✔️دانشجو: یعنی اگر شخص عارف، خدا را بخواهد خدا برایش ظاهر می شود؟

🖊 استاد: اصلا خداوند برای عارف غایب نیست که بخواهد ظاهر شود. عارف، متصل به خداوند است و از زبان خداوند سخن می گوید. اگر خداوند از شخص عارف، غایب بود که آن شخص دیگر عارف نبود. در مورد خداوند هم همین گونه است. هر چیزی که هست، خداوند به سراغ آن می رود یا هر چیزی که خداوند می خواهد، هست می گردد؟ به عبارت دیگر، آنچه که موجود است خداوند می خواهد یا آنچه که خداوند می خواهد، موجود است؟ عارف نیز به خاطر اتصالش به خداوند، اینگونه است. عارف هرچه را بخواهد، موجود می شود. البته خدای انسان عارف با خدایی که شما تصور می کنید، بسیار متفاوت است و از این بالاتر اینکه حتی فهم هر یک از شما از خداوند، متفاوت است. تصور خدای شما و ایشان باهم فرق دارد. اینکه می گوییم تصور شما، خیال نکنید ما از ماهیت صحبت می کنیم زیرا خداوند ماهیت ندارد. اما با این حال هیچ انسانی بدون تصور، نمی تواند حرف بزند و وقتی شما از خدا صحبت می کنید، قطعاً تصوری از او دارید. بی تردید تصور شما از خدا، خدا نیست اما ذهن بدون تصور هم نمی شود.

📖 {کتاب خرد گفتگو، ص 189}
🖊 اثر پروفسور ابراهیمی دینانی
🍃🍃@DrEbrahimiDinani

💠 فايل صوتي درس گفتار دكتر غلامحسين ابراهيمي ‌ديناني با عنوان ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام، جلد دوم صفحه 181، دوشنبه مورخ 26 مهر 1395 💠 👇
✅ @infoIRIP

🖊 با توجه به اینکه چیزی از هستی بیرون نیست و از سوی دیگر، آگاهی فراگیر نیز به همه چیز احاطه دارد، هرگز نمی توان پذیرفت که هستی و آگاهی یکدیگر را محدود و مقیّد می کنند و اگر چنین است به آسانی می توان گفت که هستی و آگاهی با یکدیگر مساوق بوده و دو عنوان برای یک مصداق شناخته می شوند. معنی این سخن آنست که هستی همان آگاهی است و آگاهی نیز همان هستی به شمار می آید.

📖 {کتاب پرسش از هستی یا هستی پرسش، ص 29}
🖊 اثر پروفسور ابراهیمی دینانی
🍃🍃@DrEbrahimiDinani

صوت برنامه امروز معرفت دکتر ابراهیمی دینانی
30 مهرماه 1395👇🏽👇🏽
🍃🍃 @DrEbrahimiDinani

☑️نظر استاد دکتر ابراهیمی دینانی
در خصوص رابطه شان با سایت های مجازی و محل هایی که بعضا به اسم ایشان در شبکه های اجتماعی تاسیس شده است. 👆🏼👆🏼👆🏼
🍃🍃@DrEbrahimiDinani

🌿☘ ما عموما دنبال اصلاح گری فوری هستیم و می خواهیم فوری عالم را اصلاح کنیم، اصلاح خوب است اما نه به قید فوری بودن. اصلاح همان طور که عرض کردم بالا بردن عقلانیت است و سخن تازه گفتن.🍀🌿

