احسان شريعتی Ehsan Shariati
2.61K subscribers
799 photos
68 videos
96 files
617 links
كانال رسمي احسان شريعتی
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷🔸گزیده نقد های دریافتی

❇️ آیا نتیجه کار شریعتی این نشد که برای طبقه تحصیلکرده دین را ظاهری مترقی جلوه داد و در ۵۷ تحصیلکرده‌ها هم دنبال عوام راه افتادند و بعد به‌قدرت رسیدن عوام، روشنفکران کنار زده شدند؟ آیا پس از روشن شدن خیلی از حقایق، بازهم با نوشریعتی، همان راه رفته را تکرار کنیم؟

🖋احسان شریعتی

🔸منتقد گرامی! این اتهامی است علیه شریعتی که گویا شریعتی دین ارتجاعی را ظاهری مترقی بخشیده است! به‌عکس، شریعتی آموخت که: باید دینی مترقی را علیه دین ارتجاعی مطرح ساخت و «تا اسلام از زندان ارتجاع آزاد نشود، مسلمین از زندان استعمار و استبداد و ..، آزاد نخواهند شد!» اتفاقی که پس از ۵۷ افتاد این بود که دین سنتی و بنیادگرا (متکی به «عوام»)، دین مترقی موردنظر شریعتی را که در دوران «نهضت» مطرح شده بود، در دوران «نظام» کنار زد؛ و حقیقت این است و ظاهرا هنوز هم خوب روشن نشده است وگرنه چنین اتهام «عامیانه‌»ای مطرح نمیشد.
وانگهی، «نتیجهٔ» کار شریعتی را «نوشریعتی» نشان خواهد داد و نه «عوام به قدرت رسیده»

#نقد_گفتگو
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸گزیده نقد های دریافتی


❇️«‌ احسانِ گرامی! شریعتی در اخر عمر کجا بود؟
شریعتی راستین، در آخر عمر، به جبر، فراری و خارج از نظام حکومتی است زیرا در چارچوب نظام حاکم جایش نمی‌شود و نمی‌تواند در همزیستی مسالمت‌آمیز با حکومت به هدف و راهش ادامه دهد. شریعتی راستین، هیچگاه برای حکومت قابل تحمل نیست، شریعتیِ داخل در نظام حاکم یعنی شریعتی حکومتی، شریعتی ملاحظه‌کار، شریعتی ناقص، شریعتی سازشکار و شریعتی مصلحتی. شریعتی این چنین، شریعتی حقیقی و راستین نیست، بلکه شریعتی جعلی و بدلی و انحرافی و مسخ شده است که از طرف حکومت قابل تحمل بوده و کاری با او ندارد. احسانِ گرامی، حرف زدن و از شریعتی گفتنِ شما در اینجا و انجا و در این دانشگاه و ان موسسه، در لوای حکومت و در حاکمیت جور و جهل آخوندی یعنی مسخ شریعتی و شریعتی ناقص مصلحتی، مصلحتی که او بشدت از ان متنفر بود و حقیقتی را قربانی ان ننمود. احسان گرامی، در داخل کشور و زیر پرچم حکومت می شود به زندگی راحت و ارام و بی دردسر پرداخت و از شریعتی کامل و راستین نگفت که جمع این دو در چارچوب نظام حاکم، امکان ندارد. احسانِ گرامی، در زیر سایه و در لوا و بذل توجۀ حکومت اخوندی نمی توانید ادامه دهنده هدف و ارمان شریعتی باشید و شما فعلا این وضعیت را انتخاب نمودید. بله احسان گرامی، شریعتی راستین و تمام و کمال، یعنی شریعتی مهاجر و مبارزِ تمام عیار بر علیه حکومت، برای برپائی "انقلاب در فهم اسلام" و "اسلام منهای آخوند"، که هدف و آرمان شریعتی بود.»
----------------------------------


🖋احسان شریعتی:

دوست گرامی! من حضور در داخل کشور را انتخاب کردم زیرا حضور در جامعه و در میان جوانان و ...، را از اقامت در خارج مفیدتر و نزدیک‌تر به معیارهای راه شریعتی و رنسانس ملی و مذهبی حقیقی یافتم (لااقل میتوانم در مورد خودم داوری کنم).
حضور من در کشور و در این و آن دانشگاه و موسسه فرهنگی و..، انتخاب یک «زندگی راحت و..» نبوده و نحواهد بود، بلکه بالعکس چنانکه چنین قصدی می‌داشتم در همان خارج مانده بودم و خود را به «دردسر» نمی‌انداختم، و البته بیشتر میتوانستم با اعلام مواضع اولترا-رادیکال، هم دنیا را داشته‌باشم و هم آخرت را ! و نه این‌که مانند وضع حاضرم، سمت یک آموزگاری ساده را هم در این نظام نداشته باشم.
بنده نه تنها در نظام بلکه در جامعه فعلی هم مقام و منفعت خاصی که ترس از دست دادنش سبب «مصلحت»اندیشی‌ام شود ندارم و تنها مصلحتی که سخت نگران آنم، ضرورت امکان استمرار کار «گفتن حقیقت رویاروی قدرت» است، در میانهٔ میدان، یعنی در داخل کشور و میان مردم !
والسلام علی من اتبع الهدی.

#گزیده_نقدها
#نقد_گفتگو
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸زندگی در باکس

🖋احسان شریعتی

📌یادداشت ذیل در مجله هفتگی کرگدن انتشار یافته است.

