🔳⭕️به زودی منتشر خواهد شد!
این کتاب خلاصه ۱۲ کتاب درباره خوشبختی، شادکامی و شادی است. کتابی که نه قرار بود نوشته شود نه منتشر شود اما ...
عصاره آن ۱۲ کتاب در ۱۵ تکنیک خلاصه شده اند از جمله تکنیک های غرقگی، ایکیگای، تجسم منفی، رنج داوطلبانه و ....
تک تک این تکنیک ها را اجرا کرده ام و در مورد کاربردی بودن آن ها به اطمینان رسیده ام.
مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
این کتاب خلاصه ۱۲ کتاب درباره خوشبختی، شادکامی و شادی است. کتابی که نه قرار بود نوشته شود نه منتشر شود اما ...
عصاره آن ۱۲ کتاب در ۱۵ تکنیک خلاصه شده اند از جمله تکنیک های غرقگی، ایکیگای، تجسم منفی، رنج داوطلبانه و ....
تک تک این تکنیک ها را اجرا کرده ام و در مورد کاربردی بودن آن ها به اطمینان رسیده ام.
مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Forwarded from مدیریت سرمایه دایموند
💎 بهترین استراتژی سرمایه گذاری (٣)
🔳⭕️سرمایه گذاری گله ای و ساز مخالف
نوشته؛ دکتر مجتبی لشکربلوکی
◻️پژوهشگران آزمایشی را انجام دادند. در یک مکان عمومی چند نفری پشت سر هم به صورت صف ایستادند. بعد از مدتی افراد دیگری بدون آنکه بدانند داستان این صف چیست آمدند و به صف پیوستند. ظاهرا چیزی درون ما وجود دارد که به ما می گوید اگر جایی صف تشکیل شد و یا اگر عده زیادی کاری را انجام می دهند پس آن جا چیز ارزشمندی وجود دارد.
به این رفتار می گویند رفتار گله ای یا رمه وار. برخی از سرمایهگذاران استراتژی گلهای دارند. بدون آنکه بدانند دقیقا چه دارایی ای یا چه مختصاتی میخرند یا می فروشند فقط از جمع تبعیت می کنند. اگر دیگران می فروشند آن ها نیز و اگر دیگران می خرند آن ها نیز.
نقاط مثبت این استراتژی چیست؟
▫️زمان و هزینه بسیار کم برای تحلیل و تصمیم گیری.
▫️یک نکته بسیار مثبت اين است که چون ما همان تصمیمی را می گیریم که جمع گرفته است کمتر دچار حسرت روانی (و نه خسران مالی) می شویم. یعنی مثلا فرض کنید که ۲۰٪ ضرر کردیم (=خسران مالی) ولی خودمان را دلداری می دهیم که چون جمع کثیری چنین کردند و من تنها کسی نبودم که خطا کرد به همین خاطر کمتر دچار حسرت روانی می شویم.
نقاط ضعف این استراتژی چیست؟
▫️توان تحلیلی شما هیچ گاه حتی بعد از گذشت ۲۰ سال رفتار رمه وار، افزایش پیدا نخواهد کرد و همواره وابسته خواهید ماند.
▫️بر عکس استراتژی گله ای، استراتژی ساز مخالف را داریم. در این استراتژی وقتی جمع کثیری سراغ یک نوع دارایی (مثلا بیت کوین یا طلا یا سهام فملی) می روند، فرد آن را میفروشد. در مقابل وقتی همه فروشندهاند او خرید میکند.
مثلا ایلان ماسک توئیت کرده در مورد بیت کوین و قیمت بیت کوین دارد می رود بالا و آن موقع بیت کوین در بورس است! همه در جستجوی خرید بیت کوین هستند و قیمت هم دارد ساعت به ساعت بیشتر میشود، سرمایهگذار بیت کوین اش را با قیمت بالا عرضه میکند و وقتی هیجانات فروکش کرد و قیمت پایین آمد و درست زمانی که ملت وحشتزده فروشنده هستند، فرد بیت کوین های دیگران را با قیمتی به مراتب کمتر از قیمت های قبلی میخرد.
نقاط قوت:
▫️شما هیچ وقت در صف فروش یا صف خرید گیر نخواهید کرد.
▫️از هیجانات بازار به نفع خود استفاده خواهید کرد.
نقاط ضعف:
▫️شما برای اینکه چنین استراتژی را را به کار ببرید باید علاوه بر این که بازار را خیلی خیلی خوب و عمیق بشناسید باید اعتماد به نفس بالایی هم داشته باشید.
▫️شما کاملا باید فروش ها و خریدهای هیجانی را از خرید و فروش های منطقی تشخیص دهید. مثلا اگر یک شرکت تحریم شود و قیمت آن در حال افت است این لزوما یک افت هیجانی نیست بلکه یک منطق پشت سر آن وجود دارد.
▪️اجرای این استراتژی به هیچ وجه آسان نیست. ممکن است کسانی که در شبکه های اجتماعی در زمینه خرید و فروش مشاوره و نظر می دهند بعد از اینکه یک واقعه رخ داد بگویند که اگر شما فلان سهام را فلان موقع می خریدید ۳۰٪ سود می کردید در عرض ۵ روز. ولی چه زمانی این را می گویند بعد از واقعه. اصولا بعد از واقعه تحلیل کردن خیلی آسان است. بگذارید مثال بزنم. فرض کنید فولاد امروز هیجانی ۵٪ افت قیمت داشته و همه فروشنده اند اگر شما بخواهید بگویید که چون همه فروشنده اند من استراتژی ساز مخالف را انتخاب می کنم و می خرم. و بعد از اینکه شما خریدید ۷ بار دیگر منفی ۵ بخورد. چه می کنید؟ خلاصه آنکه این استراتژی در بیان ساده است اما در اجرا واقعا دشوار است و نیاز به خبرویت دارد. گول کسانی که بعد از واقعه فقط حسرت های شما را بیشتر می کنند نخورید.
@DiamondCMG
https://Diamondcmg.com
🔳⭕️سرمایه گذاری گله ای و ساز مخالف
نوشته؛ دکتر مجتبی لشکربلوکی
◻️پژوهشگران آزمایشی را انجام دادند. در یک مکان عمومی چند نفری پشت سر هم به صورت صف ایستادند. بعد از مدتی افراد دیگری بدون آنکه بدانند داستان این صف چیست آمدند و به صف پیوستند. ظاهرا چیزی درون ما وجود دارد که به ما می گوید اگر جایی صف تشکیل شد و یا اگر عده زیادی کاری را انجام می دهند پس آن جا چیز ارزشمندی وجود دارد.
به این رفتار می گویند رفتار گله ای یا رمه وار. برخی از سرمایهگذاران استراتژی گلهای دارند. بدون آنکه بدانند دقیقا چه دارایی ای یا چه مختصاتی میخرند یا می فروشند فقط از جمع تبعیت می کنند. اگر دیگران می فروشند آن ها نیز و اگر دیگران می خرند آن ها نیز.
نقاط مثبت این استراتژی چیست؟
▫️زمان و هزینه بسیار کم برای تحلیل و تصمیم گیری.
▫️یک نکته بسیار مثبت اين است که چون ما همان تصمیمی را می گیریم که جمع گرفته است کمتر دچار حسرت روانی (و نه خسران مالی) می شویم. یعنی مثلا فرض کنید که ۲۰٪ ضرر کردیم (=خسران مالی) ولی خودمان را دلداری می دهیم که چون جمع کثیری چنین کردند و من تنها کسی نبودم که خطا کرد به همین خاطر کمتر دچار حسرت روانی می شویم.
نقاط ضعف این استراتژی چیست؟
▫️توان تحلیلی شما هیچ گاه حتی بعد از گذشت ۲۰ سال رفتار رمه وار، افزایش پیدا نخواهد کرد و همواره وابسته خواهید ماند.
▫️بر عکس استراتژی گله ای، استراتژی ساز مخالف را داریم. در این استراتژی وقتی جمع کثیری سراغ یک نوع دارایی (مثلا بیت کوین یا طلا یا سهام فملی) می روند، فرد آن را میفروشد. در مقابل وقتی همه فروشندهاند او خرید میکند.
مثلا ایلان ماسک توئیت کرده در مورد بیت کوین و قیمت بیت کوین دارد می رود بالا و آن موقع بیت کوین در بورس است! همه در جستجوی خرید بیت کوین هستند و قیمت هم دارد ساعت به ساعت بیشتر میشود، سرمایهگذار بیت کوین اش را با قیمت بالا عرضه میکند و وقتی هیجانات فروکش کرد و قیمت پایین آمد و درست زمانی که ملت وحشتزده فروشنده هستند، فرد بیت کوین های دیگران را با قیمتی به مراتب کمتر از قیمت های قبلی میخرد.
نقاط قوت:
▫️شما هیچ وقت در صف فروش یا صف خرید گیر نخواهید کرد.
▫️از هیجانات بازار به نفع خود استفاده خواهید کرد.
نقاط ضعف:
▫️شما برای اینکه چنین استراتژی را را به کار ببرید باید علاوه بر این که بازار را خیلی خیلی خوب و عمیق بشناسید باید اعتماد به نفس بالایی هم داشته باشید.
▫️شما کاملا باید فروش ها و خریدهای هیجانی را از خرید و فروش های منطقی تشخیص دهید. مثلا اگر یک شرکت تحریم شود و قیمت آن در حال افت است این لزوما یک افت هیجانی نیست بلکه یک منطق پشت سر آن وجود دارد.
▪️اجرای این استراتژی به هیچ وجه آسان نیست. ممکن است کسانی که در شبکه های اجتماعی در زمینه خرید و فروش مشاوره و نظر می دهند بعد از اینکه یک واقعه رخ داد بگویند که اگر شما فلان سهام را فلان موقع می خریدید ۳۰٪ سود می کردید در عرض ۵ روز. ولی چه زمانی این را می گویند بعد از واقعه. اصولا بعد از واقعه تحلیل کردن خیلی آسان است. بگذارید مثال بزنم. فرض کنید فولاد امروز هیجانی ۵٪ افت قیمت داشته و همه فروشنده اند اگر شما بخواهید بگویید که چون همه فروشنده اند من استراتژی ساز مخالف را انتخاب می کنم و می خرم. و بعد از اینکه شما خریدید ۷ بار دیگر منفی ۵ بخورد. چه می کنید؟ خلاصه آنکه این استراتژی در بیان ساده است اما در اجرا واقعا دشوار است و نیاز به خبرویت دارد. گول کسانی که بعد از واقعه فقط حسرت های شما را بیشتر می کنند نخورید.
@DiamondCMG
https://Diamondcmg.com
شرکت مدیریت سرمایه دایموند
شرکت مدیریت سرمایه دایموند | شرکت مدیریت سرمایه و ثروت
شرکت مدیریت سرمایه دایموند ، مدیریت دارایی های ارزشمند مشتریان بصورت حرفهای، مطــمئن و پایدار افراد بسیاری وجود دارند که تمایل ندارند ...
چرا ایران عقب ماند-جلد1.pdf
1.5 MB
🔳⭕️جلد۱ کتاب چرا ایران عقب ماند و توسعه پیدا نکرد؟
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
این جلد به روایت های دکتر زیباکلام، دکتر سریع القلم، دکتر داوری اردکانی می پردازد.
در جستجوی درک مشترک برای درد مشترک
@Dr_Lashkarbolouki
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
این جلد به روایت های دکتر زیباکلام، دکتر سریع القلم، دکتر داوری اردکانی می پردازد.
در جستجوی درک مشترک برای درد مشترک
@Dr_Lashkarbolouki
🔳⭕️بفرمایید شام؛ دیگه موضوعات سیاسی بسه!
در جمعهای خانوادگی و میهمانیهای دوستانه که دور هم که جمع می شویم از هر دری سخن میگوییم. زمین و زمان را در عرض یک ساعت شخم میزنیم. درد دل میکنیم، خبر رد و بد میکنیم در حد سی.ان.ان و سپس می رویم در پوست هنری کسینجر و اقتصاد و سیاست جهان را نیز تحلیل می کنیم.
