🔴 #انگور
♻️ طبیعت انگور رسیده در آخرِ اول، گرم و تر میباشد و بعضی انگور بسیار شیرین را تا دوم، گرم وتر دانستهاند.
در ادامه به خواص انگور و سپس به بررسی رژیم انگور میپردازیم:
🍇 خواص انگور
* انگور از نظر غذائیت از #بهترین_میوهها میباشد.
* انگور چاق کننده و مقوی است و موجب #تولید_خون صالح و خوب میشود.
* از خواص انگور، #پاکسازی مواد زائد از بدن و #زودهضم بودن آن میباشد ولی در معده های ضعیف و سرد میتواند سبب نفخ شود، مصلح آن #رازیانه و زیره است.
* مصرف انگور تازه زیان آور است و باید یک الی دو روز بعد از چیده شدن مصرف گردد.
* نوشیدن آب بعد از انگور بسیار زیان آور است و سبب فاسد شدن آن، استسقا و تبهای عفونی میشود.
🔹 خواص و مضرات هسته انگور
هسته انگور سرد و قابض بوده و میتواند در افراد موجب یبوست گردد.
برای زنانی که دهانه رحم آنها باز شده و موجب سقط جنین میگردد، مصرف هسته انگور میتواند موجب قبض شده و مانع خروج جنین از رحم مادر شود.
🍇 رژیم انگور
🔹رژیم انگور بدین صورت است که در هفته اول در وعده صبحانه فقط از انگور استفاده شود؛ در هفته دوم در وعده صبحانه و نهار و در هفته سوم در وعدههای صبحانه، ناهار و شام فقط انگور میل شود.
🔹ممکن است در اوایل این رژیم، ضعف پدید آید که میتوانید این ضعف را با مصرف خشکبار اعم از مویز، پسته، بادام و ...، و یا مصرف زرده تخممرغ عسلی برطرف کنید. و اگر شدت این ضعف بسیار باشد میتوانید برای یک وعده در روز از نان طبیعی با ارده و شیرهانگور استفاده کنید.
🔹اگر شخص در این مدت توانایی مصرف فقط انگور را نداشته باشد میتواند در کنار آن از سیب و بهتر از آن آب سیب استفاده کند.
🔹 ممکن است رژیم انگور مخصوصا برای گرم مزاجان همراه با خارش باشد که در این صورت میتوانند در کنار انگور از #آبغوره نیز استفاده کنند تا حرارت را کاهش و خارش را برطرف سازد؛ و اگر خارش بصورت جدی اتفاق افتاد رژیم انگور را قطع کرده و از سیب، آب سیب و فالوده سیب استفاده کند، بدین صورت که سیب رنده شده را با عرق بیدمشک و با کمی عسل مخلوط کرده و میل نماید. و با برطرف شدن خارش به آهستگی به رژیم انگور باز گردد.
🔹 از خواص رژیم انگور میتوان به درمان دردهای موضعی و مفصلی، #درمان_دیابت، MS ، فشار خون سرد، سستی و تنبلی، درمان انواع افسردگی بخصوص دو قطبی و ... اشاره نمود که طول رژیم در شرایط بیماری بسته به شدت بیماری و مزاج بیمار دارد.
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
♻️ طبیعت انگور رسیده در آخرِ اول، گرم و تر میباشد و بعضی انگور بسیار شیرین را تا دوم، گرم وتر دانستهاند.
در ادامه به خواص انگور و سپس به بررسی رژیم انگور میپردازیم:
🍇 خواص انگور
* انگور از نظر غذائیت از #بهترین_میوهها میباشد.
* انگور چاق کننده و مقوی است و موجب #تولید_خون صالح و خوب میشود.
* از خواص انگور، #پاکسازی مواد زائد از بدن و #زودهضم بودن آن میباشد ولی در معده های ضعیف و سرد میتواند سبب نفخ شود، مصلح آن #رازیانه و زیره است.
* مصرف انگور تازه زیان آور است و باید یک الی دو روز بعد از چیده شدن مصرف گردد.
* نوشیدن آب بعد از انگور بسیار زیان آور است و سبب فاسد شدن آن، استسقا و تبهای عفونی میشود.
🔹 خواص و مضرات هسته انگور
هسته انگور سرد و قابض بوده و میتواند در افراد موجب یبوست گردد.
برای زنانی که دهانه رحم آنها باز شده و موجب سقط جنین میگردد، مصرف هسته انگور میتواند موجب قبض شده و مانع خروج جنین از رحم مادر شود.
🍇 رژیم انگور
🔹رژیم انگور بدین صورت است که در هفته اول در وعده صبحانه فقط از انگور استفاده شود؛ در هفته دوم در وعده صبحانه و نهار و در هفته سوم در وعدههای صبحانه، ناهار و شام فقط انگور میل شود.
🔹ممکن است در اوایل این رژیم، ضعف پدید آید که میتوانید این ضعف را با مصرف خشکبار اعم از مویز، پسته، بادام و ...، و یا مصرف زرده تخممرغ عسلی برطرف کنید. و اگر شدت این ضعف بسیار باشد میتوانید برای یک وعده در روز از نان طبیعی با ارده و شیرهانگور استفاده کنید.
🔹اگر شخص در این مدت توانایی مصرف فقط انگور را نداشته باشد میتواند در کنار آن از سیب و بهتر از آن آب سیب استفاده کند.
🔹 ممکن است رژیم انگور مخصوصا برای گرم مزاجان همراه با خارش باشد که در این صورت میتوانند در کنار انگور از #آبغوره نیز استفاده کنند تا حرارت را کاهش و خارش را برطرف سازد؛ و اگر خارش بصورت جدی اتفاق افتاد رژیم انگور را قطع کرده و از سیب، آب سیب و فالوده سیب استفاده کند، بدین صورت که سیب رنده شده را با عرق بیدمشک و با کمی عسل مخلوط کرده و میل نماید. و با برطرف شدن خارش به آهستگی به رژیم انگور باز گردد.
🔹 از خواص رژیم انگور میتوان به درمان دردهای موضعی و مفصلی، #درمان_دیابت، MS ، فشار خون سرد، سستی و تنبلی، درمان انواع افسردگی بخصوص دو قطبی و ... اشاره نمود که طول رژیم در شرایط بیماری بسته به شدت بیماری و مزاج بیمار دارد.
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
الفصل الثاني: في الأخلاط
فصل دوم: خلطها
الخلط جسمٌ رَطبٌ سَيّالٌ يَستَحيل اليه الغِذاء أولا. و أنواعُهُ أَربَعَةٌ:
خلط جسمی است که بالفعل تر و روان است و غذا ابتدا بدان تبدیل میشود.
خلط بر چهار نوع است:
الدَّم، و هو حارٌ رَطبٌ.
و الصفراء، و هي حارَّةٌ يابسة.
و البلغم، و هو بارد رطب. و السوداء، و هي بارِدَةٌ يابسة.
دم، که گرم و تر است.
صفرا، که گرم و خشک است.
بلغم که سرد و تر است.
و سودا که سرد و خشک است.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
فصل دوم: خلطها
الخلط جسمٌ رَطبٌ سَيّالٌ يَستَحيل اليه الغِذاء أولا. و أنواعُهُ أَربَعَةٌ:
خلط جسمی است که بالفعل تر و روان است و غذا ابتدا بدان تبدیل میشود.
خلط بر چهار نوع است:
الدَّم، و هو حارٌ رَطبٌ.
و الصفراء، و هي حارَّةٌ يابسة.
و البلغم، و هو بارد رطب. و السوداء، و هي بارِدَةٌ يابسة.
دم، که گرم و تر است.
صفرا، که گرم و خشک است.
بلغم که سرد و تر است.
و سودا که سرد و خشک است.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
و كُلُّ واحِدٍ منها يَنقَسِمُ الى طبيعى و غَيرِ الطَّبيعي.
هر یک از این اخلاط دو نوع طبیعی و ناطبیعی دارند.
أما الدَّمُ الطَّبيعي
خلط دم طبیعی
فهو أحمرُ اللُّونِ لا نَتْنَ لَهُ حُلو جدا.
دم طبیعی سرخ رنگ و فاقد بوی بد است و شیرین ترین خلطهاست.
و أما غيرُ الطَّبيعي
خلط دم ناطبیعی
فهو الذي يُخالِفُهُ.
ویژگیهای دم ناطبیعی مخالف ویژگیهای دم طبیعی است.
و أمّا الصَّفراء الطبيعية
خلط صفرای طبیعی
و هي رَغوَةَ الدَّمِ الطَّبيعي، و هو أحمرُ ناصِعٌ خَفيفٌ حادُّ الطَّعمِ تَتَوَلَّدُ فِي الكَبِدِ. صفرای طبیعی که در کبد به وجود میآید در حکم سرجوش دم طبیعی است رنگش سرخ روشن وزنش سبك و طعمش تیز است.
أما غَيرُ الطَّبيعية و
خلط صفرای ناطبیعی
فَاربَعَةُ أقسام:
این خلط بر چهار نوع است
أَحَدُها المِرَّةَ الصَّفراء، وهي التي يُخالِطُها رُطُوبَةً رَقِيقَةٌ.
اول صفرای مژه و آن صفرائی است که اندکی رطوبت رقیق با آن آمیخته باشد. -
الثَّانِي: المَرَّةُ المُحيَّةُ، وهي ا التي يُخَالِطُها رُطُوبَةٌ غَلِيظَةً.
دوم، صفرای محیه و آن صفرایی است که اندکی رطوبت غلیظ با آن آمیخته باشد.
- الثَّالِثُ : الصَّفراء الكراثِيَّةُ و هي مُرَكَّبَةٌ من الصَّفراءِ المُحتَرَقَةِ و من المِرَّةِ الصَّفراءِ وتَوَلَّدُهَا إِنَّمَا يَكُونُ فِي المَعِدَةِ.
سوم صفرای کرائی این نوع مرکب از صفرای محترق و صفرای مره است و در معده پدید می آید.
الرابع: الصَّفراء الزّنجاريَّةُ، وهي أسخَنُ أصنافِ الصَّفراء، وطَبْعُها قَرِيبٌ من السموم.
چهارم صفرای زنگاری گرمترین نوع صفرا بوده و طبعی نزديك به سمومات دارد.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
هر یک از این اخلاط دو نوع طبیعی و ناطبیعی دارند.
أما الدَّمُ الطَّبيعي
خلط دم طبیعی
فهو أحمرُ اللُّونِ لا نَتْنَ لَهُ حُلو جدا.
دم طبیعی سرخ رنگ و فاقد بوی بد است و شیرین ترین خلطهاست.
و أما غيرُ الطَّبيعي
خلط دم ناطبیعی
فهو الذي يُخالِفُهُ.
ویژگیهای دم ناطبیعی مخالف ویژگیهای دم طبیعی است.
و أمّا الصَّفراء الطبيعية
خلط صفرای طبیعی
و هي رَغوَةَ الدَّمِ الطَّبيعي، و هو أحمرُ ناصِعٌ خَفيفٌ حادُّ الطَّعمِ تَتَوَلَّدُ فِي الكَبِدِ. صفرای طبیعی که در کبد به وجود میآید در حکم سرجوش دم طبیعی است رنگش سرخ روشن وزنش سبك و طعمش تیز است.
أما غَيرُ الطَّبيعية و
خلط صفرای ناطبیعی
فَاربَعَةُ أقسام:
این خلط بر چهار نوع است
أَحَدُها المِرَّةَ الصَّفراء، وهي التي يُخالِطُها رُطُوبَةً رَقِيقَةٌ.
اول صفرای مژه و آن صفرائی است که اندکی رطوبت رقیق با آن آمیخته باشد. -
الثَّانِي: المَرَّةُ المُحيَّةُ، وهي ا التي يُخَالِطُها رُطُوبَةٌ غَلِيظَةً.
دوم، صفرای محیه و آن صفرایی است که اندکی رطوبت غلیظ با آن آمیخته باشد.
- الثَّالِثُ : الصَّفراء الكراثِيَّةُ و هي مُرَكَّبَةٌ من الصَّفراءِ المُحتَرَقَةِ و من المِرَّةِ الصَّفراءِ وتَوَلَّدُهَا إِنَّمَا يَكُونُ فِي المَعِدَةِ.
سوم صفرای کرائی این نوع مرکب از صفرای محترق و صفرای مره است و در معده پدید می آید.
الرابع: الصَّفراء الزّنجاريَّةُ، وهي أسخَنُ أصنافِ الصَّفراء، وطَبْعُها قَرِيبٌ من السموم.
چهارم صفرای زنگاری گرمترین نوع صفرا بوده و طبعی نزديك به سمومات دارد.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
خلط بلغم طبیعی
فهو الذي يَصلُحُ لأن يَصِيرَ دَماً كَامِلا وكَأَنَّهُ دَمَ قَاصِرٌ عَن تَمَامِ النَّضِجِ.
بلغم طبیعی دمی است که به قدر کافی نضج نیافته و قابلیت تبدیل شدن به خلط دم را دارد.
أَمَّا غَيرُ الطَّبيعي
بلغم ناطبیعی
فَأصنافهُ خَمْسَةٌ
این خلط بر پنج نوع است
أحدها: الحلو، و هو الذى يُخالطه قدر من الخلط الحلو.
اول بلغم حلو (شیرین) و آن بلغمی است که اندکی خلط شیرین (دم) بدان آمیخته باشد.
الثاني: المالح، و هو الذى يُخالِطُهُ مِرَّةً مُحتَرَقَةً و هو أسخَنُ أصنافِ البَلغَم -
دوم بلغم مالح ( شور ) که گرمترین اقسام بلغم است و آن بلغمی است که بدان اندکی صفرای محترق آمیخته باشد.
الثالث: الحامِضُ ، و هو بَلغَم قَد عَمِلَتْ فيه حَرارَةٌ ضَعِيفَةٌ.
سوم، بلغم حامض :(ترش) و آن بلغمی است که اندکی حرارت در آن اثر کرده باشد.