🔹واژه فرانسوی «آپارتمان» (از ریشهٔ فعل اسپانیولی apartarse جداسازی و ایجاد فاصله)، به‌معنای ساخت مجموعه‌های هم‌شکل اما مجزا از یکدیگر است (آپارتاید هم از همین ریشه است). آپارتمان‌سازی سبک معماری تراکم‌ساز و توده‌وار‌ مُدرن است. یکی از معروف‌ترین معمارانی‌ که در این سبک ساختارگرا نوآوری کرد، لوکوربوزیه سوئیسی-فرانسوی بود و بر اساس آن بینش شهرک و شهرهای چندیگر هند و برازیلیای برزیل را ساخت که بعد به الگویی تبدیل شد. مشابه آن سبک را در ایران در شهرک‌هایی چون اکباتان و بهجت‌آباد و.. می‌بینیم که این شهرک‌ها نما و ظاهر بیرونی‌شان به سبک زبره‌کاری «بروتال»، با بتن خام و کارنشده برساخته شده است. در واقع این شکل برج‌سازی‌ها و شهرسازی‌ها که در مجموعه عکس‌های مایکل وولف هم دیده می‌شوند، شکل‌های هندسی زیبا و پنجره‌های یکسان و در مجموع مکعب‌های هم‌شکلی هستند که با نظم خاصی کنار یکدیگر تکرار می‌شوند. اخیرا عکسی از گورسازی در بهشت زهرا دیدم که قیمت‌ گورها را اعلام کرده بود و اعلام می‌کرد که قیمت‌ها گران نشده است. آن گورها هم گویی ساده شدهٔ همین سبک آپارتمان‌ها بودند!

🔸در چند سال اخیر جایی که من زندگی می‌کنم، از چهارسو مشغول آپارتمان‌سازی هستند؛ و هر صبح با صدای آزاردهندهٔ مته‌ از خواب برمی‌خیزید! در گذشته از یک طرف پنجره رو به کوه بود و الان آن منظره تبدیل به ساختمان شده و به اتاق‌های مشرف بر یکدیگر! این نوع ساخت‌وساز و این سبک کلی در ایران یک بینش و سیاست بحران‌آفرین است. حتما نگاه و ایده‌ای پشت این قضیه بوده است که این نوع ساخت و اقامت بر زمین رواج پیدا کرده و این پدیده را از بسیاری جوانب و جهات میتوان حلاجی و نقادی کرد. از نظر فلسفی در سطح جهان‌روا نیز زیر سوال رفته است. در این نوع نگاه انسان‌ها فقط نیازهای مکانیکی‌ و بیولوژیکشان برآورده می‌شود.

🔹کارگرانی را در ژاپن می‌بینیم، که برای این‌که زیاد از محل کار دور نشوند، در باکس‌ها (کشوهایی) که برایشان در دیوارها ساخته‌اند می‌خوابند؛ مشابه کشوهای گذاشتن چمدان و بار در ایستگاههای راه‌آهن‌ که حالا تبدیل به خوابگاه انسان‌ها شده است. 

🔸این نوع نگاه به عالم و آدم نگرشی خشونت‌آمیز، غیرطبیعی و غیرانسانی است. این نوع نگاه انسان‌ها را تبدیل به اتم‌ها و اجزایی در دستگاه‌ها و سازوکارها کرده و انگار عناصری اند در مجموعه‌های ریاضی‌وار برچیده شده. ورود این نوع نگرش به ایران ما به‌صورت تقلیدی و بدون رعایت اصول و پیشبینی‌های لازم، وحشیانه‌تر چون کلاف سردرگمی اختاپوس‌وار رخ نموده است. و مشکل دیگر خاص ما، فقدان «فرهنگ آپارتمان‌نشینی» است (مانند آئین متروسواری و سایر ابزارها و ساز-و-کارهای زندگی مُدرن)، که میبینیم در مناسبات میان همسایه‌ها، چه تنش‌ها و معضلات متعددی را در رفتارهای متقابل و در رعایت ضوابط و قواعد همزیستی مشترک آفریده، که گاه بسیار هم ابتدایی و مُضحک هم می‌نماید. در جوامع صنعتی روی پیامدهای متراکم‌سازی سنجش و پیش‌بینی‌هایی هم می‌شود، در ایران ما اما، بدون خودآگاهی به جنبه‌های مختلف پدیده، به روند اتوماتیکی که بورژوازی رانتی در امر «نوسازی» پیش گرفته‌، ادامه می‌دهند، بی عنایت به پیآمدهایی چون ضایعات و آلودگی‌ها و آسیب‌های زیست‌محیطی و بحران‌های اجتماعی. طبعا ما نمی‌توانیم به شیوه‌های پیش‌سرمایه‌داری، از نوع زیست روستانشینی و عشیرتی گذشته برگردیم، اما باید ببینیم به عوارضی که از درون این ماجرا بروز پیدا کرده، چگونه می‌بایست و می‌شایست اندیشید؟


📌 برای خواندن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


#زندگی_در_باکس
#فرهنگ
#انسان
#مدرنیته
#یادداشت
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

https://telegra.ph/زندگی-در-باکس-01-27
🔷🔸شریعتی در پی سوسیالیسم دموکراتیک معنوی و دموکراسیِ رادیکال بود!

📌گفتگوی دکتر احسان شریعتی با مجله نسیم بیداری که در شماره ۸۸ این مجله به چاپ رسیده است.


🔸«در واپسین دوران اندیشه شریعتی، یعنی زمانی که «عرفان، برابری، آزادی» را مطرح می‌کند، این آزادی‌خواهی و دموکراسی، رادیکال می‌شود؛ یعنی سوسیالیسم و دموکراسی‌خواهی، رادیکال می‌شود. اصلا نخستین سخنران اولین «جمعیت حقوق بشر ایران» دکتر شریعتی بود. درواقع وارد یک فاز جدیدی از تفکر سیاسی شد که به دلیل دیکتاتوری در آن زمان تأکید بر دموکراسی داشت.»

🔹در تاریخ فکری دموکراسی سه منبع برای این آرمان ذکر می‌کنند:
یکی یونان و تجربه دموکراسی آتنی تا... ارسطو است؛
و دیگر توحید ابراهیمی که انقلابی به پا می‌کند و می‌گوید همه در برابر خدا مساوی هستند. یونانی‌ها قائل به تبعیض طبیعی بودند؛ یعنی عده‌ای به «طبع» برده زاده می‌شوند و عده‌ای ارباب، همانگونه که عده‌ای زشت و عده‌ای زیبا هستند؛ ولی در توحید همه تفاوت‌های نژادی، قبیله‌ای، جنسی ..، در برابر خدا از بین می‌رود. این انقلابی است که به فکر تساوی همگانی آدمیان و تحقق دموکراسی جدید کمک می‌کند؛
و اما در دوره جدید، در نهایت سومین منبع، «حقوق طبیعی» است.»