نکته جالبی که در جمع های خانوادگی و دوستانه وجود دارد این است که یک جمله به طرق مختلف تکرار می شود. و آن این است: اصلاً بزرگترین مشکل مملکت این است که ....
این جمله هر چند وقت یکبار توسط یکی از حضار گفته میشود و بسته به موضوع و مساله ای که طرح شده به گونه ای خاتمه می یابد. جالب اینجاست که این جمله در طول یک میهمانی دو ساعته سه بار گفته شود و بزرگترین مشکل مملکت را به سه چیز کاملا متفاوت ربط می دهیم و هر سه بار هم ما با تکان دادن سر آن را تایید می کنیم و یادمان می رود که دقیقا همین ده دقیقه پیش بزرگ ترین مشکل مملکت را چیز دیگری می دانستیم.
جالب اینجاست که این فقط به افراد عمومی کوچه و بازار ندارد. در یک جلسه که با معاون اسبق سازمان برنامه و بودجه کشور داشتم در یک جلسه یک ساعته ایشان بزرگ ترین مشکل مملکت را در دو جمله با اختلاف نیم ساعت دو چیز متفاوت دانستند!!
بگذارید مثال بزنم:
◻️اصلا گیر اصلی مملکت این است که مدیران بی کفایت و بی خاصیت بر سر کارند.
◻️بزرگ ترین مساله اینه که در ژاپن ۹۹٪ آدم ها کم هوشند و ۱٪ باهوش. و همان یک درصد مسوولند. در حالی که در ایران ۹۹٪ باهوشند ولی ....
◻️بزرگ ترین مشکل مملکت این است که ما با دنیا سر جنگ داریم.
◻️بزرگ ترین مشکل مملکت اینه که همه به فکر خودشون هستند و کسی به دیگری فکر نمی کنه.
◻️آقا بزرگترین مشکل مملکت این است که از همان کلاس اول به ما یاد دادند که بابا نان داد در صورتی که باید می نوشتیم بابای من کارآفرین است.
◻️بزرگ ترین مشکل مملکت اینه که همه دزد شدند!
◻️بزرگ ترین مساله اینه که کسی رشد می کنه، کمی قدش بلند میشه، سرش رو قیچی می کنند! نمی ذارند کسی قدش بلند بشه.
این جملات و تحلیل ها ادامه پیدا می کنند تا یک نفر صدا می زند که بفرمایید شام! دیگه این صحبت ها بسه و ما هم با کمال میل آخرین تایید سرمان را انجام می دهیم و می رویم که چیزی بخوریم تا همه این ها را بشورد و ببرد پایین! هپی اند!
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
می دانید معنی چنین رفتاری چیست؟ اول اینکه ما حدود دویست سال است که با یک سوال دست به گریبان شده ایم. و این سوال مانند خوره روح ما را می خورد. و آن سوال هم این است که چرا غرب (آلمان، انگلستان، فرانسه، کانادا) پیش رفت و ما ماندیم. بعد که رفتیم جلوتر این سوال برای ما سنگینتر شد. چرا شرق (ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و چین) پیش رفت و ما ماندیم. این سوال دارد حلقه خود را تنگتر می کند. چرا ترکیه، امارات، هند، اندونزی و .... پیش میروند و ما در جا می زنیم؟
اما معنی دیگر این رفتار چیست؟ این رفتار پیامش این است که ما ملتی هستیم که سوال داریم، اما حال نداریم! حال نداریم به سوالات خود به شیوه ای اصولی و قاعده مند بپردازیم. صرفا حرف می زنیم. بی مطالعه. نظر می دهیم بی تامل! ملتی که حال ندارد به مساله خودش به صورت «جدی» بپردازد. ملتی که در هر خانواده شان دست کم یک نفر تحصیلات دانشگاهی دارند! از تحلیل قاعده مند بزرگ ترین مساله خودش عاجز است! مدرک داران بی ادراک! ملتی که درد دارد اما حال ندارد که ببیند که دردش از کجاست؟ 200 سال است که سوال مشترک داریم اما تحلیل مشترک نداریم.
ما تا زمانی که درک مشترک از درد مشترک مان نداشته باشیم و تا زمانی که سطح تحلیلهایمان در حد صبحت های قبل از بفرمایید شام است به جایی نمی رسیم. دعوت؛ سلسله کتابهای استراتژی توسعه از چرایی تا چگونگی (چرا ایران عقب ماند؟) تلاشی است برای جمع بندی یافته های نظریه پردازان توسعه تا این لحظه. شاید نقطه شروع خوبی باشد!
دکتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
در جمعهای خانوادگی و میهمانیهای دوستانه که دور هم که جمع می شویم از هر دری سخن میگوییم. زمین و زمان را در عرض یک ساعت شخم میزنیم. درد دل میکنیم، خبر رد و بد میکنیم در حد سی.ان.ان و سپس می رویم در پوست هنری کسینجر و اقتصاد و سیاست جهان را نیز تحلیل می کنیم.
نکته جالبی که در جمع های خانوادگی و دوستانه وجود دارد این است که یک جمله به طرق مختلف تکرار می شود. و آن این است: اصلاً بزرگترین مشکل مملکت این است که ....
این جمله هر چند وقت یکبار توسط یکی از حضار گفته میشود و بسته به موضوع و مساله ای که طرح شده به گونه ای خاتمه می یابد. جالب اینجاست که این جمله در طول یک میهمانی دو ساعته سه بار گفته شود و بزرگترین مشکل مملکت را به سه چیز کاملا متفاوت ربط می دهیم و هر سه بار هم ما با تکان دادن سر آن را تایید می کنیم و یادمان می رود که دقیقا همین ده دقیقه پیش بزرگ ترین مشکل مملکت را چیز دیگری می دانستیم.
جالب اینجاست که این فقط به افراد عمومی کوچه و بازار ندارد. در یک جلسه که با معاون اسبق سازمان برنامه و بودجه کشور داشتم در یک جلسه یک ساعته ایشان بزرگ ترین مشکل مملکت را در دو جمله با اختلاف نیم ساعت دو چیز متفاوت دانستند!!
بگذارید مثال بزنم:
◻️اصلا گیر اصلی مملکت این است که مدیران بی کفایت و بی خاصیت بر سر کارند.
◻️بزرگ ترین مساله اینه که در ژاپن ۹۹٪ آدم ها کم هوشند و ۱٪ باهوش. و همان یک درصد مسوولند. در حالی که در ایران ۹۹٪ باهوشند ولی ....
◻️بزرگ ترین مشکل مملکت این است که ما با دنیا سر جنگ داریم.
◻️بزرگ ترین مشکل مملکت اینه که همه به فکر خودشون هستند و کسی به دیگری فکر نمی کنه.
◻️آقا بزرگترین مشکل مملکت این است که از همان کلاس اول به ما یاد دادند که بابا نان داد در صورتی که باید می نوشتیم بابای من کارآفرین است.
◻️بزرگ ترین مشکل مملکت اینه که همه دزد شدند!
◻️بزرگ ترین مساله اینه که کسی رشد می کنه، کمی قدش بلند میشه، سرش رو قیچی می کنند! نمی ذارند کسی قدش بلند بشه.
این جملات و تحلیل ها ادامه پیدا می کنند تا یک نفر صدا می زند که بفرمایید شام! دیگه این صحبت ها بسه و ما هم با کمال میل آخرین تایید سرمان را انجام می دهیم و می رویم که چیزی بخوریم تا همه این ها را بشورد و ببرد پایین! هپی اند!
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
می دانید معنی چنین رفتاری چیست؟ اول اینکه ما حدود دویست سال است که با یک سوال دست به گریبان شده ایم. و این سوال مانند خوره روح ما را می خورد. و آن سوال هم این است که چرا غرب (آلمان، انگلستان، فرانسه، کانادا) پیش رفت و ما ماندیم. بعد که رفتیم جلوتر این سوال برای ما سنگینتر شد. چرا شرق (ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور و چین) پیش رفت و ما ماندیم. این سوال دارد حلقه خود را تنگتر می کند. چرا ترکیه، امارات، هند، اندونزی و .... پیش میروند و ما در جا می زنیم؟
اما معنی دیگر این رفتار چیست؟ این رفتار پیامش این است که ما ملتی هستیم که سوال داریم، اما حال نداریم! حال نداریم به سوالات خود به شیوه ای اصولی و قاعده مند بپردازیم. صرفا حرف می زنیم. بی مطالعه. نظر می دهیم بی تامل! ملتی که حال ندارد به مساله خودش به صورت «جدی» بپردازد. ملتی که در هر خانواده شان دست کم یک نفر تحصیلات دانشگاهی دارند! از تحلیل قاعده مند بزرگ ترین مساله خودش عاجز است! مدرک داران بی ادراک! ملتی که درد دارد اما حال ندارد که ببیند که دردش از کجاست؟ 200 سال است که سوال مشترک داریم اما تحلیل مشترک نداریم.
ما تا زمانی که درک مشترک از درد مشترک مان نداشته باشیم و تا زمانی که سطح تحلیلهایمان در حد صبحت های قبل از بفرمایید شام است به جایی نمی رسیم. دعوت؛ سلسله کتابهای استراتژی توسعه از چرایی تا چگونگی (چرا ایران عقب ماند؟) تلاشی است برای جمع بندی یافته های نظریه پردازان توسعه تا این لحظه. شاید نقطه شروع خوبی باشد!
دکتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Telegram
مجتبی لشکربلوکی
🔳⭕️جلد۱ کتاب چرا ایران عقب ماند و توسعه پیدا نکرد؟
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
این جلد به روایت های دکتر زیباکلام، دکتر سریع القلم، دکتر داوری اردکانی می پردازد.
در جستجوی درک مشترک برای درد مشترک
@Dr_Lashkarbolouki
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
این جلد به روایت های دکتر زیباکلام، دکتر سریع القلم، دکتر داوری اردکانی می پردازد.
در جستجوی درک مشترک برای درد مشترک
@Dr_Lashkarbolouki
چرا ایران عقب ماند؟ جلد۲.pdf
1.4 MB
🔳⭕️چرا ایران عقب ماند و توسعه پیدا نکرد؟ جلد۲
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
▫️دکتر کاظم علمداری؛ استاد دانشگاه های لس آنجلس، نورث ریج و ...
▫️دکتر حسین عظیمی آرانی، دکترای اقتصاد توسعه از دانشگاه آکسفورد
▫️استاد علی رضاقلی، پژوهشگر برجسته و دانش آموخته دانشگاه سوربن
هر کدام از منظری به این سوال پاسخ می دهند.
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
▫️دکتر کاظم علمداری؛ استاد دانشگاه های لس آنجلس، نورث ریج و ...
▫️دکتر حسین عظیمی آرانی، دکترای اقتصاد توسعه از دانشگاه آکسفورد
▫️استاد علی رضاقلی، پژوهشگر برجسته و دانش آموخته دانشگاه سوربن
هر کدام از منظری به این سوال پاسخ می دهند.
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
سرمایه_گذاری_موفق_در_1400_بر_اساس_درس_های_1399.pdf
1.1 MB
استراتژی سرمایه گذاری ۱۴۰۰
◽️چه درس هایی از ۱۳۹۹ برای ۱۴۰۰ می توان برگرفت؟
◾️سال ۱۳۹۹ چه اشتباهاتی کردیم؟
◽️برای سال ۱۴۰۰ استراتژی سرمایه گذاری ما چه باشد؟
گزارشی از شرکت مدیریت سرمایه دایموند
@DiamondCMG
https://Diamondcmg.com
دایموند؛ آینده مطمئن سرمایه شما
◽️چه درس هایی از ۱۳۹۹ برای ۱۴۰۰ می توان برگرفت؟
◾️سال ۱۳۹۹ چه اشتباهاتی کردیم؟
◽️برای سال ۱۴۰۰ استراتژی سرمایه گذاری ما چه باشد؟
گزارشی از شرکت مدیریت سرمایه دایموند
@DiamondCMG
https://Diamondcmg.com
دایموند؛ آینده مطمئن سرمایه شما
🔳⭕️ در سال پیش رو، معنویت، سلامت و برکت را برای همه همراهان عزیز آرزو می کنم.