الرابع: العَفِصُ، و هو الذى يُغلِبُ عليه الجَوهَرُ الأرضي و هو أكثف الأصنافِ.
چهارم بلغم عفص (گس) که فشردهترین نوع بلغم است و آن بلغمی است که میزان جوهر ارضی آن از اندازه طبیعی بیشتر باشد.
الخامس الثفة . و هو الذى لا طعم لهُ و يَغلِبُ عليه الجَوهَرُ المائي و هو أبرَدُ أصنافِ البلغم.
پنچم بلغم تفه بی مزه که سردترین نوع بلغم است این بلغم فاقد طعم است و میزان جوهر مائی در آن از اندازه طبیعی بیشتر است.
أمَّا السَّوداء الطبيعية
سودای طبیعی
فهو عَكَرُ الدَّمِ الطَّبيعي
سودای طبیعی در حکم درد دم طبیعی است.
أما غير الطبيعية
سودای ناطبیعی
فهو خلط مُحتَرَقٌ
سودای ناطبیعی خلط محترق است.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
فهو الذي يَصلُحُ لأن يَصِيرَ دَماً كَامِلا وكَأَنَّهُ دَمَ قَاصِرٌ عَن تَمَامِ النَّضِجِ.
بلغم طبیعی دمی است که به قدر کافی نضج نیافته و قابلیت تبدیل شدن به خلط دم را دارد.
أَمَّا غَيرُ الطَّبيعي
بلغم ناطبیعی
فَأصنافهُ خَمْسَةٌ
این خلط بر پنج نوع است
أحدها: الحلو، و هو الذى يُخالطه قدر من الخلط الحلو.
اول بلغم حلو (شیرین) و آن بلغمی است که اندکی خلط شیرین (دم) بدان آمیخته باشد.
الثاني: المالح، و هو الذى يُخالِطُهُ مِرَّةً مُحتَرَقَةً و هو أسخَنُ أصنافِ البَلغَم -
دوم بلغم مالح ( شور ) که گرمترین اقسام بلغم است و آن بلغمی است که بدان اندکی صفرای محترق آمیخته باشد.
الثالث: الحامِضُ ، و هو بَلغَم قَد عَمِلَتْ فيه حَرارَةٌ ضَعِيفَةٌ.
سوم، بلغم حامض :(ترش) و آن بلغمی است که اندکی حرارت در آن اثر کرده باشد.
الرابع: العَفِصُ، و هو الذى يُغلِبُ عليه الجَوهَرُ الأرضي و هو أكثف الأصنافِ.
چهارم بلغم عفص (گس) که فشردهترین نوع بلغم است و آن بلغمی است که میزان جوهر ارضی آن از اندازه طبیعی بیشتر باشد.
الخامس الثفة . و هو الذى لا طعم لهُ و يَغلِبُ عليه الجَوهَرُ المائي و هو أبرَدُ أصنافِ البلغم.
پنچم بلغم تفه بی مزه که سردترین نوع بلغم است این بلغم فاقد طعم است و میزان جوهر مائی در آن از اندازه طبیعی بیشتر است.
أمَّا السَّوداء الطبيعية
سودای طبیعی
فهو عَكَرُ الدَّمِ الطَّبيعي
سودای طبیعی در حکم درد دم طبیعی است.
أما غير الطبيعية
سودای ناطبیعی
فهو خلط مُحتَرَقٌ
سودای ناطبیعی خلط محترق است.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
🔴 چگونگی #تقویت_زمین_کشاورزی:
♻️ اگر در میان درختان #باقلا بکارند، همان سال و سال بعد، درختان را تقویت میکند. (آثار و احیاء)
🔹 کاشت اکثر سبزیجات نزدیک درختان، باعث نابودی درختان میشود، ولی کاشت باقلا در میان درختان، باعث از بین بردن چمن و علفهای هرز اطراف درختان میشود، به شرط آنکه کمی از ریشهی درخت دور باشد. (مفاتیح الارزاق، ج2)
🔹 در هر زمینی که بخواهند آباد شود، سیر بکارند. (آثار و احیاء)
🔴 بهترین #کود برای زمین کشاورزی
♻️ کود کشتارگاه که خون چهارپایان و محتوای شکمبه در آن باشد قویتر از همه کودها است. فضله کبوتر نیز قوت زیادی دارد. (آثار و احیاء)
🔹 بهترین کود #فضله_کبوتر است. (ارشادالزراعه و معرفت فلاحت)
#کشاورزی_ایرانی
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
♻️ اگر در میان درختان #باقلا بکارند، همان سال و سال بعد، درختان را تقویت میکند. (آثار و احیاء)
🔹 کاشت اکثر سبزیجات نزدیک درختان، باعث نابودی درختان میشود، ولی کاشت باقلا در میان درختان، باعث از بین بردن چمن و علفهای هرز اطراف درختان میشود، به شرط آنکه کمی از ریشهی درخت دور باشد. (مفاتیح الارزاق، ج2)
🔹 در هر زمینی که بخواهند آباد شود، سیر بکارند. (آثار و احیاء)
🔴 بهترین #کود برای زمین کشاورزی
♻️ کود کشتارگاه که خون چهارپایان و محتوای شکمبه در آن باشد قویتر از همه کودها است. فضله کبوتر نیز قوت زیادی دارد. (آثار و احیاء)
🔹 بهترین کود #فضله_کبوتر است. (ارشادالزراعه و معرفت فلاحت)
#کشاورزی_ایرانی
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
🔴 اعراض نفسانی:
♻️ در علم حفظالصحه علاوه بر حرکت و سکون بدن، حرکت و سکون نَفس نیز مورد اهمیت است. حرکت نفس و حرارت_غریزی به داخل یا خارج بدن و سکون آن، افعال نفسانی را به وجود میآورد که اخلاط را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند.
🔷️ نفس به هر سمت که حرکت و میل کند، #گردش_خون هم به همان سمت میل پیدا میکند و ایجاد حرارت میکند و بالعکس. این حرکت یا در یک لحظه اتفاق میافتد یا آهسته و به مرور زمان.
🔷️ اثرات برخی #اعراض_نفسانی بر بدن #انسان:
🔹️ #شادی: باعث حرکت نفس و حرارت غریزی به سمت ظاهر بدن میشود. که افراط در آن به مرور سردکنندهی باطن است.
🔹️ #غم: سرد است و باعث حرکت تدریجی نفس و حرارت به سمت باطن و در نتیجه سردی ظاهر میشود، که این فعلِ قوهی مدبره به جهت گرم کردن اعضای رئیسه انجام میشود. زیرا در نتیجهی غم، قلب سرد و حرکت آن سست میشود.
🔹️ #ترس: حالتی است که نفس در یک لحظه به سمت داخل میرود و ظاهر تن به یکباره سرد میشود. استرس یکی از زیرمجموعههای ترس است که اختلالی مزمن به شمار میآید.
🔹️ #لذت: حالتی است که نفس و حرارت گاهی به داخل و خارج میل پیدا میکند و حرکت قلب تند شده و خونرسانی شریانها افزایش مییابد.
🔹️ #شرمندگی: حالتی که نفس به داخل و سپس به خارج میل پیدا میکند زیرا ترکیبی از ترس و غصه است.
🔹️ #ناامیدی: این حالت باعث کاهش حرارت غریزی و کند شدن افعال میشود.
🔹️ #خشم: حالتی است که به یکباره نفس به سمت ظاهر میل پیدا میکند و جنس آن در ابتدا گرم است، ولی به مرور باعث از دست رفتن و کاهش حرارت غریزی میشود.
#حکیم_خیراندیش
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
♻️ در علم حفظالصحه علاوه بر حرکت و سکون بدن، حرکت و سکون نَفس نیز مورد اهمیت است. حرکت نفس و حرارت_غریزی به داخل یا خارج بدن و سکون آن، افعال نفسانی را به وجود میآورد که اخلاط را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند.
🔷️ نفس به هر سمت که حرکت و میل کند، #گردش_خون هم به همان سمت میل پیدا میکند و ایجاد حرارت میکند و بالعکس. این حرکت یا در یک لحظه اتفاق میافتد یا آهسته و به مرور زمان.
🔷️ اثرات برخی #اعراض_نفسانی بر بدن #انسان:
🔹️ #شادی: باعث حرکت نفس و حرارت غریزی به سمت ظاهر بدن میشود. که افراط در آن به مرور سردکنندهی باطن است.
🔹️ #غم: سرد است و باعث حرکت تدریجی نفس و حرارت به سمت باطن و در نتیجه سردی ظاهر میشود، که این فعلِ قوهی مدبره به جهت گرم کردن اعضای رئیسه انجام میشود. زیرا در نتیجهی غم، قلب سرد و حرکت آن سست میشود.
🔹️ #ترس: حالتی است که نفس در یک لحظه به سمت داخل میرود و ظاهر تن به یکباره سرد میشود. استرس یکی از زیرمجموعههای ترس است که اختلالی مزمن به شمار میآید.
🔹️ #لذت: حالتی است که نفس و حرارت گاهی به داخل و خارج میل پیدا میکند و حرکت قلب تند شده و خونرسانی شریانها افزایش مییابد.
🔹️ #شرمندگی: حالتی که نفس به داخل و سپس به خارج میل پیدا میکند زیرا ترکیبی از ترس و غصه است.
🔹️ #ناامیدی: این حالت باعث کاهش حرارت غریزی و کند شدن افعال میشود.
🔹️ #خشم: حالتی است که به یکباره نفس به سمت ظاهر میل پیدا میکند و جنس آن در ابتدا گرم است، ولی به مرور باعث از دست رفتن و کاهش حرارت غریزی میشود.
#حکیم_خیراندیش
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
بسم الله الرحمن الرحیم
کیفیت پیدایش هر خلط
فَاعلَمْ أَنَّ الغذاء و هو الجسم الذى
غذا جسمی است که قابلیت آن را
من شَأْنِهِ أَن يَصيرَ جُزءاً من بَدَنِ الإنسان إذا وَرَدَ علي المَعِدَةِ، استَحالَ فيها الى جَوهَرٍ شَبِيهِ بِمَاءِ الكَشَكِ الشَّخِينِ الَّذِي يُسَمَّى «كيلوساً».
دارد که جزو بدن آدمی شود. باید دانست هنگامی که غذا وارد معده میشود به ماده ای شبیه به لعاب آش جو تبدیل میگردد که اطبا آن را کیلوس میخوانند.
و ينجذب الصافي منه الى الكَبِدِ فيندفع من طَريقِ العُرُوقِ المُسَمّاةِ
ب- «ماساريقا»، ويَنطَبِخُ في ا الكَبِدِ و يُسَمَّي «كَيمُوساً».
سپس بخش صافی کیلوس به سبب قوه دافعه امعاء و جاذبه ،کبد از راه رگهایی به نام ماساریقا جذب کبد میشود و در آن بر اثر حرارت کبدی پخته میشود نضج) مییابد که اطبا آن را کیموس مینامند.
فيحصل منه شَيْءٌ كَالرَّعْوَةِ و شَيْءٌ كَالرَّسُوبِ وقَد يَكُونُ معهما شَيءٌ مُحتَرَقٌ إذا أفرط الطَّبخ، و شَيْءٌ فَجٍّ إِذا قَصَرَ الطَّبخ.
حاصل طبخ دوم به جز ماده صافی دو چیز است ماده ای مانند سرجوش و ماده ای مانند درد (رسوب). گاهی ،نیز همراه این دو بر اثر افراط در طبخ ماده ای ،محترق و در اثر ناکافی بودن طبخ ماده ای خام به وجود میآید.
حال میگوییم
فالرَّعْوَةُ هي الصَّفراء الطبيعية
و الرُّسُوبُ هي السَّوداء الطَّبيعيَّةُ
- و الشَّيء المُحتَرَقُ لَطِيفُهُ صَفراء غير طبيعية
- و كثيفة سوداء غَيْرُ طَبيعية.
و شَيء الفَجِّ منه هو البَلغَمُ.
- و أمّا المُصَفَّى من هذه الجُملَةِ نَضيجاً فهو الدَّمُ.
سرجوش پدید آمده صفرای طبیعی
درد به جا مانده سودای طبیعی
بخش لطیف ماده محترق صفرای ناطبیعی
و بخش کثیف آن سودای ناطبیعی
و ماده خام پدید آمده بلغم است.
آن بخش صافی نیز که از میان اینها نضج کامل یافته خلط دم است.
در بیان اسباب پیدایش خلط
دم
- فَسَبَبُ الدَّمِ الفَاعِليُّ هو حَرارَةٌ مَعتَدِلَةٌ.
سبب فاعلی پیدایش دم طبیعی حرارت معتدل کبدی است.
و سَبَبُهُ المادّيُّ المُعتَدِلُ من الأغذية و الأشربَةِ الفَاضِلَةِ.
سبب مادی آن غذاهای معتدل در سردی و گرمی و نوشیدنیهای مناسب است.
- و سَبَبُه الصُّورِيُّ النُّصْحُ الفاضِلُ.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
کیفیت پیدایش هر خلط
فَاعلَمْ أَنَّ الغذاء و هو الجسم الذى
غذا جسمی است که قابلیت آن را
من شَأْنِهِ أَن يَصيرَ جُزءاً من بَدَنِ الإنسان إذا وَرَدَ علي المَعِدَةِ، استَحالَ فيها الى جَوهَرٍ شَبِيهِ بِمَاءِ الكَشَكِ الشَّخِينِ الَّذِي يُسَمَّى «كيلوساً».
دارد که جزو بدن آدمی شود. باید دانست هنگامی که غذا وارد معده میشود به ماده ای شبیه به لعاب آش جو تبدیل میگردد که اطبا آن را کیلوس میخوانند.
و ينجذب الصافي منه الى الكَبِدِ فيندفع من طَريقِ العُرُوقِ المُسَمّاةِ
ب- «ماساريقا»، ويَنطَبِخُ في ا الكَبِدِ و يُسَمَّي «كَيمُوساً».
