Forwarded from انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
⭕️ بیانیه مشترک ۲۶ تشکل دانشجویی پیرامون #اعتراضات_سراسری اخیر
بسم رب القسط
🔻 #تجمعات_پراکنده و سراسری روزهای اخیر توجه همگان را به خود جلب کرده است. فارغ از بحثهای کشدار و بیپایان در مورد منشا این تجمعات- که در این مرحله بحثی فرعی است- مدتهاست که برخی از روشنفکران و نخبگان جامعه نسبت به ادامهی روند فعلی کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و میزان تبعیض و نابرابری هشدار داده بودند و از این منظر بروز اعتراضات مردم، با شدت و حدت و در قالبهای مختلف قابل پیشبینی بود.
نتیجهی رویکردهای #اقتصادی دولتهای پس از جنگ در ایران، انباشت بحرانهای متعدد و گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. امروز، چهل سال پس از انقلابی که به نام «مستضعفان» رخ داد، بالغ بر پانزده میلیون حاشیه نشین شهری، نرخ بالای بیکاری، رکود تورمی، گسترش اعتیاد، فساد سیستماتیک، #انسداد_سیاسی و ... همه و همه گواهی بر عدم تحقق آرمانهای انقلاب هستند. مردم هرروزه تمامی این معضلات را با پوست و گوشت و استخوان لمس میکنند و لفاظیهای توجیهگرایانه در این باب تنها این غده چرکین را متورمتر میکند. امروز برای دلسوزان این مرز و بوم واضح است که همه این آسیبها در زیر پوست جامعه فعالاند و هر لحظه ممکن است با سرباز کردن، دورهای از آشوب و هرج و مرج را پدید آورند.
🔻 گمشدهی این روزهای فضای سیاسی کشور #شهامت است؛ شهامت موضعگیری نقادانه از جایگاهی مشخص. در دورانی که غالب #نخبگان_سیاسی کشور در هراس از موج نارضایتیها به گوشه انفعال خزیده اند ما، دانشجویان، حامیان همیشگی آزادی و برابری معتقدیم باید تمامی نیروها و ظرفیتهای سیاسی کشور فعالانه در میدان نقش آفرینی کنند، چراکه فردای ما را عمل امروزمان میسازد و تاریخ گواه است که بی عملی و سپردن همهی امور به دست اتفاقات، چیزی جز پشیمانی به بار نمیآورد.
حقیقت غیر قابل کتمان این است که تمامی نیروهای سیاسی کم یا زیاد در وضعیت پیش آمده سهیماند و گام اول گذر از این بحران آن است که هرکدام از نیروهای سیاسی نقش خود در رسیدن به بن بست کنونی را بپذیرند. بیشک بیشترین سهم را در وضع کنونی حاکمیت داراست؛ حاکمیتی که در سالهای گذشته و پس از بحران #سال_88 هرچه بیشتر فضای سیاسی کشور را محدود کرد. در هشت سال گذشته تمامی نهادهای مدنی که وظیفه جهتدهی و پیگیری مطالبات مردمی را داشتند اعم از احزاب، سندیکاها، اصناف و تشکلهای #مردمنهاد مجوز فعالیت نگرفتند یا تعطیل شدند و بدین واسطه جامعه هرچه بیشتر به سمت تودهای شدن پیش رفت. در فقدان نهادهای واسط، مردم هیچ راهی برای پیگیری مطالبات خود جز خیابان ندارند. به اعتقاد ما تجمع و #اعتراضهای_مسالمتآمیز_خیابانی در مواقعی نه تنها هیچ منع اخلاقی، سیاسی، حقوقی و قانونی ندارد بلکه بسیار ضروری نیز هست اما حقیقت این است که اجتماعات مسالمتآمیز بدون سازماندهی و رهبری و حتی مطالبه عینی مشخص، خطر به هر سو رفتن را نیز دارد.