🌾 غلامحسین ابراهیمی دینانی 🌾
@DrEbrahimiDinani

🖊 استاد: هر فهمی، وحی است. منتها تنها فهم مستقیم و بلاواسطه، فهمِ حضرت ختمی مرتبت است. دیگری فهم باواسطه است که گاهی هم کج و کوله می رود. وزوز زنبور، وحی است. اگر وحی نبود، نمی توانست مُسَدّس بسازد. شش گوشه که می گویند از نظر هندسی خیلی هم سخت است. یک وحی الهی کامل، همانی است که برای حضرت ختمی مرتبت آمده است. نقص هم ندارد. این تئوری ما در وحی است که لزومی هم ندارد، خواب باشد. پیغمبر، دیگر در سرّ سویدایش خالص می شود. خلوتِ خلوت اش است؛ و وصل به حق تعالی است. آن وقت جبرئیل اش ظاهر می شود. جبرئیل از درون حضرت می آید، نه بیرون. هیچ کس نمی تواند جبرئیل را ببیند. در درون پیغمبر است. خود حضرت می دید. آن هم که به صورت دحیه کلبی در روایات آمده است، ظهور برون پیغمبر است. در یک لحظه هایی جبرئیل را در تمام وجود حضرت می بیند. باطن که خودش بود، خواست بیرون را هم ببیند، یک دحیه هم اینجا ظاهر شد. همان دحیه که حضرت می دید، مردم هم می دیدند یا نه؟ یک دحیه کلبی بود که آن را هم می دیدند. اما آن دحیه که حضرت می دید، عایشه می دید؟ وقتی وحی نازل می شد، عایشه کنار پیغمبر نشسته بود، ولی آیا او هم همان دحیه را می دید؟ نمی دید. اگر سلمان بود می دید؟ چه کسی می دید؟
💡شاگرد: فقط خودش می دید.
🖊استاد: فقط خودش می دید. این وحی است.

📖 {کتاب ژرفای اندیشه، ص 194}
🖊 اثر پروفسور ابراهیمی دینانی
به کوشش علی اوجبی
🍃🍃@DrEbrahimiDinani

🎙اسلام وقتی آمد بت پرستی و خرافات و ضلالت را زدود. اما فرهنگ ایران باستان، خرافه نبود. از این رو، اسلام مخالف فرهنگ ایران نیست و به عقیده سهروردی، حتّی آن را تأیید کرده است. فلسفه ایران باستان فلسفه نور است که بعد ها فلسفه شیخ اشراق را تشکیل می دهد. در آن فلسفه، نور وظلمت در برابر هم قرار دارند. نور، اساس است وظلمت، اهریمن وسرانجام نور غلبه پیدا می کند و همیشه غالب است. سهروردی می خواست این فرهنگ را احیاء کند و خودش هم ادّعا می کند: من برای احیای حکمت خسروانی آمده ام.
☑️براساس حکمت خسروانی ما معتقدیم که در ایران فلسفه بوده و ایران فلسفه داشته است. غربی ها تا امروز معتقد بوده اند که فلسفه در جایی جز یونان نبوده است: از آتن و هراکلیتوس و هومر و... شروع شده است تا حالا در پاریس ولندن. آنها می گویند در این دوهزار و پانصد سال تنها در یونان فلسفه وجود داشته است وبربرها فلسفه نداشته اند. یونانی ها غیر خودشان را بربر می دانستند و کتابی هم به همین عنوان نوشته شده است. سهروردی مدّعی است که موضوع از این قرار نیست و ایران مهد فلسفه بوده، فلسفه از نوعی دیگر وحتّی بسیاری از حکمای یونان تحت تأثیر فلسفه ایران بوده اند، از جمله خود افلاطون.
☑️من در کتاب «شعاع اندیشه وشهود در فلسفه سهروردی» نشان داده ام که بسیاری از اندیشه های افلاطون از فلسفه ایران باستان گرفته شده است. اسم فلسفه ایران «حکمت خسروانی» است، خسرو یعنی پادشاه که فره ایزدی بوده است. پادشاهان از نظر سهروردی محترمند، نه پادشاهان ظالم ودیکتاتور، بلکه پادشاهانی که فره ایزدی بودند وسایه ایزد در شاهنامه آمده است که: پیرزنی وقتی دید شیر گاوش کم شده، ناراحت شد. گفتند: چه اتفاقی افتاده؟ گفت: اندیشه ملک دیگر شده است. یعنی چون فکر بد به سر پادشاه آمده، گاو من شیر نمی دهد. این گوشه ای از حکمت خسروانی است که اگر پندار کج به سر پادشاه بیاید، گاو پیرزن در فلان روستا شیر نمی دهد. این یک فکر عجیب است. در حکمت خسروانی پادشاه فرهّ ایزدی بوده است، نه یک دیکتاتور. آنچه ذکر شد، ظهوری از حکمت خسروانی است که اصل فلسفه ایران باستان بوده است.
⬅️{ گزیده ای از بیانات پروفسور ابراهیمی دینانی در همایش بزرگداشت شیخ اشراق}
🍃🍃@DrEbrahimiDinani