🔸«وقتی دموکراسی به ایران یا کشورهای اسلامی می‌آید می‌تواند ویژگی‌های خاص خودش را بگیرد، و البته وقتی می‌گوییم جمهوری مشخص است که چه نظامی است؛ مشکل اما این است که وقتی می‌گوییم «ایرانی و اسلامی» این صفت‌ها آیا کارکرد متفاوت حقوقی و نهادین هم ایجاد می‌کنند یا خیر؟ چنانکه پس از انقلاب در قانون اساسی اصل «ولایت مطلقه فقیه» اضافه شد و نوعی دوگانگی میان دو سیستم سیاسی جمهوری و ولایی پدیدار شد! »



📎 برای خواندن کامل متن گفتگو به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید

#گفتگو
#مجله_نسیم_بیداری
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati


https://telegra.ph/شریعتی-خواستار-دموکراسی-رادیکال-بود-01-29
‍ ‍‍ 🔷🔸نگاهی دیگر به انقلاب ۱۳۵۷ (۱)

🔸رابطه روشنفکران و روحانیت در سال ۵۷

🖋 احسان شریعتی

🔹«انقلاب‌های سیاسی با این احساس رو-به-‌رشد، و گاه محدود به شاخه‌ای از جامعه سیاسی، شروع می‌شوند که نهادهای موجود دیگر قادر به پاسخ‌گویی مناسب به مشکلات ناشی از شرایطی که در ایجاد آن سهم داشته‌اند، نیستند.
به همین سیاق، انقلاب‌های علمی با این احساس رشدیابنده که غالبا به بخش کوچکی از جامعهٔ علمی محدود است، شروع می‌شوند که سرمشقی-پارادایم- که پیش‌تر پژوهش‌ها را در اکتشاف جنبه‌ای از طبیعت هدایت می‌کرد، دیگر کارکرد رضایت‌بخش خود را از دست داده است.
در توسعهٔ سیاسی همچنانکه در علوم، احساس یک کارکرد معیوب و مستعد انجامیدن به بحران، شرط گریزناپذیر انقلاب‌ها است.»

📌——— "توماس کوهن، ساختار انقلاب‌های علمی"

🔹🔸 تقابل و تعامل روشنفکران با روحانیت درسال ۱۳۵۷

🔸اگر معنای درست انقلاب همان «گسست» (یا تغییر کیفی) باشد، انقلابی‌ترین جنبهٔ اتفاقی که در سال ۵۷ رخ داد، «لحظهٔ» گسست با سنّت ۲۵۰۰ سالهٔ پادشاهی (و سلطنت به‌مثابهٔ نظام ظل‌اللهی)، در تاریخ ایران بود. این لحظهٔ انقلابی نو می‌توانست به یک نمونهٔ خطیر، هراس‌آور، و مهلک برای قدرت‌های واپس‌گرا بدل شود. هم‌ازاین‌رو، تمام نیروهای گذشته‌گرا متحد شدند تا این لحظه را منتزع و منجمد سازند و آن خلاء هولناک و کرسی خالی‌ای را که ظرف هر مردم‌سالاری است (نگا. کلود لوفور)، به‌سرعت پُر سازند.
تمام مصائبی را که مردم ما از آن لحظه تا کنون کشیده‌اند (از جنگ خارجی و تحریم و انزوا و...تا درگیری داخلی)، بهایی است که برای یک‌چنین مخاطره‌ٔ تراز تاریخی‌ای پرداخته‌اند.
مسیری که از آنزمان تا کنون پیموده‌ایم را می‌بایست یک دوران گذار جای‌گزین میان دنیای کهنی که دیگر نیست و جهان نوینی که هنوز نیآمده دانست. این‌که روحانیت سیاسی در این دوران گذار بر آن تخت خالی نشست، ناشی از شرایط سیاسی کشور در فاصلهٔ کودتا و انقلاب بود که سرکوب رژیم گذشته امکان شکل‌گیری هرگونه تشکل اجتماعی و سیاسی را از میان برده بود. و امروزه به‌جای پذیرش مسئولیت سهمناک گذشتهٔ خود، روشنفکران منتقد آنزمان را مسبب پیامدهای سیاست‌های داهیانهٔ خویش معرفی می‌کنند !

🔹اما اگر ژرف‌تر به گذشته بنگریم، عموم روشنفکران نیز، و بويژه نیرو‌های سیاسی و انقلابی، در آستانهٔ انقلاب، درک درستی از شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی کشور و از تناسب واقع‌بینانه‌ٔ قوای سیاسی نداشتند، و در نتیجه، امروزه می‌توان بی‌اعتباری غالب خط مشی‌ها و مطالبات ناممکن را با معیار گرفتن پیامدها و دستاوردهای هر راهکار ارزیابی کرد.
نیروهای غیرمذهبی چپ یا ناسیونالیست، در مجموع فاقد یک تحلیل علمی و عمیق پیرامون جایگاه مذهب در تاریخ و فرهنگ و جامعهٔ ما، و بويژه نقش روحانیت سنتی و مبارز و روشنفکران مسلمان، بودند. ازهمین‌رو قدرت پیش‌بینی درستی از مسیر تحولات پیشارو را نداشتند.

🔹وانگهی نیروهای سیاسی و انقلابی مانع عمدهٔ توسعهٔ همه‌جانبهٔ کشور را فقط سیاسی، یعنی حاکمیت استبدادی وابسته می‌دیدند و به جنبهٔ فرهنگی (و مذهبی) جامعه توجهی نداشتند.
در این میان، باید دید تحلیل و موضع طیف «رنسانس ملی و رفرماسیون دینی» چه بود؟ همان استراتژی‌ای که در قیاس با سایر راه‌کارهای کلان‌نگر سنت‌-و-تجددگرا، اصولی‌ترین و ممکن‌ترین پروژهٔ تغییر-و- تحول‌خواه اجتماعی و انتقادی می‌نمود و در نظام پسا-انقلابی در ظاهر و به‌شکلی گذرا، بویژه در دههٔ ۶۰، به حاشیه و محاق رفت.