سپس بخش صافی کیلوس به سبب قوه دافعه امعاء و جاذبه ،کبد از راه رگهایی به نام ماساریقا جذب کبد میشود و در آن بر اثر حرارت کبدی پخته میشود نضج) مییابد که اطبا آن را کیموس مینامند.
فيحصل منه شَيْءٌ كَالرَّعْوَةِ و شَيْءٌ كَالرَّسُوبِ وقَد يَكُونُ معهما شَيءٌ مُحتَرَقٌ إذا أفرط الطَّبخ، و شَيْءٌ فَجٍّ إِذا قَصَرَ الطَّبخ.
حاصل طبخ دوم به جز ماده صافی دو چیز است ماده ای مانند سرجوش و ماده ای مانند درد (رسوب). گاهی ،نیز همراه این دو بر اثر افراط در طبخ ماده ای ،محترق و در اثر ناکافی بودن طبخ ماده ای خام به وجود میآید.
حال میگوییم
فالرَّعْوَةُ هي الصَّفراء الطبيعية
و الرُّسُوبُ هي السَّوداء الطَّبيعيَّةُ
- و الشَّيء المُحتَرَقُ لَطِيفُهُ صَفراء غير طبيعية
- و كثيفة سوداء غَيْرُ طَبيعية.
و شَيء الفَجِّ منه هو البَلغَمُ.
- و أمّا المُصَفَّى من هذه الجُملَةِ نَضيجاً فهو الدَّمُ.
سرجوش پدید آمده صفرای طبیعی
درد به جا مانده سودای طبیعی
بخش لطیف ماده محترق صفرای ناطبیعی
و بخش کثیف آن سودای ناطبیعی
و ماده خام پدید آمده بلغم است.
آن بخش صافی نیز که از میان اینها نضج کامل یافته خلط دم است.
در بیان اسباب پیدایش خلط
دم
- فَسَبَبُ الدَّمِ الفَاعِليُّ هو حَرارَةٌ مَعتَدِلَةٌ.
سبب فاعلی پیدایش دم طبیعی حرارت معتدل کبدی است.
و سَبَبُهُ المادّيُّ المُعتَدِلُ من الأغذية و الأشربَةِ الفَاضِلَةِ.
سبب مادی آن غذاهای معتدل در سردی و گرمی و نوشیدنیهای مناسب است.
- و سَبَبُه الصُّورِيُّ النُّصْحُ الفاضِلُ.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
سبب صوری آن نضج کافی است.
- و سَبَبُهُ الغائى تَغذِيَةُ البَدَن و تَسخينُهُ ، و ترطيبه.
و سبب غائی ،آن رساندن غذا به بدن و گرم و مرطوب نگاه داشتن بدن است.
در بیان اسباب پیدایش خلط صفرا
و الصفراء، سَبَبُها الفاعلى، أمّا الطَّبيعيَّةُ منها فَحَرارَةٌ مُعتَدِلَةٌ ، و أمّا المُحتَرَقَةُ مِنها فَالحَرارَةُ المُفرِطَةُ.
سبب فاعلی صفرای طبیعی حرارت معتدل کبدی و سبب فاعلی صفرای محترق زیادتی حرارت کبدی است.
و سببها المادى اللطيف الحار والحُلو والدَّسِمُ والحِرِّيفُ من الأغذية.
سبب مادی آن خوردن غذاهای گرم و سبک یا غذاهای ،شیرین یا چرب و یا تند است.
و سببها الصُّوري، في الطَّبيعي منها
- سبب صوری صفرای طبیعی نضج
النضج الفاضِل، و في غير ا الطَّبيعي مُجَاوَزَةُ النُّصْحِ الى حَدِّ الإفراط.
کافی و سبب صوری صفرای ناطبیعی نزديك شدن نضج به حد افراط است.
و سَبَبُها الغائى تَغذِيَةُ الأعضاءِ الّتى يَجِبُ أن يَكُونَ في غذائها قسط من الصَّفراء، و تلطيفُ الدَّمِ لِيسهُلَ نُفُوذُهُ في المَجارِى الضَّيِّقَةِ، و لذعُ الأمعاء لِتُحِشَ بِالحَاجَةِ الى دَفعِ الفَضَلَةِ.
و سبب غائی آن غذا رساندن به اعضایی است که وجود اندکی صفرا در آنها لازم است؛ دوم رقیق ساختن خون است تا به آسانی در مجاری تنگ گردش کند؛ و سوم تحريك روده ها به منظور ایجاد احساس نیاز به دفع فضولات است.
اسباب پیدایش خلط بلغم
- و سَبَبُ البَلغَمِ الفَاعِلِيُّ حَرَارَةٌ مُقَصَّرَةٌ،
سبب فاعلی آن کمی حرارت کبدی است.
و سَبَبُها المادّى الغَليظُ الرَّطبُ اللَّزِجُ الباردُ من الأغذية.
سبب مادی آن خوردن غذاهای ،سنگین دیر هضم تر لزج و سرد است.
و سَبَبُهُ الصُّورِيُّ قُصُورُ النُّصْحِ،
سبب صوری آن ناکافی بودن نضج است.
و سَببُهُ الغائى أن يَكُون مُعَدّاً لِتَغذِيَةِ البَدَنِ عند فقدانِ الغِذاءِ و تَرطيبة.
و سبب غائی ،آن آمادگی برای تغذیه بدن در زمانی که از بیرون به
و تَغذِيَةٌ بـ بعض الأعضاءِ الَّتى يَجِبُ أن يَكُونَ فِي غِذَائِها قسط من البَلغَمِ.
بدن غذا نرسد؛ مرطوب نگهداشتن بدن و تغذیه اعضایی است که وجود مقداری بلغم در غذای آنها ضروری است.
اسباب پیدایش خلط سودا
- و سَبَبُ السَّوداء الفاعِلى؛ أمّا الطَّبيعيَّةُ منها فحَرارَةٌ مُعتَدِلَةٌ. و أمّا المُحتَرَقَةُ فَحَرارَةٌ مُجاوِزَةٌ عن الإعتدال.
سبب فاعلی در سودای طبیعی حرارت معتدل کبدی و در سودای محترق تجاوز حرارت کبدی از حد اعتدال است.
- و سَبَبُها المَادّيُّ الغَليظُ القَليلُ الرُّطُوبَة من الأغذيه و الحار منها.
سبب مادی آن خوردن غذاهای دیر هضم کم رطوبت یا دیر هضم گرم است.
و سببها الصُّورِيُّ التَّفْلُ الرَّاسِبُ بحيثُ لا يَسيل ولا يَتَحَلَّلُ.
- سبب صوری آن تفاله های رسوبی ،است به طوری که نه روان شوند و نه تحلیل پذیرند.
و سببها الغائيُّ تَغذِيَةُ الأعضاءِ الَّتى يَجِبُ أَن يَكُونَ في غذائها قسط من السَّوداء، و تَنبِيهُ شَهْوَةِ الطَّعَامِ بِأَن.
و سبب غائی آن تغذیه اعضایی است که وجود مقداری سودا در غذای آنها ضروری است.
يَنصَبَ الى فَمِ المِعدَةِ من الطَّحالِ فَيَشُدَّهُ بِعُفُوصَته و يُدَعْدِغَ بِحُمُوضَتِهِ فَيُثَوِّرُ الشَّهَوَةَ.
همچنین، ایجاد میل به غذا بر اثر تراوش سودا از طحال به دهانه ،معده زیرا وجود سودا در دهانه معده به سبب گس بودنش معده را منقبض و به سبب ترش بودنش آن را تحريك كرده اشتها را تهییج میکند.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
- و سَبَبُهُ الغائى تَغذِيَةُ البَدَن و تَسخينُهُ ، و ترطيبه.
و سبب غائی ،آن رساندن غذا به بدن و گرم و مرطوب نگاه داشتن بدن است.
در بیان اسباب پیدایش خلط صفرا
و الصفراء، سَبَبُها الفاعلى، أمّا الطَّبيعيَّةُ منها فَحَرارَةٌ مُعتَدِلَةٌ ، و أمّا المُحتَرَقَةُ مِنها فَالحَرارَةُ المُفرِطَةُ.
سبب فاعلی صفرای طبیعی حرارت معتدل کبدی و سبب فاعلی صفرای محترق زیادتی حرارت کبدی است.
و سببها المادى اللطيف الحار والحُلو والدَّسِمُ والحِرِّيفُ من الأغذية.
سبب مادی آن خوردن غذاهای گرم و سبک یا غذاهای ،شیرین یا چرب و یا تند است.
و سببها الصُّوري، في الطَّبيعي منها
- سبب صوری صفرای طبیعی نضج
النضج الفاضِل، و في غير ا الطَّبيعي مُجَاوَزَةُ النُّصْحِ الى حَدِّ الإفراط.
کافی و سبب صوری صفرای ناطبیعی نزديك شدن نضج به حد افراط است.
و سَبَبُها الغائى تَغذِيَةُ الأعضاءِ الّتى يَجِبُ أن يَكُونَ في غذائها قسط من الصَّفراء، و تلطيفُ الدَّمِ لِيسهُلَ نُفُوذُهُ في المَجارِى الضَّيِّقَةِ، و لذعُ الأمعاء لِتُحِشَ بِالحَاجَةِ الى دَفعِ الفَضَلَةِ.
و سبب غائی آن غذا رساندن به اعضایی است که وجود اندکی صفرا در آنها لازم است؛ دوم رقیق ساختن خون است تا به آسانی در مجاری تنگ گردش کند؛ و سوم تحريك روده ها به منظور ایجاد احساس نیاز به دفع فضولات است.
اسباب پیدایش خلط بلغم
- و سَبَبُ البَلغَمِ الفَاعِلِيُّ حَرَارَةٌ مُقَصَّرَةٌ،
سبب فاعلی آن کمی حرارت کبدی است.
و سَبَبُها المادّى الغَليظُ الرَّطبُ اللَّزِجُ الباردُ من الأغذية.
سبب مادی آن خوردن غذاهای ،سنگین دیر هضم تر لزج و سرد است.
و سَبَبُهُ الصُّورِيُّ قُصُورُ النُّصْحِ،
سبب صوری آن ناکافی بودن نضج است.
و سَببُهُ الغائى أن يَكُون مُعَدّاً لِتَغذِيَةِ البَدَنِ عند فقدانِ الغِذاءِ و تَرطيبة.
و سبب غائی ،آن آمادگی برای تغذیه بدن در زمانی که از بیرون به
و تَغذِيَةٌ بـ بعض الأعضاءِ الَّتى يَجِبُ أن يَكُونَ فِي غِذَائِها قسط من البَلغَمِ.
بدن غذا نرسد؛ مرطوب نگهداشتن بدن و تغذیه اعضایی است که وجود مقداری بلغم در غذای آنها ضروری است.
اسباب پیدایش خلط سودا
- و سَبَبُ السَّوداء الفاعِلى؛ أمّا الطَّبيعيَّةُ منها فحَرارَةٌ مُعتَدِلَةٌ. و أمّا المُحتَرَقَةُ فَحَرارَةٌ مُجاوِزَةٌ عن الإعتدال.
سبب فاعلی در سودای طبیعی حرارت معتدل کبدی و در سودای محترق تجاوز حرارت کبدی از حد اعتدال است.
- و سَبَبُها المَادّيُّ الغَليظُ القَليلُ الرُّطُوبَة من الأغذيه و الحار منها.
سبب مادی آن خوردن غذاهای دیر هضم کم رطوبت یا دیر هضم گرم است.
و سببها الصُّورِيُّ التَّفْلُ الرَّاسِبُ بحيثُ لا يَسيل ولا يَتَحَلَّلُ.
- سبب صوری آن تفاله های رسوبی ،است به طوری که نه روان شوند و نه تحلیل پذیرند.
و سببها الغائيُّ تَغذِيَةُ الأعضاءِ الَّتى يَجِبُ أَن يَكُونَ في غذائها قسط من السَّوداء، و تَنبِيهُ شَهْوَةِ الطَّعَامِ بِأَن.
و سبب غائی آن تغذیه اعضایی است که وجود مقداری سودا در غذای آنها ضروری است.
يَنصَبَ الى فَمِ المِعدَةِ من الطَّحالِ فَيَشُدَّهُ بِعُفُوصَته و يُدَعْدِغَ بِحُمُوضَتِهِ فَيُثَوِّرُ الشَّهَوَةَ.
همچنین، ایجاد میل به غذا بر اثر تراوش سودا از طحال به دهانه ،معده زیرا وجود سودا در دهانه معده به سبب گس بودنش معده را منقبض و به سبب ترش بودنش آن را تحريك كرده اشتها را تهییج میکند.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
☄ فصد، حجامت و مسهل؛
در زايد النور- يعنى از اوّل تا چهاردهم ماه قمری- و در وقتى كه قمر در برج جوزا باشد،
حتّى المقدور جايز نيست فصد و حجامت و اخراج خون، مطلقاً؛ مگر آن كه بسیار ضرورت داشته و ترس از مرگ باشد. و فصد در وقت بودن قمر در جوزا ممنوع، و در أسد و يا حَمَل در حالت سعد و ناقص الضوء (کم شدن پرتو) و تثليث و تربيع و تسديس، مجوز.
و حجامت كردن در بودن قمر در ثور و حجامت سينه در اسد و بر اين قياس در هر برجى كه به عضوى منسوب است، چون قمر در آن برج باشد، حجامت آن عضو ممنوع است؛ مگر آن كه در آن برج كوكبى سعد باشد و يا ضرورتِ بسيار، داعى بود. و حذر نمايد از حجامت هر گاه قمر در سرطان باشد؛ زيرا كه خوف حدوث «وضح» (پیسی و برص) است. و سزاوار است حجامت در وقتى كه قمر در برج ثابت و مسعود باشد از مناحس.