در سطح دوم مهمترین عامل به وجود آمدن وضع کنونی بی تدبیری دولت های پس از جنگ با سهم کم یا بیش و در پنج سال گذشته دولت تدبیر و امید بوده است. سیاستهای اقتصادی غلط دولتهای پس از جنگ که در ده سال اخیر شیب بسیار تندی گرفته است موجب گسترش شدید شکاف طبقاتی و شیوع انواع بحرانهای سیاسی و اجتماعی شده است تا جایی که طبق آمار رسمی، بالغ بر سی و سه درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. اینها تنها اعداد نیستند بلکه واقعیاتی اساسی هستند که هر روز چون تازیانه بر تن محرومان و فرودستان کوبیده میشود تا جایی که کلانشهرهای ایران گویی دو کشوراند کشوری در مناطق مرفهنشین و کشوری در حلبی آبادها.
🔻 در سطح سوم آنچه این وضعیت را ناگزیر مینماید مواجهه بخش کثیری از جریان اصلاح طلب با مطالبات مردمی به خصوص از آغاز به کار #دولت_دکتر_روحانی بوده است. جریان اصلاح طلب که در دهه شصت و هفتاد دال مرکزی گفتمانش «عدالت» بود امروز چنان از مردم دور شده است که نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی را حتی نمیتواند لمس کند. این امر حتی در مواجهه این جریان با اعتراضات اخیر هم آشکار است و بر عموم مردم عیان است که چند سالی است اصلاح طلبی ناخودآگاه در همدستی نهان با سایر نیروهای سیاسی، عدالت را به محاق برده است. متاسفانه اصلاحطلبان به مثابهی تنها نیروی تحولخواه درون حاکمیت درک نکردهاند #که حمایت مردمی از آنها نه مبتنی بر عقد اخوت، بلکه به دلیل حمایت آنها از منافع مردم است و هرچه آنها از این منافع دور شوند این رابطه سستتر می شود. گواهی بر این ادعا، نحوهی تهیه لیست برای انتخابات #مجلس و #شورای_شهر بود که شاهد تقدم رانت، سهم خواهی و منفعت طلبی بر منافع عمومی بود تا جایی که عدهای متکبرانه مدعی شدند اگر «چوب» را هم در لیست قرار دهند با «تکرار» رای می آورد.
@IUSTArman
بسم رب القسط
🔻 #تجمعات_پراکنده و سراسری روزهای اخیر توجه همگان را به خود جلب کرده است. فارغ از بحثهای کشدار و بیپایان در مورد منشا این تجمعات- که در این مرحله بحثی فرعی است- مدتهاست که برخی از روشنفکران و نخبگان جامعه نسبت به ادامهی روند فعلی کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و میزان تبعیض و نابرابری هشدار داده بودند و از این منظر بروز اعتراضات مردم، با شدت و حدت و در قالبهای مختلف قابل پیشبینی بود.
نتیجهی رویکردهای #اقتصادی دولتهای پس از جنگ در ایران، انباشت بحرانهای متعدد و گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. امروز، چهل سال پس از انقلابی که به نام «مستضعفان» رخ داد، بالغ بر پانزده میلیون حاشیه نشین شهری، نرخ بالای بیکاری، رکود تورمی، گسترش اعتیاد، فساد سیستماتیک، #انسداد_سیاسی و ... همه و همه گواهی بر عدم تحقق آرمانهای انقلاب هستند. مردم هرروزه تمامی این معضلات را با پوست و گوشت و استخوان لمس میکنند و لفاظیهای توجیهگرایانه در این باب تنها این غده چرکین را متورمتر میکند. امروز برای دلسوزان این مرز و بوم واضح است که همه این آسیبها در زیر پوست جامعه فعالاند و هر لحظه ممکن است با سرباز کردن، دورهای از آشوب و هرج و مرج را پدید آورند.
🔻 گمشدهی این روزهای فضای سیاسی کشور #شهامت است؛ شهامت موضعگیری نقادانه از جایگاهی مشخص. در دورانی که غالب #نخبگان_سیاسی کشور در هراس از موج نارضایتیها به گوشه انفعال خزیده اند ما، دانشجویان، حامیان همیشگی آزادی و برابری معتقدیم باید تمامی نیروها و ظرفیتهای سیاسی کشور فعالانه در میدان نقش آفرینی کنند، چراکه فردای ما را عمل امروزمان میسازد و تاریخ گواه است که بی عملی و سپردن همهی امور به دست اتفاقات، چیزی جز پشیمانی به بار نمیآورد.
