چو نکه ما مستیم واز هستی تهی،
کی شود هستی ،به مستی منتهی،
مست یعنی عاشقی بی قید و بند،
فارغ از بود و نبود و چون و چند،
#مولانا
کی شود هستی ،به مستی منتهی،
مست یعنی عاشقی بی قید و بند،
فارغ از بود و نبود و چون و چند،
#مولانا
روی یارم ز آفتاب اکنون نکوتر میشود
تا به گرد ماه از مشک چنبر میشود
مرکز شمشاد او از لعل و یاقوت آمدست
پر او ز دیبای او از مشک و عنبر میشود
#جمالالدین_عبدالرزاق
تا به گرد ماه از مشک چنبر میشود
مرکز شمشاد او از لعل و یاقوت آمدست
پر او ز دیبای او از مشک و عنبر میشود
#جمالالدین_عبدالرزاق
ز توفان سرشک خود به گردابی گرفتارم
که عمر نوح اگر یابم نبینم روی ساحلها
چو آن مه یار اغیار است گرد او مگرد ای دل
چرا پروانه باید شد برای شمع محفلها؟
#هلالی_جغتایی
که عمر نوح اگر یابم نبینم روی ساحلها
چو آن مه یار اغیار است گرد او مگرد ای دل
چرا پروانه باید شد برای شمع محفلها؟
#هلالی_جغتایی
گر بیاید ز سفـر یار پریپیکر من
میرود جان گران مایه به استقبالش
هر مریضی که طبیبش تو شکرلب باشی
بهر آن است که بهر نشود احوالش
#فروغی_بسطامی
میرود جان گران مایه به استقبالش
هر مریضی که طبیبش تو شکرلب باشی
بهر آن است که بهر نشود احوالش
#فروغی_بسطامی
چو دیدم خوار خود را از در آن بیوفا رفتم
رسد روزی که قدر من بداند حالیا رفتم
بر آن بودم که در راه وفایش عمرها باشم
چو میدیدم که ازحد میبرد جور و جفا رفتم
#وحشی_بافقی
رسد روزی که قدر من بداند حالیا رفتم
بر آن بودم که در راه وفایش عمرها باشم
چو میدیدم که ازحد میبرد جور و جفا رفتم
#وحشی_بافقی
هزارم درد میباشد که میگویم نهان دارم
لبم با هم نمیآید چو غنچه روز بشکفتن
ز دستم برنمیخیزدکه انصاف ازتو بستانم
روا داری گناه خویش و آنگه بر من آشفتن
#سعدی
لبم با هم نمیآید چو غنچه روز بشکفتن
ز دستم برنمیخیزدکه انصاف ازتو بستانم
روا داری گناه خویش و آنگه بر من آشفتن
#سعدی
شیرین سخنی که از لبش جان میریخت
کفرش ز سر زلف پریشان میریخت
گر شیخ به کفر زلف او پی بردی
خاک سیهای بر سر ایمان میریخت
#شیخ_بهایی
کفرش ز سر زلف پریشان میریخت
گر شیخ به کفر زلف او پی بردی
خاک سیهای بر سر ایمان میریخت
#شیخ_بهایی
جفا از سر گرفتی یاد میدار
نکردی آن چه گفتی یاد میدار
نگفتی تا قیامت با تو جفتم
کنون با جور جفتی یاد میدار
#مولانا
نکردی آن چه گفتی یاد میدار
نگفتی تا قیامت با تو جفتم
کنون با جور جفتی یاد میدار
#مولانا
خورشید جهانی و خودت بی خبری
هشدار که ما را ز نظر می نبری
ما را، به جز از خیال تو راهی نیست
ای آنکه تو با ستارگان همسفری
#دکتر_شیوا_روحی_فر
هشدار که ما را ز نظر می نبری
ما را، به جز از خیال تو راهی نیست
ای آنکه تو با ستارگان همسفری
#دکتر_شیوا_روحی_فر
خَت تا در نظر میآرم ای دوست
خودم را زنده میپندارم ای دوست
ولی چون تو برفتی یار فایز
بگو این دل به کی بسپارم ای دوست
#فایز_دشتی
خودم را زنده میپندارم ای دوست
ولی چون تو برفتی یار فایز
بگو این دل به کی بسپارم ای دوست
#فایز_دشتی
گنهکار غیورم مزد بیخدمت نمیگیرم
از آن داغم که بر تقدیر او بستند تقصیرم