#خلاصه_الحکمه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
در زايد النور- يعنى از اوّل تا چهاردهم ماه قمری- و در وقتى كه قمر در برج جوزا باشد،
حتّى المقدور جايز نيست فصد و حجامت و اخراج خون، مطلقاً؛ مگر آن كه بسیار ضرورت داشته و ترس از مرگ باشد. و فصد در وقت بودن قمر در جوزا ممنوع، و در أسد و يا حَمَل در حالت سعد و ناقص الضوء (کم شدن پرتو) و تثليث و تربيع و تسديس، مجوز.
و حجامت كردن در بودن قمر در ثور و حجامت سينه در اسد و بر اين قياس در هر برجى كه به عضوى منسوب است، چون قمر در آن برج باشد، حجامت آن عضو ممنوع است؛ مگر آن كه در آن برج كوكبى سعد باشد و يا ضرورتِ بسيار، داعى بود. و حذر نمايد از حجامت هر گاه قمر در سرطان باشد؛ زيرا كه خوف حدوث «وضح» (پیسی و برص) است. و سزاوار است حجامت در وقتى كه قمر در برج ثابت و مسعود باشد از مناحس.
#خلاصه_الحکمه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
🔴 خوشبو کردن میوه ها
♻️ اگر نهال میوه را به درخت بیدمشک پیوند زنند، آن میوه خوشبو، نرم، آبدار و لذیذ میشود. گلابی بلخی که در اصفهان است در اصل به بیدمشک پیوند زده شده.
📚 آثار و احیاء
#کشاورزی_ایرانی
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
♻️ اگر نهال میوه را به درخت بیدمشک پیوند زنند، آن میوه خوشبو، نرم، آبدار و لذیذ میشود. گلابی بلخی که در اصفهان است در اصل به بیدمشک پیوند زده شده.
📚 آثار و احیاء
#کشاورزی_ایرانی
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
بسم الله الرحمن الرحیم
♻️الفصل الثالث: في ا فصل سوم: اعضا
الأعضاء
و هي أجسام مُتَوَلّدَةٌ من أَوَّلِ مِزَاجِ الأخلاط؛ كَما أَنَّ الأخلاط أجسام مُتَوَلّدَةٌ من أَوَّلِ مِزاجِ الأركان و هي تَنقَسِمُ الى رئيسَةٍ و غَيرِ رئيسة.
اعضای بدن اجسامی هستند که از آمیزش اولیه اخلاط پدید می آیند؛ همان طور که اخلاط از آمیزش اولیه مزاجهای ارکان حاصل می شدند و بر دو قسماند رئیسه» و «غیر رئیسه».
و التي لَيسَتْ بِرَئيسَةٍ تَنقَسِمُ الى خادِمَةِ الرَّئيسَةِ و إلى غيرِ خادِمَةِ الرَّئيسَةِ.
اعضای غیر رئیسه به دو بخش «خادم و غیر خادم» تقسیم میشوند.
و التي لَيسَتْ بِخَادِمَةِ الرَّئيسَةِ تَنقَسِمُ الى مرؤوسَةٍ و إلى غيرِ مَرؤوسَةٍ.
و اعضای غیر خادم به اعضای «مرئوسه» و «غیر مرئوسه تقسیم میگردند.
أما الأعضاء الرَّئيسة
اعضای رئیسه
فهي التي تَكُونُ مَبادِي لِلقَوَى مُحتاجاً إليها في بَقاءِ الشَّخص أوِ النَّوعِ.
اعضایی که منشأ نیروهای سهگانه بدن بوده و آدمی برای بقای خود یا تداوم نسل به آنها نیاز دارد را اعضای رئیسه" گویند.
أما بِحَسَبِ بَقَاءِ الشَّخص فَثَلاثَةٌ
اعضایی که حیات آدمی بدانها وابسته است عبارتند از:
(القلب، و هو مبدأ قُوَّةِ الحَيوةِ المُسَمَاةِ بِالقُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ).
قلب، که منشأ نیروی حیاتی بدن قوه) حیوانیه نیروی حیوانی است.
و الدماغ، و هو مبدأ قُوَّةِ الحِس و الحَرَكَةِ المُسَمَاةُ بِالقُوَّةِ النَّفسانِيَّةِ).
مغز که منشأ نیروی حسی و حرکتی بدن قوه نفسانیه نیروی نفسانی) است. -
و الكبد، و هو مُبدأ قُوَّةِ التَّعْذِيَةِ المُسَمَاةُ بالقُوَّةِ الطَّبيعية او القُوَّة النَّباتية.
و کبد که عامل تغذیه بدن قوه طبیعیه یا نباتیه نیروی طبیعی یا نباتی است.
و أَمَا بِحَسَبِ بَقَاءِ النَّوعِ فهذه ا الثلاثة ا مع رابع و هو الأنثيان.
و اعضایی که تداوم نسل به آنها وابسته است به جز اعضای مذکور بیضه ها در مرد و تخمدانها در زن هستند.
و أما خادِمَةُ الرَّئيسة
اعضای خادم
فَمِثلُ الأعصاب للدماغ، و الشَّرائين للقلب و الأوردَةِ لِلكَبِدِ، و أوعية المني.للانثيين.
از جمله این اعضا که به اعضای رئیسه یاری میرسانند میتوان شبکه عصبی را برای مغز، سرخرگها را برای قلب سیاهرگها را برای ،کبد و مجاری منی را برای بیضه ها و تخمدانها نام برد.
و أما الأعضاء المرؤوسَةُ بِلا خادِمَةٍ
اعضای مرئوسه غیر خادمه
فهي الأعضاء التي تجرى اليها القوى من الأعضاءِ الرَّئيسَةِ، كَالكُلي و المَعِدَةِ والطِّحالِ والرِّئَةِ.
اعضایی هستند که از نیروهای سه گانه موجود در اعضای رئیسه نیرو میگیرند مانند ،کلیه ها، معده، طحال و ریه .
و أما الأعضاء التي ليست بِخَادِمَةٍ و لا بمَرؤوسَةٍ اعضای غیر مرئوسه غیر خادمه
فهي الأعضاء التي تَختَصُّ بِقُوّى غَرِيزِيَّةٍ لها و لا تَجري إليها من الأعضاءِ الرَّئيسَةِ قُوّى اخرى، كَالعِظامِ والغَضاريف.
اعضایی هستند که نیروی غریزی ویژه خود را دارند و نیروی اعضای رئیسه به آنها وارد نمیشود؛ مانند استخوانها و غضروفها.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
♻️الفصل الثالث: في ا فصل سوم: اعضا
الأعضاء
و هي أجسام مُتَوَلّدَةٌ من أَوَّلِ مِزَاجِ الأخلاط؛ كَما أَنَّ الأخلاط أجسام مُتَوَلّدَةٌ من أَوَّلِ مِزاجِ الأركان و هي تَنقَسِمُ الى رئيسَةٍ و غَيرِ رئيسة.
اعضای بدن اجسامی هستند که از آمیزش اولیه اخلاط پدید می آیند؛ همان طور که اخلاط از آمیزش اولیه مزاجهای ارکان حاصل می شدند و بر دو قسماند رئیسه» و «غیر رئیسه».
و التي لَيسَتْ بِرَئيسَةٍ تَنقَسِمُ الى خادِمَةِ الرَّئيسَةِ و إلى غيرِ خادِمَةِ الرَّئيسَةِ.
اعضای غیر رئیسه به دو بخش «خادم و غیر خادم» تقسیم میشوند.
و التي لَيسَتْ بِخَادِمَةِ الرَّئيسَةِ تَنقَسِمُ الى مرؤوسَةٍ و إلى غيرِ مَرؤوسَةٍ.
و اعضای غیر خادم به اعضای «مرئوسه» و «غیر مرئوسه تقسیم میگردند.
أما الأعضاء الرَّئيسة
اعضای رئیسه
فهي التي تَكُونُ مَبادِي لِلقَوَى مُحتاجاً إليها في بَقاءِ الشَّخص أوِ النَّوعِ.
اعضایی که منشأ نیروهای سهگانه بدن بوده و آدمی برای بقای خود یا تداوم نسل به آنها نیاز دارد را اعضای رئیسه" گویند.
أما بِحَسَبِ بَقَاءِ الشَّخص فَثَلاثَةٌ
اعضایی که حیات آدمی بدانها وابسته است عبارتند از:
(القلب، و هو مبدأ قُوَّةِ الحَيوةِ المُسَمَاةِ بِالقُوَّةِ الحَيَوانِيَّةِ).
قلب، که منشأ نیروی حیاتی بدن قوه) حیوانیه نیروی حیوانی است.
و الدماغ، و هو مبدأ قُوَّةِ الحِس و الحَرَكَةِ المُسَمَاةُ بِالقُوَّةِ النَّفسانِيَّةِ).
مغز که منشأ نیروی حسی و حرکتی بدن قوه نفسانیه نیروی نفسانی) است. -
و الكبد، و هو مُبدأ قُوَّةِ التَّعْذِيَةِ المُسَمَاةُ بالقُوَّةِ الطَّبيعية او القُوَّة النَّباتية.
و کبد که عامل تغذیه بدن قوه طبیعیه یا نباتیه نیروی طبیعی یا نباتی است.
و أَمَا بِحَسَبِ بَقَاءِ النَّوعِ فهذه ا الثلاثة ا مع رابع و هو الأنثيان.
و اعضایی که تداوم نسل به آنها وابسته است به جز اعضای مذکور بیضه ها در مرد و تخمدانها در زن هستند.
و أما خادِمَةُ الرَّئيسة
اعضای خادم
فَمِثلُ الأعصاب للدماغ، و الشَّرائين للقلب و الأوردَةِ لِلكَبِدِ، و أوعية المني.للانثيين.
از جمله این اعضا که به اعضای رئیسه یاری میرسانند میتوان شبکه عصبی را برای مغز، سرخرگها را برای قلب سیاهرگها را برای ،کبد و مجاری منی را برای بیضه ها و تخمدانها نام برد.
و أما الأعضاء المرؤوسَةُ بِلا خادِمَةٍ
اعضای مرئوسه غیر خادمه
فهي الأعضاء التي تجرى اليها القوى من الأعضاءِ الرَّئيسَةِ، كَالكُلي و المَعِدَةِ والطِّحالِ والرِّئَةِ.
اعضایی هستند که از نیروهای سه گانه موجود در اعضای رئیسه نیرو میگیرند مانند ،کلیه ها، معده، طحال و ریه .
و أما الأعضاء التي ليست بِخَادِمَةٍ و لا بمَرؤوسَةٍ اعضای غیر مرئوسه غیر خادمه
فهي الأعضاء التي تَختَصُّ بِقُوّى غَرِيزِيَّةٍ لها و لا تَجري إليها من الأعضاءِ الرَّئيسَةِ قُوّى اخرى، كَالعِظامِ والغَضاريف.
اعضایی هستند که نیروی غریزی ویژه خود را دارند و نیروی اعضای رئیسه به آنها وارد نمیشود؛ مانند استخوانها و غضروفها.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
Forwarded from مادران فاطمی 🌹 یاوران مهدوی
صفحه اصلی / نکات ناب علامه حسن زاده
آداب انعقاد نطفه (نزدیکی کردن به نیت فرزند آوری)
امالى شيخ صدوق ، مجلس 84 حديث اول
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على ابن ابى طالب (عليهما السلام ) چنين سفارش كرد و فرمود:
امالى شيخ صدوق ، مجلس 84 حديث اول
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على ابن ابى طالب (عليهما السلام ) چنين سفارش كرد و فرمود:
((يا على چون عروس را به خانه تو آرند وقتى نشست كفش او را بكن و پايش را بشوى و آبش را به در خانه ات بريز كه چون چنين كنى خداوند از خانه ات هفتاد هزار رنگ فقر را ببرد و هفتاد هزار رنگ بركت در آن در آورد و هفتاد هزار رحمت بر تو فرو فرستد كه بر سر عروس بگردد تا بركت آن به هر گوشه خانه ات برسد. و خداوند عروس را از جنون و خوره و پيسى امان دهد كه به او رسند مادامى كه در آن خانه است .
سپس فرمود:
اى على عروس را در هفته نخستين از خوردن شيرها و سركه و گشنيز (سبزى امزنا) و سيب ترش باز دار زيرا كه زهدان از اين چار، سرد و نازاينده گردد؛ و بوريا در گوشه خانه به از زن نازاينده است . اگر عروس بر سركه خوردگى خون حيض بيند هيچگاه به خوبى از آن پاك نگردد. و گشنيز آن خون را در درونش بشوراند و زايمان را بر وى دشوار گرداند. و سيب ترش آن را از آمدن باز بدارد و بيمارى بر وى گردد.
سپس فرمود:
1- اى على در هنگام جماع سخن دنیا مگو مبادا كه فرزند گنگ و لال گردد. ذکر بسم الله الرحمن الرحیم ایراد ندارد.
2- و به عورت زن (در حين جماع ) نگاه نكن كه سبب نابينايى فرزند شود.
3- و با شهوت زن ديگرى در خاطرات با زنت جماع مكن كه فرزند مخنث(دوجنسه) آيد.
4- و ايستاده با زنت جماع مكن كه از كار خران است و اگر فرزندى آيد در فراش كميز ميزنده شود. (يعنى شب بول كننده در بستر شود .)
5- اول و ميانه و آخر ماه مجامعت مكن كه ديوانگى و خوره و گيجى (صرع) بسوى فرزند شتابند.
6- از ظهر زن جماع مكن كه اگر فرزندى آورد قيچ (لوچ و دوبين ) شود و شيطان به لوچ بودن انسان شاد است .
7- كسى كه با زن خود در بستر جنب است قرآن نخواند مى ترسم آتشى از آسمان فرود آيد و هر دو را بسوزاند.
8- جماع مكن جز آنكه خودت دستمالى داشته باشى و زنت نيز پارچه ديگر كه با يك پارچه خود را پاك نكنيد كه شهوت بر شهوت افتد كه مايه دشمنى بين شما مى شود و پس شما را به جدايى و طلاق كشاند.
9- در شب عيد فطر جماع مكن كه اگر فرزندى آيد بسيار شرور گردد.
10- در شب عيد اضحى (قربان ) جماع مكن كه فرزند شش انگشت يا چهار انگشت آيد.