و از خداوند می خواهم برای همه ما آن سه را مقدمه این سه (رستگاری، شادکامی و موفقیت) قرار دهد.
با صمیمانه ترین احترام ها
مجتبی لشکربلوکی - مدیریت سرمایه دایموند
و از خداوند می خواهم برای همه ما آن سه را مقدمه این سه (رستگاری، شادکامی و موفقیت) قرار دهد.
با صمیمانه ترین احترام ها
مجتبی لشکربلوکی - مدیریت سرمایه دایموند
🔳⭕️شما به یک رخداد متفاوت دعوت شدید:
با سخنرانانی از دین زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام
شما هم این سوالات را در ذهن دارید؟
◾️زندگی مسالمت آمیز در جهان معاصر: آیا می توان هم صلح اجتماعی داشت و هم مرز اعتقادی؟
◽️آیا فرجامی نیکو در انتظار ما (بشریت) هست؟
◾️روایات خشن و خشونت آمیز از موعود آیا حقیقت دارد؟
◾️مدعیان موعود چه کسانی بودند و هستند؟
اگر شما هم چنین سوالاتی دارید به این رخداد فرهنگی متفاوت دعوت می شوید:
اینستاگرام هفت فروردین ۱۴۰۰- از ساعت ۱۰ تا ۱۹
پخش زنده در صفحه اینستاگرام پویافکر
https://www.instagram.com/pooyafekr
اطلاعات بیشتر:
@PooyaFekr
با سخنرانانی از دین زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام
شما هم این سوالات را در ذهن دارید؟
◾️زندگی مسالمت آمیز در جهان معاصر: آیا می توان هم صلح اجتماعی داشت و هم مرز اعتقادی؟
◽️آیا فرجامی نیکو در انتظار ما (بشریت) هست؟
◾️روایات خشن و خشونت آمیز از موعود آیا حقیقت دارد؟
◾️مدعیان موعود چه کسانی بودند و هستند؟
اگر شما هم چنین سوالاتی دارید به این رخداد فرهنگی متفاوت دعوت می شوید:
اینستاگرام هفت فروردین ۱۴۰۰- از ساعت ۱۰ تا ۱۹
پخش زنده در صفحه اینستاگرام پویافکر
https://www.instagram.com/pooyafekr
اطلاعات بیشتر:
@PooyaFekr
جلد۳ چرا ایران عقب ماند؟.pdf
1.5 MB
🔳⭕️چرا ایران عقب ماند؟جلد۳
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
در ادامه جلد یک و دو در این جلد دیدگاه های زیر را می خوانیم:
▫️دکتر همایون کاتوزیان که از جامعه کلنگی، کوتاه مدت و بی اعتباری جان و مال مردم و انقطاع تجربه می گوید.
▫️دکتر مقصود فراستخواه که به فقدان مدینه عاقله، کمبود کنشگران مرزی و آسمان پرستاره و زمین سنگلاخ اشاره می کند
▫️دکتر محمد فاضلی که به افسانه پیل و پراید، هسته سخت نرم توسعه، چرخه فلاکت و حکومت بی ظرفیت می پردازد.
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
تدوین: دکتر مجتبی لشکربلوکی
در ادامه جلد یک و دو در این جلد دیدگاه های زیر را می خوانیم:
▫️دکتر همایون کاتوزیان که از جامعه کلنگی، کوتاه مدت و بی اعتباری جان و مال مردم و انقطاع تجربه می گوید.
▫️دکتر مقصود فراستخواه که به فقدان مدینه عاقله، کمبود کنشگران مرزی و آسمان پرستاره و زمین سنگلاخ اشاره می کند
▫️دکتر محمد فاضلی که به افسانه پیل و پراید، هسته سخت نرم توسعه، چرخه فلاکت و حکومت بی ظرفیت می پردازد.
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Forwarded from مدیریت سرمایه دایموند
بهترین بازار برای سرمایه گذاری؟ در فصل اول سال ١٤٠٠ كداميك از بازارهای زیر سودآورتر (دارای بیشترین بازده) خواهند بود؟ بعد از اتمام فصل اول سال، پیش بینی جمعی را با واقعیت مقایسه و در کانال مدیریت سرمایه دایموند گزارش خواهیم کرد.
Final Results
20%
سهام (بورس تهران)
26%
ارز دیجیتال (بیت کوین و ...)
9%
املاک و مستغلات
6%
طلا و سکه
3%
دلار و سایر ارزها
1%
خودرو
3%
اوراق با درآمد ثابت
3%
سپرده بانکی
2%
سایر بازارها و حوزه های سرمایه گذاری
26%
نمی دانم و فقط مشاهده نتایج
Forwarded from مدیریت سرمایه دایموند
💎بهترین استراتژی های سرمایه گذاری چیست (5)
نوشته: دکتر مجتبی لشکربلوکی
🔳⭕️آیا شما باسواد هستید؟
آیا شما واقعا با سواد هستید؟ حتما با سواد هستید که دارید این متن را می خوانید! ولی اگر سواد مالی ندارید در دادن جواب بله باید تردید کنید. از جمله مهم ترین مولفه های سواد مالی، داشتن اطلاعات پایه در مورد استراتژی سرمایه گذاری است. همه ما باید سرمایه گذاری را یاد بگیریم. به سه دلیل:
1- ممکن است در دوره ای از زمان هیچ درآمدی نداشته باشیم جز درآمد و دارایی بدست آمده از سرمایه گذاری هایمان.
2- تجربه نشان داده است که اتکا به درآمدهای حقوق ثابت ممکن است به دردمان نخورد.
3- عقل سلیم نشان داده است که هر کسی باید بخشی از درآمدش را پس انداز کند برای روز مبادا. ولی در کشوری که تورم 30 الی 40% دارد پس انداز ساده پول بدترین تصمیم ممکن است.
در یادداشت های قبلی در مورد استراتژی های سرمایه گذاری صحبت کردیم.
یادداشت 1: سبد سرمایه گذاری بهینه
یادداشت 2: استراتژی کپی تریدینگ
یادداشت 3: استراتژی سرمایه گذاری گله ای و ساز مخالف
یادداشت 4: استراتژی سرمایه گذاری مستقیم در برابر واسط های حرفه ای
🔳⭕️سرمایه گذاری بلندمدت یا معامله گری روزانه
حالا می خواهیم بُـعد دیگری از استراتژی سرمایه گذاری باز کنیم. سرمایه گذاری می تواند با رویکرد بلندمدت باشد و یا با کوتاه مدت (خرید و فروش روزانه یا هفتگی) باشد. گاهی اوقات به دید کوتاه مدت می گویند: معامله گری (خرید و فروش با دید کوتاه مدت برای کسب منفعت از نوسان قیمت ها).
شش مزیت سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟
◾️هیجانات کوتاه مدت شما را آزار نمی دهد. یکی از بهترین مزایای سرمایه گذاری بلندمدت این است که شما نه از افت های پنج درصدی ناامید و مضطرب می شوید و نه از افزایش های ده درصدی هیجان زده و سپس البته تصمیمات هیجانی مانند صرف پول در حوزه های نامربوط، نامعقول و نادرست.
◽️ شواهد تجربی نشان می دهد سرمایه گذاری بلندمدت نتایجی مشابه یا بهتر از معامله گری روزانه دارد. خیلی از معامله گران ادعا می کنند که بازده های خوبی از نوسان می گیرند ولی در ازای هر معامله گر نوسان گیر موفق که موفقیت خود را فریاد می زند، چند معامله گر شکست خورده بدبخت ساکت وجود دارد.
◾️ انجام این کار آسان تر است: بدیهی است که معامله گری نیاز به دانش بیشتری دارد.
◽️ قلب سالم تری خواهید داشت: سرمایه گذاران بلندمدت به شما امکان می دهد شب ها بهتر بخوابید. روزها استرس کمتری داشته باشید.
◾️ زمان و هزینه کمتری دارد. هر خرید و فروشی هزینه معامله گری دارد. در برخی از کشورها نیز مالیات های سنگین تر و ملموس تری هم دارد. همچنین معامله گری زمان زیادی از شما خواهد گرفت.
◽️ بخشی از مغز خود را از دست نمی دهید. بعد از مدتی معامله گری متوجه می شوید که گوشه ای از مغز شما حتی در روزهای تعطیل هم به این موضوع مشغول است. بنابراین معامله گری علاوه بر هزینه مالی و هزینه زمانی، هزینه مغزی-ذهنی نیز دارد. سرمایه گذاری بلندمدت؛ آن بخش از مغز شما را که در معامله گری گیر کرده است آزاد می کند.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
اگر از نظر زمانی در تنگنا نیستید، می توانید هیجانات خود را کنترل کنید و دانش معامله گری بالایی دارید، می توانید استراتژی خرید و فروش کوتاه مدت (معامله گری) را انتخاب کنید. ولی اگر می خواهید مغز آزادتر، قلب آرام تر و استرس کمتری دارید و می توانید خودتان یا با مشاوره یک حرفه ای، سبد سرمایه گذاری (پورتفویی از کلاس های مختلف دارایی) خوبی برای خودتان طراحی کنید، آنگاه استراتژی بلندمدت می تواند گزینه خوبی باشد.
مدیریت سرمایه دایموند؛ آینده مطمئن سرمایه شما
@DiamondCMG
https://Diamondcmg.com
نوشته: دکتر مجتبی لشکربلوکی
🔳⭕️آیا شما باسواد هستید؟
آیا شما واقعا با سواد هستید؟ حتما با سواد هستید که دارید این متن را می خوانید! ولی اگر سواد مالی ندارید در دادن جواب بله باید تردید کنید. از جمله مهم ترین مولفه های سواد مالی، داشتن اطلاعات پایه در مورد استراتژی سرمایه گذاری است. همه ما باید سرمایه گذاری را یاد بگیریم. به سه دلیل:
1- ممکن است در دوره ای از زمان هیچ درآمدی نداشته باشیم جز درآمد و دارایی بدست آمده از سرمایه گذاری هایمان.
2- تجربه نشان داده است که اتکا به درآمدهای حقوق ثابت ممکن است به دردمان نخورد.
3- عقل سلیم نشان داده است که هر کسی باید بخشی از درآمدش را پس انداز کند برای روز مبادا. ولی در کشوری که تورم 30 الی 40% دارد پس انداز ساده پول بدترین تصمیم ممکن است.
در یادداشت های قبلی در مورد استراتژی های سرمایه گذاری صحبت کردیم.
یادداشت 1: سبد سرمایه گذاری بهینه
یادداشت 2: استراتژی کپی تریدینگ
یادداشت 3: استراتژی سرمایه گذاری گله ای و ساز مخالف
یادداشت 4: استراتژی سرمایه گذاری مستقیم در برابر واسط های حرفه ای
🔳⭕️سرمایه گذاری بلندمدت یا معامله گری روزانه
حالا می خواهیم بُـعد دیگری از استراتژی سرمایه گذاری باز کنیم. سرمایه گذاری می تواند با رویکرد بلندمدت باشد و یا با کوتاه مدت (خرید و فروش روزانه یا هفتگی) باشد. گاهی اوقات به دید کوتاه مدت می گویند: معامله گری (خرید و فروش با دید کوتاه مدت برای کسب منفعت از نوسان قیمت ها).
شش مزیت سرمایه گذاری بلندمدت چیست؟
◾️هیجانات کوتاه مدت شما را آزار نمی دهد. یکی از بهترین مزایای سرمایه گذاری بلندمدت این است که شما نه از افت های پنج درصدی ناامید و مضطرب می شوید و نه از افزایش های ده درصدی هیجان زده و سپس البته تصمیمات هیجانی مانند صرف پول در حوزه های نامربوط، نامعقول و نادرست.
