اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
1.11K subscribers
13.4K photos
6.47K videos
743 files
2.73K links
این کانال جهت پیشرفت و سربلندی کشورعزیزمان ایران مردم خونگرم و مهماندار #لکستان اهالی #منطقه‌دورودفرامان دهستان‌های #فرامان #قره‌سو با حدود ۱۰۰ روستا در شرق شهر #کرمانشاه در نظر گرفته شده است.
ارتباط با گرداننده: گودرزجیحونی‌پور
👇👇👇
@Doroodfaramans
Download Telegram
🔹اشاره به کلمات و واژه های لکی که در اشعار باباطاهر( لک) هست 👇👇


اشعار #باباطاهر_عریان مملو از #پهلویات است، که این پهلویات همه در دیوانش،گردآوردی نشده اند،شعر فوق‌الذکر(مه دؤرێشم له‌کم ئێجاز دێرم/ مه دووسێ چۊ خؤشین دَه‌مساز دێرم...) در دیوان مندرج نیست،اما در"متون یاری" وجود دارد و صدها سالهاست که توسط این مردم زمزمه می‌شوند ...

مضافا اینکه در خود #دیوان_باباطاهر_عریان اشعار و عبارات #لکی مشحون است و این خود نشانی دیگر از تبار #لکستانی وی است...

شؤ(شب)
روژ(روز)
مه زونی(می‌دانی)
مه‌ زونم(می‌دانم)
نه‌ زونستم(ندانستم)
بوری(بیا)
بوش(بگو)
بوشم(بگویم)
تؤ(تب)
تاو(تابش)
دیرم(دارم)
نیرم(ندارم)
دیم(دیدم)
وتم(گفتم) و واژگان فراوان دیگر...

این واژگان #لکی به کرات در شعر #باباطاهر_لک به‌کار رفته‌اند...

آیت بهارگیر برخوردار
@Doroodfaraman
https://www.shahrekhabar.com/video/156234594052046

قوم #لک از #باباطاهر تا #کریم‌خان از #یارمحمدخان تا #اسماعیل‌ططری

#مسعودپیری شاعر، پژوهشگر اوستا و دبیره میخی در گفت وگو با #نادردارستانی سردبیر مجموعه رسانه‌های #فرتاک به ریشه قوم #لک و بزرگان این قوم اشاره نمود.
@Doroodfaraman
Forwarded from اتچ بات
https://www.shahrekhabar.com/video/156234594052046

قوم #لک از #باباطاهر تا #کریم‌خان از #یارمحمدخان تا #اسماعیل‌ططری

#مسعودپیری شاعر، پژوهشگر اوستا و دبیره میخی در گفت وگو با #نادردارستانی سردبیر مجموعه رسانه‌های #فرتاک به ریشه قوم #لک و بزرگان این قوم اشاره نمود.
معیار تشخص و فرهنگ چیست؟

رعایت چه هنجارهایی از سوی شخص و گروهی، باعث می‌گردد که ایشان را با فرهنگ یا سوای آن قلمداد کرد. مسلم است که موضوع فرهنگ صرفاً جنبه فردی نداشته و موضوعی اجتماعی و بشری است چنانکه #قومی یا #کشوری را با فرهنگ یا غیر آن می‌توان یاد کرد. این مبحث، بسیار گسترده است چنانکه ذکر تمام ابعاد آن در این مقال نمی‌گنجد لذا اختیار قلم را بر جزئی از کل محدود می‌سازیم.
فلسفه وجودی انسان به گونه ای است که نیازمند آموزش و پرورش یا همان تعلیم و تربیت است. انسان از بدو تولد می‌آموزد و پرورش می‌یابد و داده‌های فرهنگی را از محیط پیرامونی همچون خانواده و اجتماع فرا می‌گیرد. در این مورد چند نکته قابل ذکر است. نخست آنکه داشته‌های فرهنگی خانواده و اجتماعی که فرد از ایشان می‌آموزد و پرورش می‌یابد در چه سطح از دانایی بشری است. دو دیگر اینکه، خانواده و اجتماع در چه سطحی از شکیبایی و خواستن قرار دارد که این داشته‌های فرهنگی را در اختیار فرد و یا اجتماع قرار دهد و نکته آخر آنکه، خانواده و اجتماع در این مسیر تا چه میزان هزینه خواهد کرد که نسلی با فرهنگ بسازد.
سخن که به اینجا رسید بهتر است جهت تنویر ذهن، موضوع را در بستری دیگر پی بگیریم و آن اینکه فلسفه وجودی وازرتخانه‌هایی چون آموزش و پرورش و وزارت علوم و یا وزارت فرهنگ و نیز سازمانهای چون صدا و سیما و میراث فرهنگی چه می‌تواند باشد؟