🔸جریان نواندیش مسلمان (بويژه طیف فکری شریعتی)، برغم داشتن تحلیل عمیق‌تری نسبت به سایرین، یا مانند ما بسیار جوان و نوپا و غیرمتشکل بود و ..، یا عجیب‌تر آن‌که شخصیت‌های مسن‌تر و پیشینیان این طیف فکری (در میان نیروهای موسوم به «ملی-مذهبی» در مراحل بعد)، چرا با حزم و دوراندیشی بیشتری به صحنه نیآمدند و حتی به‌ظاهر اجازه دادند که به‌شکل ابزاری مورد استفاده دیگران قرار گیرند؟!

🔹دکتر شریعتی، که از سوی جامعه و جوانان همچون نظریه‌پرداز دوران پیشا-انقلابی به‌شمار می‌آمد، در دوران پسا-انقلابی به اتهام و ظنّ نظریه‌پردازی تز «اسلام منهای آخوند»، «التقاطی‌گری چپ»، و «مفید بودن برای دوران تخریب و نه سازندگی» و..، کنار گذارده شد.

#روحانیت
#مسئولیت_فراموش_شده
#روشنفکران
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸نگاهی دیگر به انقلاب ۱۳۵۷ (۲)

📌مواجههٔ خانواده‌های مختلف سیاسی ایران پس از انقلاب با یکدیگر

🖋احسان شریعتی

🔹انقلاب ۵۷ به تعبیری یک انقلاب «تمام خلقی» بود ؛ و شاید بتوان گفت که در هیچ انقلاب بزرگ عصر جدید به این اندازه طبقات و اقشار گوناگون مردم شرکت و مشارکت نکرده بودند. بتدریج اما گرایش‌ بنیادگرا (با درون‌مایهٔ فقاهتی‌سنتی‌)، بویژه از فردای واژگونی، بر سایر گرایش‌ها چیره گشت. نخستین مشخصهٔ این چرخش یا گشت سرمشقی (شیفت پارادایمی)، تغییر ماهوی یا محتوایی درون‌مایهٔ ایدئولوژیک «اجتهاد»گرایی پویا (بهره‌گیری از دستآوردهای علم و زمان در خوانش کتاب و سنت)، به «فقاهت» متصلب بود (معیار شدن سنت در نسبت غیرمستقیم با کتاب، آن‌هم مبتنی بر درک عقلایی و اجماعی روحانیون). «وِلایت» (استیلای سُلطهٔ فقها)، گام به گام، به تعبیر فردیدی، به‌جای «وَلایت» (مهر معنوی و مردمی به امامان و اولیاء) می‌نشست (هشدارهای طالقانی بزرگ).

🔸مشخصهٔ بارز و عملی این استیلا از همان وهلهٔ نخست، در کاربست خشونت بود. انقلابی که درمجموع با روش تظاهرات مدنی و مسالمت‌آمیز بالیده بود، نیازی به اعمال خشونت حتی در محاکمهٔ مهره‌های رژیم گذشته نداشت. دادگاه‌ها باید به‌عکس، به کلاس‌های آگاهی‌بخش درس تاریخ و افشای ساختارها و مناسبات استبدادی تبدیل می‌شد تا دیگربار نتوانند در شکل‌های تازه بازتولید شوند.

🔹شاه هنگام رفتن تهدید می‌کرد که در غیاب من ایران «ایرانستان» خواهد شد. این امر خوشبختانه به‌وقوع نپیوست؛ هرچند درگیری‌های منطقه‌ای و سراسری گاه تا مرز جنگ‌های داخلی تمام‌عیار پیش می‌رفتند. انتظار بلوغ و پختگی در رفع اصولی تضادهای درونی البته در خطه‌ای فاقد سنن دموکراتیک قدری تخیلی می‌نمود. معضل در اینجا تنها انحصارطلبی جناح حاکم نبود، مبارزان مدعی مخالفت با استبداد و ارتجاع نیز در برخورد با نظام برخاسته از انقلاب از شیوه‌های خشونت‌آمیز و غیرمدنی استفاده می‌کردند (برای نمونه درگیری‌های نیروهای چپ کمونیستی در مناطق کشور و یا ترورهای فرقان و..، در سال‌های نخست).

🔸به‌طورکلی، خانواده‌های فکری-سیاسی مختلف در ایران که به‌لحاظ تاریخی، به‌عنوان دو کانون فرهنگی مرجع، یا از میان روحانیت (سنتی و سیاسی)، برخاسته بودند و یا از صفوف تحصیل‌کردگان جدید و «روشنفکران» (اعم از ملی‌گرا و آزادی‌خواه یا عدالت‌طلب، مذهبی یا غیرمذهبی)، بجز در برهه‌های کوتاهِ شکاف در استبداد (مشروطه و نهضت ملی)، فاقد تجربهٔ تمرین گفتگوی دموکراتیک و مبارزهٔ مدنی خشونت‌پرهیز برای حل تضادهای بین خود (و به‌اصطلاح «درون‌خلقی») بودند. چپ و راست‌روی افراط-و-تفریطی در هر خانواده سیاسی و عقیدتی به‌شکل زننده‌ای مشهود بود.

🔹برای نمونه، در مثلث مشهور به «خشم» (خمینی، شریعتی، مجاهدین)، شاهد سه نوع الگوی سازماندهی هستیم که در شکل نخست، استمرار مناسباتِ شبکهٔ سنتی روحانیت در شهر-و-روستاها است؛ در شکل دوم، نبودِ آنارشیک تشکل که ناشی از برداشت‌های متناقض از اندیشه و مشی معلم محبوب مردم بود، و در شکل سوم، که مُدل تشکیلاتی الهام‌بخش انقلاب هم محسوب می‌شد، با فقدان کامل ساختار دموکراتیک، ناشی از شرایط جنگی و زیرزمینی مبارزات چریکی، روبرو بودیم.

