانی و توسعه کشور استفاده کند. 

گام اول در این مسیر، رهایی از شر تحریم‌هاست. این مهم در گرو کنار‌گذاشتن رویه تاریخی و مصالحه با کشوری است که پیچ تحریم‌ها را در دست دارد.

راهبرد نگاه انحصاری به شرق و همچنین انگاره اروپای بدون آمریکا، رؤیایی است که تعبیر نخواهد شد.

اگر اولیانف کارت سبز ایران را هم در دست داشته باشد، آمریکا این امتیاز ارزشمند را از طریق روسیه و چین و بلکه متحدان اروپایی خود به ما نخواهد داد.

رویکرد حکیمانه و موافق با عزت، حکمت و مصلحت مذاکره مستقیم با عامل اصلی تحریم است. 

بازی هنرمندانه اردوغان حاوی درس‌های بزرگی است؛ جنگنده پیشرفته سوخوی روسیه را سرنگون می‌کند
سفیر پوتین در آنکارا به قتل می‌رسد،
چند سال با تمام امکانات برای سرنگونی اسد سرمایه‌گذاری کرده و با روسیه سرشاخ می‌شود،
و در نهایت سامانه اس ۴۰۰ را از همان کشور دریافت می‌کند

https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/303736/
📚@nasiri42
روزنامه جمهوری اسلامی: از مردم انتظار صبروتحمل دارید چرا از حقوق خودتان کم نمی کنید؟

✍🏻روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:بودجه کل کشور باید بگونه‌ای تنظیم و اجرا شود که بتواند گره‌های زندگی مردم را بگشاید. اینکه مسئولان کشور اعم از تقنینی و اجرایی بنشینند و تصمیم بگیرند و از مردم بخواهند برای اجرائی شدن مصوباتشان سختی‌هایی را تحمل کنند، در هیچ قانون و آئین‌نامه‌ای پیش‌بینی نشده است.

🟢سؤال اینست که در لایحه بودجه ۱۴۰۱ برای کاهش حقوق و مزایای نمایندگان مجلس، وزرا، معاونان وزرا، مدیران کل، رؤسای قوا و سایر مسئولین ارشد چه پیش‌بینی‌هایی شده است؟ برای حذف حق مأموریت‌ها، کاهش هزینه‌های تشریفاتی سفرهای داخلی و خارجی، مخارج پذیرائی‌ها و برگزاری همایش‌های بی‌خاصیت چه تدابیری اندیشیده شده است؟ و سرانجام اینکه آن نماینده مجلس و آن مسئول دولتی که مردم را به پذیرش و تحمل سختی بیشتر دعوت کرده‌اند.آیا می‌دانند که ظرفیت تحمل مردم تکمیل شده و بیش از این نمی‌توان از آنها انتظار داشت؟ آیا این حضرات از کارتن‌ خواب‌های تهران که مرکز این کشور اسلامی است خبر دارند؟

#امتداد
@emtedadnet
مقایسه ایرانی-عربی تولید و مصرف

محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

شورای همکاری خلیج فارس شامل کشورهای بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات عربی متحده است. همه آن‌ها کشورهایی نفتی و از این نظر شبیه‌ به ایران هستند.

مجموع مساحت کشورهای این شورا 2673110 کیلومتر متربع و 1.63 برابر ایران است. جمعیت این کشورها جمعاً 56.5 میلیون نفر در سال 2019 و جمع تولید ناخالص داخلی آن‌ها 1638 میلیارد دلار در سال 2018 است (سرانه 34265 دلار به ازای هر نفر). تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2019 معادل 413 میلیارد دلار و درآمد سرانه نیز 4982 دلار با جمعیت حدود 83 میلیون نفر بوده است. همین چند داده ساده را مقایسه کنیم:

🔹جمعیت ایران 1.46 برابر جمعیت شورای همکاری خلیج فارس است.

🔹مساحت ایران 61 درصد کل مساحت شورای همکاری خلیج فارس است.

🔹ایران با جمعیت بیشتر، تولید ناخالص داخلی‌اش یک‌چهارم (25.2 درصد) تولید ناخالص داخلی شش کشور شورای همکاری خلیج فارس است.