چرا کشور نیازمند وزارت فرهنگ هست؟

به چه دلیل پول کشور هزینه می‌گردد که امکاناتی جهت داشتن صنعت رسانه و نشر و کتاب و روزنامه و.... ایجاد گردد؟

چرا این همه دانشگاه و کتابخانه و مراکز علمی و ادبی و فرهنگی ایجاد شده است؟

این همه بنیاد فرهنگی و آموزشی و فرهنگستان و فرهنگسرا و نیز مراکز دینی و تبلیغی در چه راستایی تلاش می‌کنند؟

این گستردگی امکانات و نیروی انسانی و هزینه کرد بودجه کشور با این حجم بالا، چه هدفی را دنبال می‌کند؟

پر واضح است که تمام سعی و تلاش این حجم گسترده از فعالیت اجتماعی و انسانی در راستای خط دهی به بعد فراحیوانی انسان معطوف می‌گردد که همان توسعه علوم انسانی مرتبط بر زندگی نوع بشر است که فرهنگ، نمود میزان پذیرش این علوم در زندگی آن عضو هدف خانواده و یا اجتماع است.

به عبارت دیگر، دانش علمی هر شخص تحت تأثیر مراکز علمی بر آن شخص است و همینطور میزان فرهیختگی انسان و اجتماع در ارتباط با میزان تأثیرگذاری مراکز فرهنگی بر انسان و اجتماع است.

پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف، روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد.

ساده تر بیان داریم اینکه به فرض مثال اگر در یک خانواده، داده فرهنگی را با این مضمون به یک کودک به صورت مستمر ارائه دهیم که او ضعیف و ناتوان است، نهایتاً ضعف و ناتوانی را در ضمیر ناخودآگاه آن کودک نهادینه خواهیم کرد. مثال دیگر آنکه اگر #قوم و اجتماعی را برای سالیان دراز تحت تخریب فرهنگی قرار دهیم و نقاط ضعف آن را برجسته کنیم و همواره بر فرزندان آن اجتماع و قوم، داده‌های فرهنگی مخرب را وارد سازیم، دیگر چه انتظار مثبتی می‌توان از وجهه آن قوم و اجتماع داشت. البته مقاومت شخص و جامعه در برابر تأثیر داده‌های فرهنگی نکته‌ای است که می‌بایست مد نظر قرار داشت و مقاومت در برابر تأثیر یعنی اینکه آن شخص و اجتماع و قوم داشته‌های فرهنگی ارزنده‌ای دارد که دلبسته آن است و این جنبه را در معنایی دیگر به ریشه و اصالت تعبیر کرده‌اند.

و اما فرهنگ #مردمان_لک....

مردمانی که خود را ریشه #ایران می‌دانند. زبانشان یادآور اوستا و زند است. کسانی که شاهنامه می‌خوانند و خود را #فدایی_ایران می‌دانند. مردمانی که بزرگی چون #کریم‌خان‌زند دارند که تنها #شاهی است که در نظام #اسلامی نیز #تندیس او را می‌سازند و یادمان و بزرگراه به نامش می‌نامند.

و اما درد....

