ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
5.52K subscribers
870 photos
1 video
11 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
نگران این‌همه از فاصله در عشق مباش
هرچه نزدیک شوی باز هم از او دوری

عشق یعنی که در آغوش وصالش حتّی
باز احساس کنی تشنه‌لبی مهجوری


#محمدرضا_ترکی
من مهندس بودم و دلدادگی شانم نبود
تازگی ها گل فروشی تازه کارم کرده ای

در ولاالضالین حمدم خدشه ای وارد نبود
وای من!محتاج یک رکعت شمارم کرده ای


#مهدی_ذوالقدر
ز اندیشه ی هجران و زِ نادیدنِ یار
دل خون شد و دیده، خون همی گرید زار

گویم ز غم فراق، روزی صد بار
کاین عشق چه آفت است یارب، زِنهار


#مسعود_سعدسلمان
چون باده ز غم چه بایدت جوشیدن
با لشگر غم چه بایدت کوشیدن

سبز است لبت ساغر از او دور مدار
می بر لب سبزه خوش بود نوشیدن


#حافظ
این چنین روی چومه درزیر ابرانصاف نیست
ساعتی این ابر را از پیش آن مه دور کن

گر جهان پرنور خواهی دست از رو بازگیر
ور جهان تاریک خواهی روی را مستور کن


#مولانا
گر جان گویم، عاشق پیشین شماست
ور دل گویم، بنده مسکین شماست

خلق دو جهان طفیل تمکین شماست
گر کافر و مؤمنست، بر دین شماست
 

#قاسم_انوار
بودم آن شب مست رؤیاهای او
چون گشودم دیده، در بر دیدمش

از نشاط باده یا افسون عشق
از همه شب دلرباتر دیدمش


#پژمان_بختیاری
نوای من از آن پر سوز و بیباک و غم انگیزست
بخاشاکم شرار افتاد و باد صبحدم تیز است

ندارد عشق سامانی ولیکن تیشه ئی دارد
خراشد سینهٔ کهسار و پاک از خون پرویز است


#اقبال_لاهوری
بر من، درِ محنت و بلا باز مخواه
درد منِ دل داده ی جان باز مخواه

جانی که به عاریت دو دم یافته‌ام
چندانکه دمی بینمت آن باز مخواه


#انوری
سکوتم می کشدامشب مراسمت غزلخوانی
چه پنهان از شما، می گریم اما نرم و پنهانی

دلم خوش بود با حرفی که می گفتی که می آیی
ولی کی؟مُردم از دوری،دلم تنگ است می دانی؟


#محمد_بیدخونی
نه،نام و نشان  تو نمی داند؛ ابر
خطی ز تو انگار نمی خواند؛ ابر

دلخوش به حضور او نباشی ،آخر
این ماه به‌ پشت تو نمی ماند؛ابر


#مرتضی_برخورداری
زندگی را دوست دارم چون کبوتر چاه را
چون پرستوی مهاجر خفتنِ در راه را

زندگی سرشار از زیبایی وآزادگی است
دوست دارم لحظۀ خیره شدن بر ماه را


#دکتر_شیوا_روحی_فر
پشت روز روشنم شام سیاهی دیگر است
آنچه آن را کوه خواندم پرتگاهی دیگر است

شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم
این درست اما جدایی اشتباهی دیگر است


#فاضل_نظری
عشق: افسار است و عاشق: اسب و معشوقه: سوار
بر دهان اسب، جز افسار و یوغی بیش نیست

عقل وقتی می‌رود آدم نمی‌داند که عشق
یک وجب روغن بر آش کشک و دوغی بیش نیست


#محمد_تقویان
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران

گنج حسن دگران را چه کنم بی رخِ تو؟
من برای تو خرابم، تو برای دگران!


#هلالی_جغتایی
دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق
جز دوست ندید هیچ رو در خور عشق

چندانکه رخت حسن نهد بر سر حسن
شوریده دلم عشق نهد بر سر عشق


#ابوسعید_ابوالخیر
ناز چشمی دیده ام مارا شکیب از ناز نیست
بال ققنوس اَر بسوزد  آخر پرواز نیست

نای نی را گر شنیدی از گلویی پر ز درد
او همان سازست که او را حسرت آواز نیست


#مدینه_ترکاشوند_حدیث
با نیک و بد زمانه، خوش باش ای دل
با چرخ مکن عِتاب و پرخاش ای دل

باغی است جهان که باغبانش، یار است
زیباست گلش، ببین تو زیباش ای دل


#مهدی‌_الهی‌قمشه‌ای
آنچه آغازش فنا باشد ز انجامش مپرس
می‌توان طومار امکان‌ خواند از عنوان صبح

چند باید بود در عبرت‌سرای روزگار
تهمت‌آلود نفس چون پیکر بیجان صبح


#بیدل_دهلوی
جوانی هم بهاری بود و بگذشت
به ما یک اعتباری بود و بگذشت

میان ما و تو یک الفتی بود
که آن هم نوبهاری بود و بگذشت


#باباطاهر