11- زير درخت باردار جماع مكن كه فرزند جلاد و آدمكش و كدخدا آيد.
12- در مقابل آفتاب و نور آن جماع مكن اگر آنكه هر دو با روپوش باشند كه اگر فرزندى آيد دائما در سختى و فقر باشد تا بميرد.
13- ميان اذان و اقامه جماع مكن كه اگر فرزندى آيد خونخوار گردد.
14- اگر زنت باردار شد بى وضو با او جماع مكن كه فرزند كوردل و بخيل آيد. نزدیکی در غروب و بعد ازظهر هم بخل فرزند نتیجه دارد.
15- در نيمه شعبان جماع مكن كه فرزند، شوم و با خال چهره آيد.
16- در آخر ماه دو روز از آن مانده جماع مكن كه فرزند گمركچى و كمك كننده ظالم آيد و جمعى از مردم بدست او هلاك شوند.
17- بر سر پشت بامها جماع مكن كه فرزند منافق و رياكار و بدعت گزار آيد.
18- چون قصد سفر دارى در شب آن جماع مكن كه فرزند ولخرج آيد، رسول خدا اين آيه را خواند (سوره اسراء /30) براستى مبذرين برادران شياطين باشند.
19- چون در سفر رفتى تا سه شب جماع مكن كه فرزند كمك كننده ظالم و ستمگر بر عليه تو شود.
20- در ساعت اول شب با زنت جماع نكن(غیر شب جمعه)كه اگر فرزندى آيد، بسا باشد كه جادوگر و دنيا طلب در آيد.
منبع:
#جلد_دوم_شرح_دفتر_دل
#علوم_اسراری
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
آداب انعقاد نطفه (نزدیکی کردن به نیت فرزند آوری)
امالى شيخ صدوق ، مجلس 84 حديث اول
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على ابن ابى طالب (عليهما السلام ) چنين سفارش كرد و فرمود:
امالى شيخ صدوق ، مجلس 84 حديث اول
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على ابن ابى طالب (عليهما السلام ) چنين سفارش كرد و فرمود:
((يا على چون عروس را به خانه تو آرند وقتى نشست كفش او را بكن و پايش را بشوى و آبش را به در خانه ات بريز كه چون چنين كنى خداوند از خانه ات هفتاد هزار رنگ فقر را ببرد و هفتاد هزار رنگ بركت در آن در آورد و هفتاد هزار رحمت بر تو فرو فرستد كه بر سر عروس بگردد تا بركت آن به هر گوشه خانه ات برسد. و خداوند عروس را از جنون و خوره و پيسى امان دهد كه به او رسند مادامى كه در آن خانه است .
سپس فرمود:
اى على عروس را در هفته نخستين از خوردن شيرها و سركه و گشنيز (سبزى امزنا) و سيب ترش باز دار زيرا كه زهدان از اين چار، سرد و نازاينده گردد؛ و بوريا در گوشه خانه به از زن نازاينده است . اگر عروس بر سركه خوردگى خون حيض بيند هيچگاه به خوبى از آن پاك نگردد. و گشنيز آن خون را در درونش بشوراند و زايمان را بر وى دشوار گرداند. و سيب ترش آن را از آمدن باز بدارد و بيمارى بر وى گردد.
سپس فرمود:
1- اى على در هنگام جماع سخن دنیا مگو مبادا كه فرزند گنگ و لال گردد. ذکر بسم الله الرحمن الرحیم ایراد ندارد.
2- و به عورت زن (در حين جماع ) نگاه نكن كه سبب نابينايى فرزند شود.
3- و با شهوت زن ديگرى در خاطرات با زنت جماع مكن كه فرزند مخنث(دوجنسه) آيد.
4- و ايستاده با زنت جماع مكن كه از كار خران است و اگر فرزندى آيد در فراش كميز ميزنده شود. (يعنى شب بول كننده در بستر شود .)
5- اول و ميانه و آخر ماه مجامعت مكن كه ديوانگى و خوره و گيجى (صرع) بسوى فرزند شتابند.
6- از ظهر زن جماع مكن كه اگر فرزندى آورد قيچ (لوچ و دوبين ) شود و شيطان به لوچ بودن انسان شاد است .
7- كسى كه با زن خود در بستر جنب است قرآن نخواند مى ترسم آتشى از آسمان فرود آيد و هر دو را بسوزاند.
8- جماع مكن جز آنكه خودت دستمالى داشته باشى و زنت نيز پارچه ديگر كه با يك پارچه خود را پاك نكنيد كه شهوت بر شهوت افتد كه مايه دشمنى بين شما مى شود و پس شما را به جدايى و طلاق كشاند.
9- در شب عيد فطر جماع مكن كه اگر فرزندى آيد بسيار شرور گردد.
10- در شب عيد اضحى (قربان ) جماع مكن كه فرزند شش انگشت يا چهار انگشت آيد.
11- زير درخت باردار جماع مكن كه فرزند جلاد و آدمكش و كدخدا آيد.
12- در مقابل آفتاب و نور آن جماع مكن اگر آنكه هر دو با روپوش باشند كه اگر فرزندى آيد دائما در سختى و فقر باشد تا بميرد.
13- ميان اذان و اقامه جماع مكن كه اگر فرزندى آيد خونخوار گردد.
14- اگر زنت باردار شد بى وضو با او جماع مكن كه فرزند كوردل و بخيل آيد. نزدیکی در غروب و بعد ازظهر هم بخل فرزند نتیجه دارد.
15- در نيمه شعبان جماع مكن كه فرزند، شوم و با خال چهره آيد.
16- در آخر ماه دو روز از آن مانده جماع مكن كه فرزند گمركچى و كمك كننده ظالم آيد و جمعى از مردم بدست او هلاك شوند.
17- بر سر پشت بامها جماع مكن كه فرزند منافق و رياكار و بدعت گزار آيد.
18- چون قصد سفر دارى در شب آن جماع مكن كه فرزند ولخرج آيد، رسول خدا اين آيه را خواند (سوره اسراء /30) براستى مبذرين برادران شياطين باشند.
19- چون در سفر رفتى تا سه شب جماع مكن كه فرزند كمك كننده ظالم و ستمگر بر عليه تو شود.
20- در ساعت اول شب با زنت جماع نكن(غیر شب جمعه)كه اگر فرزندى آيد، بسا باشد كه جادوگر و دنيا طلب در آيد.
منبع:
#جلد_دوم_شرح_دفتر_دل
#علوم_اسراری
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
Forwarded from مادران فاطمی 🌹 یاوران مهدوی
یا علی شب دوشنبه ملازم جماع باش که اگر فرزندی آید حافظ قرآن و راضی به قسمت خدا باشد.
اگر شب سه شنبه جماع کنی و فرزندی آید پس از شهادت به شهادتین شهادت روزی وی گردد و خداوند با مشرکان او را کیفر نکند و بوی دهانش خوش باشد و رحم دل و با سخاوت و پاک زبان از غیبت و دروغ و بتهان است.
اگر شب پنج شنبه جماع کنی و فرزندی آید حاکمی از حکام گردد یا عالمی از علماء .
در روز پنج شنبه ظهر هنگامی که آفتاب در وسط آسمان است اگر جماع شود فرزند به دنیا آید تا پیر شود شیطان به او نزدیک نگردد و با فهم باشد و در دین و دنیا سلامت روزیش گردد.
اگر در شب جمعه با زنت جماع کنی و فرزندی آید سخنور و گویا و زبان آور شود. اگر در روز جمعه پس از عصر باشد و فرزندی آید معروف و مشهور و دانشمند گردد.
اگر شب جمعه بعد از عشاء باشد امید فرزندی می رود که از ابدال باشد انشاءالله.
ای علی! سفارش مرا نگاهدار چنانچه من از جبرئیل نگاه داشتم.
منبع:
#جلد_دوم_شرح_دفتر_دل
#علوم_اسراری
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
اگر شب سه شنبه جماع کنی و فرزندی آید پس از شهادت به شهادتین شهادت روزی وی گردد و خداوند با مشرکان او را کیفر نکند و بوی دهانش خوش باشد و رحم دل و با سخاوت و پاک زبان از غیبت و دروغ و بتهان است.
اگر شب پنج شنبه جماع کنی و فرزندی آید حاکمی از حکام گردد یا عالمی از علماء .
در روز پنج شنبه ظهر هنگامی که آفتاب در وسط آسمان است اگر جماع شود فرزند به دنیا آید تا پیر شود شیطان به او نزدیک نگردد و با فهم باشد و در دین و دنیا سلامت روزیش گردد.
اگر در شب جمعه با زنت جماع کنی و فرزندی آید سخنور و گویا و زبان آور شود. اگر در روز جمعه پس از عصر باشد و فرزندی آید معروف و مشهور و دانشمند گردد.
اگر شب جمعه بعد از عشاء باشد امید فرزندی می رود که از ابدال باشد انشاءالله.
ای علی! سفارش مرا نگاهدار چنانچه من از جبرئیل نگاه داشتم.
منبع:
#جلد_دوم_شرح_دفتر_دل
#علوم_اسراری
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
🔴 زمان مناسب حجامت در ایام ماه
♻️ بهترین ایام مناسب #حجامت، بین روز ۱۲ تا ۲۱ ماه قمری، و بهترین ساعت، ساعت حضور ماه در وسط مدار است.
حکیم حسین خیراندیش
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
♻️ بهترین ایام مناسب #حجامت، بین روز ۱۲ تا ۲۱ ماه قمری، و بهترین ساعت، ساعت حضور ماه در وسط مدار است.
حکیم حسین خیراندیش
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
بسم الله الرحمن الرحیم
تقسیم دیگری برای اعضا
و تَنقَسِمُ الأعضاء بِالجُملَةِ
إلى مُفرَدَةٍ، و هي التي أيُّ جُزءٍ مَحسُوس اخذَ منها كانَ مُشارِكاً لِلكُلِّ في الاسم و الحد.
به طور کلی اعضا بر دو قسماند: اعضای مفرد و اعضای مرکب یا اعضای آلی عضو مفرد عضوی است که نام و تعریف منطقی هر جزء آن با کل آن یکی است (مانند گوشت و چربی)
و إلى مُرَكَّبَةٍ وهى التى لا تَكُونُ كذلك و تُسَمَّى الأعضاء الآليَّةَ.
عضو مرکب آن است که نام و تعریف اجزایش با خودش یکی نیست (مانند دست).
الفصل الرابع:
في القوي فصل چهارم نیروها و قوا
و هي ثلاثة أقسام:
-
طبيعية، و هي في الكبد.
في "القلب و حَيَوانيَّةٌ، و هي فـی نفسانية، و هى في الدماغ.
نیروهای بدن بر سه قسم اند: نیروی طبیعی که خاستگاه آن کبد است؛ نیروی حیوانی که خاستگاه آن قلب است؛ و نیروی نفسانی
که خاستگاه آن مغز است.
أَما القُوَّةُ الطَّبيعيَّةُ
الف. نیروی طبیعی
فَتَنقَسِمُ إلى قسمين: مَحْدُومَةٍ وحَادِمَةٍ.
این نیرو خود به قوه خادمه" و " قوه مخدومه" تقسیم میشود.
- أمّا المَحْدُومَةُ
قوه مخدومه
فَتَنقَسِمُ الى ما يَتَصَرَّفُ في الغذاء لِبَقاءِ الشَّخص، و هي الغاذيَةُ و النَّاميَةُ. و الى ما يَتَصَرَّفُ في الغذاءَ لِبَقَاءِ النَّوعِ، و هي المُوَلّدَةُ و المُصَوِّرَةُ.
قوه مخدومه خود به چهار قوه غاذیه"، " نامیه "، " مولده "، و" مصوره تقسیم میشود که از میان آنها دو نیروی نخست برای ادامه حیات آدمی و دو دیگر برای بقای نسل در غذا تصرف میکنند.
أما الغاذيَةُ، فهي التي تُحيلُ الغِذاء الى مُشابَهَةِ المُعْتَدَى لِيُخلِفَ بَدَلَ مَا يَتَحَلَّلُ منه.
ـ غاذیه قوه ای است که غذا را شبیه مغتذی میکند تا جایگزین آنچه از دست رفته شود.
و أمّا النَّاميَةُ، فهى التى تَزيدُ في أقطار الجسمِ علي التَّناسُبِ الطَّبيعي لِيَبْلُغَ عَلَي تَمَامِ النَّشو.
نامیه قوه ای است که رشد هماهنگ و طبیعی ابعاد بدن آدمی را ممکن میسازد تا زمانی که جسم به نهایت رشد خود برسد.
و أمّا المُوَلَّدَةُ، فَعَلَى نَوعَينِ
قوه مولده بر دو گونه است
نَوعٌ يُحَصِّلُ المَنيَّ فِي الذَّكَرِ وَ الْأُنثَي.
نخست قوه ای که در مردان و زنان تولید منی میکند
و نَوعٌ آخَرُ يُفَصِّلُ القوى التى في المَنيُّ فَيُمَزِّجُها تمزيجاتٍ مُختَلِفَةٍ بِحَسَبِ كُلِّ عُضءٍ عُضِعٍ وَ تُسَمَّى المُغَيِّرَةَ الْأُولَى.
دوم، قوه ای که نیروهای موجود در منی را از هم جدا کرده و آنها را بر اساس طبیعت تك تك اعضای بدن فرد به شکلهای مختلف باهم می آمیزد که آن را" مغیره اولی" مینامند.
و أمّا المُصَوِّرَةُ ، فهى التي تصدر عنها تخطيط الأعضاء و تشكيلاتها و تُسَمَّى المُغَيِّرَةَ الثَّانِيَةَ.
مصوره قوه ای است که وظیفه طراحی و شکل دهی اعضای بدن را بر عهده دارد و آن را مغیره ثانی" می گویند.
- و أما الخادِمَةُ قوه خادمه
فهي الجاذبة و الماسكة و الهاضِمَةُ والدَّافِعَةُ لِلتَّفْلِ.