مردمان #لک، #سالیان_سال است زخم #قجری بر پیکره قوم خود را #می‌بینند و دم #نمی‌زنند. هجمه ویرانگر ضد فرهنگ را تجربه کرده‌اند. داشته‌های فرهنگی او را به #نام_دیگران مصادره می‌کنند و ضعف‌هایش را صدچندان در بوق و کرنا می‌کنند. به عنوان نمونه، #باباطاهر_لک را #لر می‌نامند لیکن هیچ #لری را ندیده‌ایم که بگوید «بوره». (بوره به معنی بیا)

( بوره بلبل بنالیم اژ سر سوز/بوره آه سحر اژ  مه بیاموز)

مثال زیاد است و کوتاه می‌گویم که کدام مرکز #فرهنگی از سرمایه این سرزمین #بودجه‌ای در راستای #فرهنگ_لکی اختصاص داده است؟
@Doroodfaraman

صفحه اول روزنامه باختر شماره ۲۹۲۷ دوشنبه سی و یکم تیر ماه ۹۸

@bakhtar_daily
#مسعودپیری
#سواد می‌تواند مولد اندیشه و جهان‌بینی باشد و افراد را فعال و کنش‌گر تربیت کند و همچون پیامبری منجی، نقشِ رهایی بخشی از دام #اسارت، بردگی و بندگی را ایفا کند و نداشتن سواد و آگاهی به #علم روز موجب می‌شود که افراد چنان لمپن و منفعل بار بیایند که میلی به کنش‌گری نداشته باشند و در مقابل نابرابری‌های و نظام طبقاتی بسیار منفعل باشند #لکستان که دست روزگار آن را از عرش به فرش انداخته، قومی که زمانی نه چندان دور و در زمان #حضرت_وکیل بر ایران زمین به عدل و داد حکومت کردند و ما را با جهان مدرن اروپا آشنا کرد و دست به مدرنیزاسیون زد. حال اگر قرار است امروز قومی مظلوم تاریخ باشد، #قوم_لک است نه قومی دیگری قومی که به خاطر این همه زخم بر بدنش بیهوش شده بود و برادرانش گمان کردند در حال احتضار است و بر سر میراث‌ش به پیکار با هم پرداختن و در آخر چنین تفاهم کردند که بخش غربی برای #کرد و بخش شرقی برای #لر اما این‌بار دنیای #مدرن به کمک این قوم آمد تا از طریق دنیای فشرده‌ی زمانی و مکانی پیکر نیمه جانش جان بگیرد و اعضا تیکه پاره شده همدیگر را پیدا کنند و همه گردهم آیند. اما همچنان زخم تن #لکستان التیام پیدا نکرده است. زخم تن لکستان زخم برادران یوسف است. اینان که تا توانستند بر این پیکر نیمه جان تاختند و دارایی‌هایش را برای خویش به یغما بردند، #کریم‌خان را بردند، #ماد را بردند، #باباطاهر را بردند، #بیستون را، فرهنگ را، لباس را و هرآنچه که به اندازه‌ی ارزنی برایشان مفید بود به غارت بردند اما برای زخم تنش به دنبال التیام نبودند و زیر لب به هم می‌گفتند بیماریش لاعلاج و واگیردار است نباید بهش نزدیک شد.

#خلاف #اعتیاد #جرم #مهاجرت #محرومیت #فقر #خودکشی
#لک #لکی #لکستان
(اقتباس شده از نوشته #محسن_قلی‌پور )
@Doroodfaraman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لَکِی عِشقَه بُوین شاعر چَه مُوشِی
بُوین در باب لَک"طاهر"چه مُوشِی:
"مِ دوریشِم، لَکِم"، "ساکن گَرینِم"
"عَلَه" مَه ذانی که"باقر"چه موشی

ترجمه فارسی:
زبان لکی عشق من است.
خوب ببینید شاعر در مورد زبان لکی چه می‌گوید. و خوب ببینید در باب زبان لکی "بابا طاهر عریان" چه می‌گوید:

 "من درویشی لک زبانم و ساکن کوه گرین هستم".
لک زبان‌ها خوب می‌دانند که بابا طاهر در باب اصالت و لک بودنش به طور واضح چه گفته است. همان گونه که در ضرب المَثَلی لکی چنین آمده که "عَلَه" خوب می‌داند که "باقر " چه می‌گوید.