🗞 مقاله ارزیابی تفسیر ابوالبرکات از عقل
از پروفسور ابراهیمی دینانی👆🏼👆🏼
🍃🍃@DrEbrahimiDinani

🍃🍃 @DrEbrahimiDinani

🍃🍃 @DrEbrahimiDinani

ادامه سخنرانی منتشر شده از پروفسور ابراهیمی دینانی
(به مناسبت روز جهانی فلسفه - تهران ۱۳۸۹)
🍃 @DrEbrahimiDinani

🌸 واژه عقل و هرگونه کلمه ای که از این واژه اشتقاق پیدا می کند برای بسیاری از مردم آشنا و شناخته شده است. شاید کمتر کسی را بتوان یافت که با معنی عقل و عاقل بودن بیگانه باشد و از سخن گفتن در این باب بیزاری جوید. با اینهمه، هرگز نمی‌توان اطمینان داشت که وقتی اشخاص درباره عقل سخن می‌گویند و از این واژه بهره برداری می کنند، در واقع به حقیقت عقل دست یافته و آن را در موارد شناسایی دقیق قرار داده اند.
عقل به تصور در نمی‌آید و در هیچ یک از حواس انسان نیز نمی‌گنجد. کسی نمی‌تواند ادعا کند که من عقل را حس کرده ام، چنان که ادعای تخیل و یا توهم کردن عقل نیز یک ادعای پوچ و بیهوده به شمار می‌آید. تنها کسانی می توانند درباره حقیقت عقل سخن بگویند و آن را مورد شناسایی قرار دهند که اهل تعقل باشند. در تعقل که همان ادراک عقلی است حقیقت عقل ظاهر و آشکار می گردد. وقتی می گوییم در تعقل که همان ادراک عقلی است حقیقت عقل ظاهر و آشکار می شود، به این مسئله نیز اشاره می شود که ادراک عقل به واسطه خود عقل صورت می‌پذیرد. وقتی گفته می شود ادراک عقل به واسطه خود عقل انجام می‌پذیرد، منظور این است که عقل در همان حال که ادراک کننده است ادراک شونده هم هست. در اینجاست که می توانیم بگوییم نه تنها ادراک کننده و ادراک شونده، متحد و یگانه اند، بلکه خود حقیقت ادراک نیز همان چیزی است که ادراک کننده و ادراک شونده شناخته می‌شود. کسانی که از اتحاد عقل و عاقل و معقول سخن می‌گویند به همین مسئله اشاره دارند. اگر کسی به درک این حقیقت دست نیابد در واقع از معنی عقل غافل مانده و در نوعی از توهم گرفتار آمده است.

غلامحسین ابراهیمی دینانی 🌱
📙کتاب سخن ابن سینا و بیان بهمنیار،
ص ۱۸۶-۱۸۵
🍃🍃 @DrEbrahimiDinani

صوت برنامه امروز معرفت دکتر ابراهیمی دینانی
7 آبان ماه 1395👇🏽👇🏽
🍃🍃 @DrEbrahimiDinani