قوه خادمه نیز بر چهار قسم است جاذبه (ربایا) ماسکه( گیر یا دارا )هاضمه (گوارا) و دافعه فضولات (رانا).
و أَما الحَيَوانِيَةُ
ب. نیروی حیوانی
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
تقسیم دیگری برای اعضا
و تَنقَسِمُ الأعضاء بِالجُملَةِ
إلى مُفرَدَةٍ، و هي التي أيُّ جُزءٍ مَحسُوس اخذَ منها كانَ مُشارِكاً لِلكُلِّ في الاسم و الحد.
به طور کلی اعضا بر دو قسماند: اعضای مفرد و اعضای مرکب یا اعضای آلی عضو مفرد عضوی است که نام و تعریف منطقی هر جزء آن با کل آن یکی است (مانند گوشت و چربی)
و إلى مُرَكَّبَةٍ وهى التى لا تَكُونُ كذلك و تُسَمَّى الأعضاء الآليَّةَ.
عضو مرکب آن است که نام و تعریف اجزایش با خودش یکی نیست (مانند دست).
الفصل الرابع:
في القوي فصل چهارم نیروها و قوا
و هي ثلاثة أقسام:
-
طبيعية، و هي في الكبد.
في "القلب و حَيَوانيَّةٌ، و هي فـی نفسانية، و هى في الدماغ.
نیروهای بدن بر سه قسم اند: نیروی طبیعی که خاستگاه آن کبد است؛ نیروی حیوانی که خاستگاه آن قلب است؛ و نیروی نفسانی
که خاستگاه آن مغز است.
أَما القُوَّةُ الطَّبيعيَّةُ
الف. نیروی طبیعی
فَتَنقَسِمُ إلى قسمين: مَحْدُومَةٍ وحَادِمَةٍ.
این نیرو خود به قوه خادمه" و " قوه مخدومه" تقسیم میشود.
- أمّا المَحْدُومَةُ
قوه مخدومه
فَتَنقَسِمُ الى ما يَتَصَرَّفُ في الغذاء لِبَقاءِ الشَّخص، و هي الغاذيَةُ و النَّاميَةُ. و الى ما يَتَصَرَّفُ في الغذاءَ لِبَقَاءِ النَّوعِ، و هي المُوَلّدَةُ و المُصَوِّرَةُ.
قوه مخدومه خود به چهار قوه غاذیه"، " نامیه "، " مولده "، و" مصوره تقسیم میشود که از میان آنها دو نیروی نخست برای ادامه حیات آدمی و دو دیگر برای بقای نسل در غذا تصرف میکنند.
أما الغاذيَةُ، فهي التي تُحيلُ الغِذاء الى مُشابَهَةِ المُعْتَدَى لِيُخلِفَ بَدَلَ مَا يَتَحَلَّلُ منه.
ـ غاذیه قوه ای است که غذا را شبیه مغتذی میکند تا جایگزین آنچه از دست رفته شود.
و أمّا النَّاميَةُ، فهى التى تَزيدُ في أقطار الجسمِ علي التَّناسُبِ الطَّبيعي لِيَبْلُغَ عَلَي تَمَامِ النَّشو.
نامیه قوه ای است که رشد هماهنگ و طبیعی ابعاد بدن آدمی را ممکن میسازد تا زمانی که جسم به نهایت رشد خود برسد.
و أمّا المُوَلَّدَةُ، فَعَلَى نَوعَينِ
قوه مولده بر دو گونه است
نَوعٌ يُحَصِّلُ المَنيَّ فِي الذَّكَرِ وَ الْأُنثَي.
نخست قوه ای که در مردان و زنان تولید منی میکند
و نَوعٌ آخَرُ يُفَصِّلُ القوى التى في المَنيُّ فَيُمَزِّجُها تمزيجاتٍ مُختَلِفَةٍ بِحَسَبِ كُلِّ عُضءٍ عُضِعٍ وَ تُسَمَّى المُغَيِّرَةَ الْأُولَى.
دوم، قوه ای که نیروهای موجود در منی را از هم جدا کرده و آنها را بر اساس طبیعت تك تك اعضای بدن فرد به شکلهای مختلف باهم می آمیزد که آن را" مغیره اولی" مینامند.
و أمّا المُصَوِّرَةُ ، فهى التي تصدر عنها تخطيط الأعضاء و تشكيلاتها و تُسَمَّى المُغَيِّرَةَ الثَّانِيَةَ.
مصوره قوه ای است که وظیفه طراحی و شکل دهی اعضای بدن را بر عهده دارد و آن را مغیره ثانی" می گویند.
- و أما الخادِمَةُ قوه خادمه
فهي الجاذبة و الماسكة و الهاضِمَةُ والدَّافِعَةُ لِلتَّفْلِ.
قوه خادمه نیز بر چهار قسم است جاذبه (ربایا) ماسکه( گیر یا دارا )هاضمه (گوارا) و دافعه فضولات (رانا).
و أَما الحَيَوانِيَةُ
ب. نیروی حیوانی
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
فهي التي تَفْعَلُ انبساط القلب نیروی حیوانی عامل انبساط و الشرائين و انقباضها لِلتَّرويح و إخراج الأبخِرَةِ الدُّخانيَّةِ، و بها تكُونُ حَرَكَةُ الخَوفِ والغَضَبِ.
انقباض قلب و شرائین برای جذب نسیم و دفع بخار دخانی است. حرکات ناشی از ترس و خشم نیز به سبب وجود این نیرو است.
و أمّا النَّفسانية
ج_ نیروی نفسانی فَتَنقَسِمُ الى مُدرِكَةٍ ومُحَرِّكَةٍ.
نیروی نفسانی نیز به مدرکه و محرکه تقسیم میشود.
أما المدركة
قوه مدرکه
فَتَنقَسِمُ الى ما هو في الظَّاهِرِ، و الى ما هو في الباطن.
قوه مدرکه خود به قسم است قوایی که مربوط به حواس ظاهریاند و قوایی که مربوط به حواس باطنی اند.
أما التي في الظَّاهِرِ فهي السَّمعُ والبَصَرُ والشَّم والذوق و اللمس
قوه نخست بر پنج گونه است ،شنوایی ،بینایی چشایی، بویایی و لامسه
و أما التي في الباطِنِ فَالحِسُّ المُشتَرَكَ والخَيالُ والمُتَصَرِّفَةُ والوَهمُ والحافِظَةُ.
قوه مربوط به حواس باطنی نیز بر پنج گونه است حس مشترك ،خیال، متصرفه، وهم، و حافظه.
أما الجسُ المُشتَرَك، فهي التي
حس مشترك آن است که مجموعه
تَتَأدَّى إليها جَميعُ الصُّورِ المَحسُوسَةِ و مَحَلَّها أوَّلُ البَطنِ المُقَدَّمِ من الدِّماغِ.
محسوسات آدمی بدان واصل میگردد و جایگاه آن بخش نخست از بطن مقدم مغز است.
و أما الخيال فهي التي تحفظ ما تقبَلهُ الحِسُّ المُسْتَرَك من الصُّوَرِ المَحسُوسَةِ بَعدَ الغَيبُوبَةِ، وَ مَحَلُّها آخِرُ البَطنِ المُقَدَّمِ مِن الدِمَاغِ.
خیال آن است که اثر محسوسات موجود در حس مشترك را، پس از غیبت محسوسات خارجی در خود نگاه میدارد و جایگاه آن بخش آخر از بطن مقدم مغز است.
و أمّا المُتَصَرِفَةُ، فهى التي تَتَصَرَّفُ في المَحسُوسَةِ و مَعَانيها الجُزئيَّةِ بِالتَّركيب و التفصيل، مثل أن تَتَخَيَّلَ إِنسَاناً ذَا رَأْسَينِ فَقَد رَكَّبَتَ رَأسَينِ علي بَدَنِهِ، و مثل أن تَتَخَيَّلَ إنساناً عَدِيمَ الرَّأْسِ فَقَد فَصَّلتَ رَأْسَهُ.
متصرفه آن است که در صور محسوسه و معانی جزئی آنها تصرف میکند یا به نحو چسباندن چند صورت به هم مانند تخیل انسان دو سر و یا به نحو جدا ساختن اجزای يك صورت (مانند تخیل انسان)
من بَدَنِهِ و مَحَلَّها أَوَّلُ البَطنِ الأوسَط من الدماغ.
بی سر جایگاه متصرفه بخش نخست از بطن میانی مغز است.
و أما الوهم، فهى القُوَّةُ التي تُدرَكَ بِهَا المَعانِي الجُزئيَّةُ المُتَعَلَّقَةُ بالمَحسُوسات من المُوافَقَةِ والمُخالَفَةِ والعَداوَةِ والصَّدَاقَةِ، و مَحَلَّها آخِرُ
البَطنِ الأوسَط من الدماغ.
وهم قوه ای است که رابطه میان معانی جزئیه متعلق به محسوسات را از نظر موافقت و مخالفت، دشمنی و دوستی و ... درک می کند و جایگاه آن بخش آخر بطن میانی مغز است.
و ، أما الحافِظَةُ، فهى التى تَحفَظُ المَعانِي المُدرَكَةَ بالوهم، و مَحَلَّها البَطنُ الأَخِيرُ من الدِّماغِ.
حافظه قوه نگاهدارنده معانی ادراک شده به وسیله قوه وهم است و جایگاه آن بطن آخر مغز است.
- و أمّا المُحَرِّكَةُ
قوه محرکه
فَتَنقَسِمُ إلى باعِثَةٍ و فاعِلَةٍ.
قوه محرکه بر دو قسم باعثه" و" فاعله" است.
أما الباعثة، فهي التي تَدعُو إِلى الحَرَكَةِ نَحوَ النّافِع في نَفسِهِ أو المَظَنُونِ أَنَّهُ نَافِعٌ ويُقال لها قُوَّةٌ شَهَوانِيَّةٌ، أَو تَدعُو إِلَى الحَرَكَةِ عَن
الضار في نَفسِهِ أو المظنُّونِ أَنَّهُ ضَارٌ ويُقال لها
قوه باعثه.
عامل حرکت و تمایل شخص به سوی چیزهای مفید و پرهیز و دور ماندنش از چیزهای مضر است؛ خواه این نفع و ضرر حقیقی باشد و خواه ظنی در صورت اول چیزهای مفید آن را قوه شهوانیه" و در صورت
القُوَّةُ الغَضَبانِيَّة.
دوم (چیزهای مضر)، آن را قوه غضبانیه" گویند.
و أما الفاعلة، فهى القُوَّةُ المُستَعمِلَةُ لِلعَضَلَةِ المُطِيعَةُ لِلقُوَّةِ الباعِثَةِ.
فاعله قوه ای است که عضلات را به کار میاندازد و از قوه باعثه فرمان میگیرد.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
انقباض قلب و شرائین برای جذب نسیم و دفع بخار دخانی است. حرکات ناشی از ترس و خشم نیز به سبب وجود این نیرو است.
و أمّا النَّفسانية
ج_ نیروی نفسانی فَتَنقَسِمُ الى مُدرِكَةٍ ومُحَرِّكَةٍ.
نیروی نفسانی نیز به مدرکه و محرکه تقسیم میشود.
أما المدركة
قوه مدرکه
فَتَنقَسِمُ الى ما هو في الظَّاهِرِ، و الى ما هو في الباطن.
قوه مدرکه خود به قسم است قوایی که مربوط به حواس ظاهریاند و قوایی که مربوط به حواس باطنی اند.
أما التي في الظَّاهِرِ فهي السَّمعُ والبَصَرُ والشَّم والذوق و اللمس
قوه نخست بر پنج گونه است ،شنوایی ،بینایی چشایی، بویایی و لامسه
و أما التي في الباطِنِ فَالحِسُّ المُشتَرَكَ والخَيالُ والمُتَصَرِّفَةُ والوَهمُ والحافِظَةُ.
قوه مربوط به حواس باطنی نیز بر پنج گونه است حس مشترك ،خیال، متصرفه، وهم، و حافظه.
أما الجسُ المُشتَرَك، فهي التي
حس مشترك آن است که مجموعه
تَتَأدَّى إليها جَميعُ الصُّورِ المَحسُوسَةِ و مَحَلَّها أوَّلُ البَطنِ المُقَدَّمِ من الدِّماغِ.
محسوسات آدمی بدان واصل میگردد و جایگاه آن بخش نخست از بطن مقدم مغز است.
و أما الخيال فهي التي تحفظ ما تقبَلهُ الحِسُّ المُسْتَرَك من الصُّوَرِ المَحسُوسَةِ بَعدَ الغَيبُوبَةِ، وَ مَحَلُّها آخِرُ البَطنِ المُقَدَّمِ مِن الدِمَاغِ.
خیال آن است که اثر محسوسات موجود در حس مشترك را، پس از غیبت محسوسات خارجی در خود نگاه میدارد و جایگاه آن بخش آخر از بطن مقدم مغز است.
و أمّا المُتَصَرِفَةُ، فهى التي تَتَصَرَّفُ في المَحسُوسَةِ و مَعَانيها الجُزئيَّةِ بِالتَّركيب و التفصيل، مثل أن تَتَخَيَّلَ إِنسَاناً ذَا رَأْسَينِ فَقَد رَكَّبَتَ رَأسَينِ علي بَدَنِهِ، و مثل أن تَتَخَيَّلَ إنساناً عَدِيمَ الرَّأْسِ فَقَد فَصَّلتَ رَأْسَهُ.
متصرفه آن است که در صور محسوسه و معانی جزئی آنها تصرف میکند یا به نحو چسباندن چند صورت به هم مانند تخیل انسان دو سر و یا به نحو جدا ساختن اجزای يك صورت (مانند تخیل انسان)
من بَدَنِهِ و مَحَلَّها أَوَّلُ البَطنِ الأوسَط من الدماغ.
بی سر جایگاه متصرفه بخش نخست از بطن میانی مغز است.