شاعر و دکلمه: #علی_فرج_اللهی
#دکلمه_لکی #شعر_لکی
#باباطاهر #زبان_لکی
https://telegram.me/Doroodfaraman
خوانش شعر باباطاهر بر اساس نسخه قونیه
▪️در موزه‌ی قونیه‌ی ترکیه نسخه‌ای شامل چند شعر از اشعار منسوب به باباطاهر عریان شاعر پهلوی‌سُرای قرون چهار و پنج ه‍.ق وجود دارد. در تعریف پهلویات نظرات مختلفی ابراز شده‌است، اما از نظر اینجانب پهلویات چیزی جز اشعار مایل به زبان درباری دری توسط شاعران سرزمین پهله نیست. این اشعار اگر در نواحی پهله رنگ و بوی محلی غلیظ‌تری داشته باشند را می‌توان با عناوین گورانی لکستان، گورانی هه‌ورامان یا گورانی هر منطقه‌ی دیگر نام‌گذاری کرد.
یکی از اشعار نسخه‌ی قونیه حکایتی‌ست از ضرب‌المثل معروف «دست بالای دست بسیار است» که رونوشتی از آن توسط شادروان مینوی تهیه شد و در ادامه ترجمه‌هایی توسط شادروان مهردادبهار، آقای رضا حسنوند و آقای احمد زینی‌وند ارائه شده‌است. در کتاب هزار سال گمگشتگی اثر سیدحشمت موسوی هم به شرح خاستگاه دلفانی باباطاهر پرداخته شده‌است.
استنباطم این است که خوانش اینجانب بر اساس رونوشت مینوی نزدیکتر است به اصل نسخه‌ی قونیه.

متن رونوشت شادروان مجتبی‌ مینوی:

زارجم دی و ذای مورج ادخوَرد
مورجانی دو دستی و خدا درد

ناگهان بامدند بازِ وَ داری
زارجش کشت و موران زارج ادخوَرد

دالی جَالوند کوهان کرد پرواز
بازش بکشت و خونش پاک واخوَرد

بمَد نچیروان در دِینِ وَد آئین
بوکدَش تیر و دال اژ کار بدَرد

بشه نچیروان دستت وچا دست
چَه منت بد کره اژ کار بدرد

بفامی نشه اینی که من کرد
به من هر آن کرند هر وَد که من کرد

ترجمه اینجانب
کبکی دیدم که در حال خوردن دانه‌های مورچگان بود.
مورچه‌ها نیز دو دست خود را بالا برده و درد خود را به خدا می‌گفتند.

ناگهان یک باز شکاری از درختی برخواست، کبک را کشت و موران کبک را خوردند.

عقابی از کوه الوند پرواز کرد، باز را بکشت و خونش را پاک بخورد.

اندر جبران این کارِ بد شکارچی سر رسید. تیری افکند و عقاب را از کار انداخت.

ای شکارچی دستت بی‌حرکت شود، چرا به من بد کردی و مرا از کار انداختی

این کاری که من کردم کار شاقی محسوب نمی‌شود، چون هر بدی که من انجام دهم همان را بر سر من هم خواهند آورد.

پ‌ن۱:
_دو بیت آخر حالتی مناظره‌گونه بین عقاب و شکارچی دارد.
پ‌ن۲:
_زارج=کبک، در زبانی لکی ژرژ گفته می‌شود
_ذای= در لکی به حداقل میزان دانه‌های غلات یا کمترین خوراک می‌گویند. مثال:ذای‌مه مال‌ئیر نیه= کمترین خوراک در خانه‌ام نیست.
_دال= در زبان لکی به معنای عقاب و کرکس
_بوکدش= بر او/آن بی‌افکند
_وچا= خلاصه شده‌ی وچان به معنی بی‌تحرک، وقفه
_اژ کار بدرد= از کار بی‌انداخت
_فام: اعتبار، کار شاق

د.داودی
#اتنیک_لک
#باباطاهر
https://www.instagram.com/p/CSV2vSaA5QO/?utm_medium=share_sheet