حقیقت غیر قابل کتمان این است که تمامی نیروهای سیاسی کم یا زیاد در وضعیت پیش آمده سهیماند و گام اول گذر از این بحران آن است که هرکدام از نیروهای سیاسی نقش خود در رسیدن به بن بست کنونی را بپذیرند. بیشک بیشترین سهم را در وضع کنونی حاکمیت داراست؛ حاکمیتی که در سالهای گذشته و پس از بحران #سال_88 هرچه بیشتر فضای سیاسی کشور را محدود کرد. در هشت سال گذشته تمامی نهادهای مدنی که وظیفه جهتدهی و پیگیری مطالبات مردمی را داشتند اعم از احزاب، سندیکاها، اصناف و تشکلهای #مردمنهاد مجوز فعالیت نگرفتند یا تعطیل شدند و بدین واسطه جامعه هرچه بیشتر به سمت تودهای شدن پیش رفت. در فقدان نهادهای واسط، مردم هیچ راهی برای پیگیری مطالبات خود جز خیابان ندارند. به اعتقاد ما تجمع و #اعتراضهای_مسالمتآمیز_خیابانی در مواقعی نه تنها هیچ منع اخلاقی، سیاسی، حقوقی و قانونی ندارد بلکه بسیار ضروری نیز هست اما حقیقت این است که اجتماعات مسالمتآمیز بدون سازماندهی و رهبری و حتی مطالبه عینی مشخص، خطر به هر سو رفتن را نیز دارد.
در سطح دوم مهمترین عامل به وجود آمدن وضع کنونی بی تدبیری دولت های پس از جنگ با سهم کم یا بیش و در پنج سال گذشته دولت تدبیر و امید بوده است. سیاستهای اقتصادی غلط دولتهای پس از جنگ که در ده سال اخیر شیب بسیار تندی گرفته است موجب گسترش شدید شکاف طبقاتی و شیوع انواع بحرانهای سیاسی و اجتماعی شده است تا جایی که طبق آمار رسمی، بالغ بر سی و سه درصد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. اینها تنها اعداد نیستند بلکه واقعیاتی اساسی هستند که هر روز چون تازیانه بر تن محرومان و فرودستان کوبیده میشود تا جایی که کلانشهرهای ایران گویی دو کشوراند کشوری در مناطق مرفهنشین و کشوری در حلبی آبادها.
🔻 در سطح سوم آنچه این وضعیت را ناگزیر مینماید مواجهه بخش کثیری از جریان اصلاح طلب با مطالبات مردمی به خصوص از آغاز به کار #دولت_دکتر_روحانی بوده است. جریان اصلاح طلب که در دهه شصت و هفتاد دال مرکزی گفتمانش «عدالت» بود امروز چنان از مردم دور شده است که نابرابریهای اقتصادی- اجتماعی را حتی نمیتواند لمس کند. این امر حتی در مواجهه این جریان با اعتراضات اخیر هم آشکار است و بر عموم مردم عیان است که چند سالی است اصلاح طلبی ناخودآگاه در همدستی نهان با سایر نیروهای سیاسی، عدالت را به محاق برده است. متاسفانه اصلاحطلبان به مثابهی تنها نیروی تحولخواه درون حاکمیت درک نکردهاند #که حمایت مردمی از آنها نه مبتنی بر عقد اخوت، بلکه به دلیل حمایت آنها از منافع مردم است و هرچه آنها از این منافع دور شوند این رابطه سستتر می شود. گواهی بر این ادعا، نحوهی تهیه لیست برای انتخابات #مجلس و #شورای_شهر بود که شاهد تقدم رانت، سهم خواهی و منفعت طلبی بر منافع عمومی بود تا جایی که عدهای متکبرانه مدعی شدند اگر «چوب» را هم در لیست قرار دهند با «تکرار» رای می آورد.