و أما الوهم، فهى القُوَّةُ التي تُدرَكَ بِهَا المَعانِي الجُزئيَّةُ المُتَعَلَّقَةُ بالمَحسُوسات من المُوافَقَةِ والمُخالَفَةِ والعَداوَةِ والصَّدَاقَةِ، و مَحَلَّها آخِرُ
البَطنِ الأوسَط من الدماغ.
وهم قوه ای است که رابطه میان معانی جزئیه متعلق به محسوسات را از نظر موافقت و مخالفت، دشمنی و دوستی و ... درک می کند و جایگاه آن بخش آخر بطن میانی مغز است.
و ، أما الحافِظَةُ، فهى التى تَحفَظُ المَعانِي المُدرَكَةَ بالوهم، و مَحَلَّها البَطنُ الأَخِيرُ من الدِّماغِ.
حافظه قوه نگاهدارنده معانی ادراک شده به وسیله قوه وهم است و جایگاه آن بطن آخر مغز است.
- و أمّا المُحَرِّكَةُ
قوه محرکه
فَتَنقَسِمُ إلى باعِثَةٍ و فاعِلَةٍ.
قوه محرکه بر دو قسم باعثه" و" فاعله" است.
أما الباعثة، فهي التي تَدعُو إِلى الحَرَكَةِ نَحوَ النّافِع في نَفسِهِ أو المَظَنُونِ أَنَّهُ نَافِعٌ ويُقال لها قُوَّةٌ شَهَوانِيَّةٌ، أَو تَدعُو إِلَى الحَرَكَةِ عَن
الضار في نَفسِهِ أو المظنُّونِ أَنَّهُ ضَارٌ ويُقال لها
قوه باعثه.
عامل حرکت و تمایل شخص به سوی چیزهای مفید و پرهیز و دور ماندنش از چیزهای مضر است؛ خواه این نفع و ضرر حقیقی باشد و خواه ظنی در صورت اول چیزهای مفید آن را قوه شهوانیه" و در صورت
القُوَّةُ الغَضَبانِيَّة.
دوم (چیزهای مضر)، آن را قوه غضبانیه" گویند.
و أما الفاعلة، فهى القُوَّةُ المُستَعمِلَةُ لِلعَضَلَةِ المُطِيعَةُ لِلقُوَّةِ الباعِثَةِ.
فاعله قوه ای است که عضلات را به کار میاندازد و از قوه باعثه فرمان میگیرد.
🟢ادامه دارد...
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
🔴 بهترین زمان حجامت خرداد ماه ۱۴۰۳
🔹 یکشنبه ۶ خرداد
🔹 سهشنبه ۸ خرداد
🔹 پنجشنبه ۱۰ خرداد
❗️حجامت برای افرادی که غلبه سردی دارند مناسب نیست
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
🔹 یکشنبه ۶ خرداد
🔹 سهشنبه ۸ خرداد
🔹 پنجشنبه ۱۰ خرداد
❗️حجامت برای افرادی که غلبه سردی دارند مناسب نیست
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
بسم الله الرحمن الرحیم
الفصل الخامس: في بَقِيَّةِ الأُمُورِ الطَّبِيعِيَّةِ
فصل پنجم سایر امور طبیعیه
و هي الأفعَالُ الصَّادِرَةُ عن القوي و الأرواح و الأسنان و الألوان و السَّحْنَةُ، و الفَرقُ بين الذَّكَرِ و الانثى.
مراد از سایر امور طبیعیه افعال مربوط به ،قوا ارواح سن ،آدمی ،رنگها شکل ظاهری ،بدن و نیز تفاوت میان مرد و زن است.
أما الأفعال
الف. افعال
فَتَنقَسِمُ إِلَى مُفرَدٍ وَ مُرَكَّبٍ.
أَما المُفرَدُ فهو الذي يَتِمُ بِقُوَّةٍ َواحِدَةٍ كَالجَذب و الإمساكِ و الهضم و الدفع.
افعال بر دو قسماند: مفرد و مرکب.
فعل مفرد آن است که وجود يك قوه برای انجام آن کافی است مثل جذب و امساك و هضم و دفع.
و أمّا المُرَكَّبُ فهو الذى يَتِمُّ بِقُوَّتَينِ فَصاعِداً كَنُفُوذِ الْغِدَاءِ، فَإِنَّهُ يَتِمُ
اما فعل مرکب آن است که انجام آن به وجود دو قوه یا بیشتر بستگی دارد.
بِقُوَّتَينِ الجَاذِبَةِ والدَّافِعَةِ.
مانند نفوذ غذا که با تعامل دو قوه جاذبه و دافعه ممکن میشود.
و أما الأرواح
ب. ارواح
فهي أجسام لطيفَةً تَحدثُ من بُخاريَّةِ الأخلاطِ المَحمُودَةِ و لطافَتِها. و تَنقَسِمُ إلى:
ارواح اجسام لطیفی هستند که از بخارهای بخشهای لطیف خلطهای نیک پدید می آیند و مانند نیروها بر سه قسم اند: روح طبیعی، روح حیوانی و روح نفسانی طبيعية، و هي التي تَنفُذُ من الكَبِدِ فِي العُرُوقِ غَيرِ الصَّوارِبِ إِلى جَمِيعِ البَدَنِ.
روح طبیعی آن است که به وسیله وریدها از کبد به همه نقاط بدن میرود. -
و إلى حَيَوانيَّةٍ، و هى التى تَنفُذُ في العُرُوقِ الضَّوارِبِ من القَلبِ إلى جَمِيعِ البَدَنِ.
روح حیوانی آن است که به وسیله شریانها از قلب به همه بدن میرسد.
و إلى نفسانية، و هى التى تَنفُذُ من الدِّمَاغِ في العَصَبِ إلى أقاصي الأعضاء
و روح نفسانی آن است که به وسیله اعصاب از مغز به دورترین نقاط بدن میرود.
و أما الأسنان
ج. سن آدمی
فهي أربَعَةٌ:
دوران سن آدمی دارای چهار مرحله است
سنَّ التُّمُو، و هو الذي يَدُومُ فيه التُّمُو و مُنتَهاهُ قَرِيبٌ من ثَلاثينَ سَنَةً و تَغلِبُ الحَرارَةُ والرُّطُوبَةُ في هذا السِّنِّ.
دوره بالندگی و آن از بدو تولد است تا حدود سی سالگی که بدن در آن رشد میکند در این دوره حرارت و رطوبت بر بدن غالب است.
الفصل الخامس: في بَقِيَّةِ الأُمُورِ الطَّبِيعِيَّةِ
فصل پنجم سایر امور طبیعیه
و هي الأفعَالُ الصَّادِرَةُ عن القوي و الأرواح و الأسنان و الألوان و السَّحْنَةُ، و الفَرقُ بين الذَّكَرِ و الانثى.
مراد از سایر امور طبیعیه افعال مربوط به ،قوا ارواح سن ،آدمی ،رنگها شکل ظاهری ،بدن و نیز تفاوت میان مرد و زن است.
أما الأفعال
الف. افعال
فَتَنقَسِمُ إِلَى مُفرَدٍ وَ مُرَكَّبٍ.
أَما المُفرَدُ فهو الذي يَتِمُ بِقُوَّةٍ َواحِدَةٍ كَالجَذب و الإمساكِ و الهضم و الدفع.
افعال بر دو قسماند: مفرد و مرکب.
فعل مفرد آن است که وجود يك قوه برای انجام آن کافی است مثل جذب و امساك و هضم و دفع.
و أمّا المُرَكَّبُ فهو الذى يَتِمُّ بِقُوَّتَينِ فَصاعِداً كَنُفُوذِ الْغِدَاءِ، فَإِنَّهُ يَتِمُ
اما فعل مرکب آن است که انجام آن به وجود دو قوه یا بیشتر بستگی دارد.
بِقُوَّتَينِ الجَاذِبَةِ والدَّافِعَةِ.
مانند نفوذ غذا که با تعامل دو قوه جاذبه و دافعه ممکن میشود.
و أما الأرواح
ب. ارواح
فهي أجسام لطيفَةً تَحدثُ من بُخاريَّةِ الأخلاطِ المَحمُودَةِ و لطافَتِها. و تَنقَسِمُ إلى:
ارواح اجسام لطیفی هستند که از بخارهای بخشهای لطیف خلطهای نیک پدید می آیند و مانند نیروها بر سه قسم اند: روح طبیعی، روح حیوانی و روح نفسانی طبيعية، و هي التي تَنفُذُ من الكَبِدِ فِي العُرُوقِ غَيرِ الصَّوارِبِ إِلى جَمِيعِ البَدَنِ.
روح طبیعی آن است که به وسیله وریدها از کبد به همه نقاط بدن میرود. -
و إلى حَيَوانيَّةٍ، و هى التى تَنفُذُ في العُرُوقِ الضَّوارِبِ من القَلبِ إلى جَمِيعِ البَدَنِ.
روح حیوانی آن است که به وسیله شریانها از قلب به همه بدن میرسد.
و إلى نفسانية، و هى التى تَنفُذُ من الدِّمَاغِ في العَصَبِ إلى أقاصي الأعضاء
و روح نفسانی آن است که به وسیله اعصاب از مغز به دورترین نقاط بدن میرود.
و أما الأسنان
ج. سن آدمی
فهي أربَعَةٌ:
دوران سن آدمی دارای چهار مرحله است
سنَّ التُّمُو، و هو الذي يَدُومُ فيه التُّمُو و مُنتَهاهُ قَرِيبٌ من ثَلاثينَ سَنَةً و تَغلِبُ الحَرارَةُ والرُّطُوبَةُ في هذا السِّنِّ.
دوره بالندگی و آن از بدو تولد است تا حدود سی سالگی که بدن در آن رشد میکند در این دوره حرارت و رطوبت بر بدن غالب است.
و يسنَّ الوُقُوفِ، و هو المُستَكمِلُ لِلنُّمُو من غيرِ ظُهُورٍ نَقص فِيهِ، و مُنتَهاهُ قَرِيبٌ من خَمْسَةٍ و ثَلاثِينَ سَنَةً، وَ تَعْلِبُ الحَرارَةُ و اليبُوسَةُ في هذا السِّنّ.
دوره پایندگی این دوره تا حدود سی و پنج سالگی امتداد دارد و در آن رشد آدمی بدون ظهور نقص در بدن تکامل می یابد. در این دوره گرمی و خشکی بر بدن غلبه دارد.
و سن الانحطاط مع بقاءِ القُوَّةِ. و هو الذى يَتَبَيَّنُ فيه النُّقصانُ إلَّا أنَّ القُوَّةَ فِيهِ لَم تَضَعُف بعد. و هذا
دوره میانسالی در این دوره اگرچه اندك اندك بدن کاستی میپذیرد اما قوا هنوز ضعیف نشده اند. این دوره
قَرِيبٌ من سِتّينَ سَنَةً و تَغلِبُ البُرودَةُ واليُبوسَةُ في هذا السِّنِ.
تا حدود شصت سالگی ادامه دارد و در آن سردی و خشکی بر بدن غلبه میکنند.
- و سِنَّ الإِنحِطاطِ مع ظُهُورِ ضَعفِ القُوَّةِ. و هو سِنَّ الشَّيخُوخَةِ إلى آخِرِ العُمرِ، و تَغلِبُ البُرودَةُ واليُبوسَةُ و الرُّطُوبَةُ الغَريبَةُ البالةُ.
دوره پیری این دوره با ضعف قوا همراه بوده و از شصت سالگی تا آخر عمر را شامل می.شود این دوره همراه با غلبه سردی و خشکی و رطوبت غریبه باله است.
و أما الألوان
د. رنگها
فَالأبيَضُ من البَلغَمِ و الأحمر من الدَّمِ والأصفَرُ من الصَّفراء، والأسوَدُ من السَّوداء.
رنگ سفید دلالت بر بلغم رنگ سرخ دلالت بر ،دم رنگ زرد دلالت بر صفرا و رنگ سیاه دلالت بر سودا میکند.
و أما السحنَةُ
ه. شکل ظاهری بدن
فهي حَالَةُ الجَسَدِ فِي السِّمَنِ و الهزال.
منظور از شکل ظاهری بدن حالت بدن از نظر چاقی و لاغری است.
فَالسِّمَنُ إن كانَ شَحميّاً فهو من البُرُودَةِ والرُّطُوبَةِ، و إن كانَ لَحميّاً فهو من الحَرارَةِ و الرُّطُوبَةِ.
اگر فربهی ناشی از چربی باشد سببش سردی و تری و اگر ناشی از گوشت ،باشد سببش گرمی و تری بدن است.
و الهُزال إن كانَ مع السُّمرَةِ، فهو من الحَرارَةِ واليُبُوسَةِ، و إن كان مع البياض فهو من البُرُودَةِ واليُبُوسَةِ.
اگر لاغری با گندمگونی پوست همراه باشد سببش گرمی و خشکی و اگر با سفیدی پوست همراه باشد سببش سردی و خشکی بدن است.
و أمّا الفَرقُ بين الذَّكَرِ وَ الْأُنثَي
تفاوت مزاج زنان و مردان
فَالذَّكَرُ أَحَرُ و أَيبَسُ، و الأُنثَي أبرَدُ و أَرطَبُ.
مزاج مردان گرمتر و خشکتر و مزاج زنان سردتر و رطب تر از مزاج معتدل مفروض است.
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
دوره پایندگی این دوره تا حدود سی و پنج سالگی امتداد دارد و در آن رشد آدمی بدون ظهور نقص در بدن تکامل می یابد. در این دوره گرمی و خشکی بر بدن غلبه دارد.
و سن الانحطاط مع بقاءِ القُوَّةِ. و هو الذى يَتَبَيَّنُ فيه النُّقصانُ إلَّا أنَّ القُوَّةَ فِيهِ لَم تَضَعُف بعد. و هذا
دوره میانسالی در این دوره اگرچه اندك اندك بدن کاستی میپذیرد اما قوا هنوز ضعیف نشده اند. این دوره
قَرِيبٌ من سِتّينَ سَنَةً و تَغلِبُ البُرودَةُ واليُبوسَةُ في هذا السِّنِ.