ز فیض عشق و مستی بردهام اندیشه را آنجا
که از دنباله چشم مهر عالمتاب میگیرم
#اقبال_لاهوری
از آن داغم که بر تقدیر او بستند تقصیرم
ز فیض عشق و مستی بردهام اندیشه را آنجا
که از دنباله چشم مهر عالمتاب میگیرم
#اقبال_لاهوری
ای صبا احوال دل با آن صنم تقریر کن
حال این درویش با آن محتشم تقریر کن
ماجرای اشک گرمم یک به یک با او بگو
داستان آه سردم دم به دم تقریر کن …
#خواجوی_کرمانی
حال این درویش با آن محتشم تقریر کن
ماجرای اشک گرمم یک به یک با او بگو
داستان آه سردم دم به دم تقریر کن …
#خواجوی_کرمانی
ترک این صورتگری و نقش کن
چند رانم بیش ازین با تو سخن؟
تا تویی از صورت خود در نیاز
هم تویی صورتگر و هم پردهباز
#عطار
چند رانم بیش ازین با تو سخن؟
تا تویی از صورت خود در نیاز
هم تویی صورتگر و هم پردهباز
#عطار
در دل همه درگره گشایی ست خدا
با ما به سر لطف خدایی ست خدا
مفلس چو شدیم، رو به او می آریم
معشوقه ی روز بینوایی ست خدا
#سلیم_تهرانی
با ما به سر لطف خدایی ست خدا
مفلس چو شدیم، رو به او می آریم
معشوقه ی روز بینوایی ست خدا
#سلیم_تهرانی
جمعه بود وصبح تابستان ، دردلم غوغای تو
مَطلع فالم تو بودی ، خالی اما جای تو
دل پریشان از پی ات ، تا ناکجا پرواز کرد
گر به آنجا هم نشانت را نیابد ، وای تو
#سیما_اسعدی
مَطلع فالم تو بودی ، خالی اما جای تو
دل پریشان از پی ات ، تا ناکجا پرواز کرد
گر به آنجا هم نشانت را نیابد ، وای تو
#سیما_اسعدی
تا دُور میرسد به من، از پا فتادهام
ساقی پیاله چون دهی، اوّل بهمن! بهمن!
با خود برم چو حسرتِ لعلِ تو را به خاک
از تربتم عقیق بروید یمن! یمن!
#صفی_قلی_بیگ_چرکس
ساقی پیاله چون دهی، اوّل بهمن! بهمن!
با خود برم چو حسرتِ لعلِ تو را به خاک
از تربتم عقیق بروید یمن! یمن!
#صفی_قلی_بیگ_چرکس
آه در آن شمع منور چه بود
کآتش زد در دل و دل را ربود
ای زده اندر دل من آتشی
سوختم ای دوست بیا زود زود
#مولانا
کآتش زد در دل و دل را ربود
ای زده اندر دل من آتشی
سوختم ای دوست بیا زود زود
#مولانا
صبح است و جهان نغمهسرایت گل نازم
هر پنجره وا مانده برایت گل نازم
خوشعطر نسیم سر گیسوی حریرت
پر میکشد این دل به هوایت گل نازم
#شهراد_میدری
هر پنجره وا مانده برایت گل نازم
خوشعطر نسیم سر گیسوی حریرت
پر میکشد این دل به هوایت گل نازم
#شهراد_میدری
من عهد تو سخت سست میدانستم
بشکستن آن درست میدانستم
این دشمنی ای دوست که با من ز جفا
آخر کردی، نخست میدانستم
#مهستی_گنجوی
بشکستن آن درست میدانستم
این دشمنی ای دوست که با من ز جفا
آخر کردی، نخست میدانستم
#مهستی_گنجوی
فرقی که میان من و شیخ است همین است
کو دِل شکند دایم و ما توبه شکستیم
ای ناصحِ مُشفق تو برو در غَمِ خود باش
ما گر بَد و گر خوب همانیم که هستیم...
#فرخی_یزدی
کو دِل شکند دایم و ما توبه شکستیم
ای ناصحِ مُشفق تو برو در غَمِ خود باش
ما گر بَد و گر خوب همانیم که هستیم...
#فرخی_یزدی
بیا که چشمه خورشید زیر سایه تست
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
#مولانا
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
#مولانا