@IUSTArman
🔷🔸شهرداری شایستهٔ شهر
📌بهمناسبت انتخاب شهردار
🖋 احسان شریعتی
🔹 در مقام یک شهروندِ هماکنون مقیم تهران، میبایست نسبت به سرنوشت شهری که در آن میزییم احساس مسئولیت کنیم و از گزینش شهردار، آنهم توسط یک شورای شهر اصلاحطلب، بیتفاوت نگذریم.
اینجانب، البته هر روز صبح که با صدای مهیب متهٔ برقی خانهٔ مجاور از جا میپرم، خانههایی که از چند سال پیش در دست احداث اند، نخستین کارم پس از نیایش صبحگاهی، اظهار ارادت در دل نسبت به شهرداری محترم است! (پس بدین سیاق، تا قطعی نشدن نام نامزد آتی، میتوان بینگرانی از شخصی شدن حملات، فضایح این نهاد را برشمرد).
🔹رابطهٔ مهرورزانهٔ شهروندان با شهرداری درست از همین جا و با طرح این پرسش شروع میشود که با کدام توجیه عقلی یا شرعی، چنین بیرویه و بیحساب-و-کتاب، اجازهٔ این ساخت-و-سازها و تراکم فروشیهای تخلفآمیز و..، داده شده و میشود؟
در یک کلام و برای پرهیز از هرگونه اطاله و اطناب، یادآوری کنیم که مجموعهٔ سیاستهای کلان شهرسازی و عمران در دهههای گذشته ما را به جایی رسانده که تنها کلمهٔ مناسب برای شرح وضعیت فعلی واژهٔ «انسداد» است، در معنای تام و تمام آن. تا به آنجا که حتی جابجا شدن ساده در شهر نیز، برای اجابتِ فوریتهای اولیه، به امتناع میرسد. شهری که در آن، کوچهباغها به خروجیهای اتوبانها تبدیل شدهاند و..، مسئلهٔ ترافیک تنها یکی از نمودهای آشکار مجازسازی بسطِ زیرساختهای غلط اندرغلطی است که امروز دیگر جان شهروندان را، بویژه در برابر مخاطرات طبیعی، از زلزله گرفته تا آلودی جوّی، تهدید میکند.
🔸 در چنین شرایطی، نامزد شهرداری (و مدعی اصلاح) چنین شهری شدن، نشان از شجاعتی ستودنی دارد و یا ترسیم سرابی شیادانه است؟ درهرحال، شهری که هیچ نُرمی را نپذیرد، نیازمند و شایستهٔ داشتن شهرداری غیرعادی است: شهردار چنین شهری منطقا باید فردی «فوقالعاده» باشد، و البته در یکی از دو جهت مثبت یا منفی کلمه. و متاسفانه یا خوشبختانه، چنین شخصیتهایی کم یافت میشوند؛ و اینهمه تأخیر در معرفی نامزدی ذیصلاح برای اصلاح هم شاید از اینرو باشد.
🔸منظور از طرح این نکات، ناامیدساختن شهروندان از امکان اصلاح ساختارها و ضرورت مقابله با مافیاها، از زباله گرفته تا برجهای برکشیده، و رهاساختن سرنوشت شهر به دست تقدیر و انهدام، فساد و فروپاشی، نیست، بلکه خودآگاهی به این حقیقت است که حتی برای تحقق یک اصلاح «کوچک» جدی (ساختاری)، باید نیروی انقلابی «بزرگی» را به استخدام گرفت، و تأکید بر ضرورت نوعی «راهیابی » دیگر. آن راه درست میتواند متشکل شدن شهروندان در شوراهای محلات برای نظارت (و اعمال فشار مطالباتی) بر شهرداریها باشد.
#شورای_شهر_اصلاحطلب
#شهردار_منتخب
#مافیاهای_شهری
#انسداد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌بهمناسبت انتخاب شهردار
🖋 احسان شریعتی
🔹 در مقام یک شهروندِ هماکنون مقیم تهران، میبایست نسبت به سرنوشت شهری که در آن میزییم احساس مسئولیت کنیم و از گزینش شهردار، آنهم توسط یک شورای شهر اصلاحطلب، بیتفاوت نگذریم.