🔹درآمد سرانه هر ایرانی فقط 14.5 درصد میانگین درآمد شهروندان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.

شما هر نتیجه‌ای دوست دارید از این مقایسه بگیرید، اما من بیشتر از هر چیز مایلم مصرف آب ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در چارچوب همین داده‌ها مقایسه کنم.

نتایج جالب‌تر در این مقایسه خفته است. آمار نشان می‌دهد آب تجدیدپذیر (جمع آب حاصل از بارش‌ها، منابع آب زیرزمینی و ورودی آب سطحی از کشورها هم‌جوار) کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران در سال 2011 به ترتیب زیر است.

🔹ایران: 137 میلیارد متر مکعب (آمارهای اخیر نشان می‌دهند این مقدار به حدود 100 میلیارد متر مکعب کاهش یافته است.)

🔹عربستان سعودی: 3.85 میلیارد متر مکعب

🔹عمان: 1.4 میلیارد متر مکعب

🔹بحرین: 0.12 میلیارد متر مکعب

🔹امارات عربی متحده: 0.15 میلیارد متر مکعب

🔹قطر: 0.06 میلیارد متر مکعب

🔹کویت: 0.02 میلیارد متر مکعب

مجموع آب تجدیدپذیر در اختیار این شش کشور معادل 5.6 میلیارد متر مکعب است (به شرط آن‌که از سال 2011 تاکنون کاهش نیافته باشد.) کشورهای مذکور برای جبران کمبود منابع آب خود، حدود 4.9 میلیارد متر مکعب نیز آب از دریا شیرین‌سازی می‌کنند. یعنی، 56.5 میلیون نفر انسان در حاشیه خلیج فارس، جمعا به حدود 10 میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر دسترسی دارند.

مصرف آب این شش کشور اما محدود به این 10 میلیارد متر مکعب نیست بلکه حدود 26 میلیارد متر مکعب آب مصرف می‌کنند که حدود 16 میلیارد متر مکعب آن از منابع زیرزمینی استاتیک (تجدیدناپذیر) و منابع آب ژرف برداشت می‌شود.

حالا بیایید این مقایسه‌ها را کامل کنیم. اعراب حاشیه خلیج فارس با 26 میلیارد متر مکعب آب و 56 میلیون نفر جمعیت، 1638 میلیارد دلار درآمد کسب می‌کنند و ما با 89 میلیارد متر مکعب آب و 83 میلیون نفر جمعیت 413 میلیارد دلار ثروت تولید می‌کنیم. یعنی:

🔹هر متر مکعب آب در حاشیه خلیج فارس 63 دلار ثروت تولید می‌کند.

🔹هر متر مکعب آب در ایران 4.6 دلار ثروت خلق می‌کند.

به عبارتی، هر شهروند عرب حاشیه خلیج فارس از هر متر مکعب آب 13.6 برابر هر ایرانی، درآمد تولید می‌کند. سرانه مصرف آب سالیانه هر شهروند عرب حاشیه خلیج فارس 464 متر مکعب و سرانه مصرف آب هر ایرانی حدود 1100 مترمکعب (2.3 برابر سرانه هر شهروند عرب) است. اگر بدمصرف نیستیم، پس چه هستیم؟

این داده‌های ساده، نشان می‌دهد ساختار تولید ثروت و ساختار مصرف آب در این کشور به صورت بنیادین در هر سه بخش شرب، کشاورزی و صنعت ایراد دارد.

این ایرادها را نمی‌توان فقط با هزینه کردن دست و دلبازانه منابع مالی کمیاب، گرانبها و بین‌نسلی، برای پروژه‌های پرهزینه، زمان‌بر و پرمناقشه تأمین آب بیشتر (نظیر انتقال آب و شیرین‌سازی از دریا) اصلاح کرد.

همه گزینه‌های مدیریت منابع آب روی میز باشند، اما قبل از هر تصمیمی، باید اثربخشی و هزینه‌های اصلاح مصرف را با هزینه‌ها و پایداری این پروژه‌های سنگین مقایسه کرد.

(اگر می‌پسندید، به اشتراک بگذارید.)