◽️ شواهد تجربی نشان می دهد سرمایه گذاری بلندمدت نتایجی مشابه یا بهتر از معامله گری روزانه دارد. خیلی از معامله گران ادعا می کنند که بازده های خوبی از نوسان می گیرند ولی در ازای هر معامله گر نوسان گیر موفق که موفقیت خود را فریاد می زند، چند معامله گر شکست خورده بدبخت ساکت وجود دارد.
◾️ انجام این کار آسان تر است: بدیهی است که معامله گری نیاز به دانش بیشتری دارد.
◽️ قلب سالم تری خواهید داشت: سرمایه گذاران بلندمدت به شما امکان می دهد شب ها بهتر بخوابید. روزها استرس کمتری داشته باشید.
◾️ زمان و هزینه کمتری دارد. هر خرید و فروشی هزینه معامله گری دارد. در برخی از کشورها نیز مالیات های سنگین تر و ملموس تری هم دارد. همچنین معامله گری زمان زیادی از شما خواهد گرفت.
◽️ بخشی از مغز خود را از دست نمی دهید. بعد از مدتی معامله گری متوجه می شوید که گوشه ای از مغز شما حتی در روزهای تعطیل هم به این موضوع مشغول است. بنابراین معامله گری علاوه بر هزینه مالی و هزینه زمانی، هزینه مغزی-ذهنی نیز دارد. سرمایه گذاری بلندمدت؛ آن بخش از مغز شما را که در معامله گری گیر کرده است آزاد می کند.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
اگر از نظر زمانی در تنگنا نیستید، می توانید هیجانات خود را کنترل کنید و دانش معامله گری بالایی دارید، می توانید استراتژی خرید و فروش کوتاه مدت (معامله گری) را انتخاب کنید. ولی اگر می خواهید مغز آزادتر، قلب آرام تر و استرس کمتری دارید و می توانید خودتان یا با مشاوره یک حرفه ای، سبد سرمایه گذاری (پورتفویی از کلاس های مختلف دارایی) خوبی برای خودتان طراحی کنید، آنگاه استراتژی بلندمدت می تواند گزینه خوبی باشد.
مدیریت سرمایه دایموند؛ آینده مطمئن سرمایه شما
@DiamondCMG
https://Diamondcmg.com
جلد۴ چرا ایران عقب ماند؟.pdf
1.4 MB
🔳⭕️چرا ایران عقب ماند؟جلد۴
دکتر مجتبی لشکربلوکی
در سه جلد قبلی نظرات اساتیدی چون سریع القلم، زیباکلام، رضاقلی، داوری اردکانی، عظیمی، کاتوزیان، فراستخواه، فاضلی و علمداری را با هم خواندیم.
در این جلد به عنوان حسن ختام دیدگاه دکتر محسن رنانی را بازخوانی می کنیم و همچنین ده دیدگاه را کنار هم می گذاریم و بررسی می کنیم که آیا می توانیم جواب شسته و رفته و روشنی به سوال ۲۰۰ ساله عباس میرزا بدهیم؟
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
لینک دریافت جلد ۳
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
دکتر مجتبی لشکربلوکی
در سه جلد قبلی نظرات اساتیدی چون سریع القلم، زیباکلام، رضاقلی، داوری اردکانی، عظیمی، کاتوزیان، فراستخواه، فاضلی و علمداری را با هم خواندیم.
در این جلد به عنوان حسن ختام دیدگاه دکتر محسن رنانی را بازخوانی می کنیم و همچنین ده دیدگاه را کنار هم می گذاریم و بررسی می کنیم که آیا می توانیم جواب شسته و رفته و روشنی به سوال ۲۰۰ ساله عباس میرزا بدهیم؟
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
لینک دریافت جلد ۳
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
«یک» حقیر است برای شمردن زمانی که در کنار ما نبودی!
داریم به سالگرد رفتنت نزدیک می شویم. و خواهیم گفت پدر یک سال است که رفت!
اما واقعیت آن است اصلا عدد «یک» توان انعکاس آنچه بر ما در این مدت گذشت را ندارد. یک سال حقیرتر از آن است که بخواهد تلخی این زمان را بیان کند. بهتر است بگویيم که:
◼️ ۱۲ ماه است که لبخندت را ندیده ایم.
◼️ ۵۲ هفته است که آغوشت را گم کرده ایم.
◼️ ۳۶۵ روز است که دلمان به بودنت گرم نیست.
◼️ ۸ هزار و ۷۸۴ ساعت است که حفره ای در قلب ما ایجاد شده و پر نمی شود.
دیگر از ثانیه های بی شمار نمی گویم!
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس! ... هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
دیدار ما به قیامت. تا بودی با افتخار دستت را می بوسیدم. ولی اگر این بار ببینمت بی گمان لب هایم زیارت گاهی جز پای تو نخواهد داشت.
اینجا حال همه ما نسبتا خوب است. جز دلی که دیگر برایمان دل نمی شود!
به امید دیدار
☑️🎧 شنیدن فایل صوتی پنج ارث هزار میلیاردی که پدر برای ما به یادگار گذاشت
داریم به سالگرد رفتنت نزدیک می شویم. و خواهیم گفت پدر یک سال است که رفت!
اما واقعیت آن است اصلا عدد «یک» توان انعکاس آنچه بر ما در این مدت گذشت را ندارد. یک سال حقیرتر از آن است که بخواهد تلخی این زمان را بیان کند. بهتر است بگویيم که:
◼️ ۱۲ ماه است که لبخندت را ندیده ایم.
◼️ ۵۲ هفته است که آغوشت را گم کرده ایم.
◼️ ۳۶۵ روز است که دلمان به بودنت گرم نیست.
◼️ ۸ هزار و ۷۸۴ ساعت است که حفره ای در قلب ما ایجاد شده و پر نمی شود.
دیگر از ثانیه های بی شمار نمی گویم!
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس! ... هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
دیدار ما به قیامت. تا بودی با افتخار دستت را می بوسیدم. ولی اگر این بار ببینمت بی گمان لب هایم زیارت گاهی جز پای تو نخواهد داشت.
اینجا حال همه ما نسبتا خوب است. جز دلی که دیگر برایمان دل نمی شود!
به امید دیدار
☑️🎧 شنیدن فایل صوتی پنج ارث هزار میلیاردی که پدر برای ما به یادگار گذاشت
Forwarded from مدیریت سرمایه دایموند
💎شش خطای نابخشودنی در سرمایه گذاری
نوشته: دکتر مجتبی لشکربلوکی
در کتب و مقالات متعدد بیش از ۱۰۰ خطای سرمایه گذاری شمرده شده است. شاید شما فرصت نکنید این کتاب ها را بخوانید ولی اگر بخواهم مهم ترین ها را بشمارم، مهم ترین خطاهای سرمایه گذاری این موارد هستند:
خطای اول: قطعا اولین خطای سرمایه گذاری، سرمایه گذاری نکردن است! حتی کسانی که هیچ چیزی از دنیای سرمایه گذاری هم نمی دانند باید سرمایه گذاری کنند! چگونه؟ از طریق شبیه سازی. برخی پلت فرم ها این امکان را به شما می دهند که به صورت فرضی تصمیم بگیرید و ببنید که نتيجه اش چه می شود؟ حتی اگر چنین چیزی نیافتید خودتان می توانید این کار را انجام دهید.
خطای دوم: سرمایه گذاری ریسکی با پول معیشتی: هیچ وقت با آن بخشی از پول/سرمایه تان که اگر سوخت شود به روال طبیعی زندگی تان خسارت جدی وارد می شود ریسک نکنید. با زندگی تان شوخی نکنید! در چنین مواردی در کلاس های دارایی کم ریسک سرمایه گذاری کنید.
خطای سوم: عدم تنوع بهینه. اگر در سبد سرمایه گذاری تان بسیار محدود است در معرض ریسک عدم تنوع هستند و اگر آنقدر تنوع دارد که وقت نمی کنید آن ها را مدیریت کنید خطای تنوع بخشی بیش از حد رخ می دهد. هر دو این ها جزو خطاهای سرمایه گذاری است.
خطای چهارم: رها کردن سبد سرمایه گذاری. فرض کنید که در مهر ماه تصمیم گرفته اید که ۲۰% را بگذارید در طلا، ۵۰٪ درصد در سهام و ۲۵٪ در اوراق و ۵٪ هم در بیت کوین. حتی اگر استراتژی سرمایه گذاری شما بلندمدت باشد و نخواهید که روزانه خرید و فروش کنید. هر فصل باید دوباره نگاه کنید و ببینید که وضعیت دارایی های شما چگونه است؟ ممکن است به دو دلیل نیاز به تنظیم مجدد (Rebalancing) داشته باشد:
افق بازدهی برخی کلاس های دارایی تغییر کرده باشد. مثلا افق بازدهی طلا خیلی افزایش پیدا کرده باشد و لازم باشد که سهم آن را ۱۰٪ افزایش دهید. و دلیل دیگر اینکه ممکن است یک بخش از سبد شما به خاطر بازدهی فوق العاده مثبت یا منفی، سهمش کم و زیاد شده باشد و لازم باشد که مجدد میزان حضور خود را در کلاس های مختلف دارایی تنظیم کنید.
خطای پنجم: استراتژی نادرست: هر کسی باید بر اساس این هشت فاکتور استراتژی سرمایه گذاری خود را تعیین کند:
▫️هدف از سرمایه گذاری
◾️میزان ریسک پذیری
▫️میزان وقت گذاری برای سرمایه گذاری
◾️میزان مهارت سرمایه گذاری
▫️نیاز به نقدینگی ماهانه یا منظم
◾️مقدار سرمایه گذاری
▫️میزان آمادگی روانی برای تلاطمات و هیجانات سرمایه گذاری
◾️افق زمانی سرمایه گذاری
بر اساس این هشت فاکتور باید تصمیمات زیر را بگیرید:
اگر کل مبلغ سرمایه گذاری را ۱۰۰ واحد در نظر بگیرم، چند واحدش را به سهام و چند تایش را به اوراق و چند تایش را در طلا و سایر دارایی ها بگذارم. از استراتژی سرمایه گذاری مستقیم استفاده کنم یا واسطه های حرفه ای؟ (لینک مطلب) از استراتژی بلندمدت استفاده کنم یا معامله گری روزانه/هفته گانه؟ (لینک مطلب) آیا از استراتژی نعل به نعل (Copy Trading) استفاده کنم یا استراتژی گله ای یا استراتژی ساز مخالف؟ (لینک مطلب). خود من بر اساس این هشت فاکتور استراتژی سرمایه گذاری ام را تنظیم کرده ام. نه تنها از بازده اقتصادی آن رضایت دارم بلکه از پیامد روانی آن (شادکامی و آرامش روانی) نیز خوشنودم.
خطای ششم: کلکسیون خطاهای شناختی. کسانی که با علوم شناختی و رفتاری آشنا هستند می دانند هر چه بیشتر این کتاب ها را می خوانی، می فهمی که باید تواضع بیشتری پیشه کرد. ما کلکسیونی از خطاهای شناختی هستیم. چند تایش را به عنوان نمونه می گویم:
◾️اعتماد به نفس بیش از حد
◽️تعمیم اتفاقات اخیر به آینده (اثر تازگی)
◾️تعمیم نمونه های کوچک به کل بزرگ تر (مثلا عملکرد یک بانک را به کل تعمیم می دهیم)
◽️اشتباه گرفتن مهارت و خوش شانسی (نمی توانیم عملکرد خودمان را به درستی تحلیل کنیم)
◾️تعصب به تصمیم (یک سهامی خریده ایم، قیمتش افت کرده دو سال منتظر می مانیم تا حداقل در قیمت خرید، بفروشیم که احساس زیان نکنیم).