🔸تجربهٔ تلخ برخوردهای خشن و حذفی و انحصاری چهار دههٔ گذشته، این درس گران‌بهای تاریخی و اخلاقی و سیاسی را به نسل‌های بعدی آموخت که تحمل دگراندیش و قائل بودن به آزادی مخالفان عقیدهٔ ما، نخستین شرط و معیار سنجش همهٔ دعاوی آزادی‌خواهانه و دموکراتیک است. راه‌کار و راه‌حل کلیهٔ مسائل ملی و بحران‌های سیاسی و اجتماعی، فقط گفتگو است (البته در کنار مبارزه و تحرک نیرومند)، و شکل کار «جبهه‌ای» در سطح ملی (در کنار کار حزبی در سطح طبقاتی و عقیدتی).
فراتر از سطح سیاسی اما، پیگیری آن نوع تلاش و رسالت فرهنگی‌ای ضروری است که:
❇️ در مقولهٔ «ملی»، به پالایش بینش میهن‌دوستانهٔ معتدل (‌سبک مصدقی) از تمامی گرایشات نژادی و قوم‌محورانه و اقتدارگرایانه و ..، بپردازد ؛
❇️در حوزهٔ «مذهبی»، به پیرایش دین و مذهب، از کلیهٔ شُبهات بنیاد و سنت‌گرایانهٔ شریعت و فقاهت‌مدارانه و روحانیت‌سالارانهٔ تئوکراتیک و ..(رفرماسیون از سیدجمال تا شریعتی)، همت ورزد ؛
❇️و در سپهر «مردمی»، از همهٔ بلایایی که ایدئولوژی‌های سکولاریست عصر مُدرن بر سر بشر آوردند، از چپ تا راست افراطی و از انقلاب‌های مردمی تا جنگ‌های جهان‌خوارانه، بپرهیزد .

#فقاهت
#شریعت
#ولایت
#بنیادگرایی
#سنت‌گرایی
#نواندیشی_دینی
#خشونت‌پرهیزی
#تمرین_گفتگو
#راست_افراطی
#تسامح
#تشکل
#ملی
#سکولاریسم
#جبهه
#رفرماسیون_دینی
#نژادپرستی
#قوم‌محوری
#اقتدارگرایی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸نگاهی دیگر به انقلاب ۱۳۵۷ (۳)

📌تغییر سبک زندگی و خواست‌های نسل‌های پس از انقلاب

🖋احسان شریعتی


🔸پس از انقلاب، و بویژه پس از جنگ، نسل‌های جوان که برخلاف نسل انقلاب از نظام گذشته خاطره‌ای نداشتند، با جهان و جامعهٔ جدیدی مواجه بودند:
از سویی، حاکمیتی دینی در جامعهٔ خویش و از دیگرسو، جهانی موسوم به «پساها و پایان‌ها» (پسامدرنیسم و نولیبرالیسم و..، پایان فراروایات، کلان-آرمان‌ها، اتوپیاها، ایدئولوژی‌های فراگیر، و انقلاب‌های جهانگیر و..). به این معنا که فراسوی موقعیت خودویژهٔ داخلی، تغییر سرمشق گفتمانی و دورانی در سطح جهانی نیز در تغییر سلایق و سبک زیست نسل‌های پساانقلابی اثرگذار بود. برای نمونه، اگر زمانی ایدئولوژی رقیب برای نیروهای ملی و مذهبی مارکسیسم مخسوب می‌شد، پس از انقلاب، غالبا «نولیبرالیسم» چنین نقشی را بازی می‌کرد (و در حاشیه نیز نوعی از «پُست‌مدرنیسم»).

🔹اگر در آستانه و فاز انقلاب، با نسلی روبرو بودیم که در میانهٔ میدانِ نبردِ مکاتب همچون فولادی آبدیده شده بود، و ارزش‌هایش ساده‌زیستی، جانبازی برای عقیده، ایثار، فدا و ..، بود، نسل‌های بعدی با موقعیت و شرایط و دورانی دیگر و با مشخصاتی متفاوت مواجه می‌شدند، از این رو، به‌طبع ملاک‌ها، معضلات و خواست‌های دیگری داشتند. برای اینان آزادی‌های فردی، ارتباط در شبکه جهان مجازی، ارتقای آگاهی‌های تخصصی، و پیشرفت‌های حرفه‌ای و..، مطرح بود. اگر در آن زمان شاهد افراط در زهدگرایی انقلابی و گرایش‌های عدالت‌خواهانه بودیم، در این زمان، و بطورمشخص از زمانی که «نهضت» به «نهاد» بدل شد و ارزش‌های عقیدتی-انقلابی رسمیت حکومتی-تبلیغاتی یافت، تفریط در ضدارزش‌هایی چون هیچ‌انگاری، عبث‌پنداری، نسبیت‌گروی ، فردگرایی فرهنگی و اخلاقی بیش از پیش آشکار می‌شد. و این نتیجهٔ معکوس گواهی بود بر نقضِ غرض در هر نوع آموزش-و-پرورش ایدئولوژیک-پروپاگاندیستی حکومتی، خواه از نوع سکولاریستی و خواه تئوکراتیک. چه، محصول نیم قرن تلاش رژیم شبه مدرنیست و سکولاریست پهلوی یک انقلاب دینی بود، و بیلان چهار دهه تعلیم-و-تربیت دینی، به‌سبک «اصول‌گرایانهٔ» سنتی، یک جامعهٔ بحرانی بویژه در زمینهٔ دینی (و اخلاقی و معنوی)
🔹برای نمونه در این ایام، اگر زمانی الگوی زن متعالی و مبارز و آزاده، «فاطمه چونان فاطمه»، بود و با چنان جاذبه‌ای که در آستان انقلاب پژواکش را شنیدیم و دیدیم، تنها از آنرو بود که زن ایرانی مسلمانِ آن روز، در کمال آزادی و خودانگیختگی، انتخاب و گزینش شخصی و درونی و ایمانی، کرامت و شایستگی ذاتیِ والاتری، و نوعی فمینیسم معنوی، را در ترسیم آموزگارانی چون ماسینیون و شریعتی، بازمی‌یافت. گزینشی که در آن کمترین اکراه و اجبار و تحمیل و تحقیری متصور نبود.

