ایشون قطعن بی برو برگرد نسبش می‌خوره به هابیل، بدون این که در شجره‌اش هیچ برگی از فرزندان قابیل نقش داشته باشن

از انتظار بیزارم مگر برای بسته‌ی پستی 😍

چی کار کنم؟

Uploaded by 790096220

غر زدناش شبیه خودته

داشتم فک می‌کردم ولنتاین برای خودم چی بخرم که این کمپین خفن میدبوکس رو دیدم و این دوتا کمیک رو خریدم برای خودم.

من تا حالا کمیک نخریده بودم

گفتم به شما هم بگم
تا فردا تمام سفارشا ارسالشون رایگانه
بعضی کتاباشون تخفیف یا جایزه داره
و رو همه‌ی ارسالا یه آویز برق‌برقی خیلی خوشگل هم که کار دست هست می‌ذارن

شب‌پره چون وصل آفتاب نخواهد
رونق بازار آفتاب نکاهد

خیال می‌کرد همه‌ی جهان مثل خودش هستند و احمق خودش را هم خوب می‌پنداشت.

من هم انگار مال این جهان نیستم، خیلی از چیزهایی که دارم، هرچند زیبا، اما دلم رو آروم نمی‌کنن. اما عزازیلی به من روغن نمی‌ده؛ اگر هم بده بعیده شجاعت استفادش رو داشته باشم. استفاده هم کنم این همه زنجیر بهم اجازه‌ی پرواز نمی‌دن، حتی اگه کلید زنجیرها تو جیب خودم باشه.

در روز ولنتاین
لباس شستم
با فاطمه حرف زدم
دفاع کاپتان شرکت کردم
مرشد و مارگاریتا رو تموم کردم
رفتیم کوه

زیبا بود خلاصه

داشت یادم می‌رفت


تو عقد یه زوج جوان شرکت کردم

به مناسبت ولنتاین، خدا بخواد فردا قصه‌ی این ماگ دورنگ رو براتون تعریف می‌کنم. ایشالا که چیز تعریف‌کردنی‌ای ازش بسازم

شاید حرفای تکراری
@DrSamandoon

بابت نوشتن بدترین متن جهان غمگینم و عذاب وجدان دارم و خودم رو ملزم می‌دونم تا یه متن بهتر تحویل دنیا بدم


واقعا اگه قول زمان‌دار نداده بودم براتون تعریفش نمی‌کردم تا درستش کنم

ببخشید