اینجانب، البته هر روز صبح که با صدای مهیب متهٔ برقی خانهٔ مجاور از جا میپرم، خانههایی که از چند سال پیش در دست احداث اند، نخستین کارم پس از نیایش صبحگاهی، اظهار ارادت در دل نسبت به شهرداری محترم است! (پس بدین سیاق، تا قطعی نشدن نام نامزد آتی، میتوان بینگرانی از شخصی شدن حملات، فضایح این نهاد را برشمرد).
🔹رابطهٔ مهرورزانهٔ شهروندان با شهرداری درست از همین جا و با طرح این پرسش شروع میشود که با کدام توجیه عقلی یا شرعی، چنین بیرویه و بیحساب-و-کتاب، اجازهٔ این ساخت-و-سازها و تراکم فروشیهای تخلفآمیز و..، داده شده و میشود؟
در یک کلام و برای پرهیز از هرگونه اطاله و اطناب، یادآوری کنیم که مجموعهٔ سیاستهای کلان شهرسازی و عمران در دهههای گذشته ما را به جایی رسانده که تنها کلمهٔ مناسب برای شرح وضعیت فعلی واژهٔ «انسداد» است، در معنای تام و تمام آن. تا به آنجا که حتی جابجا شدن ساده در شهر نیز، برای اجابتِ فوریتهای اولیه، به امتناع میرسد. شهری که در آن، کوچهباغها به خروجیهای اتوبانها تبدیل شدهاند و..، مسئلهٔ ترافیک تنها یکی از نمودهای آشکار مجازسازی بسطِ زیرساختهای غلط اندرغلطی است که امروز دیگر جان شهروندان را، بویژه در برابر مخاطرات طبیعی، از زلزله گرفته تا آلودی جوّی، تهدید میکند.
🔸 در چنین شرایطی، نامزد شهرداری (و مدعی اصلاح) چنین شهری شدن، نشان از شجاعتی ستودنی دارد و یا ترسیم سرابی شیادانه است؟ درهرحال، شهری که هیچ نُرمی را نپذیرد، نیازمند و شایستهٔ داشتن شهرداری غیرعادی است: شهردار چنین شهری منطقا باید فردی «فوقالعاده» باشد، و البته در یکی از دو جهت مثبت یا منفی کلمه. و متاسفانه یا خوشبختانه، چنین شخصیتهایی کم یافت میشوند؛ و اینهمه تأخیر در معرفی نامزدی ذیصلاح برای اصلاح هم شاید از اینرو باشد.
🔸منظور از طرح این نکات، ناامیدساختن شهروندان از امکان اصلاح ساختارها و ضرورت مقابله با مافیاها، از زباله گرفته تا برجهای برکشیده، و رهاساختن سرنوشت شهر به دست تقدیر و انهدام، فساد و فروپاشی، نیست، بلکه خودآگاهی به این حقیقت است که حتی برای تحقق یک اصلاح «کوچک» جدی (ساختاری)، باید نیروی انقلابی «بزرگی» را به استخدام گرفت، و تأکید بر ضرورت نوعی «راهیابی » دیگر. آن راه درست میتواند متشکل شدن شهروندان در شوراهای محلات برای نظارت (و اعمال فشار مطالباتی) بر شهرداریها باشد.
#شورای_شهر_اصلاحطلب
#شهردار_منتخب
#مافیاهای_شهری
#انسداد
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
🔷🔸لایحه علیه لایحه
(پیرامون طرح محدودسازی اینترنت)
🖋احسان شریعتی
🔹در حالیکه دغدغهی بس واقعی مردم ایران (بویژه خوزستان) حل مشکلات بنیادی چهار عنصر اولیه، آب و هوا، خاک و آتش شده است، دلمشغولی بخشی از وکلای بخشی از مردم (در بزنگاه غیاب اکثریت رأیدهنده)، استقرار نظام نظارت و تنبیه بر فضای مجازی و محدودسازی اینترنت است!