🔸دامنهٔ این بحرانِ هویتی فکری و روحی اما متاسفانه امروزه محدود به کنش-و-واکنش‌های نظام ها و جامعهٔ مدنی نمی‌ماند، بلکه آحاد مردم را مورد خطاب و نسل‌ها را در برابر یکدیگر قرار می‌دهد، و بويژه نیروهای مرجع فکری را به پرسش می‌گیرد، تا چشم‌اندازی دیگر و نو را طرح افکنند. چرا که صورت مسئله‌های گذشته با تغییر موقعیت و مرحله، و صورت‌بندی معرفتی دوران کنونی در سطح ملی-منطقه‌ای و جهانی، می‌بایست از نو بازنویسی شوند.
در این گفتگوی بینا-نسلی، نسل گذشته وظیفهٔ انتقال حافظهٔ تاریخی و دستآوردهای شکست و پیروزی‌های گذشته را به نسل آینده دارد و نسل جوان نیز علاوه بر فراگیری باید بتواند نقاط قوت متغییرهای خویش را، از سبک و سلیقه گرفته تا داده‌ها و یافته‌های جدید، و از تکنولوژی تا هنر، با نوآوری و سرعت انتقال و پویایی و انعطاف ذهنی و عملی ويژهٔ خویش به پیشینیان بیآموزد.

🔹فایق آمدن بر جوّ افسردگی، خواه در واکنش علیه تضییقات و محدودیت‌های رسمی در جامعهٔ ما و خواه در جاذبهٔ «ایدئولوژی‌«های به‌ظاهر «ضدایدئولوژیک»نمای حاکم بر جهان، نیازمند بازیابی نشاط در راستای بازاندیشی فرهنگی و بازسازی اجتماعی است، و فرارفتن از افراط-و-تفریط‌ها در رفتار نسل‌های گذشته.

#گفتگو_بینانسلی
#پسامدرنیسم
#نولیبرالیسم
#پروپاگاندیسم
#سبک_زندگی
#فمینیسم_معنوی
#حافظه_تاریخی
#دوران
#گفتمان
#صورتبندی_معرفتی
#افسردگی_نشاط
#نسل_جوان
#نسل_انقلاب
#احسان_شریعتی
#یادداشت

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸 نگاهی دیگر به انقلاب ۱۳۵۷ (۴)

📌نگاه خانواده «ملی-مذهبی» به نظام، جامعه، و آینده پیشِ رو

🖋 احسان شریعتی

🔸در میان خانواده‌های گوناکون فکری-سیاسی ایران‌زمین (اعم از مذهبی سنتی یا اصول‌گرا، ناسیونالیست یا سوسیالیست غیرمذهبی)، طیف موسوم به «ملی-مذهبی»، این ویژگی را دارد که تألیفی‌ترین ترکیبِ نمادینِ ایدئولوژیک و سیاسی را نمایندگی می‌کند. و درست از همین‌رو (اتهام التقاطی بودن)، همهٔ قطب‌های افراطی، بویژه در حاکمیت، نسبت به او گاه حساسیتی هیستریک دارند: آمیخته‌ای از حقد و حسد، یا نوعی از کین و عشق، ناشی از احساس رقابت و حق به‌جانب نمودن هراس‌افکن او!
اینجانب نیز خود را از همین تبار تاریخی و خانوادهٔ فکری می‌دانم، بی‌آنکه یک فعال تشکیلاتی در این طیف به‌شمار آیم (از جمله به این دلیل که چنین تشکلی امکان وجود نیافته است!). طیف فکری و مشی شریعتی را نیز می‌توان از منظری یک فراکسیون مستقل در سمت چپ این طیف محسوب کرد.

🔹خانوادهٔ ملی-مذهبی (به‌معنای عام کلمه و شامل همهٔ گرایشات آن)، در تمامی ادوار جنبش‌های استقلال و آزادی و عدالت و توسعهٔ ایران در سدهٔ گذشته، از صدر مشروطه گرفته تا بهمن ۵۷، حضور فعال و تعیین‌کننده داشته است. پس از انقلاب نیز اپوزیسیون داخلی و اصولی نظام محسوب می‌شده است. این جریان انتقادات صریح خویش را رویاروی حاکمیت بیان کرده، بی‌آن‌که کمترین باجی به قدرت‌های بیگانه و بلندگو‌های‌گوناگون آنها داده باشد.
انتقاد اصلی این طیف به نظام و حاکمیت، فاصله گرفتن آن از آرمان‌های انقلاب است و حتی پیش‌نویس قانون اساسی اول که خواستار یک «جمهوری متعارف» (به تعبیر رهبری انقلاب ۵۷) بود. همچنین، تفکیک دو نهاد دین و دولت از اصول پذیرفتهٔ این طیف فکری است، چنان‌که اصول دیگر هر جمهوری، همچون دموکراتیک، سوسیال، و تجزیه ناپذیر بودن.

🔸«مذهبی» بودن این خانواده، به‌معنای باور به جهان‌بینی توحیدی و اسلام اجتهادی (نقد ایدئولوژیک سنت) است؛ و همین جهانبینی است که ملی و مردمی یا آزاد و عادلانه بودن نظام سیاسی را یک ضرورت دینی می‌داند.

🔹جامعهٔ پسا-انقلابی ما اما متاسفانه بار دیگر به دامِ دوقطبی‌ها و دوگانه‌سازی‌های سنت-و-تجدد، دین‌مداری و مردم سالاری و..، گرفتار آمده است. و از آنجا که محصول کار روشنفکران مسلمان پس از انقلاب در دعوت به «راه سوم»، فراسوی همه دوقطبی‌ها، از توفیق پیش از انقلاب برخوردار نبوده، فراخوان طیف «ملی-مذهبی» نیز به تبع و به‌ظاهر، در دهه‌های گذشته جاذبهٔ پیش از انقلاب را تا حدودی برای نسل جوان از دست داده است. اما این طیف به پشتوانهٔ اعتبار تاریخی و اخلاقی خویش بالقوه توانِ بازپردازی نظری ژرف‌تر و احیای اجتماعی گسترده‌تری را دارا ست.
پیش‌نهاد این طیف برای آیندهٔ پیشِ رو، بازگشت به آرمان‌ها و اهداف پیشا-انقلاب مانند استقلال، آزادی، عدالت، و توسعه موزون و متناسب با زیست‌بوم و میراث فرهنگی و تاریخی، و در یک کلام، نوعی دموکراسی یا سوسیال-دموکراسی با مشخصات ملی همراه با طرح اصلاح مذهبی و دین‌پیرایی همسو با پویش اجتماعی پیشرو بوده است.