◽️این بار داستان متفاوت است. بازار به صورت سرطانی رشد کرده است. باتجربه ها می گویند که این رشد، یک افت بزرگ را در پی خواهد داشت و به مسیر میانگین تاریخی برخواهیم گشت ما می گوییم که نه این بار داستان متفاوت است!
هر کدام از خطاها راه حل هایی دارند که در منابع آمده است (کتاب ذهن زیبا را بخوانید).
☑️⭕️تجویز راهبردی:
همین امروز، سرمایه گذاری را شروع کنید (حتی شده در یک فضای آزمایشی)،
همیشه تنوع بهینه را رعایت کنید!
هیچوقت با پول معیشتی سرمایه گذاری ریسکی نکنید،
هر هفته یک خطای شناختی را بخوانید و روی آن تامل کنید.
هر فصل سبد سرمایه گذاری تان را آچارکشی کنید!
هر سال بر اساس هشت فاکتور، استراتژی سرمایه گذاری را آپدیت کنید.
مدیریت سرمایه دایموند؛ آینده مطمئن سرمایه شما.
@DiamondCMG
نوشته: دکتر مجتبی لشکربلوکی
در کتب و مقالات متعدد بیش از ۱۰۰ خطای سرمایه گذاری شمرده شده است. شاید شما فرصت نکنید این کتاب ها را بخوانید ولی اگر بخواهم مهم ترین ها را بشمارم، مهم ترین خطاهای سرمایه گذاری این موارد هستند:
خطای اول: قطعا اولین خطای سرمایه گذاری، سرمایه گذاری نکردن است! حتی کسانی که هیچ چیزی از دنیای سرمایه گذاری هم نمی دانند باید سرمایه گذاری کنند! چگونه؟ از طریق شبیه سازی. برخی پلت فرم ها این امکان را به شما می دهند که به صورت فرضی تصمیم بگیرید و ببنید که نتيجه اش چه می شود؟ حتی اگر چنین چیزی نیافتید خودتان می توانید این کار را انجام دهید.
خطای دوم: سرمایه گذاری ریسکی با پول معیشتی: هیچ وقت با آن بخشی از پول/سرمایه تان که اگر سوخت شود به روال طبیعی زندگی تان خسارت جدی وارد می شود ریسک نکنید. با زندگی تان شوخی نکنید! در چنین مواردی در کلاس های دارایی کم ریسک سرمایه گذاری کنید.
خطای سوم: عدم تنوع بهینه. اگر در سبد سرمایه گذاری تان بسیار محدود است در معرض ریسک عدم تنوع هستند و اگر آنقدر تنوع دارد که وقت نمی کنید آن ها را مدیریت کنید خطای تنوع بخشی بیش از حد رخ می دهد. هر دو این ها جزو خطاهای سرمایه گذاری است.
خطای چهارم: رها کردن سبد سرمایه گذاری. فرض کنید که در مهر ماه تصمیم گرفته اید که ۲۰% را بگذارید در طلا، ۵۰٪ درصد در سهام و ۲۵٪ در اوراق و ۵٪ هم در بیت کوین. حتی اگر استراتژی سرمایه گذاری شما بلندمدت باشد و نخواهید که روزانه خرید و فروش کنید. هر فصل باید دوباره نگاه کنید و ببینید که وضعیت دارایی های شما چگونه است؟ ممکن است به دو دلیل نیاز به تنظیم مجدد (Rebalancing) داشته باشد:
افق بازدهی برخی کلاس های دارایی تغییر کرده باشد. مثلا افق بازدهی طلا خیلی افزایش پیدا کرده باشد و لازم باشد که سهم آن را ۱۰٪ افزایش دهید. و دلیل دیگر اینکه ممکن است یک بخش از سبد شما به خاطر بازدهی فوق العاده مثبت یا منفی، سهمش کم و زیاد شده باشد و لازم باشد که مجدد میزان حضور خود را در کلاس های مختلف دارایی تنظیم کنید.
خطای پنجم: استراتژی نادرست: هر کسی باید بر اساس این هشت فاکتور استراتژی سرمایه گذاری خود را تعیین کند:
▫️هدف از سرمایه گذاری
◾️میزان ریسک پذیری
▫️میزان وقت گذاری برای سرمایه گذاری
◾️میزان مهارت سرمایه گذاری
▫️نیاز به نقدینگی ماهانه یا منظم
◾️مقدار سرمایه گذاری
▫️میزان آمادگی روانی برای تلاطمات و هیجانات سرمایه گذاری
◾️افق زمانی سرمایه گذاری
بر اساس این هشت فاکتور باید تصمیمات زیر را بگیرید:
اگر کل مبلغ سرمایه گذاری را ۱۰۰ واحد در نظر بگیرم، چند واحدش را به سهام و چند تایش را به اوراق و چند تایش را در طلا و سایر دارایی ها بگذارم. از استراتژی سرمایه گذاری مستقیم استفاده کنم یا واسطه های حرفه ای؟ (لینک مطلب) از استراتژی بلندمدت استفاده کنم یا معامله گری روزانه/هفته گانه؟ (لینک مطلب) آیا از استراتژی نعل به نعل (Copy Trading) استفاده کنم یا استراتژی گله ای یا استراتژی ساز مخالف؟ (لینک مطلب). خود من بر اساس این هشت فاکتور استراتژی سرمایه گذاری ام را تنظیم کرده ام. نه تنها از بازده اقتصادی آن رضایت دارم بلکه از پیامد روانی آن (شادکامی و آرامش روانی) نیز خوشنودم.
خطای ششم: کلکسیون خطاهای شناختی. کسانی که با علوم شناختی و رفتاری آشنا هستند می دانند هر چه بیشتر این کتاب ها را می خوانی، می فهمی که باید تواضع بیشتری پیشه کرد. ما کلکسیونی از خطاهای شناختی هستیم. چند تایش را به عنوان نمونه می گویم:
◾️اعتماد به نفس بیش از حد
◽️تعمیم اتفاقات اخیر به آینده (اثر تازگی)
◾️تعمیم نمونه های کوچک به کل بزرگ تر (مثلا عملکرد یک بانک را به کل تعمیم می دهیم)
◽️اشتباه گرفتن مهارت و خوش شانسی (نمی توانیم عملکرد خودمان را به درستی تحلیل کنیم)
◾️تعصب به تصمیم (یک سهامی خریده ایم، قیمتش افت کرده دو سال منتظر می مانیم تا حداقل در قیمت خرید، بفروشیم که احساس زیان نکنیم).
◽️این بار داستان متفاوت است. بازار به صورت سرطانی رشد کرده است. باتجربه ها می گویند که این رشد، یک افت بزرگ را در پی خواهد داشت و به مسیر میانگین تاریخی برخواهیم گشت ما می گوییم که نه این بار داستان متفاوت است!
هر کدام از خطاها راه حل هایی دارند که در منابع آمده است (کتاب ذهن زیبا را بخوانید).
☑️⭕️تجویز راهبردی:
همین امروز، سرمایه گذاری را شروع کنید (حتی شده در یک فضای آزمایشی)،
همیشه تنوع بهینه را رعایت کنید!
هیچوقت با پول معیشتی سرمایه گذاری ریسکی نکنید،
هر هفته یک خطای شناختی را بخوانید و روی آن تامل کنید.
هر فصل سبد سرمایه گذاری تان را آچارکشی کنید!
هر سال بر اساس هشت فاکتور، استراتژی سرمایه گذاری را آپدیت کنید.
مدیریت سرمایه دایموند؛ آینده مطمئن سرمایه شما.
@DiamondCMG
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔳⭕️ این فیلم کوتاه 30 ثانیه ای را با هم ببینیم و از خود بپرسیم کشورها و شرکت های موفق، آیا لزوما بیشتر از ما تلاش می کنند؟ یا تفاوت جای دیگری است؟!
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
کانال شخصی دکتر لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
جلد۵ چرا ایران عقب ماند؟.pdf
2.2 MB
🔳⭕️کدگشاییDNA عقبماندگی ایران؛ چرا ایران عقب ماند؟ جلد ۵
به قلم دکتر مجتبی لشکربلوکی
اکنون جواب پایانی و شخصی به سوال «چرا ایران عقب ماند؟» بعد از بررسی دیدگاه های ده اندیشمند توسعه
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
لینک دریافت جلد ۳
لینک دریافت جلد ۴
در جلد ۶ از چرایی منفی گذر می کنیم به چگونگی مثبت و به سوال «چگونه توسعه پیدا کنیم؟» می پردازیم؛ استراتژی های توسعه ایران به زودی منتشر خواهد شد.
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
به قلم دکتر مجتبی لشکربلوکی
اکنون جواب پایانی و شخصی به سوال «چرا ایران عقب ماند؟» بعد از بررسی دیدگاه های ده اندیشمند توسعه
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
لینک دریافت جلد ۳
لینک دریافت جلد ۴
در جلد ۶ از چرایی منفی گذر می کنیم به چگونگی مثبت و به سوال «چگونه توسعه پیدا کنیم؟» می پردازیم؛ استراتژی های توسعه ایران به زودی منتشر خواهد شد.
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
🔳⭕️دامن چین دار رقاصگان اروپایی
نوشته دکتر مجتبی لشکربلوکی
می گویند: ناصرالدین شاهِ ما و امپراتور مِیجیِ ژاپن در یک زمان به اروپا رفتند؛ قرار بود این سفر، نگرشی تازه برای زمامداران دو کشور بهوجود بیاورد. مِیجی از سفر که بازگشت، سه هیات با سه ماموریت ویژه به اروپا فرستاد.
▫️یک گروه مسئول بررسی و کنکاش در نظام آموزش و پرورش چند کشور مثل بلژیک، هلند، آلمان، فرانسه شد.
▫️گروه دوم مسئول بررسی قانون اساسی این کشورها و نحوۀ اجرایی شدن آن شد
▫️و گروه سوم هم ماموریت یافت تا صنایع جدیدی که در اروپا متداول شده بود را فرا گیرند. بههر سه گروه البته ماموریت ویژه «بررسی نظام حکومتداری کشورها» نیز محول شد. اما رهاورد ناصرالدینشاه از سفر به اروپا، سه دستور عجیب بود.
◾️او سالن نمایش «آلبرت هال» را در لندن دید و دستور داد تا با الگوبرداری از آن، «تکیه دولت» را در تهران احداث کنند و در آن گروههای تعزیه هنر خود را بهنمایش بگذارند!
◾️دستور دومش این بود که بهرسم رقاصه های اروپایی، زنان حرمسرا، دامنهای چیندار بپوشند.
◾️و سومین دستور این که «سرسره» وارد کشور کنند تا او از بالا به آغوش زنان حرمسرا بیفتد! شنیده ام استفاده های دیگری هم از آن سرسره کرده است که فعلا وامی گذاریم.
امپراتور مِیجی با تکیه بر گزارشهای سههیات، در اولین قدم ژاپن را بههشت قسمت تقسیم کرد، در هر قسمت ۲۰۰مدرسه، ۳۰ دبیرستان و یک دانشگاه تاسیس کرد. عجیب اینکه در همانسالها در ایران، حسن رشدیه برای تاسیس مدرسه به فلاکت دچار شده بود و مدارسش را تخریب میکردند و از ترس، از شهری بهشهر دیگر پناه میبرد و نهایتا با این تعقیب و گریزها موفق شد ۱۵ مدرسه بسازد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
◾️اگر این مطلب را جستجو کنید. می بینید که در بسیاری وبسایت ها این مطلب درج شده است. این داستان جعلی از سلسله مطالبی است که نتیجه اش سرکوفت زدن به ایران و ایرانی است و آخرش هم خیلی زیرپوستی نتیجه می گیرد که ما لایق همین وضعیت هستیم. برخی این نوشته را بهانه می کنند و می گویند که ایرانی جماعت همین است و سطح فهم و شعورش به ژاپنی ها نرسیده و نمی رسد. اما همان روزگار بودند هزاران هزار مصلح بزرگ و کوچک که از جهان بسیار چیزها آموختند و چندین گام ما را به جلو بردند. از حسن رشدیه بگیر تا امیرکبیر. حالا اینکه چرا به همان اندازه ژاپن پیش نرفتیم و عقب ماندیم بحث دیگری می طلبد (می توانید به کدگشایی از ژن عقب ماندگی ایران- چرا ایران عقب ماند؟ رجوع کنید) یادآوری می کنم ناصرالدین شاه، اولین شاه ایران است که جرات می کند قلمرو خودش را ترک کند و به اروپا مسافرت کند. برخی تاریخ نگاری ها مسافرت های شاه قاجاری را در حد «عیش ونوش و عیاشی در فرنگ» تقلیل داده اما این مسافرت ها در آشنایی شاه و ایرانیان با تحولات اروپا تاثیر زیادی داشته. سفرنامه هایی که ناصرالدین شاه نوشته نشان می دهد این سفر روی افکار و برنامه هایش تاثیر گذاشته. روایتی هم که در بالا نقل شده، روایتی محدود است که به هیچ وجه همه واقعیت را بیان نمی کند.