🔸سودای برقراری این نظام نظارتی-تنبیهی ظاهرا محدودسازی شفافیت اطلاعاتی است که البته خود هدفی مجازی و تخیلی است و به احتمال زیاد به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که پارازیت و فیلترینگ و هک و کراک و..؛ و البته برای قشری از کارمندان تکنیسین که برای هر محدودسازی راه دور زدن تحریم را هم اختراع میکنند، اشتغالزایی میکند. و سرانجام محصول همهی این تمهیدات تکنوکراتیک شبه اخلاقی-عقیدتی اختلال در خطوط مخابراتی و خرد کردن اعصاب مردم و وهن مأموران اجرای این مقررات بوده است.
🔹اشتباهی که هواداران و حامیان نظامهای استبدادی و سنخ توتالیتر میکنند این است که بزرگترین خطر انسداد گردش و تبادل آزاد اطلاعات و «سفیدنمایی» صوری اوضاع این است که ممکن است امر بر خود مسئولان هم مشتبه شود و بدین شیوهها دلخوش کنند که خبری نیست و «بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنویم»!
برای نمونه، میگویند به مائو تسه تنگ در سالهای آخر عمرش(پس از «انقلاب گنجشک»)چنان اطلاعات غلطی از روبراه بودن اوضاع میدادند که همین جهل خودخواسته و خودمقصر موجب سقوط اقتصادی و دگردیسی سیاسی نظام وی شد.
🔸توصیهی علمی برای موکلانی که قصد پایداری در برابر خواستها و مطالبات مردم را دارند این است که از خود مخترعان اینترنت، در آغاز نیروی نظامی امریکا، بیآموزند که با اختراع این زیستجهان مجازی و شبکهی آزاد ارتباطی و تبادل اطلاعاتی نظام نظارتی سُلطه را نه از طرق قدیمی بگیر و ببند و بزن و بکش و..، یا حبس و حصر و حدّ و حلقآویز و سایر روشهای حلقوی، و خلاصه با به نمایش گذاردن زور بازو و ملاء و مترف و خدم و حشم و..، بلکه بهقول میشل فوکو بهشکل «نامرئی» انجام دهند، یعنی در فضای آزادی مطلق بازار داد و ستد اطلاعاتی و ارتباطی و فعالیت خودانگیختهی کاربران، تا به درجهای که کنترل از دست سازندگان شبکه هم بدر رود و حتی توسط دشمنان آن نظام هم به کار گرفته شود. پس «ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز، مست است و در حق او کس این گمان ندارد !»
ناسودمندی این طریقهای آزمودهشده هرچند تاکنون و بويژه در عصر حاضر بارها اثبات شده است اما اگر آقایان همچنان در برابر منطق علم و گذر زمان اصرار بر پایداری داشته باشند، باکی نیست زیرا تجربه نشان داده است که این نیز بگذرد و بهتعبیر شاعر: من جرّب المجرب حلّت به النّدامه.
🔹تلخ بودن خبرهای اینچنینی نباید اذهان را از تمرکز بر روی مبرمترین نیازها و مطالبات جامعه منحرف سازد مگر آنکه نفس شبکهی اطلاعرسانی بالواقع آماج حمله قرار گیرد.
🔸در اینصورت دفاع از آزادی رسانه و در رأس همه حق دسترسی آزاد به شبکهی جهانی اینترنت، در صدر مطالبات مردمی قرار خواهد گرفت و تبدیل به عنصر پنجم اولیه پس از هوا، آب، خاک، و آتش خواهد شد!
#طرح_صیانت
#اینترنت
#انسداد
#نظام_استبدادی
#سفید_نمایی
#آزادی_اطلاعات
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1098
(پیرامون طرح محدودسازی اینترنت)
🖋احسان شریعتی
🔹در حالیکه دغدغهی بس واقعی مردم ایران (بویژه خوزستان) حل مشکلات بنیادی چهار عنصر اولیه، آب و هوا، خاک و آتش شده است، دلمشغولی بخشی از وکلای بخشی از مردم (در بزنگاه غیاب اکثریت رأیدهنده)، استقرار نظام نظارت و تنبیه بر فضای مجازی و محدودسازی اینترنت است!