🔸ملی-مذهبی‌ها به آیندهٔ نیک‌فرجام ایران امیدوارند و این «امید»، در کنار «مسئولیت» (پاسخ‌گویی به نسل‌های آینده)، از اصول و شاخصه‌های بارز جهانبینی و خطمشی آنها است. جامعه نیز به این طیف اعتماد اخلاقی بیشتری دارد. جوان‌سازی نسل‌های گذشته در حوزهٔ نظر و سپهر عمل، می‌بایست در دستور کار آتی این خانواده قرار گیرد.

#ملی_مذهبی
#راه_سوم
#اجتهاد
#جمهوری_متعارف
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸نگاهی دیگر به انقلاب ۱۳۵۷ (۵)

📌 آیا در میان‌سالگی نظام سیاسی برخاسته از انقلاب نشانه‌های بلوغ سیاسی دیده می‌شود؟

🖋احسان شریعتی

🔹«چرا باید در عبارت ”حكومت اسلامی“ تخم ظن را بر صفت ”اسلامی“ پاشید؟ واژهٔ ”حكومت“ به تنهائی برای برانگیختن هشیاری كافی‌است. هیچ صفتی اعم از دموكراتیك، سوسیالیستی، لیبرال، خلقی، حكومت را از الزاماتش معاف نمی‌سازد.»
🔸میشل فوکو، متفکر (ضد) قدرت‌، زمانی خطاب به نیروهای چپ یادآوری می‌کرد که غالبا بخش دوم این جملهٔ معروف مارکس را فراموش می‌کنند که اگر از سویی، عُسرت دینی «بیان» فلاکت واقعی است، از دیگر سو، دین «اعتراضی» است علیه این فلاکت واقعی. و همین فوکو، از فردای انقلاب خطاب به مهندس بازرگان می‌نوشت که در مفهوم «حکومت اسلامی» آنچه نگران‌کننده است، نه اسلام، بل‌که «حکومت» است. منظور او این بود که «گفتمان» (دیسکورس‌ها و نه حتی «صورت‌بندی معرفتی»-اپیستمه-های دورانی)، زیربنای تعیین‌کنندهٔ ساختار قدرت نیست. به‌عکس، این جهاز (Dispositif) یا دستگاه قدرت است که در هر دوره شکل‌های دانشی و گفتاری مورد نیاز خود را می‌پرورد. در دورانی از تاریخ، قدرت بیانی مذهبی دارد (مثلا «معنویت سیاسی» پرتستان و کالونیسم در قرن ۱۶)، و در دورانی دیگر زبانی ایدئولوژیک و سکولار.
🔹سؤال امروز این است که در نظام برخاسته از انقلاب که دیگر در سن جوانی خود نیست، آیا نشانه‌هایی از بلوغ سیاسی دیده می‌شود؟ برای پاسخ به این پرسش، باید دید نظام در ایام چهل‌سالگی چگونه عمل می‌کند؟ برای نمونه، آیا عفو عمومی زندانیان سیاسی را اعلام می‌کند یا نه؟ و به‌طورکلی، چه سیاست‌های کلانی برای حل بحران‌های حیاتی جاری و جلب اعتماد عمومی اتخاذ خواهدکرد؟ و در موقعیت خطیر تحریم و عُسرت اقتصادی، چه مقدمات و اقداماتی را برای مقابله با بحران معیشتی مردم تمهید کرده است؟ در کنار نشان دادن اقتدار نظامی، چه نوع دیپلماسی‌ای را در پیش گرفته است برای: تنش‌زدایی در منطقه، خنثی‌سازی توطئه‌های نوامپریالیستی، صهیونی و ارتجاعی، و خروج از حلقهٔ محاصره اقتصادی و تهدید نظامی؟ و قس‌علی‌هذا ...
«دوگانگی» در رفتار مسئولان قضایی و سیاسی و اجتماعی، پاسخ به این پرسش‌ها را گاه دشوار می‌سازد. از سویی، بقاء نظام کنونی طی چهار دههٔ گذشته نشان از قدرت بالایی از انطباق در محیط متلاطم منطقهٔ خاورمیانه و گذار از معضلاتی چون فقدان تثبیت در شرایط انقلابی و عوارض بعدی جنگ و..، دارد. از دیگر سو، هنوز در سنّ میان‌سالگی نظام، شاهد پندارها، گفتارها، و کردارهای کودکانه و یا به‌عکس قیّم‌مآبانه، و خلاصه بسیار «داهیانهٔ» بسیاری از مسئولان هستیم. به‌گونه‌ای که گاه متحیّر می‌شویم با فرودآمدن چنین تیشه‌هایی بر ریشه‌ها، چگونه تا کنون دوام آورده است؟!
🔸ریشهٔ این دوگانگی را باید در تعدّد خاستگاه‌ها و ذات متناقض‌نمای ایدئولوژی‌های نیروهای شرکت‌کننده در انقلاب، بویژه در فاز نهایی، جُست. از فردای پیروزی هر انقلابی، دوران «شّبهه» (شبیه شدن اضداد) آغاز می‌شود. چه، نیروی ضدانقلابی در سه‌ سیمای همیشگی خویش(سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی)، به درون صفوف انقلاب می‌خزد و به تجدید مناسبات و ساختارهای سابق در لوای جدید می‌پردازد. و خلاصهٔ کلام، دو وجه دمکراتیک و آریستوکراتیک (منجمله تئوکراتیک)، در ساختارها و قوانین اساسی نظام برخاسته از انقلاب، موجب بروز تنش و چالش‌های مُزمن میان جناح‌های حاکم می‌شود (از «متخصص و مکتبی» قدیم گرفته تا «اصلاح‌طلب و اصول‌گرا»ی اخیر).
🔹برغم همهٔ صدمات و خساراتی که مردم ما طی چند دههٔ گذشته متحمل‌شده و از سرگذرانده‌اند، جامعهٔ مدنی ایران خوشبختانه امروز یکی از پیشرفته‌ترین جوامع منطقه، به‌لحاظ تراکمِ تجربهٔ آگاهی‌بخش است. این هُشیاری تجربی به او آموخته که اصلاح اساسی نظامی میانسال و مُسن، به مراتب آسان‌تر است از نصیحت یک دیکتاتوری نورسیده ! و البته این‌را نیز نیک ‌می‌داند که این کار تا چه اندازه سخت و صعب است. چراکه برای توفیق در یک اصلاح‌ کوچک ساختاری، می‌بایست چه همّتِ عظیم و انقلابی‌ای داشت!