◾️ حالا به یک سوال صادقانه پاسخ بدهیم! امروز اگر من و تو بخواهیم از غرب (اروپا و آمریکا) که البته الان شرق (ژاپن و کره و چین و سنگاپور) هم به آن اضافه شده چیزی را بیاوریم چه می آوریم؟ ماشین و موبایل و برج؟ حالا اگر کمی فرهیخته تر باشیم دانشگاهش (نظام آموزش عالی) و بیمارستانش (نظام درمانی) و کارخانه هایش (نظام صنعتی) را می آوریم. کدام مان با خود قوانین آلمانی و سخت کوشی ژاپنی ها و شیوه کشورداری نروژی ها را می آوریم؟ واردات محصولات لوکس آیا همان سرسره های ناصرالدین شاهی نیست؟ آیا تولید انبوه دکترا، دامن چین دار رقاصه های اروپایی نیست؟
◾️برویم سراغ میجی. او چه گفت؟ به هر سه گروه دستور داد که علاوه بر حوزه تخصصی خود، متمرکز شوید روی «نظام حکومتداری کشورهای اروپایی». واقعا حیرت انگیز است. او دست روی کلیدی ترین نقطه گذاشته است. چیزی که سال ها بعد بانک جهانی و سایر نهادهای بین المللی بر اهمیت آن تاکید کردند.
تا زمانی که نظام حکمرانی و کشورداری درست نباشد، بهترین مدیران، اخلاقی ترین کارگزاران، خوش قلب ترین سیاست مداران هم به نارکارآمدی، فساد، استبداد و خطا کشیده می شوند. نظام حکمرانی و نهاد سیاست است که نظام درمانی، نظام آموزشی و نظام صنعتی یک کشور را هدایت می کند. هر چند وقت یک بار باید بهترین های جهان را در حوزه حکمرانی و کشورداری انتخاب کنیم و از آنان بیاموزیم. می دانم در دانشگاه های ما این امور تدریس می شود اما آیا یک بار پای این دروس از دانشگاه به حوزه عمومی باز شده است؟
اکنون تجربه جهان بیشتر از گذشته، پیش روی ماست. این ماییم که باید انتخاب کنیم: دامن چین دار رقاصگان اروپایی یا نظام حکومتداری بهینه؟
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
نوشته دکتر مجتبی لشکربلوکی
می گویند: ناصرالدین شاهِ ما و امپراتور مِیجیِ ژاپن در یک زمان به اروپا رفتند؛ قرار بود این سفر، نگرشی تازه برای زمامداران دو کشور بهوجود بیاورد. مِیجی از سفر که بازگشت، سه هیات با سه ماموریت ویژه به اروپا فرستاد.
▫️یک گروه مسئول بررسی و کنکاش در نظام آموزش و پرورش چند کشور مثل بلژیک، هلند، آلمان، فرانسه شد.
▫️گروه دوم مسئول بررسی قانون اساسی این کشورها و نحوۀ اجرایی شدن آن شد
▫️و گروه سوم هم ماموریت یافت تا صنایع جدیدی که در اروپا متداول شده بود را فرا گیرند. بههر سه گروه البته ماموریت ویژه «بررسی نظام حکومتداری کشورها» نیز محول شد. اما رهاورد ناصرالدینشاه از سفر به اروپا، سه دستور عجیب بود.
◾️او سالن نمایش «آلبرت هال» را در لندن دید و دستور داد تا با الگوبرداری از آن، «تکیه دولت» را در تهران احداث کنند و در آن گروههای تعزیه هنر خود را بهنمایش بگذارند!
◾️دستور دومش این بود که بهرسم رقاصه های اروپایی، زنان حرمسرا، دامنهای چیندار بپوشند.
◾️و سومین دستور این که «سرسره» وارد کشور کنند تا او از بالا به آغوش زنان حرمسرا بیفتد! شنیده ام استفاده های دیگری هم از آن سرسره کرده است که فعلا وامی گذاریم.
امپراتور مِیجی با تکیه بر گزارشهای سههیات، در اولین قدم ژاپن را بههشت قسمت تقسیم کرد، در هر قسمت ۲۰۰مدرسه، ۳۰ دبیرستان و یک دانشگاه تاسیس کرد. عجیب اینکه در همانسالها در ایران، حسن رشدیه برای تاسیس مدرسه به فلاکت دچار شده بود و مدارسش را تخریب میکردند و از ترس، از شهری بهشهر دیگر پناه میبرد و نهایتا با این تعقیب و گریزها موفق شد ۱۵ مدرسه بسازد.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
◾️اگر این مطلب را جستجو کنید. می بینید که در بسیاری وبسایت ها این مطلب درج شده است. این داستان جعلی از سلسله مطالبی است که نتیجه اش سرکوفت زدن به ایران و ایرانی است و آخرش هم خیلی زیرپوستی نتیجه می گیرد که ما لایق همین وضعیت هستیم. برخی این نوشته را بهانه می کنند و می گویند که ایرانی جماعت همین است و سطح فهم و شعورش به ژاپنی ها نرسیده و نمی رسد. اما همان روزگار بودند هزاران هزار مصلح بزرگ و کوچک که از جهان بسیار چیزها آموختند و چندین گام ما را به جلو بردند. از حسن رشدیه بگیر تا امیرکبیر. حالا اینکه چرا به همان اندازه ژاپن پیش نرفتیم و عقب ماندیم بحث دیگری می طلبد (می توانید به کدگشایی از ژن عقب ماندگی ایران- چرا ایران عقب ماند؟ رجوع کنید) یادآوری می کنم ناصرالدین شاه، اولین شاه ایران است که جرات می کند قلمرو خودش را ترک کند و به اروپا مسافرت کند. برخی تاریخ نگاری ها مسافرت های شاه قاجاری را در حد «عیش ونوش و عیاشی در فرنگ» تقلیل داده اما این مسافرت ها در آشنایی شاه و ایرانیان با تحولات اروپا تاثیر زیادی داشته. سفرنامه هایی که ناصرالدین شاه نوشته نشان می دهد این سفر روی افکار و برنامه هایش تاثیر گذاشته. روایتی هم که در بالا نقل شده، روایتی محدود است که به هیچ وجه همه واقعیت را بیان نمی کند.
◾️ حالا به یک سوال صادقانه پاسخ بدهیم! امروز اگر من و تو بخواهیم از غرب (اروپا و آمریکا) که البته الان شرق (ژاپن و کره و چین و سنگاپور) هم به آن اضافه شده چیزی را بیاوریم چه می آوریم؟ ماشین و موبایل و برج؟ حالا اگر کمی فرهیخته تر باشیم دانشگاهش (نظام آموزش عالی) و بیمارستانش (نظام درمانی) و کارخانه هایش (نظام صنعتی) را می آوریم. کدام مان با خود قوانین آلمانی و سخت کوشی ژاپنی ها و شیوه کشورداری نروژی ها را می آوریم؟ واردات محصولات لوکس آیا همان سرسره های ناصرالدین شاهی نیست؟ آیا تولید انبوه دکترا، دامن چین دار رقاصه های اروپایی نیست؟
◾️برویم سراغ میجی. او چه گفت؟ به هر سه گروه دستور داد که علاوه بر حوزه تخصصی خود، متمرکز شوید روی «نظام حکومتداری کشورهای اروپایی». واقعا حیرت انگیز است. او دست روی کلیدی ترین نقطه گذاشته است. چیزی که سال ها بعد بانک جهانی و سایر نهادهای بین المللی بر اهمیت آن تاکید کردند.
تا زمانی که نظام حکمرانی و کشورداری درست نباشد، بهترین مدیران، اخلاقی ترین کارگزاران، خوش قلب ترین سیاست مداران هم به نارکارآمدی، فساد، استبداد و خطا کشیده می شوند. نظام حکمرانی و نهاد سیاست است که نظام درمانی، نظام آموزشی و نظام صنعتی یک کشور را هدایت می کند. هر چند وقت یک بار باید بهترین های جهان را در حوزه حکمرانی و کشورداری انتخاب کنیم و از آنان بیاموزیم. می دانم در دانشگاه های ما این امور تدریس می شود اما آیا یک بار پای این دروس از دانشگاه به حوزه عمومی باز شده است؟
اکنون تجربه جهان بیشتر از گذشته، پیش روی ماست. این ماییم که باید انتخاب کنیم: دامن چین دار رقاصگان اروپایی یا نظام حکومتداری بهینه؟
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Telegram
مجتبی لشکربلوکی
🔳⭕️کدگشاییDNA عقبماندگی ایران؛ چرا ایران عقب ماند؟ جلد ۵
به قلم دکتر مجتبی لشکربلوکی
اکنون جواب پایانی و شخصی به سوال «چرا ایران عقب ماند؟» بعد از بررسی دیدگاه های ده اندیشمند توسعه
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
لینک دریافت جلد ۳
لینک دریافت جلد…
به قلم دکتر مجتبی لشکربلوکی
اکنون جواب پایانی و شخصی به سوال «چرا ایران عقب ماند؟» بعد از بررسی دیدگاه های ده اندیشمند توسعه
لینک دریافت جلد ۱
لینک دریافت جلد ۲
لینک دریافت جلد ۳
لینک دریافت جلد…
دکتر مجتبی لشکربلوکی
ذهن استراتژیست
🔳⭕️کتاب صوتی «« ذهن استراتژیست »» که روایتی خلاصه از کتابی به همین نام است توسط پادکست پاپیروس با صدای امین علیرضایی منتشر شد
به جز کتاب ذهن استراتژیست، روایت های بسیار خوب دیگری را نیز می توانید در پادکست پاپیروس (لینک کانال تلگرامی و این هم لینک وبسایت) بیابید. کلیه محتوا رایگان است.
کانال شخصی دکتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
به جز کتاب ذهن استراتژیست، روایت های بسیار خوب دیگری را نیز می توانید در پادکست پاپیروس (لینک کانال تلگرامی و این هم لینک وبسایت) بیابید. کلیه محتوا رایگان است.
کانال شخصی دکتر مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
🔳⭕️وقتی نهادها فاسد باشند، رمز بقا در ایران چیست؟
دکتر مجتبی لشکربلوکی
چندی پیش یکی از مسوولان بلندپایه نظام توئیتی زد که بسیار تامل برانگیز بود: در نظام مدیریت کشور راز بقاء در سکوت و همراهی است. راز رشد در تئوریزه کردن منویات اصحــاب قـدرت و راز حذف در مشاوره صادقانه. چه کسی این سخن را گفته؟ فردی که جزو تصمیم گیران ارشد کشور است، خودی محسوب می شود، سال ها رییس صدا و سیما بوده، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی است!
آیا می توانیم این نوشته را بر اساس یافته های دانش بشری تحلیل کنیم؟ بله! احتمالا تا کنون واژه «نهادها» را شنیده باشید!