🔸سودای برقراری این نظام نظارتی-تنبیهی ظاهرا محدودسازی شفافیت اطلاعاتی است که البته خود هدفی مجازی و تخیلی است و به احتمال زیاد به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که پارازیت و فیلترینگ و هک و کراک و..؛ و البته برای قشری از کارمندان تکنیسین که برای هر محدودسازی راه دور زدن تحریم را هم اختراع میکنند، اشتغالزایی میکند. و سرانجام محصول همهی این تمهیدات تکنوکراتیک شبه اخلاقی-عقیدتی اختلال در خطوط مخابراتی و خرد کردن اعصاب مردم و وهن مأموران اجرای این مقررات بوده است.
🔹اشتباهی که هواداران و حامیان نظامهای استبدادی و سنخ توتالیتر میکنند این است که بزرگترین خطر انسداد گردش و تبادل آزاد اطلاعات و «سفیدنمایی» صوری اوضاع این است که ممکن است امر بر خود مسئولان هم مشتبه شود و بدین شیوهها دلخوش کنند که خبری نیست و «بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنویم»!
برای نمونه، میگویند به مائو تسه تنگ در سالهای آخر عمرش(پس از «انقلاب گنجشک»)چنان اطلاعات غلطی از روبراه بودن اوضاع میدادند که همین جهل خودخواسته و خودمقصر موجب سقوط اقتصادی و دگردیسی سیاسی نظام وی شد.
🔸توصیهی علمی برای موکلانی که قصد پایداری در برابر خواستها و مطالبات مردم را دارند این است که از خود مخترعان اینترنت، در آغاز نیروی نظامی امریکا، بیآموزند که با اختراع این زیستجهان مجازی و شبکهی آزاد ارتباطی و تبادل اطلاعاتی نظام نظارتی سُلطه را نه از طرق قدیمی بگیر و ببند و بزن و بکش و..، یا حبس و حصر و حدّ و حلقآویز و سایر روشهای حلقوی، و خلاصه با به نمایش گذاردن زور بازو و ملاء و مترف و خدم و حشم و..، بلکه بهقول میشل فوکو بهشکل «نامرئی» انجام دهند، یعنی در فضای آزادی مطلق بازار داد و ستد اطلاعاتی و ارتباطی و فعالیت خودانگیختهی کاربران، تا به درجهای که کنترل از دست سازندگان شبکه هم بدر رود و حتی توسط دشمنان آن نظام هم به کار گرفته شود. پس «ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز، مست است و در حق او کس این گمان ندارد !»
ناسودمندی این طریقهای آزمودهشده هرچند تاکنون و بويژه در عصر حاضر بارها اثبات شده است اما اگر آقایان همچنان در برابر منطق علم و گذر زمان اصرار بر پایداری داشته باشند، باکی نیست زیرا تجربه نشان داده است که این نیز بگذرد و بهتعبیر شاعر: من جرّب المجرب حلّت به النّدامه.
🔹تلخ بودن خبرهای اینچنینی نباید اذهان را از تمرکز بر روی مبرمترین نیازها و مطالبات جامعه منحرف سازد مگر آنکه نفس شبکهی اطلاعرسانی بالواقع آماج حمله قرار گیرد.
🔸در اینصورت دفاع از آزادی رسانه و در رأس همه حق دسترسی آزاد به شبکهی جهانی اینترنت، در صدر مطالبات مردمی قرار خواهد گرفت و تبدیل به عنصر پنجم اولیه پس از هوا، آب، خاک، و آتش خواهد شد!
#طرح_صیانت
#اینترنت
#انسداد
#نظام_استبدادی
#سفید_نمایی
#آزادی_اطلاعات
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1098
وب سایت رسمی احسان شریعتی
لایحه علیه لایحه
سودای برقراری این نظام نظارتی-تنبیهی ظاهرا محدودسازی شفافیت اطلاعاتی است که البته خود هدفی مجازی و تخیلی است و به احتمال زیاد به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که..