در چشمهای روشن او شور قبل نیست
او رفت و ماه، ماه پر از نور قبل نیست
او رفت و پای خاطرهها ماندهام هنوز
این من، که مانده آن منِ مغرور قبل نیست
َ#آرمن_فرناد
او رفت و ماه، ماه پر از نور قبل نیست
او رفت و پای خاطرهها ماندهام هنوز
این من، که مانده آن منِ مغرور قبل نیست
َ#آرمن_فرناد
اصلا دلیل گریههای نیمه شب این است
این شعرها آبستن نفرین آمین است
گریه، خیال، آه، آرزو، دوری، پریشانی
شبها تمام شعرها بر این مضامین است
ُ#آرمن_فرناد
این شعرها آبستن نفرین آمین است
گریه، خیال، آه، آرزو، دوری، پریشانی
شبها تمام شعرها بر این مضامین است
ُ#آرمن_فرناد
هرچه سنگ است نشان از سر من میجوید
به کدامین بزنم؟ اینهمه پیشانی را...
عاقبت آب گل کوزه گران خواهم کرد
چشمهایی که رقم زد منِ بارانی را
ُ#آرمن_فرناد
به کدامین بزنم؟ اینهمه پیشانی را...
عاقبت آب گل کوزه گران خواهم کرد
چشمهایی که رقم زد منِ بارانی را
ُ#آرمن_فرناد
سر بر آوردم و با ماه رخت حرف زدم
آسمان خم شد و انداخت به ابروی تو چین
آنچه نم زد به خیابان تو باران که نبود
اشک دلتنگی من بود که بارید زمین
#آرمن_فرناد
آسمان خم شد و انداخت به ابروی تو چین
آنچه نم زد به خیابان تو باران که نبود
اشک دلتنگی من بود که بارید زمین
#آرمن_فرناد