نهادها یعنی مجموعه مناسبات تثبیت شده در طول زمان که تعامل بین آدمها را تنظیم میکند، قواعدی که پذیرش جمعی پیدا کرده و ماندگار شده اند. نهادها، گرامر زندگی جمعیاند. همه جا؛ خانه و کوچه و بازار و سیاست و اقتصاد و حتی گل کوچیک خیابانی! نهادها، ریل رفتار و عملکرد ما هستند. می گویند چه کاری خوب است چه کاری بد، چه کاری می شود چه کاری نمی شود! مهم ترین تاثیر نهادها را می توان در انگیزه آدم ها و ترجیحات شان (اینکه تصمیم بگیرم به جای X، اقدام Y را انجام دهم) دید.
حالا برگردیم به ایران خودمان؛ نهادهای فاسد کم نداریم بگذارید چند مثال بزنم:
◼️ ترجیح سوداگری به سرمایه گذاری: من ترجیح می دهم که پولم را تبدیل به ارز کنم و بگذارم زیر بالش یا آن را در سهام استارت آپ ها سرمایه گذاری کنم. در ایران کدام انگیزه قوی تر است؟
◼️ ترجیح اقتصادزیرزمینی به کسب وکار شفاف: به خاطر ترتیبات نهادی من ترجیح می دهم که اولا شرکت نزنم. اگر مجبور شدم که شرکت بزنم ترجیح می دهم که حساب و کتاب نداشته باشم اگر مجبور شوم که حساب و کتاب داشته باشم ترجیح می دهم که دو دفتره باشم و مالیات ندهم و اگر هم بخواهم مالیات بدهم یک پنجمش را بدهم به مامور مالیات و قضیه را حل و فصل کنیم. یک فرد معمولی در ایران کدام را ترجیح می دهد؟ هر کدام را که ترجیح دهد این نشان می دهد که ترتیبات نهادی، انگیزه ها را به آن سمت سوق داده است.
◼️ ترجیح پس ندادن وام به تسویه به موقع: اگر وام را سر موقع پس بدهم که هیچ! ولی اگر پس ندهم دیر یا زود در جهت حمایت از تولید، وامها امهال یا بخشوده میشود، این در بلندمدت به همه سیگنال می فرستد که وام را که گرفتی پس نده، زمان همه چیز را حل می کند!
◼️ ترجیح واردات به تولید: وقتی برای تولید باید با 40 سازمان داخلی دست بهگریبان باشم و به 20 مرجع پاسخگو باشم و نگران تصمیمات 10 مرجع تصمیم گیری (با تصمیمات متناقض) باشم و به دو نفر رشوه بدهم، آیا بهتر نیست کلا تولید را ببوسم و بگذارم کنار و واردات کنم با 5 سازمان و یک نفر درگیر باشم؟
◼️ ترجیح تولید کمی به کیفی: دانشگاه های دولتی ما به خاطر ترتیبات نهادی موجود، فارغ التحصیلانی دارند که به درد صنعت نمی خورند و پژوهش هایی انجام می دهند که دردی دوا نمی کند. ولی اگر دانشگاهها از اول (و نه اینکه فرهنگ ما به مدرک گرایی آلوده شد) وابسته به بودجه نفتی و پول مفت نبودند هم خروجی هایشان همین بود؟
◼️ ترجیح تایید به سکوت و سکوت به انتقاد: فرض کنید من استاد علوم سیاسی هستم اگر تایید و سکوت کنم، حقوق و مزایا، ارتقاء، فرصت مطالعاتی و احترامم سرجایش است و می توانم چند پروژه مطالعاتی خوش قیمت هم از مراکز سیاست گذاری بگیرم ولی اگر انتقاد کنم تشکیل پرونده و توهین و طرد و ... در انتظارم است، عقل سلیم کدام را ترجیح میدهد؟
☑️⭕️تجویز راهبردی:
ما انسان های ذاتا خائن، ذاتا تنبل، ذاتا سلطه پذیر و ذاتا فاسد نداریم. این نهادها (هنجارها و مناسبات جمعی) هستند که ما را هل می دهند به سمت تلاش، صداقت، شفافیت، استقلال و سلامت یا خیانت، تنبلی، سلطه پذیری و فساد. نهادها روی انگیزه های ما موثرند و رفتار خاصی را تشویق می کنند و بعد از مدتی این رفتار وقتی تکرار شد، می رود در جان آدمی و روان اجتماعی می نشیند و البته بعد از اصلاح نهادها، مجدد با تاخیر زمانی و گاهی پس از یک نسل، رفتارهای جدید در جامعه درونی می شود. نهادها بیشتر از هر چیزی ما را به سمت خیر یا شر سوق میدهند، برای همین هم نهادهای مناسب بیش از موعظههای اخلاقی موثرند. عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ایران نیز ریشه در همین نهادها دارد. برای مطالعه بیشتر: دانلود رایگان کتاب چرا ایران عقب ماند؟
به سادهترین زبان ممکن، هر کاری که انگیزه آدمها را به صورت ساختاری (و نه موردی و مقطعی) به سمت تلاش، انتقاد، همکاری، خلاقیت، شفافیت و سرمایه گذاری بلندمدت سوق دهد، می شود اصلاح ساختاری-نهادی! می شود تلاش برای توسعه. بلافاصله خواهید گفت آقا از دست ما خارج است! جواب: هرکسی در حوزه استحفاظی خودش نهادها را اصلاح کند همین! انتخاب شماست که راز بقا را برگزینید یا راه توسعه را.
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
دکتر مجتبی لشکربلوکی
چندی پیش یکی از مسوولان بلندپایه نظام توئیتی زد که بسیار تامل برانگیز بود: در نظام مدیریت کشور راز بقاء در سکوت و همراهی است. راز رشد در تئوریزه کردن منویات اصحــاب قـدرت و راز حذف در مشاوره صادقانه. چه کسی این سخن را گفته؟ فردی که جزو تصمیم گیران ارشد کشور است، خودی محسوب می شود، سال ها رییس صدا و سیما بوده، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی است!
آیا می توانیم این نوشته را بر اساس یافته های دانش بشری تحلیل کنیم؟ بله! احتمالا تا کنون واژه «نهادها» را شنیده باشید!
نهادها یعنی مجموعه مناسبات تثبیت شده در طول زمان که تعامل بین آدمها را تنظیم میکند، قواعدی که پذیرش جمعی پیدا کرده و ماندگار شده اند. نهادها، گرامر زندگی جمعیاند. همه جا؛ خانه و کوچه و بازار و سیاست و اقتصاد و حتی گل کوچیک خیابانی! نهادها، ریل رفتار و عملکرد ما هستند. می گویند چه کاری خوب است چه کاری بد، چه کاری می شود چه کاری نمی شود! مهم ترین تاثیر نهادها را می توان در انگیزه آدم ها و ترجیحات شان (اینکه تصمیم بگیرم به جای X، اقدام Y را انجام دهم) دید.
حالا برگردیم به ایران خودمان؛ نهادهای فاسد کم نداریم بگذارید چند مثال بزنم:
◼️ ترجیح سوداگری به سرمایه گذاری: من ترجیح می دهم که پولم را تبدیل به ارز کنم و بگذارم زیر بالش یا آن را در سهام استارت آپ ها سرمایه گذاری کنم. در ایران کدام انگیزه قوی تر است؟
◼️ ترجیح اقتصادزیرزمینی به کسب وکار شفاف: به خاطر ترتیبات نهادی من ترجیح می دهم که اولا شرکت نزنم. اگر مجبور شدم که شرکت بزنم ترجیح می دهم که حساب و کتاب نداشته باشم اگر مجبور شوم که حساب و کتاب داشته باشم ترجیح می دهم که دو دفتره باشم و مالیات ندهم و اگر هم بخواهم مالیات بدهم یک پنجمش را بدهم به مامور مالیات و قضیه را حل و فصل کنیم. یک فرد معمولی در ایران کدام را ترجیح می دهد؟ هر کدام را که ترجیح دهد این نشان می دهد که ترتیبات نهادی، انگیزه ها را به آن سمت سوق داده است.
◼️ ترجیح پس ندادن وام به تسویه به موقع: اگر وام را سر موقع پس بدهم که هیچ! ولی اگر پس ندهم دیر یا زود در جهت حمایت از تولید، وامها امهال یا بخشوده میشود، این در بلندمدت به همه سیگنال می فرستد که وام را که گرفتی پس نده، زمان همه چیز را حل می کند!
◼️ ترجیح واردات به تولید: وقتی برای تولید باید با 40 سازمان داخلی دست بهگریبان باشم و به 20 مرجع پاسخگو باشم و نگران تصمیمات 10 مرجع تصمیم گیری (با تصمیمات متناقض) باشم و به دو نفر رشوه بدهم، آیا بهتر نیست کلا تولید را ببوسم و بگذارم کنار و واردات کنم با 5 سازمان و یک نفر درگیر باشم؟
◼️ ترجیح تولید کمی به کیفی: دانشگاه های دولتی ما به خاطر ترتیبات نهادی موجود، فارغ التحصیلانی دارند که به درد صنعت نمی خورند و پژوهش هایی انجام می دهند که دردی دوا نمی کند. ولی اگر دانشگاهها از اول (و نه اینکه فرهنگ ما به مدرک گرایی آلوده شد) وابسته به بودجه نفتی و پول مفت نبودند هم خروجی هایشان همین بود؟
◼️ ترجیح تایید به سکوت و سکوت به انتقاد: فرض کنید من استاد علوم سیاسی هستم اگر تایید و سکوت کنم، حقوق و مزایا، ارتقاء، فرصت مطالعاتی و احترامم سرجایش است و می توانم چند پروژه مطالعاتی خوش قیمت هم از مراکز سیاست گذاری بگیرم ولی اگر انتقاد کنم تشکیل پرونده و توهین و طرد و ... در انتظارم است، عقل سلیم کدام را ترجیح میدهد؟
☑️⭕️تجویز راهبردی:
ما انسان های ذاتا خائن، ذاتا تنبل، ذاتا سلطه پذیر و ذاتا فاسد نداریم. این نهادها (هنجارها و مناسبات جمعی) هستند که ما را هل می دهند به سمت تلاش، صداقت، شفافیت، استقلال و سلامت یا خیانت، تنبلی، سلطه پذیری و فساد. نهادها روی انگیزه های ما موثرند و رفتار خاصی را تشویق می کنند و بعد از مدتی این رفتار وقتی تکرار شد، می رود در جان آدمی و روان اجتماعی می نشیند و البته بعد از اصلاح نهادها، مجدد با تاخیر زمانی و گاهی پس از یک نسل، رفتارهای جدید در جامعه درونی می شود. نهادها بیشتر از هر چیزی ما را به سمت خیر یا شر سوق میدهند، برای همین هم نهادهای مناسب بیش از موعظههای اخلاقی موثرند. عقب ماندگی و توسعه نیافتگی ایران نیز ریشه در همین نهادها دارد. برای مطالعه بیشتر: دانلود رایگان کتاب چرا ایران عقب ماند؟
به سادهترین زبان ممکن، هر کاری که انگیزه آدمها را به صورت ساختاری (و نه موردی و مقطعی) به سمت تلاش، انتقاد، همکاری، خلاقیت، شفافیت و سرمایه گذاری بلندمدت سوق دهد، می شود اصلاح ساختاری-نهادی! می شود تلاش برای توسعه. بلافاصله خواهید گفت آقا از دست ما خارج است! جواب: هرکسی در حوزه استحفاظی خودش نهادها را اصلاح کند همین! انتخاب شماست که راز بقا را برگزینید یا راه توسعه را.
کانال شخصی مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
🔳⭕️وقتی علی نیز سانسور می شود!
