تا گذشت از بوستان مستانه سرو قامتت
بر گلوی قمریان شد طوق، خط جام‌ها

کار مزدوران بود خدمت به امید نوال
مخلصان را نیست صائب چشم بر انعام‌ها


#صائب_تبریزی

خواهم که به اندیشه و یارای درست
خود را به در اندازم ازین واقعه چست

کز مذهب این قوم ملالم بگرفت
هر یک زده دست عجز در شاخی سست


#سنایی

چشمان سَحَر هـوای بـارش دارد
گُل‌بوسه، شراب سرخ خواهش دارد

عطر نفس صبح وُ تـن شهریور
گیسوی تُو را دست نوازش دارد


#بنفشه_انصاری_پرتو

در سَجدۂ من قبله‌ی جانانه تو بودی
هم تربت و سَـجّاده و دُردانه تو بودی

گُفتم بنشینم که تلاوت کنم ازآیه‌ی عشقَت
چون سورۂ احساسی و مَستانه تو بودی...


#حمید_رضا_یگانه

چون چرخ همیشه رسم تو طنازیست
کار تو همه فریب و صنعت بازیست

بس عهد ، که همچو زلف خود بشکستی
در مذهب تو عهد شکستن بازیست


#رشیدالدین_وطواط

آن روز که دیوانه سر و سودائی
در سلسلهٔ دولتیان می‌آئی

امروز از آن سلسله زان محرومی
کامروز تو عاقلی و کارافزائی


#رباعی_مولانا

ای اشک به رفتن آرزویی داری
وز خونِ دو دیده رنگ و بویی داری

تعجیل مکن به رفتن ای اشک که تو
پیوسته قدم بر سرِ مویی داری


#پوربهای_جامی

‏ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد
‏غیر از خیالِ جانان، در جان و سر نباشد

‏در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم
‏بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد...


‏‌ #سعدی⁩

گرپیش اوگذار کنی ای نسیم صبح
پیغام من بگوی وسلامی بیاراز او

هرکس که با درخت گلی دوستی کند
شرط آن بودکه باز نگردد زخار ازو


#اوحدی

عهد با زلف تو بستیم خدا می داند
سر موئی نشکستیم خدا می داند

با خیال تو نشستیم به هر حال که بود
نزد غیری ننشستیم خدا می داند


#شاه_نعمت‌الله_ولی

پرِ پرواز دلـم، خـانه خرابـم کـردی
کـوه آهـن شده بودم کـه تو آبم کردی

مَنِ درویش چـه کردم کـه مرا نشنیدی
بی سبب رفتی و آتش به جهانم کردی


#مرتضی_شایسته_نیا

آن روی ترش نگر چو قندستانی
وان چشم خوشش نگر چو هندوستانی

پیش قد او صف زده سروستانی
پیش کف او شکسته هر دستانی


#رباعی_مولانا

هفتاد و سه قوم در جهان می‌پویند
هر یک برهان مختلف می‌جویند

سر رشته حق به دست یک طایفه است
باقی به خوش‌آمدی سخن می‌گویند


#خواجه_نصیرالدین_طوسی

در باز به روی دلم از ناز نمی کرد
هر چند که در می زدم، آواز نمی کرد

با غیر اگر صحبت او گرم نمی بود
دل در برِ من، بیهُده پرواز نمی کرد


#رضی_الدین_آرتیمانی

ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با این همه مستی زتو هُشیار تریم

تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوار تریم؟


#خیام

ای شـعر پریشان دلم، ای غـزل بـکـر
افسانه شده قصه‌ی عشقت به کتابم

لبخند من از شوق نگاه ونفسِ‌توست
بـا خنده و لـبـخـند، نباشـی شکرآبم


#مجتبی_خوش_زبان

شناختند عامیان من و تو را به این نشان
تو را به صبر کردنت مرا به بى قرارى ام

چقدر غصه مى خورم که هستى و ندارمت
مدام طعنه میزند به بودنم ، ندارى ام


#سیدتقی_سیدی

ناله‌ام نغمۀ عشق است و دلم مرغ سحر
سرو من قامت تو، روی تو گلزار من است

بعد این سرِّ غمت را نکنم فاش به دل
دل دیوانه کجا محرم اسرار من است؟


#الهامی_کرمانشاهی

دیشب من و تو بسته‌ی این خاک نبودیم
من یکسره آتش، همه ذرات هـوا تو

بیدارم اگـر دغـدغه‌ی روز نمیکرد
با آتشمان سوخته بودی همه را تو


#محمدعلی_بهمنی

گذشتم از تو که ای گل چو عمر من گذرانی
چه گویمت که به باغ بهشت گم شده مانی

کنون غبار غم برفشان ز چهره که فردا
چه سود اشک ندامت که بر سرم بفشانی


#هوشنگ_ابتهاج

یار شدم یار شدم با غم تو یار شدم
تا که رسیدم بر تو از همه بیزار شدم

گفت مرا چرخ فلک عاجزم از گردش تو
گفتم این نقطه مرا کرد که پرگار شدم


#رباعی_مولانا