تا حدود شصت سالگی ادامه دارد و در آن سردی و خشکی بر بدن غلبه میکنند.
- و سِنَّ الإِنحِطاطِ مع ظُهُورِ ضَعفِ القُوَّةِ. و هو سِنَّ الشَّيخُوخَةِ إلى آخِرِ العُمرِ، و تَغلِبُ البُرودَةُ واليُبوسَةُ و الرُّطُوبَةُ الغَريبَةُ البالةُ.
دوره پیری این دوره با ضعف قوا همراه بوده و از شصت سالگی تا آخر عمر را شامل می.شود این دوره همراه با غلبه سردی و خشکی و رطوبت غریبه باله است.
و أما الألوان
د. رنگها
فَالأبيَضُ من البَلغَمِ و الأحمر من الدَّمِ والأصفَرُ من الصَّفراء، والأسوَدُ من السَّوداء.
رنگ سفید دلالت بر بلغم رنگ سرخ دلالت بر ،دم رنگ زرد دلالت بر صفرا و رنگ سیاه دلالت بر سودا میکند.
و أما السحنَةُ
ه. شکل ظاهری بدن
فهي حَالَةُ الجَسَدِ فِي السِّمَنِ و الهزال.
منظور از شکل ظاهری بدن حالت بدن از نظر چاقی و لاغری است.
فَالسِّمَنُ إن كانَ شَحميّاً فهو من البُرُودَةِ والرُّطُوبَةِ، و إن كانَ لَحميّاً فهو من الحَرارَةِ و الرُّطُوبَةِ.
اگر فربهی ناشی از چربی باشد سببش سردی و تری و اگر ناشی از گوشت ،باشد سببش گرمی و تری بدن است.
و الهُزال إن كانَ مع السُّمرَةِ، فهو من الحَرارَةِ واليُبُوسَةِ، و إن كان مع البياض فهو من البُرُودَةِ واليُبُوسَةِ.
اگر لاغری با گندمگونی پوست همراه باشد سببش گرمی و خشکی و اگر با سفیدی پوست همراه باشد سببش سردی و خشکی بدن است.
و أمّا الفَرقُ بين الذَّكَرِ وَ الْأُنثَي
تفاوت مزاج زنان و مردان
فَالذَّكَرُ أَحَرُ و أَيبَسُ، و الأُنثَي أبرَدُ و أَرطَبُ.
مزاج مردان گرمتر و خشکتر و مزاج زنان سردتر و رطب تر از مزاج معتدل مفروض است.
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
بسم الله الرحمن الرحیم
المَقالَةُ الثَّانِيَةُ في التَّشريح و هي تَشتَمِلُ علي سَبعَةِ فُصُولٍ
مقاله دوم در علم تشریح و شامل هفت فصل است.
الفصل الأول: في العظام
فصل اول: استخوانها
أمّا الجُمْجُمَةُ
الف. جمجمه
فَهي مُرَكَّبَةٌ من سَبعَةِ أعظم أربَعَةٌ كَالجُدران، و واحِدَةٌ كَالقاعِدَةٍ، و الباقيانِ يَتَأَلَّفُ منهما القِحفُ. و بَعضُهَا مَتَّقُوبٌ إِلَى بَعْضٍ آخَرَ بِدْرُورٍ يُقال لها «الشُّنُونُ».و هذه العِظامُ تُسَمَّي «قَبائِلَ الرَّأْسِ».
این عضو دارای هفت استخوان است که چهار استخوان بسان دیوارند و یکی بسان پایه و دو دیگر کاسه سر را پدید آورده اند و به وسیله درزهایی به نام شئون» به هم متصل شده اند.
به مجموع استخوانهای سر قبائل الرأس» می گویند.
و أَمَا اللَّحْى
ب. فك
فَالأَعلَي مُرَكَّبٌ من أَربَعَةَ عَشَرَ عَظماً، و الأسفَلُ من عَظمَينِ مُتَلاصِقَينِ و من اثنَينِ و ثَلاثِينَ سِنّاً.
بخش زبرين فك دارای چهارده استخوان و بخش زیرین آن دارای دو استخوان به هم پیوسته است که دندانهای سی و دوگانه روی این دو قرار دارند.
و أما اليَدان
ج. دستها
فَكُلُّ واحِدٍ منهما مُرَكَّبٌ من كتِفٍ، و عَضُدٍ، و ساعِدٍ (مُؤلَّفٍ من عَظمَينِ مُتَلاصِقَينِ يُسَمَّيانِ بِالزَّندَينِ الأعلي و الأسفل)، و رُسعَ (مُؤلَّفٍ من ثَمانِيَةِ أعظم)، و كفّ مُؤلَّفٍ من أربَعَةِ، وخَمْسَةِ أصابع (مُؤلَّفَةٍ مِن خَمْسَةَ عَشَرَ عَظِماً).
هر دست شامل کتف ،بازو ،ساعد ،مچ ،کف و انگشتان است ساعد از دو استخوان متصل به هم به نامهای زند اعلی" و " زند اسفل" تشکیل یافته است مچ دست دارای هشت استخوان کف دست دارای چهار استخوان؛ و پنج انگشت دارای پانزده استخوان اند.
و أما العُنقُ
د. گردن
فَمُرَكَّبٌ من سَبعَةِ أَعظم هي فَقارُ العُنُقِ.
این عضو دارای هفت استخوان به نام مهره های گردنی» است.
و أَمَا التَّرْقُوَةُ
ه. ترقوه چنبرگردن
فَمُرَكَّبَةٌ من عَظَمَينِ.
دارای دو استخوان است.
المَقالَةُ الثَّانِيَةُ في التَّشريح و هي تَشتَمِلُ علي سَبعَةِ فُصُولٍ
مقاله دوم در علم تشریح و شامل هفت فصل است.
الفصل الأول: في العظام
فصل اول: استخوانها
أمّا الجُمْجُمَةُ
الف. جمجمه
فَهي مُرَكَّبَةٌ من سَبعَةِ أعظم أربَعَةٌ كَالجُدران، و واحِدَةٌ كَالقاعِدَةٍ، و الباقيانِ يَتَأَلَّفُ منهما القِحفُ. و بَعضُهَا مَتَّقُوبٌ إِلَى بَعْضٍ آخَرَ بِدْرُورٍ يُقال لها «الشُّنُونُ».و هذه العِظامُ تُسَمَّي «قَبائِلَ الرَّأْسِ».
این عضو دارای هفت استخوان است که چهار استخوان بسان دیوارند و یکی بسان پایه و دو دیگر کاسه سر را پدید آورده اند و به وسیله درزهایی به نام شئون» به هم متصل شده اند.
به مجموع استخوانهای سر قبائل الرأس» می گویند.
و أَمَا اللَّحْى
ب. فك
فَالأَعلَي مُرَكَّبٌ من أَربَعَةَ عَشَرَ عَظماً، و الأسفَلُ من عَظمَينِ مُتَلاصِقَينِ و من اثنَينِ و ثَلاثِينَ سِنّاً.
بخش زبرين فك دارای چهارده استخوان و بخش زیرین آن دارای دو استخوان به هم پیوسته است که دندانهای سی و دوگانه روی این دو قرار دارند.
و أما اليَدان
ج. دستها
فَكُلُّ واحِدٍ منهما مُرَكَّبٌ من كتِفٍ، و عَضُدٍ، و ساعِدٍ (مُؤلَّفٍ من عَظمَينِ مُتَلاصِقَينِ يُسَمَّيانِ بِالزَّندَينِ الأعلي و الأسفل)، و رُسعَ (مُؤلَّفٍ من ثَمانِيَةِ أعظم)، و كفّ مُؤلَّفٍ من أربَعَةِ، وخَمْسَةِ أصابع (مُؤلَّفَةٍ مِن خَمْسَةَ عَشَرَ عَظِماً).
هر دست شامل کتف ،بازو ،ساعد ،مچ ،کف و انگشتان است ساعد از دو استخوان متصل به هم به نامهای زند اعلی" و " زند اسفل" تشکیل یافته است مچ دست دارای هشت استخوان کف دست دارای چهار استخوان؛ و پنج انگشت دارای پانزده استخوان اند.
و أما العُنقُ
د. گردن
فَمُرَكَّبٌ من سَبعَةِ أَعظم هي فَقارُ العُنُقِ.
این عضو دارای هفت استخوان به نام مهره های گردنی» است.
و أَمَا التَّرْقُوَةُ
ه. ترقوه چنبرگردن
فَمُرَكَّبَةٌ من عَظَمَينِ.
دارای دو استخوان است.
أما الصدر
و. سینه
فَمُرَكَّبٌ من سَبعَةِ أَعظُم هي عِظامُ القَصَّ.
سینه دارای هفت استخوان است که به آنها استخوانهای جناغ" می گویند.
و أَمَّا الظَّهِرُ
ز. ناحیه پشت
فَمُرَكَّبٌ من سَبعَةَ عَشَرَ فِقرَةٌ، و أربعةٍ وعِشرِينَ ضِلعاً.
این ناحیه در بردارنده هفده مهره و بیست و چهار دنده است.
و أمّا العَجُز
ح.استخوان خاجی
فَمُرَكَّبٌ من ثَلاثِ فِقَراتٍ، و يَتلُوهُ عَظمانِ يُسَمَّيانِ عَظَمَى العَانَةِ.
خاجی دارای سه مهره است که دو استخوان شرمگاه نیز بدان می پیوندند.
و أمّا العُصْعُصُ
ط. دنبالچه
فَمُرَكَّبٌ مِن ثَلَاثِ فِقَرَاتٍ.
دارای سه مهره است.
و أما الرجلان
ی. پاها
فَكُلُّ واحِدٍ منهما مُرَكَّبٌ عَن فَخِذِ و سَاقٍ وَ قَدَمٍ.
هر پا شامل ،ران، ساق و قدم است.
أما الفَخِذُ فَأَعظَمُ عِظامِ البَدَنِ.
ران بزرگترین استخوان بدن است
و السَّاقُ مُرَكَّبٌ من عَظمَينِ مُتَلاصِقَينِ يُسَمَّيانِ القَصَبَتَينِ الصُّغري والكبري.
ساق دو استخوان به هم پیوسته دارد که درشتنی و نازکنی نامیده میشوند.
و القَدَمُ مُرَكَّبٌ مِن كَعْبٍ، و عَقِبٍ،
قدم خود شامل استخوانهای شتالنگ
و زورقی، و نردی،
و أربَعَةِ أعظم لِلرُّسعَ و خَمسَةٍ لِلمُشطِ و خَمْسَةِ أَصابِعَ مُرَكَّبَةٍ مِن أَربَعَةَ عَشَرَ عَظِماً.
آقاپ، پاشنه زورقی یا ناوی مکعبی یا ،نردی چهار استخوان مچ میخی) پنج استخوان شانه ای یا کف پایی و پنج انگشت است که انگشتان روی هم چهارده استخوان دارند.
فهذه جُملَةُ عِظامِ بَدَنِ الإنسان، و مَنفَعَتُها تَشدِيدُ بُنيَةِ الجَسَدِ و حِفظُهُ.
اینها استخوانهای بدن انسان اند که فایدهشان پایدار نگهداشتن و حفظ بدن است.
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786
و. سینه
فَمُرَكَّبٌ من سَبعَةِ أَعظُم هي عِظامُ القَصَّ.
سینه دارای هفت استخوان است که به آنها استخوانهای جناغ" می گویند.
و أَمَّا الظَّهِرُ
ز. ناحیه پشت
فَمُرَكَّبٌ من سَبعَةَ عَشَرَ فِقرَةٌ، و أربعةٍ وعِشرِينَ ضِلعاً.
این ناحیه در بردارنده هفده مهره و بیست و چهار دنده است.
و أمّا العَجُز
ح.استخوان خاجی
فَمُرَكَّبٌ من ثَلاثِ فِقَراتٍ، و يَتلُوهُ عَظمانِ يُسَمَّيانِ عَظَمَى العَانَةِ.
خاجی دارای سه مهره است که دو استخوان شرمگاه نیز بدان می پیوندند.
و أمّا العُصْعُصُ
ط. دنبالچه
فَمُرَكَّبٌ مِن ثَلَاثِ فِقَرَاتٍ.
دارای سه مهره است.
و أما الرجلان
ی. پاها
فَكُلُّ واحِدٍ منهما مُرَكَّبٌ عَن فَخِذِ و سَاقٍ وَ قَدَمٍ.
هر پا شامل ،ران، ساق و قدم است.
أما الفَخِذُ فَأَعظَمُ عِظامِ البَدَنِ.
ران بزرگترین استخوان بدن است
و السَّاقُ مُرَكَّبٌ من عَظمَينِ مُتَلاصِقَينِ يُسَمَّيانِ القَصَبَتَينِ الصُّغري والكبري.
ساق دو استخوان به هم پیوسته دارد که درشتنی و نازکنی نامیده میشوند.
و القَدَمُ مُرَكَّبٌ مِن كَعْبٍ، و عَقِبٍ،
قدم خود شامل استخوانهای شتالنگ
و زورقی، و نردی،
و أربَعَةِ أعظم لِلرُّسعَ و خَمسَةٍ لِلمُشطِ و خَمْسَةِ أَصابِعَ مُرَكَّبَةٍ مِن أَربَعَةَ عَشَرَ عَظِماً.
آقاپ، پاشنه زورقی یا ناوی مکعبی یا ،نردی چهار استخوان مچ میخی) پنج استخوان شانه ای یا کف پایی و پنج انگشت است که انگشتان روی هم چهارده استخوان دارند.
فهذه جُملَةُ عِظامِ بَدَنِ الإنسان، و مَنفَعَتُها تَشدِيدُ بُنيَةِ الجَسَدِ و حِفظُهُ.
اینها استخوانهای بدن انسان اند که فایدهشان پایدار نگهداشتن و حفظ بدن است.
#قانونچه
🌹 @Shahab_Saqeb
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🌸🌺🌼 @Dissection786