علی نام شخصیتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین جهان اسلام است. اما بخش مهمی از تاریخ وی سانسور شده. اصولا برخی دوست ندارند این بخش از تاریخ تبیین شود. حتی صفویان که مذهب رسمی این کشور را شیعه اعلام کردند فقط جنبه هایی خاص از زندگی و حکمرانی وی را برجسته کرده اند. تصویری که از وی برای ما نشان داده شده؛ قهرمانی جنگ آور، فاتحی قدرتمند و حاکمی مقتدر است که دوران کوتاه حکومتش بیشتر به جنگ گذشت. نام وی با شمشیر و خون و ذوالفقار گره خورده. بگذارید چند تصویر کاملا متفاوت از این شخصیت را با هم مرور کنیم:
1- روز بیعتش مردی از میان جمع برخاست و علنا گفت: با تو بیعت می کنم اما اگر رفتار نامناسبی داشته باشی، تو را خواهیم کشت. بدون اینکه حتی اخمی به ابرو بیاورد فقط یک کلمه گفت: قبول!
2- برخی افراد از بیعت او سر باز زدند، با مدارای تمام با آنان به گفتگو نشست و هیچ گونه فشاری تحمیل نکرد. برخی بیعت کردند و برخی نه! او امنیت کسانی که بیعت نکردند را تضمین کرد.
3- در زمان جنگ ها، همه چیز امنیتی می شود و هر کسی که همراهی نکرد می شود خائن. اما در یکی از جنگ ها، به مردم کوفه چنین نوشت: من یا ستمکارم یا ستمدیده. اگر مرا نیکوکار یافتید، یاری ام کنید و اگر خطاکارم دیدید، به سوی مسیر حق بازم گردانید. ذره ای لحن آمرانه در نوشتار او می یابید؟ فقط یک مورد نمونه مشابه در تاریخ می توان پیدا کرد؟
4- خودتان را جای یک فرمانده ارشد جنگ قرار دهید. عده ای می آیند و می گویند که ما با شما به میدان جنگ می آییم. آنجا حقیقت که بر ما معلوم شد تصمیم می گیریم که با شما باشیم یا با دشمنان شما. صادقانه چه می کنید؟ به او چنین پیشنهادی شد! نه تنها دلگیر نشد بلکه این سنجشگری و عقلانیت را پسندید و آنان را به چنین کاری تشویق کرد.
5- به مردمش می گفت: اگر فرامین من را در راستای پیروی خدا دیدید بر شما لازمست که همراهی کنید اما اگر در فرمان من، نافرمانی خدا نهفته بود چه از سوی من باشد و چه غیر من هرگز فرمان نبرید!! او از مردم اطاعت نمی خواست، شجاعتِ مخالفت می خواست.
6- او خود را در حلقه محدودی از یاران (خودی ها) محصور نمی کرد. موارد متعددی در تاریخ گزارش شده که مردم را به گفتگو و مشورت فراخوانده آنهم در مهم ترین امور مانند تصمیم گیری در مورد معاویه. به ويژه در باب جنگ ها، هم با بزرگان و سران قبایل و هم با مردم عادی به گفتگو می نشست.
7- وی متوجه شد که برخی نمی توانند خواسته هایشان را با وی در میان بگذارند یا به واسطه عدم دسترسی یا شرم یا ترس، برای اولین بار مکانیزمی طراحی کرد به نام «بیت القصص» تا مردم مستقیما با او در تماس باشند.
8- در یکی از سخنرانیها یکی از سپاهیان بپاخاست و اظهاراتی کرد آمیخته به تملق. او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من اینگونه بیاندیشید که تعریف و تمجید شما را دوست دارم. ... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن «سخن حق» مرا ترک کنید.
9- انتقاد از خود را خط قرمز جامعه نکرد. در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود فقط با سخن داده می شد! بسیاری از مخالفانش در مسجدی که نماز می خواند جمع می شدند اعتراض می کردند دشنامش می دادند. اما یک روز هم سهمشان از بیت المال حذف نشد. مخالفت با حکومت هزینه نداشت.
10- در برخوردهای قهری آن مقدار شکیبایی می ورزید و بر گفتگو، تعامل و مدارا تاکید می ورزید که برخی او را به تردید و ترس متهم می کردند (برداشت آزاد از کتاب اخلاق زمام داری نوشته دکتر صابر اداک، پژوهشگر ژرفانگر معاصر)
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
این ها بخشی از «تاریخ تاریک» است که کمتر برای ما گفته شده. این ها کنار صدها واقعیت تاریخی پنهان داشته شده نشان می دهد که او حکومتش را بر سه اصل بنا کرد:
1- عقلانیت: حاکم خدا نیست. مردم باید جرات فکر کردن و سنجیدن داشته باشند و فرامین حاکمان باید با حق سنجیده شود. پیروی وفادارانه ارزشمند نیست. استدلال و سنجشگری است که باید مبنای انتخاب باشد و خرد جمعی مبتنی بر همین عقلانیت است که باید مبنای حکومت حاکمان باشد.
2- آزادی: آزادی یعنی آنکه افراد بتوانند متفاوت فکر کنند و آزادانه عقاید خود را با یکدیگر گفتگو کنند. «یکسان اندیشی»، استبداد می آورد و رکود و «متفاوت اندیشی» پویایی می آورد و رهایی.
3- اخلاق: حاکمان جایز نیستند به هیچ بهانه ای حتی جنگ، اصول آزادی و عقلانیت را لگدمال خودحق پنداری کنند.
او فقط فاتح خیبر نبود. مهم ترین فتح او باز کردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مدار انعطاف، مداراجویی، عقلانیت ورزی، آزادمنشی و مشارکت جويي است. او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیت و آزادگی است. چه یک خانواده را اداره می کنیم چه یک شهر یا یک شرکت بین المللی اصول سه گانه فوق الهام بخش است.
مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
علی نام شخصیتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین جهان اسلام است. اما بخش مهمی از تاریخ وی سانسور شده. اصولا برخی دوست ندارند این بخش از تاریخ تبیین شود. حتی صفویان که مذهب رسمی این کشور را شیعه اعلام کردند فقط جنبه هایی خاص از زندگی و حکمرانی وی را برجسته کرده اند. تصویری که از وی برای ما نشان داده شده؛ قهرمانی جنگ آور، فاتحی قدرتمند و حاکمی مقتدر است که دوران کوتاه حکومتش بیشتر به جنگ گذشت. نام وی با شمشیر و خون و ذوالفقار گره خورده. بگذارید چند تصویر کاملا متفاوت از این شخصیت را با هم مرور کنیم:
1- روز بیعتش مردی از میان جمع برخاست و علنا گفت: با تو بیعت می کنم اما اگر رفتار نامناسبی داشته باشی، تو را خواهیم کشت. بدون اینکه حتی اخمی به ابرو بیاورد فقط یک کلمه گفت: قبول!
2- برخی افراد از بیعت او سر باز زدند، با مدارای تمام با آنان به گفتگو نشست و هیچ گونه فشاری تحمیل نکرد. برخی بیعت کردند و برخی نه! او امنیت کسانی که بیعت نکردند را تضمین کرد.
3- در زمان جنگ ها، همه چیز امنیتی می شود و هر کسی که همراهی نکرد می شود خائن. اما در یکی از جنگ ها، به مردم کوفه چنین نوشت: من یا ستمکارم یا ستمدیده. اگر مرا نیکوکار یافتید، یاری ام کنید و اگر خطاکارم دیدید، به سوی مسیر حق بازم گردانید. ذره ای لحن آمرانه در نوشتار او می یابید؟ فقط یک مورد نمونه مشابه در تاریخ می توان پیدا کرد؟
4- خودتان را جای یک فرمانده ارشد جنگ قرار دهید. عده ای می آیند و می گویند که ما با شما به میدان جنگ می آییم. آنجا حقیقت که بر ما معلوم شد تصمیم می گیریم که با شما باشیم یا با دشمنان شما. صادقانه چه می کنید؟ به او چنین پیشنهادی شد! نه تنها دلگیر نشد بلکه این سنجشگری و عقلانیت را پسندید و آنان را به چنین کاری تشویق کرد.
5- به مردمش می گفت: اگر فرامین من را در راستای پیروی خدا دیدید بر شما لازمست که همراهی کنید اما اگر در فرمان من، نافرمانی خدا نهفته بود چه از سوی من باشد و چه غیر من هرگز فرمان نبرید!! او از مردم اطاعت نمی خواست، شجاعتِ مخالفت می خواست.
6- او خود را در حلقه محدودی از یاران (خودی ها) محصور نمی کرد. موارد متعددی در تاریخ گزارش شده که مردم را به گفتگو و مشورت فراخوانده آنهم در مهم ترین امور مانند تصمیم گیری در مورد معاویه. به ويژه در باب جنگ ها، هم با بزرگان و سران قبایل و هم با مردم عادی به گفتگو می نشست.
7- وی متوجه شد که برخی نمی توانند خواسته هایشان را با وی در میان بگذارند یا به واسطه عدم دسترسی یا شرم یا ترس، برای اولین بار مکانیزمی طراحی کرد به نام «بیت القصص» تا مردم مستقیما با او در تماس باشند.
8- در یکی از سخنرانیها یکی از سپاهیان بپاخاست و اظهاراتی کرد آمیخته به تملق. او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من اینگونه بیاندیشید که تعریف و تمجید شما را دوست دارم. ... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن «سخن حق» مرا ترک کنید.
9- انتقاد از خود را خط قرمز جامعه نکرد. در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود فقط با سخن داده می شد! بسیاری از مخالفانش در مسجدی که نماز می خواند جمع می شدند اعتراض می کردند دشنامش می دادند. اما یک روز هم سهمشان از بیت المال حذف نشد. مخالفت با حکومت هزینه نداشت.
10- در برخوردهای قهری آن مقدار شکیبایی می ورزید و بر گفتگو، تعامل و مدارا تاکید می ورزید که برخی او را به تردید و ترس متهم می کردند (برداشت آزاد از کتاب اخلاق زمام داری نوشته دکتر صابر اداک، پژوهشگر ژرفانگر معاصر)
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
این ها بخشی از «تاریخ تاریک» است که کمتر برای ما گفته شده. این ها کنار صدها واقعیت تاریخی پنهان داشته شده نشان می دهد که او حکومتش را بر سه اصل بنا کرد:
1- عقلانیت: حاکم خدا نیست. مردم باید جرات فکر کردن و سنجیدن داشته باشند و فرامین حاکمان باید با حق سنجیده شود. پیروی وفادارانه ارزشمند نیست. استدلال و سنجشگری است که باید مبنای انتخاب باشد و خرد جمعی مبتنی بر همین عقلانیت است که باید مبنای حکومت حاکمان باشد.
2- آزادی: آزادی یعنی آنکه افراد بتوانند متفاوت فکر کنند و آزادانه عقاید خود را با یکدیگر گفتگو کنند. «یکسان اندیشی»، استبداد می آورد و رکود و «متفاوت اندیشی» پویایی می آورد و رهایی.
3- اخلاق: حاکمان جایز نیستند به هیچ بهانه ای حتی جنگ، اصول آزادی و عقلانیت را لگدمال خودحق پنداری کنند.
او فقط فاتح خیبر نبود. مهم ترین فتح او باز کردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مدار انعطاف، مداراجویی، عقلانیت ورزی، آزادمنشی و مشارکت جويي است. او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیت و آزادگی است. چه یک خانواده را اداره می کنیم چه یک شهر یا یک شرکت بین المللی اصول سه گانه فوق الهام بخش است.
مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Adinehbook
کتاب اخلاق زمامداری (گزارشی تاریخی از سیره سیاسی امام علی (ع) در دوران خلاقیت) اثر صابر اداک از نشر کویر
اطلاعات و خرید اینترنتی کتاب اخلاق زمامداری (گزارشی تاریخی از سیره سیاسی امام علی (ع) در دوران خلاقیت) اثر صابر اداک - فروشگاه اینترنتی کتاب و پایگاه آنلاین جامع اطلاعاتی کتاب در ایران - جستجو، خرید آنلاین و ارسال کتاب