#جهاز_قدرت
#حکومت_اسلامی
#آریستوکراسی_تئوکراسی
#شبهه
#بلوغ_سیاسی
#احسان_شریعتی
#یادداشت
@Dr_ehsanshariati
💢🔷🔸دوستان عزیز

🔹🔸متأسفم به عرض برسانم که عصر روز دوشنبه ۲۲ بهمن، مادر عزیزمان خانم دکتر فاطمه (پوران) شریعت‌رضوی (شریعتی)، دچار عارضهٔ سکتهٔ مغزی شدند، و در حال‌حاضر در موقعیتی میان مرگ و زندگی بسر می‌برند. از همه دوستان می‌خواهیم که برای بازیافت سلامت ایشان به درگاه ایزدی نیایش کنند. همچنین بدینوسیله، پیشاپیش از اختلال‌های پیش‌آمده در برنامه‌های عمومی اعلام‌شدهٔ قبلی عذرخواهی می‌کنیم.

تهران، ۲۴ بهمن ۱۳۹۷، احسان شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔴🔴 اطلاعیه

🔸به اطلاع مخاطبان و دانشجویان عزیز می‌رساند، ویژه برنامه “انقلاب و شریعتی” که قرار بود با سخنرانی دکتر احسان شریعتی و به میزبانی انجمن وفاق و توسعه در تاریخ شنبه ۲۷ بهمن ماه برگزار شود، به دلیل پیشامد عارضه ای برای مادر آقای دکتر شریعتی - سرکار خانم پوران شریعت رضوی- برگزار نمی گردد.

🔸انجمن وفاق و توسعه دانشجویان دانشگاه شیراز ضمن آرزوی بهبودی و بازگشت سلامتی برای ایشان، امیدوار است بتواند در نوبت دیگری میزبان آقای دکتر احسان شریعتی در دانشگاه شیراز باشد.


🔹روابط عمومی انجمن وفاق و توسعه دانشجویان دانشگاه شیراز

لینک کانال انجمن
‎‌‏@vefaghtosee
💢🔷با سلام به مخاطبین و دوستداران گرامی

🔷🔸مراجع اعلام رسمی اخبار خانواده دکتر علی شریعتی کانال های زیر می باشد . دوستداران می توانند به این کانال ها مراجعه کنند.

🔆کانال دکتر احسان شریعتی

🆔 @Dr_ehsanshariati

🔆کانال اکنون ما و شریعتی

🆔 @Shariati40

🔆کانال بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
اناالله و انا الیه راجعون

🔷🔸پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی

🔹در پی عارضه سکته مغزی
روز جمعه 26 بهمن ماه در گذشت

🔸مراسم تدفین روز یکشنبه صبح
28 بهمن ماه در ارامگاه امامزاده عبداله برگزار خواهد شد

📌اطلاعات تکمیلی از کانالهای اکنون ما و شریعتی و کانال بنیاد شریعتی و دکتر احسان شریعتی متعاقبا اعلام خواهد شد.

@Dr_ehsanshariati
🔷🔆مراسم خاکسپاری دکتر پوران شریعت رضوی

🔹پوران شریعت‌رضوی، همسر علی شریعتی، در روز ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، در سن ۸۳ سالگی با زندگی وداع کرد.
مراسم تشییع پیکر او روز یکشنبه ۲۸ بهمن ساعت ۹ صبح از حسینیه ارشاد (به نشانی تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه‌راهی ضرابخانه) به سمت مزار شهدای ۱۶ آذر امامزاده عبدالله (در شهر ری) برگزار خواهد شد.

خانواده‌های شریعتی و شریعت‌رضوی

🆔 @Shariati40

🆔 @Dr_ehsanshariati
🔷🔸دوستان عزیز،با سلام و درود،

🔸قدردان یکایک پیام‌های همدردی و تسلیت عزیزان و بزرگواران، در این روزهای سخت، هستیم، و امیدوار به دیدار شما در گردهمآیی‌های همراهی و تشییع پیکر زنده‌یاد پوران شریعت‌رضوی (شریعتی) در سفر او بسوی همسر و برادرش، از فردا صبح، ساعت ۹، با عزیمت از محوطهٔ «حسینیه ارشاد» در خیابان شریعتی، به سمت مزار شهدای ۱۶ آذر «روز دانشجو» (در امامزاده عبدالله، شهر ری)، و در مراسم یادبودی که این هفته متعاقبا اعلام می‌شود. در ضمن، معتبرترین مرجع رسمی اعلام اخبار و گزارش‌های مربوط به ما، همین کانال و نیز سایت و کانال‌های تلگرامی «بنیاد شریعتی» و «اکنون، ما و شریعتی»، خواهند بود.

با سپاس مجدد و امتنان
احسان شریعتی
تهران، شنبه ۲۷ بهمن ۹۷

آدرس کانال ها به شرح ذیل می باشد:

@Dr_ehsanshariati

🆔 @Shariati_SCF

🆔 @Shariati40
🔷🔸پوران بر مزار خويشتن...

#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
💢🔷🔸ممانعت از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعت رضوی در حسینیه ارشاد

🔷🔸احسان شریعتی:

🔹در خیابان شریعتی نماز می گذاریم و مراسم را برگزار خواهیم كرد.

#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸نماز بر پیکر مادر در خیابان شریعتی و پشت درب های بسته حسینیه ارشاد

#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati